حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد

اختصاصی از حامی فایل مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد (نوار 1236)

مصاحبه شونده: مهدی فضلی نژاد

مصاحبه کننده: غلامرضا آذری خاکستر

موضوع: کانون نشر حقایق اسلامی، فعالیت های کانون ، حرکت کانون ، دکتر شریعتی ، مسجد ، بیماری ها.

پیاده کننده: مهشید عسکریان

تاریخ پیاده کردن:27/6/1384

تایپیست: زهرا آخرتی

تاریخ تایپ: مهر 1384

آغاز طرف A- از نوار شماره 1236

بسم الله الرحمن الرحیم. امروز یک شنبه 23/5 1384 این جانب آذری خاکستر پنجمین جلسه هست که در خدمت جناب آقای دکتر مهدی فضلی نژاد هستیم.

سوال- آقای دکتر بسیار سپاسگزارم از این که فرصتی دست داد. در جلسه گذشته پیرامون کانون نشر حقایق اسلامی مطالبی ارائه فرمودید خواهش می کنم ارتباط با افرادی که در این کانون شرکت می کردند بفرمائید به خصوص مؤسسین کانون؟

جواب – خیلی ممنون ضمن عرض سلام و تشکر مسائلی که در شرکت من در کانون مطرح می شه سبب شد من یک پس زمینه در راستای اعتقاد اصول اسلامی و دین تشیع پیدا کردم در من عجین شد با توجه به این حرکتی که در اون زمان در کانون نشر حقایق اسلامی با توجه ب تعداد مشارکت کننده ها ، چرا من گرایش پیدا کردم، این این سئوال دیگه وقتی به گذشته بر می گردم می بینم بستر خانواده در ساختار ذهنی انسان خیلی اثر داره من 4، 5 ساله بودم، خونه پدر بزرگم روبروی پشت کوچه سرشور کوچه میلانی بود از اون خاطرات خوبی دارم شب های سه شنبه مجلس روضه خوانی در خانه پدر بزرگ بود و یک روحانی که ما می گفتیم آقا میرزا می آمد مجموعه یک انسان وارسته و یک انسان کاملاً از خود بی خود که از خودش هیچی تمنا نداشت و برای دیگران مسائلی مطرح می کرد مجسم بود و این برای من کوچک خیلی لذت بخش بود بتوانم از این ماهیت فیزیکی و روحانی او ذهنم انباشته بشه بدون آن که تحلیل کنم تا بعد بزرگ شدم و این مسئله همیشه در ذهن من بود و همواره به روحانیت یک پدیده منزه نگاه می کردم در کانون نشر حقایق اسلامی که بعد شهریور ؟؟ 1322 از 1325 اوج گرفت یک خلاء عجیبی تو جامعه بود شخصیتی نمودار نمی شد و حکومت مطلقه کاملاً از رشد فکری و فرهنگی جامعه ؟؟ می کرد حالا من بر می گردم اون جا در اون زمان که ما می رفتیم به کانون واقعاً جامعه یک کویر بود خالی بود مردم نمی دونستن کجا برن در نتیجه هر رهگذری که از اون جا رد می شد جذب می شد چون می دید برای پرکردن این خلاء دارند کار می کنند همون آقا میرزای ما که مجسم پاکی و طهارت بود این جا دنباله اون جریان در ذهن من پرواز کرد در نتیجه منم جذب حرکت کانون شدم کانون کلاً تعداد زیادی بودند (1) برادران حکیمی بودند بازرگان بودند خیلی فعال بودند در تنظیم امور دقت داشتند (2) آقای احمدزاده بود، (3) آقای امیر پور بود و ما جوان ها در اون جا بیشتر از نظر مفهوم و معانی و معنوی برداشتی داشتیم عده ای بودند مثل (4) دکتر دل آسایی ، (5) دکتر سرجمعی آقای مهدی و حسین مظفری ، رضا خلیلی و علی اسپهبدی و از پسران احمدزاده خیلی کم من یادم که در گروه های ما شرکت کرده باشند در کانون بودند ولیکن این ها که مطرح کردم از جمله نویسنده هست به نام رضا رئیسی که در مجلات تاریخ معاصر ایران مقالاتی داشت و افراد دیگه و تدین این تدین خاطره ای دارم:

ما در جریانی که در کانون نشر حقایق اسلامی با یان ها آشنا شدیم گروه گروه شدیم به نام حوزه نه منحصراً وابسته به کانون باشه بلکه به جبهه ملی و جمعیت انقلاب اسلامی که بعد شد جاما از جمله (6) دکتر خواجویان (دکتر محمد خواجویان در سال 1317 در شهر مشهد به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در سال 1338 به دانشگاه راه یافت و سال 1341 از دانشکده ادبیات مشهد فارغ التحصیل شد. سپس وی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت رفت و سال 1356 مدرک دکترای از دانشگاه سوربن کسب کرد.

دکتر خواجویان علاوه بر تدریس سمت های هم داشت از جمله مدیر کل روابط فرهنگی و همکاری های دانشگاهی ، مسئول کمیته علوم انسانی جهاد دانشگاهی ، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی ، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد. از جمله آثار علمی وی عبارتند از : 1) تاریخ تشیع 2) هفت مقاله در تاریخ اسلام 3) چاپ و انتشار فصلنامه مطالعات تاریخی .؟؟)

که رئیس دانشکده ادبیات فوت کرد و ماجرا که پیش آمد دکتر علی شریعتی اولین کتابش را به نام ابوذر غفاری خدا پرست و سوسیالیست که تشکیلات جاما به نام خداپرستان سوسیالیست بود در اون جا آورد دادبه ما که این کتاب من نوشتم ما به عنوان خداپرستان سوسیالیست پیشگام بودیم در این کارها وقتی کتاب نوشته شد دیدیم پول نداریم که چاپش کنیم رفتیم تو حوزه مطرح کردیم ما یک مقدار برای چاپ کتاب ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست که هنوزم همین عنوان داره می خواهیم چاپ کنیم و برای من مطرح کردند که تو باید 7 هزار تومان از حوزه خودت جمع کنی من مطرح کردم یک جوانی به نام تدین پسر رئیس بانک کشاورزی در خیابان جنت بود گفت من می یارم فردا آورد و 5 هزار تومان به ما داد ما هم با بقیه پول های دیگه جمع کردیم و کتاب چاپ کردیم و فروش رفت 17 هزار تومان از پول کتاب تو صندوق حضرت رضا (ع) نزد حاجی رستگار امانت گذاشتیم خیلی سال گذشته نه مال ما، نه مال دکتر مال اون کتاب چند روز گذشت از ماجرای 5 هزار تومان که این بابا برای من آورد آقای تدین رئیس بانک کشاورزی تلفن کرد آقا شما نشستین بچه ها رو منحرف می کنید. گفتم: چی شده ؟ گفت: پسر من منحرف شده، گفتم: خیلی من به خودم می بالم تو 22 سال پسرت را تربیت کردی نتونستی نفوذ کنی ، ما با یک ساعت تو جلسه در یک هفته نشستن این قدر قدرت داشته باشیم این منحرف کنیم. به حال تو باید رحم کنم چی شده حالا؟ گفت: این پسر من آمده از آخرین برگ دسته چک من 5 هزار تومان کشیده برای شما وقتی این اتفاق افتاد که من رفتم همه موجودی ام از بانک بکشم یک دفعهدیدم 5 هزار تومان کم است چک من هم واخورده رفتم دیدم چکم درسته امضاش درست پس چی شده شماره هاش نگاه کردم دیدم برگ آخری پسر من کشیده و برداشته پرسیدم ؟ گفت: برای فلانی. گفتم: فردا صبح بیا 5 هزار تومان بگیر. این خاطرات در ذهن ما از کانون نشر حقایق اسلامی که با خلوص هر کار می کردیم.

سئوال – آیا کانون نشر حقایق اسلامی تشکیلات منظمی داشت یا گروه های خودجوش بودند؟

جواب – این جور تشکیلات نبود بعد در حسینیه ارشاد بیشتر برداشت استاد خودشون کار می کردند و تمام سخنرانی هاشون جذاب بود برای این بود که برای مردم دعوتی محدودیتی به وجود نیاد جریان سالم حرکت کنه این نهایت در ذهن نا آگاه هر کس یک آزادی براش به وجود می یاد نه به عنوان دستوری برای گرفتن آزادی استاد خیلی با ظرافت کار می کردند چون این جا نه مسخدمی، نه حقوقی نه اجاره ای نبود که هزینه بردار باشه و به نظرم اگر استاد این جریان به صورت کلاس در می آورد تدریس می گرفت بیشتر مراجعه کننده داشت و پول سرشار گیرشون می آمد.

سوال – فعالیت های کانون در چه محورهایی بود؟

جواب – آن چیزی که من شخصاً می دونم این است که اندیشه انسان از قیود و خرافات آزاد می شه و خود این آزادی حق انتخاب می ده که آدم چه گرایشی پیدا کنه و من بر این عقیده ام زمینه نفوذ جریان های بعدی بعد از کودتا 28


دانلود با لینک مستقیم


مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد

مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد 16 ص

اختصاصی از حامی فایل مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد (نوار 1236)

مصاحبه شونده: مهدی فضلی نژاد

مصاحبه کننده: غلامرضا آذری خاکستر

موضوع: کانون نشر حقایق اسلامی، فعالیت های کانون ، حرکت کانون ، دکتر شریعتی ، مسجد ، بیماری ها.

پیاده کننده: مهشید عسکریان

تاریخ پیاده کردن:27/6/1384

تایپیست: زهرا آخرتی

تاریخ تایپ: مهر 1384

آغاز طرف A- از نوار شماره 1236

بسم الله الرحمن الرحیم. امروز یک شنبه 23/5 1384 این جانب آذری خاکستر پنجمین جلسه هست که در خدمت جناب آقای دکتر مهدی فضلی نژاد هستیم.

سوال- آقای دکتر بسیار سپاسگزارم از این که فرصتی دست داد. در جلسه گذشته پیرامون کانون نشر حقایق اسلامی مطالبی ارائه فرمودید خواهش می کنم ارتباط با افرادی که در این کانون شرکت می کردند بفرمائید به خصوص مؤسسین کانون؟

جواب – خیلی ممنون ضمن عرض سلام و تشکر مسائلی که در شرکت من در کانون مطرح می شه سبب شد من یک پس زمینه در راستای اعتقاد اصول اسلامی و دین تشیع پیدا کردم در من عجین شد با توجه به این حرکتی که در اون زمان در کانون نشر حقایق اسلامی با توجه ب تعداد مشارکت کننده ها ، چرا من گرایش پیدا کردم، این این سئوال دیگه وقتی به گذشته بر می گردم می بینم بستر خانواده در ساختار ذهنی انسان خیلی اثر داره من 4، 5 ساله بودم، خونه پدر بزرگم روبروی پشت کوچه سرشور کوچه میلانی بود از اون خاطرات خوبی دارم شب های سه شنبه مجلس روضه خوانی در خانه پدر بزرگ بود و یک روحانی که ما می گفتیم آقا میرزا می آمد مجموعه یک انسان وارسته و یک انسان کاملاً از خود بی خود که از خودش هیچی تمنا نداشت و برای دیگران مسائلی مطرح می کرد مجسم بود و این برای من کوچک خیلی لذت بخش بود بتوانم از این ماهیت فیزیکی و روحانی او ذهنم انباشته بشه بدون آن که تحلیل کنم تا بعد بزرگ شدم و این مسئله همیشه در ذهن من بود و همواره به روحانیت یک پدیده منزه نگاه می کردم در کانون نشر حقایق اسلامی که بعد شهریور ؟؟ 1322 از 1325 اوج گرفت یک خلاء عجیبی تو جامعه بود شخصیتی نمودار نمی شد و حکومت مطلقه کاملاً از رشد فکری و فرهنگی جامعه ؟؟ می کرد حالا من بر می گردم اون جا در اون زمان که ما می رفتیم به کانون واقعاً جامعه یک کویر بود خالی بود مردم نمی دونستن کجا برن در نتیجه هر رهگذری که از اون جا رد می شد جذب می شد چون می دید برای پرکردن این خلاء دارند کار می کنند همون آقا میرزای ما که مجسم پاکی و طهارت بود این جا دنباله اون جریان در ذهن من پرواز کرد در نتیجه منم جذب حرکت کانون شدم کانون کلاً تعداد زیادی بودند (1) برادران حکیمی بودند بازرگان بودند خیلی فعال بودند در تنظیم امور دقت داشتند (2) آقای احمدزاده بود، (3) آقای امیر پور بود و ما جوان ها در اون جا بیشتر از نظر مفهوم و معانی و معنوی برداشتی داشتیم عده ای بودند مثل (4) دکتر دل آسایی ، (5) دکتر سرجمعی آقای مهدی و حسین مظفری ، رضا خلیلی و علی اسپهبدی و از پسران احمدزاده خیلی کم من یادم که در گروه های ما شرکت کرده باشند در کانون بودند ولیکن این ها که مطرح کردم از جمله نویسنده هست به نام رضا رئیسی که در مجلات تاریخ معاصر ایران مقالاتی داشت و افراد دیگه و تدین این تدین خاطره ای دارم:

ما در جریانی که در کانون نشر حقایق اسلامی با یان ها آشنا شدیم گروه گروه شدیم به نام حوزه نه منحصراً وابسته به کانون باشه بلکه به جبهه ملی و جمعیت انقلاب اسلامی که بعد شد جاما از جمله (6) دکتر خواجویان (دکتر محمد خواجویان در سال 1317 در شهر مشهد به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در سال 1338 به دانشگاه راه یافت و سال 1341 از دانشکده ادبیات مشهد فارغ التحصیل شد. سپس وی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت رفت و سال 1356 مدرک دکترای از دانشگاه سوربن کسب کرد.

دکتر خواجویان علاوه بر تدریس سمت های هم داشت از جمله مدیر کل روابط فرهنگی و همکاری های دانشگاهی ، مسئول کمیته علوم انسانی جهاد دانشگاهی ، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی ، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد. از جمله آثار علمی وی عبارتند از : 1) تاریخ تشیع 2) هفت مقاله در تاریخ اسلام 3) چاپ و انتشار فصلنامه مطالعات تاریخی .؟؟)

که رئیس دانشکده ادبیات فوت کرد و ماجرا که پیش آمد دکتر علی شریعتی اولین کتابش را به نام ابوذر غفاری خدا پرست و سوسیالیست که تشکیلات جاما به نام خداپرستان سوسیالیست بود در اون جا آورد دادبه ما که این کتاب من نوشتم ما به عنوان خداپرستان سوسیالیست پیشگام بودیم در این کارها وقتی کتاب نوشته شد دیدیم پول نداریم که چاپش کنیم رفتیم تو حوزه مطرح کردیم ما یک مقدار برای چاپ کتاب ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست که هنوزم همین عنوان داره می خواهیم چاپ کنیم و برای من مطرح کردند که تو باید 7 هزار تومان از حوزه خودت جمع کنی من مطرح کردم یک جوانی به نام تدین پسر رئیس بانک کشاورزی در خیابان جنت بود گفت من می یارم فردا آورد و 5 هزار تومان به ما داد ما هم با بقیه پول های دیگه جمع کردیم و کتاب چاپ کردیم و فروش رفت 17 هزار تومان از پول کتاب تو صندوق حضرت رضا (ع) نزد حاجی رستگار امانت گذاشتیم خیلی سال گذشته نه مال ما، نه مال دکتر مال اون کتاب چند روز گذشت از ماجرای 5 هزار تومان که این بابا برای من آورد آقای تدین رئیس بانک کشاورزی تلفن کرد آقا شما نشستین بچه ها رو منحرف می کنید. گفتم: چی شده ؟ گفت: پسر من منحرف شده، گفتم: خیلی من به خودم می بالم تو 22 سال پسرت را تربیت کردی نتونستی نفوذ کنی ، ما با یک ساعت تو جلسه در یک هفته نشستن این قدر قدرت داشته باشیم این منحرف کنیم. به حال تو باید رحم کنم چی شده حالا؟ گفت: این پسر من آمده از آخرین برگ دسته چک من 5 هزار تومان کشیده برای شما وقتی این اتفاق افتاد که من رفتم همه موجودی ام از بانک بکشم یک دفعهدیدم 5 هزار تومان کم است چک من هم واخورده رفتم دیدم چکم درسته امضاش درست پس چی شده شماره هاش نگاه کردم دیدم برگ آخری پسر من کشیده و برداشته پرسیدم ؟ گفت: برای فلانی. گفتم: فردا صبح بیا 5 هزار تومان بگیر. این خاطرات در ذهن ما از کانون نشر حقایق اسلامی که با خلوص هر کار می کردیم.

سئوال – آیا کانون نشر حقایق اسلامی تشکیلات منظمی داشت یا گروه های خودجوش بودند؟

جواب – این جور تشکیلات نبود بعد در حسینیه ارشاد بیشتر برداشت استاد خودشون کار می کردند و تمام سخنرانی هاشون جذاب بود برای این بود که برای مردم دعوتی محدودیتی به وجود نیاد جریان سالم حرکت کنه این نهایت در ذهن نا آگاه هر کس یک آزادی براش به وجود می یاد نه به عنوان دستوری برای گرفتن آزادی استاد خیلی با ظرافت کار می کردند چون این جا نه مسخدمی، نه حقوقی نه اجاره ای نبود که هزینه بردار باشه و به نظرم اگر استاد این جریان به صورت کلاس در می آورد تدریس می گرفت بیشتر مراجعه کننده داشت و پول سرشار گیرشون می آمد.

سوال – فعالیت های کانون در چه محورهایی بود؟

جواب – آن چیزی که من شخصاً می دونم این است که اندیشه انسان از قیود و خرافات آزاد می شه و خود این آزادی حق انتخاب می ده که آدم چه گرایشی پیدا کنه و من بر این عقیده ام زمینه نفوذ جریان های بعدی بعد از کودتا 28


دانلود با لینک مستقیم


مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد 16 ص

خاطرات دکتر مهدی فضلی نژاد

اختصاصی از حامی فایل خاطرات دکتر مهدی فضلی نژاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه .........................................................................

پیش مصاحبه.................................................................

تولد..............................................................................

محله.............................................................................

واقعه مسجد گوهرشاد...................................................

شهریور 1320مشهد.......................................................

مهاجرین لهستانی........................................................

تحصیلات....................................................................

سربازی........................................................................

کنکور.........................................................................

دانشگاه پزشکی مشهد..............................................

پروفسور بولون.............................................................

ماموریت هلند..............................................................

فعالیتهای سیاسی...........................................................

کانون نشر حقایق اسلامی..............................................

کودتای 28 مرداد مشهد.................................................

انجمن حجتیه.................................................................

جنبش دانشجویی...........................................................

اعتصاب پزشکان...................................................................

واقعه ده دی مشهد....................................................................

دیدار با امام..............................................................................

مدیر عامل بهداری....................................................................

اولین استاندار............................................................................

شهید هاشمی نژاد.......................................................................

مسجد کرامت............................................................................

کودتای نوژه..............................................................................

دفتر ریاست جمهوری (بنی صدر)...............................................

جنگ تحمیلی.............................................................................

خاطرات پزشکی.........................................................................

رشد جمعیت..............................................................................

دادگاههای انقلاب.......................................................................

مقالات و تالیفات.........................................................................

روز شمار زندگینامه دکتر فضلی نژاد............................................

ضمیمه ................................................................................

اسناد ..........................................................................................

تصاویر.......................................................................................

پیش مصاحبه

ثبت خاطرات شفاهی بعنوان منابع کتابخانه ای کمک ارزنده ای به تاریخ معاصر می کنند. در واقع نقطه قوت این خاطرات زمانی نمایان میشود که اسناد کتبی در بایگانی ها ی محرمانه اجازه انتشار نداشته باشند .اسناد شفاهی این امکان به محققین می دهند تا بررسی ارزنده ای پیرامون وقایع تاریخی داشته باشند.

هر چند خاطرات به تنهایی نمی توانند تکمیل کننده تاریخ باشند ولی بعنوان یکی از منابع در کنار سایرمنابع مورد توجه باشند

خاطرات دکتر مهدی فضلی نژاد در حکم برگ کوچکی از تاریخ محلی محسوب می شود که راوی درصدد است تا با انتقال خاطراتش به تاریخ مشهد کمک کند هر چند در برخی از سئوالها جوابی برای گفتن نیست اما نکاتی قابل توجه در این مصاحبه وجود دارد که مدخلی برای سایر پژوشگران حوزه تاریخ شفاهی خواهد بودتا با طرح مسائل جدید به یافته های نو برسند.

در یکی از روزهای گرم اواخر تیرماه 1384 شماره تلفن یکی از پزشکان قدیمی گرفتم. تماس برقرار شد، آن سوی خط صدای رسا و قاطع مردی آمد. خودم را معرفی کردم و قرار دیداری حضوری با ایشان گذاشتم.... .

روز یکشنبه دوم مردادماه1384، نگارنده به همراه دوستانم اکبر سفری مقدم و محمد نظرزاده برای اولین جلسه جهت مصاحبه شفاهی خدمت دکتر مهدی فضلی نژاد رفتیم.محل مصاحبه مطب ایشان واقع درمشهد خیابان خسروی نو روبروی کوچه خامنه ای قرار داشت.از پله هایی باریک ساختمان قدیمی بالارفتیم .اتاق کار دکتر خیلی ساده با یک میز کار و یکی دو صندلی جهت بیماران و روی دیوار قاب عکسی که طرح جلد کتابی پیرامون حافظ تداعی می کرد..همچنین روی میز دکتر ماهنامه حافظ و روزنامه خراسان نشان از محیطی فرهنگی بود .صدای آزار دهنده کولر قدیمی باعث می شد که تا حدی از کیفیت ضبط نوارها بکاهد. بنابراین آقای فضلی نژاد کولر خاموش کرد و مصاحبه شروع کردم.

پس از یک احوال پرسی مختصر و نصب دوربین وآماده کردن ضبط ،دکتر فضلی نژاد می پرسد:من دلم می خواد ببینم انگیزه شما از اینکه سراغ من آمدین برای بیان شرح حال من و یا بیوگرافی یا از این حرفها چی بوده که بتونم بر اون روال حرکت کنم؟. چون ممکن بعضی مسائل به ذهنم برسه ،مورد پسند شما نباشه و ما نباید این کار را بکنیم که کسی خواستار یک مطلبی هست آلوده به دید طرف شود. نباید این کار را بکنیم و آن اینقدر باید صادقانه باشه و آنقدر راست باشه که طرف از انگیزه ای که پیدا کرده برای سؤال خوشحال برگرده. من از شما می پرسم، چه انگیزه ای باعث شده که شما مرا برای مصاحبه انتخاب کنید؟

ج: آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت اسناد آستان قدس رضوی در راستای تدوین خاطرات پزشکی مشهد با تعدادی از پزشکان قدیمی مصاحبه انجام داده است ویک قضیه هم برمی گرده به خاطراتی که پزشکان از پرفسور بولون در مشهد داشتند.با تحولی که ایشان در جراحی مشهد بوجود آوردند با توجه به این انگیزه ما به سراغ اکثر پزشکان قدیمی مشهد رفته ایم که خاطرات را ثبت و ضبط و پیاده سازی نمائیم .تا محققان در آینده بتوانند از این خاطرات به عنوان یک منبع تحقیقی استفاده کنند.

خاطرات دکتر فضلی نژاد در واقع در برگیرنده سه مقطع اساسی از زندگی وی می باشند.1- دوران طفولیت و تحصیل2-شروع مبارزات سیاسی3- اقدامات پزشکی . ضبط خاطرات دکتر فضلی نژاد در 16 جلسه هفتاد دقیقیقه ای بیش از سه ماه طول کشید. اولین مصاحبه در تاریخ2/5/ 1384 و آ خرین جلسه در تاریخ22/8/84 انجام شد.البته در تدوین خاطرات دو جلسه از مصاحبه بخاطر همخوانی نداشتن با مطالب کتاب حذف شد .بیشتر سعی شده جاهایی که مصاحبه حساسیت دارد عین گفته های آقای فضلی نژاد بدون هیچ تغییری آورده شود.اصل نوار و اسناد درآرشیو تاریخ شفاهی، سازمان کتابخانه ها وموزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری می شود.

قابل ذکر است که کارتدوین این خاطرات به تنهایی میسر نبود و دوستان زیادی زحمت کشیدند تا این خاطرات آماده چاپ شود .بخصوص مساعدتها وراهنمایی های ارزنده جناب آقای ابوالفضل حسن آبادی سرپرست اسنادسازمان کتابخانه ها و موزه ها آستان قدس رضوی باعث شد تا این کار شروع شود ،جای سپاسگزاری دارد .همچنین از آقای محمد نظرزاده کارشناس مسئول آرشیو تاریخ شفاهی که اسناد و مدارک در اختیارم گذاشتند،آقای سنابادی عزیز کارشناس مصاحبه،آقای اکبر سفری مقدم که به نوعی همکاری نمودند سپاسگزاری می شود.

زحت پیاده سازی نوارهای این مصاحبه بر عهده سرکار خانم مهشید عسکریان وخانم طاهره گمراتیان بود که کمال تشکر دارم،همچنین از خانم زهرا آخرتی که کار تایپ اولیه انجام دادند و خانم طاهره زیدانلو به خاطر نمایه سازی سپاسگزاری می شود.

غلامرضا آذری خاکستر

بهار 1386


دانلود با لینک مستقیم


خاطرات دکتر مهدی فضلی نژاد

گزارش کارآموزی واحد تولیدی – پرورش و تکثیر گلهای فصلی (گلهای فضلی آزاد) (رشته کشاورزی)

اختصاصی از حامی فایل گزارش کارآموزی واحد تولیدی – پرورش و تکثیر گلهای فصلی (گلهای فضلی آزاد) (رشته کشاورزی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش کارآموزی واحد تولیدی – پرورش و تکثیر گلهای فصلی (گلهای فضلی آزاد) (رشته کشاورزی)


گزارش کارآموزی واحد تولیدی – پرورش و تکثیر گلهای فصلی (گلهای فضلی آزاد) (رشته کشاورزی)

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:40

 

به منظور تعیین نیاز غذایی و آبی و دمائی گیاهان فصلی در هر یک از مراحل رشد شامل کاشت بذر تا رسیدن به مرحله گلهدهی که عموماً هدف اصلی در کاشت این نوع گیاهان فضای سبزی باشد و با توجه به اینکه عامل تعیین کننده در بازار صنعت گل، زیبائی و طول عمر گل ها با حفظ طراوت و شادابی است توصیه های تغذیه ای با درک نیازهای غذایی و آبی و مکانی در هر یک از تیره های انتخابی به عمل آمده، تا با توجه به شرایط فیزیکی و شیمیائی خاک هر منطقه به ایده آل خود در جهت پرورش و تکثیر این نوع گیاهان نزدیک شویم.
همچنین توصیه هایی در زمینه چینش هر یک از این گونه های گیاهی در کنار هم و یا در کنار گیاهان دیگر برای ایجاد فضایی سبزی نشاط آور شده است. همچنین در هر یک از تیره های منتخب از گیاهان فصلی طوری به جزئیات مربوط به کشت و کار و نگهداری پرداخته شده که مخاطب با داشتن حداقل مشکلات از لحاظ ناهنجاریهای رشدی و آفات و بیماریها با اصول پیشرفته علمی کار آشنا شود.

مقدمه:
از آن زمان که بشر متعقل، به بلاغت فکری و شعور باطنی رسید برای حفظ بقای خود کوشش نمود و به موازات تلاش برای تهیه غذا و پوشاک و مسکن به حفظ سلامت خویش می اندیشید بنابراین برای تأمین سلامتی و رفع ناراحتی های درونی و برونی جسم خویش درصدد بر آمد که از موهبات الهی مدد بسته و موجبات سلامتی تن را فراهم سازد . مردم ایران نیز از دیر باز به گلکاری علاقه داشتند و از مهمترین کلکاریها در ایران می توان به گلکاری های باغات قصور سلطنتی مظفرالدین شاه اشاره کرد که مظفرالدین شاه پس از مشاهده گلکاریهای زیبا در سفر به اروپا تصمیم به اجراء آن در قصور سلطنتی خود نمود و این کار توسط دو برادر از اهالی چکسلواکی و استخدام آنها برای زیبا سازی فضای اطراف قصر انجام پذیرفت در دوران دیگری مرحوم وسلاف پرتیوا در باغ خود مردم را کم کم آشنا به بعضی گلهای زیبا و جدید نمود. و اینک اگر بخواهیم حرکت تکاملی را در زمینة بهره گیری کامل و بهینه از منابع طبیعی و مالی داشته باشیم باید دانش و عمل در کنار هم باشد. مسلماً برای یک کارآموز رشته کشاورزی بهترین طریقه یادگیری و پرورش گل و احیای فضای سبز نشاط آور به طوریکه هم تکنیک را بیاموزد و هم با مسائل ظریف حین کار آشنا شود اینست که تحت نظر کارشناسان مجرب این امور عملاً آموزش ببیند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش کارآموزی واحد تولیدی – پرورش و تکثیر گلهای فصلی (گلهای فضلی آزاد) (رشته کشاورزی)