حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود قاجار 53 ص.DOC

اختصاصی از حامی فایل دانلود قاجار 53 ص.DOC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 76 صفحه

فهرست مطالب مقدمه نسبت قاجار دوره اول قاجاریه زنجیره اصطلاحات مؤثر در تغییر لباس تربیت و اخلاق عمومی تمدن ایران در زمان قاجار اقتصاد پول و نقش بانکها وضع اقتصادی صنایع وضعیت اشتغال در بخش نساجی هنر صنعت نساجی در عصر قاجاریه از بین رفتن صنعت نساجی در دوره قاجاریه اعزام دانشحو و تغییر لباس پوشاک اصیل در اوائل دوره قاجاریه پوشاک ایرانیان در دوره قاجاریه انتقال تدریجی آداب و رسوم اروپائیان لباس طبقات و اقشا ر (مختلف مردم ، لباس زنان ) لباس زنان طبقات مختلف لباس طبقات و اقشار مختلف مردان مظفرالدین شاه و محمد شاه مشروطیت ، تسخیر ، ویرانی و تقلید نقش مدارس و آموزشگاههای دختران ، دارالمعلمات و انجمنهای زنان در رفع حجاب مشروطیت خاورمیانه و تغییر لباس مردم بقاب بتان کفش و جوراب تنبان کفش و جوراب زنان پیراهن کلاه و عمامه شلوار ، شال کمر قبا و کمرچین کلیجه و جبه عبا و عمامه پوستین تاریخچه قاجاریه فکر ایجاد لباس ، ناشی از احتیاج انسان به دفاع از عوارض طبیعی ، به خصوص در مقابل سرما بوده است .
لیکن لباس نیز ، شامل هرگونه وسیله زندگی که از دایره رفع احتیاج ابتدائی بیرون می کذارد ، حالت تفننی (سرگرمی) به خود می گیرد ، درطول زمان از صورا ابتدایی بیرون آمده ، اقوام مختلف روی زمین ، هر یک بنا به مقتضیات اقلیتی و آداب و رسوم درجه و تمدن خود ، به ایجاد لباسهای گوناگون پرداخته و در دوخت و شکل و تزئین آن ، ابتکارات گوناگون به وجود آورده اند ، به طوریکه کم کم ، لبای نیز مثل تمام وسایل زندگی ، جلوه گاه ذوق و هنر بشر گردیده و مظهر درجه لطافت و ذوق و تکامل سلیقه افراد و ملل بشری است .
مطالعه و نمایش قطورات لباس های یک ملت امروزه نه تنها از لحاظ تعقیب سیر تاریخی و درک زیبایی و تنوع آنها قابل تعمق است ، بلکه از نظر فهم روانشناسی و عادات و رسوم مختلف آن ملت نیز ، شایان توجه می باشد .
بنابراین ، از مطالعه و شکل و انواع لباس ها در زمانها و مکانهای مختلف ، می توان به روحیات یک قوم نیز پی برد شرایط سیاسی و اقتصادی در هر یک از این دوره ها متفاوت است تحول میان اولین دوره و آخرین دوره بسیار قابل توجه است .
اما زیر بنای همه این دوره ها طرز تلقی نسبت به زندگی فرد در جامعه بود که تا مدت زیادی چگونگی عمل حکومت شکل آن را تعیین می کرد بنابراین گرچه تغییر در اشکال ظاهری چشمگیر بود ، اما در ساختار احتماعی کمتر نمود می یافت .
آقا محمد خان در مارس 1783 میلادی با استقرار در پایتخت در تهران به پادشاهی رسید .
در این زمان با وقوع جنگ در سالهای 1795 – 1702 میلادی دول اروپایی در نتیجه شرکتهای تجارب محصول نساجی کمتر به ایران و مشرق زمین نفوذ کردند .
آقا محمد خان تاجی بر سر می گذاشت و شال و کلاه نادری و کریم خانی را به رجال مملکت داده بود لباسی رسمی برای تمام رجال و طبقات ، جبه و شال بود ، مؤلف کتاب ( شرح زندگی من ) با تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه از آقا محمد خان تا آخر ناصرالدین شاه نیز به همین مسئله چنین اشاره کرده است .
بعد از استیلای غرب به ایران تقلید از قوم غالب ، کلاه اعیانی ایرانیها تبددیل به عمامه کرد ، مردمان با حیثیت به خصوص اهل علم همه عمامه بر سر می گذاشتند ، حکومت بعضی از سلسله ها که اصلا ترک بوده اند شاید تغییری در سر پوش داده باشند .
در زمان آقا محمد خان به غیر از شال و کلاه ، جبه ، ترمه ،چاقچوری از ماهوت آتلی و کفش ساغری تمام لباس رسمی بود .
از آنجا که حبه لباس روپوش راحت و پردوامی بود تمام ایرانیان آن را اتخاذ کردند و در موارد رسمی و نیمه رسمی به طور کلی در مواقع احترام می پوشیدند .
در دوره قاجاریه به جای اینکه بیشتر وقت به رفاه و عمران مملکت ، صرف عیاشی می گذشت .

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود قاجار 53 ص.DOC

مقاله در مورد سیری در زندگی آقا محمد خان قاجار

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد سیری در زندگی آقا محمد خان قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد سیری در زندگی آقا محمد خان قاجار


مقاله در مورد سیری در زندگی آقا محمد خان قاجار

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 22

 

فهرست مطالب:

ریشه‌های قدرت‌یابی دودمان قاجار

آقامحمد در آغاز نوجوانی

پسران محمد حسنخان اسیر می‌شوند

بنیان نهادن حکومت قاجاریه

انتقال مرکز حکومت به تهران

بازگشت به قراباغ و بدرود زندگی

کشف یک کودتا

برخی گفته‌ها در باره آقامحمدخان

رجال سرشناس ایران در زمان شهریاری آغامحمدخان

منابع

 

آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛
تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛

مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می‌۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛

آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت می‌کرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد سیری در زندگی آقا محمد خان قاجار

مقاله وضعیت زن در دوره قاجار

اختصاصی از حامی فایل مقاله وضعیت زن در دوره قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله وضعیت زن در دوره قاجار


مقاله وضعیت زن در دوره قاجار

دانلود مقاله وضعیت زن در دوره قاجار

نوع فایل : WORD
تعداد صفحات : 80
فهرست و پیشگفتار

مقدمه ۱

الف ـ ازدواج. ۱

وظایف زن در خانه ۹

طلاق. ۱۰

ب ـ نقش زنان در تولیدات اقتصادی. ۱۲

تفریحات و مشغولیهای بیرون از خانه ۱۳

ج : حیثیت اجتماعی زن. ۱۸

الف ـ زن و آموزش.. ۲۲

ب ـ مدارس جدید و مسئله  آموزش دختران. ۲۵

ج : زنان نامدار تاریخ ایران. ۲۷

معرفی و نقد منابع : ۵۳

مهم‌ترین تألیفات : ۵۹

نظر سیاحان درباره پوشاک دوره قاجاریه ۶۵

کفش بانوان ایرانی در زمان قاجاریه ۶۹

نتیجه : ۷۰

منابع و ماخذ. ۷۱

 

مقدمه

مورخان دوره قاجار بیشتر به شرح حوادث سیاسی  یا شیوه زندگانی شاهان و رجال پرداخته اند و علاقه ای  به تبیین زندگی اجتماعی مردم که زنان نیمی از آنها بوده اند نشان نداده اند  از این رو در لابه لای  تالیف های خود به صورت پراکنده  و غیر مستقیم  به مسائل اجتماعی مردم اشاره کرده اند و چون اکثر مورخان به دربار وابسته بوده اند  بیشتر به گزارش از وضع زنان درباری و خاندانهای اشرافی پرداخته اند اما مولفان  اروپایی چون با فرهنگ ایرانی بیگانه  بوده  وزندگی  ایرانیان از هر نظر برایشان جالب بوده به جزئیات آن توجه بیشتری داشته اند و از طرف دیگر مولفین اروپایی درنگارش  بسیاری از مسائل اجتماعی  و درباری با آزادی بیشتری سخن گفته اند و زنان و مردان  عهد قاجار را خرافاتی و به دلیل برخوردار نبودن از آموزش ، فاقد بینش سیاسی اجتماعی لازم معرفی کرده اند.

الف ـ ازدواج

 درجامعه عهد قاجار ،‌ فاصله چندانی بین کودک و ازدواج دختران وجود
نداشت . دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج می کردند و عملاً به عنوان رکن  مستقلی وارد معرکه  زندگی خانوادگی می شدند . درواقع  عواملی چون دست یابی به استقلال  اقتصادی ،‌ رشد نسبتاً سریع دختران  درآن روزگار و پایین بودن  میانگین عمر ـ به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت  اصول بهداشتی ـ‌در افزایش این ازدواجهای زودرس موثربود . از طرفی باورهای اجتماعی  رایج نیز در تحقق ازدواجهای بی تاثیر نبود . براین اساس ،‌ سعادتمندترین  دختران  آنهایی بودن که  در خانه شوهر به بلوغ می رسیدند . زیرا تصور می شدکه بدین گونه ، آنان از وسوسه  های نفسانی  بیشتر در امان خواهند ماند. به خاطر همین باورها بود که بسیاری از ازدواجها در سنین قبل از بلوغ دختران انجام می شد. دختران و پسران  تقریباً  هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند و حتی اغلب  هنگامی که هنوز درگهواره بودند ،‌  آنان را برای هم   نامزد می کردند و بار رسیدن به  سن بلوغ و یا اندکی  پیش از آن ،‌ به عقد یکدیگر در می آمدند.

از طرفی بی تجربکی ،  حرمت نهادن   به والدین ، و گاه فقدان    احساس جنسی در دختران و پسرانی که هنگام ازدواج به بلوغ نرسیده بودند ،‌از جمله دلایل عدم اختیار  کامل زوجین درامر ازدواج بود.

رایج ترین شکل ازدواج ، عقد دائم بود. مطابق شرع ،‌مرد می توانست تا چهار زن عقدی  داشته باشد و در صورت مرگ یا طلاق یکی از آنها ،  باز قادر بود که زن دیگری را جایگزین وی کند.

عدم تناسب جمعیتی  و کثری زنان  برمردان ،‌بیماری و یا پیرشدن سریع زنان به خاطر زایمانهای مکرر و فقدان  بهداشت ، مصالح سیاسی و قومی ،‌ میل مردان ثروتمند  ومتمول  به کام جویی‌،  با این دیدگاه  که «زن جوان ،‌مرد پیر را جوان می کند .» و داشتن حرمسرا و زنان متعدد، نشانه شوکت و ثروت مرد است خود به خود ،‌نظام  چند زنی را توجیه می کرد . افزون بر اینها ،‌ فرزندان  بسیاری که از رهگذر این ازدواجها متولد می شدند‌،‌ می توانستند مایه غرور  افراد شوند ،‌از سوی دیگر ،‌دختران  و بیوه هایی که به دلایلی از ازدواج بازمانده بودند ،‌بی میل نبودند به همسری مردی تن در دهند که همسر یا همسران دیگری نیز داشت.  درحقیقت دختر یا بیوه ای که از ازدواج  محروم می ماند، ‌محکوم به تحمل ملامتهای بسیار بود.

ازدیگر شیوه های رایج ازدواج ،‌ ازدواج موقت یا صیغه کردن دختران  و زنان بر اساس قرار داد و توافق بود. بدین طریق  زن و مرد به مدت معینی  که از یک ساعت تا نود و نه سال را شامل می شد  ‌، با هم سپری می کردند . صیغه نود و نه ساله نوعی ترفند بود و هنگامی صورت می گرفت که مرد چهار زن عقد دائمی  داشت  واز لحاظ شرعی مجاز به عقد زن دیگری نبود. دراین گونه ازدواج ، مرد ملزم نبود که حتماً مدت قرارداد رابه اتمام برساند بلکه هر وقت که مایل بود ، می توانست  پیش از انقضای مدت قانونی ،‌از زن صیغه ای خود  جدا شود و با پرداخت  مبلغی به عنوان مهریه ،‌خود را از قید او آزاد سازد.

کودکانی که از طریق این ازدواجها  به دنیا می آمدند ،‌از جمله فرزندان مشروع محسوب می شدند و ترتبیت آنها را  پدر به عهده می گرفت . البته چنانچه پدر مایل   به نگهداری آنان درخانه خود نبود ،‌  متناسب با دارایی خود مستمری  لازمی در حد نیاز پیش بینی  می کرد و صرف مراقبت  از آنها می نمود .  به همین دلیل ،‌ زن صیغه ای تا مدتی پس از جدایی از  همسرش ،‌ حق ازدواج  مجدد را نداشت ، تا در طی آن مدت معلوم شود که آیا وی در انتظار فرزندی هست یا خیر. فرزندان زنان صیغه ای از حق الارث مساوی با فرزندان زنان دائمی برخوردار بودند.

مردان معمولاً  در مسافرتها و یا جنگها که از روی ناچاری  به ولایات دور دست می رفتند زن دائمی خود را به همراه نمی بردند زن صیغه ای می گرفتند. در مشهد ،‌ به دلیل فراوانی  زائران ،‌بازار صیغه کردن پر رونق بود. درتهران ،‌دلالان این ازدواجها ،‌به سراغ خارجیان نیز می رفتند.

ازجمله مواردی که مردان اقدام به صیغه گرفتن می کردند ،‌ هنگامی بود که نامزدشان به سن بلوغ و ازدواج نرسیده بود.  درخانواده های اشرافی ،‌ با بالغ شدن پسران در سن ۱۷ –۱۶ سالگی و گاه در سن ده سالگی ،‌ بزرگترها برای آنان زن صیغه ای می گرفتند ؛ و هنگامی که کسب و کاری پیدا می کردند ،‌ دختری از خانواده های محترم و یا دختر عمو را به عقد دائمی و ی در می آوردند و بلافاصله زن قبلی پی کار خود می رفت . و یا در خانه جداگانه ای  سنی می گزید. به گزارش دالمانی ،‌زاعران نواحی شمالی ،‌برای برخوردار شدن از کار جسمی و ارزان زنان درایام زراعت ،‌به ازدواج  موقت مبادرت می ورزیدند و پس از سپری  شدن فصل برد اشت محصول ، براساس مدت قرارداد که شامل ایام برداشت محصول می شد ،‌از زنان جدا می شدند.

تنوع بخشیدن  به فضای حرمسرا و همچنین  محدودیت شرعی نیز در بسط چنین ازدواجهایی تاثیر بسزایی داشت . از طرفی ، فقر مالی نیز سبب می شد تا خانواده ها به ازدواجهای موقت دختران  خویش رضایت دهند. درکرمان ، به خاطر وجود فقر شدید ،‌این تمایل بیشتر به چشم می خورد؛‌زیرا با سرگرفتن  این ازدواجها از یک سو ،‌پدر خانواده ها تامدتی از مسئولیتهای مادی تامین غذا و پوشاک یکی ازافراد خانواده اش رهامی شد  و از سوی دیگر ،‌ به وجه مختصری که دخترش از جدایی به عنوان مهریه از همسر خود دریافت می کرد ،‌ دست می یافت .

صیغه کردن زنان  در عرف جامعه کاملاً  قابل قبول بود و زنهای   صیغه ای ،‌ پس از به پایان  رسیدن دوره قرارداد ، به آسانی  به عقد دائمی اشخاص دیگردر می آمدند . لازم به ذکر است که مردان در گرفتن زنان صیغه ای ، از نظر تعداد هیچ محدودیتی نداشتند  و این امر به توانایی مالی آنان بستگی داشت.

شکل دیگر ازدواج ، شامل دختران یا زنانی می شد که از طریق جنگها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده ،‌ اسیر و فروخته می شدند ،‌  و تحت عنوان  کنیز دراختیار  مردان قرار می گرفتند . د رفتوحات   سال ۱۲۱۰ هـ‌ . ق آغا محمدخان ،‌ سرسلسله قاجار ،‌در قفقاز پانزده هزار دختر به اسارت در آمدند و در بازارها به معرض فروش گذارده شدند .

تجارت بردگان در حد بسیار محدودی در جنوب ایران از طریق  بنادر رایج بود.  سدیدالسلطنه گزارش می دهد که با وجود ممانعتهای دولت انگلیس  از ورود غلام و کنیز به جنوب ایران و مجازات خلافکاران ،‌بازبه صورت  غیرقانونی برده وارد ایران می گشت . پولاک معتقد است که این کنیزان و غلامان ،‌ آفریقایی هایی بودند که درکودکی از طریق  بوشهر و مسقط و از راه بغداد  و عربستان به ایران آورده می شدند. اما به نظر عبدالله بهرامی غلامان و کنیزان موجود درایران ،‌  از ممالک آفریقایی نبودند ،‌بلکه بیشتر آنها از رعایای جنوب و بلوچستان بودند که از حیث رنگ ،‌اندکی با سایر سکنه ایران فرق داشتند. با تو جه به فقر رعایای ایران  در عهد قاجار  ، و شیوع  قطاع  الطریقی و جنگها که همواره به اسارت زنان و دختران منجر می شد، گفته بهرامی صحیح تر به نظر می رسد . مقارن با نهضت مشروطه ، آصف  الدوله   حکمران خراسان ،‌ بابت وصول مالیات  رعایا را مجبور به پرداخت مبالغی هنگفت می کرد. به دنبال آن مردم  قوچان برای تهیه مبلغ مورد نظر، به فروختن  دختران خود تن در می دادند.

پاره ای از قابیل کرد نیز‌،‌ درازای گرفتن مبالغی ،‌دختران خود را به فروش  می رسانیدند . حتی گاهی   دختران  ارمنی نیز به مسلمانان فروخته می شدند و در صف کنیزان  جا می گرفتند.

وضعیت  این غلامان  وکنیزان ،‌با ذهنیتی که از بردگی در اذهان عموم وجود دارد،‌اساساً متفاوت بود. آنان تنها برای کار درخانه نگهداری می شدند و درواقع جزئی از اعضای خانواده به حساب می آمدند. حتی  در بسیاری موراد ممکن بود  به نکاح یکی از اعضای خانواده درآیند ،‌ که در این صورت خود به خود آزاد محسوب می شدند. یک مرد،‌ برحسب تمول خود می توانست هر تعداد کنیز که بخواهد خریداری کند. کنیز موظف بود علاوه بر انجام کارهای خانه ، به امیال جنسی ارباب خود نیز پاسخ مثبت دهد و از آنجا که جزء اموال ارباب خود محسوب می شد ،‌ضرورتی هم به جاری کردن خطبه عقد و اجرای مراسم نبود. همچنین درصورتی که وی از ارباب خود دارای فرزند می شد، فرزندش با فرزندان  از حقوق کاملاً مساوی  برخوردار می گردید.

گاهی اوقات کنیزان  حرمسرا  به صورت  مطیع و تحت امر یکی از زنان اصلی حرمسرا در می آمدند و در کنار خانه داری ،‌گاه آوازخوانی یا رقاصی هم از آنان انتظار می رفت . تمایل معنوی  ارباب به کنیز ،‌  غالباً سبب حسادت  زنان اصلی و تنبیه سخت بدنی کنیز از سوی خانم خانه می شد.

طرق سه گانه ازدواج ،‌ منجر به پیدایش حرمسراهای کوچک و بزرگی می گردید که  صرفاً  متعلق به شاهزادگان ،  حکام ولایات و متمولان بود. حتی برخی از این حرمسراها،‌ گاه با حرمسراهای شاهی رقابت می کردند. به طوری که تعدادی  از پسران  فتحعلی شاه  در رقابت با پدر خود ،‌ چهل زن  را در حرمسرای خویش جا داده بودند. مولف رستم  التواریخ، چهار صفحه از کتاب خود را به ذکر نام فرزندان ذکوری که فتحعلی شاه از زنان متعدد خود داشت اختصاص دهد و پس از آن می افزاید :‌« بر دانشمندان پوشیده مباد که بسیاری از این شاهزادگان  مذکور ، هر یک صاحب ده  و بیست وسی وچهل و پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد و نود  ،‌ اولاد و احفاد می باشند. »

حاکم ایروان درعهد فتحعلی شاه به نام حسین قلی خان ،‌ پیش از الحاق به روسیه ، دارای شصت  زن در حرمسرای خود بود.  ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان ،‌بعد از مرک نخستین همسرش،‌حرمسرای خود را اززنان صیغه ای  انباشته کرد. حاجی آقا محسن مجتهد متمولترین  فئودال سلطان آباد در عهد ناصری بیش از سی زن داشت  . حرمسرای حاج شیخ نورالله در اصفهان ، ‌از لحاظ  کثرت زنان معروف بود.

هر چند نظام چند زنی درشهرها مختص به اشراف بوده ،‌ ولی در ایلات دارای رواج عام بود. دربین ایلات بلوچ ، حتی مردان کم بضاعت نیز ،‌گاه هفت تا هشت زن می گرفتند. درمیان  ایل سنجابی درغرب کشور، هر مردی کمتر از سه زن نداشت . تعداد زوجات در بین بختیاریها نیز عمومیت داشت و حتی افراد بی چیز هم بیش از یک زن می گرفتند.

دلیل این  مسئله  بسیار واضح و روشن است . زن در ایلات ، نه  تنها هزینه ای را برای شوهر خود نداشت ،‌بلکه نیروی تولیدی کارآمدتر نسبت به مرد بود. از سوی دیگر،‌پیشه چپاول  و راهزنی که در میان بسیاری از عشایر رایج بود ،‌نیاز هر چه بیشتر به اولاد ذکور را افزایش می داد.

بسیاری از اروپاییان  که در دوره قاجار به ایران آمده اند ،‌تعدد زوجات را مختص ثروتمندان  جامعه دانسته و اشاره کرده اند که :‌

«هر شخصی نمی تواند حرمسرایی داشته باشد و چند زن صیغه و عقدی در حرم خود گردآورد ،‌بلکه تنها  شاهزادگان ، بزرگان و اغنیایند که به چنین عملی قادرند . طبقه متوسطین و رعایا در اثر فقر ، بیش از یک زن به نکاح در نمی آوردند . مخارج حرمسرا چنان زیاد است که حتی اصناف پیشه ور و بازرگان نیز به داشتن یک همسر اکتفا می کنند.»

 درمیان عامه مردم ،‌  تقریباً تک همسری  رایج بود. و این مسئله با توجه به تنگدستی و مشغله فراوان آنان ، امری طبیعی بود. زرتشتیان بیش از یک زن نمی گرفتند.

گردآوری زنان متعدد در خانه ،‌ که غالباً از آن به حرمسرا یا اندرون تعبیر می شد ،‌ همواره  با تشنج و اضطراب و رقابتهای بی پایان  در میان آنها همراه بود. زشتی یا زیبایی، جوانی یا  پیری  و قابلیت با روری یا عقیم بودن، در برتری یافتن این زنان نزد صاحبان حرمسراها تاثیر فراوانی  داشت .  اصالت خانوادگی ، نیز از جمله اصلی ترین معیارهای تفاوت بین همسران بود. عنوانی که به زنان محترم می دادند «خانم » ، و عناوینی  که به زنان درجه دوم و یا مراتب پایین تر می دادند ،‌ به ترتیب عبارت  از بیگم (باجی )‌و ضعیفه بود. به گزارش دروویل ، زنی که با اتکا  به سابقه خود ،‌لقب «بیوک خانم » را دریافت می کرد ،‌ ازاین امتیاز برخوردار می شد ،‌که  در صورت تمایل مرد خانه ،‌  غذا را با او صرف می کرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله وضعیت زن در دوره قاجار

دانلود مقاله کامل درباره سابقه آموزش حقوق در عصر قاجار

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره سابقه آموزش حقوق در عصر قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره سابقه آموزش حقوق در عصر قاجار


دانلود مقاله کامل درباره سابقه آموزش حقوق در عصر قاجار

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :15

 

بخشی از متن مقاله

از آغاز دوره قاجار ، موضوع نگرانی ایرانیان نسبت به عقب ماندگی از تمدن اروپائیان به شدت احساس میشود . لذا به توسط عدهای از رجال ، سعی میشود ، مظاهر تمدن جدید اخذ و در کشور اعمال گردد . نمونه بارز این نگرش ، تاسیس مدرسه دارالفنون توسط امیر کبیر در آغاز صدارت ناصر الذین شاه اقدام میگردد . مدرسه دارالفنون همانطور که از اسم آن پیدا است ، در زمینه مسائل فنی و پزشکی بوده و شامل مسائل علوم اجتماعی و سیاسی نبوده است . هر چند در زمینه مسائل علوم اجتماعی و حقوقی ، از گذشتههای دور ، از طریق مدارس طلبگی و به سبک خاص حوزههای علمیه ، موضوع تدریس و آموزش علوم فقهی ادامه داشته است . لکن حسب نیازهای زمان ، موضوع تشکیل مدارس جدید در حوزه علوم اجتماعی مطرح میگردد .

در زمان مظفر الدین شاه ، صدارات میرزا علی اصغر خان ، امین السلطان ، وزیر خارجه ایران شخصی به اسم میرزا نصر الله خان مشیر الدوله نائینی ، پسران خویش ، حسن پیرنیا ، که دوره حقوق دارالفنون را در مسکو به اتمام رسانده و حسین پیرنیا ، را بعد از اتمام تحصیلات به داخل کشور فراخوانده و نامبردگان با مشاهده وضعیت اسفناک آموزش و وضعیت سیاسی آن دوره ، بعد از اخذ موافقت مظفرالذین شاه ، به فرمان وزیر خارجه وقت ، مدرسه عالی علوم سیاسی صادر شده و در تاریخ ۱۳۱۷ هجری قمری مصادف با ۱۲۷۷ شمسی در تهران ، محل خیابان ادیب روبروی منزل ارباب جمشید تشکیل میگردد .

  * تاسیس مدرسه عالی علوم سیاسی ( حقوق )

ریاست مدرسه در ابتدا با حسن پیرنیا ( مشیر الدوله ) بوده است . بعدها حسین پیرنیا ( موتمن الملک ) ریاست مدرسه را به عهده داشته است . در زمان ریاست محمد علی فروغی ( ذکاء الملک ) ۱۳۲۵ هجری قمری ، نامبرده که همزمان ریاست دیوان کشور را به عهده داشته است ، موجبات رونق مدرسه را فراهم نموده و چندین کتاب در زمینههای کلی حقوق ، مثل حقوق اساسی و علم ثروت           ( اقتصاد ) تالیف و در مدرسه تدریس میگردد .

همزمان با توسعه آموزش مسائل کلی حقوق سیاسی و نیز درگیری هر چه بیشتر دولتمردان با مسائل حقوق جدید ، نیاز به تاسیس مدرسه مستقل آموزش عالی حقوق بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود . در سال ۱۳۳۲ هجری قمری ، مسیو فرانسیس آدولف پرنی ، که مستشار عدلیه ایران بوده است ، موفق به جلب نظر رجال سیاسی و فرهنگی برای تاسیس مدرسه مستقل حقوق میشود . لذا در کمیسیون متشکل از مشیر الدوله ( بنیانگذار مدرسه علوم سیاسی و وزیر معارف سابق ) ارفع الدوله ( وزیر عدلیه ) فرانسیس آدولف پرنی ( مستشار عدلیه ) ابراهیم حکیم الملک ( وزیر علوم و معارف ) محمد علی فروغی ( رئیس قبلی مدرسه علوم سیاسی ) معین الوزاره حسین علاء ( رئیس کابینه وزارت خارجه ) دکتر علی خان ، خان ملک ساسانی و معاون وزیر معارف ، اصل تاسیس مدرسه عالی حقوق ، به تصویب میرسد .

در خصوص سرپرستی مدرسه ، بین وزارت عدلیه ، به لحاظ اینکه فارغ التحصیلان برای نیازهای وزارت عدلیه تربیت خواهند شد و حسن پیرنیا ، که معتقد بود باید سرپرستی به عهده وزارت علوم باشد ، اختلافاتی بوده که سرانجام نظر پیرنیا تصویب میگردد . همچنین توافق شده بود که دو مدرسه علوم سیاسی و حقوق در یکدیگر ادغام شوند . که با توجه به شروع جنگ جهانی اول ، موضوع تاسیس عملی مدرسه حقوق با پنج سال وقفه موجهه میشود .

در اواسط جنگ جهانی اول ، در اولین دولت وثوق الدوله ، مسئله مجددا مطرح میگردد که به موجب پیشنهاد وزارت امور خارجه و تقاضای وزارت عدلیه ، هیت وزرا نظر به لزوم تاسیس مدرسه علوم حقوقی برای تهیه قضات عالم برای محاکم عدلیه ، پیشنهاد سابق وزارت عدلیه برای تاسیس مدرسه حقوق با افزایش بودجه و اضافه شدن به مدرسه فعلی سیاسی تصویب میشود .

تاسیس رسمی مدرسه عالی حقوق

در آبان ۱۲۹۸ هجری شمسی حسب پیگیری وزیر وقت عدلیه ، نصرت الدوله فیروز ، مدرسه عالی حقوق ، رسما تشکیل میگردد . در خصوص اساتید مدرسه ، توسط موسیو پرنی ، چهار استاد متخصص در رشتههای حقوق بین الملل عمومی ، حقوق تطبیقی ، حقوق جنایی و اقتصاد از فرانسه استخدام و به ایران اعزام میگردند . ریاست اولیه مدرسه عالی حقوق ، به عهده مسیو پرنی و معاونت آن به عهده میرزا جواد خان عامری بوده است .


اولین مدرسان مدرسه عالی حقوق

در سال ۱۳۰۰ شمسی ، مدرسان ایرانی و فرانسوی مدرسه حقوق عبارتند بودهاند از :

محمد علی خان فروغی ذکاء الملک ( حقوق اساسی ) ، حاج سید نصرالله تقوی سادات اخوی ، رئیس عالی شعبه تمیز ( فقه و اصول ) ، سید مصطفی عدل منصور السلطنه ( اصول محاکمات حقوقی ) ، معین الممالک ( تکرار تاریخ سیاسی و علم ثروت به فارسی ) ، حاج شیخ علی بابا عالم فیروز کوهی ( فقه و اصول ) ، میر سید محمد فاطمی قمی ( حقوق مالکیت ایران و ثبت اسناد ) ، مشار الملک ( تاریخ سیاسی ، بین الملل عمومی ، حقوق بین الملل عمومی و تاریخ معاهدات ) ، موسیو فراشون و موسیو هس ( حقوق جزا ) ، موسیو آدلف پرنی ( حقوق جزا و اصول محاکمات جزایی ) ، موسیو دوفوماسا ( حقوق مدنی ) ، موسیو مرل ( حقوق بین الملل و تاریخ دیپلماسی ) ، موسیو لونکل دو فورویل ، لوزیور ، موسیو دلاپوژ ( حقوق مدنی عمومی به فارسی و تکرار تاریخ سیاسی به فارسی ) ، دکتر عیسی صدیق و دکتر ویلهم ( طب قانونی ) .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سابقه آموزش حقوق در عصر قاجار

مقاله تحصیل در دوره قاجار - علوم تربیتی، تاریخ - word

اختصاصی از حامی فایل مقاله تحصیل در دوره قاجار - علوم تربیتی، تاریخ - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تحصیل در دوره قاجار - علوم تربیتی، تاریخ - word


مقاله تحصیل، تعلیم و تربیت در دوره قاجار - علوم تربیتی، تاریخ - word

مقاله تحصیل در دوره قاجار برای رشته علوم تربیتی، تاریخ با فرمت word شامل 42 صفحه

 

روشهاهای تعلیم وتربیت

  1. مکتب‌ آخوند باجیها: «آخوند باجی» یا «میرزا باجی» یا «ملا باجی» یا «خان باجی» و یا «شاه باجی» به خانم معلمی می‌گفتند که دانش مختصری داشت وبیشتردر زمینه‌های دینی بود. وظیفه‌ آنان آموزش کودکان چهارتا هفت ساله بود برخی از اینان واقعاً «عالمه» بودند. امّا برخی دیگر که بیشترین این افراد را تشکیل می‌دادند، سواد و آگاهی‌های در حد آموزش خواندن قرآن داشتند.

چگونگی شروع درس و روش تدریس:  هر دانش آموز در بدو ورود به مکتب‌خانه یکی دو روز آزاد بود که  با محیط آشنا شود و فرار را بر قرار ترجیح ندهد.پس ازآن، دانش‌آموز بدون اینکه حروف را بشناسداین سه عبارت را می‌آموخت؛ البته، از روی شکل  عبارت و ریز و درشتی حروف که این سه، عبارت بودند از: (هوالفتاح العلیم، بسم الله الرحمن الرحیم‌‌، ربی یسّر ولا تعسر)

۲ . مکتب خانه‌های عمومی: مکتب خانه‌ها، در دورة قاجار در اکثر شهرها و در برخی از روستاها دایر بود. این مکتب خانه‌ها در حقیقت،  مقطع پس از مکتب خانه‌های آخوندباجیها  بود. ولی لزومی نداشت که حتماً کسانی که  وارد مکتب خانه می شوند  نخست دوره ی آخوند باجیها را گذرانده باشند.وهرکس با هر میزان دانشی که داشت می توانست مکتبی دایرومکتبداری کند.

۳ . مکتب خانه‌های خصوصی:کودکان اعیان و اشراف و روحانیون درجه اول به مکتب نمی رفتند. زیرا معلم سرخانه داشتند که ان هم به دوصورت بود.

1-هرروز ساعت معینی درخانه حاضر می شدندوبه آنموزش آنان می پرداختند.

2-یا اینکه دربیرونی منزل آنان مسکن می گزیدند ودر آن محل هم آموزش می دادند وهم زندگی میکردند.

برنامه‌های آموزشی این مدارس از نظر موارد درسی و مطالب آموزشی فرقی با مکتب خانه‌های عمومی نداشت و مطالب و کتاب های یکسانی داشتند، فقط می‌توان گفت که کیفیت آن با مکتب خانه‌های عمومی فرق می‌کرد.مکتب خانه‌ها گرچه از قرنها پیش از دورة قاجاریه فعالیت داشتند. اما آنچه در این دوره ، به نام مکتب یا مکتب خانه عمل می‌کرد مورد انتقاد بسیاری از صاحب‌نظران و فرهنگ دوستان و آزادیخواهان قرار گرفت و به دنبال همین انتقادها بود که فکر ایجاد مدارس جدید در اذهان برخی از روشنفکران و فرهنگ‌پژوهان جوانه زد.

اهداف تعلیم وتربیت:

هدف از تعلیم: آموزش روخوانی قرآن و بعضی از کتب مانند گلستان سعدی، نصاب الصبیان، معراجنامه، مختارنامه، و حتی کُتبی مانند امیر ارسلان نامدار و غیره ، و تعلیم نماز و مسائل مربوط به آن .  بطوریکه دانش‌آموز پس از دو سه سال که دراین مکتب‌خانه‌ها درس می‌خوانده، هم روخوانی قرآن را یاد می‌گرفته و هم بعضی از مسایل‌مذهبی را ، وتا حدودی نیز سواد خواندن می‌آموخته است.( حکمت:ص1350)

مهمترین هدف تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام پرستش خداوند یگانه است.سوره حمد(ایاک نعبد و ایاک نستعین):خداوندا تنها تورا می پرستم وتنها ازتویاری می جویم ودرقران سوره زاریات ایه 56 امده است:ما شمارا افریدیم برای  اینکه عبادت کنید.پس هدف تعلیم وتربیت در اسلام عبادت خداوند یگانه است.

الف:نقش معلمین در تعلیم وتربیت: انتقال دانش و میراث فرهنگی در رابطه با اهداف تعلیم وتربیت می باشد.

ب: ویژگی های فراگیران : فراگیران  بایستی باتوجه به امادگی های لازم و اهداف مورد نظر به طرف نیکی حرکت کنند هرکسی به حد توان خود قدم درراه خیر بردارد.

ج:اهمیت دانش وتوام ساختن علم وعمل:اهمیت علم(نظری یا عملی)دراسلام توصیه شده انچه را که می اموزند بدان عمل کنندتا خداوند شما رامورد لطف قرار دهد.

نقش سیستم طبقاتی برروی تعلیم وتربیت در عهد قاجاریه از اهمیت به سزایی برخوردار بودزیرا تعلیم و تربیت در انحصار طبقات خاص جامعه بوده است. پس در نظام اسلامی  تعلیم وتربیت همگانی بوده وبرای هر مرد وزن واجب است که علم را بیاموزد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تحصیل در دوره قاجار - علوم تربیتی، تاریخ - word