حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره های 14 تا 20 مجلس شورای ملی
-1 مقدمه
آنچه مسلم است قوه قانونگذاری نمایندگان مردم را در خود جای می دهد تا بر مبنای نیاز مردم جامعه قانون وضع کنند و با آن به نیازهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی حوزه های انتخابیه خود و کل کشور پاسخ دهند . نمایندگان مجالس مقننه به نمایندگی از مردم در طول چهار سال نمایندگی خود از طرفی با طرح خواسته های مردم حوزه انتخابیه خود و از طرف دیگر بر مبنای تقاضای اکثریت مردم قوانین را به تصویب می رسانند تا آن قوانین از مردم جامعه رفع نیاز کند و مردم در این راستا احساس امنیت و آسایش نمایند . نمایندگان مردم در قوه مقننه به مسئله مهمی مانند بودجۀ کل کشور نظارت می کنند و لایحه بودجه را که توسط دولت تنظیم شده به تصویب خویش می رسانند و در تقسیم بودجه و اختصاص آن به نیازهای مختلف درآمد کشور را به نوعی به مصرف نیازها می رسانند که هم آهنگی بین درآمد و هزینه برقرار شود .
نظارت نمایندگان مردم بر عمل و رفتار دولتها از مهمترین وظایف آنهاست که مطمئن شوند دولت منطبق با قانون اساسی وظایف خویش را انجام می دهد . و در این راستا نمایندگان دارای حق استیضاح می باشند که وزیران دولت و دولتمردان در عرصه ای از حیات سیاسی ، اجتماعی یا فرهنگی اگر دچار خطا ، لغزش و یا کم کاری شوند ، آنها را به مجلس فرا خوانده و از آنان در برابر حق مردم بازخواست نمایند .
پس اگر به مسئلۀ یاد شده دقیق شویم ملاحظه می شود که اگر نمایندگان ، نماینده واقعی مردم حوزه انتخابیه خویش هستند ، این نظارت و کنترل را باید با دقت انجام دهند و مطمئن شوند که دولتها حقوق شهروندان را رعایت کرده و هیچ گونه ستمی به حقوق اجتماعی ، سیاسی و شهروندی آنها روا نمی دارند .
البته این نکته قابل ذکر است که اگر انتخابات نمایندگان مردم از کانال احزاب سیاسی صورت گیرد که در بسیاری از کشورها بدین صورت می باشد نتایج خویش را شفاف تر ارائه می دهند و تبعات و معضلات آن نیز کمتر خواهد بود . و رفتارها و کنشهای سیاسی مردم را به سوی صحت عقلانیت سیاسی پیش خواهد برد و پیوستن مردم به احزاب سیاسی نوعی روحیه نظم و نظارت را به آنها انتقال می دهد و دانش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان را بالاتر می برد .

 

1-2 بیان مسئله
مسئله انتخابات با نیازهای مردم جامعه برخورد دارد که نمایندگان مردم به نمایندگی از آنها به نیازهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی شان پاسخ می دهند . پس مسائل مختلفی برای انتخابات مجلس وجود دارد که باید به نحوی درست و اساسی صورت بگیرد از جمله آنها این است که نمایندگان باید نمایندگان واقعی مردم باشند و قوه مقننه نیازهای جامعه را مرتفع سازد .
بررسی چنین مسئله ای اهمیت فراوانی دارد و می طلبد که تحقیقات و پژوهشهای زیادی در این رابطه صورت پذیرد زیرا در ارتباط انسان با مسائل معیشتی ، فرهنگی و سیاسی این مرز و بوم است .
از سوی دیگر نمایندگان جزء نخبگان جامعه می باشند و باید بدین موضوع پرداخت که جایگاه اجتماعی آنان کجاست و اصولاً مکانیسم کار این گروه چیست و در چه مسائلی از نوع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تأثیر گذار هستند که بیان این مسئله و پاسخ به آن نیاز به بررسی های دقیق دارد .
همان طور که می دانیم نخبگان از مؤثر ترین گروههای جامعه هستند که از عوامل و نیروهای مؤثر اجتماعی و سیاسی جامعه تشکیل می شوند و به نوعی عمل می کنند که تمام منافع و تصمیم گیری ها به منافع و علائق گروه نخبگان متمایل باشد
از سوی دیگر در درون فرهنگ یک جامعه مشارکت سیاسی از عمده ترین عناصر آن می باشد چرا که این مسئله از طرفی با زندگی روزانه مردم جامعه ارتباط دارد و از طرفی نیز تاریخ اجتماعی و سیاسی را می سازد . تأثیر عمل نمایندگان مجلس در قوه قانونگذاری در شکل گیری زندگی و ساختار اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت بسیار است و به این اعتبار مقایسه مجالس قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران نشان خواهد داد که در هر یک از این مقاطع نمایندگان مجلس چه تأثیراتی در جامعه و بر نیازهای اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آنان بر جای گذاشته است .

 

1-3 اهداف پژوهش
از آنجائیکه مشارکت سیاسی یک مسئله اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی است ، بررسی و شناخت آن از نظر جامعه شناختی امری ضروری می باشد . از طرفی بررسی رفتارها و کنشهای سیاسی مردم یک جامعه به ما فرصت می دهد که با نحوه و چگونگی آنها با دیگر عوامل و ارتباط و دخالت آنها نسبت به یکدیگر پی ببریم . برای شناخت این روند باید کلیه عناصر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار داد . به همین منظور محقق قصد دارد تا برای شناخت گوشه ای از کنشها و رفتارهای سیاسی و انتخاباتی مردم ایران در یک کار جامعه شناختی به صورت علمی به تحقیق و مطالعه پردازد،حال در این تحقیق تلاش شده است ، تا چگونگی برپائی مجالس قانونگذاری و انتخابات و عملکرد مجالس و نمایندگان آنها را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران مورد مطالعه جامعه شناختی تطبیقی قرار گیرد .
آنچه را که تحقیق به عنوان اهداف اصلی خود قرار داده است ، همانا شناخت درست این واقعیات و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به نسل امروز و فردا و همچنین روند تحولات ایجاد شده در این کنشها و رفتارها در مجلس و نمایندگان قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد .

 

1-4 ضرورت پژوهش:
در این مبحث اهمیت کاربردی و کارکرد راه گشایانه تحقیق در جهت پیشبرد اهداف علمی مورد نظر جامعه به صورت اهمیت معنائی و علمی و اهمیت آنی تحقیق بیان می شود . اهمیت تحقیق را می بایست در راستای توجه به پدیده ها و رفتارها و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی آن قلمداد کرد . شناخت و آگاهی نسبت به سیاست ، تاریخ ، اجتماع هر جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و معرفی دقیق و آگاهانه آن باعث می شود تا افراد یک جامعه از دنباله روی ، تقلید و انفعال سیاسی بیرون بیایندو صرفاً به کنشهای عاطفی و سنتی نپرداخته و به سمت کنشهای عقلانی در سیاست رهنمون شوند .
یکی از راه های رسیدن به امر توسعه سیاسی – اجتماعی همانا شناخت دقیق و همه جانبه کنشها و رفتارها و نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است و عناصر آنها و تکامل بخشیدن به آنها ست . که در این راستا شناخت دقیق فرهنگ سیاسی گروه های مختلف نه تنها در جهت برنامه ریزی کارشناسانه در سطح ملی و منطقه ای ضروری است بلکه همین شناخت و آگاهی ما بینش کلی و معقولانه ای را در افراد جامعه ایجاد می نماید که در رویاروئی با معضلات سیاسی – اجتماعی همیشه مقلد و دنباله رو نباشند و علاوه بر آن عملکرد صحیح و منطقی و عقلانی داشته باشند .
حال محقق در این تحقیق با توجه به مطالب فوق و اهمیت شناخت سازمانها و پدیده های سیاسی به بررسی مجالس مورد نظر می پردازد .
و بر همین اساس محقق اهمیت مطالعاتی این موضوع تحقیقاتی را مورد بررسی قرار می دهد.

 

1-5 چارچوب نظری
مطالعه عالمانه یک پدیده اجتماعی باید مبتنی بر رویکرد منظم علمی باشد و از آنجا که موضوع مورد پژوهش با ویژگی های خاص ( زمانی ، مکانی ) با نظریات مختلف روبروست . لذا باید با بهره گیری از نظریات متفکران مختلف که در این حوزه فکری به طرح نظریه و کار عملی پرداختند به طرحی نو اندیشید تا بتوان چشم اندازی خاص با تکیه بر تخیل جامعه شناختی ترسیم کرد و با توجه به آن به وارسی موضوع پرداخت . بنابراین نظریاتی که بتوان با آن پدیده نقش نمایندگان مجلس ، انتخابات و چرخش نخبگان را در ایران مطالعه کرد نظریاتی است از قبیل نظریات پاره تو ، موسکا ، مارکس ، سی رایت میلز ، شلر ، ما نهایم و شومپیتر که در این تحقیق از آنها استفاده شده و سود برده ایم . ضمن آن که سعی ما بر این است که بر اساس این نظریات چارچوب نظری پژوهش را تدوین نمائیم.

 

1-6 پرسشهای تحقیق:
دو نوع پایگاه در تحقیق وجود دارد که هر تحقیق با توجه به فرضیات خویش تنها می تواند یک پایگاه داشته باشد ، یا باید « پایگاه اثباتی » باشد یا « پایگاه کشفی » .
پایگاه کشفی:
وقتی که تحقیق بخواهد پرسشهایی را برای اولین بار مطرح کند که تاکنون هیچ پژوهشگر و مؤلف دانشمندی پیرامون آن کنکاش نکرده است در این صورت دارای پایگاه کشفی خواهد بود .
با مقدمات داده شده پرسشهای ذیل طرح و مورد بررسی و مطالعه جامعه شناختی قرار می گیرد.
1 – مجالس شورای ملی قبل از انقلاب مجالسی مردمی و برگرفته از رأی مردم ایران بود ؟
2 – آیا کارکرد مجالس شورای ملی با منافع ملت ایران همراه بوده است ؟
3 – آیا مجالس شورای ملی تنها در مسیر تحقق منافع شاه و رژیم وی قدم بر می داشت ؟
4 – آیا مردم ایران به مجالس شورای ملی قبل از انقلاب باور داشتند و مصوبات آن را حاوی منافع معیشتی خود می دانستند ؟
5 – آیا خود نمایندگان این مجالس واقعاً خود را نماینده مردم ایران می دانستند ؟
همین سؤالات را دقیقاً می توان دربارۀ مجلس شورای انقلاب اسلامی و نمایندگان پس از انقلاب نیز مطرح نمائیم .

 

1-7 فرضیه های تحقیق
1 – تعداد نمایندگان مجالس بعد از انقلاب بیشتر از نمایندگان مجالس شورای ملی قبل از انقلاب است .
2 – تعداد نمایندگان معمم در مجالس بعد از انقلاب بیشتر از دوره های مشابه مجالس شورای ملی است .
3 – تحصیلات نمایندگان مجالس قبل از انقلاب ( مجلس شورای ملی ) بیشتر از نمایندگان مجالس شورای اسلامی است .
4 – تحصیلات حوزوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیشتر از نمایندگان مجالس شورای ملی می باشد .
5 – درصد آرا مأخوذه انتخابات های مجالس اسلامی به نسبت جمعیت بیشتر از آراء نمایندگان قبل از انقلاب می باشد .

 

1-8 روش تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها
روش تحقیق اسنادی و مطالعه ی کتابخانه ای و تاریخی خواهد بود . و روش تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل جامعه شناختی و تاریخی می باشد . بدلیل اسنادی و تاریخی بودن تحقیق نحوه گردآوری اطلاعات و داده ها و نحوه استفاده از اسناد و مدارک در این تحقیق از روش معمول مطالعات اسنادی تاریخی به شیوه جامعه شناختی استفاده می شود .
توجه ما به اظهارات و دیدگاه های صاحب نظران تاریخی ، مورخان و گزارش نویسان است و به صحت و سقم مطالب التفات نمی شود و همانطوریکه « دوروژه » می گوید : صداقت در تحلیل جامعه شناختی مطرح نیست .
منابع کتابخانه ای در ارتباط با انتخابات از دید تاریخی و مراحل مختلف آن که در فصل مربوطه به آن توجه شده است کلیه تغییرات و تجدید نظرها را در قوانین انتخاباتی و روشها مورد بررسی قرار داده است .

 

1-9 محدوده مطالعاتی (قلمرو تحقیق):
در حدود مطالعاتی می بایست حد ومرز تحقیق مشخص شود . منظور از حدود مطالعاتی آن دسته از بررسی ها و جستجوهایی است که در ارتباط با موضوع بوده لیکن با توجه به اهداف مطالعاتی ، جنبی هستند ، یعنی تحقیق با آنها تماس پیدا می کند .
بدین ترتیب یکی از ارکان مهم در حدود مطالعاتی ، متغیر شناسی است که امکان کار را مهیا می کند . بر این اساس با توجه به موضوع تحقیق که مقایسه جامعه شناختی نمایندگان مجالس قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد حدود مطالعاتی آن متغیرهایی نظیر انتخاب نمایندگان و عملکرد نمایندگان و نتایج بدست آمده می باشد .

 

1-10 جامعه ی پژوهش:
مجموعه اسناد و مدارک موجود در مورد مجلس و قوه قانونگذاری و نمایندگان مجلس ملی و شورای اسلامی که درکتابخانۀ مجلس و مجامع علمی و فرهنگی پژوهشی تاریخی موجود می باشد در حد نیاز مورد مطالعه قرار گرفته است و به جهت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بودن تحقیق نیازی به اندازه گیری یافته های تحقیق نمی باشد .

 

1-11 تعریف اصطلاحات
نمایندگان قوه مقننه:
به نامزدهای انتخاب شده برای مجلس قانونگذاری
انتخابات :
برای هر دوره از مجلس انتخابات انجام می شود و مردم با رأی خویش نماینده مورد نظر خود را به مجلس گسیل می دارند .
مجلس :
مرکز قوه مقننه که جلسات آن در هفته اقلاً سه روز تشکیل می شود .
قانون:
تصمیماتی است از طرف اکثریت نمایندگان در ارتباط با نیاز مردم جامعه .
مصوبه:
قوانین به تصویب رسیده توسط نمایندگان را مصوبه می نامند .
قانون اساسی:
مادر قوانین هر جامعه است و بر مبنای آن دیگر قوانین نباید مغایر و مخالف با اصول قانون اساسی باشند .
قانون جزا :
مجازات تعیین شده برای هر جرم را قانون جزا می گویند .
شورای نگهبان:
شورائی است متشکل حقوقدانان و فقها برای نظارت مصوبات مجلس .
جلسات هفتگی:
جلسات مجلس شورای اسلامی است که در هفته سه بار تشکیل می گردد و به صورت علنی یا غیر علنی می باشد .
ادوار مجلس:
به هر دوره از مجلس که به مدت چهار سال طول می کشد .
حوزه انتخابیه:
معمولاً برای هر 000/150 نفر یک نماینده از حوزه های جمعیتی انتخاب می شود .
احزاب سیاسی:
مهمترین نهاد سیاسی و اجتماعی جوامع دنیای امروز .

 

1-12 محدودیت های پژوهش :
از جمله اصلی ترین و عمده ترین محدودیتی که گریبان هر پژوهشی را که به صورت مطالعۀ اسنادی و کتابخانه ای صورت می گیرد، همانا کمبود منابع، اسناد و مدارک و دست نیافتن بدانهاست. که در این تحقیق نیز این محدودیت ما را نیز به سختی آزرد و پژوهش را به طور عمده ای ناقص کرد. این کمبود و محدودیت چه در منابع و ماخذ و اسناد و مدارک مجلس شورای ملی به چشم آمد و بخصوص در مورد مجلس شورای اسلامی که متاسفانه بدلیل اینکه هنوز یک هماهنگی و همسویی میان موسسات آموزش عالی و پژوهشی- علمی با نهادهای سیاسی وجود ندارد و این شبهه وجود دارد که هدف اصلی هر پژوهش در حوزۀ جامعه شناسی سیاسی چیست، همکاریهای لازم نمی تواند صورت پذیرد و مسئولین با اطمینان خاطر منابع و اسناد و مدارک را در اختیار پژوهشگر قرار نمی دهند تا بتواند به طور کافی و کامل از آنها استفاده نماید. پس از جمله نارسائی ها و محدودیت های این پژوهش اینست که متأسفانه محافظت از امنیت وجاه و جان نمایندگان مجلس شورای اسلامی دامنگیر ما گردید و نتوانستیم آن طور که شایسته و بایسته بود به جمع آوری خصوصیات و ویژگیهای فردی و اجتماعی نمایندگان بخصوص دوره های اخیرنائل شویم و بیشتر منبع و مأخذ همان نشریات مجلس شورای اسلامی است که همان را هم به سختی و ناقص به دست ‌آوردیم.

 

 

 


فصل دوم
مطالعات نظری

 

 

 


2-1 تعریف نخبه سیاسی
ترقی و تعالی یا سقوط و فروپاشی هر مملکتی به نقش نخبگان سیاسی وابسته است و اندیشه و تفکر آنها در اجرای برنامه های سیاسی و اجتماعی و چگونگی تحقق خواستهای مردم به میزان تعیین کننده و سرنوشت سازی مؤثر می باشد . به عبارت دیگر ، تلاش در جهت افزایش ظرفیت نظام سیاسی جوامع در حال توسعه به لحاظ گستردگی ، تنوع و سرعت این دگرگونی ها محتاج دخالت یکی از زیر سیستمهای نظام سیاسی ، یعنی نخبگان سیاسی ، است که به خاطر توانایی تأثیر گذاری بر ساختار و عملکرد کل نظام سیاسی با هیچ یک از پاره نظامهای دیگر قابل مقایسه نیستند . از این رو ، برای فهم درست مفهوم ، خاستگاه و عملکرد نخبه سیاسی ، تبیین و تحلیل دقیق آن ضروری است .
موضوع اصلی بحثهای علمای علوم اجتماعی در چهل سال اخیر را گروه نخبه قدرتمند سیاسی و ساختار عملکردی آن تشکیل می دهد . در این بحثها ، گروه نخبه سیاسی در جوامع صنعتی غرب به عنوان گروهی رسمی که به طور قانونی برگزیده شده اند ، تعریف و تبیین می شود . در حالی که گروه نخبه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران هنوز با تعریفهای پاره تو و موسکا که مفهوم گروه نخبه سیاسی را به مثابه یک مفهوم اساسی در دانش اجتماعی جدید وارد کرده اند ، همسویی بیشتری دارد . مفهوم گروه نخبه در جامعه ایران نمی تواند با مفهوم گروه8 نخبه به شکلی که در کشورهای دموکراتیک غربی مطرح است ، منطبق باشد ؛ چرا که پیدایش گروه نخبه در این جوامع معلول عواملی چون انقلابهای سیاسی و صنعتی و دگرگونی های ساختاری در قشر بندی اجتماعی بوده است . در حالی که این عوامل در ایران یا اساساً صورت واقع به خود نگرفته یا با تأخیر انجام پذیرفته است ؛ در نتیجه تأثیر گذاری گروه نخبه سیاسی بر پویش تصمیم گیری امور داخلی و خارجی در کشورهای غربی به دلیل نسخ خاص نظام سیاسی آنها به نحوی است که در چارچوب آن جوامع قابل تبیین می باشد . بنابراین وضعیت نخبگان سیاسی ایران در مقطع زمانی مورد بررسی این نوشتار با دیدگاه موسکا که در درون طبقه سیاسی حاکم گروه کوچکتری ، یعنی نخبگان سیاسی ، را متمایز می سازد منطبق تر است . اگر در کشورهای صنعتی غرب تأثیر گذاری نخبگان سیاسی بر پویش سیاسی و اجتماعی جامعه نتیجه هوش ، دانش ، ذکاوت و تجربه آنهاست و دقیقاً با این برجستگی ها قابلیت اعمال نفوذ در افکار و اندیشه ها و تصمیم گیری های دیگران را دارند ، در ایران این امر به خاطر دارا بودن منشأ خانوادگی زمین دارای ملوک الطوایفی و از نظر سیاسی ، به خاطر مقام و منزلت اجتماعی استثنایی آنها بوده است .
جوامع روستایی – غیر مدنی در پویش نوسازی سیاسی و دگرگونی اجتماعی خود با مشکلاتی بسیار پیچیده تر و فروان تر نسبت به کشورهای توسعه یافته غربی رو به رو هستند بدین خاطر کشورهای در حال توسعه برای دست یابی به توسعه یافتگی در حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مجبورند در مرحله اول نهادها ، ارزشها و هنجارهای سنتی را اصلاح و یا اساساً از میان بردارند و برای جذب نیروهای اجتماعی پویا و فعال کردن آگاهانه مردم در پویش مشارکت ، نهادهای جدیدی را به وجود آورند . اگر بپذیریم که توسعه سیاسی مجموعه پویشهای مشارکت و نهادینگی سیاسی است ، در این صورت نهادینگی سیاسی به خودی خود صورت نخواهد گرفت ، بلکه شدیداً متأثر از تلاش مسئولانه و آگاهانه نخبگان سیاسی در جهت افزایش ظرفیت نهادهای سیاسی از طریق اصلاح نقشها ، هنجارها و نهادهای سیاسی است .
مگر صاحب نظری بر اهمیت نقش نخبگان سیاسی در جوامع توسعه یافته و با تأکید در جوامع در حال دگرگونی تأکید نکرد . هر چند که نقش مؤثر و سرنوشت ساز نخبگان سیاسی در پویش نهادینگی سیاسی یک جامعه به مفهوم پذیرش نقش مطلق آنان در پویش نو سازی سیاسی و دگرگونی اجتماعی نیست و عوامل و انگیزه های مختلفی چون فرهنگ ، منابع مادی ، ساختار طبقاتی، قشربندی اجتماعی نظام سیاسی داخلی و سنخ و ماهیت نظام بین المللی می توانند به نحوی بر رفتار نخبگان سیاسی تأثیر گذارند . در عین حال واقعیتی است انکار ناپذیر که فقط نخبگان به مثابه اقلیتی قدرتمند با بهره گیری از فرصت های مناسب و با استفاده بهینه از امکانات مادی و معنوی راه حلهای متناسب با شرایط درونی جامعه تدوین و به اجرا می گذارند . نخبگان سیاسی همان نخبگان قدرت می باشند .(آدمیت، 1355)
اما هیچ تعریفی کاملاً با یکدیگر منطبق نمی شوند ، در عین حال در اصل موضوع ، که گروهی کوچک – رسمی و سازمان یافته سیاسی بر اکثریت سازمان نیافته حکومت می رانند ؛ اختلافی میان آنها وجود ندارد . آنچه مایه اختلاف است ، حد و حدود و ترکیب نخبگان است ، به طوری که از یک سو می توان مفهوم نخبگان را به حدی وسعت بخشید که تمامی مدیران سازمانها و مؤسسات رسمی و غیر رسمی یک جامعه را در بخش های گوناگون در بر می گیرد و از سوی دیگر ممکن است حوزه معنایی آن را تا آنجا محدود کرد که شمار نخبگان از شمار انگشتان دست تجاوز نکند .
«نخبگان سیاسی به عنوان بخش اصلی قدرت حاکم هستند که رفتار سیاسی آنان حوزه وسیعی از جامعه ایران را تحت سلطه خویش در می آورد . بنابراین قدرت سیاسی نخبگان قدرتی است که در درون نظام سیاسی اعمال می شود . با توجه به وجود اختلاف بین توزیع قدرت بر حسب نهادها و ساختارهای رسمی حکومت با توزیع واقعی آن در نظام سیاسی ایران ، تعیین دقیق این که چه کسی واقعاً نخبه سیاسی است و چه کسی نیست ، بسیار مشکل است . تحقیقات اولیه نشان می دهد که در ایران نمونه بارز آن دسته از جوامعی است که ضریب متغیر بین توزیع واقعی و رسمی قدرت در آنها بسیار زیاد است . نادیده گرفتن اختلاف توزیع رسمی و حقیقی قدرت برای اهداف شناسایی نخبه سیاسی می تواند به یک تحریف فاحش در سیاست ایران منجر شود ». (هالیدی، 1385، ص 55).
چه تعریف نخبه سیاسی با کمک گرفتن از جامعه سیاسی غربی انجام گیرد و چه با معیارهای خاص شرقی یا ایرانی ، آنچه مسلم است اینکه بر طبق تعریف موسکا همیشه گروهی برگزیده با مشخصات خاص خود بر این مملکت فرمان رانده اند . بدین ترتیب ، نخبگان سیاسی در جامعه ایرانی ، قدرت سیاسی را تصاحب کرده ، توان کاربرد آن را در سطح وسیعتری ، به نسبت سایر اعضای جامعه ، در اختیار دارند .
بحث ، عمدتاً بر این فرض که دارندگان مناصب رسمی ، اعم از قانونگذاران و مجریان ، جزو گروه اصلی نخبگان سیاسی رسمی در جامعه ایران محسوب می شوند ، تأکید دارد . منظور از نخبگان سیاسی رسمی هر دو نوع نخبه ابزاری و فکری است ؛ زیرا چگونگی پیدایش و عملکرد خاص نخبگان سیاسی در جامعه غیر مدنی ایران ما را از تفکیک نخبگان فکری و نخبگان ابزاری باز می دارد . اصولاً ، نخبگان فکری ، یعنی صاحبان اندیشه که مسئولیت اصلی بهینه سازی جامعه را بر عهده دارند ، از سوی دیگر ، نخبگان ابزاری ، یعنی صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی ، را بدون فکر و اندیشه انگاشتن ما را به بیراهه سوق خواهد داد . به طور مثال ، قائم مقام فراهانی ، امیر کبیر ، میرزا حسن خان قزوینی و امین الدوله را جزو کدام یک از گروه نخبگان باید ذکر کرد ؟ طبیعی است که همه آنها هر دو ویژگی عملکردی نخبگان را دارا بودند .
نخبگان سیاسی در روند نهادینگی سیاسی جوامع در حال دگرگونی نقش تعیین کننده و مؤثری دارند . البته نقش مؤثر نخبگان سیاسی در پویش نوسازی سیاسی و اجتماعی جامعه به معنای پذیرفتن نقش مطلق آن نیست . عوامل گوناگونی ، از تعارضات فرهنگی ، منابع زیرزمینی ، ساختار اجتماعی و طبقاتی گرفته تا موقعیت جغرافیایی و نظام بین المللی می توانند بر رفتار نخبگان تأثیر گذارند و تسهیلات و یا موانعی را در جریان تصمیم گیری های عمده ایجاد نمایند . اساسی ترین نقش نخبگان سیاسی در پویش نهادینگی سیاسی و بسط حوزه سیاست ، مشروعیت بخشیدن به ارزش ها و نهادهای جدیدی است ، که اصول و مبانی همکاری و همزیستی عمومی را تبیین می کنند و به پویش سیاسی خصلتی ملی – اخلاقی می بخشند .

 


2-1-1 نخبگان و نظام های سیاسی
جوامع دستخوش دگرگونی در پویش نوسازی اجتماعی و سیاسی با مشکلاتی به مراتب پیچیده تر از جوامع پیشرفته صنعتی رو به رو می شوند . چرا که در این جوامع ساختارهای مانع دگرگونی باید کاملاً نابود شوند و نهادهای جدید با قابلیت جذب نیروهای اجتماعی نو تأسیس شوند . در چنین شرایطی نقش و میزان مشارکت نخبگان در طرح و اجرای برنامه های متناسب با شرایط یک جامعه دستخوش دگرگونی افزایش می یابد . به عبارت دیگر نخبگان سیاسی می توانند در پویش افزایش ظرفیت نظام سیاسی و در تحلیل نهایی در پویش نهادینگی نظام سیاسی نقش تعیین کننده ای باز کنند . لذا می خواهیم در این پس از ارائه تعریفی مختصر از نظام سیاسی و افزایش ظرفیت آن به این سؤال پاسخ دهیم که نخبگان سیاسی چگونه بر پویش افزایش ظرفیت نظام سیاسی تأثیر گذاشته اند .(ازغندی، 1357-1285)
جوامع درهر شرایط زمانی و مکانی که باشد نیازهای اساسی دارد که باید برآورده شود ، تا بتواند به حیات خود ادامه دهد . برای چنین امری وجود تقسیم کار و تخصیص وظایف الزامی است . برآوردن نیازهای متفاوت در هر اجتماع وسایل و ابزارهای خاص خود را می طلبد و به همین خاطر در هر جامعه بخشهایی ویژه و سازمانهای خاص به انجام وظایفی مشخص اشتغال دارند که در پی دستیابی به اهداف اصلی و برآورده سازی نیازهای اساسی جامعه بوده و در مجموع یک کل بهم پیوسته و در ارتباط مستمر را تشکیل می دهند که به آن نظام اجتماعی گفته می شود . نظام سیاسی بخشی از نظام اجتماعی را تشکیل می دهد . نظام سیاسی را می توان به معنای کوششی برای تحت قاعده مشخص درآوردن و تبیین نحوه پیوند عناصر یک رژیم سیاسی خاص به کار برد ، نظام سیاسی شکل اساسی دولت است و نه تنها سازمانهای حکومتی همچون قوای سه گانه را در بر می گیرد ، بلکه با عنایت به وضعیت ساختارهای موجود در هر نظام سیاسی به روابط توزیع اقتدار میان سازمان ها ، گروهها و ساختارها نیز می پردازد .
افزایش ظرفیت نظام سیاسی به معنی تعریف جدیدی از ارزشها و نهادهای مشروعیت به منظور سر و سامان دادن مشارکت آمیز مردمی به نظمی نو است و اگر قبول کنیم افزایش ظرفیت نظام پویشی است جهت بازگرداندن حالت توازن به نظام ، یک جامعه عقلایی با ثبات و یک نظام سیاسی در حال تعادل هیچ گاه نیازی به افزایش ظرفیت خود ندارد ، بلکه افزایش ظرفیت نظام به مثابه پویشی معطوف به اراده را عمدتاً باید در کشورهای دستخوش دگرگونی جستجو کرد . از سوی دیگر افزایش ظرفیت زمانی به نهادینگی منجر می شود که نمادها و ارزش نو در قالب هنجارها و نقش های جدید سازمان دهی شوند . در اینجا است که نخبگان می توانند در تعریف و تبیین ارزشها و طرح های نو و نهادی کردن آنها نقش ایفا کنند .

 

2-2 تعریف طبقه حاکم از نظر موسکا
موسکا در کتاب « طبقه حاکم » می نویسد :
« در کلیه جوامع ، از عقب مانده ترین آنها تا پیشرفته ترین و قدرتمندترین جوامع دو طبقه وجود دارد ؛ یک طبقه حاکم و یک طبقه محکوم » . طبقه حاکم اقلیت سازمان یافته ای را تشکیل می دهد که قدرت حکومت را در انحصار داشته و از تمام امتیازاتی که قدرت به همراه می آورد ، برخوردار است ؛ در حالی که در طبقه غیر حاکم شامل توده های عظیم مردم غیر متشکل است که تحت رهبری طبقه اول قرار گرفته و از آن تبعیت می کند . این هژمونی گهگاه قانونی و در بسیاری از اوقات با به کار گیری قهر امکان پذیر است .
می توان نتیجه گرفت که عناصر غیر دموکراتیک و مستبدانه قدرتمندی در نظرات موسکا وجود دارد ؛ چرا که از نظر او در تمام جوامع ، بدون توجه به سنخ و ماهیت نظام حکومتی ، طبقه حاکم سیاسی ، به منظور تأمین منافع خود ، عمدتاً از طریق تحمیق مردم و استفاده از زور قابلیت اداره کشور را دارد . می توان از نظریه نخبگان موسکا چنین برداشت کرد که همه جوامع بشری ، کوچک یا بزرگ ، سنتی یا مدرن ، و صنعتی یا غیر صنعتی از داشتن حکومت ناگزیرند و در هر جامعه بشری به طور اجتناب ناپذیر یک طبقه کوچک حکومتگر و انبوه مردم حکومت شونده حضور دارند .
مشکل است ساختار طبقاتی جامعه مورد نظر موسکا را بدون تشکیلات تبیین کرد ( از دیدگاه وی سلطه حکومت رانی اقلیت تنها و تنها به علت سازمان یافتگی و نیز به دلیل وجود وحدت و یکپارچگی نظر در اهدافشان است ) . موسکا می نویسد : « سلطه اقلیتی سازمان یافته که از انگیزه واحدی پیروی می کند ، بر اکثریت نامتشکل اجتناب ناپذیر است . از آنجا که هر یک از افراد گروه اکثریت غیر متشکل ، ناگزیر است در مقابل گروه سازمان یافته به تنهایی بایستد ، نهایتاً مقاومت و ایستادگی آنها در برابر قدرت اقلیت غیر ممکن است . »
موسکا ضمن تأکید بر سازمان یافتگی گروه اقلیت – به عنوان یک امتیاز برتر در مقابل گروه اکثریت سازمان نیافته – از خصوصیات برتری جویانه دیگر نخبگان حاکم از جمله امتیازات مادی ، منش روشنفکرانه و قابلیت روانی سخن می راند . اصولاً به اعتقاد او گروه نخبه حاکم باید شخصیتهایی را در بر گیرد که چنین امتیازاتی داشته باشد .
موسکا همانند پاره تو بر این اعتقاد است که به موازات پیشرفت تمدن ، درآمد ناشی از زمینداری افزایش می یابد . سپس در هر شرایط مناسبی تغییر و تحول حائز اهمیتی در ساختار اجتماعی جامعه صورت می پذیرد . در این مرحله از گذار تاریخی بشریت ، طبقه نظامی سلطه گر کم و بیش دست اندازی انحصاری به املاک را شروع می کند و بدین ترتیب و در این مرحله ثروتمندی و دارا بودن ، جایگزین مشخصه های سرشت گونه طبقه حاکم می شود .
نظریه موسکا در باب ظهور و سقوط طبقه حاکم سیاسی به آموزش دیالکتیکی کارل مارکس بسیار شبیه است . او می نویسد : « تاریخ تمدن بشریت را می توان بر اساس تضاد موجود میان نیروهایی که برای کسب قدرت و حکومت رانی تلاش می کنند و علاقمند به انحصاری کردن و ابدی کردن قدرت سیاسی هستند و نیروهای جدیدی که جهت تغییر شرایط و مناسبات قدرت و قدرتمداری می کوشند ، تبیین و تفسیر کرد . این تضاد ، حاصلی جز نفوذ دائمی و متقابل قشر صدرنشین ، در درون قشر پایینی نخواهد داشت . چنانچه شرایط مناسبی برای تأمین انتظارات طبقه حاکم سیاسی وجود نداشته باشد و یا چنانچه طبقه حاکم ویژگی های خود را از دست بدهد .
موسکا می گوید نظام سیاسی ، یک ملت و یک تمدن ، در صورتی می تواند عمر ابدی کند که خود را مستمراً و مناسب با شرایط تغییر دهد ؛ بدون آن که ضرورت داشته باشد از موقعیت و قدرت خود صرف نظر کند . »

 

2-2-1 حکومت بهترین ها
اصطلاح گروه نخبه در نظریات سیاسی با اصل مسلم ضرورت حکومت بهترین ها پیوند خورده است و موسکا از « بهترین ها » در حیات سیاسی جوامع عبارت است از « انسانهایی که در موقعیت مناسبی هستند و قادرند که بر همنوعان خود به بهترین نحو حکومت برانند » . پذیرش این واقعیت که طبقه ای – طبقه حاکم – حکومت می راند ، خود دلیلی است که این طبقه ازعناصر به هم پیوسته و همگون تشکیل شده اند که در زمان و مکان مشخص مناسب ترین عناصر برای حکومت رانی هستند . البته ضرورتی نیست که این بهترین ها همیشه روشن فکرترین و بشر دوست ترین انسانها باشند .
از تفسیرهای موسکا به این نتیجه خواهیم رسید که تلقی موسکا از « بهترین ها » صرف نظر از این که این نیروها به چه نحوی به قدرت می رسند ، شامل تمامی شخصیتها و یا گروه هایی می شود که از ویژگی های استثنایی برخوردارند . با وجودی که موسکا قابلیت همه گروه ها دربه قدرت رسیدن را به رسمیت می شناسد ، ولی گروهها و رژیمهای فاشیستی را بهترین و مناسب ترین گروه های اجتماعی و نظامهای سیاسی می داند .

 

 

 

2-2-2 موسکا و نظام نمایندگی
موسکا در آخرین نوشته های خود توجه بیشتری به ماهیت و نقش گروه نخبه در جوامع پیشرفته و دموکراتیک اروپایی مبذول می دارد و سودمندی انتخابات و ضرورت نهادهای نمایندگی در نظام سیاسی را خاطر نشان می سازد . او می نویسد : « بی آنکه بخواهیم انکار کنیم ، نظام حکومتی مبتنی بر سیستم نمایندگی ، امکاناتی فراهم می آورد که با استفاده از این امکانات نیروهای اجتماعی مختلفی می توانند در نظام سیاسی و پویش تصمیم گیری مشارکت برجسته و بدین ترتیب نفوذ بیش از حد سایر نهادها و نیروهای اجتماعی ، بویژه قدرت دیوانسالاری را محدود نمایند . » در حالی که در نوشته های قبلی خود بر این امر تأکید می ورزد که « دریک نظام دموکراتیک ، نمایندگان به وسیله رأی دهندگان انتخاب نمی شوند ؛ بلکه در حقیقت انتخاب شوندگان شخصاً و یا توسط دوستان و طرفدارانشان مردم را به انتخاب کردن او تشویق و وادار می نمایند . »
به باور موسکا ، نهادهای نمایندگی درون نظام سیاسی دموکراتیک ، نه تنها به عنوان ابزار کنترل و محدود سازی گروه نخبه اهمیت دارند ، بلکه همچنین وسیله ای هستند تا نیروهای نوپای جامعه به مثابه نماینده گروه نخبه امکان یابند در قدرت حکومتی نیز سهیم شوند . اصول مهم از انتخابات آزاد ، توازن سیاسی و حکومت اکثریت از نظر موسکا تا زمانی محترم شمرده می شود که منجر به سلب قدرت نخبگان حاکم توسط مردم نگردد . در غیر این صورت ، این اصول افسانه ای بیش نیستند . به عبارت دیگر به رغم این که موسکا بعضی از اصول دموکراسی پارلمانتاریستی را می پذیرد ولی تا آخرین مرحله عمر خویش به عنوان نماینده جدی و طرفدار با وفای نظریه نخبگان باقی می ماند .

 

2-3 نظریه پاره تو درباره گروه نخبه
2-3-1 تعریف جامعه شناسی سیاسی
جامعه شناسی سیاسی ، پاره تو بنیانگذار مکتب نخبه گرایی را می توان در رأس گرایشهای موسوم به « واقع گرایی سیاسی » قرار داد . از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی رئالیستی پاره تو ، قدرت سیاسی اصولاً میل به تمرکز دارد . از این حیث وی جوهر سیاست را قدرت می داند ، قدرتی که در واقع در دست چند قطب سیاسی – الیگوپولی نخبگان – دست به دست می شود و توده مردم را از آن نصیبی نیست ؛ چرا که آنها عمدتاً در پی تأمین منافع غیر سیاسی هستند.
واقع گرایان سیاسی نوعاً به ذات و جوهره سیاسی – که همانا قدرت و تلاش برای کسب و افزایش آن است – اعتقاد دارند . از این رو پاره تو به نحوه شکل گیری قدرت و اوج و زوال آن پرداخته و همانند نگرشهای سنتی و فلسفی در اندیشه های سیاسی ، نظریه ای با مقیاس بزرگ بنا نهاده است . او با هر نوع ایده آلیسم سیاسی که عرصه سیاست را ناشی از همبستگی اجتماعی ، قرارداد اجتماعی و دموکراسی توده وار و غیره بداند ، مخالفت می ورزد .
پاره تو بر این باور است ، که جامعه شناسی علمی ، یک علم منطقی و تجربی مبتنی بر مشاهده و آزمایش امور است و هیچ استدلالی که مقدم بر تجربه باشد و هیچ تعمیمی که از حوزه مشاهده گذرد ، نباید وارد نظریات جامعه شناسی شود . اکثر بحثهایی که در جامعه شناسی را مفاهیمی چون ترقی و تکامل و آزادی و عدالت و نظایر اینها شده است ، از قبیل حکم انشایی غیر علمی است نه از جمله احکام خبری علمی .
جامعه شناسی از دیدگاه پاره تو تنها زمانی می تواند ، به مثابه یک علم مطرح باشد ، که همانند علوم تجربی چون شیمی و فیزیک فعالیت نمایند . جامعه شناسی در حوزه علوم انسانی می بایست نتایج و دستاوردهایی کاملاً مطمئن ، و مشابه با دستاوردهایی ارائه دهد که نیوتن در عرصه فیزیک به آنها نائل آمد .
در زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها ، مهمترین مسأله برای پاره تو ، رفتارهای آنهاست . او این رفتارها را به رفتارهای منطقی و غیر منطقی یا عقلی و نقلی تقسیم می کند . به باور پاره تو رفتارهای ( کنشهای ) منطقی شامل تمام رفتارهایی می شوند که چه در بعد ذهنی و چه در عرصه عینی هدفهای قابل وصولی را دنبال می کنند ؛ در حالی که رفتارهای غیر منطقی آن دسته از اعمال هستند که یا اصولاً هدفی ندارند و یا این که هدفی را دنبال می کنند ولی دست یابی به آن مشکل است .
بروز این رفتارها در تطور تاریخی ، متنوع و متعدد است . این تنوع و گوناگونی که متأثر از عوامل مختلفی است ، فی نفسه موجب تشکیل هیأت اجتماعی می شود .

 

در این باره پاره تو می گوید :
1. در عرصه بیرونی تحقق رفتارها ، که او آن را « مشتق » می نامد .
2. در اثبات ظاهراً منطقی رفتارها ، که او آنها را « مشتقات » می نامد .
3. در شرایط ثابت فیزیکی ، که رفتارهای شخصی را به بازیگر تحمیل می کند و پاره تو آنها را به « بقایا » و یا « ذخائر ثابت » نامگذاری می کند .
مشتقات به باور پاره تو ، به سرعت دگرگون می شوند ؛ اما بازمانده نسبتاً ثابت اند . در قاموس پاره تو ، بازمانده ها همانند احساسها یا بیان احساسها مندرج در طبیعت بشری است و مشتقات همانا دستگاههای فکری توجیه کننده ای است که افراد توسط آنها به شهوات خود سرپوش می گذارند یا آن که به قضایا یا رفتارهای فاقد عقلانیت خود ظاهری از عقلانیت می بخشند » . دو مفهوم مشتقات و بقایا و تأثیر آنها بر یکدیگر عملاً اساس و پایه جامعه شناسی پاره تو را تشکیل می دهد .
بقایا لفظ هنرمندانه و ظریفی است که پاره تو وارد حوزه جامعه شناسی کرده و تقریباً به معنا و مفهوم رسوب ، یا بازمانده تلقی می شود . به اعتقاد پاره تو اگر پوشش و قشر خارجی رفتارها ، یا مظاهر فریبنده رفتارها را از عناصر منقسم رفتارهای انسانی جدا کنیم ، « در آن چیزی که باقی می ماند » بقایا نامیده می شود . بنابراین بقایا از نظر پاره تو عبارت خواهد بود از هسته اصلی و با ثبات و غیر منطقی رفتارهای اجتماعی انسانها .

 


و آنها را به 6 گروه تقسیم کرده :
1. دسته اول بقایا شامل « ترکیبات » می شود . این دسته از بقایا که به « غرایز تدابیر » نیز تعبیر شده است ، از دید گاه پاره تو انسان را به تجدد خواهی ، تجدید نظر طلبی ، بالندگی ، برخوردهای کاسبکارانه و تحمیق و تقلب بر می انگیزد .
2. بقایای « مجموعه ها » که انسان ها را به ایستایی و باقی ماندن وادار می کند . محافظه کاری محض ، مقاومت در مقابل هر نوع تغییر و تحول ، و پافشاری در حفظ نهادهای اجتماعی فرسوده و کهنه از ویژگی های این دسته از بقایا است .
3. دسته سوم بقایا ، شامل بقایایی است که احساسات عاطفی آدمی را با کنشهای مشهود متظاهر می سازد .
4. دسته چهارم بقایا مربوط به جامعه پذیری یا اجتماعی بودن زندگی است و انسانها را به موجودی با رفتارهای اجتماعی مبدل می کند .
5. بقایای دسته پنجم شامل مجموعه ای از احساسات دارای طبیعتی واحدند . یا به عبارت دیگر این نوع بقایا شامل یکپارچگی و همگونی فرد و وابستگان او می شود .
6. و بالاخره پاره تو از دسته ششمی تحت عنوان بقایای جنسی نیز نام می برد .
از دیدگاه پاره تو تمامی این شش طبقه از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند . مهمترین طبقات همان دو طبقه اول و دوم یعنی بقایای ترکیبات و بقایای مجموعه هاست . بقایای نوع اول و دوم برای جامعه شناسی و به ویژه نظریه گروه نخبه پاره تو نقش تعیین کننده ای دارد .
ترکیبات ، منشأ پیشرفتهای فکری بشریت و منشأ هوش و ذکاوت و تمدن آنهاست . درخشانترین جوامع که البته الزاماً اخلاقی ترین جوامع به شمار نمی آیند ، آنهایی هستند که طبقه اول بقایا را به فراوانی در خود دارند . در هر حال بقایای ترکیبات ، موجب بالندگی انسانها وتوسعه مستمر سیاسی می شود ؛ حال آن که بقایای مجموعه ها در حکم نوعی سکون و امتناع و پرهیز از تغییر و پذیرش قطعی فرامین اخلاقی است .
و اما مشتقات از دیدگاه پاره تو « معادل آن چیزی است که معمولاً دیئولوژی یا نظریه های توجیهی نامیده می شود .» به عبارت دیگر مشتقات عبارتند از توجیه منطقی بودن ظاهری رفتارهای آدمی که از بقایا تأثیر می پذیرند . مشتقات در حقیقت مظاهر فریبنده عقلایی بقایا می باشند که معمولاً به شکل عقاید فلسفی ، اخلاقی و دینی تظاهر می کنند . در حالی که بقایا به رغم گذشت سالها تقریباً ثابت باقی می مانند.
پاره تو مشتقات را به طبقات چهار گانه تقسیم کرده :
1. درطبقات اول تنها مفروضات مطرح می شود . با جملاتی که در حکم تصدیق بی چون و چراست ؛ در این طبقه انسان به جملاتی بر می خورد مانند « آن چیزی راکه من نمی توانم به تو بدهم ، هیچ احدی نمی تواند به تو بدهد . » یا « تحمل بی عدالتی بسیار راحت تر است تا اعمال بی عدالتی » .
2. طبقه دوم شامل کلیه توجیهاتی می شوند که بر اقتدار ، سنن یا عادات معمولی مبتنی هستند . مثال جالب توجه در این زمینه می تواند این باشد که فردی رفتار خویش را با جمله ذیل توجیه کند : « خوب ، آدم همین طوری به کاری دست می زند » . و در مورد دیگری جمله ذیل می تواند کاربرد داشته باشد : « باید اطاعت کنی زیرا پدرت چنین می خواهد . »
3. در طبقه سوم ، احساسات و اغراض فردی و جمعی مطرح می شوند و به عبارت دیگر طبقه سوم شامل ادله ظاهراً عقلایی می شوند که احساسات موجود در جامعه را مخاطب قرار می دهند. در این حالت با مشتقاتی سر و کار داریم که بر تراکم متافیزیکی استوارند .
4. در طبقه چهارم ، پاره تو از مشتقاتی بحث می کند که صرفاً با حرفها و جملاتی به دور از واقعیت ها توجیه می شوند . مفاهیمی چون حقانیت ، عدالت ، فرد هستند . تمامی طبایع عقلی ، دو پهلو و مبهم هستند و فقط موجب برانگیختن احساسات می شوند. تمثیلها ، سمبلها و به نحوی نیز ارزشهای اخلاقی به این طبقه چهارم از تقسیمات درونی و مشتقات تعلق دارند.
سرانجام پاره تو تمام افکار مذهبی و عقاید سیاسی را وسایلی جهت شروع نشان دادن بقایا تلقی می کند و بر این امر تأکید می ورزد ، که تمام افرادی که با وضع موجود و افکار و عقاید حافظ آن مبارزه کرده اند ، خود نیز بتدریج به حافظین وضع موجود و طرفداران افکار واپسگرانه مبدل شده اند . نظریاتی چون توسعه ، دموکراسی ، ناسیونالیسم ، آزادی ، قانون – با ظواهری عقلایی – همه از بقایای غیر طبیعی هستند ؛ تمام این نظریات همانند خرافات « لباسهایی هستند که بر اندام افکار و عقاید غیر منطقی پوشانیده شده اند . »

 

2-3-2 پاره تو و گروه نخبه
به نظر وی انسانها ذاتاً مساوی خلق شده اند و از لحاظ جسمی و روحی با یکدیگر کاملاً فرق می کنند . بدین ترتیب می توان گفت که پاره تو دارای اندیشه های قدیمی ایتالیایی و شدیداً متأثر از افرادی چون نیکولوماکیاول است . ماکیاول سیاستمدار برجسته و اولیه نظریه پرداز سیاسی است که از ارزشهای مذهبی و فئودالی قرون وسطی فاصله گرفت و پیشنهادهایی برای به کارگیری ابزارهای مناسب کسب و حفظ قدرت ارائه داد .
وی به حکومت مداران توصیه می کند که در مواقع اضطراری و بحران ، خلق و خوی حیوانات و سرشت انسانی را انتخاب کنند ؛ یعنی حق انسانی و قهر حیوانی . ماکیاول معتقد بود که صحنه اجتماع ، ناشی از دو عنصر بخت و اقبال و عمل آن است و ثبات و دوام جوامع سیاسی یا اضمحلال آنها بستگی به این دو عنصر دارد . یعنی هر چه حوزه بخت و اقبال که حوزه انفعال است گسترده تر باشد ، امکان فروپاشی بیشتر است و هر چه حوزه عمل گسترده تر شود ، امکان ثبات بیشتر . دانشمند و عالم سیاسی کسی است که حوزه بخت و اقبال را تحت اختیار درآورد .
پاره تو برای این که برای هر فرد در رابطه با خصوصیات او ارزشی مناسب با وضعیت کمی اش قایل شود ، تمام رفتارهای انسانی را در یک جدول ارزشی از صفر تا ده در نظر می گیرد . و به هر فرد نمره ای می دهد که توجیه کننده صلاحیت اوست . بدین نحو ، به فردی که در بخش کاری خود کارشناس زبده است ، نمره ده و به یک ابله و یا بازنده نمره یک داده خواهد شد . در این ارزیابی فرقی نمی کند که این افراد مقام و شأن اجتماعی بالایی داشته باشند و یا نه و مشاغل و فعالیتهای آنها از پرستیژ یکسان و مشابهی در جامعه برخوردار باشد یا نباشد .
تاجری که به خاطر زیرکی و تلاش طاقت فرسا در طی سالهای متمادی موفق به اندوختن سرمایه قابل توجهی شده ، همان نمره ای را خواهد گرفت که یک سارق با دستبرد حساب شده به بانکی یک شبه ره صد ساله پیموده و سرمایه دار شده است . در هر حال افرادی که از نمره بالایی بهره مند می شوند ، صرفنظر از این که در چه بخش سیاسی و اقتصادی فعال می باشند ، دارای سرشت برگزیده ای می باشند . بدین ترتیب نخبه فردی خواهد بود که در وجودش نوعی قابلیت فوق العاده نهفته باشد . پاره تو می نویسد : « بدین ترتیب ما می خواهیم کسانی را در یک طبقه جا بدهیم که بالاترین ویژگی ها را در حوزه فعالیت خودشان ارائه می دهند . این افراد را مایلم گروه یا طبقه نخبه بنامم . »(گراشی، 1358)

 

2-3-3 گردش ادواری نخبگان
پاره تو در بررسیهای خود از میان مسائل و موضوعات مختلف ، مخصوصاً نسبت به شرایطی که موجب پیدایش نخبگان حاکم می شود ، علاقه نشان می دهد . او می نویسد : « طبیعتاً باید در بررسی مسایل سیاسی به این امر توجه کافی و وافی مبذول داشت که چگونه گ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره

دانلود مقاله تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


قابل نتیجه آنکه:
بازتاب های روحی فرد از جسم خود متأثر از عوامل بیرونی (مردم و اجتماع) و عوامل درونی (احساسات و تفکر) می‌باشد.
تصورات منفی نظیر ناکارآمدی، وابستگی و ... که دیگران نسبت به شخص دارند تصویر ذهنی او را متزلزل می‌نماید که از نظر اجتماعی می‌تواند نقش مخربی داشته باشد. به طوری که نمی‌تواند با اجتماع ارتباط صحیح برقرار سازد.
از سوی دیگر اگر شخصی تصویر بدی از عملکرد بدن خود، از رفتار و اخلاق خود داشته باشد، کاستی‌های جسمی و روانی خود را بزرگ می‌انگارد. و بر اساس تصویری که از جسم خود دارد، عمل می‌کند و دنیا را غم‌انگیز می‌شمارد که به تدریج این تصور باعث می‌گردد که وی خویش را از اجتماع و سایرین جدا و منزوی فرض نماید.

 

3-2 تأثیر جسم بر روان و پیری اجتماعی
در راستای تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی، تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که کوچک ترین تغییری در رابطه با بدن هر فرد می‌تواند تغییرات فاحش را در ادراک وی از جهان خارج ایجاد کند (تبیرگ کمال جن –1979)در واقع انسان همانگونه که جهان را می‌بیند همان گونه نیز عکس‌العمل نشان می‌دهد. همین طور همان گونه که خود را می‌بیند بر اساس همان دیدگاه از خویشتن نیز عمل می‌کند. در اینجا اهمیت شخصیت قبل از حادثه و بیماری و صدمه جسمی و روانی مشخص می‌شود. اگر انسان صبور، معنوی، علاقه‌مند به تعالی، دانش‌آموختن، خودسازی، خودشناسی و انسانی رفتار کردن بوده، پیش‌بینی شخصیت بهتری را برای بعد از دوران آسیب می‌توان داشت از آنجا که در مورد جانبازان به طور متوسط و حداقل لازم سن برای اعزام به جبهه 16 سال بوده می‌توان انتظار داشت که به طور میانگین هر فردی 20 سال زندگی عادی داشته است. با تمام خصوصیاتی که مردم جامعه با آن سر می‌کنند و آسیب بعد از 20 سال تجربه زندگی کردن اتفاق افتاده در نتیجه روند زندگی را دگرگون ساخته است. خصوصاً اینکه اگر فرد انتظار ضایعه را نداشته باشد شدت اختلال شخصیتی افزایش پیدا می‌کند اگر فردی مدتها در جبهه بوده و هنگام مرخصی در شهر دچار معلولیت شود طبیعتاً دچار افسردگی شدیدی خواهد شد تا فردی که به طور مادرزادی یا بعد از سن 5 سالگی دچار معلولیت (از نوع حوادث و عوارض) بدنی شده است. (اسلامی نسب،(1372)/ صص: 198-188) پس بنابراینکه بحران معلولیت در چه مرحله‌ای از سن رشد یا میانسالی یا کهولت روی دهد واکنش‌های متفاوتی قابل انتظار است. میانگین سنی بروز معلولیت در رزمندگان ایرانی بین 30-20 سالگی است و این در حالی ست که بحران در این سن عواقب بسیار بد و شدیدتری دارد. (همان منبع/ ص: 356)
دسته‌ای دیگر از وضعیت‌های غیرطبیعی بدنی (معلولیت) که ممکن است بر تحول شخصیتی (یعنی روان‌شناختی) تأثیر بگذارد از طریق واکنش‌های همراه این معلولیت هاست. واکنش‌هایی نظیر: اجتناب، مورد ترحم واقع شدن، نگرانی زیاد از حد مردود شدن، عدم پذیرش بازخوردهای هیجانی، اجباری که محیط اجتماعی فرد معلول را نسبت به فرد سالم متفاوت می‌سازند. (همان منبع/ ص: 188) افراد با عقیده اینکه ناتوانی از نشانه‌های ویژه افراد معلول است دارای آگاهی بالایی از ناتوانی هستند و دیگر صفات اختصاصی فرد معلول را نادیده می‌پندارند. آنها متوجه ناتوانی هستند. حال آنکه بی‌توجهی نسبت به ناتوانی و توجه به توان‌مندی‌های فرد معلول به طرز برخوردهای مثبت منجر می‌شود. اشخاصی که روی ناتوانی تمرکز می‌کنند معمولاً عقیده دارند که افراد معلول متفاوتند، فاقد صلاحیت‌اند، رتبه پایین‌اند و یا شخصیت‌های منفی دارند (دارابی،(1381)/ ص: 56)
بر طبق مطالب فوق برای اینکه متوجه شویم پیراجتماع چه دیدی نسبت به وضعیت خود دارد، بایستی عواملی را که در نگرش وی مؤثر می‌باشد، توضیح دهیم. یکی از این عوامل، واکنش‌های اجتماعی می‌باشد. اگر ارزش‌های فرد توسط اجتماع خدشه‌دار شوند، زمان آسیب روانی فرا می‌رسد. در این راستا واکنش خانواده و نزدیکان نیز به عنوان اعضای جامعه حائز اهمیت می‌باشد. به طوریکه طرز تلقی دیگران از جمله والدین، دوستان نزدیک و ... شرایط متفاوتی را برای فرد ایجاد می‌کند. پذیرش وی به گونه‌ای رضایت‌بخش از سوی خانواده در پیشگیری و کاهش تنش‌های جانبازان انکارناپذیر است.
عامل دیگری که می‌توان بیان داشت منشأ حادثه و نوع آن می‌باشد که در پذیرش تغییرات حاصله مؤثر است. به عنوان مثال از دست دادن پا در هنگام جنگ در مقایسه با از دست دادن آن هنگام فرار از جرم مرتکب شده به گونه‌ای کاملاً متفاوت از طرف فرد درک شده و به آن عکس‌العمل نشان می‌دهد.
عامل اثرگذار دیگر شخصیت فرد و روش سازگاری او می‌باشد. یعنی بعضی از این افراد از نظر روانی بسیار ضعیف شده و از پذیرش خود امتناع می‌نمایند. زیرا تصور ذهنی معیوبی از خود دارند و خود را خوار و زبون احساس می‌کنند و احساس وابستگی شدیدی به دیگران داشته به نحوی که بدون کمک آنها زندگی کردن برایشان امکان‌پذیر نمی‌باشد. در این صورت تغییر شکل جسمی می‌تواند تأثیرات منفی در خانواده بجا نهد و بعضی اوقات بروز تضاد در ایفای نقش‌ها در خانواده گردد.

 

4-2 نوستالژی و پیری اجتماعی
آرمان‌سازی مکانیسم دفاعی است جهت سازگاری فرد، که به وسیله آن گذشته از دست رفته مورد تجلیل قرار می‌گیرد. آرمان‌سازی وسیله‌ای است برای معنابخشیدن به زمان حال، بدین ترتیب که انسان یقین حاصل می‌کند که معنایی به زندگی اش داده است. در موارد حاد انسان ممکن است به نفع گذشته‌ای که کامل تلقی می‌شود، تا حد انزجار از زمان حال پیش برود، حال آنکه در واقع ممکن است گذشته هم چندان درخشان و فرح بخش نبوده است (بریان و روبرت ج،(1365)/ ص: 186) نوستالژی به معنی حرمت گذاشتن به گذشته و روشن نگهداشتن چراغ خاطره و آن، حالت روحی خاصی است که شخص آرزو می‌کند که به شرایط گذشته‌اش باز گردد زیرا گذشته نسبت به حال برای او جاذبه بیشتری دارد. (طلوعی،(1377)/ ص: 399) این در حالی است که برخی از بازنگری‌های خاطره، ممکن است به علت وجود عواطف مثبت عشق به گذشته باشد. (اسماعیلی شیرازی،(1379)/ ص: 14)
خلاصه امر اینکه: پیر اجتماع را می‌توان شخصیتی نام برد که اکنون در مواجهه با آمال و آرزوهایش می‌باشد. به طوری که او می‌خواسته سالم باشد و اکنون نیست. او می‌خواسته مورد ترحم نبوده و بلکه در صورت تمایل به نیازمندان ترحم کند و در حال حاضر پشت به او ترحم می‌کنند. او خواستار حضور کافی در اجتماع بوده و اکنون مقدور نمی‌باشد. هم چنین او از فضای گذشته بیرون آمده و با جامعه امروزی و قدرنشناسان اجتماع روبرو گشته است. این شخصیت با جامعه و تفکر امروزی و مردمی که شاید دیگر او را نمی‌شناسند، در تقابل است. به همین خاطر است که گذشته نسبت به حال برای او جاذبه بیشتری دارد و مثل این است که هنوز در گذشته زندگی می‌کند و قبول ساختار جدید برایش سخت به نظر می‌رسد و قبول این تغییرات و جابجایی‌ها در ساختار جدید نیاز به یک فرجه و زمان کافی دارد تا فرد بتواند با اعضای دیگر انس بگیرد. در این راه گام اولیه باید از سوی جامعه برداشته شود. در غیر اینصورت فرد مأیوس شده و از حرکت های سازنده باز می‌ایستد.

 

5-2 عزت نفس و پیری اجتماعی
عزت نفس را می‌توان چنین تعریف کرد: عزت نفس به عنوان یک نیاز شامل احساساتی است که انسان به داشتن آن، در یک سیستم متقابل اجتماعی محتاج است. بدین معنی که ما نیاز داریم تا مشترکات احساسی خود را با دیگران رد و بدل نماییم و در درون خود احساس کنیم که با ارزشیم و همچنین احساس کنیم که دیگران ما را با ارزش می‌پندارند و معتقد باشیم که آنان هم با ارزشند. عزت نفس زاییدة زندگی اجتماعی و ارزش‌های آن است و محیط زندگی و اجتماع است که فرد را متأثر و نوعی قبولی خود به او می‌دهد.
کوپراسمیت (1967) می‌گوید عزت نفس عبارت است از یک قضاوت شخصی، در مورد با ارزش بودن، یا بی‌ارزش بودن، قبولی یا عدم قبولی خود که در نگرش او متظاهر می‌شود. در حقیقت شخص ممکن است خود را آن طور که مردم می‌بینند، ببیند.
به نظر کوپر اسمیت منابع عزت نفس شامل موارد ذیل می‌باشد:
1- قدرت: وقتی من شخص احساس قدرت کند، می‌تواند روی سایرین اثر بگذارد و کارهایش را خوب انجام دهد و عزت نفس او بالا می‌رود.
2- مهم بودن: وقتی شخص متوجه می‌شود که اهمیت دارد و در زندگی دیگران مهم است عزت نفس او بالا می‌رود.
3- پای‌بندی به آداب و قوانین اجتماعی و اخلاقی
4- موفقیت. (اسلامی‌نسب،(1372)/ صص: 283-280)
به طور کلی عوامل مساعد کننده و اصلی عدم عزت نفس به دو شکل ابراز وجود می‌کنند:
الف) عواملی که در درون انسان وجود دارند.
ب) عواملی که از خارج بوده و انسان را متأثر می‌سازد. (همان منبع / ص: 374)
در این راستا می‌توان گفت که: پیری با دو مشکل عمده همراه است که اولی جسمی و دومی روان شناختی است که از نیاز سالمند به غلبه یافتن بر داغ ننگ پیری، حفظ عزت نفس، تسلط و احساس شایستگی نشأت می‌گیرد.
در واقع مشکلات روان شناختی که به وسیله افراد پیر تجربه می‌شود، عمدتاً ناشی از این حقیقت است که شأن و مقام آنها به طور ضعیف تعریف شده است (بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان،(1381)/ صص: 34-33) به طوری که آنان در مواردی احساس پوچی و بیهودگی می‌کنند و دلبسته نوعی احترام هستند تا احساس پوچی نکنند (روزنامه کیهان/ شماره 14121/ ص: 5)
یکی از چالش های مرتبط با پیری استفاده از پیری به عنوان استعاری برای ضعف کلی و نداشتن سلامتی است. وقتی سالمند چنین نگرشی نسبت به خود داشته باشد، مستعد یک پیشگویی خودکامرواساز منفی می‌شود. زیرا اگر فرد پیر انتظار داشته باشد، که پیری منفی و ترسناک باشد مطمئناً این طور خواهد شد. اگر برداشت فرد این باشد که هر چه پیرتر می‌شود، زندگیش بیشتر به زوال می‌رود ممکن است این باور او تحقق یابد. ذهنش ممکن است آنچنان با درد و رنج مشغول شود که هر روز صبح با اضطراب و تنش راجع به موضوع که زندگیش دیگر ارزشمند نیست از خواب بیدار شود. اطرافیان نیز این پیام را می‌گیرند و با او طوری رفتار می‌کنند که انگار چیزی برای عرضه کردن ندارد. (بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان/ ص35) به طور کلی اگر فرد یاد بگیرد که نمی‌تواند به طور واقعی مؤثر باشد در تمام حالت‌های رفتار خود احساس واماندگی و شک می‌نماید. (اسلامی نسب،(1372)/ ص: 249)
شاید بتوان گفت که مشکل قابل توجه در پیران اجتماع همانا وابستگی آنان به دیگران است، فردی که تا دیروز سالم بوده و از هر نظر استقلال داشته است، امروز فردی است که برای انجام برخی کارهای شخصی خویش نیز به دیگران وابسته است. و اگر این ناتوانی با عدم سازگاری با وضعیت جدید همراه گردد فرد را چنان تحت فشار قرار می‌دهد که نوعی احساس خجالت و شرمندگی در وی پدید می‌آید و گاهی چنان بر روی تاثیر می‌گذارد که اعتماد به نفس خود را از دست داده و خویش را در چارچوب تنگی فرض می‌کند.
در عین حال پیر اجتماع نیز به عنوان یک انسان از عزت نفس اولیه مشترک بین انسان ها برخوردار است. اگر چنین فردی قبلاً در رابطه‌ای که با خویشتن خویش داشته‌ از عملکرد جان باختن احساس رضایت می‌کرده بدیهی است عواقب مشکل را نیز تحمل خواهد کرد. از سوی دیگر چه بسیار افرادی که بدلایل مختلف و اهداف ناخالص قدم در این راه نهاده و امروزه پس از اینکه دچار نقص عضو شده‌اند، نه تنها آرامش درون ندارند بلکه احساس حقارت و بی‌هدفی نیز می‌نمایند که در نتیجه دارای عزت نفس پایینی خواهند شد.

 

نتیجه گیری
در بررسی جامعه‌شناختی سعی بر این بوده است که موضوع پیری اجتماعی را از زوایای علل و عوامل و تبعات ناشی از آن مورد بررسی قرار دهیم. حجم نسبتاً وسیعی از تحقیقات انجام شده در مورد علل وقوع پیری اجتماعی به طرد، حمایت اجتماعی، قضاوت نامناسب جامعه، رهایی اجتماعی و طراحی نامناسب فضاهای شهری اختصاص دارد. تأثیر این عوامل بر افراد می‌تواند موجبات انزوا، محروم شدن از نقش‌های اجتماعی، بیگانگی، قرار گرفتن در گروه اقلیت و مشکلات اقتصادی در پی داشته باشد.
بررسی علل و تبعات روانشناسی پیری اجتماعی نیز ابعادی از حقایقی که در درون خود نهفته دارد، آشکار می‌سازد. عوامل روانی که به نوعی با موضوع مورد مطالعه این تحقیق مرتبط می‌باشند، عبارتند از شرایط استرس‌زا، انگیزش، تنهایی و نا امیدی. هم چنین به تبعات روانی متأثر از پیری اجتماعی نیز باید توجه داشت که به طور اجمال افسردگی، کاهش عزت نفس، تصویر ذهنی نامناسب، تأثیر نامطلوب جسم بر روان و نوستالژی می‌باشند.
شرح گستردة مضمون‌های مربوط به هر کدام از حوزه ها در بخش مربوطه بیان شده است.

 


مکاتب و بینش‌های جامعه شناختی و روان شناختی مرتبط با پیری اجتماعی

 

در این جا هدف اساسی این است که مبانی نظری را به نوعی با موضوع مورد مطالعه این تحقیق مرتبط می‌باشند مطرح نماییم که در ابتدا نظریه‌های جامعه‌شناسی و سپس تئوریهای در حوزه روان‌شناسی آورده خواهد شد.
1) نظریات جامعه‌شناختی
1-1-اصول موضوعه کارکردگرایی:
مفهوم انسجام کارکردی نشان می‌دهد که نه فقط تمام عناصر ساخت کارکردی با هم سازگار و هماهنگ اند بلکه همه چیز در جای خود به خوبی کار می‌کند. از این جا اصلی را به نام اصل وحدت کارکردی استنتاج کرده‌اند. به نظر رادکلیف براون، «وحدت کارکردی» عبارت است از یکپارچگی و هماهنگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی، که اختلاف همیشگی را کنار می‌گذارد، زیرا حل آنها نا ممکن است.
از این اصل، اصل دیگری به نام کارکردگرایی عمومی ناشی می‌شود: نه فقط همه چیز در کل به خوبی کار می‌کند، بلکه عموم چیزها در داخل این کل کاری بر عهده دارند، یعنی همه چیز در داخل نظام جامعه کارکردی است. اصل سوم، اصل ضرورت کارکردی نامیده می‌شود. معنی این اصل نیاز نظام به کلیه کارکردهایی است که توسط عناصر متشکله آن انجام می‌شود و نمی‌توان از آن صرف نظر کرد، چه هر کارکردی در رابطه با سایر کارکردها به حفظ وضع موجود کمک می‌کند. با وجود این، مردم شناسان انگلیسی به وجود عناصری که در نظام اجتماعی، کارکرد معینی ندارند اشاره کرده‌اند. این نوع عناصر را بیکار یا فاقد آثار و نتایج می‌دانند.
بعضی از مردم شناسان خواسته‌اند حتی به این نوع عناصر نیز کاری نسبت دهند و وجود آن را ناشی از یک ضرورت بدانند. منتقدین، این گونه توجیهات را به حساب زیاده‌رویهای کارکرد گرایی در ضرورت کار هر عنصر می‌گذارند. بالاخره در توضیح اصل ضرورت باید به آثار و نتایج نامناسب کارکرد نظام اشاره کرد. معلوم است که اگر با دید وحدت و هماهنگی به نظام نگاه کنیم این گونه عناصر قابل اغماض بوده و اختلافات پاینده نظام ندیده گرفته می‌شود. عناصری که به قول هانری مندراس‌ساز مخالفت می‌زنند و در جهت عکس کار طبیعی نظام، عمل می‌کنند. پس نمی‌توان گفت که همه عناصر متشکل یک نظام اجتماعی «کارا» مثبت و مفید و ضروری هستند بلکه ما در هر نظام به وجود سه عنصر کارا یا دارای آثار و نتایج مناسب و مساعد برای نظام، ضدکارآ یا عناصر غیر موجه یا نامناسب که هدفهای لازم را برآورده نمی‌کنند و حتی در جهت تخریب وحدت عمل می‌کنند و بالاخره عناصر بی‌کار که فاقد اثر و نتیجه در نظام بوده و کارکردی بر عهده ندارند، پی می‌بریم. به علاوه باید توجه داشت که هر عنصر ممکن است در کل نظام یا در ساختهای درونی هر نظام واجد یا فاقد کار و عملکردی باشد. به عبارت دیگر یک عنصر ممکن است در یک مجموعه نقش کارکردی مثبتی داشته باشد و در مجموعه دیگر فاقد چنان نقشی باشد. (توسلی،(1380)/ صص: 222-221)

 

1-1-1-سالخوردگی از دیدگاه کارکردگرایی
به طور خلاصه کارکردگرایی دیدگاهی است که جامعه را به عنوان سیستمی در نظر می‌گیرد که کلیه اجزا و عناصر آن برای حفظ ثبات و تعادل سیستم، دارای کارکرد یا تاثیر مثبت می‌باشند. بر مبنای این دیدگاه، تمامی اجزا وعناصر در نظام اجتماعی
به سازگاری با هم گرایش دارند و هر عنصر به ثبات کلی و همگانی کمک می‌کند. این دیدگاه معتقد است که اعضای یک جامعه دارای توافق اساسی در مورد ارزش های مشترک می‌باشند و در مجموع، بیش از آنکه به دگرگونی اجتماعی توجه کند، به تعادل و ثبات توجه می‌کند. کارکردگرایان مسایل اجتماعی سالخوردگان را از زاویه‌ای خوش‌بینانه مورد توجه قرار می‌دهند و عنوان می‌کنند که این تغییر و تحولات در وضعیت سالخوردگان در نهایت به نفع همگان از جمله خود سالخوردگان می‌باشد. روشن‌ترین بیان کارکردگرایان درباره مسائل اجتماعی سالخوردگی را در آثار الاین کامینگ و ویلیام هنری می‌توان یافت، آنها در کتابی با عنوان «پیر شدن، فرایند آزادی» استدلال می‌کنند که پایگاه سالخوردگان نتیجه یک فرایند دو سویه کناره‌گیری است که طی آن، از یک سو جامعه به تدریج نقش ها را از سالخوردگان می‌گیرد و از سوی دیگر، سالخوردگان نقش های خود را به اعضای جوان جامعه واگذار می‌نمایند. کامینگ و هنری عنوان می‌کنند که چون هر کسی سرانجام خواهد مرد، لذا یک جامعه اگر بنا باشد بیشتر از فرد فرد اعضایش زنده بماند، باید ترتیبی بدهد که کارها از سالخوردگان به جوانان منتقل شود. آنها یادآور می‌شوند: هم چنان که مردم پیر می‌شوند احتمال مرگ آنان افزایش می‌یابد. لذا جامعه، کسانی را که در آینده از نظر همکاری دچار مشکل می شوند از صحنه خارج می‌سازد.
از نظر سالخوردگان نیز هم چنان که مردم پیرتر می‌شوند به تدریج نقش های اجتماعی خود را کاهش می‌دهند و در مقابل انرژی و وقت خود را صرف خود می‌کنند. به نظر آنها هنجارهای اجتماعی بدین منظور ظاهر شده‌اند که این فرایند کناره‌گیری را تحت نظم در آوردند، به این ترتیب بر اساس نظریات کامینگ و هنری سالخوردگی و بازنشستگی به معنای آن است که این گروه سنی، مانند دوره جوانی، نیازی به پذیرفتن مسئولیت های شغلی ندارند و می‌توانند باقیمانده عمر خود را به راحتی بگذرانند. مشروط بر اینکه درآمد کافی داشته باشند. در مجموع دیدگاه کارکردگرایی ادعا می‌کند، تحولاتی که امروزه در وضعیت سالخوردگان به وقوع پیوسته، نتیجه یک فرآیند طبیعی است که در نهایت به ثبات و تعادل جامعه می‌انجامد (مجموعه مقالات سالمندی، ج2، (1379)/ صص 246-245)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   379 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی

پایان نامه ی بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر ملکان. doc

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه ی بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر ملکان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر ملکان. doc


پایان نامه ی بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر ملکان. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 62 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

پژوهش حاضر به بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان پرداخته است.برای انجام این تحقیق با توجه به فرضیات تحقیق از روش همبستگی استفاده شده است.از بین دانش آموزان (دختر مقطع متوسطه شهر ملکان در سال 91-90)نمونه ای به تعداد 100 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شده اندو ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز و عزت نفس روزنبرگ می باشد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است و نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه سرسختی روان شناختی و عزت نفس دانش آموزان معنا دار است.

کلید واژه:سرسختی روان شناختی،عزت نفس،دانش آموزان مقطع متوسطه.

 

مقدمه:

عزت نفس عبارت است ازارزیابی مداوم شخصیت نسبت به ارزشمندی (خویشتن)خودعزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود خود است این صفت درانسان حالت عام دارد محدود و زودگذر نیست روانشناسی به نام کوپراسمیت با به کاربردن مفاهیم روشهای راجرز در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که کودکانی که عزت نفس بیشتری دارند افرادی هستند که احساسی اعتماد به نفس،استقلال،خلاقیت و خود اعمالی میکنند و به راحتی تحت تاثیر و نفوذ عوامل محیط قرار نمی گیرند(روانشناسی شخصیت،سعید شاملو،1382،ص144)

....عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن عزت نفس وخود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت دانش آموزان محسوب میشود حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار احساس ها،عواطف و اودر طول زندگی ناشی میشود  مجموعه برداشت ها و تجربه های که فرد از خویش داردبا عث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند ویا برعکس احساس بی ارزشی بنماید عزت نفس از مهمترین  عوامل تعدیل کننده فشار روانی اجتماعی بوده و بر زمینه های روابط خانوادگی تعامل های اجتماعی،موفقیت تحصیلی،تصور بدنی،احساس خود ارزشمندی کلی مبتنی است ومیزان اهمیت این زمینه ها با توجه به تفاوت های فردی در رشد فردی تعغیر میکنند(بر گرفته شده از گوگل)

ریشه های مفهومی این سازه بر خلاف دیدگاه های متفاوت به واکنش انفعالی انسان که در اغلب کارها در زمینه ی فشارهای روانی وبیماری مشاهده میشود بر گرفته از مجموعه ای از رویکردها در خصوص رفتار انسانی است که مدی (1973) در مقوله بندی نظریه های عمده شخصیت آنها را نظریه تکامل می نامد(به نقل از کیامرثی،1377،ص2)

شخصیت سرسختی که کوباسا(1979)صورت بندی کرد بر پایه نظریه های است که روانشناسان وجودی در مورد درجه وشدت یک زندگی صحیح مطرح کرده اندکوباسا در سال(1988)با استفاده از نظریه های وجودی در شخصیت،سر سختی را ترکیبی از باورها در مورد خویشتن وجهان تعریف می کند که از سه مولفه ی تعهد،کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده است شخصی که از تعهد بالایی برخوردار است باید به اهمیت،ارزش و معنای اینکه چه کسی است و چه فعالیت هایی انجام می دهد معنایی بیابد و کنجکاوی خود را برانگیزد.

ازدیدگاه کوباسا سرسخت کسی است که سه مشخصه ی عمومی دارد:

الف)اعتقاد به اینکه قادر به کنترل با تاثیرگذاری بر روی حوادث است و فشارزاهای روانی را قابل تغییر می داند

ب)توانایی احساس عمیق در امیختگی و یا تعهد نسبت به فعالیتهایی که فرد انجام میدهد

ج)انتظار اینکه تغییر یک مبارزه ی هیجان انگیز برای شدت بیشتر است و آن را جنبه ای از زندگی می داند (کریمی، یوسف، روانشناسی اجتماع ، ،1379،ص90)

عزت نفس مخصوصا در روابط متقابل اشخاص بهتر خود نمایی میکند کسانی که نسبت به خود دید خوبی دارنددیگران را دوست دارند وضعفهای خود را بهتر می پذیرند.این افراد به دلیل احساسات مثبتی که به دیگران دارند و آنها را می پذیرند بهترین دوستان را به دست می آورند(گنجی،ناشر،نشر ساوالان،پاییز،1386،ص21)

 

فهرست مطالب:

فصل اول:کلیات

1-1 مقدمه          

2-1بیان مساله      

3-1اهمیت و ضرورت        

4-1طبقه بندی متغییرها      

5-1تعاریف نظری

6-1تعاریف عملی 

فصل دوم:ادبیات تحقیق

1-2مقدمه           

3-2مولفه های سرسختی      

4-2ویژگی های سرسختی روان شناختی           

5-2دیدگاه روان شناسان       

6-2عزت نفس در برابر خود پسندی    

7-2عزت نفس شرطی در برابر غیر شرطی      

8-2پیشایند و پیامدهای سرسختی روان شناختی   

9-2چشم اندازی به زیر بنای مفهومی آینده سرسختی روان شناختی   

10-2نظریه کوپر اسمیت     

11-2یافته های پژوهشی در زمینه رابطه سرسختی روان شناختی با پیشرفت تحصیلی    

13-2چه چیزی باعث ضعف عزت نفس می شود؟           

14-2اعتماد به نفس چیست؟ 

15-2 ابعاد عزت نفس        

16-2ویژگی های موثر بر ابعاد عزت نفس        

17-2اهمیت عزت نفس       

18-2 شکل گیری نیاز به عزت نفس   

فصل سوم: روش اجراء

1-3روش پژوهش  

2-3جامه آماری    

3-3 شیوه ی نمونه گیری و حجم نمونه

4-3 ابزار جمع آوری اطلاعات         

5-3روش اجراء    

فصل چهارم:جداول و نمودار

جدول شماره1-4:فراوانی و درصد فراوانی آزمودنیها با توجه به سال تحصیلی آنها         

جدول شماره2-4:فراوانی و درصد فراوانی آزمودنیها با توجه به معدل آنها       

جدول شماره3-4:فراوانی و درصد فراوانی آزمودنیها با توجه به رشته تحصیلی آنها       

جدول شماره4-4:فراوانی و درصد فراوانی آزمودنیها با توجه به جنسیت آنها    

جدول شماره5-4:فراوانی و درصد فراوانی آزمودنیها با توجه به سن تحصیلی آنها          

جدول شماره6-4:بررسی رابطه متغییرهای معدل،سن،عزت نفس،سرسختی روان شناختی

فصل پنجم:نتیجه گیری

1-5 نتایج           

2-5 پیشنهادات     

3-5 محدودیتها     

منابع ومآخذ         

پیوست ها

پیوست1 عزت نفس روزنبرگ           

پیوست2سرسختی روان شناختی اهواز 

 

منابع و مأخذ:

1-ابولقاسمی،نریمانی،آزمونهای روان شناختی،1384،تهران انتشار آگاه.

2:بیابانگرد،اسماعیل،روش های افزایش عزت نفس،1373،تهران انتشارات انجمن و مربیان.

3:بیابانگرد،اسماعیل،روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان همراه با سه آزمون،1373 ، تهران، انتشارات انجمن.

4:پاول هنری،ماسن و دیگران،رشد و شخصیت کودک،ترجمه:مشهید یاسائی،نشر مرکزی-تهران،1370.

5:جوزف،بی.فرکاس،روان شناس تعامل اجتماعی،ترجمه:خشایار بیگی،مهرداد،فیروز بخت،1380، تهران،انتشارات مجو.

6:جویس،سید احمد،روان شناس نوجوانان و جوانان،ترجمه:مشعل،نشر مرکزی،تهران،1371.

7:دیوید،د.برنز،عزت نقس در 10 گام،ترجمه:کربلائی نوری،مجله موفقیت،شماره67 ویژه نامه نور،1383.

8:سیف علی اکبر،روان شناسی پژوهش،1374،تهران.

9:شاملو سعید،مکتب و نظریه های شخصیت،1382،تهران-انتشارات رشد.

10:شیهان ایلین،عزت نفس،ترجمه:مهدی گنجی،نشر سامان-تهران،1383.

11:شفیع آبادی و ناصری،نظریه های مشاوره ای و روان درمانی،1375،تهران،انشارات:نشر دانشگاهی.

12:غفاری مظفر،نطریه های محدود سخصیت،1387،ناشر:موسسه فرهنگی،انتشارات:باغ رضوان.

13:فروغی احمد علی،تاثیر روش بحث گروهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان سال دوم راهنمایی ناحیه 3 اصفهان،تابستان1371،نشریه علوم تربیتی،فصل نامه تعلیم و تربیت دانشگاه آزاد اسلامی،سال هشتم،شماره2.

14:کریمی یوسف،روان شناسی اجتماعی،1379،تهران،نشر از باران،چاپ هفتم.

15:گنجی،حمزه،ارزش یابی شخصیت،1386،تهران،نشرساوالان.

16:لیندا فیلد،عزت نفس،ترجمه:گنجی،1386،تهران،نشر ساوالان.

17:میر کاظمی مقدم،نصیر نورالدین،اعتماد به نفس و چگونگی تقویت آن،اسفند ماه1381،مجاه و پیوند شماره 281.

18:منصوری،راههای افزایش عزت نفس،1379،تهران،نشر رشد.

19:موید فر هام،برسی رابطه سبک دلبستگی و سرسختی روان شناختی با عزت نفس اجتماعی.1384،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه فردوس مشهد.

20:نینوایی،اعتماد به نفس،1375،تهران،نشر،ندای فرهنگ.

21:واستا و همکاران1992/وجدان پرست،برسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه علوم تربیتی مراکز تربیت معلم،1378،پایان نامه کارشناسی ارشد،تبریز:دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر ملکان. doc

دانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی - بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی با فرمت ورد

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی - بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی - بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی با فرمت ورد


دانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی - بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی با فرمت ورد

بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان شهری و روستایی

فصل اول

موضوع پژوهش

1ـ1 مقدمه.......................................................................................................................... 2

1ـ2 بیان مسئله.................................................................................................................. 3

1ـ3 ضرورت و اهمیت پژوهش......................................................................................... 4

1ـ4 اهداف پژوهش............................................................................................................ 5

1ـ5 فرضیات و سوال پژوهش.......................................................................................... 6

1ـ6 تعریف متغیرهای پژوهش.......................................................................................... 6

فصل دوم

پیشینه نظری و عملی پژوهش

2ـ1 مقدمه........................................................................................................................ 10

2ـ2 تعریف راهبردهای یادگیری..................................................................................... 13

2ـ3 راهبردهای شناختی.................................................................................................. 15

2ـ3ـ1 راهبردهای تکرار یا مرور.................................................................................... 16

روش ها و راهکارهای راهبردهای تکرار....................................................................... 17

2ـ3ـ2 راهبرد بسط و گسترش معنایی............................................................................ 21

روش‌ها و تاکتیک‌های گسترش معنایی........................................................................... 22

2ـ3ـ3 راهبرد سازمان دهی............................................................................................ 28

روش‌ها و راهکارهای سازمان‌دهی ............................................................................... 28

2ـ4 راهبردهای فراشناختی............................................................................................. 33

2ـ5 دانش ویژه راهبرد................................................................................................... 40

2ـ6 دانش راهبرد اسنادی............................................................................................... 40

2ـ7 تفاوت‌های جنسی در استفاده از راهبرد.................................................................. 41

2ـ8 راهبردهای یادگیری و رشد..................................................................................... 41


عنوان ....................................................................................................................... صفحه

2ـ9 پیشینه عملی تحقیق................................................................................................... 45

2ـ10 پژوهش‌های خارجی ............................................................................................. 45

2ـ11 پژوهش‌های داخلی................................................................................................. 48

فصل سوم

3ـ1 مقدمه........................................................................................................................ 53

3ـ2 نوع و روش انجام پژوهش...................................................................................... 53

3ـ3 جامعه آماری............................................................................................................ 54

3ـ4 حجم نمونه .............................................................................................................. 55

3ـ5 روش نمونه‌گیری..................................................................................................... 55

3ـ6 ابزار اندازه‌گیری پژوهش........................................................................................ 55

3ـ6ـ1 پایایی..................................................................................................................... 56

3ـ6ـ2 اعتبار.................................................................................................................... 56

3ـ7 روش تجزیه و تحلیل داده‌ها ................................................................................... 57

فصل چهار

تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهشی

4ـ1 مقدمه........................................................................................................................ 59

4ـ2 ویژگی های جمعیت شناختی نمونه ......................................................................... 59

4ـ3 آزمون فرضیه‌ها و سوال تحقیق.............................................................................. 61

مقدمه............................................................................................................................... 61

آزمون فرضیه اول ......................................................................................................... 61

آزمون فرضیه دوم......................................................................................................... 62

آزمون فرضیه سوم ....................................................................................................... 62

آزمون فرضیه چهارم .................................................................................................... 63

آزمون سوال تحقیق........................................................................................................ 64

 


عنوان ....................................................................................................................... صفحه

فصل پنجم

تفسیر نتایج آزمون فرضیه‌ها و سوال تحقیق

5ـ1 مقدمه........................................................................................................................ 67

5ـ2 فرضیه اول............................................................................................................... 67

5ـ3 فرضیه دوم.............................................................................................................. 69

5ـ4 فرضیه سوم............................................................................................................. 71

5ـ5 فرضیه چهارم ......................................................................................................... 72

5ـ6 سوال تحقیق............................................................................................................. 72

5ـ7 نتیجه کلی.................................................................................................................. 73

5ـ8 محدودیت های محقق............................................................................................... 73

5ـ9 پیشهادات ................................................................................................................. 73

فهرست منابع فارسی...................................................................................................... 75

فهرست منابع انگلیسی..................................................................................................... 77

ضمیمه............................................................................................................................. 79


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی - بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی با فرمت ورد