حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله رفتارگرایی

اختصاصی از حامی فایل مقاله رفتارگرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله رفتارگرایی


مقاله رفتارگرایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:67

گاه گفته می شود که لامُتری یا هابز یا حتی ارسطو نخستین رفتارگرایان بوده اند. اما چنین ادعاهایی موجب می شود که نکته اصلی نادیده گرفته شود و آن اینکه رفتارگرایی در اصل، حرکتی روشمند در روان شناسی بود که تنها باید در بستر تاریخی خود در اوایل قرن بیستم موردتوجه قرار گیرد. این باور که جان. بی. واتسون بنیانگذار این اندیشه آن را چنین نامید، بر این مبنا استوار بود که روان شناسی تنها زمانی می تواند علم شمرده شود که اساس خود را بر گونه ای از مقایسه ها و مشاهدات عینی که دانشمندان علوم طبیعی و زیست شناسان بنا کرده اند استوار کند. این ادعا پذیرفتنی بود، زیرا هنگامی که عنوان شده بود که روان شناسی درون گرایانه(۱) با زمینه ای از مباحثات بی پایان دربارة معانی و مفاهیم مواجه بود، هنگامی که به عکس آن مطالعة رفتار حیوانات که با نظریات داروین جهش عظیمی یافته بود، با شتاب به پیش می رفت. در نتیجه زمان برای پیشنهاد بحث انگیز واتسون مناسب بود: پیشنهادی که تنها راه پیشرفت مطالعه علمی انسان را در اتخاذ روشی مشابه روشهای مشاهده ای می دانست که با مطالعه دربارة حیوانات موفقیت و قابلیت بسیار بالای خود را به اثبات رسانده بود. آنچه گفته شد جوهرة رفتارگرایی بود و هم چنین دربارة تنها اصلی بود که در بین همة کسانی که خود را رفتارگرا می نامند، مشترک است.

 مرتبط با این ادعا که شواهد قابل اتکا فقط در حوزة علم یافت می شوند، دیدگاهی به میان می آید که مبتنی بر کارکرد حقیقی علم است. واتسون معتقد بود که کارکرد علم به آن میزان نیست که همه رویدادها را تبیین کند، اما می تواند آنها را پیش بینی و هدایت کند. در نتیجه رفتارگرایی شباهت نزدیکی با اشکال خاصی از مصلحت گرایی (پراگماتیسم)(۲) امرکایی داشت که از سوی جان دیویی، چارلز پیرس و ویلیام جیمز ارائه می شد و بخوبی با گرایش فراگیر موجود در امریکا سازگاری داشت. گرایشی که باور داشت شیوة بدیهی برای بهبود بخشیدن به وضعیت انسان در بهره برداری صحیح از محیط بیرونی است که تاثیر مهم و مشخصی بر رفتار او دارد.

 پس چه چیزی مردم را به این ادعا سوق می دهد که اشکال پیشین درتاریخ روان شناسی همچون هابز و ارسطو ممکن است رفتارگرا نامیده شوند؟ شاید تا حدی این حقیقت که بسیاری از دانشمندان پیش از واتسون به مطالعه انسان به طور عینی تمایل نشان می دادند. در عین حال بر مشاهدات درونگرایانه اتکایی نداشت، علت این امر هم این بودکه این افراد فاقد نظریه ای روشمند در بررسیهای خود بودند. گرچه مهمتر از اینها وجود دیگر اصول و نظریه ای بود که واتسون از آنها حمایت می کرد و بخوبی با رهنمودهای روش شناختی او سازگار بود و توسط اندیشمندان پیش از او ارائه شده بود.

 

واتسون همانند بسیاری دیگر از رفتارگرایان به اصولی ناگفته و بی قید و شرط دربارة گونه ای از موجودات حاضر درجهان باور داشت. او یک ماده باور بود که تفکر حاصل فرآیندهایی در مغز و حنجره است. دیدگاه او دربارة گونه ای از مفاهیم که برای گسترش علم روان شناسی مناسب بود، با ماده گرایی ارتباط تنگاتنگی داشت. او همانند هابز که پیش از او زندگی می کرد و هال که پس از او به عرصه آمد، اعتقاد داشت که مفاهیم باید ویژگی ماشینی و مکانیکی داشته باشند. این باور از سوی بسیاری از رفتارگرایان تعلقی و ذهنی متأخر هم طرح شده بود، کسانی که حاضر نبودند دربارة هیچ ایدة مرتبط با مسائل متافیزیکی بحث کنند، چرا که مدعی بودند این مسائل خارج از محدوده صلاحیت علمی قرار دارند. سرانجام آنکه واتسون در نظریة خود یک تداعی گرا محسوب می شود. او اعتقاد داشت چرخه های واکنش ساده در رفتار با یکدیگر به وسیله تداعی به هم مرتبط می شوند، در این خصوص نظریه براستی غیرخلاق بود، چرا که او قلمروی تحرکات کاملاً ساده ای به ساخت نظریه ای منتقل کرد که پیش از آن برای پاسخگویی به ارتباط میان شیوه های تفکر ابتدایی و ساده طرح شده بود. او بر اهمیت ارتباط پیرامون میان محرکها تأکید داشت و نقش فرآیندهای مرکزی را کمتر می دانست. به این ترتیب او آنچه را که بعدها نظریة یادگیری محرک پاسخ (Stimulus response) نامیده می شد، بنیان گذاشت.

 

با دانستن این موارد مشخص می شود چون روان شناسان پیش از واتسون اصول روشمند مشخصی نداشتند، نمی توانند به عنوان خاستگاه روان شناسی رفتارگرا تلقی شوند. در واقع اساس این اصول روشمند برجنبش روان شناسی و بر جنبه های دیگری از اندیشه واتسون استوار بود، اندیشه ای که البته همه رفتارگران دربارة ماده باوری و کاربرد مفاهیم ماشینی و قالبی و قواعد تداعی گرایانه در آن مشترک نبودند.

 

بایددقت داشت که در این قضیه، در اندیشمندان پیش از واتسون کاربرد اندکی از خودآگاهی در روشهای عینی، وجود داشته است. این تحلیل روشن دربارة وجه ممیزة رفتارگرایی، روشی مفید برای طرح رفتارگرایی به عنوان پدیده ای در تاریخ اندیشه را پیش روی ما قرار می دهد. در همین ارتباط چهره های مهم و شناخته شده ای در تاریخ روان شناسی مطرح هستند که تنها با اغماض بسیار می توانند پیشاهنگان رفتارگرایی شمرده شوند اما به اقتضای موقعیت و برای هرچه روشنتر شدن پیشینه رفتارگرایی به مثابه یک جنبش در تاریخ روان شناسی، باید شناخته و معرفی شوند.

 

  • پیشینة فکری رفتارگرایی

 

۱) ارسطو

 

اگرچه تاریخ اندیشه در بخشهای مختلف بسیار متأثر از آرای ارسطو بوده و ایده های وی به شکلهای گوناگون در مقوله های مختلف تاریخ تفکر دارای جایگاه خاصی است، هیچ دلیل و مدرک کافی برای مرتبط دانستن او با رفتارگرایی وجود ندارد. دربارة اعتبار ارسطو همین بس که برای مثال زمانی که وارد یک بحث در محوری روش شناختی دربارة استفاده از داده های قابل مشاهده به منزلة تمایزی از شواهد و مدارک درون نگرانه می شویم و در بحث مطالعة هستی انسان با یک فقط خشن تاریخی روبه رو می شوید و یا برای تمایز بخشیدن دنیای خصوصی افراد با دنیای عمومیشان از عنصر آگاهیشان استفاده می کنیم، در همة این موضوعات ارسطو صاحب نظر و رأی است در حالی که تمامی این موضوعات برای یونانیان همدورة ارسطو بیگانه و بی معنی بود. درواقع این مطلب نشان می دهد که مفهوم خودآگاهی در نزد یونانیان به شکلی که پدیده هایی مانند درد، رؤیا، حافظه، کنش استنتاج کردن به عنوان شیوه های متنوع مثالی که ابعاد مختلف خودآگاه فردی را به یکدیگر مرتبط می کنند، مطرح نبوده است. اساساً مفهوم خودآگاهی محصول فردگرایی و مکتبهای گوناگون همانند فلسفه رواقی اپیکورگرایی ومسیحیت بود که در واقع پاسخی بود برای طرح واژه های مفهومی و ذهنی که در عین حال تفاوت بسیاری با این طرح واره که مناسب زندگی اشتراکی در دولت شهرها بودند، نیز داشت. تا زمانی که روشهای فکری سن آگوستین و دکارت ظهور نیافتند، مفاهیم خودآگاهی سازماندهی و هماهنگ نشدند. کاربرد درون نگری به منزلة روشی برای بررسی پدیدة خودآگاهی با چنین نظامهایی راهی بس طولانی پیمود و رفتارگرایی زمانی می توانست قابل درک باشد که با مثابه واکنشی در برار این روشها تلقی شود.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله رفتارگرایی

رفتارگرایی

اختصاصی از حامی فایل رفتارگرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رفتارگرایی

رفتارگرایی(Behavioralism) از اوائل قرن بیستم به همت دانشمندانی چون آرتور بنتلی، فرانک کنت و هربرت تینگستن پایهگذاری شد و پس از جنگ دوم جهانی، محققینی مانند هارولد لاسول، مرتون، دیوید ایستون و تالکوت پارسونز به تعمیق و گسترش آن کمک شایانی نمودند.[1]

رابرت دال رفتارگرایی را چنین تعریف میکند: کوشش برای تجربیکردن زندگی سیاسی به کمک ابزارها و روشهای قابل سنجش که قابلیت تبدیل به احکام  کلی و فرضیههای جدید در علوم تجربی را دارد. هر قدر نفعطلبی و بیشینه کردن فایده در جایی غلبه داشته باشد، قضیهی عمل جمعی هم بههمان اندازه اهمیت و صدق خواهد یافت.

این مکتب در طول قرن بیستم در بین متفکران آمریکایی سیطره داشت، و بر مطالعهی عینی و رابطهی محیط با رفتار تحت کنترل تاکید میکرد. رفتارگرایی، روانشناسی ذهنی را کنار میگذارد، و در تجربهگرایی و عینیگرایی کلاسیک ریشه دارد. بهشکل کلی، رفتارگرایی مکتبی است که رفتار انسان را در فهم پدیدههای انسانی محور قرار میدهد؛ و در دو حوزهی علمی و فلسفی کاربرد دارد. در بعد علمی، واتسون تحلیل روانشناسانهی خود را بر رفتار قابل آزمایش انسانها مبتنی کرد. ویتگنشتاین، بهعنوان رفتارگرای فلسفی، معتقد است ملاک کاربرد اصطلاحات نمیتواند امری ذهنی، بلکه باید بینالاذهانی باشد.[2]

 

مراحل تکوین رفتارگرایی

این مکتب مراحل زیر را پشت سر گذاشته است:

1- رفتارگرایی کلاسیک: از 1900-1925(واتسون)

2- رفتارگرایی جدید: دههی 20-40 (کلارک هال)

3- نظریهی فرضی – استقرایی هال: دههی 40و 50

4- تاکید بر شیوههای شرطی و کنترلی در روانشناسی: دههی 60-70

5- رفتارگرایی شناختی، از 1975 به بعد که به نظریههای یادگیری توجه نمود.[3]

 

 

پیشفرضهای رفتارگرایی

1- استفاده از متغیر مستقل و وابسته بهجای علت و معلول

2- استفاده از دستاوردهای علوم طبیعی در علوم انسانی

3- امکان شناخت رفتار افراد بهوسیله روشهای علمی

4- محتمل و تصادفی بودن وقایع[4]

 

اصول رفتارگرایی

اصول رفتارگرایی که تا حدودی با اصول اثباتگرایی اشتراک دارد، عبارت است از:

1- جایگزینی فلسفهی علم بهجای متافیزیک

2- نفی تاریخگرایی و تحولگرایی

3- جایگزینی نسبیت بهجای تعین، و مانگین بهجای عقلانیت

4- عطف توجه از نهاد و ساختار به رفتار فردی

5- فرضیات تجربی بهجای فرضیههای اشراقی و تعمیمی

6- تکیه بر رفتار فرد بهجای تاکید بر نقش ساختارها[5]

7- محدود نشدن به استقرا(برخلاف اثباتگرایان اولیه)

8- اهمیت مقام داوری نسبت به مقام گردآوری

9- استفاده از ریاضیات و آمار و تحقیقات میدانی

10- دوری از ارزشگذاری

11- تکیهی بر نمونهگیری و اندازهگیری، بهدلیل وجود امکان و تصادف

12- نظم و هماهنگی بین نظریه و تحقیق و ابزار، کار علمی خالص است.[6]

 

هدف رفتارگرایی

رفتارگرایی سعی دارد بین دانش سیاسی و اقدام سیاسی پیوند ایجاد نماید. این مکتب در سیاست، اثباتگرا و ضد متافیزیک است؛ و مرهون شکاکیت هیوم و عملگرایی ویلیام جیمز و دیویی میباشد. از آنجا که رفتارگرایی بر اثباتگرایی تکیه میزند، روش علمی آن دقیق و آزمونپذیر، تکرارپذیر و مبتنی بر تفکیک دانش از ارزش میباشد. هدف دیگر آن کاربرد فنون و روشهای آماری دقیق در تحلیل دادههای سیاسی است.[7]

 

کاربرد در علوم اجتماعی

علوم اجتماعی بهشکل کلی از رفتارگرایی تاثیر پذیرفت. پارادایم رفتارگرایی سایهی خود را برای مدتی طولانی بر سر کلیهی رشتههای موجود در علوم اجتماعی افکند. آثار این تاثیر را میتوان در کمیشدن و غیر متافیزیکیشدن علوم، توجه به رفتار بهعنوان واحد تحلیل و دنیویشدن تحلیلها و دوری از غایتگرایی جستجو نمود. کاربرد نظریهی تصمیمگیری در اقتصاد آن است که اولا منابع در اختیار خود را به حداکثر برسانیم، و ثانیا منابع خود را در مقابل کالاهای دیگر بخشها در بازار مبادلاتی با حداکثر قیمت ممکن به فروش برسانیم. بر این مبنا هر سیاستگذار در اخذ تصمیمات خود باید به دو عامل منابع سیاسی موجود و مبادلات سیاسی توجه نماید.[8]

رفتارگرایی اجتماعی، نگرشی است که در چارچوب رفتارگرایی روانشناختی به تجزیه و تحلیل نظامهای اجتماعی میپردازد. مستقیما به رابطهی بین رفتار و محیط توجه دارد و حالات واسطهای مفروض ذهن را نادیده میگیرد، همچنین بر این اندیشه استوار است که هر رفتار از پیامد رفتار قبلی شکل میگیرد و نیز میتوان با کنترل و دستکاری محیط، واکنشها را کنترل نمود و تغییر داد. در واقع همان شرطی کردن عامل است.[9]

 

کاربرد در علوم سیاسی

به قول اپتر، اولینبار مفهوم رفتارگرایی در سیاست توسط گراهام والاس از اعضای کمیتهی اجرایی فابین بهکار گرفته شد. او بهجای متغیرهای اقتصادی در سیاست به تاثیر جامعهی مدرن در شخصیت و ایستارها و تاثیر تمرکزهای شهری بر تنشهای عصبی فردی و جمعی شهروندان توجه دارد. مهمترین متفکران رفتارگرا از مکتب شیکاگو عبارتند از: هارولد لاسول، چارلز مریام و هارولد گاسنل. مریام به کنشهای گروهی و لاسول به روانشناسی اجتماعی تمایل داشت. دو شاخهی رفتارگرایی تفسیری و تجویزی. فروید در دستهی اول، و فرهنگگرایانی همچون برتران بدیع در دستهی دوم قرار میگیرند.[10]

در سیاستهای داخلی و خارجی همواره بازیگرانی وجود دارند که عاقلانه میاندیشند؛ و براساس اصول عقلانی تصمیم میگیرند. کمی و دقیق کردن تصمیمات به رهبران و بازیگران سیاسی کمک میکند تا تصمیمات بهینهای اخذ کنند.

 

رفتارگرایی و روابط بینالملل

علل پیدایش آن در روابط بینالملل

رفتارگرایی در روابط بینالملل بهصورت یک حرکت اعتراضآمیز به سنتگرایی و در تکامل دقیقتر شدن علوم انسانی ظهور نمود.

یکی از بنیانیترین نکاتی که آنها مطرح میکردند این بود که سنتگرایی  شناخت قابل اتکایی بهدست نمیدهد. هر محققی نظرات خود را بر پایهی قضاوت ذهنی و بدون توجه و حساسیت به سند و مدرک و استناد عرضه مینماید و مجموع این مطالعات قابل انباشت نیستند. دلیل اصلی این ضعف در سنتگرایی متکی نبودن آن به روشهای ثابت و علمی است. بنابراین تقابل اصلی میان روش و روش شناخت است. از بنیانگذاران رفتارگرایی  در روابط بینالملل میتوان به "جیمز روزنا" اشاره کرد.[11]

ویژگیهای رفتارگرایی در روابط بینالملل

1- کشف الگوهای رفتاری و عملی، رفتارهای مشابه و قواعد مستمر کنشی و واکنشی

2- ویژگی دیگر بحث مقایسه و قابلیت مقایسهای پدیدههای روابط بینالملل است. بهواسطه این روش، توجه به پرورش چارچوبهای تحلیلی معطوف گشت. بدین صورت که پدیدههای مشابه مورد مقایسه قرار بگیرند و وجوه اشتراک و افتراق آنها مورد بررسی قرار بگیرد تا اگر رویدادی با ویژگیهای مشابه در آینده بهوجود آمد بتوان به درسهای گذشته بازگشت و در مورد رویداد مشابه احتمالاتی را بیان نمود.


دانلود با لینک مستقیم


رفتارگرایی

دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری


دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری

دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری در 72 اسلاید

 

 

 

 

فهرست:

  1. تعریف رفتارگرایی
  2. پیش درآمدهای رفتارگرایی
  3. نظریه های رفتارگرایی

 

(Ivan Pavlov 3-1- ایوان پاولف (

(Jan,Be. Watson) 3-2- جان،بی،واتسون

3-2- 1-آزمایش معروف «آلبرت کوچولو»

(B.F.Skinner) 3-3- بی اف،اسکینر

3-3-1-”جعبه معروف اسکینر“

(Clark,L.Hull 3-4- کلارک،ال،هال (

)Edward,C,Tolman) 3-5- ادوارد،سی، تالمن

 

  1. محیط ساخته شده و رفتار انسان

4-1- چهار موضع گیری نظری در مورد رابطه محیط و رفتار انسان

4-1-1-”جبریت محیط ، کالبدی و معماری“

4-2- مفاهیم بنیادین رابطه انسان و محیط ساخته شده

 

معماری رفتارگرا 5.

5-1-تاثیر علوم رفتاری در فرایند حرفه معماری

5-2-چهار نوع نگرش به انسان در حوزه معماری و علوم رفتاری

5-3-مفاهیم خلوت، ازدحام، قلمرویابی و فضاهای قابل دفاع

 5-4-مفاهیم کیفی قدم به قدم طراحی یک مکان

5-5-نظریه ها و تاثیر عوامل فیزیکی در ادراک فضا

5-6-مبلمان و تاثیر آن بر رفتار و احساسات افراد

5-7-نظریه اسموند(Osmond)

5-8-بوم شناسی گروه کوچک

5-9-دفاتر

5-10-مدارس و کلاسها

5-11-موزه

5-12-مجتمع مسکونی

5-13-جنبه های روانشناختی مناظر طبیعی

  1. بررسی و تحلیل آثار معماری

 

 

دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری , دانلود پروژه رفتارگرایی در معماری , دانلود پاورپوینت رفتارگرایی در معماری, دانلود رفتارگرایی در معماری ,  رفتارگرایی در معماری


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه پاورپوینت رفتارگرایی در معماری

رفتارگرایی

اختصاصی از حامی فایل رفتارگرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رفتارگرایی

رفتارگرایی(Behavioralism) از اوائل قرن بیستم به همت دانشمندانی چون آرتور بنتلی، فرانک کنت و هربرت تینگستن پایهگذاری شد و پس از جنگ دوم جهانی، محققینی مانند هارولد لاسول، مرتون، دیوید ایستون و تالکوت پارسونز به تعمیق و گسترش آن کمک شایانی نمودند.[1]

رابرت دال رفتارگرایی را چنین تعریف میکند: کوشش برای تجربیکردن زندگی سیاسی به کمک ابزارها و روشهای قابل سنجش که قابلیت تبدیل به احکام  کلی و فرضیههای جدید در علوم تجربی را دارد. هر قدر نفعطلبی و بیشینه کردن فایده در جایی غلبه داشته باشد، قضیهی عمل جمعی هم بههمان اندازه اهمیت و صدق خواهد یافت.

این مکتب در طول قرن بیستم در بین متفکران آمریکایی سیطره داشت، و بر مطالعهی عینی و رابطهی محیط با رفتار تحت کنترل تاکید میکرد. رفتارگرایی، روانشناسی ذهنی را کنار میگذارد، و در تجربهگرایی و عینیگرایی کلاسیک ریشه دارد. بهشکل کلی، رفتارگرایی مکتبی است که رفتار انسان را در فهم پدیدههای انسانی محور قرار میدهد؛ و در دو حوزهی علمی و فلسفی کاربرد دارد. در بعد علمی، واتسون تحلیل روانشناسانهی خود را بر رفتار قابل آزمایش انسانها مبتنی کرد. ویتگنشتاین، بهعنوان رفتارگرای فلسفی، معتقد است ملاک کاربرد اصطلاحات نمیتواند امری ذهنی، بلکه باید بینالاذهانی باشد.[2]

 

مراحل تکوین رفتارگرایی

این مکتب مراحل زیر را پشت سر گذاشته است:

1- رفتارگرایی کلاسیک: از 1900-1925(واتسون)

2- رفتارگرایی جدید: دههی 20-40 (کلارک هال)

3- نظریهی فرضی – استقرایی هال: دههی 40و 50

4- تاکید بر شیوههای شرطی و کنترلی در روانشناسی: دههی 60-70

5- رفتارگرایی شناختی، از 1975 به بعد که به نظریههای یادگیری توجه نمود.[3]

 

 

پیشفرضهای رفتارگرایی

1- استفاده از متغیر مستقل و وابسته بهجای علت و معلول

2- استفاده از دستاوردهای علوم طبیعی در علوم انسانی

3- امکان شناخت رفتار افراد بهوسیله روشهای علمی

4- محتمل و تصادفی بودن وقایع[4]

 

اصول رفتارگرایی

اصول رفتارگرایی که تا حدودی با اصول اثباتگرایی اشتراک دارد، عبارت است از:

1- جایگزینی فلسفهی علم بهجای متافیزیک

2- نفی تاریخگرایی و تحولگرایی

3- جایگزینی نسبیت بهجای تعین، و مانگین بهجای عقلانیت

4- عطف توجه از نهاد و ساختار به رفتار فردی

5- فرضیات تجربی بهجای فرضیههای اشراقی و تعمیمی

6- تکیه بر رفتار فرد بهجای تاکید بر نقش ساختارها[5]

7- محدود نشدن به استقرا(برخلاف اثباتگرایان اولیه)

8- اهمیت مقام داوری نسبت به مقام گردآوری

9- استفاده از ریاضیات و آمار و تحقیقات میدانی

10- دوری از ارزشگذاری

11- تکیهی بر نمونهگیری و اندازهگیری، بهدلیل وجود امکان و تصادف

12- نظم و هماهنگی بین نظریه و تحقیق و ابزار، کار علمی خالص است.[6]

 

هدف رفتارگرایی

رفتارگرایی سعی دارد بین دانش سیاسی و اقدام سیاسی پیوند ایجاد نماید. این مکتب در سیاست، اثباتگرا و ضد متافیزیک است؛ و مرهون شکاکیت هیوم و عملگرایی ویلیام جیمز و دیویی میباشد. از آنجا که رفتارگرایی بر اثباتگرایی تکیه میزند، روش علمی آن دقیق و آزمونپذیر، تکرارپذیر و مبتنی بر تفکیک دانش از ارزش میباشد. هدف دیگر آن کاربرد فنون و روشهای آماری دقیق در تحلیل دادههای سیاسی است.[7]

 

کاربرد در علوم اجتماعی

علوم اجتماعی بهشکل کلی از رفتارگرایی تاثیر پذیرفت. پارادایم رفتارگرایی سایهی خود را برای مدتی طولانی بر سر کلیهی رشتههای موجود در علوم اجتماعی افکند. آثار این تاثیر را میتوان در کمیشدن و غیر متافیزیکیشدن علوم، توجه به رفتار بهعنوان واحد تحلیل و دنیویشدن تحلیلها و دوری از غایتگرایی جستجو نمود. کاربرد نظریهی تصمیمگیری در اقتصاد آن است که اولا منابع در اختیار خود را به حداکثر برسانیم، و ثانیا منابع خود را در مقابل کالاهای دیگر بخشها در بازار مبادلاتی با حداکثر قیمت ممکن به فروش برسانیم. بر این مبنا هر سیاستگذار در اخذ تصمیمات خود باید به دو عامل منابع سیاسی موجود و مبادلات سیاسی توجه نماید.[8]

رفتارگرایی اجتماعی، نگرشی است که در چارچوب رفتارگرایی روانشناختی به تجزیه و تحلیل نظامهای اجتماعی میپردازد. مستقیما به رابطهی بین رفتار و محیط توجه دارد و حالات واسطهای مفروض ذهن را نادیده میگیرد، همچنین بر این اندیشه استوار است که هر رفتار از پیامد رفتار قبلی شکل میگیرد و نیز میتوان با کنترل و دستکاری محیط، واکنشها را کنترل نمود و تغییر داد. در واقع همان شرطی کردن عامل است.[9]

 

کاربرد در علوم سیاسی

به قول اپتر، اولینبار مفهوم رفتارگرایی در سیاست توسط گراهام والاس از اعضای کمیتهی اجرایی فابین بهکار گرفته شد. او بهجای متغیرهای اقتصادی در سیاست به تاثیر جامعهی مدرن در شخصیت و ایستارها و تاثیر تمرکزهای شهری بر تنشهای عصبی فردی و جمعی شهروندان توجه دارد. مهمترین متفکران رفتارگرا از مکتب شیکاگو عبارتند از: هارولد لاسول، چارلز مریام و هارولد گاسنل. مریام به کنشهای گروهی و لاسول به روانشناسی اجتماعی تمایل داشت. دو شاخهی رفتارگرایی تفسیری و تجویزی. فروید در دستهی اول، و فرهنگگرایانی همچون برتران بدیع در دستهی دوم قرار میگیرند.[10]

در سیاستهای داخلی و خارجی همواره بازیگرانی وجود دارند که عاقلانه میاندیشند؛ و براساس اصول عقلانی تصمیم میگیرند. کمی و دقیق کردن تصمیمات به رهبران و بازیگران سیاسی کمک میکند تا تصمیمات بهینهای اخذ کنند.

 

رفتارگرایی و روابط بینالملل

علل پیدایش آن در روابط بینالملل

رفتارگرایی در روابط بینالملل بهصورت یک حرکت اعتراضآمیز به سنتگرایی و در تکامل دقیقتر شدن علوم انسانی ظهور نمود.

یکی از بنیانیترین نکاتی که آنها مطرح میکردند این بود که سنتگرایی  شناخت قابل اتکایی بهدست نمیدهد. هر محققی نظرات خود را بر پایهی قضاوت ذهنی و بدون توجه و حساسیت به سند و مدرک و استناد عرضه مینماید و مجموع این مطالعات قابل انباشت نیستند. دلیل اصلی این ضعف در سنتگرایی متکی نبودن آن به روشهای ثابت و علمی است. بنابراین تقابل اصلی میان روش و روش شناخت است. از بنیانگذاران رفتارگرایی  در روابط بینالملل میتوان به "جیمز روزنا" اشاره کرد.[11]

ویژگیهای رفتارگرایی در روابط بینالملل

1- کشف الگوهای رفتاری و عملی، رفتارهای مشابه و قواعد مستمر کنشی و واکنشی

2- ویژگی دیگر بحث مقایسه و قابلیت مقایسهای پدیدههای روابط بینالملل است. بهواسطه این روش، توجه به پرورش چارچوبهای تحلیلی معطوف گشت. بدین صورت که پدیدههای مشابه مورد مقایسه قرار بگیرند و وجوه اشتراک و افتراق آنها مورد بررسی قرار بگیرد تا اگر رویدادی با ویژگیهای مشابه در آینده بهوجود آمد بتوان به درسهای گذشته بازگشت و در مورد رویداد مشابه احتمالاتی را بیان نمود.


دانلود با لینک مستقیم


رفتارگرایی

تحقیق رفتارگرایی وطرح درس دربوته نقد

اختصاصی از حامی فایل تحقیق رفتارگرایی وطرح درس دربوته نقد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق رفتارگرایی وطرح درس دربوته نقد


تحقیق رفتارگرایی وطرح درس دربوته نقد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:37

فهرست و توضیحات:

مقدمه
ساخت و سازگرایی
تجزیه و تحلیل

از انقلاب صنعتی به بعد, تمایل روز افزونی برای کنترل معلم وجود داشته است. در آموزش, نگاه به انسان؛ به صورت نگاه به ماشین بوده است, و انتظار داشتند که معلم, ماشین تدریس باشد. طرح درس برای کنترل معلم بود. کنترل جامعه‌ی صنعتی و سرمایه داری که طبق برنامه‌ی زمان‌بندی مشخص, کارهای معلم را چک کند (همانند یک سرکارگر که در کارخانه از روی چک لیست مورد نظر، کارهای قابل انجام توسط هر یک از کارگرها را کنترل می‌کند). لذا قطعات تدریس مشخص می‌شد؛ سطح انتظارات تعریف می‌گشت و به دنبال آن بودند که دانش‌آموز به سطح مطلوب از چیرگی برسد. برای رساندن او به سطح مورد نظر از انتظارات,از تکرار و تمرین, کلاسهای جبرانی, کتابهای کمک درسی, تشویق و تنبیه, ... استفاده می‌شد (بدون توجه به مولفه‌هایی مانند تفاوتهای فردی و غیره).

معلم برای آنکه وقتش تلف نشود, طرح درس می‌نوشت. همه چیز را پیش بینی می‌کرد؛ حتی سلام و علیک را. لذا ارزیاب بیرونی راحت می‌توانست او را کنترل کند. اما نوشتن اهداف رفتاری معمولاً مصنوعی بود و از نگاه ساده انگارانه به حرفه‌ی معلمی ناشی می‌شد. چون معلم‌ها عموماً عادت ندارند طبق برنامه درس بدهند. آنها دوست دارند یاد گیرنده را نیز به حساب بیاورند. یعنی بجای آنکه ماشین تدریس باشند, با یک فرایند پویا و انعطاف پذیر تدریس کنند.

با عنایت به اینکه نظام‌های آموزشی دنیا عموماً تحت سیطره دیدگاه رفتارگرایی قرار دارند و بوی هدفهای رفتاری از اکثر کتابهای درسی به مشام می‌رسد, در این مقاله در نظر است ضمن تشریح دیدگاه رفتارگرایی در آموزش و بحث درباره‌ی زمینه‌های پیدایش و تکامل آن, این دیدگاه مورد نقد قرار گیرد. تاکید ویژه‌ای بر طرح درس و نقد آن خواهد بود. در انتها به دیدگاه ساخت و سازگرایی که در نقطه‌ی مقابل رفتارگرایی قرار دارد پرداخته خواهد شد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق رفتارگرایی وطرح درس دربوته نقد