حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حدیث

اختصاصی از حامی فایل حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

حدیث یکم

عاق والدین

قال پیامبر اکرم (ص) :

بابانِ مُعَجَّلانِ عُقوبَتُهُما فیِ الدنیا الْبَغْیُ والْعُقُوقُ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

دو چیز است که کیفر آنرا در دنیا می دهند ظلم و بد رفتاری با پدر و مادر .

(نهج الفصاحه ـ ص 216 ـ حدیث 1072 )

حدیث دوم

صله رحم

قال پیامبر اکرم (ص) :

صِلَهُْْ الرَّحِمِ تَزیدُ فیالْعُمرِ و تَرْفَعُ میتَهَ السُّوء

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

پیوند خویشان عمر را افزونی دهد و از مرگ بد جلوگیری کند.

(نهج الفصاحه ـ ص390 ـ حدیث 1838)

حدیث سوم

طـلاق

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَزَوجَّوُ اوَلا تُطَلقِّوُا فَاِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الذَّوّ اقینَ وَ لا الذَّوّاقَاتَ

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا خداوند مردانی را که مکرر زن گیرند و زنانی که مکرر شوهر کنند دوست ندارد.

(نهج الفصاحه ـ ص 239 ـ حدیث 1149)

حدیث چهارم

خنـده

قال پیامبر اکرم (ص) :

لاتُکْثِرِ الضَّحْکَ فَاِنَّ کَثْرَهًْْ الضَّحَکِ تُمیتُ القَلْبِ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

خنده بسیار مکن که خنده بسیار دل را بمیراند.

(نهج الفصاحه ـ ص520 ـ حدیث 2479 )

حدیث پنجم

صـدقه

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَرارَکُوا الْهُمُولَم وَالْغُمومَ بالصَّدقاتِ یَکْشِفِ اللهُ تَعالی ضُرَکمُ وَ ینْصُرْ کُمْ علی عَدُوَّکُمْ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

از رنج و غم ها بوسیله صدقه جلوگیری کنید تا خدا رنج ترا برطرف کند و شما را بر دشمنان پیروزی دهد .

(نهج الفصاحه ـ ص 227 ـ حدیث 1134 )


دانلود با لینک مستقیم


حدیث

نماز در قرآن و حدیث 34ص

اختصاصی از حامی فایل نماز در قرآن و حدیث 34ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

نماز در قرآن وحدیث

فهرست موضوعی

پیش گفتار

فضیلت نماز

3 - ویژگی های نماز

4 - مواظبت بر نماز

5- مواظبت بر وقت های نماز

6- نماز پیش از اسلام

پیش گفتار

نماز، نخستین واجب الهى است که خداوند سبحان بر مردم مقرّر داشته و فریضه اى است که پیشتر از همه فرائض دیگر، باید آن را آموخت ؛ نخستین عمل انسان است که در آن نظر مى شود و نخستین چیزى است که از آن بازخواست مى گردد، اگر مقبول افتد بقیه اعمال هم پذیرفته مى شود و اگر رد شود، دیگر اعمال هم رد مى شود.

نماز ستون دین، استوارى و سیماى آن است. جایگاه آن در دین، مانند سر در کالبد است و حکایت آن، حکایت ستون خیمه است. نماز، بهترین دستور دین، برترین اعمال و محبوب ترین آن ها نزد خداى سبحان و برترین وسیله اى است که متوسلان براى نزدیک شدن به او بدان چنگ زده اند و معراج مؤمن است .

نماز، شیطان را مى راند، بر تکبّر و سرکشى راه مى بندد، از زشتى و ناپسندى باز مى دارد، کبر و دیگر زنگارهاى روح را مى زداید، بدى ها را مى برد و جان را پاک مى سازد.نماز، کلید هر نیکى است ، چهره و دل بدان روشن مى شود و جان با آن به اطمینان مى رسد رحمت را فرو مى آوردو زشتى ها با آن زیبا مى گردند و براى پیروزى در جهاد اکبر و اصغر از آن مدد مى جویند.

نماز آخرین سفارش پیامبران، مخصوصاً پیامبر خاتم، حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله است که در پایان وصیت خویش فرمود: نماز را، نماز را و آن را تا بدان جا تکرار کرد که زبانش سنگین و سخنش بریده بریده گشت.

بى گمان، نماز بهترین وسیله براى سازندگى و سیر و سلوک به سوى خداوند متعال و هسته بنیادین حرکت تکاملى به سوى والاترین هدف انسانیت و جامعه نمونه بشرى است. بسى درد و اندوه که عموم مردم و بلکه بسیارى از نخبگان، این جان مایه حیات و حرکت و شکوفایى را آن چنان که باید، نمى شناسند و خواص ،آنچنان که شاید از آن بهره نمى گیرند، حال آن که آیات قرآن کریم و سنّت شریف بر نقش اعجازگونه نماز در سازندگى فرد و جامعه، تأکید


دانلود با لینک مستقیم


نماز در قرآن و حدیث 34ص

تحقیق و بررسی در مورد حدیث رفع

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد حدیث رفع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

فصل اول :

کلیــات

بخش اول : بررسی سند حدیث رفع

حدیث رفع از جمله احادیث مشهوری است که در کتب فقهی و حقوقی با عناوین تقریباً مشابه ذکر شده است و اکثر محدثان شیعه آن را در کتب خود آورده اند از جمله :‌

در کتاب « خصال » متن حدیث اینگونه آمده است :

«حدثنا : احمد بن محمد بن یحیی العطار قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، عن یعقوب بن یزید ، عن حماد بن عیسی ، عن حریز بن عبدالله ، عن أبی عبدالله (ع) ، قال : قال رسول الله : رفع عن امتی تسعه : « الخطاوالنسیان و ما اکرهوا علیه و ما لایعلمون و مالایطیقون و ما اضطروا الیه والحسد و الطیره و التفکر فی الوسوسه فی الخلق مالم ینطق بشفة »1

مرحوم کلینی و شیخ حر عاملی حدیث را با این مضمون ذکر کرده اند :

« بمرفوعه محمدبن احمد النهدی عن ابی عبدالله (ع) قال : قال رسول الله (ص) : وضع عن امتی تسع خصال : الخطاء و النسیان و ما لایعلمون و مالا یطیقون ، ما اضطروا الیه و ما استکر هوا علیه و الطیره و الوسوسه فی التفکر فی الخلق و الحسد مالم یظهر بلسان اوید »2

از مقایسه این دو متن چنین به نظر می رسد که تنها تفاوت در ترتیب نوشتاری فقرات می باشد ، در روایت خصال عبارت « مالم ینطق بشفه » به تفکر در وسوسه در خلق اضافه شده و در روایت مرحوم کلینی و شیخ حر عاملی عبارت « ما لم یظهر بلسان اوید » به الحسد اضافه شده است

پس نمی توان به دلیل جابه جای عبارات در متن حدیث معتقد به این شد که این دوحدیث مستقل از هم و استناد و استنباط جداگانه از آنها می شود . 1

حال ممکن است این احتمال در ذهن به وجود آید که آیا می توان از لحاظ سند به این حدیث تکیه کرد؟ و یا به عبارتی ، این حدیث از لحاظ سند تا چه اندازه موثق و قابل اعتماد است ؟ و آیا در خصوص راویان این حدیث اشکال برآنها وارد شده است یا خیر ؟ و احتمالات دیگر ..

نظرات در خصوص سند حدیث رفع

با مطالعه و تفحص در کتب اصولی و فقهی دو نظریه در خصوص سند حدیث به چشم می خورد :

الف - برخی معتقدند که به دلیل وجود « احمدبن محمدبن یحیی عطار قمی » در سلسله روات این حدیث نمی توان به سند حدیث اعتماد کرد . به دلیل این که در کتب رجالی مختلف وثاقت او مهمل و مجمل است . 2 البته وجوهی برای توثیق « احمدبن محمدبن یحیی عطار قمی » ذکر شده است از جمله این که :

1-وی از مشایخ شیخ صدوق محسوب می شود و بنابراین کلیه مشایخ شیخ صدوق از ثقات هستند وی نیز توثیق می شود .

2-علامه حلی وی را موثق دانسته است ، علاوه برایشان عده زیادی از دانشمندان او را متصف به ثقه بودن نموده اند و او را فقیهی راستگو و بصیر معرفی کرده اند .

لکن با همه این امور ، مرحوم خوئی ادله فوق را نا تمام دانسته است و احمدبن محمد بن یحیی را فردی مجهول محسوب نموده است1 .

ب - در مقابل گروه دیگر معتقدند که اشتهار حدیث و اعتماد فقها بر آن ما را بی نیاز از سخن در مورد سند حدیث می کند . بلکه بعضی این حدیث را از جمله احادیث صحیح شمرده اند . مرحوم نائینی در این باره می گوید : « اشتهار الحدیث المبارک بین الاصحاب واعتمادهم علیه یغنی عن التکلم فی سنده مع انه من الصحاح » 2

غیر از این راوی تمام راویان حدیث ثقه ، و وثاقت آنها در کتب رجالی ذکر شده است . 3

البته در مورد جبران ضعف سند حدیث بعضی از تقریر کنندگان درس علمای معاصر سند حدیث را با سند معتبر دیگری تعویض نموده اند . 4 و آن سند معتبر دیگر عبارت است از : قال النبی (ص) :

« وضع عن امتی تسعته اشیاء ….. الخ » که این حدیث با این مضمون در مرسل الفقهیه شیخ صدوق آمده است . 5

آقای فاضل لنکرانی در خصوص سند حدیث این گونه می گویند : سندی که شیخ صدوق در این روایت دارد ، یک


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حدیث رفع

دانلود تحقیق کامل درباره 40 حدیث 37 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درباره 40 حدیث 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

حدیث یکم

عاق والدین

قال پیامبر اکرم (ص) :

بابانِ مُعَجَّلانِ عُقوبَتُهُما فیِ الدنیا الْبَغْیُ والْعُقُوقُ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

دو چیز است که کیفر آنرا در دنیا می دهند ظلم و بد رفتاری با پدر و مادر .

(نهج الفصاحه ـ ص 216 ـ حدیث 1072 )

حدیث دوم

صله رحم

قال پیامبر اکرم (ص) :

صِلَهُْْ الرَّحِمِ تَزیدُ فیالْعُمرِ و تَرْفَعُ میتَهَ السُّوء

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

پیوند خویشان عمر را افزونی دهد و از مرگ بد جلوگیری کند.

(نهج الفصاحه ـ ص390 ـ حدیث 1838)

حدیث سوم

طـلاق

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَزَوجَّوُ اوَلا تُطَلقِّوُا فَاِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الذَّوّ اقینَ وَ لا الذَّوّاقَاتَ

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا خداوند مردانی را که مکرر زن گیرند و زنانی که مکرر شوهر کنند دوست ندارد.

(نهج الفصاحه ـ ص 239 ـ حدیث 1149)

حدیث چهارم

خنـده

قال پیامبر اکرم (ص) :

لاتُکْثِرِ الضَّحْکَ فَاِنَّ کَثْرَهًْْ الضَّحَکِ تُمیتُ القَلْبِ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

خنده بسیار مکن که خنده بسیار دل را بمیراند.

(نهج الفصاحه ـ ص520 ـ حدیث 2479 )

حدیث پنجم

صـدقه

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَرارَکُوا الْهُمُولَم وَالْغُمومَ بالصَّدقاتِ یَکْشِفِ اللهُ تَعالی ضُرَکمُ وَ ینْصُرْ کُمْ علی عَدُوَّکُمْ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

از رنج و غم ها بوسیله صدقه جلوگیری کنید تا خدا رنج ترا برطرف کند و شما را بر دشمنان پیروزی دهد .

(نهج الفصاحه ـ ص 227 ـ حدیث 1134 )


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره 40 حدیث 37 ص

دانلود مقاله کامل درباره بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

موضوع:

بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه

أعُوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ

وَ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَی‌ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدَآئِهِم‌ أجْمَعِینَ مِنَ الآنَ إلَی‌ قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ

وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

متن‌ روایت‌ کمیل‌ از «نهج‌ البلاغة‌» سیّد رضیّ رحمة‌ الله‌ علیه‌ و شرح‌ فقرات‌ آن‌ بطور اختصار:

 یکی‌ از أدلّة‌ ولایت‌ فقیه‌ که‌ هم‌ از جهت‌ سند و هم‌ از جهت‌ دلالت‌ می‌توان‌ آنرا معتبرترین‌ و قوی‌ترین‌ دلیل‌ بر ولایت‌ فقیه‌ گرفت‌، روایت‌ سیّد رضیّ أعلی‌ الله‌ مقامه‌ در «نهج‌ البلاغة‌» است‌ که‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ به‌ کُمَیل‌ بن‌ زیاد نَخعیّ فرموده‌اند.

 فَفِی‌ «نَهْجِ الْبَلا َ غَةِ» مِنْ کَلاََمٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلاَمُ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیّ:

 قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ: أَخَذَ بِیَدِی‌ أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ عَلِیُّ بنُ أَبِی‌ طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلا َ مُ فَأَخْرَجَنِی‌ إلَی‌ الْجَبَّانِ؛ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَآءَ ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ! إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا؛ فَاحْفَظْ عَنِّی‌ مَا أَقُولُ لَکَ.

 «کمیل‌ بن‌ زیاد می‌گوید: أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌ طالب‌ علیه‌ السّلام‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ سوی‌ صحرا برد. همینکه‌ در میان‌ بیابان‌ واقع‌ شدیم‌، حضرت‌ نفس‌ عمیقی‌ کشید و سپس‌ به‌ من‌ فرمود: ای‌ کمیل‌! این‌ دلها ظرفهائی‌ است‌ و بهترین‌ این‌ دلها، آن‌ دلی‌ است‌ که‌ ظرفیّتش‌ بیشتر، سِعه‌ و گنجایشش‌ زیادتر باشد. بنابراین‌، آنچه‌ را که‌ من‌ بتو می‌گویم‌ حفظ‌ کن‌ و در دل‌ خود نگاه‌دار!» سپس‌ میفرماید:

 النَّاسُ ثَلا َ ثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی‌ سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ؛ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَـُوا إلَی‌ رُکْنٍ وَثِیقٍ.

 «مجموعة‌ أفراد مردم‌ سه‌ طائفه‌ هستند: طائفة‌ أوّل‌: عالم‌ رَبّانی‌ است‌. گروه‌ دوم‌: متعلّمی‌ است‌ که‌ در راه‌ نجات‌ و صلاح‌ و سعادت‌ و فوز گام‌ برمی‌دارد. و دستة‌ سوّم‌: أفرادی‌ از جامعه‌ هستند که‌ دارای‌ أصالت‌ و شخصیّت‌ نبوده‌، ومانند مگس‌ و پشّه‌هائی‌ که‌ در فضا پراکنده‌اند می‌باشند.

 این‌ دستة‌ سوّم‌، دنبال‌ کننده‌ و پیروی‌ کنندة‌ از هر صدائی‌ هستند که‌ از هر جا برخیزد؛ و با هر بادی‌ که‌ بوزد در سمت‌ آن‌ حرکت‌ می‌کنند؛ دلهای‌ آنان‌ به‌ نور علم‌ روشن‌ نگردیده‌؛ و قلبهای‌ خود را از نور علم‌ مُنَّور و مُستَضیی‌ و روشن‌ نگردانیده‌اند؛ و به‌ رُکنِ وثیق‌ و محلِّ اعتمادی‌ که‌ باید إنسان‌ به‌ آنجا تکیه‌ زند، متّکی‌ نشده‌ و پناه‌ نیاورده‌اند.»

 یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ؛ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ، وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ؛ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ الْعِلْمُ یَزْکُوعَلَی‌الاْءنْفَاقِ؛ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ.

 «ای‌ کمیل‌! علم‌ از مال‌ بهتر است‌؛ علم‌، تو را حفظ‌ و نگهداری‌ می‌نماید، ولی‌ تو باید مال‌ را نگهداری‌ کنی‌؛ مال‌ بواسطة‌ خرج‌ کردن‌ و إنفاق‌، نقصان‌ و کاهش‌ می‌یابد؛ ولی‌ علم‌ در أثر إنفاق‌ و خرج‌ کردن‌ زیاد می‌شود و رشد و نُموّ پیدا می‌کند؛ و نتیجه‌ و آثار مال‌، به‌ زوال‌ آن‌ مال‌ از بین‌ می‌رود.»

 وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ. وقتی‌ خود مال‌ از بین‌ رفت‌، پدیده‌ها و آثاری‌ هم‌ که‌ از آن‌ بدست‌ آمده‌ ـ هر چه‌ میخواهد باشد ـ از بین‌ میرود. مِنْ باب‌ مثال‌: کسی‌ که‌ مال‌ دارد، با آن‌ مال‌ سلطنت‌ و حکومت‌ می‌کند؛ مردم‌ را گردِ خود جمع‌ می‌نماید؛ و بر أساس‌ مال‌ خیلی‌ کارها را انجام‌ میدهد؛ همینکه‌ آن‌ مال‌ از بین‌ رفت‌، تمام‌ آن‌ آثار از بین‌ میرود؛ مردم‌ دیگر هیچ‌ اعتنائی‌ به‌ وی‌ نمیکنند و شرفی‌ برای‌ او قائل‌ نمیشوند؛ و این‌ شخص‌ که‌ بر أساس‌ اتّکاء به‌ مال‌، در دنیا برای‌ خود دستگاهی‌ فراهم‌ کرده‌ بود، همینکه‌ مالش‌ از بین‌ میرود، تمام‌ آن‌ آثار که‌ مصنوع‌ و پدیدة‌ مال‌ است‌، همه‌ از بین‌ میرود. یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ دِیْنٌ یُدَانُ بِهِ؛ بِهِ یَکْسِبُ الاْءنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی‌ حَیَوتِهِ، وَ جَمِیلَ الاْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ. وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.

 «ای‌ کمیل‌! علم‌، قانون‌ و دستوری‌ است‌ که‌ مُتَّبَع‌ است‌ و مردم‌ از آن‌ پیروی‌ می‌کنند. بواسطة‌ علم‌، إنسان‌ در حیات‌ خود راه‌ إطاعت‌ را طیّ می‌کند، و بعد از خود آثاری‌ نیکو باقی‌ می‌گذارد. علم‌ حاکم‌ است‌ و مال‌ محکومٌ علیه‌.» همیشه‌ علم‌ بر مال‌ حکومت‌ دارد. فرق‌ میان‌ علم‌ و مال‌ این‌ است‌ که‌: علم‌ همیشه‌ در درجة‌ حکومت‌ بر مال‌ قرار گرفته‌ است‌؛ مال‌ بدست‌ علم‌ تصرّف‌ می‌شود و در تحت‌ حکومت‌ علم‌ به‌ گردش‌ در می‌آید.

 یَا کُمَیْلُ! هَلَکَ خُزَّانُ الاْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَآءٌ؛ وَالْعُلَمَآءُ بَاقُونَ مَابَقِیَ الدَّهْرُ؛ أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ و أَمثَالُهُمْ فِی‌ الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ.

 «ای‌ کمیل‌! خزینه‌ کنندگان‌ و جمع‌ آورندگان‌ أموال‌ از مردگانند ـ در حالتی‌ که‌ بظاهر زنده‌ هستند ـ أمّا علماء تا هنگامی‌ که‌ روزگار باقی‌ است‌ پایدارند. گرچه‌ جسدهای‌ آنها و هیکلهای‌ آنان‌ مفقود شده‌ و از بین‌ رفته‌ و در زیر خاک‌ پنهان‌ شده‌ باشد، ولی‌ أمثال‌ و آثار آنها در دلها موجود است‌؛ و حیات‌ آنها در دلها سرمدی‌ و أبدی‌ می‌باشد.»

 هَا! إنَّ هَنـهُنَا لَعِلْمًا جَمًّا (وَ أَشَارَ إلَی‌ صَدْرِهِ) لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً!

 «آه‌! (متوجّه‌ باش‌!) در اینجا عِلمی‌ است‌ متراکم‌ و أنباشته‌ شده‌ (و با هَنـهُنَا حضرت‌ إشاره‌ به‌ سینة‌ شریف‌ کرده‌ و فرمودند:) ای‌ کاش‌ حاملینی‌ برای‌ این‌ علم‌ می‌یافتم‌!» أفرادی‌ که‌ بتوانند علم‌ مرا حمل‌ کنند و به‌ آنها بیاموزم‌. چه‌ کنم‌، که‌ علم‌ در اینجا انباشته‌ شده‌ و حَمَله‌ نمی‌یابم‌! کسی‌ نیست‌ که‌ این‌ علم‌ مرا یاد بگیرد و أخذ کند!

بیان‌ چهار دسته‌ از علماء که‌ قابل‌ تعلیم‌ علوم‌ حقیقیّه‌ نیستند:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه