حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق قیام و انقلاب مهدی ( ع )

اختصاصی از حامی فایل تحقیق قیام و انقلاب مهدی ( ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق قیام و انقلاب مهدی ( ع )


تحقیق قیام و انقلاب مهدی ( ع )

 

 

 

 

 

 

 

فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:10

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن‏ با همین عنوان ابتدا به صورت مقاله‏ای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی‏ در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری‏ قمری در تهران است .

اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل و اجراء این ایده‏ انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشه‏ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏هافوق‏العاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاری‏که سازنده و نگهدارنده است ، به گونه‏ای است که می‏تواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنی‏اموری که تحت قاعده و ضابطه‏ای کلی در نمی‏آید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی است‏که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند جای‏ تردید نیست .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق قیام و انقلاب مهدی ( ع )

مقاله مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

اختصاصی از حامی فایل مقاله مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)


مقاله مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:7

 

  

 فهرست مطالب

 

 

امروز ، 12 بهمن ، سالروز ورود باشکوه حضرت امام خمینی (ره) به کشور عزیز ایران و آغاز ایام الله دهه ی مبارک فجر و آخرین ایستگاه تا قبل از پیروزی جمهوری اسلامی بر رژیم طاغوت در سال 1357 محسوب می شود 0 با توجه به همزمانی این ورود و دهه ی فجر امسال با محرم حسینی (ع) برآن شدیم به برخی تفاوتها و تشابهات این 2 نهضت تکمیلی یکدیگر بپردازیم :

قیام خونین ، مظلومانه و حماسی سیدالشهداء (ع) در سال 61 هجری قمری ، یکی از بی نظیرترین جنبشهای مردمی تا آن زمان و رهبر فکری سایر نهضتهای بشری تاکنون بوده است 0 قیام عاشورا ، تاریخی بدیع و جامع ، با گستردگی بشریت را در ابعاد مختلف حماسی - احساسی و با رعایت تمامی ظرافتهای آن در میان جوامع انسانی رقم زد که باگذشت بیش از 1400 سال از آن روز ، هنوز بشریت موفق به درک کوچکترین جزییات آن نشده است 0 این قیام نمونه و الگو از آغاز تا پایانش ، دارای پیچیدگیها و نکات ارزنده و مفیدی برای طیفهای مختلف جوامع انسانی و زوایای مختلف دیدگاههای آنان می باشد 0 نوع و علت و چگونگی آغاز این نهضت ، با رعایت تمامی جوانب زمانی و مکانی آن ، نحوه ی عزیمت به محل حادثه و اتفاقات پیش آمده در این مسیر ، نوع آرایش و چینش مردان جنگی ، هرچند کم شمار در سپاه سالار شهیدان ، نوع رزم و تغییر تاتکتیک جنگی از آنچه سپاه دشمن خواهان آن بود به سمت و سویی که خود آن را می پسندید ، از ابعاد حماسی و نظامی این قیام الهی می باشد 0 در کنار این نکات ، علت به همراه داشتن افراد خانواده در رده های سنی مختلف و جنسیتی ، همراهی حماسه با جلوه های احساسی ، از علل پایداری و زنده مانده این نهضت برشمرده می شود


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

برحسب تواریخ اسلام مختار در مدائن از دوره خلافت عمر حکومت داشت و تمام دوره عثمان و حضرت امیر (ع) هم تا آمدن امام حسن (ع) به مدائن آنجا بود و زخمهای امام حسن را در قصر خاص کسری معالجه کرد ابو عبیده پدر مختار در سلک اکابر تابعین بوده در زمان عمر مأمور شد باتفاق ابن حارث شبانی بر کشور ایران حمله کند . مختار در اول هجرت متولد شد و کینه اش ابو اسحق است و حضرت امیر المؤمنین (ع) در روایتی فرمود که پسر من حسین کشته میشود و جوانی از ثقیف 383 هزار از ظلمه و قتله ما را خواهد کشت و آن مختار پسر ابوعبیده ثقفی است .
مینویسد سبب قیام مختار این بود که شخصی در لباس مسافرت پس از عاشورا نزد او آمد و نامه بدست او داد که آن نامه از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) بود و قریب بدین مضمون که ای مختار خدای تعالی محبت ما اهل بیت را در دل تو خواهد افکند و تو خون ما را از اهل بغی و طغیان خواهی گرفت و در این راه بر اراده خود تزلزلی راه مده که توفیقی است از جانب پروردگار برای تو آنرا مغتنم شمار ـ مختار از شوق و ذوق بر خود میلرزید و بحضرت علی بن الحسن (ع) و بنمایندة مطمئن داد برد خدمت آنحضرت و مذاکره کرد و موافقت و اجازه امام زین العابدین را جلب کرد و حضرت سجاد موافقت محمد بن حفیه عموی خود را هم برای آنها تجویز فرمود او اجازه داد بلکه انتقام را واجب میدانستند که خون حسین از بین نرفته باشد مختار مقدمات را فراهم ساخت و حاجب او ابوعمرو بن کیسان ایرانی که معاون شرط (شهربانی) کوفه بوده در این راه کمک کافی باو کرد و نسبت مسلکی که ب مختار میدهند بکلی بی اساس و چنین فرقهای عملا وجود نداشته جز در صفحات کتاب .
مختار پس از مرگ معاویه در کوفه بود که بدست ابن زیاد با چندین هزار نفر دیگر بجرم بیعت با مسلم دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی بیکی از مزارع خود رفت و چون عبدالله بن عمر شوهر خواهرش بود بدینوسیله نامه ای به یزید نوشت و آزادی او را خواست چون انقلاب کوفه رخ داد و ابن زیاد به شام فرار کرد و با مروان بیعت کرد مختار در کوفه سخت مشغول فعالیت و تبلیغ به دوستی اهل بیت گردید ابراهیم بن مالک اشتر نخعی هم که خود را مستحق ریاست و امارت کوفه میدانست به سبب نام محمد بن حنفیه و لزوم خونخواهی پیرو مختار و همکار صمیمی او شد .
جلسات سری بسیاری تشکیل شد و در این موقع مردم کوفه به سه دسته تقسیم میشدند شیعه و طرفداران خندان امیرالمؤمنین (ع) دوم قتله امام حسین و لشکر ابن زیاد که در واقعه طف تشریک مساعی نرده بودند سیم مردم بی طرف و کناره گیر .
ابراهیم بن مالک با یکصد نفر سلاح جنگ برداشتند و برای اولین بار بیرق سه رنگ برافراشتند « بیرق بنی امیه سیاه بوده شیعه بیرق سبز و سفید و سرخ انتخاب نمودند » و شب چهارشنبه 14 ربیع الثانی 66 قمری مختار خروج کرد و کوفه را تصرف کرد و در بدایت امروی خوبی نشان قتله کربلا داده تا همه را جمع کرد و از دفتر نویسان و وقایع نویسان و لشگر نویسان بر حال تمام آنها وقوف یافت پس از آنکه همه را خوب شناخت امر کرد همه را به دارالاماره حاضر کردند و شروع به انتقام کرد .
صحنه انتقام
از این تاریخ به بعد مستحفظین در دروازه های کوفه گماشته شده و احدی بدون تفتیش و اجازه حق خروج از شهر را نداشت .
ابو عمر و حاجب ایرانی و ابن کامل اسدی که متعهد شرطه شهر بودند هر روز عده ای را کشته ویا اسیر می نمودند و هر وقت یکی از آنها در شهر حرکت میکرد مردم از عقب او میرفتند که آیا به کشتن یا گرفتن که میروند .
عمر سعد به خانه ابن بهیره که قرابت صهریت با خاندان علی (ع) داشت پناهنده شد و به وساطت او امان نامه ای بدین مضمون گرفته بود که عمر سعد مادامیکه از کوفه خارج نشده و احداث حدثی ننماید در امان است اسحق ابن اشعت کندی برادر زن عبدالله کامل بخانه او پناهنده شد و ثمر بن ذی الجوشن از کوفه فرار و در یکی از قراء با چند نفر پنهان شده خولی اصبحی در دودکش مطبخ خانه خود زندگی می نمود ولی اغلب افراد غیر معروف و عادی بیشمار که در کربلا برای جنگ رفته بودند یا در میان جنگ به قتل رسیده و یا بلافاصله بوسیله مأمورین مخصوصی اسیر و کشته می شدند اما از معروفترین آنان کمتر گرفتار می شدند.
مختار ابو عمر و ایرانی حاجب و عبدالله کامل را مخاطب قرار داده و مؤاخذه نمود که چگونه است هر که اسیر می شود یا کسانی است که با من جنگ کرده و باید عفو شود یا از رجاله لشکر عمر سعد در کربلا است و روسای این قوم گرفتار نمی شوند علت آنست شما عمر سعد را که سردار لشکر کربلا است ازاد گذارده و بدی جهت قلوب شیعه در کار سرد شده است مختار گفت خدا مرا امان ندهد اگر او را امان دهم امروز با اتباع خود نزد او بروید و بگویید امیر تو را احضار کرده اگر اطاعت نمود که نعم المطلوب و اگر ردا و لباس خود را طلبید بدانید که شمشیر میخواهد و فوراً او را به قتل برسانید. عبدالله بموجب فرموده عمل نموده سر زده با عده ی مسلحانه به خانه ی او وارد شد عمر گفت چه خبر است عبدالله کامل جواب داد که اجابت کن امیر
را گفت امیر را با من چه کار است و حال آن که به خط خودش به من امان داده است . عبدالله نامه را خواست و بشرحی که گذشت قرائت نمود و گفت عجب احمقی هستی تو روزی چند بار احداث حدث کرده و اثر این امان نامه مرتفع شده است ولی گمان بد مبر امیر به عهد خود وفا خواهد کرد .
عمر سعد فریاد زد که أی غلام عبا و کفش مرا بیاور که نزد امیر بروم .
عبدالله گفت حرامزاده با من حیله می کنی و شمشیر می خواهی و بلافاصله شمشیر را بر فرق آن ملعون فرود آورد هر یک از همراهان ضربتی بر او زده و سر نحس او را از بدن جدا نموده و نزد مختار آوردند در حالیکه حفص پسر او نزد مختار نشسته بود.
مختار پرسید از او که آیا این سر را می شناسی جواب داد سر پدر من و زندگانی بعد از او لذتی ندارد.
مختار گفت راست می گوید او را به پدرش ملحق کنید او را نیز کشته و سر هر دو را نزد پسر دیگرش محمد نام گذاردند .
مختار از او پرسید که این سرها را می شناسی گفت آری سر پدر و برادر من است گفت : چه عقیده دربارة آنها داری جواب داد من از هر دو بیزارم در دنیا و آخرت زیرا در موقع جنگ کربلا که ابن زیاد می خواست پدرم را به سرداری لشکر بفرستد من او را از این عمل شنیع منع می کردم ولی برادرم او را تحریض می نمود که به حکومت و امارات برسند اینک به جزای اعمال خود رسیدند.
مختار گفت آیا بر صدق مدعای خود شاهدی داری گفت آری مادرم در این جریان حضور داشته است زوجه عمر سعد خواهر مختار بود که در همین روز برای وساطت شوهرش به خانه ی مختار آمده و دیگر نگذارده بودند که او به منزل شوهرش برگردد بعد از قتل ابن سعد نزد مختار آمده و مورد عتاب واقع گردید که شوهرت پسر پیغمبر را کشته باشد و باز با او زندگانی کرده مگر می ترسیدی که بی شوهر بمانی آن زن صالحه قسم یاد کرد که مکرر می خواستم در جامة خواب این ملعون را به قتل رسانم ولی چون تو در زندان پسر زیاد بودی ترسیدم آسیبی به وجودت برسد و بر صدق اظهارات محمد پسر خود شهادت داد که هر دو مورد عنایت واقع گردیدند. موقعی که عبدالله بخانه عمر سعد می رفت مختار در دست او که انگشتر عقیق خوبی داشت نگاه کرد و گفت انگشتر خوبی است عبدالله به تصور اینکه مختار انگشتر را پسندیده است فوراً از انگشت خود خارج کرده تقدیم مختار کرد مختار هم بدون تأمل قبول نموده و امر کرد که عقب مأموریت خود برود.
سپس انگشتر را به ابو عمرو داد و دستور داد که بخانة عبدالله کامل برو و به زوجة او بگو که امیر برادرت را بخشید و اینک انگشتر خود را نشانه داد که او را بدارالاماره بفرست تا برای او انعام بگیرم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری

دانلود مقاله قیام 15 خرداد

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله قیام 15 خرداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ماه محرم 1342 که مـصادف با خرداد بـود فـرا رسـید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهـایت اسـتفاده را در تحـریک مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه به عمل آورد.
امام خمینى در عـصـر عاشـوراى سال 13 خرداد 1342شمسى در مـدرسه فیضـیـه نطق تاریخـى خـویـش را که آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد.
در همیـن سخنرانى بـود که امام خمـیـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـود : آقا مـن به شما نصیحت مـى کنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نصیحت مى کـنم دسـت بـردار از این کارها، آقا اغـفـال مى کنند تو را. مـن مـیل ندارم کـه یـک روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شکر کـنند... اگر دیکـته مى دهند دسـتت و مى گـویند بخـوان، در اطـرافـش فکـر کـن.... نصـیحت مرا بـشـنـو... ربط ما بـیـن شـاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت مـى گـوید از اسرائـیـل حرف نزنـیـد... مگر شاه اسـرائـیلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش کـردن قـیـام را صادر کـرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینـى در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها کماندوى اعـزامـى از مرکز، منزل حضرت امـام را محاصره کردند و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بـود دستگیـر و سـراسـیـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى کـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد. صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگیرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران، مـشهـد، شیـراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد.
نزدیکترین ندیم همیشگى شاه، تیمـسار حسیـن فردوست در خاطراتش از بکارگیرى تجربیات و همکارى زبـده ترین ماموریـن سـیاسى و امـنیـتى آمریکا براى سرکـوب قـیام و هـمچنیـن از سراسـیمگـى شاه و دربـار وامراى ارتـش وساواک در ایـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضـیح داده است که چگـونه شـاه و ژنـرالهـایـش دیـوانه وار فرمان سرکـوب صادر مى کردند.
امام خمینـى، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد.
با دستگیرى رهبـر نهـضـت و کـشتار وحشیانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قیام ظاهرا سرکوب شد. امـام خمـینى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـویان، با شهـامت و اعلام ایـنکه هـیـئـت حاکمه در ایـران و قـوه قضائیه آنرا غـیر قـانـونـى وفـاقـد صلاحـیت مـى داند، اجتـناب ورزیـد. در شامگاه 18 فـروردیـن سال 1343 بـدون اطلاع قـبـلى، امام خمینى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. بـه محض اطلاع مردم، شـادمـانى سراسر شهر را فرا مـى گیرد وجشنهاى باشکـوهى در مـدرسه فـیـضـیـه و شهـر بـه مـدت چـنـد روز بـر پا مـى شـود. اولیـن سالگـرد قـیام 15خـرداد در سال 1343 با صـدور بیانیه مـشتـرک امام خمـیـنـى و دیگر مراجع تقلید و بیانیه هاى جداگانه حـوزه هاى علمـیه گرامـى داشـتـه شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.
امـام خمـینـى در 4 آبـان 1343 بـیانـیـه اى انقلابـى صادر کرد و درآن نـوشـت : دنـیا بـدانـد که هر گرفـتارى اى کـه ملـت ایـران و مـلـل مسلمـیـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـریکاست، ملـل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـریکـا خصـوصـا متنفــر است... آمـریکـاست که از اسـرائیل و هـواداران آن پشتیبـانـى مـى کنـد. آمریکاست که به اسرائیل قـدرت مـى دهـد که اعراب مسلـم را آواره کند. افشاگرى امام علیه تصـویب لایحه کاپیتـولاسیون، ایران را در آبان سـال 43 در آستـانه قیـامـى دوبـاره قرار داد.
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره کماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران، مـنزل امام خمـیـنى در قـم را محاصره کـردنـد. شگـفـت آنـکه وقـت باز داشت، هـمـاننـد سال قـبـل مصادف با نیایـش شبـانه امام خمینـى بـود.حضرت امام بازداشت و بـه هـمراه نیروهاى امـنـیـتى مـستقیما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام و بـا یک فـرونـد هـواپـیـماى نظامى کـه از قبل آماده شـده بـود، تحت الحـفـظ مامـوریـن امـنیـتى و نظامى بـه آنکارا پـرواز کـرد. عـصـر آنـروز سـاواک خـبـر تـبـعـیـد امـام را بـه اتهام اقـدام علیه امنیت کشـور ! در روزنـامه ها مـنتـشـر سـاخت.
علی رغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطیلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاى بیـن المللـى و مـراجع تقلیـد جلـوه گـر شد.
اقامت امام در ترکیه یازده ماه به درازا کشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقایاى مقاومت را در ایران در هـم شکـست و در غیاب امام خمینى به سرعت دست به اصلاحات آمریکا پـسند زد. اقـامت اجبارىدر تـرکیـه فـرصتـى مغـتـنـم بـراى امـام بـود تا تـدویـن کتـاب بزرگ تحـریـر الـوسیله را آغاز کند.
مجاهدین خلق و 15 خرداد 1342
در بررسی مطالب منتشره شده در نشریه مجاهد روز 15 خرداد سال 1342 بوضوح جعل و تحریف یک واقعه تاریخی بچشم می خورد . تعریف مجاهدین از پانزده خرداد قبل از 30 خرداد 1360 با تعریف آنها از این واقعه در پس از 30 خرداد 1360 دقیقاٌ 180 درجه با هم در تضاد و تناقص قرار می گیرند . بنحوی که هر محقق منصفی پس از مطالعه مواضع مجاهدین در خصوص این قضیه تاریخی بخوبی در می یابد که عمق دشمنی مجاهدین با جمهوری اسلامی و رهبری آن حتی به گذشته تاریخ نیز تسری پیدا کرده و باعث شده تا مجاهدین علناٌ به تحریف و واژگون نمایاندن 15 خرداد بپردازند .
در نشریه مجاهد شماره 81 تاریخ 14 خرداد 1359 تحت عنوان " درسها و پیام قیام 15 خرداد " می خوانیم . " گفتنی که در جریان مبارزات سالهای 42 - 40 و با حضور فعال روحانیت مبارز درآن به رهبری امام خمینی نیز دو نوع اسلام از هم فاصله گرفته بود یک اسلام مسالمت جو تسلیم طلب و سازشکار و متمایل به قرار گرفتن در خدمت قدرتمندان و یک اسلام سرسخت و پرخروش و مبارز و متمایل به در آمیختن با توده های محروم و قرار گرفتن در خدمت آنها ، و همین اسلام بود که توان ، پتانسیل و دینامیزم مکتب را به اذهان روشنفکر و جوان انقلابی الهام می کرد.
همانگونه که ملاحظه نمودید دسته بندی مجاهدین از اسلام شامل دو نوع اسلام تسلیم طلب و اسلام سرسخت و پر خروش می شود که در راس اسلام پرخروش " حضور فعال روحانیت مبارز به رهبری امام خمینی " ذکر شده است .
و فقط سه سال پس از تحلیل فوق یعنی دقیقاٌ 12 خرداد ماه 1362 در نشریه شماره 154 مجاهد مطلبی تحت عنوان " 15خرداد نقطه عطفی در تاریخ مبارزات خلق " چنین می خوانیم :
" به این ترتیب 15 خرداد با تولد ایدئولوژیکی و تاریخی عنصر مجاهد خلق " به سرفصلی تبدیل گردید که صف انقلابیون و رهبران راستین خلق را از خیل مدعیان دروغین و بی صلاحیت رهبری مشخص نمود و سره را از ناسره جدا ک رد . این مرزبندی از جنبه ی ایدئولوژیک نیز عمدتاٌ مبین بروز رشد تعارض آشتی ناپذیر میان دو نوع اسلام به کلی متضاد بود : یکی اسلام انقلابی مجاهدین که پیام آور " آزادی و آگاهی و نفی استثمار " بود و دیگری مجموعه ای از تفاسیر و برداشت های ارتجاعی و استثماری ک بخصوص توسط خمینی و خمینی گرایان نمایندگی می شد .
و بالاخره معلوم نیست که در آن روز چند دسته اسلام وجود داشت اسلام مسالمت جو - اسلام سرسخت ، اسلام انقلابی و یا اسلام ارتجاعی ؟!
هر چند که در بحث های مطرح شده در نشریه شماره 81 اصلاٌ نامی از مجاهدین یا نقش آنها در جریان 15 خرداد ذکر نشده مشخص نیست چرا بعداٌ مجاهدین را بعنوان یک طرف قضیه 15 خرداد حساب می کند و اسلام خود را در تعارض با اسلام خمینی قرار می دهند ؟
حال اینکه حتی بر اساس همان مطالب منتشر شده در نشریه شماره 81 یا آوری می شود که " روز15 خرداد زادروز یک نسل انقلابی و همچنین تجدید حیات یک مکتب انقلابی است . 15 خرداد نقطه پایان مبارزات رفرمیستی و زاد روز " انقلاب " است . در این روز در میان آتش و خون نسل مصممی زاده شده که ارتقاء مبارزات رهائی بخش میهنمان را به یک حرکت طراز نوین انقلابی وجهه ی همت خود قرار داد . "
و جالب اینجاست که در 15 خرداد 1342 اصلاٌ چیزی به نام " سازمان مجاهدین خلق ایران " وجود خارجی نداشته است و این سازمان رسماٌ در سال 1344 اعلام موجودیت نموده است . و حداکثر نقشی که نشریه مجاهد (با ارفاق) به عناصر مجاهد در جریان قیام 15 خرداد داده چنین است . " مثلاٌ سازمان مجاهدین خلق بنیانگذاران آن از نزدیک ، مبارزات منتهی به 15 خرداد را تجربه کرده بودند ، با دریافت پیام قیام 15 که می توان آن را مختصراٌ در کلمات " مکتب و انقلاب " خلاصه کرد ... "
بر این اساس اولاٌ سازمان مجاهدینی در کار نبوده است ، ثانیاٌ بنیانگذاران آن " دریافت کنندگان پیام قیام خرداد " بوده اند و نه ارائه دهنده " اسلام انقلابی " و به تعبیر نشریه مجاهد درگیری بین دو جناح از روحانیون بوده و مشخص نیست مجاهدین که قرار شده پس از این روز زاده شوند چطور می توانسته اند در ایجاد آن نقش بازی کنند . ؟
در تایید مطالب فوق قسمت دیگری از نشریه مجاهد شماره 81 اشاره شده که اسدالله اعلم با طرح مسئله ی انجمن های ایالتی و ولایتی در صدد " ایجاد شکاف بین مخالفین " بوده است و " جناح راست روحانیت ، نمی تواند هدف این مانورهای مزدورانه رژیم را درک کند و با خرده کاری و پرداختن به مسائل جزئی [ نظیر همین انجمن ها ] عملاٌ از مسئله ی اصلی که خود رژیم و وابستگی بی چون و چرایش به آمریکاست غافل می ماند .
و دقت می فرمائید که بر اساس تحلیل خود مجاهدین مسئله بین دو " جناح " روحانیت مطرح بوده و اصلاٌ بحثی بنام مجاهدین " و اسلام انقلابی " آنها در میان نبوده است . و حال ادامه تحلیل مجاهد را راجع به جناح " روحانیت مترقی " و مبارزات آنها چنین دنبال می کنیم .
" بر خلاف این جناح ، روحانیت مبازر به رهبری امام خمینی ، اولاٌ دست از بازی و مماشات با رجال سیاسی بر می دارد و به توده های مردم روی می آورد و ثانیاٌ شعار سرنگونی رژیم را به تدریج مطرح می کند .
امام خمینی در سخنانی به مناسبت رفراندوم قلابی شاه می گوید : " 000 اگر به بیدار کردن و متوجه ساختن توده ی مردم اقدام نکنیم و از افتادن آنها به دام استعماری که برای آنان گسترده اند جلوگیری ننمائیم ، ملت اسلام در معرض فنا و تضاهرات قرار خواهد گرفت . "
" به زودی در شهرهای قم ، تهران ، مشهد و 000 گسترده تر می گردد ، شعار امام خمینی محور گروه های مبارز است . مردم معترض فریاد می زنند : " خمینی خدا و باز در یک موضعگیری کاملاٌ متضاد در نشریه 154 همین " محور گروههای مبارز " را به باد انتقاد گرفته و او را محکوم به سازشکاری با رژیم شاه می نماید : " منجمله عمکرد همین خمینی ... مبارزه ی او با شاه تا آن زمان ( در آستانه ی قیام مردم در 15 خرداد ) گاه در ارسال تلگراف به " حضور مبارک اعلیحضرت همایونی " و اظهار نگرانی از این که " دولت به زن ها حق رای داده ": و نصیحت و برانگیختن " خاطر همایونی " به " حفظ دین مبین اسلام " به منظور فراهم کردن موجبات " دعاگوئی ملت مسلمان " و ... خلاصه می شده است و بعد از 15 خرداد نیز که دیگر با تغییر شرایط امکان این قبیل نصیحت گوئی ها منتفی گردیده ، در لاک خود فرو رفت .
و این خمینی که اینچنین در مورد او سخن گفته می شود همان خمینی است که ساه سال قبل در نشریه تحت عنوان " عاشورا زنده می شود ، سرخ سرخ سرخ "
شماره 81 درمورد وی نوشته شده بود.
" عاشورا عید خون و شهادت فرا می رسد ساواک به روحانیون هشدار می دهد که از شاه بد بگویند ، به اسرائیل حمله نکنند و نگویند که اسلام در خطر است ! اما امام عصر همان روز فریاد می زند : " ... اسلام در خطر است آن چیزهائی که برای این ملت دارد پیش می آید ، آن چیزی که در شرف تکوین است سخت ما را نگران ساخته است ."
" نیمه شب 15 خرداد ( 12 محرم ) صدها کماندو و سرباز به دستگیری ناگهانی روحانیون مبارز می پردازند به این امید که بتوانند خروش خلق را خاموش کنند ، همان شب امام خمینی دستگیر و به تهران منتقل می شود اما این تلاش بیهوده است خبر دستگیری امام، طوفانی از خشم و خروش در میان توده های مسلمان به پا می کند ، فریاد " یا مرگ یا خمیین " قم را می لرزاند..."
و یک سازمان چقدر بایستی ناصادق باشد که حتی اظهارات خود را نیز 180 درجه تغییر دهد. و در ادامه از اینکه همان " محور گروههای مبارز " و " رهبر مبارزات روحانیت مترقی "،" در کمال وقاحت مدعی انحصاری قیام 15 خرداد نیز شده " گله و شکایت سرداده و جالبتر اینکه این روز را " آغاز زوال و مرگ تاریخی " محسوب نموده است .
نشریه شماره 82 بتاریخ 17 خرداد 1359 نیز مطالب دیگری در باره پانزده خرداد و از جمله در خصوص دستاوردهای قیام ذکر شده که در قسمتی دیگر از آن می خوانیم :
" دانشگاه و مدارس علمیه در این روز می خروشیدند . روزهای 15 تا 17 خرداد سال 54 را همه بخاطر دارند مدرسه فیضیه باز هم سنگر اعتراض شده بود طلاب قهرمان ، علیرغم اختناق و فشار وحشتناک پلیسی بر فراز فیضیه پرچم سرخ لا اله الا الله را بر افراشتند و مزدوران گارد را ببازی گرفتند ..."

 

 

 

 

 


گروههای سیاسی
پس از قیام 15 خرداد 42 تعدادی از هیئتهای مذهبی تهران (عمدتاً از اصناف و برخی شخصیتهای روحانی) معتقد به رهبری و مرجعیت امام خمینی، جمعیتی را به نام هیئتهای موتلفه اسلامی پایه گذاری کردند. شاخه نظامی این جمیعت به شیوه فدائیان اسلام عمل می کرد. عملیات اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخست وزیر شاه که ننگ تصویب لایحه کاپیتولاسیون را در کارنامه اش داشت بوسیله همین گروه صورت گرفت. رژیم شاه چند تن از عناصر مؤثر این جمیعت را پس از دستگیری تیرباران کرد و دیگر همرزمانشان را به زندانهای طویل المدت محکوم نمود. اعضا و هواداران این جمیعت در طول دوران مبارزه، نقش مؤثری در چاپ و توزیع اعلامیه های امام خمینی و سازماندهی اعتراضات بازاریان و اصناف داشته و در ماههای پایانی رژیم شاه نیز سهم بسزایی در تدارک راهپیمائیها و اعتصابها داشتند.
حزب ملل اسلامی نیز متشکل از عناصر روحانی دانشگاهی و دیگر قشرهها پس از قیام 15 خرداد با انگیزه مبارزه مسلحانه با رژیم شاه، تشکیل شد و به جمع آوری سلاح و آموزش اعضای خویش پرداخت اما پس از چندی تشکیلات آنان با پیگیریهای ساواک لو رفت. چند تن از مسئولین و اعضای حزب در کوههای شمال تهران پناه گرفتند ولی با محاصره گسترده نیروهای نظامی مواجه و سرانجام دستگیر و زندانی شدند.

 

جبهه ملی نیز علی رغم موقیعتی که در نهضت ملی شدن صنعت نفت بدست آورده بود، پس از کودتای شاه در 28 مرداد به انزوا گرائیده و دچار انشعاب و اختلاف شدند. فعالیتهای تبلیغاتی پراکنده و هواداران این جبهه عمدتاً به گروههای دانشجویی خارج کشور محدود می شد. هواداران دانشگاهی و مذهبی این جبهه علیرغم موضع سرانشان از قیام امام خمینی جانبداری می کردند.
نهضت آزادی ایران که از پشتیبانی شخصیت مبارزی چون آیت الله طالقانی برخودار بود از قیام 15 خرداد امام خمینی حمایت کرد. پایگاه نهضت آزادی محدود به عناصر مذهبی در دانشگاه و دانشجویان خارج کشور می شد و فاقد تشکیلات سیاسی ای بود که قادر به سازماندهی جریان مبارزه باشد.
سازمان مجاهدین خلق، در سالهای 44 تا 46 با هدف مبارزه مسلحانه با رژیم شاه تشکیل شد. این سازمان به دلیل برداشتهای سطحی رهبران آن از اسلام به دام التقاط افتاد و علیرغم آنکه خود را تشکیلاتی اسلامی معرفی می کرد، در خفی مطالب مارکسیستی را به عنوان علم اقتصاد و مبارزه به اعضای خویش آموزش می داد.

 

سازمان چریکهای فدایی خلق نیز تشکیلات دیگری بود که با ائتلاف دو گروه کمونیستی کوچک 44 در سال 1350 با مشی مبارزه مسلحانه اعلام موجودیت کرد. تشکیل این سازمان بیشتر نتیجه احساس سرخوردگی و حقارت کمونیستهای ایران از وضعیت حزب توده و خیانتهای آن از یکسو و پیشتازی روحانیت و عناصر مسلمان در ماجرای قیام 15 خرداد از سوی دیگر بود.
علاوه بر هیئتهای موتله اسلامی و حزب ملل اسلامی گروههای مبارز مسلمان دیگری نیز در چارچوب دفاع از نهضت امام خمینی به مبارزه مسلحانه روی آوردند که می توان از گروههای هفتگانه ای 46 که بعدها در تشکیلات واحدی با نام «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» متشکل شدن و همچنین گروه روحانی مبارز شهید علی اندرزگو نام برد.
......... در سالهای 1348 به بعد سلسله درسها و سخنرانیهای افرادی نظیر استاد مطهری، دکتر مفتح، دکتر باهنر، دکتر علی شریعتی و .... مذاکره مذهبی تهران همانند مسجد قبا، مسجد هدایت، کانون توحید و بخصوص حسینیه ارشاد تهران را مرکز توجه بسیاری از روشنفکران مذهبی و عناصر مسلمان دانشگاهی قرار داده بود. استاد مطهری به عنوان فیلسوف و فقیهی برجسته که سالها از محضر درسهای امام خمینی و علامه طباطبایی (ره) بهره گرفته بود پس از هجرت به تهران، همت اصلی خویش را به تبیین مبانی عقیدتی اسلام به زبان روز و روشنگری نسل جوان در مورد انحرافات مکاتب الحادی و التقاطی، معطوف ساخته بود. تلاشهای دکتر مفتح و دکتر باهنر نیز بعنوان چهره های روحانی و دانشگاهی در همین راستا بود. امام خمینی پس از شهادت استاد مطهری تمامی آثار وی را ـ بدون استثنا ـ مفید معرفی کرده و از خدمات ارزنده و دراز مدت آن اندیشمند متعهد به شایستگی تجلیل کرد.
جاذبه آثار دکتر علی شریعتی در آن زمان صرف نظر از قلم و بیان ادیبانه وی در این بود که او به عنوان یک روشنفکر تحصیلکرده، مقوله های دینی، تاریخی و اجتماعی جامعه مذهبی ایران را با نگاهی، نقادانه و رادیکال ارائه می کرد. خلاءچنین بحثهایی در آن شرایط بین نسل جوان کشور به خوبی احساس می شد.

 

 

 

 

 

 

 


تبعید به ترکیه

 

شاه با غرور همیشگی و به تصور اینکه کشتارها و بازداشتها و محاکمه ها، نیروی مقاومت عمده را از سر راه برداشته است، تحت فشار آمریکا در انجام اصلاحات دیکته شده کاخ سفید مصمم بود. اصلاحات در نهایت می بایست به نفوذ همه جانبه آمریکا و حضور مستقیم کارگزاران این کشور در عرصه های مختلف اقتصاد و ارتش و ارکان رژیم شاه بیانجامد. از اینرو برداشتن موانع حقوقی و قانونی برای حضور نیروهای آمریکایی در ایران و تضمین امنیت و مطلق العنان بودن آنان شرط اولیه بود. احیای رژیم کاپیتولاسیون (مصونیت سیاسی و کنسولی اتباع آمریکایی در ایران) در دستور کار قرار گرفت. تصویب لایحه کاپیتولاسیون بوسیله مجلسین فرمایشی سنا و شورا تیر خلاصی بر استقلال نیم بند ایران بود.
........ افشاگری امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد. اما رژیم شاه با بهره گیری از تجربه سرکوبی قیام 15 خرداد سال قبل به سرعت دست بکار شد.
....... سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی در قم را محاصره کردند. شگفت آنکه وقت بازداشت، همانند سال قبل مصادف با نیایش شبانه امام خمینی بود.
......آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در 13 دیماه 1343 به ترکیه نزد پدر تبعید گردید

 

از ترکیه به عراق
روز13مهر ماه1344حضرت امام به همراه فرزندشان آیت الله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم،کشور عراق اعزام شدند.
...... دوران اقامت طولانی و 13 ساله امام خمینی در نجف در شرایطی آغاز شد که هر چند در ظاهر فشارها و محدودیتهای مستقیم در حد ایران و ترکیه وجود نداشت اما مخالفتها و کارشکنیها و زخم زبانها نه از جبهه دشمن رویارو بلکه از ناحیه روحانی نمایان و دنیا خواهان مخفی شده در لباس دین آنچنان گسترده و آزار دهنده بود که امام با همه صبر و بردباری معروفش بارها از سختی شرایط مبارزه در این سالها به تلخی تمام یاد کرده است. ولی هیچیک از این مصائب و دشواریها نتوانست او را از مسیری که آگاهانه انتخاب کرده بود باز دارد.
...... اینرو امام خمینی سلسله درسهای خارج فقه خویش را با همه مخالفتها و کارشکنیهای عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شیخ انصاری (ره) نجف آغاز کرد، که تا زمان هجرت از عراق به پاریس ادامه داشت.
....... با روی کار آمدن حزب بعث (26 تیرماه 1347) در عراق و دشمنی این حزب با حرکتهای اسلامی، دشواریهای بیشتری فرا روی نهضت امام خمینی پدید آمد، اما حضرت امام دست از مبارزه نکشید.
........ در اردیبهشت 1349 مطبوعات آمریکا ورود هیئتی از بزرگترین سرمایه داران آمریکایی به سرپرستی راکفلر را خبر دادند. آنها آمده بودند تا چگونگی بازگشت درآمدهای نفتی ایران به آمریکا را که از این سال به بعد بصورتی سرسام آور و رو به فزونی می نهاد و نحوه مشارکت شرکتهای آمریکایی در این خوان گسترده را بررسی کنند.
........ آیت الله سعیدی از جمله پرشورترین یاران امام خمینی بود که در این ماجرا در اردیبهشت 1349 دستگیر و پس از ده روز تحمل شکنجه های وحشیانه ساواک در زندان قزل قلعه به شهادت رسید.

 

ازعراق به پاریس
در دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیم به اخراج امام خمینی از عراق گرفته شد. در روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف بوسیله قوای بعثی محاصره گردید. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام خمینی گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دست کشیدن از مبارزه و عدم دخالت در سیاست است و امام نیز با قاطعیت پاسخ داده بود که به خاطر مسئولیتی که در مقابل امت اسلام احساس می کند حاضر به سکوت و هیچگونه مصالحه ای نیست.
روز 12 مهر، امام خمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. قبلا صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با فرزندشان (حجه الاسلام حاج سید احمد خمینی) تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند. و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر شدند.
در مدت اقامت 4 ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبری جهان بودو مصاحبه های متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی نهضت برای جهانیان بازگو می کرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانی ترین دوران نهضت را در ایران رهبری کرد.
..... امام خمینی در دیماه 57 شورای انقلاب را تشکیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رای اعتماد برای کابینه بختیار در روز 26 دیماه از کشور فرارکرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختند. جلسات مداوم هایزر با مستشاران نظامی امریکا و امرای ارتش شاه نتوانست به بختیار در فائق آمدن بر اعتصابها و پایان دادن به قیام مردم کمکی بکند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قیام 15 خرداد

دانلود پاورپوینت داستان قیام مسیح - 11 اسلاید

اختصاصی از حامی فایل دانلود پاورپوینت داستان قیام مسیح - 11 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت داستان قیام مسیح - 11 اسلاید


دانلود پاورپوینت داستان قیام مسیح - 11 اسلاید

 

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 عید پاک,رستاخیز عیسی است.مرگ بیرحمانه ی او بر صلیب همزمان با عید پسح جشن مقدس یهودیان اتفاق افتاد.سمبلی که انها بیش از 1000 سال, با قربانی کردن بره ها انجام میدادند. اما قربانی واقعی مهیا شده بود, آن قربانی واقعی عیسی مسیح بود.

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت داستان قیام مسیح - 11 اسلاید