حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاقعلى(ع) در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است.

اشارت ممکن است افراد بسیارى در طول تاریخ از حادثه غدیر و اهمیت آن سخن گفته و از آن تعاریفى ارائه داده باشند، اما هیچ یک از این سخنان نمى توانند بیانگر عظمت و شکوه غدیر باشد، زیرا تنها کسانى مى توانندتعریف جامع از وقایع و حوادث عرضه نمایند که خود پدید آورنده آن باشند. تنها زیبنده خدا، پیامبر(ص) و على(ع) است که غدیر را به بهترین شکل معرفى نمایند. پیامبر به دستور خداوند سبحان حادثه غدیر را در میان دو نزول قرآنى قرارداد: ابتدا فرمود: یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک، و افزود: وان لم تفعل فما بلغت رسالته(مائده،67) و پس از معرفى على(ع) به وسیله پیامبر(ع) با جمله من کنت مولاه فهذا على مولاه، خدا نیز فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دیناً(مائده،3)؛ یعنى واقعه غدیر، اکمال دین، اتمام نعمت و موجب رضایت و خوشنودى خداست و روز غدیر ظرف زمانى این ارزشها معرفى کرد.على(ع) نیز در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است. 1) متن خطبه غدیریه الحمدللّه الذى جعل الحمد من غیر حاجة منه الى حامدیه طریقاً من طرق الاعتراف بلاهوتیته وصمدانیته وربانیته وفردانیته، و سبباً الى المزید من رحمته ومحجةً للطالب من فضله و کمنّ فى ابطان اللفظ حقیقة الاعتراف له، بانه المنعم على کل حمد باللفظ وان عظم واشهد ان لااله الا اللّه وحده لاشریک له، شهادةً نُزِعت عن اخلاص الطوى و نطق اللسان بها عبارة عن صدق خفّى،انه الخالق البارئ المصور، له الاسماء الحسنى، لیس کمثله شیئ، اذ کان الشیئ من مشیته، فکان لایشبهه مکوّنه. واشهد ان محمّداً عبده ورسوله استخلصه فى القِدَم على سائر الامم على علم منه، انفرد عن التشاکل والتماثل من ابناء الجنس، وانتجبه آمراً وناهیاً عنه، اقامه فى سائر عالمه فى الاداء مقامه اذ کان لاتدرکه الابصار ولاتحویه خواطر الافکار ولاتمثله غوامض الظنن [الظنون] فى الاسرار لااله الا هو الملک الجبّار. قرن الاعتراف بنبوته بالاعتراف بلاهوتیته واختصه من تکرمته بما لم یلحقه فیه احد من بریّته، فهو اهل ذلک بخاصّته وخلّته، اذ لایختص من یشوبه التغییر ولایخالل من یلحقه التظنین وامر بالصلاة علیه مزیداً فى تکرمته وطریقاً للداعى الى اجابته، فصلى اللّه علیه و کرّم وشرّف و عظّم مزیداً لایلحقه التنفید ولاینقطع على التأبید. وان اللّه تعالى اختص لنفسه بعد نبیّه(ص) من بریته خاصةً علاهم بتعلیته وسمّاهم الى رتبته وجعلهمالدعاة بالحق الیه والادلاء بالارشاد علیه لقرن قرنٍ وزمن زمنٍ، انشأهم فى القِدم قبل کل مَذْرَوٍّ و مَبْرُوٍّ انواراً انطقها بتحمیده والهمها شکره و تمجیده وجعلها الحجج على کل معترف له بملکة الربوبیة وسلطان العبودیة واستنطق بها الخرسات بانواع اللغات بخوعاً له، فانه فاطر الارضین والسماوات، واشهدهم خلقه، وولاّهم ما شاء من امره، جعلهم تراجم مشیته والسن ارادته عبیداً لایسبقونه بالقول وهم بامره یعملون، یعلم ما بین ایدیهم وما خلفهم ولایشفعون الا لمن ارتضى وهم من خشیته مشفقون، یحکمون باحکامه ویستنّون بسنته ویعتمدون حدوده ویودّونفرضه ولم یدع الخلق فى بُهم صُمّاً ولافى عمیاء بکماء، بل جعل لهم عقولاً مازجّت شواهدهم وتفرقت فى هیاکلهم وحقّقها فى نفوسهم واستعبدلها حواسهم فقرر بها على اسماع ونواظر وافکار وخواطر، الزمهم بها حجته واراهم بها محجته وانطقهم عما شهد [تشهد] به بالسن ذَرِبة بما قام فیها من قدرته وحکمته وبین عندهم بها لیهلک من هلک عن بیّنة ویحیى من حىّ عن بیّنة وان اللّه لسمیع علیم[انقال، 42] بصیر شاهد خبیر. ثم ان اللّه تعالى جمع لکم معشر المؤمنین فى هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین، لایقوم احدهما الا بصاحبه، لیکمل عندکم جمیل ضعه [ضیعته] ویقفکم على طریق رشده ویقفو بکم آثار المستضیئین بنور هدایته ویشملکم منهاج قصده و یوفر علیکم هنیأ َ رفده، فجعل الجمعة مجمعاً ندب الیه لتطهیر ما کان قبله وغسل ما کان اوقعته مکاسب السوء من مثله الى مثله وذکرى للمؤمنین وتبیان خشیة المتقین ووهب من ثواب الاعمال فیه اضعاف ما وهب لاهل طاعته فى الایام قبله وجعله لایتم الا بالایتمار لما امر به، والانتهاء عما نهى عنه، والبخوع بطاعته فیما حثّ علیه وندب الیه فلا یقبل دیناً الا بولایة من امر بولایته ولاتنتظم اسباب طاعته الا بالتمسک بعصمه وعصم اهل ولایته. فانزل على نبیه(ص) فى یوم الدوح ما بیّن به عن ارادته فى خلصائه وذوى اجتبائه وامره بالبلاغ و ترک الحفل باهل الزیع والنفاق وضمن له عصمته منهم، وکشف من خبایا اهل الریب وضمائر اهل الارتداد ما رمز فیه، فعقله المؤمن والمنافق، فاعزّ معزّ وثبت على الحق ثابت، وازداد جهلة المنافق وحمیة المارق ووقع العَض على النواجد والغمز على السواعد. ونطق ناطق و نعق ناعق ونشق ناشق و استمر على مارقیته، ووقع الادغان من طائفه باللسان دون حقائق الایمان ومن طائفة باللسان وصدق الایمان، وکمّل اللّه دینه واقر عین نبیه(ص) والمؤمنین والمتابعین، وکان ما قد شهده بعضکم وبلغ بعضکم وتمت کلمة اللّه الحسنى على الصابرین ودمّر اللّه ما صنع فرعون وهامان وقارون وجنوده

[هم] وما کانوا یعرشون وبقیت حثالة من الضلال لایألون الناس خبالاً یقصدهم اللّه فى دیارهم ویمحو اللّه آثارهم ویبید معالمهم ویعقبهم عن قرب الحسرات ویلحقهم بمن بسط اکفهم ومد اعناقهم ومکنهم من دین اللّه حتى بدلوه ومن حکمه حتى غیّروه وسیأتى نصراللّه على عدوّه لحینه واللّه لطیف خبیر وفى دون ما سمعتم کفایة وبلاغ. فتاملوا ـ رحمکم اللّه ـ ما ندبکم اللّه الیه وحثّکم علیه واقصدوا شرعه واسلکوا نهجه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله. ان هذا یوم عظیم الشأن، فیه وقع الفرج، ورفعت الدرج، ووضحت الحجج وهو یوم الایضاح والافصاح عن المقام الصراح ویوم کمال الدین و یوم العهد المعهود ویوم الشاهد والمشهود ویوم تبیان العقود عن النفاق


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

اختصاصی از حامی فایل علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

) یکی از علل دروغگویی فرزندان ، تحمیل تکالیف سنگین به آنها و داشتن توقع بیش از طاقت کودکان است که آنان را به راه دروغگویی می کشاند و این عادت ناپسند را در آنان ایجاد می کند. رسول اکرم (ص) در این باره می فرمایند:

اگر آنچه که کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است، از او قبول کنید و آنچه را که انجام آن برای او سنگین و طاقت فرساست از او نخواهید، فرزند دروغگو و بدبین بار نمی آید .

بنابراین لازم است پدر و مادر و مربیان در مقام کارها ، قدرت و نیروی عادت کودکان را در نظر بگیرند و چیزی که مطابق طاقت و توان آنهاست ، بر آنها تحمیل نکنند. چون کودک از رنجش مربی و این که مربی ، او را تنبل و نالایق بشناسد ، واهمه دارد . لذا وقتی از انجام کار فوق طاقت خود عاجز ماند، ناچار برای حفظ شخصیت خویش به دروغ پناه می برد و در اثر تکرار، دروغگو می شود.

۲) یکی دیگر از عوامل روانی که باعث دروغ گفتن کودک می شود ، احساس تحقیر است . کودکی که مورد تحقیر و اهانت واقع شده و به شخصیتش ضربه وارد آمده است ، تلاش می کند تا از هر راهی که می تواند ، خود را نشان بدهد؛ کاری کند که اعضای خانواده و احیاناً کسان دیگر، به وی توجه کنند و او را به حساب بیاورند. بنابراین از فرصت های گوناگون استفاده می کند تا منظور خود را عملی سازد. یکی از کارهای خطرناکی که این قبیل کودکان به آن دست می زنند، دروغگویی است . کودکی که در خانواده عملاً مورد تحقیر و بی اعتنایی بوده و روزگار خود را با محرومیت گذرانده است ، بزرگترین لذتش خودنمایی و جلب توجه دیگران است . او با راستگویی و بیان حقایق واقعی هرگز قادر نیست افکار دیگران را متوجه خود کرده و اعضای خانواده را به خویش جلب کند. ناچار دروغ می گوید و گاهی دروغ های بزرگ و وحشت زا و هیجان آورمی گوید ، دروغی که تا چند دقیقه همه را متوجه او کرده و خانواده را به جوش و خروش وا می دارد. مثلاً ، با وحشت و اضطراب ساختگی می دود و فریاد می زند : " مغازه آتش گرفت " یا خواهرم رفت زیر ماشین ! " .

موقعی که افراد خانواده با نگرانی و وحشت می دوند که خود را به محل حادثه برسانند، کودک دروغگو لذت می برد و شادمان می شود ، لذت می برد از این که آن صحنه را به وجود آورده و منشاء این همه هیجان و جنبش شده و اعضای خانواده را مسخره کرده و اهانت های گذشته آنان را تلافی کرده است .

مسلماً روش نادرست والدین ومربیان ، کودک را به دروغگویی وا می دارد ؛ بنابراین کسانی که می خواهند فرزندان خود را به نیکی پرورش دهند و آنان را راستگو تربیت کنند، باید از اول به طرزی صحیح وعاقلانه به شخصیت آنان احترام بگذارند و از تحقیر و اهانت آنها که منشاء انحراف و طغیان است بپرهیزند.

۳) یکی دیگر از علل دروغگویی اطفال ، ترس از مجازات است . مثلاً موقعی که به کودک بگویند: شیشه اتاق را تو شکسته ای؟ اگر کودک بداند که اعتراف او مجازات سختی را به دنبال خواهد داشت غریزه ی حفظ خود ، او را وا می دارد که به دروغ بگوید: " من نشکسته ام " . کودک چون خود را در مقابل تنبیه طاقت فرسای والدین ناتوان می بیند، برای حفظ خود چاره ای ندارد جز آنکه به دروغ پناه ببرد و گناه خود را انکار کند. بدیهی است هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.

درمان این قبیل دروغگویی ها ملایمت و مهربانی والدین در تربیت فرزندان است. اگر والدین فرزندان خود را با اصول مهر و مؤدت پرورش دهند، اگر خانواده کانون عطوفت و رأفت باشد، اگر والدین انصاف داشته باشند و به وظایف خود در مورد فرزندان توجه کنند، بچه ها در برابر تخلفات خود دروغ نمی گویند.

یکی از مهمترین عوامل پرورش راستگویی در کودکان ، محیط خانواده است جایی که پدران ومادران راستگو هستند و پیرامون دروغ و خلاف حقیقت نمی گردند، کودک طبعاً به راه درستی می رود و راستگو بارمی آید. برعکس ، جایی که پدران و مادران خود دروغ می گویند و به این خوی ناپسند عادت دارند، قطعاً کودک نیز دروغگو می شود. در چنین خانواده ای ایجاد شرایط روانی برای جلوگیری از دروغگویی بی اثر است . محیط زندگی مهمترین و بزرگترین عامل سازنده شخصیت کودک است و با هیچ یک از عوامل روانی قابل مقایسه نیست . کودک بدون توجه و اراده ، با محیطی که در آن زندگی می کند منطبق می شود و آنچه می بیند و می شنود ، در فکر او نقش می بندد.

وقتی مرد یا زن بدون عنوان پدری یا مادری دروغ می گوید ، مرتکب یک گناه کبیره شده و استحقاق یک کیفر دارد ولی وقتی آن مرد و زن ، پدر و مادر باشند و در محیط خانواده در مقابل گوش های حساس و چشم های کنجکاو فرزندان خود دروغ بگویند، علاوه بر گناه دروغ ، گناه دیگری مرتکب شده و آن گناه ، پرورش دروغگوست که قطعاً به مراتب بزرگتر است.

دروغگویی در کودکان

دروغگویی از نظر لغوی به معنای کتمان واقعیت است. فرد دروغگو از طریق دروغ گفتن ضعفهای خود را می پوشاند و شنونده را گمراه می سازد. خود را از تنبیه نجات می دهد و بدان وسیله توجه دیگران را به خود جلب می کند. یکی از عوامل دروغگویی، ترس در کودکان است. اگر کودک به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل می شود. والدین و مربیان باید از هر کودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق است در غیر این صورت دروغگویی کودک تقویت و تشدید خواهد شد. همه انسانها در محدوده ای برابر پا به عرصه وجود می گذارد. هیچکس از کودکی دروغگو به دنیا نیامده است.


دانلود با لینک مستقیم


علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن

تحقیق: دروغگویی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق: دروغگویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق: دروغگویی


تحقیق: دروغگویی

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 12

 

دروغگویی درمردان

دروغ های مردان متنوع هستند،

از انواع بی اثر و بی مزه تا انواع بسیار خلاقانه  

فریدریش نیچه :

"آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای،

از این آشفته ام که دیگر نمیتوانم تو را باور کنم."

تذکر: در این مقاله در جایی که کلمات "مردان" و "آنها" به کار رفته است، منظور تمام مردان نبوده است، بلکه منظور تنها گروهی از مردان است که این موارد درباره آنها صدق میکند.
مردان دروغ می گویند ...
مردان دروغ میگویند و هچ شکی در این باره وجود ندارد و آن دسته که چنین میکنند، زیاد هم دروغ میگویند! (زنان هم دروغ میگویند و ما بعدا به حساب آنها هم رسیدگی خواهیم کرد).

دروغهای مردان متنوع هستند و از انواع بی اثر و بی مزه - آنهایی که هر کسی بلافاصله متوجه دروغ بودنشان میشود - تا انواع بسیار خلاقانه را دربر میگیرد. مساله عجیبی که در وجود دارد این است که ظاهرا آنها هرگز یاد نمیگیرند که کدام دروغ اثر میکند و کدام یک بی فایده است. گاهی تصور میکنم که همه مردان کتابی دارند با نامی شبیه این "دروغهای کارآمد" و همه آنها در مواقع ضروری به آن مراجعه میکنند و به همین دلیل دروغهایشان شبیه هم است.
برای مثال یک بار یک فرد خارجی از طرف یک آژانس دوست یابی اینترنتی با من تماس گرفت، او مدعی بود که:
نماینده کشورش در سازمان ملل است
هم پزشک است هم وکیل
100 میلیون دلار ثروت دارد
جوان، خوش چهره و بسیار علاقمند به ملاقات با من است
من با وام گرفتن جمله ای از دوروتی پارکر (Dorothy Parker 1967-1893 نویسنده و شاعر آمریکایی) برایش نوشتم : "البته! و من هم ملکه رومانی هستم".
برایم بسیار عجیب بود که این شخص واقعا انتظار داشت داستانش را باور کنم. البته شکی نیست که او امیدوار بود که دختری 18 ساله - یا در واقع 15 ساله - حرفش را باور کند، هر چند که این روزها دختران 15 ساله هم بسیار عاقل شده اند. بعضی از کارشناسان عقیده دارند که مردان بیشتر از زنان دروغ میگویند و عده ای نیز با این نظر مخالفند و معتقدند همه دروغ میگویند. اما چرا مردان اینقدر زیاد دروغ میگویند؟ در اینجا ده دلیل عمده آن را خواهید دید.
دلایل عمده دروغ گویی مردان
1. برای به دست آوردن دل زنان و پیشرفت در رابطه دوستی.

مردان صراحتا برای رسیدن به جنس مخالف دروغ میگویند. بعضی از آنان چنان از خود نا امید شده اند که دست به دامان دروغهای شاخداری میشوند که حتا یک بچه دو ساله عقب افتاده و کر و لال هم متوجه دروغ بودن آن میشود. برای مثال:
"زیبایی تو از حد تصور من خارج است" (این حرف را به دختر بد قیافه ای میزنند که خودش به خوبی میداند چه قیافه ای دارد!) این حرف، حتا با توجه به اینکه هر کس سلیقه ای خاص دارد، باز هم نمیتواند به جایی برسد.
"من واقعا دلم میخواهد که با دختر خوبی ازدواج کنم" (بله، اما به نظر نمیرسد که این کار را بکند، چون 48 سال دارد، هنوز ازدواج نکرده و من باید از خودم بپرسم، چرا حالا؟ چرا من؟)

  1. آنها دروغ گفتن را دوست دارند و در اکثر موارد این کار را نادرست نمیدانند.

آنها واقعا تصور میکنند که "آشکار نکردن تمام حقیقت" دروغ گفتن نیست. مردان به هم جنسان خود هم دروغ میگویند و از همان کودکی به این کار خو گرفته اند. بنابراین دروغ گفتن به زنان هم برایشان عادی است. آنها به همکاران خود دروغ میگویند و هنگام ناهار یا گردهمایی های کاری، درباره قهرمانی خود در جنگ، درآمدشان، قرضهایشان، اتوموبیلشان و "خواص" منحصر به فردش و ... داستانهای بی شماری نقل میکنند. ظاهرا در اینجا قانون نامکتوبی وجود دارد که میگوید "من به روی تو نمی آورم، پس تو هم به روی من نیاور".
بعضی از مردان تصور میکنند که اگر ماجرایی تعریف کنند که "روی دست" ماجرای دوستشان بلند شود، جذاب تر جلوه میکنند. در رابطه با زنان هم، این کار بخشی از "تعقیب" و "زورآزمایی" است و بعد هم به دوستان خود میگویند :
"بهش گفتم که بهترین دختری است که تا حالا دیده ام و اون هم از خوشحالی بیهوش شد." اما نباید این خصوصیت را بر علیه آنها به کار برد و از طرفی کوشش در راه متوقف کردن این دروغها هم بی فایده است. بسیاری از مردان نمیتوانند دروغ نگویند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق: دروغگویی

پرسشنامه دروغگویی

اختصاصی از حامی فایل پرسشنامه دروغگویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این پرسشنامه 2 صفحه و در فرمت فایل word می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه دروغگویی

مقاله در مورد دروغگویی

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد دروغگویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد دروغگویی


مقاله در مورد دروغگویی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه12

 

 

دروغگویی درمردان

دروغ های مردان متنوع هستند،

از انواع بی اثر و بی مزه تا انواع بسیار خلاقانه  

فریدریش نیچه :

"آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای،

از این آشفته ام که دیگر نمیتوانم تو را باور کنم."

تذکر: در این مقاله در جایی که کلمات "مردان" و "آنها" به کار رفته است، منظور تمام مردان نبوده است، بلکه منظور تنها گروهی از مردان است که این موارد درباره آنها صدق میکند.
مردان دروغ می گویند ...
مردان دروغ میگویند و هچ شکی در این باره وجود ندارد و آن دسته که چنین میکنند، زیاد هم دروغ میگویند! (زنان هم دروغ میگویند و ما بعدا به حساب آنها هم رسیدگی خواهیم کرد).

دروغهای مردان متنوع هستند و از انواع بی اثر و بی مزه - آنهایی که هر کسی بلافاصله متوجه دروغ بودنشان میشود - تا انواع بسیار خلاقانه را دربر میگیرد. مساله عجیبی که در وجود دارد این است که ظاهرا آنها هرگز یاد نمیگیرند که کدام دروغ اثر میکند و کدام یک بی فایده است. گاهی تصور میکنم که همه مردان کتابی دارند با نامی شبیه این "دروغهای کارآمد" و همه آنها در مواقع ضروری به آن مراجعه میکنند و به همین دلیل دروغهایشان شبیه هم است.
برای مثال یک بار یک فرد خارجی از طرف یک آژانس دوست یابی اینترنتی با من تماس گرفت، او مدعی بود که:
نماینده کشورش در سازمان ملل است
هم پزشک است هم وکیل
100 میلیون دلار ثروت دارد
جوان، خوش چهره و بسیار علاقمند به ملاقات با من است
من با وام گرفتن جمله ای از دوروتی پارکر (Dorothy Parker 1967-1893 نویسنده و شاعر آمریکایی) برایش نوشتم : "البته! و من هم ملکه رومانی هستم".
برایم بسیار عجیب بود که این شخص واقعا انتظار داشت داستانش را باور کنم. البته شکی نیست که او امیدوار بود که دختری 18 ساله - یا در واقع 15 ساله - حرفش را باور کند، هر چند که این روزها دختران 15 ساله هم بسیار عاقل شده اند. بعضی از کارشناسان عقیده دارند که مردان بیشتر از زنان دروغ میگویند و عده ای نیز با این نظر مخالفند و معتقدند همه دروغ میگویند. اما چرا مردان اینقدر زیاد دروغ میگویند؟ در اینجا ده دلیل عمده آن را خواهید دید.
دلایل عمده دروغ گویی مردان
1. برای به دست آوردن دل زنان و پیشرفت در رابطه دوستی.

مردان صراحتا برای رسیدن به جنس مخالف دروغ میگویند. بعضی از آنان چنان از خود نا امید شده اند که دست به دامان دروغهای شاخداری میشوند که حتا یک بچه دو ساله عقب افتاده و کر و لال هم متوجه دروغ بودن آن میشود. برای مثال:
"زیبایی تو از حد تصور من خارج است" (این حرف را به دختر بد قیافه ای میزنند که خودش به خوبی میداند چه قیافه ای دارد!) این حرف، حتا با توجه به اینکه هر کس سلیقه ای خاص دارد، باز هم نمیتواند به جایی برسد.
"من واقعا دلم میخواهد که با دختر خوبی ازدواج کنم" (بله، اما به نظر نمیرسد که این کار را بکند، چون 48 سال دارد، هنوز ازدواج نکرده و من باید از خودم بپرسم، چرا حالا؟ چرا من؟)

  1. آنها دروغ گفتن را دوست دارند و در اکثر موارد این کار را نادرست نمیدانند.

آنها واقعا تصور میکنند که "آشکار نکردن تمام حقیقت" دروغ گفتن نیست. مردان به هم جنسان خود هم دروغ میگویند و از همان کودکی به این کار خو گرفته اند. بنابراین دروغ گفتن به زنان هم برایشان عادی است. آنها به همکاران خود دروغ میگویند و هنگام ناهار یا گردهمایی های کاری، درباره قهرمانی خود در جنگ، درآمدشان، قرضهایشان، اتوموبیلشان و "خواص" منحصر به فردش و ... داستانهای بی شماری نقل میکنند. ظاهرا در اینجا قانون نامکتوبی وجود دارد که میگوید "من به روی تو نمی آورم، پس تو هم به روی من نیاور".
بعضی از مردان تصور میکنند که اگر ماجرایی تعریف کنند که "روی دست" ماجرای دوستشان بلند شود، جذاب تر جلوه میکنند. در رابطه با زنان هم، این کار بخشی از "تعقیب" و "زورآزمایی" است و بعد هم به دوستان خود میگویند :
"بهش گفتم که بهترین دختری است که تا حالا دیده ام و اون هم از خوشحالی بیهوش شد." اما نباید این خصوصیت را بر علیه آنها به کار برد و از طرفی کوشش در راه متوقف کردن این دروغها هم بی فایده است. بسیاری از مردان نمیتوانند دروغ نگویند.
مردان چنین تصور میکنند نیت خیر، دروغ را به راست تبدیل میکند. برای مثال جلوگیری از اینکه احساسات کسی لطمه ببیند (معمولا احساسات خودشان).

  1. مردان علی رغم علاقه داشتن به جنگ و ماجراهای پر زد و خورد، برای پرهیز از درگیری دروغ میگویند.
    بسیاری از مردان هیچ چیزی را به اندازه پرداختن به بازیهای کامپیوتری جنگی و تماشا یا شرکت در ورزشهای خشن و رقابتی دوست ندارند. آنها - به خصوص مردان جوان - از خیال پردازی درباره رفتن به جنگ لذت میبرند، اما اگر همسرشان آنها را در حین انجام کار نادرستی غافلگیر کند، آنها مثل بلبل دروغ میگویند تا از برخورد و کشمکش فرار کنند.
    البته واقعیت این است که مردان در هر شغل و مقام، از درگیری بیزارند. یک دلیل آن هم این است که بیشتر آنها در طول روز و در محل کار خود به اندازه کافی با تنشها و مشکلات کار روبرو میشوند و زمانی که به خانه باز میگردند میخواهند بنشینند، استراحت کنند و چیزی بخورند، کمی تلویزیون تماشا کنند یا با بچه ها بازی کنند و ... یک نفس تا صبح بخوابند. زنان عاقل مطرح کردن مشکلاتی نظیر اجاق گاز خراب، قبض تلفن و مشکلات غیر ضروری را برای صبح که همسرشان استراحت کرده و سرحال است، میگذارند.

4. آنها برای رها شدن از وظیفه ای ناخوشایند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد دروغگویی