حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درباره مقایسۀ شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان

اختصاصی از حامی فایل پاورپوینت درباره مقایسۀ شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره مقایسۀ شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان


پاورپوینت درباره  مقایسۀ شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان

 

فرمت فایل    power pointتعداد صفحات :  58  صفحه

 

 

 

 

•در این تحقیق سعی داریم که تعدادی از شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان با هم مقایسه کنیم و از این طریق به تبیین جایگاه اروپا در اقتصاد جهان برسیم، لذا از میان مجموعۀ شاخصهای اقتصادی پانزده شاخص از مهمترین آنها انتخاب شده و به بررسی آنها می پردازیم.

   تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاس‌های اندازه گیری در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید می‌شود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند.

•میانگین تولید ناخالص داخلی اروپا 450،046 میلیون دلار است، در حالیکه میانگین جهانی تولید ناخالص داخلی 202،033 میلیون دلار است و چنانکه مشاهده می شود میانگین تولید ناخالص داخلی اروپا 2/2 برابر میانگین جهانی است. میانگین تولید ناخالص داخلی اروپا از 231،980 در سال 2005 به 450،046 میلیون دلار در سال 2013 رسیده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره مقایسۀ شاخصهای اقتصادی اروپا و جهان

تحقیق درباره بیماریهای مقاربتی شایع در ایران و جهان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره بیماریهای مقاربتی شایع در ایران و جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

بیماریهای مقاربتی شایع در ایران و جهان

مقدمه

بیماریهای مقاربتی از بیماریهای خیلی شایع در جهان هستند. این بیماریها به طور عمده در نتیجه تماس جنسی با فرد آلوده و یا از طریق مادر آلوده به کودک منتقل می شوند. ولی ممکن است استفاده از سرنگ و سوزن مشترک در معتادان تزریقی نیز سبب ابتلا به این بیماریها گردد.

بر اساس برآورد سازمان جهانی بهداشت بیشتر از ۳۳۰ میلیون مورد جدید بیماریهای مقاربتی قابل درمان از جمله سیفیلیس و سوزاک سالانه در دنیا بروز می نماید و در واقع روزانه شاهد بروز حدود یک میلیون مورد جدید از بیماریهای مقاربتی در دنیا هستیم.

طبق گزارش منابع معتبر جهانی، بیماریهای آمیزشی در دنیا رو به افزایش است و نظر به مسری بودن این بیماریها و عوارض ناشی از عدم درمان و پیشگیری آن، کنترل بیماریهای آمیزشی ضروری می باشد.

چون بیماریهای منتقله از راه تماس جنسی موضوع حساسی است و صحبت کردن آشکار در مورد آنها، در کشورهای مختلف از جمله ایران آسان نیست و سبب بدنامی می شود ، بیماران یا به موقع برای درمان مراجعه نمی کنند و یا برای درمان به درمانگران سنتی مراجعه می کنند. لذا به خوبی معالجه نمی شوند و سبب انتقال و گسترش بیماری می شوند.

در صورت بی توجهی و عدم درمان به موقع این بیماریها، ممکن است عوارض جدی مانند نازایی ، حاملگی خارج از رحم ، سرطان گردن رحم، خونریزی شدید و پارگی لوله های رحمی پیش آید که منجر به مرگ هم می شود. در دو سوم یا بیشتر زنان باردار مبتلا به سیفیلیس اولیه عفونت از طریق جفت به جنین سرایت می کند. عواقب بیماریهای مقاربتی فقط به خود بیماران محدود نمی شود . اگر زنان باردار ،مبتلا به بیماریهای آمیزشی شوند، ممکن است پی آمدهایی نظیر سقط خود به خود ، تولد زودرس ، مرده زایی ، مرگ داخل رحم، تولد با وزن پایین و عفونت چشمها و ریه ها در جنین و نوزاد ایجاد شود.

ابتلا به بیماریهای آمیزشی ، خطر آلودگی به ویروس ایدز را افزایش می دهد و موجب بروز بیماری ایدز و مرگ بیماران می شود.

بیماریهای مقاربتی قابل پیشگیری و درمان هستند.

تعریف

بیماریهای مقاربتی از انواع بیماریهای واگیردار هستند که به طور عمده از طریق آمیزش جنسی با فرد آلوده انتقال می یابند.انتقال از مادر آلوده به نوزاد و از راه خون هم امکان دارد. این بیماریها توسط تعدادی از عوامل بیماریزا ایجاد می شوند که باعث بروز علائمی مانند ترشحات مجرای ادرار در مردان ، ترشح مهبل در زنان ، زخم در ناحیه تناسلی ، درد در قسمت تحتانی شکم در زنان ، تورم و قرمزی بیضه و تورم غدد لنفاوی در کشاله ران می گردد. در بعضی ها ، بخصوص در زنان ممکن است عفونت ، علامتی ایجاد نکند.

کنترل بیماریهای مقاربتی به سه دلیل زیر دارای اهمیت است:

à به علت دامنه و گسترش این بیماریها

à به علت ایجاد عوارض جدی

à به علت ارتباط بین بیماریهای منتقله از راه مقاربت و آلودگی به ویروس ایدز

دو نوع از بیماریهای مهم مقاربتی سوزاک و سیفیلیس هستند. بیماری ایدز هم در این طبقه بندی جای دارد، هر چند که ایدز از طریق غیر آمیزشی هم منتقل می شود.

عوامل بیماری زا

بیش از ۲۰ موجود زنده میکروسکوپی مختلف از جمله باکتری، قارچ ، انگل ، ویروس و … سبب بیماریهای مقاربتی می شوند، ولی معمولاً علائم و نشانه های یکسانی ایجاد می کنند مثلاً ترشح از مجرای آلت در مردان و ترشح مهبل در زنان و زخم تناسلی از علائم شایع بیماریهای آمیزشی است.

راههای سرایت

چنانچه از نام بیماریها پیداست، راه اصلی انتقال بیماریهای آمیزشی ، نزدیکی جنسی (مهبلی یا مقعدی) با فرد آلوده است. سایر راههای انتقال عبارتند از:

à از مادر آلوده به نوزاد در حین حاملگی ، در زمان زایمان و یا بعد از تولد

à از راه انتقال خون و فرآورده های خونی آلوده و اشتراک در سرنگ و سوزن تزریقی آلوده

مهم است بدانیم که شریک جنسی آلوده ممکن است دارای علامت نباشد و نداند که بیمار است و سبب انتقال و گسترش بیماری گردد.

بیماریهای مقاربتی ، خطر آلودگی به ویروس ایدز را افزایش می دهند.

رفتارهای زیر احتمال انتقال بیماری را افزایش می دهد:

ý داشتن بیش از یک شریک جنسی

ý داشتن شریک جنسی که دارای شرکای جنسی متعدد است.

ý داشتن انحراف جنسی و نزدیکی با افراد فاسد و بدکاره

ý عدم استفاده از کاندوم در هر یک از شرایط یادشده در بالا

راه های ورود عوامل بیماریزا معمولاً از طریق اندامهای تناسلی، مجاری ادراری ، مخاط دهان و مقعد ، پوست خراش یافته و خون است.

در زنان و نیز در مردان، بیماریهای قابل انتقال از راه مقاربت در گروه سنی ۱۵- ۳۰ سال در بالاترین حد است و در سنین بعدی کاهش پیدا میکند.

عوامل اجتماعی که بر انتقال این نوع بیماریها تأثیر می گذارند عبارتند از:

Õ تأخیر در درمان بیماریهای منتقله از راه مقاربت به دلایل زیر:

۱. زنان مبتلا اغلب علامت ندارند. حدود ۸۰% زنان آلوده به سوزاک ممکن است بدون علامت باشند.

۲. ترس از بدنامی ممکن است مردم را به سرپوش نهادن وادارد و این خود سبب افزایش و گسترش آلودگی می شود.

۳. ممکن است امکانات بهداشتی – درمانی در دسترس نباشد و یا بیماران استطاعت پرداخت هزینه خدمات را نداشته باشند.

۴. ممکن است مردم ترجیح دهند برای اجتناب از بی آبروئی ، به درمانگران سنتی مراجعه کنند.

۵. بالاخره ممکن است داروهای لازم را به طور کامل مصرف نکنند . درمان موثر وقتی امکان پذیر است که بیماران دوره درمان را کامل کنند.

Õ همراه نیاوردن شرکای جنسی برای درمان

Õ کوتاهی در استفاده از کاندوم برای فعالیت امن جنسی

علاوه بر عوامل اجتماعی و رفتاری یاد شده در بالا، عوامل زیر هم در انتقال بیماریهای مقاربتی موثرند:

Õ سن: ماهیت مخاط مهبل و دهانه رحم در زنان جوان، آنها را برای آلوده شدن بسیار مستعد می سازد. زنان جوان وقتی بسیار زود ازدواج می کنند و یا از نظر جنسی فعال می شوند، مخصوصاً در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

Õ جنس: بیماریهای مقاربتی ابتدا از طریق تماس جنسی درون مهبلی به زنان منتقل می شود. زنان راحت تر و سریعتر از مردان به بیماریهای مقاربتی مبتلا می شوند.

Õ ختنه: مردان ختنه شده کمتر از مردان ختنه نشده به بیماریهای مقاربتی مبتلا می شوند.

Õ ازدواج دیرهنگام

در اکثر جوامع افراد معینی ممکن است وجود داشته باشند که اختصاصاً در مقابل بیماریهای آمیزشی آسیب پذیر باشند و عبارتند از:

þ دختران نوجوانی که از نظر جنسی فعال هستند.

þ زنانی که دارای چند شریک جنسی هستند.

þ زنان بدکاره و فاسد و مشتریان آنها

þ مردان و زنانی که شغل آنها ایجاب می کند که از خانواده خود دور باشند و شرکای جنسی دائمی در درازمدت ندارند.

علائم

مهمترین علائم و شکایات بیماران مبتلا به بیماریهای مقاربتی عبارتند از:

ï ترشح غیرعادی از مجرای تناسلی زن ( افزایش مقدار، تغییر بو و رنگ)

ï سوزش ، خارش و درد در هنگام مقاربت زنان

ï هرگونه زخم و یا ضایعه تناسلی

ï درد در قسمت تحتانی شکم و درد واضح لگنی در زنان

ï تورم (برآمدگی) دو طرفه یا یک طرفه غدد لنفاوی در کشاله ران


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بیماریهای مقاربتی شایع در ایران و جهان

تحقیق درباره تاریخچه والیبال 11 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره تاریخچه والیبال 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تاریخچه والیبال در جهان

والیبال از ایالات متحده امریکا سرچشمه می‌گیرد. اگرچه مسابقات المپیک و سایر رقابت‌های بین‌المللی به وسیله تیم‌های کشورهای مختلف برگزار می‌گردد ولیکن بازی‌های امروزی بیشتر مربوط به این کشور می‌شود.

اما درست است که بسیاری از بازی‌ها از «سواحل کالیفرنیای جنوبی» مشتق شده است. اما باید گفت که والیبال در سال 1895 در شهر «هولیوک ماساچوست» توسط مرد جوانی که عضو انجمن علاقه‌مندان به ورزش بود به نام «ویلیام جی مورگان» به وجود آمده است.

در آغاز او در نظر داشت که یک مبتکر ورزشی باشد تا بتواند ورزشی به وجود آورد که در آن تحرک و تفریح زیادی برای پیران و جوانان فراهم سازد.

بنابراین یک تور تنیس در وسط زمین ورزشی کشید و سپس به پرتاب توپ سبکی از بالای تور شروع کرد. که پس از به وجود آوردن این بازی، والیبال پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در سطح جهان کرد.

در طی دو جنگ جهانی، ارتش امریکا از این ورزش به عنوان وسیله‌ای برای تفریح و تحرک و تقویت روحیة افراد استفاده کرد و پس از آن دنیا نیز مشتاقانه به این بازی نگاه کرد.

اما درست است که تیم‌های ژاپنی با فرم بازی دفاعی‌شان در طی بازی‌های المپیک 1964 (اولین بازیی که والیبال به عنوان یک ورزش مجاز جهت شرکت در المپیک تشخیص داده شد) دنیا را به لرزه درآورد.

لیکن پیشرفت‌های اساسی در این زمینه در امریکا شکل گرفته است.

اما آمریکائیان در بازی‌های بین‌المللی شکست خورده‌اند. اما خواهان به دست آوردن مقام از دست رفتة خود می‌باشند و هر روز بر تعداد ورزشکارانی که به هیجان مسابقه پی می‌برند افزوده می‌گردد و در همین حال ذوق و شوق تماشاگر افزایش می‌یابد و طرح والیبال حرفه‌ای کم‌کم به حقیقت می‌پیوندد و این نوآوری مطمئناً سبب بالا بردن کیفیت والیبال آماتوری نیز خواهد شد.

اما اکنون اجازه دهید در مورد والیبال و چگونگی پیشرفت آن سخنی به میان آید.

والیبال در ابتدا «مینونت» نامیده می‌شد و بازی آن در سالن و با استفاده از تور تنیس (چنانکه قبلاً ذکر شد) و توئی (قسمت داخلی) توپ بسکتبال انجام می‌شد. در آن زمان این ورزش برای تفریح در فصل زمستان بود و هیچ‌گونه مقررات و روش خاصی برای بازی کردن وجود نداشت. در مراحل و زمان‌های مختلف تغییرات فراوانی در اصل آن به وجود آمده است. دکتر: «آ-ت-هاسکد» در محلی به نام اسپرینگ فیلد میونت را به والیبال تغییر نام داد و معنی آن زدن توپ با پنجه (والی) و رد کردن از روی تور است. هم‌چنان که هر اختراع و ابداعی در آغاز دارای نواقصی است که به مرور زمان کامل خواهد شد. والیبال نیز از این قاعده مستثنی نبوده و رفته‌رفته برای بازی آن مقرراتی وضع شده و روش‌های مدرنی متداول کرده است. در سال 1900 پذیرفته شد که امتیازات هر گیم بازی 21 پوئن باشد. در سال 1912 سیستم چرخش تصویب شد. در سال 1917 پذیرفته شد که هر گیم بازی 15 پوئن باشد. در سال 1918 تعداد بازیکنان هر تیم 6 نفره تعیین و مورد تصویب قرار گرفت.

در سال 1912 خط وسط به خطوط زمینی اضافه گردید. در سال 1922 موافقت شد که هر تیم در زمین خود بتواند فقط با سه ضربه توپ را به زمین مقابل بفرستد. در سال 1923 اندازة زمین بازی 9×18 تعیین گردید. در والیبال در سال 1900 توسط شخصی به نام دکتر «گری» مدیر تربیت‌بدنی YMCA هندوستان معرفی شد و در سال 1906 توسط «گیلی روبرت سان» مدیر تربیت‌بدنی YMCA به چین معرفی شد. در سال 1910 به فیلیپین معرفی شد و از این تاریخ اکثر کشورهای خاور دور والیبال را شناختند و برای پیشرفت آن کوشش کردند. در سال 1913 که اولین دورة مسابقات المپیک خاور دور در مانیل برگزار گردید. والیبال به عنوان یک بازی رسمی در برنامة بازی‌ها انجام شد و سیستم بازی 16 نفری بود. سپس سیستم 16 نفری به 12 نفری و سپس به 9 نفری تغییر یافت که اکنون نیز در بعضی از کشورهای خاور دور خصوصاً ژاپن سیستم 9 نفری علاوه بر سیستم 6 نفری رواج دارد. در سال 1914 والیبال به کشور انگلستان معرفی گردید. در سال 1917 به فرانسه و در سال 1919 به چکسلواکی و 1921 به لهستان معرفی شد. لهستان فدراسیون والیبال خود را در سال 1924 تأسیس نمود و در سال 1974 جشن پنجمین سال تولید فدراسیون والیبال خود را در لهستان برپا نمود. کشور شوروی فدراسیون خود را در سال 1923 تأسیس نمود و از همان موقع برای پیشرفت این ورزش فعالیت زیادی نشان داد و یکی از کشورهایی است که سهم به سزایی در پیشرفت والیبال دارد. به طور کلی می‌توان تغییرات والیبال و پیشرفت آن را به سه دوره تقسیم نمود.

دورة اول: تا سال 1918- دوره دوم: تا سال 1936- دوره سوم: از سال 1936 به بعد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخچه والیبال 11 ص

مقاله امپریالیسم ونقش آن در جهان

اختصاصی از حامی فایل مقاله امپریالیسم ونقش آن در جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله امپریالیسم ونقش آن در جهان


مقاله امپریالیسم ونقش آن در جهان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:48

امپریالیسم تنها یک مرحله از حیات سرمایه‌داری ـ حتی آخرین مرحله آن ـ نیست بلکه از ابتدا تاکنون جزء لاینفکی از توسعه سرمایه‌داری بوده است. سیطره جهانی امپریالیسم توسط اروپایی‌ها و فرزندان آنها در آمریکای شمالی دو مرحله را از سرگذرانده و احتمالاً در حال پاگذاردن به مرحله سوم است.

اولین مرحله از این سلسله اقدامات غارتگرانه حول مسئله فتح آمریکا و در چارچوب سرمایه‌داری تجاری (سیستم مرکانتیلیستی) اروپای آتلانتیک به وجود آمد. نتیجه اقدامات مزبور تخریب تمدن‌های سرخپوستان و تحمیل فرهنگ و عقاید اسپانیایی ـ مسیحی برآنان بود. به عبارت ساده‌تر آغاز این مرحله مصادف است با تصفیه نژادی که موجب پیدایش کشور ایالات متحده شد. نیاز مبرم استعمارگران انگلوساکسون به نژادپرستی دلیل اتخاذ این رویه را در جاهای دیگر از استرالیا و نیوزیلند گرفته تا تاسمانی‌ ( که شاهد کاملترین تصفیه نژادی در طول تاریخ بوده‌است) توجیه می‌کند. در جایی که اسپانیایی تبارهای کاتولیک به نام مذهب خواسته‌های خود را بر مغلوب‌شدگان تحمیل می‌کردند، پروتستان‌ها تعبیر خودشان از کتاب‌ مقدس را بهانه‌ای برای قتل عام «کافران» قرار می‌دادند. سیاهان که در نتیجه قلع و قمع سرخپوستان و در هم شکسته‌شدن مقاومت آنها مورد نیاز بودند، شریرانه به بردگی کشانده شدند تا اطمینان حاصل شود که هیچ منبع قابل استفاده‌‌ای در قاره جدید «از قلم نیفتد.» در حال حاضر هیچ کس در مورد انگیزه‌های واقعی ارتکاب به آن اعمال وحشت‌انگیز شکی ندارد و آن حوادث را با بسط و توسعه سرمایه تجاری (مرکانتیلیسم) بی‌‌ارتباط نمی‌داند، علاوه براین اروپایی‌های آن زمان گفتمان ایدئولوژیک که اعمال مزبور را توجیه می‌کرد، پذیرفته بودند لذا اعتراضات پراکنده ( از قبیل اعتراض لاوس کازاس) هیچ شنونده هم‌رایی نیافتند.

چندی بعد نتایج فجیع اولین مرحله بسط سرمایه‌داری جهانی ظاهر شدند و به نوبه خود نیروهایی آزادیخواهی را پدید آوردند که منطق به وجودآورندگان نظام مزبور را به چالش می‌طلبیدند. اولین انقلاب نیمکره‌ غربی توسط بردگان سنت دومینگ (هائیتی فعلی) و در سال‌های واپسین قرن هجدهم به وقوع پیوست. انقلاب‌های بعدی در دهه 1910 (بیش از یک قرن بعد از قیام سنت دومینگ) در مکزیک و پنجاه سال بعد از این تاریخ در کوبا به وقوع پیوستند. من دراینجا از «انقلاب آمریکا» و انقلاب‌های مستعمره‌های اسپانیایی ذکری به میان نیاوردم زیرا این تحولات تنها باعث انتقال قدرت از کشور مرکز (متروپل) به مستعمره‌ها شدند تا همان برنامه‌های قبلی با خشونت بیشتری تعقیب شدند بدون اینکه سود بدست آمده با «کشور مادر» تقسیم شود.

دومین مرحله از غارت امپریالیستی بر پایه انقلاب صنعتی و در شکل استیلای استعماری بر آسیا و آفریقا صورت پذیرفت. همانطور که همه می‌دانند انگیزه‌های استعمارگران «گشودن بازارها» ( از آن جمله گشایش اجباری بازار تریاک در چین توسط پورتین‌های انگلستان) و ضبط و تصرف منابع طبیعی بود. ولی این بار هم به مانند دفعه قبل افکار عمومی اروپاییان از جمله نهضت کارگری انترناسیونال دوم، متوجه حقیقت امر نشد و گفتمان جاری مورد قوانین سرمایه را پذیرفت. این بار حرف از «گروه‌های مذهبی حامل تمدن» به میان آمد. روشن‌ترین نظرات در آن دوره متعلق به بورژواهای بدگمانی مثل سیسیل رودس بود که تسلط استعماری را برای جلوگیری از حدوث انقلاب اجتماعی در انگلستان لازم می‌دانست. این بار هم ندای مخالفت گروه‌های پراکنده ـ از کمون پاریس گرفته تا بلشویک‌ها ـ مورد توجه واقع نشد.

این مرحله از امپریالیسم بشر را با بزرگترین مشکلی که تاکنون با آن روبرو شده است مواجه کرد: قطبی شدن شدید جهان که عدم تساوی بین انسان‌ها را از نسبت حداکثر دو به یک در سال‌های نزدیک به 1800 به نسبت شصت به یک در دوران ما تبدیل کرده‌است، در حالی که تنها 20 درصد از جمعیت کره زمین در مراکزی قرار دارند که از سیستم منتفع می‌شوند. در همین زمان عواید کلانی که نصیب تمدن سرمایه‌داری شد موجب بروز رویارویی‌های وحشیانه قدرت‌های امپریالیستی شد به طوری که جهان تا این زمان نظیر آنها را به خود ندیده است. خشونت‌های امپریالیستی باز هم نیروهایی را به وجود آورد که در برابر برنامه‌های امپریالیستی مقاومت می‌کردند: انقلاب‌های سوسیالیستی به وقوع پیوسته در روسیه و چین (که هر دو از قربانیان اصلی بسط قطبی شدن‌ سرمایه‌داری موجود بودند.) و انقلاب‌های آزادی‌بخش ملی. پیروزی این جنبش‌ها فرجه‌ا‌ی حدوداً پنجاه ساله را در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی نصیب این نیروها کرد ولی همین امر موجبات اغفال اینان را فراهم آورد به طوری که همگی براین عقیده قرار گرفتند که سرمایه‌داری برای تطبیق دادن خود با شرایط جدید تصمیم گرفته است که روش‌های مدنی را اتخاذ کند و از اعمال خشونت دست بردارد.

مسئله امپریالیسم ( و در مقابل آن مسئله آزادی‌خواهی و توسعه) از ابتدای تاریخ سرمایه‌داری تاکنون مطرح بوده است. بنابراین پیروزی جنبش‌های آزادی‌بخش در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی که باعث استقلال کشورهای آسیایی و‌ آفریقایی شد، نه تنها به سیستم استعماری پایان داد بلکه بر توسعه اروپا که از سال 1492 آغاز شده بود، نقطه پایانی گذاشت. از سال 1500 تا 1950 به مدت پانصد سال، توسعه تاریخی سرمایه‌داری در قالب توسعه اروپا ظاهر شده بود تا جایی که این دو جنبه مختلف از یک واقعیت واحد از هم جدایی ناپذیر می‌نمودند. در پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم همزمان با استقلال کشورهای قاره آمریکا «سیستم جهانی 1492» کنار گذاشته شد. ولی عقب‌نشینی مزبور تنها جنبه صوری داشت زیرا استقلال کشورهای قاره آمریکا (به استثنای هائیتی) در نتیجه‌ی تن دادن به خواست بومیان و بردگان وارداتی به این کشورها به دست نیامد بلکه خواست خود استعمارگان براین امر قرار گرفت که آمریکا را به یک اروپای دوم تبدیل کنند. البته کسب استقلال در کشورهای آسیایی و آفریقایی دلایل متفاوتی داشت.

طبقات حاکمه در کشورهای استعمارگر متوجه شدند که برگ جدیدی از تاریخ ورق خورده است. آنان به این نکته واقف گشتند که مجبورند دیدگاه سنتی خود را تغییر دهند و بیش از این نباید رشد اقتصاد سرمایه‌داری کشورشان را موفقیتشان در توسعه مستعمراتی وابسته سازند. تا آن زمان دیدگاه مستعمراتی نه تها توسط قدرت‌های استعماری متقدم ( از جمله مهمترین‌شان انگلستان، فرانسه و هلند) پذیرفته شده بود بلکه قدرت‌های سرمایه‌داری جدید که در قرن نوزدهم به وجود آمدند ( از قبیل آلمان، ایالات متحده و ژاپن) نیز به آن معتقد بودند.

بنابراین منازعات فی ما بین کشورهای اروپایی و جنگ‌های بین‌المللی اساساً درگیری‌هایی بودند که در قالب سیستم 1492 و بر سر مستعمرات در می‌گرفتند. قابل توجه است که ایالات متحده تمام قاره جدید را حق انحصاری خود می‌دانست.

به نظر می‌رسید که ایجاد یک فضای بالنده اروپایی که توسعه یافته و ثروتمند، و دارای توانایی بالقوه در علوم و تکنولوژی‌های روز و سنن قدرتمند نظامی باشد، بدیل مطمئنی را بتواند به دست دهد که توسط آن انباشت سرمایه نه براساس «مستعمرات» بلکه برپایه گونه جدید از جهانی شدن ـ متفاوت از سیستم 1492ـ محقق شود. مسئله این بود که سیستم جهانی جدید چگونه باید باشد تا در ضمن توفیر اساسی با سیستم سابق همچنان خصلت قطبی کنندگی خود را حفظ نماید. شکی در این نیست که ایجاد چنین ساختاری ـ که نه تنها تکمیل بنای آن تا امروز هم محقق نشده بلکه در بحرانی قرار گرفته است که حیات بلند مدت آن را در معرض تردید قرار می‌دهد ـ تا مدت‌ها یک وظیفه دشوار باقی خواهد ماند. تاکنون هیچ فرمولی پیدا نشده‌است که بتواند واقعیت تاریخی تک‌تک ملت‌ها را ـ که بسیار مهم و قابل تامل هستند ـ با شکل‌بندی اروپای واحد وفق دهد. علاوه بر این، مسئله چگونگی تطبیق فضای سیاسی و اقتصادی اروپا با سیستم جهانی جدید که هنوز ایجاد نشده است اگر نگوییم که به کلی لااقل تا حد زیادی مبهم باقی مانده است. آیا فضای اقتصادی مزبور رقیبی برای فضایی ایجاد شده در اروپای دوم (ایالات متحده) خواهد بود؟ و اگر چنین باشد رقابت کشورهای جهان از طرف دیگر خواهد داشت؟ آیا رقابت مزبور به مانند دوران قدیم به رویارویی قدرتهای امپریالیستی می‌انجامد یا اینکه بین رقیبان نوعی هماهنگی برقرار خواهد شد؟ و اگر این‌طور باشد آیا اروپایی‌ها خواهند پذیرفت که به جای عملکرد سابق مبتنی بر سیستم 1492، به سیستمی تن در دهند که مطابق آن باید تصمیمات سیاسی‌شان را با سیستم‌های واشنگتن هماهنگ سازند؟ تحت چه شرایطی ساختار اروپای جدید می‌تواند به گونه‌ای در فرآیند جهانی شدن ادغام شود که سیستم 1492 به کلی خاتمه یابد؟

امروزه ما با خیزش موج سوم غارت جهان توسط گسترش امپریالیسم روبروییم که این روند با فروپاشی شوروی و رژیم‌های توده‌گرای ملی در جهان سوم شدت بیشتری یافته‌است. اهداف سرمایه مسلط، با اهداف مرحله دوم امپریالیسم یکسانند هرچند که شرایط محیطی به گونه‌ای تغییر کرده است که این اهداف (کنترل بسط و توسعه بازارها، غارت منابع ‌طبیعی کره زمین و بهره‌کشی کلان از نیروی کار) به طریقی کاملاً متفاوت از مرحله قبل دنبال می‌شوند. گفتمان ایدئولوژیکی که برای ترضیه خاطر مردم کشورهای هم‌پیمان ایالات متحده، اروپای غربی و ژاپن «وظیفه مداخله مستقیم» قرار دارد و توجیه این امر دفاع از «دموکراسی»، «حقوق افراد» و «اصول بشر دوستانه» است. دوگانگی معیارهای چنان آشکار است آسیایی‌ها و آفریقایی‌ها متوجه اغراض پنهان شده در پس این مباحث گشته‌اند، ولی افکار عمومی غریبان مرحله جدید را به مانند قبلی امپریالیسم به گرمی پذیرا گشته است.

به منظور وصول اهداف مطروحه، ایالات متحده به اجرای استراتژی نظام‌مندی همت گذارده که به موجب آن سلطه کامل او و متحدین دیگرش توسط تفوق نظامی تضمین شود. از این نقطه‌نظر جنگ کوزوو و پیروزی در یوگسلاوی به تاریخ 23 الی 25 آوریل 1999، و اعطای حق قضاوت کنسولی به آمریکا توسط کشورهای اروپایی در تثبیت نقش محوری آمریکا «در مفهوم استراتژیک نوین» ـ که توسط ناتو مطرح شده‌است ـ سهم عمده‌ای داشته‌اند. در این «مفهوم نوین» (که در آن سوی دریای آتلانتیک به «دکترین کلینتون» مشهور است) مأموریت اجرایی ناتو در آسیا و آفریقا به اتخاذ تدابیر دفاعی محدود نمی‌شود بلکه ناتو به یک ابزار تهاجمی در دست ایالات متحده تبدیل می شود (قابل ذکر این که به موجب دکترین مؤثر و حق دخالت نظامی در کشورهای قاره آمریکا تنها به ایالات متحده داده شده است.) در عین حال مأموریت جدید ناتو به قدری مهم تعریف شده است و چنان شمول گسترده‌ای دارد که به راحتی تعدی به دیگر کشورها در راستای منافع ایالات متحده را توجیه می‌کند (تهدیدات احتمالی شامل جرم‌های بین‌المللی، «تروریسم»، مسلح شدن تهدیدآمیز کشورهای خارج پیمان ناتو و ... می‌باشد.) علاوه براین کلینتون از «دولت‌های یاغی» سخن گفته و احتمال حمله «پیشگیرانه» به آنها را منتفی ندانسه است، ولی در مورد این که یاغی‌گری مورد نظر او چیست، توضیح بیشتری نداده‌است. در مجموع می‌توان گفت که ناتو از الزام تطبیق عملکردهایش با قوانین سازمان ملل متحد یافته‌است. بی‌اعتنایی ناتو به قوانین سازمان ملل متحد شباهت چشمگیری به خوارشماری قوانین حاکم بر اتحاد ملل توسط قدرت‌های فاشیستی دارد (حتی واژه‌های مورد استفاده توسط آنها بسیار به هم شبیهند.)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله امپریالیسم ونقش آن در جهان

هند

اختصاصی از حامی فایل هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

مقدمه: هند دارای یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است و تاریخ شکلگیری آن با تاریخ ایران و مهاجرت آریاها به مرکز آسیا مربوط میشود. در زمان سلطنت غزنویان در ایران، این کشور چندین بار توسط سلاطین این سلسله مورد حمله قرار گرفت و در قرون بعد یک دریانورد پرتغالی بنام واسکودوگاما پای اروپاییان را به هند باز نمود و بعدها به تدریج هلندیها، فرانسویها و انگلیسیها بر آن مسلط شدند.

هند در جنوب آسیا قرار دارد و مساحت آن 29/3 میلیون کیلومترمربع است. جمعیت آن 77/975 میلیون نفر و مردم آن از نژادهای سفید (آریایی) و سیاه (دراویدی) و زرد میباشند. در هند بنا به اقتضای اجتماعی و سیاسی به زبانهای متعددی تکلم میشود که تعداد زیادی از آنها زبان رسمی محسوب میشوند ولی مهمترین زبانهای رایج این کشور هندی، اردو و انگلیسی است.

بالغ بر 80 درصد مردم هند پیرو آیین هندو، 11 درصد مسلمان، 4/2 درصد مسیحی، حدود یک درصد سیک و 7/0 درصد بودایی و 5/4 درصد باقیمانده پیروان مذاهب دیگر میباشند.

کنیسای ماگن داوید در کلکته

نوع حکومت آن جمهوری متحده است که در سال 1947 از انگلیس استقلال یافت و در 30 اکتبر 1945 به عضویت سازمان ملل متحد درآمد و در عین حال عضویت خود را در سازمان کشورهای مشترک المنافع انگلیس نیز حفظ نمود.

دهلی نو پایتخت هند است و از شهرهای مهم آن میتوان به کلکته، بندر بمبئی و بندر مدرس اشاره نمود. هند را به نام جمهوری بهارات یا کشور هفتاد و دو ملت نیز میشناسند.

***

کنیسای شهر کُچی (Kochi) در جنوب هند از مناطق دیدنی برای گردشگران محسوب میشود. مناره آن در انتهای کوچهای به نام «یهودیان» قراردارد و سنگ فرش آن از کاشیهای رنگ آمیزی شده در چین میباشد، لوسترهای این کنیسا از شیشههای رنگارنگ اروپایی است و تومارهای تورات در جایگاه خاصی نگهداری میشود. شانزده زن و مرد سالخورده اعضای این کنیسا هستند. یکی از اعضای این کنیسا معتقد است با توجه به سیر صعودی مهاجرت جوانان، اعضای این کنیسا در ده سال آینده به صفر خواهد رسید.

تاریخ یهودیان هند قدمتی دو هزار ساله دارد. بر اساس روایات موجود، مهاجرت قوم یهود از زمان پادشاهی حضرت سلیمان آغاز شده است. اولین سند تاریخی در این ارتباط حدودا به سال یک هزار تقویم عبری(2760 ق.م) مربوط میشود. در کنار یهودیان سواحل مالابار در جنوب غربی هند، عدهای از یهودیان نیز در سواحل کنکان در جنوب بمبئی سکونت دارند که باقیمانده یهودیان پناهنده از کشور عربستان میباشند که کشتی آنها در سواحل کنکان پهلو گرفت. این گروه از یهودیان با حفظ سنتهای اصلی خود به اکثریت پیوستند و بدین ترتیب بزرگترین گروه یهودی را در هند پایه گذاری نمودند تا این حد که تعداد آنها در سال 1995 بالغ بر شش هزار تن بود. یهودیانی که آنها را به نام یهودیان بغدادی میشناسند اکثرا از قشر متوسط جامعه هستند و در جامعه بمبئی و کلکته و دیگر مستعمرات سابق انگلستان فعالیت چشمگیری دارند.

متاسفانه در سال های 1623-1543 میلادی در شهر گوآ - هند که زمانی مستعمره پرتغال بود بیش از یکصد یهودی پرتغالی پس از بازجویی سوزانده شدند.

از قرن نوزدهم به بعد گروههای مهاجر کوچکی از کشورهای عراق، ایران و سوریه اکثرا به صورت بازرگان در بمبئی و کلکته استقرار یافتند. در سال 1947، همزمان با استقلال هند در این کشور پنجاه هزار یهودی سکونت داشتند. اما در حال حاضر تعداد آنها حدود پنج هزار نفر میباشد. یکی از اعضای کنیسای شهر دهلی-هند میگوید مهاجرتها اکثرا دلایل اقتصادی و شخصی دارد. از دیدگاه او یهودیان در هند هیچگاه تحت تعقیب نبودهاند و جو ضدیت با آنها نیز حاکم نبوده است. بعضی خانوادهها هم به علت نگرانی از آینده فرزندان و احتمال عدم امکان ازدواج با همکیشان خود و به امید آیندهای بهتر از نظر شغلی مهاجرت نمودهاند.

یکی از زنان کنیسای شهر کچی که اخیرا همسرش را از دست داده و به نشان عزا لباس محلی خاص سفیدی به تن دارد میگوید: «در زمان گذشته یهودیان در این شهر زندگی آرامی داشتند و همگی در کنار یکدیگر در منطقهای یهودی نشین سکونت داشتند. ستارههای داوود روی بسیاری از پنجرهای منازل یادآور سکنه قبلی خود هستند. اما اکنون در اکثر این منازل دستفروشها به فروش اشیاء عتیقه به گردشگران مشغول هستند. اجداد من و همسرم حدود سال 1500 میلادی از اسپانیا به طرف سواحل جنوبی هند گریختند. در آن موقع در شهر کچی، یهودیانی ساکن بودند که پس از خرابی اورشلیم در قرن یکم میلادی به این شهر آمده بودند و به بازرگانی اشتغال داشتند. آنها به ما «خارجی » خطاب میکردند. پس از آن استفاده از لقب «سیاه» و «سفید» نیز رواج یافت، چرا که یهودیان تازه وارد پوست روشنتری داشتند».

تقسیم و جداسازی دو اجتماع سابق و فعلی در میان جامعه یهودیان بمبئی نیز وجود داشت. به نظر میآید یهودیان در این ناحیه از سدههای اولیه تاریخ عبری سکونت داشتهاند ولی هیچگونه ارتباطی با دنیای یهود خارج از محدوده خود نداشتند. تنها در قرن هجدهم میلادی یکی از دانشمندان یهود از وجود آنها اطلاع یافت و آنها را مجددا با سنن قدیم آشنا نمود. پس از آن یهودیان به شهر بندری بمبئی نقل مکان نموده و بسیاری از مردان یهود به ارتش هندی-انگلیسی پیوستند. در همان زمان اولین گروه از یهودیان بغدادی نیز وارد بمبئی شدند.

به نقل از یکی از ساکنین یهودی به نام «سلیمان صُوفِر» که ریاست یهودیان بغدادی را به عهده دارد، پیشینیان آنها در سال 1800 میلادی قبل از دستگیری در عراق به این ناحیه گریختهاند. به همین جهت زبان مادری این گروه از یهودیان عملا عربی است. هماهنگی میان انگلیسیها و یهودیان عراقی به سرعت آنها را جزء بازرگانان پرنفوذ نمود. در سال 1947 همزمان با خروج استعمارگران، یهودیان بغدادی هم این منطقه را ترک کردند. آنها به علت اینکه هند به سوی حکومت سوسیالیستی سوق مییافت برای خود و فرزندانشان آیندهای نمیدیدند. از دیدگاه سلیمان صوفر آنها گذشته غم انگیزی داشتهاند چرا که تعداد یهودیان بغدادی در 50 سال پیش بالغ بر 15 هزارنفر بود اما در حال حاضر تعداد آنها فقط یکصدوپنجاه نفر میباشد. در حال حاضر از مدرسهای که موقوفه یهودیان است زیاد استقبال میشود ولی اکثر دانش آموزان آن، مسلمانان نواحی مجاور هستند.

از دو هزار یهودی اروپایی که در جنگ جهانی دوم به هند گریخته بودند حتی یک نفر هم باقی نمانده است. هندیها مردمانی بسیار شکیبا و انعطاف پذیرهستند چرا که هندوها و مسلمانان این ناحیه به راحتی یهودیان را در کنار خود جای دادهاند و جو ضد یهودی در آن منطقه وجود ندارد. کودکان یهودی هیچگاه نگرانی از اعلام مذهب خود نداشتهاند. یکی از جامعه شناسان به این نکته اشاره دارد که گوناگونی فرهنگی در آداب و رسوم هندیها بسیار گسترده است. دلیل اصلی هم وجود نواحی مستقل و مختلف است. اینکه هر گروه اجتماعی با توجه به اعتقادات مذهبی خود، آداب خاصی اعم از نوع خوراک، پوشاک و غیره دارد، امکان پذیرش مهاجرین خارجی مثل یهودیان را سهلتر میکند. علاوه بر آن گروههای مختلف یهودی هم پیرو سنن خاص خود هستند. یهودیان بغدادی، مالابری و یا پارادسی از نظر رسوم با یکدیگر متفاوتند، حتی ازدواج گروههای مختلف با یکدیگر به ندرت صورت میگیرد. در حال حاضر حضور پنج هزار یهودی در بمبئی و در شهر نزدیک آن به نام «تانه» یهودیت را در هند زنده نگهداشته است. یکی از اعضای کنیسای «ماگن حسیدیم» در بمبئی میگوید با وجود اینکه هر ساله 8 تا 10 خانوار بار سفر میبندند، تعداد اعضای این انجمن ثابت میماند. در حال حاضر یهودیان زیادی که اصالتا هندی هستند در اسراییل سکونت دارند و تعداد آنها در هند حدود پنج هزار نفر است.


دانلود با لینک مستقیم


هند