حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره فرهنگ 12ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره فرهنگ 12ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

فرهنگ

تعاریف دیگر فرهنگ

فرهنگی شدن

آنچه به این بحث ارتباط دارد :

فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است. در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد. تعاریف دیگر فرهنگ

رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب می‌داند که بوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و میان افراد مشترک است .

به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ بعبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل می‌کند و در عین حال نظامی ارتباطی است که جامعه بین افراد بر قرار می‌کند.

با توجه به تعاریف فوق بطور کلی می‌توان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است می‌توان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :

تفکر و قدرت یادگیری

تکلم

تکنولوژی

اجتماعی بودن(زندگی گروهی)

بعضی از صفات فوق را می‌توان در حد بسیار ضعیفی در حیوانات نیز مشاهده نمود که آنها را در حقیقت اعمال و حرکات غریزی باید تلقی نمود و نه ویژگیهای فرهنگی مثل غریزه مادری , لانه سازی و... فرهنگ انسانی بر عکس در بسیاری از موارد بر غرایز بشری لگام می‌زند و بهمین دلیل چنانچه فرهنگ انسانی را از انسان بگیرند تمایزی بین انسان و حیوان بجای نمی‌ماند. فرهنگی شدن

فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولاً به دو صورت ممکن است واقع شود. اول بصورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است . دوم بصورت تلاقی دو فرهنگ که بطرق مختلف ممکن است صورت گیرد . فرهنگ در برگیرنده تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر می‌آموزیم و تقریباً اعمال انسان مستقیم و یا غیر مستقیم از فرهنگ ناشی می‌شود و تحت نفوذ آن است . برای روشن شدن مطلب یکی از اعمال انسان را مثال می زنیم : غذا خوردن نیازی بدنی و بیولوژیک است , برای زنده ماندن باید تغذیه کرد ولی وقتی سئوال می‌شود چه باید خورد ؟ چگونه باید خورد؟ چه وقت باید خورد , نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار می‌گردد. برآوردن نیازهای غریزی در انسان با مجموعه‌ای از رفتارهای پیچیده همراه است و این رفتارها را فرهنگ هر جامعه ای شکل می‌دهد . در مورد برآوردن نیاز تغذیه در جوامع مختلف اشکال گوناگونی دیده می‌شود و محدودیت ها , مقررات , قواعد و رسومی هست که افراد هر جامعه را تحت نفوذ می‌گیرند که مثلاً چه باید خورد و از خوردن چه چیز باید پرهیز کرد. فرهنگ بین افراد مشترک است . هر فردی خصوصیاتی منحصر به فرد دارد که ویژه است و دیگران را از آن بهره‌ای نیست . این گونه خصوصیات جزو فرهنگ بشمار نمی‌رود مگر آنکه بوسیله افراد دیگر یاد گرفته شود و بصورت رسوم و عادات گروهی در آید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. از طرف دیگر فرهنگ گرد آورده جمع است ,ذخیره دانش انسانی از طریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردد. و بهمین دلیل غالباً هر اختراعی بر اساس زمینه عینی گذشته که حاصل کوششهای جمعی انسان است متکی می‌باشد.

خرده فرهنگ

فرهنگهای قومی, قبیله‌ای ,ناحیه‌ای , گروههای زبانی یا اقلیت های مذهبی و نیز فرهنگهای ویژه و فرعی گروههای شغلی , طبقات ,قشرهای موجود در یک کشور را خرده فرهنگ تشکیل گردیده که البته هر کدام در عین داشتن ویژگیهای خاص خود با فرهنگ کلی جامعه مبانی مشترکی دارند. بعنوان مثال ویژگیهای مردم لرستان از لحاظ گویش , آداب و رسوم ,شکل لباس پوشیدن , مهمان نوازی , ازدواج و مشخص و متمایز می‌کند این فرهنگ ویژه ر خرده فرهنگ لری می‌گوییم که در حالیکه جزئی از فرهنگ ایرانی تلقی می‌شود ولی ویژگیهای خاص خود را دارد.

خرده فرهنگها را در بین قشرها یا طبقات شهری نیز می‌توانیم مشاهده کنیم مثلاً در یک شهر واحد مثل تهران یا اصفهان یا مشهد قشرها و گروههای شغلی معینی وجود دارند که هر کدام در محدوده فرهنگی خاصی قرار دارند. اصطلاحات , استعارات , طرز سخن گفتن , لباس پوشیدن , برخوردهای اجتماعی, طرز تلقی آنها از واقعیات کاملاً با یکدیگر متفاوت بوده و راحتی می‌توان آنها را از هم تمیز داد بهمین دلیل جماعت بازاری , کسانی که در بوروکراسی دولتی بکار مشغولند , افسران ارتش , پزشکان ,رانندگان تاکسی و... هریک دارای خرده فرهنگ ویژه دارای بوده و در برخوردهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فرهنگ 12ص

مبانی نظری :نقش واسطه ای سلامت روان در رابطه بین هوش و فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان

اختصاصی از حامی فایل مبانی نظری :نقش واسطه ای سلامت روان در رابطه بین هوش و فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری:نقش سرمایه های فکری در تسهیل مدیریت دانش

بصورت ورد ودر73صفحه

دارای پیشینه ومنابع کامل

عنوان                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     صفحه

فصل دوم. 1

مقدمه. 1

2-1-بخش اول: پیشینه تحقیق.. 3

2-1-1-پیشینه خارجی تحقیق.. 6

2-1-2-پیشینه داخلی تحقیق.. 8

2-2-بخش دوم: مدیریت دانش... 11

2-2-1. تاریخچه مدیریت دانش... 14

2-2-2. تعریف مدیریت دانش... 16

2-2-3. اصول مدیریت دانش... 20

2-2-4-اهمیت و مزایای مدیریت دانش... 25

2-2-5-اهداف مدیریت دانش... 26

2-2-6-رویکردهای مدیریت دانش... 27

2-2-7-اجزا و عناصر مدیریت دانش... 29

2-2-8-چارچوب نظری مدیریت دانش... 29

2-2-8-1- مدیریت دانش از منظر مدیریت استراتژیک... 29

2-2-8-2-مدیریت دانش از منظر سیستم های اطلاعاتی.. 30

2-2-8-3-مدیریت دانش از منظر رفتار سازمانی.. 33

2-2-8-4-مدیریت دانش از منظر مدیریت تولید. 33

2-3- بخش سوم : سرمایه فکری.. 35

2-3-1-مفهوم سرمایه فکری.. 36

2-3-2-مفهوم سازی های سرمایه فکری.. 37

2-3-3-سرمایه انسانی.. 38

2-3-4-سرمایه ساختاری.. 40

2-3-5-سرمایه مشتری/ رابطه ای.. 43

2-3-6-سرمایه فکری و عملکرد کسب و کار 45

2-3-7-اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری.. 46

2-3-7-1-حسابداری منابع انسانی.. 47

2-3-7-2-ارزش افزوده اقتصادی.. 48

2-3-7-3- کارت امتیازدهی متوازن. 49

2-3-7-4- سرمایه فکری- اسکاندیانویگیتور 49

2-3-8-فرق بین سرمایه فکری با مدیریت دانش و مدیریت نامشهودها: 52

2-3-8-1- فرق مدیریت دارایی های نامشهود و مدیریت دانش... 53

2-3-8-2-تمایز مدیریت دانش و مدیریت سرمایه های فکری.. 53

2-3-8-3-ارتباط میان سرمایه های فکری و مدیریت دانش... 54

2-3-9-مدل مفهومی و تحلیلی تحقیق.. 56

2-3-10-خلاصه و نتیجه گیری.. 58

منابع: 71


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری :نقش واسطه ای سلامت روان در رابطه بین هوش و فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان

تحقیق دانلود نقش مدیریت در فرهنگ سازی سازمانی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق دانلود نقش مدیریت در فرهنگ سازی سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

نقش مدیریت در فرهنگ سازی سازمانیمقدمه

این مقاله با تمرکز بر فرهنگ سازمانهایی با محیطهای پیچیده و بی ثبات به نگارش درآمده است. مصداق چنین سازمانهایی در حال حاضر شرکتهای فراملی هستند، ولی در آینده ای نزدیک تغییرات زیادی پیش روی همه سازمانها خواهد بود؛ به گونه ای که انتظارات جدیدی از مدیران برای ثبت فرهنگ سازمانی تعریف خواهد شد.بی گمان با شتاب تحولات در حوزه فناوری در عصر ارتباطات، فرهنگ نیز دستخوش تحول شده و این روند تا سرحد تضاد با فرهنگهای سنتی پیش خواهد رفت. کسی به یقین نمی داند در آینده چه اتفاق می افتد. اما بی تردید بسیاری چیزی را جست وجو خواهند کرد که خود آن را نابود کرده اند و آن اصالت و هویتی است که ریشه در تمایز میان آداب، رسوم، سنن، عقاید و در یک کلام فرهنگ جوامع مختلف و... دارد؛ چرا که همه ارزش و اعتبار میراث فرهنگ بشری نتیجه تنوع اندیشه ها و فرهنگ های گوناگون بوده است و برخورد و پیوند آنها با یکدیگر و در عصر ما با گسترش و نفوذ روزافزون و شگفت انگیز وسایل ارتباط جمعی کم کم جهان به طرف کلی سازی و یکنواختی زیان بخشی سوق داده می شود. ]چرا که بیشتر معرفت به تدریج از راه چشم و با دیدن تصویرهای تلویزیونی و... حاصل می‌گردد و وسایل سمعی و بصری کم کم جای تفکر و مطالعه را می گیرد. نتیجه این کار به تدریج به صورت یک دست درآمدن ادب و معارف ملل است و همسان و قشری شدن اندیشه ها و سیر آنها در یک مجرای معین. بدیهی است در این میان زبان و فرهنگی که قدرت و سیطره اقتصادی دارد، غلبه پیدا می کند و زبانهای قومی در برابر معدود زبانهای رایج در تلویزیون های جهانی دچار ضعف خواهند شد. اما این وضع به ضرر همان زبانها و معارف غالب نیز تمام می شود؛ زیرا نتیجه آن عقیم شدن فرهنگ بشری است از بدایع افکار و ابتکاراتی که می تواند در دامان خود فرهنگهای غنی و گوناگون بپرورد و چه توان فرساست دنیای بدون تنوع و ابداع که در آن همه کم کم یک جور بیندیشند، رفتار و احوالشان شبیه هم باشد. و... (دکتر غلامحسین یوسفی)]مع الوصف در بحث ویژه ما هنوز هم فرهنگ مدیریت و نقش مدیران در فرهنگ‌سازی از نگاه عده ای موضوعی کم رنگ و کم تاثیر بوده و جایگاه آن در موفقیت مدیر چشمگیر به نظر نمی آید. لذا با تعریفی از فرهنگ بر فرهنگ سازی مدیران بیشتر تعمق می کنیم:بسیاری از علمای مدیریت فرهنگ را عبارت از آداب، رسوم، عقاید و باورهای مشترک یک جامعه تعریف کرده اند. حال این فرهنگ (و اجزایش) می تواند در یک نهاد کوچک مانند خانواده مطرح شود و یا یک نهاد بزرگ همانند طیف وسیعی از جوامع مختلف، اگر بر آن باشیم که تحلیلی از فرهنگ امروز و تصویری تکامل یافته از فرهنگ در زمانهای آینده را داشته باشیم یک بار دیگر اجزا فرهنگ را مرور می‌کنیم:آداب و رسوم : در زمان کنونی نحوه فراگیرشدن و میزان آن و ماهیت و مفهوم این آداب و رسوم با گذشته تفاوتهای بسیاری یافته است، همانند ظهور آداب و رسومی خاص در حرفه و زندگی مردمان شهری که متاثر از فناوری است یا تمایل بی رویه نسبت به مد در جوامع غربی و... که در ابتدا به طور خاص بروز می کند و در ادامه به سبب ارتباطات جهانی گسترش می یابد. یقینا در آینده نیز شاهد تحولات محیرالعقول خواهیم بود.عقاید و باورها : رد پای فناوری را حتی در عقاید و باورهای مردمانی که دچار زندگی ماشینی شده اند می توان دید به نظر می‌آید مرموزترین بخش فرایند تغییر و تکامل در فرهنگ مربوط به این اجزا باشد که (گاه خیلی سریع و گاه پس از گذشت زمانی طولانی) با مشاهده تغییر در دیدگاهها و نگرشها و ارزشها می توان به تغییر در فرهنگ پی برد. اما اینکه آداب و رسوم و عقاید به چه شکلی در میان افراد فراگیر می‌گردد جریانی سیال است و تشریح تئوریک چگونگی شکل گیری و فراگیری فرایند پیچیده فرهنگ سازی، واقعا دشوار است.علمای فعلی همواره اعتقاد دارند که در سازمانهای بزرگ، این موسسان و بنیانگذاران سازمانی هستند که به وسیله مدیران نقشی پررنگ در القای فرهنگ و فراگیرکردن فرهنگ سازمانی ایفا می کنند.تعاملی که میان فرهنگ عمومی جامعه و فرهنگ خاص سازمان وجود دارد لطمه ای به فرهنگ خاص سازمان نمی زند؛ چرا که هرچند ممکن است فرهنگ جامعه دچار تغییرات زیادی در خرده فرهنگها شود، اما به دلیل قویتر بودن فرهنگ غالب سازمان (که فرصت تاثیرگذاری به خرده فرهنگهای بیرون سازمان را نمی دهد) مجالی برای بروز و ایجاد اختلال توسط خرده فرهنگها بر فرهنگ غالب سازمانی به وجود نمی‌آید.حال سوال اینجاست آیا در سازمانهای مورد بحث با محیطهای متغیر و پویا نیز شاهد چنین روندی خواهیم بود یا خیر؟برای تشریح مکانیسم فرهنگ سازی محیطهای متغیر و پویا از اصطلاح سیستم‌های فراباز و تـــاثیر آنها بر فرهنگ سازمان کمک می گیریم. در سیستم‌های فراباز علاوه بر اینکه سیستم‌ها بر یکدیگر تاثیر گذاشته و از یکدیگر تاثیر می پذیرند در فرایندی پرتحول بر اثر انبساط اجزای زیرسیستم ها (منظور از انبساط، ظهور تغییرات مثبت و در کارکرد زیرسیستم‌ها خارج از قالب تعریف شده است.) گاهی تمام قالبهای موجود و تعریف شده (کنش و واکنش) بین سیستم‌ها و عملکردشان را درهم نوردیده و برای رسیدن به اهداف نو به کنشهای لحظه ای (که ضرورت موقعیت ایجاب می کند.) در مقابل هم می پردازند. لذا مسیر یکطرفه شکل گیری فرهنگ و فرهنگ پذیری جامعه، سازمان و فرد از حالت خطی خارج و دچار تحول شده و می تواند به صــورتهای مختلف مشاهده شود.در این شرایط مدیریت نمی تواند مدعی فرهنگ سازی و حفظ فرهنگ سازمانی شود؛ چرا که در برشهای زمانی اندک خرده فرهنگهای جدیدی (که ماحصل سیستم‌های فراباز هستند.) از جامعه به سازمان وارد می شوند و پس از پالایش به‌عنوان بخشی از فرهنگ سازمان جایگاه خود را پیدا کرده و سیر تحول طبیعی پذیرش فرهنگ را در نیمه راه رسیدن به‌نتیجه مغلوب می کنند؛ چرا که خــرده فرهنگی دیگر از طریق افراد جدید از راه می رسد و...این چنین همه چیز نوبه نو می شود و قبل از اینکه سیـــــستم ها نقش خود را به عنوان سیستم های باز ایفا کنند مغلوب فرایند پرشتاب هجوم عناصری تازه به فرهنگهایشان می شوند (که بیشتر ترکیبی از چند خرده فرهنگ است) و آنها را با خود همراه می کنند و در قالب سیستم‌های فراباز فرهنگ پیچیده تری را بنیان می نهند، لذا مدیر با فرهنگ ثابت سازمانی در میانه راه جا می ماند و برای حفظ نقش خویش باید خود را با شرایط جدید فرهنگی که سیستم های فراباز القا می کنند وفق دهد.اغراق نیست اگر بگوییم در چنین شرایطی ممکن است چند خرده فرهنگ عمده نقش فرهنگ غالب را ایفا کرده و بقیه خرده فرهنگها نیز در تلاش برای قرارگرفتن در فهرست خرده فرهنگهای سازمانی باشند و بدین ترتیب فرضیات مطرح شده از سوی علـــــما که بیان می کردند فرهنگ غالب سازمانی می توند اثربخشی سازمانی را افزایش دهد دچار تغییرات زیادی خواهد شد. مثلا با ورود و خروج خرده فرهنگها در محیطهای فوق پویا حداکثر تلاش ما برای ایجاد سازگاری در خرده فرهنگها تا دستیابی به اثربخشی مطلوب در اهداف قرار می گیرد. همچنین باایجاد فرصتهای انگیزشی جدید در خلاءهایی که ناشی از رقابت خرده فرهنگهاست مدیر با هوشیاری تمام توان خود را برای تسلط به نوع تفکر و گرایش کارمندان به فرهنگ موجود به‌کار می بندد و کانال های ورودی و خروجی خرده فرهنگها را تاحد ممکن تحت نظر می گیرد.شاید در این میان هنجارهای موجود فرهنگی دچار نوعی آشفتگی شوند؛ اما آیا مدیــــریت می تواند با سامان دادن به فرهنگ سازمانی و توجه به خرده فرهنگها باز هم جایگاه هنجارهای فرهنگی را ابقا کند؟ و یا بالحاظ محقق شدن (احتمال بسیار پایین) این فرضیه در آینده نه چندان دور به ترکیبی جمع‌پذیر از انواع سازمانها برای دستیابی به فراسیستمی در زمان کنونی نیاز داریم تا ما را برای مقابله با تغییرات ناخواسته در زمانهای دور آماده سازد. بدون شک این عرصه نیازمند درایت و تلاش جمعی است.پژوهشگران این عرصه باید ارزیابیهای کلان و ویژه از تغییرات فرهنگ و... داشته باشند و با دستیابی به شمای کلی فرهنگ جامعه و راهها و خطوط ارتباط فرهنگی و... در صورت لزوم با ارائه طرح و برنامه نگرشهای نوین را بنیان نهند.توجه داشته باشیم که در هر سطح مشخص دارای نوعی فرهنگ در سطح جامعه هستیم و لذا باید عناصر تغییر و رهبری فرهنگ برای آن سطح را تعریف کنیم. بنابراین، با دستیابی به یک سیستم فراباز در هر سطح، آن سطح را تحت کنترل درآورده تا در نهایت فرهنگ جامعه در مسیرهای مشخص که منبعث از تمدن تاریخی و دینی مان است، حرکت کند. بدین طریق پازل های خرده فرهنگها را می توان همیشه به گونه ای در کنار هم قرار داد که هویت فرهنگی را به نحوی نمایان سازند که آیینه اصالت بنیان و درایت شرع در شئون زندگی باشد.

فرهنگ سازمانی _ بخش اوّل

 

مقدمه

 

فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیت‌شناسان، جامعه‌شناسان و اخیراً روان‌شناسان و حتی اقتصاددانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه‌ها و تحقیقات زیادی را به‌وجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفته‌اند. با بررسی که توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به‌عنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است. به‌طوری‌که بسیاری از پژوهشگران معتقدند که موفقیت کشور ژاپن در صنعت و مدیریت یکی از علل مهم توجه آنها به فرهنگ سازمانی است.

 فرهنگ سازمانی به‌عنوان مجموعه‌ای از باورها و ارزشهای مشترک بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر می‌گذارد و می‌توان نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسی‌ترین زمینه‌های تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینکه برنامه‌های جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه می‌کند از این‌رو هدف این برنامه‌ها تغییر و تحول فرهنگ سازمان به‌عنوان زیربنا به بستر تحول است.

مفهوم فرهنگ

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق دانلود نقش مدیریت در فرهنگ سازی سازمانی

تحقیق درباره گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 107

 

گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان

س- استراتژی،‌اهداف و اولویت‌های فرهنگی دولت صربستان کدام است؟

ج- همان طور که مستحضر هستید در ماه ژوئن سال 2003 نشستی پیرامون استراتژی فرهنگی در صربستان برگزار شد. در این همایش موضوع استراتژی ملّی در فرهنگ و تشکیل اتحادیة ملّی در حوزة فرهنگی به بحث و گفتگو گذاشته شد. وزارت فرهنگ، هرچند فرهنگ سیاسی شفافی را در پیش گرفته است ولی همة بخش‌های آن چندان روشن نیست. خوشبختانه در برخی بخش‌ها مشکلات اساسی وجود ندارد و ما توانسته‌ایم طرح‌های درازمدت را به اجرا درآوریم. طرح‌ها و قوانینی که به مجلس ارائه دادیم در سطح استاندارد اروپایی بود و این یکی از استراتژی‌های رشد فرهنگی به منظور نزدیک شدن به اروپا است. استراتژی رشد فرهنگی سینما برای همه روشن است. مرکز فیلم صربستان را تأسیس کردیم. همان طور که میدانید در ”ایوریماژ“ پذیرفته شدیم و همواره در مسابقات نشان داده‌ایم که فیلم یکی از موفق‌ترین تولیدات ماست. به دشواری می‌توان در زمینة رشد استراتژی فرهنگی به موفقیت دست یافت اگر با کردارهای قاعده‌ای کهنه و عدم انطباق با زمان معاصر مواجه باشیم.

س- دولت سابق و دولت فعلی از این که مدّت‌ها هیچ قانونی پیرامون فرهنگ تصویب نشد، احساس گناه میکنند. آیا اینطور است؟

ج- همینطور است. البته دولت فعلی چند قانون پیرامون کار فرهنگی را به تصویب رساند. از ما انتظار میرود کارهایی را که در ده سال گذشته انجام نشده به ثمر برسانیم. ما دست‌کم به تصویب ده قانون در حوزة فرهنگ نیازمند هستیم. روش ما سیاست گام به گام است. زیرا در صورت تعجیل، احتمال گام‌های اشتباه افزایش مییابد. در 3 ماهة اوّل سال 2005 به مجلس صربستان پیشنهاد تصویب چهار قانون را خواهیم داد.

س- بیشترین کارهای موفقیت آمیز وزارتخانه در طول مسئولیت شما چه بوده است؟

ج- همان طور که عرض کردم از خود حساسیت بسیاری به تأمل برای صحیح بودن طرح‌های فرهنگی نشان می‌دهم. از سوی دیگر تلاش زیادی در به پایان رساندن این طرح‌های فرهنگی صورت میگیرد. آن‌چه را که صحیح می‌دانیم تا پایان انجام خواهیم داد. ما در آغاز کار با دو مشکل جدّی مواجه شدیم. آتش سوزی در هیلاندار و فاجعه سال گذشته در کوزوو.

برای جبران این وقایع تمام صربستان بسیج شد. طی سال گذشته میزبان هنرمندان خارجی در همة عرصه‌های فرهنگی بودیم. تعداد آنها به 4000 نفر میرسد. وضعیت اقتصادی در سطح بسیار پایینی قرار دارد. شهرهای بزرگ هزینه‌های بسیاری میطلبد. همه عادت کرده‌اند به نوعی بودجه تکیه کنند. متأسفانه طی سال جاری حتّی یک دینار برای برنامه‌های اجتماعی وجود نداشت و دلیلش هم این بود که طی سال 2003 هیچگونه پیش بینی وبرنامه‌ریزی برای سال 2004 صورت نگرفته‌بود. موفقیت بزرگ جذب ناشران برای حضور در نمایشگاه کتاب در فرانکفورت قابل توجه بود. آنها نمایندگان فرهنگی و ادبی ما هستند. تصمیم داریم در سال 2005 در نمایشگاه کتاب مسکو حضور جدی داشته باشیم.

س- چرا تصور میشود که صندوق شهرداری از صندوق دولت غنیتر است و کارهای آنها رونق بیشتری دارد؟

ج- از هنگامی که شیوه‌های جدیدی برای حکومت محّلی در جهت صرف هزینه‌ها در پیش گرفته شده برخی نهادهای فرهنگی از وضعیت بهتری برخوردار شده‌اند. با این وجود نباید فراموش کرد که وزارت فرهنگ هزینة صد موزه، دهها آرشیو، بنیاد حمایت از آثار فرهنگی، کتابخانه‌ها و آثار فرهنگی در سراسر صربستان را بعهده دارد. همینطور امکانات و هزینه‌ها در حوزة سینما، نشر، رسانه‌ها و همایش‌های فرهنگی و پروژه‌های انواع انجمن‌های هنری را نیز نباید فراموش کرد. البته اگر در زمینة تأمین دستاوردهای آثار ملی در سطح شهر بلگراد با شهرداری به توافق برسیم نتایج خوبی حاصل میشود.

س- کارمندان وزارت فرهنگ از میزان حقوق خود راضی نیستند. چه تدابیری در این زمینه اندیشیده ‌شده‌است؟

ج- مشکلات‌ مالی کارمندان از وضعیت اقتصادی کشور خبر‌میدهد. به همین دلیل دیگر نهادها و وزارتخانه‌های دولتی با همین معضل مواجه هستند. این وزارتخانه از نزدیک با وضعیت اقتصادی کارمندان آشنایی دارد.

س- تئاتر ملّی به عنوان یکی از نهادهای اصلی کشور در بحرانی عمیق بسر میبرد. بنظر میرسد این وضعیت هیچ ارتباطی با سندیکا و مدیریت آن ندارد.

ج- بله تئاتر ملّی با معضلات جدی مواجه است. مقالات انتقادی بسیاری در نشریات پیرامون این موضوع به چاپ رسیده ولی هیچگاه بطور عمیق واز نزدیک به ریشة مشکلات پرداخته نشد. مدیریت مسئولین سندیکا را متهم میکند و در سندیکا مدیران را. همان طور که میدانید 3 نوع نمایش در فضای تئاتر ملّی برگزار میشود. بلگراد نیاز به تالارهای جداگانه برای اُپرا و باله دارد. وزارت فرهنگ در حل این معضل کوشش میکند.

س- پرداخت مالیات بر ارزش اضافه، ناشرین را با محدودیت‌های بسیاری مواجه میکند. چرا وزارت فرهنگ هیچگونه تلاش و دغدغه‌ای به این موضوع از خود نشان نداد؟

ج- وزارت فرهنگ از درخواست ناشران برای حذف این مالیات حمایت میکند. ولی وزارت اقتصاد و رئیس مجلس بر 8 درصد مالیات بر ارزش اضافه تأکید میکنند. البته گفتگوهایی در این میان صورت می‌گیرد که به نظر من نتیجه بخش است. باید از تجربة کشورهایی که مرحلة گذرا را سپری کرده‌اند استفاده کنیم.

س- وزارت فرهنگ در قبال مافیای فرهنگی چگونه موضع گرفته است؟

ج- جالب است که حتّی روزنامه‌نگاران نیز از معضل مافیا در فرهنگ دوری میجویند. آنها هنوز حضور دارند و خواسته‌ها و مطالبات خود را تحمیل میکنند. سال‌هاست که وزارت فرهنگ با آنها مقابله میکند. بسیاری از حقوق اولیه خود محروم هستند. من از آنها میخواهم که اعتراضات خود را با صدای بلند مطرح کنند.

س- رسانه‌های گروهی بعد از 5 اکتبر از آزادی بهتری برخوردار شده‌اند. امروز بقایای تأثیرات سیاسی در دهة اخیر را چگونه ارزیابی‌ میکنید؟

ج- باید اعتراف کنم که امروز رسانه‌‌های گروهی از آزادی کاملی برخوردار هستند. رادیو و تلویزیون و نشریات از سوی هیچ محفل سیاسی مدیریت نمیشوند. امّا این پرسش مطرح است که برخی صاحبان رسانه‌ها و سردبیرها تا چه میزان از آزادی برخوردارند. این افراد باید آزادی را تمرین کنند و از هیچ قدرتی نهراسند. البته ما شاهد تهمت‌ها و سانسورها از سوی رسانه‌ها هستیم که از سوی روزنامه نگاران تازه‌کار صورت میگیرد. اگر میخواهیم به سطح اروپا برسیم باید در تشویق و ترغیب خبرنگاران و روزنامه‌نگاران حرفه‌ای کار کنیم. زیرا آنها ماندگار خواهند بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره گفتگو با دراگان کویادینوویچ وزیر فرهنگ و رسانه‌های صربستان 107 ص

تحقیق درباره فرهنگ بازاریابی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره فرهنگ بازاریابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

 چکیده:

 برای ایجاد و توسعه مفاهیم فرهنگ سازمانی و سپس بکارگیری آنها در مسائل بازاریابی با دو چالش روبرو می‌شویم؛ اول اینکه باید ادبیات به سرعت در حال توسعه فرهنگ سازمانی را مورد کاوش قرار دهیم و مسائل متعدد متدولوژیکی و مفهومی را درک کنیم؛ و برای معتبر ساختن بررسی‌مان، باید گزینه‌هایی را که برای مطرح کردن این مسائل اتخاذ کرده‌ایم، روشن سازیم و از آنها دفاع کنیم، گزینه‌های ما باید رویکردهای تئوریکی‌ای را که ترجیح داده شده‌اند و رویکردهای متدولوژیکی‌ای را که استفاده شده‌اند در بر بگیرند.

دوم اینکه، باید ساختارهایی تئوریک ایجاد و توسعه دهیم که متغیرهای فرهنگی تعریف و مشخص شده را به پدیده‌ بازاریابی که ما در صدد درک آن هستیم به دقت ارتباط دهند.

اهمیت درک مسائل فرهنگ سازمانی در زمینه بافت مدیریت بازاریابی غیرقابل انکار است. به طور مثال ایجاد , توسعه و حفظ یک کانون تمرکز بر بازار- مشتری که در بر دارنده و بیان کننده درکی از بازاریابی در سازمان و چگونگی توانایی شرکت در هر چه بیشتر تبدیل شدن به یک شرکت مشتری مدار می‌باشد.

یا مسئله ادغام مشتری‌گرایی، به عنوان یک مسئله بازاریابی با کیفیت گرایی به عنوان یک فرایند مدیریتی.

اکنون زمان آن است که فراتر از تفاسیر ساختاری از مدیریت بازاریابی رویم؛ از "چه چیزی حول و حوش ما اتفاق می‌افتد "به" چرا امور به این طریق اتفاق می‌افتند".

رسیدن به این نقطه این امکان بسیار بالقوه را ایجاد می‌کند که هم به تدوین تئوریهای غنی‌تری در مورد مدیریت بازاریابی بپردازیم، هم مسائل مهم و قابل توجه مربوط به بازاریابی را مطرح کنیم.

واژگان کلیدی: فرهنگ، بازاریابی، فرهنگ بازاریابی، بازارگرایی

1. مقدمه:

مفهوم بازاریابی یک فرهنگ سازمانی خاص را تعریف می‌کند؛ مجموعه‌ای از باورها و ارزشهای مشترک که پیرامون اهمیت مدنظر قرار دادن مشتری در استراتژی و عملیات سازمان دور می‌زند.

فرهنگ بازاریابی به الگویی از ارزشها و باورهای مشترک که به افراد در درک وظیفه و کارکرد بازاریابی کمک کرده و هنجارهایی را برای رفتار در شرکت برای آنها فراهم می‌کند اشاره دارد؛ و نیز به اهمیت این امر اشاره دارد که یک شرکت در کل وظیفه بازاریابی را مدنظر قرار دهد. به عبارت دیگر فرهنگ بازاریابی یک شرکت به روشی که "امور" بازاریابی در شرکت انجام می‌شود، اشاره دارد.( هامبورگ و فلشر,2000)

با ترکیب و ادغام تعاریف متعدد مربوط به فرهنگ و مفهوم بازاریابی دیدگاهی از مفهوم بازاریابی به عنوان یک فرهنگ قابل ارائه است. در این دیدگاه, سازمانی که چنین نقطه نظری را اتخاذ کرده است:

(1)دارای دپارتمان یا دپارتمانهایی است که در فعالیتهای مربوط به توسعه و درک نیازهای مشتریان کنونی و بالقوه و عواملی که بر آنها اثر می‌گذارند، درگیرند.

(2)به انتشار و تسهیم این درک در سراسر دپارتمانها می پردازد.

(3) ودپارتمانهای مختلفی دارد که درگیر فعالیتهایی برای برآورده ساختن نیازهای خاص و منتخب مشتریان هستند.

مفهوم فرهنگ بازاریابی نباید با مفهوم بازارگرایی اشتباه گرفته شود. یک شرکت بازارگرا است اگر مفهوم بازاریابی را اجرا کند. فرهنگ بازاریابی یک مفهوم زیربنایی‌تر و اساسی تر است: می‌تواند بر مفهوم بازاریابی، برنوآوری، بر پیشرفت تکنیکی و امثال اینها تمرکز کند. در حالیکه مفهوم بازاریابی، سودآوری را در بر می‌گیرد، انتظار می‌رود سودآوری خود پیامدی از یک فرهنگ بازاریابی قوی، مناسب و با ثبات باشد.

اساساً دو دیدگاه در مورد بازارگرایی یا گرایش بازار(market orientation) قابل تمایز است: دیدگاه رفتاری و دیدگاه فرهنگی.

در حالیکه دیدگاه رفتاری، بازارگرایی را براساس رفتارهای خاص مرتبط با بازاریابی، به عنوان مثال تولید و انتشار هوش بازار و حساسیت و پاسخگویی نسبت به آن، تشریح می‌کند؛ دیدگاه فرهنگی به ویژگیها و خصلتهای اساسی‌تر سازمان مربوط می‌شود.

به عنوان مثال نارور و اسلیتر (Narver and slater , 1990) بازارگرایی را به صورت: یک فرهنگ مشتری محور که موجد عملکرد برتر مستمر برای سازمان و کسب کارش است، تعریف می‌کنند.

2. اهمیت بازارگرایی فرهنگی در مقابل بازارگرایی رفتاری و سوالات منتج :

اگر بازارگرایی به سادگی مجموعه‌ای از فعالیتهای کاملاً غیرمرتبط با سیستم باورهای اساسی یک سازمان می‌بود، آنگاه صرف نظر از نوع فرهنگ سازمان، بازارگرایی در هر زمان به سادگی توسط سازمان قابل اعمال می‌شد. اما این امر آنچیزی نیست که در عمل مشاهده می‌شود. شایان تاکید است که کارهای صورت پذیرفته بر مبنای دیدگاه فرهنگی، اگرچه بر پایه تعریفی فرهنگی از بازارگرایی است،اما نوعاً بازارگرایی را براساس رفتارها، مفهوم سازی و اندازه‌گیری کرده اند، و اجزای اساسی‌تر یک فرهنگ بازارگرا را مورد توجه قرار نداده اند. مدل بازارگرایی نارور واسلیتر به عنوان یک ساخت و مفهوم از سه جزء رفتاری تشکیل شده است: مشتری گرایی، رقیب‌گرایی و هماهنگی بین وظیفه‌ای. فرض اساسی پشت این رویکرد این است که این رفتارها منعکس کننده یک فرهنگ زیر بنایی سازمانی هستند؛ بنابراین دیدگاه فرهنگی تأثیر قوی‌تری روی تعریف معیارهای مربوط به بازارگرایی داشته است تا روی مفهوم سازی و توسعه آنها.

این رویکرد تمایز میان لایه‌ها و سطوح متفاوت فرهنگ که توسط محققان رشته فرهنگ سازمانی به عنوان امری اساسی برای درک این پدیده پیچیده مورد تاکید قرار گرفته است، را مد نظر قرار نمی‌دهد.

تمایز میان سطوح متفاوت فرهنگ سازمانی بازارگرا، به طور ویژه به این بحث مربوط است؛ زیرا تجزیه و تحلیل روابط درونی و متقابل این سطوح را ممکن ساخته که به نوبه خود در نهایت می‌تواند منجر به درک بهتر نیروهای محرک رفتار بازارگرا شود.

بر این مبنا سه سوال اساسی مربوط به این بحث به قرار زیر شکل می گیرند:

(1) کدام نوع از فرهنگ سازمانی، رفتارهای بازارگرا را تشویق کرده و به آنها پاداش می‌دهد؟

(2) آیا این باورهای خاص شمرده شده مربوط به مشتری‌گرایی در استنادات فرهنگی و تشریفات شرکتها وجود دارند؟

(3) چگونه اینها به نوبه خود به رفتارهای خاص بازارگرا مربوط می‌شوند؟

3. ساخت مفهوم بازارگرا ومسیر اثر گذاری آن:

پذیرفته شده‌ترین تعریف از فرهنگ سازمانی در رشته بازاریابی عبارت است از:

(1) الگویی از ارزشها و باورهای مشترک که به افراد در درک کارکردهای سازمانی کمک کرده و بدان سبب هنجارهایی برای رفتار در سازمان برای آنها فراهم می‌کند.(دشپند و وبستر،1989)

این تعریف سه سطح متفاوت از فرهنگ در سازمان شامل ارزشها و هنجارها و رفتارها را مورد تاکید قرار می‌دهد.

در ادبیات فرهنگ سازمانی، یک جزء دیگر برای فرهنگ سازمانی معرفی شده است تحت عنوان "مصنوعات"(.(artifactsاین مصنوعات شامل داستانها (stories) ، ترتیبات (arrangements)، تشریفات (rituals)، و زبان (language) می‌شود. بسیاری از صاحبنظران فرهنگ سازمانی تاکید می‌کنند که مصنوعات قابل مشاهده ترین سطح فرهنگ سازمانی هستند.

با این وجود، تشریح و توصیف معنای مصنوعات معمولاً دشوار می‌باشد. محققان رشته فرهنگ سازمانی تمایل به پذیرفتن این مطلب را دارند که سطوح متفاوت این ساخت، قویاً با هم ارتباط دارند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فرهنگ بازاریابی