حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تاثیر مصرف والرین به عنوان مکمل در اختلال خلقی دو قطبی

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تاثیر مصرف والرین به عنوان مکمل در اختلال خلقی دو قطبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

تاثیر مصرف والرین به عنوان مکمل در اختلال خلقی دو قطبی

1

تاریخ دریافت: 1/3/87 تاریخ پذیرش: 15/11/87

واژه های کلیدی: اختلال خلقی دوقطبی، والرین، بی خوابی، اضطراب

مقدمه

اقدام درمانی اصلی در اختلال دو قطبی دارو درمانی همراه با سایکوتراپی است که شامل تثبیت کننده های خلق برای دوره مانیا و داروهای ضد افسردگی برای دوره افسردگی است. سایکوتراپی هم برای استرسورهایی که باعث شعله ور شدن بیمـاری می شود، استفاده می گردد. درمان های جایگزین در اختلال خلقی دو قطبی به صورت مکمل استفـــاده می شود. خصوصا در مواردی که علی رغم مصرف دارو علائم باقیمانده وجود دارد و یا به علت عوارض دارو در فرد، قــادر به رســـــاندن دوز دارو به حـــد لــــازم نمی باشیم. از درمان های Adjunctive(Complementary) می توان به مصرف امگا3 ، روی، ویتامین های گروه B و والرین(ریشه گیاه سنبل الطیب)اشاره کرد این گیاه در تحقیقات جانوری و آزمایشگاهی روی گیرنده گابا اثر دارد و تریال های بالینی متعددی مصرف آن را بعنوان آرامبخش و ضد اضطراب تایید کرده است(1).

ریشه والرین که یک گیاه بلند و فرن لایک است از هزاران سال پیش به عنوان آرامبخش مورد مصرف بوده و به عنوان آرامبخش ضعیف از سال 1842 تا 1982 در لیست داروهای آرامبخش در آمریکا قرار داشت؛ در اروپا نیز والرین به عنوان خواب آور ضعیف، القائ خواب و درمان اضطراب تحت نام داروهای مجاز بدون نسخه در سوئیس بلژیک و ایتالیا مورد تایید قرار گرفته است(2).

مکانیسم اثر والرین در مغز مشابه بنزودیازپین است به طوری که با تقویت GABA سطح برانگیختگی مغزی را کاهش می دهد (3).

عوارض در دوزهای درمانی کم شامل درد معده و در دوز های بالاتر از 500 میلی گرم سردرد، بی قراری و تهوع می باشد. سمیت در دوز 20 گرم هم مشاهده نشده است. در دوز های درمانی و مصرف کوتاه مدت هپاتوکسیسیته گزارش نشده است(4).

مواد و روش ها

مطالعه حاضر یک کار آزمائی بالینی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی زن و مرد، در محـــدوده سنی 75-18، مراجعه

کننده به کلینیک اعصاب و روان است که تشخیص آن ها پس از مصاحبه بالینی توسط روانپزشک، بر اساس ملاک های تشخیصی DSMIVTR قطعی شده است. معیارهای ورود به مطالعه نداشتن بیماری جسمی، سابقه مصرف مواد مخدر و هم ابتلایی با سایر اختلالات روانپزشکی دیگر بود. نمونه های مورد مطالعه از بین بیمارانی که نمره پرسشنامه مانیک Mania Rating Scale بالاتر یا مساوی 12 داشتــــند و حداقل 3 ماه داروهــای تثبیت کننده خلق را دریافت کرده و علیرغم درمان هنوز علائم باقی مانده وجود داشت، انتخاب شدند. تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول حجم نمونه به تعداد 80 نفر محاسبه گردید.

افراد مورد مطالعه به طور کاملا تصادفی یکسو کور در دو گروه قرار گرفتند(در مجموع در گروه والرین 47 نفر ودر گروه کنترل 40 نفر مورد بررسی قرار گرفتند). نمونه های دو گروه از نظر نوع داروی مصرفی تثبیت کننده خلق همسان گردیدند. یک گروه علاوه بر درمان روتین داروهای تثبیت کننده خلق، والرین را به میزان 3-2 قرص(با دوز mg1050- 700 ) دریافت کردند. گروه کنترل تنها تحت درمان روتین داروهای تثبیــــت کننده خلق قرار داشتند. این دو گروه در هفته های 4 و 8 از نظر تاثیر درمانی از طریق پرسشنامه Mania Rating Scale و (GAF)Global assesment Function و همچنین عوارض، با یکدیگر مقایسه شدند. اطلاعات پس از جمـــــع آوری از طـــــریق آنــــالیز آماری SPSS-version 14.5 انجام شد. جهت توصیف فراوانی داده ها از آمار توصیفی و برای مقایسه داده ها از آزمونrepeated measure و آزمون فریدمن استفاده گردید. از کلیه افراد مورد مطالعه قبل از ورود به طرح رضایت نامه کتبی اخذ گردید.

یافته های پژوهش

از 87 بیماری که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند، در گروه مصرف کننده والرین، 21 زن و 26 مرد با میانگین سنی34 سال(انحراف معیار 26/12) و در گروه کنترل 9 زن و 31 مرد با میانگین سنی 5/33 ســــال(انحراف معیار96/11) قرار داشتند. 55 درصد از

گروه تحت درمان با والرین و 1/51 درصد از گروه مورد

مجرد بودند. 5/40 درصد از گروه تحت درمان با والرین و 3/38 درصد از گروه کنترل تحصیلات زیر دیپلم داشتند.

سطح علائم مانیا و عملکرد 2/36 درصد از بیماران تحت درمان با والرین در بدو ورود به مطالعه در محدوده 30-21 ، 8/63 درصد در محدوده40-31 و در گروه کنترل 65 درصد در محدوده 30-21،35 درصد در محدوده 40-31 بود.

در ماه اول بعد از شروع درمان علائم مانیا و عملکرد 6/59 درصد از گـــروه والرین در محدوده 50-41 ، 4/40 درصد در محدوده 40-31، و در گروه کنترل 25 درصد در محدوده 50-41 ، 75 درصد در محدوده 40-31 و در ماه دوم بعد از شروع درمان 6/59 درصد از مصرف کنندگان والــرین در محدوده 60 -51 ، 4/40 درصد در محدوه 50-41 و در گروه کنترل 20 درصد در محدوده60-51، 80 درصد در محدوده 50-41 بود . آزمون آماری Friedman تفاوت معنی داری درعملکرد دو گروه در بدو ورود به مطالعه و هفته های 4 و 8 بررسی نشان داد(جدول شماره 1).

میانگین نمره شدت علائم مانیا در بدو ورود به مطالعه در گروه والرین از 93/62 (انحراف معیار 21/15) به 38/41 (انحراف معیار 94/11) در ماه اول و 9/32 (انحراف معیار 57/9) در ماه دوم و در گروه کنترل از 97/70(انحراف معیار 34/9) به82/61 (انحراف معیار 04/12) در ماه اول و 05/56 (انحراف معیار 43/10) کاهش یافت.

میانگین تکرار علائم مانیا در بدو ورود در گروه والرین 3/67 و در گروه کنترل 7/76 ، در ماه اول 8/51 در گروه والرین و 22/71 در گروه کنترل و در ماه دوم در گروه والرین7/39 و در گروه کنترل و2/64 بود(جدول شماره 2).

آزمون آماری Repeted measures تفــاوت معنی داری در نمرات شدت و تکرار علائم مانیا در دو گروه در بدو ورود به مطالعه نشان نداد. در حالی که تفاوت معنی داری در شدت و تکرار علائم مانیا و عملکرد بیمــاران قبل از مــــداخله درمـــانی و هفتــه های 4 و 8 (ماههای اول، دوم) بعد از شروع درمان مشاهده گردید(p<001) (جدول شماره 2).

بحث و نتیجه گیری

با توجه به یافته های تحقیق والرین به عنوان مکمل می تواند علائم مانیا را از نظر شدت و تکرار علائم کاهش داده و عملکرد بیماران را بهبود ببخشد. نتایج گزارشی از یک کارآزمائی بالینی در سال 2008 نشان داد والرین اثرات آرامبخشی روی CNS دارد و موجب کاهش افسردگی و اضطراب می شود(5) و در این مطالعه مشخص شد اثرات شل کنندگی و سداتیو شدید ندارد.

در سال 2006 دریک مقاله مروری والرین به عنوان سداتیو و ضد اضطراب معرفی شد(6).

والرین یک انالوگ اسید والپریک است و اثرات ضد تشنجی والرین اولین بار در سال 1592 گزارش شد. در مقاله ای در سال 2004 این طور نتیجه گیری شد والرین خاصیت ضد تشنجی دارد ولی برای معرفی آن به عنوان داروی آنتی اپیلپتیک نیازمند انجام کارآزمایی بالینی متعدد می باشیم، در همین راستا به نظر می رسد توانایی والرین در کنترل علائم مانیا به خاصیت مربوط باشد(7).

در سال 2007 نشان داده شد والرین که در درمان بی خوابی و اضطراب به کار می رود موجب تحریک گیرنده GABA-A می شود. و گابا یک نوروترنسمیتر مهاری است که نقش مهمی در کاهش علائم مانیا دارد(8،9)

در سال 2005 مکانیسم اثر تازه ای از والرین گزارش شد به طوری که علاوه بر تحریک ملانوتین و گلوتامات و گابا A تمایل بالا به گیرنده 5HT2a دارد(11،10). اثرات حمایتی-عصبی والرین در سال 2004 شرح داده شد(12).

استفــــــاده از درمان هــــای مکمل و جایگزین در دهه گذشته افــــزایش یافته، تحقیـــقات ثابت کرده است که کاربرد والرین برای اختــــلالات روان پــــزشکی به تنهایی منــــوط به تحقیقات بیشتـــــری است علی رغـــم اینکه این درمـــان به عنوان مکمل اثرات مفید و حداقل عوارض را دارد(13).

جدول شماره 1. توزیع فراوانی مطلق و نسبی سطح مانیا و عملکرد بیماران در دو گروه تحت درمان با والرین و گروه کنترل

ماههای بررسی

سطح مانیا و عملکرد بیماران در گروه تحت درمان با مکمل والرین

سطح مانیا و عملکرد بیماران در گروه کنترل

30- 21

40- 31

50- 41

60- 51

30- 21

40- 31

50- 41

60- 51

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

قبل از درمان

17

2/36

30

0/63

0

0

0

0

26

65

14

35

0

0

0

0

هفته 4 بعد از شروع درمان

0

0

19

4/40

28

6/59

0

0

0

0

30

75

10

25

0

0

هفته 8 بعد از شروع درمان

0

0

0

0

19

4/40

28

6/59

0

0

0

0

32

80

8

20

سطح معنی داری

df=2

chi –square =89.575

N=47

df=2

chi –square =77.039

N=40

0.000 sig =

0.000 sig =

جدول شماره 2. میانگین و انحراف معیار شدت و تکرار علائم مانیک در بیماران در دو گروه تحت درمان با والرین و گروه کنترل

گروهها

گروه تحت درمان با والرین

گروه کنترل

بدو ورود به مطالعه

ماه اول بعد از درمان

ماه دوم بعد از درمان

بدو ورود به مطالعه

ماه اول بعد از درمان

ماه دوم بعد از درمان

mean

std

mean

std

mean

std

mean

std

mean

std

mean

std

شدت علائم

93/62

21/15

38/41

94/11

91/32

57/9

97/70

34/9

82/61

04/12

05/56

43/10

تکرار علائم

31/67

27/14

80/51

64/8

76/39

01/8

70/76

52/7

22/71

03/8

20/64

10/7

سطح معنی داری

df= 2 sig .000

df=2 sig =.000

References

1-Dr. Fink. Alternative and complementary treatment of bipolar disorder. Question Book review Nov.26/2007, Available: www.finkshrink.com/blog/treatment/alternative-and-omplementary-treatments-for-bipolar-disorder.html


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تاثیر مصرف والرین به عنوان مکمل در اختلال خلقی دو قطبی

نقش رژیم غذایی در بهبود اختلالات خلقی و عاطفی

اختصاصی از حامی فایل نقش رژیم غذایی در بهبود اختلالات خلقی و عاطفی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

نقش رژیم غذایی در بهبود اختلالات خلقی و عاطفی

نتایج ارزیابی ها نشان می دهد تغییرات ساده در رژیم غذایی افراد، می تواند تأثیر عمده ای در بهبود افسردگی ، اضطراب و اختلالات خلقی بگذارد، به نحوی که این گونه افراد نیاز مداوم به داروهای ضدافسردگی نخواهند داشت . البته محققان اعتقاد دارند جهت پیشبرد درمان ، بهتر است از روان درمانی و دارو درمانی نیز استفاده شود و تغذیه مناسب در کنار درمان اصلی رعایت شود. نتایج "تحقیق درباره ارتباط غذا و شرایط روحی و روانی افراد نشان می دهد" 80 درصد افرادمصاحبه شده گزارش داده اند وضعیت بهداشت روانی آنها وقتی رژیم غذایی خود را تغییر داده اند، بهبود یافته است و حدود یک چهارم آنها بیان داشته اند نسبتاً بهبودی یافته اند یا ناراحتی کمتری از افسردگی ، اضطراب یا تغییرات خلقی متحمل شده اند. برای تحقیق 200 نفر پرسشنامه ای را که جهت تعیین ارتباط بین تغییرات رژیم غذایی ، تغذیه و بهداشت روانی طراحی شده بود، تکمیل کردند.براساس پاسخ های ارائه شده 88 درصد کسانی که شیوه های کنترل و حفظ رژیم غذایی انجام داده بودند، بهبود یافتند.نتایج نشان می دهد افرادی به نتیجه مثبت و مطلوب رسیده اند که مصرف غذاهای استرس زا مانند شکر (80 درصد شرکت کنندگان )، کافئین (79 درصد شرکت کنندگان )، الکل (55 درصد شرکت کنندگان ) و شکلات (53 درصد شرکت کنندگان ) را کم یا ترک کرده اند و مصرف غذاهای کمک کننده را از قبیل آب (80 درصد شرکت کنندگان )، انواع سبزی (78 درصد شرکت کنندگان )، میوه (72 درصد شرکت کنندگان ) و روغن ماهی (52 درصد شرکت کنندگان ) افزایش داده اند. بنابراین تغییرات در الگوهای غذا خوردن ، می تواند مفید و نشاط بخش باشد، در صورتیکه غذا و میان وعده های غذایی با دقت انتخاب و میل شوند. در این میان صرف صبحانه را نباید فراموش نمود و هنگام احساس گرسنگی ، غذای میان وعده جهت میل کردن همراه داشته باشید.

تاثیر روغن ماهی در درمان افسردگی

سالهاست که پزشکان با جمع آوری اسفنج ها، مرجان ها و جلبک های دریایی به دلیل مواد شیمیایی که دارند،امیدوارند که بتوانند از آنها برای درمان بیمارتن خود استفاده کنند.به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه مرکزی به نقل از NEWSCIENTIST ،محققان به این نتیجه رسیده اند که ماهی ها به خصوص روغن ماهی به دلیل داشتن اسیدهای چرب امگا 3 دارای تاثیر ضد افسردگی می باشند.در ابتدا این نکته توجه دانشمندان را به خود جلب کرد که مردم کشورهایی که بیشتر ماهی مصرف می کنند کمتر در بین آنها افسردگی دیده می شود. همچنین زنان بارداری که در زمان بارداری خود از ماهی و غذاهای دریایی استفاده می کنند پس از زایمان کمتر مبتلا به افسردگی می شوند. بنابر این دانشمندان شروع به مطالعاتی برای یافتن دلیل آن نموده اند.اسید های چرب امگا 3روغن های اشباع نشده ای(بدون کلسترول) می باشند که بدن قادر به ساختن آنها نمی باشد و این مواد را می توان از غذاهای دریایی دریافت نمود.اسید چربی که تاثیر مستقیمی بر رشد مغز وعملکرد آن دارد با نام DHA می باشد.DHA گرفته شده از امگا 3 سازنده دیواره نورون ها می باشد. دکتر هیبلن می گوید:"بدن انسان قادر به ساختن DHA نمی باشد بنابر این آن را باید با رژیم غذایی به دست آورد."تحقیقات اولیه نشان داده که مصرف یک گرم اسیدهای چرب امگا 3 در روز می تواند درمان موثری برای افسردگی باشد، حال این اسید های چرب می تواند به شکل مکمل های تغذیه ای موجود در اکثر فروشگاههای مواد غذایی باشد ویا در ماهی خصوصا ماهی سالمون،ساردین و یا تن ماهی، که چندین بار در هفته مصرف می شود.دانشمندان می گویند که باید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام گیرد، نه فقط یرای تاثیری که غذاهای دریایی در مورد افسردگی دارند بلکه در خصوص تاثیر این مواد بر روی اسکیزوفرنی، اختلال دو شخصیتی و رفتار های خشونتی.

نقش ماهی در کاهش افسردگی

 

روغن ماهی و بیماری افسردگی حاد

افسردگی حاد یک بیماری شناخته شده و وخیم روحی است که مربوط به تکرار دفعات بروز افسردگی، جنون( تغییرات سریع رفتاری، تحرک بیش از حد و شادمانی فوق العاده) یا هر دو می باشد. برای این بیماری معمولاً داروهایی استفاده می شود که متأسفانه چندان مؤثر نیستند و احتمال بروز مجدد بیماری بسیار زیاد است.

دانشمندان عموماً بر این باور هستند که این مشکل ناشی از فعالیت بیش از اندازه، در مسیر عبور سیگنال های ( پیام های) عصبی می باشد. اسیدهای چرب امگا-3 موجود در روغن ماهی قادرند از این فعالیت فوق العاده بکاهند و ثابت کنند که در درمان این اختلالات سودمند هستند.

مصرف ماهی و افسردگی

یکی از محققان در یکی از مقالات خود چنین اظهار می کند که به ارتباط متقاعدکننده ای میان مصرف ماهی و بروز افسردگی حاد دست یافته است. وی بر روی بروز سالیانه افسردگی حاد در بین 100 نفر در 9 کشور و ارتباط آن با مصرف ماهی مطالعه کرد و طبق تحقیقات خود متوجه شد ، بروز افسردگی در کشورهایی که میزان مصرف ماهی در آن ها کم است، بالا می باشد. در نیوزیلند با مصرف تنها 20 کیلوگرم ماهی در سال، میزان بروز افسردگی 8/5 درصد بود، در حالی که این میزان در کشور کره با مصرف سالانه بیش از 50 کیلوگرم ماهی تنها 3/2 درصد بود و در نهایت ژاپن با مصرف سالانه تقریباً 75 کیلوگرم ماهی دارای پایین ترین میزان( 12/0 درصد) بروز افسردگی می باشد.

این محقق خاطرنشان کرد که ممکن است عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر عوامل بر نتایج به دست آمده از تحقیقات او تأثیرگذار بوده باشد، اما به این مطلب نیز اشاره کرد که تراکم بالای اسید دکوزاهگزانوئیک ( یک اسید چرب مهم و اساسی موجود در ماهی) در پلاسمای خون، موجب افزایش سروتونین و در نهایت کاهش بروز افسردگی و خودکشی شده است.

روغن ماهی موجب تخفیف علایم بیماری شیزوفرنی می شود.

شیزوفرنی یک بیماری حاد روحی است که علائم آن شامل هذیان گویی، نابهنجاری های روانی و روگردانی ازاجتماع می باشد. شواهد بسیار زیادی نشان می دهند که غیرطبیعی بودن ترکیبات اسید چرب درغشای سلولی با بروز این بیماری درارتباط است.

پژوهشگران در یکی از مطالعات خود به ارزیابی تأثیر مصرف روغن ماهی بر شدت یا کاهش علایم بیماری شیزوفرنی در یک گروه 24 نفره از بیماران شیزوفرنیک پرداختند. آن ها در یک دوره 6 ماهه، روزانه 10 گرم کنسانتره روغن ماهی برای این بیماران تجویز کردند که به میزان زیادی از شدت علایم


دانلود با لینک مستقیم


نقش رژیم غذایی در بهبود اختلالات خلقی و عاطفی