حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

خلاقیت

اختصاصی از حامی فایل خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

به تعهداتی کهاغلب ما را به سبب ترس از پذیرفته شدن در اجتماع وا دار می کند تا تمامی مهارتهایمان را در به کار گیریم (بهروزی1375).

تا یلور1 (1963)ویژگی افراد خلاق را به شرح زیر ذکر می کند.هوش خاقی با ذوقی کنجکاوی،جویندگی،مهارت در باز سازی عقاید،خود مختاری،استقلال،اثبات خود،پیرش مثبت از خود،زبر دستی درمجموع افراد خلاق را دارای شخصیتی پیچیده می داند.

در تحقیق دیگری که که توسط کرن وجوهانسون 2در سال (1993 )انجام شد خلاقیت و هوش در کودکان پیش دبیستانی مورد برسی قرار گرفت. کودک بین سنین(3تا7)سال توسط مقیاس اندازه گیری هوش و استعداد،اسلسون و آزمون هوش استنفوردبینه مورد سنجیش قرار گرفتند متغیر های مور مطالعه تشویش استعدادهای با القوه وتفکر خلاق در مقیاسهای علمی و حرکتی بود و این نتیجه بدست آمده که خلاقیت با هوش رابطه دارد.

در تحقیق دیگری توسط ادوارد 3 وپیتر4 در سال (1990)انجام شد تشخیص استعداد فکری خلاق در دانش آموزان یک کلاس مورد برسی قرار گرفتدر این آزمایش بررسی شده است که آیا می توان شاخصهای مربوط به تواناییهای فکری خلاق دانش آموزان را یافت ، در این آزمایش 49 دانش آموزان استرالیاییکلاس نهم در بین 4 گروه بر اساس میزان خلاقیت اندازهگیری شده است .

در آزمایشات تورنس5 در مورد تفکرات خلاقیت خلف و دانش آموزان تقسیم بندی شده بودند . در مورد سنجش و ارزیابی حل مشکلات ، قوة تخیل ، متغیرهای شخصیتی وموقعیتهای تحصیلی این دانش آموزان مورد ارزیابی قرر گرفته بودند ،خلاقیت بالای

_________________________________________________

1. Tailor 2. Gohanson

3. Peter 4. Edvard

5. rorans

این مقدار بیشتر از خلاقیت تعداد موجود در آزمایش مربوط به توانایی های فردی ، حادثه جویی ، خودبسندگی و کاردانی ، و ابتکار عمل دانش آموزان بود اما کمتر از آنا قابل تهیج هستند و نتایج حاکی از آن است که دو نوع توانایی ذهنی در کودکان وجود دارد که هر دو آنها دارای بیشترین مقدار هوش و خلاقیت فزاینده در حل مشکلات و موقعیتهای خلاق قوة تخیل فردی آنهاست .

تحقیقات دیگر مربوط به خلاقیت :

تحقیقات انجام شده واتسون1 ( 1960 ) گتز وجکسون 2( 1962) حاکی از آن است که کودکان خلاق در خانواده های برخوردار از سبک تربیتی دموکراتیک والدین پژوهش یافته اند ( موسوی ـ فصل ، 1376 )

مندوز و مندوز 3 در کتار خوب تأکید میکند که برای پژوهش خلاقیت باید بهافراد امکان تفکر داد و روشهای قالبی را به آنها دیکتهنکرده در این میان این پژوهشگران به تفاوت کره ای راستو چپ نیز اشاره کرده اند و گفته اند نیمکره چپ نیز بیشتر مسئول تفکر همگراو نیمکره راست مسئولیت فعالیتهای مربوط به تفکر واگرا را به عهده دارد . ( شیفر4 ، 1970 از موسوی فصل )

در مطالعات گروهی از آمزمودینهای استثنایی و خلاق نشان داد که خانوادة آنها از طبقه متوسط بالا هستند و نسبت به کودکان سخت گیری نمی کنند و بیشتر سرگروهای خلاقانه داشته اند .

_____________________________________________________

1.Watdon 2. Getzle & Jackson

3. mendos & mendos

در رابطه با خصوصیات فکری و سبک تربیت والدین کودکان خلاق ، معلوم شده است که ما در این این گروه ازکودکان به استقلال افراد اجرا نهاده و همچنین آنها اعتماد بنفس زیادی نشان میدهند این امر در مورد گروه گواه صادق نبود( شکرشکن 1374 ).

تحقیقات مربوط به خلاقیت :

رابطه بین الگوهای تعامل خانواده و قوة تخیل کودکان توسط انیدبلد1 (1967 ) مورد مطالعه قرار گرفت نتایج نشان داد که قویه تخیل تا حد زیادی بستگی بهتعامل والدین با کودک تشویق والدین و الگوسازی مادران دارد در خانواده هاییخلاق به کودکان استقلل عمل زیادی داده میشود در این خانواده ها معمولاً مرزبندی بین افراد شخصی نبوده و بسته به شرایطکمی که خلاقیت بیشتری دارد ، در مورد مسائل اظهار نظر میکند (‌بیابانگرد 1370 ) .

خلاقیت و پیشرفت تحصیلی :

بر اساس مطالعات مطرح شده نمی توان انتظار داشت رابطه بلایی بین خلاقیت تحصیلی وجود داشته باشد از این دیدگاه حمایتمی کند ، تورنس رابطه بین پیشرفت تحصیلی و نمرات خلاقیت را در مدرسه محاسبه کرد و دریافت که گروه دارای خلاقیت بالا و هوش پایین گروههای دیگر مدرسه موفق هستند پژوهشهای او نشان داد که همبستگی بین خلاقیت و بهره هوشی تقریباً 16/0 بوده است ( موسوی ، فضل ،1367 ) .

__________________________________________________________

1.

زبان اخلاق :

موقعیت در حال تغییز زنان درجامعة ما توجه بیشتری را بر ماهیت و پویایی زنان خلاق موجب شده است . شافر ادریک 2 تحقیق را درسال (1970 ) ده دختر وان را که به طور استثنایی خلاق بودند و از میان یک گروه ( 200 نفری ) از دختران خلاق ر یکمنطقه شهری انتخاب شده بودد مورد مطالعه قرار داد هر یک از دختران را معلمانشان بر این اساس معرفی کرده بدند که یک یا چند محصول ابتکای تولید کرده و در بعضی از آزمنهای گلیفورد 3 در زمینة استعدادهای خلاق ، نمره های بالاتر از حد نصاب گرفته بودند .

همه این خترها وضع زندگی نسبتاً مرفه داشتند و در عین حال که مادران همة آنها در زمان ازدواج بطور نیمه وقت یا تمام وقت در خارج از منزل کار می کردند ، تنها هفت تن از آنهاهمراه با ازدواج کارشان را ادامه داده بودند . علاوه بر مادران به عنوان یک مدل تقلید در اینمورد ، بسیاری از پدران نیز حداقل تا حدودی با پدرشان همسان شده بودند از اطلاعات دیگر دربارة این گروه دختران چنین استنباط می شد که آنها از والدینشان تا اندازه ای احساس بیگانگی میکردند و بندرت در فعالیتهای گروهی خانواده شرکت می کردند . این ، با فقدان صمیمیت و تجانس عاطفی شدید که مورد توجه مک کنیون 1 ( 1962 ) ورو2 ( 1952 ) قرار گرفته است شباهت زیادی دارد در این دختران تعدادی خصایص مشترک با فرد خلاق وجود داشت از جمله تعصب نداشتن


دانلود با لینک مستقیم


خلاقیت

تحقیق و بررسی در مورد فوتبال

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد فوتبال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

فوتبال را می‌توان در ابعاد مختلفی مورد تجزیه و تحلیل و آموزش قرار داد. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. مربیگری، تکنیک انفرادی، آمادگی های جسمانی، مدیریت فوتبال، بازیکن یابی و داوری

مقدمه ای در رابطه با فوتبال

فوتبال بدون شک جذاب ترین و پر طرفدارترین ورزش دنیا است . بیشتر مردم جهان در اندک مدت شیفته فوتبال می شوند . حتی کودک خردسال همین که توپ را می بیند ، به طرفش می دود و آن را با پا می زند . اکثر جوانان و بزرگسالان علاقه مند به فوتبال برای گذرانیدن اوقات فراغت خود ، به این بازی روی می آورند و یا چون دیگران پای تلویزیون و در میدان ها تماشاگر بازی فوتبال می شوند.بازی فوتبال پر هیجان و زیبا است و انسان را خیلی زود سرگرم می کند ، تا آن جا که در سال های اخیر شیوه های فوتبال نوین ، مردم جهان را بیش از بیش به خود مجذوب کرده است. گفته می شود که کشور ما بیشترین طرفدار را در سطح قاره آسیا داشته و دارد و از این جهت با کشورهای اروپا و دیگر کشورهای صاحب نام در فوتبال رقابت می کند اگر بخواهیم این رقابت به برتری بینجامد و فوتبال ما بیش از پیش رشد کند ، ناگزیر باید اشکالات کمی و کیفی آن را از راه آموزش بهتر و آموزش زود رس بر طرف کنیم . در کشور ما ، مربیان تازه کار سخت شیفته دانش فوتبال نوین می باشند که می باید در راه افزایش دانش آنان هنوز هم بیشتر تلا ش کنیم و نیز به آموزش زود رس فوتبال اهمیت بیشتری بدهیم. برای دستیابی به این هدف و رواج فوتبال در مدارس ابتدایی ، آموزش فوتبال نوین و تربیت مربیان زبده نیاز به برنامه ریزی های اصول و سرمایه گذاری های جدی دارد. آموزش این ورزش که می باید از مدارس ابتدایی آغاز شود و در مراحل بعدی به تکامل برسد ، عملا در مدارس ابتدایی و حتی راهنمائی به چشم نمی خورد. متاسفانه بازیکنان خردسال و نوجوان ، اصول ابتدایی این بازی را خیلی دیر و غالبا در سن جوانی در باشگاه یاد می گیرند که همزمان با رشد بدنی آنان نیست ، در حالی که اصول و تکنیک های بازی فوتبال می باید در دوران رشد کودک آموخته شود تا بعد ها این بازیکنان در نوجوانی با آگاهی و مهارت بیشتر بتوانند آن اصول و آموخته ها را زمین های بازی پیاده کنند . آموزش فوتبال نوین حاضر برای رفع همین نیاز به دوست داران فوتبال و برنامه ریزان آموزشی کشور تقدیم می شود تا شاید کمکی باشد در راه آموزش اصول اساسی و فنون و میدان داری های پیشرفته فوتبال جدید و گنجانیدن آن در برنامه های آموزشی ... امید است مربیان جوان با آموزش اصول فوتبال بتوانند پا به پای رشد بدنی فوتبالیست های خرد سال ، با به کار گیری شیوه های علمی ، مهارت های بدنی بچه های فوتبال دوست را پرورش دهند و در افزایش مهارت های بازی توفیق کامل به دست آورند. این آموزش ارزشمند بدون شک کلیه مربیان و علاقمند به فوتبال را قانع خواهد کرد، زیرا اصول اساسی و نیز اصول پیشرفته این ورزش به گونه ای مفید ارائه شده است که خواننده ی کنجکاو را در این آموزش با انواع تکنیک ها و تاکتیک های ابتدائی و جدید آشنا می کند از سوی دیگر مطالعه این آموزش هم برای داوران و هم برای بازیکنان مفید خواهد بود ، زیرا بعضی از قوانین جدید داوری در این آموزش آمده است که بازیکنان باید از کم و کیف آن آگاه شوند ، چون بسیاری از درگیری ها و خشونت ها در فوتبال به علت همین عدم آگاهی بازیکن از قوانین فوتبال است . مخاطبان این آموزش بدون توجه سن و سال کلیه کسانی هستند که فوتبال بازی می کنند . آن ها با مطالعه این آموزش به اصول و فنون لازم فوتبالی خوب دست خواهند یافت. همه می دانیم که بهترین راه برای فراگیری فوتبال و پیشرفت ، بازی به صورت محکم و خود جوش است. اما قبول داریم که این کار حد و مرزی دارد . بنابراین برای پشرفت در فوتبال آگاهی عمیق تری ضروری می نماید. این آموزش برای مربی مرجعی پر ارزش است و برای جلسات تمرین توصیه ها و مطالب دقیق در اختیار او قرار می دهد . در این آموزش به کلیه جنبه های فوتبال پرداخته شده است . ما یاد می گیریم که چگونه حرکات مختلف تکنیکی را بهبود بخشیده و چگونه آن ها را بعدا در صحنه بازی بکار ببریم ( امکانات تکنیکی را در خدمت خلاقیت تاکتیکی قرار دهیم). این موقعیت بازی در زمین است که همه چیز را دیکته می کند ( انتخاب حرکت ، جا گیری ، جابه جایی ) ، پس باید آن را درک نمود . بدیهی است که انتخاب های مختلف همواره به عهده بازیکن است . خلاقیت بازیکن ، سبک فردی او و در یک کلمه شخصیت او است که در این آموزش مورد توجه قرار خواهد گرفت .

آموزش فوتبال

فوتبال بدون شک جذاب ترین و پر طرفدارترین ورزش دنیا است . بیشتر مردم جهان در اندک مدت شیفته فوتبال می شوند . حتی کودک خردسال همین که توپ را می بیند ، به طرفش می دود و آن را با پا می زند . اکثر جوانان و بزرگسالان علاقه مند به فوتبال برای گذراندن اوقات فراغت خود ، به این بازی روی می آورند و یا چون دیگران پای تلویزیون و در میدان ها تماشا گر بازی فوتبال می شوند.بازی فوتبال پر هیجان و زیبا است و انسان را خیلی زود سرگرم می کند ، تا آن جا که در سال های اخیر شیوه های فوتبال نوین ، مردم جهان را بیش از بیش به خود مجذوب کرده است. گفته می شود که کشور ما بیشترین طرفدار را در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فوتبال

تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاوان قانون نامناسب تابعیت را زن ایرانی می پردازد

گفتگو: فرناز سیفی

چهار شنبه 25 اکتبر 2006

یکی از مهم ترین بحث های مطرح شده حوزه زنان در سالهای اخیر، بحث ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی و به ویژه افغانی و مشکلات بسیاری که این زنان و فرزندان آنها به آن دچار شده اند بوده است. دامنه و شدت این مسایل تا به آن جایی شدت یافت که مجلس شورای اسلامی را وا داشت تا ماده 976 قانون مدنی را بار دیگر مورد بررسی قرار دهد. سرانجام چندی پیش مجلس اعلام کرد که در این ماده، تغییراتی صورت داده است تا شرایط اخذ تابعیت برای کودکان زنان ایرانی تسهیل شود.اما تامل بیشتر بر تغییرات اعمال شده، حاکی از تضادها و شرایطی به مراتب دشوارتر است. دکتر بهشید ارفع نیا، حقوقدان و استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو اصلی بیست و چهارمین دوره « کانون وکلای دادگستری»، یکی از حقوقدانی است که از سالها قبل در کتاب ها و مقالات خود نسبت به مغشوش بودن این ماده تذکر داده و بر اصلاح این قانون تاکید ورزیده است.

اخیرا مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بندهایی از ماده 976 قانون مدنی را اصلاح کرده است. این قانون در چه سالی تصویب شد؟

ماده 976 مهم ترین ماده از شانزده ماده ای است که درباره تابعیت داریم. به جز شانزده ماده ذکر شده در قانون مدنی درباره موضوع تابعیت، در جای دیگری از قانون نیز در این باره صحبت نشده است. این ماده، هم به نوعی مهم ترین ماده است و هم ماده شلوغ و مغشوشی است. چرا که قانونگذار جمله را اینگونه آغاز کرده است که "افراد زیر تبعه ایران محسوب می شوند" و به دلیل این شروع نامناسب ناچار شده است موارد متعددی را در یک جمله ذکر کند. قانونگذار در این ماده هم اعطای تابعیت از طریق سیستم خون و سیستم خاک وهم تابعیت اکتسابی در اثر ازدواج یا لزوم شخص را گنجانده است. هیچ لزومی وجود نداشته که ماده را به این صورت وضع کنند. می شد این ماده را در پنج بند جدا از هم نوشت تا درباره هر یک تامل کافی صورت گیرد. به هر حال این ماده از هفت بند تشکیل شده است که بند یک آن یک سری اعمال های قانونی را مطرح کرده است. این بند می گوید هر فردی که در ایران زندگی می کند ایرانی محسوب می شود ، مگر اینکه دلایل مسلم بر غیر ایرانی بودن خود داشته باشد. این بند شاید برای زمانی که قانون را تصویب می کردند، یعنی سال هزار و سیصدو سیزده که جلد دوم قانون مدنی تصویب شد بند به جا ومعقولی بود. چرا که به هرحال تصویب این ماده بعد از قضیه کاپیتولاسیون بود که ایران حدود یک قرن به آن دچار بود؛ در آن هنگام ایران همچون خوان گسترده ای بود که اتباع خارجی از خود ایرانیان در ایران حقوق و مزایای بیشتری داشتند.اما امروز وجود این بند در ماده به نظر من خطرناک است و باید این بند از ماده حذف شود.

چرا در شرایط کنونی وجود این بند خطرناک به نظر می رسد؟

من اگر برای مثال افغانی بودم، خیلی ساده با استناد به این بند ثابت می کردم که ایرانی هستم. چرا که این افراد مدارک مسلم خارجی بودن ندارند و غالبا به عنوان پناهنده یا آواره جنگی وارد ایران شده اند و به راحتی با استناد به این بند می توانند ثابت کنند که ایرانی هستند. در حال حاضر به هیچ وجه وجود این بند لازم نیست. من درباره لزوم حذف این بند از ماده 976، نه تنها در کتاب خود نوشته و همواره در کلاس هایم بحث کرده ام، بلکه به مجلس شورای اسلامی نیز نامه نوشته ام، اما متاسفانه ترتیب اثری داده نشده‌است.

اشاره کردید که انتقال تابعیت از طریق سیستم خون و خاک هردو در ماده 976 ذکر شده است. شروط اخذ تابعیت از این دو طریق به چه صورت است؟

بند دوم این ماده درباره تابعیت مبدا که براساس سیستم خون از بدو تولد محاسبه می شود بحث می کند. این بند می گوید افرادی که پدری ایرانی دارند، چه در ایران چه خارج از ایران، از طریق سیستم خون دارای تابعیت ایران محسوب می شوند. اینجا به هیچ وجه به مادر اشاره ای نشده است، اگر مادر نیز ایرانی باشد که خوب مشکلی نیست. اگر مادر غیر ایرانی باشد بنا بر بند شش همین ماده از طریق ازدواج با مرد ایرانی به تابعیت ایرانی در می آید و باز مشکلی نیست.

بند سه، چهار و پنج این ماده سیستم خاک را بررسی می کند. در هر سه بند، تولد طفل در ایران شرط اصلی است. اما شرط دیگری نیز در هر یک از سه بند همراه شرط اصلی ذکر شده است. در بند سه، قانونگذار می گوید اگر پدر و مادر کودکی نامعلوم باشند، کودک دارای تابعیت ایرانی است. این شرط به دلیل حمایت از کودکانی که معلوم نیست پدر و مادر آنها چه کسانی هستند گنجانده شده است که امر بسیار خوب و لازمی هم است.در قوانین کشورهای بسیار دیگری هم چنین قانونی دیده می شود. بند چهارم می گوید فردی که در ایران متولد شده باشد و پدر یا مادر خارجی او نیز متولد ایران باشند، دارای تابعیت ایرانی است. در واقع قانونگذار در این بند نوعی همبستگی را پیش بینی کرده است و چنین بندی را در ماده گنجانده است. بند پنج نیز درباره کودکی صحبت می کند که از پدر و مادری خارجی در ایران متولد شده و تا هجده سالگی و یک سال پس از آن در ایران اقامت کرده باشد که چنین فردی نیز دارای تابعیت ایران است. در بند چهارم این ماده همواره این بحث مطرح بوده است که اگر ما به کودک مادر خارجی متولد ایران به صرف اینکه متولد ایران است تابعیت ایرانی می دهیم، آیا نباید به کودک مادر ایرانی هم که کودکش در ایران متولد شده است تابعیت ایران را دهیم؟ عقل، منطق و فکر سلیم حکم به آری می دهد. کما اینکه از سال 1353نیز این سوال از اداره حقوقی وزارت دادگستری می شد. تا سال پنجاه و سه دادگستری حکم می کرد که به طریق اولی و در مقایسه با بند چهار این ماده، به کودک مادر ایرانی نیز تابعیت ایرانی داده شود. سال پنجاه و سه به این فکر افتادندکه پا را تا حدی فراتر از قانون گذاشته اند، چرا که قانون ذکر کرده است مادر حتما باید در ایران به دنیا آمده باشد. و نظریه مشورتی اداره حقوقی وزارت دادگستری اعلام کرد که بچه متولد در ایران از مادر ایرانی را دارای تابعیت می دانیم که خود مادر نیز متولد ایران باشد. در واقع همان دو شرطی را که در بند چهارم برای مادر خارجی عنوان کرده است، برای مادر ایرانی نیز منظور کردند. بعد از انقلاب نیز در سال 1363 نظریه مشابه ای را اداره حقوقی وزارت دادگستری بار دیگر اعلام کرد و تاکید کرد که بچه ایرانی متولد از مادر ایرانی به شرطی دارای تابعیت ایرانی است که مادر نیز متولد ایران باشد.

در کل شرایط اخذ تابعیت ایران برای یک فرد غیر ایرانی به چه صورت است؟

ماده 979 قانون مدنی چهار شرط را برای اخذ تابعیت ایرانی منظور کرده است. اول اینکه فرد باید لااقل هجده سال تمام داشته باشد. دوم اینکه لااقل پنج سال در ایران زندگی کرده باشد. شرط سومی که قانونگذار مطرح کرده است عدم سو پیشنه و جرایم سیاسی و غیر سیاسی برای متقاضی تابعیت است و دست آخر اینکه متقاضی از خدمت نظام وظیفه فراری نبوده باشد. خوب! به جز شرط آخر- که آن هم برای کودکان حاصل از ازدواج زن ایرانی و مرد غیر ایرانی مصداق چندانی نداشته است- تمام این شروط همین حالا هم در ماده 976 از سالها قبل ذکر شده است. ضمن اینکه باز از ایرانی بودن مادر هیچ سود و بهره ای نصیب کودک نشده است و من نمی فهمم این همه سروصدای تبلیغاتی که مجلس ماده 976 را اصلاح کرد چیست! قانونگذار تاجی بر سر کسی نزده و چیزی را تغییر نداده است. در بند پنجم این ماده از سالها قبل امری مشابه پیش بینی شده بود و در ضمن شرایط اخذ تابعیت بعد از هجده سالگی برای فرد را نه تنها تسهیل نکرده که دشوارتر هم نمودند.

طبق قانون زن ایرانی در چه صورتی تابعیت ایرانی خود را از دست می دهد؟

ماده 987 قانون مدنی می گوید زن ایرانی که با مرد خارجی ازدواج می کند تابعیت ایرانی خود را حفظ می کند، مگر اینکه طبق قانون کشور شوهر، تابعیت آن کشور بر او تحمیل شود. اینجا حاکمیت ایران می گوید ازدواج این زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است قانونی نیست، چرا که از وزارت امور خارجه اجازه نگرفته است. اما نکته قابل توجه این است که اگر این ازدواج قانونی نیست، پس تغییر قانونی هم صورت نگرفته است.اگر دولت نتوانسته از مرزهای خود به خوبی پاسداری کند، این مساله پدر و مادر بی سواد روستایی که از فرط استیصال و فقر دختر کوچک خود را به مردی افغانی داده اند و هیچ هم از قانون و اجازه گرفتن از وزارت امور خارجه خبر ندارند نیست. وزارت امور خارجه برای فیصله دادن به این غائله بالاخره طرحی را به مجلس ارائه کرد که بچه های متولد از مادران ایرانی را با حذف شرطی که مادر نیز حتما متولد ایران باشد، تابعیت ایرانی دهید. یعنی یک تفاوت حداقلی بین اینکه مادر کودک ایرانی باشد یا غیر ایرانی را احساس کنیم. تیرماه بود که اعلام کردند این طرح را مجلس رد کرده است. تا بالاخره همین چند روز پیش شنیدیم که مجلس به کودکان مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی که در ایران متولد شده اند، بعد از هجده سالگی تابعیت ایرانی می دهد که همان طور که گفتم هیچ چیز تازه ای نبود و از سالها قبل در همین ماده ذکر شده بود.

پس در واقع در بحث تابعیت، ایرانی بودن مادر امتیازی محسوب نمی شود.

نه تنها امتیاز مثبتی در نظر گرفته نمی شود، حتا به نظر می رسد به عنوان امتیازی منفی هم محسوب می شود! من موردی داشتم که دختر در خانواده ای که پدر هندی و مادر ایرانی بود متولد شده بود. دختر هجده ساله و برادرش بیست و پنج ساله بود. پسر در لندن زندگی می کرد و زمانی که وقت تعویض شناسنامه ها شد، پسر از طریق سفارت در لندن شناسنامه خود را تعویض کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. روزی که پدر دختر برای دریافت شناسنامه او به اداره ثبت احوال رفت، مامور می پرسد شما اهل کجا هستید و پدر جواب می دهد که هندی است.مامور ثبت احوال شناسنامه دختر را از پدرش پس گرفته و می گوید که این شناسنامه باطل می شود. شما تا به حال شنیده اید که فردی زنده باشد و شناسنامه او را باطل کنند؟وقتی به من وکالت دادند، به اداره ثبت احوال رفتم و دیدم ابلاغی قانونی از ان نوعی کرده اند که ما وکلا به این نوع ابلاغ ها می گوییم « ابلاغ داخل جوی.» از آن دست ابلاغ هایی که می خواهند به دست فرد مورد نظر نرسد. ابلاغی که اصلا به نشانی این خانواده نیست و اعلام کرده اند ظرف ده روز می توانید بیایید تا به تصمیمی که برای مورد شما گرفته شده است اعتراض کنید. وقتی هم در حقیقت به اینها ابلاغی نشده است ، طبیعتا شکایتی هم نکرده اند و ثبت احوال یک طرفه شناسنامه دختر را باطل کرده بود.این سوال مطرح می شود که قانون شناسنامه ای را حالا بجا یا بی جا برای فردی صادر کرده است و این دختر هجده سال با این شناسنامه زندگی کرده است، برادر این دختر با شرایطی مساوی شناسنامه اش بی دردسر صادر شده است و هیچ مشکلی هم پیش نیامده است، چطور به خود اجازه می دهید شناسنامه دختر هجده ای ساله ای را باطل کنید که زنده است و سالها با همین شناسنامه صادره خودتان زندگی کرده است؟ قرارداد 1930لاهه می گوید کشورها نباید اجازه دهند هیچ فردی بی تابعیت باشد و آنوقت ما اینگونه فردی را بی تابعیت می کنیم. در حالی که من دیده بودم که شناسنامه هایی که برای این افراد که از پدر غیر ایرانی متولد شده بودند صادر می شد، در بالای صفحه اول عبارت «در اجرای بند چهار ماده نهصد و هفتاد و شش» نوشته می شد. در حقیقت بر مبنای همان چیزی که اداره حقوقی وزارت دادگستری نظر داده بود، این شناسنامه ها صادر می شد و تا زمانی هم که این قانون اصلاح نشده است، همین شیوه باید ادامه پیدا می کرد.

چند روز پیش دولت بحرین برای اولین بار اعلام کرد که به کودکان زنان بحرینی که با مردان غیر بحرینی ازدواج کرده اند تابعیت بحرینی خواهد داد. وضعیت دیگر کشورهای منطقه در بحث اخذ تابعیت از مادر به چه صورت است؟

من در کتاب خود مقایسه تطبیقی میان قانون ایران و دیگر کشورهای مسلمان منطقه انجام دادم. متاسفانه سایر کشورهای منطقه نیز با کمی تفاوت، وضعیت مشابه ای دارند. برای مثال اگر در ایران قید حداقل پنج سال زندگی در ایران برای اخذ تابعیت ایرانی ذکر شده است، در عراق این میزان ده سال است. ضمن اینکه در تمام کشورهای منطقه، کماکان بحث انتقال تابعیت از طریق سیستم خاک مود بحث است و برخلاف بسیاری کشورهایی که حقوق مساوی زن و مرد رابه رسمیت شناخته اند، هنوز هیچ صحبتی از انتقال تابعیت از طریق خون مطرح نیست.

آیا زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی و عمدتا افغانی ازدواج کرده و دچار چنین وضعیت مغشوشی شده اند، می توانند به نهادهای بین المللی شکایت کنند؟

بله. این افراد حق دارند به عنوان اتباع ایرانی که دولتشان از آنها حمایت نمی کند، به مراجع ذی صلاح بین المللی شکایت کنند. دولت ها وظیفه دارند از اتباع خود حمایت های لازم و کافی کنند. آیا زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است مرتکب گناه کبیره شده است؟ مدام از تلویزیون اصول راهنمایی و رانندگی آموزش داده می شود که بسیار هم خوب است، اما چرا یک بار آموزش نمی دهید که زن ایرانی اگر بخواهد با مرد غیرایرانی ازدواج کند باید از وزارت امورخارجه اجازه گیرد؟ چرا پیشگیری نمی کنید تا این زنان در چاه ویل نیفتند و بعد هم هیچ حمایتی از آنها به عمل نیاید؟ مرد افغانی که به ایران آمده است، دلیلش جنگ و آوارگی و عدم کنترل دولت ایران بر مرزهایش بوده است.اگر دولت در زمینه کنترل مرزها ضعیف عمل می کند، تاوانش را زنان ایرانی باید دهند؟ حالا هم که با تصویب این قانون تازه انگار بچه اصلا از پدر متولد می شود و اصلا مادر هم ندارد و مهم هم نیست مادر این کودک چه کسی است! من متاسفم که تاوان همه چیز را تنها زن ایرانی است که باید بپردازد و بس.

جزییات اخذ تابعیت ایرانی برای فرزندان 18 ساله

 فرزندان مادران ایرانی در هر جای دنیا که به دنیا آمده باشند، می توانند تابعیت مادر را اخذ کنند.

«علی‌رضا احمدی، »رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ سیاست و فرهنگ، نگار حسینی ـ بحث دادن تابعیت به فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی بر اساس قانون تابعیت جمهوری اسلامی ایران بر دو اصل خون و خاک با ارجحیت خون بنا شده است. این بدان معناست که در قوانین تابعیت ایران، خون علت قطعی و بلاشک تابعیت بوده است و این قاعده در بند 2 ماده 976 قانون مدنی نمود بارز دارد و خاک از نقش ثانوی در این رابطه برخوردار است.ماده 964 قانون مدنی، روابط بین ابوین و اولاد را تابع قانون متبوع کشور پدر می‌داند مگر این‌که نسبت طفل فقط به مادر مسلم باشد.

 " علیرضا احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه درباره دریافت تابعیت ایرانی برای این فرزندان گفت: «افرادی که از 1 فروردین 1358 به بعد با دارا بودن مادر ایرانی و پدر خارجی متولد شده‌اند می‌توانند پس از 18 سالگی تابعیت ایرانی بگیرند. این در شرایطی امکان‌پذیر است که این افراد بعد از 18 سالگی تابعیت خارجی خود را که از طرف پدر به آن‌ها اعطا شده است، رد کنند.»

پیش از این مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری، طرح اعطای تابعیت ایرانی از طریق مادر به کسانی که دارای پدر غیرایرانی هستند یا خارج از ایران متولد شده‌اند را رد کرده بود.

 پیش از مصوبه امروز مجلس در دادن تابعیت فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی، احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه  در گفت و گو با میراث خبر به تشریح اقدامات این اداره و نیز ارایه جزییات بیشتر در این باره پرداخته بود. متن کامل این گفت و گو منتشر می شود.

مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری طرح اعطای تابعیت از طریق مادر را رد کرد. دیدگاه وزارت امور خارجه در این باره چیست؟

اصولا در دنیا سیستم تابعیت بر دو اصل استوار است. خون و خاک. اگر پدر کودکی ایرانی باشد در هر جای دنیا که به دنیا بیاید، ایرانی‌ محسوب می‌شود. نسب به پدر می‌رسد و قانون تابعیت ایران نسب مادری را نمی‌پذیرد.

در تابعیت فرزند، نسب پدر شرط است. بنا بر اصل خاک، کودک در هر کشوری به دنیا بیایید، معمولا تابعیت همان کشور به او تعلق می‌گیرد. اگر فرزند از مادری ایرانی و پدری غیر ایرانی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000

دانلود تحقیق کامل درباره انرژی

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درباره انرژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

انرژی را می توان به عنوان توانایی انجام دادن کار تعریف کرد. ماده و انرژی، اساس هر چیزی را در زندگی تشکیل می دهند. ماده در قیاس با انرژی، حضور عینی تر و ملموس تری دارد. انرژی از طریق حرارت دادن، حرکت دادن، و یا برقدار کردن، اثر می کند.

انرژی همواره با تغییر همراه است. هنگامی که انرژی از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود، تغییرات فیزیکی، شیمیایی یا زیست شناختی رخ می دهد، مثل زمانی که انرژی شیمیایی مواد سوختنی به انرژی گرمایی تبدیل می شود. در خلال این تغییرات، مقدار کل انرژی موجود، ثابت می ماند. انرژی را نمی توان ایجاد کرد یا از بین برد.

شکلهای انرژی

مقدار کل انرژی، به شکلهای متفاوت و با تنوعی وسیع در جهان، پراکنده شده است. مفاهیم آشنایی نظیر انرژی گرمایی، انرژی نوری، انرژی الکتریکی و انرژی صوتی از جمله شکلهای انری هستند.

پتانسیل، یک واژه عام است که به منظور توصیف هر نوع انرژی ذخیره شده به کار می رود. شلیک کردن یک منجنیق ساده می تواند فرصت مناسبی برای مطالعه انرژی پتانسیل یک نوار کشسان کشیده شده باشد. انرژی پتانسیل یک بمب اتمی قادر است در سطح وسیعی خرابی ایجاد کند، در حالی که یک نیروگاه هسته ای می تواند همان انرژی پتانسیل را برای استفاده بشر مهیا سازد. انرژی پتانسیل را می توان در انرژی پتانسیل شیمیایی باتری یک ماشین حسابگر یا در انرژی پتانسیل گرانشی آب جمع شده در پشت یک سد نیروی هیدرو الکتریک پیدا کرد.

انرژی جنبشی عبارت است از آن انرژی است که یک شیء، به دلیل آنکه در حال حرکت است، داراست. اشیای متحرک، از الکترون نامرئی که حول هسته اتم در گردش است گرفته تا یک ستاره بزرگ در مسیر خویش در پهنه گیتی، همگی به نسبت جرم و سرعتشان دارای انرژی جنبشی هستند.

تمام شکلهای انرژی را می توان تقریبا به دو نوع تقسیم کرد : انرژی درجه بالا و انرژی درجه پایین. انرژی الکتریکی به لحاظ آنکه می تواند به راحتی به شکلهای مفید دیگری تبدیل یابد، از نوع انرژی درجه بالا محسوب می شود. تبدیل گرما در دمای پایین به هر نوع دیگری از انرژی، به دشواری انجام می گیرد. به همین دلیل، انرژی گرمایی را معمولا از نوع درجه پایین توصیف می کنند.

قسمت اعظم انرژی ما به نحوی از خورشید تأمین می شود. انرژی خورشید، این امکان را به گیاهان می دهد تا غذای مورد نیاز انسان و حیوانات را تولید کنند. انرژی خورشید در زغال سنگ، چوب و نفت ذخیره شده است. انسان این مواد را می سوزاند تا انرژی حاصل از آنها برایش کار انجام دهد. رشد و تکامل انسان، رابطه نزدیکی با کشف منابع جدید انرژی از سوی وی دارد.

سوختها

سوخت منبعی از انرژی پتانسیل است که به آسانی می تواندبه گرما تبدیل شود. یک سوخت مطلوب همچنین باید ایمن و ارزان باشد و آلودگی ایجاد نکند. از گاز تولید شده در باتلاق گرفته تا پشکل شتر، انسان همواره در زمینه انتخاب سوخت مورد نیازش برخوردی مبتکرانه داشته است. اما هیچ یک از سوختهایی که تا کنون شناخته شده است واجد شرایط بالا نبوده است. امروزه زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی از منابع مهم انرژی محسوب می شوند، اما هنوز تا سوختهای مطلوب فاصله زیادی دارند. نکته قابل توجه در مورد این سوختهای طبیعی، صرف نظر از اینکه به صورت جامد، مایع و گاز باشند، این است که قابلیت بازیافت ندارند، یعنی پس از آنکه مصرف شدند امکان بازیافت و جانشین کردن موجودی آنها وجود ندارد.

انرژی هسته ای، جدیدترین و بالقوه خطرناک ترین سوختی است که انسان به وجود آن پی برده است. این انرژی، حاصل نیروهای نگهدارنده اجرام متراکم در هسته اتم است که انسان در صدد کنترل و استفاده از آن است.

نوع دیگری از سوخت به وسیله گلوگز که از خانواده کربو هیدراتهاست به دست می آید. این ماده به عنوان یک منبع انرژی برای سلولهای بدن عمل می کند و شاید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره انرژی

تحقیق وبررسی در مورد متغیر (مجردات تام) 6 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق وبررسی در مورد متغیر (مجردات تام) 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

موجود را می توان در تقسیمات اولیه (1) به دو نوع ثابت و متغیّر تقسیم کرد. واجب الوجود و کجردّات تام همان موجودات ثابتند و موجود متغیّر شامل همه ی موجودات مادی و نفوس متعلّق به ماده است. تغیّر از ماده «غیر» به معنای «دیگر شدن» و «دگرگون شدن» می باشد و از مفاهیم بدیهی است زیرا نمی توان برای آن مفهوم ماهوی در نظر گرفت که دارای جنس و فصل باشد و یا مفهوم عقلی روشنی یافت که بتوان آن مفهوم را در تغییرش بکار برد. مفهوم ثبات هم از مفاهیم بینیاز از تعریف است. تغیّر از واضح ترین و مسلم ترین حقایق این جهان است و جهان ثبات و ساکن نیست چرا که پدیده های آن عوض شده و اشیاء آن از حالی به حال دیگر و از وضعی به وضع دیگر و از کیفیّتی به کیفیّت دیگر در می آیند. علاوه بر تغییر طبیعت، هر یک از ما در حالات درونی مان، تغییراتی را با توجه به علم حضوری در می یابیم. سپس نتیجه می گیریم وجود متغیّر امر بدیهی است، اماّا وجود ثابت که هیچ تغییری نداشته باشد را باید با برهان ثابت کرد. بسیاری از علوم بشر، تحقیق درباره ی همین تغیّر ها و تبدلّها را به عهده دارند و قوانین کاشف این متغیرهاست. بخشی از فلسفه هم تغییرات و تبدلات طبیعت را بررسی می کند ولی این بررسی به شکل کلی و عمومی است و ما ؟؟ علوم، مبتنی بر جنبه های تغیّر قضاوتهای مهمی نیست. از نظر فلسفه، طبیعت جز شدن و تغییر و تحول نیست. تغیّر مفهومی است که برای انتزاع آن، باید دو چیز یا دو حالت یا دو جزء یک چیز را درنظر گرفت که یکی زایل شده و دیگری جایگزین آن گردد و یا عدم موجوی را تغیّر نامید چرا که وجود آن شیء تبدیل به غیر (عدم) شده است همچنین حدوث و پیدایش چیزی متغیّر است چون عدم قبلی تبدیل به وجود می شود.تغیّر را می توان به دو قسم دفعی و تدریجی تقسیم کرد. در تغیّر دفعی ، نقطه و مرز مشخصی بین سابق و موقعیّت لاحق وجود ندارد و زمانی بین آن ها فاصله نمی شود مثلاً تبدیل شدن آب به بخار تعلّق روح به نطفه و کنده شدن میوه از درخت تغییرات دفعی و در یک آن انجام می شود. تغییرات دفعی از دو وجود مثل آب و بخار یا وجود و عدم یک شیء انتزاع می شود مانند پریدن رنگ جسم و بی رنگ شدن آن1.

تغییر تدریجی در اصطلاح فلسفه (حرکت) نام دارد مانند تغییر درجه ی حرارت آب که تدریجاً حاصل می شود. همه ِ تحولات جهان طبیعت از راه حرکت انجام می شود. حرکت به ویژه حرکت مکانی از چیزهایی است که هریک از ما از آغاز زندگی با آن سرو کار داشتیم و هرگز از پیش چشم ما و شاید از فکر و اندیشه مان ناپدید نمی شود لذا با آن کاملاً آشنا بوده و آن را می شناسیم1. برای بحث در مورد متغّیر تدریجی 0حرکت) ابتدا تعاریف مختلفی که از آن شده را بیان و بررسی می نماییم.

تعریف حرکت: حرکت از نظر ارسطو کمال اول است برای امر بالقوه از آن جهت که بالقوه است.

الحرکُة کمالُ اولٍ لِما بالقُوَّةِ مِنْ حیثُ اَنَّهُ بالقَّةَ.

توضیح این نظر: حرکت یک شیء بدون غایت2 نیست یعنی هر جسمی که حرکتی را انجام می دهد مقصدی را می جوید و می خواهد با حرکت به آن مقصد برسد. سپس حرکت برای شیء متحرک حکم وسیله را دارد نه هدف. بنابر این اگر حرکت یک جسم را یک جا در نظر بگیریم و آن را در مقابل هدف قرار دهیم، خود فعلیّتی است که قبل از آغاز حرکت نبود و فقط امکان آن وجود داشت و همان فعلیّت نسبت به هدف اصلی نهایی، قوه موجودی که استعداد کمالی دارد. و الان آن کمال ندارد در شرایط خاصی به سمت آن کمال سیر می کند همین سیر مقداری برای رسیدن به کمال مطلوب است. کمال بدون حرکت برای جسم از حیث بالقوه بودن آن است می توانیم مثال را به این شکل بیان کنیم که جسم مکان را هدف قرار می دهد تا در آن استقرار یابد و به طرف آن می رود برای این جسم رفتن به استقرار تقدم دارد لذا رفتن کمال اول است پس هر گاه جسم شروع به رفتن می کند کمال برایش تحقق می شود. و رفتن کمال مطلق جسم نیست از آن جهت کمال است که هنوز نسبت به کمال دوم (استقرار در مکانی که خواص آن است) بالقوه می باشد.

این تعریف از نظر فلسفه در میان تعاریف دیگر دقیق تر است اما اشکال آن اینست که نمی توان آن را به اصطلاح منطقی حد تام دانست زیرا حد تام مخصوص ، هیاتی است که جنس و فصل داشته باشند ولی مفهوم حرکت از معقولات ثانیه فلسفی است که از نحوه ی وجود متحرک انتزاع شده و در خارج ؟؟ هر یا عرضی به نام حرکت نداریم.1

افلاطون حرکت را خروج از حالت یکسانی و برابری می داند.

«الحرکةُ هو خروجٌ عن مساوات»2 یعنی حرکت بیرون شدن از برابری و خارج شدن از حالت یکسانی است در مورد یکسانی می توان در نوع تصور برداشت یکی این که دو شیء مختلف در مقایسه با هم، یکسانند. و کافی یک شیء واحد در حال و در وقت مورد نظر قرار گرفته و حکم به یکسانی ان می شود و بر هر دو حال تعریف افلاطون صدق می کند.

اشکال تعریف افلاطون آنست که شامل حدوث حالی دفعی هم می شود چون شیء که معدوم بوده و یک دفعه موجود شده، از یکسانی خارج شده است در حالی که منظور از حرکت ، تغیّرات تدریجی است. در تعریفی منسوب به فیثاغورث حرکت را غیریّت معرّفی نموده است.

فیثاغورث در این تعریف حرکت را واقع شدن و تحقق غیریّت برای شیء واحد در انست مختلف می پندارد. البته حرکت با غیریت در مفهومن که یک مصداق دارند. در جایی که حرکت شاهده می شود ، نفس خروج شیء حالی به حل دیگر است پس حرکت یعنی غیر بودن با حال با حال دیگر، غیریّت حالی با حال دیگر و خروج از حالی ه حال دیگر.

تعریف دیگر حرکت مربوط به بوعلی سینا است وی معتقد است:

اِنَّ الحرکة حالٍ قارّةٍ فی الجسم یسیراً یسیراً علی سبیل اتّجاه نحو شیءٍ و الوصول به الیه و هو بالقوة او باصل .

یعنی حرکت......

اما قیود این تعریف عبارتند از:

تبّدل: در کلمه تبّدل یک زوال و یک وجود نهفته شده است یک شیء چیزی را پذیرفته و واجد گردیده و چیزی را از دست داده و فاقد می گردد. بین این کلمه و تبادل تفاوتی مشاهده می شود و آن اینست که در تبادل، دو شیء مغایر متبادل می شوند یعنی با از بین رفتن یکی، دیگری جایگزین آن می شود.

قارّة: امور متبدل با توجه به ماهیتشان دو دسته می شوند گروهی به حسب ماهیتشان ثابتند و تدریج و عدم قرار در آن ها راه ندارد مانند انسان یا مفهوم سفیدی. به این امور قارالذات گویند.

اما در گروهی دیگر، مفهوم تدریجی و عدم قرار، جزء ذات و مقّوم ماهیّت آن هاست. اگر مفهوم تدریجی را از این مفاهیم بگیریم، ماهیتی ناقص خواهند داشت مثل خود حرکت. به این امور غیر قارالذات گویند.

تقریباً تمام فلاسفه ی اسلامی معتقدند حرکت در امور غیر قارالذات معنی ندارد.

فی الجسم: تبّدلها را هم می توان هم در نفس های مجرد و هم در جسم دید. اما فقط تبدلّهایی که در جسم واقع می شود از نوع حرکت است و تبدلهای نفس مجرد از این مسأله خارج است.

یسیراً یسیراً: منظور از این قید، بیان تدریجی در حرکت است چرا که، خروج از قوه به فعل ممکن است دفعی هم باشد که آن حرکت نیست.

علی سبیل اتجّاة: غایت داشتن ؟ ذات حرکت است چرا که حرکت تبدلّی است که نحوه وجودش توجه داشتن به سوی دیگر است و حرکت بدون غایت معنی ندارد.

و الوصول به الیه: تبدلی که بالذات برای وصول به آن غایت صورت گیرد حرکت است.

بالقوة او بالفعل: بالقوه و بالفعل بودن صفت غایت حرکت است یعنی آن تبدلّی سبب و علت واقعی رسیدن به آن هدف است.

عده ای از فلاسفه به تبعیّت از قدما، حرکت را به «زوالٍ مِنْ حالٍ» یا «سلوک من القوة الی الفعل» تعریف کرده اند ابوعلی سینا این تعاریف را تحت النظمی دانسته و معتقد است در این فقط لفظ مترادفی بجای لفظ دیگر قرار گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد متغیر (مجردات تام) 6 ص