حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تشریح روستای خان آباد

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تشریح روستای خان آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

 

موقعیت جغرافیائی خان آباد

خان آباد روستائی کوهستانی است که به طور مایل از شمال غرب به سمت جنوب شرق کشیده شده و دربخش جنوبی استان مرکزی قرار گرفته. خان آباد در۳۵ کیلومتری غرب شهرستان خمین و۴۳ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان شازند واقع شده است . 

Khanabad is a highland village. Which is lineared north to easternsouth and located in Markazi prorince .

Khanabad is for 35 kms from Khomain in west and 42 kms fram Shazand in eastern south .

 

قدمت تاریخی منطقه :

   با توجه به تحقیقات باستان شناسی که در زمینه سکونت انجام گرفته قدمت سکونت در این منطقه به حدود ۳۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در آن زمان قبیله ایی از زرتشتی ها در منطقه ایی که همکنون به نام قلعه گبری معروف است سکونت داشته اند که همکنون نیز آثار این قلعه قدیمی که در بالای کوه قرار گرفته و آثار خانه هایی که در دامنه همان کوه قرار داشته اند و زیر خاک مدفون شده اند با قدمت ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰سال موجود می باشد . ولی متاسفانه به علت کم توجهی سازمانهای مرتبط به آثار باستانی این منطقه چندین سال است که مورد چپاول قرار گرفته و بسیاری از آثار آن به غارت رفته است.

روستای خان آباد نیز از دیر باز به علت وجود آب و زمین های مناسب جهت کشاورزی و امرار معاش و همچنین وضعیت خوب شکار وعبور کاروان های متعدد از این منطقه ؛  به صورت های مختلف وجود داشته .در گذشته نیز به علت اینکه اهالی از هجوم دزدان و حیوانات وحشی در امان باشند خانه ها را به صورت متمرکز و یا صورت قلعه می ساختند و گروهی که شامل چند خانوار بودند داخل قلعه زندگی می کردند که آثار انها کم وبیش موجود است .

با گذشت زمان و افزایش جمعیت وتامین امنیت در روستا ها کم کم از حالت تمرکز درآمده و خانه ها به صورت پراکنده ساخته شده اند .

 آثار تاریخی به جای مانده :

قلعه گبری : وجود سه قلعه گبری در منطقه که قلعه گبری شماره یک در انتهای ضلع شرقی کوه الوند قرار دارد و با توجه به سازه های داخلی آن نسبت به دو قلعه دیگر بزرگ تر و کاملتر بوده و در محوطه آن انواع و اقسام سفالهای شکسته یافت می شود .قلعه گبری دوم در ضلع جنوب شرقی کوه نسار قرار دارد که نسبتا کوچکتر است و قلعه گبری سوم که روی کوه مشرف به روستای لکان( قلاقروسی ) واقع شده است . این سه قلعه از جمله آثار به جای مانده از هزاره های قبل از میلاد می باشند که متاسفانه به علت کم توجهی سازمان های مرتبط دستخوش چپاول شده و بسیاری از آثار آنها به غارت رفته اند .

 با توجه به اینکه در گذر زمان بسیاری از آثار آنها از بین رفته ولی هنوز می توان محدوده قلعه ها  و دیوارهای به جای مانده از آنها و سازه های داخلی آنها را مشاهده کرد .

  دیواره به جای مانده از قلعه گبری(ضلع شرقی الوند متعلق به هزاره های قبل از میلاد ):


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تشریح روستای خان آباد

تحقیق درباره میرزا کوچک خان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره میرزا کوچک خان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 61

 

میرزا کوچک‌خان جنگلی

میرزا کوچک‌‌ جنگلی (۱۲۵۷ - ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجری شمسی), مبارز انقلاب مشروطه و سردار جنبش جنگل و از اولین رهبران جمهوری شوروی گیلان (همچنین معروف به: جمهوری سوسیالیستی گیلان و جمهوری سرخ جنگل) بود. در دل این جمهوری بود که حزب کمونیست ایران به رهبری حیدر عمو اوغلو تاسیس شد.

تولد و خصوصیات شخصی

یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ بسال ۱۲۵۷ ه.ش. در شهرستان رشت محله استادسرا در خانواده ای متوسط چشم به جهان گشود. سنین اوّل عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه جامع به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. چندی هم در مدرسه محمودیه تهران به همین منظور اقامت گزید. با این سطح تعلیم می‌توانست یک امام جماعت یا یک مجتهد از کار درآید، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغیر داد و او را به راهی دیگر کشاند.

میرزا دارای دو خواهر و دو برادر، یکی بزرگ‌تر از خود بنام محمّدعلی و دیگری کوچک‌تر بنام رحیم، بود، که هر دو نفر بعد از میرزا وفات یافته اند. بنا به روایات او مردی خوش هیکل، قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده بود. طرفداران او می گویند از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، آدمی صریح اللحجه و طرفدار عدل و آزادی، حامی مظلومان و اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری می کرد. میرزا در سنین آخر عمرش همسری برگزید.

نقش در انقلاب مشروطه

میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست و در فتح قزوین شرکت نمود. او بانی جنبش جنگل بود که بتاریخ ۱۲۹۳ ه.ش. شروع به مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده بودند، زد. تعداد زیادی از انقلابیون جنگل هم در درگیریهای مسلحانه با لشکران انگلیس، روسیه و ارتش سلطنتی قاجار کشته شدند.

جنگلی ها هدف خود را "اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی" اعلام می کردند. در همین راستا در روز یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ هجری شمسی قوای جنگل با انتشار بیانیه‌ای تشکیل کمیته انقلاب سرخ ایران و الغاء اصول سلطنت و تأسیس حکومت جمهوری را اعلام نمودند و یکروز بعد کمیته انقلاب هیئت دولت جمهوری را معرفی کرده، که میرزا عنوان سرکمیسر و کمیسر جنگ را داشت. امّا هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویک‌های روس اغتشاش انقلابیهای سرخ طرفدار شوروی آغاز گردید که نهایت جمعه ۱۸ تیر ۱۲۹۹ میرزا به عنوان اعتراض از رشت به فومن رفت و قبل از حرکت دو نفر نماینده با نامه مفصلی برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: "در موقع، خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملّت ایران حاضر نیست پروگرام بلشویکها را قبول کند".

بتاریخ شنبه ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی و امنیت نظامی آن در رشت بر ضدّ میرزا کودتا کردند. همه طرفداران میرزا را هرکه و هرجا بود دستگیر و بازداشت کردند. آنها دولت جدیدی اعلام که احسان اله خان سرکمیسر و کمیسر خارجه و سید جعفر جوادزاده (پیشه وری معروف) کمیسر داخله شد.اختلافات، بگیر و ببندها بالا گرفت و قوای جنگل تضعیف گردید. بفرمان احمدشاه قاجار قوای دولتی (قزاق ها) به سرکردگی سردارسپه (رضا میرپنج پیشین و پهلوی آینده) برای سرکوبی قوای سرخ وارد رشت گردید که چندین برخورد جنگی بین دو قوای بوجود آمد که گاه نیروهای دولتی پیشروی و گاه عقب نشینی می‌کردند. در نهایت با مذاکرات پشت پرده قوای سرخ خاک رشت و انزلی را ترک نمودند. لازم به ذکر است در این جنگ‌ها میرزا با قوای خود در فومن بود که بی طرف مانده و در فکر تجدید قوا بود.

قزاق‌ها که بسرکردگی سردارسپه سعی به مذاکره با میرزا، قانع نمودن او که به مرکز بیاید و نیایت استقلال طلبان خود را از مرکز شروع نماید. بنا به دلایل عدیدی مذاکرات به شکست انجامید. یکی از این دلایل این بود که تعدادی از جنگلی‌ها بمانند دکتر حشمت و یارانش قبلاً گول قول و فعل‌های سردارسپه را خورده بودند تسلیم و به دار آویخته شده بودند.

در نهایت قوای قزاق از فرصت استفاده و طی شبیخونهای فراوانی، نیروهای جنگل را وادار به عقب نشینی نمودند و بعضی از سران تسلیم یا کشته شدند. میرزا باتّفاق تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو، که همیشه از میرزا حمایت می‌کرد، به کوهای خلخال زدند ولی دچار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر ضربات خرد کننده سرما و برف بتاریخ ۱۱ آذر ۱۳۰۰، هنگامی که میرزا هوشنگ را به کول گرفته بود، از پای در آمدند.

کرم نام کرد (مکاری) که از خلخال عازم گیلان بود این دو موجود را در میان برفها دید و شناخت. بسیار ناراحت شد از اینکه تنها است و یاوری که بتواند به وظائف انسانی عمل نماید، ندارد. بااینحال سعی نمود با دادن ماساژ و خوراندن سنجد آنان به حال آورد ولی بی نتیجه و بی حاصل بسرعت بسوی آبادی و خانقاه شتافت و از مردم کمک خواست. اهالی که مرید میرزا بودند بسرعت به محل رسیدند و تن یخ زده هردو را به قریه آوردند ولی مرغ روحشان پرواز نموده بود.

خبر فوت میرزا که دوستان را متأثر و دشمنان را شاد نمود، بسرعت همه جا پیچید و از جمله بگوش محمّدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره میرزا کوچک خان

عصر چنگیز خان و تیمور لنگ

اختصاصی از حامی فایل عصر چنگیز خان و تیمور لنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

 

عصر چنگیز خان و تیمور لنگنوشته Chiristian de BRIE لو موند دیپلماتیک

بربریت در سده ی بیستم اختراع نشده است. بین سده های ١٣ تا ١٥ چنگیز خان و سپس تیمور لنگ وحشت و مرگ را از آسیا تا اروپا پراکندند.

عقیده ای رایج بر آن است که قرن بیستم خونین ترین سده ی تاریخ بوده است. تلفات انباشته شده انسانی طی دو جنگ جهانی ( بدون احتساب ده ها مورد پیشین و پسین)، جنایت های جنگی و جنایت علیه بشریت که با نسل کشی یهودیان اروپا به اوج رسید، استفاده از سلاح های کشتار جمعی، از جمله سلاح اتمی، علیه ساکنان غیر نظامی که داو منازعات قرار می گرفتند، همه و همه دست به دست هم داده اند تا قرن ما را، دست کم در زمینه ی ابعاد خرابی ها، تعداد قربانی ها و ددمنشی دژخیمان، به «عصر غایت ها (١)» تبدیل کنند.

اما در این ادعا جای تردید بسیار هست. مگر آن که بخواهیم به دوره های موقت آرامش در سرزمین های معین یا به افسانه ی «جنگ پاک» استناد کنیم. اگر مشاهدات مان را به مجموع ساکنان کره زمین و همه ی هزاره ی دوم که تازه پایان یافته گسترش دهیم، یقین های مان به تردید مبدل خواهند شد.در این هزار سال، زمین حتا یک سال روی صلح به خود ندیده؛ در عوض صحنه ی وقوع هزاران منازعه: تاخت و تازها و فتوحات، جنگ های قبیله ای و قومی، فئودالی، دودمانی، ملی گرایانه، استعماری و امپریالیستی، جنگ های داخلی و جنگ های مذهبی، طغیان، نبرد چریکی، جنگ های آزادی بخش، شورش ها و انقلاب ها، ایلغارها و چپاول ها... بوده است. اکثریت عظیم ٤٠ میلیارد انسانی که در این هزاره زیسته اند، در دوران کوتاه زندگی خود، دست کم یک جنگ را شاهد بوده اند. (٢)سرنوشت مشترک بشریت فقر، جهل و تسلیم بود. جمعیتی بیش از ٩٠ در صد روستایی (٣) که توسط اقلیتی زالو صفت و طمع کار ( شامل فئودال ها، زمین داران، رباخواران) تحت استثمار بود و زیر بار بیگاری و مالیات از پا در می آمد، تنها قوت لایموت نصیب اش می شد، بینابین دو مناقشه مرگبار و نابود کننده که می بایست همواره هزینه های آن ها را، هم به عنوان طعمه و هم به عنوان غنائم جنگی، به دوش بکشد، در ناامنی دائم به سر می برد.پیوسته یوغ دسته ای بی پایان از ظالمان را که سوار شدن بر گرده مردم عامل شکوفایی شان بود بر دوش می کشید: امپراتورها، شاهان، سلاطین، پادشاهان، شگون ها، سپه سالاران، کودیلو ها، روسای جمهور، شاهزادگان و بارون ها، وزیران و امیران، پاپ ها و خلفا... همه تشنه ی جاه و جلال، قدرت و ثروت، آماده ارتکاب هر گونه عمل پلید برای دست یازی به آمال خود، یا حفظ آن چه به چنگ آورده اند، آکنده از کینه های فروکش ناپذیر، در جنگ دائم با یک دیگر، به نام خدا، تمدن، پرچم یا حزب.دیروز هم مانند امروز، صلح و شکوفایی نسبی تنها یک امتیاز موقت برای یک اقلیت محسوب می شد. آن چه در نیم قرن اخیر در اروپای غربی و آمریکای شمالی ( یک دهم جمعیت جهان) مشاهده می شود نباید ما را دچار توهم کند. در همین مدت و در همه جا، بیش از یک صد جنگ بیداد می کرد که غربیان از آنها مصون مانده اما عموما خودشان محرک و عوامل برانگیزاننده ی آنها بوده اند. چه در مورد مرگبارترین شان (٤) چه آنهایی که «کم دامنه» معرفی می شوند. اما، برای کسی که نیمی از خانواده اش قتل عام شده و نیمی دیگر، پس از یک هجرت مشقت بار و طولانی، در اردوگاه پناهندگان به سر می برد و برای او امید بازگشت به کشورش که به تلی از خاکستر تبدیل شده باقی نمانده است، منازعه ی کم دامنه چه معنایی می تواند داشته باشد؟ سده بیستم، با حدود ٢٠٠ جنگ و ٢٠٠ میلیون کشته، چیزی معادل ٢ درصد جمعیت قرن (٥)، در نرم میانگین سده های قیل از خود قرار دارد. همه ی مشخصاتی را که به عنوان نشانه های تعقیب و آزارهای قرن گذشته پذیرفته ایم می توانیم در سرتاسر این هزاره نیز بازیابیم: کشتارهای همگانی مردم، جا به جایی جمعیت و راه پیمایی های


دانلود با لینک مستقیم


عصر چنگیز خان و تیمور لنگ

مقاله درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی


مقاله درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقالة:

نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی

فهرست:

نهضت جنگل و کودتای 1299

تولد و خصوصیات شخصیتی میرزا

نقش میرزا در انقلاب مشروطه

زمینه‌های شکل‌گیری نهضت‌ جنگل

میرزا کوچک خان که بود؟

اعلام جمهوری میرزا کوچک خان در رشت

مسکو و نهضت جنگل

تبانی روس، انگلیس، رضاخان و کمونیست‌های داخلی علیه نهضت جنگل‌

نهضت جنگل و کودتای 1299

یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران وقوع کودتای ۱۲۹۹ است که دولت انگلستان به دلایلی چند از قبیل عدم تصویب قرارداد 1919 توسط مجلس، جلوگیری از نفوذ روسیه کمونیستی در ایران و حفظ منافع خود در هندوستان نقش اصلی را در کودتا ایفا می‌کرد. دولت انگلستان از این راه سعی بر اجرای مفاد قرارداد توسط عناصر دست‌ نشانده خود در ایران داشت و بدین منظور ابتدا سیدضیاءالدین طباطبائی را که روزنامه‌نگار بود به عنوان مهره اصلی برگزید و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وی فراهم نمود و سپس رضاخان میرپنج را به عنوان فرمانده قزاقها و فرد نظامی کودتا انتخاب نمود. سرانجام در سحرگاه سوم اسفند ۱۲۹۹ بریگاد قزاق به فرماندهی رضاخان میرپنج وارد تهران شدند و با مختصر زدوخوردی با ژاندارمری، تهران را براساس تبانیهای قبلی تصرف کردند. سپس کودتاچیان تصمیمات بعدی خود را مثل انتشار اعلامیه‌هایی با مضمون اعلام حکومت نظامی، دستگیری افراد موردنظر، لغو ظاهری قرارداد 1919 و.... به منصه ظهور رساندند.

در مسیر پر پیچ و خم تحولات ایران از نهضت مشروطیت تا کودتای ۱۲۹۹، نهضت جنگل از جمله پدیده‌هایی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. انگیزه‌ها و اهداف نهضت، ترکیب رهبران نهضت و رفتارشناسی آنان، فرایند تحولات نهضت، سرنوشت و سرانجام آن، هر کدام مسائل مهمی هستند که مطالعه و آسیب‌شناسی آنها می‌تواند تجربه‌های ارزشمندی را در اختیار قرار دهد. در این مقال تنها به تأثیر یا عدم تأثیر نهضت جنگل در وقوع کودتای ۱۲۹۹ اشاره می‌شود.

در جنگ روانی که انگلیسیها به منظور بسترسازی برای وقوع کودتا در ایران به راه انداخته بودند، بزرگنمایی خطر بلشویسم و به تبع آن خطر نهضت جنگل، نقش مهمی داشت. انگلیسیها به خوبی می‌دانستند و اذعان داشتند که « خلق و خوی ایرانی مستعد ویروس بلشویسم نیست»، اما آنچنان بر خطر بلشویسم تأکید می‌کردند که بسیاری از ایرانیان باورشان شده بود. گفته می‌شود هنگامی که نیروهای قزاق به رهبری رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبایی، سحرگاه سوم اسفند 1299 وارد تهران شدند، در جریان بگیر و ببندهای آنها، برخی از بازداشت‌شدگان قبل از کودتا که در زندان به سر می‌بردند، هنگامی که توانستند از زندان فرار کرده و به خیابان بیایند، چنین پنداشتند که اشغال‌کنندگان تهران، حتماً همان بلشویکهایی هستند که مدتها خبر ورود قریب‌الوقوع آنها به تهران بر سر زبانها افتاده بود! از این رو، برای اینکه از شرّ اشغالگران رها شوند، برای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی

دانلود مقاله باذِل مشهدی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله باذِل مشهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

باذِل مشهدی ، میرزامحمد رفیع معروف به رفیع خان و متخلص به باذل ، از امرا و پارسی گویان شبه قارة هند در قرون یازدهم و دوازدهم . او خود را از احفاد خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان جوینی * می دانست . پدرش میرزا محمود مشهدی به روزگار شاهجهان (حک : 1037 ـ 1068) از مشهد به هندوستان رفت و در حکومت شاهجهان به مقاماتی دست یافت . محله های محمود پوره در شهرهای اورنگ آباد و برهانپور به نام اوست و قبرش نیز در محمود پورة برهانپور واقع است . عموی باذل ، میرزا محمد طاهر ملقب به وزیرخان (متوفی 1083)، نیز در همان عهد به هند رفت و در ایام شاهزادگی اورنگ زیب عالمگیر (حک: 1068 ـ 1118) مقرّبِ او بوده است . بعداً عالمگیر او را به ترتیب به صوبه داری برهانپور و اکبرآباد و مالوه منصوب کرد. عموی دیگر باذل ، میرزا جعفر سروقد، در مشهد مدرسه داشت ؛ اما سه پسر او، نورالدین محمدخان (متوفی 1126) و فخرالدین محمدخان (متوفی 1139) و کفایت خان ، به هند رفتند و به خدمات دیوانی پرداختند.

باذل در شاهجهان آباد (دهلی کنونی ) زاده شد. نخست ، نزد شاهزاده معزالدین ، فرزند عالمگیر، به شغل دیوانی پرداخت . سپس ، از سوی عالمگیر، حاکم بانْس بَریلی و بعد مأمور حراست قلعة گوالیار شد، اما پس از وفات عالمگیر (1118) از خدمت عزل شده و در دهلی عزلت اختیار کرد و در 1123 در همانجا درگذشت . او مردی بود متصف با فضایل اخلاقی که به برآوردن نیاز مردم اهتمام داشت . شهرتش بیشتر به سبب شاعری و سرودن حملة حیدری است .

باذل با ناصر علی سرهندی * (متوفی 1108)، شاعر نامدار آن روزگار، مصاحبت داشت . اما سرهندی او را در مجلس خود استهزا کرد. سراج الدین علی خان آرزو * شاهجهان آبادی (1099ـ1169) نیز در هفده سالگی در گوالیار با او ملاقات کرده است . باذل غزل و مثنوی می سرود و غزلهایش در تذکره هایی که شرح حال او را آورده اند نقل شده است .

آثار: 1) انشای باذل ، نمونة نثر فارسی اوست که میرعلیرضا حسینی سبزواری و جعفر سیّاح در بیاض مشترک خود (تألیف 1087ـ1089 در برهانپور) آورده اند. نسخة خطّی این بیاض در موزة ملی پاکستان ، کراچی به شمارة 266ـ1963، N. M. موجود است ؛ 2) اعتقادیه ، منظومه ای در پانزده بند در حمد خدا و نعت رسول اکرم ، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ، که درآن بیاض (ص 493 ـ 498) نقل شده است ؛ 3) دیوان باذل که به گفتة ایمان (متوفی 1226) پر از اشعار دلپذیر بوده است (ص 110). آنچه در فهرس المخطوطات الفارسیه ، (ج 2، ص 72)، به عنوان کلیات باذل مشهدی آمده است ، با کلیات میرزامحمد رفیع سودای شاهجهان آبادی (1125ـ1195) مطابقت دارد (رجوع کنید به سودای شاهجهان آبادی ، ج 2، ص 3). 4) حملة حیدری ، معروفترین اثر او، حماسه ای دینی است در سیرة حضرت رسول اکرم ، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ، و خلفای راشدین تا پایان خلافت عثمان بن عفان که به تقلید شاهنامة فردوسی به بحر متقارب سروده شده است . این اثر، روایت منظوم معارج النبوة فی مدارج الفتوة تألیف معین الدین فراهی در 907 است و مفاد بسیاری از احادیث نبوی در آن مندرج است . تعداد ابیات آن را از 000 ، 28 تا 000 ، 90 ذکر کرده اند؛ اما قولِ صاحبِ کلمات الشعرا ، که آن را در حدود 000 ، 40 می داند، مقبولتر است زیرا این تذکره در زمان حیات باذل (ح 1115)، تألیف شده است و تا آن زمان هنوز تکمله ای برای حملة حیدری سروده نشده بود. تاریخ دقیق آغاز و اتمام سرودن این منظومه مشخص نیست . اته (ج 1، ش 900)، به استناد قول ویلهلم پرچ (فهرست برلین ، ص 534) می نویسد که باذل پنجاه سال به سرودن آن مشغول بوده و کار او در 1119 به پایان رسیده است . اما باید در نظر داشت که پیش از آن ، مؤلف کتاب کلمات الشعرا به این مثنوی هم طوری اشاره کرده که گویی تا آن زمان به اتمام رسیده بوده است (سرخوش ، ص 10 ـ 11). وقتی که آرزو شاهجهان آبادی در حدود 1116 باذل را در گوالیار دید، او مشغول سرودن این مثنوی بود ( مجمع النفائس ). این مثنوی در قلمرو زبان فارسی ، بویژه در جامعة شیعیان ، بسیار شایع بوده و در امام باره (حسینیه )های هندوستان به عنوان کتاب روضه خوانده می شده است (صبا، ص 324، ذیل ترجمة میرزاآقاجان زائر لکهنوی که از احفاد باذل و در زمرة کتابخوانان و روضه خوانان لکهنو بود و حملة حیدری را خوب می خواند). کثرت نسخ خطّی آن در کتابخانه های جهان نیز مؤید رواج آن است . حملة حیدری سه بار در هندوستان و یک بار در ایران چاپ شده است . علی ابراهیم خان خلیل (متوفی 1208) در خلاصة الکلام ، که تذکرة مثنویات است ، گزیدة آن را آورده است . دو مثنوی دیگر نیز با همین عنوان و در همین موضوع ، یکی سرودة ملاّ بمان علی راجی کرمانی (متوفی 1237ـ1241) و دیگری ازگل احمد، چاپ شده است (مشار، ج 2، ص 1821ـ1822).

چون منظومة باذل ناتمام مانده بود، پس از او شاعران دیگر به تکمیل آن پرداختند و وقایع عهد خلافت و جنگهای حضرت علی ، علیه السّلام ، را سرودند و بر آن افزودند. از این گونه افزوده ها و نظیره ها مثنویهایی در دست است : 1) از سید ابوطالب فندرسکی اصفهانی ، معاصر شاه سلیمان صفوی ، زنده در 1124، در 000 ، 5 بیت ، دربارة احوال حضرت علی ، علیه السّلام ، و وقایع جنگهای جمل و صفین و نهروان تا واقعة شهادت آن حضرت ؛ 2) از میرزا ارجمند متخلص به آزاد، و جنون کشمیری (متوفی 1134)، فرزند عبدالغنی بیگ قبول ، که به خواهش پسر عموی باذل به تألیف آن پرداخته و آن را در 1131 به پایان رسانیده است . همین تکمله بخطا به محمد صادق آزاد و غلام علی آزاد بیلگرامی نیز منسوب شده است (ریو، ج 2، ص 719؛ استوری ، ج 2، ص 843)؛ 3) از شاعری به نام نجف که تکملة ابوطالب فندرسکی را به دست آورده و در 1135 به منظور پیوستن این دو منظومه به یکدیگر ابیاتی سروده و آنها را به صورت یک کتاب درآورده است ؛ 4) حربة حیدری از شاعری به نام کرم ، تألیف 1135ـ1150؛ 5) اعلام ماتم یا حملة حسینی از محمد محسن تتوی (تألیف 1136)؛ 6) صولت صفدری از محب علی خان حکمت (تألیف 1143)؛ 7) جذبة حیدری از عبدالعلی احسن بنگالی (تألیف 1144ـ1151) که بعداً شاعری به نام شاه کوثر، ابیاتی در تعریف آن سروده و آن را نیز به جذبة حیدری موسوم کرده است ؛ 8) از سید پسند علی بلگرامی ، (چاپ آگره ، 1305)؛ 9) محاربة غضنفری یا جذبة حیدری (چاپ مرادآباد، 1309).

ترجمه های اردو: حرب حیدری از محمد نوروز حسن بلگرامی (پس از 1252)؛ از سید ذوالفقار علی صفا (متوفی 1260)؛ هیبت حیدری ، منظوم ، از واجد علی اختر شاه اَوَده (1265)؛ از سید ابرار حسین (متوفی 1300)؛ ترجمة منظوم از میرمحمد حسن علی خان حسن سندی (متوفی 1324)؛ حربة حیدری یا غزوة حیدری از حیدر میرزا (چاپ لکهنو)؛ غزوات حیدری از سیدمحسن علی (چاپ لکهنو)؛ غلبة حیدری ؛ محاربة صفدری ؛ ترجمة منظوم از محمد میرزابن تجلی علی شاه .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله باذِل مشهدی