حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در شهرستان ایذه

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در شهرستان ایذه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در شهرستان ایذه

ریاضیات کلید دروازه علوم است.غفلت از ریاضیات به همه دانشها لطمه می زند «راجر بیکن»

چکیده

پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش است. و می توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمونهای نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار می گیرد. که سنجیدن پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. و از آنجا که آموزش ریاضی در زمینه سازی برای یادگیری تمامی علوم و در نهایت زندگی بهتر، نقش حساس و قابل توجهی ایفا می کند، متأسفانه بر اساس یافته های موجود، عدم پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی به وضوح روشن گردیده است.

نظام آموزشی، با مطالعه عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و شناسایی ابعاد مختلف آن اقدامات مورد نیاز را به منظور بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و رفع کاستیهای موجود به عمل می‌آورد در این پژوهش تلاش شد، تا به یکی از مؤلفه های عمده، تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی، یعنی روش تدریس ریاضی، پرداخته شود.

این عامل توسط شاخص های زیر مورد بررسی قرار گرفتند:

ویژگیهای عمومی تدریس و شیوه‌های تدریس تمرین و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ و مباحثه ای.

پرسش نامه استفاده شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من- ویتنی، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. همچنین تأثیر شیوه تدریس تمرین وتکرار و پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مورد تأیید قرار گرفت، ولی ویژگیهای عمومی تدریس، روش سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیل تأثیر نداشت.

واژگان کلیدی: پیشرفت تحصیلی، روش تدریس ریاضی، ویژگیهای عمومی تدریس، روش تدریس سخنرانی، روش تدریس تکرار و تمرین، روش تدریس پرسش و پاسخ و روش تدریس مباحثه ای.

مقدمه:

از بررسی تعاریف متعدد به تدریس می توان نتیجه گرفت که تدریس فعالیتی است با سه ویژگی:

1- تدریس باید هدف داشته باشد

2- تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد

3- مفاهیم به طریقی ارائه شود که مطابق فهم و توانایی شاگردان باشد. (فتحی، 1372، ص 11)

صاحبنظران معمولاً روشهای تدریس را به سه دسته تقسیم می کنند:

1- روشهای سنتی یا تاریخی شامل روش سقراطی و روش مکتبی

2- روشهای متداول تدریس که بیشتر در قالب و چارچوب الگوی پیش سازمان دهنده می گنجند و شامل روش حفظ تکرار، روش سخنرانی، روش پرسش و پاسخ، روش نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی، بحث گروهی و آزمایشی می باشد.

3- روشهای جدید آموزشی که معمولاً با الگوی حل مسئله سنخیت بیشتری دارند و در دو قسمت روشهای آموزشهای انفرادی و روش واحدها مطرح شده است. (شعبانی، 1372).

معلم پس از آنکه با روشهای مختلف تدریس آشنا شد، در عمل باید با تشخیص موقعیت، روشها و فنون مناسب را انتخاب کند. بعنوان مثال اگر معلمی در تدریس خود از روش سخنرانی استفاده کند، در صورت لزوم می تواند با دانش‌آموزان بحث کند، از آنها سئوال نماید، به آنها تمرین دهد، برایشان آزمایش کند، نمونه و یا مدلی را به آنها نشان دهد و ... بدین ترتیب بهتر است که معلمان در امر تدریس از روش تلفیقی استفاده نمایند و در پژوهش حاضر، از میان روشهای متنوع تدریس، چهار نوع روش تدریس پرسش و پاسخ، سخنرانی، تمرین و تکرار و مباحثه ای در نظر گرفته شد. و تأثیر در پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت.

برای آنکه معلم در امر تدریس موفق شود باید از یک سری ویژگیهای عمومی تدریس برخوردار باشد. کاظمی (1378) طی تحقیقی بیان می کند که علاقه معلم به شغل خود یکی از ویژگیهای نمونه در تدریس است . و طی مطالعات انجام شده توسط پژوهشگرانی چون اللهیاری (1380) و کرامتی (1370)، عارفی (1369)، کلامی (1375) و شنایی و علاقبند و پاشا شریفی و هومن (1374)، علاقه و تسلط معلم به تدریس را در پیشرفت تحصیلی مؤثر شناخته‌اند.

از جمله اقدامات دیگری که یک معلم پرتلاش برای رسیدن به پیشرفت ریاضی بدان نیازمند است، بالا بردن سطح توقع و انتظارات دانش آموزان و والدین آنهاست. انتظاراتی که معلم از توانایی های کودک دارد در چگونگی پیشرفت او در مدرسه تأثیر می گذارد و در عین حال در انگیزش دانش آموزان، انتظار موفقیت و عزت نفس آنها نیز اثر می گذارد. (ماسن و دیگران، ترجمه یاسایی، 1370، ص488).

یافته های سومین مطالعه ریاضیات و علوم در ایران، نشان از رابطه مثبت سوابق حرفه ای معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. (ماشینی، 1370 و کیامنش 1376) و مطالعه یافته های آندرسن (1988) معلمان با سابقه، گرایش بیشتری نسبت به پرورش مهارتهای آموزشی و کلاس داری از خود نشان می‌دهد. (به نقل از میرزارضایی، 1379).

طرح سئوالات برانگیزنده و تشویق شاگردان به ادامه پرسش و کنجکاوی ویژگی دیگر معلم می باشد که بنا به نظریه سازنده‌گرایی، معلم سازنده‌گرا در کلاس ریاضی می بایست با طرح پرسشهای متنوع و جهت دار، شاگردان را به تفکر و یادگیری معنی دار ترغیب کند.

امکانات آموزش متناسب نیز از ابزار بسیار مهمی به شمار می آید که تمامی معلمان برای تحقق اهداف آموزشی خود بدان نیازمندند. پروفسور گیلالدر از استرالیا و رئیس گروه بین المللی روانشناسی آموزش ریاضی بیان می کند که نباید زمان را به عقب برگرداند باید به معلمان کمک کنیم، تا در استفاده از تکنولوژی توانمند شوند. (گویا، 1380، ص17)

براساس تحقیقات بدست آمده، عواملی چون علاقه و تسلط معلم به تدریس، استفاده از شیوه های مختلف تدریس، مهارتهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در شهرستان ایذه

تحقیق درمورد عزت نفس و پیشرفت تحصیلی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:

    نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).

   بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).

 

1. Pope 2. Brook over 3. Marsh 4. Skalvik 5. Rubin 6. Hansford 7. Einar, M   

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .

1ـ  ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان  مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).

  

1. Festinger 2. Frame of refrence 

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).

2ـ  الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می  کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و  

1. Marugama 2. Pottebaum 

عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر  دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد عزت نفس و پیشرفت تحصیلی

تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیا در پیشرفت دانش آموزان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیا در پیشرفت دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مقدمه

حضور یک فرزند با هوش و درس‌خوان در خانواده که از همان سال‌های اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان می‌کند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این می‌بینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشق‌هایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.

هدف و تمرکز همه این فعالیت‌ها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی می‌تواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روش‌هایی به نتایج موثر و ماندگاری می‌رسند؟

مادرانی که علاقه‌مند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیت‌ها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.

یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا می‌برد و به آنچه دارد قانع نمی‌شود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمی‌‌دهد بلکه در تربیت فرزند، وقت‌هایش را به زمان‌هایی برای سرگرمی و زمان‌هایی برای ارتقای اندیشه تقسیم می‌کند.

هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانش‌آموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانش‌آموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان ،تعیین شد .

چکیده :

شرایط اجتمایی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوشش های پدر و مادر ، آن تلاش عمده ای که به هدف مشخصی تربیتی متوجه باشد تقریباً جایی ندارد و دستخوش اغماض و بی توجهی است .

اولیایی بعضی از خانواده هنوز تصور می کنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیاز های اولیه فرزندان است و کار تربیتی را با بایستی به مدارس واگذارکرد .و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است . از مهم ترین نیاز های دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می گذارند .

در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چهارچوب هدف ها و برنامه های مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد .

اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چهارچوبی و اعمال روش های خاص نیاز دارد .

در شرایط دشوار حاضر در هنگام ورود به دوره تحولات فرهنگی ، سیاسی جدید ، اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت باید بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیر گذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل باز دارنده اقدام کنند .

نقش مادران در یادگیری

نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهم‌تر است. این موضوع شاید خلاف تصور عده‌ای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهم‌ترمی‌‌دانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده می‌توانند موثر باشند. یاد‌آور می‌شود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.

مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟

- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندان‌شان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادی‌ترین سال‌های تحصیل را در برمی‌گیرد، بیشتر مادرها نقش کنترل‌کننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دوره‌های راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل می‌شوند، آن هم به عنوان اهرم‌های فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، می‌تواند بیش از هر کسی باشد.

کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین می‌آورند؟

- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون می‌گذرد، سوژه‌هایی را در زندگی دنبال می‌کنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامه‌ها دنبال صفحه حوادث می‌روند و مجلاتی را می‌خرند که شامل مطالب بی‌خاصیت و خنثی است، بحث‌ها و گفت‌وگوهای‌شان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی می‌دهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه می‌کنند و...

اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد می‌تواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهای‌مان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کند، هیچ یک از سریال‌های جدی و غیرجدی را از دست نمی‌دهد، با اشتیاق داستان‌های پیش پا افتاده و الکی فیلم‌ها و سریال‌ها را دنبال می‌کند و به توضیح و تفسیر آنها هم می‌پردازد، چه تأثیر مثبتی می‌تواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه می‌تواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درس‌هایش را بخواند؟

مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعه‌اش شامل سوژه‌های غیرجدی است، چگونه می‌تواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمی‌کند، چگونه می‌تواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه می‌تواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغه‌ای جدی‌تر از رشد فکری اوست، چگونه می‌تواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟

عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبه‌اند و یا به نوعی از آن فرار می‌کنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمی‌‌دهند که با شیوه‌های منطقی با درس و مدرسه فرزندان‌شان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیده‌اند، اصرار می‌ورزند.

بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش‌آ مو ز ا ن

 به‌طور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیت‌های آموزشی فرزندان خود علاقه‌مند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیت‌آمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است

بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخص‌ترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم می‌کند تامین می‌شود. در این سه زمینه فرزندان خانواده‌ها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع می‌کنند بهره‌مند می‌شوند.

بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمان‌های درمانی شکل می‌گیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقه‌ای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.

در مساله تربیت، به‌ویژه از لحاظ جنبه‌های عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار می‌رود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیا در پیشرفت دانش آموزان

تحقیق درمورد تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

مقدمه:

نظام هستی بر اساس مهرو محبت پروردگار به انسان پدید آمده است . اگر عشق و محبت نبود ، نه طلوعی بود و نه غروبی ، نه بهاری بود و نه شکفتن گلها و نه نغمه های شورانگیز بلبلان شنیده می شد. نه کوهساری وجود داشت نه آبشاری نه امواج غلتان دریاها به چشم می خورد و نه ستارگان درآسمان ها چشمک می زدند. اگر می خواهید کودکان ما با نشاط و خرّمی زندگی کنند ، اگر می خواهید استعدادهای خداوندی درآن ها شکوفا شود واگر می خواهید روح امید ، اعتماد وتلاش در آن ها زنده شود زندگی خانوادگی را از مهر و محبت سرشار نمائیم و در و دیوارخانه را با صفا و صمیمت آذین کنیم .

رسول خدا ( ص ) می فرماید : هیچ بنایی نزد خداوند محبوب تر از بنای خانواده نیست .

مهّم ترین نهادی که وظیفه آماده کردن افراد جامعه را به عهده دارد خانواده است. والدین هستند که امکانات مادی تحصیلی مانند غذا ، لباس ، لوازم التحریر را برای فرزندان فراهم و در جهت رفع نیازهای جسمی و روحی آن ها می کوشند . اگر فرزندان در این جامعه کوچک یعنی خانواده سالم متکی به نفس ، مسئولیت پذیر ، منظم و با ایمان بارآمدند ، هنگامی که وارد اجتماع می شوندجامعه هم آنها را خواهد پذیرفت . بنابراین مسئولیت پدر ومادر در دوران کودکی فرزندان خیلی سنگین است وغفلت وعدم توجه در پاکی وکامل بودن غذای جسم و روح کودک عوارض غیر قابل جبرانی به بار خواهد آورد.

برقراری ارتباط صحیح و مطلوب با کودکان ، نظم بخشی به رفتار و ایجاد عادت های خوب در آنان مستلزم نگرش درست و وجود ارتباط مستمر میان والدین و معلمان و داشتن اطلاعات واقع بینانه از وضعیت رفتار و نحوه ی انجام تکلیف توسط دانش آموزان درخانه است. براساس این بینش و با استفاده از روش های دینی می توان در طول سال تحصیلی برنامه ریزی صحیح تدارک دید تا دانش آموز از شخصیتی والاتر برخوردار باشد و به منش ها و عادت های ارزشمند و پسندیده مجهز گردد. این امر زمینه تجلی ایمان و گرایش به عزمی خلاق را در دانش آموز فراهم خواهد ساخت.

آنان پیش ازآن که با مشکلات و دشواری های رفتاری بزرگترها روبرو شوند ، از همان اوان کودکی می توانند با برنامه ریزی صحیح والدین در زندگی به تدریج به رفتار خود نظم و ترتیب دهند و زمینه رعایت مقررات را در خویشتن به وجود آورند و این برنامه ریزی به والدین ومربیان آگاه ، مدیر و مدبّر نیاز دارد تا بتوانند این اهداف را اجرا و تحقق بخشند.

بیان مسئله:

قدم اول در موفقیت این است که پیروز شدن را بخواهیم ، تنها به این صورت است که اصول موفقیت را به آسانی خواهیم آموخت. پیروزی در تحصیل به عوامل گوناگونی بستگی دارد و این عوامل درمجموعه ای فردی ، آموزشگاهی ، خانوادگی و اجتماعی طبقه بندی می شود.

بی تردید پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عوامل مختلفی نظیر درآمد ، سطح تحصیلات والدین ، رفتار والدین ، فضای خانواده ، شبکه ارتباطی ، نوع مدرسه ، امکانات آموزشی ، رفتار معلم و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد.

در این تحقیق من عامل دوم یعنی سطح تحصیلات والدین را مورد بررسی قرار می دهم.

سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده ، همانند سایر عوامل مرثر بر پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تأثیر می گذارد.

نحوه برخورد والدین ، فرزندان برخوردار از نعمت پدر ومادر ، تشویق یا تنبیه ومنعیت اقتصادی و محیط عاطفی خانواده ، میزان سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان خود تاثیر بسزایی دارد. و سرنوشت کودک را تغییر داده و در شکوفایی یا پس ماندگی استعداد و هوش او تأثیر انکار ناپذیری دارد.

یکی از وقایع دردناک که از مطالعه روی رشد کودکان با توانایی های بالقوه یکسان به عمل آمده است. این است که رشد وپرورش وکسب اطلاعات در این کودکان خیلی متفاوت است . کودکانی که درخانواده هایی تحصیل کرده وفرهنگی بارمی آیند، معمولاً نسبت به کودکانی که از ین نظر کمتر حمایت شده اند، پیشرفت مداوم و پیوسته تری دارند.

پیشینه ی تحقیق :

اکبری (1356) در تحقیقی در مورد « علل ترک تحصیل در استان سیستان و پلوچستان » دریافت که بین سطح تحصیلات والدین و ترک تحصیل فرزندان آن ها رابطه ی معکوس وجود دارد. به این صورت که 74% ترک تحصیل کنندگان در گروه مورد مطالعه دارای پدران بی سواد ، 33% دارای پدران با مدرک ابتدایی و فقط 2% مدرک متوسطه داشته اند و 89% مادران نیز بی سواد هستند.

محمودی نسب (1364) در تحقیق خود با عنوان « بررسی علل مردودی دانش آموزان سال سوم راهنمایی در کرج » به این نتایج دست یافت که 39% از مردودین دارای پدران بی سواد و بیش از 50% آن ها دارای مادران بی سواد بوده اند ، در حالی که سواد پدران 48% از افراد موفّق بین سوم راهنمایی تا لیسانس و سواد مادران 35% از آن ها در همین حد بوده است.

محبی (1377) در تحقیقی دیگر پیرامون « سواد والدین و عمل کرد تحصیلی دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی منطقه ی چهار کرج » به این نتیجه رسیده است که بین عملکرد دانش آموزانی که دارای والدینی باسواد هستند و دانش آموزانی که والدین بی سواد دارند تفاوت معناداری وجود دارد ؛ به این معنا که سواد والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان اثرات مثبتی دارد.

کاووسی (1382) در تحقیقی پیرامون « تأثیر مطالعه ی والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان » به این نتیجه رسیده است که میزان علایق والدین به مطالعه و توجّه به علم از جمله عوامل انگیزشی مؤثر در پیشرفت تحصیلی فرزندان است ؛ یعنی اگر در خانواده ای والدین به مطالعه بپردازند به مرور علاقه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیاء مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیاء مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

فهرست

مقدمه 01

نقش مادران در یادگیری 02

بررسی عوامل روانی،اجتمایی و آموزشی موثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان 04

بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیاء و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 07

نکاتی برای جذب اولیای دانش آموزان 010

نتیجه گیری 012

پیشنهادات 014

منابع 016

مقدمه

حضور یک فرزند با هوش و درس‌خوان در خانواده که از همان سال‌های اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان می‌کند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این می‌بینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشق‌هایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.

هدف و تمرکز همه این فعالیت‌ها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی می‌تواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روش‌هایی به نتایج موثر و ماندگاری می‌رسند؟

مادرانی که علاقه‌مند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیت‌ها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.

یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا می‌برد و به آنچه دارد قانع نمی‌شود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمی‌‌دهد بلکه در تربیت فرزند، وقت‌هایش را به زمان‌هایی برای سرگرمی و زمان‌هایی برای ارتقای اندیشه تقسیم می‌کند.

هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانش‌آموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانش‌آموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان تعیین شد .

نقش مادران در یادگیری

نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهم‌تر است. این موضوع شاید خلاف تصور عده‌ای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهم‌ترمی‌‌دانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده می‌توانند موثر باشند. یاد‌آور می‌شود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.

مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟

- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندان‌شان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادی‌ترین سال‌های تحصیل را در برمی‌گیرد، بیشتر مادرها نقش کنترل‌کننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دوره‌های راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل می‌شوند، آن هم به عنوان اهرم‌های فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، می‌تواند بیش از هر کسی باشد.

کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین می‌آورند؟

- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون می‌گذرد، سوژه‌هایی را در زندگی دنبال می‌کنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامه‌ها دنبال صفحه حوادث می‌روند و مجلاتی را می‌خرند که شامل مطالب بی‌خاصیت و خنثی است، بحث‌ها و گفت‌وگوهای‌شان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی می‌دهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه می‌کنند و...

اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد می‌تواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهای‌مان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کند، هیچ یک از سریال‌های جدی و غیرجدی را از دست نمی‌دهد، با اشتیاق داستان‌های پیش پا افتاده و الکی فیلم‌ها و سریال‌ها را دنبال می‌کند و به توضیح و تفسیر آنها هم می‌پردازد، چه تأثیر مثبتی می‌تواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه می‌تواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درس‌هایش را بخواند؟

مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعه‌اش شامل سوژه‌های غیرجدی است، چگونه می‌تواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمی‌کند، چگونه می‌تواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه می‌تواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغه‌ای جدی‌تر از رشد فکری اوست، چگونه می‌تواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟

عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبه‌اند و یا به نوعی از آن فرار می‌کنند، اما از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بررسی نقش مشارکت اولیاء مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان