حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره عقل سالم در بدن سالم

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره عقل سالم در بدن سالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عقل سالم در بدن سالم

اگر بخواهیم نیازهاى انسانها را طبقه‏بندى کنیم، ورزش، جزء نیازهاى ثانویه است. این نوع نیازها پس از نیازهاى اولیه مانند نیاز به هوا، آب، غذا و استراحت، در مرحله بعدى قرار دارند. برآوردن نیازهاى ثانویه، باعث زندگى بهتر و بقاى سالم‏تر انسان و کلاً جانوران مى‏شود.با این مقدمه کوتاه، به نقش ورزش در کسب مهارتهاى فردى و اجتماعى مى‏پردازیم.ورزش که امروزه به شکلها و نامهاى مختلف و به صورت سازمان یافته وجود دارد، در شکل ابتدایى‏اش به شکل بازى در کودکان و حتى جانوران دیده مى‏شود. به عنوان مثال، یک کودک، پس از برآوردن نیازهاى اوّلیه، تمایل به بازى، کنجکاوى و تحرّک دارد. بازى و تحرّک در کودک، نقش مؤثرى در به دست آوردن تواناییهاى جسمى و مهارتهاى فردى دارد. بازى، مانند تمرینى است براى آماده شدن در پاسخگویى به عوامل محیطى و انسانى. این نوع مهارتها به صورت تک بعدى در جانوران دیده مى‏شود ؛ امّا در انسان، فراتر از این است.انسان، علاوه بر بازیهاى بدنى، از بازیهاى ذهنى و فکرى نیز غافل نیست. بازیهاى فکرى و حتى جسمى، باعث تقویت قوّه یادگیرى و پرورش روح و جسم مى‏شوند.ورزش هم در اصل، همان بازى جسمى و فکرى است که داراى قواعد و مقررات ویژه‏اى است. ورزشهاى جسمى مثل فوتبال، تنیس، کشتى، شنا، و... ورزشهاى فکرى مثل یوگا، شطرنج، و...و هر نوع ورزش دیگر، تقویت قواى جسمانى و فکرى را به دنبال دارند.

ورزش و سلامت تن و روان

امروزه خبرهاى فراوانى در جراید به چشم مى‏خورند که بر مبناى پژوهش و تحقیقات دانشمندان و متخصّصان است. این خبرها حاکى از تأثیر ورزش بر سلامتى جسم و روان است. اشاره به چند مورد از آن خالى از لطف نیست:پژوهشگران دانمارکى مى‏گویند: «کسانى که به طور منظم پیاده‏روى مى‏کنند و یا تمرینهاى نسبتاً سنگینى انجام مى‏دهند، هفت سال بیشتر از کسانى که چنین کارى انجام نمى‏دهند عمر مى‏کنند». آنها دریافتند که میزان مرگ، در میان مردانى که چند سال پیاده‏روى کرده بودند، در مقایسه با مردانى که بیست سال تحرّکى نداشتند، به یک سوم رسیده است.مدیر این پژوهش «پیتر شنوهر» که متخصّص بیماریهاى قلب است مى‏گوید: «براى سلامتى، مقدارى فعالیت بدنى مفید است». این پژوهشگر معتقد است: «کسانى که بى‏تحرک‏اند در وضعیت فیزیکى ضعیفى قرار دارند... باید با سرعت زیاد پیاده‏روى کرد ؛ چون این کار، تأثیر بیشترى روى بدن مى‏گذارد».(1)بسیارى از بیماریها مثل افسردگى، دیابت، فشار خون و بیماریهاى قلبى با ورزش و نرمش قابل پیشگیرى است.(2)شنا باعث شادى و نشاط انسان مى‏شود. آب‏تنى و حرکت در آب، به خاطر خنک‏کنندگى، نشاط جسم و شادى روح را به همراه دارد و به پوست نیز طراوت و زیبایى مى‏بخشد. آثار ماساژدهندگى آب، باعث کم شدن فشارهاى ناشى از خستگى روزانه و تمدّد اعصاب مى‏شود و آرامش خاطر را به انسان باز مى‏گرداند.(3)ورزش، باعث تمرکز حواس مى‏شود و قدرت اندیشیدن را زیاد مى‏کند. تحقیقات نشان داده است که کاهش یا افزایش فشار خون ناشى از ورزش، وابسته به تداوم یا قطع برنامه‏هاى ورزشى است.(4)با این حساب، مى‏توان نتیجه گرفت که ورزش، سلامتى را به ارمغان مى‏آورد و کسى که جسم و روان سالمى داشته باشد، در کسب مهارتهاى فردى و اجتماعى موفق‏تر است.

ورزش و اعتماد به نفس

برخورد با مشکلات و وقایع گوناگون زندگى و همچنین سازگارى با محیط، نیاز به اعتماد به نفس بالایى دارد. یکى از خصیصه‏هاى انسان سالم، داشتن همین اعتماد به نفس بالاست که شادمانى را نصیب او مى‏کند و به او کمک مى‏کند تا تمایلات ناهنجار و پرخاشگرانه خود را مهار کند.یکى از راههاى کسب اعتماد به نفس، ورزش است. شخص با اطمینان، به آسانى مى‏تواند بر مشکلات چیره شود. آلن شیرر، فوتبالیست انگلیسى، مهم‏ترین عامل موفقیت خود در مشکلات را «اعتماد به نفس» مى‏داند. او مى‏گوید: «در فوتبال، تکنیک و تاکتیک نقش مهمى دارند ؛ اما مهم‏تر از اینها «خودباورى» است. اگر بازیکن این خصیصه را نداشته باشد، قطعاً موفق نخواهد بود. بسیارى از کارهایى را که فکر مى‏کردم نمى‏توانم انجام دهم، با کسب اعتماد به نفس و قوّت قلب، به راحتى از عهده آن برآمده‏ام».

ورزش و مهارتهاى اجتماعى

بسیارى از جوانان براى رهایى از انزوا و تنهایى و کسب نوعى هویت گروهى، دوست دارند به گروههاى دوستان بپیوندند. این کار به آنها احساس هویت و دلبستگى مى‏دهد. علاقه مشترک آنها به باشگاههاى ورزشى، بخصوص به تیمهاى فوتبال، نشان از این وضعیت دارد.کسب مهارتهاى اجتماعى هم در گرو همین اجتماعى بودن و علاقه‏مند بودن به یک تیم ورزشى است. با این وضع، شخص مى‏تواند به راحتى با اجتماع رابطه برقرار کند و از آن، تأثیر بگیرد یا بر آن تأثیر بگذارد. علاوه بر اینها بین شخص و جمع دوستانه یا هواداران و بازیکنان یک تیم، همذات‏پندارى و همانندى ایجاد مى‏شود. این همذات‏پندارى به شخص، احساس امنیت مى‏بخشد ؛ احساس امنیتى که با پشتوانه اجتماعى بودن و در جمع ورزشى بودن ایجاد مى‏شود.در ورزشهاى گروهى هم شاهد این مهم، بین ورزشکاران هستیم. ورزشکاران در ورزشهاى گروهى، دوستى، تعاون، همانندى و همکارى را ناخودآگاه مى‏آموزند که بعد تبدیل به مهارتهاى خُلقى و رفتارى مى‏شود. آنها سعى مى‏کنند با همکارى یکدیگر به هدف مشترکشان برسند. مهم‏تر از همه، ورزشهاى گروهى باعث شناخت فرهنگها و قومیتهاى متفاوت به یکدیگر مى‏شود. علاوه بر این، یک ورزشکار مى‏تواند به نقش خود و نقش دیگران در جامعه و یا در گروه پى ببرد.

دین و ورزش

در دین مبین اسلام، بزرگان دین توصیه‏هاى زیادى به ورزش کرده‏اند. از بین آنها مى‏توان به احادیثى که از پیامبر(ص) رسیده اشاره کرد که نشان‏دهنده اهمیت ورزش و تأثیر آن بر جسم و روح است. ورزشهایى مثل تیراندازى، اسب‏سوارى و شنا:بر شما باد تیراندازى، که همانا بهترین سرگرمى براى شماست.محبوب‏ترین سرگرمى نزد خداوند بزرگ، اسب‏سوارى و تیراندازى است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عقل سالم در بدن سالم

مقاله عقل از نظر فارابی

اختصاصی از حامی فایل مقاله عقل از نظر فارابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عقل از نظر فارابی


مقاله عقل از نظر فارابی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 12

  ما خدا را از روی‌ موجوداتی‌ که‌ از او صادر می‌شود می‌شناسیم‌ و شناخت‌ ما نسبت‌ به‌ همین‌ موجودات‌ صادره‌ از او، استوار از شناختی‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ ذات‌ واجب‌ داریم. همه‌ چیز از خدا صادر می‌شود، و علم‌ او عبارت‌ از قدرت‌ عظیم‌ اوست‌ و چون‌ او درباره‌ی‌ ذات‌ خویش‌ تعقل‌ می‌کند عالم‌ از او صادر می‌گردد. و علت‌ هستی‌ همه‌ی‌ اشیأ تنها اراده‌ی‌ آفریدگار توانا نیست، بلکه‌ علت‌ همه‌ی‌ این‌ امور علم‌ اوست‌ به‌ صدور آنچه‌ از او واجب‌ می‌آید. صور و مثل(1)(امپدوکلس ودموکریتوس هردو به این امرتوجه کرده بودندکه گرچه درجهان طبیعی همه چیز «روان»است،حتماً «چیزی»هم وجودداردکه هیچ وقت تغییرنمی کند{«چهاراصل» یا «اتمها»}.افلاطون این قضیه را پذیرفت-اما به شیوه ای کاملاً متفاوت.افلاطون عقیده داشت که هرچیزملموس درطبیعت «روان»است.پس «جوهر»ی وجودندارد که تجزیه نشود.تمامی چیزهای« جهان مادی»از ماده ای ساخته شده است که دراثرزمان سایش و فرسایش می یابد،ولی چیزهایی که از «قالب»یا «صورت»بی زمان ساخته شده اند جاودانه و تغییرناپذیرند.چرا اسبهاهمه یکساندد؟شاید هم بگویید اصلا یکسان نیستند.ولی یک چیزی هست که اسبهاهمه مشترک دارند،چیزی که ماراقادرمی سازد آنهارا اسب بدانیم.یک اسب خاص طبعاً«متغیر»است.ممکن است پیرولنگ باشد،مریض شودوبمیرد.ولی «صورت»اسب جاودان و تغییرناپذیراست.بدین قرار،درنظرافلاطون ،چیزی که جاودانی و تغییرناپذیراست جوهر مادی اولیه ی مورد اشاره ی امپدوکلس و دموکریتوس نیست .مفهوم موردنظرافلاطون الگوهای جاودانه و تغییرناپذیراست ، الگوهایی ذاتاً معنوی و مجرد، که تمام چیزهاازروی آنهاساخته شده اند.بگذاراین جوری بگویم:فیلسوفان پیش از سقراط برای تغییرات طبیعت توضیحی نسبتاً خوب داده بودند،بدون آن که واقعاً قائل به «تغییر»باشند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عقل از نظر فارابی

رابطه عقل و دین

اختصاصی از حامی فایل رابطه عقل و دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

رابطه عقل و دین :

سپاس خداى را که رداى عقل را بر قامت رساى انسان برافراشت و با عنصر عقل و نور وحى، او را بر سایر کاینات برترى داد. مسئله ى عقل و دین، عقل و وحى، نقل و عقل، عقل و ایمان و خرد و شریعت، از کهن ترین و پرسابقه ترین موضوعات کلامى است که تاریخ بر سابقه ى دیرین آن گواهى مى دهد. در چالش هاى بین فیلسوفان و متکلمان، حکیمان و عارفان و اهل حدیث و متکلمان و نزاع اشراقیان و مشائیان در تاریخ دین پژوهى مسیحیت و اسلام و نیز در دوران ترجمه ى آثار فلسفى یونان به زبان عربى شاهد بوده ایم که ریشه ى تمام مسائل کلامى به مسئله ى عقل و دین باز مى گردد. در دوران معاصر نیز با عقلانیت جدید از جمله عقلانیت روشن گرى، عقلانیت ابزارى، عقلانیت مدرنیته و عقلانیت انتقادى رو به رو هستیم و به ناچار باید رابطه ى دین با مدل هاى جدید عقلانیت را بازگو کنیم.

چیستى عقل :

تبیین موضوع مسئله ى عقل و دین و ایمان و وحى، تا حد زیادى محقق را از اشتباه و مغالطه باز مى دارد; به ویژه واژه اى مانند عقل که از معانى اصطلاحى گوناگونى برخوردار است.

الف. عقل در لغت

عقل در لغت عرب به معناى حبس و ضبط و منع و امساک است; وقتى در مورد انسان به کار مى رود به معناى کسى است که هواى نفس خویش را حبس کرده است.[1] به انسانى که زبان خود را محفوظ نگه دارد، گفته مى شود که زبان خود را عقال کرده است.[2]عقل به معناى تدّبر، حسن فهم، ادراک و انزجار نیز استعمال شده است.[3] نتیجه آن که عقل در معناى لغوى، همان عقال کردن و بستن هواى نفس است تا انسان به تمییز حق از باطل و فهم صحیح نایل آید. هم چنین عقل در لغت به معناى علمى است که توسط قوه ى عقل به دست مى آید; یعنى مدرکات قوه ى عاقله. معناى دیگر آن، کارى است که قوه ى نفس انجام مى دهد; یعنى ادراک. این واژه به معناى قوه ى نفس که وظیفه ى ادراک را به عهده دارد، نیز استعمال شده است. هم چنین در معناى عملى که مقدمه ى انجام خیرات و اجتناب از بدى ها است، به کار رفته است

ب. عقل در اصطلاح حکیمان و متکلمان

عقل در اصطلاح حکیمان و متکلمان نیز از معانى مختلفى برخوردار است :

ـ عقل غریزى: عقل به این معنا، فصل ممیّز انسان از حیوان و وسیله ى کسب علوم نظرى است و همه ى انسان ها نسبت به آن از سهم یک سانى برخوردار نیستند

ـ عقل نظرى: عقل در مقابل عقل عملى، قوه اى است از قواى ادراکى نفس که هست ها و حقایقى را که مربوط به افعال آدمى نیستند، درک مى کند.[6] عقل نظرى انسان از مراتب چهارگانه ى عقل هیولانى، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد تشکیل شده است.[7] کارکردهاى عقل نظرى عبارتند از: استدلال و استنباط، تعریف و تحدید شىء، ادراک کلیات اعم از تصورات و تصدیقات کلى، تطبیق مفاهیم بر مصادیق، تطبیق کبرى بر

صغرى و تقسیم و تحلیل

ـ عقل عملى: قوه اى از قواى نفس آدمى که بایدها و حقایقى را که مربوط به افعالى آدمى است، درک مى کند.

ـ عقل، بر ادراک معقولات و بر عاقل یعنى ذات موصوف به تعقل و معقولات و مدرکات نیز اطلاق مى شود

ـ عقل در اصطلاح متکلمان، به معناى مشهوراتى است که نزد جمیع یا اکثر انسان ها اشتراک دارد; یعنى قضایاى که واجب القبول اند

ـ عقل به معناى قضایاى یقینى که تشکیل دهنده ى مقدمات برهان اند; اعم از این که آن قضایا بدیهى باشند یا نظرى

ـ عقل جوهرى: موجودى مجرد که ذاتاً و فعلا تجرد دارد

ـ عقل به کلیه ى معلومات و معارفى اطلاق مى شود که از راه هاى عادىِ کسب معرفت و علم یعنى از راه حس و تجربه ـ اعم از حس ظاهرى و حس باطنى و تفکر و استدلال ـ حاصل آمده است; بدین معنا، عقل علاوه بر ادراکات کلى، ادراکات حسى و تجربى را شامل مى شود

ـ عقل هدف ساز: عقلى که هدف نهایى زیستن را مشخص مى کند.

ـ عقلانیت ابزارى: جایگاه یک عقل در شبکه اى از مقاصد و برنامه هایى که انسان را به هدف مى رساند. این مفهوم از عقلانیت کاملا نسبت به ارزش ها خنثى است و از خوب و بد سخن نمى گوید.

جامعه شناسانى چون ماکس وبر، در تبیین نظام سرمایه دارى، از عقلانیت ابزارى در مقابل عقلانیت ذاتى استفاده مى کنند.

ج. عقل در کتاب و سنت

عقل در کتاب و سنت نیز به کار رفته و نسبت به آن سفارش شده است; بنا بر این، دانستن معناى آن نیز لازم است. بى شک، معناى لغوى عقل که حبس و ضبط نفس است، در اکثر موارد قرآنى و روایى مورد توجه قرار گرفته است. و اما در زمینه ى معانى اصطلاحى عقل، صاحب نظران به بحث و گفت و گو پرداخته اند; صدر المتألهین معانى عقل نظرى و عقل عملى و عقل جوهرى را در روایات به عقل نسبت مى دهد.[16] غزالى در «احیاء علوم الدین» عقل را به معناى عقل عاقبت اندیش مى داند;[17] ولى با توجه به این که راه شناخت مفاهیم الفاظ قرآن، تبادر و تفاهم عرفى است و معناى عرف زمان نزول ملاک است پس بى شک نمى توان از عقل قرآنى، عقول اربعه و عقل نظرى را استنباط کرد; زیرا عقل به این معنا در عرف آن زمان نبوده است. با دقت در معانى ده گانه، روشن مى شود که مراد از عقل در مسئله ى رابطه ى عقل و دین، عقل برهانى است که بر قضایاى یقینى مبتنى مى باشد; یعنى آیا معلومات یقینى و برهانى با دین تعارضى دارند؟ و در نتیجه، آیا معلومات غیر یقینى با آموزه هاى دینى یا ایمان دینى تعارض دارند؟ و در این جا عقل به معناى عقلانیت ابزارى و مطلق معلومات بشرى در نظر گرفته


دانلود با لینک مستقیم


رابطه عقل و دین

دانلود مقاله و تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عقل و وحی برتری از کدام است ؟

اسلام مجموعه ای از قوانین دریافت شده از مبدأ کمال و مفاهیمی است وحیانی که در قالب الفاظی استوار و متین برقلب آماده و مهذب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نازل شده است و این آیین ، مجموعه ای است واقع گرا که با حقایق عینی عالم انطباق دارد.همچون انطاق با فطرت بشری و انطباق با نیازهای ذاتی و روانی و در کنار این ها پذیرش عقل در کنار وحی به عنوان منبعی از منابع تشریع می باشد. در قران مجید و روایات ائمه اطهار-علیهم السلام- به نقش کارساز عقل و اهمیت آن برای انسان و تنظیم زندگی فردی و اجتماعی پرداخته شده است.قران مجید واژه عقل و مشتقات آن را به طور خاص بیش از 50 بار به کار برده است.

 مشتقات عقل نهی، فکر، نظر، تدبر و... می باشد. امام هفتم – علیه السلام – به هشام می فرمایند:

 ان الله علی الناس حجتین، حجه ظاهره و حجه باطنه، فاما الظاهره، فالرسل والانبیاء والائمه علیهم السلام و اماالباطنه فالعقول

یعنی خداوند را بر آدمیان دو حجت است یکی حجت بیرونی که همان وحی است و دیگری حجت درونی که عقل است.

 

 

نقش عقل در زندگی انسان چیست؟

◄ عقل عامل حیات شریعت

حیات شریعت به سبب عقل است. قران مجید در منطق خویش به تمام شئون حیات انسانی می پردازد بدون اینکه قید و شرط زمانی یا مکانی به خود بگیرد و دربردارنده کلیاتی در باب فراست ها و اندیشه هایی است که با حیات انسانی پیوند دارند از این رو انسان را به تعقل درباره آخرت، بهشت و جهنم، زمین و آسمان، لوح، قلم، ملائکه و شیطان و آنچه مربوط به عالم غیب و شهادت است فراخوانده است. چه این که اندیشیدن، شریعت را بالنده می کند.از طرفی در قران و سنت، اصول کلی راهنمای زندگی وجود دارد لکن اجرای این اصول کلی هر روز رنگی تازه پیدا می کند. اسلام هرگز نگفته است که اجتماع از حرکت و تکامل باز ایستد تا قوانین حاکم بر آن نیز همچنان ثابت بماند. اسلام مدعی است که پویایی لازم برای همگام شدن با جامعه را دارد و می تواند ضمن رهبری آن، احکام لازم را از اصولی که دارد استنباط کند. مواردی وجود دارد که فقها فتوا می دهند و حال آنکه دلیل نقلی از ناحیه شارع نرسیده است و فقط از باب این که عقل این گونه حکم می کند، فتوا می دهند. چون هر چه که حاکم شرع حکم کرده است عقل هم حکم نموده است. مقصود آن است که در هر حکم شرعی، رمزی وجود دارد که اگر آن رمز را برای عقل بگویند عقل آن را تصدیق می کند.

 

پس عقل در دو مورد نقش کاشفیت دارد :

الف ) نقش کاشفیت در ماهیت دین و حقانیت آن از منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است

دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه عقل ( علم و دین )

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه عقل ( علم و دین ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

رابطه «علم» عقل و دین

بحث رابطه علم و دین یکی از مباحث است که در فلسفه دین مطرح می شود و از مباحث کلام جدید نیز می تواند با شد،زیرا یکی از مهم ترین وظائف علم کلام تبیین گزاره های دینی و دفاع از گزاره های دینی است. پس هر بحثی که دین و گزاره های دینی را زیر سوال برده و به چالش بکشد،در حوزه مباحث کلامی خواهد بود و متکلم وظیفه دارد ازآن دفاع کند.

سابقه بحث رابطه میان دین وعقل

در صدر اسلام در قرن اول ودوم این بحث مطرح بود، عده ای مثل معتزلی ها عقل گرا شدند،به عقل بهادادند. و عده ای مثل اخباری ها ظاهر گرا شده و عقل را به کلی تعطیل کردند. در این میان عده ای می خواستند در کنار دین داریشان،جانب عقل را نیز رعایت کنند، در موارد تعارض، ظواهر دین را بتاویل ببرند. این یکی ازمباحثی است که در گذشته مطرح بوده، ولی پس از رنسانس و پیشرفت سریع علم و دانش در مغرب زمین این بحث اهمیت زیادی پیدا کرد. در عصر حاکمیت کلیسا زمانی که علم و دانش به تدریج پیشرفت می کرد، تعارضاتی بین داده های علمی از یک طرف و گذاره های دینی از طرف دیگر، پیش می آمد، به تدریج جانب علم تقویت و جانب دین تضعیف می شد. این روند تا قرن بیستم ادامه یافت، اما از قرن بیستم به این طرف می توان گفت که معادله به نفع دین بهم خورد.

محور و قلمرو دانش بشری

الف- قلمرو عقل نظری ب- قلمرو عقل عملی « بحث اخلاق وبحث حقوق»

در قلمرو عقل نظری چهار نوع علم داریم1 – علم عقلی محض« ریاضیات،منطق و فلسفه» 2 – علم تجربی«اعم از علوم تجربی وانسانی» 3– علم تاریخ 4– علم عرفان

تقابل گزاره های دینی با علوم چهار گانه

داده های وحیانی وگزاره های دینی می توانند با هر یک از این علوم تقابل ایجاد کنند، بنابر این هر گاه از رابطه علم ودین، یا تعارض بین آنها سخن می گویم، منظورمان اعم از علوم عقلی، تجربی، تاریخی وشهودی است البته بین دین وعلوم عقلی محض مثل ریاضیات یا منطق تعارضی وجود ندارد ودانشمندان منطق وعلم ریاضی تا کنون مدعی چنین اختلاف نبوده ا ند.

تقابل بین دین و فلسفه

بعضی از فیلسوفان مدعی هستند که گاهی ما از طریق روش های عقلی به پاره ای از امور دست می یابیم که در تعارض مستقیم با مسائلی است که در گزاره های دینی و مذهبی یافت می شود، مثل اصل وجود خدا ،مسئله شر، مسئله اختیار و جهان پس از مرگ. در اینجا بخاطر رعایت اختصار یکی از این چهار موارد فوق را بیان می داریم، زندگی پس از مرگ یکی از گزاره های دینی است که با برداشت بعضی از فلاسفه در تعارض است، ممکن است عده ای از فیلسوفان استدلال کنند که انسان با مردن نیست و نابود می شود؛ یعنی این طور نیست که انسان آمیخته ای از بدن وروح باشد و با مردن از نشئه ای به نشئه دیگر انتقال یابد؛ زیرا انسان تنها یک ساختار دارد و آن ساختار مادی است که با مردن نیست ونابود می شود. بنابر این اگر کسی بتواند این مسئله را با دلیل عقلی ثابت کند، با گزاره های دینی و مذهبی سازگاری ندارد؛ زیرا در تمام ادیان الهی در غرب و شرق عالم، زندگی پس از مرگ را تصویر کرده اند و معتقید هستند که پس از این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد که آنجا انسانها به پاداش و کیفر اعمال شان می رسند.

تعارض بین دین و علوم تجربی

گفته شد که مراد از علوم تجربی اعم از علوم طبیعی و انسانی است. یکی از شاخه های علوم طبیعی کیهان شناسی است، ممکن است بین گزاره های دینی وکیهان شناسی تعارضی به وجود آید؛ مثلا یکی از گزاره های دینی ما این است که [هو الذی خلق السموات والارض فی ستته ایام] او کسی است که آسمانها وزمین را در شش روز آفرید. در دین یهودیت هم ، همین عقیده وجود دارد. کیهان شناسان در اینجا به مخالفت بر خاسته و این را امری غیر ممکن می داند.

در زیست شناسی، بر طبق بعضی از آیات قرآن و باورهای مسیحیان و یهودیان خلقت آدمی این گونه است که [ ولقد خلقنا الا نسان من صلصال] خداوند یک دفعه انسان را« از گل خشکیده ای» آفرید، یعنی سیر تکا ملی را طی نکرده است،در حالیکه داروین وپیروانش انسان را به خاطر قرائن و شواهد زیادی که بین او و میمون وجود دارد تکا مل یافته نسل میمون می داند. بنائا طبق گفته دین، قدمت انسان در روی زمین چیزی حدودی شش هزار سال وطبق نظریه داروین اگر درست با شد چیزی حدود سی میلیون سال باید برای موجودی بنام انسان قدمت قائل شد.

تقابل میان دین و علوم انسانی

علوم انسانی خود دارای بخش های مختلفی است که در هر کدام مسائلی قابل طرح و بر رسی است. یکی از این بخش ها، جامعه شناسی است که امروزه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است. سئوالی که در این رابطه مطرح می شود این است که آیا دین می تواند در جامعه نقش ایفا کند یا نه؟ ممکن است عده ای قائل باشند که دین نمی تواند هیچ نقشی را در جا معه ایفا نماید، در حالیکه دین مدعی است که من توانایی اجرای چنین نقشی را دارم. اینجا سئوال دیگری مطرح می شود که آیا نقش دین در جامعه یک نقش مثبت است یا جز مزاحمت کاری ندارد؟ ممکن است که عده ای از جامعه شناسان بگویند: هر جا که پای دین در میان است، جز جنگ و خونریزی چیزی دیگری به دنبال ندارد؛ مثلاجنگ های مذهبی دراروپا، جنگ های صلیبی و یا جنگ های که مسلمانان کرده اند تماما عاملش تعصبات دینی است. پس دین در جامعه نقش مخربی دارد. در حالی که ما معتقیدیم که دین برای رشد و تعا لی انسان آمده وثمره ای جز پیشرفت و تکامل برای جامعه ندارد.

را ه حل های ارائه شده برای رفع تناقض میان علم و دین

سه دیدگاه مختلف برای حل تعارض بین علم ودین ارائه شده

الف- نظریه استقلال:گروهی قائل هستند که این دو مقوله در زمینه های مختلفی چون موضوع، روش و هدف دو حیطه کاملا مستقل دارند وبا هم متفاوت هستند.

ب- نظریه تعارض: این عده عقیده دارند که علم ودین مستقل از یکد یگر نیستند، وهمان طور که علم از واقع خبر می دهد، دین نیز از واقع خبر می دهد، ولی مثل یکدیگر نستند، یعنی علم در حیطه های وارد می شود که ممکن است دین هم درآن جا گزاره ای داشته


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه عقل ( علم و دین )