حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تشویق و تنبیه

اختصاصی از حامی فایل دانلود تشویق و تنبیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تشویق و تنبیه ، اصلی مهم در تربیت اسلامی

طبیعت انسانها به گونه ای است که وقتی در انجام امور مورد تشویق قرار می گیرند ، معمولاً در صدد بر می آیند تا آن امور را بهتر انجام دهند. بدون تردید تشویق و ترغیب از مهمترین ارکان روان شناسی تربیتی و عاملی مؤثر در تحریک انگیزش های پیشرفت و عملکرد فرد در فرایند یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب است . همه انسانها حتی بزرگسالان ، تا آخر عمر نیاز به تشویق دارند . تشویق موجب رغبت و دلگرمی و نشاط و تحرک می شود و انسان را به جدیت وادار می کند .

انسانی که مورد تشویق قرار بگیرد احساس آرامش و رضایت خاطر و اعتماد به نفس می کند  و برای جدیت بیشتر و تحمل دشواری ها آماده می گردد . برعکس ، اگر مورد نکوهش یا ناسپاسی قرار گرفت دلسرد و بی رغبت می شود و احساس حقارت و ضعف می کند و نمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوبی استفاده نماید .

اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است . اصولاً بهشت و جهنم ، انذار و تبشیر پیامبران ، آیه های مربوط به پاداش و کیفر ، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک و ... همه جلوه هایی از تشویق و تنبیه هستند . خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید ( سوره بقره ) می فرماید :" ای پیامبر به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت ، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است ." حضرت علی علیه السلام  در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که او را به فرمانروایی مصر برگزیده بود،دستور می دهد: که مبادا نیکوکار و بدکردار پیش تو یکسان باشند ، زیرا چنین روشی نیکوکار را از کردار نیک دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق می دهد .

یکی از روش های مؤثر در تربیت ، تشویق کارهای خوب کودک است . تشویق در روح و روان کودک اثر می گذارد و او را به انجام اعمال نیک  تحریض و ترغیب می کند .

دیدگاهامام خمینی (ره) درباره تشویق کودکان

وتعلیم و تربیت دیدگاهی وسیع ، عمیق و دقیق داشته اند و در زمینه های تخصصی تعلیم و تربیت چنان دیدگاه و عملکردی ازخود نشان داده اند که گویی در این رشته تحصیل کرده اند ؛ مثلاً درباره تشویق کودکان ، کارشناسانه به جزییات نقاشی کودکی توجه نشانمی دادند . به این مورد توجه کنید :روزی یکی از بچه های اقوام امام ، پیش ایشان می رود و نقاشی قشنگی را به امام نشان می دهد . امام به نقاشی او خوب نگاه می کنند و از او می پرسند :" این نقاشی را خودت کشیده ای ؟ " بچه جواب می دهد :‌" نه ، نقاشی را کس دیگری کشیده ، من فقط آن را رنگ زده ام ."

امام از صداقت بچه خیلی خوششان می آید،به او می گویند . " بارک الله ، خیلی قشنگ رنگ آمیزی کرده ای ..." و یک جعبه مداد رنگی به بچه جایزه می دهند .

موردی دیگریکی از دوستان که همراه با خانواده به دستبوسی حضرت امام نائل شده بود ، بعد ازآن به حقیر مراجعه کرد و گفت :" پسرم که کلاس پنجم دبستان است ، دفتر نقاشی اش را برای تقدیم به امام آورده بود اما محافظان مانع آوردن آن به خدمت امام شدند . برای همین خیلی ناراحت شده است ." دفتر نقاشی را گرفتم و دو روز بعد ، ضمن توضیح،خدمت امام تقدیم کردم . حضرت امام با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه فرمودند و از مشاهده نقاشی اول که عبارت از تانکی بود که چرخ های آن را مداد تراش و تنه آن را کتاب و لوله شلیک آن را مداد و سرنشین آن را یک طفل دانش آموز تشکیل داده بود ، متبسم شدند و سپس دستور فرمودند که برای تشویق این دانش آموز خردسال و همین طور طراح آن دفتر که به وسیله امور تربیتی منطقه 3 آموزش و پرورش تهران تهیه شده بود ، جایزه ای متناسب اهدا شود .

صورت های تشویق:

تشویق به سن و درک کودک ونوع عمل او بستگی دارد . طبیعی است که کودک خردسال ، معنی دوستی اولیاءو تشویق آنها را به خوبی می داند . برای کودک چهار ساله یک شکلات ممکن است به اندازه یک هدیه قابل توجه که به فردبزرگسال تقدیم می کنیم ، ارزش داشته باشد .

تشویق صور مختلفی دارد. گاه به صورت دلجویی است ، گاه یک عبارت محبت آمیز ، برخی اوقات یک نگاه توأم با لبخند و نشاط ، زمانی وعده تعریف یک قصه،و گاهی دادن یک بسته کوچک مداد رنگی ، شیرینی ، کتاب ، لباس ، اسباب بازی ، دفترچه ، توپ ، قلم ، مدال ، معرفی کردن سرصف و امثالآن.

اولیاء و مربیان باید با توجه به سن و سطح درک بچه و اوضاع و شرایط خاص زندگی و ارزش و اهمیت کار او،نوع تشویق و میزان آن را انتخاب نمایند.

کودک در سال های اولیه زندگی بیش از هر چیز به جلب نظر والدین و اظهار محبت و بوسه ها و خنده ها و نوازشها و پرستاری های آنان نیاز دارد .

وقتی بزرگتر شد به آفرین گفتن ، شکلات و شیرینی و اسباب بازی و گردش یا مهمانی رفتن ، و شنیدن داستان بیشتر علاقه دارد . در مرحله بعد به فوتبال و ورزش و کتاب داستان و تعریف و تمجید و کفش و لباس نو و هدیه ونمره خوب ،ومسافرت ، بیشتر علاقه مند می شود. در مراحل بعدی به مسئولیت پذیرفتن ، مورد مشاوره قرار گرفتن ، قهرمان شدن ، مدال گرفتن ، در حضور جمع معرفی شدن ، بیشتر علاقه پیدا می کند. بنابراین بهتر است با توجه به علایق کودک وسن وی ،تشویق ها نیز از همان نوع علایق ویباشد .

محاسن تشویق:

-تشویق بر خلاف تنبیه که از عوامل بازدارنده است ، عاملی ترغیب کننده می باشد که به انسان نیرو می دهد . شخصی که تشویق می شود از کار و زحمت خود احساس رضایت می کند و همین رضایت خاطر است که جلو خستگی و بی میلی او را می گیرد .

-تحسین کودک موجب می شود که اعتماد به نفس در وجودش پدید آید ، استعدادهای نهفته اش شکوفا شوند و قوای درونی اش به فعلیت برسند.

-تشویق ، شخصیت فرد را احیاء می کند ، او را از یأس و بدبینی نجات می دهد و به زندگی دلگرم می کندو گاهی یک تحسین ساده،مسیر زندگی فرد را دگرگون می سازد .

-وقتی کودک تحسین شود ، احساس ارزشمندی می کند .

-تشویق پاسخی است به نیاز طبیعی و روانی کودک .

-وقتی کودک را مورد تشویق قرار دهیم فرصتی فراهم می شود تا کودک به توانایی ، ظرفیت و ارزشمندی های خود پی ببرد و در نتیجه تصویر مثبت و ارزنده ای از خود در ذهنش ایجاد شود که بعدها شکل دهنده حرمت نفس او خواهد بود .

-جبران کمبودها و حقارت های عاطفی و اجتماعی .

-تصحیح و تکمیل رفتارهای آموزشی و اخلاقی .

-تغییر دهنده و جهت دهنده رفتار و سیر زندگی کودک .

-دریافت بازخورد مناسب در برابر رفتار پسندیده .

متأسفانه بعضی از والدین و مربیان برای دستیابی به اهداف خود و تقویت هر چه سریعتر رفتارهای مورد نظر خود ، سعی می کنند به هر طریق ممکن،رفتار کودک را مطابق خواسته ها و دستورات و مقررات خود در آورند ، بدون اینکه متوجه اثر تخریبی این روش های شتاب زده و صوری در ساختار شخصیتی کودک باشند. این روش های سطحی ، ظاهر پسند ، دیگر انگیخته و تصنعی می تواند سبب آسیب های جبران ناپذیری در روند تعادل جویی طبیعی کودکان شود.

معایب تشویق بیجا و بیش از حد:

-وابستگی کودک به عوامل کنترل بیرون از خود .

-کند شدن محرک های درونی (‌از بین رفتن رغبت های خود به خودی و جایگزینی رغبت های تصنعی).

-تشویق بدون دقت ممکن است به صورت رشوه در آید و اعمال کودک به پاداش وابسته شود و پرتوقع و طلبکار پرورش یابد و در همه جا انتظار پاداش عملی یا معنوی داشته باشد، از همه کس طلبکار شود ولی خودش احساس مسئولیت نکند.گاهی حتی در برابر انجام وظایف قانونی یا اجتماعی یا شرعی خود نیز توقع پاداش خواهد داشت .

-تشویق و تحسین بیش از حد ، کودک را به غرور و خودبینی مبتلا می سازد. امیرالمؤمنین (ع)می فرماید: " چه بسا افرادی که به سبب تعریف و تمجید مغرور می شوند" و" در مدح کسی زیاده روی و مبالغه مکن".

نتایج تحقیقات اخیر نشان داده است که اگر رفتار کودک و رشد او را از طریق عوامل تشویق بیرونی مانند جایزه ، پول ، کارت صدآفرین ، ‌تحسین های لفظی مکرر و سایر عوامل بیرونی شرطی کنیم ، آزادی و رشد طبیعی را از او سلب و رفتار او را با ضوابط و معیارهای از پیش تعیین شده قالب سازی کرده ایم .

-تشویق بیش از حد در دراز مدت مانع پیشرفت خود به خودی کودک می شود .

-تکیه بر تشویق بیرونی بدون همسویی با تقویت های درونی کودک،مانع تحول طبیعی او می شود.

نکاتی که در تشویق باید رعایت گردد:

-علت تشویق بایستی مشخص باشد تا کودک بفهمد که به چه سببی مورد تشویق قرار گرفته است.

-نفس عملکرد کودک باید مورد تشویق قرار گیرد ( مستقیماً به رفتار کودک مربوط باشد ) نه شخصیت او.

-تشویق باید با تقویت درونی کودک همسو باشد ( اول تقویت درونی و بعد تشویق ).

-تشویق باید گاه به گاه و در برابر کارهای ممتاز باشد ، نه به صورت دایم و برای هر کار؛ زیرا اگر چنین شد ارزش و تأثیر تربیتی خود را از دست خواهد داد .

-وقتی کودک را تشویق و تحسین می کنیم نباید او را با بچهیدیگری مقایسه کنیم.مثلاً صحیح نیست که پدری به فرزندش بگوید آفرین بر تو که خوب درس می خوانی و مانند حسن تنبل نیستی ، زیرا در این صورت،کودک دیگر ، تحقیر و مذمتمیشود. از سوی دیگر این عمل مضر است و بدآموزی دارد .

-تشویق در بین همسالان و دوستان مؤثرتر از تشویق به تنهایی است .

-تشویق باید با سن کودک ، نیازهای او و شرایط و موقعیت مکانی ، شخصیتی ، روانی و ... تناسب داشته باشد .

-تشویق های ملموس در مقاطع سنی پایین مؤثرتر است .

-تشویق  باید با کار کودکمتناسب باشد.صلاح نیست که در برابر یک کار کوچک و کم اهمیت تشویق های بزرگی انجام بگیرد . پاداش های بزرگ را باید برای کارهای بزرگترقرار داد، بهتر است پاداش همگام با موفقیت های تدریجی کودک بزرگ شود .

-باید پاداش ها و تشویق ها ، در برابر فعالیت ها و جدیت های کودک انجام بگیرد . نه در برابر موهبت های ذاتی او . یک کودک کم هوش که در اثر جدیت و تلاش ، رفته رفته به موفقیت هایی نایلمیگردد  و نمره پنج او به هشت ترقی می کند نیز قابل ستایش و تشویق است.

-تشویق باید طبیعی ، واقعی و به دور از فریب و ریا باشد .

-تشویق باید بلافاصله اعمال گردد ( به خصوص برا ی سنین پایین )‌.

تشویق و تنبیه

فصلنامه مدیریت شماره 2 - 84

رجب محمدی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تشویق و تنبیه

تحقیق درباره انواع اصلی دیگ آب گرم

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره انواع اصلی دیگ آب گرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

انواع اصلی دیگ آب گرم:

در این مورد بایستی به استانداردها و قوانین زیر توجه داشت:

- DIN 4702 دیگ آب گرم

- DIN 4794 کوره هوای گرم ثابت

- DIN 18890-18895 کوره لعابی و همیشه سوز با سوخت جامد

- TRD 702 دیگ های بخار

- دستورالعمل سیستمهای گرمایش (HeizAnlV) و

- قانون جلوگیری از آلودگی هوای دولت آلمان (BimSchG)

DIN 4702 دیگ ها را به چند دسته تقسیم کرده است که بر اساس نوع سوخت و نیز شرایط کاربرد، این تقسیم بندی معتبر می باشد:

• دیگ آب گرم با سوخت مایع و سوخت گازی (دیگ مخصوص گازسوز/گازوئیل سوز) مناسب برای سوخت های مایع و گازی مجهز به مشعل دمنده دار.

• دیگ مخصوص گازسوز، مناسب برای سوخت های گازی، که به مشعل بی دمنده (مشعل اتمسفری) مجهز است.

• دیگ های با سوخت جامد، دیگ های مخصوصی هستند که فقط برای سوخت های جامد مناسب اند.

• دیگ های چند گانه سوز، برای استفاده از سوخت های جامد، مایع و گازی مناسب اند و مجهز به مشعل دمنده داری هستند که برای تغییر سوخت آنها از جامد به مایع یا گاز و یا برعکس، نیازی به ایجاد تغییر در سیستم آنها نیست.

• دیگ های با مکش طبیعی دیگ هایی هستند که در محفظه احتراق آنها خلا وجود دارد، یعنی مکش (ناشی از دودکشی) بایستی برای غلبه بر افت فشار های فضای احتراق، کافی باشد.

 

• دیگ های با فشار بالا دیگ هایی هستند که در محفظه احتراق آنها فشار بالاست، یعنی به کمک فشار بالایی که دمنده تامین می کند بر مقاومت های داخل دیگ چیرگی حاصل می شود. به همین دلیل در این دیگ ها سرعت جریان بالاست (در نتیجه گرمادهی بهتر است) این فشار بالا بایستی در خروجی دود دیگ به صفر برسد (حذف ایستگاه بام). این سیستم مستقل از مکش دودکش کار می کند.

 

مطابق دستورالعمل سیستم های گرمایشی و DIN 4702 دیگ های آب گرم به شرح زیر دسته بندی می شوند.

• دیگ آب گرم استاندارد،

• دیگ آب گرم کم دما و

• دیگ چگالشی.

همچنین مقادیر مشخصه دیگ های تعریف شده اند، برای مثال:

• توان گرمایی QL مقدار گرمای مفیدی که دیگ در واحد زمان به سیال می دهد.

• توان گرمایی نامی QNL توان دائمی دیگ که شازنده مصابق DIN 4702 مشخص می کند.

• محدوده توان گرمایی، محدوده ای است که سازنده دیگ مطابق DIN 4702 مشخص می کند (دیگ در آن محدوده توانی قابل تنظیم است) بالاترین مقدار این محدوده، توان گرمایی نامی است.

• توان گرمایی احتراق QB مقدار گرمایی است که از سوخت به دیگ انتقال می یابد (گرمای حاصل از احتراق) و به ارزش گرمایی سوخت بستگی دارد. این کمیت به توان احتراق نیز معروف است.

• توان گرمایی نامی احتراق QNB، توان دائمی که سازنده مطابق DIN 4702 برای دیگ مشخص می کند.

• کارآیی دیگ Kŋ عبارت است از نسبت مقدار گرمای مفید به مقدار گرمای داده شده.

• بازده استاندارد Kŋ یک مقدار استاندارد شده است که با آن میزان استفاده از انرژی و در نتیجه به صرفه بودن دیگ از لحاظ اقتصادی در یک دوره زمانی معین گرمایش بیان می شود. مقادیر این کمیت در 5 نقطه کاری (63% . 48% . 39% . 30% . 13%) قرار می گیرند.

• دمای دود Kυ دمای اندازه گیری شده دود در داخل دودکش است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انواع اصلی دیگ آب گرم

تحقیق درباره عدالت، قاعده اصلی حقوق بشر 9ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره عدالت، قاعده اصلی حقوق بشر 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

عدالت، قاعده اصلی حقوق بشر

ز همین رو دکتر کاتوزیان نیز با بیان تاریخچه‌ای از علت گرایش بشر به حقوق بشر، محوریت سخنانش را مفهوم <عدالت> قرار داد. طرح گروهی <ارتقای حقوق بشر و دسترسی به عدالت>، یکی از سه طرح اصلی گروهی است که با همکاری برنامه عمران سازمان ملل متحد )UNDP( و برای یک دوره پنج ساله ( ۲۰۰۵- ۲۰۰۹) تدوین شده است. این طرح هم‌اکنون با همکاری هشت موسسه و نهاد حقوق بشری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در حال اجرا است. اعضای طرح شامل مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه تهران، کرسی حقوق بشر صلح و دموکراسی دانشگاه شهید بهشتی، مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه مفید، معاونت آموزش قوه قضاییه، کمیسیون حقوق بشر اسلامی، کانون وکلا، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و سازمان دفاع از قربانیان خشونت است. آنچه که منجر به شکل‌گیری چنین طرحی شد، برنامه چهارم توسعه بود، چرا که در بخش سه و چهار برنامه از ضرورت امنیت انسانی و عدالت اجتماعی سخن گفته شده است. همین تاکید کافی بود تا در طرح <ارتقای حقوق بشر و دسترسی به عدالت> تحقق اهداف کلان برنامه چهارم توسعه را سرلوحه کار قرار گیرد. مجریان طرح که به‌طور عملی از اردیبهشت‌ماه جاری فعالیتش آغاز شده است، در نظر دارند به منظور تقویت و حفاظت از حقوق بشر از ظرفیت‌سازی ملی حمایت کنند. برای رسیدن به این منظور نیز بر توسعه ظرفیت مراکز حقوق بشری وابسته به دانشگاه‌های مجری طرح، کمیسیون حقوق بشر اسلامی، سازمان‌های حقوق بشری جامعه مدنی و برخی از انجمن‌های حرفه‌ای مانند کانون وکلا و انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تاکید شده است. علاوه بر آن مجموعهای از فعالیت‌های عملی نیز در چارچوب مدون گروه فوق قرار گرفته است که برگزاری سمینارها و مراسم ویژه حقوق بشر از جمله آنهاست. مراسم دوشنبه گذشته تالار شیخ مرتضی انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در همین راستا بود. مراسمی که با حضور مسوولان و حقوقدانان و علاقه‌مندان به مباحث حقوق بشری، برپا شد و دکتر <ناصر کاتوزیان> نیز در باب <حقوق بشر و عدالت> سخن گفت که می‌خوانید.

درباره کرامت انسان احترام به شخصیت او و اراده انسان و اینکه هیچ‌کس بردیگری سلطه‌ای ندارد، حکما، علما و پیامبران الهی از دیرباز داد سخن داشته‌اند. اومانست‌های فعلی می‌گویند آنچه از حقوق بشر می‌دانند ناشی از افکار مسیح است. حتی یکی از نویسندگان بزرگ حقوق عمومی فرانسه دوگین می‌گوید: <مسیح به ما انسانیت را آموخت و شرافت آن را به ما یاد داد.> احکام اسلامی هم از چنین مواردی سرشار است. اشرف مخلوفات و کسی که خلیفه خدا بر زمین است، طبیعی است که دارای حقوقی است که همیشه باید محترم باشد. راجع به <جان انسان> نیز احکام زیادی وجود دارد. این نکته را من در قالب تذکر به قضاتی که با دست گشاده حکم به اعدام می‌دهند می‌گویم که بدانند چه مسوولیت سنگینی دارند. اولین چیزی که در معاد سوال می‌شود راجع به خون انسان‌ها است. که آیا خون کسی را هدر داده‌اند یا نه، بنابراین قضات باید بسیار با احتیاط رفتار کنند.

مساله <کرامت انسانی> از سه قرن پیش یا کمی قبل‌تر، شکل دیگری به خود گرفت و وارد زندگی اجتماعی انسان شد و به عنوان یک ابزاری برای حمایت از حقوق انسان‌ها در مقابل قدرت دولت‌ها و کسانی که برآنها سلطه پیدا کرده بودند، به کار رفت. دلیلش هم این بود که در قرارداد اجتماعی، <روسو> چنین ابراز عقیده کرده بود که اگر یک دولت ملی سرکار باشد، چون اراده آن، اراده خود اشخاص است، احتمال هیچگونه ظلمی نمی‌رود. بنابراین ملت می‌تواند تمام حقوق را به دولت واگذار کند و در پناه امنیتی که دولت به‌وجود می‌آورد، زندگی کند.

این نظریه در آن روز گیرایی زیادی داشت ولی بعدها مورد سوءاستفاده قرار گرفت. تجربه تاریخی در این چند قرن نشان داده است به هیچ دولتی اعم از دولت پادشاه مستبد یا سوسیالیست و چه دموکرات و غیره نمی‌توان آنقدر اطمینان کرد که حقوق ملت را کامل در اختیار آن گذاشت.

وضعیت دولت مستبد که مشخص است. وقتی در یک فرد تکاثر قدرت پیش آمد و او هیچ مانعی برای اراده خودش ندید طبیعتا به فساد کشیده می‌شود.

اما این عیب در دول دموکراسی نیز از بین نمی‌رود. هر دولتی منافعی دارد که ممکن است با منافع ملت‌ها در تعارض باشد. کمتر دولتی حقوق ملی را بربقای خودش ترجیح می‌دهد. این وضعیت در دموکرات‌ترین دولت‌ها، نظام یعنی حکومت اکثریت بر اقلیت هم وجود دارد. انتخاب نمایندگان مجلس را تصور کنید. نماینده‌ای به اکثریت رای یک نفر انتخاب می‌شود و بعد قانونی که مجلس می‌گذراند با اکثریت یک نفر طرحی را تصویب می‌کند که با حقوق دیگران منافات دارد.

بنابراین آنچه در مجالس مقننه تصویب قانون می‌شود نظر قدرت حاکم است که انتخاب نشدن بردیگران و برای اینکه چیرگی اکثریت را براقلیت تخفیف دهند باید چاره‌ای کرد.

از این خطرناک‌تر، وضع حکومت‌هایی است که به ظاهر با دموکراسی آراسته‌اند ولی در باطن دیکتاتوری هستند. در بسیاری از کشورها روسای جمهور برای تمام عصر انتخاب می‌شوند. این عیوب باعث شد اندیشمندان کشورها به فکر سرپناه بیفتند تا از تجاوز قدرت مصون شوند. عده‌ای آن را در <حقوق فطری> جست‌وجو کردند. آنها می‌گفتند یک سری از حقوق برتر از قدرت دولت‌ها و اراده اکثریت هستند. آنها حقوق عالی هستند که دولت‌ها باید کشفشان کنند و اگر به آنها تجاوز کردند غاصب محسوب می‌شود. علمای این دسته، معیار تشخیص حقوق عالی را عقل انسان قرار دادند. <ارسطو> یکی از پیشگامان حقوق فطری است که حس و تجربه را هم علاوه برعقل دخالت می‌دهد. او می‌گوید: <به تجربه در می‌یابیم نظمی برجهان حکم فرما است و هدفی آن را هدایت می‌کند. ما هم ذره ناچیزی از این نظم هستیم. بنابراین تا وقتی قواعد ما با این نظم طبیعی سازگار باشد، مثبت و عادلانه است ولی اگر قواعد را نقض کند، دیگر قاعده نیست و دولت حق ندارد چنین قوانین ناقضی را وضع کند. در غیراین صورت دولت غاصب است چون حدود اختیار دولت مقید به این است که حقوق بشر و حقوق فطری را رعایت کند و وقتی از این نمایندگی پایش را بیرون گذاشت غاصب است و ملت حق دارد آن را سرنگون کند.

اما جمع دیگری از <حقوق اجتماعی> یک خاکریز برای دفاع از حقوق انسان‌ها ایجاد کردند. بسیاری از جامعه‌شناسان گفته‌اند قواعد حقوق خود به خود از دل اجتماع تراوش می‌کند. زندگی اجتماعی، قاعده ایجاد می‌کند. پس هر قاعده‌ای که جامعه خود به خود ساخت، حقوقی است. بنابراین دولت حق ندارد به چنین حقوقی تجاوز کند. عده‌ای هم از مذهب استفاده کردند. آنها براین عقیده هستند که حکومت ما، دولت مذهبی و محدود به اراده خداوند است. همانطور که در امور تکوینی این رابطه برقرار است در امور تشریعی هم همینطور است. یعنی از چیزی که حکم خداست و در مذاهب مختلف آمده، نباید تجاوز کرد. در قانون اساسی ما هم از این طریق پیروی می‌شود.

این سرپناه‌ها چندان دوامی نداشتند. حقوق فطری با ایرادات اساسی مواجه شد. نقادان حقوق، مشاهده و تجربه را میدان عمل خود قرار دادند و گفتند اگر به حقوق کشورهای مختلف مراجعه کنیم جز تکثر و اختلاف نمی‌بینیم، درحالی فطرت انسان‌ها همه جا یکی است. منشا قواعدی که در کشورهای مختلف وضع می‌شود، عقل انسان‌ها است و اراده‌شان نه فطرت آنها. اینگونه بود که کم‌کم از این نظریه دست کشیدند و به حداقل حقوق فطری که <عدالت> بود رسیدند. دسته‌ای هم که سرپناهی از مذهب و حقوق اجتماعی پیدا کردند نیز، نتوانستند این‌دو نظریه را جهانی کنند چون در دل آنها جنبه محلی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عدالت، قاعده اصلی حقوق بشر 9ص

تحقیق درمورد تفکر در مدیریت 18 صض

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد تفکر در مدیریت 18 صض دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

صفت اصلی انسان واجد بودن عقل است و مهمترین خواص او ازهمین عقل سرچشمه میگیرد. (ارسطو)

جامعه ما به علل بسیار گرفتار نوعی ناکارایی ملی است . علل ناکارایی فرهنگی ، قدیمی ، ریشه دار و متعدد است . از آنجا که کشورهای پیشرفتهجهان با تمام امکانات و سرعت به سوی بیشترین کارایی پیش می روند، در ارتباط جهانی ابعاد این ناکارایی وسیع تر و آثار آن عمیق تر می شود. برای نجات از این گرفتاری باید از همان راهی رفت که دیگران رفته و مکررا‏‎ً آنرا تجربه کرده اند وآن راه فقط تفکر عملی است .

به کار گیری تفکر عملی و هدایت جامعه به سوی آن از طریق سازمان و مدیریت سرعت فزاینده به خود می گیرد و از این جهت دانش مدیریت به عنوان ارائه دهنده الگو ، روش و اندیشه یا نرم افزار پیشرفت معرفی گردیده است.(مدیریت دولتی/1368)

نگاهی به تاریخ فلسفه و توجه به سیر اندیشه دانشمندان در پیدا کردن تعریفی جامع و مانع برای شناساندن انسان نشان می دهد که فلاسفه جهان در غالب موارد نطق و بیان را یکی از امتیازات آدمی دانسته و در کوتاهترین کلام گفته اند : «انسان حیوانی است ناطق» اما این بدان معنی نیست که تنها مایه برتری آدمی بر دیگر حیوانات سخن گفتن است. آنچه انسان را در بالاترین درجات آفریده شدگان قرار می دهد و از دیگر موجودات متمایز می سازد ، قدرت اندیشه و نیروی تفکر است. انسان اندیشمند تفکر می کند ، مدل می سازد و مدل خود را پیاده می کند . انسان اولیه برای کندن خاک فکر کرد و مدلی از وسیله انگاشت بعد کوشش کرد این مدل را از سنگ بسازد و نهایتاً کلنگی سنگی یا سخت افزار مربوط را تهیه کرد. انسان امروزی نیز همین طور است . می اندیشد و بر اساس اندیشه خود مثلاً مدلی از ابزار به کارگیری اشعه لیزر را در فکر خود خلق می کند و سس می کوشد این تصور فکری خود را عینیت بخشد .(محمد علی طوسی/1369)

نکته قابل توجه در این جریان آن است که بین مدل یا الگو سازی جهت ساخت یک ابزار سنگی در ده هزار سال قبل و مدل سازی جهت ابداع یک دستگاه جراحی با اشعه لیزر تفاوت چندانی نداردو تنها اختلاف اساسی مربوط به الگوهای مقدماتی است که از طریق کسب دانش در اندیشه خطور می کند و بر مبنای این مقدمات مدل پیچیده تر از گذشته ساخته می شود و مجدداً مجموعه مدلهای فکری بصورت اطلاعات منظم و سازمان یافته یا دانش به دیگری منتقل می گرددو زمینه فکری جهت مدل سازی کاملتر از قبل میگردد.مجموعه اندیشه ها ، الگوها ، نظریه ها و روشها انسان یا جامعه را نرم افزار فرد یا جامعه می نامیم. یک جراح قلب مجموعه اندیشه ها ، الگوها، نظریه ها و ورشهای خاص یا نرم افزار کاری را قبلاً می آموزدو سپس تمرین میکند تا مهارت یابد و جهت عمل واقعی آماده گردد. برعکس یک کارگر ساده نیازی به یادیگری این نوع نرم افزار ندارد بلکه جهت کار خود به اندیشه و آموزشی ساده نیازمند است. همانطوری که هر فرد به تنهایی دارای نرم افزار خاص خود است و این نرم افزار سیستم شخصی خاص به فرد می دهد . هر گروه و هر جمعیتی نیز یک سیستم نرم افزاری خاص دارد . بر اساس این نرم افزار است که الگوهای مختلف از جوامع یا از فرد می یابیم. فردی اقتصادی است ، دیگری اجتماعی ، انسانی متدین است و دیگری بی دین.

همچنین بر اساس این نرم افزار است که جامعه ای پیشرفته و جامعه ای دیگر عقب افتاده محسوب می شود. سیستم نرم افزاری جامعه ژاپن است که ژاپن را به این صورت درآورده و یا مردم دانمارک است که با دارا بودن وضع آب و هوایی شبیه مازندران و با همان وسعت سه برابر نیاز غذایی خود تولیدات دارد. آیا اگر امکانات سخت افزاری مردم دانمارک را عیناً در اختیار مردم مازندران قرار دهیمبه همان درجه از تولیدات می رسند؟ به طور قطع خیر.

مورد جالب دیگر اینکه نرم افزار راستگوشه ای که هم اکنون در تمام تقسیمات کشوری و شهری در ایالات متحده امریکا مشهود است در سال 1785 میلادی یعنی در زمانی که در ایران بین علی مراد خان برادرزادن کریم خان زند و دیگر مدعیان حکومت جنگ خونین خانمان برانداز جریان داشت به صورت مقررات تفصیلی تقسیمات کشوری و شهری تصویب و به اجرا گذاشته شدو به همین علت است که در این کشور پهناور غیر از مناطقی که توسط سلسله جبال و یا رودخانه ای از یکدیگر جدا شده و تقریباً خط کجی وجود ندارد . نتایج و آثار پیشبینی شده و پیش بینی نشده ، آشکار و پنهان یک چنین تفکری از جهت منافع ملی و آسایش عموم غیر قابل باور است.

از جهت دیگر ازدید منفی در کشورهای صنعتی نیز مشکلات اخلاقی و اجتماعی بعد از اشاعه افکار غیر اخلاقی ظاهر گردید. مثلاً گرفتاریهای وسیع اجتماعی و اخلاقی امروز امریکا مولد اندیشه هایی بود که در دهه 1960 رواج یافت. در این دوره بود که عده ای به این فکر افتادند که در مفهوم ازدواج و خانواده تجدید نظر به عمل آورند و یا ضرورت وجود این نهاد اجتماعی را مورد تردید قرار دهند. این افکار باعث گردید که روابط خانواده سست شود و در بسیاری موارد از هم بگسلد. هم اکنون ما شاهد آن هستیم و البته این جریان به همین جا ختم نخواهد شد و احتمالاً آثار ناگوار بسیاری از خود به جا خواهد گذاشت.

بدیهی است به منظور اصلاح این جزء سیستم می باید از طریق اشاعه نرم افزار یا اندیشه های مناسب اقدام کرد. از دیدی دیگر ، نرم افزار جوامع بشر به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود . نرم افزار فیزیکی و نرم افزار متا فیزیکی . هر جا که تفکر و اندیشه روابط علت و معلولی را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفکر در مدیریت 18 صض