حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سوسیالیسم و کمونیسم

اختصاصی از حامی فایل سوسیالیسم و کمونیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقدمه

با گذشت نزدیک به یک و نیم قرن از ظهور طبقه‌ی کارگر به عنوان طبقه‌ای که توانست اولین حکومت خود را در پاریس در سال 1871 تشکیل دهد، در شرایطی هستیم که نه تنها وضعیت کارگران بهتر نشده است، بلکه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش آن، بار سنگین جامعه‌ی طبقاتی بر دوش کارگران و مزدبگیران روز به روز بیشتر می‌شود. امروزه شاهد آن هستیم که هر روز عرصه بر نیروی کار تنگ‌تر شده و فشار بر آن افزایش می‌یابد.

دستاوردهای کارگران و مزدبگیران در انتهای قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم به دنبال مبارزات وسیع آنان افزایش یافت، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، به خاطر شرایط به وجود آمده‌ی بعد از جنگ، فشار بر کارگران و مزدبگیران تا حدی تخفیف یافت و نظام سرمایه‌داری از ترس پیوستن کشورهای مختلف به سوسیالیسم و ترس از دست دادن پایگاه‌های خود، امتیازات بیشتری به نیروی کار می‌داد. پس از جنگ جهانی دوم اتحادیه‌های کارگری و احزاب کمونیست در سراسر جهان آن‌چنان قدرت گرفتند که بیش از نیمی از جهان را تسخیر کردند و حکومت‌های طرفدار کارگر آن‌چنان رو به افزایش نهادند که باعث ترس و وحشت سرمایه‌داری و بلوک غرب گردید. هر روز کشورها و مردم جدیدی به سوسیالیسم روی می‌آوردند و تلاش می‌کردند تا با دادن امتیازات به کارگران و مزدبگیران و انجام برنامه‌های رفاه اجتماعی الگوهای سوسیالیستی را پیاده کنند. کشورهای سرمایه‌داری نیز به اتحادیه‌های کارگری میدان فعالیت داده و احزاب کارگری با برنامه‌های رادیکال روز به روز قدرت می‌گرفتند، در بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری احزاب چپ و طرفدار حقوق کارگران یا قدرت گرفته و یا در قدرت سهیم شدند. اما در انتهای قرن بیستم و به خصوص پس از فروپاشی بلوک سوسیالیسم، دستاوردهای کارگران یکی پس از دیگری مورد تهاجم قرار گرفت. کارگران اغلب کشورها که در پناه مبارزات سراسری موفق شده بودند نظام بیمه‌های اجتماعی، بازنشستگی، حق مسکن، حق عائله‌مندی، بیمه بیکاری و... را به دست آورند، در دو دهه‌ی اخیر شاهد تهاجم سرمایه به این دستاوردها بوده‌اند. امروز در بسیاری از کشورها حقوق بیمه‌ی اجتماعی و خدمات آن که برای کارگران سال‌ها برقرار بوده است مورد تهاجم قرار گرفته و دولت‌ها سعی برآن دارند تا هر چه بیش‌تر از خدمات عمومی بکاهند و با فشار بیش‌تر بر دوش کارگران و مزدبگیران، سرمایه‌ها را افزایش داده و دارندگان سرمایه و اقلیتی را در رفاه بیش‌تر قرار دهند.

از آن‌جا که فرصت‌های شغلی هر روز محدود‌تر می‌شود به کارگیری این کارگران تهدیدی برای بیکاری کارگران ثابت و بومی است که از مزایای حداقل حقوق بیمه و حق سنوات و غیره به صورت ظاهری برخوردارند. این کارگران مهاجر که در اثر فروپاشی نظام سنتی کشورهای تحت سلطه و خلع‌ید آنان از زمین هر روزه رو به افزایش هستند در حقیقت ارتش ذخیره‌ی کار محسوب می‌شوند اما امروزه با پدیده‌ی زشت دیگری نیز مواجه‌ایم که آن هم بر اثر بیکاری فزاینده و افزایش طمع سرمایه‌داری فشار بیش از پیش را بر زندگی فقیرانه‌ی کارگران وارد می‌آورد، قراردادهای موقت کار که می‌توان آن را بردگی مزدی نام نهاد آن‌چنان در همه‌ی کشورهای سرمایه‌داری رایج شده است که می‌رود تا امنیت شغلی را به کلی از مزدبگیران سلب کند. مزدبگیرانی که در گذشته حداقل با این امید زندگی می‌کردند که با حد‌اقل دست‌مزد می‌توانند کار دایمی داشته و با آن برنامه‌ی زندگی خود را در جهت تداوم حد‌اقل‌های آن تنظیم کنند، امروزه با قراردادهای موقت سه‌ماهه قادر به برنامه‌ریزی برای زندگی خود نیستند زیرا همواره این امکان وجود دارد که نیروی کار ارزان‌تری طمع کارفرما را برای جای‌گزینی نیروی کار ارزان‌تر تحریک کند و کار خود را از دست بدهند، در نتیجه هرگونه برنامه‌ریزی برای مزدبگیرانی که با قرارداد موقت مشغول به کارند امکان پذیر نیست. بدین ترتیب نیروی کار مزد‌بگیر در التهاب دایمی از دست دادن شغل قرار دارد و این امر سلامت جامعه را از نظر روانی با خطر مواجه می‌کند، خیل عظیم ناهنجاری‌های روانی که امروز گریبان‌گیر جامعه است و هم‌راه با آن افزایش جرم و جنایت، تجاوز و آدم‌کشی، اعتیاد و... و هزاران نابسامانی دیگر محصول این ناامنی و ناسلامتی روانی جامعه است که تماماً از حرص و آز سرمایه و به‌خصوص سرمایه‌داری جهانی ناشی می‌شود. این ناامنی شغلی تنها منحصر به جوامع عقب مانده نیست، قراردادهای موقت کار در پیشرفته‌ترین کشورهای سرمایه‌داری امنیت شغلی کارگران و مزدبگیران را زایل کرده است. امروزه سرمایه‌داری به استثمار خود از نیروی کار به شکل موقت نگاه می‌کند و به گونه‌ای با سرمایه‌های انسانی برخورد می‌کند که گویا تنها وظیفه‌ی آن، بهره‌کشی از آن چیزی است که موجود است و به آینده‌ی نیروی کار و بازتولید نیروی انسانی به صورت ابزاری برای بهره‌کشی هرچه بیش‌تر از نیروی کار نگاه می‌کند، امروزه سرمایه‌داری نه تنها خود را موظف به بازتولید انسانی و سالم جامعه نمی‌داند بلکه سعی دارد هر چه بیش‌تر آن را بر عهده‌ی خود نیروی کار قرار دهد

کارگران وظیفه دارند هرچه بیشتر به مخالفت سراسری علیه همه‌ی نابرابری‌ها و ستم اجتماعی، علیه همه‌ی تجاوزگری‌ها به حقوق انسانی، علیه فقر، بی‌خانمانی، بیکاری، دربدری و هزاران جنایت دیگر دست بزنند.

باید در تمامی محافل کارگری از همه‌ی کارگران و مزدبگیران و زحمتکشان سراسر ایران خواست تا با ایجاد تشکل‌های آزاد و مستقل خود با همبستگی و پیوستگی با جنبش جهانی، علیه نظام سلطه‌گری، علیه هرگونه دیکتاتوری و فشار اقلیت، صفوف خود را فشرده‌تر کرده و از هر گونه اختلاف و تشتت آراء پرهیز کنند، تا بتوانند حقوق از دست رفته خود را باز یابند.

کارگران در تشکل‌های خود باید بگویند که جهانی بهتر و زیباتر از آن‌چه که داریم می‌خواهیم و برای آینده فرزندانمان دنیایی نوین ، دنیایی عاری از هرگونه فشار و ستم طبقاتی و جنگ و خون‌ریزی، دنیایی به دور از فقر و نداری امکان‌پذیر است.

به همگان بگوییم که نباید کودکی به علت فقر و نداری از تحصیل محروم شود، کودکان باید فقط به بازی و تحصیل بپردازند و زنان باید حقوقی کاملاً برابر با مردان داشته باشند. ما می‌توانیم به دوستی، برابری، صلح و گسترش ارزش‌های انسانی جامعه‌ای متمدن بیاندیشیم.

اکنون سئوال این است که اگر در یکصدوپنجاه سال پیش اولین حکومت کارگران توانست نزدیک سه ماه دوام بیاورد، چگونه است که پس از یکصدوپنجاه سال، هنوز نه تنها نمی‌توانیم چشم‌انداز روشنی از برقراری حکومت کارگران در آینده‌ای نزدیک داشته باشیم بلکه هر روز شاهد تنگ‌تر شدن عرصه بر زندگی کارگران هستیم. آیا اساساً حکومت کارگران و یا به زبانی دیگر سرنگونی حکومت سرمایه‌داری رویایی دست نیافتنی است؟ و باید بپذیریم که زندگی مزدبگیران روز به روز بدتر خواهد شد و نظام سرمایه‌داری نظامی ابدی و غیر قابل جایگزینی است؟

در پاسخ باید گفت که رجوع به واقعیت‌های تاریخی جواب این مسئله را روشن‌تر خواهد کرد. اگر به استقرار نظام سرمایه‌داری در تاریخ نگاه کنیم روشن خواهد شد که استقرار نظام سرمایه‌داری با اولین حکومت سرمایه‌داری به‌وجود نیامد و استقرار این نظام بیش از دویست سال به طول انجامید. از اولین انقلاب سرمایه‌داری در انگلستان و سرنگونی شاه و استقرار حکومت کرامول (1642) تا شکست کمون پاریس و استقرار کامل نظام سرمایه‌داری بیش از دو قرن گذشت، و در این دو قرن نظام سرمایه‌داری درگیر با فئودالیسم و اشرافیت بود. در آن میان پیروزی انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هیجدهم و سپس شکست آن در برابر اشرافیت فئودالیزم در ابتدای قرن نوزدهم و کشاکش طولانی در سراسر قرن هیجدهم، استقرار مرام مترنیخ در اروپا، دوران پر افت و خیزی بود که در آن سرمایه‌داری برای استقرار خود با اشرافیت فئودال درگیر بود. مشخص است که از زمان ظهور نظامی برتر تا استقرار آن، دوران سختی در جامعه‌ی بشری به‌وجود خواهد آمد که در آن مبارزه برای نظامی نوین با مقاومت شدید مدافعان نظام کهنه مواجه خواهد شد.

چرا کمونیسم رهایی پرولتاریا را میخواهد؟

پرولتاریا ، ستمدیده ترین طبقه در جامعه سرمایه داری است. تضاد کار و سرمایه ، یعنی تضاد پرولتاریا و بورژوازی ، مضمون اساسی مبارزه طبقاتی در عصر سرمایه داری میباشد. فقط پرولتاریا است که با ازمیان برداشتن دیکتاتوری سرمایه داری ، و با ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا ، خشت بنای جامعه بی طبقه را گذاشته ، و سرانجام جامعه یی فارغ از ستم و استثمار ، یعنی جامعه بی طبقه را بوجود می آورد. هم از این رو است که رهایی پرولتاریا ، رهایی تمام بشریت است.

فریدریک انگلس بزرگ ، این موضوع را به وضوح تمام چنین نگاشته است: " انجام آزادی جهان رسالت پرولتاریای نوین است."


دانلود با لینک مستقیم


سوسیالیسم و کمونیسم