حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان


دانلود مقاله شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهندة عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است .  اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .

الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .

متأسفانه  در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .

بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .

در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش  مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟

بیان مسئله
تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان
نظریه های فمینیستی
روش تحقیق
تعاریف نظری و عملی مفاهیم
عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .
بررسی وضعیت خشونت نسبت به زنان در خانواده های تهرانی
نظریه فرهنگی ( هماهنگی فرهنگی )
تعریف نظری :
تعریف نظری مخالفت با ازدواج مجدد شوهر :

 

شامل 85 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل حدود سنی 30 سال

اختصاصی از حامی فایل مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل حدود سنی 30 سال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل حدود سنی 30 سال


مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل حدود سنی 30 سال

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات69

 

 


مقدمه :
بسیاری از پژوهندگان مطالعه فرد آدمی را برای شناخت شخصیت سودمند دانسته اند آلپرت درایت باب به تاکید سخن می گوید : او هر یک از آدمیان را از نوع خود منحصر به فرد ، یعنی یکتا و بی همتا می داند و این معنی در واقع سنگ زیر بنایی نظریه او درباره شخصیت است. او ضمنا" از ارزش و اهمیت نقشی که هر کسی در زندگی ایفا می کند و در شخصیت او مؤثر است غافل نیست. اجتماع از هر کسی می خواهد که نقش خود را متناسب با شغل ومقامی که دارد ایفا کند. این اصل مورد قبول آلپرت استولی معتقد است که این منحصر به محیط تحصیل نمی شود بلکه آدمی تا حدی برای چگونگی به جا آوردن این نقش آزادی و اختیار دارد روان شناسان اعتقادشان این است که از آزمایش های مختلف که انجام داده اند بر حیوانات مثل میمون و موش نمی توان برای شناخت شخصیت صفات را مهمترین معیار می دانند و معتقدند که هر فردی را با دسته مخصوصی از صفات باید مورد بررسی قرار داد که در تحقیق تا چه اندازه این این شخصیت و صفات در ویژگی های شخصیت می تواند نقش داشته باشد. روشهای غیر مستقیم، به خصوص روشهای برون افکنی را برای تحقیق درباره شخصیت افراد بهنجار چندان مفید نمی داند. و روشهای مستقیم مانند مصاحبه و پرسشنامه در این مورد مناسب تر می پندارد که برای خود آگاهی و موجبات منطقی رفتار آدمی اهمیت خاصی قائل است. شخص بهنجار رفتارش مبتنی بر انگیزه های معلوم و معقول است او می داند چه می خواهد چه می گوید یعنی انگیزه های خود را می شناسد. بنابرین تست های برون فکنی برای او با تست های دیگر فرق ندارد و بر خلاف آن است فرد نابهنجار که رفتارش بر پایه انگیزه های ناخودآگاه استوار است و به کار بردن تست های برون فکنی با اوبسیار به جا خواهد آمد.
اهداف تحقیق
هدف در تحقیق حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی درون گرا و برون گرا در بین زنان و مردان شاغل حدود سنی 30 سال است و اینکه آیا زنان شاغل در یک سری از عوامل شخصیتی مثل اضطراب، افسردگی، هیستری و عوامل دیگر تفاوت با مردان شاغل دارند و مردان با نسبت از زنان قوی تر هستند ؛ یا هیچ تفاوت معنی داری بین زنان شاغل و مردان شاغل از لحاظ ویژگی های شخصیتی درونگرایی و برونگرایی وجود نخواهد داشت.
اهمیت و ضرورت تحقیق
هر چه شخص در ساخت خود بیشتر تجارب ارگانیکی خود را دریابد و مورد قبول قرار دهد ملتفت می شود که به جای سیستم فعلی ارزشیابی خود – که به مقدار زیاد بر پایه درون فکنی های تغییر شکل یافته رمزی شده هستند – مشغول برقرار داشتن یک سیستم ارزش دار با دوام ارگانیک می باشد و سیستم ها البته ثابت و بی حرکت هستند و شخص را در ارزشیابی ویژگی های شخصیتی خود متعصب و خشک می سازد و مانع می شود از اینکه بتواند در برابر تجارت تازه واکنش مناسب و موثر داشته باشد آدمی نیاز دارد به اینکه برایش قدر و منزلتی قائل باشند، اهمیتی که شخص به این موضوع می دهد در کنش های درونی و جنبه های تحرکی ارگانیم و در رفتار او اثر فراوان میگذارد. انسان باید به اینکه خودش و ویژگی هایش را شناخته و در نتیجه ی تجارب شخصی همراه با رضایت خاطر یا عدم خاطری که از چگونگی قدردانی دیگران حاصل می شود می تواند در ایجاد یک سری ویژگی های شخصیتی مرضی مثل اضطراب، افسردگی نقش داشته باشد که امید است با پژوهش های انجام شده بتوانیم اهمیت و ضرورت این موضوع را بالا برده و موارد منفی رفتار در بین اقشار مختلف را با راهکارهای مناسب کم و کمتر کنیم.
متغیرهای تحقیق
ویژگی های شخصیتی مانند اضطراب، هیستری، ضعف روانی، اسکیزوفرنی متغیرها وابسته و زنان شاغل و مردان شاغل دو گروه مستقل متغیر مستقلند.
تعریف نظری اصلاحات:
1.درونگرا1 :
فرد درونگرا تحت تأثیر سیستم عصبی مرکزی قرار دارد.استعداد سرشتی اش برای تحریک پذیری زیاد است از محرکها اجتناب می کند.بیشتر در خود فرو می رود و خیال پرور است.علاقه ای به شرکت در اجتماعات از خود نشان نمی دهد.گوشه گیر و انزوا دوست است.میزان هوشش بالاست و قوه بیانش عالیست و معمولاً در کارها دقیق است ولی گامها را آهسته و با احتیاط برمی دارد،فزونی طلب است.ولی برای کارهایی که انجام می دهد به قدر کافی ارزش قائل نیست،بیشتر پایبند به سنتها و اصول دین است.گرایش به احساس کمبود (حقارت) در او زیاد است و برای ابتلا به دلواپسی،افسردگی و وسواس آمادگی بیشتر دارد.
2.برون گرا2 :
برون گرا به فردی گفته می شود که تحت تأثیر سیستم عصبی مرکزی است و استعدادش برای تحریک پذیری کم است.یعنی حساسیت کمتری در برابر محرکها دارد،دمدمی مزاج است.می تواند پای خود را برای مدت درازی بلند نگه دارد و فاصله های زمانی را کوتاه تر از درون گرایان احساس می کند.به دنبال چیزهایی تحریک آمیز می گردد و از کارهایی که در آنها احتمال خطر یا ضرر می رود روی گردان نیست.به کار و کوشش چندان علاقه ای ندارد و نیروی کمتری را به کار می اندازد.هوشش نسبتاً کم و قوه بیانش ضعیف است و استقامت ندارد و در کارهایش شتابزدگی دارد ولی وقت ندارد،چندان فزونی طلب نیست ولی برای کارهایی که می کند زیاد از حد ارزش قائل است.انعطاف پذیری دارد و شوخی و لطیفه را خیلی دوست دارد به خصوص اگر جنبه حسی داشته باشد.گرایش بیشتری برای تظاهرات ناشی از هیستری دارد.
بیان مسئله
شخصیت هنگامی ظهور می کند که آدمی در ارتباط با فرد یا افراد دیگر از خود رفتاری نشان دهد این فرد یا افراد لازم نیست که حضور داشته و یا حتی زنده باشند بلکه ممکن است قهرمانان داستانها و افسانه ها باشند که شاید بعدها به وجود آیند این جنبه حتی در رویاها هم موجود است زیرا رویاها معمولا" ارتباط خواب بیننده را با اشخاص منعکس می کنند. رفتار و ویژگی بین اشخاص تنها چیزی است که ممکن است به عنوان شخصیت مورد ملاحظه واقع شود. بنابراین گفتگو از فدر آدمی به عنوان موضوع مورد مطالعه بی معنی خواهد ماند، شخصیت، ویژگی های آدمیان با روان درمانی او آن چنان آمیخته است که تفکیک این دو تقریبا" به دشواری جدا کردن تار و پود یک پارچه بافتنی است و در شخصیت آدمی سه جزء و رکن اصلی که می تواند شامل ارگانیسم و میدان پدیداری و خود باشد که این عوامل درایجاد یک سری ویژگی های شخصیتی درونی و برونی می تواند نقش داشته باشد و مهم جلوه کند که در تحقیق حاضر به بررسی این عوامل در بین زنان و مردان شاغل پرداخته شده است.
سؤال مسئله
1- آیا اضطراب در بین زنان شاغل و مردان شاغل دارای تفاوت های معنی داری است؟
2- آیا هیستری در بین زنان شاغل و مردان شاغل دارای تفاوت های معنی داری است؟
3- آیا افسردگی در بین زنان شاغل و مردان شاغل دارای تفاوت های معنی داری است؟
4- آیا ضعف روانی و وسواس در بین زنان شاغل و مردان شاغل دارای تفاوت های معنی داری است؟
5- آیا اسکیزوفرنی در بین زنان شاغل و مردان شاغل دارای تفاوت های معنی داری است؟


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل حدود سنی 30 سال

تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال

اختصاصی از حامی فایل تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال


تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال

پایان نامه فیزیولوژی ورزشی: تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال

تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال 101 صفحه

با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه)

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی

 

موضوع :

تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال

 

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                  صفحه

بسم الله………………………………………………………………………………………………………………. الف

عنوان…………………………………………………………………………………………………………………. ب

سپاسگزاری…………………………………………………………………………………………………………. ج

تقدیم به …………………………………………………………………………………………………………….. د

فرم ب………………………………………………………………………………………………………………… ز

فهرست مطالب……………………………………………………………………………………………………… ه

فهرست جدول ها ………………………………………………………………………………………………… و

فهرست شکل ها…………………………………………………………………………………………………… و

فهرست نمودارها………………………………………………………………………………………………….. ی

فهرست پیوست ها ……………………………………………………………………………………………….. ی

فصل اول : طرح پژوهش

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………… 2

بیان مسأله…………………………………………………………………………………………………………….. 3

ضرورت و اهمیت پژوهش………………………………………………………………………………………. 5

اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………… 6

پیش فرض های پژوهش………………………………………………………………………………………….. 7

فرضیه های پژوهش……………………………………………………………………………………………….. 7

محدودیتهای پژوهش………………………………………………………………………………………………. 8

تعریف اصطلاح ها و واژه ها…………………………………………………………………………………… 9

فصل دوم : پیشینه پژوهش

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………… 13

سیستم ایمنی……………………………………………………………………………………………………….. 13

چگونه بوجود آمدن پاسخ ایمنی……………………………………………………………………………… 14

ایمنی ذاتی………………………………………………………………………………………………………….. 15

ایمنی اکتسابی……………………………………………………………………………………………………… 16

آنتی ژن………………………………………………………………………………………………………………. 17

آنتی بادی……………………………………………………………………………………………………………. 17

کمپلمان………………………………………………………………………………………………………………. 18

گلبولهای سفید…………………………………………………………………………………………………….. 18

لنفوسیت ها ………………………………………………………………………………………………………… 19

لنفوسیت T…………………………………………………………………………………………………………. 21

لنفوسیت B ………………………………………………………………………………………………………… 22

چگونگی تولید ایمونوگلوبولین……………………………………………………………………………….. 22

ایمونوگلوبولین…………………………………………………………………………………………………….. 25

ایمونوگلوبولین G ……………………………………………………………………………………………….. 27

ایمونوگلوبولین A ……………………………………………………………………………………………….. 28

ایمونوگلوبولین M ………………………………………………………………………………………………. 30

فعالیت بدنی و سیستم ایمنی ………………………………………………………………………………….. 31

پاسخهای ایمنی ورزشکاران……………………………………………………………………………………. 32

تغییرات BMI ……………………………………………………………………………………………………. 34

تغییرات هورمون کورتیزول…………………………………………………………………………………….. 35

تغییرات کاتکولامین ها………………………………………………………………………………………….. 37

تغییرات گلوتامین پلاسما……………………………………………………………………………………….. 39

فعالیت بدنی و ایمونوگلوبولین های سرم…………………………………………………………………… 40

نتایج برخی از تحقیقات قبل از سال 1990………………………………………………………………… 58

فصل سوم : روش شناسی پژوهش

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………… 62

جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………….. 62

نمونه آماری و روش نمونه گیری…………………………………………………………………………….. 62

متغیرهای پژوهش………………………………………………………………………………………………….. 63

ابزار و وسایل اندازه گیری…………………………………………………………………………………….. 64

روشهای اندازه گیری و نحوه انجام کار…………………………………………………………………….. 65

روشهای آماری……………………………………………………………………………………………………. 66

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………… 68

ویژگیهای آزمودنیها………………………………………………………………………………………………. 69

فرضیه ها…………………………………………………………………………………………………………….. 70

فصل پنجم : بحث و بررسی

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………… 79

خلاصه پژوهش……………………………………………………………………………………………………. 79

یافته های پژوهش…………………………………………………………………………………………………. 80

بحث و بررسی…………………………………………………………………………………………………….. 80

نتیجه گیری کلی…………………………………………………………………………………………………… 86

پیشنهادها ……………………………………………………………………………………………………………. 87

 

 


فهرست جداول

عنوان                                                                                                                                    صفحه

جدول 4-1 : توصیف مشخصات جسمانی و عوامل مورد نظر آزمودنیها ………………………… 69

جدول 4-2 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییرات BMI مردان چاق قبل و پس از تمرین   71

جدول 4-3 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییرات IgA مردان چاق قبل و پس از تمرین 72

جدول 4-4 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییرات IgG مردان چاق قبل و پس از تمرین 73

جدول 4-5 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییرات IgM مردان چاق قبل و پس از تمرین 74

جدول 4-6 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییراتBMI مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین        75

جدول 4-7 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییرات IgA مردان غیرچاق قبل و پس از تمرین          76

جدول 4-8 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییراتIgG مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین         77

جدول 4-9 : آزمون جهت بررسی معناداری تغییراتIgM مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین         78

 

فهرست شکل ها

عنوان                                                                                                                                     صفحه

شکل 2-1 : ساختمان کلی ایمونوگلوبولین ها…………………………………………………………….. 25

شکل 5-1 : تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و سطوح ایمونوگلوبولین های ، ، M …… 86


فهرست نمودارها

عنوان                                                                                                                                     صفحه

نمودار 4-1 : میانگین BMI مردان چاق قبل و پس از تمرین …………………………………….. 71

نمودار 4-2 : میانگین IgA مردان چاق قبل و پس از تمرین ………………………………………. 72

نمودار 4-3 : میانگین IgG مردان چاق قبل و پس از تمرین ………………………………………. 73

نمودار 4-4 : میانگین IgM مردان چاق قبل و پس از تمرین ……………………………………… 74

نمودار 4-5 : میانگین BMI مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین ……………………………….. 75

نمودار 4-6 : میانگین IgA مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین …………………………………. 76

نمودار 4-7 : میانگین IgG مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین …………………………………. 77

نمودار 4-8 : میانگین IgM مردان غیر چاق قبل و پس از تمرین ………………………………… 78

 

فهرست پیوست ها

عنوان                                                                                                                                    صفحه

پیوست شماره (1) ………………………………………………………………………………………………. 91

پیوست شماره (2)………………………………………………………………………………………………… 92

پیوست شماره (3) : …………………………………………………………………………………………….. 93

منابع …………………………………………………………………………………………………………………. 94 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر تمرینات هوازی بر BMI و ایمونوگلوبولین های متخب سرم مردان میسانسال

دانلود مقاله مردان و زنان شاهنامه

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله مردان و زنان شاهنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

جهان بینی شاهنامه ، دفاع خوبی در برابر بدی است . این دفاع به نحو بی امان ، تا سر حد جان ، و با دادن قربانی های بیشمار ادامه می یابد. گفتیم که تورانی ها در صف بدی شمشیر می زنند ، و ایرانی ها در صف نیکی. این بدان معنا نیست که همه تورانی ها نابکار هستند و همه ایرانی ها نیک سیرت . باآنکه روایت ها به دست ایرانی ها تنظیم شده ، در شاهنامه آنقدر وسعت نظر هست که کتاب را از قید تعصب دور نگاه دارد. در جبههتوران ، مردان نیک منشی چون پیران ویسه و برادرش پیلسم و اغریرث برادر افراسیاب ، هستند و مردان بی گناهی چون سرخه ، پسر افراسیاب . در میان آنان ، به مردانی که تجسم کامل بدی باشند بیش از دو تن برنمی خوریم و آن گریسوز و گروی زره اند . بقیه سیاهی لشکر هستند ، به حکم وظیفه می جنگند ؛ چون پادشاهشان با پادشاه ایران در جنگ است ، او را پشتیبانی میکنند . نمونه بارز این وظیفه شناسی هومان ویسه برادر پیران است که کینه ور بزرگی است ، اما انسان بدی نیست .
تورانیان به هیچ وجه بد نیستند ، حتی در آنان تمیز و احساس ایرانی وجود دارد . هنگامی که ایرج به نزد برادرش تور می رود ، لشکریان او برتری و برازندگی او را تشخیص می دهند و بسوی او گرایش پیدا می کنند .همین احساس ، بعدتر در مردم ایران نسبت به توران پیدا می شود . آنان از مرگ او متاثر خشمناک می شوند . اصولاً یکی از انگکیزه های سلم و تور در کشتن ایرج ، و افراسیاب در کشتن سیاوش ، اینست که می بینند آن دو مورد محبت و احترام مردم قرار گرفته اند . در مقابل ، ایرانیان نیز از عیب مبرا شناخته نشده اند . کاووس شاه دارای جنبه های قابل سرزنش است . همین گونه است پهلوان نام آوری چون طوس . همین امر یعنی تنوع شخصیت ها و نمود ضعفها و حسن های قهرمانان ، صرفنظراز ایرانی یا تورانی بودنشان ، شاهنامه را یک کتاب دنیایی و انسانی کرده است.
اگر در شاهنامه ، ایران بر توران ترجیح نهاده شده است ، برای آن است که واقعاً ایران در مجموع روایات ، وضع عادلانه تری دارد . مورد ظلم و تجاوز قرار می گیرد و از خود دفاع می کند . ایران که سرزمین آباد و سرزمین آزادگان است ، همواره رشک و طمع همسایگان خود را بر می انگیزد . آراستگی و حسن او ، او را در معرض کشمکش و مصیبت دائم قرار می دهد . ایران کشور بی آزاری است ؛ در جنگ های خود ناگزیر می شود از موجودیت خود و اصول انسانی دفاع کند .
جلوه نبرد بین نیکی و بدی ، در شاهنامه آن است که باید اصول به هر قیمتی است محترم شمرده شود . نباید از سر خون بی گناه گذشت و گناهکار را بی مجازات گذارد ، هرچند فرزند باشد ( مانند سلم و تور که فریدون به جنگ با آنها قیام می کند )یا نیا باشد ( مانند افراسیاب که کیخسرو به نابودی او می کوشد ) . هیچ ملاحظه ای ، نه خویشاوندی و نه دوستی ، مانع کین خواهی نمی شود . همه کسانی که مرتکب گناه شده اند ، یا از گناهکار پشتیبانی می کنند به کیفر خواهند رسید. در حماسه یونینی همر نیز موضوع مشابهی می بینیم . در کتاب ایلیاد ، پاریس پسر پریام پادشاه یونان مهمان می شود و زن زیبای او هلن را می فریبد و می رباید . سران قبایل و شهرهای یونان وظیفه خود می بینند که برای گرفتن انتقام و رفع توهین از سرزمین خود ، گرد پادشاه خویش آگاممنون ، جمع شوند و او را در جنگ برابر تروائیان یاری کنند .
نبرد ده ساله یونانیان با مردم تروا ، عاقبت به گرفتن شهر ، ویران کردن آن کشتن گناهکاران و اسیر کردن زنان آنان می انجامد . هلن باز گرفته می شود و ماموریت جنگ آوران یونان به پایان می رسد ، همانگونه که پس از کشته شدن افراسیاب و گریسوز و گروی زره ، ماموریت ایرانیان در کین خواهی سیاوش پایان می یابد.
نبرد کین خواهی در شاهنامه که بر سرخون شاهزاده بی گناهی است، بمراتب انسانی تر و عمیقتر از ایلیاد است ، که بر سر فرار زن هوسرانی صورت می گیرد.ایلیاد مبین روحی غربی و شاهنامه مبین روح شرقی است. چون در این مقدمه مجال نیست ، ما مقایسه این دورا به فرست دیگری موکول می کنیم .
در ادیسه کتاب دیگر هومر نیز همین نبرد بین کسانی که حق دارند و کسانی که حق ندارند ، درگیر می شود. نتیجه اخلاقی و فلسفی آن در پایان آن است . جنگ تروا خاتمه می یابد و اولیس که یکی از پهلوانان بزرگ آن است ، پس از سالها سرگردانتی و مشقت به خانه اش باز می گردد. چون او را مرده می پنداشته اند، کسانی در غیاب وی ، برای گرفتن زن زیبا و ثروتمند و نام آور او در خانه اش جمع می شوند و با بی شرمی تمام ، از مال او به بزم و سور می پردازند. پنلوپ، پنلوپ زن اولیس زیرکانه امروز و فردا میکند و به هیج یک از خواستگاران جواب موافق نمیدهد .سرانجام اولیس ،ناشناس و بی خبر به خانه خود وارد میشود و همه خوا ستگاران گستاخ را به سزای عمل خود رساند .

 

نکته قابل توجه این است که در ایلیاد و اودیسه ،کشمکش بین حق و نا حق بر سر بروز میکند مشاجرهای که بین آگامنون پادشاه آخائیان ،و اشیل ،پهلوان یونانی در میگیرد ،نیز بر سر زن اسیری بنام بریزئیس است
در شاهنامه انگیزه جنگ عمیق ترو انسانی تر است .در ساسر کتاب فردوسی اختلافی بر سر زنی پیش نمی آید ،مگر یکبار ،و آن زمانی است که چند از پهلوانان ایران در شکارگاه ،دختر سرگردانی را میبینند و هر یک از آنها می خواهد او را به نزد کاووس ببرند و این دختر همان کسی است که بعد مادر سیاوش میشود .

 

بطور کلی جهان بینی شاهنامه ،دفاع خوبی در بربر بدی است .این دفاع با دادن قربانی های بی شمار صورت میگیرد از اینرو پهلوانان شاهنامه که سلسله جنبان این نبرد هستند به سه دسته تقسیم می شوند :

 

1- پهلوانان نیکو کار که عمر و سعدت خود را در خدمت خوبی می گذ راند .بعضی از آنها نمونه عا لی انسانی و مبری از هر عیب هستند ،چون فرید ون ،سیوش و کیخسو .بعضی دیگر خالی از ضعف و عیب نیستند ،چون رستم ،گودرز ،طوس و غیره ..........
2- پهلوانان بد کار ،که وجود آنان سراپا از خبث و شرارت سر شته شده ،چون ضحاک و سلم و تور و گر سیوز و گروی زره ،و در حد کمتر ی ،افراسیاب ،در بین زنان ،سودابه . وجود اینان همیشه منشاء جنگ و تباهی و نکبت می شود .
3- پهلوانانی که آمیخته ای از خوبی و بدی اند ،گاهی به جانب آن ،چون کاووس در ایرن و پیران در توران .

 

 

 

آنچه بین همه این پهلوانان مشترک است،حدت و قدرت و قا طعیت است . همه زندگی خروشان و گرانبار دارند ،چه آنان که به راه بدی .همه ،با استواری و اگاهی این راه را میسپر ند .

 

حتی در پستی قهرمانان نا بکار ،استحکام مردانه است ،همه زندگی را دوست دارند و از قوای خود بهره کامل می گیرند .مرگ را بزرگترین دشمن می شناسند ،گرچه زندگی خود را هر لحظه در معرض خطر رو برو شدن با ان قرار میدهند
چون در باره چند تن از پهلوانان شاهنامه بحث جداگان به میان خواهد آمد ،ما در اینجا به تفصیل بیشتر نمی پردازیم . تنها پیش از پایان بردن این مطلب به وضع زنان در شاهنامه اشاره ای می کنیم
زن در شاهنامه بر خلاف انچه در نزد اشخاص نا اشنا معروف شده

 

،شاهنامه یک کتاب ضد زن نیست .در دوران پهلوانی از سودابه که بگذریم ،هیچ زن پتیره دیده نمی شود . بر عکس تعدادی زن بسیار بزرگوار وشیر ین هستند که نظیر انها را از حیث رنگارنگی و دلاویزی ،نه تنها در اثار دیگر فارسی
بلکه در آثار بزرگ باستانی سایر کشورها نیز نمی توانیم به ببینیم اکثر زنان شاهنامه نمونه بارز زن تمتم عیار هستند .در عین برخورداری از فر زانگی ،بزرگ منشی و حتی دلیری ،از جوهر زنانه به نحو سر شار نیز بهره مند ند .زنانی چون سیندخت و رودابه و تهمینه و فر نگیس و جر یره و منیژه و گرد آفرید و کتایون و گرد یه و شیرین ،هم عشق بر میانگیزد 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مردان و زنان شاهنامه

دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

اختصاصی از حامی فایل دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
معلولیت از جمله عوامل و نقایص مختل کننده است که می تواند در تمامی ابعاد زندگی انسان اثر گذاشته و در صورت هدایت نشدن، انسان را به پائین ترین مراحل انسانی اش نازل گرداند.
امروزه واژة معلول به افرادی تعلق پیدا می کند که توانائی پائین تری از حد طبیعی، که ناشی از یک نارسائی کالبد شناختی می باشد را دارا می باشند و در نتیجه مشکلات زیادی در همسان سازی با افراد همسن و سال خود پیدا می کنند.آنچه که باید در تعریف معلولیت در نظر گرفته شود تفاوتی است که بین واژة Handi.capped و کلمة Disability وجود دارد کلمة Disability به معنی نقص،و کلمة Handi.capped بعنوان بی فایدگی اجتماعی معلولیت بیان شده است.در اکثر پژوهشهای مربوط به معلولین کلمة Disability را بیشتر به کار برده اند تا، بار ارزشی Handi.capped را دارا نباشد.

 

1.Handiccaped
2.Disability
بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، معلول فردی است که در اثر ضایعات ارثی، بیماری و یا حوادث و یا کهولت قسمتی از امکانات بدنی یا روانی خود را بطور دائم یا موقت از دست داده است و از استقلال فردی او در آموختن و یا کارکردن کاسته شده است.(اسلامی نسب، 1372).
معلولین با توجه به محدودیت های زندگی خصوصی، شخصی و خانوادگی از ویژگی های خاص برخوردار بوده و برای موارد مختلف زندگی اعم از آموزش، اشتغال، همسر گزینی به شیوه های خاص متوسل می شوند به نظر می رسد که متغیر سن و جنس در ازدواج معلول مؤثر می باشد و ظاهراً ازدواج مرد معلول با زن معلول رایج تر می باشد.زیرا بسیاری از خانواده ها کمتر حاضرند که فرد معمولی همسر فرزند سالم آنها باشد. مرد معلول از امکانات انتخاب بیشتری نسبت به زن معلول برخوردار بوده است و می تواند از میان افراد سالم یا معلول همسر خود را انتخاب نماید.اما برای زن معلول محدودیت بیشتری وجود دارد، ضمناً ازدواج مرد معلول با زن سالم در صورتی میسر می شود که او دارای ویژگی هایی از قبیل، سن بالا، خانواده با وضعیت اقتصادی پائین و نیز نازیبائی باشد.
بین معلول مادر زادی و معلول غیر مادر زادی از لحاظ موفقیت در انتخاب همسر تفاوت دیده می شود و به نظر می رسد که مشکل معلول مادر زادی در همسر گزینی و ازدواج به مراتب بیشتر از معلول غیر مادر زادی باشد، زیرا احتمال ارثی بودن معلولیت در اثر گذاری آن بر روی فرزندان وجود دارد. در تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی شیوه های همسر گزینی معلولین، نتایج بدست آمده بیانگر این حقیقت است که، متغیرهای بسیار زیادی در امر ازدواج تاثیر می گذارند و گاه به عنوان عواملی بازدارنده ایفای نقش می کنند آمار نشان می دهد که حدود 45% از افراد جامعه بر اهمیت تاثیر گذاری معلولیت در امر ازدواج واقف هستند.بنظر می رسد که در میان انواع معلولیت، ناشنوایان شانس بیشتری برای تشکیل خانواده را داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 

2- بیان موضوع پژوهش و ضرورت اهمیت آن
معلولیت یکی از مسائل مهم و پیچیده است که جوامع با آن مواجه هستند عوامل مختلفی که موجب معلولیت ها هستند از گذشتة دور وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارد طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی 10% جمعیت جهان را، معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی تشکیل می دهند که اختلالات حرکتی و نقص عضو3% و عقب ماندگی ذهنی3% ، نابینایی 2% کری لالی2% می باشندو یکی از مشکلات عمده افراد معلول در زمینه ازدواج و همسر گزینی می باشد که بنابر ضرورت این موضوع، پژوهشگر در این پژوهش بر آن است که بداند آیا معلولیت به عنوان عامل بازدارنده می تواند باعث عدم تمایل افراد معلول برای ازدواج با افراد عادی شود؟

 

 

 

 

 

3- اهمیت موضوع در پژوهش این است که:
با نگرش عمیق به پدیدة معلولیت روشن می گردد که این پدیده موجب محرومیت های گوناکونی می گردد و فشارهای مختلفی برای افراد معلول به وجود می آورد و از آنجائیکه معلولیت به عنوان یک پدیدة اجتماعی اجتناب ناپذیر است مسئولیت هایی را برای عموم و بویژه مسئولین به همراه دارد.این تحقیق می تواند روشن کننده دیدگاههای معلولین در زمینه ازدواج باشد و میزان تمایلات و یا عدم تمایل و بی رغبتی در رابطه با ازدواج با افراد سالم را در میان معلولین منعکس سازد و لذا این پژوهش از آن جهت که در شناسایی و فهرست بندی مسائل اساسی تشکیل دهنده، زیر ساز فکر معلولین در مورد ازدواج و خواستگاه های فکری و عاطفی آنها تلاش می کند، دارای اهمیت ویژه است.

 

 

 


4- هدف پژوهش:
پژوهشگر در این پژوهش سعی در بررسی معلولیت و تاثیرگذاری آن در شیوه نگرش و تمایلات معلولین در انتخاب افراد عادی برای ازدواج دارد.

 

5- سئوال های پژوهش:
1- آیا افراد معلول تمایلی نسبت به ازدواج با افراد عادی دارند؟
2 – چه عواملی موجب عدم تمابل در زمینه ازدواج معلولین با افراد عادی می باشد؟
3 – آیا بین نگرش زنان و مردان معلول در رابطه با ازدواج با افراد عادی تفاوتی وجود دارد؟

 

 

 


6- فرضیه پژوهش:
1 – بین نگرش زنان و مردان معلول در زمینه ایجاد ارتباط زناشویی با افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2 – نوع معلولیت افراد معلول در تمایل آنان با ازدواج با افراد عادی تاثیر دارد.
7- متغیرهای پژوهش:
متغیر مستقل: معلولیت
متغیر وابسته: نگرش نسبت به ازدواج با افراد سالم
متغیر کنترل کننده: جنسیت
8- تعاریف عملیاتی متغیرها:
افراد معلول: افرادی که مجموعه ای از نواقص جسمی و ذهنی در زندگی آنها اثر سوءِ برجای گذاشته و مانع از ادامه زندگی شخص بصورت طبیعی می گردد و این افراد به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی، نیازمند توانبخشی و کمک دیگران می باشند.افرادی از قبیل نابینایان، ناشنوایان و معلولان جسمی – حرکتی.
افراد سالم: کسانی هستند که هیچ گونه عارضه و نقص مختل کننده در بدن آنها وجود ندارد و بدون کمک دیگران فعالیتهای شخصی و اجتماعی خود را به راحتی انجام می دهند.(اسلامی نسب، 1372).
جنسیت: در این پژوهش زن و مرد بودن افراد، از لحاظ دارا بودن ویژگی های جسمانی زنانه و مردانه می باشد.
نگرش: نگرش یک حالت آمادگی ذهنی و عصبی است، که از طریق تجربه سازمان می یابد، و بر واکنش فرد نسبت به تمامی موضوعها و موقعیتهای وابسته به نگرش تاثیر مستقیم و پویا بر جای می گذارد.(گوردون آلپورت،1935).

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
گستره نظری پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

1-2 تاریخچه معلولیت(از گذشته تا کنون)
معلولیت همراه با پیدایش انسانها است و قدمتی همپای تاریخ بشر دارد.مروری بر تاریخچه معلولیت نشان می دهد که در هر دوره ای از تاریخ، در هر فرهنگ و تمدنی و در همة طبقات اجتماعات گوناگون، افرادی وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای اجتماعی و کنش های ذهنی پایین تر از حد طبیعی عمل نموده و اگر چه نیازمند توجهات ویژه ای بوده اند، با این حال نه تنها به خواسته ها و امور اجتماعی و رفاهی آنان تا قبل از قرن نوزدهم چندان واقعی نهاده نشده است بلکه مطالعه در زندگی معلولین در سراسر تاریخ آشکار کنندة این حقیقت تلخ است که، رفتار غالب جوامع با این گروه از افراد به ویژه عقب ماندگان ذهنی، ظالمانه و بدور از هرگونه عدالت اجتماعی و رفتارهای انسانی نیز بوده است.(حلم سرشت و دل پیشه 1371).
جوامع بدوی و قبایل اولیه بشر که سخت برای بقاء خود تلاش می نموده اند افراد ضعیف و معلول را که در تلاش زندگی مؤثر محسوب نمی شدند طرد می کردند، اسپارتها کودکان ناقص را طعمة گرگها می ساختند و مردم مفلوج را به امواج خروشان رودخانه ها می سپردند.در بسیاری از نمونه های باستانی مرسوم بوده که در سالهای قحطی تعدادی از افراد معلول را قربانی یا سنگسار می نمودند.اعتقاد به ارواح خبیث و حلول آنها در جسم معلولین تا قرن اخیر در بسیاری جوامع از جمله در اروپا شایع بوده است.
در کلیه ادیان بزرگ جهان از جمله دین مبین اسلام مفهوم کمک و دستگیری از بیچارگان و عاجزین و ناتوانان را به نگرش حمایتی دین از معلولین و نیازمندان تعبیر و تفسیر کرده است.در دین اسلام رسیدگی به وضع این قبیل مردم به عنوان یک وظیفه برای مسلمین توصیه شده است.چنانچه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً.اگر کسی یک فرد را نجات دهد مثل این است که تمام بشریت را نجات داده است(سورة مائده، آیه 32).(اسلامی نسب،1372).
بطور کلی در تاریخ عقاید و نظرات مردم نسبت به معلولین به ویژه کسانی که عقب افتادگی روانی و ذهنی داشته اند، منعکس کنندة نظرات اجتماعی آن زمان بوده و فرهنگ خاص ملت ها در ان عقاید و نظرات تاثیری شگرف داشته است.
خوشبختانه در عصر حاضر عقاید اجتماعها در مورد این گروه از افراد جامعه بر اثر گذشت زمان و پیشرفت چشم گیر در دانش و تکنولوژی و تلاش بی وقفه دانشمندان و محققین همچون، سگین، مونتسوری، هاوگوگن بول، آلفرد بینه و.. که در امر تعلیم و تربیت معلولین خدمات بسیار ارزنده ای انجام داده و پذیرفته شدن آنان را در کنار دیگران در جامعه بعنوان حق مسلمی برای این قبیل از افراد مطرح و دنبال نموده اند، تفاوت محسوسی را با گذشته نشان می دهد به نحوی که در حال حاضر در اکثر جوامع و ملل، معلولین تحت توجهات ویژه ای قرار گرفته و این امر در جهت سرویس دهی هر چه بهتر به منظور تامین هر چه بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.
در مورد بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.در مورد واژه معلولیت، تعاریف و تعابیر وختلفی انجام گرفته است و برای معلولین نیز مشخصاتی را برشمرده اند لیکن طبق آخرین تعریف علمی که توسط سازمان جهانی بهداشت1 در سال 1981 در مورد معلولیت ارائه گردیده است، معلولیت را "ایجاد اختلال در رابطه بین خود و محیط" تعریف کرده است.
به بیان دیگر معلولیت عبارت است از مجموعه ای از عوامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و یا ترکیبی از آنها که به نحوی در زندگی شخص اثر سوء بر جای گذارده و مانع2 ادامه زندگی وی به صورت طبیعی می گردد.چنین فردی اصطلاحاً معلول نامیده می شود و غالباً به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی نیازمند توانبخشی 3 می باشد.بنابراین معلولیت به ناتوانی4 در انجام تمام یا قسمتی از ضروریات عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود یک نقص مادرزادی یا عارضی در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود.
هنگامی که سازمان ملل، سال 1981 را سال معلولین اعلام کرد تمام ممالک دنیا همبستگی خود را، در حمایت از معلولین و بازتوانی و تطابق مجدد آنها با دنیای کار و زندگی اعلام داشتند، گروهی از این ممالک که از نظر پیشرفت های علمی و بهداشتی و اعتلای سطح زندگی در حد بالایی قرار داشتند، توانستند اقدامات خود را در این راه بیش از پیش توسعه داده و تقویت نمایند ولی گروهی که به دلایل متعدد در حد پایین تری بودند توانستند حمایتی را که شایسته انسانیت و نوعدوستی است در حق همنوعان خود به جا آورند، در حالی که این گروه از جوامع بشری بیش از دیگران نیاز به اقدام داشتند.
چرا که طبق امار سازمان جهانی بهداشت از حدود 500 میلیون معلول جهان قریب به 80 درصد آن در این کشورها سکونت دارند و مخارجی که در این کشورها برای آنان صرف می شود، 20 درصد مخارج جهانی ان است، بدین معنی که 80 درصد مخارج جهانی صرف 20 درصد معلولین در کشورهای پیشرفته می گردد.مسئله قابل توجه دیگر اینکه، از این 500 میلیون معلول در جهان قریب به 3/1 آن را کودکان تشکیل می دهند.یعنی انسانهائی که در سر آغاز زندگی هستند و باید یک عمر با معلولیت در این جهان بسربرند.مواردی که در زیر به آنها اشاره می گردد مربوط به اعلامیه سازمان ملل متحد درباره حقوق معلولین می باشد که در سال 1975 به تصویب کشورهای عضو رسیده است.
1. منظور از معلول، کسی که به علت نقص جسمی یا روحی (چه مادرزادی و چه غیر آن) تا حدی یا به کلی از تامین ضرورت های زندگی عادی فردی و یا اجتماعی ناتوان است.
2. معلولین باید از تمام حقوقی که در این اعلامیه مقرر شده برخوردار شوند در اعطای این حقوق به معلولین نباید هیچ گونه استشناء و تمایز و تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و غیر آن، ملیت و پایگاه اجتماعی، میزان ثروت، وضع تولد یا هر وضع دیگری که به معلول و یا خانواده اش مربوط می شود وجود داشته باشد.
3. حفظ حیثیت انسانی معلولین حق ذاتی آنهاست.معلولین نیز صرف نظر از علت، کیفیت و شدت نقص و ناتوانائیشان دارای همان حقوق اساسی هستند که سایر هموطنان انها ازآن برخوردارند حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر و حتی المقدور عادی، در راس این حقوق قرار دارد.
4. معلولین دارای همان حقوق مدنی و سیاسی هستند که انسانهای دیگر از آنها برخوردارند و اعلامیه های مربوط به حقوق اشخاص عقب افتاده، ناظر بر رفع هر نوع محدودیت یا نقص این حقوق در مورد معلولین روانی است.
5. باید اقداماتی به عمل آورد تا معلولین بتوانند حتی المقدور متکی به خود باشند.
6. معلولین حق برخورداری از معالجات پزشکی، روانی و ناتوانی از جمله به کمک اعضای مصنوعی، توانبخشی، طبی و اجتماعی، تحصیلات، تعلیمات حرفه ای، مشورت، اشتغال و غیره را دارند تا بتوانند قابلیت ها و استعدادهای خود را به حد اعلاء ارتقاء دهند و سریعاً به زندگی اجتماعی بازگردند.
7. معلولین حق برخورداری از امنیت اقتصادی و اجتماعی و حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر را دارند آنان موافق استعدادهای خود، حق استخدام شدن و اشتغال به حرفه های سودمند و مولد و عضویت در اتحادیه های کارگری را دارند.
8. مقتضی است نیازهای خاص معلولین در تمام مراحل برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی مد نظر باشند.
9. معلولین حق زندگی کردن با خانوادة خود یا خانواده ای که آنان را به فرزندی قبول می کند و حق شرکت در تمام فعالیتهای اجتماعی، تولیدی و یا تفریحی را دارند. و هیچ معلولی را نمی توان ملزم به سکونت در محل متفاوت کرد مگر آنکه وضع وی و نفع وی ، مستلزم سکونت در آنجا باشد . چنانچه سکونت معلول در یک محل خاص اجتناب ناپذیر باشد.محیط و شرایط زیست وی در آنجا باید تا حد امکان نزدیک به شرایط زندگی افراد عادی همسن او باشد.
10. معلولین باید در قبال هر گونه استثمار، مقررات و رفتار تبعیض آمیز، اهانت آمیز و ناشایست مورد حمایت قرار گیرند.
11. معلولین به هنگام لزوم باید حق برخورداری از کمک های حقوقی برای حمایت از نفس و دارائیشان را داشته باشند چنانچه معلولی به محاکمه کشیده شود، دادگاه باید وضع جسمی و روانی او را کاملاً در نظر بگیرد.
12. مشورت با سازمانهای معلولین در مورد مسایل مربوط به حقوق معلولین ، سودمند خواهد بود.
13. معلولین، خانواده ها و جامعه های آنان را باید بهر طریق مناسب نسبت به حقوقی که در این اعلامیه قید شده است اگاه کرد.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).
2-2 انواع معلولیت1
معلولیت به دسته های مختلف حسی و حرکتی تقسیم می شود.در زیر مجموعه حسی، می توان به نابینائی 2و ناشنوائی 3 و در زمینه نقص حرکتی می توان به اختلالات جسمانی4، نقص عضوها، ضایعات نخاعی، c.p5 و انواع ناهنجاریهای مربوط به اسکلت بدنی اشاره کرد که در زیر بطور مختصر، این معلولیت ها را شرح خواهیم داد.
نابینائی: شناخت و تعریف نابینائی مطلق امری سهل و مشهود است، لیکن وقتی نابینائی مطلق نباشد موضوع قابل بحث و گفتگو خواهد بود.
نابینائی را به گونه های مختلف تعریف کرده اند که هر یک، مبتنی بر هدف خاصی است.بعبارت دیگر از نظرهای مختلف تعاریف متفاوتی از نابینائی بیان شده است و بدین ترتیب نابینائی طبی، قانونی، حرفه ای و شغلی، آموزشی و نظایر آنها تعریف هایی است.
که بر حسب مورد، در نظر گرفته شده است.از نظر آموزشی ، نابینا به کسی گفته می شود که میزان دید او به قدری کم یا ضعیف باشد که برای آموزش وی از متدها و روشهای بینایی نمی توان استفاده نمود و این گونه افراد حداکثر قادر به رویت نور و روشنایی و اشیاء بزرگ هستند.علاوه بر آنهائیکه مطلقاً فاقد دید می باشند، قانوناً، نابینا به کسی گفته میشود که میزان دید وی از چشمی که از یک سلامت نسبی برخوردار است پس از حداکثر ترمیم برابر با 200/20 یا کمتر از آن باشد و یا زاویه دیدش از 20 درجه کمتر باشد.به طور کلی با توجه به تعاریف فوق، چگونگی شناخت و تشخیص میزان نابینایی را به شرخ زیر می توان خلاصه نمود:
1- نابینائی مطلق و یا فردی که فقط نور را تشخیص می دهد و حرکت دست را از فاصله سه پایی(حدوداً 60 سانتی متر) تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی حدود 200/2 است.
2- میزان بینائی افراد نابینائی را که از فاصله سه پایی قادر به شمردن انگشتان نیستند، لیکن حرکت دست را به خوبی نشخیص می دهند، یعنی میزان بینایی حدود 200/5 است.
3- افرادیکه به خوبی و راحتی قادرند رفت و آمد خود را به تنهائی انجام دهند، لیکن خط های درشت روزنامه را تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی خدود 200/10 است.
4- افرادیکه قادرند حروف درشت روزنامه را بخوانند، یعنی میزان بینائی حدود 200/15 است.
5- افرادی که در مرز بینائی و نابینائی قرار دارند و قادر به انجام کارهایی که بینایی رکن اساسی آن را تشکیل می دهد نیستند، یعنی میزان دیدشان حدود 200/20 است.(نامنی،1363).
ناشنوایی:
شنوایی یکی از حیاتی ترین توانائیهای حس است که بدون آن بسیاری از توانائیهای انسان برای سازگاری با محیط تحت الشعاع قرار گرفته، باعث نوعی عقب ماندگی و ناتوانائی در رشد ذهنی می گردد.ناشنوا: کسی است که احساس شنوایی اش نتواند او را در زندگی روزمره یاری دهد.در فکر عامه، ناشنوا به کسی گفته می شود که هیچ گونه شنوایی ندارد اما در حقیقت از نظر صوتی عده معدودی را می توان یافت که دستگاه شنوایی آنها از بین رفته باشد و بیشتر افرادی که از نظر آموزش در گروه ناشنوایان قلمداد می شوند دارای مقدار جزئی شنوایی هستند.ناشنوایان از نظر شدت معلولیت در گروههای خفیف، ملایم، متوسط، شدید و عمیق قرار می گیرند.ناشنوایان خفیف نیروی لازم 40 – 15 دسی بل برای درک صوت دارند و فقط در نجوا مشکل دارند.ناشنوایان ملایم نیروی 55 – 40 دسی بل و اغلب در گفتار معمولی اشکال دارند.ناشنوایان متوسط نیروی 70 – 55 دسی بل که اغلب در گفتار بلند اشکال دارند و ناشنوایان شدید نیروی 90 – 70 دسی بل که فقط فریاد یا گفتار تقویت شده را می فهمند و ناشنوایان عمیق که نیرویی بیش از 90 دسی بل برای درک لازم دارند و معمولاً حتی صدای تقویت شده را نیز درک نمی کنند.از آنجا که نقص شنوایی و تکلم شخص اثر می گذارد، یکی از معلولیتهای مهم بشمار می اید.آدمی از کودکی و بدو تولد از طریق حس شنوایی، گفتار اطرافیان را می شنود و به تدریج انچه را شنیده است به خاطر می سپارد و سپس بازگو می کند.پس اگر حس شنوایی دچار نارسایی گردد و به خصوص اگر این نارسایی از بدو تولد یا قبل از پایه گذاری تکلم باشد با توجه به شدت نارسایی این حس مهم، شخص از نعمت تکلم نیز محروم می گردد.
در بررسی عوامل مؤثر در ناشنوایی افراد، می توان به عوامل ارثی، مادرزادی و عوامل عارضی که بعد از تولد، نقایص شنوایی را سبب می گردند از قبیل ابتلاء به بیماریهای عفونی چون مننژیت، اوریون، سوء تغذیه، تصادفات و اشتغال در حرفه های پر سر و صدا اشاره نمود.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).

 

3- 2 گروه بندی معلولین جسمی:
معلولین جسمی، معلولینی هستند که، دچار ضایعات و اختلالات جسمی می باشند و شایع ترین معلولیت های حسمی عبارتند از:
1- نقص عضوها: منظور از این دسته از معلولین کسانی هستند که بر اثر عوامل مختلفی از قبیل عوامل ارثی، مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گوناگون، یک یا چند عضو اصلی خویش را بصورتی از دست داده اندکه قادر به انجام امور روزمره، قبل از توانبخشی نیستند.
از مهمترین عوامل که قطع عضو را سبب می گردند، می توان به ضربه ها، بیماریهای عروقی محیطی، تومورها، عفونتها، ضایعات عصبی و ناهنجاریهای مادرزادی اشاره نمود.
2- ضایعات نخاعی: مجموعاً بیماریها و اختلالاتی که منجر به ضایعه نخاع شوکی و ستون فقرات گردد به ضایعات نخاعی موسوم بوده و این گونه معلولین را معلولین ضایعات نخاعی می نامند.نخاع شوکی بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که همچون طنابی باریک و ضعیف در داخل ستون مهره ها قرار دارد.در طول و طرفین نخاع، عصبهایی خارج می شود که بر امین مغز را به تمام بدن و احساسهای مختلف و متعدد را، بالعکس به مغز انتقال می دهند.نخاع همچون دستگاه تلفن باعث ایجاد یک ارنباط دو طرفه بین مغز و سایر نقاط بدن می باشد.بدین معنی که دستورات مغز از طریق نخاع به اعصاب و اعضای بدن می رسد همچنین وصول و انجام فرامین مغز و احساسهای پوستی و محیطی از طریق همین نخاع به مغز اعلام می گردد.ایجاد ضایعه یا قطع نخاع باعث می گررد که این نظم مختل شده از اندامها واعضای زیر سطح ضایعه ارتباط خود را با مغز از دست بدهند و اختیار آنها را از دست خارج گردد.
3- ناهنجاریهای مربوط به اسکلت: گروه معلولین مبتلا به ناهنجاریهای استخوان کسانی هستند که مبتلا به انحرافات ستون مهره و یا ناهنجاریهای استخوانهای اصلی دست و پا و یا سر و گردن می باشند.این افراد از اینکه به علت مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گرفتار معلولیت شده باشند، در هر صورت از نقطه نظر توانبخشی در یک چارت کلی قرار خواهند گرفت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم