کتاب جامعه بیسیک 4اندروید
جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران
«یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوالعلم درجات»
«خدا آنهایی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که دانش یافتهاند، به درجاتی برافرازد.»1
به جرئت میتوان گفت که در هیچ یک ازادیان و مکاتب به اندازه اسلام، بر کسب معرفت و آگاهی یا دانشاندوزی و ژرفنگری در زندگی تأکید نشده است. با نگاهی گذرا به منابع تفکر اسلامی، یعنی قران کریم و احدادیث حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار(ع) میتوان در یافت که خداوند و اولیای او، پیوسته، نه فقط مؤمنان، بلکه کافران و مشرکان و حتی پیروان دیگر ادیان را بر خردمندی و به کارگیری عقل دعوت میکند؛ تا بدان جا که خداوند نه تنها از مؤمنان خواهان ایمان کورکورانه نیست، بلکه «توحید» یعنی بنیان ایمان را حاصل تعقل و علمورزی میداند. کسانی که دین و علم را در طول تاریخ بشری در تعارض دیدهاند، قطعاً در برابر مقام کسب علم و دانش در اسلام و تأکید فراوانی که برآن شده است، روش خاموشی و سکوت در پیش خواهند گرفت؛ زیرا چنان که پس از این ملاحظه خواهد شد، نه در منابع اندیشه و عمل اسلامی و نه در تاریخ ظهور این دین الهی نشانهای از علم ستیزی یافت نخواهد شد. اگر آنچه را در آیات و اخبار درباره فضیلت علم و دانش و معرفت آمده، بدون هیچ تفسیر و توضیحی کنار هم قراردهند، خود کتاب یا کتابهای بزرگی را تشکیل خواهد داد.2 بیهیچ تردیدی، اگر این اندازه اولیای اسلام بر فضیلت دانش و دانشمند تأکید نکرده بودند، هرگز تمدن اسلامی بدین پایه از عظمت نمیرسید.
اصل کلمه «علم» هشتاد مرتبه در قرآن کریم در مواضع گوناگون تکرار شده و مشتقات آن مانند «یعلمون» و «یعلن» و غیره بارها بهکاربرده شده است. واژگانی چون «حکمت» و «برهان» و مشتقات «عقل» و «فکر» و «فقه» بارها در قرآن به کار رفته است. بنابراین، خداوند از اینکه مؤمنان بر اساس تقلید و کورکورانه به او ایمان آوردند، آنان را نهی فرموده و حتی در یکی از آیات قران کریم، علم و ایمان را در کنار یکدیگر قرارداده است:
«و قال الذین اوتوالعلم و الایمان لقد لبثتم فی کتاب الله الی یوم البعث»(روم، 56)
[و آنان که دانش و ایمان داده شدهاند،گویند: شما بر وفق کتاب خدا تا روز قیامت در گور آرمیدهاید].
قرآن کریم در زمینه دانشاندوزی به کلیات اکتفا نکرده و بسیاری از آیات به طور خاص، بشر را به ژرفنگری در آثار خلقت و طبیعت میخواند:
«انفی السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب»(آل عمران، 190)
[هر آینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرتهاست].
حتی بعضی از آیات قرآن کریم در تشویق مسلمانان به فراگیری علوم خاص،مانند نجوم و ریاضیات نقش مهمی داشتهاند:
«و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و البحر قد فصلنا الآیات لقوم یعلمون»(انعام،97)
[اوست خدایی که ستارگان را پدید آورد تا به آنها در تاریکیهای خشکی و دریا راه خویش را بیابید، آیات را برای آنان که میدانند به تفصیل بیان کردهایم].
یا:
«هوالذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون»(یونس،5)
[اوست که خورشید را فروغ بخشید و ماه را منور ساخت و برایش منازلی معین کرد تا از شمار سالها و حساب آگاه شوید. خدا همه اینها را جز به حق نیافرید و آیات را برای مردمی که میدانند به تفصیل بیان میکند].
حتی در آن دسته از آیات قرآن کریم که به نقل سرگذشت انبیاء و اقوام پیشین اختصاص دارد و خداوند خود تأکید میفرمایدکه هدف از نقل مکرر آنها، عبرتآموزی است، میتوان آشکارا ایجاد و بلکه تشویق به تاریخنگاری و مشاهده آثار تاریخی و روحیه واقعنگری را دید:
«قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین»(انعام، 11).
راست است که خداوند در قرآن کریم به آثار خلقت برای درک عظمت خویش و استحکام ایمان مسلمانان و مؤمنان اشاره میفرماید،ولی نحوه خطاب به گونهای است که گویا خداوند متعال ژرفنگری در پارهای از آثار خلقت را بر مؤمنان محتوم و مسلم میداند:
«افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت»(الغاشیه، 20-17)
[آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده؟ و به آسمان که چسان بر افراشته و به کوهها که چگونه برکشیدهاند و به زمین که چسان گسترده شده].
و از این نمونهها در قرآن کریم به اندازهای است که میتوان کتابها درباره آن نگاشت. همچنین در احادیث مأثور از اقوال حضرت رسول(ص) و ائمه(ع) نیز موارد بسیاری در تجلیل از علم و فضیلت علماء یافت میشود،که ذیلاً به نمونههایی از آن اشاره میشود:
1.«مردی از انصار ب خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا! کدام یک از این دو نزد تو محبوبتر است: حضور در تشییع جنازه یا حضور در مجلس عالم؟ فرمود: اگر برای تشییع جنازه کسانی حاضر باشند تا متوفی را به خاک بسپارند، حضور در مجلس یک عالم برتر است از حضور در هزار مراسم تشییع جنازه، عیادت هزار بیمار، هزار شب عبادت، هزار روز روزه، هزار درهم صدقه به فقرا و مساکین،هزار بار حج، هزار بار جنگ در راه خدا با مال و جان، باز هم اینها کجا و حضور در مجلس عالم کجا؟ آیا نمیدانی که خداوند را فقط با علم میتوان اطاعت و عبادت کرد؟ خیر دنیا و آخرت در علم است و شر دنیا و آخرت در جهل».3
2. قال رسولالله(ص): طلب العام فریضه علی کل مسلم و مسلمه.4
پیامبر(ص): دانشاندوزی،بر هر زن و مرد مسلمان واجب و فریضه است.
3. عنالنبی(ص): فکره ساعه خیر من عباده سنه.5
پیامبر(ص): ساعتی اندیشیدن از عبادت یک ساله نیکوتر است.
4. قال رسولالله(ص): العلم رأس الخیر کله و الجهل رأس الشر کله.6
پیامبر(ص): دانش سرآغاز هر نیکوییست و جهل سرآغاز هر شری.
5. قال رسول الله(ص): من کتم علماً نافعهً، الجمه لله یوم القیامه بلجام من نار.7
پیامبر(ص): هرکس دانشسودمندی را نهان گرداند، خدای روز قیامت لگامی از آتش بر او بزند.
6. عن النبی(ص): انما یدرک الخیر کله بالعقل و لا دین لمن لا عقل له.8
پیامبر(ص): همه خیر و نیکویی جز از راه عقل به دست نمیآید، آن کس که عقل ندارد،بیدین است.
7.عنالنبی(ص): انالملائکه لتضع اجنحتها لطالب العلم.9
پیامبر(ص): فرشتگان برای دانشاندوزان بال میگسترند.
8. قال رسولالله(ص): ما قسمالله للعباد افضل من العقل فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل و افطار العاقل افضل من صوم الجاهل و اقامه العاقل افضل من شخوص الجاهل.10
پیامبر(ص): خداوند چیزی را برتر از عقل به بندگان خود تقسیم نفرمود، به همین سبب، خوابیدن خردمند برتر است از شبزندهداری نادان و افطار خردمند برتر است از روزهداری نادان و ماندن خردمند برتر است از شبزندهداری برتر است از جنبیدن نادان.
9. عنالنبی(ص): اربعه تلزمکل ذی حجی و عقل من امتی قیل: یا رسولالله، ما هن؟ قال: استماع العلم و حفظه و نشره و العمل به.11
پیامبر(ص): چهار چیز است که هر صاحب خردی از امت مرا همراهی می کند، گفتند: چه چیزهایی؟ فرمود: گوش سپاردن به دانش و حفظ و انتشار و عمل به آن.
10.قال رسولالله(ص): من نشره علما فله اجر من عمل به.12
پیامبر(ص): هرکس دانشی را انتشار دهد،اجرای مساوی با عملکننده به آن خواهد داشت. همچنین ائمه اطهار نیز در جملات خود، بر علم و دانشاندوزی تأکید کرده و آن را از اصول اساسی اسلام برشمردهاند؛ تا بدان جا که علی(ع) در فرازی از سخنان خود خطاب به کمیلبن زیاد اساساً مردمان را به سه دسته تقسیم کردهاند:
«الناس الثلاثه: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع اتباع کل ناعق یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجاوا الی رکن وثیق.»13
مردم سه دستهاند: دانایی که شناسای خداست، آموزندهای که در راه رستگاری کوشاست و فرومایگی رونده به چپ و راست که درهم آمیزد و پی هر بانگی را گیرند و با هر باد به سویی خیزند، نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند.
در جای دیگر میفرمایند:
«اغد عالماً او متعلماً و لاتکن الثالث فتعطب».14
یا دانا باش یا جوینده دانایی و سومی باش که به دشواری و هلاکت میافتی.
آن حضرت خود در پارهای از خطبههای نهجالبلاغه، به مسائل و آثار خلقت، مانند مورچه و شبپره پرداختهاند که نشانه آشکاری است از پیروی از آیات قرآن کریم مبنی بر دقت در آفرینش.
در دوره حیات ائمه بزرگوار شیعه، به ویژه پس از حضرت صادق(ع)- که علم بر علمآموزی رونق تمام داشت- آن حضرات، یاران خویش را به اندوختن علم و دانش تحریض و تشویق میفرمودند. ما در زیر برای نمونه برخی از احادیث ائمه(ع) در این زمینه اشاره میکنیم:
1. الامام الصادق(ع): اذکان یوم القیامه، جمعالله عزوجل الناس فی معید و احد و وضعت الموازین فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء فیرجح مداد العلماء علی دماء الشهداء.15
امام صادق (ع): چون روز قیامت فرا رسد، خداوند مردم را در یکجا گردآورد، آنگاه ترازوها، خون شهیدان را بر مرکب دانشمندان وزن کند، آنگاه مرکب دانشمندان بر خون شهیدان سنگینی خواهد کرد.
2. الامام الصادق(ع): اکثر الناس قیمه، اکثرهم علما.16
امام صادق(ع): با ارزشترین مردم کسی است که دانش بیشتری داشته باشد.
3. الامام الصادق(ع): العاملعلی غیر بصیره کالسلئر علی غیر طریق فلا تزیده سرعه السیر الابعداً.17
امام صادق(ع): کسی که بدون آگاهی و بصیرت به کاری دست زند، مانند آن است که رونده راهی به جز راه اصلی باشد، بنابراین هرچه بیشتر پیش رود، بیشتر از مسیر منحرف خواهد شد.
4. الامامالباقر(ع): العالم کمن معه شمعه تضی الناس.18
امام باقر(ع): عالم چونان کسی است که با خود شمعی دارد و مردم از پرتو آن بهره میبرند.
5. الامامالباقر(ع): لایقبل عمل الا بمعرفه.19
امام باقر(ع): هیچ کاری بدون داشتن معرفت و آگاهی پذیرفته نیست.
همه این موارد که نمونههای بسیار دیگری از آنها در آثار حدیثی مسلمانان به دستمیآید،20 نشان میدهد که نه تنها اسلام با دانش تضادی ندارد، بلکه به نحوی ملازم آن است و ائمه اسلام به طور مؤکد بارها تکرار کردهاند که هیچ عبادت و فریضهای بدون کسب آگاهی و بصیرت از مؤمنان پذیرفته نیست. افزون بر اینها، کارنامه درخشان تمدن اسلامی نشان میدهد که عالمان مسلمان در هر رشته و موضوعی که به کار علمی میپرداختهاند،انسانهایی با ایمان بوده و گاه کار علمی را برخود فرض میدانستهاند.21
در واقع اگر هم در برخی ادیان و مکاتب دیگر، نزاعی میان علم ودین وجود داشته باشد، ربطی به اسلام ندارد و دلیل بزرگ آن بخش مهمی از آیات قرآن کریم و احادیث مأثور است که همگی مؤمنان را به دانش و آگاهی روزافزون دعوت میکند.
البته میباید این نکته را درنظرگرفت که دانش و دانشاموزی در اسلام شرایط خود را داراست؛ بدین معنی که اسلام میان علم و اخلاق فاصلهای نمیبیند و همواره بر پیوستگی این دو تأکید ورزید است. درواقع عالم در اسلام، صاحب مسئولیت است و عالم بیاخلاق جز به گمراهی هدایت نمیکند. این موضوع خود از امتیازات اسلام است که در زمینه تعلیم و تربیت مکتبی خاص دارد.22
مراکز علمی در قلمرو اسلامی از ارج و منزلت والایی برخوردارند. میراث عظیم فرهنگی مدون در طی اعصار و قرون مبین آن است که این نهاد فرهنگی، در ادوار درخشان تمدن اسلامی دارای فضیلت فراوانی بوده و از ارکان اساسی جامعه اسلامی به شمار میآمده است. اصولاً کتابخانهها در ادوار باثبات شکوفا میشوند و نهادهایی چون مدرسه، دانشگاه،دارالعلم، بیتالحکمه و کتابخانه در یک جامعه باثبات و مشحون از وحدت،صلح و صفا و پیشرفت و موفقیت، ایجاد میشوند. هر زمان چنین زمینههایی در قلمرو تمدن اسلامی فراهم شده، مدارس و کتابخانههای عظیمی در آن بهوجود آمده،رشد کره و به کانونهای فرهنگی روزگار خود بدل شده است. در این قلمرو منظور اصلی و هدف از بهوجود آمدن این مدارس این بود که هرکسی بتواند دانسته به دین اسلام وارد شود و مسلمان واقعی گردد.
رسول اکرم(ص) برای رساندن پیام خدا به گوش مردم و هدایت آنان به صراط مستقیم از همان روزهای اول بعثت، افراد شایستهای را برای تبلیغ و دعوت به اسلام به اطراف اعزام نمود. برای نمونه، طفیلبن عمر به محض ایمان آوردن،مأمور شد که به سوی قبیله خود بازگردد و به آنان تعلیم دهد. وی در روز حادثه خیبر با هشتاد مسلمان دیگر در حال تعلیم قرآن کشته شد و شمار بسیاری از مبلغان، از جمله زیدبن وثنه و حبیببنعدی، به دست قبائل خودشان شهید شدند.23 کمکم دامنه دعوت عمومی پیامبر گسترش یافت و نخستنی مسجدی که در مدینه تأسیس گردید، مرکز آموزش، تبلیغ، قضاوت، امور سیاسی، نظامی و فرهنگی شد.
حضرت علی (ع) نیز در روشهای تربیتی خود همچنان از رسول خدا(ص) پیروی مینمود و نظام آموزشی را بیشتر در همان مساجد قرار داده بود. حضرت در جلسات مشترک با خلفا، معارف اسلامی را مطرح میکرد و حتی در زمان جنگ به بحث و گفتوگوی علمی میپرداخت. و پس از شهادت ایشان این خط سیر به وسیله طرفداران اهل بیت (ع) ادامه یافت و در بغداد و اکناف جهان اسلام مدارس، بیتالحکمهها و کتابخانههایی تأسیس گردید.
در مکتب امام صادق(ع) در تمام رشتههای علوم تتبع و بحث میشد و امام برای هر یک از شاگردان، تخصصی تعیین نموده بود، برای نمونه به ابانبن تغلب- که در فقه تبحر داشت- دستور دادند که در مسجد بنشیند و فتوا دهد و حمرانبن اعین در زمینه علوم قرآن به پرسشها پاسخ میداد و زراهبن اعین در زمینه فقه، مناظره و بحث میکرد و هشامبن حکم در مسائل رهبری و امامت و اصول عقائد مناظره میکرد.24 امام صادق (ع) به مسائل علمی و تجربی نیز اهتمام داشت و بنابر نقلهای مختلف از علمای پیشین، جابربن حیان یکی از شاگردان امام در رشتههای مختلف، در علم کیمیا مهارت داشت. امام صادق (ع) پایهگذار مکتب جعفری در مدینه است که هزاران تن در رشتههای گوناگون در آن به فراگیری علوم اسلامی میپرداختند و در فقه و معارف اسلامی بیش از چهار هزار نفر در مساجد تحصیل علم میکردند. مجلس درس امام بیشتر در مسجد برگزار میشد و شاگردان آن حضرت هم بیشتر حلقههای درس را در مسجد تشکیل میدادند.25
مساجد نخستین مراکز اجتماعات دینی برای مسلمانان بهشمار میآمد و حتی اگر از مدارس قدیم و اولیهکشورهای اسلامی کشورهای اسلامی سخن بگوییم باید مسجد را مورد توجه قرار دهیم. ساختمان مدرسهها نیز که پس از مساجد معمول شد، مانند نقشه ساختمان مساجد بود. حتی پس از ایجاد و توسعه مدارس، مساجد جنبه تربیتی و آموزشی خود را حفظ کردند. مثلاً در سیستان، شخصی به نام عبدالرحمانبن سمره (در سده اول هجری) مسجد آدینهای ساخت که حسنبصری یکی از علمای دینی مدتها در آنجا سرگرم تدریس و تعلیم مسائل دینی بود و در بخارا- که معروف به قبهالاسلام شده بود- از چند مسجد برای تعلیم علوم شرعی استفاده میشد. در نیشابور که یکی از مراکز مهم سیاسی و علمی خراسان بود، مساجد بزرگی مانند: مسجد مطرزی، مسجد قدیم و مسجد عقیل، محل تعلیم و تعلم بود.26
مساجد معروفی که یا از همان آغاز تأسیس و یا چندی بعد کتابخانه نیز در آنها تشکیل یافته، در شهرهای مهم اسلامی فراوان بوداند که به برخی از این مساجد اشاره میشود: جامعالبصره(12ق)، جامع فسطاط(21ق)، جامعالکبیر قیروان(50ق)، جامع اموی دمشق(88ق)، مسجدالاقصی(72ق)، جامع قرویین فاس(192ق)، مسجد میا فارقین دیاربکر(سدهچهارم هجری)، مسجد آمد دیاربکر(سده چهارم هجری)، مسجد عقیل نیشابور(شده چهارم هجری)، جامعالازهر قاهره(359 ق)، جامعالاعظم قیروان(سده پنجم هجری)، جامع الخطیب اصفهان(سده پنجم هجری)، جامع حلب(سده پنجم هجری)، مسجد زیدی بغداد(سده ششم هجری)، جامع کمالیه،جامع عزیزیه مرو(سده ششم هجری)، جامع الکبیرالجزایر(سده هفتم هجری)، جامع گواشیر کرمان، جامع گوهرشاد مشهد، جامع ابوایوب انصاری، مسجدالفاتح استانبول، مسجد رکنیه یزد و مسجد عتیق اصفهان در قرون یاد شده دارای کتابخانههای معتبری بودهاند.
در بسیاری از مشاهد مقدسه نیز کتابخانههایی وجود داشته که برخی از آنها عبارتاند از: حرم مکی(مسجدالحرام)، حرم نبوی مدینه، حرم امام علی(ع)،حرم موسیبن جعفر(ع) کاظمین، آستانه علیبن موسیالرضا(ع) مشهد، آستانه حضرت عبدالعظیم ری، آستانه شاهچراغ شیراز و آستانه حضرت معصومه در قم. همچنین در کنار آرامگاهها و مزارهای بزرگان جهان اسلام،مانند: قبر ابوحنیفه در بغداد،قبه المنصوریه قاهره، مزار مولانا در قونیه، مقبره غازان خان در تبریز، آرامگاه شیخ جام ژندهپیل در جام، مقبره شیخ صفی در اردبیل و مانند اینها، کتابخانههایی معتبر بوده است.
رباطها و خانقاهها و زوایهها نیز کتابخانههایی در خود جای داده بودند که از آن میان میتوان به رباطالمأمونیه، رباط شونیزی، رباط مرزبانیه، رباط حریم طاهری و رباط خاتونی سلجوقی در بغداد، رباط زوزنی در بصره، رباط و خانقاه ماردین، خانقاه ظاهر برقوق،خانقاه ضمیریه و خانقاه شمساطیه در دمشق،رباط صلاحیه، رباط الاثار، رباط بکتماری در قاهره و بسیاری از خانقاههای ایران اشاره کرد.
بیمارستانهای جهان اسلام- که «مارستان» خوانده میشدند- نیز ضمن درمان بیماران- مراکز تحقیق و مطالعه پزشکان به شمار میرفتهاند و کتابخانههای تخصصی داشتهاند که برخی از آنها عبارتاند از: مارستان فسطاط مصر، مارستانالکبیر منصوری قاهره، مارستان، مقتدری بغداد، مارستان نوری بغداد،مارستان بلنسیه در اندلس و بیمارستان ری.27
مدارس به عنوان کانونهای تعلیم و تربیت، یکی دیگر از پایگاههای تأسیس کتابخانه در جهان اسلام یوده است؛چنان که کمتر مدرسهای در حوزه کشورهای اسلامی را میتوان یافت که در آن کتابخانهای تأسیس نشده باشد. شماری از این مدارس که شهرت تاریخی داشتهاند،عبارتاند از: مدارس نظامیه،جلیلیه، فخریه، مجاهدیه، مستنصریه، فاخریه، مسعودیه و جوزیه در بغداد؛ مرادخانیه و قبهان در عمادیه؛ حسامیه در ماردین؛ صلاحیه، عادلیه، ظاهریه، جوانیه،نوریهالکبری، عمریه، خیاطین، مرادیه، شمساطیع، یاغوشیه، خسرویه، بادرائیه و رواحیه در دمشق؛ سیفیه، حلاویه؛ خاتونیه، ضمیریه، نظامیه، عمیدیه و منصوری در مرو؛ شاهرخیه در هرات؛ نظامیه،صابونی، سعدیه، بیهقیه و عطا ملک جوینی در نیشابور؛ مظفریه در تبریز؛ تورانشاهی و قطبیه در کرمان؛ نظامیه در اصفهان و صدها مدرسه دیگر در سراسر شهرهای مهم و معتبر جهان اسلام.
شماری از کتابخانهها به صورت مستقل،خارج از مساجد، مشاهد، بیمارستانها و مدارس تشکیل یافتهاند و به عناوینی مانند: دارالعلم،دارالکتب، دارالحدیث، بیتالکتب و خزانهالحکمه شهرت داشتهاند. این نوع کتابخانهها- که به حالت عمومی و نیمه عمومی اداره میشدهاند- مراکز علمی و فرهنگی بودهاند که در آنها تدریس، تحقیق، تألیف و ترجمه نیز انجام می گرفته است. برخی از این کتابخانهها عبارتاند از: خزانهالحکمه، متعلق به علیبن یحییمنجم، خزانهالحکمه، متعلق به فتحبن خاقان. همراه با نهضت ترجمه، کار تألیف علوم اسلامی نیز رونق بسیاری یافت؛ چنان که در مدت کوتاهی تألیفات فراوان و مهمی در تمامی زمینههای معارف اسلامی فراهم فراهم گردید. رشد روزافزونترجمه و تألیف و انتقال مجموعه کتابهای به غنیمت گرفته شده از سرزمین فتحشده به جهان اسلام موجب افزایش کتاب در شهرهای اسلامی و سبب پیدایش کتابخانههای کوچک و بزرگ در جهان اسلام گردید.28
تأسیس بیتالحکمه و کتابخانهها
با استقرار نظام نوبنیاد اسلامی و تکامل درونی این اجتماع، تدریجاً نهادهای آموزشی به وجود آمد که نقش برجستهای در پرورش و گسترش علوم و فنون داشت. نخستین مرکز مهمی که به همین منظور تأسیس گردید و بیشتر به فلسفه و علوم ریاضی و طبیعی میپرداخت، بیتالحکمه نام داشت که در بغداد ساخته شد. این مرکز که به هزینه خزانه دولتی یا بیتالمال اداره میشد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایستهای بود که کتاب علمی و فلسفی یونانی را به عربی ترجمه کردند.29
از جمله کتابخانههای مشهور مانند بیتالحکمه،«خزانهالحکمه» متعلق به علیبن یحیی منجم(م275ق) است. وی پسر یحییبن منصور بود که در بیتالحکمه مأمون کار میکرد. در خزانه الحکمه دانشمندان میتوانستند ساکن شوند و برای آنها مقرری نیز تعیین کرده بودند. بنابراین،ازاین دیدگاه کتابخانه مزبور به بیتالحکمه شبیه بود. خزانهالحکمه دیگری نیز توسط علیبن یحیی برای فتح ابنخاقان گردآوری شد. فتح، علیبن یحیی را مأمور کرد که کتابخانهای از کتب نفیس برای او گردآورد و برای او خزانهالحکمهای ترتیب داد و شماری از کتب شخصی خود را به آنجا منتقل ساخت.30
بیتالحکمهها و مانند آن، تنها کتابخانههایی نبودند که دانشمندان در آنجا رفتوآمد میکردند. در کنار آنها کتابخانههای خصوصی نیز وجود داشت،مانند: دارالقری31 که متعلق به محمرهبن نوفل بود و سیوطی در تحقیقات خود به این محل اشاره میکند32؛ بیتالجمحی که متعلق به عبدالحکمبن عمروابن عبداللهبن صفوان بود33؛ بیتابن ابی لیلا که عبدالرحمانبنابی لیلا آن را ایجاد کرد. وی بیتی داشت که در آن مصحفها قرار داده بود و در کنار آنجا قاریان قرآن حضور داشتند34؛ و دار عبدالله اندلسی که ساختمانی بود که در اواخر سده دوم هجری ابوعبدالرحمان عبداللهبن محمدبن هانی اندلسی از لغویون، برای کسانی که از راههای دور برای بهرهگرفتن از دانش وی نزد او میآمدند،آماده کرده بود.35
در آغاز سده چهارم هجری کتابخانههای عمومی عربی ظاهر شدند. دارالعلمهایی که در این عصر پیدا شدند،نخستین کتابخانههای عمومی عربی بودند که بر اساس وقف به وجود آمدند. دارالعلم فاطمیان ادامه بیتالحکمه محسوب میشود. در این نهاد- که در 395 ق الحاکم بامرالله، خلیفه فاطمی مصر، آن را در قاهره بنا نهاد- ریاضیات و طبیعیات تدریس میشد و کتابخانهای با بیش از یک میلیون جلد کتاب داشت.36
دارالعلم موصل را نیز ابوالقاسم جعفربن محمد حمدان موصلی شهام برپا ساخت. این دارالعلم نخستین دارالعلمی بود که در آن کتبی از همه رشتههای علمی گردآوری شده بود.37 در همسن شهر در سده چهارم هجری،ابوعلیبن سوار کاتب، کتابخانهای ایجاد کرده بود که به کتابخانه ابنسوار معروف شد. دارالعلم شابور با 10 هزار تا 400، 10 جلد کتاب در بغداد از جمله مراکز مهم فرهنگی بهشمار میآمد. شابور که چند بار وزارت بهاءالدوله از آلبویه را برعهده داشت،به عنوان کاتب، فرهنگی نسبتاً غنی داشت و دانشمندان را گرامی میداشت.38
طرابلس (در لبنان کنونی) نیز در اواخر سده پنجم هجری دارالعلمی با 6/1 میلیون جلد کتاب داشت. از همان دورهای که ابوالعلاء معری در آن میزیست، یعنی از اوایل سده پنجم هجری، به تأیید ذهنی کتابخانههای زیادی برای استفاده عموم وقف شده بودند. دارالعلم طرابلس در سال 473ق، یعنی 24 سال پس از فوت ابوالعلاء،به دست ابوالحسن علیبن محمدبن احمد جلالالملک قاضی و حاکم طرابلس (م492ق) اسخته شد. دارالعلم طرابلس کتابخانهای غنی بود که اعراب آن را در اختیار داشتند.39
همچنین دارالعلم بیتالمقدس توسط الحاکم،دارالعلم نجف به دست محمدبن حسین شریفالرضی(406-395ق)40، دارالعلم الفسطاط به دست ابندقماق(م793ق)41، دارالعلم ابنابی البقاء توسط ابوالفرجبن ابنالبقاء بصری و محمدبن عبیداللهبن الحسن(م499ق)42 و دارالعلمابنالمارستانیه توسط عبیداللهبن علیبن نصر(599-541ق)43 تأسیس شدند.
در پایان عصر دارالعلمها، سه کتابخانه وجود داشت که همتای دارالعلمها به شمار میآیند. دارالکتب کویابنابی عوف در بغداد که در سال 452ق به همت ابوالحسن محمدبن هلالبن محسنبن ابراهیم صابی، معروف به غرس النعمه، ایجاد شد.44 دارالکتب ارسطوی فیلسوف دراسکندریه و دارالکتب ابنشاه مردان نیز توسط ابومنصوربن شاهمردان وزیر در بصره ایجاد شد.45
شاپوربن اردشیر،وزیر بهاءالدوله دیلمی در کرخ بغداد کتابخانهای شامل دههزار جلد کتاب نفیس بنا کرد و آن را دارالعلم نامید و استفاده از آن برای همگان آزاد بود. در همین سال وزرای دیگری چون حسنبن موسی نوبختی و رشید و طواط،وزیر خوارزمشاه،دارای کتابخانههای نفیسی بودند. همچنین خاندان خجندی اصفهان کتابخانه بزرگی داشتند. عضدالدوله دیلمی در شیراز کتابخانه مفصلی داشته و مقدسی آن را دیده است و عمادالدوله دیلمی در شیراز و بهاءالدوله دیلمی و ابوالوفای همدانی نیز صاحب کتابخانههای ارزشمندی بودند. ابوالفداء، شاهزاده کرد سوری نیز کتابخانهای با هفتاد هزار جلد کتاب داشت و دویست دانشمند در آنجا مشغول پژوهش بودند. کتابخانههای سلطان محمود در غزنین و مجدالدوله دیلمی در ری و شاهرخ گورکانی و فرزندش، بایسنقر در هرات و الغبیگ، فرزند دیگرش در سمرقندو پیرمحمدبن عر شیخبن تیمور گورکانی در فارس و خلیل سلطان در تاشکند و شاه عباس صفوی و شاه سلطان حسین صفوی از دیگر کتابخانههای ارزشمند بودهاند. در میان وزیران نیز افراد بسیاری اقدام به تأسیس کتابخانه کردهاند که برخی از آنها عبارتاند از : یحیی برمکی(م190ق) در بغداد، محمدبن عبدالملک زیات(م233ق) در سامرا که غیر از کتابخانه، دارالترجمهای نیز داشته است، قاسمبن عبیداللهبن سلیمان(م291ق)، حبشیبن معز الدوله(م357ق) در بصره که پانزده هزار جلد کتاب داشته است،عضدالدوله دیلمی(م372ق) که به گفته مقدسی هیچ کتابی تا زمان وی تألیف و تصنیف نشده بود،مگر اینکه نسخهای از آن در کتابخانه وی موجود بود، صاحببن عباد(م385ق) در ری که 117 هزار و به گفتهای 120 هزار و به قولی 206 هزار جلد کتاب داشته است، چنانکه فهرست کتابخانه او ده مجلد بوده و تا زمان ابوالحسن بیهقی نیز وجود داشته است،ابوالفضل ابنعمید در همین دوره بیش از صدبار کتاب در علوم گوناگون داشته و ابوعلی ابنمسکویه، خازن و کتابدار او بوده است، وزیر صلاحالدین ایوبی کتابخانهای تشکیل داده بود که بیش از صدهزار جلد کتاب داشته، رشیدالدین فضلالله (م817ق) کتابخانهای داشته که بیش از شصتهزار جلد کتاب در آن وجود داشته است.46
تأسیس نظامیهها
در نیمه دوم سده پنجم هجری، دانشگاههایی به عنوان سازمانهای تعلیمات عالی توسط خواجه نظامالملک،ویزر آلب ارسلان سلجوقی، با تأسیس تعدادی از مدارس به نام نظامیه در بغداد و نیشابور و شهرهای دیگر به اوج کمال رسید. در نظامیه بغداد(تأسیس 459ق)- که یکی از معروفترین آنهاست- ابواسحاق شیرازی تدریس میکرد. پس از آن بزرگترین مقام تدریس در اینمدرسه به غزالی رسید و از آن پس تأسیس مدارس در جهان اسلام گسترش یافت.
کتابخانه مدرسه نظامیه بغداد،نخستین کتابخانه دانشگاهی اسلامی بوده است که به لحاظ اشتهار و غنا، تاریخچه پرافتخاری داشته است. نظامالملک این کتابخانه را ساخت و خود به مراقبت و نظارت بر کارهای آن میپرداخت. حتی در نخستینبازدید از مدرسه در سال 479ق به تقیرر یک جزوه حدیث همت گماشت. خوشبختانه بخشی از تاریخچه مربوط به ادراه این کتابخانه تا کنون باقی و محفوظ مانده است.47
مدارس و مراکز علمی که به امر خواجه در قلمرو سلجوقیان تأسیس شد، به سبب انتساب به نظامالملک به نظامیه مشهور شدند. نظامیه بغداد فضای وسیع و ایوانهای بزرگ، برای اقامت فقها و مدرسان،مسجد،کتابخانه و... داشته است. این مدارس به خاطر توجه ویژه به برنامههای مذهبی و مجالس پرشور وعظ و مناظره و مجادلات مذهبی مورد توجه علما و فقها در سراسر دنیای اسلام واقع شد. خواجه نظامالملک به خاطر تعصب شدید مذهبی و اعتقاد خاصی که به خلفای سنی مذهب عباسی داشت، تصمیم گرفت دارالخلافه بغداد را به مرکز تبادل آرا و عقائد مذهبی تبدیل کند؛ از این رو کوشید تا نظامیه بغداد را به صورت یکی از بزرگترین پایگاههای مذهبی و تبلیغاتی شرق اسلامی درآورد تا بدین وسیله با تبلیغات شدید و مؤثر اسماعیلیه از سوی جامعالازهر قاهره، مرکز خلفای فاطمی، به مبارزه برخیزد و تا حدودی در این راه کامیاب شد، زیرا نظامیه بغداد یکی از دارالعلمهای بزرگ اشلامی شد تا بدان پایه که دیگر مدارس علمی که به وسیله خواجه در دیگر شهرهای خراسان و عراق تأسیس گشت،نتوانست از نظر شهرت و اعتبار علمی به پای آن برسد.48
در آغاز تأسیس نظامیه بغداد رشتههای تحصیلی به فقه شافعی و حدیث و قرائت قرآن منحصر میشد،اما به تدریج فقه و اصول، حدیث، تفسیر و علوم قرآنی، کلام، ریاضی، طب و علوم ادبی نیز در آن تدریس گردید. درباره شمار مدرسان نظامیه بغداد از آغاز تأسیس تا واپسین ایام حیات آن مدرسه، نویسنده کتاب وصایای خواجه نظامالملک مینویسدکه ابوحنیفه که تاریخ مدرسان نظامیه را نوشته از آغاز آن مدرسه تا پایان نوبت مستعصم، هشتاد و پنج تن را ذکر نمود. از مدرسان نظامیه بغداد میتوان از ابواسحاق شیرازی(م476ق)، ابوعبدالله طبری(م495ق)، ابوحامد غزالی(م505ق)، ابومحمد خوارزمی(م568ق) و ابن فضلان(م592ق) نام برد.49
توجه خاص نظامالملک و پادشاهان بزرگ سلجوقی به نیشابور سبب شد که این شهر شکوفا گردد. نوابغ ناموری مانند: امام موفق نیشابوری، حکیم عمر خیام، حسن صباح، امام الحرمین جوینی،امام محمد غزالی و برادرش امام احمد، امام محمد یحیی نیشابوری و شیخ عطار در دامان نیشابور یافتند. مدرسه نظامیهای در نیشابور تأسیس شده جایگاه آن از نظر تعداد مدرسان و فقهای مشهوری که به تعلیم در این مدرسه مشغول بودند و از نظر کیفی پس از نظامیه بغداد قرار گرفت.50
خواجه همچنین مدرسه نظامیه اصفهان را تأسیس کرد. این نظامیه با توجه به موقعیت ممتاز این شهر در دوره سلجوقی و علاقه فراوان خواجه به دانشمندان و فقها، از استادان و دانشمندان مشهوری- که بیشتر از آل خجند بودند- برخوردار بود. وجود این مدرسه اصفهان را میتوان به عنوان یکی از مراکز مهم علمی و مذهبی مطرح نمود. از مدرسان این نظامیه میتوان به ابوبکر محمدبن ثابت خجندی(م483ق)،ابوسعید احمدبن ثابت خجندی(م531ق) و فخرالدین ابوالمعالی ورکانی (م559ق) اشاره کرد.51
نظامیه بلخ نیز اساتید نامداری چون آدمابن اسدالسهروردی و شاگردان بنامی چون رشید و طواط داشت. نظامیه بصره نیز به روایت مؤلف تجرب السلف- که از نظامیه بغداد وسیعتر و بزرگتر بوده است. در اواخر خلافت المستعصم بالله ویران شد و از مصالح ساختمانی آن در شمال بصره، مدرسه دیگری به همین نام ساختند.52 در 585ق صلاحالدین ایوبی مدرسهای در بیتالمقدس ساخت و در شمال افریقا امرای سلسله موحدون در همین زمان مدارسی بنا نهادند و در 750ق مدرسهبزرگی در غرناطه ساخته شد. در بخش شرقی سرزمینهای خلافت اسلامی،سنت مدرسهسازی ادامه یافت که از آن جمله مدرسه مستنصریه بغداد در کنار دجله53 و مدارس آسیای مرکزی به خصوص مدرسه سمرقند بنای تیمور گورکانی و اخلاف وی را میتوان نام برد. همچنین مدارس مشهوری- که از سازمانهای آموزشی شیعی هستند- توسط شاهان صفوی در اصفهان و مشهد و شیراز بنا شد،مانند: مدرسه چهارباغ اصفهان، مدرسه خان شیراز که حکیم برجسته ایرانی، ملاصدرا در آن تدریس میکرد.54
از اوایل قرون وسطی تاکنون، سازمانهای تعلیمات عالی پیوسته شکوفا بوده است. مدرسه قرویین فاس در مراکش با یازده قرن قدمت، به گمان قوی کهنترین دانشگاه جهان به شمار میرود و جامعالازهر قاهره55 که در آغاز دانشگاهی شیعی بود،نخستین هزاره خود را جشن گرفته است. همچنین مرکز علمی شیعه در سده پنجم هجری در نجف تأسیس شد که تا زمان حاضر نیز فعالیت آن ادامه دارد و حوزه علمیه این شهر یکی از بزرگترین مراکز دانشگاهی دینی در جهان اسلام به شمار میآید.
طبقهبندی علوم در تمدن اسلامی
یکی از مسائل مهم در تمدن اسلامی، موضوع طبقهبندی علوم است. این موضوع را میتوان از دو جنبه مورد بررسی قرارداد: نخست اینکه، مسلمانان در مجامع آموزشی خویش، علوم را بر حسب اهمیت،چگونه تقسیممیکردهاند و در واقع سبب مقدم داشتن یک علم بر علم دیگر در آموزش،چه بوده و یک طالب علم، آموزشهای خود را از چه دروسی آغاز میکرده است؟ این مسئله به تنهایی میزان اهمیت برخی علوم و ترجیح یکی را بر دیگری نشان میدهد.
دوم، وجه فلسفی قضیه است؛یعنی در آثار «چند دانشی» یا کتابهایی که فقط علوم گوناگون را فهرست کرده و معرفی کوتاهی از آنها به دست دادهاند، مانند احصاءالعلوم از ابونصرفارابی و مفاتیحالعلوم از ابوعبدالله محمد خوارزمی،رویکرد این مؤلفان از حیث ارائه فهرستی از علوم رائج آن عهد و تقدیم و تأخیر هر یک از چه نظریهای پیروی میکرده است؟ در واقع میتوان این آثار را نخستینتجربههای مسلمانان در دایرهالمعارف نویسی به شمار آورد. به هر حال،هر دو وجه موضوع طبقهبندی علوم بسیار مهم است و در بررسی فراز و فرود تمدناسلامی نقس اساسی دارد؛ البته در اینجا به رئوس مطالب میپردازیم و از بین کتابهای گوناگون در اینباب فقط به معرفی دو اثر مذکور در فوق خواهیم پرداخت و تفصیل را در اینباره میباید در برخی آثار اختصاصی جستوجو کرد.56
چنان که گفته شد، یک وجه از طبقهبندی علوم به روش تدریس و آموزش در سرزمینهای اسلامی مربوط میشود. بیتردید این موضوع در درجه نخست به جایگاه هر علمی در اوضاع و شرایط فرهنگی جامعه بستگی داشته است و سبب ترجیح علمی را بر علم دیگر در روشهای آموزشی، میباید در باورهای جامعه مسلمین جستوجو کرد. شرافت و امتیاز هر علمی به موضوع آن بستگی دارد؛مثلاً «علم تفسیر» که به بحث در معانی قرآن کریم میپردازد، یعنی «کلام الهی» و این خود میتواند برترین دلیل برای امتیاز خاص این علم در برابر دیگر علوم باشد. همچنین علم کلام- که موضوع آن بحث در ذات احدیت و دیگر موضوعات اعتقادی است میتواند بر دیگر علوم برتری داشته باشد.
حاجی خلیفه، مؤلف کتاب کشفالظنون، مجموعهای از عواملی را که در ترجیح و مقدم داشتن یک علم بر علم دیگر دخالت دارند، بدینگونه برشمرده است:
دسته نخست: در این گروه،دانشی که به سبب اهمیت آن،بر دیگر دانشها ترجیح داده میشود؛ مانند آن که در فقه«واجب عینی» بر «واجب کفایی» مقدم است. در واجب عینی داشتن اعتقاد یا انجام تکلیف بر هر شخصی لازم است و از عهده او ساقط نمیشود. برعکس،در واجب کفایی، اگر دیگران انجام کاری را برعهده بگیرند، آن کار از عهده دیگران ساقط است. مثلاً لازم نیست همه مردم دانش پزشکی یا علم ریاضیات بیاموزند و همان که عده خاصی از مردم به اینگونه علوم بپردازند، کافی است.57
دسته دوم: در این گروه،یک علم، واسطهای است برای رسیدن به علم دیگر؛ مثلاً مباحثی که درباره لغات و الفاظ مطرح میشود، سرانجام به کار بحث و تحقیق در مسائل مهمتری ربط مییابد؛ چنان که فراگیری صرف و نحو برای درک آیات و احادیث اهمیت درجه اول دارد. همچنین است نسبت علم منطق به فلسفه.58
دسته سوم: در این گروه نیز، بخشی از یک علم بر دیگر بخشها مقدم داشته میشود؛ گاهی با نسبت جزئی از یک کل بزرگتر،مانند آن که در ادبیات عرب، نخست صرف و سپس نحو خوانده میشود.59
دسته چهارم: گاه تنها، علمی را برای تمرین در فهم مسائل و موضوعات برتر بر سایر علوم ترجیح میبخشند،60 مانند علم ریاضی و حساب که در عهد قدیم تنها تمرینی برای آغاز آموزشهای فلسفی بود.
بنابراین، با توجه به این طبقهبندی میتوان تا حدودی به شیوه آغاز آموزشهای مدرسی در سرزمینهای اسلامی پیبرد: یک دانشجو- به معنای مطلق کلمه- در ادوار پیشین، برخی علوم را صرفاً برای آموختن علوم دیگر فرا میگرفت؛ مثلا صرف و نحو را برای درک معارف اسلامی از قرآن کرمی تا سنت نبوی و فقه و اصول و غیره یا منطق برای آغاز آموزش در حکمت نظری بوده است.
البته در نگارش آثار علمی، مسلمانان در طبقهبندی علوم و ترجیح یکی بر دیگری، راهی دیگر میپیمودند و میتوان گفت که این موضوع به دیدگاه فلسفی هر مؤلف بستگی تمام داشته است. البته در این موارد نیز «هدف» از فراگیری هر علمی و تصنیف در آنباره، نمیتوانسته موردنظر نباشد. به هر حال،هدف از طبقات پنجگانهای که در ذیل به آنها خواهیم پرداخت، بیرون نبوده است:
طبقهبندی نخست:
این طبقهبندی مشهور است و براساس آن، علوم به نظری و عملی تقسیم میشوند، بدون آنکه کیفیت و چگونگی انجام علوم عملی مطرح باشد. در علوم نظری که میتوان بر آن «حکمت نظری» نیز نام نهاد،تنها اصل شناخت و معرفت مطرح است و موضوع بحث، موجود و وضعیت تعلق آن به «ماده» است میتوان این بخش از بحث را به سه قسمت تقسیم کرد:
نخست «علم الهی» است که در آن از امور مجرد از ماده بحث میشود(علم اعلی)؛ سپس علم حساب و ریاضی است که بحث در آن،مربوط به امور مجرد از ماده است و فقط ذهنی (علم اوسط)؛آنگاه «علم طبیعی» است که به امور متعلق به ماده، چه در صورت ذهن و چه خارج از آن، میپردازد(علم ادنی).
تقسیمات در علوم عملی نز به سودمندی و فایده عملی که بدان پرداخته میشود. بستگی دارد که به آن «حکمت عملی» گفته میشود.61 «عمل» در اینجا همان «سلوک» است، فردی یا اجتماعی و مقصود از آن، رسیدن به سعادت دنیوی یا اخروی است.
علوم عملی نیز خود بر سته دستهاند: 1.علم اخلاق، مربوط به زندگی شخصی؛ 2.علم تدبیر منزل، مربوط به خانواده؛. علم سیاست، مربوط به مصالح جامعه یا گروهی از مردم که از برخی جهات با یکدیگر اشتراک و پیوند دارند و به هرحال در یک جامعه زندگی میکنند.
اینگونه طبقهبندی، آشکارا تحت تأثیر فلسفه یونان است، به ویژه فلسفه ارسطو و در آثار عقلی حکمای مسلمان نیز میتوان آن را پی گرفت.
طبقهبندی دوم:
در اینگونه طبقهبندی، علوم بر حسب ارتباط مستقیمشان به هدف اصلی مورد توجه هستند؛ بدین معنی که در برخی موارد،مقصود از آغاز،رسیدن به هدفی معین است، ولی برای رسیدن به آن، از علم یا علوم دیگر استفاده میشود؛ مثلاً در حکمت نظری یا علوم شرعی،شناخت و معرفت اصل هستند و دیگر علوم مانند صرف و نحو و غیره برای فهم مطالب به یاری یک طالب علم میآیند. درواقع، ممکن است یک علم فی نفسه«وسیله» نباشد، بلکه برای رسیدن به علمی دیگر، همچون«وسیله» به کار گرفته شود، مانند ادبیات که برای فهم متون فقهی یا فلسفی آموزش آن لازم و واجب است، یا علم منطق که طلب علم را متوجه اهمیت نظم ذهنی و گفتاری میگرداند.62
طبقهبندی سوم:
در این طبقهبندی، دانشها به علوم اسلامی و غیر اسلامی یا بیگانه تقسیم میشوند. مقصود از علوم اسلامی،علومی است که به طور خالص برخاسته از تفکر مسلمانان است و دیگران را در آن دخالتی نبوده است،مانند علم تفسیر. علوم بیگانه یا غیر اسلامی نیز آن دسته از علوم است که اصل تفکر از منطقه دیگری به جامعه مسلمانان وارد شده و ایشان بعدها در ساخته و پرداختهکردن آن نقش فعال داشتهاند، مانند علم منطق و فلسفه. اینگونه طبقهبندی را میتوان در کتاب مفاتیحالعلوم خوارزمی پیگرفت که در دنباله بحث بدان خواهیم پرداخت.
طبقهبندی چهارم:
در این طبقهبندی، دانشها به علوم شرعی و غیرشرعی تقسیم میشوند: علوم شرعی، شامل هرآن چیزی است که از پیامبر اکرم(ص) و در میان شیعه از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده است و خود به چهار قسمت دیگر تقسیم میشود: اصول و فروع و مقدمات و متممات. اصول، کتاب خداست و سنت رسول او و گفتار و کردار اصحاب پیامبر(ص) که در شیعه ائمه اطهار(ع) افزون بر پیامبر(ص) سرچشمههای دریافت آموزههای قرآن کریم و پیامبرند، پس از آن، اجماع امت؛ مقصود از فروع، علم فقه است. در مقدمات نیز به علومی که برای فهم اصول مفید و لازم باشند، پرداخته خواهد شد؛ مانند صرف و نحو و مجموعهای از علوم ادبی. در متممات،پارهای از علوم مربوط به همان مقدمات مطرح هستند، مانند شیوههای قرائب و مخارجالحروف و از این قبیل یا در علم تفسیر،علم به ناسخ و منسوخ و در فقه اصول فقه یا اطلاع از اخبار و احادیث و منازل رجال.
علوم غیرشرعی نیز در این گونه طبقهبندی،علوم عقلی محض هستند یا آنچه با اینگونه علوم در ارتباط است،مانند ریاضیات.
طبقهبندی پنجم:
در این طبقهبندی، علوم به عقلی و نقلی تقسیم میشوند؛ مقصود از علوم عقلی، همان حکمت و فلسفه است و در علوم نقلی نیز به امور شرعی و فقهی و دیگر علوم مرتبط با آن پرداخته میشود.63
میتوان گفت که مسلمانان در تصنیف آثار خویش،یکی از چند طبقهبندی پنجگانه را در نظر داشتهاند و گاه ممکن است یکی دو مورد از طبقهبندی فوق را با یکدیگر آمیخته باشند.
ما در اینجا آثار دو تن از دانشمندان اسلامی را – که در عصر خویش کوشیدهاند، علوم روزگار خود را طبقهبندی کنند- مورد توجه قرار میدهیم و تفصیل را در اینباره در کتابهای اختصاصی میباید جستوجو کرد.64
فارابی و کتاب احصاءالعلوم
گویا ابونصر فارابی(م339ق) نخستین دانشمند اسلامی است که به طبقهبندی علوم توجه ویژه کرده است؛به همین سبب کتاب احصاءالعلوم او، مورد توجه دانشمندان غربی و شرقی بوده است و تأثیر او را میتوان بر آثاری که بعدها در همین زمینه پدیدآمد، پیگرفت.
فارابی، علوم را بر طبق دیدگاههای فلسفی خود طبقهبندی کرده و میتوان این گونه طبقهبندی را بیش از هرموضوع دیگری، «فلسفی» محض دانست. فاراب
چکیده:
عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است.هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. دوره زمانی مورد مطالعه طی سالهای 1383 تا 1388 است. با استفاده ازنرم افزارره آورد نوین،دادهاجمع آوری شده وبه کمک نرم افزار EXCEL محاسبه گردیده اند. نرم افزار SPSSبرای آزمون فرضیهها بکاررفته وانجام سایرتجزیه وتحلیل ها با بکارگیری روش های آماری همچون آمارتوصیفی، همبستگی (ضریب همبستگی،ضریب تعیین)، آنالیزرگرسیون و آزمون ضرائب آن ، آنالیزهمبستگی و آزمونضرائب آنوآزمونبرابریمعناداریچند ضریب همبستگی صورت گرفته است. در مجموع 109 شرکت فعال بورسی به عنوان نمونه انتخابی در نظر گرفته شد. در فرضیه اول تحقیق، پیش بینی شده است که بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معناداری وجود دارد.نتایج تحقیق نشاندهنده یک ارتباط مستقیم و معنی دار بین این متغیر با سطح عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. بعبارت دیگر، با افزایش تمرکز مالکیت درطول دوره تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای نمونه آماری افزایش یافته است. در فرضیه دوم تحقیق، پیش بینی شده است که بین مدیریت سود با عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق فرضیه دوم راتائید می کند.با توجه به نتایج بدست آمده به سرمایه گذاران و تحلیل گران توصیه می شود جهت تصمیمات سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلندمدت، در کنار استفاده از ارقام ارائه شده از جانب شرکتها و بازار سرمایه، به عواملی همچون ترکیب مالکیت و سطح عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها نیز توجه نمایند.
واژه های کلیدی:عدم تقارن اطلاعاتی،تمرکزمالکیت،مدیریت سود
مقدمه:
ترکیب سهامداران شرکت های مختلف ، متفاوت است . بخشی ازمالکیت شرکتها در اختیار سهامداران جزء واشخاص حقیقی قرار دارد ،بخشی دیگرازسهام دراختیارمدیران وقسمتی هم دراختیار سهامداران عمده که به سهامداران نهادی معروفند ، می باشد.سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری هستند. عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است. ازآنجا که در کشورهای درحال توسعه نظیرایران،نقش سهامداران جزء در رونق اقتصاد چشمگیرمی باشد، توجه به این گروه از سرمایه گذاران حائز اهمیت است ؛ تابتوان با تشویق این گروه به سرمایه گذاری بیشتر، از طریق جذب سرمایه ایشان به بهبود اوضاع اقتصادی جامعه کمک کرد. هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
ترکیب سهامداران شرکت های مختلف ، متفاوت است . بخشی از مالکیت شرکت ها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد . بخشی دیگر از سهام در اختیارمدیران و قسمتی هم در اختیارسهامداران عمده که به سهامداران نهادی معروفند، می باشد. سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری هستند( نوروش،1384؛ ص56). عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است. این تاثیرات ممکن است بدلیل تمرکز مالکیت و پیامد مشهود و عینی آن یعنی تمرکز حاکمیت و کنترل رفتار و تصمیمات مدیران شرکتها توسط سهامداران عمده باشد (ماگ و لارگ،1998؛ ص9-8) .
در این تحقیق ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. در این فصل ، کلیاتی از تحقیق ارائه می شود. ابتدا مسئله تحقیق مطرح و ضرورت انجام آن تبیین می گردد. سپس با توجه به مسئله و سوالات تحقیق، فرضیاتی تدوین و ارائه می شود. در ادامه روش تحقیق بصورت کلی تشریح می شود که این قسمت شامل نحوه گزینش نمونه و الگوی آزمون فرضیات می باشد و در انتها، اصطلاحات تخصصی تحقیق بصورت عملیاتی تعریف و تبیین می شود.
2-1 تاریخچه مطالعاتی
1-2-1 تحقیقات انجام شده درخصوص تاثیرات ترکیب مالکیت برشرکتهای سهامی
تحقیقات خارجی
جایش کومار،2004، در بررسی که در کشور هند انجام داد، به دنبال بررسی تاثیر نوع ساختار مالکیت بر ارزش شرکتها به این نتیجه رسید که مدیران بیشترین تاثیررابرعملکردشرکت داشتند و سهامداران خارجی و شرکت های هلدینگ به طورمعناداری برعملکردشرکت تاثیرگذارنیستند.
آنلین چن و همکاران،2005، در مطالعه ای که روی 133 شرکت فعال دربورس درکشورتایوان انجام داد با تمرکز برساختار مالکیت مدیریتی درفاصله سالهای 1995 تا 1999 ، دریافت که اولارابطه بین نوع مالکیت حقوقی وعملکردبازده سهام شرکت ها ،یک رابطه معنادار و مثبت است، ثانیا، وجود مدیران وروسای هیات مدیره در ترکیب مالکیت بر عملکرد بازار سهام اثر کاهنده دارد و این حالت در تضاد با تئوری نمایندگی است .
آرین چاپل،2004، نشان دادکه حدود دوسوم شرکتهای فعال دربورس بلژیک عمدتا دارای ساختار مالکیت متمرکزهستند، زیرا یکی از راههای افزایش اعمال کنترل بر شرکت ها،تمرکز مالکیت است . ضمن اینکه اکثرشرکت ها ی بورسی دربلژیک به ترکیب مالکیت عمده ای گرایش دارند که سهامداران عمده آنها دارای حق رای نسبت به حداقل 50 یا درصدسهام شرکت باشند . چاپل، علت اصلی این یافته را دراین نکته خاطرنشان کرده است که سهامداران عمده درکشوربلژیک دارای قدرت کنترل بالایی هستند،زیرا دراین کشور اعضای هیات مدیره،عمدتا به نفع منافع مدیران وسهامداران عمل می کنند.حتی اگرنحوه کنترل و مدیریت آنها خلاف قانون باشد، زیرا منافع سهامداران عمده را به عنوان بهترین گزینه برای پیش دستی برقوانین می دانند.
درتحقیق دیگری که درکشور کره انجام شد، برنارد بلاک ،2002، به دنبال پاسخگویی به این سوال بودکه " آیا حاکمیت شرکتی می تواند معیاری برای پیش بینی ارزش شرکت باشد؟"دراین بررسی یک شاخص حاکمیت شرکتی برای هرشرکت ونیزکل بورس کره از صفر تا صد تعریف شده است . این شاخص براساس پنج جزءمهم حاکمیت شرکتی که شامل حقوق سهامداران، ساختار هیأت مدیره، رویه ها ی هیأت مدیره ، شفاف سازی و تساوی مالکیت می باشد،تعریف شده است .نتایج تحقیق حاکی ازاین است که شرکت هایی که سیستم حاکمیتی آنهاکارآمد است وشاخص های حاکمیتی بالاتری دارند،دارای عملکردبهتری( هزینه های سرمایه وهزینه ها ی فروش کمتر ) هستند،اما الزاما سودآوری بیشتری برای آنها درآینده پیش بینی نمی شود،ضمنا ارزش سرمایه گذاران دراین شرکتها بیشتر است و سهامداران سودهای مشابهی دریافت می کنند . سایرنتایج تحقیق به تفصیل عبارتند از اینکه، شرکت هایی که نیمی ازروسای آنها غیرموظف است دارای ارزش بیشتری هستند، شرکت های کوچک به دلیل حجم معاملات کمتر دارای شاخص های حاکمیتی پایین تری نسبت به شرکتهای بزرگ هستند.
فرث وهمکاران،2002، دربررسی خود روی 549 شرکت در کشورچین طی سالهای 1998 تا 2000 نشان دادند که بین مکانیسم های کنترلی درراهبری شرکت ها و عملکرد شرکت رابطه معناداری وجوددارد، ضمنا بین مکانیسم های حکمرانی مختلف همبستگی وجوددارد؛یعنی انتخاب یک روش کنترلی مستقل از سایر شیوه ها نیست،(مثلا بین ساختارمالکیت ونظام پرداخت همبستگی وجوددارد (و این شیوه های حکمرانی برحسب شرایط می توانند جایگزین یکدیگر شوند. سایریافته های این تحقیق نشان می دهدکه در کشور چین، عوامل کنترلگر بیرونی که دربازاروجوددارند نظیر قوانین ومقررات دولتی،بیشترین نقش رادراعمال حکمرانی برشرکت ها برعهده دارند و برخلاف مالکیت خصوصی، مالکیت دولتی مهم ترین ابزار حکمرانی درکشور چین است.
دیتمن،2004، درتحقیقی که درکشورآلمان انجام داد، تاثیرمیزان حقوق کنترلی سهامداران را بر ساختارمالکیت شرکت هابررسی می کند . بخش عمده خریدهای کلان درسرمایه گذاری سهام درکشور آلمان برروی سهام با حق رای انجام می شود، زیرا مهمترین مزیت این سهم افزایش توان نظارت وکنترل سهامداربرشرکت است . دیتمن درتحقیق خود دریافت که میزان حق رای وکنترل سهامدار درساختار مالکیت شرکت به حجم فعالیت معاملاتی عمده وی بستگی دارد. به نحوی که اگرمزایای ناشی ازحق رای سهام کم باشد،سهم مدیران در سرمایه گذاری های عمده کاهش می یابد،برعکس اگرمزایای ویژه کنترل سهام با حق رای، بالا باشد، ساختارمالکیت به سمت ساختار مدیریتی سوق پیدامی کند به عبارتی سهم مدیران درساختار مالکیت شرکت افزایش می یابد.
براک سیفرت،2002، درمطالعه ای که روی کشورهای آلمان،انگلستان،ایالات متحده وژاپن انجام داد،دریافت که سهامداران عمده وخصوصا وجود سهامداران حقوقی درترکیب مالکیت شرکت باعملکردشرکت ، رابطه معنادار دارد ونیزمدیران موظف برعملکردشرکت تاثیرمثبتی دارند .
آلبرت میگال،2004، دربررسی مشابهی که برروی کشورهای مزبور و نیز کشورهای استرالیا و اسپانیا انجام داد، نشان دادکه توزیع مالکیت دراین کشورها در صورتی موفق است که قوانین و چارچوب های حکمرانی دراین کشورها نظیر حمایت از سهامداران وکنترل بازار بر شرکت تقویت گردد، ضمن اینکه عملکرد موفق توزیع مالکیت، مستلزم اثربخشی هیات مدیره و توسعه یافتگی بیشتر بازار سرمایه است.
بوش و دیگران،2008، به تحلیل این مسأله پرداخته اند که آیا سرمایه گذاران نهادی ترجیح می دهند پرتفوی خود را در شرکتهای باساز و کارهای حاکمیتی بهتر شکل دهند . این تحقیق نشان داد که اگر چه سرمایه گذاران نهادی انگیزه هایی برای سر مایه گذاری در شرکتهای باساز و کار حاکمیت بهتر دارند، اما رابطه معناداری بین مالکیت نهادی و حاکمیت شرکتی وجود ندارد .
تسای و گو ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکتها برای سالهای 1999 تا 2003 را مورد پژوهش قرار دادند . مالکیت نهادی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکت های دولتی از کل سهام سرمایه می باشد و این شرکت ها شامل شرکت های بیمه، مؤسسات مالی، بانک ها، شرکتهای دولتی و دیگر اجزای دولت میباشند. آنها نشان دادند که سرمایه گذاری نهادی در شرکتها ممکن است به سرمایه گذاران کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند.
میولر و اسپیتز،2006، ارتباط بین مالکیت مدیریتی (که شامل سهام نگهداری شده توسط اعضای خانواده هیأت مدیره می باشد) و عملکرد شرکت های خصوصی متوسط و کوچک آلمانی را با آزمایش فرضیات انگیزشی، تحلیل می نمایند . آنها در پژوهش خود از یک نمونه 356 تایی شرکتهای بخش خدمات که با تجارت ارتباط دارند، برای سال های1997 تا 2000 ، استفاده میکنند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که عملکرد شرکتهای با درصد مالکیت مدیریتی بالای 40 درصد، در حال بهبود میباشد.
دمسز و لین (1985) اظهار داشتند که مالکیت متمرکز یک عامل درون زا می باشد که موجب توازن مخارج و منافع مالکیت شده است و رابطه معناداری بین مالکیت متمرکز و سود حسابداری وجود ندارد. از طرفی بررسی جامع مطالعات مختلف در زمینه ارتباط بین مالکیت و عملکرد شرکت از جمله تحقیق انجام شده توسط شورت (1994) نشان می دهد که اکثر مطالعات شواهدی برای بالا بودن سود آوری در شرکت هایی که تحت کنترل مالکین هستند در مقایسه با شرکت هایی که تحت کنترل مدیران هستند ،ارائه نموده اند. با وجود این گداجلویچ و شاپیرو (1998) اظهار داشتند که رابطه بین تمرکز مالکیت و سودآوری به شرایط جامعه بستگی دارد و بسته به اثرات سیستمی کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد. تامسن و پیدرسن (2000) دریافتند که رابطه مثبتی بین مالکیت متمرکز و عملکرد اقتصادی وجود دارد. با وجود این، این رابطه غیرخطی بوده و تمرکز مالکیت بیش از حد خاصی، اثرات معکوس و منفی بر عملکرد دارد. آنها اعلام کردند که علاوه بر رابطه نمایندگی بین مدیریت و مالکیت، هویت مالکین در ساختار مالکیت نیز عامل مهمی است که چشم پوشی می شود. هویت مالکین یک عامل موثر بر عملکرد شرکت می باشد. زیرا منعکس کننده استراتژی های اهداف سودآوری متفاوت بسته به تفاوت مالکین کنترل کننده می باشد.
این یافته ها، مفروضات نظریه نمایندگی را در زمینه اهداف سهامداران و حداکثر نمودن سود آزمون کرد. سهامداران کنترل کننده با ماهیت های متفاوت، به دنبال اهداف سودآوری و استراتژی های متفاوتی هستند که منجر به عملکرد متفاوتی می شود.
بر خلاف مالکیت متمرکز، در شرایط وجود مالکیت توزیع شده و گسترده، سهامداران دیگر نمی توانند در سیاست گذاری شرکت حضور داشته باشند. در این حالت مدیران شرکت را پیش می برند و اتحاد منافع بین مدیران و سهامداران بوسیله انتخاب مدیران مناسب، نظارت بر آنها و در صورت لزوم جایگزینی آنها از طریق بازار سرمایه صورت می گیرد.
شواهد مرتبط با شرکت هایی با ترکیب مالکیت بسیار متمرکز، که خود را در معرض نظام و نظارت بازار قرار داده اند، ساختار حاکمیت شرکتی پیچیده ای را نشان می دهد.
حضور هم زمان سهامدار کنترل کننده و سهامداران جز پراکنده در شرکت ها در شرایطی که حفاظت از سهامداران اقلیت در بازار ضعیف است، اثر نظارتی بازار را زیر سوال می برد. اوزر و یاماک (2004) به تحقیق این موضوع پرداختند که آیا وجود و میزان کنترل بازار از طریق سهامدار جز در شرایطی که ترکیب سهامداران متمرکز وجود دارد، به تفاوت در عملکرد شرکت منجر می شود. طبق تحقیق ملو و پارسونز (1998) سهامداران بزرگ و متمرکز یک نقش نظارتی ایفا می کنند که ارزش سهام را برای سهامدارن اقلیت افزایش می دهد.
با وجود آن پورترا و دیگران (2000) معتقدند که تمرکز مالکیت می تواند به افراد درون سازمانی (مدیران و مالکین) فرصت انتقال منافع اقلیت به اکثریت را فراهم سازد. در چنین شرایطی که سهامداران کنترل کننده می توانند نقش های متضادی را بازی کنند، این سوال پیش می آید که آیا سهامداران کنترل کننده یا داخلی به نظام و نظارت بازار پاسخ خواهند داد. در پاسخ به این سوال اوزر و یاماک به بررسی اثرات کنترلی مازاد بر رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد شرکت پرداختند. به عبارت دیگر به دنبال این موضوع بودند که چگونه حضور و میزان سهامداران جز بر رابطه بین زمینه های مختلف عملکرد شرکت و سهامداران تمرکز مالکیت تاثیر می گذارد. علاوه بر این آنها به دنبال تحقیق تامسون و پیدرسن،2000، این موضوع را بررسی کردند که آیا تفاوت در هویت سهامداران کنترل کننده بر اثر بازار بر عملکرد شرکت های مزبور موثر است.
اوزر و یاماک شرکت های موجود در بازار سهام استامبول را که کلا شامل 299 شرکت در پایان سال 1999 بود به عنوان نمونه اولیه خود در نظر گرفتند که از بین آنها 204 شرکت دارای سهامدار عمده کنترل کننده بود که پس از حذف شرکت های سرمایه گذاری نمونه آنها مشتمل بر 153 شرکت گردید. با این نمونه آنها به دنبال بررسی این موضوع بودند که آیا وجود سهامداران جز در ترکیب سهامداران هم زمان با سهامداران کنترل کننده بر عملکرد شرکت تاثیر دارد و آیا ماهیت سهامدار کنترل کننده بر روابط مزبور موثر است. ایشان متغیرهایی از قبیل بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده فروش، نرخ رشد فروش و گردش دارایی ها را به عنوان معیارهایی برای عملکرد شرکت در نظر گرفتند.
نتایج حاصل از تحقیق آنها نشان داد که رابطه بین ترکیب مالکیت و عملکرد شرکت تنها برای متغیرهای بازده دارایی ها و بازده حقوق و صاحبان سهام با اهمیت است و نرخ سود و بازده فروش ارتباط معنادار با ترکیب سهامداران نداشتند. ایشان یکی از دلایل آن را تعیین دو عامل مزبور از طریق شرایط رقابتی بازار نه ترکیب سهامداران دانستند. طبق تحقیق ایشان سطح تمرکز تاثیری بر عملکرد شرکت نداشته است و صرفا وجود تمرکز مهم بوده است. وجود سهامداران جز هم اثرات نظارتی بر عملکرد شرکت های با سهامداران متمرکز داشته است. به طوری که در مورد دو عامل بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام، افزایش درصد مالکیت سهامداران جز، اثر منفی بر عملکرد شرکت هم داشته است . این امر می تواند نشانگر افزایش عدم همسویی بین سهامداران جز و سهامداران کنترل کننده باشد.
تحقیقات داخلی
رحمان سرشت و مظلومی،1377 ، رابطه عملکرد مدیریتی سرمایه گذاران شرکتی با سهم مالکیت این مؤسسات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد مطالعه قرار دادند . آنان در این پژوهش نقش سرمایه گذاران شرکتی را مورد بررسی قرار دادند و این سؤال را مطرح کرده اند که : آیا ساختار مالکیت سازمان ها، توان توجیه عملکردهای متفاوت در آن ها را دارد؟ یافته های تحقیق نشان داد که گروه های مختلف مالک (حقیقی و حقوقی) به یک میزان از قدرت و هم سویی در اثرگذاری بر عملکرد شرکت برخوردار نیستند و در مجموع تفاوت در ساختارهای مالکیت شرکت ها توانسته است بخشی از نوسانات در عملکرد شرکتها را توضیح دهد.
مشایخ و اسماعیلی،1385، رابطه بین کیفیت سود و برخی از جنبه های اصول راهبری شامل درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد مدیران غیرموظف در 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را مورد بررسی قرار دادند . در این تحقیق برای سنجش کیفیت سود از جنبه تداوم سودآوری استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در سطح اطمینان 95 درصد، بین کیفیت سود و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره رابطه ای وجود ندارد. اما رابطه ای غیرخطی بین اقلام تعهدی و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره مشاهده شده است . همچنین تعداد مدیران غیرموظف و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره که از سازوکارهای اصول راهبری شرکت محسوب میشوند، در ارتقای کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس نقش بااهمیتی ندارند.
نوروش و ابرهیمی کردلر،1384، در تحقیقی به بررسی رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند . یافته های ا ین تحقیق، نشان داد که در شرکت هایی که مالکیت نهادی بیشتری دارند در مقایسه با شرکتهایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، قیمت های سهام، اطلاعات سودهای آتی را بیشتر در برمی گیرد. این یافته با مزیت نسبی سهامداران نهادی در جمع آوری و پردازش اطلاعات مطابقت دارد.
2-2-1 تحقیقات مرتبط با عدم تقارن اطلاعاتی
تحقیقات خارجی
در دهه ١٩٧٠ میلادی سه دانشمند به نام های مایکل اسپنس ، جرج اکرلوف و جوزف استیلیتز در زمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه ای را پایه گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد . اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب افزایش گزینش مغایر در بازارها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد به وجود می آید . اسپنس خاطر نشان می کند که واسطه های مطلع می توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند . اکرلوف نوعی بازار را به تصویر می کشد که در آن فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد . البته حسابداران برای کاهش مشکل گزینش مغایر، سیاست افشای کامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد .
در ادبیات مالی، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از سه بخش تشکیل می شود: هزینه پردازش سفارش ، هزینه نگهداری موجودی و هزینه گزینش مغایر. هزینه پردازش سفارش مبلغی است که بازارسازها برای آماده بودن برای انجام سفارش های خرید و فروش، هزینه می کنند . بخش هزینه نگهداری موجودی که توسط استال ،١٩٧٨، و هو و استال،١٩٨١، مدل سازی شده است، بیان می کند که هزینه معاملات منجر می شود بازارسازها پرتفوی متنوع نگهداری کنند، تا از این طریق بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند. درنهایت، گزینش مغایر که توسط کاپلند و گالی،١٩٨٣، و گلشتن و میلورام ،١٩٨٥، مطرح شد نمایان گر یک امر جبرانی برای معامله گران برای پذیرش ریسک معامله با افرادی است که احتمال دارد اطلاعات مهم و محرمانه ای در اختیار داشته باشند . به عبارت دیگر، اگر بخش عمده ای از بازار را افراد غیرمطلع تشکیل دهند، بازارسازها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهند تا از این طریق ریسک گزینش مغایر را جبران کنند.
قیمتی که بازارساز، اوراق بهادار را می خرد، قیمت پیشنهادی خرید و قیمتی که با آن اوراق بهادار را می فروشد، قیمت پیشنهادی فروش نامیده می شود . اختلاف بین دو قیمت، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش خواهد بود . اگر بیشتر از یک بازارساز وجود داشته باشد، تفاوت بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت فروش را شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار می نامند و نقطه تعادلی جایی بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار قرار می گیرد . در یک بازار مالی سازمان یافته، نقش بازارسازان ایجاد جریان دو طرفه قیمت برای پیشنهاد خرید و پیشنهاد فروش در تمام شرایط است.
اگر در بازاری به حد کافی برای اوراق بهادار، حجم خرید و فروش به قیمت تعادلی وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که این بازار دارای وسعت کافی است و به عبارت دیگر، روان است. بازارهایی که تعداد خریداران وفروشندگان در آن کم است، به بازارهای ضعیف معروف هستند. نقدینگی اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگی دارد. شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازارسازها در یک بازار روان، کم تر ازشکاف قیمت پیشنهادی در بازار کم رمق است، زیرا در بازارهای روان، حجم معاملات بالاتر و ریسک آن نیز کم تر است.
بازاری دارای عمق است که قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازارساز نزدیک به قیمت تعادلی باشد که تغییرات قیمت در چنین بازاری غالبا پیوسته می باشد . اما دربازارکم عمق تغییرات قیمت به صورت جهشی و ناپیوسته است . تغییر قیمت ها در بازارهای عمیق پایین تر از تغییر قیمت ها در بازارهای کم عمق است . بنابراین ریسک بازارسازها در بازارهای عمیق کم تر از بازارهای کم عمق است . اگر بازار عمیق باشد اوراق بهادار نیز دارای قابلیت برگشت زیاد خواهد بود.
تحقیقات تجربی که اخیرا صورت گرفته است، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده اند . طبق مطالعاتی که اوشمن و مورس ،١٩٨٣، بر روی ٢٥ شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در ز مان اعلان سود پی بردند. وینکاتش و چیانگ ،١٩٨٦، نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود، تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت در ظرف ٣٠ روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد مشاهده کردند.
جیانگ و کیم ،2000،به اثرات عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سهامداران در رابطه با سودآوری از نظر زمان و مقدار می پردازند. این تحقیق بر تفاوت های عدم تقارن اطلاعات بین شرکت های ژاپنی بسته به سطح مالکیت آنها توسط شرکت های دیگر پرداخته است. طبق نتایج تحقیق اخیر هر میزان سطح مالکیت نهادی در شرکت های ژاپنی افزایش می یابد، عدم تقارن اطلاعات کمتری بین مدیران شرکت و سایر اشخاص ذی نفع در بازار وجود خواهد داشت. بنابراین در شرکت هایی که میزان مالکیت نهادی در آنها بیشتر است، قیمت سهام اطلاعات مرتبط با سودهای آتی را سریعتر از شرکت هایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، منعکس می کند.
پاتل،١٩٩١، مدعی شد که پس از اعلان سود، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش می یابد. لی، مک لاو و ردی ،١٩٩٣، بااستفاده از اطلاعات بین روزی شواهدی را ارایه کردند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری است و قبل از اعلان سود شاهد کاهش دامنه قیمت پیشنهادی بودند .
کرینسکی و لی ،١٩٩٦، دریافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می دهد. برطبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند وگالی ،١٩٨٣، و میلورام وگلشتن ،١٩٨٥، ارایه کردند، در بازار می توان دو نوع معامله گر را متصور شد. الف- معامله گران نقد ، ب- معامله گران مطلع. معامله گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می کنند که دارای اطلاعات محرمانه ای هستند که در قیمت ها منعکس نشده است . در حالی که معامله گران نقد سرمایه گذارن غیرمطلع تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام میکنند.
البته این مدل ها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند . بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان می شوند و این زیان را از طریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام جبران می کنند . بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمت های پیشنهادی می شود.
در مدل کیم و ورچیا،١٩٩٤، برخی افراد مطلع در بازار از قبیل سهامداران عمده، اطلاعات عمومی مانند اعلان سود را به سمت اطلاعات محرمانه سوق می دهند . بدیهی است که این افراد دارای مزیت اطلاعاتی نسبت به سایرین هستند و از این رو قادرند تا ارزیابی بهتری نسبت به عملکرد موسسه از طریق اعلان سود داشته باشند . البته تمرکز اصلی آن ها بر چگونگی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی در مبادلات افر اد مطلع پیرامون زمان اعلان سود است . از نظر آنان اعلان سود منجر به افزایش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. کیم و ورچیا اثرات این اعلان ها را به دو صورت بیان می کنند:
اول این که، اعلان های سود زمینه را برای معامله ای برابر و یکسان در بازار فراهم می کند،زیرا منجر به انتشار اطلاعات برای همه افراد حاضر در بازار می شود و بدین ترتیب باید شاهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در روزهای قبل از اعلان سود باشیم.
دوم این که، بازار متشکل از افرادی است که توانایی های متفاوتی در پردازش اطلاعات دارند . طبق این دیدگاه عدم تقارن اطلاعاتی نباید قبل از اعلان سود افزایش یابد بلکه باید در یک سطح صعودی در پی اعلان سود باقی بماند . زیرا، برخی از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و این پردازش اطلاعات است که موجب افزایش حجم مبادلات در یک محیط دارای نقدینگی کمتر می شود، نه عدم تقارن اطلاعاتی. در این زمان معامله گران غیر مطلع به دلیل افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از انجام مبادله خودداری می کنند.
کایل ،١٩٨٥،ایزلی و اوهارو،١٩٩٢، در یافته های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود.
دمسکی و فلتهام،١٩٩٤،و مک نیکولاس و ترومن،١٩٩٤،بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند . به نظر مک نیکولاس و ترومن سرمایه گذارانی که دارای افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی هستند،جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش می دهند . این امر بدین معناست که قبل از اعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود .
اسکینر،١٩٩١، در تحقیق خود افزایش قابل ملاحظه ای را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهد نکرد.
یان،١٩٩٨،به وجود عواملی اشاره می کند که طبق آن، حرکتهای مهمی را در قیمت سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهده کرد که می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بیشتر ترغیب کند . وی دریافت که هم تغییرپذیری سود و هم واکنش بازار نسبت به سود غیرمنتظره رابطه مثبتی با تغییرات در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد . از این رو دامنه قیمت پیشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزایشی است .
اکر ،٢٠٠٢،وجود تفاوت اندک در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و افزایش حجم معاملات را پیرامون زمان اعلان سود گزارش کرده است.
لی بی، ماتیو و راب ،٢٠٠٣،با بررسی شرکت های فعال در بورس تورنتو دریافتند که قبل از اعلان سود دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش پیدا کرده است .
لوییچی ویل ،٢٠٠٤،با بررسی شرکت های فعال در بورس یورونکست پاریس، وسعت دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده کرد.
میلگرام و گلستن،1985، نشان دادند زمانی که کیفیت اطلاعات در اختیار سرمایه¬گذاران آگاه بهبود یابد (مثلاً عدم اطمینان یا شرایط نامعلومی کاهش یابد) و یا تعداد سرمایه¬گذاران آگاه نسبت به معامله گران نیازمند به نقدینگی افزایش پیدا کند. در این صورت قیمتهای خرید (برای فروش اوراق بهادار توسط متخصصین) افزایش و قیمت فروش کاهش می¬یابد. وجود عدم تقارن قابل ملاحظه موجب می شود تا متخصصین دامنه بازار را وسعت بخشیده ،به گونه¬ای که معاملات سهام رونق خود را از دست داده تا جایی که ممکن است همه دست از معامله بردارند.
تحقیقات داخلی
کردستانی و امیر بیگی در تحقیقی که در سال 1387 انجام گردید رابطه بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام بعنوان دو معیار سنجش محافظه کاری را بررسی نمودند. نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه منفی بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام(MTB) دارد که از نظر آماری معنی دار است . هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانی تر شود، این رابطه نیز منفی تر میشود.
رضازاده و آزاد در سال 1387 در تحقیقی با عنوان" رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری درگزارشگری مالی " انجام دادند. نتایج آزمونهای تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونه ای ازشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورة 1381 تا 1385 حاکی از وجودرابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورتهای مالی است .نتایج مزبور بیانگر این است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران ، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب ، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورتهای مالی مورد تأیید قرار میگیرد.
3-2-1 تحقیقات مرتبط با مدیریت سود
تحقیقات خارجی
دیچو،2002، نقش اقلام تعهدی را در جهت انداز ه گیری بهتر عملکرد شرکتها در یک سری زمانی بررسی کردند. به دلیل آن که اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش بینی جریان های نقدی آتی است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیش بینی مقدار اقلام تعهدی کاهش می یابد. آنها در نهایت چنین نتیجه گیری می کنند که ویژگی های هر شرکت همانند قدر مطلق میزان اقلام تعهدی، طول چرخه عملیاتی، انحراف معیار فروش، جریان های نقدی اقلام تعهدی و سود و اندازه شرکت را میتوان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار گرفت.
چنی و جیتر در سال ١٩٩٧ تاثیر اندازه شرکت، نسبت بدهی، نسبت سودآوری، بازده، اقلام تعهدی اختیاری و رشد بر هموارسازی سود را مورد آزمون قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که شرکت های هموارساز نسبت به شرکتهای غیرهموارکننده سود شرکتهای بزرگتری هستند بازده بیشتری دارند ودارای نسبت بدهی بالاتری هستند. همچنین شرکتهایی که عملکرد ضعیفی دارند کمتر به هموارسازی می پردازند چون فرصت مناسبی برای هموارسازی ندارند.
میچلسون و دیگران در سال ١٩٩٥ نشان دادند شرکتهای هموارکننده سود ریسک کمتر و بازده پایین تری دارند و شرکتهای بزرگتری هستند. نتایج تحقیق میچلسون و دیگران در سال ٢٠٠٠ نشان داد شرکتهای هموارساز نسبت به شرکتهای غیرهموارساز بزرگتر هستند و متوسط بازده بالاتری دارند ( میچلسون و دیگران، ١٩٩٥،ص54) .
چمبرز،2005، نشان داد که سرمایه گذاران تلاش می کنند تا پایداری اقلام تعهدی و جریان های نقدی را پیش بینی کرده ولی قادر به انعکاس آن در قیمتها نیستند . بر این اساس در بعضی شرکتها پایداری اقلام تعهدی بیش از واقع و برای بعضی دیگر کم تر از واقع برآورد می شود. وی این مورد را از طریق طبقه بندی شرکت ها بر حسب اقلام تعهدی و نحوه قیمتگذاری شرکت ها در هر طبقه نشان داد (چمبرز ، 2005،ص105-99) .
دیچو و راس،2005، با مقایسه نحوه پایداری سود بر حسب رویکرد ترازنامه ای و رویکرد صورت سود و زیانی نشان داد که پایداری سود تحت تأثیر مقدار و علامت اقلام تعهدی قرار می گیرد. اقلام تعهدی پایداری سود را نسبت به جریان های نقدی با اقلام تعهدی بالا بهبود می بخشد، اما در شرکت های با اقلام تعهدی پایین، میزان پایداری کاهش می یابد ( دیچو و راس،2005،ص80) .
بیور و همکاران در سال ۱۹۷۹ نشان دادند که همبستگی سود و بازده سهام از همبستگی سود با جریان وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی بالاتر است.
دیچو و دیچف، ۲۰۰۲ ، نقش ارقام تعهدی را جهت اندازه گیری بهتر سنجش عملکرد شرکت ها در یک سری زمانی بررسی کردند . به دلیل آن که اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش بینی جریان های نقدی آتی است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیش بینی مقدار اقلام تعهدی کاهش می یابد. آنها در نهایت چن ین نتیجه گیری می کند که ویژگی های هر شرکت همانند قدرمطلق میزان اقلام تعهدی، طول چرخه عملیاتی، انحراف معیار از فروش، جریان های نقدی اقلام تعهدی و سود و اندازه شرکت را می توان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار گرفت .
لو و نیسیم،2004، با بررسی پایداری اقلام تعهدی نشان دادند که رابطه منفی میان اقلام تعهدی و بازده آتی سهام با فرض فقدان کارایی در بازار منجر به این می شود که افراد با یافتن این روابط اقدام به استفاده از فرصت های آربیتراژ کرده و به منفعت برسند . آنها نشان دادند که این مغایرتها در طی دهه گذشته وجود داشته و کاهش نیافته است. اما به دلیل حجم معاملات و هزینه اطلاعات مربوط به ، به کارگیری اقلام تعهدی سرعت واکنش افراد چندان زیاد نیست.
فرانسیس و دیگران،2005،با بررسی نحوه قیمت گذاری کیفیت اقلام تعهدی به عنوان ریسک اطلاعات مربوط به سود نشان دادند که هر چه کیفیت اقلام تعهدی که انحراف معیار خطای رگرسیونی مربوط به اقلام تعهدی جاری و جریان های نقدی تعریف می شود، پایین تر باشد ، هزینه بدهی و سرمایه آن شرکت ها بالاتر می رود. این موضوع به نوعی نشان دهنده تأثیر کیفیت اقلام تعهدی در تصمیم گیری افراد است.
چمبرز،2005، نشان داد که سرمایه گذاران تلاش می کنند تا پایداری اقلام تعهدی و جریان های نقدی را پیش بینی کرده ولی قادر به انعکاس آن در قیمت ها نیستند . بر این اساس در بعضی شرکت ها پایداری اقلام تعهدی بیش از واقع و برای بعضی دیگر کم تر از واقع برآورد می شود. وی این مورد را از طریق طبقه بندی شرکت ها بر حسب اقلام تعهدی و نحوه قیمتگذاری شرکت ها در هر طبقه نشان داد.
تحقیقات داخلی
نوروش و دیگران در سال ۱۳۸۶ در بررسی ویژگی شرکتهای هموارساز به این نتیجه رسیدند که شرکتهای هموارساز سود سن بیشتر عملکرد ضعیف تر و نسبت بدهی بالاتری نسبت به شرکتهای غیرهموارساز دارند (نوروش ودیگران ،1386،ص208)1.
ونوس و دیگران در سال ١٣٨٥ به بررسی هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از استاندارد شماره ١٥حسابداری سرمایه گذاریها) که روش های مختلفی برای ارزیابی سرمایه گذاریها را مجازدانسته است)، پرداختند. نتایج این تحقیق حاکی از این است که هرچند این ابزار به طورگسترده استفاده نشده است اما در شرکتهایی که سود حاصل از فروش سرمایه گذاری گزارش کرده اند رفتار هموارسازی مشاهده شده است (ونوس و دیگران ، ١٣٨٥،ص188)1.
مشایخی و دیگران در سال١٣٨٤ نقش اقلام اختیاری در مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که در شرکتهای مورد مطالعه این تحقیق مدیریت سود اعمال شده است و مدیران این شرکتها به هنگام کاهش وجه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تحاری بوده است به منظورجبران این موضوع اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است (مشایخی و دیگران، ١٣٨٤،ص48)2.
قائمی و دیگران در سال ١٣٨٢ تاثیر هموارسازی سود بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند نتایج بررسی آنها نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین شرکتهای هموارساز و غیرهموارساز از لحاظ بازده غیر عادی وجود ندارد ( قائمی و دیگران ، ١٣٨٢،ص23)3.
سمائی در سال ١٣٨٢ در تحقیق خود به بررسی رابطه میان هموارسازی سود و بازده تعدیل شده براساس ریسک در کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج تحقیق او نشان میدهد در سطح اطمینان ٩٠ درصدشرکتهایی که هموارسازی سود انجام میدهند به طور میانگین بازده غیرنرمال بیشتری دارند( سمائی،1382،ص78)4.
بدری در سال ١٣٨١ وجود هموارسازی و عوامل موثر بر آن را در جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق او نشان میدهد اندازه، صنعت، مالکیت و نوع قیمتگذاری(از نظر شمول یا عدم شمول مقررات) عوامل موثری در هموارسازی سود نیستند ،اما نسبت سودآوری یک عامل موثر بر هموارسازی سود میباشد و رابطه منفی بین سودآوری و هموارسازی وجود دارد، یعنی با کاهش میزان سودآوری نسبی شرکت، احتمال هموارسازی افزایش می یابد ( بدری،1381،ص98)5.
ثقفی و کردستانی ،1383، با بررسی 50 شرکت در بین سال های 81-70 از سه تعریف برای اندازه گیری کیفیت سود شرکت ها استفاده کردند: رابطه جریان نقدی عملیاتی و سود و اجزای سود ؛ قابلیت پیش بینی سود ؛ و پایداری سودهای گزارش شده . بر مبنای تعریف اول آنها نشان دادند که واکنش بازار به افزایش سود نقدی شرکت ها بر خلاف پیش بینی مثبت است .
بر مبنای تعریف دوم از کیفیت سود واکنش بازار به کاهش سود نقدی شرکت ها مطابق با پیش بینی مثبت و بر مبنای تعریف سوم بازده غیرعادی (انباشته)سهام با افزایش(کاهش) سود نقدی و سود غیر منتظره افزایش(کاهش)می یابد ( ثقفی و کردستانی،1383،ص98) .
نوروش و همکاران،1385، کیفیت اقلام تعهدی و سود با تاکید بر نقش خطای برآور د اقلام تعهدی را مورد بررسی قرار داد ه اند .نتایج تحقیق نشان می دهد که میان تغییرات سرمایه در گردش غیرنقدی و جریانهای نقدی رابطه ای معنی دار وجود دارد، از میان ویژگی های منتخب هر شرکت نظیر اندازه شرکت، میزان فروش، چرخه عملیاتی و نوسان در اجزای اقلام تعهدی تغییرات سرمایه در گردش را میتوان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار برد و معیار مورد استفاده در ارزیابی کیفیت اقلام تعهدی که باقیمانده های حاصل از رگرسیون میان تغییرات در سرمایه در گردش و جریان های نقدی هستند ؛ رابطه مثبت معنی داری با پایداری سود دارد.
ابراهیمی کردلر و حسنی آذر داریانی در سال 1385 اقلام تعهدی جاری اختیاری را شاخصی برای ارز یابی مدیریت سود در نظر گرفتند و به بررسی مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در شرکت ها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصل از ا ین تحقیق نشان میدهد که مدیران، سود شرکتها را در سال قبل از عرضه اولیه و سال عرضه اول یه سهام به عموم مدیریت می کنند . همچنین تأثیر مدیریت سود بر عملکرد بلندمدت قیمت سهام شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین اقلام تعهدی جاری اختیاری سال اول شرکت ها و عملکرد بلندمدت قیمت سهام در سه سال آتی رابطه مثبت وجود دارد.
3-1 بیان مسئله
شرکتها به عنوان واحدهای اقتصادی، همواره به دنبال سودآوری و دستیابی به ثروت بیشتر می باشند. به دلایل مختلفی که مهمترین آنها جدایی مالکیت از مدیریت می باشند، شرکتها علاوه بر وظیفه انجام فعالیت اقتصادی، وظیفه پاسخگویی به افراد بیرون از شرکت را نیز بر عهده دارند. کاراترین شکل پاسخگویی، بر اساس شواهد تجربی، گزارشگری مالی می باشد. بنابراین به نظر می رسد که شرکتها نه تنها وظیفه انجام فعالیت اقتصادی را بر دوش خود دارند، بلکه مجبور به گزارشگری در مورد نتایج فعالیت خود می باشند و به همان میزانی که انتظار می رود در انجام فعالیت اقتصادی، سعی در کاهش هزینه ها و درآمدهای خود داشته باشند، تلاش می کنند گزارشگری مالی خود را در جهتی هدایت نمایند که تفسیر استفاده کنندگان از صور تهای مالی موجب انتقال ثروت به خارج از شرکت نشود. یکی از پیش شرط های بنیادی برای کسب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در جهت فعالیتهای سازنده اقتصادی، تهیه و ارائه اطلاعاتی است که در انجام تصمیم گیریهای مالی و اقتصادی سودمند واقع شود. وجود مکانیزمهایی برای اطمینان دادن به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان، نسبت به کیفیت اطلاعات مالی، با اهدافی همچون تخصیص بهینه سرمایه ضروری است ( حساس یگانه، 1387؛ص14) .
حاکمیت شرکتی عبارت است از روابط میان گروههای مختلف در تعیین جهت گیری و عملکرد شرکت. سیستم حاکمیت شرکتی را میتوان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین میکنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره میشوند. حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه به هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آنها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است ( چانگ و الدر،2009؛ ص19) .
یکی از مکانیسم های کنترلی بیرونی موثر بر حاکمیت شرکتی که به طور جهان شمول دارای اهمیت فزاینده ای می باشد، ظهور پدیده تمرکز مالکیت می باشد. تمرکز مالکیت در شرکت زمانی پدید می آید که درصد عمده ای از سهام در اختیار شخص ، گروه یا نهاد خاصی باشد. این سهامداران دارای توان بالقوه تاثیرگذاری بر فعالیت های مدیران به طور مستقیم از طریق مالکیت و به طور غیرمستقیم از طریق مبادله سهام خود می باشد (همان منبع؛ص21) .
جیانگ و کیم ،2000، بیان داشتند که در شرکت هایی که تمرکز مالکیت وجود دارد، اطلاعات داخلی با ارزش، درباره چشم اندازهای تجاری آتی شرکت و همچنین استراتژی های تجاری آن، از طریق ارتباط مستقیم بین مدیران و شرکت های مالک عمده سهام به طور انحصاری در اختیار قرار می گیرد. این انتقال اطلاعات اغلب از طریق کانال هایی همانند اعضای مشترک هیات مدیره در اختیار شرکت های سهامدار قرار می گیرد و از این طریق اکثر شرکت های سرمایه گذار به این اطلاعات دسترسی پیدا می کنند. در این میان، تنها منبع اطلاعاتی سهامداران جزء ،گزارشهای مالی منتشر شده بوسیله مدیران شرکتهای سهامی می باشد. این در حالی است که ممکن است این گروه از سهامداران به حجم عمده ای از اطلاعات حیاتی در خصوص چشم انداز آتی شرکت، دسترسی نداشته باشند (جیانگ و کیم ،2000؛ص21) .
نیاز به حاکمیت شرکتی از تضاد منافع بالقوه بین افراد حاضر در ساختار شرکت ناشی می شود. این تضاد منافع از دو منبع اصلی ناشی می شود. اولا" افراد مختلف حاضر در ساختار شرکت دارای اهداف و ترجیحات متفاوتی هستند. ثانیا" اطلاعات افراد مزبور از اعمال، دانش و ترجیحات دیگر افراد حاضر کامل نمی باشد. برل و مینز (1932) این تضاد منافع را از طریق آزمون تفکیک مدیریت از مالکیت و یا به عبارت دیگر تفکیک کنترل از مالکیت گزارش نمودند. آنها بیان داشتند که در شرایط عدم وجود سایر مکانیسم های حاکمیت شرکتی، تفکیک مالکیت از کنترل این امکان را به مدیران می دهد که در جهت منافع شخصی خود به جای منافع سهامداران اقدام نمایند ( جیانگ و کیم ،2000؛ص34) .
باتوجه به مباحث فوق، انتظار می رود بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود رابطه معناداری وجود داشته باشد. تحقیق حاضر به بررسی روابط
چکیده پژوهش
خصوصی سازی به طور جدی در کشورهای پیشرفته اقتصادی و در حال توسعه به عنوان جایگزین گسترش مسئولیت دولت در تولید و توزیع کالاهاو خدمات مدنظر می باشد. در فرآیند خصوصیسازی توانائیها، ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه مردم امکان بروز مییابد و در خدمت تحقق آرمانها و آرزوهای جامعه به صورتی کارآمد و بهرهور به چالش میپردازد. خصوصیسازی به یک مفهوم دیگر یک نوع بازگشت به طبیعت انسان برای رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها است که در محیطی آزاد و نه مقید، میتواند برای رسیدن به دست آوردهای بالاتر تلاش کند و به ابراز شخصیت و قابلیت بپردازد.. کشور ما نزدیک به یک دهه است که برای پیاده ساختن سیاستهای خصوصیسازی تلاش میکند. تحلیل نتایج و دست آوردهای مثبت و در عین حال ضعیف آن نیاز به یک بررسی و مطالعه وسیع دارد که بایستی توسط کارشناسان و متخصصان، بویژه در شناخت مشکلات، دشواریها و چالشهای عمدهای که در برابر این روند وجود داشته است و گزینش مناسبترین و بهینه ترین استراتژی و خط مشیها از جهت تحلیل زیر ساختها و عوامل بیرونی که جریان آن را کند میکنند، صورت گیرد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خصوصیسازی برافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی می پردازد. فرضیه ای که در این تحقیق عنوان شده است عبارتست از اینکه خصوصیسازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها تاثیر گذار است.جامعه آماری تحقیق شامل پرسنل شرکت نساجی خوی می باشند که هم قبل و هم بعد از خصوصی سازی در شرکت نساجی خوی اشتغال داشته اند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون کای دو استفاده گردیده است.نتیجه حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها عبارتست از اینکه خصوصیسازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها تاثیرگذار نیست.جلب رضایت و اعتماد پرسنل شرکت از طریق مشارکت دادن آنها در تصمیم گیری و خود کنترل کردن عامل انسانی می تواند موجب افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها وافزایش رضایت نیروی انسانی گردد.
واژگان کلیدی:خصوصی سازی،مشارکت در تصمیم گیری، کارکنان
مقدمه
موضوع خصوصی سازی برای مدیریت دولتی به عنوان موضوعی ویژه و نیز عاملی که درطی دهه های 1980 و 1990 در دولتها تغییرات شگرفی ایجاد کرده حائز اهمیت میباشداز لحاظ تئوری اقتصادی ، مطالعاتی انجام شده که ادعا می کند کارآیی مؤسسات دولتی ذاتاً از مؤسسات خصوصی کمتر است .( سلطانی عربشاهی،1383 ، 129 ) .
خصوصیسازی و یا به عبارتی دیگر خصوصیکردن در مفهوم جدید آن در اقتصاد نوین بیش از سه دهه یعنی از دهه هفتاد به بعد سابقه ندارد و اوج آن در دهه هشتاد است که تقریباً در تمامی کشورهای در حال توسعه ، سیاست گذاران را به تجدید نظر در نقشی که مردم در فرآیند توسعه ایفا میکنند وا داشته است. در این مفهوم خصوصیسازی اصطلاحی فراگیر و متنوع است که به واگذاری کنترل عملیاتی و یا مالی موسسات در مالکیت دولت به بخش خصوصی منجر میشود و همراه مالکیت، «قدرت» نیز به مردم منتقل میگردد. منظور از قدرت در فرآیند، امکانات و فرصتهای تصمیمگیری و سیاستگذاری و برنامهریزی در زمینه کسب و کار و اموری است که مردم در عرصه اقتصاد عهدهدار آن میشوند بنابراین بسیاری معتقدند که اگر خصوصیسازی صرفاً به انتقال مالکیت محدود گردد و فضا برای آزادی عمل بخش خصوصیتعبیه نشود امر خصوصیسازی به هدفهای مورد انتظار و به نتایج موثر دست نخواهد یافت چرا که بنگاهها و موسسات واگذار شده به تدریج مشابه دیگر بنگاههای خصوصی در فضائی رها میشوند که همواره باید در یک چارچوب محدود و شکننده فعالیت کنند.
اقتصاد دانان معاصر که تئوری خصوصیسازی را مطرح کردهاند آن را بخشی از فرآیند بزرگتر اصلاحات و باز سازی اقتصادی و امری اجتناب ناپذیر برای اعتلای جامعه و پاسخگویی مناسب به نیازها و امور رفاهی و معیشتی مردم ارزیابی میکنند.
به نظر متفکرانی که در این عرصه به کنکاش پرداختهاند، نخستین هدف خصوصیسازی، «افزایش کارایی اقتصاد ملی» است که مسیری مطمئن و مناسب برای عقلایی کردن هدفها و متناسب ساختن اهداف با خواستهای عمومی است. به عبارت دیگر در فرآیند خصوصیسازی از یک سر حجم و اندازه دولت در اقتصاد باز تعریف میشود از سوی دیگر توانائیها، ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه مردم امکان بروز مییابد و در خدمت تحقق آرمانها و آرزوهای جامعه به صورتی کارآمد و بهرهور به چالش میپردازد. خصوصیسازی به یک مفهوم دیگر یک نوع بازگشت به طبیعت انسان برای رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها است که در محیطی آزاد و نه مقید، میتواند برای رسیدن به دست آوردهای بالاتر تلاش کند و به ابراز شخصیت و قابلیت بپردازد. این فرآیند سعی دارد که بین حق توزیع مالکیت و کار آمدی مدیریت اقتصادی ومالی به یک تعادل مطلوب دست یابد و ساز و کارهای قابل قبولی بر روابط اجتماعی چه رابطه شهروندان با خـود و چه در رابطه آنها با دولت حاکم سازد، چرا که گستره بیش از حد دولت قبل از دهه هفتاد و هشتاد با حذف تدریجی مردم از پهنه اقتصاد که به بزرگ شدن ماشین دولت منجر شده بود نه تنها دشواریهای وسیعی را از جهت تامین منابع برای پاسخگویی به خواستهای رفاهی و اجتماعی مردم در مقابل زمامداران و دولت مردان قرار داده بود، بلکه نارضایتی های بسیاری را که ناشی از عملکردها، رفتارها و قانونگذاریهای یک جانبه صاحبان مسند و اقتدار بـود در مـردم بر انگیخته و فاصله دولت- ملت را تعمیق بخشیده بود.
در فرآیند خصوصیسازی است که دولت خود را بازنگری میکند و حد و مرز خویش را در تکالیفی که بر عهده گرفته و یا مردم بر عهدهاش گذاشتهاندروشن میسازد. در این مسیر طبعاً رویهها، رفتارها و عملکردها- چه در بخش دولتی و چه خصوصی مهندسی مجدد میشوند و سرعت، کفایت، قابلیت و شایستگیها محورهای تغییر و تحول و انتخاب قرار میگیرند و حاصل آن نظام جدیدی است که هدف اساسی زایندگی و بازدهی کارآمد را نشانه میگیرد.
سیاست خصوصی سازی در ایران به عنوان یکی از شقوق اساسی حل مشکلات عدیده ناشی از تعدد و ضعف مدیریت شرکتهای دولتی از سال 1369 در دستور کار گرفت. ( سلطانی ، عربشاهی ، 1383 ، 131 )
برنامه های توسعه سیاستها ، اهداف و برنامه های بسیاری را دربرداشتند که هر یک به نحوی تحولی را در اقتصاد ایجاد می نمود و سیاست خصوصی سازی با هدف ارتقاء کارآیی فعالیت ها ، تخصیصی بهینه منابع و گسترش مشارکت های مردمی در بخش های مختلف تولیدی و تجاری از جمله سیاستهای مزبور بود.
موضوع خصوصی سازی موضوعی کاملاً جدید و دانسته ای مردم در این زمینه اندک ، با توجه به اینکه زمان کوتاه از آغاز سیاست ها و برنامه های خصوصی سازی در کشور میگذرد نتایج حاصل چندان ملموس نیست و در مرحله اولیه است ، این برنامه توانایی ایجاد تغییرات وسیع در ساختار اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کشور را دارد که باید محتاطانه و با بررسی همه جوانب امر به اجرا درآید از دیگر سو اجرای آن اقتصاد و نیروی انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد توجه به موارد بالا و آگاهی از این موضوع که تحقیق مستندی در این زمینه صورت نگرفته محقق را بر آن داشت تا در پژوهش هر چند مختصر به مطالعه جنبه ای از خصوصی سازی با استفاده از نظر کارکنان شرکت نساجی خوی بپردازد.
سهیم نمودن کارگران ، کارمندان و مدیران شرکتها در سهام کارخانه ها از ابزار مهم سیاسی با آثار مثبت اقتصادی در فرآیند خصوصی سازی به شمارمی رود . توجیه سیاسی این مفهوم بسیار ساده ای است . از دیدگاه فلسفه سیاسی واحدهای بخش عمومی در مالکیت مردم است و در «کاپیتالیزم مردمی » این مالکیت غیر مستقیم عمومی به مالکیت مستقیم و رسمی مردم تبدیل می شود.احزاب سیاسی توافق عموم مردم را در کاپیتالیزم مردمی به دست می آورند ، حتی احزاب چپ و اتحادیه های کارگری نیز نسبت به انتقال مالکیت به کارگران کارخانه ها و افراد پایین درآمد توافق بیشتری دارند تا این که سهام به شرکتهای بزرگ خصوصی و کارتلها فروخته شود . به علاوه فروش سهام در سطح وسیع احتمال ملی کردن کارخانه ها را بسیار پایین می آورد کاپیتالیزم مردمی اهداف توزیعی را نیز دربردارد . به این ترتیب که ذخایر سرمایه ملی بین تعداد بیشتری از افراد جامعه توزیع می گردد و انگیزه مثبتی در شاغلین کارخانه ها برای افزایش فعالیت و احساس مسئولیت در حفظ این اموال و داراییها بوجود می آورد (متوسلی1373، 208 ) .
سوال اصلی تحقیق این است که آیا خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری سازمان تأثیر گذار است ؟
روش تحقیق
این تحقیق از بعد هدف کاربردی ، از نوع توصیفی همبستگی ،روش جمع آوری داده ها از نوع کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد .
این تحقیق از بعد هدف کاربردی است که به هدف بررسی نقش خصوصی سا زی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری می پردازد.واز بعد ماهیت و روش تحقیق حاضر سعی دارد تا هرآنچه راهست بدون هیچگونه دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش دهد و نتایج عینی از موقعیت بگیرد پس از نوع تحقیق توصیفی می باشد چون برای تجزیه و تحلیل فرضیه به مطالعه رابطه موجود بین دو متغیر یا دو پدیده یعنی خصوصی سازی و میزان مشارکت در تصمیم گیری توجه دارد از نوع تحقیق توصیفی همبستگی می باشد .در این تحقیق به جهت استفاده از پرسشنامه تحقیق میدانی محسوب می شود .
از روش کتابخانهای برای تکمیل ادبیات و پیشینه تحقیق استفاده گردیده است. در این تحقیق ابتدا برای جمع آوری دادهها و آزمون فرضیهها، پرسشنامهای تنظیم و بعد از مطالعه اولیه و اخذ نظرات اصلاحی اساتید در بین افراد جامعه مورد تحقیق توزیع شده است و در نهایت با جمع آوری آنها برای اثبات فرضیه باآزمون کای دومورد بررسی قرار گرفتهاند .
جامعه آماری شامل کلیه کارمندان و مدیران شرکت نساجی خوی با بیش از 6 سال سابقه کار در شرکت نساجی خویمی باشند.
از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است برای این منظور ابتدا تعداد نمونه تحقیق برای شرکت نساجی خوی محاسبه گردیده و پرسشنامه به افرادی ارائه می شود که بیش از 6 سال در شرکت فعالیت داشته اند (قبل وبعد از خصوصی سازی شاغل شرکت بوده اند) برای تعیین حجم نمونه برای متغیرهای کیفی (اسمی یا طبقه ای ) در صورتیکه حجم جامعه محدود ومشخص باشد از فرمول زیر استفاده می گردد
Nمساوی حجم جامعه آماری ، P مساوی5/ 0که در صد توزیع صفت در جامعه یعنی احتمال اینکه فرد انتخابی بیش از 6 سال در شرکت شاغل بوده است در نتیجه Q مساوی 5/0خواهد بود که شامل افراد انتخابی است که کمتر از 6 سال در شرکت شاغل بوده که انراعددی کمتر از یک درصد انتخاب می شودکه ما انرا در اینجا 05/ 0درصد در نظر گرفتیم که مقدار اشتباه مجاز را نشان میدهد. معمولاً 5 درصد در نظر گرفته می شود که با توجه پارامترهای در سطح اطمینان 95% مقدار نیز از جدول توزیع نرمال انتخاب می شود که مساوی 96/1 می باشد.باجا گذاری در فرمول n یعنی حجم نمونه مساوی 213 بدست میاید.
محقق برای 217نفر پرسشنامه ارائه کرده بود که 208 پرسش نامه برگشت داده شد .
در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات و داده ها ونتیجه گیری دومرحله طی گردیده که عبارتند از:
مرحله اول: از روش کتابخانه ای برای نگارش ادبیات تحقیق و آشنایی بیشتر با مقوله خصوصی سازی استفاده گردیده است که عبارتند از
1- مطالعه و بررسی کتب مرتبط با مقوله خصوصی سازی
2- مراجعه به سایت های اینترنتی.
3- جمع آوری مقالات و موضوعات فارسی ولاتین مربوط به موضوع مورد تحقیق
مرحله دوم :در این مرحله از پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات برای تجزیه وتحلیل فرضیهاز`پرسشنامه استفاده شده است.. با توجه به نحوه تنظیم پرسشنامه به پاسخ دهندگان اطمینان خاطر داده شد که پاسخهای آنها محرمانه تلقی گردیده و فقط بهطور آماری انتشار خواهد یافت و پرسشنامههای تکمیل شده هر یک از پاسخ دهندگان قابل ردیابی نخواهد بود. لذا در پرسشنامه هیچگونه اطلاعاتی که منجر به شناسایی پاسخ دهندگان شود مانند نام و نامخانوادگی، آدرس و شماره تماس و ... وجود نداشت. پرسشنامه متشکل از 2 بخش میباشد. در بخش اول پرسشنامه اطلاعات مربوط به پاسخدهنده در زمینه مدرک تحصیلی و سمت سازمانی جمعآوری میشود و در بخش دوم پرسشنامه نیز سؤالات مربوط به آزمون فرضیههای تحقیق مطرح میگردد که شامل 15 سوال می باشد.نوع مقیاسی که در این تحقیق به کار گرفته شده است مقیاس رتبهای است برای رتبه بندی دادههای تحقیق از طیف «لیکرت» استفاده گردیده در طیف لیکرت از پاسخگو تقاضا نمی شود تا صرفاً در موردی ابزار نظر نماید بلکه خواسته می شود تا میان چند دسته از جوابها، انتخاب انجام داده و نظر خود را ابراز نماید.
نحوه امتیاز بندی پرسشنامه با توجه به طیف لیکرت به صورت زیر است:
1 2 3 4 5
الفـ خیلی کم ب ـ کم ج ـ متوسط د ـ زیاد هـ ـ خیلی زیاد
جدول(1) نحوه امتیاز بندی پرسشنامه با توجه به طیف لیکرت
از آزمون کای دو به منظور آزمون و بررسی وجود رابطه بین دو متغیر در حالتی که متغیرها کیفی باشند از آزمون کای دو که بر اساس مقایسه فراوانی های مشاهده شده و فراوانی های نظری انجام میگیرد، استفاده شده است.
فرضیه های آزمون بصورت زیر مطرح است :
بین متغیر y, x: رابطه معنی داری وجود ندارد : H0
بین متغیر y, x : رابطه معنی داری وجود دارد : H1
آماره آزمون :
که در آن:
: فراوانی های مشاهده شده
: فراوانی های نظری در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات می باشند.
این آماره بر طبق قانون با درجه آزادی (s-1)(t-1) توزیع می شود که s تعداد سطر و t تعداد ستون در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات است. برای قضاوت نسبت به فرضیه H0 مقدار عددی آماره آزمون را با نقطه بحرانی جدول در سطح اطمینان 95% مقایسه کرده چنانچه از نقطه بحرانی بزرگتر باشد، فرضیه H0را رد کرده و فرضیه H1 را می پذیریم. در غیر این صورت فرضیه H0 را به عنوان فرضیه درست حفظ می کنیم.
تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها فرآیندی چند مرحلهای است که طی آن دادههایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمدهاند، خلاصه، کدبندی، دسته بندی،.... ودر نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید.
در تحقیق حاضر برای تجزیه و تحلیل تاثیر خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ابتدابه توصیف آماری تحقیق پرداخته و سیمای آزمودنی ها را مورد بررسی قرار داده ایم سپس برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از طریق پرسشنامهها از روشهای آمار توصیفی وآمار استنباطی استفاده گردیده است. در سطح استنباطی از آزمون تک بعدی کای دو برای بررسی و آزمون فرضیه استفاده شده در آخر یک نتیجهگیری از آزمون فرضیه¬ ارائه شده است.
تجزیه و تحلیل فرضیه
از آزمون کای دو برای آزمون داده های پرسش نامه استفاده گردیده است .
عنوان فرضیه و تعیین فرضیههای آماری
خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار است.
فرضH0 : خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار نیست.
فرض H1: خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار است.
ب) محاسبه آماره آزمون:
مقدار آماره این آمون در سطح معنی داری 05/0 و با استفاده از آزمون کایدو از طریق محاسبات دستی و نرم افزار SPSS محاسبه گردیده است که مقدار کایدو 22/1686 به دست آمده است و چون این مقدار از کایدو جدول با درجه آزادی d.f=4 و در سطح معنی داری 05/0 که برابر است با 487/9، بزرگتر می باشد لذا در مقایسه دو عدد به نتیجه زیر می رسیم:
به دلیل بزرگتر بودن کایدو محاسبه شده از کایدو جدول می توان با اطمینان 95 درصد می توان گفت خصوصی سازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار نیست
یعنی با مشاهده جدول فراوانی ها نظری و تجربی به این نتیجه می رسیم که خصوصی سازی مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها را کاهش داده است . یعنی :
با توجه به اینکه Fe ≤ Foمی باشد بنابر این H0تایید و H1 رد می گردد .
( 4-6)نتایج آزمون فرضیه با نرم افزار SPSS
ta'sire harfe kargar dar nahveye anjame kar
Observed N Expected N Residual
1.00 952 624.0 328.0
2.00 1230 624.0 606.0
3.00 749 624.0 125.0
4.00 117 624.0 -507.0
5.00 72 624.0 -552.0
Total 3120
Test Statistics
ta'sire harfe kargar dar nahveye anjame kar
Chi-Square 1686.215
Df 4
Asymp. Sig. .000
a 0 cells (.0%) have expected frequencies less than
5. The minimum expected cell frequency is 624.0.
نتیجهگیری و پیشنهادات
الف)نتیجهگیری از آزمون فرضیه
دراین قسمت نتیجه حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ارائه میشود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
در TQM و خدمت
- کلیات پژوهش
1- 1- مقدمه
دهه های قبل افرادی که در سازمان¬های دولتی اشتغال داشتند چیزی کمتر از یک سوم نیروی کار را تشکیل می¬دادند. ولی امروزه این قبلی افراد لااقل سه چهارم نیروی کار را در کشورهای توسعه یافته به خود اختصاص داده¬اند، میزانی که کماکان سیر صعودی را می-پیماید.(دراکر،1993،ص158)
این امر افزایش اهمیت نقش بخش خدمات را در زندگی روزمره بیان می¬دارد، لذا شایسته است در جهت همگامی با این پیشرفت سریع، مسائل مرتبط با آن را نیز درک کرده و به بررسی آنها بپردازیم.
عصر خدمت تصادفی فرا نرسیده است، بلکه قسمتی از تکامل جامعه است. در این عصر مردم سطح نسبتا بالای زندگی را یک چیز معمولی می دانند و همه متخصصان استفاده از خدمت هستند. وقتی خدمتی را می بینند تفاوت بین خدمت خوب و بد را تشخیص می دهند. موسسات باید به ارباب رجوعان، که بطور روز افزون آگاهی¬شان افزوده می¬گردد و می توانند باعث تقویت و تضعیف این موسسات شوند، بطور عمیقی توجه کنند. بنابراین افکار و احساسات ارباب رجوعان باید در سرلوحه برنامه کاری هر سازمانی که به موفقیت پای بند است، قرار گیرد.
مدیریت خدمت نیز از جمله مباحث تازه مدیریت است که طی دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. همچنان که رقابت بین موسسات پدید می آید، آنها راههای گوناگونی را برای تجدید حیات سازمان هایشان مورد توجه قرار می دهند و نوآوری هایی را اعمال می کنند تا بتوانند ارباب رجوعان خود را جذب کنند. ارائه خدمات با کیفیت شاید از مهمترین عناصری باشد که موجب رضایت ارباب رجوعان میشود و ففط موسساتی می توانند این خدمت را بطور پایدار ارائه دهند که در مورد ارباب رجوع از نگرش جامعی برخوردار بوده و تعهد عمیقی به آن داشته باشند (هاپسون، 1381: 1)
تام ویلتری- یکی از اندیشمندان بزرگ مدیریت- می گوید: «آنها به کردار شما نگاه می کنند نه به گفتارتان». پیام این عبارت روشن است. چنانچه یک شرکت یا سازمان ادعا کند که نسبت به ارائه خدمت با کیفیت به ارباب رجوع تعهد دارد، ولی در عمل این امر را ثابت نکند؛ نمی توان گفت که این یک تعهد جدی است و شرکت در قبال ارباب رجوع خود حساسیت دارد. (هاپسون،1381: ص 4)
در این فصل ابتدا به بیان مساله، اهمیت تحقیق، اهداف تحقیق (اصلی و فرعی) خواهیم پرداخت و سپس فرضیه¬های تحقیق و روش گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل و مدل تحلیلی تحقیق از نظر خواهد گذشت و در نهایت تعریف واژگان عملیاتی، سوابق تحقیق و محدودیت های تحقیق آورده میشود.
1-2- بیان مسئله پژوهش
هر چند خدمات از جمله بخش هایی است که رشد وسیعی در کشورهای در حال توسعه دارد، با این حال در این کشورها کمتر توجهی به کیفیت ارائه خدمات میشود. در حقیقت به دلیل تفوق شرایط بازار فروشنده در اقتصاد در حال توسعه از مطالعات مرتبط با مقوله خدمت غفلت شده است (Yanggui et al, 2003:72). به علاوه بخشی از بی توجهی و بی علاقگی ناشی از این حقیقت است که از گذشته درک اندکی از تمایزات بین مدیریت خدمات و مدیریت سازمان های تولیدی وجود داشته است (Bitran & Logo, 1993) کشورما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آن گونه که شایسته است در این زمینه چندان فعال نبوده است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر سازمانهای عمومی به ارزیابی دیدگاههای ارباب رجوع خود درباره خدمات ارائه شده و نیز میزان برآورده شدن انتظارات آنها از ارائه این خدمات نیاز دارند. چرا که آنها به خوبی میدانند تا چه حد فقدان اطلاعات کافی درباره انتظارات و بازخور ادراک نظرات ارباب رجوع برای سازمانها مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. لازمه توجه به بخش خدمات توجه به ارباب رجوع است چرا که پیشرفت و تعالی سازمان درگرو رضایت ارباب رجوع از خدمات ارائه شده سازمان و برآورده شدن انتظارات آنها میباشد.
بر همین اساس در این تحقیق ما برآنیم که به سنجش و اندازهگیری کیفیت خدمات در کمیته امداد امام خمینی(ره) بپردازیم. برای این منظور مدلهای مختلفی وجود دارد از جمله مدل دیوید گاروین، مدل کیت اسمت، مدل زتهامل، مدل جیسون، مدل پیتر سنگه و. .. که هر کدام یک سری از عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات را مورد سنجش قرار می دهند. اما با توجه به نوع فعالیت کمیته امداد امام(ره) و خدمتی که ارائه می دهد این سنجش را با استفاده از مدل پاراسورامان و دیگران انجام می دهیم.
این مدل شامل پنج بعد میباشد که در جدول زیر ارائه شدهاند:
(پاراسورامان2000)
ملموسها تأسیسات فیزیکی، ابزار، ماشین آلات، پرسنل، مواد و کانال¬های ارتباطی
پایایی مراجعان سازمان¬های دولتی مایلند این سازمانها توانایی اجرای خدمت وعده داده شده را به نحو احسن، درست و قابل اتکا داشته باشند.
پاسخگویی علاقه¬مندی به فراهم ساختن خدمت مناسب و در کل کمک سازمان به مراجعان جهت ارائه بهترین خدمت
قابلیت اعتماد توانایی و دانش کارکنان در جلب اعتماد ارباب رجوع جهت بازگشت مجدد آن¬ها
همدلی (دلسوزی) احساس تعلق و تعهد سازمان نسبت به فرد فرد ارباب رجوع
source: Total Quality Management SERVQUAL Wisniwski, Milk, 2000
این مدل براین فرض استوار است که ارباب رجوع( که در این تحقیق تحت عنوان مددجو مطرح می شوند) قادرند انتظارات خود را از ویژگیهای عمومی و تعیین کنندههای کیفیت خدمات به وضوح بیان نمایند.
این مدل نه تنها برای ارزیابی دیدگاههای مددجویان از تحویل خدمت فعلی امکان فراهم میکند بلکه انتظارات آنها را در پنج بعد گفته شده جمعبندی مینماید. بدین ترتیب اولویتهای مددجویان بر حسب ابعاد پنجگانه تعیین میشود و به مسئولان این نهاد خدمت گزار اطلاعات مفید و بالقوهای برای تشخیص اولویتها و ترجیحات و نیازهای ابراز شده ارائه میدهند.
ابزار اولیه SERVQUAL از 22 عبارت تشکیل شده که هر کدام به یکی از پنج بعد مرتبط است. هر عبارت به دو صورت ظاهر میشود یعنی هم انتظارات مددجویان و هم ادراکات (رضایت) آنها را از خدمات این نهاد میسنجد و در هر دو بخش مددجو عبارتها را از یک تا پنج امتیاز میدهد. پس از امتیاز بندی، امتیازات داده شده بر پایه انتظارات مددجو از کیفیت خدمات و طرز تلقی مددجویان از نحوه ارائه خدمت دستهبندی میشود. در مدل SERVQUAL کیفیت خدمات با Q، کاهش امتیاز هر عبارت با(Expectation) E و افزایش امتیاز با(perception) P نمایش داده میشود. از دست دادن یک امتیاز Q و کسب یک نمره منفی دلالت بر عدم رضایتمندی مددجو از یک عبارت دارد و بالعکس کسب یک امتیاز مثبت دلالت بر آن دارد که ارائه دهنده خدمت فراتر از انتظارات مددجو عمل کرده است.(الوانی،*******)
با توجه به هدف متعالی این نهاد خدمتگزار در ارائه خدمت به مددجویان ما را بر این داشت تا این تحقیق را انجام دهیم و با پی بردن به انتظارات و ادراکات آنها در مورد خدمات ارائه شده، مدیران و مسئولان کمیته امداد امام (ره) را در جهت هر چه بهتر ارائه دادن خدمت به مددجویان یاری دهیم.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
از آنجایی که یکی از مقولات سنجش کارآمدی نظام اداری، میزان رضایت مندی مردم از کیفیت خدمات ارائه شده توسط سازمان¬های دولتی می¬اشد و از طرفی ایجاد ساز و کارهای لازم جهت ارائه خدمات مطلوب و مؤثر به مردم و برخورد مناسب کارکنان با مراجعین و نیز در پاسخ به «طرح تکریم ارباب رجوع درنظام اداری» مصوب 1382 شورایعالی اداری کشور ، سازمان¬های دولتی باید سطح دانش و آگاهی کارکنان خود را جهت ارائه خدماتی با کیفیت بهتر را به منظور رضایت ارباب رجوعان افزایش دهند.از آنجا که........
توجه به کیفیت خدمات چندین مزیت دارد: اول: کیفیت خدمات به رضایت مندی ارباب رجوع و در نتیجه افزایش وفاداری و سهم بازار منجر میشود. دوم: کیفیت خدمات عنصری اساسی در بازاریابی رابطه مند ارباب رجوع به شمار می رود. بنابراین کسب مزیت رقابتی از طریق کیفیت خدمات مستلزم شناخت الزامات کیفیتی خدمات از منظر ارباب رجوعان است (Wang and Soha,2000: 424)
1-4- سابقه پژوهش
در زمینه مدیریت کیفیت فراگیر در شرکتهای تولیدی و صنعتی تحقیقات فراوانی صورت گرفته است اما با توجه به اینکه موضوع کیفیت خدمات به نسبت جدید می باشد و مربوط به سازمانها و نهادهای عمومی و دولتی می باشد تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است که ما این تحقیقات را به دو دسته تحت عنوان پیشینه تحقیقات داخلی و پیشینه تحقیقات خارجی دسته بندی میکنیم. که در اینجا فهرست آنها را مطرح میکنیم و در پایان فصل دو به توضیح مفصل تر آنها میپردازیم.
1-4-1- پیشینه تحقیقات داخلی
1- رساله دکتری الگوی سیستم مدیریت کیفیت جامع برای نظام اداری ایران، بهروز ریاحی، استاد راهنما: دکتر الوانی، شهریور 1382، دانشگاه آزاد اسلامی
2- پایان نامه اندازه گیری شاخصهای کیفیت خدمات سیبای بانک ملی ایران، محسن علی زاده، استاد راهنما: دکتر شریف زاده،1382، دانشگاه علامه طباطبائی
3- تحقیقی که در کلینیک دندانپزشکی فجر اصفهان در برای سنجش کیفیت خدمات با استفاده از مدل سروکوال انجام شده است.
1-4-2- پیشینه تحقیقات خارجی
1- تحقیقی در شهر لانارکشایر اسکاتلند در مورد خدمات پذیرایی و خدمات بهداشتی صورت گرفته که برای سنجش کیفیت خدمات از همین مدل سروکوال استفاده شده است.
2- آتیلا آکبابا در تحقیقی که در سال 2006 در صنعت هتل داری در ترکیه انجام داد با استفاده از همین مدل به سنجش کیفیت خدمات در صنعت هتل داری پرداخت.
1- 5- اهداف پژوهش
هدف از انجام پژوهش به شرح زیر است :
1- هدف اصلی
2- هدف جزئی
1- 5- 1- اهداف کلی
هدف اصلی این تحقیق سنجش کیفیت خدمات ارائه شده توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) در جهت برآوردن انتظارات مدد جویان می باشد.
1- 5-2- اهداف فرعی
در راستای هدف کلی، اهداف فرعی ذیل مدنظر هستند :
اهداف فرعی این تحقیق اندازه گیری شکاف بین انتظارات و ادراکات ارباب رجوع از خدمات ارائه شده در هر 5 بعد سروکوال و همچنین اولویت بندی این 5 بعد با توجه به میزان اختلافی که بین انتظارات و ادراکات وجود دارد میباشد تا از این طریق بتوانیم مسئولان و مدیران کمیته امداد امام خمینی(ره) را از این اطلاعات در مورد انتظارات و ادراکات مدد جویان تحت پوشش آگاه ساخته و آنها را در جهت هر چه بهتر ارائه دادن خدمت به این افراد نیازمند یاری دهیم. و همچنین با اولویت بندی این عوامل به مدیران و مسئولان این نهاد کمک می کنیم تا تمرکز و توجه خود را با توجه به میزان اهمیت این عوامل مبذول دارند.
1- 6- فرضیه های پژوهش
در این پژوهش در صدد آزمون یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی هستیم که در ادامه هر یک را بررسی خواهیم کرد.
1- 6-1- فرضیه اصلی
انتظارات مددجویان از کیفیت خدمات کمیته امداد امام خمینی (ره) بیشتر از ادراکات آنان است.
1- 6-2- فرضیه های فرعی
1. انتظارات مددجویان از کیفیت خدمات این نهاد از نظر عوامل ملموس بیشتر از ادراکات آنان است.
2. انتظارات مددجویان از کیفیت خدمات این نهاد از نظر قابلیت اطمینان بیشتر از ادراکات آنان است.
3. انتظارات مددجویان از کیفیت خدمات این نهاد از نظر پاسخگویی بیشتر از ادراکات آنان است.
4. انتظارات مددجویان از کیفیت خدمات این نهاد از نظر اطمینان بیشتر از ادراکات آنان است.
5. انتظارات مدد جویان از کیفیت خدمات این نهاد از نظر همدلی(دلسوزی) بیشتر از ادراکات آنان است.
1-7- روش تحقیق
روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. توصیفی از این جهت که تصویری از وضع موجود را ارائه می دهد و پیمایشی از این جهت که داده¬های مورد نظر از طریق نمونه¬گیری از جامعه، برای بررسی توزیع ویژگی های جامعه آماری انجام می گیرد.
1- 8- قلمرو تحقیق
1- 8-1- قلمرو موضوعی
این پژوهش در زمینه سازمانهای خدماتی به صورت عام و خدمات کمیته امداد امام خمینی(ره) به طور اخص انجام یافته است. موضوع ارزیابی کیفیت خدمات این نهاد با استفاده از مدل سروکوال است.
1-8-2- قلمرو مکانی
قلمرو جغرافیایی این تحقیق کشور جمهوری اسلامی ایران بوده و در آن نهاد خدمت گزار کمیته امداد امام خمینی(ره) در سطح شهر کرمانشاه لحاظ گردیده است.
1-8-3- قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این تحقیق بهمن 84 تا بهمن 85
1- 9- جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق، مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در سطح شهر کرمانشاه می باشد.
1-10- روش نمونهگیری
روش نمونه گیری در این تحقیق طبقه¬ای تصادفی است که در این روش پرسشنامه¬ها به تعداد مساوی بین هر چهار ناحیه از کمیته امداد امام خمینی(ره) در کرمانشاه توزیع شد.
*
*
*
1-11- روش گردآوری اطلاعات
• بررسی اسناد و مدارک منتشره از طرف کمیته امداد امام خمینی(ره) و منابع و سوابق مربوط به این نهاد
• منابع کتابخانه¬ای (مقالات فارسی و انگلیسی، کتاب های فارسی و انگلیسی، گزارشات منتشره در مورد کیفیت خدمات)
• پرسشنامه
• مصاحبه
روش انجام کار به این صورت بوده است که در ابتدا مطالعات کتابخانه¬ای در این زمینه انجام یافته است و پس از انتخاب مدل، برای بومی کردن مدل اقدامات و تلاش¬هایی صورت گرفته است.
به منظور گردآوری اطلاعات از مددجویان با استفاده از مقیاس سروکوال پرسشنامه¬ای دو قسمتی بر مبنای مولفه¬های موثر بر کیفیت خدمات تهیه شده است و به مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) ارائه گردیده است.
1-12- روش تجزیه و تحلیل داده¬ها
در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل و بررسی داده¬ها از روشهای آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده¬های مربوط به جمعیت شناختی و آمار استنباطی (آزمون مقایسه زوجی) استفاده شده است.
1-13- تعریف واژگان و اصطلاحات کلیدی
1. عوامل ملموس : این شاخص با جذابیت تسهیلات، تجهیزات و موادی که به وسیله
شرکت های خدماتی به کار می رود به همراه پاکیزگی و آراستگی ظاهر کارکنان ارائه دهنده در ارتباط است.
2. پایایی : این شاخص بدین معنی است که شرکت های خدماتی برای ارباب رجوعان خود خدمات دقیق در اولین بار، و بدون کوچکترین اشتباهی ارائه می دهند و علاوه بر آن خدمات را در زمان تعین شده، تحویل می دهد.
3. پاسخگویی : بدان معنی است که کارکنان شرکت خدماتی مایل به کمک به ارباب رجوعان و پاسخ دادن به تقاضاهای آنها و مطلع ساختن آنها از زمان فراهم شدن خدمات و ارائه خدمات فوری می باشند.
4. قابلیت اعتماد : به این معنی است که رفتار کارکنان به ارباب رجوعان شرکت اطمینان خاطر می دهد و اینکه ارباب رجوعان در شرکت احساس امنیت می کنند. همچنین به این معنی است که کارکنان معمولا مؤدب هستند و دارای دانش لازم برای پاسخگویی به سوالات ارباب رجوعان هستند.
5. همدلی : بدین معنی است که شرکت مشکلات ارباب رجوعان را درک می کند؛ با توجه به بهترین علایق ارباب رجوعان عمل می کند؛ به ارباب رجوعان توجهات ارباب رجوع پسند سازی شده ای دارد و دارای ساعات کاری مناسبی است(Gronroos,2000: 44- 45).
6. مددجو: کلیه افرادی که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) هستند و از خدمات این نهاد بهره می گیرند.
7. رضایت مددجو: میزان مطلوبیتی است که مددجو به خاطر ویژگی¬های مختلف کالا یا خدمت کسب می¬کند.
8. کیفیت خدمات : درجه انطباق محصول یا خدمت ارائه شده با خواسته-های ارباب رجوع است (حقیقی، 1373:ص 3).
9. انتظار ارباب رجوع از خدمت: انتظارات ارباب رجوع از خدمت در واقع عقایدی درباره ارائه خدمات میباشد، که این عقاید زمانی که ارباب رجوع عملکرد ارائه کننده خدمت را مورد ارزیابی قرار می دهد، به عنوان نقاط مرجع و استاندارد عمل می نماید (Zeithaml, 1996: 70 )
11. ادراک ارباب رجوع از خدمت: منظور از ادراکات ارباب رجوع از خدمت این است که ارباب رجوع خدمت دریافتی را چگونه ارزیابی می کند؛ آیا خدمت از نظر ارباب رجوع واجد معیارهای کیفی لازم بوده، یا آیا ارباب رجوع از خدمت دریافتی راضی بوده یا ناراضی می¬باشند (Ibid. P. 75).
1-14- تنگناهای تحقیق
1. عدم پاسخگویی مددجویان به پرسشنامه¬ها.
2. ترس مددجو از پر کردن پرسشنامه و بالطبع تأثیر آن بر نوع پاسخگویی
3. عدم درک کامل مددجویان از سوالات پرسشنامه که مجبور به توضیح و تشریح سوالات برای اکثریت آنها شدیم.
4. پراکندگی شعب که نتیجه آن طولانی شدن زمان توزیع و جمع آوری پرسشنامه¬ها بود.
5. مشکلات مالی محقق.
6. صرف زمان زیاد با توجه به اینکه جامعه آماری مددجویان می¬باشند نه کارکنان
خلاصه فصل اول:
با توجه به افزایش نقش سازمان¬های خدماتی در عرصه اقتصادی کشورها و اهمیت کیفیت در عرصه رقابت، موضوع کیفیت خدمات بعنوان محور اصلی این پژوهش قرار گرفته است. نوعاَ یک سازمان خدماتی با محدودیت های زیادی در فعالیت¬هایش برای بهبود کیفیت خدمات مواجه میباشد و این امر به خاطر مواردی همچون غیرملموس بودن خدمت، مشارکت ارباب رجوع در ارائه خدمات، ناهمگونی اهمیت فرایند، فقدان پیشبینی و تکرارپذیری فرایند خدمت، قابل مشاهده نبودن نقایص کیفیت و زمان موردنیاز برای بهبود کیفیت خدمات میباشد.
مشکلات کیفیت در سازمانهای خدماتی نتیجه عدم تطابق انتظارات ارباب رجوع و کیفیت درک شده خدمت میباشد. در این تحقیق با بهرهگیری از مبانی نظری کیفیت و سازمانهای خدماتی در نهایت توسط یک مدل مفهومی مناسب کیفیت خدمات، مدل تجزیه و تحلیل شکاف، به شناسایی انتظارات و ادراکات ارباب رجوع از کیفیت خدمات پرداخته شده است و در این راستا از مقیاس (پرسشنامه) سروکوال که توسط ارائهکنندگان مدل تدوین شده است، جهت جمعآوری اطلاعات و تحلیل آنها استفاده شده است. فرضیات تحقیق نیز بر مبنای ابعاد مقیاس سروکوال تنظیم شده است. این پژوهش در زمینه بررسی کیفیت خدمات کمیته امداد امام خمینی(ره) انجام شده و جامعه آماری آن مددجویان این نهاد در سطح شهر کرمانشاه است. روش تحقیق مورد استفاده نیز در این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی میباشد.
2- ادبیات تحقیق
مقدمه
امروزه سازمانهای تولیدی و یا خدماتی، میزان رضایت مشتری را به عنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد می¬کنند و این روند همچنان در حال افزایش است.
سازمان موفق سازمانی است که در عین اینکه محصول و یا خدمات با کیفیت و با قیمت قابل قبول را به مشتریان عرضه می¬کند، بتواند نیازهای آنان را برآورده کند، تحویل و توزیع کاملاً منظم و به موقع داشته باشد و حتی خدماتی فراتر از حد انتظار نیز برای آنان فراهم آورد. دستیابی به چنین حدی از رضایت مشتریان، ممکن نیست مگر با آزمایش¬ها و بررسی¬های مداوم سیستم کیفیت تا آنجا که مطمئن شویم برای نیازمندیها و انتظارات همیشه متغیر مشتریان ، پاسخ دهی مناسبی از طرف سازمان وجود دارد. (Akbaba, 2006: 171)
در واقع هدف اولیه یک سازمان باید دستیابی به بالاترین سطح رضایت مشتریان در نظر گرفته شود، نه سود بیشتر، زیرا رضایت آنان به خودی خود روند افزایشی سود را به همراه خواهد آورد. میزان رضایت مشتریان ر ا می توان به کمک مدل تبول توضیح داد.
نیازهای مشتریان با دایره نشان داده شده و مربع نیز نمایانگر کالاها و یا خدماتی است که سازمان ارائه می¬دهد. رضایت کامل وقتی حاصل می¬شود که محصولات سازمان، کاملاً نیازها را تحت پوشش قرار دهد؛ به عبارت دیگر ، هنگامی که دایره داخل مربع قرار گیرد هدف ما این است که بتوانیم بهتر و زودتر از دیگر رقبا به این سطح کاری دست یابیم.
همانطور که دیده می¬شود از نظر مشتری تنها قسمتی از مربع که در داخل دایره قرار دارد رضایت بخش است، در حالی که دیگر بخش¬های مربع به عنوان موارد بی اهمیت و غیر لازم قلمداد می¬شوند. برای حرکت صحیح در مسیر نیازها و خواست های مشتریان ، سازمان همواره باید به نظرات آنان گوش فرا دهد. و مطمئن شود که تمامی فرایندهای بازار یابی، طراحی، تولید و توزیع به بهترین صورت، نیازها و انتظارات مشتریان را برآورده می¬سازد.(جعفری، 1382، صص54-53)
2-1- مدیریت کیفیت فراگیر
مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)به تعبیری پارادایم نوین مدیریت به شمار می آید. شاخص-های اصلی مدیریت کیفیت فراگیر در چند ویژگی خلاصه میشود. یکی اینکه، این پارادایم بر پایه نظریه سیستم ها شکل گرفته است و بنابراین دیدی کل گرا دارد. دیگر اینکه مدیریت کیفیت فراگیر پیروزی خود را بر پایه یک فرهنگ سازمانی پویا جستجو می¬کند تا زمینه لازم برای مشارکت همه جانبه افراد در تلاش¬های مربوط به بهبود کیفیت خدمات فراهم سازد و افزون بر آن در مدیریت کیفیت فراگیر هدف بر پایی یک سیستم مستمر بهبود کیفیت است.
2-1-1- تعریف مدیریت کیفیت فراگیر
تعریف مدیریت کیفیت جامع آسان نیست. مدیریت کیفیت جامع فلسفه¬ای مدیریتی است که به طور گسترده در شرکت¬ها به کار گرفته میشود و به تفصیل در نوشتارهای دانشگاهی مورد بحث قرار می¬گیرد و تحلیل آن بر این موضوع دلالت دارد که اکثر سازمانها و محققان تعریف خاص خود را از آن دارند. مدیریت کیفیت جامع نگرشی است که بر مبنای آن مدیریت سازمان با مشارکت تمامی «کارکنان»، «مشتریان» و «تامین کنندگان» به بهبود مستمر کیفیت که منجر به جلب رضایت مشتری میشود، می پردازد.
TQM فلسفه مدیریتی است که با استفاده از روشهای بهبود مستمر سعی در استفاده بهینه از فرصت¬های موجود و منابع در دسترس برای افزایش کیفیت با محور قرار دادن رضایت مشتری را دارد. (Berry, 1991:33) به عبارت دیگر TQM نوعی فعالیت شرکت گستر ، علمی و نظام¬مند است که بر مشتری تاکید میکند. هدف این نظام به کارگیری اصولی است که به موجب آنها سود آوری شرکت به خاطر رضایت مشتری افزایش یابد.
امروزه دیگر نمیتوان انتظار داشت که مدیران فقط با تکیه بر آگاهی¬های شخصی، تجربه و روشهای سنتی اداره امور سازمان را به نحو مطلوب انجام دهند، بلکه برای موفقیت نیاز به فعالیتی است که نه تنها علمی بلکه نظام گونه باشد.) (Schulder, 1992:48
2-1-2- ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر
بسیاری از مفاهیم که رابطه¬ای با مدیریت کیفیت جامع ندارند، زیر این واژه دسته بندی میشود. چند تن از نگارندگان، از جمله آهایر(1996)، اوکلند و دیل(1994)، فلین(1994) و سراق(1989)، سعی کرده¬اند که ابعاد گوناگون تشگیل دهنده مدیریت کیفیت جامع را توصیف کنند. که در جدول زیر آمده است.
تحلیل این ابعاد برخی وجود اشتراک، نظر حمایت مدیریت عالی، روابط مشتری و عرضه کننده و اشتغال کارکنان را آشکار میکند. از میان این اقدام¬ها و تحقیقات مربوط به آنها، نگارندگان ده بعد از ابعاد مدیریت کیفیت جامع را انتخاب کرده¬اند تا تأثیر آنها را در سازمانهای بخش عمومی بررسی کنند. این ابعاد در جدول 1-2 مشخص و تعریف شده است.
قوانین داخلی که بر طبق آن سازمانهای عمومی کار میکنند با قوانینی که بر پایه آن رقابت میکنند متفاوت است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که نتایج مداخله مدیریت کیفیت جامع در موردهای مختلف متفاوت باشد که این موضوع سبب تحلیل و بررسی پیچیده¬های به کارگیری مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای عمومی میشود.
جدول شماره2-1
ابعاد دبل و اوکلن(1994) سراف(1998) فلین(1994) آهایر(1996)
حمایت مدیران عالی تعهد و رهبری مدیران ارشد اجرای
برنامه ریزی و سازماندهی نقش مدیریت ارشد
بخشها و سیاست کیفیت حمایت مدیریت ارشد تعهد مدیریت ارشد
روابط با مشتری تغییر فرهنگ - درگیری مشتری تمرکز مشتری
روابط با عرضه کننده تغییر فرهنگ مدیریت کیفیت عرضه کننده درگیری عرضه کننده مدیریت کیفیت عرضه کننده
مدیریت نیروی کار تغییر فرهنگ تعلیم و آموزش نیروی کار آموزش روابط کارکنان مدیریت نیروی کار تقویت کارکنان
آموزش کارکنان
رفتار کارکنان - طراحی تولید و ارائه خدمات جوایز بهبود کیفیت مدیریت طراحی کیفیت
مدیریت جریان فرایند استفاده از ابزارها و شیوه ها مدیریت فرایند و روشهای اجرایی عملیات مدیریت فرایند استفاده از SPC
دادهای کیفیت و گزارش دهی اندازهگیری بازخورد داده های مربوط به کیفیت و گزارش دهی بازخورد استفاده از دادههای مربوط به کیفیت داخلی
نقش سنجش کیفیت - نقش سنجش کیفیت - -
شاخص گذاری - - - شاخص گذاری
همه سازمانهای که هدف آنها افزایش سود دهی نیست ، سازمانهای عمومی نامیده شده¬اند. این سازمانها را میتوان به سازمانهای دولتی و غیر دولتی تقسیم کرد. وقتی سازمانهای عمومی کالاها یا خدمات خود را از طریق سازمانهای جزء ارائه می¬دهند رقابت داخلی وجود دارد. این همان حالتی است که در مورد خدمات آموزش عمومی و خدمات ایمنی مشاهده میشود. این رقابت در انتخاب عمومی و نظریه بازار اجتماعی تأثیر دارد.
هدف سازمانهای عمومی بر طرف کردن نیازهای معیین جامعه با محدودیت های بودجه موجود است. در تعریف این نیازها در مورد سازمانهای دولتی این مسأله سیاسی تلقی میشود و در اینجا به شرح آن نمی¬پردازیم. در این گونه موارد، اگر چه نیازهای که باید برطرف شود از بیرون تعیین میشود، خود سازمان عمومی مورد نظر نیز در برطرف کردن آن مسئول است. این موضوع مسئولیت طراحی محصول یا خدمات و فرایند تحویل را به سازمان محول میکند. سازمانهای غیر دولتی اهداف اجتماعی خود را به گونه¬ای تعریف میکنند که در طراحی کالاها و خدمات با هیچ گونه قیودی مواجه نشوند. در سازمانهای عمومی تحقیق برای کاهش هزینه معمولاً مهمتر از تخمینی به منظور بالا بردن کیفیت است. کیفیت اغلب کمترین تقاضای دولت یا شکلی از اختیار قانونی است. و بالا رفتن کیفیت منجر به افزایش تقاضای مشتری نمیشود(در مثل، بهبود کیفین تأمین برق موجب افزایش مصرف آن نمیشود). بعلاوه، کارکنان، به طور معمول متعهدند که طبق قوانین و مقررات مشخصی استاندارد را رعایت کنند آنان همچنین، تمایل به «محتاطانه عمل کردن» دارند و ضرورتی برای بهبود فرایندهای مهم تجاری قایل نیستند.
2-1-2-1- حمایت مدیریت عالی
نظریه پردازان مدیریت کیفیت جامع برآنند که تعهد مدیریت عالی یکی از عمده¬ترین مشخصه-های به کارگیری موفق مدیریت کیفیت جامع است. صاحب نظران، به طور معمول، بر این عقیده¬اند که تعهد باید اولین گام در به کارگیری و برانگیختن روش مدیریت کیفیت جامع باشد و مدیریت عالی باید بیشترین مسئولیت را در قبال ارائه کالاها و خدمات بر عهده بگیرد.
2-1-2-2- روابط با مشتری
در سازمان متعهد به مدیریت کیفیت جامع، نیازهای مشتریان و مصرف کنندگان و جلب رضایت آنها مد نظر همه کارکنان است و توجه قابل ملاحظه¬ای به مشخص کردن این نیازها(نیازهای جاری و نامشهود) و سطوح رضایت معطوف میشود.
ارائه تعریف مشتری در سازمانهای دولتی ممکن است پیچیده باشد(رابینسون1994)، در مورد شرکت¬های خصوصی، به شخصی که محصول و یا خدماتی را می¬خرد مشتری اطلاق میشود. اما، در مورد سازمانهای دولتی همیشه این طور نیست. مشتری ممکن است همه جامعه باشد که بودجه سازمان عمومی را با هدف بر طرف کردن نیازهای خود می¬پردازد. در برخی شرایط، تأمین نیاز مصرف کننده منجر به افزایش ارضای نیازهای اجتماعی نمیشود. بنابراین، توجه سازمانهای عمومی نباید معطوف به تأمین نیازهای فردی مشتریان مستقیم خود باشد، بلکه باید به تأمین نیازهای جامعه، به طور کلی، توجه داشته باشد.
2-1-2-3- روابط با تأمین کننده
در سازمانهای عمومی، تأمین کنندگان باید از این لحاظ که ویژگی های محصولشان که مطابق با ملزومات قانونی باشد، به دقت ارزیابی شوند. اصول، کاربردها و سازوکارهای مدیریت کیفیت جامع ارزش قابل توجهی دارد، زیرا نه تنها برای تأمین ملزومات قانونی مفید است، بلکه، به کاهش هزینه از طریق حذف معضل¬های مربوط مرجوع شدن، تعمیر و اطلاعات نادرست کمک میکنند.
استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت سری ISO 9000 را میتوان برای سازمانهای دولتی مفید دانست، زیرا آنها دستورالعمل¬های تعرف شده بین المللی مدیرت و تضمین کیفیت را اعمال میکنند. چون رفتار سازمانهای عمومی ناگزیر از تبعیت از رهنمودهای محسوس، صرف نظر از دلخواه بودن، آنند. این هنجارها دستورالعمل¬های برای ارزیابی تأمین کنندگان با هدف تضمین کیفیت را ایجاد میکند.
2-1-2-4- مدیریت نیروی کار
طبق اصول مدیریت کیفیت جامع، مدیریت نیروی کار باید به سوی آموزش و حمایت از کارکنان و تیم کاری هدایت شود. به این منظور، لازم است تا طرح¬های مناسب جذب و آموزش پرسنل جدید اجرا شود و کارگران به کسب مهارت¬های لازم برای شرکت در فرایند بهبود دست یابند.
آموزش، حمایت و کارگروهی مورد توجه سازمانهای عمومی است. این کارها ، به ویژه به تغییر روشی که سازمان طبق آن رفتار میکند و مطابق آن می¬اندیشد کمک می¬کند.
در سازمانهای دولتی، معمول است که هر یک از کارکنان تنها کاری را انجام دهند که در قراردادشان و یا شرح وظایفشان قید شده است، بنابراین، انعطاف پذیری شغلی محدود میشود. در نتیجه، در راه آن سازمانهای دولتی که بخواهند مدیریت کیفیت جامع را اعمال کنند دشواری¬های پدید خواهد آمد؛ زیرا برخی از کارکنان نمی¬خواهند که انواع خاصی از کارها را انجام دهند و یا آموزش¬های لازم را ندیده¬اند. به طور کلی، در سازمانهای دولتی تعریف آشکاری از هر یک از مسئولیت¬های کاری لازم است تا از ایجاد تداخل میان کار کارکنان شاغل در فعالیتهای گوناگون اجتناب شود.
2-1-2-5- حالت¬ها و رفتارهای کارکنان
برای به کارگیری موفقیت آمیز مدیریت کیفیت جامع، شرکت¬ها ناگزیر از بر انگیختن رفتارهای کاری مثبت، شامل وفاداری به سازمان، غرور کاری، تمرکز بر هدف¬های مشترک سازمان و توانای کارکردن به صورت چند جانبه¬اند. تحقق این موضوع در سازمانهای عمومی دشوار است. به ویژه در سازمانی که دیدگاه معمول نسبت به کار بیشتر با نیازمندی¬های فنی و کاهش هزینه¬های تولید مطابقت دارد، نه به بهبود میزان رضایت مشتری.
سیستم¬های انگیزشی در هر سازمان عمومی به ناچار باید، به منظور بهبود کیفیت، بودجه تسهیلات را فراهم کند.
2-1-2-6- فرایند طراحی کالاها و یا خدمات
مدیریت کیفیت جامع، شرکت همه بخش¬ها را در طراحی فرایند تشویق میکند و درجه¬ای از همکاری را برای دستیابی به طرحی که نیازهای مشتری را بر پایه محدودیتهای فنی، تکنولوژیکی و هزینه ای تأمین کند، در آنها وجود دارد. هماهنگی بین بخش¬های مختلف نیز نیاز مبرم سازمان-های عمومی است. نبود هماهنگی موجب دشواری ارتباط و اشتباهات ناگریزی می¬شود که دستیابی به هدف¬ها و مقاصد را چه در سطح بخش¬ها و چه در سطوح سازمان دشوار می¬کند.
2-1-2-7- مدیریت جریان فرایند
با در نظر گرفتن بعد مدیریت جریان فرایند، مدیریت کیفیت جامع بر ضرورت حفظ خط مشی مرسوم به پنج¬اس(5S) تأکید میکند. همچنین، اصول مدیریت کیفیت جامع حاکی از این است که ابزار توسعه آماری و غیر آماری باید به طور متناسب به کار گرفته شود تا فرایند مجهز به ابزار خطا یاب و خود بازرسی با استفاده از دستورالعمل¬های کاری روشن باشد؛ فرایندها نیز باید کارا باشد و استفاده از کنترل فرایند آماری را امکان پذیر کند. هدف همه این ویژگی ها نیز، حصول شرایط لازم فنی محصول یا خدمت و کاهش هزینه هاست.
2-1-2-8- داده¬های کیفیت و گزارش دهی
در محیط مدیریت کیفیت جامع، اطلاعات کیفیتی باید برای تصمیم¬گیری مؤثر به سهولت قابل دسترس باشد، و بخشی از سیستم مدیریت مرئی سازمان را تشکیل دهد. دانستن اینکه چه چیزی برای بهبود مورد نیاز است و فراهم آوردن انگیزه مناسب برای کارمندان دو دلیل عمده اهمیت ضرورت دسترس¬پذیری اطلاعات است.
دسترس¬پذیری اطلاعات در سازمانهای دولتی دو کاربرد دارد: نخستین کاربرد آنها در فرایند تصمیم گیری، هم در شرایط آگاهی از نتایج تصمیم¬ها و هم در انجام اندازه¬گیری¬های مناسب برای تصحیح هر نوع انحراف هدف¬هاست. و بدین وسیله به ایجاد انگیزه در کارکنان، با قرار دادن اطلاعاتی در مورد پیشرفت¬های انجام شده و تأثیر آنها در اختیارشان ،کمک میکند.
کاربرد دوم آن، دستیابی به شفافیت لازم است. مردم، چه در داخل وچه در خارج از سازمان، حق دارند چگونگی دستیابی سازمان به عملکردهایی را که موجودیت آن را تثبیت میکند بدانند. در نتیجه، این وظیفه سازمان است که کار اطلاع رسانی در موقع مناسب و به صورتی قابل فهم انجام دهد.
2-1-2-9- نقش بخش کیفیت
نقش بخش کیفیت در هر سازمان عمومی بر این واقعیت استوار است که کیفیت در آن بر پایه قانون و مقررات، و نه بر اساس خواسته مصرف کننده، تعریف میشود. به هرحال، نیاز به حفظ استقلال و عمل کردن به عنوان هماهنگ کننده دیگر بخش¬ها موجب میشود که فعالیتهای مربوط به کیفیت اهمیت خود را در موقعیتی رقابتی نیز حفظ کند.
2-1-2-10- شاخص¬گذاری
سازمانهای دولتی برخی تعهدات را انجام می¬دهند که موجب پیشرفت مستمر آنها میشود و در اصل انجام آنها تابع مقررات و قراردهای دولتی با عموم مردم است و با بدین وسیله انتظارات آنها در مورد انجام خدمات افزایش می یابد.
بنابراین، وقتی رقبای وجود داشته باشد، آنها را میتوان بر پایه بهترین عملکردها شاخص گذاری کرد. شاخص گذاری سازمانهای مشابه خارجی در مقام مقایسه با شاخص گذاری داخلی سودمند است.
2-1-3- پیشینه اندیشه مدیریت کیفیت فراگیر
هر چند پیدایش مدیریت کیفیت فراگیر را به اندیشمندان متأخر آمریکایی و ژاپنی همچون ادوارد دمینگ ، جوزف جوران ، فیلیپ کرازبی ، کائورو ایشی کاوا و هیروتاکا تاگوچی نسبت می¬دهند و هر کدام به نوبه خود در توسعه آن نقش داشتند، ولی ریشه¬های تاریخی این پدیده به گذشته های دور باز میگردد.
ماری پارکر فالت در دهه 1920 به مشکل هماهنگی بخش¬های مختلف در زمینه برآوردن نیاز مشتریان توجه کرد. وی در این زمینه چنین بیان داشت: در باره ضرورت درک مشکلات بخش¬های مختلف زیاد شنیدیم؛ بخش تولید باید از خواستههای مشتریان بیشتر بداند، اینکه چرا به محصولی علاقه مند و چرا از فرآورده دیگری شکایت دارند. از سوی دیگر بخش فروش باید محصولات بخش تولید را بداند. مثلاً بداند مشکل تولید محصولی را که مشتری دوست می دارد، با توجه به قیمتی که می خواهد بپردازد، چیست؟) (Fallet,1920:11. ولی در زمینه ارائه راه حل این مشکل ها ارتباط میان بخشی را مطرح کرد.
ارتباط بین بخش¬های مختلف با یکدیگر همان چیزی است که تمامی پیشروان TQM بر آن تاکید دارند و دقیقاً از همان لفظ میان بخشی که فالت در دهه 1920 از آن نام برد استفاده میکنند. دمینگ در نهمین بند از توصیه¬های چهارده¬گانه خود خواهان از میان برداشته شدن موانع بین بخش ها شده است و به ارتباط بخش های مختلف هم چون طراحی، فروش و تولید با یکدیگر و لزوم کار تیمیتوجه کرده است.
مباحثات مربوط به کنترل کیفیت آماری نیز در دهه 1920 آغاز گردید و این «والتر شوارت» آماردان معروف آمریکایی بود که اول بار در دهه 1920 کنترل کیفیت آماری [SPC] را مطرح کرد. وی برای مشخص شدن نوسانات کیفیت تولید استفاده از روش هایی در زمینه کنترل کیفیت آماری را ابداع نمود.
دکتر شوارت در سال 1931 کتابی به نام «کنترل اقتصادی کیفیت محصولات صنعتی» منتشر کرد. در این کتاب او به موضوع «کنترل کیفیت آماری » پرداخت. در 1946 پس از جنگ جهانی دوم، نیروهای حرفه¬ایی تولید در ژاپن «سازمان غیر انتفاعی اتحادیه مهندسان و دانشمندان ژاپن» را تاسیس کردند. در همین سال «جامعه کنترل کیفیت آمریکا» نیز تشکیل شد. شاگرد شوارت، دبلیو، ادوارد دمینگ که یک فیزیکدان با گرایش ریاضی بود و در بخش کشاورزی و دفتر تحقیقات آمریکا کار می کرد، موظف گردید تا سیستم SPC و کنترل کیفیت را به کارکنان صنایع دفاعی آمریکا آموزش دهد.
در سال 1950 اتحادیه متخصصان علوم و مهندسین ژاپن (JUSE) از دمینگ دعوت کردند تا SPC و روشهای کنترل کیفیت را در کشور ژاپن آموزش دهد. ژاپنی ها به سرعت خود را با آموزهای دمینگ هماهنگ ساخته و در این روش ها تغییراتی به وجود آوردند.
در سال 1951 اتحادیه دانشمندان و مهندسین ژاپن (JUSE) جایزه دمینگ که عالی ترین جایزه کیفیت در ژاپن به حساب می آید را با هدف افزایش سطح کیفیت صنعت در ژاپن ایجاد کردند. دمینگ به پاس خدماتی که به توسعه کیفیت در ژاپن انجام داد، بزرگترین جایزه ژاپن به نام «مدال افتخار امپراتور برای سازندگان اقتصاد ژاپن» را دریافت نمود.
در سال 1951دکتر فیگنباوم کتابی تحت عنوان «کنترل کیفیت فراگیر» منتشر کرد. در این کتاب او به جای «کنترل کیفیت آماری» از کنترل کیفیت فراگیر سخن به میان آورد.
در سال 1954 جوزف جوران اهمیت درگیر نمودن تمام بخش ها در امر کیفیت و اهمیت رضایت مشتری را به جای امر ساده تبعیت از مشخصات محصول به ژاپنی ها یادآوری نمود.
در سال 1962 کائورو ایشی کاوا ایده و تفکرات جوران را بسط داده و موضوع مشتریان داخلی که دریافت کنندگان بروندادهای داخل سازمان علاوه بر مشتریان خارجی سازمان بودند، مطرح کردند. ایشی کاوا بر مبنای کار متخصصین علوم رفتاری و نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو و تئوری Y ، X مک گریگور توانست واژه «کانون کیفیت» را پیشنهاد نماید.
در اواخر دهه 1970، آمریکایی ها و اروپایی ها که متوجه پیشی گرفتن ژاپنی ها در تسخیر بازارهای جهانی شدند، به فکر استفاده از نگرش TQM در مدیریت¬های خود افتادند. در سال 1987 آمریکا در مقابل جایزه «دمینگ» جایزه ایی را به نام «مالکوم بالدریج» ابداع نمودند.
این جایزه برای معرفی شرکت هایی که بالا بردن سطح کیفیت خود و اجرای TQM دست یافته اند، طراحی شده اند. (ریاحی، 1381: 9-8). در سال 2000 سیستم مدیریت کیفیت ISO 9000-2000 با تاکید بر نگرش فرآیندی، تحولی در تکامل سیستم های کیفیت ایجاد نمود.
2-1-4- فلسفه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
پیشگامان نهضت کیفیت، فلسفه این دیدگاه را بهبود دائمی کیفیت در جهت بقای بیشتر سازمان می¬دانند. به عبارت دیگر فلسفه مدیریت کیفیت، بهبود دائمی فرآیندها در جهت افزایش رضایت مشتری به منظور ماندگاری دراز مدت سازمان در صحنه فعالیت اقتصادی- خدماتی است. هدف سازمان در این دیدگاه بقای سازمان است. این هدف در اولین توصیه از توصیه های چهارده گانه دمینگ به صراحت بیان شده است:
«هدف ثابتی را برای بهبود تولیدات و خدمات ایجاد کنید تا به مقصد نهایی که همانا بقا در عرصه داد و ستد است، برسید و ایجاد اشتغال کنید». (Deming, 1988)
وی در زنجیره¬ایی که به زنجیره دمینگ معروف است، این موضوع را به روشنی بیان داشته است. در این زنجیره هدف بهبود کیفیت در سازمان، کاهش هزینه ها و هدف از کاهش هزینه¬ها بهبود بهره¬وری بر شمرده شده است. نتیجه بهبود بهره¬وری یا کاهش هزینه¬های تمام شده و در نتیجه افزایش سهم بازار است. هدف از افزایش سهم بازار در عرصه داد و ستد و در نتیجه ایجاد اشتغال و بازگشت سرمایه است.
ماساکی ایمایی نیز با اشاره به قانون پارکینسون، بیان داشته است که هر سازمانی پس از ایجاد رو به زوال می گذارد. وی کایزن یا بهبود مستمر فرآیندها را تلاش مداوم برای حفظ و بقاء سازمانی می داند. وی معتقد است در صورت فقدان تلاش مداوم، افول اجتناب ناپذیر است. از طرفی وی تحقق کایزن را از طریق کیفیت جامع می¬داند. (ایمایی، 1991: 33-29)
جوران و «ایشی کاوا» نیز همین نظر را در باره سازمان دارند و بر این باورند که هدف اصلی هر سازمانی ادامه حیات آن است. بقای سازمان موجب ثبات، عرضه کالا و خدمات مفید به مشتریان و رضایت و توسعه فردی اعضای سازمان است. ایشی کاوا می گوید هر سازمانی که اعضای آن شادمان نباشند، شایسته بقاء نیستند.(فقیهی، 1378: 31)
2-1-5- مفروضات مدیریت کیفیت فراگیر
TQM به منابع انسانی به عنوان ابزار کاری در جهت برآوردن اهداف کمّی سازمان نمی نگرد؛ منابع انسانی دارای احساسات و عواطف و صاحب عقل و اندیشه¬اند. بر اساس مفروضات این رویکرد، از اندیشه منابع انسانی می باید در جهت رفع مشکلات و حل مسائل کاری و تعمیم سازی سازمانی استفاده کرد.
ایمایی (1991) در این باره معتقد است که از ویژگی¬های کارگران شرکت¬های ژاپنی استفاده توام از بازو و فکر آنها در کار است. بنابراین اولین فرض TQM در باره منابع انسانی است. بر اساس این فرض کارگران خط مقدم و کارکنان سطوح پایین که مستقیماً یا مراجعه کنندگان در ارتباطند، بهترین منبع برای درک واقعی مشکلات و ضعف کیفیت کالا یا خدمتند.
دومین فرض TQM در زمینه مدیریت سازمان است. دیدگاه سیستمی مدیریت سازمان باعث جلوگیری از تعارضات بخش ها، بازداری از سرزنش افراد به جای پرداختن به اصلاح سیستم و ایجاد تغییر لازم برای ارتقای کیفیت میشود. دمینگ معتقد است که 95 درصد از مشکلات ضعف کیفیت مربوط به سیستم است و مسئولیت آن متوجه مدیریت ارشد است. (Oakland, 1992:286) بر اساس این فرض بهبود کیفیت از بالا شروع می¬شود. از نقد مدیریت نسبت به کیفیت شروع میشود. پیاده کردن مدیریت کیفیت بدون علاقه مندی و خواست مدیریت امکان پذیر نیست.
سومین فرض TQM، درباره ساختار سازمان است. بر اساس این فرض، ساختار سازمان سیستمی است متشکل از فرآیندهایی که زنجیره وار به یکدیگر مرتبطند. هر فرایند داده های خود را از بخش قبلی دریافت می¬کنند و پس از فرآوری این داده، حاصل کار خود یا ستاده را به بخش بعدی تحویل می دهد. پس ستاده این بخش داده بخش بعدی را تشکیل می دهد. بر اساس این دیدگاه، سازمان از اجزای جداگانه که با یکدیگر بیگانه¬اند به وجود نیامده است، بلکه ارتباط اجزاء با یکدیگر ارتباطی سیستمی است که شامل داده و بازخور می¬باشد.
چهارمین فرض TQM، درباره هزینه کیفیت است. بر اساس این فرض افزایش کیفیت محصولات و خدمات باعث کاهش هزینه های کیفیت میشود. به عبارت دیگر، هرچه برای بهبود کیفیت هزینه شود، افزایش سهم بازار و کاهش ضایعات و دوباره کاریها، این هزینه ها را جبران میکند. از این رو برخی از پایه گذاران همچون کرازبی (1979)، ارتقای سطح کی