حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نقش برجسته های هخامنشی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد نقش برجسته های هخامنشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 26 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

نقش برجسته های هخامنشی

شاهنشاهی پارس تحت فرمانروایی سلسله هخامنشی، ایران، بین النهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر با شهرها و پاره ای از جزایر یونانی اش و تراس و قسمت هایی از هند را در بر می گرفت. بنیانگذار این پهناورترین شاهنشاهی دنیای باستان، کوروش بود که غالباًً کوروش بزرگ نامیده شده است. دوران هخامنشیان با پادشاهی کوروش از 559 تا 530 پیش از میلاد آغاز می شود و تا حمله اسکندر در سال 330 پیش از میلاد ادامه می یابد.

طبق نوشته های هردوت، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بوده اند که در پارس اقامت داشته اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده است. پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بانی پال، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسی ها از اختلاف آشوری ها و مادی ها استفاده کرده و انزان یا انشان را تصرف کردند.

به گفته گیرشمن، هنر ایران در دوران هخامنشی هنر شاهی بود و در پایتخت، شاهنشاهان همراه با سرنوشت شاهنشاهی کوروش و داریوش به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان می دهد.

شاه به هر شکل هنری که در شهرهای آشور و مصر و بخش یونانی آسیای صغیر برخورد کرده بود، در یک وحدت علمی و قدرتمند جمع کرده و در راستای علایق شخصــــی خود، با ابتکار خاصی کوشش در ایجاد یک هنر مافوق همه آنها می نمود. در حقیقت هنر این عصر زاییده بلهوسی و دوستدار آثار هنری باشکوه و پر زرق و برق و جلال بود.

استفاده از هنر کشورهای مختلف در آثار موجود از دوره هخامنشی روشن است، اما اینکه این مجموعـــه را شاه در یک وحدت ساخته باشد، چندان صحیح به نظر نمی رسد و قطعاًً تمایل شاه به یک هنر شکوهمند در مقابل کشورهایی که زیر سلطه قرار گرفته اند و خود از فرهنگ و هنر بالایی برخوردارند. باعث گردید که معماران و هنرمندان ایرانی چنین وحدتی را به وجود آوردند و هنری را به معرض نمایش در آوردند که در عین حال ویژگی خاصی را داراست.

از دوران هخامنشی آثار معماری بسیاری به جای مانده است. این آثار مشتمل اند بر کاخها و آرامگاهها و عبادتگاهی در خوزستان و فارس که دو مرکز اصلی این سلسله پادشاهی محسوب می شوند.

به عقیده ویل دورانت، پارسیان تنها در هنر معماری بود که شیوه خاصی برای خود داشتنــــــد. در روزگار کوروش، داریوش اول و خشایارشای اول، گورها و کاخ هایی ساخته اند که باستان شناسان مقدار کمی از آن ها را از خاک بیرون آوردند اما پس از این دو مورخ خستگی ناپذیر بیل و کلنگ، چیزهایی را برای ما اکتشاف خواهند کرد که مایه زیاد شدن حس قدرشناسی ما نسبت به هنر پارسی خواهد بود.

از نظر هنری، هنر هخامنشی به دو دوره تقسیم می شود که دوره آغازین در ویرانه های پاسارگاد نمود می یابد و دوره متاخر که در ویرانه های تخت جمشید تجلی پیدا می کند.

بررسی دیوارنگاری در دوره هخامنشی، در مقایسه با دوره های قبل با توجه به گسترش این شاهنشاهی و استفاده از هنر اقوام مختلف از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار است. دیواره کاخ ها و آرامگاه ها با نقوش فراوانی مزین شدند که با بکارگیری شیوه های گوناگون دیوارنگاری، چون نقش برجسته، کاشی لعاب دار و نقاشی بر دیوار تزیین یافته و ما را با هنر دیوارنگاری در این دوران آشنا می سازد.

نقش برجسته های پاسارگاد

پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار دوره هخامنشی و محلی که در آن اقامتگاه و سپس آرامگاه کوروش در آن ساخته شده، در فاصله 48 کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. مورخان یونانی این شهر را به نام پازارگاد ذکر کرده اند که به همین شکل در اروپا شهرت یافته است.

در میان آثار و بقایای مختلف باقی مانده از پاسارگاد که به صورت پراکنده در دشت و ارتفاعات به دست آمده اند، آرامگاه کوروش، نقش برجسته ها، بنای کاخ و برج سنگی از همه شاخص تر و معروف ترند.

این مجموعه مشتمل بر سه بخش است: 1- دروازه اصلی، 2- تالار بارعام، 3- کاخ مسکونی.

این مجموعه در حصاری به طول 5/2 کیلومتر قرار داشته و از آن دژ مستحکمی حفاظت می کرد.

در پاسارگاد، ساختمان کاخ های اصلی که با سنگ های تراشیده و نقوش برجسته ساخته شده اند، از زمانی شروع می شود که کوروش بزرگ، سرزمین های ماد و پارس را به تصرف خود در آورد.

درگاههای چهاردر ورودی و خروجی تالار کاخ بار در پاسارگاد را سنگ های سیاه صیقلی شده که روی آنها نقش های متنوعی حجاری شده، تشکیل می داده که مقدار کمی از آنها باقی مانده است. دو جرزطرفین درگاه شرقی دارای نقشی شبیه به ""اِآ"" (خدای آب و دریای بابلی های قدیم) می باشد. ""اِآ"" موجودی که تنه و سر و پایش به شکل انسان، ولی یک ماهی از سر تا پای او کشیده شده است و مظهر دیگری که سم و پایش مانند گاو می باشد در پشت سر او نقش شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش برجسته های هخامنشی

خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص

اختصاصی از حامی فایل خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش

1) نیاکان کوروش

خاندان هخامنشی با این که در ذکر همة اسلاف صاحب اعتبار کوروش ، در نزد محققان مختلف اتحاد نظر وجود ندارد و کسانی نیز به تعداد فرمانروایان پیشین و البته محلی و منطقه ای بودن برخی از آنان تأکید ورزیده اند ، ولی شکل قابل قبول این است که پس از هخامنشی جد خاندان ، شاهان ذیل دارای نام و نشان بوده اند :

چیش پش

کمبوجیه

کوروش

چیش پش

کوروش

کمبوجیه

کوروش سوم ( بزرگ )

به تعبیر هرودت قبایل پارسی در زمان استقرار در منطقه ای که نام آنها را بر خود پذیرفته و از کرمان تا خوزستان امتداد داشته است ، ده طایفه بوده اند که عبارتند از :

پاسارگادی ها ، مرفی ها ، ماسپیان ها ، پانتالی ها ، دروزی ها و گرمان های شهرنشین ، و همچنین ساگارتی ها ، مردها ، دروپیک ها ، ودائین های شبانکاره ، این که چنین ترکیبی در همة ادوار عمر سلسلة مزبور حفظ شده باشد محل تردید است ولی بی شبهه کوروش از دودمان پاسارگادی های شهرنشین بوده و در زمرة نجیب ترین و برجسته ترین اقوام پارسی به شمار می رفته است .

تعلقی که شاهان هخامنشی به محیط و مسکن مألوف خویش نشان می دادند و در همان معدود کتیبه ها و آثاری که به طور مستقیم از آنان باقی مانده ، آشکار است ، کنایه از شناختی دیرپا و سازگار با کل منطقة وسیع پارس کهن دارد و از احساسات درونی شده قرن های طولانی اقامت آنان سخن می گوید . در همان حال ، پیوستگی های تثبیت شده و هویت یافتة تاریخی آنها با دیگر اقوام ایرانی جا گرفته در سرتاسر فلات ایران هم مأخوذ از پشتوانه های زبانی ، فرهنگی ، عقیدتی اخلاقی و قومی مردمی است که اگر نه پیش تر دست کم در خلال نزدیک به دو سده و نیم فرمانروایی بی چون و چرای سلسلة مزبور ، یک جهتی و همداستانی و وحدت آریایی خود را کسب کرده بودند .

به عبارت دیگر ، کوروش بزرگ و سلسله ای که او جهانی شدنش را بنیاد نهاد حافظ منافع همة ایرانیان مستقر در نجد پهناور ایران و مبشر و مبین مجموعه آداب و اصول انسانی بی نظیری بود که به مرور ایام در وجود فرد فرد ایرانیان نهان و نهادینه شده بود و تنها در انتظار ناجی نیرومند و مظهر کامل عیاری می نمود که اراده و عزم ملی ایرانیان را برای قبول مسئولیت جهانداری و ارائه تصویری کامل از خصوصیات ایرانی نشان دهد .

تاریخ جانشینی کوروش را حدود سال 557 ق . م رقم زده اند و اگر جابجایی قدرت مادها با نوادة آژیدهاک را در همان محدودة سال 550 ق . م بدانیم ، یک نکته محرز است که کوروش پیش از دست زدن به چنان اقدام بزرگی که با سهجن خونری زیعمده همراه بوده ، به مدت دست کم هفت سال ، تجربة اداره سرزمین های پارس و انزان ( انشان ) را داشته است . کمبود منابع تحقیق مانع از آن نیست که بگوییم بدون شک توسعة متصرفات ایران در زمان کمبوجیه دوم و بعد هم دوران طلایی سازماندهی امپراتوری در عصر داریوش بزرگ ، مدیون پایه های مستحکمی است که بنیاد گذار سلسله پی افکنده است ، به تعبیر هرودت ، ایرانیان آن اندازه به مقام والای انسانی او نازش داشته اند که : « هیچ فرد پارسی تا امروز خود را در حد آن ندیده است که با کوروش برابر شود » ( ک . سوم ، 160 ) بریان ، همان ، ص 169 ) .

2) آغاز پادشاهی کوروش

نخستین کاری که کوروش پس از پیروزی بر پادشاهی ماد انجام داد ، انتخاب شهر بزرگ و با سابقة همدان به عنوان پایتخت دولت رو به توسعة خود بود . درست است که او و خلاف او ، در تمامی دوران حکمرانی خود از پایتخت های دیگری نظیر شوش و ری و پارسه استفاده کردند و فرضاً ایام بهار را در ری و تابستان را در همدان می گذرانیدند و پاییز و زمستان را هم به تناوب در پارسه و شوش به سر می آوردند ولی اهمیت همدان به عنوان خاستگاه نخستین دولت مقتدر آریایی در شرق و آن هم با قدمتی چند صد ساله بر کسی پوشیده نبود ، و دودمان سلطنتی هخامنشی هم که خود را وامدار و وارث بر حق برادران مادی خویش می دانست ، جداً این پیوستگی ها را محفوظ می داشت . به تعبیر دیگر با حفظ عمال مادی در مشاغل خود ، تبدیل قدرت چنان مخفیانه و زیرکانه و شاید هم بتوان گفت طبیعی و منطقی انجام گرفت که در نظر ملل غربی ، حکومت پارسی همان حکومت مادی جلوه می کرد و هرودوت و مورخان دیگر ، تا روزگار خود ، که 150 سال با آغاز کار کوروش فاصله داشت ، جنگ های پارسیان با یونانیان را جنگ های مادی می نامیدند .

البته نظیر این تحولات در حوزه های مدنی دیگری نیز که متعاقباً تحت تسلط پارسی ها درمی آمدند صورت گرفت ، چنان که بابل ، سارد ، مصر و غیره نیز حکومت جهانی ایرانیان را به رغبت پذیرا شدند و با حضور مستمر و مثبت خود در بنای امپراتوری ، آن را ، پل ارتباطی و میانی تمدن های شرق و غرب عالم کردند .

پادشاهی کوروش و فتوحات او

1) تسخیر لیدی

بی گمان ظهور قدرت جوان هخامنشی به رهبری مرد با کفایتی چون کوروش ، دلواپسی های بسیاری در کشورهای همسایه ایران می آفرید . جملگی پی بردند که دولت جوان هخامنشی با سرعت عمل و توانی که از خود نشان داده ، به صورتی ناگزیر درصدد بسط متصرفات خویش است . بر همگان روشن بود که جنگ یک علامت استثنایی از شیوه های کارایی دولت هاست ، حتی اگر این کارایی را از نظر دامنة بسیج نیروهای مولده انسانی ، مادی ، نظامی ، فنی و 000 که ضرورت آن را تحمیل کند ، قضاوت


دانلود با لینک مستقیم


خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص

تحقیق درباره ی نقش برجسته های هخامنشی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره ی نقش برجسته های هخامنشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

نقش برجسته های هخامنشی

شاهنشاهی پارس تحت فرمانروایی سلسله هخامنشی، ایران، بین النهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر با شهرها و پاره ای از جزایر یونانی اش و تراس و قسمت هایی از هند را در بر می گرفت. بنیانگذار این پهناورترین شاهنشاهی دنیای باستان، کوروش بود که غالباًً کوروش بزرگ نامیده شده است. دوران هخامنشیان با پادشاهی کوروش از 559 تا 530 پیش از میلاد آغاز می شود و تا حمله اسکندر در سال 330 پیش از میلاد ادامه می یابد.

طبق نوشته های هردوت، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بوده اند که در پارس اقامت داشته اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده است. پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بانی پال، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسی ها از اختلاف آشوری ها و مادی ها استفاده کرده و انزان یا انشان را تصرف کردند.

به گفته گیرشمن، هنر ایران در دوران هخامنشی هنر شاهی بود و در پایتخت، شاهنشاهان همراه با سرنوشت شاهنشاهی کوروش و داریوش به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان می دهد.

شاه به هر شکل هنری که در شهرهای آشور و مصر و بخش یونانی آسیای صغیر برخورد کرده بود، در یک وحدت علمی و قدرتمند جمع کرده و در راستای علایق شخصــــی خود، با ابتکار خاصی کوشش در ایجاد یک هنر مافوق همه آنها می نمود. در حقیقت هنر این عصر زاییده بلهوسی و دوستدار آثار هنری باشکوه و پر زرق و برق و جلال بود.

استفاده از هنر کشورهای مختلف در آثار موجود از دوره هخامنشی روشن است، اما اینکه این مجموعـــه را شاه در یک وحدت ساخته باشد، چندان صحیح به نظر نمی رسد و قطعاًً تمایل شاه به یک هنر شکوهمند در مقابل کشورهایی که زیر سلطه قرار گرفته اند و خود از فرهنگ و هنر بالایی برخوردارند. باعث گردید که معماران و هنرمندان ایرانی چنین وحدتی را به وجود آوردند و هنری را به معرض نمایش در آوردند که در عین حال ویژگی خاصی را داراست.

از دوران هخامنشی آثار معماری بسیاری به جای مانده است. این آثار مشتمل اند بر کاخها و آرامگاهها و عبادتگاهی در خوزستان و فارس که دو مرکز اصلی این سلسله پادشاهی محسوب می شوند.

به عقیده ویل دورانت، پارسیان تنها در هنر معماری بود که شیوه خاصی برای خود داشتنــــــد. در روزگار کوروش، داریوش اول و خشایارشای اول، گورها و کاخ هایی ساخته اند که باستان شناسان مقدار کمی از آن ها را از خاک بیرون آوردند اما پس از این دو مورخ خستگی ناپذیر بیل و کلنگ، چیزهایی را برای ما اکتشاف خواهند کرد که مایه زیاد شدن حس قدرشناسی ما نسبت به هنر پارسی خواهد بود.

از نظر هنری، هنر هخامنشی به دو دوره تقسیم می شود که دوره آغازین در ویرانه های پاسارگاد نمود می یابد و دوره متاخر که در ویرانه های تخت جمشید تجلی پیدا می کند.

بررسی دیوارنگاری در دوره هخامنشی، در مقایسه با دوره های قبل با توجه به گسترش این شاهنشاهی و استفاده از هنر اقوام مختلف از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار است. دیواره کاخ ها و آرامگاه ها با نقوش فراوانی مزین شدند که با بکارگیری شیوه های گوناگون دیوارنگاری، چون نقش برجسته، کاشی لعاب دار و نقاشی بر دیوار تزیین یافته و ما را با هنر دیوارنگاری در این دوران آشنا می سازد.

نقش برجسته های پاسارگاد

پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار دوره هخامنشی و محلی که در آن اقامتگاه و سپس آرامگاه کوروش در آن ساخته شده، در فاصله 48 کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. مورخان یونانی این شهر را به نام پازارگاد ذکر کرده اند که به همین شکل در اروپا شهرت یافته است.

در میان آثار و بقایای مختلف باقی مانده از پاسارگاد که به صورت پراکنده در دشت و ارتفاعات به دست آمده اند، آرامگاه کوروش، نقش برجسته ها، بنای کاخ و برج سنگی از همه شاخص تر و معروف ترند.

این مجموعه مشتمل بر سه بخش است: 1- دروازه اصلی، 2- تالار بارعام، 3- کاخ مسکونی.

این مجموعه در حصاری به طول 5/2 کیلومتر قرار داشته و از آن دژ مستحکمی حفاظت می کرد.

در پاسارگاد، ساختمان کاخ های اصلی که با سنگ های تراشیده و نقوش برجسته ساخته شده اند، از زمانی شروع می شود که کوروش بزرگ، سرزمین های ماد و پارس را به تصرف خود در آورد.

درگاههای چهاردر ورودی و خروجی تالار کاخ بار در پاسارگاد را سنگ های سیاه صیقلی شده که روی آنها نقش های متنوعی حجاری شده، تشکیل می داده که مقدار کمی از آنها باقی مانده است. دو جرزطرفین درگاه شرقی دارای نقشی شبیه به ""اِآ"" (خدای آب و دریای بابلی های قدیم) می باشد. ""اِآ"" موجودی که تنه و سر و پایش به شکل انسان، ولی یک ماهی از سر تا پای او کشیده شده است و مظهر دیگری که سم و پایش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی نقش برجسته های هخامنشی

خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص

اختصاصی از حامی فایل خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش

1) نیاکان کوروش

خاندان هخامنشی با این که در ذکر همة اسلاف صاحب اعتبار کوروش ، در نزد محققان مختلف اتحاد نظر وجود ندارد و کسانی نیز به تعداد فرمانروایان پیشین و البته محلی و منطقه ای بودن برخی از آنان تأکید ورزیده اند ، ولی شکل قابل قبول این است که پس از هخامنشی جد خاندان ، شاهان ذیل دارای نام و نشان بوده اند :

چیش پش

کمبوجیه

کوروش

چیش پش

کوروش

کمبوجیه

کوروش سوم ( بزرگ )

به تعبیر هرودت قبایل پارسی در زمان استقرار در منطقه ای که نام آنها را بر خود پذیرفته و از کرمان تا خوزستان امتداد داشته است ، ده طایفه بوده اند که عبارتند از :

پاسارگادی ها ، مرفی ها ، ماسپیان ها ، پانتالی ها ، دروزی ها و گرمان های شهرنشین ، و همچنین ساگارتی ها ، مردها ، دروپیک ها ، ودائین های شبانکاره ، این که چنین ترکیبی در همة ادوار عمر سلسلة مزبور حفظ شده باشد محل تردید است ولی بی شبهه کوروش از دودمان پاسارگادی های شهرنشین بوده و در زمرة نجیب ترین و برجسته ترین اقوام پارسی به شمار می رفته است .

تعلقی که شاهان هخامنشی به محیط و مسکن مألوف خویش نشان می دادند و در همان معدود کتیبه ها و آثاری که به طور مستقیم از آنان باقی مانده ، آشکار است ، کنایه از شناختی دیرپا و سازگار با کل منطقة وسیع پارس کهن دارد و از احساسات درونی شده قرن های طولانی اقامت آنان سخن می گوید . در همان حال ، پیوستگی های تثبیت شده و هویت یافتة تاریخی آنها با دیگر اقوام ایرانی جا گرفته در سرتاسر فلات ایران هم مأخوذ از پشتوانه های زبانی ، فرهنگی ، عقیدتی اخلاقی و قومی مردمی است که اگر نه پیش تر دست کم در خلال نزدیک به دو سده و نیم فرمانروایی بی چون و چرای سلسلة مزبور ، یک جهتی و همداستانی و وحدت آریایی خود را کسب کرده بودند .

به عبارت دیگر ، کوروش بزرگ و سلسله ای که او جهانی شدنش را بنیاد نهاد حافظ منافع همة ایرانیان مستقر در نجد پهناور ایران و مبشر و مبین مجموعه آداب و اصول انسانی بی نظیری بود که به مرور ایام در وجود فرد فرد ایرانیان نهان و نهادینه شده بود و تنها در انتظار ناجی نیرومند و مظهر کامل عیاری می نمود که اراده و عزم ملی ایرانیان را برای قبول مسئولیت جهانداری و ارائه تصویری کامل از خصوصیات ایرانی نشان دهد .

تاریخ جانشینی کوروش را حدود سال 557 ق . م رقم زده اند و اگر جابجایی قدرت مادها با نوادة آژیدهاک را در همان محدودة سال 550 ق . م بدانیم ، یک نکته محرز است که کوروش پیش از دست زدن به چنان اقدام بزرگی که با سهجن خونری زیعمده همراه بوده ، به مدت دست کم هفت سال ، تجربة اداره سرزمین های پارس و انزان ( انشان ) را داشته است . کمبود منابع تحقیق مانع از آن نیست که بگوییم بدون شک توسعة متصرفات ایران در زمان کمبوجیه دوم و بعد هم دوران طلایی سازماندهی امپراتوری در عصر داریوش بزرگ ، مدیون پایه های مستحکمی است که بنیاد گذار سلسله پی افکنده است ، به تعبیر هرودت ، ایرانیان آن اندازه به مقام والای انسانی او نازش داشته اند که : « هیچ فرد پارسی تا امروز خود را در حد آن ندیده است که با کوروش برابر شود » ( ک . سوم ، 160 ) بریان ، همان ، ص 169 ) .

2) آغاز پادشاهی کوروش

نخستین کاری که کوروش پس از پیروزی بر پادشاهی ماد انجام داد ، انتخاب شهر بزرگ و با سابقة همدان به عنوان پایتخت دولت رو به توسعة خود بود . درست است که او و خلاف او ، در تمامی دوران حکمرانی خود از پایتخت های دیگری نظیر شوش و ری و پارسه استفاده کردند و فرضاً ایام بهار را در ری و تابستان را در همدان می گذرانیدند و پاییز و زمستان را هم به تناوب در پارسه و شوش به سر می آوردند ولی اهمیت همدان به عنوان خاستگاه نخستین دولت مقتدر آریایی در شرق و آن هم با قدمتی چند صد ساله بر کسی پوشیده نبود ، و دودمان سلطنتی هخامنشی هم که خود را وامدار و وارث بر حق برادران مادی خویش می دانست ، جداً این پیوستگی ها را محفوظ می داشت . به تعبیر دیگر با حفظ عمال مادی در مشاغل خود ، تبدیل قدرت چنان مخفیانه و زیرکانه و شاید هم بتوان گفت طبیعی و منطقی انجام گرفت که در نظر ملل غربی ، حکومت پارسی همان حکومت مادی جلوه می کرد و هرودوت و مورخان دیگر ، تا روزگار خود ، که 150 سال با آغاز کار کوروش فاصله داشت ، جنگ های پارسیان با یونانیان را جنگ های مادی می نامیدند .

البته نظیر این تحولات در حوزه های مدنی دیگری نیز که متعاقباً تحت تسلط پارسی ها درمی آمدند صورت گرفت ، چنان که بابل ، سارد ، مصر و غیره نیز حکومت جهانی ایرانیان را به رغبت پذیرا شدند و با حضور مستمر و مثبت خود در بنای امپراتوری ، آن را ، پل ارتباطی و میانی تمدن های شرق و غرب عالم کردند .

پادشاهی کوروش و فتوحات او

1) تسخیر لیدی

بی گمان ظهور قدرت جوان هخامنشی به رهبری مرد با کفایتی چون کوروش ، دلواپسی های بسیاری در کشورهای همسایه ایران می آفرید . جملگی پی بردند که دولت جوان هخامنشی با سرعت عمل و توانی که از خود نشان داده ، به صورتی ناگزیر درصدد بسط متصرفات خویش است . بر همگان روشن بود که جنگ یک علامت استثنایی از شیوه های کارایی دولت هاست ، حتی اگر این کارایی را از نظر دامنة بسیج نیروهای مولده انسانی ، مادی ، نظامی ، فنی و 000 که ضرورت آن را تحمیل کند ، قضاوت کنیم . حکومت و


دانلود با لینک مستقیم


خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص

دانلود مقاله کامل درباره نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 102

 

نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی

پارسیها وسلسله هخامنشی (500-330 قبل از میلاد)

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است . اینان دولتی تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان در تحت تسلط خود در آوردند و وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول مدت 25 قرن متوالی ، بلندی ها و پستی ها را پیمودند .

پارسی ها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده بودند . برای نخستین بار در سالنامه های آشوری سلمانسر سوم در سال 834 ق.م نام کشور « پارسوآ» در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است . بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوا همان پارسی ها بوده اند . البته کاملا ً محقق نیست که این نظریه درست باشد . تصور می شود اقوام پارس پیش از این از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند ، دزر ین نایحه توقف کوتاهی نمودند و در حدود 700 سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش ، روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب و جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود ، مستقر گردیدند . از کتیبه های آشوری چنین استنباط می شود که در زمان شلم نصر (731 -713 ق.م) تا زمان سلطنت آسارهادون (662ق.م) ، پادشاهان یا امراء پارسوا ، تابع آشور بوده اند . پس از آن زمان فرورتیش (655-633 ق.م) ،پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود . هرودوت می گوید پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده اند . شش طایفه اول عبارتند از : پاسارگادیان ، مرفیان ، ماسپیان ، پانتالیان ، دژوسیان و گرمانیان . چهار طایفه دومی عبارتند از : داییها ، مردها ، دروپیکها و ساگاریتها از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر ، برتری داشته اند و دیگران تابع آنها بوده اند .

طبق نوشته های هرودوت ، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بوده اند که در پارس اقامت داشته اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده است . پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بانی پال ، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسی ها از اختلاف آشوریها و مادیها استفاده کرده و انزان یا انشان راتصرف کردند . در اینجا این سئوال پیش می آید که در زمان کدام یک از نیاکان کوروش بزرگ این واقعه روی داده است . با توجه به بیانیه های کوروش در بابل ، می بینیم او نسب خود را به چیش پش دوم روی داده است . تصور می شود که انزان همان مسجد سلیمان کنونی است . پس از مرگ چیش پش ، کشورش میان دو پسرش « آریارمنه» پادشاه کشور پارس و کوروش که بعدا ً عنوان پادشاه بزرگ پارسوماش ، به او داده شد ، تقسیم گردید چون در آن زمان کشور ماد در اوج ترقی بود و کیاکسار در آن حکومت می کرد ، دو کشور کوچک جدیدالتاسیس ، ناچار زیر اطلاعت فاتح نینوا بودند ، کمبوجیه فرزند کوروش اول ، دو کشور نامبرده را تحت حکومت واحدی درآورد و پایتخت را از انزان ( مسجد سلیمان) به پاسارگاد منتقل کرد .

موافق نوشته های هرودوت ، لوحه نبونید پادشاه بابل ، بیانیه کوروش بزرگ (استوانه کوروش) ، کتیبه بیستون داریوش اول ، و کتیبه های اردشیر دوم و اردشیر سوم هخامنشی ، ترتیب شاهان این سلسله تا داریوش اول چنین بوده است .

سلطنت کوروش بزرگ (599-539 ق.م)

هرودوت و کتزیاس ، افسانه های عجیبی درباره تولد و ترتیب کوروش روایت کرده اند ، اما آنچه از لحاظ تاریخی قابل قبول است این است که کوروش پسر حکمران انشان ، کمبوجیه اول است و مادر او ماندانا دختر آستیاگ پادشاه ماد می باشد .

هنگامی کمبوجیه با ماندانا ازدواج کرد ، شبی آستیاگ در خواب می بیند که شکم دخترش درخت تاکی روییده است خوابگزاران ، این خواب را این طور تعبیر می کنند که ماندانا پسری به دنیا می آورد که سلطنت آستیاگ را از بین می برد ، آستیاگ دختر خود را از همدان احضار کرد و او را مانند مهبوسی نگهداشت . بعد از مدتی ماندانا پسری به دنیا آورد شاه ماد او را به یکی از خویشاوندان خود به نام « هارپاگ» سپرد تا وی بچه را از بین ببرد ، اما هارپاگ طفل را به چوپان خود « مهرداد» می سپارد و او کوروش را به جای فرزند مرده خود نگه می دارد ، کوروش بعد از مدتی مجدداً به دربار آستیاگ راه یافت و به نزد پدر و مادرش کمبوجیه و ماندانا در همدان بازگشت . هارپاگ که از طرف آستیاگ به دلیل نافرمانی شدیدا ً توبیخ شده بود و پسر دوازده ساله اش به دستور آستیاگ کشته شده بود ، کینه پادشاهه ماد را به دل گرفت . او که همواره ، درصدد بود انتقام پسر خود را از شاه بگیرد ، هنگامی که خبر شکوه و قدرت کوروش در دربار کمبوجیه را شنید در نهان با او مکاتبه کرد ، هدایایی برای او می فرستاد و دائما ً او را بر ضد شاه ماد تحریک می کرد در اثر این تحریکات و زمینه سازی هایی که هارپاگ در بین سران و بزرگان مادی انجام داده بود ، کوروش مصمم شد پارس را بر ضد ماد بشوراند . در سال 553 ق.م کوروش همه پارسها را بر علیه ماد برانگیخت در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد ، عده ای از سپاهیان مادی به کوروش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خورد پس از شکست مادها ، کوروش در پاسارگاد شاهنشاهی پارسها را پایه گذاری کرد ، سلطنت او از 559-539 قبل از میلاد است .

کوروش که سلطنت ماد را به دست آورد و بعضی از ایالات را به وسیله نیروی نظامی مطیع خود ساخت ، همان سیاست کشورگشایی را که هوخشتره آغاز نموده بود ادامه داد .

کوروش دارای دو هدف مهم بود : در غرب تصرف آسیای صغیر و ساحل بحرالروم که همه ی جاده های بزرگی که از ایران می گذشت به بنادر آن منتهی می شد ، از سوی شرق ، تامین امنیت .

در جنگی که بین کوروش و کرزوس پادشاه لیدی در گرفت ، کوروش در « کاپادوکیه» به کرزوس پیشنهاد کرد که مطیع پارس شود ، کرزوس این پیشنهاد را قبول نکرد و جنگ بین طرفین آغاز گردید . در اولین برخورد ، فتح باکرزوس بود ، بالاخره در جنگ شدیدی که در محل « پتریوم » پایتخت هیتها اتفاق افتاد ، کرزوس شبانه فرار کرد و سپاهیان خود را متفرق کرد . او در سر راه خود ، آبادیها را خراب کرد تا مانع حرکت کوروش شود و به طرف سارد پایتخت لیدی رفت . کرزوس تصور می کرد کوروش به واسطه رسیدن فصل زمستان ترک مخاصمه می کند ، اما برعکس ، کوروش به پیشروی خود ادامه داد و در مقابل سواره نظام لیدی از شتر استفاده کرد ، اسبهای لیدی از مقابله با شتران ، متوحش گردیده و گریختند کرزوس به سمت سارد فرار کرد و در آنجا متحصن شد ، کوروش شهر را محاصره کرد و کروزس را دستگیر کرد . لیدی تسخیر شد و به عنوان یکی از ایالات ایران به شمار آمد . پس از تسخیر لیدی کوروش متوجه شهرهای یونانی شد و از آنها نیز ، تسلیم به قید و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی