حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درباره Data Warehouse برای سازمانها 39 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درباره Data Warehouse برای سازمانها 39 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

Data Warehouse برای سازمانها

در حالی که عمر کوتاهی از استفاده از Database بعنوان بستری برای داده ها جهت انجام آنالیزهای پیچیده می گذرد، ولی نیاز به اینگونه عملیات از دیرزمانی احساس می شده و ابزار Database نیز در اینمورد از ارجحیت خاصی برخوردار گردیده اند. پاسخ به سؤالاتی نظیر What – If ، شبیه سازمانهای عملیات مهم مانند معرفی یک محصول جدید، یا تعیین پر سودترین محصولات، همگی از نیازهای اصلی کسب و کار بشمار آمده و ایجاد Data warehouse به کمک کامپیوتر جهت حل اینگونه مسایل کمک بسیار بزرگی کرده است.

در واقع کامپیوتر جهت حل مسایل پیچیده آنالیز داده ها، از سالهای 1950 مورد استفاده بوده اند و اساساً ماهیت مسایلی که توسط Data warehouse حل می شود، در این پنچ دهه تفاوتی نکرده است. انجام عملیات مختلف بر روی اعداد برای بدست آوردن نتایج گوناگون، عملیات Aggregation روی داده های هر مجموعه و آنالیز واریانس داده ها، جدید بشمار نمی آیند.

Expert Systems & Decision Support Systems

چنانچه به مسیر تحول داده ها توجه شود، الگوی واضحی از طرز استفاده آنها در Data Warehouse های حتی پیچیده دیده می شود. عامل مهمی که در این مسیر بسیار تغییر یافته است سرعت می باشد، سرعتی که با آن برای سؤالات پاسخی ایجاد می گردد. از سالهای 1975 تا 1990 برای مدیران برنامه ریزی استراتژیک، ساعتهای طولانی منتظر ماندن برای دریافت پاسخ امری عادی بشمار می آمد. امروزه Warehouse های Decision Support امکان ایجاد پاسخ برای انواع Query (پرس و جوها) را حتی برای کاربر نهایی در کمترین زمان ممکن (کسری از ثانیه) دارا می باشد. بنا به ماهیت سوالات مطروحه در صنعت امروز و حساسیت پاسخگویی، نیاز به سرعت در پاسخگویی بسیار احساس می شود.

با ایجاد یک شبیه سازی و یا طرح What – If از سوی کاربر Data Warehouse ، غالباً پاسخ به یک سؤال منجر به طرح سوالات دیگر خواهد شد و عامل زمان در این امر نقش مؤثری دارا می باشد.

Expert Systems & Data Warehouse

Expert System در دنیای کامپیوتر واژه ای است که برای هر برنامه حاوی عبارت IF مورد استفاده قرار می گیرد. بطور کلی یک سیستم خبره با Expert System پروسس ساخته یافته تصمیم گیری در ذهن بشر را مدل داده و آنرا به شرایط دنیای واقعی می رساند.

هر پروسس Decision Making قوانین یا Rule هایی در Interface engine دارند. Interface Engine جهت بکار انداختن اجزای جمع آوری اطلاعات یک سیستم که نهایتاً به راه حل مساله خواهند رسید، مورد استفاده می باشد. در واقع سیستم خبره تصمیمی برای کاربر می گیرد، در حالی که سیستم Decision Making تصمیمی را بهمراه کاربر می گیرد. سیستم خبره هیچ امکاناتی برای دخالت انسان در پروسس تصمیم گیری فراهم نمی کند. بسیاری تصمیم گیریهای واقعی در دنیای مدیریت نیازی به دخالت انسانی ندارد و Data Warehous قادر به تأمین پاسخ بدون دخالت کاربر می باشد. یعنی با وجود Data Warehouse کامپیوتر قادر به تولید گزارشات روزانه مورد نیاز بطور اتوماتیک می باشد. هم چنین یک سیستم DSS ، داده ها را طوری aggregate اولیه می نماید که مدیریت قادر به نگرشی کلی و نتیجه گیری می گردد. در DSS ها، هر قدر میزان aggregate در داده ها بالاتر بوده، قدرت تصمیم گیری و پیش بینی انسان بیشتر است.

Decision Support Systems & Data Warehouse

معمولاً Dss ها بعنوان نوعی از Data Warehouse هایی مطرح گشته که با حل مسایل نیمه ساختار یافته سرو کار دارد. بعبارتی دیگر مساله هر دو جز ساختار یافته و نیافته را دارا بوده و جز ساختار نیافته نیاز به دخالت انسانی داشته و ارتباط انسان با DSS را ایجاب می نماید.

اجزای ساختار یافته یک DSS ، قوانین تصمیم گیری یا Decision Rules ذخیره شده بعنوان سیستم پردازش مسایل می باشند و جز دیگر به انسان واگذار می شود. مثالهایی از مسایل نیمه ساختار یافته : انتخاب یک سایت برای کارخانه، و یا انتخاب سبد سهام (Stock Portfolio ).

در تکنولوژی Decision Support بسیاری عملیات نیاز به دخالت انسانی دارد مثل انتخاب سایت که اجزا ساختار یافته و نیافته را با هم دارد. عوامل و قوانینی براحتی قابل اندازه گیری بوده و در سیستم Database نگهداری می شوند و این به کاربر سیستم امکان ایجاد سناریوی What – If را می دهد. با اینحال وجود اجزای ساختار یافته، ساختار یافتگی کلی پروسس تصمیم گیری را تضمین نمی نماید.

یک سیستم DSS این مشخصات را دارد :

یک مسأله اتفاق نیافتاده برای حل موجود است.

دادن ورودی توسط انسان لازم است.

مدلی برای تست فرضیات Hypothesis test موجود است.

انجام Query های خاص امکانپذیر است (در پی انجام درخواستهای مکرر در سیستم از Database ، هر پاسخ Query منجر به Query دیگری خواهد شد، چون منظور از این Query ها ایجاد Query بدون شکلی خاص برای اطلاعات موجود جهت تصمیم گیری است، زمانهای پاسخگویی بسیار با اهمیت اند)

ممکن است بیش از یک پاسخ قابل قبول بوجود بیاید.

منابع خارجی از داده ها نیز مورد استفاده قرار می گیرند.

همچنین DSS ها به کاربران امکان ایجاد سناریوی What – If را میدهند. اینها اساساً ابزارهای مدل دهنده ای هستند که به کاربر امکان تعریف محیط و شبیه سازی رفتار آن محیط در صورت بروز تغییرات را میدهند.

انواع خروجی های سیستم Decision Support عبارتند از :

(Management Information System) MIS ، شامل پیش بینی ها و گزارشات استاندارد

تست فرضیات (Hypothesis Tests ) ، شامل تمامی سوالات متوالی که هر پاسخ منجر به طرح سوالات بعدی می شود.

ساخت مدل، ایجاد مدل و تأیید رفتار آن در برابر داده های historical در Data Warehouse مدلهای پیش بینی کننده، جهت پیش بینی رفتارها بر اساس عوامل historical مورد استفاده قرار می گیرند.

کشف جریانهای ناشناخته، مثلاً علت فروش بالای یک محصول در منطقه ای خاص. ابزار داده کاوی Data Minig پاسخگوی اینگونه سوالات، حتی در حالاتی که سوالی خاص مطرح نشده باشد، می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره Data Warehouse برای سازمانها 39 ص

تحقیق در مورد حقوق بشر 39 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد حقوق بشر 39 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

مقدمه

حقوق بشر هنجارهایی اخلاقی و قانونی برای حمایت همه ی انسان ها در همه جای دنیا در برابر سوء رفتارهای سیاسی، قانونی و اجتماعی هستند. حق آزادی دین ، حق متهم برای برخورداری از محاکمه ی عادلانه و حق مشارکت سیاسی نمونه هایی از حقوق بشر هستند. این حقوق در سطوح بین المللی در اخلاقیات و قانون موجوداند. مخاطب این حقوق دولت ها هستند، که موظف اند به آنها پایبند باشند و ارتقایشان بخشند. مرجع مکتوب عمده ی این حقوق، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (سازمان ملل متحد، 1948b) و اسناد و معاهده های پر شمار پیامد آن است.

فلسفه ی حقوق بشر به پرسش های مربوط به وجود، محتوا، سرشت، جهانشمول بودن و توجیه حقوق بشر می پردازد. اغلب پشتیبانی محکمی که از حقوق بشر می شود (مثلا اینکه جهانشمول اند، و اینکه این حقوق به عنوان هنجارهایی اخلاقی، بی نیاز از تصویب قانونی اند) تردیدهایی شکاکانه بر می انگیزند. تأمل بر این تردیدها و پاسخ هایی که می توان به آنها داد، زیرشاخه ای از فلسفه ی سیاسی را تشکیل داده که ادبیات گسترده ای را در بر می گیرد.

1- ایده ی کلی حقوق بشر

اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (1948, UDHR Universal Declaration of Human Rights)، بیش از دو دوجین حق بشری مشخص را شامل می شود که کشورها موظف اند آنها را رعایت و صیانت کنند. می توانیم این حقوق را به شش گروه اصلی یا بیشتر تقسیم کنیم: حقوق امنیت، که مردم را در برابر جرائمی مانند قتل، کشتار، شکنجه، و تجاوز حمایت می کنند؛ حقوق سیاسی، که از آزادی مشارکت سیاسی از طرقی مانند بحث و تبادل نظر، شوار، اعتراض، رأی گیری و احراز سمت های دولتی صیانت می کنند؛ حقوق دادرسی ی عادلانه، که مردم را در برابر سوء رفتارهای قانونی مانند حبس بدون محاکمه، محاکمه ی غیر علنی، و مجازات بیش از حد حمایت می کنند؛ حقوق برابری، که حق شهروندی برابر، مساوات در برابر قانون و عدم تبعیض را تضمین می کنند؛ و حقوق رفاه یا (اقتصادی و اجتماعی) ، که مستلزم فراهم نمودن امکان آموزش برای همه ی کودکان و حمایت مردم در برابر فقر شدید و گرسنگی اند. خانوادهی دیگری از حقوق را هم که می توان ذکر کرد حقوق گروه ها هستند. حقوق گروه ها در UDHR منظور نشده، اما در معاهدات بعدی درج شده است. حقوق گروه ها به معنای صیانت از گروه های قومی در برابر نسل کشی و غصب سرزمین ها و منابع آنهاست. می توان ایده ی کلی حقوق بشر را با ذکر برخی ویژگی های مشخصه ی این حقوق تشریح کرد. به این ترتیب این پرسش که چه حقوقی در توصیف عام این مفهوم می گنجد، و نه در زمره ی حقوقی خاص، پاسخ داده می شود. ممکن است دو نفر ایده ی کلی مشترکی از حقوق بشر داشته باشند و در عین حال بر سر اینکه آیا یک حق مشخص از جمله ی حقوق بشر است یا نه، اختلاف نظر داشته باشند.

حقوق بشر هنجارهایی سیاسی هستند که عمدتا به چگونگی رفتار دولت ها با مردم تحت حاکمیت شان می پردازند. این حقوق ، آن هنجارهای اخلاقی عادی نیستند که به نحوه ی رفتار میان اشخاص بپردازند (مثلا منع دروغ گویی یا خشونت ورزی). به بیان توماس پوگ «در پرداختن به حقوق بشر، عمل باید به نحوی رسمی باشد» (پوگ ، 2000، 47). اماباید در پذیرش این مطلب محتاط بود، چرا که برخی از حقوق ، مانند حقوق ضد تبعیض نژادی و جنسی، در وحله ی اول معطوف به تنظیم رفتار خصوصی اند (اُکین 1998، سازمان ملل 1977). همچنین، قوانین ضد تبعیض، دولت ها را به جهت هدایت می کنند. از یک سو دولت تحمیل می کنند که صور خصوصی و عمومی تبعیض را منع و محو کند.

دوم اینکه، حقوق بشر به عنوان حقوقی اخلاقی و یا قانونی وجود دارند. وجود یک حق بشری را یا می توان هنجاری مشترک میان اخلاقیات بشری دانست؛ یا به عنوان هنجاری موجه که پشتوانه ی آن استدلالی قوی است؛ یا به عنوان حقی قانونی که در سطح ملی متجلی می شود (در این سطح می توان آن حقی "مدنی" یا "مبتنی بر قانونی اساسی" خواند)؛ یا به عنوان حقی قانونی در چارچوب قوانین بین المللی مطرح می شود. آرمان جنبش حقوق بشر این است که همه ی حقوق بشری به همه ی چهار وجه بالا موجودیت یابند. (بخش 3 مربوط به وجود حقوق بشر را ببینید).

سوم اینکه ، حقوق بشر پر شماراند (چندین جین) و نه اندک. حقوقی که جان لاک برای بشر بر می شمرد، یعنی حق حیات ، آزادی و مالکیت، معدود و انتزاعی بودند، اما حقوق بشری که ما امروزه می شناسیم به مسائل مشخص و انضمامی می پردازند (مثلاً، تضمین محاکمه ی عادلانه ، الغای بردگی، تضمین امکان آموزش، و جلوگیری از نسل کشی). این حقوق، مردم را در برابر سوء استفاده های رایج از علائق انسانی بنیادی شان صیانت می کنند. از آنجا که بسیاری از این حقوق معطوف به موسسات و مسائل معاصر هستند، فراتاریخی نیستند. ممکن است کسی صورت بندی اسناد معاصر حقوق بشر نه انتزاعی است و نه مشروط. این اسناد، وجود دادگاه های جنائی، دولت های متکی بر اخذ مالیات، و نظام رسمی آموزش را مفروض می گیرند که همگی موسساتی معاصر و انضمامی اند.

چهارم اینکه، حقوق بشر استاندارد های کمینه اند. این حقوق معطوف به اجتناب از معصیت اند و نه حصول فضیلت، تمرکز آنها بر صیانت از حداقل نیکبختی برای همه ی مردمان است (نیکل 1987). به بیان هنری شُو، حقوق بشر معطوف به "پایین ترین حدود سلوک قابل تحمل اند" و نه "آرزوهای بزرگ و ایده های متعالی" (شُو 1996). از آنجا که این حقوق فقط ضامن استاندارد های کمینه اند، عمده ی مسائل قانونی و فرهنگی و حکومتی عمده ای را در چارچوب حقوق بشر میسر می سازد.

پنجم اینکه، حقوق بشر هنجارهایی بین المللی هستند که همه ی کشورها و مردمان جهان امروز را در بر می گیرند. از آن قسم هنجارهایی هستند که مناسب است تبعیت شان را به همه ی کشورها توصیه کرد. برای جهانشمول هستند، به شرط آنکه بپذیریم که برخی حقوق، مانند حق رأی، تنها به شهروندان بزرگسال تعلق می گیرد؛ که برخی اسناد حقوق بشر مربوط به گروه های آسیب پذیری مانند کودکان، زنان و بومیان هستند؛ و اینکه برخی حقوق، مانند حق صیانت در برابر نسل کشی، حقوق گروه ها هستند.

هفتم اینکه، حقوق بشر توجیهاتی قومی دارند که همه جا قابل اعمال اند و برایشان اولویت بالایی ایجاد می کنند. بدون پذیرش این اصل، نمی توان از حقوق بشر در برابر تفاوت های فرهنگی و استبدادهای ملی دفاع کرد. توجیهات حقوق بشر بسی استواراند. اما این دلیل نمی شود که مقاومت ناپذیر باشند.

هشتم اینکه، حقوق بشر، حق هستند، اما نه الزاما به معنای قوی کلمه، زیرا حقوق جنبه های متعددی دارند: یکی اینکه صاحب حقی دارند – یعنی شخص یا سازمانی که از حق مشخصی برخوردار است. به بیان عام ، صاحبان حقوق بشر همه ی مردمان زنده ی امروزین هستند. به بیان دقیق تر، گاهی همه ی مردما، گاهی همه ی شهروندان یک کشور، گاهی همه ی اعضای یک گروه آسیب پذیر مشخص (زنان، کودکان، اقلیت های قومی دینی، مردمی بومی)، و گاهی همة گروهای قومی (در مورد حق مصونیت در برابر نسل کشی) صاحبان حق هستند. جنبة دیگر حقوق بشر این است که متمرکز بر آزادی، حمایت، موقعیت یا منافع هستند. یک حق همواره معطوف به چیزی است که کانون علاقة صاحب حق است (برانت 1983، 44). همچنین مخاطب حقوق بشر، کسانی هستند که مسئول و موظف به احقاق این حقوق اند. متولی حقوق بشری یک شخص، در درجة نخست بر دوش سازمان ملل یا دیگر سازمان های بین المللی نیست؛ این وظیفه در وحلة اول بر عهدة دولتی است که آن شخص در آن اقامت یا سکونت دارد. متولی احقاق حقوق بشری یک شهروند بلژیکی اصولاً دولت متبوع اش است. وظیفة سازمان های بین المللی حقوق بشر و دیگر دولت ها، تشویق، حمایت، و گاهی انتقاد از دولت ها در انجام این وظیفه است، یعنی نقشی ثانوی یا "پشتیبان" را بر عهده دارند. وظیفة احقاق بشر حقوق بشر نوعا مستلزم کنش هایی مربوط به احترام، حمایت، ایجاد تسهیلات و زمینه سازی است. آخر اینکه حقوق بشر معمولاً اجباری اند، به این معنا که وظایفی را به متولیان احقاق شان تحمیل می کنند، اما گاهی این حقوق کار چندانی بیش از اعلام اهدافی با اولویت بالا و نهادن مسئولیت تحقق تدریجی شان بر عهدة متولیان، صورت نمی دهند. برای مثال، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (سازمان ملل متحد، 1966) که حقوق پایه ای نیازهای انسانی مانند غذا، پوشاک، و آموزش را پوشش می دهد، امضا کنندگان اش را ملزم می دارد. تا "با استفاده از حداکثر ... منابع دردسترس، با دیدگاه تحقق تدریجی کلیة حقوق مندرج در این میثاق ... گام بردارند." البته می توان محاجه کرد که این حقوق هدف وار حقوق نیستند، بلکه شاید بهتر باشد آنها را انگاره ای ضعیف تر یا قوی تر از حقوق بدانیم.

حال که این هشت مولفة کلی حقوق بشر را برشمردیم، مفید است انگاره ای دیگر را هم ذکر کنیم که به نظر من باید کنار نهاده شوند. نخست این ادعاست که همة حقوق بشر، حقوقی سلبی هستند. به این معنا که تنها مستلزم آنند که دولت از اموری اجتناب کند. طبق این دیدگاه، هرگز لازم نیست که دولت برای صیانت و ارتقای حقوق بشر گام هایی ایجابی بردارد. این ادعا با این دیدگاه جذاب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حقوق بشر 39 ص

تحقیق در مورد بیماری تشنج و صرع 39 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد بیماری تشنج و صرع 39 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

بهداشت روان به مفهوم تامین و رشد سلامت روانی فردی ـ  اجتماعی ،پیشگیری از ابتلا و درمان مناسب بیماریهای روانی و نوتوانی بیماران روانی است و در  بهداشت روان  فعالیتهای زیر بکار گرفته می شود.

1 ـ کلیه فعالیتهای که در جهت تامین و گسترش سلامت روانی فردی و اجتماعی باشد.

2 ـ اقداماتی که با کمک به درمان به موقع و مناسب بیماریهای روانی شیوع بیماری را کاهش دهد و از معلولیتهای بیشتر پیشگیری نماید.

3 ـ اقداماتی که بیماران مزمن یا معلولین روانی را بکار و فعالیت فردی و اجتماعی دوباره هدایت و آنان را از معلولیت بیشتر برهاند .

 دربهداشت به فعالیتهای بند اول و دوم پیشگیری اولیه ، به فعالیتهای بند سوم پیشگیری ثانویه و به فعالیتهای بند چهارم پیشگیری نوع سوم یا نوتوانی ( توانبخشی ) گفته می شود.

انواع خدمات بهداشت روانی

برای فعالیتهای بهداشت روان روشها و برنامه های متفاوتی وجود دارد که عبارتند از:

آموزش بهداشت روان

مبارزه با علل بیماری یا عوامل مؤثر در انتقال آن

افزایش مقاومت فردی ـ اجتماعی

مشاوره و راهنمائی

بیماریابی و مداخله اولیه

اصلاح نظام مراقبتی

نوتوانی در خانه و اجتماع

حرفه درمانی

هریک از این روشها و برنامه ها ممکن است تمام یا بخشی از فعالیتهای پیشگیری اولیه ، ثانویه و یا نوع سوم باشند. مبارزه با علل بیماریها و افزایش مقاومت در برابر ابتلاء به بیماریها پیشگیری اولیه ، بیماریابی پیشگیری ثانویه ، نوتوانی پیشگیری نوع سوم و بالاخره آموزش بهداشت و مشاوره از هر سه نوع پیشگیری به حساب می آیند.

جمعیتهای آسیب پذیر در بهداشت روان

گرچه بهداشت روان با این مفهوم خود را در برابر تمام بیماران و همه مردم متعهد می بیند، اما بدلیل محدویت امکانات کشوری و به منظور موفقیت بهتر ، بناچار از جمعیتهای نیازمند به خدمات بهداشت روان ، گروهها و جمعیتها ئی را که نیارمند ی بیشتری داشته و آسیب پذیری زیادتری از نظر بهداشت روان دارند، انتخاب و فعالیتهای خود را بر آنان متمرکز می نماید. بیماران و معلولین روانی ، عقب ماندگان ذهنی و بیماران صرعی ، کودک و نوجوانان ، زنان باردار و مطلقه و داغدیده ، افراد بی سرپرست ، زندانیان و مهاجران به ترتیب از گروههای  آسیب پذیر تر و جمعیت های هدف در برنامه بهداشت روان می باشند.

بهداشت روان بعنوان بخشی از بهداشت عمومی

بهداشت روان بخش جدائی ناپذیر از بهداشت عمومی است که فرد را از عناصر شناختی ، عاطفی و همجنین از توانایی های خود در ایجاد ارتباط با دیگران آگاه می گرداند انسان با داشتن تعادل روانی ، بهتر می تواند بر استرس های زندگی فائق آید، کارهای روزانه را پربار تر و سودمندتر گرداند و فرد مفیدی برای جامعه باشد.

اختلالات روانی ومغزی با تاثیر روی سلمت روان فرد ، امکان دستیابی به بخش هایی از موارد بالا و یا امکان عملی ساختن تمام آنها را بطور کلی و یا به گونه ای نسبی غیر ممکن می سازد . درمان این گونه اختلالات و پیشگیری از به وجود آمدنها، راه استفاده از تمام توانایی موجود در فرد را برای وی هموار می سازد.

از آنجائیکه بهداشت روان پایه و اساس رشد انسان است ،این حقیقت را باید پذیرفت که مسائل بهداشت روان همراه زندگی است ، امکان پدید آمدنها همیشه وجود دارد و لازم است تا در باره آنها بحث و گفتگو شود .

بهداشت به معنی سلامتی است . اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست . فرد سالم علاوه بر اینکه بدنی سالم دراد ، باید خوشحال و راضی باشد.او توانایی برخورد با مشکلات ، محرومیت ها و شکست ها را دارد و می تواند با این کار دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی اندازد. چنین فردی را که از نظر جسمی ،روانی و اجتماعی طبیعی است و روحیه خوبی نیز دارد می توانیم سالم بخوانیم.

انسانها به دلایل مختلف دچار بیماری جسمی می شوند . سوء تغذیه ، عوامل میکروبی ، تغییرات محیط زندگی، فرسودگی و صدمه جسمی ،کمبود مواد مورد نیاز خونی و عوامل فراوان دیگر بیماری جسمی می کند و امروزه اغلب بیماریهای جسمی توسط پزشکان قابل درمان و کنترل اند.

روان هم مانند جسم ممکن است بیمار شود. بیماران روانی احساس می کنند که تعادل و احساس سر زندگی خود را از دست داده اند. در بیماری روانی کارکردهای مختلف روانی نظیر تفکر،  عواطف ، حافظه، هوش و اراده دچار اختلال می شود. صحبت و رفتار بیمار غیر طبیعی می شود و توانائی انجام کار از دست می رود.

برای هرکس تصور اینکه بدنبال هر بیماری جسمی چه اشکالی برای بیمار بوجود می آید ساده است . همه ما می دانیم تب بالا، کوری و یا شکستگی ساق پا برای یک فرد چه مشکلاتی  ایجاد می کند. حتی اغلب نسبت به فردی که دچار بیماری یا معلولیت جسمی شده است و اکنش عاطفی و دلسوزی نشان می دهیم . اما بسیاری نمی دانند که بیماری روانی چیست و لذا قادر به ایجاد رابطه عاطفی درست و کمک به این گونه بیماران نیستند. برای بیمار روانی اغلب کوتاهی می شود و کسی به فکر ش خطور نمی کند که او را جهت درمان به بیمارستان یا نزد پزشک بفرستند.

اگر فردی دستش شکسته باشد، شما برای او متاسف وناراحت می شوید، ولی وقتی مشکل روانپزشکی دارد،مردم نمی دانند که باید چه کاری انجام دهند،چون نمی توانند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بیماری تشنج و صرع 39 ص