حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد جرانگاری فروید

اختصاصی از حامی فایل مقاله درمورد جرانگاری فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

به قول فروید رویا تجسم تظاهرات حیات نفسانى حین خواب است. حال اگر این حیات کمى به حیات بیدارى شبیه باشد، در عوض با اختلاف بسیار مهمى از آن جدا است. در اینجا به یاد آن سخن ارسطو مى افتیم که مى گفت: «خواب دیدن، فعالیت روح بشر در اثناى خواب است.» در واقع رویا تنها راه شایسته اى است که منتهى به شناسایى وجدان ناخودآگاه مى شود. فروید تصریح مى کند که انسان به وسیله نیروى عقل و شعور خود مى تواند از چارچوب غرایز و حیات محدود و مقرر حیوانى فراتر رود. شاید غرایز از عقل نیرومندتر باشد اما عقل خاصیتى دارد که در اثر آن، سرانجام بر غرایز چیره مى شود. فروید در برابر آن دسته از دانشمندان متقدم که معتقد بودند اعتلاى فرهنگ و مقام حقیقى انسان به هنگامى متجلى مى شود که غرایز مقهور آدمى شود و آدمى از مقام حیوانى رسته و در عالم انسانیت به پرواز درآید، گفت: «غرایز عوامل زایدى نیستند و نمى توان منکر وجود و لزوم آنها شد... در زندگى پیروى محض از عقل مجرد، روشى غیرعملى است که با قوانین زیست شناسى قابل تطبیق نیست. عقل مجرد دنیا را رهبرى نمى کند. بلکه اصول زیست شناسى است که بر زندگى حکومت مى کند و این اصول به غرایز بستگى دارد و از آنها جدا نیست. غریزه حافظ موجودیت انسانى است و مراد از آن صرفاً این نیست که غریزه را هوشمندترین عوامل روانى به شمار آوریم. میان غرایز و هوشمندى از طرفى بستگى و از سویى جدایى مشهود است. به این معنى که هرچه هوش قوى تر شود از نیرومندى و سطح ذکاوت کاسته مى شود... غرایز بایستى تحت شرایط صحیح به سوى هدف هاى اجتماعى سوق داده و از تظاهرات لجام گسیخته و بى بند و بار آنها جلوگیرى شود. در تحقیقات قضایى، قاضى روانکاو با توسل به روانکاوى و نفوذ در منطقه ناخودآگاه شخصیت متهم مى تواند او و محرکات اعمال و رفتار جنایى وى را درک کند. بدون کاربرد روانکاوى، تصویر روشنى از شخصیت فرد متهم نمى توان در دست داشت.

شناخت انسان به طور کلى بسیار دشوار است زیرا فرد انسانى و به ویژه بزهکار، یک واحد هماهنگ نیست و سرشت او سرشار از تناقض است.

فروید با مطالعات بالینى خود این نظر و صحت و عمومیت آن را دریافته بود و مى دانست که اتکاى روان شناسان و قضات روان شناس معاصر او بر خودآگاه انسان متعارف یا متهم و بزهکار است در حالى که بسیارى از بزهکاران در اثر محرکه هاى ناخودآگاهى مرتکب جرم مى شوند که خود از آنها اطلاعى ندارند.7

روان شناسى جنایى نیز در مقام شناخت عوامل روانى موثر در بروز تبهکارى است. یکى از موثرترین وسایل براى نیل به این هدف توسل به روانکاوى است. روانکاوان در این نکته وحدت نظر دارند که «ریشه تبهکارى مشکل هیجانى ناخودآگاه است.» سوائق (Drirv) _ معادل غرایز- یا فشارهاى نهاد (ID) با زندگى اجتماعى سازگار نیستند تا مهار شوند و در مجراى صحیحى به جریان افتند یا از نظر اجتماعى به گونه اى قابل قبول درآیند تا این که شخص بتواند در زندگى اجتماعى شرکت جوید. درخصوص سائق ها و غرایز، فروید نخست به تعداد زیادى از غرایز مى اندیشید و مى گفت همان قدر که احتیاج جسمى موجود است به همان میزان غریزه هم وجود دارد.

وى سرانجام در سال 1938 نظر نهایى خود را بر مبناى قائل بودن به وجود دو سائقه اساسى شور زندگى (Eros) و سائقه مرگ (Thanatos) اعلام کرد. بنابراین مى توان چنین نتیجه گیرى کرد که جنایتکار فردى است که موفق نشده به طور کافى بر سوائق خود استیلا یابد یا آن که توفیق نیافته آنها را به صورت رفتارهاى قابل قبول اجتماعى اعتلا دهد. پس رفتار جنایى مى تواند بیان مستقیم نیازهاى غریزى یا بیان سمبلیک تمایلات سرکوفته باشد.

روانکاوان براى عقده اودیپ (odip Complex) نیز اهمیتى فوق العاده قائل اند و آن را عامل بزهکارى شناخته اند. روان شناسان جنایى معتقدند جنایتکاراتى که دست خود را به خون پدر مى آلایند و یا در اثر مکانیسم بدل سازى به روى معلم یا پیشواى روحانى یا صاحبان قدرت اسلحه مى کشند از عقده اودیپ رهایى نیافته اند. انحرافات جنسى، اختلال در شخصیت از قبیل اعتیاد به الکل و مواد مخدر و بسیارى دیگر از جرایم را نیز با عقده اودیپ توجیه مى کنند. فروید معتقد است در میان جامعه متمدنى که قوانینش قتل و زناى با محارم را ممنوع کرده است افراد متمدن و با فرهنگ، شور جنسى خود را به وسیله محارم خویش تسکین نمى دهند و خشم و پرخاشگرى شان را با آدم کشى متجلى نمى سازند ولى با این احوال از ارضاى شور جنسى خود و تسکین شهوت، مردم آزارى و انجام اعمال ممنوع همچون دزدى، آزار دیگران، جعل، کلاهبردارى، قاچاق، فحشا، هتاکى و افترا بستن غفلت نمى ورزند و به طور کلى از هیچ نوع عمل غیر انسانى و مخالف اخلاق و ضد اجتماعى که مجازاتى از طرف قانون برایش در نظر گرفته شده فرو نمى گذارند و از ارتکاب آن بیم و هراسى به دل راه نداده و احساس نفرت و بیزارى نمى کنند. 8

بنابراین چنین به نظر مى آید که نظام عدالت کیفرى با پذیرفتن راهنمایى هاى رشته هاى علمى دیگر به سوى علمى کردن روش هاى پیشگیرى از وقوع جرم سوق یافته و از پافشارى به روش هاى سنتى و ناکارآمد بپرهیزد. فردى کردن مجازات ها یکى از این روش ها است که مجالى دیگر مى طلبد.

پى نوشت ها:

6- همان. ص25

7- همان. ص26

8- آینده یک پندار. فروید.هاشم رضى.تهران.آسیا. 1351.ص44


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد جرانگاری فروید

مقاله رشد از دیدگاه فروید

اختصاصی از حامی فایل مقاله رشد از دیدگاه فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله رشد از دیدگاه فروید


مقاله رشد از دیدگاه فروید

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:15

طبقه بندی نظریه‌های رشد

دیدگاههای روانشناسی رشد را می‌توان به سه گروه عمده نظریه‌های شناختی ، روانکاوی و یادگیری تقسیم کرد. نظریه‌های دیگر با همه تفاوتهایی که ممکن است با یکدیگر داشته باشند، یا به نوعی وابسته به این سه گروه هستند و یا فقط جنبه‌ای از جنبه‌های رشد را مطالعه می‌کنند. البته تحقیقات بسیاری در روان شناسی رشد می‌توان یافت که به هیچکدام از این سه گروه اصلی وابسته نیستند. با توجه به این که صاحب نظران رشد نمی‌توانند تمام پیچیدگی‌های رشد انسان را تبیین کنند، معمولا تلاش خود را بر مطالعه یکی از ابعاد رشد متمرکز کرده‌اند. نظریه پرداز شناختی علاقمند به بررسی ماهیت شناخت و جنبه‌های مختلف آن در انسان است. صاحبنظران یادگیری ، به یادگیری اطلاعات و رفتار ، اعم از اجتماعی و غیر اجتماعی تکیه دارند. در حالی که در نظریه روانکاوی ، به تحلیل حالات عاطفی و تاثیر آنها بر رفتار انسان توجه می‌شود.

مباحث اساسی در نظریات رشد

نظریات مختلف رشد ، برداشتهای متعددی از رشد و انسان دارند که در نتیجه ، نظریه‌های متفاوتی را نیز به دنبال خواهد داشت. عمده‌ترین محورهای مورد بحث در نظریات اصلی رشد را می‌توان ماهیت انسان ، هدف رشد ، چگونگی رشد انسان و تاثیر وراثت و محیط دانست.

ماهیت انسان

  • یکی از موارد بحث انگیز در نظریات رشدی ، ماهیت فرد است. نظریات یادگیری بر این اعتقاد است که کودک به آسانی به وسیله عوامل محیطی شکل می‌گیرد. این عوامل ، عواملی هستند که می‌توانند پاداشها و تنبیه‌های محیطی را اعمال کنند و مدلهایی هستند که کودک می‌تواند از آنها تقلید کند.
  • نظریات شناختی معتقدند که کودک بطور فعال تجربیاتی را که علاقمند به درک و کشف آنهاست، انتخاب می‌کند.
  • « فروید » سردمدار نظریه روانکاوی معتقد است که کودک به وسیله غرائز قدرتمند درونی هدایت می‌شود.

    هدف رشد

  • نظریه پردازان شناختی رشد ، هدف رشد را تحول ساختهای شناختی می‌دانند. یک فرد رشد یافته ، در آخرین مراحل رشد باید بتوانند بطور انتزاعی در مورد مفاهیم بیاندیشد و نتیجه گیری کند.
  • در دیدگاه روانکاوی هدف رشد کنترل هیجانات و انگیزه‌هاست. به نظر آنها فرد رشد یافته باید از تضادهایی که در کودکی برای او بوجود آمده، نسبتا آزاد باشد.
  • روانشناسان یادگیری برای افراد بشر هیچ گونه هدف نهایی در نظر نمی‌گیرند و معتقدند که هر موجود زنده از طریق منطبق کردن خود با محیطی که در آن زندگی می‌کند و بسته به شرایط آن محیط عادتهای خاصی را کسب می‌کند.

چگونگی رشد انسان

  • روانشناسان یادگیری تنها به بررسی تغییرات کمی می‌پردازند.
  • روانشناسان شناختی به هیچ وجه منکر تغییرات کمی نیستند، ولی تاکید آنها بر تغییرات کیفی رشد است.
  • در نظریه‌های روانکاوی هر مرحله انتقال و تغییر مرحله قبل نیست، بلکه مرحله‌ای جدید است که در دوره‌های خاصی از زندگی اتفاق می‌افتد.

کنش متقابل ارگانیسم و محیط

تمام نظریه‌های رشد معتقدند، پدیده‌های روانی و تغییرات آنها نتیجه کنش متقابل بین ارگانیسم و محیط است. منتهی تفاوت آنها در این است که نقش کدام یک از دو عامل بیشتر است.

  • صاحبنظران یادگیری بر محیط تاکید دارند.
  • روانشناسان روان شناختی بر ارگانیسم تاکید می‌کنند.
  • روانشناسان معتقد به دیدگاه روانکاوی برحسب این که کدام قسمت از شخصیت مورد نظر باشد، زمانی بر ارگانیسم و گاهی بر محیط تاکید دارند.

وجوه اشتراک نظریه‌های رشد

در چند مورد بین صاحبنظران رشد توافق نظر وجود دارد که آنها را تحت عنوان اصول و قوانین رشد معرفی کرده‌اند.

  1. رشد دارای فرآیندی مرحله‌ای و پیوسته است.
  2. رشد دارای الگوهای قابل پیش بینی است.
  3. در رشد تفاوتهای فردی بین آدمیان وجود دارد.
  4. رشد دارای ابعادی پیچیده است.
  5. رشد دارای دوره‌های حساس رشدی است.

رشد شخصیت:

فروید معتقد است که ما اسیر کودکی خود هستیم. بقیه روان­شناسان این حد زیاد را نمی­پذیرند. عوامل رشد شخصیت عبارت اند از:1- فرآیندهای رشد فیزیولوژیکی 2- ناکامی­ها 3- تعارضات 4- تهدیدها. این عوامل باعث ایجاد تنش می­شوند و راهکارهایی که برای مقابله با این­ها انتخاب می­کنیم، منجر به شکل­گیری شخصیت می­شود. در تنش­هاست که شخصیت ما ساخته می­شود.

روش­های مقابله با تنش­ها:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله رشد از دیدگاه فروید

مقاله درباره جنگ ومرگ ازدیدگاه فروید

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره جنگ ومرگ ازدیدگاه فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره جنگ ومرگ ازدیدگاه فروید


مقاله درباره جنگ ومرگ ازدیدگاه فروید

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:7

زیگموند فروید یکی از تاثیر گذارترین شخصیت های موثر در دنیای جدید است و تاثیرات فراوان او در روانکاوی ، روانشناسی ، جامعه شناسی و... قابل انکار نیست امروز مقاله ای از او می خواندم به نام " اندیشه هایی در خور ایام جنگ و مرگ " که توسط حسین پاینده ترجمه شده و در آخرین شماره فصل نامه ارغنون در ویژه نامه " مرگ " منتشر شده است فروید این مقاله را در سال 1915 یعنی تقریبا یک سال پس از آغاز جنگ جهانی اول (1918-1914) نوشته است و در آن "به  دو عامل از مجموعه عواملی می پردازد که موجب درد و محنت افراد غیر رزمنده می شوند و دست و پنجه نرم کردن با آنها کاری بسیار دشوار است : نخست سرخوردگی ای که این جنگ پدید آورده است و سپس نگرش دگرگون شده ای درباره مرگ که این جنگ - همچون سایر جنگها – به ما تحمیل می کند" (ص 146) فروید می گوید که همه ما در اثر پیشرفت های تمدن جدید و تحت تاثیر اخلاق جهان متمدن هیچ گاه توقع چنین جنگی و چنین وحشی گری هایی را نداشتیم و اضافه می کند که "به دلیل پیشرفت بسیار زیاد در ساخت سلاح های تهاجمی و تدافعی ، این جنگ نه فقط خونین تر و ویرانگر تر از همه جنگ های زمان های قبلی است ، بلکه دست کم می توان گفت به اندازه همه جنگ های پیشین بیرحمانه  و تاسف آور و سرسختانه است"(ص149) و همین عوامل موجبات سرخوردگی ما را فراهم آورده است ، در اینجاست که فروید با ارائه بحثی که مبتنی بر مفاهیم روانکاوانه خاص اوست  نشان می دهد که این سرخوردگی ما ناموجه است، فروید می گوید "واقعیت این است که شهروندان جامعه جهانی آنقدرها که ما تصور می کردیم پست نشده اند ، زیرا آنان هیچگاه آنقدرها که ما تصور می کردیم تعالی نیافته بودند."(ص157) از دید فروید ما دچار یک توهم در خصوص فرآیند رشد روانی افراد شده ایم .بسیاری از انسان ها تحت تاثیر فشار تمدن خارجی تن به قید و بند های اخلاقی داده اند  "ونمی توان انکار کرد که تمدن معاصر ما بر این شکل از ریاکاری تا حد فوق العاده زیادی صحه می گذارد .حتی می توان جسارت ورزید و گفت شالوده تمدن معاصر ، همین ریاکاری است و اگر قرار باشد مردم با پیروی از حقایق روانشان زندگی کنند ، آنگاه لازم خواهد بود که اصلاحات گسترده ای در این تمدن صورت پذیرد. بدینسان باید گفت که تعداد ریاکاران فرهنگی به مراتب بیشتر از انسان های حقیقتا متمدن است." (ص156) و جنگ یکی از موقعیت هایی است مردم و کشورهای مختلف التزام خود به قیود اخلاقی را متقابلا فسخ می کنند و به غرایزی که موقتا سرکوب کرده بودند اجازه ارضا شدن می دهند.فروید سپس از تغییر دیدگاه ما در خصوص مرگ سخن می گوید که از پدیده جنگ تاثیر می پذیرد و در این باره باز هم با استفاده از مفاهیم خاص روانکاوانه خود اشاره می کند که جنگ باعث می شود تا ما به نگرش ناخودآگاهانه خود درباره مرگ باز گردیم  و به آن توجه بیشتری کنیم همان نگرشی که "تاکنون با دقت آن را  سرکوب کرده ایم" فروید در این بحث به نگرش انسان ما قبل تاریخ در خصوص مرگ اشاره می کند و می گوید "ضمیر ناخودآگاه ما درست مانند انسان ما قبل تاریخ ، نمی تواند مرگ خود ما را بپذیرد ، جنایتکارانه خواهان مرگ غریبه هاست و درباره کسانی که دوستشان می داریم، نگرشی پاره پاره (یعنی دوسو گرایانه) دارد. اما در نگرش متعارف و فرهنگیمان در خصوص مرگ ، چقدر از این وضعیت اولیه دور شده ایم! به سهولت می توان دید که جنگ با این دوگانگی در تضاد قرار می گیرد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره جنگ ومرگ ازدیدگاه فروید

مقاله رشد از دیدگاه فروید

اختصاصی از حامی فایل مقاله رشد از دیدگاه فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله رشد از دیدگاه فروید


مقاله رشد از دیدگاه فروید

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:15

طبقه بندی نظریه‌های رشد

دیدگاههای روانشناسی رشد را می‌توان به سه گروه عمده نظریه‌های شناختی ، روانکاوی و یادگیری تقسیم کرد. نظریه‌های دیگر با همه تفاوتهایی که ممکن است با یکدیگر داشته باشند، یا به نوعی وابسته به این سه گروه هستند و یا فقط جنبه‌ای از جنبه‌های رشد را مطالعه می‌کنند. البته تحقیقات بسیاری در روان شناسی رشد می‌توان یافت که به هیچکدام از این سه گروه اصلی وابسته نیستند. با توجه به این که صاحب نظران رشد نمی‌توانند تمام پیچیدگی‌های رشد انسان را تبیین کنند، معمولا تلاش خود را بر مطالعه یکی از ابعاد رشد متمرکز کرده‌اند. نظریه پرداز شناختی علاقمند به بررسی ماهیت شناخت و جنبه‌های مختلف آن در انسان است. صاحبنظران یادگیری ، به یادگیری اطلاعات و رفتار ، اعم از اجتماعی و غیر اجتماعی تکیه دارند. در حالی که در نظریه روانکاوی ، به تحلیل حالات عاطفی و تاثیر آنها بر رفتار انسان توجه می‌شود.

مباحث اساسی در نظریات رشد

نظریات مختلف رشد ، برداشتهای متعددی از رشد و انسان دارند که در نتیجه ، نظریه‌های متفاوتی را نیز به دنبال خواهد داشت. عمده‌ترین محورهای مورد بحث در نظریات اصلی رشد را می‌توان ماهیت انسان ، هدف رشد ، چگونگی رشد انسان و تاثیر وراثت و محیط دانست.

ماهیت انسان

  • یکی از موارد بحث انگیز در نظریات رشدی ، ماهیت فرد است. نظریات یادگیری بر این اعتقاد است که کودک به آسانی به وسیله عوامل محیطی شکل می‌گیرد. این عوامل ، عواملی هستند که می‌توانند پاداشها و تنبیه‌های محیطی را اعمال کنند و مدلهایی هستند که کودک می‌تواند از آنها تقلید کند.
  • نظریات شناختی معتقدند که کودک بطور فعال تجربیاتی را که علاقمند به درک و کشف آنهاست، انتخاب می‌کند.
  • « فروید » سردمدار نظریه روانکاوی معتقد است که کودک به وسیله غرائز قدرتمند درونی هدایت می‌شود.

دانلود با لینک مستقیم


مقاله رشد از دیدگاه فروید

رشد از دیدگاه فروید رشته روانشناسی

اختصاصی از حامی فایل رشد از دیدگاه فروید رشته روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

موضوع تحقیق:

 

طبقه بندی نظریه‌های رشد

دیدگاههای روانشناسی رشد را می‌توان به سه گروه عمده نظریه‌های شناختی ، روانکاوی و یادگیری تقسیم کرد. نظریه‌های دیگر با همه تفاوتهایی که ممکن است با یکدیگر داشته باشند، یا به نوعی وابسته به این سه گروه هستند و یا فقط جنبه‌ای از جنبه‌های رشد را مطالعه می‌کنند. البته تحقیقات بسیاری در روان شناسی رشد می‌توان یافت که به هیچکدام از این سه گروه اصلی وابسته نیستند. با توجه به این که صاحب نظران رشد نمی‌توانند تمام پیچیدگی‌های رشد انسان را تبیین کنند، معمولا تلاش خود را بر مطالعه یکی از ابعاد رشد متمرکز کرده‌اند. نظریه پرداز شناختی علاقمند به بررسی ماهیت شناخت و جنبه‌های مختلف آن در انسان است. صاحبنظران یادگیری ، به یادگیری اطلاعات و رفتار ، اعم از اجتماعی و غیر اجتماعی تکیه دارند. در حالی که در نظریه روانکاوی ، به تحلیل حالات عاطفی و تاثیر آنها بر رفتار انسان توجه می‌شود.

مباحث اساسی در نظریات رشد

نظریات مختلف رشد ، برداشتهای متعددی از رشد و انسان دارند که در نتیجه ، نظریه‌های متفاوتی را نیز به دنبال خواهد داشت. عمده‌ترین محورهای مورد بحث در نظریات اصلی رشد را می‌توان ماهیت انسان ، هدف رشد ، چگونگی رشد انسان و تاثیر وراثت و محیط دانست.

ماهیت انسان

یکی از موارد بحث انگیز در نظریات رشدی ، ماهیت فرد است. نظریات یادگیری بر این اعتقاد است که کودک به آسانی به وسیله عوامل محیطی شکل می‌گیرد. این عوامل ، عواملی هستند که می‌توانند پاداشها و تنبیه‌های محیطی را اعمال کنند و مدلهایی هستند که کودک می‌تواند از آنها تقلید کند.

نظریات شناختی معتقدند که کودک بطور فعال تجربیاتی را که علاقمند به درک و کشف آنهاست، انتخاب می‌کند.

« فروید » سردمدار نظریه روانکاوی معتقد است که کودک به وسیله غرائز قدرتمند درونی هدایت می‌شود.

هدف رشد

نظریه پردازان شناختی رشد ، هدف رشد را تحول ساختهای شناختی می‌دانند. یک فرد رشد یافته ، در آخرین مراحل رشد باید بتوانند بطور انتزاعی در مورد مفاهیم بیاندیشد و نتیجه گیری کند.

در دیدگاه روانکاوی هدف رشد کنترل هیجانات و انگیزه‌هاست. به نظر آنها فرد رشد یافته باید از تضادهایی که در کودکی برای او بوجود آمده، نسبتا آزاد باشد.

روانشناسان یادگیری برای افراد بشر هیچ گونه هدف نهایی در نظر نمی‌گیرند و معتقدند که هر موجود زنده از طریق منطبق کردن خود با محیطی که در آن زندگی می‌کند و بسته به شرایط آن محیط عادتهای خاصی را کسب می‌کند.

چگونگی رشد انسان

روانشناسان یادگیری تنها به بررسی تغییرات کمی می‌پردازند.

روانشناسان شناختی به هیچ وجه منکر تغییرات کمی نیستند، ولی تاکید آنها بر تغییرات کیفی رشد است.


دانلود با لینک مستقیم


رشد از دیدگاه فروید رشته روانشناسی