حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

پیامبر اسلام و چالش منافقان

 

نویسنده: محسن کریمیمنبع : اختصاصی راسخون  

چکیده :یکی از جریانات مهم که اقدامات وفعالیتهایش در صدر اسلام بسیارمشهود بود ،جریان نفاق بود.بخش بزرگی از گرفتاری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در صدر اسلام از ناحیه این جریان بود؛زیرا این جریان در عرصه های گوناگون علیه جامعه نوپای اسلامی دست به ایجاد توطئه ودسیسه می زد.در نتیجه بیشترین اوقات رسول گرامی اسلام،صرف خنثی سازی این دسیسه ها وتوطئه ها می شد.اگرچه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مدینه این جریان،دارای تشکل وانسجام بیشتری گردیده وبه توطئه گری،دسیسه سازی وکار شکنی علیه اسلام ،پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان پرداختند.اماردپای آن رادر دوران مکی نیز می توان یافت وشواهد معتبر ،وجود نفاق در مکه را تأئید می نماید.از طرفی جریان نفاق،پدیده ایست که اختصاص به عصر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ندارد.در این نوشتار ،پس از تعریف نفاق به بررسی زمان شکل گیری جریان نفاق ،فعالیتهای منافقان در برخی از غزوات ونحوه برخورد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با آنان می پردازیم.مقدمه :مسأله منافقان از ورود پیامبرصلی الله علیه و اله به مدینه شکل گسترده تری به خودگرفت . ورود پیامبر صلی الله علیه و اله به این شهر با اقبال مردم روبرو شد و بنابراین برخی از افراد مخالفت آشکار را به صلاح خود ندیدند و راه نفاق و دورویی پیشه کردند . اینان با نفوذ در صفوف مسلمانان به کارشکنی و اخلال می پرداختند و به هر نحو ممکن سعی در تضعیف جبهه مسلمانان داشتند . در این میان عواملی چند به حفظ نظام نوپای اسلامی کمک کرد . نقش اساسی پیامبر صلی الله علیه و اله و فداکاری و اطاعت اصحاب ایشان در مقابله با چالش منافقان فصلی قابل تأمل در تاریخ اسلام است . در این مقاله سعی شده با شرح واقعه ، کارشکنی و اهمال کاری منافقان را به تصویر کشیم و در پی آن تصمیمات و اقدامات پیامبر صلی الله علیه و اله و نیز عملکرد مسلمانان در خنثی کردن توطئه ایشان را بررسی کنیم . منابع اصلی این تحقیق ، مغازی اثر محمد بن عمر واقدی ، سیرة ابن هشام و طبقات ابن سعد می باشد. نیز آیاتی از قرآن مجید در شرح وقایع آورده شده است .فصل اول: نفاقتعریف نفاق:معنای لغوی نفاق:نفاق به معنای پنهان کردن کفر وتظاهر به اسلام وایمان یک واژه اسلامی است که برای اولین بار به این معنا در قرآن کریم واحادیث به کار رفته است.معنای اصطلاحی نفاق:در تعاریف اصطلاحی نفاق نیز گفته شده است که نفاق،تظاهر به ایمان است در حالی که در باطن ایمان نداشته باشد(1)بنابر این منافق کسی است که در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خدا پرستی است،قرآن وپیامبر صلی الله علیه و اله را قبول ندارد اما متظاهر به احترام به قرآن وپیامبر صلی الله علیه و اله است(2)

خاستگاه وزمان شکل گیری: 

در باره خاستگاه وزمان شکل گیری جریان نفاق به طور کلی دو نظریه ابراز شده است:الف .عده ای خاستگاه جریان نفاق را مدینه دانسته وآغاز شکل گیری آن را پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و اله به مدینه وتشکیل حکومت اسلامی در آنجا می دانند .آنان برای اثبات مدعایشان استدلال می کنند که ریشه نفاق ورزیدن دو عامل ترس از اظهار هویت وطمع به مال اندوزی است،بنابراین از آنجا که مسلمانان پیش از هجرت یک گروه اقلیت ،محکوم وتحت سلطه مشرکین قریش در مکه بودندوقدرت نظامی ویا مالی کافی نداشتند تا کسی از آنان بترسد یا به اموال انان چشم طمع بدوزد،از این رو برای مبارزه با آنان ،نیاز به نفاق ورزیدن وپنهان کاری نبود.اما پس ا آنکه پیامبر صلی الله علیه و اله به مدینه هجرت کرد ومسلمانان قدرت یافتند،عده ای که هنوز نور اسلام در قلبهایشان نتابیده بود ،یا از ترس اسلام ویا از روی طمع به مال ومنال دنیا به نفاق روی آوردند.ب.نظر دیگر آنست که جریان نفاق،ابتدا در مکه شکل گرفته است.علامه طباطبایی وگروهی دیگر از محققین از طرفداران این نظریه محسوب می شوند؛آنان معتقدند که علت اصلی نفاق ورزیدن،همیشه ترس از قدرت حاکم ویا طمع رسیدن به مال ومنال دنیایی نیست تا نتیجه بگیریم که از آنجایی که مسلمانان در مکه قدرت ویا مال کافی نداشتند، از این رو انگیزه ای برای نفاق ورزیدن هم وجود نداشت. علامه طباطبایی با رد این نظریه که تنها ترس وطمع ،منشأنفاق باشد،رسیدن به قدرت را نیز یکی از علل وانگیزه های روی آوردن به نفاق دانسته واظهار می دارد:(بسیاری از منافقین را می بینیم که در مجتمعات بشری دنبال هر دعوتی می روند ودور هر صدایی را می گیرند،بدون اینکه از مخالف خود هر قدر نیرومند باشد ،پروایی بکنند ونیز اشخاصی را می بینیم که در مقام مخالفت با مخالفین خود بر می آیند وعمری را با خطر سپری می کنند وبه امید رسیدن به هدف بر مخالفت خود اصرار هم می ورزند تا شاید هدف خود را که رسیدن به حکومت است به دست آورده،نظام جامعه را در دست بگیرند ومستقل در اداره آن باشند ودر زمین غلو کنندورسول خدا صلی الله علیه و اله هم از همان اوایل دعوت فرموده بود که اگر به خدا ودعوت اسلام ایمان بیاورید،ملوک وسلاطین زمین خواهید شد.با مسلم بودن این دو مطلب،چرا عقلا جایز نباشد که احتمال دهیم بعضی از مسلمانان ،قبل از هجرت به همین منظور ،مسلمان شده باشند،یعنی به ظاهر اظهار اسلام کرده باشندتاروزی به آرزوی خود که همان ریاست واستعلاء است،برسند...ونیز ممکن است بعضی در ایتدا بدون هدف شیطانی مسلمان شده باشند اما در اثر پیش آمدهایی ،در باره حقانیت دین اسلام به شک افتاده ومرتد شده باشند،اما این اعتدال خود را از دیگران پنهان بدارند(3)این نظریه با دقت در اوضاع وشرایط حاکم در صدر اسلام نزدیکتر به واقعیت به نظر می رسد؛زیرا با پیشگویی هایی که در مورد آینده اسلام صورت می گرفت،کسانی را که آرزوی رسیدن به قدرت داشتند،وادار نموده باشد تا به ظاهر به اسلام بگروند تا در آینده با در دست گرفتن رهبری جهان اسلام به آرزوی خویش دست یابند،در مورد منافقان مکه احتمال وجود این عامل بسیار زیاد است.بنابراین می توان ادعا کرد که پیدایش نفاق در مکه بوده است،اگر چه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و اله به مدینه بود که به صورت یک جریان متشکل در آمده ودست به اقدامات وفعالیتهای خطر ناک وتخریبی علیه اسلام وپیامبر صلی الله علیه و اله زدند.فصل دوم: بررسی برخی از غزواتغزوۀ‌ بنی قینقاع (624 م– 2 ق) :در غزوۀ‌ بنی قینقاع مسلمانان قلعه ایشان را پانزده روز محاصره کردند تا سرانجام بنی قینقاع تسلیم فرمان پیامبر صلی الله علیه و اله شدند . پیامبر صلی الله علیه و اله دستور داد تا آنها را ببندند . عبدالله ابن ابی که هم پیمان بنی قینقاع بود شتابان به نزد پیامبر صلی الله علیه و اله آمد و گریبان پیامبر صلی الله علیه و اله را گرفت و گفت :« ای محمد ، نسبت به دوستان من نیکی کن» . پیامبر صلی الله علیه و اله با چهره ای بر افروخته و خشمگین به او فرمود :« وای بر تو رهایم کن(4)»گفت :«رهایت نمی کنم تا نسبت به دوستانم دستور به نیکی دهی(5)» .ابن اُبی خود به یهودیان بنی قینقاع گفته بود که در قلعه حصاری شوند و وعدۀ یاری داده بود(6) ولی هیچ کمکی از او به یهودیان نرسید . به هر حال پیامبر صلی الله علیه و اله به واسطۀ‌ اصرار عبدالله ابن اُبی از کشتن یهودیان بنی قینقاع صرف نظر کرده به آنها سه روز مهلت داد تا مدینه را ترک کنند(7). در این واقعه می بینیم که پیامبر صلی الله علیه و اله علی رغم پیروزی و قدرت بر خیانتکاران سخت نگرفته و نه تنها از رفتار بعضی از منافقان همچون ابن اُبی چشم پوشید بلکه به خواسته گستاخانه آنها پاسخ مثبت داده مایه دلگرمی آنان شد . هر چند حوادث بعدی گواه آنست که آنها قدر این مهربانی و بزرگواری را ندانستند .غزوۀ احد (625 م - 3ق):در جنگ احد پیامبر صلی الله علیه و اله با اصحابش مشورت کرد که در داخل یا خارج از شهر به جنگ بپردازند و خود آن حضرت مایل بود تا در داخل شهر بمانند . از جمله عبدالله ابن اُبی منافق اصرار داشت تاکه در داخل شهر بمانند ولی با اصرار برخی از اصحاب به ویژه نوجوانانی که در بدر حضور نداشتند و مشتاق بودند پیامبر صلی الله علیه و اله آنها را با خود به جنگ ببرد قرار بر آن شد که از مدینه خارج شوند . صبح روز احد عبدالله ابن اُبی که موافق بیرون رفتن نبود با پیروان خود از منافقان که جمعیت آنها ثلث سپاه اسلام بود به شهر باز گشتند در حالیکه می گفتند :« محمد با رأی ما مخا لفت کرد و سخن این مردم گوش داد و ما بی جهت خود را به کشتن نمی دهیم»(8). پس از بازگشت مسلمانان به مدینه و تحمل مصیبت احد، شهر مدینه به غم و اندوه فرو رفته بود . دلهای بعضی از اصحاب مملو از بغض و کینه نسبت به عده ای از منافقان بود که جنگ را ترک کرده بود ند و می گفتند : باید آنها را بکشیم و جماعتی می گفتند نباید آنها را بکشیم در این میان پیامبر صلی الله علیه و اله با توجه به آیه قرآن « چرا شمادربارة منافقان دو فرقه شدید آنها در باطن کافرند و خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان باز گرداند .»(9)مسلمانان را از بحث وجدل دربارة منافقان باز داشت و از اختلاف احتمالی میان صفوف مسلمین جلوگیری کرد .غزوة بنی نضیر (م625- 4ق):بنی نظیر ،دومین قبیله یهودی در مدینه است که در اوائل سال چهارم هجری از مدینه اخراج شدند.واقعه از آنجا آغاز شد که یک نفر از مسلمانان به نام عمروبن امیه دو نفر از قبیله بنی عامل را که به گمان اینکه کشتار معلمان قرآن (فرستادگان ومبلغان پیامبر صلی الله علیه و اله به سرزمین نجد)به وسیله قبیله بنی عامر صورت گرفته است،راکشت.این واقعه در حالی صورت گرفت که تنها یک نفر از قبیله بنی عامر در این کشتار شرکت داشت(10)وقتی پیامبر صلی الله علیه و اله از ماجرا آگاه شد تصمیم گرفت که خون بهای دو نفر را هر چند مشرک بودند بپردازد.میان قبیله بنی نضیر وقبیله بنی عامر پیمان اتحاد ودوستی برقرار بود.پیامبر صلی الله علیه و اله به خاطر همین پیمان ،رهسپار سرزمین بنی نضیر شد تا از آنان در پرداخت دیه دو مقتول بی گناه عامری کمک بگیرد.آنان با چهره بازبا درخواست او موافقت کردندولی پیامبر صلی الله علیه و اله که در کنار دیواری نشسته بود ،احساس کرد که وضع دگرگون شده است ورفت وآمدهای مشکوکی صورت می گیرد از این جهت به اوضاع بد بین شد وبا آمدن فرشته وحی از موضوع توطئه برای قتل خویش با خبر گردید.در این شرایط پیامبر صلی الله علیه و اله با یاران خود به مدینه بازگشتندودر ماه ربیع الأول سال چهارم هجری فرمان جهاد صادر نمودند.پس از آشکار شدن خیانت بنی نضیر و قصد آنها برکشتن رسول خدا صلی الله علیه و اله ‌پیامبر صلی الله علیه و اله به آنها دستور داد که ظرف ده روز از مدینه خارج شوند . یهودیان بارهای خود را بستند و آماده حرکت و ترک مدینه شدند . در این هنگام عبدالله ابن اُبی کسی را نزد حیی بن اخطب رئیس بنی نضیر فرستاد و به آنها وعدة یاری داد(11) خداوند نیز در این اقدام منافقین اشاره دارد .« آیا ندیدی منافقینی را که به برادرانشان از اهل کتاب که کافر شدند گفتند اگر اخراج شویم با شما خارج می شویم و در بارة شما از هیچ کس اطاعت نمی کنیم و اگر با شما جنگ شود شمارا یاری می کنیم و خداوند گواهی می دهد که آنها دروغگو هستند»(12) .حیی نیز که از پیغام ابن اُبی به طمع افتاده بود دستو ر داد تا در قلعه حصاری شوند . پیامبر صلی الله علیه و اله قلعه را محاصره کرد و پانزده شبانه روز طول کشید . سرانجام یهود که دیدند از ابن اُبی و دیگر هم پیمانانشان هیچ کمکی نرسید ، تسلیم شده مدینه را ترک کردند(13) در این واقعه با وجود رسوایی منافقان هیچ گونه اعمال خشونتی از طرف پیامبر نسبت به آنها ذکر نشده است .غزوة مریسیع یا بنی مصطلق (627 م – 5 ق) :پس از جنگ مریسیع برسرچاهی نزاعی بین یک مهاجروانصاردرگرفت . مهاجر سیلی برصورت مرد انصاری زدکه از چهرة اوخون جاری شد.انصاری قبیلة خزرج وهم پیمانان خود را به یاری طلبید و مرد مهاجری نیز قریش را به یاری طلبید . نزدیک بود که غائله بالا گیرد.که با میانجی گری برخی از بزرگان ‌‌،‌ مرد انصاری از حق خود گذشت و غائله پایان یافت(14) همین که عبد الله ابن اُبی از ماجرا آگاه شد خشمگین شده ندا داد :«ای بنی اوس برادرتان را یاری دهید» ! به خدا سوگند مثل محمد مانند آن مثلی است که می گوید :« سُمن کلبَکَ یأکلک » سگت را فربه کن تا تو را بخورد .من حاضر باشم و چنین شود و غیرتی از خود نشان ندهم .به خدا چون به مدینه رسیم عزیزان مدینه افراد خوار ( مهاجران ) را از آن بیرون خواهند کرد(15)زید بن ارقم که نو جوانی بود ، سخنان عبدالله بن ابی را به پیامبر صلی الله علیه و اله گزارش داد .عبدالله بن ابی نزد پیامبر صلی الله علیه و اله آمد و زید را تکذیب کرد . قوم زید بن ارقم را سرزنش می کردند تا اینکه سورة منافقین بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل شد و راستی زید بن ارقم ،‌آشکار شد(16)عمر بن خطاب نزد پیامبر آمد و پیشنهاد داد تا گردن ابن ابی را بزنند . اما پیامبر صلی الله علیه و اله این کار را صلاح ندانست و با وجود گرمای شدید فرمان حرکت داد در حالی که تا هوا خنک نمی شد حرکت نمی کرد. پس تمام آن روز و شب را به حرکت ادامه دادند و هیچ کس شتر اش را نگه نمی داشت . مگر برای قضای حاجت یا نماز گزاردن. در هنگام حرکت برای گفت وگو مطلبی جز داستان ابن اُبی نبود . ولی پس از اینکه بی خوابی و خستگی شدید بر آنها غالب شد آن موضوع را فراموش کردند(17)در این واقعه نیز پیامبر صلی الله علیه و اله با حسن تدبیر خویش آرامش را به اردوی مسلمانان باز گرداندوجلوی بر افروخته شدن آتش نزاع ودرگیری را که توسط منافقان بوجود آمده بود خنثی نمودند. غزوة تبوک (630 م – 9 ق) : پیامبرخدا صلی الله علیه و اله در این جنگ بر خلاف جنگهای قبل هدف خود را در جنگ با رومیان بیان داشت ، هوا به شدت گرم بود و وقت برداشت محصول بود . بنابراین منافقان زیادی دست به کارشکنی زدند . آنها در خانه سویلم یهودی اجتماع کرده و نقشه می کشیدند که چگونه مردم را از همراهی پیامبر بازدارند . پیامبر صلی الله علیه و اله پس از اطلاع از این جریان دستور داد خانه سویلم را آتش زدند (18)عبدالله ابن ابی همراه با لشکر خود در ثنیة‌ الوداع اردو زد وهم پیمانان منافق ویهودی او هم همراهش بودند در این محل منافقان لشکر ابن ابی ،‌مسلمانان را از جنگ با رومیان می ترساندند و سختی راه و گرمای هواراگوشزدمی کردند .ابن ابی می گفت :« محمد جنگ بارومیان را بازی پنداشته است گویی هم اکنون می بینیم که فردااصحاب محمد صلی الله علیه و اله همگی اسیر به طنابها پیچیده اند»(19). به هر حال با حرکت پیامبر صلی الله علیه و اله به سوی تبوک عبدالله بن ابی و همراهانش راه مدینه پیش گرفتند و از یاری پیامبر صلی الله علیه و اله و مسلمانان سر باز زدند(20)خداوند در قرآن پیامبر صلی الله علیه و اله ومسلمانان را دلداری می دهد تا از نیامدن آنها غمی به دل راه ندهند. « اگر این منافقین با شما خارج شوند در کار شما اخلال می کنند و در جستجوی بلایی برای شما هستند و جاسوسانی در میان شما می شوند(21)»برخی از منافقان نزد پیامبر صلی الله علیه و اله می آمدند و با بهانه های مختلف اجازه می گرفتند تا در مدینه بمانند و به جنگ نروند . پیامبر صلی الله علیه و اله هم با مهربانی و گذشت خود و از طرفی با دانستن این مطلب که آمدن آنها فایده ای برای اسلام و مسلمانان ندارد ،‌به آنها اجازه می داد . خداوند نیز این مطلب را در قرآن ذکر می کند . «‌خدا تو را ببخشاید چرا به آنها اجازه دادی تا اینکه برایت مشخص شود چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ می گوید »(22)فصل سوم:اقدامات پیامبر صلی الله علیه و اله در بازگشت از غزوه تبوک

مسجد ضرار 

در هنگام عزیمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به تبوک بعضی از منافقان خدمت حضرت آمدند وابراز داشتند ای رسول خدا ما برای بیماران وپیران وافراد زمین گیری که نمی توانند برای نماز به مسجد جامع بیایند وبخصوص در شبهای زمستان سردی هوا ودوری راه مانع حضور آنها در مسجد قبا است،مسجدی ساخته ایم ومیل داریم شما بدانجا بیایی وبا خواندن یک نماز در مسجد آن را افتتاح نمایید.پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند:«من اکنون در جناح سفر هستم واگر انشا ءالله از این سفر بازگشتم بدانجا خواهم آمد».بعد از غزوه تبوک در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و اله در راه بازگشت به مدینه بودند فرشته وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و اله نازل گشت ورسول الله صلی الله علیه و اله به دستئر پروردگار متعال از همان خارج شهر وقبل از ورود به مدینه،دو نفر از قبیله عمربن عوف را فرستاد تا آن مسجد را که خدای تعالی «مسجد ضرار»نامید ویران کنندواین بنای به ظاهر مقدس را که به صورت مرکز دسته بندیهای سیاسی وکانونی برای ایجاد دو دستگی میان مسلمانان بود را با خاک یکسان کند.منافقان از آن پس نتوانستند مرکزی برای خود تشکیل دهند وپس از دو ماه نیزمرگ رئیس وبزرگ منافقان عبد الله بن ابی پیش آمد ویکسره تشکیلات آنها را بهم زد(23)طلب آمرزش پیامبر صلی الله علیه و اله برای ابن ابی :به هنگام بیماری عبدالله بن ابی که منجر به مرگش شد . پیامبر صلی الله علیه و اله به عیادت او رفت . ابن ابی از پیامبر صلی الله علیه و اله خواست تا پیراهن زیرین خود را کفن او کند و برایش استغفار کند. پیامبر صلی الله علیه و اله نیز پذیرفت . پس از مرگ عبدالله بی ابی پیامبر صلی الله علیه و اله بر خاست تا بر او نماز بخواند . عمربن خطاب از پیامبر صلی الله علیه و اله خواست که بر ابن ابی نماز نگذارد. پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود : این کار در اختیار من گذاشته شده است . اگر بدانم در صورتی که بیش از هفتاد بار استغفار کنم آمرزیده می شود. این کار را می کردم. آری خداوند در قرآن پیامبر صلی الله علیه و اله را مخیر داشته تا برای منافقان استغفار کند یا نکند و ذکرکرده که درهرصورت باهفتاد بار استغفار نیز آنها را نخواهد بخشید(24).اما پیامبر رحمت صلی الله علیه و اله با تمامی دشمنی های عبدالله بن ابی در حق رسول الله صلی الله علیه و اله ، به تشییع جنازة او می رود و این مسلمان نمارا نیز از مهر ودعای خیر خود محروم نمی کند . شاید دیگران پند گیرند و دلهای سنگشان به سوی پیامبر صلی الله علیه و اله واسلام نرم گردد . برخورد پیامبر با متخلفین جنگ تبوک :در بازگشت از تبوک پیامبر صلی الله علیه و اله برخوردی متفاوت با سه تن از متخلفین داشت . اینان مراره بن ربیع ، هلال بن اُمیه و کعب بن مالک بودند که ازهمراهی پیامبر صلی الله علیه و اله در جنگ تبوک خود داری کردند و هرسه معترف بودند که هیچ عذری بر این تخلف نداشتند . پیامبر صلی الله علیه و اله از میان همه تخلف کنندگان فقط گفتگو و معاشرت با این سه تن را ممنوع کرد . بنابراین مسلمانان حتی جواب سلام آنها را نمی دانند و حتی زنانشان از آنها دوری کردند . این سه مرد ، جزء نیکو کاران بودند و در سختی عجیبی گرفتار آمده بودند. هلال بن امیه چندان گریست که مشرف به مرگ شد و از خوردن غذا هم خودداری می نمود . گاه دو یا سه روز پیاپی روزه می گرفت و هیچ خوراکی نمی خورد . به هر حال هرسه در تنهایی خویش از خدا طلب عفو و قبول توبه می کردند و به سختی روزگار می گذراندند. پنجاه روز بدین صورت گذشت تا خداوند با نزول آیه ای خبر پذیرش توبة این سه را به پیامبر صلی الله علیه و اله ابلاغ کرد(25)«و بر آن سه تن که تخلف ورزیدند تا آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از غضب خدا جز به لطف او پناهی نیست ، پس خدا بر آنها باز لطف کرد تا توبه کنند(26). »قصد منافقین در ترور پیامبر صلی الله علیه و اله : در قسمتی از راه بازگشت از تبوک منافقان کمر به قتل پیامبر صلی الله علیه و اله بستند و تصمیم گرفتند پیامبر صلی الله علیه و اله را از بالای گردنة کوه به پایین بیندازند . پیامبر صلی الله علیه و اله از تصمیم آنها آگاه شد پس به مردم گفت: شما از پایین گردنه عبور کنید که هم آسان تر وهم گشاده تر است؛ و خود از بالای گردنه عبور کرد و به دین وسیله خواست منافقان را از دنبال کردن خود بازدارد . با این حال افسار شترش را به عمار یاسر داد و به حذیفه بن یمان فرمودند تا از پشت سرمراقب ایشان باشد . در گردنه منافقان حمله کردند تا شاید پیامبر صلی الله علیه و اله به دره سقوط کند . پیامبر صلی الله


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان

تحقیق در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان


تحقیق در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :6

 

فهرست مطالب:

 

چکیده :

مقدمه :

فصل اول: نفاق

خاستگاه وزمان شکل گیری:

فصل دوم: بررسی برخی از غزوات

مسجد ضرار

پی نوشت ها :

 

چکیده :
یکی از جریانات مهم که اقدامات وفعالیتهایش در صدر اسلام بسیارمشهود بود ،جریان نفاق بود.بخش بزرگی از گرفتاری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در صدر اسلام از ناحیه این جریان بود؛زیرا این جریان در عرصه های گوناگون علیه جامعه نوپای اسلامی دست به ایجاد توطئه ودسیسه می زد.در نتیجه بیشترین اوقات رسول گرامی اسلام،صرف خنثی سازی این دسیسه ها وتوطئه ها می شد.اگرچه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مدینه این جریان،دارای تشکل وانسجام بیشتری گردیده وبه توطئه گری،دسیسه سازی وکار شکنی علیه اسلام ،پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان پرداختند.اماردپای آن رادر دوران مکی نیز می توان یافت وشواهد معتبر ،وجود نفاق در مکه را تأئید می نماید.از طرفی جریان نفاق،پدیده ایست که اختصاص به عصر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ندارد.در این نوشتار ،پس از تعریف نفاق به بررسی زمان شکل گیری جریان نفاق ،فعالیتهای منافقان در برخی از غزوات ونحوه برخورد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با آنان می پردازیم.
مقدمه :
مسأله منافقان از ورود پیامبرصلی الله علیه و اله به مدینه شکل گسترده تری به خودگرفت . ورود پیامبر صلی الله علیه و اله به این شهر با اقبال مردم روبرو شد و بنابراین برخی از افراد مخالفت آشکار را به صلاح خود ندیدند و راه نفاق و دورویی پیشه کردند . اینان با نفوذ در صفوف مسلمانان به کارشکنی و اخلال می پرداختند و به هر نحو ممکن سعی در تضعیف جبهه مسلمانان داشتند . در این میان عواملی چند به حفظ نظام نوپای اسلامی کمک کرد . نقش اساسی پیامبر صلی الله علیه و اله و فداکاری و اطاعت اصحاب ایشان در مقابله با چالش منافقان فصلی قابل تأمل در تاریخ اسلام است . در این مقاله سعی شده با شرح واقعه ، کارشکنی و اهمال کاری منافقان را به تصویر کشیم و در پی آن تصمیمات و اقدامات پیامبر صلی الله علیه و اله و نیز عملکرد مسلمانان در خنثی کردن توطئه ایشان را بررسی کنیم . منابع اصلی این تحقیق ، مغازی اثر محمد بن عمر واقدی ، سیرة ابن هشام و طبقات ابن سعد می باشد. نیز آیاتی از قرآن مجید در شرح وقایع آورده شده است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبر اسلام و چالش منافقان

تحقیق در موردپیامبر اسلام و چالش منافقان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در موردپیامبر اسلام و چالش منافقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردپیامبر اسلام و چالش منافقان


تحقیق در موردپیامبر اسلام و چالش منافقان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه6

 

فهرست مطالب

 

فصل اول: نفاق

فصل دوم: بررسی برخی از غزوات

 


 

نویسنده: محسن کریمی
منبع : اختصاصی راسخون



 

چکیده :
یکی از جریانات مهم که اقدامات وفعالیتهایش در صدر اسلام بسیارمشهود بود ،جریان نفاق بود.بخش بزرگی از گرفتاری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در صدر اسلام از ناحیه این جریان بود؛زیرا این جریان در عرصه های گوناگون علیه جامعه نوپای اسلامی دست به ایجاد توطئه ودسیسه می زد.در نتیجه بیشترین اوقات رسول گرامی اسلام،صرف خنثی سازی این دسیسه ها وتوطئه ها می شد.اگرچه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مدینه این جریان،دارای تشکل وانسجام بیشتری گردیده وبه توطئه گری،دسیسه سازی وکار شکنی علیه اسلام ،پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان پرداختند.اماردپای آن رادر دوران مکی نیز می توان یافت وشواهد معتبر ،وجود نفاق در مکه را تأئید می نماید.از طرفی جریان نفاق،پدیده ایست که اختصاص به عصر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ندارد.در این نوشتار ،پس از تعریف نفاق به بررسی زمان شکل گیری جریان نفاق ،فعالیتهای منافقان در برخی از غزوات ونحوه برخورد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با آنان می پردازیم.
مقدمه :
مسأله منافقان از ورود پیامبرصلی الله علیه و اله به مدینه شکل گسترده تری به خودگرفت . ورود پیامبر صلی الله علیه و اله به این شهر با اقبال مردم روبرو شد و بنابراین برخی از افراد مخالفت آشکار را به صلاح خود ندیدند و راه نفاق و دورویی پیشه کردند . اینان با نفوذ در صفوف مسلمانان به کارشکنی و اخلال می پرداختند و به هر نحو ممکن سعی در تضعیف جبهه مسلمانان داشتند . در این میان عواملی چند به حفظ نظام نوپای اسلامی کمک کرد . نقش اساسی پیامبر صلی الله علیه و اله و فداکاری و اطاعت اصحاب ایشان در مقابله با چالش منافقان فصلی قابل تأمل در تاریخ اسلام است . در این مقاله سعی شده با شرح واقعه ، کارشکنی و اهمال کاری منافقان را به تصویر کشیم و در پی آن تصمیمات و اقدامات پیامبر صلی الله علیه و اله و نیز عملکرد مسلمانان در خنثی کردن توطئه ایشان را بررسی کنیم . منابع اصلی این تحقیق ، مغازی اثر محمد بن عمر واقدی ، سیرة ابن هشام و طبقات ابن سعد می باشد. نیز آیاتی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردپیامبر اسلام و چالش منافقان

مقاله روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات

اختصاصی از حامی فایل مقاله روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات


مقاله روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات182

 

الحمدلله رب العالمین باری الخلائق اجمعین والصلوة والسلام علی عبدالله ورسوله و حبیبه و صفیه، حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا الذی سمی فی السماء باحمد و فی الارض بابی القاسم مصطفی محمد و علی اله الطیبین الطاهرین المعصومین.
قرآن کریم ، قانون اساسی اسلام و ضامن سعادت بشر در تمامی صحنه های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و ... می باشد.
قرآن به زبان فطرت انسان سخن می گوید و اختصاص به عصر و منطقه و یا گروهی خاص ندارد. اما همگان توفیق بهره گیری از آنرا ندارند ، و بهره مندان نیز به طور یکسان از آن سود نمی برند . و از همان آغاز نزول این کتاب مقدس ، مخاطبان ، موضع گیریهای گوناگون و متعددی داشتند که قرآن کریم آنها را به سه گروه شاخص و بارز تقسیم می کند . دسته ی اول کسانی هستند که در مقابل دستورات و اوامر و نواهی قرآن صادقه سر تسلیم فرود آورده و در مسیر هدایت پرودرگار قرار گرفتند که خداوند از آنها به عنوان متقین یاد می کند.
و گروه دوم کسانی هستند که اندرزهای پیامبر اکرم (ص) و قرآن در آنان هیچ تأثیری نگذاشته و از همان ابتدا با صراحت در مقابل آیات وحی موضع گیری نموده و پیامبر اکرم (ص) را تکذیب نمودند و خداوند در مورد آن چنین فرمود که : «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه و لهم عذاب عظیم.»
و اما گروه سومی را هم خداوند در قرآن معرفی می کند که نه ایمان و اخلاص متقین را داشته و نه صداقت کفار در ابراز عقیده ، بلکه بیمار دلانی ، با غرض و مرض هستند که جامعه ی اسلامی را از همان ابتدا تا کنون ، در ابعاد مختلف اعم از فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و اجتماعی ، دچار مشکلات فراوانی نموده و از نشر و گسترش فرهنگ ناب اسلامی ناخرسند بوده و با انواع و اقسام مکر و حیله‌ها ، بر سر راه حق مانع ایجاد کرده و می کنند. که قرآن کریم با بلیغ ترین بیان و شیواترین اسلوب این گروه نابکار را معرفی نموده و پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان را از نقشه های شوم آنها آگاه نموده و شیوه های برخورد با این دشمنان دوست نما را ترسیم نموده است. که به حول قوه الهی در صدد بررسی روانشناسی منافقان یا به عبارتی ویژگیهای رفتاری منافقان از دیدگاه قرآن و روایات هستیم تا انشاءا... جامعه ی اسلامی ما بیش از پیش با خطر این فاسقان آشنا شود.

سئوال های تحقیق

1- روانشناسی منافقان یعنی چه و معنای لغوی و اصطلاحی واژه ی نفاق و تفاوت آن با دروغ و تقیه چیست؟
2- تاریخ شروع نفاق از چه زمانی بوده است؟
3- منافقان از نظر روانی دارای چه ویژگیهایی می باشند؟
4- منافقان از نظر اجتماعی دارای چه ویژگیهایی می باشند؟
5- منافقان از نظر فرهنگی دارای چه ویژگیهایی می باشند؟
6- منافقان از نظر سیاسی دارای چه ویژگیهایی می باشند؟
7- خداوند در قرآن کریم چه راهکارهایی را برای برخورد با منافقان ترسیم نموده است؟


پیشینه ی تحقیق :
با مراجعه به کتابخانه ، رساله یا کتابی با این عنوان «روانشناسی منافقان» مشاهده نگردید. اما کتابهای متعددی با محوریت موضوع نفاق به زبان های فارسی و عربی چاپ و منتشر شده است که به طور اجمال و مختصر به بیان صفات منافقان و ارائه آیات مربوط به آنها و برخی شأن نزول این آیات پرداخته است که البته بیشتر مربوط به غزوات و جنگهای صدر اسلام می باشد. که به تعدادی از این کتابها اشاره می کنیم:
1- مسأله ی نفاق ، شهید مطهری
2- دشمنان دوست نما ، جعفر سبحانی
3- حقیقت نفاق از دیدگاه قرآن ، حکمت یار
4- پیامبر و منافقین ، سیروس سعیدی
5- منشور جاوید ، جلد 4 ، جعفر سبحانی
6- منافقین از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه ، مهدی عرفانی
برخی از کتابهایی که به زبان عربی درباره ی منافقان چاپ و منتشر گردیده است به شرح ذیل می باشد.
1-المنافقون فی القرآن الکریم ، السید حسین اسماعیل الصدر
در این کتاب ، برخی از صفات و عملکرد منافقان ، در چند بخش بیان شده و آیات مربوط به آنها را مطرح می کند.
2-المنافقون فی القرآن ، دکتر عبدالعزیز الحمیدی
این کتاب ابتدا آیه ی مورد نظر را بیان نموده و سپس به شأن نزول آن پرداخته و بحثهایی نیز پیرامون جایگاه زمانی آیه و بیان مفردات آیه دارد. در مواردی نیز به ارتباط آیات با حوادث کنونی جامعه اسلامی اشاره می کند وا حادیثی که در ذیل آیات آورده است بیشتر از صحیحین کتب روایی اهل سنت می باشد.
مؤلفان در کتاب فوق الذکر ادعا کرده اند که بین 300 تا 340 آیه در مورد منافقان نازل شده است که متأسفانه هیچکدام کل آیات و یا شماره آیات با سوره ها را بیان نکرده اند . که ما دراین تحقیق جدولی از آیات که در مورد منافقان نازل شده است را ارائه خواهیم داد.
3-لغه المنافقین فی القرآن الدکتور عبدالفتاح لاشین
در هر یک از فصلهای این کتاب ، یکی از سوره ها و آیات آن را که در مورد منافقان نازل گردیده ، به ترتیب مصحف کنونی ، مطرح می کند و از جهت لغوی و اعجاز لفظی نیز بحثهایی را ارائه می نماید و در آخر هر فصل ، تحیلی تحت عنوان «تعقیب» می آورد.
بعد از بررسی منابع مذکور در خصوص مسأله ی نفاق به این نتیجه می رسیم که متأسفانه تحقیق گسترده و شامل و کاملی که تمامی آیات مربوط به نفاق و منافقان را در برگیرد یافت نمی شود و حتی مفسر بزرگ معاصر یعنی علامه طباطبایی (ره) هم به غیر از تفسیر آیات مربوط به نفاق ، مطلب جداگانه ای در این خصوص ندارد هر چند که ایشان قصد ارائه ی مبحث گسترده ای پیرامون نفاق داشتند و در پایان تفسیر سوره ی توبه اینگونه مرقوم فرمودند که «قبلاً بنا داشتیم وقتی به آخر سوره ی برائت می رسیم یک فصل جداگانه ای را برای بحث و گفتگو از وضع منافقین در اسلام اختصاص داده و آیاتی را که درباره ی آنان نازل شده از قرآن کریم استخراج نموده ، آنگاه به تجزیه و تحلیل تاریخ پرداخته تا فسادی را که این طایفه به راه انداختند و ضرباتی را که بر پیکر اسلام وارد آوردند از نظر خواننده ی گرامی بگذرانیم ، ولیکن از آنجایی که مطالب تفسیر طولانی شده از ایراد این بحث صرفنظر کردیم و آنرا به انتظار رسیدن موعد مناسبی به تأخیر انداختیم و از خدا توفیق مسألت داریم که او ولی توفیق است.»


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات

پایان نامه روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات


پایان نامه روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 170 صفحه می باشد.

 

فهرست
پیشگفتار ۱
سئوال های تحقیق ۳
پیشینه ی تحقیق : ۴
روش تحقیق : ۷
هدف تحقیق : ۷
فصل اول: ۸
کلیاتی در خصوص موضوع روانشناسی و نفاق ۸
۱-۱- تعریف روانشناسی ۱۰
۱-۲-معنای لغوی نفاق ۱۱
۱-۳-معنای اصطلاحی نفاق ۱۱
۱-۴-وجه تسمیه ی منافق ۱۲
۱-۵-تفاوت نفاق با دروغ و ارتباط آن دو با یکدیگر ۱۳
۱-۶-تفاوت «نفاق» با «تقیه» ۱۵
۱-۷-نفاق از مختصات انسان است ۱۸
۱-۸-ضرورت و اهمیت شناخت منافقان ۲۰
۱-۹-تاریخچه ی پیدایش نفاق ۲۲
۱-۱۰-آغاز نفاق در تاریخ اسلام ۲۴
۱-۱۱-بررسی آماری سور و آیاتی که در شأن منافقان نازل شده، به ترتیب مصحف: ۲۶
فصل دوم: ۲۸
ویژگیهای روانی منافقان ۲۸
۲ـ۱ـ فرافکنی ۲۹
۲ـ۲ـ خودبزرگ‌بینی ۳۱
۲ـ۳ـ هوی پرستی ۳۲
۲ـ۴ـ ترس و وحشت ۳۴
۲ـ۵ـ سستی در عبادت ۳۷
۲ـ۶ـ حسادت و بدخواهی ۴۰
۲ـ۷ـ بی‌میلی نسبت به انجام کارهای خیر ۴۲
۲ـ۸ ـ شک و تردید و دودلی ۴۴
۲ـ۹ـ بیماردلی ۴۶
الف. قلب سلیم ۴۶
ب. قلب مریض ۴۶
۲ـ۱۰ـ سوءظن ۴۸
فصل سوم: ۵۱
ویژگیهای سیاسی منافقان ۵۱
۳ـ۱ـ ولایت ستیزی ۵۲
۳ـ۲ـ ترور رهبران دینی ۵۷
۳ـ۳ـ جاسوسی برای دشمنان اسلام ۵۹
۳ـ۴ـ دوستی با بیگانگان و روابط پنهانی با دشمنان ۶۰
۳ـ۵ـ ایجاد تنگناهای اقتصادی برای مؤمنان ۶۳
۳ـ۶ـ کارشکنی در دفاع و جهاد ۶۴
۳ـ۶ـ۱ـ عدم همراهی با مسلمانان در جنگ احد و احزاب ۶۵
۳ـ۶ـ۲ـ فرصت‌طلبی منافقان ۶۹
۳ـ۶ـ۳ـ ایجاد جنگ روانی با شایعه پراکنی ۷۲
۳ـ۶ـ۴ـ فتنه‌گری ۷۵
۳ـ۶ـ۵ـ توجیه گناه ۷۶
۳ـ۶ـ۶ـ ساختن لانه‌ی جاسوسی به نام مسجد ۷۷
فصل چهارم: ۸۳
ویژگیهای اجتماعی منافقان ۸۳
۴ـ۱ـ امر به منکر و نهی از معروف ۸۴
۳ـ۲ـ استهزاء و عیب‌جویی ۹۱
۴ـ۳ـ بخل ۹۳
۴ـ۴ـ کینه‌توزی ۹۶
۴ـ۵ـ تهمت و افترا ۹۷
۴ـ۶ـ خود را عزیز و دیگران را ذلیل دانستن ۱۰۲
۴ـ۷ـ شعار اصلاح، ولی عمل به افساد ۱۰۷
۴ـ۸ ـ عدم حضور در برخی از اجتماعات ۱۰۹
۴ـ۹ـ عامل تفرقه ۱۱۱
فصل پنجم: ۱۱۳
ویژگیهای فرهنگی منافقان ۱۱۳
۵ـ۱ـ سفاهت و نادانی ۱۱۴
۵ـ۲ـ دروغ‌گویی و سوگند دروغ ۱۱۵
۵ـ۳ـ پیمان‌شکنی ۱۱۹
۵ـ۴ـ ظاهرسازی و ریاکاری ۱۲۰
۵ـ۵ـ توجیه گناه ۱۲۳
۵ـ۶ـ شبهه افکنی ۱۲۵
۵ـ۷ـ فراموش کردن خداوند ۱۲۷
۵ـ۸ ـ تملق و چاپلوسی ۱۲۸
۵ـ۹ـ جعل حدیث ۱۳۰
فصل ششم: ۱۳۴
روشهای برخورد با منافقان ۱۳۴
۶ـ۱ـ مدارا با منافقان ۱۳۵
۶ـ۲ـ ارشاد و انذار منافقان و دعوت نمودن آنها به توبه ۱۴۲
۶ـ۳ـ برخورد شدید با منافقان، طرد نمودن و اعلان جنگ با آنان: ۱۴۶
۶ـ۳ـ۱ـ طرد کردن و منزوی نمودن منافقان از جامعه ۱۴۷
۶ـ۳ـ۲ـ تهدید منافقان به قتل ۱۵۰
فصل هفتم: ۱۵۵
نتیجه‌گیری و پیشنهادها ۱۵۵
۷ـ۱ـ عوامل و زمینه‌های بروز نفاق ۱۵۶
۷ـ۱ـ۱ـ وراثت: ۱۵۶
۷ـ۱ـ۲ـ محیط ۱۵۷
۷ـ۲ـ مراتب و وجوه معانی نفاق ۱۶۰
۷ـ۳ـ ملاکها و معیارهای شناخت منافقان و راههای مقابله با آنها ۱۶۳
۷ـ۲ـ پیشنهادها ۱۶۶
۱-۱- تعریف روانشناسی
برای واژه ی روانشناسی که در علوم اسلامی از آن به عنوان «علم النفس» یاد می شود ، تعاریف متعددی شده است که ما فقط به سه تعریف اکتفا می کنیم .
۱- روانشناسی عبارت است از مطالعه ی جنبه های مختلف رفتار و ارتباط آنها با یکدیگر[۱]
۲- روانشناسی علمی است که به شناخت ، توصیف ، پیش بینی و تأثیر رفتار بویژه رفتار انسانی مبادرت می ورزد.[۲]
۳- روانشناسی به مفهوم علمی و امروزین خود ، رشته ای است جوان و کم سابقه متکی به روش علمی که موضوع آن مطالعه و بررسی رفتار انسان است با همه ی نمودها و جلوه های بارز و نهان رفتار به مفهوم عام خود در روان شناسی موضوع پژوهش و بررسی است.[۳]
با توجه به این تعاریف از روانشناسی ، موضوع و هدف از مبحث روان شناسی ، منافقان کاملاً مشخص و آشکار می شود که در پی این هستیم که رفتار منافقان را از زوایای مختلف با توجه به آیات قرآن مورد نقد و بررسی قرار دهیم .
۱-۲-معنای لغوی نفاق
لغت شناسان برای ریشه ی واژه ی نفاق (نفق) معانی متعددی را ذکر کرده اند که تعاریف آنها خیلی به هم نزدیک است و ما به چند تعریف مشهور به شرح ذیل اکتفا می کنیم . نفاق از ریشه های «نفق» یعنی «خرج کردن» «رواج یافتن» ، «تمام شدن» ، «پنهان کردن چیزی» ، «مردن» و … همچنین راغب می گوید : «نفق الشیئ مضی و نفد ، یعنی شیئی رفت و تمام شد.[۴]
۱-۳-معنای اصطلاحی نفاق
ابن اثیر ، لغت شناس مشهور در کتاب نهایه چنین نوشته است (المنافق) «و هو اسم لم یعرفه العرب بالامعنی المخصوص و هوالذی یستر کفره و یظهر ایمانه»
«یعنی منافق اسمی است که عرب (قبل از اسلام) نمی شناخته است در حالیکه (بعد از اسلام) منافق به کسی گفته می شود که کفرش را پنهان می کند و ایمانش را اظهار می نماید.[۵]
همچنین در کتابهای لغت آمده است که «لانه ی موش صحرایی در زیر زمین ، یک راه آشکار برای داخل شدن دارد که «قاصعاء» نا میده می شود و راه خروجی مخفی نیز در جای دیگر دارد که «نافقا» نامیده می شود و این حیوان هنگامی که احساس خطر کند از طریق راه پنهانی ، از لانه اش خارج شده و خود را نجات می دهد و با توجه به این معنا ، نفاق به معنی «دخول در دین از دری و خروج از آن از در دیگر» می باشد. [۶]
۱-۴-وجه تسمیه ی منافق
دلیل نامگذاری منافق هم از این جهت است که شخص منافق کفر خود را در دل پنهان کرده ولی به زبان اظهار ایمان می کند.
بعضی در وجه تسمیه منافق می گویند: منافق به سوی مؤمن ، با ایمان و به سوی کافر، با کفر خارج می شود و از این جهت قرآن کریم ، منافقان را فاسق می شمارد ، چونکه از شرع خارج شده اند و می فرماید:
«ان المنافقین هم الفاسقون» [۷]
صاحب تفسیر التبیان نیز در تعریف «منافق» چنین می گوید:
«هوالذی یظهر الاسلام بلسانه و یکفر بقلبه» [۸]
وقتی ماده ی «نفق» را به باب مفاعله ببریم معنای «پنهان نمودن» و «مخفی کردن» شدت و دقت بیشتری می یابد زیرا که باب مفاعله معنای مبالغه و شدت و استمرار نیز می دهد و منافق به کسی گفته می شود که پرده ای از ایمان بر کفر خودش کشیده است و به عبارتی نفاق یعنی کفر زیر پرده.[۹]
۱-۵-تفاوت نفاق با دروغ و ارتباط آن دو با یکدیگر
برای اینکه به تفاوت نفاق با دروغ پی ببریم ، اول باید دروغ را تعریف کنیم ، در کتاب «تفاوت های فردی یا روانشناسی اختلافی» آمده است : «دروغگویی در واقع به منظور فریفتن دیگری و قبولاندن گفتار و رفتاری است که با حقیقت مطابقت ندارد.»[۱۰]
هر چند که یکی از مهمترین یا می توان گفت بدترین صفت منافق دروغگویی است اعم از دروغ در گفتار ، دروغ در نیت و اراده و دروغ در اعمال، سوگند دروغ، شهادت دروغ ، و … ولی تفاوت نفاق با دروغ در این است که نفاق ، معمولاً کذب مخبری است زیرا منافقان درصدر اسلام نوعاً به زبان ، اعتقادات درستی را ابراز می کردند و کلام و بیان آنها معمولاً ظاهری جذاب و مسلمان پسند داشت و به عبارت دیگر خبر آنها خبر صدق بود اما آنچه را که بر زبان می آوردند به آن اعتقاد نداشتند ، نتیجه اینکه خبر صدق ، ولی مخبر کاذب بود که خداوند پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان را از این واقعیت مطلع نموده و چنین می فرماید:
«اذا جاءک المنافقون قالوا نشهد انک لرسول الله و الله یعلم انک لرسوله والله یشهد ان المنافقین لکاذبون.»[۱۱]
بنابراین منافق سخنی می گوید که به آن ایمان ندارد ، حال این سخن راست باشد مثل رسالت پیامبر اکرم (ص) یا اینکه سخن دروغ باشد که بارزترین آن ادعای ایمان در نزد مؤمنان و اظهار همراهی با شیاطینشان در خلوت است. [۱۲]
در حالیکه مورد بحث در «کذب» اختلاف سخن با واقع است. یعنی کلام مطابق واقعیت نیست . حال خود گوینده به این موضوع توجه داشته باشد یا اینکه توجه نداشته باشد . به عبارت دیگر نفاق و کذب در این جهت مشترکند که یک نوع دوگانگی و اختلاف در هر دو وجود دارد ولی اختلاف نفاق، همان تضاد ظاهر انسان با باطن اوست و در آیات قرآن هم هر کجا درباره ی نفاق و منافق سخن به میان می آید ، آنچه که بیشتر محسوس است «تخالف لسان با قلب» می باشد در حالیکه در مورد دروغگویان اینگونه نیست که به عنوان مثال به دو آیه اشاره می کنیم :
خداوند در مورد «تخالف لسان با قلب» اینگونه می فرماید: «ولیعلم الذین نافقوا …. یقولون بافواههم ما لیس فی قلوبهم والله اعلم بما یکتمون.» [۱۳]
همانطور که از محتوای آیه مشخص است ، معرفی چهره های نفاق و بیان دوگانگی زبان با قلب می باشد در حالی که در قرآن هر موقع در مورد »صدق و کذب» سخن می گوید : موضوع را از دریچه‌ی تطابق آن با واقع یا عدم آن می نگرد مثلاً داستان مباهله ی پیامبر اکرم (ص) با سران نجران که برای حضرت عیسی (ع) به مقامی مانند الوهیت معتقد بودند مسأله ی دورویی و نفاق را مطرح نکرده و چون صحت گفتار طرفین مطرح است ، لفظ «کذب» را به کار برده است[۱۴] و می فرماید:
«….. ثم نبنهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین».[۱۵]


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه روانشناسی منافقان از دیدگاه قرآن و روایات