حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد محبت و عشق در عرفان

اختصاصی از حامی فایل مقاله درمورد محبت و عشق در عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد محبت و عشق در عرفان


مقاله درمورد محبت و عشق در عرفان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

چکیده

محبت و عشق در عرفان

خدای تعالی فرمود : « فَسَوفَ یَاتِی الله بقوم یُحبهُم و یحبونه » زود باشد که خدا گروهی آرد که دوستشان بدارد و دوست بدارندش . عرفا در تأویل این آیه گفته اند : همان گونه که بندگان به خدا عاشق هستند ، خداوند هم گروهی از آنان را دوست دارد ، و در ردّ این سخن که : حب خالق به مخلوق نوعی نیاز است وخدا بی نیاز است . می گویند : ضمیر « هُمْ » در « یحبهمُ » به حروف ابجدی 45 و و کلمه « آدم » هم 45 است و محبت دو جانبه است .

عشق و محبت است که آدمی را از موجودات دیگر ممتاز ساخته او را محسود و مسجود فرشتگان قرار داده است . به عشق و محبت است که خدای بزرگ « آدم را به صورت خود آفرید » و او را « جانشین » خود قرار داد ، موهبت عشق و محبت لا یوصف و شکافنده قلم است :

هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن

گر چه تفسیر زبان روشنگر است لیک عشق بی زبان روشنتر است

خود قلم اندر نوشتن می شتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت

عشق ، را ز آفرینش و چاشنی حیات و خمیر مایه تصوف و سر منشأ کارهای خطیر در عالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است .

محبت چون به کمال رسد عشق نام می گیرد و عشق که به کمال رسد به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی می شود و اگر عشق باشد که از مواهب حق است هم به حق می کشاند و می رساند و وصال بر دوام ، جای دیدارها و لذات زودگذر را می گیرد :

عشق معراجی است سوی بام سلطان جمال از رخ عاشق فرو خوان قصه معراج را

صوفی وقتی به این حالت رسید در جهانی دیگر می زید یا عالم دیگری در درون خود ایجاد می کند که در آن کین وحسد و خشم و نفاق راه ندارد و خودخواهیها و حقارتهای بشری مرده و همه جا را نور وصفا و مهر ووفا پر کرده است :

خواجه عبدالله انصاری می گوید : « برکت آسمانها از سپهر است و برکت جانها از مهر است ، چنانکه مرغ را پر باید آدمی را سر باید ، جوینده را صدق باید و رونده را عشق باید . »

نظامی گنجوی گوید :

فلک جز عشق محرابی ندارد جهان بی خاک عشق آبی ندارد

جهان عشق است دیگر زرق سازی همه بازی است الا عشقبازی

صوفیه به سریان عشق در همه موجودات به حسب درجه و لیاقت آنها معتقدند و عشق و محبت را یکی از عالیترین مبانی و اصول تصوف می دانند . پس عشق عطیه یی آسمانی است و همه موجودات در حد خود به حق عشق می ورزند و عشق به آفریدگان نیز از آن رهگذر است که پرتو ذات حق اند و « مجاز پل حقیقت است ».

عشق با این مفهوم وسیع و عالی ، عشقی که مبدأ آن تزکیه و تهذیب نفس و منتهای آن وصول به کمال و فنا در ذات حق است ، عشقی که بالاتر از کفر و ایمان و هدفش خیر مطلق و پر کردن جهام از نور وصفا و خدمت و گذشت و محبت است مفهومی است که صوفیه به عالم اسلام تقدیم داشته اند .

بایزید بسطامی ، گوید :« محبت ، اندک داشتن بسیار بود از خود و بسیار داشتن اندک از دوست . »

شبلی گفت : « محبت ، آن است که هر چه در دل بود ، جز محبوب ، همه محو کند .

مولوی گفت :

عشق آن شعله است که چون برفروخت هر چه جز معشوق باقی جمله سوخت

محیی الدین بن عربی ( ف638 هجری ) می نویسد : « هر کس عشق را تعریف کند ، آن را نشناخته و کسی که از جام عشق جرعه یی نچشیده باشد ، آن را نشناخته ، کسی که گوید : از جام شراب عشق سیراب شدم ، آن را نشناخته چون عشق شرابی است که کسی را سیراب نمی کند . »

به عقیده عارف عشق بزرگترین سرورمز الهی و همه مذاهب زاییده آن است ، هر چه بر بنیان عشق استوار باشد حقیقت و جز آن وسوسه و قیل و قال و مایه تفرقه و ملال است . روز بهان بقلی شیرازی عشق را به پنج قسم تقسیم کرده است :

الهی ، عقلی ، روحانی ، بهیمی ، و طبیعی و برای هر یک خصوصیاتی بیان کرده است :

عشق الهی ، خاص اهل مشاهده ، عشق عقلی ازان اهل معرفت ، عشق روحانی خاص خواص آدمیان ، عشق بهیمی مخصوص اراذل و عشق طبیعی ازان عموم خلق است . و عارف معتقد است امانتی را که خداوند به انسان داد ، همان عشق است . عشق انگیزه تحرک بشری و وجه تمایز انسان از سایر موجودات است .

آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند

( حافظ )

مولوی که همیشه از نی وجودش ترانه های عاشقانه بلند است ، دفتر اول مثنوی را در اهمیت عشق و عظمت آن آغاز می کند و بر آن است که :

آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد

جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد

عشق معجون حیات و مظهر کمال و مُثُلِ اعلا و میل ذاتی آدمی به کمال و جاودانگی است . عشق با مصلحت بینی کاری ندارد . عشق در عرفان همان عشق الهی است و اگر گهگاهی مقام عشق در نظر عارفی تنزل کرده ( همچون فخرالدین عراقی یا اوحدالدین کرمانی ) ،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد محبت و عشق در عرفان

تحقیق درباره مرکز اصناف و بازرگانان ایران

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره مرکز اصناف و بازرگانان ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره مرکز اصناف و بازرگانان ایران


تحقیق درباره مرکز اصناف و بازرگانان ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 57

 

فهرست مطالب

فصل اول. کلیات

مقدمه

شرح وظایف مرکز اصناف و بازرگانان ایران

نمودار سازمانی مرکز اصناف و بازرگانان ایران

فصل دوم. مجموعه وظایف‌و پستهای سازمانی مصوب حوزه ریاست مرکز

فصل سوم. مجموعه وظایف‌وپستهای سازمانی مصوب معاونت برنامه ریزی اقتصادی.

فصل چهارم. مجموعه وظایف‌و پستهای سازمانی مصوب معاونت امور تولیدی و بازرگانی

فصل پنجم. مجموعه وظایف‌و پستهای سازمانی مصوب معاونت تشکلهای صنفی

فصل ششم. شرح وظایف سطوح مختلف سازمانی

فصل اول:

1-مقدمه

مرکز اصناف و بازرگانان ایران که از این پس مرکز نامیده می شود، یک مرکز دولتی وابسته به وزارت بازرگانی است که بر اساس ضوابط و مقررات قانونی فعالیت می کند. با توجه به اینکه اصناف کشور مهمترین رکن بازرگانی داخلی محسوب شده و امکان فعالیت در حوزه بازرگانی خارجی و امر مهم صادرات را دارند و نیز با عنایت به اجزاء تاثیر گذار و متاثر از فعالیتهای اصناف یعنی دولت، بازار کالا و خدمات، بازارهای پولی و مالی، مصرف کنندگان، بخش تجارت خارجی و ... بخش حاکمیتی امور اصناف به گونه ای طراحی شده که بتواند پاسخ گوی نیازهای حوزه اصناف در بستر تحولات جدید جامعه جهانی باشد. به عبارت دقیق تر، گذار از وضع موجود( شناخت ضعفها و قوتها، فرصتها و تهدیدها) و نیل به وضع مطلوب( احراز جایگاه شایسته در اقتصاد ملی) مستلزم تدارک برنامه هایی (استراتژی، سیاستهای اجرایی و مکانیسمهای نظارت و ارزیابی ) است که قبل از هر چیز خود مبتنی بر ترسیم ماموریتها و اهداف کلان اصناف است. بر این اساس، نمودار، شرح وظایف سازمانی، ماموریتها، اهداف و..... مرکز بر مبنای الگوی تئوریک زیر ترسیم شده است.

دیدگاه ( Vision ) :

با توجه به گذار جامعه از اقتصاد سنتی به پیشرفته، خصوصی سازی و کاهش تصدی گری و تحدید دولت به امور حاکمیتی، مهمترین دیدگاه مورد نظر مرکز است. بنا بر این، آماده سازی اصناف برای ایفای نقش در یک جامعه مبتنی بر اقتصاد آزاد رقابتی و پویا، بر مبنای توانائیها و ارزشهای ملی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران، مهمترین مشخصه مرکز خواهد بود.

ماموریت (Mission ) :

حمایت و پشتیبانی از اصناف از طریق توسعه و تقویت روح همکاری و فعالیت شبکه ای، مشارکت در تقویت بنیانهای اقتصادی جامعه، رقابت پذیر کردن تولیدات صنفی، نوین سازی و بهینه سازی نظام توزیع کالا و ارائه خدمات ، تنظیم رابطه سیستمی صنف با صنعت و تجارت، مبتنی ساختن تصمیم گیری بر تحقیق و پژوهش، ارتقاء سطح علمی و فنی و نیز توسعه فرصتهای اشتغال پایدار در حوزه اصناف.

آرمانها (Goals ):

نوسازی و توسعه اصناف کشور

احراز جایگاه واقعی اصناف در اقتصاد ملی

اصلاح روشهای اطلاع رسانی اصناف و بازرگانان

تقویت روح همکاری شبکه ای و جمعی در اصناف

ارتقا سطح دانش و مهارت تخصصی اصناف

توجه به مقوله خدمات

برقراری نظام کارآمد و دانش محور ارتباطات مدیریتی در حوزه اصناف

جلب مشارکت و توجه مدیران ارشد بخشهای دولتی و غیر دولتی به اصناف

ترسیم مسئولیت اصناف در برابر محیط پیرامون

ارتقاء جایگاه اقتصادی اصناف در بازارهای صادراتی و تجارت بین الملل

ساماندهی نظام توزیع کالا

ارتقاء سطح بهره وری در اصناف کشور خصوصاً اصناف تولیدی.

توجه به معیشت مطلوب افراد صنفی در سیاستگذاری های مربوط به اصناف.

تامین امنیت اصناف وخریداران کالاها و یا دریافت کنندگان خدمات.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مرکز اصناف و بازرگانان ایران

تحقیق درباره رابطه اخلاق و آزادی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره رابطه اخلاق و آزادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره رابطه اخلاق و آزادی


تحقیق درباره رابطه اخلاق و آزادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

رابطه اخلاق و آزادی

مقدمه: طرح مسأله

پرسش از نسبت اخلاق و آزادی را می توان از منظرهای مختلف معرفت‌شناختی مطرح ساخت. از این رو پرسش‌های متنوع و متکثری پیش روی پژوهشگر نهاده و از هر زاویه‌ بحثی گشوده می شود. از جمله می توان به طور کلی این پرسش را مطرح کرد که اساساً چه نوع رابطه‌ای میان اخلاق و آزادی وجود دارد؟ آیا اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در دست‌یابی به آزادی و پایداری و استمرار آن تأثیرگذار است یا در از دست دادن و مقید شدن آزادی؟ آیا آزادی می‌تواند برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی به انسان‌ها مساعدت نماید یا اینکه رسیدن به جامعه ضد اخلاقی را تسریع می‌کند؟ مبانی و معیارهای  مفهوم اخلاق و آزادی کدام است؟ آیا آزادی می‌تواند و یا باید بر مبانی اخلاقی استوار باشد یا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادی در آن جامعه بستگی دارد؟در نسبتی دیگر و از منظری دیگر می‌توان پرسش‌های مذکور را به گونه‌ای دیگر نیز طرح کرد. از جمله اینکه: آیا نهال اخلاق در فضا و بذر آزاد به بار می‌نشیند و یا برعکس، این آزادی است که خود را با قامت اخلاق متناسب می‌نماید؟ آیا بدون آزادی و آزاداندیشی می‌توان معرفت اخلاقی کسب نمود و یا اینکه اعتبار آزادی نیز بر پیش‌دانسته‌ها و مبانی اخلاقی مبتنی است؟ آیا اساساً آزادی می‌تواند ارزش‌های اخلاقی را تقویت نماید یا اینکه وجود فضای آزاد باعث کاهش تأثیر ارزش‌های اخلاقی در جامعه می‌شود و چه بسا اخلاق را از میان می‌برد؟

این مقاله با این هدف نگارش شده است تا به تبیین رابطه و سنجش دو مفهوم آزادی و اخلاق، با تأکید بر اندیشة آیت‌الله مرتضی مطهری، بپردازد و تأثیر هر یک بر دیگری را بکاود. به عبارت روشن‌تر تقدم و یا تأخر آزادی یا اخلاق را بر دیگری تبیین نماید. در این رابطه نگارنده بر این باور است که برخلاف آنچه در رابطه اخلاق و سیاست در نزد اندیشمندان مسلمان معروف شده است ـ که همانا تقدم اخلاق بر سیاست است و به همین نسبت این بحث به رابطه اخلاق و آزادی نیز کشیده می‌شود و اخلاق مقدم بر آزادی فرض می‌شود ـ  نوشته حاضر این فرضیه را طرح می‌نماید که در اندیشة آیت‌الله مطهری، آزادی، به لحاظ رتبی و زمانی، مقدم بر اخلاق است. از این رو می‌بایست برای چیدن میوه‌های اخلاقی و سر برآوردن و رشد نمودن اخلاق در جامعه از آزادی عبور نمود و تحقق اخلاق در جامعه منوط به تحقق حد اقلی از آزادی در حوزه جمعی است. البته هم اخلاق و هم آزادی از ضروریات زندگی فردی و به ویژه زیست جمعی و برای رسیدن به هدف‌های خاصی مورد نیاز آدمی است، گرچه این هدف‌ها از منظرهای مختلف که به آنها نگاه شود ناهمگون جلوه ‌نماید.

در جامعه‌ای که استبداد در آن حاکم است و شیوه‌های استبدادی و توتالیتری در آن مقدم بر اخلاق و آزادی است، هم آزادی غایب و هم اخلاق جامعه منحط و فاسد است. اخلاق مناسب و درخور یک جامعه که مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی و هستی‌شناختی معتبر باشد تنها در جامعه‌ای رخ می‌نماید که بهره‌ای از آزادی داشته باشد و تملق و چاپلوسی و... در آن راه به جایی نبرد و اخلاق و ارزش‌های اخلاقی حاکم باشد. هنگامی که تملق و چاپلوسی در سطح جامعه رواج داشته باشد و کارها بر مبنای آن پیش رفته و حل و فصل شود و حاکمان از انتقاد و اعتراض و صداقت و صراحت استقبال نکنند چگونه می‌توان از اخلاق و ارزش‌های اخلاقی سخنی به میان آورد و ارزش‌های اخلاقی را ستود؟ و چگونه می‌توان از آزادی سخن گفت و برای تحقق و نهادینه شدن آن تلاش نمود؟

مباحثی که در پی می‌آید به تقدم آزادی بر اخلاق اشاره دارد و در طی مباحثی همچون مفهوم آزادی، دلایل ضرورت آزادی، آزادی چونان روش و ارزش و موانع و محدودیت‌ها به اثبات این مسأله با تأکید بر اندیشه‌ و آرای آیت الله مرتضی مطهری می‌پردازد. لازم به یادآوری است که در بحث حاضر، اخلاق و آزادی در مقابل و ضد یکدیگر نیستند، بلکه اساساً آزادی یک فضیلت اخلاقی و بلکه مهم‌ترین و اساسی‌ترین فضیلت اخلاقی شمرده می‌شود. از این رو از پژوهش فرا روی و پرسش‌های طرح شده، نمی‌توان این گونه تلقی کرد که آزادی و اخلاق از یکدیگر جدا بوده و در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند، که در این صورت دیگر نمی‌توان از رابطه و نسبت آنان با یکدیگر گفت‌وگو نمود؛ زیرا حکم به تقابل آنان و در نتیجه فقدان رابطه میان آنان صادر شده است. همین طور می توان گفت که آزادی در مقابل عدالت نیز صف‌آرایی نمی‌کند، که آزادی خود در شمار مصادیق عدالت است.

نکته دیگر قابل اشاره این است که نقطه تمرکز مباحث بیش از آنکه بر اخلاق مبتنی باشد، بر آزادی مبتنی است. از این رو مباحث بیش از آنکه به اخلاق بپردازد ـ بجز مفهوم اخلاق ـ به بحث آزادی می‌پردازد و مباحث مربوط به آزادی در مقاله حاضر بر مباحث اخلاقی می‌چربد. به دیگر سخن، پاره‌ای از مباحث اخلاقی همانند مشروعیت اخلاق و معیار بودن اخلاق در زندگی و مباحثی از این دست، که عمدتاً در فلسفه اخلاق از آنها گفت‌وگو می‌شود، مفروض گرفته شده است و از آنها بحثی به میان نخواهد آمد.

مفهوم اخلاق

اخلاق معادل دو اصطلاح شمرده شده است. نخست اینکه این واژه ریشه یونانی دارد و از اصطلاح Ethic گرفته شده است، و دیگر اینکه این واژه ریشة لاتینی دارد و ازMoral  اخذ شده است. به گفتة محمد عابد الجابری، پاره‌ای از نویسندگان عرب واژة اخلاق را در معنایMoral  و اخلاقیات را در معنای Ethic به کار برده‌اند. از سوی دیگر و در تفکیکی که میان این دو انجام شده است می‌توان گفت Moral اشاره به رفتار فردی دارد. در این معنا اخلاق، فضای فضیلت فردی را سامان می‌بخشد. از دیگر سوی Ethic اشاره به ارزش‌های خاص جامعه دارد و در این معنا اخلاقیات، فضای ارزش‌های اجتماعی را سامان می‌دهد.[1] طبیعی است که در مقالة حاضر هر دو معنا مراد مراد و منظور است و از این رو اخلاق هم در حوزة فردی و هم در حوزة جمعی دارای تأثیر و تأثّر خواهد بود.در یک برداشت دیگر، به طور کلی دو گونه از اخلاق را می‌توان مورد اشاره قرار داد: نخست، اخلاق مطلق و استعلایی و معطوف به نفس عمل و دیگری، حفظ و صیانت ذات و تأمین حداکثر شادی و خرسندی حداکثر مردم. اخلاق، در برداشت نخست به معنای «تفحص درباره کردار و رفتار درست و نادرست و ملاک‌های تشخیص عمل نیک و کردار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رابطه اخلاق و آزادی

زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

اختصاصی از حامی فایل زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :

بخشی از نخستین فرمان جهانی حقوق بشر :

منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همة مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند ، ارتش بزرگ من آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید من برای صلح کوشیدم . من برده داری را بر اندلختم به بدبختیهایآنها پایان بخشیدم .

فرمان دادم که همة مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند من همة شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمایشگاه هایی را که بسته شدهبود بگشایند همه خدایان این نمایشگاه های را بجای باز گردانم ، همة مردم را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود بر گردانم و خانه های ویران آنان را آباد کردم . من برای همة مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . افلاطون او را می ستاید و دربارة او می گوید : کوروش سرداری بزرگ و دوستی عالیقدر برای وطن خود بود به هنگام فرمانروایی او ایرانیان ملتهای زیادی را زیر فرمان خود در آوردند ، وی به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشید .

یابسارگاد

در شمال غربی استان فارس بر دامنة کوه ها و تپه های منشعب از جبال زاگرس جلگه ای ذوزنقه ای شکل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 کیلومتر از تخت جمشید قراردارد که بهآنیابسارگاد می گویند .

مکانی مقدس و خارق العاده کر از دید باز به مقبره ای ما در شاه سلیمان مشهور بوده است . که مکانی است که مهمترین اثر این مجموعة مقبرة کوروش کبیر . مؤسس سلسلة هخامنشیان است .

تخت جمشید :

رمز و رازی است میان انسان و زمان که پیوسته می آیند تا بگذرند . می آیند و می گذرند و لحظه های یانندنی با او با خود می برد و خاطره های ماندگار در باور روزگار می ماند . نزدیک به هزار سال قبل از میلاد مسیح قبایلی از نژاد و قفقازی که آرین


دانلود با لینک مستقیم


زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

سبزوار (2)

اختصاصی از حامی فایل سبزوار (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

بافت قدیمی و شهرسازی شهرستان سبزوار :

دامنه بلندیهای شمال خراسان از نظر آب و هوا و زمین و بارور محیط نسبتا مساعدی را برای کشاورزی و دامداری و کانون های زیستی ایجاد نموده است . از این رو احتمالا بهنگام مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران که از شرق آغاز شده و به تدریج به سوی غرب و جنوب رفته اند این مناطق همواره مورد توجه آنان واقع شده است . به همین علت بنا به عقیده باستانشناسان می بایست در خراسان تمدن های کهنسالی مانند تپه حصار دامغان و گنج دره کرمانشاه و شهر سوخته زابل و حتی قدیم تر از آنها وجود داشته باشد ، ولی بعلت اینکه تاکنون عملیات حفاری گسترده ای در این ناحیه صورت نگرفته فعلا از پیشینه درست و چگونگی این تمدن ها آگاهی دقیق در دست نیست .

از طرفی جلگه های واقع در دامنه این بلندیها گذرگاه طبیعی و مناسبی را ایجاد نموده که از آن راه می توان بین کانونهای جمعیتی در شرق دور و آسیای میانه از یک طرف و خاک اصلی ایران و شهرهای مغرب زمین ارتباط پیدا کرد . سبزوار که یکی از شهرهای خراسان شمالی و از دیرزمان مجتمع زیستی ساکنان این ناحیه بوده به جهات مختلف از جمله وجود شرایط مساعد طبیعی و اقلیمی ایجاد گردیده ، و البته چنانچه بنا به مقتضیات سیاسی و نظامی و قرار گرفتن بر سر راههای مهم و دارا بودن موقعیت منزلگاهی مناسب برای مبادلات بازرگانی هم ساخته شده است لیکن به طور مسلم شرایط مساعد اقلیمی عامل مهمی برای ایجاد شهر در چنین ناحیه ای بوده به طوریکه علیرغم صدمات فراوانی که طی دوره های متمادی بخود دیده اما همچنان پا برجا مانده است . تداوم زیست در بیهق وتحولات و گسترش آن در طول تاریخ علل گوناگون داشته که مهمترین آنها بدین قرار است :

عوامل طبیعی و اقلیمی : وجود چند رودخانه فصلی در نواحی بیهق و سفره آبهای زیرزمینی غنی وا مکان بهره برداری از شرایط طبیعی و کندن کاریزهای متعدد برای دسترسی به آب مخصوصاً در پیرامون شهر ویژگیهای آب و هوایی و توپوگرافی ، و همچنین وجود خاک مناسب و بارور شرایط جذب و تجمع گروههایی از مردم را فراهم ساخته است .

عوامل سیاسی و نظامی : جهات نظامی و سیاسی و به طور کلی عوامل انسانی و مناسب بودن منطقه برای ایجاد مرکز نظامی و اداری نیز در پیدایش شهر بی تاثیر نبوده است . از جمله بنیاد شهر که بنا به روایت ابوالحسن علی بن زید بیهقی توسط ساسان پسر بابک و یاسا سویه پسر شاپور بنا کننده نیشابور صورت گرفته شاید خود دلیل اهمیت سیاسی و نظامی آن بوده است .

عوامل اقتصادی و اجتماعی : وجو امکانات تولید کشاورزی و دامداری و بهره برداری از کانهایی از قبیل مس که از دیرزمان استخراج می گردید و امکان فعالیت های صنعتی متناسب هر زمان را فراهم می کرد و قرار گرفتن در کنار شاهراه های مهم دنیای آنروز از جمله جاده ابریشم که مکان مناسبی برای بازرگانی و مبادلات کالا و تمرکز کارگاهها و افزایش توان مالی را فراهم میکرده نیز در ایجاد شهر قابل اهمیت است .

عوامل اعتقادی و فرهنگی : اینعوامل نیز در شکل گیری محیط و حیات سبزوار همواره موثر بوده چنانکه وجود آتشکده آذر برزین مهر در ریوند سبزوار در دوره ساسانیان می تواند د لیل اهمیت این ناحیه از این حیث باشد و مخصوصا در دوره اسلامی به دلیل اینکه سبزوار از معدود شهرهای محل تجمع شیعیان بوده مذهب نقش تعیین کننده ای در ساخت اجتماعی و شهری داشته و نهایتا نیز در دوره سربداران این تشکل موجد حکومتی بر مبنای اصول اعتقادی این جماعت گردیده است .

احداث سبزوار وا یجاد کانون های زیستی در نواحی بیهق درعهد اشکانیان و ساسانیان :

در سده های دوم و اول پیش از میلاد که همزمان با استقرار فرمانروایی پارتها است راه بازرگانی چین که از طریق ترکستان چین تا شمال خراسان یعنی طوی و نیشابور و سبزومار امتداد می یافت و سپس به شهر صد دروازه که درحدود دامغان کنونی قرار داشت و اکباتانا و سلوکیه می پیوست ، به تدریج شکل گرفت و با افزای حجم داد و ستد در این مسیر شهرهای بین راه به رونق اقتصادی رسیدند .

این شهرها در دوران ساسانیان ( 224 تا 651 م) مراکز پیشینه و بازرگانی بسیار فعالی بودند و در این دوره بازار قلب این شهرها را تشکیل می داد و دروازده های آنها به روی کالاها و مصنوعات گوناگون و کاروانهایی که ابریشم را از آسیای میانه و عاج را از هندو پشم را ازنواحی دامداری کوهستانی و میوه ها و روغن و شراب را از سرزمین های زراعتی به آنجا حمل می کرد گشوده بود.

بنیاد شهر سبزوار را برخی مربوط به عهد اشکانیان و همزمان با پیدایش رونق راه بین المللی شرق به غرب می دانند و بعضی براین عقیده اند که تاریخ احداث این شهر در حدود سال سیصد میلادی یا آغاز تشکیل سلسله ساسانی است ولی متاسفانه در میان آثار معدود دوره ساسانی اشاره ای نیست که دلالت به این موضوع کند. ابوالحسن بیهقی در تاریخ بیهق نقل می کند که سبزوار را ساسان بن بهمن بن اسفندیار بنا کرده است . قول دیگری را هم بیهقی یاد می کند که بنای سبزوار را ساسان دیگری نهاده و او ساسان بن بابک بن ساسان بن مهربن ساسان بن بهمن اسفندیار بوده است . این محقق روایت دیگری را هم نقل می کند ، بدین گونه که گفته اند سبزوار را ساسویه بن شاپور الملک بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بنا کرد . و بنابراین گفته پسر این ساسویه یزد خسرو بوده که خسرو شیرجوین و خسروآباد بیهق و خسورگرد را بنا کرده است . لازم به یادآوری است که شهر نوشاپور (نیشابور) را شاپور اول در اوایل دوران ساسانیان پس از شکست شاه توران و درمحل میدان جنگ بنا نهاده است .

با وجود اینکه در آثار بجا مانده از دوران ساسانی از بیهق و سبزوار نامی برده نشده ولی وجود آتشکده آذربرزین مهر در ریوند سبزوار شواهد بسیار دیگر حکایت از سوابق تمدن و تاریخی کهن در این منطقه دارد هرچند که آبادانی آن در سده های اولیه هجری به اوج خود رسیده است .

جغرافی دانان عهد اسلام به تفصیل از این شهر یاد کرده اند . ابواسحاق ابراهیم اصطخری در کتاب مسالک و ممالک سبزوار را سابزوار می نامد و این شهر و بعضی توابع آن چون آزادوار و خسروگرد و بهمناباد و مزینان و دیواره و مهرجان را جزو نواحی نیشابور می شمارد. یاقوت درمعجم البلدان آورده که بیهق ناحیه ایست بزرگ و کوره ای وسیع دارای شهرهای بسیار و آبادانی مشتمل بر 321 قریه است وحدود آن از ناحیه نیشابور به انتهای حدود ریوند تا نزدیک دامغان محدود است . ابوالفداء درکتاب تقویم البلدان از اللباب نقل می کند که بیهق مجموعه ای است از دیه ها ، از ناحیه نیشابور و در بیست فرسخی آن ، قصبه بیهق سابقا خسرو جرد بود و اکنون سبزوار است در صوره الالرض ابن حوقل و حدود العالم و احسن التقاسیم و فتوح البلدان هم به سزوار اشاره شده است .


دانلود با لینک مستقیم


سبزوار (2)