حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی


دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر  محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 عنوان مقاله :

دفتر سبز بهاران نگرشی بر ساختار و محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی شاعر معاصر

 به کوشش :

طاهره خبازی

 مقدمه و پیشگفتار

من دیده ام رنگین کمان را خندیده در ذرات باران

من خوانده ام رازی نهان را، در دفتر سبز بهاران

تغییر فصل بی بری را، سرسبزی و بار آوری را

حس کرده انگشتان سردم، در برگجوش شاخساران

کنکاش سرخ لاله ها را، در خلوت خاموش صحرا

دیدم که دارد داستانها، از چاره جویی های یاران

آن دانه ی خاکی چه بودا – پوسیدن تن را پذیرا-

از ساقه ی نو رسته فردا، چون خود پدید آرد هزاران

من دیده ام جبر زمان را، نابودی فرسودگان را

نادیده بگذشتند اما، از دیدنیها دیده داران

از راستی در گونه ی گل، رنگین شود خون تکامل

اما دروغین است و رسوا، سرخاب این صورت نگاران

از بوته ی خوشبوی گلپر، از پونه ی شاداب نوبر

آیا توان گفتن پیامی، با کرم های گنده زاران؟

ای روز خوب آفتابی، با آسمان پاک و آبی

آخر بگو کی می شتابی، تا مرز این شب زنده داران؟

( رستاخیز، ص 327 )

از سالهای آب و سراب

مقدمه و پیشگفتار

قرن معاصر بانوان شاعری را در دامان خود پرورده است که هر یک به سهم خود چنان ذوق و ابتکاری در کار سرودن شعر از خود نشان داده اند که روزگار، سخن ایشان را هرگز به فراموشی نخواهد سپرد و سیمین بهبهانی یکی از آنان است. سیمین بهبهانی ( خلیلی ) به سال 1306 ه.ش. در تهران متولد شد. پدرش عباس خلیلی نویسنده و روزنامه نگار و صاحب ده ها تالیف بود و مادرش فخر عال خلعتبری نیز شاعر و نویسنده و روزنامه نگار بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی حقوق قضایی به پایان رساند و از چهارده سالگی به شعر گفتن پرداخت. ابتدا با چهار پاره های نیمایی شروع نمود و بعد به گفتن غزل روی آورد ؛ اما درغزل تحولی عظیم به وجود آورد. زندگی سراسر نشیب و فراز و پرحادثه ی سیمین از کودکی تا نوجوانی شرحی بیش از حوصله ی این گفتار است و برای آگاهی از آن، می توان به شرحی که او با قلم شیرین و نثر دلاویز و روشن خود به عنوان مقدمه ای بر “ گزینه اشعار ” خود نوشته مراجعه کرد.

اما وی تنها شاعر نبود بلکه همچو پدر و مادرش به نویسندگی نیز می پرداخت؛ قصه و خاطرات و مقالات وی می تواند مطلب فوق را تایید نماید.

سیمین بهبهانی. شاعر معاصر، که در غزل سرایی و اشعار غنایی توانایی خود رانشان داده است در شعر خویش با انتشار دفترهای رستاخیز، خطی زسرعت و از آتش، دشت ارژن در عوالمی متفاوت با مجموعه های چلچراغ و مرمر سیر می کند، عوالمی گسترده تر از احساسات و عواطف فردی و رنج های تنهایی. در شعر او اینک غم وشادی دیگران بیشتر جلوه گر است و احساس او در خلال شعرش تپش دل وی را هم آهنگ با ضربان قلب مردم به گوش جان می رساند. خود او این تجربه ی معنوی بزرگ را در مقدمه ی دشت ارژن چنین تعبیر کرده است: “ دیری است تا شعرم به یک عاطفه ی همگانی بدل شده است گویی که زبان جمع است. و این نه ازان روست که خواسته ام تا از زبان جمع مستحیل شده ام.

سیمین بهبهانی آنچه را که هست می بیند و می گوید و آنچه را که می گوید به آن اعتقاد دارد.همان گونه که ذکر شد برای آشنایی بیشتر با شخصیت و حسب حال وی، بهتر است که به نوشته ها و سروده های ایشان مراجعه گردد که خود گویاتر است. در کتاب “ با قلب خود چه خریدم؟‌” ( گزینه قصه ها و یا دهای سیمین بهبهانی ) و نیز کتاب کلید و خنجر مطلب حسب حال ( جنینی که من بودم ) مطالبی به قلم توانای سیمین نوشته شده است که بسیار مفید خواهد بود.

آشنایی با شخصیت و افکار یک نویسنده و شاعر قدم نخست برای درک نوشته ها و سروده های وی است.

سیمین با نخستین شعری که در چهارده سالگی سرود در روزنامه ی “ نوبهار ” ملک الشعرا بهار چاپ شد نشان داد که دردهای جامعه و روزگار مردم پریشان حال تا چه اندازه اندیشه ی او را از نوجوانی به خود مشغول می داشته است.

سیمین اگرچه سرودن شعر را درقالب محمول عروضی آغاز کرد ولی شیوه ی نوین چهار پاره های به هم پیوشته را تا چند زمانی قالب بیشتر سروده های او را تشکیل می داد تا این که رفته رفته به غزل گرایش بیشتر یافت و توانست در این پهنه به آفرینش آثاری برجسته و چشم گیر و شهرتی شایسته دست یابد.

ویژگی هایی از شعر سیمین

گفتیم که سیمین در غزل تحولی عظیم را پدید آورد، به این صورت که آن را با مسائل روزمره و سوژه های نمایشی و گفت و گو ها پیوند داد. غزل وی دارای سبکی خاص است که باید آن را منحصر به فرد دانست. سیمین از سال 1352 ه.ش. و پس از انتشار کتاب رستاخیز خود شیوه ی تازه یی را در پرداختن غزل معاصر بنیاد نهاد که بدون هیچ تفاخری به لزوم آن سخت باور داشت. این شیوه ی تازه از هنگامی در شعر سیمین شکل گرفت که از دیدگاه دیگری به غزل نگریست و نه تنها در گزینش مضامین از هر دست ، به نوآوری پرداخت، که در استفاده از اوزان غزل روش دیگری به کار بست و وی بر این باور بود که “ ما امروز نیاز به اوزان تازه داریم، به جست و جو می رویم و در میان پاره های کلام آن را کشف می کنیم ”

وی از قالب کلاسیک غزل کناره گرفت که در آن توفیقی چشم گیر یافت. خود در این باره چنین می گوید:

“ می گویند: چرا سر به بیابان خشن و سنگلاخ گسترده اوزان ناشناس نهاده یی ؟ پای سمندت خواهد شکست و به سرخواهی افتاد. چشم کسی شیرین سواری تو را نخواهد دید، که پایی را پروای پی گرفتن بی پروایت دربادیه ی جنون نیست. به همان میدان پرتماشایی باز گرد، تا دیگر تاخ تاخ سم سمندت با صدای هلهله و آفرین در‌آمیزد. می گویم : بسیار در چنین میدان رانده ام که همه در عرصه ی بی خطرش، آشنا و چشم آموز، بی هیجان و بی حادثه، تسلیم تکاپوی سواران بوده است. کشف وطلب، اما، کوه و گداز می خواست، بیابان و ریگزار می جست، و همواری آن میدان، همه ی آن نبود که من می خواستم، این میدان، خود روزگاری، قطعه بیابانی ناشناخته و پرمانع است. انوری و عطار بارها و بارها راه نشان دادند و نشانه گذاشتند، سنگ برداشتند و سنگریزه کوفتند……. و آنک شما و عرصه ی آسان کرده ی ایشان. در این بیابان خواهم تاخت، تپه ها و گدارها خواهم شناخت، کوره راهی خواهم جست و زیر پویه ی مکرر ستورم چنان خواهمش کوفت که راهی شود ساده و هموار.

غزل قدیم خانه یی بود که در اجاق امنش آتشی می توانستم افروخت، اما نه آن بیابان که انفجار مکرر خمپاره ها را تاب آرد و پس از فرونشستن غبار، باز همان بیابان باشد با کوه های سربه فلک سوده، بی خدشه ی غبنی از جنبش پشه وار انفجاری که بر دامانش وزیده است.

و نیز خود درجایی دیگر آورده که:

“ تا اکنون نزدیک به چهل وزن تازه یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که درمیان آنها ممکن است دو سه تایی سنگین باشند یا اصلا خوشایند واقع نشوند، از یاد رفتن آنها به قبول و توفیق بقیه می ارزد. منتظر نیستم که همه ی تجربه ها نتیجه ی صد در صد درست داشته باشند. همچنین اگر بعضی به نتیجه نرسیدند، از ادامه ی تجربه نمی هراسم و گرنه هیچ ابداعی پدید نخواهد آمد.‌ ”

شعر سیمین ویژگیهای خود را دارد او براساس احساس عمل می کند و می داند که دیگر زمان گفتن غزل به سر آمده و این قالب شعر برای مردمش غیرقابل لمس و درک است و در مقتضای زمان آنان نیست. او غزل هایی می سراید که باغزل گذشتگان تفاوت داشته باشد. هدف عمده ی وی یکی وارد کردن مضامین اجتماعی در غزل است و دیگری دوری از تکرار مکررات در غزل هایش. اوضاع اجتماعی را بیان می کند و زبان اعتراض می گشاید.

شعر انتقادی آن هم در قالب غزل یکی دیگر از خصایص شعری اوست. سیمین، غزل را از حیطه ی گفت وشنود صرفاً عاشقانه یا وصف جمال محبوب به رخدادها و واقعیات موجود و منطبق با جامعه ی خود می کشاند و در این راه به موفقیت هایی در خور تحسین دست می یابد. شعر سیمین به ویژه غزل های او همه سرشار از تخیل و عاطفه در زبانی فاخر و استوار و باشکوه و دلپذیر است. زبان او در این گونه شعرها، زبانی درخور شعر با ترکیب های تازه و واژگانی شاعرانه است که همراه با پیوندی استوار مضامین عاطفی و تخیلات شاعرانه را بیان می کند و غزل های نوین او همه نمودار آزموده‌های دقیق و نگاه نکته یاب او به اجتماع است. او می نویسد:

“ شعرم تجربه ی لحظه هاست، گویی که زمان را و لحظه ها را جرعه جرعه، نوشیده ‌ام گاه شیرین و گاه تلخ. و همه جرعه ها به تدریج، با خون و گوشتم در آمیخته است؛ با جوانیم جوانی کرده و شور برآورده و آواز سرداده؛ با خشمم به خروش آمده، فریاد شده گاه رسا و گاه نارسا؛ تا گوش ها راه جسته و با اندوهم بالیده. و اکنون با گذشت عمر، جریان همه ی آن جرعه ها در ضمیرم به مصب رودی پیوسته که می‌خواهد به مردابی، دریاچه یی، یا ریگزاری فرو شود؛ و به آرام و گسترده و بی خروش، حرکتی به نهان داشته باشد. ”

شعرهای سیمین از نگرشی نو و زنانه برخوردار است. او غزل را در زمین می پرورد و غزلی برداشت می کند فراتر از غزل گذشتگان. غزل خود زائیده ی درخت کهن می‌داند اما با شاخه های جوان. سیمین بارها بیان می کند که هدف او تاثیرگذاری است او آرزو دارد که در شمار شعرای موثر باشد او شعر خود را سخن دل می داند وسخن دل از دید او سخنی است که از دردها و مشکلات مردمی بگوید که در میان آنان زندگی می کند نه تنها سخنی که از مغازلات و معاشقات افراد برخاسته باشد و در نهایت می توان سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی نامید.

پاره ای از مضامین اشعار سیمین:

-عشق

هرگاه سخن از عشق به میان می آید، در مقابل، قالب غزل در شعر خود نمایی می کند. غزل قالبی است که اکثر افراد می پندارند، ایجاد شده تا سخن از عشق و دلدادگی و عاشق و معشوق بگوید؛ اما در مورد سیمین و اشعار او این مطلب صدق نمی کند او تحولی بسیار عظیم در غزل پدید آورد که سبب شهرتش نیز شده است هر چند خیلی ها او را به این کار متهم کردند و کارش را ناستوده دانستند. اما او با شجاعت و صراحت به جلو رفت تا در نهایت به موفقیت دست یافت و غزلش سخن دل شد، سخنی برخاسته از دردهای دل و از عشق واقعی.

سیمین در جواب آن افراد که او را نصیحت و شماتت کردند که دیگر از خشونت و زشتی نگوید و سخن دل بسراید، چنین پاسخ می دهد:

“ در جواب آنها می گویم شعر من سخن دل است و من جزء به آهنگ دل خود جواب نگفته ام و اصولاً نمی دانم منظورشان از سخن دل چیست، گویا آنها تنها مغازلات و معاشقات پیش پا افتاده و مکرر را که از بس شعرا، طی سالها و قرنها، دست به دامان آن زده اند، دیگر ناگفته و ناشنیده ئی ندارد، سخن دل می دانند. گویا هنوز گوشهای مشتاقشان از شنیدن وصف چشم و رخ و قامت یا لذت وصل و محنت هجو اشباع نشده و چشم های حریصشان در عقب تجسم صحنه های مستی و بی‌خبری می‌دود، اگر مطلب این طور است، که من فریاد می کنم و می گویم که من از این گونه سخنان دل بیزارم و از آنچه که از این قبیل تا به حال گفته ام پشیمان. البته من منکر عشق نیستم عشق، انواع مختلف دارد:

عشق به میهن، به همنوع، به خانواده و فرزند، به هنر و بالاخره یکی از انواع آن هم عشق مورد نظر آنهاست که یکی از مسائل ساده و طبیعی و غریزی بشر است و از ابتدای خلقت تا انتهای آن نیز در وجود هر شخص سالم و هر موجود زنده ای، با تمام مظاهر خود – که احیاناً زیبا و فریبنده هم هست – خود نمایی کرده و خواهد کرد؛ ولی این نوع اخیر آنقدرها بزرگ وارزنده نیست که کلیه ی عوامل زندگی را تحت الشعاع خود قرار دهد و همه ی هنرمندان هنر و نبوغ خود را یکجا، مصروف تجسم ریزه کاری های آن کنند و اگر کسی از این سنت تحمیلی و نامعقول سر باز زد او را محکوم کنند که به آهنگ دل خود پاسخ نگفته است. ”

در اشعار و نوشته های سیمین ردپای عشق دیده می شود نه به آن صورت که تا پیش از این بوده بلکه به صورتی نو و ابتکاری اما قابل لمس. وقتی زندگی و شرح حال سیمین مورد مطالعه قرار گیرد متوجه می شویم که با زنی بسیار با محبت و با انگیزه و حتی عاشق روبرو هستیم. او آن چنان عشق عمیق و مقدسی به همسرش دارد که یکی از مجموعه های شعریش به نام آن مرد، “ مرد همراهم ” را برای او اختصاص می دهد. او همسر خود را عاشق وار معرفی می کند. در نوشته ی «سالار قصه ی من» که در مورد مرگ همسر و یادآوری خاطرات شیرین آشنایی و ازدواج و همدلی آنان است، چه زیبا سخن سرایی می کند و به ذکر گذشته های زیبا و دلنشینی که با وی داشته است می پردازد. پس سیمین خود عشق را می شناسد در غیر این صورت نمی توانست به این زیبایی از عشق سخن بگوید. او خانه ی مشترکشان را نمادی ابدی از عشق و دوستی معرفی می کند؛ زیرا سالارخانه ی او همیشه رویی گشاده و چهره یی خندان برای پذیرایی مهمانانش داشت و نمادی بود از محبت و عشق.

او عشق را در همدلی و همدردی و گوش شنوا داشتن بر گفته های هم معرفی می‌کند. او عشق را در انتظار برای آمدن همسر و خوردن لقمه ای نان می داند. او عشق را در انتظاری که همسرش برای شنیدن شعرهایش پشت در اتاق می کشید معرفی می کند. پس چنین فردی از عشق بیگانه نیست. و عشق سیمین به همسر عزیزش منوچهر کوشیار نوعی از انواع متعدد عشق است. او شاعری مردمی و اجتماعی است که عشق به مردم و میهنش در آثار او خود نمایی می کند. او عشق را امید می داند و دست نیاز به سویش دراز می کند:

ای عشق تازه ، چشم امیدم به سوی توست

این دشت سرد غمزده را آفتاب کن

این برف از من است تو جسم را بسوز

این جای پا ازوست تو او را خراب کن

( جای پا، ص 194 )

او هستی و خلقت را زائیده عشق الهی می داند و عشق را عامل خلقت می داند در نظر سیمین عشق عامل زندگی و جان بخشی است:

این همچو ما دیر مانده

با نقش خود پیر مانده

گوید که تصویر عشق است

نقشی به عالم اگر هست

( یکی مثلاً این که، نوشیدنی گرم یا سرد، ص 135 )

قطره یی بی رنگ بودم، نور عشق از من گذشت

بر سپهر نام، چون رنگین کمان افتاده ام

وای سیمین نغمه های سینه سوز عشق را

این زمان آموختند کز زبان افتاده ام

( چلچراغ، زنجیر، ص 135 )

عشق است جمله هستی تو، جانت به نقد اوست گرو

انکار خویشتن چه کنی؟ بر شو به بام و جار بزن

( دشت ارژن، کولی واره، ص 47 )

زکار عشق پیوسته دمیده بودم و خسته

که ناگه و ندانسته رخ تو در ضمیر آمد

زعشق می کنم پروا که بی توان و بی یارا

زپا افتاده است اما بهار دستگیر آمد

هنوز عشق جان دارد بهار اگر توان دارد

به معجزش جوان دارد به سال اگرچه پیر آمد

( دشت ارژن، بهار شادشورافکن، ص 73 )

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

مقاله نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

اختصاصی از حامی فایل مقاله نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی


مقاله نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:70

پیش از این ، در بحث از توصیفات ، به سه نوع توصیف کلّی در دیوان فرخی سیستانی ، یعنی توصیف طبیعت و عناصر جهان ، توصیف های عاطفی و توصیف های ستایشی ، اشاره کردیم. این توصیفات سه گانه که تقریباً همه ی تصاویر به کار رفته در دیوان فرخی سیستانی را شامل می‌شوند ، از جنبه های گوناگون با هم تمایز دارند وما در اینجا ، به اختصار ، به آنها اشاره می‌کنیم.

اوّلین مسأله ای که در این باره مطرح است ، بررسی میزان ابتکاری بودن یا کلیشه ای بودنِ تصاویر به کار رفته در این نوع توصیفات سه گانه است . در توصیفات فرخی از مظاهر طبیعت و عناصر جهان، غالب تصاویر ، از نوآوری و ابداع برخوردارند و کمتر ، تصویری را می یابیم که بر گرفته از تصاویرِ شعری شاعران گذشته ویا معاصر او باشد . اما در توصیفات عاطفی که غالب تصاویر ، برمحورِ توصیفِ معشوق و جمال او دور می زند ؛ جنبه ابتکاری و ابداعی تصاویر ،تا حدودی رنگ می بازد ؛ به این معنی که ، همگام با تصاویر ابتکاری شاعر ، تصاویر به کار رفته در شعر شاعران ادوار پیشین یا معاصر او ، دوشادوشِ هم ، به کار گرفته می شوند والبته نا گفته نماند که این مقدار استفاده از تصاویر شعری گذشتگان ، امری اجتناب نا پذیر وبلکه ضروری   است ؛ چنانکه در شعر تمام شاعران بزرگ ادوار بعد نیز ، این نوع تأثیرپذیری ها از تصاویر شعری پیشینیان خود ، وجود دارد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

تحقیق نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج

اختصاصی از حامی فایل تحقیق نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج


تحقیق  نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:6

فهرست:

 نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج

تاریخچه روانشناسی ازدواج

 

مباحث روانشناسی ازدواج

تصمیم گیری برای ازدواج

ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار می‌رود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کرده‌اند. در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر می‌گیرد.

 

ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقوله‌ای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر می‌گردد، که بطور گسترده‌تر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی می‌تواند بین ازدواج موفق و نا‌موفق داشته باشد.


 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج

دانلود تحقیق نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی


دانلود تحقیق نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:69

چکیده :

پیش از این ، در بحث از توصیفات ، به سه نوع توصیف کلّی در دیوان فرخی سیستانی ، یعنی توصیف طبیعت و عناصر جهان ، توصیف های عاطفی و توصیف های ستایشی ، اشاره کردیم. این توصیفات سه گانه که تقریباً همه ی تصاویر به کار رفته در دیوان فرخی سیستانی را شامل می‌شوند ، از جنبه های گوناگون با هم تمایز دارند وما در اینجا ، به اختصار ، به آنها اشاره می‌کنیم.

اوّلین مسأله ای که در این باره مطرح است ، بررسی میزان ابتکاری بودن یا کلیشه ای بودنِ تصاویر به کار رفته در این نوع توصیفات سه گانه است . در توصیفات فرخی از مظاهر طبیعت و عناصر جهان، غالب تصاویر ، از نوآوری و ابداع برخوردارند و کمتر ، تصویری را می یابیم که بر گرفته از تصاویرِ شعری شاعران گذشته ویا معاصر او باشد . اما در توصیفات عاطفی که غالب تصاویر ، برمحورِ توصیفِ معشوق و جمال او دور می زند ؛ جنبه ابتکاری و ابداعی تصاویر ،تا حدودی رنگ می بازد ؛ به این معنی که ، همگام با تصاویر ابتکاری شاعر ، تصاویر به کار رفته در شعر شاعران ادوار پیشین یا معاصر او ، دوشادوشِ هم ، به کار گرفته می شوند والبته نا گفته نماند که این مقدار استفاده از تصاویر شعری گذشتگان ، امری اجتناب نا پذیر وبلکه ضروری   است ؛ چنانکه در شعر تمام شاعران بزرگ ادوار بعد نیز ، این نوع تأثیرپذیری ها از تصاویر شعری پیشینیان خود ، وجود دارد و این مسأله نه تنها موجب پایین آمدنِ ارزشِ هنری توصیفات عاطفی فرخی نشده ، بلکه برغنای این تصاویر نیز افزوده است؛زیرا فرخی ، این تصاویر کلیشه ای و موروث را به گونه ای در شعرش به کار برده که اغلبِ اوقات ، از تصاویر به کار رفته در شعر شاعران آفریننده آن تصاویر نیز ، زیبا تر و بدیع تر جلوه گری کرده است . حال با توجه به این  مسأله ، می توان ارزش تصاویر ابتکاری او را در توصیفات عاطفی اش - که البته کم هم نیستند واز ارزش بیشتری برخوردارند – حدس زد . اما در توصیفات ستایشی فرخی ، در قیاس با توصیفات عاطفی او ، باز هم از تصاویر ابتکاری او کاسته شده و بر تصاویر کلیشه ای او افزوده شده است والبته این مسأله ، به ندرت تصاویری را که فرخی به وسیله ی عنصر اغراق و مبالغه خلق کرده شامل می‌شود.

دومین نکته ای که می توان در این توصیفات سه گانه ، مورد بررسی و توجه قرار داد ، بحث درباره زیبایی تصاویر به کار رفته در آنها است . در مورد زیبایی توصیفاتی که فرخی از مظاهر عالم طبیعت ارائه می دهد ، جای هیچ شک و شبهه ای نیست و البته جنبه ی ابتکاری این تصاویر ، نیز تأثیر به سزایی ، در زیبا جلوه نمودن آنها داشته است . در توصیفاتِ عاطفی فرخی ، این نوع زیبایی در هر دو نوع از تصاویر او ، چه تصاویرکلیشه ای برگرفته از شعرِ شاعرانِ ادوار گذشته و چه تصاویر ابداعی اش ، کاملاً چشمگیر و آشکار است و یکی از عوامل تفوّقِ شعر فرخی بر بسیاری از اشعار شاعران معاصر او و از جمله منوچهری ، استفاده از توصیفاتِ غنایی و تصاویر زیبای به کار رفته در آن است . در زمینه توصیفات ستایشی ، وضع کاملاً متفاوت است و غالب تصاویری که فرخی در توصیفاتِ ستایشی خود و به ویژه در توصیفِ ممدوح – که از بالاترین بسامد در توصیفات ستایشی او برخوردار است – به کار گرفته ، از نظر زیبایی و دلپسندی ، چندان درخور ذکر نیستند و بیش از آنکه زیبا باشند ، ملال آور و خسته کننده و بی روح به نظر می رسند .

سومین نکته ، بحث و بررسی درباره ی عناصر اصلی خیال انگیز در هر یک از توصیفاتِ        سه گانه است . پیش از این ، درباره ی عناصر اصلی خیال انگیز در شعر فرخی یعنی تشبیه ، تشخیص، اغراق و استعاره ی مصزحه ، به اجمال بحث شد و گفتیم که این چهار عنصرِخیال انگیز،   کمابیش ، نقشِ آفرینشِ اغلب تصاویر شعری فرخی را بر عهده دارند . حال اگر بخواهیم در هر یک از توصیفات سه گانه ، اهمّ این عناصر خیال آفرین را بررسی کنیم ، به تفاوت هایی دست می‌یابیم. در توصیفات فرخی از طبیعت ، بالاترین بسامدِ عناصرِ تصویر ساز را به ترتیب سه عنصرِ تشبیه ، تشخیص و استعاره ی مصزحه ، به خود اختصاص داده اند . در توصیفات عاطفی فرخی ، غالباً تشبیهات ، استعارات مصزحه و صفاتِ خیال انگیز – که در فصل بعد به توضیح آن خواهیم پرداخت – فعال هستند . اما در توصیفات ستایشی ، با اینکه عناصری چون تشبیه ، استعاره مصزحه ، استعاره بالکنایه و تشخیص و برخی صفات خیال انگیز ، به صورتی کم رنگ تر ، نمود یافته اند ؛ اما آنچه جلب نظر می کند ، استفاده فراوان از عنصر اغراق و مبالغه است ؛ به طوری که کمتر بیتی از توصیفات ستایشی فرخی را ، از این عنصر شعری خالی می یابیم و البته این مسأله سبب شده ، عناصر خیال انگیز دیگر ، کمتر ، مجالی برای حضور داشته باشند .

چهارمین نکته ای که در هنگام بحث و بررسی این توصیفاتِ کلی ، حایز اهمیت است ، میزان استفاده از تصاویر ، در هر یک از توصیفاتِ سه گانه ی مذکور است . در توصیفات فرخی از مظاهر طبیعت ، بسامد تصاویر در قیاس با توصیفات دیگر ، در بالاترین حدّ خود قرار گرفته و این به گونه ای است که کمتر ، بیتی را از عناصر خیال انگیزی چون تشبیه ، تشخیص ، استعاره ی مصرّحه و ... خالی می یابیم . در زمینه میزان استفاده از تصاویر ، در توصیفات عاطفی ، همه جا به یک اندازه نیست . در توصیفاتِ عاطفی غنایی و به ویژه در وصفِ معشوق ، میزان استفاده از تصاویر، چشمگیر و قابل ملاحظه است و کمتر بیتی از ابیاتِ آن را ، از عناصر تشبیه ، استعاره ی مصرّحه و صفاتِ تصویر آفرین و ... خالی می بینیم . حال اگر از توصیفات و تصاویر مربوط به معشوق و عاشق در توصیفات عاطفی غنایی فرخی بگذریم ؛ تقریباً بقیه ی ابیاتِ مربوط به توصیف‌های عاطفی ِ غنایی و تقریباً همه ی ابیات مربوط به توصیف های عاطفی تغزّلی را – به آن معنایی که در این رساله به کار بردیم و آن را مشتمل بر مرثیه ها ، گلایه ها ، دردمندی ها و سایر احساسات و عواطفِ غیر غنایی و شخصی شاعر ، قلمداد کردیم – از تصاویر شعری و عناصر   خیال انگیزی چون تشبیه ، استعاره ، اغراق و ... که در حیطه ی مباحث علم بیان و بدیع وجود دارند و شناخته شده اند ، خالی می یابیم . اما در توضیحِ آن ، چنانکه آقای دکتر شفیعی کدکنی نیز اشاره کرده اند و پیش از این نیز ، در بخش توصیف های عاطفی به آن اشاره ای شد ، می توان گفت که حوزه مفهومی تصویر ، در اشعار تغزّلی و غنایی و به عبارت دیگر در توصیفاتِ عاطفی ، با اشعار وصفی دیگر متفاوت است.[1] بنابراین ، بسیاری از این اشعار و توصیفات ، بدون آنکه از عناصری چون تشبیه ، استعاره ، مجاز و سایر عناصرِ خیال انگیزِ شناخته شده در علم بیان و بدیع، بهره مند باشند ، در حیطه ی مفهومی تصویر یا ایماژ فرنگی ( Image ) قرار دارند . زیرا ایماژ در وسیع ترین تعریف خود ، هر چیزی را که به نحوی القای تخییل کند ، شامل می شود و توصیفات عاطفی نیز از این نظر ، در حیطه ی توسّعی مفهومِ ایماژ ، قرار دارند ؛ در زمینه توصیفاتِ ستایشی نیز ، اگر از اغراق ها و مبالغاتِ شاعر – که اغلب در وصف ممدوح و در ذمّ دشمنان اوست و غالباً نیز از مسأله« ترک ادب شرعی » و خوارداشتِ اساطیر اصیل ایرانی ، سرشار است و در اکثر ابیاتِ ستایشی او حضور دارند و اصلی ترین عنصر تصویر ساز در این نوع توصیف است – بگذریم ، تقریباً بسیاری از ابیات را از عناصر خیال انگیز دیگری چون تشبیه ، استعاره ی مصرحه ، تشخیص ، صفات و ... که تقریباً دراغلب توصیفات دیگر به وفور وجود دارند ، خالی می یابیم و البته این سخن به این معنی نیست که این عناصر در توصیفات ستایشی فرخی وجود ندارند ، بلکه به این معناست که این عناصر شعری در این نوع از توصیفات ، نمودی کم رنگ تر در قیاس با اغلب توصیفاتِ فوق، پیدا کرده اند و البته ناگفته نماند که میزان استفاده از عناصری چون تشبیه ، استعاره ی مصرحه و بالکنایه و صفات ، درهمه ی ابیات ستایشی ، یکدست نیست ، به این معنی که در اغلبِ توصیفاتِ ستایشی ، استفاده از این عناصر ،انگشت شمار است و در موارد محدودی نیز ، میزان استفاده از این عناصر بیشتر می شود و به ندرت نیز ، ابیات زیبایی از این دست را مشاهده می‌کنیم:

خسرو فرخ سِیر، بر بارۀ دریا گذر

 

با کمند شصت خم در دشت چون‌اسفندیار

اژدها کردار، پیچان در کف رادش کمند

 

چون‌عصــای‌ موسی‌اندر‌دستِ‌ موسی‌گشته‌مار

 

همچو زلفِ نیکوانِ خـردسـاله تا بخورد



 

همچو عهد دوستان سالخورده استوار...1

 



نکته ی دیگری که در زمینه تصاویر به کار رفته در توصیفات سه گانه ، قابل ذکر است ، موضوعِ تکرار تصاویر شعری است . در زمینه ی وصف طبیعت ، به دلیل غالب بودنِ تصاویر ابتکاری و کمی تصاویر کلیشه ای و ذهن فعال و خلاق شاعر در وصف طبیعت ، تصاویر تکراری ، اندک است و آن مقدار از تکرارهای تصویری که وجود دارد نیز در زمینه ی تصاویر ابتکاری خود شاعر است و اغلب نیز این تکرارها در مورد عناصری چون سبزه ها ، گل ها و گیاهان و پوشش درختان است و تقریباً سایر عناصر طبیعت ، کما بیش ، از تکرار های تصویری در امان مانده اند. در         توصیف های عاطفی و به ویژه در وصف معشوق ، تکرارهای تصویری گسترش بیشتری می یابند و این تکرارها هم تصاویر شعری برگرفته از پیشینیان و هم تصاویر ابتکاری شاعر را شامل می شود . در توصیفات ستایشی شاعر ، تکرارهای تصویری در تشبیهات ، استعارات و صفات ، نمود گسترده تری نسبت به مبالغات و اغراق های او داشته است.

حال اگر بخواهیم ، نظری کلی درباره ی هریک از توصیفات و تصاویر مربوط به آنها ، ارائه کنیم باید بگوییم که در توصیفات فرخی از طبیعت ، تمام ملاک های یاد شده یعنی ابتکاری بودن، زیبایی تصاویر ، عناصر به کار رفته در خلق تصاویر و میزان به کار گیری تصاویر و تکرار در تصاویر، به بهترین وجه ، خود را نمایان کرده است . و تمام این عوامل سبب شده ، فرخی در این نوع از توصیفات خود ، گوی سبقت را از شاعران گذشته و پس از خود برباید و در این زمینه ، جز منوچهری ، کمتر شاعری را می شناسیم که توانسته است با او برابری کند ، بنابراین اگر فرخی را شاعر طبیعت بنامیم ، سخنی به گزاف نگفته ایم . در توصیفات عاطفی فرخی نیز غالبِ این ملاکها و به ویژه زیبایی تصاویر ، مورد عنایت واقع شده و از این نظر ، در خور ذکر و تأمل می باشند . اما در توصیفات ستایشی فرخی ، این سیر نزولی به اوج خود می رسد و باید بگوییم که غالب تصاویر به کار رفته در آن ، از نظر ملاکهای مذکور ضعیف بوده وبه همین دلیل ، کمتر تصاویری از آن را ، زیبا و دلچسب و در خور ذکر می یابیم .

بنابر آنچه گفته شد ، ما می توانیم یک فهرست موضوعی ترتیب دهیم و موضوعاتی را که در هر یک از انواع سه گانه ی توصیف ، در یک طرف تصویر قرار گرفته اند ، یکی یکی مورد بررسی قرار دهیم و البته باید یادآوری کرد که بررسی تمام تصاویر به صورت موضوعی ، کاری وقت‌گیر ، طاقت فرسا و اکثر اوقات بی فایده و حتّی ملال آور است ؛ بنابراین می توانیم بر اساس برخی از ملاکهای یاد شده چون ابتکاری بودن و زیبایی ، دست به گزینش تصاویر بزنیم و در بررسی آنها، عناصر خیال انگیز خاصی چون تشبیهات ، استعارات مصزحه و صفات را که در   غالبِ این توصیفات ، از عناصر اصلی آفرینش تصاویر محسوب می شوند ، مدّ نظر قرار دهیم و از سایر عناصر خیال انگیزی که بررسی موضوعی آنها ، از ارزش کمی برخوردارند، بگذریم .

الف – بررسی تشبیهات ، استعارات وصفات در توصیفات فرخی از طبیعت

این نوع توصیفات را می توان به دو بخشِ مظاهرِ طبیعت در تصاویر شعری فرخی و عناصر و مصنوعات دستِ بشر در تصاویر شعری او ، تقسیم بندی کرد .

  • مظاهر و عناصر طبیعت در تصاویر شعری فرخی

در این نوع از تصاویر ، غالب مظاهر طبیعت ، چون آسمان ، زمین ، ابر ، درختان ،گل ها و سبزه ها و جانوران و ... زمینه ی آفرینش تصویر ، واقع شده اند و از آنجا که غالب این تصاویر ، ابداعی هستند و همراه بداعت ، از زیبایی نیز برخوردارند ، می توان به بررسی غالب آنها پرداخت . البته مطلبی که می توان بر آن افزود این است که بسامد بعضی از عناصر طبیعت چون سبزه ها و گیاهان وگل ها ، در تصاویر شعری فرخی ، در قیاس با سایر عناصر طبیعت بیشتر است و این امر سبب شده ، در تصاویری از این دست ، به ندرت تکرارهایی را شاهد باشیم .

   در این بخش از پایان نامه ، سعی خواهیم کرد ، این مظاهر و عناصر موجود در طبیعت را در دیوان فرخی بررسی و در مورد هر یک از تصاویر مربوط با آنها، یک یا دو شاهد مثال را ذکر کنیم . همچنین خاطر نشان می کنیم که تمام تصاویر به کار رفته در این مبحث اعم از تشبیهات ، استعارات مصرحه و صفات خیال انگیز بر پایه ی « مشبه » تقسیم بندی شده اند ؛ به این معنی که واژه یا ترکیبات قبل از فلش ، « مشبه » و واژه ها و ترکیبات یا جملات پس از فلش ، « مشبّه به » یا از لوازم « مشبّه به » هستند.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی