حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی


تحقیق در مورد ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه39

 

 متعال و حال از دیدگاه روان شناسی و پدیدارشناسی

ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی:

همبستگی میان سخنرانی های گوتینگن (ایده پدیده شناسی و دیگر آثار هوسرل)

هر چند که بسیاری از مطالب اساسی پدیدارشناسی بطور مفصل در بخش دوم آمده است،‌در اینجا بیشتر به سخنرانی هایی که در سال 1907 در گوتینگن انجام شد تاکید می شود زیرا این سخنرانی ها که بعدا تحت عنوان کتاب ایده پدیده شناسی به چاپ رسید[1] رشته افکاری را بدست می‌دهد که در تمام آثار بعدی او بسط وتوسعه وگسترش یافتند. هرچند که نوع آوری های او را نمی توان نادیده گرفت اما آنها هیچکدام به معنی نقض آشکار یا ضمنی این سخنرانی نمی باشد بلکه در گسترش و تعمیق آنها است.موهانتی در کتاب توسعه اندیشه هوسرل [2] برخلاف اینگاردن [3] تاکید بر وحدت اندیشه های  هوسرل در دوره گوتینگن و دورهای بعدی آن دارد. به عقید


[1] -این کتاب به انگلیسی ترجمه شده وسپس توسط آقای عبدالکریم رشیدیان به فارسی برگرد نداده شده است این کتاب با ایده ها ... II,I در تنظیم این فصل بیشتر مورد توجه بودند.

-j.N.Mohanty ,the Development of Husserl's Thoyht ,pp.63.64[2]

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ایده پدیده شناسی یا بررسی اجمالی امهات های پدیده شناسی

دانلود مقاله گسترش سلاح ها نظری اجمالی به مسئله هزینه ها و منافع

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله گسترش سلاح ها نظری اجمالی به مسئله هزینه ها و منافع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله گسترش سلاح ها نظری اجمالی به مسئله هزینه ها و منافع


دانلود مقاله گسترش سلاح ها نظری اجمالی به مسئله هزینه ها و منافع

کشوری که می خواهد بر سلاحهای کشتار جمعی دست یابد در درجه اول از خود بپرسد که دستیابی به این سلاحها، بویژه سلاحهای هسته ای در مجموع برای آن کشور خوب است یابد. برای یافتن پاسخ درست باید جنبه های اقتصادی، سیاسی، زیست بومی، و نیز امنیتی را مورد بررسی قرار داد. همه این مسائل با یک استراتژی امنیتی موفق و سالم مربوط است و بر آن اثر می گذارد.

 

«مسائل اقتصادی»

یک اقتصاد سالم نه تنها ثبات سیاسی و اجتماعی داخلی را تقویت می کند بلکه به کشور اجازه می دهد که سلاحهای لازم را تولید کند و نیروهای مسلح نیرومندی را که از نظر استراتژیکی سودمند باشند و به وجود آورد یک موضوع اساسی برای کشوری که در اندیشه برنامه سلاحهای هسته ای، شیمیایی، یا میکروبی است این است که چنین فعالیتی به رشد و رفاه اقتصادی کمک می کند یا به آن آسیب می رساند. ممکن است بعضی از کشورها بخواهند این سلاحها و فن شناسی مربوط به آن را صادر کنند تا مقداری از هزینه های مربوط به پژوهش و تولید و به کارگیری آن جبران شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گسترش سلاح ها نظری اجمالی به مسئله هزینه ها و منافع

دانلود مقاله بررسی اجمالی هویت زن در اسلام

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله بررسی اجمالی هویت زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
لیس الذکر کالانثی
عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا که به وسیله مریم کلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی که نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یک زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید که کلمه ای از کلمات اله باشد.
تفسیر المیزان ج3ص171
چرا؟سرگذشت هویتی حقوقی اجتماعی سیاسی زنان که همواره نیمی از جمعیت انسانی را تشکیل می دهند به فراموشی سپرده شده است وگاهی دوگانگی برخورد با زنان آنان را به چالش با مردان فرا خوانده است.
در گذشته ایران هیچ گونه حمایتی از هویت زنان به عمل نیامده است گرچه چالش های تاریخی بیانگر نوعی نگاهی نیم رخ به هویت زنان را دارد. به خصوص در دوره ساسانیان زن از یک حمایت قانونی برخوردار گردید1.اما دیری نپایید که حمایت آناننیز به فراموشی سپرده شد.دلایل این مورد حمایت قرار نگرفتن آنان زیاد است که در این جا به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. حس غیرت مردان از ترس اینکه زنان آنان با بیگانگان معاشرتی داشته باشند.
2. جهل وناآگاهی خود زنان نسبت به حوقوقشان.
3. مشکلات اجتماعی اعم از تاخت وتاز های میان اقوام وملل ویا اختلافات داخلی.
4. حاکمیت استبداد که گاهی از ارزش معنوی زنان می کاهید.این استبداد گاهی در حوزه خصوصی خانوادگی وگاهی در حوزه عمومی به وسیله حاکمان جور تحقق پیدا می کرد.
5. قرائت یک سویه دینی آمیخته با بعضی کج اندیشی ها و مقدس مآبی های گروهی متعصب که به دور از عقلانیت بود.
غرور نخوت مردان که خود را از نظر هویت و آفرینش برتر از زنان می دانستندودر همین جا به یاد عارف مشهور رابعه عدویه سخنی را از وی می آوریمکه می گوید:((در افتخار زنان همین بس که هیچگاه همانند مردان دچار کبر و غرور نگشته ودر طول تاریخ زنی را نداریم که به مانند مردان ادعای خدایی کرده باشد واین جرئت و بی ادبی از مردان سر زده است.
واما دلایلی که مربوط به خود زنان می شود:
آنچه مسلم است زنان درطول تاریخ غالبا ابزار زندگی مردان بوده اند وپله ترقی یا به قول معروف سنگ زیرین آسیاب بوده اند نه بیشتر.
اگر بخواهیم به دلایل پذیرفته شدن این نقش توسط زنان بپردازیم دلایل زیادی را می توان ذکر کرد از آن جمله داریم:
1. اینکه زنان عاشق زندگی هستندوعشق به فرزندان درونشان موج می زند
2. برای اکثر زنان رضایتمندی از زندگی زمانی حاصل می شود که همسر وفرزندانشان در کار وتحصیل و در عرصه های اجتماعی موفقیت بدست آورند بنابراین همیشه زنان در پشت صحنه زندگی قرار می گیرند و در واقع همیشه به دنبال هر مرد موفقی یک زن فداکار و از خود گذشته وجود دارد.
3. محدودیت های اجتماعی فرهنگی که از کودکی شامل حال فرزندان دختر در خوانواده ها می شود ومانع رشدآنان می شودطبق تحقیقاتی که صورت گرفته در خانواده هایی که دارای فرزند دختر وپسر باشند و همچنین مواجه با فقر مالی باشند اگر بنا باشد تنها یکی از فرزندان خود را برای تحصیل انتخاب کنند مسلما فرزند پسر انتخاب خواهد کرد.
4. محدودیت های فیزیکی طبیعی که مانع ازفعالیت های اجتماعی وفرهنگی وعلمی درزنان می شود.
ودلایل دیگر که از حوصله این مقال خارج است.
با توجه به جمیع جهات اینکه زنان در طول تاریخ هرگز فرصت نیافتند که انسان بودن خود راثابت کنندو همیشه به عنوان موجودی در درجه دوم اهمیت وگاهی حتی برای ترقی فرزندان در در درجه سوم اهمیت حتی در خانواده های خود محسوب می شدند.
زمانی که زنان در عرصه های حقوقی اجتماعی دینی غائب اند نبای تعجب کرد که چرا در دادگاههاحقوق زنان پایمال می شودو در اجتماع پست های مدیریتی بالا فقط به مردان تفویض می شودودر عرصه های مذهبی زمانی که تمام مفسران قران واحادیث مردان هستند آیا واقعا همه به درستی تفسیر شده اند.زمانیکه استاد شهید مطهری می فرماید که مسلما تفسیر و فتوا مجتهد شهری با مجتهد روستایی متفاوت است.آیا می توان با اطمینان خاطر گفت که هر چه تا به حالاز احادیث تفسیر شده است درست است ویا اینکه چرا به بعضی از روایات خیلی توجه وتاکید شده و بعضی به فراموشی سپرده شده که نمونه آن آورده می شود.

 

 

 

تساوی مرد و زن از نظر خلقت
در قران کریم هر جا سخن از آفرینش انسان است تفاوتی بین زن ومرد دیده نمی شودو همان طور که می دانیم اساس تفاوت انسان با سایر مخلوقات درسه چیز است:
1. انسان دارای اختیار است.
2. خداوند از روح خود در انسان دمیده است
3. تنها مخلوقی است که حیات پس از مرگ دارد.
همچنین در قران کریم در آیه 56 سوره ذاریات می فرماید:ما جن وانس را نیافریدیم مگر اینکه پرستش کنند مرا)).بنابراین درتمام موارد ذکر شده در بالا که بیانگر اساس وهدف خلقت است تفاوتی بین زن ومرد نمی باشد وانسانچه مرد باشد وچه زن باید خودش را برای هدف نهایی خلقت آماده کند وبارها در قران کریم خوانده می شود انسان مورد امتحان الهی قرار می گیرد ومسلما کسی که توانایی تشخیص خوب وبد را نداشته باشد یا دچار نقصان عقل باشد یا نباید مورد امتحان قرار گیرد یا باید امتحانش ساده تر باشد در صورتی که در هیچ جایی از قران ذکر نشده که فقط مردان مورد امتحان قرار می گیرد وزنان از این قاعده مستثنی هستند و یا امتحان آنها ساده تر است.
اگر در عقل وشعور زنان نسبت به مردان شک کنیم(نعوذبالله) اول باید در عدالت خدا شک داشته باشیم.
آیا درابتدای خلقت خداوند موجودی را خلق کرد(حوا)که ناقص العقل بود و از او مانند یک موجود کامل (آدم)امتحان گرفت وسپس هر دو را از درگاه الهی بیرون راند و آنها را مجازاتی یکسان کرد! کدام عقل سلیمی این را می پذیرد؟
بنابراین در اساس خلقت خداوند تفاوتی بین زن ومرد نیست اما درمسیر تکامل هر یک از این دو نوع انسان وظایف متفاوتی را پذیرفته اند که هیچ یک دلیل بر برتری دیگری نیست.
ان اکرمکم عندالله اتقیکم
اینکه زن می تواند فرزندی به دنیا آورد ویا انکه دارای روح لطیفی است دلیل ضعف زنان نیست. استاد شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام در صفحه119می فرماید:
خدا در قران می فرماید زمین و آسمان و ابروبادو گیاه و حیوان همه برای انسان آفریده شده اما هرگز نمی گوید که زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید(هن لباس لکم و انتم لباس لهن) زنان زینت وپوشش شما هستند و شما زینت وپوشش آنها.
بنا براین هر کدام از زن ومرد جلوه ای از وجود خدا هستند مرد جلوه جلالیت وزن جلوه رحمانیت خدا. و البته می دانیم که خداوند در اکثر مواقع رحمانیتش بر جلالیتش غلبه دارد.
در روایت است که همان طور که مادر به فرزندانش عشق می ورزد خداوند مخلوقاتش را دوست دارد بلکه عشق خدا به مخلوقاتش بیش از عشق مادر به فرزندش است.
عارف صاحب نام مولانای عزیز می فرماید:
مؤنث یا مذکر بودن در طی مسیر الهی نمی تواند مسئله ای باشد روحی که به سوی خدا می رود بالاتر از این تفاوت های مادی می باشد ومانند حیات مادی و طبیعی نیست که از خشک و تر این دنیا به وجود آمده باشد وبه امور مادی وابسته باشد پس نباید آنها را مقایسه کردزیرا این تفاوت هادر عالم برین وروحانی نخواهد بودپس روح جنس زن با روح جنس مرد هیچگونه تفاوتی ندارد ودر هر قالبی جلوه کند تجلی گاه خداوند و اوصاف کمال حق خواهند بود.
از دید گاه مولانا عقل ونفس نمادی اذمرد وزن هستندآنها دوبعد یک حقیقت اندوالبته این زن است که مارا به سوی عقل وحق رهبری می کندزیرا مظهر کمال خلقت میباشدهم از این جهت که بعد از مرد آفریده شده است پس نسبت به موجود قبلی (آدم) کامل تر است و دیگر اینکه زن علتی برای وجود انسان های بعدی گشته است.
((اسلام برای شما انقدر احترام قا ئل است که برای مردان
نیست)) امام خمینی صحیفه نور ج5ص177

 

 

 

 

 


زن در آیات قرآن
یکی از مواردی که می توان به عنوان حربه ای علیه زنان استفاده کرد کما اینکه استفاده هم شده سوره آل عمران آیه36-ولیس الذکر کالانثی- است .
این آیه را به دو گونه تفسیر کرده اند:عده ای می گویند چون جنس مرد بهتر است واز ویژگی های خاص به خود برخوردار است.پس آیه را باید به طور معکوس معنا کرد چرا که تشبیه یک تشبیه معکوس است بنابرین آیه به این گونه معنا می شود که : زن چون از هر حیث از مقام پایینی برخوردار است به همین دلیل خود مادر حضرت مریم نیزاعتقاد خوش را مطابق با واقع بیان می کند که زنان مثل مردان نیستند.
این درحالی است که عقیده بعضی درست بر خلاف این است ومی گویند این یک تشبیه معکوس نیست بلکه یک تشبیه اصل و مستقیم است.زیرا می خواهد بگوید: نقش وتوانایی مرد هرگز به نقش و تواناییزن نمی رسد چرا که ظرافت های زن منحصر به خودش است.بنابرین مرد نمی تواند نقش زن را ایفا کند.
در اینجا بهتر است به اصل آیه توجه دقیق تری نماییم.
(به یاد آور آنگاه که زن عمران گفت:پروردگارا من عهد کردم فرزندی که در رحم من است رادر راه خدمت به تو آزاد کنم پس این عهد را پذیرا باش که تو شنونده خواسته های بندگانت هستی و به همه اسرار وحوال آنان آگاهی.پس وقتی فرزند رابزایید گفت: پروردگارا فرزندی که زادم دختر است وخدا بر آنچه زاییده شده داناتر است وپسر ودختر یکسان نخواهد بود .)
در تفسیر جمله معترضهچند نظر است یکی اینکه جمله اول« وخدا بر آنچه زاییده شده داناتر است» از خدا است، ولی جمله دوم یعنی «وپسر ودختر یکسان نخواهد بود » گفته زن عمران است که مرد مثل زن نیست ونظر دیگر اینکه هر دوجمله از زن عمران است تا تطبیق با اندیشه زن عمران کند که نذر وعهد باخداکرده بود تافرزندش را در راه خدمت به خدا آزاد کندو جمله اول سلب اختیار واراده خود در برابر اراده حق می نماید و نظر دیگر اینکه هردو جمله از آن خداوند است.
مرحوم علامه طباطبایی نظر سوم را پذیرفته است وچنین استدلال می کند که:
«اگر این دو جمله معترضه ویا حتی جمله دوم از زن عمران بودنخست اینکه لزومی نداشت که مرد در جمله دوم مقدم بر زن بدارد بلکه باید می گفت زن مثل مرد نیست ودیگر اینکه زن عمران از باب حسرت واندوه به آنچه می خواسته نرسیده است،این عبارت را بر زبان جاری ساخته باشد که مرد مثل زن نیست ،برتری این دو را در ذات حق می داندو بس.
بر فرض چیز هایی که در ذهن زن عمران برای خدمت این مرد در راه خدا می گذشت.نهایت امر آن بود که او یک عیسایی شود که مریضانی را شفا دهد مردگانی را زنده کند. در حالی که عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا که به وسیله مریم کلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی که نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یک زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید که کلمه ای از کلمات اله باشد.خداوند اراده کرده برای تثبیت موقعیت آفرینش خویش بار دیگر مثلی برای آدم ابوالبشر درجامعه بیاورد تا افکار متزلزلی که درمورد خلقت آدم شک داشتند را از تزلزل بیرون بیاورد بدین معنا که آدم ابوالبشر بسان عیسی که بدون پدر از رحم مادر بیرون آمد.بنابراین لیس الذکر کالانثی گفته خداوند است که می خواهد به ارزش های وجودی زن بپردازدو سوم اینکه وقتی این گفته را سخن زن عمران بگیریم باید عبارت را با توجیه معنا کنیم.پس عبارت به صورت عکس لیس الذکر کالانثی،زن هرگز مثل مرد نیست معنا می شود وتا میتوان ظاهر عبارت را همان گونه که هست معنا نمود،نوبت به زحمت ودردسر تاویل عبارت نمی رسد»
تفسیر المیزان ج3ص171
اما به نظر می رسد که از این واقعه نذر مادرمریم (س) و تولد حضرت مریم (س)وسپس زندگی او در معبد وپس از آن تولد حضرت عیسی (ع)می توان نتایج دیگری هم گرفت.آیا در آن زمان مردان به طور کامل معبد ومحل پرستش خدا را مخصوص به خود کرده بودند واز ورود زنان ممانعت می کردندو زنان را موجوداتی پست ویا حتی رذل می پنداشتند با وجود مریم در معبد وحمایت هایی که از جانب خداوند از مریم شد از قبیل اینکه فرشتگان با او هم صحبت شدند و یا اینکه از بهشت برای او غذا می آوردند می توان نتیجه گرفت که خداوند به طور مستقیم از حقوق زنان دفاع نمود وبرای مردانی که سال ها درمعبد عبادت خدا را می کردندوخود را برتر از مردان عادی می دید - چه برسد به زنان – حمایت های خداوند از مریم (س)قابل فهم نبود.
انسانیت ازدو جنس نر و ماده است واز کمالاتی بهرهمند است که بخشی از آن کمالات مربوط به زن است و بخشی مربوط بهمرد است پس نادیده گرفتن کمالات زن ضربه به انسانیت است.
البته با گذشت زمان ودر طول تاریخ زنان امروز با سال هی پیشین تفاوت های زیادی دارند. امروز یک زن احساس شخصیت انسانی می کندو طومار ننگین زمان جاهلیت را در هم پیچیده است زنی که مظهر عفت و عظمت است خود را از لجنزار ناپاکی ها وبزهکاری ومعصیت بیرون کشیده وبه خود سازی وکمالات خویش پرداخته است به امید روزی است که بتواند نقش محوری خود را آن گونه کهباید درعرصه های زندگی اجتماعی وسیاسی و فرهنگی بیش از پیش به نمایش بگذارد.

 

سرگذشت زن در تاریخ اسلام
« اسلام اول مذهبی است که در ترقی واصلاح حال زنان قدم های وسیعی بر داشته است» گوستا لوبون ، تمدن اسلام ص 532
این اسلام نیست که موجب جبهه گیری های نادرست گردیده بلکه اعمال بعضی از زمامداران در طول تاریخ متاسفانه با نام اسلام موجب خدشه دار شدن تعالیم اسلام گشته است. در حالیکه خداوند مرد وزن را یکسان مورد خطاب قرار می دهد وکار هایشان را طبق یک میزان ارزیابی می کند.
درتاریخ طبری می خوانیم که پس از هجرت مسلمین از مکه به مدینه عمر نزد پیامبر می آید و از ایشان گله می کند که : ملاطفت واهمیت تو به زنان باعث شده که زنان ما مثل سابق که در مکه بودیم تابع نظرات ما نیستند این نشان می دهد که کسی بعداَ زمام ورهبری مسلمین را به عهده می گیرد چقدر و تا چه اندازه هنوز زندگی دوران جاهلیت را می پسندد و درمقابل پیامبر می ایستد وهم او زمان که به خلافت می رسد سخت گیری هایی شدیدی نسبت به زنان روا می دارد که اولین آن رفتار وقیحانه اش نسبت به دختر پیامبر است .وبه تدریج و مرور زمان رفتار های پیامبر با زمان در لایه های تاریخ وزمان به فراموشی سپرده می شود.پیامبری که دختران را از زنده به گور شدن نجات داد و بر دستان دخترش بوسه می زد ودر جمع همگان زمانی که فاطمه(س) وارد می شد به احترام او می ایستاد وهرگاه از سفر باز می گشت اولین جایی که می رفت منزل فاطمه (س) بود وبه نظر می رسد همین رفتار های ناشی از جاهلیت عرب بود که اسلام را باعث انحراف اسلام ناب محمدی ازمسیر اصلی خویش گشت.
آری اسلام منحرف شد ونظر دختر پیامبر نسبت به جانشینی حضرت علی (ع) را نپذیرفتند و چه ظلم ها که بر او روا نشد ونظرات پیامبر اسلام محمد(ص) رحمه العالمین در مورد زنان هم توسط جامعه عرب بدوی تحریف شد . سوالی که در اینجا مطرح است آیا این مردم تنگ نظر اگر پیامبر دارای فرزند پسر نیز بود همین کار ها و همین ظلم ها را در حق او می کردند.
به نظر می رسد بعد از تولد مریم(س) که خداوند مستقیم به دفاع از حقوق زنان پرداخت بار دیگر دست تقدیر وحکمت خداوند بود که به آخرین پیامبرش فرزند دختر اعطا کرد ودر قران می فرماید که ما به تو کوثر اعطا کردیم«انا اعطیناک کوثر» آیا همه اینها دلیل بر این نیست که خداوند می خواهد انسان ظالم و جاهل را متوجه چیزی کند؟
آیا بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان در ایام حج مسلمانان اعمال هاجر همسرابراهیم پیامبر را تکرار نمی کنند و عشقی که او به فرزندش داشت و هفت بار بین کوه صفا و مروه را به دنبال آبی برای فرزندش می دود راتمرین نمی کنند؟ آیا همه اینها بیانگر توجه خداوند به موجودی به نام زن نیست که بدون هیچ چشمداشت وتوقعی عشقی خالصانه را به فرزند و همسرش اعطا می کند؟همانطور که خداوند بدون اینکه به ما مخلوقاتش نیازی داشته باشد عشق می ورزد.عشقی که شاید هرگز مخلوقات قادر به درک عظمت آن نیستند.
و خداوند عشق زن را پاس داشت زیرا که همه مسلمانان در هنگام طواف خانه خدا باید به دور قبر هاجر نیز بگردند.
عشق عطیه ایست الهی و در همه موجودات در حد خود به حق عشق می ورزندو عشق به آفریدگان خدا نیز از آن رهگذر است که پرتو ذات حق اند و عشق مجازی پل عشق حقیقی است.
اما در واقع حقوقی که اسلام برای زنان شناخت،به تدریج از آنان سلب شد واختیارات شان رفته رفته بیش از پیش تنگ ومحدود گردید تا آنجا که هرچه از آغاز نهضت اسلامی می گذرد دور می افتیم موقعیت اجتماعی زنان بدتر و وضعشان اسف بار تر می گردد
برای مثال خلیفه فاطمی مصر،دستور داده بود تا اسکافان موزه(کفش) زنان ندوزند وزنان قطعا از خانه بیرون نیایند وهفت سال بر این منوال گذشت.
همچنین ملک فخرالدین کرت نیز در سال700 هجری قمری در هرات دستور دادکه عورات به روز از خانه به درنیاید وهر عورتی که به روز بیرون آیدشمس الدین قادسیکه محتسب است چادر او را سیاه کند و او را سر برهنه به محله ها و کوی ها برآرد تاتجربه دیگران باشد.«کوچه هفت پیچ دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی ص55»
شاید این گروه از جانشینان ناسزاوار پیامبر(ص) این سخن ایشان را هرگز نشنیده بودند که هر که زنی را از خود بیازارد دریچه ای از جهنم را بر خود گشاده است.
در حدیثی دیگر از پیامبر در مجمع السادات آمده است که از علامات صدق ایمان شدت محبت به زنان است و دیگر اینکه هر که در دلش محبت زنان فزونی گیرد فضیلت و ایمان وی بیشتر شود ورسول خدا(ص)فرمود –مااکرم النساء الاکریم و لااهانهن الا لیئم-گرامی نداشت زنان را مگر بزرگواران وبه ایشان اهانتننمود مگر پست و فرو مایه هاو نیز -اکمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا والطفاهم باهله-کامل ایمان ترین مردم خوش خلق ترین آنها اهل خوش است.
وباز در خبر است که پیامبر اسلام از نظر احترام زن برای همه همسران خویش رکاب می گرفت واغلب زانو بر زمین می گذاشت تا زنان پا بر زانویش نهاده وسوار شوند .و عروه از عایشه روایت می کند که پیامبر هرگز ن زنی ونه خادمی را کتک نزد.بنابرین آنچه درقران آمده تنها تعدیل رفتار اعراب جاهلی است که چنانچه اگر فردی در اثر ضرب وشتم حتی قرمز شود باید دیه پرداخته شود.
محمد(ص)پیامبر رحمت آخرین سخنانش در آستانه رحلت توصیه ای درباره زنان بود:
الله ،الله فی النساء فانهن عوان بین ایدیکم
از این رفتارها وسفارشات اکید پیامبر(ص)چنین بر می آید که وی می خواسته با کردار وگفتار الگو وسر مشق حسن سلوک با زنان باشد و شاید نیازی به ارائه اسوه ونمونه پیروی نبود اگر مردان روزگر با زنان رفتار نیکو وشایسته داشتند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 27   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی اجمالی هویت زن در اسلام

دانلود تحقیق بررسی اجمالی جغرافیای جمعیت شهرستان رودسر

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق بررسی اجمالی جغرافیای جمعیت شهرستان رودسر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بررسی اجمالی جغرافیای جمعیت شهرستان رودسر


دانلود تحقیق بررسی اجمالی جغرافیای جمعیت شهرستان رودسر

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل : ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 24

 

فهرست مطالب:

فصل 1: آشنایی با شهرستان رودسر

شامل : تاریخ – جاذبه های گردشگری و تاریخی

تقاضا زیارتی و تاریخی و مذهبی – بناهای مذهبی

گویش مردم اشکورات در غالب ترانه محلی

فصل 2 : جمعیت

جمعیت شهرستان رودسر در مقایسه با کل استان گیلان در غالب جداول

فصل 3: نیروی انسانی

وضعیت نیروی انسانی شهرستان رودسر در مقایسه با کل استان گیلان در غالب جداول

چکیده:

جمعیت

برای تهیه و تنظیم امارهای این فصل از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 سرشماریهای قبل و نتایج امارگیری جاری جمعیت سال 1370 استفاده شده است . همچنین آمار مربوط به وقایع حیاتی ( تولد ، وفات ، ازدواج و طلاق) که توسط ادراه کل ثبت احوال ثبت می شود ، مورد استفاده قرار گرفته است

تعاریف و مفاهیم به کار رفته در این فصل به شرح زیر است :

خانوار :

از چند نفر تشکیل می شود که با هم در یک اقامتگاه زندگی می کنند ، با یکدیگر همخرج هستند و معمولا با هم غذا می خورند . فردی که به تنهایی زندگی می کند نیز، خانوار تلقی می شود 

خانوار معمولی :

خانوار با تعریف فوق ، اکثر افراد کشور را در بر می گیرد و به همین دلیل ، این گونه خانوارها «خانوار معمولی» نیز نامیده می شوند

خانوار معمولی ساکن :

خانواری که در اقامتگاه ثابت سکونت دارد ، خانوار معمولی ساکن نامیده می شود .

خانوار معمولی غیر ساکن :

خانواری که در زمان سرشماری در اقامتگاه ثابتی سکونت ندارد خانوار معمولی غیر ساکن نامیده یم شود این دسته از خانوارها سه گروه زیر را در بر می گیرد :

  • خانوارهایی که در زمان سرشماری در کوچ به سر می برند و یا درخارج شهرها و ابادیها در زیر چادر زندگی می کنند .
  • خانوارهای یکه در محل ثابتی زندگی نمی کنند و به طور مداوم محل زندگی خود را تغییر می دهند مانند کولیها.
  • خانوارهایی که محل زندگی مشخصی ندارند و شبها معمولا در پارکها ، خرابه ها ، زیر پلها و ... بیتوته می کنند.

خانوار دستجمعی :

مجموعه افرادی که به دیلی داشتن هدف یا ویژگیهای مشترک مانند انجام خدمت وظیفه ، تحصیل ، بیماری روانی و ... در یک موسسه از قبیل پادگان ، خوابگاه دانشجویی ، اسایشگاه روانی و ... با هم زندگی می کنند ، یک خانوار دستجمعی به حساب می ایند .

سن :

منظور از سن ، تعداد سال های کاملی است که از زمان تولد فرد گذشته است .

شهر ( نقطه شهری ) :

منظور از شهر هر یک از نقاطی است که دارای شهرداری باشد .

در سرشماریهای قبل از سال 1365 ، کلیه مراکز شهرستانها ( بدون در نظر گرفتن تعداد جمعیت انها ) و نقاطی که تعداد جمعیت آنها در موقع سرشماری ، پنج هزار نفر و بیشتر بوده شهر به حساب آمده است .

آبادی ( نقطه روستایی ) :

به مجموعه یک یا چند مکان و اراضی به هم پیوسته ( اعم از کشاورزی و غیر کشاورزی ) گفته می شود که خارج از محدوده شهرها واقع شده و دارای محدوده ثبتی یا عرفی مستقل باشد . اگر آبادی در زمان سرشماری ، محل سکونت خانوار یا خانوارهایی باشد دارای سکنه و در غیر اینصورت خالی از سکنه تلقی شده است.

سرپرست خانوار :

منظور از سرپرست خانوار یکی از اعضای خانوار است که در خانوار به این عنوان شناخته می وشد در صورتی که اعضای خانوار قادر به تعیین سرپرست خانوار نباشد ، مسن ترین عضو خانوار به عنوان سرپرست خانوار تلقی می شود . در خانوارهای یکنفره ، همان شخص سرپرست خانوار است .

خویشاوندان درجه یک سرپرست خانوار :

همسر ، فرزند ، پدر ، مادر ، برادر و خواهر سرپرست خانوار ، خویشاوندان درجه یک وی محسوب شده اند .

مهاجران وارد شده :

آن دسته از اعضای خانوارهای معمولی ساکن و دستجمعی که شهر یا آبادی محل اقامت خود را در فاصله سالهای 1365 تا 1375 تغییر داده اند ، مهاجر شناخته می شوند . استثنائا آن دسته از اعضای خانوار که به دلیل تحصیل یا کار در خارج از کشور ، اسارت و مفقودالاثر بودن طی ده سال گذشته مدتی دور از خانوار بوده ولی در زمان سرشماری به خانوار مربوط پیوسته اند صرفا به دلایل فوق مهاجر تلقی نمی شوند .

میانگین سنی :

متوسط سن افارد یک جامعه است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی اجمالی جغرافیای جمعیت شهرستان رودسر

دانلود مقاله نگاهی اجمالی به سیر هنر فلزکاری از دوران کهن تا معاصر

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله نگاهی اجمالی به سیر هنر فلزکاری از دوران کهن تا معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نگاهی اجمالی به سیر هنر فلز کاری از دوران کهن تا معاصر
فصل اول:
بررسی پیشینه هنر فلزکاری در ایران
مقدمه:
صنایع دستی ایران بخصوص هنر فلزکاری که مورد گفتگوی ماست، تجلیگاه سنن، آداب و رسوم قوم ایرانی است.
فلزکاری، شامل معانی استخراج فلز، ذوب فلز، ریخته گری و آهن گری است. هنر فلزکاری که از ادوار کهن به علت وجود کانهای بسیار غنی وپربار فلز، در ایران زمین پیوسته با زندگی مردم ایران شریک و دمساز بوده است. برای مثال ایرانیان به علت سهولت دسترسی به معادن کانهای مسی اوّلین تولید کننده، مصرف کننده و صادر کننده لوازم مسی در دنیای پیش از تاریخ بوده اند. (احسانی؛ 1382؛ 51)
دراین فصل با بررسی دوره های متفاوت، در بخش های گوناگون با چگونگی ونحوه کار فلزکاران آشنا می شویم. لازم به تذکر است که هنر فلزکاری لرستان(مفرغ های لرستان)به علت اهمیّت آن در بخشی مجزا بررسی گردیده است.
1-1: فلزکاری دوران کهن:
استفاده از فلز در خاورمیانه و خاور نزدیک به چندهزارسال می رسد. (لک پور؛ 1375؛ 7)
هنوزماهیت و نژاد ساکنان پیشین فلات قاره ایران در پردۀ ابهام است ولی ازاکتشافات ومطالعات اخیر چنین برمی آید که این اقوام غارنشین بوده اند و تمدنی خام وابتدایی را داشته اند که مهاجران آریایی به تکامل وتوسعه آن پرداخته اند.

 

الف) مس:
بر اساس مدارک موجود مس اولین فلزی بود که در فلزکاری مورد استفاده قرارگرفت. (لک پور؛ 1375؛ 7)
در دورۀ مس ساکنان بومی مس را بدون آنکه ذوب کنند چکش کاری می کردند و برای ساختن آلات مانند: درفش و سنجاق مورد استفاده قرار می دادند. اما از3000سال ق. م از مس ذوب شده در ساختن اشیاء بهره بردند و در وسایلی مانند: تیر، خنجر، کج بیل و ظروف استفاده کردند. (احسانی؛ 1382؛ 3)
کهن ترین اشیاء بدست آمده از مس اشیایی هستند که با روش چکش کاری ساخته شده اند، قدیمی ترین نمونه شئ مسی در ایران بین هزاره هفتم تا ششم ق. م از تپه علی کش (دوره علی کش) تپه سیلک(دوره اول) و زاغه(دوره چشمه علی) بدست آمده است. (لک پور؛ 1375؛ 7)
ب) مفرغ:
پس از کشف ذوب مس و فلزات، فلزکاران توانستند با افزودن قلع به مس آلیاژ سختی بدست آورند و به دنبال آن عصر مفرغ آغاز شد. (لک پور؛ 1375؛ 8)
برای اولین بار سومری ها در بین النهرین در حدود 3500 ق. م مفرغ را شناختند و مورد استفاده قرار دادند. به دلیل نرم بودن مس این فلز نتوانست در ساخت بعضی از اشیاء فلزی مناسب افتد، در نتیجه بشر آن دوران به فکر ترکیب دو فلز مس و قلع که خود به تنهایی نرم ولی از ترکیب آن دو مفرغ که فلزی سخت است افتد. (احسانی؛ 1382؛ 52)
ج) آهن:
پس از گذشت دوره های سنگ، مس، مفرغ در هزاره دوم ق. م عصر آهن شروع شد. در آغاز با پالایش آن در کوره های کوچک دستی، این فلز نایاب و گران بها را برای ساخت زیور آلات درردیف طلا و نقره مورد استفاده قرار می دادند. ولی پس از شناخت خواص فیزیکی آن در قبال نرمش مس و شکنندگی مفرغ انسان پیش از تاریخ به مزایای مقاومت آهن و فواید بکار گرفتن آن در کشاورزی، معماری و ساخت ابزار جنگی و سایر لوازم زندگی پی برد. (احسانی؛ 1382؛ 54)
هر چند هیتیان در غرب ایران از 1500سال ق. م آهن را می شناختند ولی این فلز نایاب تا قرن هفتم ق. م عملا ً مورد استفاده نبود. (احسانی؛ 1382؛ ص29)
استفاده از آهن از هزارۀ اول میلادی، وضع اقتصادی و اجتماعی این عصر را دگرگون کرد اصولا ًکشف آهن که فلزی مقاوم تر از مفرغ ومس بود، طلیعه ای بود برای تحول فرهنگ و تمدن بشری و طلوع تمدنی 4000 ساله که تا زمان ما با تحولات گوناگون ادامه یافت. (احسانی؛ 1382؛ 26)
نباید تصور کرد که پس از این عصر، آهن کاملا ً به جای مس و مفرغ مورد استفاده قرار گرفت.
زیرا مس و مفرغ تا چند قرن بعد هنوز مورد استفاده معمولی طبقات مختلف بوده است. بعدها استعمال همگانی آهن در جنگ، کشاورزی و معماری شناخته شده و بعدها مورد نیاز مبرم قرار گرفت. (احسانی؛ 1382؛ 29)
د) طلا و نقره:
طلا فلزی است که مانند مس و نقره بصورت خالص هم در طبیعت یافت می شود، ولی هنوز مشخص نیست که بشر اولیه اول طلا را شناخت یا مس را. (احسانی؛ 1382؛ 52)
بشر از 4000 سال ق. م پس از کشف طلا با کاربرد نقره آشنا بوده است. نقره مانند طلا و مس در طبیعت بصورت خالص موجود است. ولی بیشترین مقداراز آن از سنگ معدن سرب استخراج می شد، در اعصار پیش از تاریخ از طریق احیای سرب مذاب حل شده، محلول نقره و طلا را از آن جدا می کردند. آثار کشف شده در تپه های سیلک کاشان متعلق به هزاره چهارم ق. م یادآور این نکته است که مردم این ناحیه از ایران با کاربرد این فلز و پالایش و ساخت اشیاء سیمین آشنایی کافی داشته اند. (احسانی؛ 1382؛ 53) (تصاویر 1-1-1 و 1-1-2)
1-2: فلزکاری لرستان:
ناحیه ای از ایران که به نام لرستان شناخته می شود، بخشی ازدرّه های فرا دست سلسله جبال زاگرس است که از غرب به عراق، از شرق به بروجرد و نهاوند و از جنوب به خوزستان (ایلام قدیم) و از شمال به کرمانشاه محدود می شود. (صادق بهنام؛ 1350؛ 2)
لرستان محل زندگی بازماندگان نژادهای گوناگون بوده است. از میان این اقوام گوتی ها و لولوبی ها شناخته شده اند، که کوه نشینان «شرقی» بوده اند که در هزاره سوم ق. م در این ناحیه سکونت گزیدند.
متون «آکاد»ی از حضور قوم «کاسیت» در آغاز هزاره دوم ق. م نام می برند. این ها نیز اصلیتی شرقی داشته اند و اسب را به این سرزمین شناسانده اند. اقوام گوناگون دیگری در پایان هزاره دوم ق. م در این منطقه سکنی گزیده اند. (صادق بهنام؛ 1350؛ 3)
درغرب ایران، قبایل مهاجرهیتیت ها و میتانی ها و کاسی ها که از نژاد مردم قفقازبودند. در هنرمفرغ ریزی که از2500سال ق. م که آهن هم بعدها در ردیف آن قرارگرفت، مهارت زیادی داشتند. کاسی ها پس ازمهاجرت از سرزمین های شمال قفقاز، در لرستان فعلی که دارای آب و هوایی گرم تر بوده در دره های سرسبز رشته کوه های زاگرس سکنی گزیدند. (احسانی؛ 1382؛ 18)
هنر لرستان هنر سوارکاران و گله داران است، که مردم درکوچ به سرمی بردند ازهمین رو تنها اشیاء کوچک حمل شدنی همچون اسلحه، دهنه، حلقه زین ویراق و ظروف را دربرمی گیرد که همه با ظرافت آراسته شده اند. برنزهای لرستان به سال های 2500 و650 ق. م ساخته شده اند که مشخص ترین آنها به قرن 12 ق. م تعلق دارد. (صادق بهنام؛ 1350؛ 4)
در منطقه ای این چنین که مردم عرصه آمد و شد و تاخت و تاز اقوام و آداب و سنن گوناگون بوده است، دگرگونی های فرهنگی آهسته، اندیشه ها وباورهای دینی پایدار و هنر، ناب و پاکیزه بوده اند. (صادق بهنام؛ 1350؛ 4)
باید دانست ویژگی هنر مفرغ لرستان، درباورهای مذهبی مفرغ کاران این زمان بود که تحول و رونقی در این هنر عالی و ارزنده به وجود آورد، به اعتقادات مردم این ناحیه متکی به قدرت آسمانی بودند و زندگی خود را صرف تهیه مقدمات مرگ و زندگی در جهان دیگر می کردند و به این باور بودند که وسایل زندگی انسان در این جهان در دنیای دیگر هم مورد نیاز او خواهد بود.
از خصوصیات جالب این هنر تزیینات بت های مفرغی است که برپایه این اعتقادات و با الهام از سحر خدایان اساطیری و نقش خلاقه آنها ممزوجی از تجسم اشکال جانوران و انسان بود که بصورت بتهای مختلف مورد پرستش قرار می گرفت یا برای مداوای روحی و جسمی بیماران بکار می رفت. (احسانی؛ 1382؛ 19)
به استثناء چند اثر، اغلب مفرغ ها از ترکیب خیالی سر جانوران با سایر بخش های اندام آنها ساخته شده اند. شمار مهمی از این مفرغ ها را لوازم سوار کاری در بر می گیرد. به سبب بسیاری این اشیاء و همچنین بسیاری اشیاء حمل شدنی دیگر به جای اشیاء بزرگ چنین می نماید که صنعت لرستان را جمعیتی کوچ نشین حمایت می کردند. دهنه ها و تزیینات زین و یراق و نشانه ها بیشترین شکل هایی هستند که تا کنون شناخته شده اند. یا از اندام انسانی که میان یک جفت حیوان جای داده شده است. همچنین سنجاق هایی با نقش پرنده، سر حیوان یا گیاه و انواع گوناگون آویز در میان این اشیاء وجود دارد. (صادق بهنام؛ 1350؛ 9)
عرضه بدن انسان به اشیاء معینی محدود می شود، بتها، با الویت بیشتر، سنجاق ها با سر مدور، کمربند، لوحه، تیردان و سپر. نقش گل کوکب و انار در حاشیه های تزیینی اشیاء ساخته شده است از ورق فلز بکار رفته است. نقش گل کوکب ویژه اوایل هزاره اول ق. م است.
از میان شکلهای حیوانی، نقش بز کوهی و قوچ بیش از دیگر شکل ها به کار رفته است. این نقشها روی دهنه، نشانه، فسان (سوهان چاقو) سر سنجاق، انتهای دست بند و حلقه های زین و یراق دیده می شود. اسب، نقش نادری است که بیشتر روی دهنه بکار رفته است. شیر و به ندرت پلنگ روی تبر، نشانه ها، سر سنجاق، سر دست بند، ورق فلز، دسته فسان و گهگاه روی دهنه اسب دیده می شود. نقش حیوانات خیالی از جمله ابوالهول، کمتر به کار رفته است و اغلب تنها روی دهنه. (صادق بهنام؛ 1350؛ 10-9)
اشیاء مفرغی یافت شده در گورستان های این نواحی در هر زمان دارای خصوصیات مشخصی است که شاید حاکی از این باشد که برای اقوام مختلف صاحب عقاید مذهبی و اجتماعی گوناگون ساخته شده بودند. (احسانی؛ 1382؛ 22)
هنرمندان مفرغ کار این ناحیه برای مردمی که در زمان های مختلف در این ناحیه حکومت می کرده اند، مطابق میل واعتقاد مذهبی و اجتماعی آنها کار کرده اند. (احسانی؛ 1382؛ 21)(تصاویر 1-2-1؛ 1-2-2؛ 1-2-3)
1-3: فلز کاری در دوران هخامنشیان:
امپراتوری هخامنشیان توسط سلسله پادشاهان هخامنشی ایران که سرزمین اصلی شان ایالات پارس، واقع در جنوب غربی ایران است، بنیان گذاری گردید. وسعت امپراتوری هخامنشی از جنوب غربی اروپا و مصر تا آسیای مرکزی گسترش یافته بود.
اشیائی که در زیر مورد بررسی قرار می گیرند به دو روش قالب گیری و چکش کاری ساخته شده اند. (لک پور؛ 1375؛ 9)
جهت سهولت هر چه بیشتر در امر پژوهش، هر کدام از این دسته آثار را، بصورت مجزا مورد بررسی قرار می دهیم.
الف) جام های هخامنشی:
جام های زرین و سیمین هخامنشی به چهار گروه تقسیم می گردد:
1- جام هایی به شکل سر جانوران، معروف به جام های شاخ دار
2- جام هایی مزین به دسته ای از تنه کشیده جانوران
3- جام های ساده بدون دسته
4- جام های لب تخت.
جام هایی به شکل سر جانوران، معروف به جام های شاخ دار:
قدمت این نوع جام ها بین 1000 تا 800 ق. م است و به شکل شاخ های تو خالی گوزن ساخته می شدند. این سبک یادگاری از دوران بربریت است و آریایی ها به سرزمین ایران آوردند. آنها براین باور بودند که با نوشیدن از ظروفی به شکل جانوران نیرومند، نیروی جانور به انسان منتقل می شود.
انتهای این ظروف که ساغر نام دارند، به کله جانورانی مانند شیر، ببر، گوزن، اسب، گاو نر و قوچ ختم می شود. (احسانی؛ 1382؛ 66)(تصویر 1-3-3)

 

جام های طلایی دسته دار:
هنرمندان هخامنشی جام هایی به تقلید از مادها که آنها نیز از آسوری ها تقلید کرده اند ساختند.
بدنه این ظروف دارای نقشهایی برجسته خیار مانندی بود که با تغییراتی مورد تقلید هنرمندان هخامنشی قرار گرفت. سه قطعه جام طلا از این نوع با دسته هایی به شکل تنه کشیده حیوانات و متعلق به اوایل دوره هخامنشی در موزه متروپولین گالری واشنگتن حفظ می شود.
جام های طلای بی دسته:
دو ظرف زرین در همدان کشف شده که اولی کاسه طلایی است که بدنه آن نقش های برجسته خیار مانند دارد و نام داریوش اول بر آن حک شده است. ظرف دوم جام شراب زرینی است که بدنه اش مثل بدنه کاسه مذکور است ولی نام خشایار شاه به سه خط میخی، عیلامی، بابلی و فرس قدیم برآن حک شده است.
ظرف دیگر از هنر هخامنشی که در موزه شهر سنت سیناتی در آمریکا حفظ می شود. کاسه ای از درّ کوهی یا بلور سنگی است، که از زیر خاک به صورت کم و بیش بی نقص بدست آمده است و از کارهای اواخر آشور و اوایل هخامنشی است. بر بدنه آن نقش شیر ماده ای است که به گله ای گاو حمله برده و یکی از گاوها را دریده است. این نقش شبیه نقوشی است که معماران هخامنشی بر نمای ایران کاخ آپادانا در تخت جمشید بکار برده اند. (احسانی؛ 1382؛ 79)
در حقیقت نقش جانوران بر روی ظروف به تلقین و الهام از عقاید جادویی و مذهبی هنر اساطیری نسلهای پیشین بوجود آمده ودر این زمان به تشویق شاهان و بزرگان به مرتبه کمال وجمال رسیده بود. (احسانی؛ 1382؛ 80)

 

جام های لب تخت:
جام های لب تخت زرین و سیمین هخامنشی تقلیدی از هنر مادی و اورارتایی است. فرو رفتگی وبرآمدگی های کف این نوع جام که گودی عمیقی ندارد و تقریباً مانند بشقاب های لب تخت امروزی است، از نقش های خیار مانندی پوشیده شده است. بطوری که رنگ و موج شراب در وقت نوشیدن مشهود است. از برآمدگی های پشت ظرف به عنوان پایه استفاده می شد. (احسانی؛ 1382؛ 80)
ب) الواح زرین و سیمین:
هنگامی که شالوده کاخ آپادانا به فرمان داریوش کبیر پی ریزی می شد، در هر یک از چهار گوشه تالار مرکزی آن، در زیر تخت سنگ های دیوار جعبه سنگی نهادند که در آن دو لوح چهار گوش از زر و سیم بود و نام داریوش بر روی آنها حک شده بود. لوح زرین33 ×33 سانتی متر، به قطر 15میلی متر و به وزن 5 کیلوگرم و سیمین 4 کیلوگرم بود. اکنون دو جعبه و چهار الواح آن ها درموزه ایران باستان و موزه سلطنتی کاخ مرمر موجودند. (احسانی؛ 1382؛ 56)
ج)ظرف ها:
1-کوزه ها
اکثراً از جنس نقره بودند. دارای بدنه استوانه ای یا مخروطی با شیارهای افقی یا عمودی موازی همراه با دو دسته به شکل حیوان که سر آنها به عقب برگشته است. این حیوانات به شکل بز کوهی، اسب و. . هستند.
2-کاسه ها:
از جنس طلا، نقره و مفرغ می باشند. دارای کف و بدنه پهن می باشند که در نزدیکی دهانه تنگ تر شده و لبه تخت آن به بیرون برگشته است. تزیینات، گل های کوکب و گل برگهای بزرگ که تمامی سطح بدنه را فرا گرفته اند در کف کاسه ها، نقوش بادامی شکل، تصویر حیوانات نظیر بز کوهی تزیین شده اند.
(تصویر 1-3-1)
3- ریتون ها:
از جنس طلا و نقره اند. ابتدای آنها به شکل حیوانات مختلف نظیر شیر بالدار، بز کوهی، اسب و پرنده هستند و انتهای بدنه آنها به شکل لیوان است که با دانه های مرواریدی، شیار های افقی موازی، برگهای خرما و گل ها و غنچه های لوتوس تزیین شده و گاهی قسمت هایی از آنها زراندود شده اند. ((لک پور؛ 1375؛9)
د) مسکوکات هخامنشی:
تا پیش از قرن هفتم ق. م بازرگانی در عصر کهن بر اساس مبادله جنس به جنس صورت می گرفت. پس از پیدایش فلزات، اجناس فلزی در مقابل کالاهای کشاورزی و احشام مورد مبادله قرار می گرفتند. پس برای تسهیل مبادلات، مبادلات با شمش های فلزی که بصورت کلاف، لوحه و قرص بود رایج شد. بعلت اختلاف و وزن و ارزش این فلزات در هنگام مبادله باید دوباره تعیین ارزش می شد که مشکلاتی در امر تجارت بوجود می آورد. بدین جهت اولین بار در سارد، پایتخت لیریا، که در سر راه بازرگانی آسیا و اروپا قرار داشت، با پی بردن به معایب، استفاده از سکه و پول به جای قطعات فلزی رایج شد. مسکوکات این خطه به اعتبار آن در تمام شبه جزیره آناتولی و فینیقیه و حتی عربستان مورد قبول قرار گرفت. برخی تصور می کنند داریوش برای اولین بار ضرب سکه را رایج نمود، اما این تصور به خطاست.
داریوش برای احتراز از آشفتگی در مبادلات و پرداخت ها، بدون آنکه پول رایج لیری را از رواج بیاندازد، پولی بنام دریک (زریک یعنی زرین) سکه زد که از سکه های لیدی سنگین تر و خالص تربود. (احسانی؛ 1382؛ 84)
از زمان حکومت داریوش اول، پسر ویشتاسپ، تا داریوش سوم که حکومتش توسط اسکندر مقدونی بر چیده شد، غیر از دریک سکه دیگری رایج نبود. ساتراپ های شاهنشاهی ایران اجازه ضرب سکه نداشتند. ضرب سکه در سرتاسر شاهنشاهی منحصر به حکومت مرکزی و پادشاه بود. دریک 4/8 گرم طلا داشت. در همین زمان سکه ای از نقره به وزن 6/5 گرم مرسوم به سیکل زده شد. در اواخر دوره هخامنشی دو دریکی یکی طلا به وزن 65/16 گرم ضرب شد. (احسانی؛ 1382؛ 84)
ه) سلاح ها:
سلاح های مختلف که می توان نمونه های آن را نقش آجرهای لعاب دار شوش و نقش برجسته های تخت جمشید دید که از آهن و مفرغ ساخته شده اند.
و) زیورها:
ساخت زیور در این دوران بسیار متداول بوده است و نمونه های بسیار زیبایی از آن باقی مانده ازجمله گوشواره ها، گردنبند، النگو. . . که قسمت هایی از آنها با سنگ های گرانبهایی نظیر فیروزه، لاجورد، زمرد، کریستال، آماتیس، یشم و عقیق تصریع شده اند. (تصویر 1-3-2)
ز) روکش ها:
روکش در های چوبی از نقره و طلا یا مفرغ بوده اند.
ح) کتیبه ها:
کتیبه هایی که بر روی لوح های طلایی نقش شده اند. (لک پور؛ 1375؛ 9)
1-4: فلزکاری در دوره سلوکیان:
تمدن یونان و سبک هلنیسم در ایران آن زمان که در میان طبقات بالا و متوسط به تدریج نفوذ کرد. اسکندر در اوان تسلط خود بر ایران، همچنین جانشینان سلوکی او که یونانی بودند، سعی داشتند، این نو آوری بدون فشاری به مردم ایران، جایگزین کهنه پرستی شود، چون یونانی ها از نظر تمدن و هنرصنعت، خود را از ممالک مغلوب برتر و بالاتر می شناختند، در این زمان دیگر به گرایش مردم به فرهنگ و هنر هلنی کوشش زیادی نمی نمودند. بلکه مردم خود مایل به آموختن فرهنگ و هنر هلنی شده بودند. با آنکه مردم ایران سعی در نگهداری هنر و فرهنگ باستانی خود داشتند، با این حال نفوذ و هنر نو آورده مهاجرین تازه وارد یونانی در میان مردم شهرنشین رواج بسیاری یافت.
با آنکه شاهان سلوکی مدت زیادی در ایران قدرت را در دست داشتند، اما بعلت نابودی و تخریب آثار و مدارک توسط حکمرانان بعدی، تاریخ این عصر نزد هنرمندان بعدی مبهم مانده است.
از جمله آثار باقی مانده از این دوره، جام لب تخت کنده کاری نقره ایست که در باختر ایران یافت شده است. این جام بیانگر آمیختگی صنایع هنرمندان ایرانی و یونانی در این زمان است. این جام سیمین به قطر 25 سانتی متر که بیانگر هنر و تمدن قدیم در زمان استیلای بیگانگان بر سرزمین ایران است، متعلق به دوران سلوکیان می باشد. در این عصر هنری عقابی پر گشوده در وسط این جام قرار گرفته است. صور انسان ها و جانورانی که با شاه خیالی شبیه اند و نیمی از آن ها به صورت صلیبی می باشند، دور این جام را احاطه نموده اند.
در دوره سلوکیان، مصرف فلزات، به ویژه فلزات قیمتی، زیاد بود. به گفته مورخان یونانی سلوکیان در مقابل صدور آهن، سرب، مس یا لوازم ساخته شده از این فلزات که تحت نظارت شاه انجام می گرفت، از بلخ، هند و ارمنستان طلا و نقره وارد می کردند.
همانطور که اشاره شد، نفوذ هلنیسم بیشتر در طبقات متوسط و بالای شهرنشین دیده می شد، و توده عظیم شهرهای کوچک و روستاها از این تأثیر دور مانده بودند. (احسانی؛ 1382؛ 94-92)
در زمان سلوکیان شهرهای جدیدی مانند مرو و نسا ایجاد شد که در آنها کارگاه ها و مراکز هنری استقرار یافت. که در آثار کشف شده از این دوران نیز تأثیر هنر هلنی را شاهدیم که بعدها سبک هنری ایرانی- یونانی را بوجود آورد. (لک پور؛ 1375؛ 9)
1-5: فلزکاری در دوره اشکانیان:
از حدود 250 ق. م اشکانیان- یا پارتیان – که قومی ساکن استپ های واقع در فاصله دریای خزرو دریاچه آرال بودند، به حالت چادرنشینی زندگی می کردند، قوت گرفتند و بر ایالاتی از شمال و مشرق ایران دست یافتند، و به قصد برانداختن دولت سلوکی رو به مرکز و مغرب ایران گذاردند، و سرانجام با پس راندن سلوکیان به سوی بین النهرین و سوریه، و تصرف تمامی خاک ایران، پادشاهی بزرگ اشکانی را در حدود 160 ق. م و به فرماندهی مهرداد اول تأسیس کردند. (مرزبان؛1380؛34)
پارتیان آریایی نژاد بودند. مردمانی شجاع جنگجو و مبارز و سوارکارانی بودند در تیراندازی و قیقاح بر روی اسب چابک و ماهر. (احسانی؛ 1382؛ 95)
از زمان هجوم اسکندر به مشرق تا روی کار آمدن ساسانیان، درتاریخ هنری ایران یک نوع خلأ مشاهده می شود. به استثنای چند مورد در این مدت طویل که حدود شش قرن طول کشید، تقریبا ً اثرهنری مهمی در دست نیست. علت عمده آن است که علاوه بر هرج ومرج بعد از مرگ اسکندر، زیبا پسندی و هنر دوستی پارتیان بسیار کمتر از پارسی ها بوده است. به بیان دیگر پارتی یعنی مرد جنگی، و دولت پارت یعنی پادگان نظامی.
هنرمندان پارتی یا صرفا ً از هنر هخامنشی تقلید می کردند و یا اکثرا ً نه تنها در فلزکاری بلکه در معماری، حجاری و حتی در ضرب سکه از هنر یونانی پیروی می کردند. (احسانی؛ 1382؛ 95)
آثار مفرغی در اواخر سلطنت اشکانیان بر خلاف دوره هخامنشی پیشرفت کرد و به سوریه، عربستان و فنیقیه صادر می شد. کشف مجسمه ای مفرغی در مال امیر در جنوب ایران در استان خوزستان امروزی، که تقریبا ً سالم مانده، نمونه ای از این آثار است. این مجسمه یکی از فرماندهان عیلامی است که در ساخت آن از سر مجسمه به روش یونانی بهره برده شده است و قیافه شخص بطور طبیعی نشان داده شده است. در ساخت تنه آن از هنر محلی الهام گرفته شده است و به کارهای برجسته سازی زمان ساسانیان شبیه است. (احسانی؛ 1382؛ 97-96)(تصویر 1-5-2)
مسکوکات:
پس از مرگ اسکندر، جانشینان متعدد او برای اعتبار بخشیدن به مسکوکات خود تمثال اسکندر را بر روی پول های رایج منقوش می کردند. (احسانی؛ 1382؛ 100)
مهرداد اول اولین پادشاه اشکانی، بر روی سکه ها خود را دوست یونانی معرفی کرده است اما باید دانست محرک او در این کار ایمان یا احساسات او نسبت به یونان یا فرهنگ و تمدن یونانی نبوده است، بلکه انگیزه ای سیاسی و اقتصادی داشته است. هدف عمده اش از این تدبیر حفظ روابط اقتصادی و تجاری با بیشتر شهر هایی بودند که یا توسط یونانیان اداره می شدند، یا مردمشان طرف دار فرهنگ و تمدن یونانی بودند. (احسانی؛ 1382؛ 100) (تصویر 1-5-1)
متذکر می شوم ساخت زیور های مرصع در این دوره نیز همانند دوره هخامنشی ادامه می یابد. مجسمه سازی در این دوره از جایگاه ویژه ای بر خوردار است که این مجسمه ها از فلزات گوناگونی مثل طلا، مفرغ، نقره. . . به روش قالب ریزی ساخته شده اند. (لک پور؛ 1375؛ 10)
1-6: فلزکاری دوره ساسانی:
در سال 224 ب. م اردشیر بابکان از خطه فارس برخاست و بر اردوان پنجم پادشاه اشکانی غلبه یافت و پادشاهی ساسانی را که متکی بر دین و آیین و فرهنگ ایرانی بود بنیان گذارد، که تا سال 642 ب. م با قدرت تام بر منطقه پهناوری از سوریه تا شمال غربی هند فرمانروایی کرد، در حالی که نفوذ هنری و فرهنگیش تا فواصلی دور فرا سوی مرزهای کشوریش گسترش یافت، چنانکه اثر نقش ونگارهای ساسانی بر هنر آسیای مرکزی و چین و بیزانس و حتی فرانسه باقی ماند.
ساسانیان در کوشش خود به احیای فرهنگ و هنر هخامنشی به هیچ وجه مقلدان خام طبعی نبودند، بلکه هنرشان نمایان گر نیروی آفرینندگی ایشان است و نیز حاوی عناصری که بعدا ً در دوره اسلامی شکوفان شد. (مرزبان؛1380؛36)
آرتور پوپ ایران شناس مشهور آمریکایی، در تألیف خود می گوید: ساسانیان بر این باور بودند، که سلطنت ایشان بر مشیت الهی استوار است. این عقیده بر اساس سنت دیرین ایرانیان، بار دیگر در بین مردم رواج یافت. این نکته که شاهان ساسانی خود را مظهری آسمانی می پنداشتند، از صحنه های شکار و تشریفات مذهبی ترسیم شده، بر روی ظروف سیمین این عصر که ضمن حفریات باستان شناسی از دل خاک بیرون آمده است، معلوم می شود. (احسانی؛ 1382؛ 104)
در این دوره تولید انبوه اشیاء فلزی در کنار دیگر هنرها باعث گسترش امر تجارت و در نتیجه موجب پیشرفت امر اقتصادی شد. در نتیجه جنگ های مداوم ایرانیان و رومیان، عوامل هنر روم در ایران نفوذ کرد. به عنوان مثال می توان از تصاویر زنان رقصنده نام برد که مکرارا ً بر روی ظروف نقره ای ساسانی نقش بسته است. (تصویر 1-6-3)
هنر ساسانی بخصوص هنرفلزکاری آن، هنری درباری است.
مهمترین آثار فلزی که از دوره ساسانی باقی مانده است ظروف نقره ای است که رایج ترین آن عبارت است از:

 

بشقاب ها:
این بشقاب ها دارای دیواره کوتاه هستند، منقش به تصاویر گوناگونی مانند: شکار شاهان (تصویر 1-6-2)، شاه و ملکه بر تخت نشسته، شاه بر تخت نشسته همراه با ملازمان، حیوانات ترکیبی. زمینه این نقوش با پیچکها، برگ های مو، نقوش به شکل قلب (این نقش از دوره اشکانیان متداول شد و چنان چه قبلا ً ذکر شد می توان آن را تأثیر هنر هلنی دانست) و پرندگان و بوته انار و میوه آن. . . تزیین شده است.
کاسه های نیم کره ای:
با نقوش مختلف مانند: نوازندگان، رقاصان، . . .
تنگ ها:
از نظر شکل بسیار متنوع اند. اکثرا ً زراندود.
ظروف کشکولی شکل با نقش های متنوع.
ریتون ها:
ظروفی هستند که جهت نوشیدن مایعات از آنها استفاده می شود و به شکل مجسمه حیوان و یا انتهای آن ها به شکل نیم تنه حیوان ساخته می شد. (لک پور؛ 1375؛ 11-10)
با توجه به توسعه فلزکاری طی این ادوار، و با بررسی نمونه های ارزنده و زیبای به جا مانده از دوران ساسانی که حاکی از پیشرفت تکنیک ساخت و روش های متنوع تزیینی است و با مطا لعه اشیاء فلزی باقی مانده از دوران اسلامی می توان گفت که سنت هنر فلزکاری ساسانیان در دوره اسلامی ادامه یافت. در واقع باید توجه داشت که بنیان هنر فلزکاران دوره اسلامی بر این مبنا قرار گرفته است. (لک پور؛ 1375؛ 11)
از مقایسه اشیاء فلزی مکشوفه ساسانی با کارهای مشابه هم عصر خود در بیزانس و روم که مورد مطالعه علمی وسیع تری قرار گرفته اند، استنباط می شود که این هنر در تکنیک کار و اسلوب ساخت نباید تفاوت چندانی با یک دیگر داشته باشند. بی شک نقره کاران ساسانی هم سه طریق زیرین را در هنر نقره کاری و ساخت ظروف پیش گفته به کار برده اند.
1- ساخت اشیاء نقره بوسیله چکش کاری بر ورقه سرد.
2-هنر فلزکاری ریختگی در اشیاء سیمین.
3- ساخت ظروف آستر دار از صفحات نقره.
در روش اول، شمش یا ورقه مسطح و سرد نقره را بوسیله چکش کاری و با به کار بردن قالب های محدب یا انواع دیگر قالب ها و سایر ابزار فلزکاری به شکل مطلوبی که می خواستند در می آوردند.
در روش دوم، در بدو امر مدل و قالب شکل ظرف یا شیء نقره را از موم می ساختند و تمام یا بخشی از تزیینات لازم را بر روی آن کنده کاری یا حکاکی می کردند. سپس قالب را در محفظه ای مملو از خاک رس بسیار نرم قرار می دادند و نقره مذاب در آن می ریختند. حرارت فلز مذاب موم را ذوب می کرد و شیء سیمین بعد از انجماد پرداخت می شد.
در روش سوم، برای ساختن ظروف نقره آستردار، دو تخته فلز نقره را که ساده و دیگری کنده کاری و تزیین شده بود، روی هم قرار می دادند و لبه آنها را با لحیم یا بدون لحیم کاری یا چکش کاری به هم وصل می کردند. تشخیص ظروف آستر دار امروزه بوسیله رادیو گرافی به آسانی انجام پذیر است.

مشخصات هنری ظروف نقره ساسانی:
الف) در طراحی این ظروف قصد فلزکاران ساسانی تزیین آنها به اقتضای وضع بوده و بعلت تکلف در آراستن صحنه ها که لازمه این گونه نقوش است، از مدار طبیعی دور شده اند. نقره کاران ساسانی جز در موارد استثنایی فاقد ظرافت است. بویژه کناره های لبه های ظروف از ظرافت هنری بهره ای ندارد، ولی در هیچ یک از اعصار هنری ایران موضوع هنر بدین پایه از تجلی قدرت و سرعت و تحرک و تصمیم نرسیده است.
ب) شاه در صحنه ها مانند صحنه های حجاری های دوران باستان بزرگ تر و با شکو ه تر از دیگران در میان مجلس نقش شده است.
ج) قرینه سازی که از مشخصات و ابداعات هنرمندان ساسانی است، بخصوص برای بزرگ داشت شاه در صحنه در بیشتر آثار هنری این عصر به چشم می خورد.
د) نقوش برجسته ساسانی بویژه در ظروف نقره مانند نقوش دوره هخامنشی حاکی از آرامش و وقار و سکون آثار هنرمندان این دوره و تجلی گر عظمت و شکوه مقام شاه است. در ارایه نقوش البسه و تزیینات داخلی و رعایت سایر مشخصات تزیینی، در مقام قیاس هنر هخامنشی برتری خود را نسبت به هنر ساسانی حفظ کرده است.
ج)هنرمندان ساسانی با ترسیم صحنه های شکار جانورانی مانند: شیر، گراز، ببر و گوزن در فضایی تنگ و فشرده که شاه تاج شاهی بر سر و جامه مخمل مزین به جواهرات بر تن و سلاح زرین در دست دارد و حیوانات را پیاده یا سواره مورد تعقیب و حمله قرار داده، دلیری و دلاوری شاهان سلسه را به بیننده القاء و پهلوانی و قدرت شاه را تجسم کرده اند.
جام های سیمین ساسانی با تصویر مدالیون:
نوع دیگری از بشقاب های نقره ساسانی ظروفی است که تصویری به صورت مدال نیم تنه در وسط ظرف بطور برجسته ساخته شده است. یا نیم تنه مرد یا زنی را در میان بشقاب حکاکی و کنده کاری کرده اند و اطراف تصویر با خطوط برجسته دوایر متحدالمرکز تا لبه بشقاب تزیین شده است. در برخی خطوط متعدد شعاعی عمود برتصویر زمینه ظرف را پوشانده است. (احسانی؛ 1382؛ 109)
ظروف نقره اولیه ساسانی:
چند دهه پیش بشقابی سیمین دارای نقش عالی و با شکوه که در نوع خود سالم و از لحاظ هنر بکار رفته کم نظیر بود، در نزدیکی شهر ساری در هنگام حفاری ساختمانی پیدا شد. موضوع صحنه این ظرف شکار ظرفی است که شکارچی به استناد لباس هایش یکی از شاهزادگان ساسانی است. تصویرتاج با سکه های مختلف برای احراز هویتش به نتیجه ای نرسید، ولی به قراین تصاویر این زمان باید تصویر شاپور پسر بابک باشد.
با استناد به ظروف اولیه ساسانی بر ما آشکار می شود که در قرن سوم تا اوان قرن چهارم میلادی تصاویر شاهان بر روی ظروف نقره در صحنه های بزرگ بکار نرفته است، و تنها تصاویر شاهزادگان و حکمرانان در کارگاه های سلطنتی تهیه و جهت تجلیل و تفاخر به محل حکمرانی آنان ارسال شده است. از اواسط قرن چهارم میلادی صحنه های شکار شاهان ساسانی بر روی این ظروف متداول و موضوع اصلی این جام ها قرار گرفته است. پس از قرن چهارم، دیگر بشقابی دارای نقوش انسانی بدون صورت شاهان در حال شکار تا قرن هفتم که زمان انقراض سلسله ساسانی است ساخته نشده است. (احسانی؛ 1382؛ 14-12)
پراکندگی ظروف نقرۀ ساسانی:
ظروف نقرۀ ساسانی از نواحی جنوبی بین النهرین، که تیسفون پایتخت ساسانیان در آنجا واقع شد، تا دشت های آلتیایی در جنوب سیبری، قفقاز و دامنه کوههای اورال، بطور پراکنده، ضمن حفریات باستان شناسی یا بصورت اتفاقی طی یکصد سال اخیر کشف شده است. چون در این دوره به علل اصول مذهبی دفن اموات در گور مجاز نبوده است، آثار مهمی مانند دوران پیش در دل خاکها کمتر یافت شده است. همچنین اسناد و مدارک بجا مانده از این سلسله طی حملات اعراب و در طول دو قرن اشغال سرزمین ایران توسط انان به انهدام و نابودی کشیده شده است، بنابراین ظروف مکشوفه ساسانی مدارکی پر بها هستند در تشریح چگونگی تشریفات دربارۀ سلطنت و تا حدی بیانگر سازمان های اداری و اجتماعی و سیاسی این عصر است. (احسانی؛ 1382؛ 114)
زرگری ساسانیان:
قدمت هنر ساسانی بر خلاف عقیدۀ عدّه ای از پژوهشگران که آن را هنر تازۀ این دوران می شناسند به بیش از 4000 سال می رسد. در حقیقت این هنر معرف یک تحول ناگهانی یا برداشت از هنر یونانی که در عصر پارتیان در ایران قوام یافت، نیست. بلکه تلفیقی است از ریشه های هنر هخامنشی که بیش از هزار سال از دیرینگی آن گذشته است و یا آن که در طول این مدت بعضی اقتباس های خارجی در آن مؤثر بوده، به علت ابتکار هنرمندان ایرانی، در ادوار مختلف مورد سرمشق و تقلید همسایگان ایران و همچنین سایر جوامع قرار گرفته است. (احسانی؛ 1382؛ 117)
تاج های ساسانی:
شاهان ساسانی در موقع جلوس بر تخت، علائم و نقش تاج های خود را بر اساس مظاهر آسمانی تعیین می کردند و آنها را با اشکال ستارگان و ماه و خورشید و زمین می آراستند. مثلا ً در تاج شاپور اول نقش کرۀ سماوی بکار رفته است. حال آن که بر روی تاج بهرام گور کرۀ خورشید در هلال ماه واقع شده است. از روی این تاج ها که به مسکوکات ساسانی منقوش است، تعلق صور جام ها و ظروف و کتیبه ها و سایر آثار مشکوفه به هر یک از پادشاهان این سلسله به خوبی معلوم است.
قدیمی ترین تاج ها، تاج شاپور، برادر بزرگتر اردشیر، و مؤسس این سلسله است که در فارس از آن استفاده می کرده، و در حادثه ای در فارس جان خود را از دست داد. این تاج همچنان با ظرافت و جواهرات بسیار آراسته و سنگین شده بود که به سختی می توانست آنرا بر روی سر نگاه دارد، ناچار تاج را با زنجیر به سقف آویخته بودند و شاه در موقع جلوس بر تخت به ناگزیر به زیر آن قرار می گرفت. (احسانی؛ 1382؛ 119)
هنر مفرغ سازی:
ریشه و تمدن و فرهنگ هخامنشی را که مورد تقلید و اقتباس هنرمندان ساسانی قرار گرفته است، می توان به هنر مفرغ کاران لرستان مربوط دانست که این مهاجران با خود از استپ های شمال قفقاز به این ناحیه آورده بودند. آندره گدار ایران شناس فرانسوی در کتاب «هنر ایران» معتقد است که در رژیم یونانی سلوکیان و پارت ها که سهمی جدا از مکتب ایران دارند، هنر لرستان راه درازی را پیموده تا روزی دوباره در حجاری و زرگری عصر ساسانی اصالت خود را نشان دهد و چنان که گفته اند:
« مختصات اصیل روح ایرانی، همیشه در هنر ایران عامل اصلی بوده است و در موقع مناسب و مساعد پیوسته تجلی کرده است. »
اشیاء مفرغی ساسانی حتی پیش از جام های سیمین و زرین ساسانی نبوغ هنرمندان این عصر را جلوه گر می کند. یکی از عالی ترین نمونه های مفرغ ساسانی، تنگی است که در نهایت سلیقه و ظرافت گردن و پایه و کمر آن از مفرغ ریخته شده است. دسته ظرف به صورت جانوری است که لبه ظرف را به دندان گرفته یا قصد نوشیدن مایع درون ظرف را دارد. نمونه ای از این هنر در هزاره دوم ق. م در هنر آذربایجان یافت شده است. در هنر لرستان هم مشابه آن به صورت طلسم توسط مفرغ کاران لرستان ساخته شده است. ارتفاع این تنگ که در موزه متروپلین نیویورک نگه داری می شود60 سانتی متر است. (احسانی؛ 1382؛ 120-119)
مسکوکات ساسانی:
اگر چه نخستین سکه اردشیر پیش از تاج گذاری به شیوه مسکوکات اشکانی ضرب شد، ولی بعدها مسکوکات ساسانی با میدانی پهن تر انتشار یافت تا هنرمندان این زمان بتوانند تصاویر شاهان را به صورتی بهتر در فضایی باز تر نگار گری کنند.
در پشت سکه های اولیه لااقل تا مدت یک قرن نقش آتشکده با صورت روحانیون به طور دقیق حکاکی شده است. با آنکه روابط فرهنگی و بازرگانی با دولت روم گسترش یافته بود، کمتر سکه ای در این دوران به تقلید رومیان به مناسبت یادبود حوادث تاریخی ضرب شده است. بیشترین رغبت شهریاران این سلسه آن بود که یاد بود این گونه رویداد ها را به جای مسکوکات به وسیله سایر عوامل هنری مانند کتیبه ها به سینه کوهها یا در آثار سیمین و زرین از خود به یادگار گذارند. چه بسا علل مذهبی یا بازرگانی مانعی در راه حصول این مقصد بوده است.
نزدیک ترین سکه به مناسبت یادبود، نقش فرزند جوان بهرام دوم بر روی سکه سیمین، و همچنین تصویر همسر همین شاه بر روی سکه دیگری است. سوین سکه که احتمالا ً آن را باید یاد بود شناخت، سکه ای است نقرهای با تصویر ملکه پوران ساسانی و نام او.
در مسکوکات شاپور اول که نقش آتشدان در پشت سکه ها بوده، دو نفر نگهبان در طرفین آن دیده می شوند. این نقش تا انقراض این سلسله در زمان یزدگرد سوم بر کلیه مسکوکات ساسانی ضرب شده است. سکه های طلای ساسانی را « دینار» مسکوکات نقره را « درهم » و پول های سیمین را «پشیز» می نامند.
مسکوکات این دوره هر قدر به زمان انقراض این سلسله نزدیک می شویم نازکتر و پهن تر شده و از لحاظ تصویر و نقش رو به پستی و نقصان می گذارد. (احسانی؛ 1382؛ 122-121)(تصویر 1-6-1)
1-7: فلزکاری پس از ظهور اسلام
دین مبین اسلام در سده هفتم میلادی وارد ایران شد. در طول دو قرن اولیه اشغال ایران که آیین شرع اسلام بر جامعه ایرانی حکمفرما بود، موازین و مقررات حاکم بر جامعه در چند دهه باعث سلب نبوغ و قدرت خلاقیت هنرمندان ایرانی شد. چنین وضعی هنرمندان را از تجلیات هنری باز داشت و بعلت پراکندگی و مهاجرت آنها هنر ظریف کاری فلزکاری به دست فراموشی سپرده شد.
در این دوران بعلت نهی دین اسلام، خوردن و نوشیدن در ظروف زرین و سیمین حرام بود. مضافاً ساخت هر گونه اشیاء رابصورت مجسمه در پرهیز از بت پرستی یا ترسیم نقش جانداران بر روی ظروف و اشیاء فلزی و همچنین بر در و دیوارهای بناهای مسجد تحریم شده بود.
هنرمندان ایرانی پس از ثبات وضع و ایجاد آرامش و طلوع حکومت های ملی، از گوشه و کنار ایران پدیدار شدند تا قریحه ملی و نژادی خود را به منصه بروز برسانند. آنان توانستند از فلزات دیگر چون، آهن، مفرغ، مس و برنج اشیاء و ظروف نفیسی بسازند که همگی نشانی از غنای ذوق و قریحه نژادی سازندگان آنها است. شیوه و سبک هنر ساسانی پس از استیلای اعراب هنوز در شمال خراسان و ماوراءالنهر باقی بود. هنرمندان این عصر با قرار دادن روش و اسلوب ساسانیان به خلق آثار هنری پرداختند.
در طول چند قرن از استیلای ساسانیان صنعت و هنر فلزکاری و اشیاء هنری تحولات گوناگونی یافت، تا اینکه در قرن هشتم و نهم هجری به سر حد جلال و شکوه رسید. (احسانی؛ 1382؛ 131 – 129)
در اوایل اسلام اشیاء از دو روش قالب ریزی و چکش کاری صفحات فلزی ساخته شده اند. روش های تزیین دیگری نظیر قلم زنی، تصریع، حکاکی، سیاه قلم، برجسته کاری، مینا کاری و بندرت زراندود برای ظروف باقی مانده از اوایل دوره اسلامی دیده شده است. (لک پور؛ 1375؛ 12)
1-8: هنر فلزکاری در دوران سامانیان، دیالمه و آل بویه:
پس از قیام ایرانیان بر علیه اموی و روی کار آمدن بنی عباس، ایرانیان تا حدی به مقصود خود رسیدند و با استیلای نفوذ معنوی و سیاسی بر دستگاه خلافت عباسی توانستند به احیای صنایع و هنر های باستانی خویش بپردازند. از همین زمان نفوذ هنری هنرمندان ایرانی بخصوص در صنعت و هنر فلزکاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت. استادان فلزکاری ایران در این دوران اشیاء فلزی را از مفرغ؛ مس، آهن و بندرت از طلا و نقره، مبتنی بر هنرهای ساسانی می ساختند، و ظروف را با مناظر رزم و بزم و شکار، به حمایت و تشویق امیران محلی می آراستند. (احسانی؛ 1382؛ 133)
روابط بازرگانی ایرانیان بخصوص در مناطق کوهستانی البرز و امارت نشین های ساحلی جنوب دریای خزر که هنر فلزکاری در آنجا رونق و رواج داشت، با همسایگان شمالی ایران از طریق معاوضه و مبتنی بر سنت قدیم هنوز ادامه داشت. ایرانیان در قبال فروش و یا تعویض آثار فلزی محصولات همسایگان شمالی را از جمله پوست، برده، شمش های طلا و نقره دریافت می داشتند. (احسانی؛ 1382؛ 133)
از صنایع فلزی و هنری این دوران به علت حملات اعراب به شهر ها و حدوث زد و خوردها، آثار بسیار اندکی باقی مانده است. (احسانی؛ 1382؛ 135)
1-9: هنر فلزکاری در عصر سلجوقی:
در قرون سوم و چهارم هجری ظروف فلزی را به سبک و سنتی که از قدیم در ایران رایج بود می ساختند. سادگی و استحکام اساس ساخت آنها بود. ولی در بعضی ظروف و اشیاء فلزی بر حسب سنت رایج از زمان کهن تمام یا قسمتی از ظرف را به شکل کله یا بدن جانوران در می آوردند. این سبک همانطور که در قبل بیان شد، یادگار دوران پیش از تاریخ قبایل آریایی است که به این کشور کوچ کردند، و بر این باور بودند که نوشیدن در ظرفی که به شکل جانوران ساخته شده است یا تصاویر آنها بر بدنه ظروف نقش بسته، سبب می شود که نیروی جانور به انسان منتقل شود. به همین دلیل قالب تنگ ها و مشربه ها و جام های سلجوقی به تقلید از هنر ساسانی با کله جانوران یا پرندگان تزیین شده است. (احسانی؛ 1382؛ 139)
طبقات متوسط جامعه که در این زمان وضع اقتصادی بیشتری داشتند، ظروف و اشیاء فلزی را به صورت ساده و بی پیرایه در زندگی روزانه مورد استفاده قرار می دادند. ولی بزرگان و امیران، بویژه شاهان و درباریان از اشیاء فلزی نفیسی استفاده می کردند که بیشتر آنها امروزه بصورت شاهکار های هنری در موزه ها و مجموعه های خصوصی نگهداری می شود.
شک نیست که سازندگان این آثار نفیس طبق نام های مندرج بر روی بعضی از آنها هنرمندان خراسانی هستند که در شرق و شمال شرقی ایران توطن اختیار کرده بودند. عده ای از این هنرمندان بعلت زد و خوردها و جنگ های محلی جلای وطن کرده، در سایر شهرهایی مانند زنجان، بروجرد، همدان، و تبریز و بویژه در شهر موصل اقامت گزیدند. آثار بی نظیر و نفیس این دسته از هنرمندان فلزکار ایرانی در شهر موصل به آن درجه از شهرت جهانی رسید که به هنر موصلی معروف شد. (احسانی؛ 1382؛ 139)
با گذشت چهار قرن از استیلای مسلمانان بر ایران به تدریج در هنر فلزکاری از نظر شکل و همچنین تزیینات تغییراتی پدید آمد. به این ترتیب هنر فلزکاری در منطقه خراسان به وضوح پیشرفت کرد، ویژگی های خاص خود را یافت و مکتب فلز کاری خراسان به وجود آمد. این مکتب در دوره سلجوقی به اوج خود رسید.
گسترش هنرهای مختلف مورد توجه وحمایت بسیاری از سلاطین و حکام سلجوقی قرارگرفت و هنر فلز کاری دراین دوره پیشرفت چشم گیری کرد.
آثاری فلزی دوره سلجوقی گویای تغییر و تحول هنر فلزکاری از دورۀ ساسانی به بعد و بیانگر ویژگی های خاص مکتب خراسان است که به چند خصوصیت این مکتب اشاره می شود.
1- در مکتب پیشین خراسان با حفظ سنت های پیشین فلزکاری، در ساختن اشیاء تنوع و ابداعاتی پدید آمد. این تنوع را می توان درشکل عود سوزها، تنگها، پیه سوزها، کاسه ها، سینی ها و. . . مشاهده نمود.
2-جایگزینی طرح های کوچک و متراکم به جای نقوش منفرد معمول در دوره ساسانی.
3-قرار گرفتن پیچک ها و خط نوشته هایی در تقسیمات مشهور طرح های بازو بندی که مختص فلزکاری مکتب خراسان است.
4-در دوره اسلامی خط (مانند دیگر هنرهای اسلامی) در هنر فلزکاری، به خصوص در خراسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر ظروف فلزی کلمات دعا وآرزوی خیر برای دارنده ظرف نوشته شده است.
5-از ویژگی های دیگر مکتب خراسان نمایش انسان در حالت های مختلفی مانند: نواختن آلات وادوات موسیقی رقص، کشتی، انسان نشسته بر تخت یا در قالب صور فلکی است. (لک پور؛ 1375؛ 13 – 12)
طرز کار فلزکاران سلجوقی:
برای روشن کردن چگونگی هنر فلزکاری دراین عصر، تنگی برنجی را که از آثار مهم و شاهکارهای این دوره است را مورد مطالعه قرار میدهیم.
قدمت این تنگ یا مشربه برنجی، قریب به 800 سال می باشد. از نظر شکل ظرف مزبور به سبک ظروف ساسانی ساخته شده است. در نقره کاری این ظروف که برای طبقات بالای جامعه ساخته شده است، ابتدا بوسیله چرخ های تراش ریز نقش صحنه را بربدنه برنجی ظرف حکاکی و کنده کاری کرده، لایه ای باریک از مفتول طلا یا نقره را با چکش کاری در شیارهای نقوش حک شده بر بدنه ظرف جای می دادند. در سطوح پهن تر با عمق بیشتری محل نقوش را کنده کاری کرده لایه طلا یا نقره را در محل مقعر جاسازی می کردند. آنگاه با چکش کاری لبه پیش آمده از بدنه ظرف را با مهارت به قطعات ریز طلا یا نقره متصل می کردند و پس از آن متن و زمینه را با مواد سیاه و رنگی می پوشاندند تا ترسیمات بصورتی برجسته نمایان گردد. جالب ترین نکته در این شاهکار هنری جزییات خطوط صورت انسان ها و البسه آنان و پرندگان و تصاویر هندسی بر باریکه های نوار نقره کاری ها در فضایی تنگ است که با ظرافتی ماهرانه به بدنه این ظرف نقش بسته است. (احسانی؛ 1382؛ 141)
سبک های نقره کاری و نمونه های کار بر نقوش در دوره سلجوقیان:
صنعت فلزکاری سلجوقی مانند دوران ساسانی بر دو نوع است.
1- اشیاء ساخته شده از ورق های مس، آهن، برنج و ندرتا ً طلا و نقره. (تصاویر 1-9-1؛ 1-9-2)
2- اشیاء ریختگی ساخته شده از مفرغ، برنج، مس و احتمالا ً طلا و نقره.
نوع اول همان فلزکاری ساسانی است که به طور اجمال هنرمندان این عصر هم با چکش کاری ورقه مس یا نقره را پس از صاف کاری و مسطح ساختن آن به حالت سرد به شکل مطلوب در می آوردند و بعدا ً نقره کوبی یا کنده کاری می کردند. اوراق فلزی را بیشتر برای ساختن اشیایی مانند ظروف مسطح از جمله قلمدان، پایه های بلند شمع دان مشبک، جعبه سینی، تنگ و قدح بکار می بردند.
آرتور پوپ در تألیف خود « شاهکار های هنر ایران » درباره هنرمندان سلجوقی می گوید:« دو روش مختلف یا مکمل یکدیگر بیشتر در ایران رواج داشته است. یکی آنکه سطح فلز را با طرح ها ونقش های متعدد کاملا ً بپوشانند و با این وسیله ظرف را زیبایی و تجمل و جلوه بخشند.
دیگر آنکه زمینه را باز و ساده بگذارند تا نقش را برجسته تر نشان بدهد. »
از جانب دیگر نقش پیکره انسانی روی شمعدان مسجد روشی کفرآمیز بود در اینجا زمینه مناسبی برای طرح های اسلیمی وجود داشت. این شیوه در این زمان به اوج تکامل خود رسید. (احسانی؛ 1382؛ 146 – 143)
حکاکی فلزات از دیرباز هنر سنتی ایران بوده و در تمام اعصار در این سرزمین رواج داشته است.
ولی نقره کوبی روی ظروف و اشیا ء فلزی از ایالات شرقی، بو

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی اجمالی به سیر هنر فلزکاری از دوران کهن تا معاصر