حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره خشونت علیه زنان doc

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره خشونت علیه زنان doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مقدمه:

یکی از انواع خشونت ها در جامعه انسانی خشونت در عرصه خانواده است.

در خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، همخونی یا پذیرش

(به عنوان فرزند) با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند (ساروخانی – باقر مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده ص 136-135)

«خشونت خانوادگی مبحث جدیدی است که جامعه شناسان و سایر محققان علوم اجتماعی به آن پرداخته اند تا سی سال پیش خشونت در خانواده امری استثنایی تلقی میشد اما بررسی هایی که در سه دهه اخیر انجام شد به این نتیجه ختم شد که خشونت رواج چندانی در میان خانواده ها دارد.نتایج این تحقیقات مشخص کرد که خشونت در خانواده هم در طبقات پایین ، متوسط ، بالا وهم در میان افراد با سواد و کم سواد هم در میان خانواده های دچار بحران و خانواده هایی که به ظاهر شرایط مطلوبی دارند دیده میشود»

(خشونت خانوادگی-بازتاب ساختار جامعه – دکتر شهلا اعزازی – فرهنگ واندیشه – مجله زنان ش 50)

یکی از جامع ترین تعاریف در مورد خشونت خانوادگی را سوزان شکتروگنلی ارائه داده اند.

خشونت خانوادگی عبارت است از رفتارهای تهاجمی و سرکوبگرانه از جمله حملات فیزیکی ، جنسی ، روانی ونیز اعمال فشار اقتصادی توسط افراد بالغ وجوان نسبت به شخصی که بات او ارتباط نزدیک وتنگاتنگی دارد (فنی ، زهره ، علل خشونت نسبت به زنان ص 31-30)

در جامعه آنچه در بحث خشونت بیشتر مد نظر قرار میگیرد خشونت تهاجمی است .در حالی که خشونت های جنسی وروانی و به مراتب آزار دهنده و شیوع آن بیشتر است به دلیل اینکه بخش عمده ای از خشونت های جنسی به دلیل قالب بودن این مسائل مکتوم می ماند.

خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که مرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می دهد و صرفاً جنبه فیزیکی (بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی ، تحقیر ، منزوی کردن مرد ، داد و فریاد)، جنسی (آزار ومزاحمت جنسی وتجاوز) و اقتصادی (شکستن وسائل خانواده و ...) هم به خود بگیرد» (مهرداد داریوش پور – چرا مردان به اعمال خشونت علیه زنان ترغیب میشوند مجله زنان – شماره 50).اما خانم دکتر اعزازی از نوع دیگری خشونت به نام خشونت اجتماعی نام می برد که عبارتست از هرگونه ایجاد محدودیت در برقراری روابط اجتماعی ، افراد دیگر.

اشکال ارتکاب به جرم خشونت های خانگی که تبدیل به معضلی فراگیر گشته با توجه به نوع جوامع و ساختار فرهنگی و اجتماعی آنها متفاوت است و تغییر وتحولات اجتماعی می تواند بستری برای خشونت های خانگی بشاد در نتایج آمارگیری از کشورهای مختلف نشان می دهد که بیش از یک سوم زنان درون خانواده خودشان ا زنظر جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.این در حالی است که گزارش خشونت خانگی معمولاً به دلایل فرهنگی و اجتماعی ناقض است. غلامحسین فرمانبر روان شناس خانواده روح فرهنگ مرد سالاری ومحدود کردن بانوان ، عدم آشنایی زنان نسبت به حقوق خود و سوء ظن های بی مورد برخی مردان به زنان خود را از جمله عوامل خشونت خانگی در ایران می داند: «با توجه به اینکه پژوهش وتحقیقات جامعی در کشور صورت نگرفته آمارهای حاکی از افزایش این معضل در سطح کشور است. بررسیهای مرکز پژوهشهای پزشکی قانونی نشان می دهد در سالهای 78 تا 81 از مجموع دومیلیون و سیصد وپنجاه و سه هزار مراجعه به پزشکی قانونی در که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند ، بیش از نیم میلیون نفر از آنان قربانی خشونت بوده اند. این معضل به حدی گسترش یافته که جوامع بین المللی را به صحنه کشاند. به طوری که نماینده صندوق کودکان سازمان ملل در ایران بر اساس برآوردهای جهانی اظهار داشته که میزان مرگ و معلولیت حاصل از خشونت ها علیه زنان ، با مرگ و ناتوانی ازز سرطان برابر با بود واز عوارض ناشی از سوانح و رانندگی نیز بیشتر است.» (رفع خشونت علیه زنان از حرف تا عمل شبکه خبری 2/9/1382)

قربانیان جدی خشونت علیه زنان را می توان بالاخص در برخی مناطق از جمله خوزستان وکردستان مشاهده کرد. معاون سازمان بهزیستی در گفتگویی اعلام کرده است که « با مراجعه و تماس زنان آسیب دیده کردستان پایه واسطه تحقیق ، مشخص شده است که توهین ، تحقیر زندانی شدن ومحرومیت از برقراری ارتباط با خانواده ، اهانت ، ضرب و شتم ، کبودی ، شکستگی ، وجراحت های شدید، محرومیت های اجتماعی ، عدم رفع نیازهای مادی و عاطفی ، معنوی و نیز ازدواج مجدد شوهر از دیگر خشونت هایی است که زنان استان کردستان با آن مواجه هستند همچنین خودسوزی از نوع خودکشی های شایع میان زنان آسیب پذیر استان های نظیر گلستان ، ایلام ، کردستان است ،(لیلی صدر بر اسا س گزارش خبرنگاری دانشجویان ایران خشونت علیه زنان google)

می توان آزار واذیت های زنان در خیابانهای تهران ، اتوبوس ها ، و مکانهای عمومی ، جوکهای جنسی که زنان را هدف تحقیر قرار می دهند همه را مصداق هایی از عجین بودن فرهنگ ها با زن ستیزی دانست.حتی اخیراً نوع خاصی از موارد اعمال خشونت علیه زنان با ظهور جهان مجازی وتاثیر آن بر بازیگران این جهان که کمتر از تاثیر ان در جهان واقعی نیست انجام گیرد. شکل مدرن زن آزاری را در وبلاگها و وب سایت های اینترنتی میتوان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خشونت علیه زنان doc

مقاله درباره فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره فرهنگ خشونت و راه های نفی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

چکیده:

 مبارزه با اشکال مختلف خشونت طلبی, توسل به زور و آسیب رسانی به دیگران از جمله دغدغه های اساسی جوامع در عصر کنونی است. شناخت و تحلیل علمی و مستدل فرهنگ خشونت و کشف راه های تخفیف آن شاید در حاکم ساختن فرهنگ آرامش و صلح در آینده مفید و راهگشا باشد. در این مقاله موضوع حساسیت به خشونت و شدت آن معرفی شده و ابزارهای کاهش یا افزایش آن مانند مهارتهای زندگی و باورهای ماوراءالطبیعی بررسی می شوند. در پایان و پس از نگاهی مختصر به رابطه خشونت و زنان چندین توصیه برای نفی فرهنگ خشونت ارایه می شود.

 

حساسیت به خشونت و شدت آن

 

توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ, خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت بوده است. نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد, قطعا متفاوت خواهد بود. بریدن سر, بینی و زبان, کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده اند. زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود. 

 

 

 

یکی از دلایل ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند. چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.

 

با توجه به موارد فوق باید گفت که هرچه مظاهر خشونت در بافت جامعه کاهش یابد, از یک سو حساسیت مردم به خشونت طلبی افزایش یافته و از سوی دیگر رواج و عادی شدن مجدد اشکال مختلف آن دشوار می شود. مخالفت مردم شهرهای بزرگ ایران بویژه تهران با شلاق زدن, دارزدن و سنگسار کردن افراد در ملاء عام و همچنین مخالفت با تنبیه بدنی دانش آموزان در سالهای اخیر, که حمایت های قاطعانه سازمان های بین المللی هوادار حقوق بشر را نیز به همراه داشت, گام های مثبتی است که بی شک حذف مظاهر مختلف خشونت از بافت جامعه و همچنین افزایش حساسیت مردم به خشونت طلبی را در پی خواهد داشت.

 

خشونت و مهارت های زندگی

 

بسیاری از افراد اخلاق گرا مایلند که حتی الامکان برای هرگونه رفتار پرخاشجویانه, تهاجمی و خشونت آمیز انگیزه ای مشخص بیابند و ریشه های آن را درعقده های روانی- سادیستی جستجو کنند, اما باید اذعان کرد که برخی رفتار های خشونت آمیزانسان ها صرفا به خاطر فقدان مهارت های زندگی از جمله مهارت حل مساله ظهور می یابند. شتابزدگی و تمایل روانشناختی به حل سریع مساله موجب می شود که توسل به خشونت به عنوان راه حلی که سریع به جواب می رسد مطلوبیت پیدا کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

خشونت در ورزش

اختصاصی از حامی فایل خشونت در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

خشونت در ورزش

پژوهشگران و مربیان تربیتی به راحتی می توانند اعمال خصمانه ای را که در ورزش خطرناک و غیر اخلاقی می دانند ممنوع کنند اما با وجود تشویق تماشاچیان از چنین اعمال خلافی که اغلب با باخاستن زد و خورد در طول بازی فریاد می زنند، مربیان که معروف است بازیکنی را که نمی جنگد یا اعمال خصمانه نشان نمی دهد به نیمکت می نشانند و مدیران و صاحبان تیم که از درآمد حاصل از تماشاچیانی سود می برند که با مشاهده اعمال خشونت آمیز تفریح می کنند شگفت نیست که تلاش برای کاستن خشونت در ورزش مبارزه ای دشوار خواهد بود.

هدف از این بخش به دست آوردن شناختی بهتر از خشونت است که یکی از رایج ترین با این وجود کم شناخته شده ترین جنبه های رفتار انسانی در ورزش رقابتی است.

بسیاری از مربیان متاثر از این اعتقاد که بیشتر بهتر است ورزشکار را تشویق می کنند که هر چه بیشتر خشن باشند همان گونه که بعد توضیح داده خواهد شد خشونت زمانی به شیوه ای کور و غیر منطقی به کار برده می شود. راهبردی غلط است. سیلوا و دیگران معتقدند که خشونت ورزشی ممکن است عملکرد ورزشکار را به جای افزایش کاهش دهد. ورزشها، مهارتها، و موقعیت های ویژه خواهان سطوح متفاوتی از خشونت هستند. در واقع اغلب حتی کم خشن ترین عمل نادرست است (مثلا در ضربه به توپ گلف، بولینگ، یا تیراندازی) اما در بسیاری از ورزشها خشونت بخشی جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم است. برای ورزشکاران این امر مهم است که تا چه اندازه رفتار خشونت آمیز به موفقیت منتهی می شود.

خشونت چیست؟

گاهی اوقات برای شناخت مفهومی بهتر است بدانیم آن مفهوم چیست؟ برای نمونه بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی دیگر را خشونت نمی گویند. خشونت با احساس هایی مانند خشم یا عواطف دیگر تعریف نمی شود. خشونت رفتار است. آلدرمن خشونت را بدین گونه تعریف می کند:

پاسخی عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر. این تعریف عکس مفهومی است که هاسمن و سیلوا به عنوان جسابرت رفتار تحمیلی اما پذیرفتنی می نامند برای نمونه جلوگیری (بلوکه کردن) در فوتبال پس زدن روی یخ موقعیتی دفاعی برای برگشت به جای اول در بسکتبال و قطع یک بزی دو نفره در بیسبال رفتارهای جسارت آمیز هستند در حالی که بدون سوء نیت و بخش جدا نشدنی از مسابقه باشند. اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب رساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم است رفتار کند.

دومین ویژگی خشون ت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است خشونت گر باید میل آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد. سومین جنبه خشونت این است که صدمه یا آسیب واقعا باید رخ دهد. اما نیازی نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کسی دیگر را آشفته مرعبوب یا از چیزی محروم کند نیز خشونت آمیز هستند و چهارم خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجودی زنده باشد. آزار رسانیدن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به یک صندلی خشونت نیست.

خشونت را به دو گونه وسیله ای (instumenal) و واکنشی (gool reactive) تقسیم بندی کرده اند.

خشونت وسیله ای برای رسیدن به هدفی است. ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدفی به گونه ای تصادفی کسی صدمه ببیند.

خشونت واکنشی خشونتی است که در آن بازیکن عمدا به بازیکن دیگر آسیب برساند.

خشونت وسیله ای با مفهومی که هاسمن و سیلوا از جسارت دارند فرق می کند جسارت به معنای اجرای اعمالی اجباری با این وجود پذیرفتنی است که بخشی جدا نشدنی در ورزش است (مانند سد کردن یا تکل کردن در فوتبال یا ممانعت در هاکی روی یخ)نوعا خشونت وسیله ای بیشتر با ورزش مرتبط است این امر ممکن است سه دلیل داشته باشد. یکی اینکه آسیب رسانیدن عمدی به بازیکن دیگر اغلب با واکنش مجازات گونه دوار یا قاضی روبرو می شود. پنالتها به گونه ای موثر از ریدن توپ به هدف جلوگیری یا آنرا سد می کنند همان گونه یک مربی اظهار داشت من به بازیکنانم می گویم اگر بد رفتاری کنید سرانجام بازنده میشوید. دلیل دوم از یافته های آزمایشگاهی است که نشان می دهند ورزشکاران خواه مرد خواه زن نسبت به غیر ورزشکاران به محر بینایی شدید با خشونت کمتری واکنش نشان می دهند. در واقع حتی زمانی که ورزشکاران برانگیخته می شوند با خصومتی کمتر از غیر ورزشکاران واکنش نشان می دهند و معمولا از آسیب رساندن عمدی به رقیب خودداری می کند و دلیل سوم ارلیک و پارتینگتن بر اساس مصاحبه های خود با تیم المپیک کانادا در سال 1984 پی بردند که ورزشکاران بسیار ماهر مایلند که موفقیت خود را تابعی از شانس یا سختی پایین تکلیف خواهند دانست.

به نظر میرسد با وجود برخی لحظه های خشونت آمیز در طول مسابقه ورزشکاران ماهر به یکدیگر احترام می گذارند برای نمونه حتی در ورزشهای تماسی مانند بوکس، کشتی، فوتبال ورزشکاران بلافاصله بعد از مسابقه به شیوه ای گرم و صمیمانه با یکدیگر برخورد می کنند. به گزارش رسانه ها هدف اعمال آنها در طول مسابقه این نیست که رقیبان خود را معیوب کنند بلکه می خواهن مسابقه را ببرند. در واقع ورزشکاران به طور کلی از آسیب رساندن عمدی به رقیب خود ناراحت هستند. بعنوان مثال یک مربی در صحبتهای قبل از بازی شنیده شده که بازیکنان را ترغیب می کرد به تیم مقابل آسیب رسانند. مربی قبل از بازی می گفت ساق پای آنها را بشکنید که البته با اختلاف زیادی بازی آنها به باخت انجامید. پس از جلسه تمرین بازیکنان را در رابطه با دستور مربی درباره آسیب رساندن به رقیبان پرسیدند. هیچیک از اعضای تیم در آسیب رساندن آگاهانه به بازیکن دیگر اظهر تمایل نکرد.

اساس نگره ای خشونت

برای تبیین یا پیش بینی رفتار لازم است که علتهای احتمالی آن را بشناسیم. دانشمندان تا مدتها تبیین های زیستی و روان اجتماعی برای رفتار خشونت آمیز در انسانها ارائه می کردند این نگره ها راههایی برای کنترل و جهت دهی ابراز خشونت به شیوه ای پیش بینی


دانلود با لینک مستقیم


خشونت در ورزش

دانلود پروژه عامل‌های جامعه‏شناسانه‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه عامل‌های جامعه‏شناسانه‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

عامل‌های جامعه‏شناسانه‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران

The Impacts of Social Factors on Violence and Aggression of Football Fans

چکیده

در بین فعالیّت‏های گوناگون ورزشی که در سراسر دنیا انجام می‏شوند، بی‏تردید ورزش فوتبال پُرطرفدارترین، پُرمشارکت‏ترین و پُربیننده‏ترین فعالیت و رشته‏ی ورزشی است. گسترش روزافزون ورزش سبب شده است که مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را در نوردد. تحلیل‌گران اجتماعی و فرهنگی در دهه‏های اخیر به پژوهش درباره‏ی انواع آداب، مناسک، ارزش‏ها و الگوهای اجتماعی رایج در ورزش فوتبال مبادرت ورزیده‌اند. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دهه‏ی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونت بار مربوط به فوتبال است. ”خشونت ورزشی“ چیست و چه عامل‌هایی در بروز آن مؤثر هستند. بسیاری از ‌اندیشمندان با استفاده از چارچوب‏های نظری متفاوت برای ‌پاسخ دادن به این پُرسش تلاش‌کرده‏اند. مقاله‏ی پژوهشی حاضر به واکاوی نمونه‏ای از فراگردهای اجتماعی حایز اهمیّت در ورزش فوتبال، یعنی خشونت و پرخاشگری تاکید دارد. در این پژوهش، رفتارهای پرخاشجویانه و بعضاً خشونت‏آمیز تماشاگران مسابقات فوتبال جام قهرمانی باشگاه‏های ایران در شهر تهران، سال 1379-1380، مورد مطالعه‏ی جامعه‏شناسانه قرار گرفته‏اند.

.

هدف این مطالعه سبب‏شناسی خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش فوتبال در ورزشگاه‏هاست تا با تحلیل کارکرد اجزای‌ تشکیل دهنده‏ی ساختار رفتار تماشاگران طرفدار فوتبال، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز ”سوءکارکرد“ می‏گردد.

نتیجه‏ی پژوهش حاضر در مورد 404 نمونه‏ی تصادفی تماشاگران و طرفداران پرسپولیس و استقلال است که ‌ضمن اذعان به بحرانی نبودن رفتار طرفداران فوتبال در شهر تهران نشان می‏دهد، متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجه‏ی بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم‏های مورد علاقه در رده‏بندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونت‏آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری‌، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر می‏گذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی برگرایش طرفداران تیم‏های فوتبال مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز دارند. متغیّرهای سابقه‏ی دعوا و نزاع، سابقه‏ی تنش و ناکامی در فعالیّت‏های تحصیلی و آموزشی، مصرف سیگار، سابقه‏ی تنش در محیط خانواده، سابقه‏ی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همالان دارای سابقه‏ی جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه‏ی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه‌ و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راه‏های تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز ورزشی طرفداران تیم‏های پرسپولیس و استقلال دارند.

واژه‌های کلیدی: جامعه‏شناسی، ورزش، خشونت، اوباشگری، پرخاشگری، وندالیسم، سوءکارکرد، تحلیل کارکردی-ساختی

درآمد

ورزش و فعالیّت‏های مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابت‏های ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیت‏هایی قرار می‏دهند که ممکن است‌ قواعد، هنجارها و تقسیم کار رایج به آسانی نقض و به رویارویی‏های پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز منجر شود. بین فعالیّت‏های ورزشی گوناگون، در ورزش فوتبال بیش از سایر رشته‏های ورزشی‌ رفتارهای خشن و پرخاشجویانه، به ویژه بین طرفداران و هواداران تیم‏های فوتبال مشاهده‌ می‏شود. آشکارترین نمونه‏ی رفتار خشونت‏آمیز بین ‌طرفداران فوتبال، پدیده‏ی موسوم به”اوباشگری“1 است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافته‏ای در کشورهای صاحب‌نام فوتبال به ویژه در اروپا رواج دارد. در انگلستان، هولیگانها (اوباش) با عقاید و افکار تعصب‏آمیز، به‏وجود آورنده‏ی وقایع فاجعه‏آمیز بسیاری در ورزشگاه‏ها بوده‏اند. در ایتالیا، علاقه‏ی دیوانه‌وار و بیمارگونه‏ی برخی از طرفداران تیم‏های فوتبال و نیز رفتارهای پرخاشجویانه و ویرانگرانه‏ی آنان در عرصه‏ی مسابقات فوتبال سبب شده است که به آنان لقب ”تیفوسی‏ها“ داده شود (فتحی، 1363: 57). به نظر برخی از پژوهشگران، بین تمام فعالیّت‏های ورزشی تنها ورزش فوتبال است که سبب رفتار اوباشگرانه به مفهوم عام آن می‏شود (کشمور، 1998: 218 و کشمور، 2000: 19-178). اهمیّت این مقوله سبب شدکه از اواخر دهه‏ی 1960 میلادی، پژوهشگران و نظریه‏پردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه ‌و خشونت تماشاگران مسابقات فوتبال ارائه دهند که گستره‏ی آن، از دگرگونی‏های کلان اجتماعی تا عامل‌های خُرد را دربر می‏گیرد. با گسترش تدریجی خرده‏فرهنگ ‌طرفداری و تماشاگری در فوتبال، همچنین ‌انگاره‏های پرخاشجویانه‏ی رفتاری گاه به گاه آن، گرایش تحقیقات‌ مراکز علمی و پژوهشی از توجه محض به بحث‏های نظری به رفتار طرفداران فوتبال در این کشورها معطوف گردید.

تعریف خشونت و پرخاشگری

تعریف‏های فراوانی درباره خشونت و پرخاشگری ارائه شده است، برخی پرخاشگری را واکنشی غریزی به ناکامی و رقابت برای دستیابی به منابع می‏دانند، که عمدتاً از طریق برخورد بدنی تجلی می‌یابد (آرژیل2،1993 :220). ”اریش فروم“ همه‏ی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر می‏شود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری می‏نامد (فروم، 1361: 12). ”اسمیت“ و ”بوند“3 پرخاشگری‌ را ‌هر نوع ‌رفتاری تعریف می‌کنند که ‌به دیگری آسیب وارد می‌سازد (اسمیت و بوند،1993 :68). ارونسون خشم و پرخاشگری را عملی می‌داند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است (ارونسون، 1369: 163). در تعریفی دیگر از پرخاشگری چنین آمده است:” هر نوع رفتاری که معطوف به آسیب رساندن یا اعمال صدمه به فرد دیگر است و علیرغم میل وی صورت می‏گیرد“ (بارون4، 1977: 12).

براساس نظر بارون پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیب‏رسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمی‏آید، تنها شامل افراد انسانی می‏گردد، و در آن آسیب‏رسانی به اشیاء مورد نظر نیست. ”برکویتز“5 نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، می‏افزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز می‏شود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیب‏رسانی فیزیکی به دیگری می‏نماید (برکویتز، 1986: 307).

”کاکلی“ در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف می‏کند: ”پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام می‏شود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روان شناسانه باشد“(کاکلی، 1998: 180). وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره می‏کند: ”خشونت،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه عامل‌های جامعه‏شناسانه‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران

دانلود مقاله پایان نامه بررسی خشونت علیه زنان

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله پایان نامه بررسی خشونت علیه زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 126

 

فصل اول:

بیان مسئله

تعریف خشونت علیه زنان و انواع آن:

دکتر شکوه نوابی نژاد در حوزه‌ی روانشناسی زن خشونت را به معنای ضرب و شتم یا هر گونه تجاوز به زن و شکنجه و آزردن وی بر شمارد که در سراسر دوران زندگی شکل‌های گوناگون از آن بروز می‌یابد.(1)

تعریف خشونت علیه زنان که در اعلامیه سازمان ملل آمده است به شرح زیر است، هر چند که به آن محدود نمی‌شود. (یونسکو 1994)

الف) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در خانواده‌ها بر زنان اعمال می‌شود. نظیر کتک زدن و تجاوز جنسی به دختران در خانه، خشونت در ارتباط با جهیزیه، تجاوز جنسی به زنان ، ختنه کردن دختران و زنان و دیگر اعمال سنتی که به زنان آسیب می‌رساند.

ب) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در جامعه اتفاق می‌افتد نظیر تجاوز جنسی، تهدید، ارعاب و تحقیر در محیطهای تحصیلی و کاری و به فحشاء کشیدن دختران و زنان.

ج) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در نقاط مختلف جهان یا توسط دولتها اعمال یا ندیده گرفته می‌شود.(1)

خانواده اولین مکان آغاز خشونت بر علیه زنان است.زنان در خانواده های جوامع شرقی به بهانه های عدم رعایت ارزش های مقدس و قید و بندهای سنتی و به بهانه حفظ آبرو به شدیدترین شکل تنبیه می‌شوند. (18)

پدران بدون آنکه ترس و واهمه‌ی از مجازات داشته باشند قوانین نابرابر در ساختار جامعه را در خانواده پیاده می‌کنند افزایش شکنجه ، به قتل رساندن دختران توسط پدر، برادر یا عمو و دایی و روی دادن قتل‌هایی تحت لوای ناموس، خودسوزی زنان در اثر خشونت های فیزیکی و روانی وارد آمده از طرف شوهر شاهدی بر این مدعا است که در شهرستان ایذه نمونه‌های زیادی را در ذهن داریم.

وجود روابطی که ازدواج در آن نه بر اساس انتخاب آگاهانه و عاشقانه صورت گرفته بلکه صرفاً بر اثر تکلیف به صورت سنتی انجام گیرد و زن در خانواده بعد از قیومت پدر مورد خشونت همسر قرار گیرد. (18)

خشونت نسبت به زنان محدود به خشونت بدنی نیست، بلکه هر نوع رفتاری که مرد به قصد اثبات قدرت برای نظارت بر زن داشته باشد خشونت نام دارد. (2)

زنان در سراسر دوران زندگی به شکل‌های گوناگون خشونت وابسته به جنسیت را تجربه می‌کنند که بیشتر آن خانوادگی است و در سه شکل خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در خانواده بروز می کند.

خشونت فیزیکی یا بدنی شامل انواع بد رفتاری‌ها چون هل دادن، لگد زدن، ضربه زدن، کشیدن موی سر، سوزاندن، شلاق زدن، صدمه زدن به اشیاء و لوازم زندگی، بخصوص وسایلی که زن به آنها دلبستگی خاص داشته، اذیت و آزاد رساندن مثل بیدار کردن‌های مکرر زن در نیمه شب، تلفنهای مکرر، جاسوسی و تعقیب زن، انواع تهدید‌ها مثل نامه‌های تهدید آمیز نوشتن، تهدید کلامی یا با اسلحه، تهدید به آزاد و اذیت افراد وابسته به زن مثل کودکان یا خویشاوندان و سرانجام تهدید به کشتن یا کشتن قربانی است. تجربه نشان داده است، رفتار خشونت آمیز از نمونه‌های ساده مانند هل دادن، ضربه زدن شروع شده و بتدریج دفعات آن زیاد و خشن‌تر می‌شود(2)

بدرفتاریها و شکنجه‌های روانی شکل دیگری از خشونت علیه زنان در خانواده است که گستردگی بسیاری دارد مانند: دروغ گفتن، چشم چرانی، تعدد زوجات، بی‌توجه بودن به زن و خواسته‌های او، خیانت به زن، ایجاد محدودیت در روابط، کنترل دائمی مخارج زن، وادار کردن زن به داشتن پوششی خاص، انتقاد و سرزنش کردن به طور مداوم، تهمت زدن، بدرفتاری‌ کلامی و عاطفی مثل تمسخر در جمع، تحقیر وضعیت جسمانی و ظاهری، دشنام و ناسزا گفتن، حرفهای رکیک و غیره، که در نهایت به ترس، عجز و ناتوانی روانی منجر می‌شود، که اراده، اعتقاد به نفس و تصمیم گیری و توانمندی را از زن ساقط می‌کند و در موارد شدید باعث به هم خوردن تعادل روانی و پیدایش تصورات واهی و تمایل به خود کشی می‌شود.

خشونت جنسی به معنای کلیه رفتارهایی که زن را مجبور به برقراری رابطه جنسی می‌کند.(24) همچنین عدم رعایت بهداشت جنسی، آزار و اذیت جنسی و عدم توجه به ارگاسم (orgasm) جنسی زن در هنگام رابطه جنسی جزو خشونت‌های جنسی محسوب می‌شوند. نوع دیگر خشونت جنسی، بریدن اندام تناسلی زنانه (ختنه) می‌باشد، به صورت بریدن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک که در شدیدترین نوع آن کلیتوریس، لبهای کوچک و لبهای بزرگ قطع شده و سپس فرج دوخته می شود بگونه‌ای که فقط سوراخ کوچکی برای خروج ادرار و خون مربوط به عادت ماهانه بماند.

اشکال دیگری از خشونت متناسب با سطح فرهنگی جوامع نسبت به زنان و دختران صورت می‌گیرد مانند سقط جنین با توجه به انتخاب جنسیت و کشتن نوزاد دختر، تبعیض غذایی یعنی اختصاص دادن غذای نامطلوب به وی در مقایسه با فرزند پسر، دسترسی نابرابر به خدمات و مراقبت‌های بهداشتی و تحصیلی، فروش فرزندان به منظور فحشاء توسط والدین، زنای با محارم، ازدواج پیش از موقع دختران از جمله شکلهای دیگر خشونت است.(1)

 

زنان در سیاست نیز مورد خشونت واقع می‌شوند،به قول مهرانگیز کار:

خشونت سیاسی با عملکرد اهرم های قدرت رسمی یعنی دولت، علیه زنان اعمال می‌شود. این خشونت به صورت غفلت از حقوق انسانی زنان در قانون گذاری انعکاس می‌یابد و به صورت عدم پشتیبانی از برابری حقوق زن و مرد در سیاست گذاری ظاهر می‌شود.(18)

خشونتهای که در اجتماع رخ می دهد مانند ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت جنسی و حس برتری جویانه مرد نسبت به زن برآیندی از سیاست‌های دولت و نگرش عمومی جامعه می‌باشد که در مراکز آموزشی از قبیل مدرسه، مطبوعات، رادیو تلویزیون، سازمانها و ادارات انعکاس می‌یابد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پایان نامه بررسی خشونت علیه زنان