حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره حسام الـدیـن چـلپـى 9 ص

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره حسام الـدیـن چـلپـى 9 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

 

      حسام الـدیـن چـلپـى ( 622 ـــ 687 هـ ق) معـروف به اخى تـرک از اکابر عرفاء و اعاظم صوفـیـه و مرید صدیق مولانا بود کـه از هـمان آوان سال هاى جوانى، در دنـبـال وفـات پدرش اخى ترک ارموى به خدمت مولانا پیوسته بـود در قونیه تولد شد و بار ها اموال خود را در راه مولانا صرف کرده بود اصلاً از اهل ارمیه بوده و خاندان او به قـونـیه مهاجرت کرده اند علاوه بر لقب چلپى که معنى سید و بادار را میدهد به ابن اخیه ترک نیز معروف است. و علت این شهرت آنست که پدران وى از سران طـریقه فـتـوت و فتوت آموز فتیان و جوانمردان بوده اند.

      از مقدمه ی مثنوی ، سرآغاز دفتر چهارم ، دفتر پنجم و ششم به خوبی میتوان دانست که حسام الدین در پیش مولانا چه مقام بلندی داشته و تا چه حد مورد دلبستگی و عنایت او بوده است که از وی  بنام هاى مفتاح خزائن عرش و امین کنوز فرش و بایزید وقت و جنید زمان یاد نموده است که از زهد و ورع فوق العاده او بود.

 

همین حسام الدین چلپى است که باعث شد مولانا  کتاب بزرگ مثنوى را که محصول دوران پختگی و کمال ذوق و اندیشه مولانا ست که به یاد دوست خود شمس تبریزی نوشت چنانچه خود او میگوید :

  چونکه گـل رفت و گـلـسـتان شد خراب

  بـوی گـل را از کـه جـویـم ، از گـلاب

 

که مقصود مولوی از گل شمس است و از گلاب حسام الدین.

                

و به حق میتوان گفت که مثنوی معنوی یکی از گرانبها ترین میراث عرفانی و اخلاقی در ادبیات جهان است  کـه به گـفته محمد خواجوى  شفا بخش دل ها و بر طرف کننده اندوه ها و آشکار کننده حقایق قرآنى و فراخى بخش روزى و نیکو کننده خو هاست ، به یادگار گذاشت .

 

      مولانا عبد الرحمن جامى در نفحات الانس این واقعه را بدین گونه نقل کرده است:

{ چون صلاح الدین به جوار رحمت حق پیوست ، عنایت خدمت مولانا و خلافت وى به چلپى حسام الـدیـن منتقل شد و سبب نظم مثنوى آن بود که چون چلپى حسام الـدیـن میل اصحاب را به الهى نامه حکیم سنایى و منطق الطیر شیخ عطار و مصیبت نامه وى دریافـت از خدمـت مولانا درخـواست کرد که اگـر چنانچه به طرز الـهـى نامه سنایى یا منطق الطیر ، کـتابى منظوم گـردد تا دوستان را یادگـار بود غایت عنایت باشد ؛ مولانا فى الحال از سر و دستار خود کاغذى به دست چـلـپى حسام الـدیـن داد و در آنجا هیجـده بیت از اول مثنوى نوشته بود }. 

 

بـشـنـو از نى چون حکایت مى کند     از جــدایـى هـا شـکـأیـت مـى کـنـد  

کـز نـیـسـتـان تـا مـرا بـبـریـده انـد     از نـفـیـرم مـرد و زن نـالــیــده انـد      

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق     تـا بـگـویـم شـــرح درد اشــتــیــاق   

هرکسی کودورماند ازاصل خویش     بـاز جـویـد روزگـار وصل خویش

مـن بـه هـر جـمعـیـتی نـالان شـدم      جـفـت بد حالان و خوشحالان شدم

هـر کـسی از ظن خود شد یار من      از درون مـن نـجـسـت اسـرار من    

سِــر من از ناله ی من دور نیسـت     لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن زجان و جان زتن مستورنیست     لیک کس را دید جان دستور نیست

آتشـست این بانگ نای ونیست باد     هـر کـه أیـن آتـش ندارد نیست باد

آتـش عـشـق است کـانـدر نی فـتاد      جوشش عشق است کاندرمی فـتاد

نی حـریـف هـر که از یاری بُرید      پـرده هـأیـش پـرده هـای مـا دریـد

همچو نی زهری و تریاقی که دید      همچو نی دمساز و مشتاقی که دید

نی حـدیـث راه پـر خون می کـنـد      قـصه هـای عـشق مجنون می کند

محرم این هوش جزبیهوش نیست      مرزبانرا مشتری جزگوش نیست 

در غـم مـا روز هـا  بـیـگــاه شــد       روزهـا بـا سـوز هـا هـمـراه شـد     

روزها گررفت گـو رو باک نیسـت      تو بمان أی آنکه جزتو پاک نیست

هر که جز ماهی ز آبـش سیر شـد     هرکه بی روزیست روزش دیرشد 

در نـیـابـد حـال پخته هـیـچ  خـام       پـس سـخـن کـوتـاه باید والـسـلام

 

      که املای هیجده بیت نخستین مثنوی را خود مولانا و باقى را  حسام الدین نموده است. در حقیقت این هیجده بیت خمیر مایهء شش دفتر بزرگ مثنوی معنوی شریف گردید که در این ابیات آغازین مثنوی ، نی نقش عمده دارد. شکایت می کند و درد فراق را باز می نماید و می گوید :

<< از روزی که مرا از نیزار بریده اند ، همه از ناله های من به فغان آمده اند. البته هر کس از موطن خود جدا افتد ، در آرزوی رسیدن به موطن اصلی می سوزد. من در هر محفلی گریستم و نالیدم ، با همه طرح دوستی ریختم ، اما هر کس از دید خود با من انیس شد و اسرار درون مرا جستجو نکرد.

مولانا می گوید که آتش عشق در نی افتاده است. همدمی چون نی که هم زهر و هم پادزهر باشد ، نمی توان یافت. نی از راه های پرخون سخن می گوید و حکایت عشق مجنون را برملا می سازد و سپس می فرماید که خام ، حال پُخته را در نمی یابد ، پس سخن را باید کوتاه کرد >>.

 

   به عقیده بعضی از شارحان مثنوی منظور از نی (( انسان کامل )) است و ناله ی انسان کامل از سِر او جدا نیست چنانکه علی (ع) می فرماید:

<< انسان را از زبانش می توان شناخت و از سخن او بدو راه توان یافت>>.

زبان و گفتار آدمی آنقدر مهم است که در آیات قرآنی چندین جای از آن یاد شده است. ارزش و بی ارزشی آدمیان را به سهولت میتوان از نوع تکلم و سخن گفتن وی تشخیص داد به قول سعدی شیرین سخن:

تـا مـرد ســخــن نـگـفـتـه بـاشـد

عـیـب و هـنـرش نـهـفـتـه بـاشـد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره حسام الـدیـن چـلپـى 9 ص

حسام الـدیـن چـلپـى

اختصاصی از حامی فایل حسام الـدیـن چـلپـى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

 

      حسام الـدیـن چـلپـى ( 622 ـــ 687 هـ ق) معـروف به اخى تـرک از اکابر عرفاء و اعاظم صوفـیـه و مرید صدیق مولانا بود کـه از هـمان آوان سال هاى جوانى، در دنـبـال وفـات پدرش اخى ترک ارموى به خدمت مولانا پیوسته بـود در قونیه تولد شد و بار ها اموال خود را در راه مولانا صرف کرده بود اصلاً از اهل ارمیه بوده و خاندان او به قـونـیه مهاجرت کرده اند علاوه بر لقب چلپى که معنى سید و بادار را میدهد به ابن اخیه ترک نیز معروف است. و علت این شهرت آنست که پدران وى از سران طـریقه فـتـوت و فتوت آموز فتیان و جوانمردان بوده اند.

      از مقدمه ی مثنوی ، سرآغاز دفتر چهارم ، دفتر پنجم و ششم به خوبی میتوان دانست که حسام الدین در پیش مولانا چه مقام بلندی داشته و تا چه حد مورد دلبستگی و عنایت او بوده است که از وی  بنام هاى مفتاح خزائن عرش و امین کنوز فرش و بایزید وقت و جنید زمان یاد نموده است که از زهد و ورع فوق العاده او بود.

 

همین حسام الدین چلپى است که باعث شد مولانا  کتاب بزرگ مثنوى را که محصول دوران پختگی و کمال ذوق و اندیشه مولانا ست که به یاد دوست خود شمس تبریزی نوشت چنانچه خود او میگوید :

  چونکه گـل رفت و گـلـسـتان شد خراب

  بـوی گـل را از کـه جـویـم ، از گـلاب

 

که مقصود مولوی از گل شمس است و از گلاب حسام الدین.

                

و به حق میتوان گفت که مثنوی معنوی یکی از گرانبها ترین میراث عرفانی و اخلاقی در ادبیات جهان است  کـه به گـفته محمد خواجوى  شفا بخش دل ها و بر طرف کننده اندوه ها و آشکار کننده حقایق قرآنى و فراخى بخش روزى و نیکو کننده خو هاست ، به یادگار گذاشت .

 

      مولانا عبد الرحمن جامى در نفحات الانس این واقعه را بدین گونه نقل کرده است:

{ چون صلاح الدین به جوار رحمت حق پیوست ، عنایت خدمت مولانا و خلافت وى به چلپى حسام الـدیـن منتقل شد و سبب نظم مثنوى آن بود که چون چلپى حسام الـدیـن میل اصحاب را به الهى نامه حکیم سنایى و منطق الطیر شیخ عطار و مصیبت نامه وى دریافـت از خدمـت مولانا درخـواست کرد که اگـر چنانچه به طرز الـهـى نامه سنایى یا منطق الطیر ، کـتابى منظوم گـردد تا دوستان را یادگـار بود غایت عنایت باشد ؛ مولانا فى الحال از سر و دستار خود کاغذى به دست چـلـپى حسام الـدیـن داد و در آنجا هیجـده بیت از اول مثنوى نوشته بود }. 

 

بـشـنـو از نى چون حکایت مى کند     از جــدایـى هـا شـکـأیـت مـى کـنـد  

کـز نـیـسـتـان تـا مـرا بـبـریـده انـد     از نـفـیـرم مـرد و زن نـالــیــده انـد      

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق     تـا بـگـویـم شـــرح درد اشــتــیــاق   

هرکسی کودورماند ازاصل خویش     بـاز جـویـد روزگـار وصل خویش

مـن بـه هـر جـمعـیـتی نـالان شـدم      جـفـت بد حالان و خوشحالان شدم

هـر کـسی از ظن خود شد یار من      از درون مـن نـجـسـت اسـرار من    

سِــر من از ناله ی من دور نیسـت     لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن زجان و جان زتن مستورنیست     لیک کس را دید جان دستور نیست

آتشـست این بانگ نای ونیست باد     هـر کـه أیـن آتـش ندارد نیست باد

آتـش عـشـق است کـانـدر نی فـتاد      جوشش عشق است کاندرمی فـتاد

نی حـریـف هـر که از یاری بُرید      پـرده هـأیـش پـرده هـای مـا دریـد

همچو نی زهری و تریاقی که دید      همچو نی دمساز و مشتاقی که دید

نی حـدیـث راه پـر خون می کـنـد      قـصه هـای عـشق مجنون می کند

محرم این هوش جزبیهوش نیست      مرزبانرا مشتری جزگوش نیست 

در غـم مـا روز هـا  بـیـگــاه شــد       روزهـا بـا سـوز هـا هـمـراه شـد     

روزها گررفت گـو رو باک نیسـت      تو بمان أی آنکه جزتو پاک نیست

هر که جز ماهی ز آبـش سیر شـد     هرکه بی روزیست روزش دیرشد 

در نـیـابـد حـال پخته هـیـچ  خـام       پـس سـخـن کـوتـاه باید والـسـلام

 

      که املای هیجده بیت نخستین مثنوی را خود مولانا و باقى را  حسام الدین نموده است. در حقیقت این هیجده بیت خمیر مایهء شش دفتر بزرگ مثنوی معنوی شریف گردید که در این ابیات آغازین مثنوی ، نی نقش عمده دارد. شکایت می کند و درد فراق را باز می نماید و می گوید :

<< از روزی که مرا از نیزار بریده اند ، همه از ناله های من به فغان آمده اند. البته هر کس از موطن خود جدا افتد ، در آرزوی رسیدن به موطن اصلی می سوزد. من در هر محفلی گریستم و نالیدم ، با همه طرح دوستی ریختم ، اما هر کس از دید خود با من انیس شد و اسرار درون مرا جستجو نکرد.

مولانا می گوید که آتش عشق در نی افتاده است. همدمی چون نی که هم زهر و هم پادزهر باشد ، نمی توان یافت. نی از راه های پرخون سخن می گوید و حکایت عشق مجنون را برملا می سازد و سپس می فرماید که خام ، حال پُخته را در نمی یابد ، پس سخن را باید کوتاه کرد >>.

 

   به عقیده بعضی از شارحان مثنوی منظور از نی (( انسان کامل )) است و ناله ی انسان کامل از سِر او جدا نیست چنانکه علی (ع) می فرماید:

<< انسان را از زبانش می توان شناخت و از سخن او بدو راه توان یافت>>.

زبان و گفتار آدمی آنقدر مهم است که در آیات قرآنی چندین جای از آن یاد شده است. ارزش و بی ارزشی آدمیان را به سهولت میتوان از نوع تکلم و سخن گفتن وی تشخیص داد به قول سعدی شیرین سخن:

تـا مـرد ســخــن نـگـفـتـه بـاشـد

عـیـب و هـنـرش نـهـفـتـه بـاشـد


دانلود با لینک مستقیم


حسام الـدیـن چـلپـى

کارآموزی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

اختصاصی از حامی فایل کارآموزی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارآموزی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام


کارآموزی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

تعداد صفحات:90

فرمت فایل :  word(قابل ویرایش)

مقدمه :

         اکنون بیش از نود سال تاسیس کارخانه برق شهری در ایران می‌گذرد و حدوداً سی سال تحت این مدت موسسات تولید و توزیع برق کلاً در دست بخش خصوصی بوده نه تنها صاحبان و مدیران آنها در گذشته‌اند بلکه متأسفانه دفاتر و اسناد مرتب و مدونی در دست نیست و در بیشتر موارد حتی یک نکته روشن کنندة مطلب هم دشوار بدست می‌آید.

  • تاریخچه

اگر کسی بخواهد که تاریخ علم الکتریسیته را تا قرن ششم قبل از میلاد بکشا ند. بر او خرده نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان گرفت زیرا در آن عصر کهربا و مغناطیس و برخی از خاصیتهای این دو ماده شنا‌خته شده بود و این سخن از طا لس ملطی[1] روایت شده است که گفته بود «مغناطیس در خود روحی دارد، چه آهن را به جنبش در می آورد[2]

اما در واقع الکتریسیته از تاریخ 1785 میلادی که کولن[3] قانون اصلی الکتریسیته ساکن را یافت و شباهت بسیار نزدیک آن را با قانون جاذبة عمومی نشان داد[4] آغاز می‌شود.

از این زمان تا سال 1871 که گرم ماشین برقی خود را اختراع کرد 86 سال طول کشید. انرژی، استعداد یک سیستم برای انجام دادن کار خارجی است[5]. تأثیر گذاری هر عامل بر محیط اطرا فش به همین استعداد بستگی دارد. در میان تأثیر گذاران بر محیط، انسان از این امتیاز شگرف بر خوردار است. که می‌تواند با به کار بردن تمهیداتی، حاملهای انرژی را به خد مت خود در آورد و از استعداد کارزایی آنها در راههای مطلوب خودش سود ببرد.

انسان این مهم را به اختراع دستگاههای لازم تحقق بخشیده است. این دستگاهها واسطه‌ای هستند که گونه خاصی از انرژی را به گونه‌ دیگر تبدیل می‌کند به نحوی که از نظر کاربرد قابل استفاده و مطلوب باشد.

ماشینهای ساده مانند اهرم، چرخ، اره، چکش و سطح شیب دار از دیرباز توسط بشر شناخته شده بودند و کار آنها اساساً تغییر شکل انرژی مکانیکی حاصل از نیروی عضلانی بود. با گذ شت زمان و متنوع شدن نیاز بشر به انرژی انواع دیگری از ماشینها که تبدیلات پیچیده تری را انجام می‌دادند اختراع شد.

ماشینهای تازه، علاوه بر آنکه استفاده از انرژی عضلانی انسان را متنوعتر و کار آمد‌تر ساختند، توانستند منابع دیگری در بیرون از وجود انسان را نیز مهار کنند و به خدمت او در آورند.

ماشینهای بافندگی دستی، آسیابهای بادی و آبی و کشتیهای بادبانی را می توان از این زمره محسوب داشت.

دستیابی بدین گونه منابع انرژی، گام بزرگی در راه فراتر رفتن انسان از محدودة امکانات بدنی وی بشمار می‌رفت. ولی چون سیستمهای بکار رفته، نسبت به انرژی قابل استحصال از آنها بسیار حجیم بودند، ماشینها هم می‌بایست به همان نسبت حجیم و بزرگ باشند و همین امر محدودیتهای بسیاری را بر کم و کیف و کارائی ماشینها تحمل می کرد.

بنابراین، توجه دانشمندان به ساخت ماشینهایی که بتوانند منابع انرژی متراکم را به کار گیرند معطوف شد. اختراع ماشین بخار در سال 1764 میلادی توسط جیمز وات[6]، منشأ تحولی سریع و شدید در صنعت گردید. وجه تمایز این ماشین جدید با ماشینهای قبلی در این بود که با حجم بسیار مختصری می‌توانست انرژی متراکم در سوخت را به انرژی از نوع دلخواه (مکانیکی) تبدیل کند.

استفاده از ماشین بخار در وسائط نقلیه و کارخانه‌ها به سرعت پیشرفت نمود. در کارخانه ها، با سود جستن از یک محور انتقال انرژی و با کمک تعدادی چرخ فلکه و تسمه، انرژی مکانیکی را از ماشین بخار در یا فت و بین دستگاههای مصرف کننده توزیع می کردند و با این روش توانستند انرژی حاصل از ناشین بخار را مهار سازند.

ماشین بخار تا 140 سال پس از اختراع آن، یکه تاز میدان بود و در عین حال، تلاش در   راه دستیابی به ماشینهای کار آمد‌تر ادامه داشت.مثلاً :

  • در سال 1876 نیکولاس آگرست اوتو[7] ماشین چهار زمانة خود را که با گاز کار می‌کرد اختراع نمود .
  • در سال 1892 رودلف دیزل[8] موتور اختراعی خود را به ثبت رسانید .
  • از اواخر قرن نوزدهم توربینهای بخاری و آبی باری تهیة انرژی مکانیکی از انرژیهای حرارتی و پتانسیل وارد بازار شدند.
    • پیدایش صنعت برق در جهان

در میان همة وسایلی که برای تهیه و تبدیل انرژی ابداع شد، برندة نهائی را باید ماشینهای تولید مصرف کنندة انرژی برقی دانست. قوانین اساسی الکتریسیته را کولن در سال 1785 عرضه کرد در سال 1800 ولتا[9] پیل الکتریکی را اختراع نمود و بالاخره در سال 1871 با اختراع ماشین گرام راه برای تبدیل کلان انرژی مکانیکی به الکتریکی و بالعکس باز گردید.

انرژی الکتریکی را باید ارزشمند ترین و مرغوبترین نوع انرژی دانست زیرا:

- اولاً: به آسانی قابل انتقال از جائی به جای دیگر است. با پیشرفتهایی که امروزه حاصل شده است، هیچ نوع محدودیتی برای انتقال این نوع انرژی متصور نمی‌باشد. در صورتی که انرژیهای دیگر از این نظر با محدودیتهای بسیاری رو به رو هستند .

ثانیاً : قابل تبدیل به هر نوع انرژی دیگر می‌باشد.

ثا لثاً: پاکیزه‌ترین نوع انرژی است و هیچ نوع آلودگی زیست محیطی ندارد.

به دلایلی که گفتیم، انرژی الکتریکی امروزه مطلوبترین نوع انرژی محسوب می‌شود.

هر چند با اختراع پیل در سال 1800، استفاده های علمی از انرژی الکتریکی در مواردی مانند تلگراف و تلفن آغاز شد. اما شروع استفاده کلان از این نوع انرژی به بعد از اختراع ماشین گرام در سال 1871 مربوط می‌شود که باید آنرا نوع اولیه ژنراتورهای برقی امروزی محسوب داشت.


[1]. Thales of Miletos

[2] - تاریخ علم، جرج سارتن، ترجمه احمد آرام .

[3] . Charles Augustion Coulomb

[4] - تاریخ صنایع و اختراعات، پی یر روسو،‌ ترجمه حسن صفاری .

[5] - تعبیر از ماکس پلانک Max Plant

[6] - James Watt .

[7] - Nikolaus August Otto .

[8] - Rudolf Diesel .

[9] - Alessandro Volta


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

اختصاصی از حامی فایل شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام


شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات63

مقدمه :    

اکنون بیش از نود سال تاسیس کارخانه برق شهری در ایران می‌گذرد و حدوداً سی سال تحت این مدت موسسات تولید و توزیع برق کلاً در دست بخش خصوصی بوده نه تنها صاحبان و مدیران آنها در گذشته‌اند بلکه متأسفانه دفاتر و اسناد مرتب و مدونی در دست نیست و در بیشتر موارد حتی یک نکته روشن کنندة مطلب هم دشوار بدست می‌آید


دانلود با لینک مستقیم


شرکت ماشین سازی و سیم و کابل سازی حسام

دانلود پروژه مالی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل حسام

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه مالی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل حسام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه مالی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل حسام


دانلود پروژه مالی  شرکت ماشین سازی و سیم و کابل حسام

  مقدمه :

         اکنون بیش از نود سال تاسیس کارخانه برق شهری در ایران می‌گذرد و حدوداً سی سال تحت این مدت موسسات تولید و توزیع برق کلاً در دست بخش خصوصی بوده نه تنها صاحبان و مدیران آنها در گذشته‌اند بلکه متأسفانه دفاتر و اسناد مرتب و مدونی در دست نیست و در بیشتر موارد حتی یک نکته روشن کنندة مطلب هم دشوار بدست می‌آید.

  • تاریخچه

اگر کسی بخواهد که تاریخ علم الکتریسیته را تا قرن ششم قبل از میلاد بکشا ند. بر او خرده نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان گرفت زیرا در آن عصر کهربا و مغناطیس و برخی از خاصیتهای این دو ماده شنا‌خته شده بود و این سخن از طا لس ملطی روایت شده است که گفته بود «مغناطیس در خود روحی دارد، چه آهن را به جنبش در می آورد.»

اما در واقع الکتریسیته از تاریخ 1785 میلادی که کولنقانون اصلی الکتریسیته ساکن را یافت و شباهت بسیار نزدیک آن را با قانون جاذبة عمومی نشان داد آغاز می‌شود.

از این زمان تا سال 1871 که گرم ماشین برقی خود را اختراع کرد 86 سال طول کشید. انرژی، استعداد یک سیستم برای انجام دادن کار خارجی است. تأثیر گذاری هر عامل بر محیط اطرا فش به همین استعداد بستگی دارد. در میان تأثیر گذاران بر محیط، انسان از این امتیاز شگرف بر خوردار است. که می‌تواند با به کار بردن تمهیداتی، حاملهای انرژی را به خد مت خود در آورد و از استعداد کارزایی آنها در راههای مطلوب خودش سود ببرد.

این فایل شامل 154 صفحه فایل word می باشد

 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه مالی شرکت ماشین سازی و سیم و کابل حسام