حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد بررسی حریم در فقه وحقوق مدنی

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد بررسی حریم در فقه وحقوق مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بررسی حریم در فقه وحقوق مدنی


مقاله در مورد بررسی حریم در فقه وحقوق مدنی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:54

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

  • مقدمه:

فصل اول: تعریف حریم

1- تعریف حریم در فرهنگ لغات

 2- تعریف حریم§ از نظر حقوقدانان

 3- تعریف حریم در قوانین و مقررات§

فصل دوم : فصل دوم : حریم در فقه اسلامی

 1- حریم در فقه اهل سنت§

 2- حریم در فقه شیعه§

فصل سوم : حریم در قانون مدنی

1 - اصول حریم در قانون مدنی:

 2- میزان حریم در§ قانون مدنی

مقدمه

در فرهنگ و ادبیات ایران حریم به معنای « بازداشت کرده » و « حرام کرده شده » آمده است که مَس آن جایز نیست یعنی چیزی که حرام باشد و دست بدان نتوان زد ، چیزی که آنرا حمایت کنند (1) و اهمیت این موضوع تا بدانجاست که برای حمایت از حریم جنگ می کنند (2) لغت نویسان می گویند حریم به فتح کسر را ( حَ رِ ) و در زبان عربی اسم و لغت آن به معنی منع می باشد.(3) در فرهنگ نامه های ادبیات عرب آمده است که الحریم : جمع « حُرُم و اَحْرُم و احاریم » به معنای « ما حُرِّم فَلم یُمسّ» و ترجمه آن همان است که در لغت نامه های فارسی به شرح فوق آمده است . پس حریم « موضوع متسع حول قصر الملک تلزم حمایته یعنی محل فراخ و با وسعتی که پیرامون قصر پادشاه باشد و حمایت از آن لازم و ضروری است .» و دیگر مفهوم آن « کل موضوع تجب حمایته» یعنی هر مکان و محل که حمایت از آن واجب است به آن حریم گویند.

فصل اول : تعریف حریم

1- تعریف حریم در فرهنگ لغات

شاید واژه مقدس حریم از حرََم و حَرِمَ و مشتقات آن ، حرِماً و حَرِماناً و حَرِماً ، حِرْمَهً و حرِیمة الشیء باشد . بی شک واژه حریم ریشه قرآنی دارد که هشتاد و سه مرتبه در مشتقات مختلف آن و در بیست و پنج سوره قرآن وارد شده است . (4)

پس حریم را از آن حریم روی حریم خوانده اند که تعرض دیگران نسبت به آن به گونه ای عدوانی ، حرام و ممنوع است و این ماده از قرآن وفقه اسلامی اخذ شده است .

همانطور که در مفهوم لغوی ذکر شد حریم امری است که ذیحق از آن در مقابل تعرض دیگران حمایت می نماید (5)

2-تعریف حریم از نظر حقوقدانان

1-2- حریم : آن مقدار از مساحت های مجاور است که برای دوام و بقاء رقبه احیاء شده در اراضی موات ، عرفاً و عادتاً ضروری است که تعیین آن بر حسب تشخیص عرف و خبره یا کارشناس است . (6)

2-2- حریم : کلمه ای عربی است و به معنی منع می باشد و مقداری از اراضی اطراف ملک ، قنات و نهر ، امثال آن است که برای کمال انتفاع از آنها و جلوگیری از ضرر ، ضرورت دارد و از نظر احترامی که افراد باید به حق حریم بگذارند و نمی توانند به آن تجاوز بنمایند حریم نامیده می شود . (7)

3-2- در صورتی که کسی بوسیله احیاء اراضی موات ، باغ ، منزل ، مزرعه ، چاه آب ، قناتی ، احداث نماید مقداری از اراضی موات که نزدیک آن است و برای کمال انتفاع لازم است بخودی خود حریم آن می شود . (8)

4-2- حریم : مقداری مساحت از اراضی اطراف چاه و چشمه است که دیگری نمیتواند در آن احداث چاه یا قنات کند .(9)

5-2- یکی از حقوق عینی که میتوان آنرا نوعی حق ارتفاق دانست ، حق حریم است . (10)

6-2- حق حریم : حقی است که مالک زمین ، قنات ، نهر ، چاه و امثال آن برای کمال استفاده از ملک خود نسبت به اراضی مجاور دارد ، شناختن حق حریم برای مالک ، نسبت به اراضی مجاور برای جلوگیری از تضرر اوست ، چه تصرفات دیگران در اراضی مجاور قنات و چاه و غیر آن ممکن است موجب زیان مالک باشد . (11)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بررسی حریم در فقه وحقوق مدنی

تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلم اسلام و فمینیسم

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلم اسلام و فمینیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلم اسلام و فمینیسم


تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلم  اسلام و فمینیسم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه21

 

فهرست مطالب

 

 

مقدمهفمینیسم چیست؟

بررسی علل پیدایش فمینیسم

کتب های فمینیستی

ررسی علل تنوع مکاتب فمینیست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

مقاله حاضر به یکى از مباحث روز مى‏پردازد . فمینیسم ، جریانى است خزنده که از متن تفکرات فلسفى و ایدئولوژى غرب برخاست و با طرح ایده‏ها و شعارهاى به ظاهر حق مدارانه درباره زنان ، توانست به سرعت در سطح دنیا انتشار یابد و کشورهاى اسلامى را فرا بگیرد .

استکبار جهانى و صهیونیسم براى مقابله با اسلام و تضعیف پایه‏هاى آن و کنترل جوامع اسلامى ، با طرح بلند مدتى پا به عرصه گذاشته است و سعى دارد با نابودى نظام خانواده ، عملاً اجتماع مسلمین را دچار تشتت و گسست نماید ، وحدت و وفاق ملى و مذهبى را از بین ببرد و در نهایت ، به تسخیر کامل کشورهاى اسلامى و استفاده از منابع غنىِ فرهنگى ، اجتماعى و اقتصادى مسلمانان بپردازد .

یکى از مهم‏ترین حربه‏هاى دشمن ، دامن زدن به مسائل حقوقى زنان ، به ویژه در جوامع اسلامى است . استکبار با آگاهى از سنت‏هاى قومى ، قبیله‏اى و مذهبى کشورهاى اسلامى و حساسیت‏هاى مسلمانان در مورد زن ، به تبلیغات مسموم و همه جانبه در سطح وسیع پرداخته ؛ تا ضمن خشن و غیر منصفانه جلوه دادن چهره اسلام نسبت به مسائل زنان ـ به ویژه حقوق اقتصادى از قبیل ارث ، دیه و نفقه ـ به شبهه افکنى نسبت به آموزه‏هاى مترقى اسلام بپردازد .

در این مجال ، وظیفه علما ، روشنفکران ، محققان و دین پژوهان ، بسیار خطیر و حیاتى است . آنان مى‏بایست ضمن دفاع عقلایى از دین و آموزه‏هاى دین و تبیین و به زبان روز در آوردن معارف دینى و اعتقادات اسلامى ، نیازها و خلاءهاى فکرى جامعه ، به ویژه قشر جوان ، را بر طرف کنند و از آن سو ، ضمن کنترل ، بررسى و نقد ایده‏ها ، تفکرات و فرهنگ‏هاى صادراتى غرب ، حقیقت و ماهیت واقعى آنها را بر ملا سازند ؛ تا جوان مسلمان فریب ظاهر زیباى آنها را نخورد . کشورهاى صنعتى غربى در امر بسته بندى صنایع غذایى نسبت به ما چند گام جلوترند . آنها از این تکنولوژى در بسته بندى عقاید خود نیز استفاده مى‏کنند . جریان فمینیسم یکى از صدها کالاى بسته بندى شده‏اى است که وارد کشورهاى اسلامى شد ؛ اما بافت دینى و مذهبى این کشورها اجازه فعالیت را به آن نداد . فمینیسم براى بقا و دوام خود از یک سو و ترویج و تکثیر خود از سوى دیگر ، قالب عوض نمود و در شکل و بسته‏بندى جدیدى به نام «فمینیسم اسلامى» وارد کشورهاى اسلامى شد ؛ تا با اسم اسلام ، به مبارزه با اسلام بپردازد . هوشیارى ، دقت ، تبیین ، تفسیر و نقد منطقى تبلیغ و ترویج فراگیر ، از لوازم کار پژوهشگران ، استادان و مسئولان در راه مبارزه فرهنگى و عقلانى با این پدیده است . نیز غناى فرهنگ و تمدنِ مذهبى ـ ملى ما بهترین پشتوانه علمى و مهم‏ترین منبع این مقاله براى نقد و بررسى و طرد این‏گونه محصولات غربى است .

این مقاله در صدد آن است تا ضمن معرفى فمینیسم و نحله‏هاى آن و برنامه‏ها و اهداف آن از یک سو و بیان دیدگاه متعالى اسلام ، به ویژه درباره مسائل زنان ، از سویى دیگر ، ضمن دفاع از آموزهاى دینى ، به نقد اهداف و آرمان‏هاى فمینیسم بپردازد و بیان کند که اسلام و فمینیسم از لحاظ ایدئولوژى و جهان‏بینى ، اصلاً با هم قابل قیاس نیستند و بر فرض قیاس ، مانند دو قطب مخالف‏اند که هیچ‏گاه با هم تلفیق نمى‏شوند و مولودى به نام فمینیسم اسلامى را خلق نخواهند کرد .
 

 

فمینیسم چیست؟

 

فمینیسم ، جنبشى سازمان یافته براى دست یابى به حقوق زنان و ایدئولوژى‏ایى براى دگرگونى جامعه است ؛ که هدف آن ، صرفا تحقق برابرى اجتماعى زنان نیست ، بلکه رؤیاى دفع انواع تبعیض و ستم نژادى را در سر مى‏پروراند .

همه گرایش‏هایى که زیر چتر گسترده این جنبش گرد آمده‏اند ، در این باورند که زنان با بى‏عدالتى و نابرابرى روبه‏رو شده‏اند ؛ اما درباره علل ستم بر آنان ، تحلیل‏هاى مختلفى ارائه مى‏دهند و بر همین پایه ، راهبردهاى متفاوتى نیز پیشنهاد مى‏کنند .

نخستین بار ، واژه فمینیسم (Feminisme) در یک متن پزشکى به زبان فرانسه ، براى تشریح گونه‏اى وقفه در رشد اندام‏ها و خصایص جنسى بیماران مردى به کار رفت که تصور مى‏شد از خصوصیات زنانه یافتن بدن خود در رنج بود . سپس الکساندر دوما ، نویسنده فرانسوى ، این واژه را در جزوه‏اى با عنوان «مرد و زن» ، درباره زناى محصنه و زنانى به کاربرد که به گونه‏اى ظاهرا مردانه رفتار مى‏کردند .(1)

فمینیسم به عنوان یک اصطلاح سیاسى ، از سال 1837 م . وارد فرهنگِ فرانسه شد . این واژه هر چند در ارائه چهره‏اى کلى و منهاى مشخصه‏هاى یک مکتب سیاسى - اجتماعى ، واژه‏اى گویا است ؛ اما با دارا بودن این کلیت مفهومى ، از مؤلفه‏ها و شناسه‏هاى معرفى یک تفکر خاص ، تهى مى‏باشد . براى فهم معناى خاصِ اراده شده از فمینیسم ، به پسوند آن نیاز است و این پسوندها هستند که تعیین کننده نوع گسترش ، مشخصه‏ها و اهداف خاص آن مى‏باشند و بدین ترتیب است که مثلاً فمینیسم رادیکال از فمینیسم سوسیالیست متمایز مى‏گردد .(2)

در مباحث آکادمیک ، فمینیسم به معناى اعم ، شامل هر گونه مطالبات حقوقى و اجتماعى زنان است ؛ اما آن‏چه امروز به عنوان فمینیسم مطرح مى‏شود ، فمینیسم به معناى اخص است که جنبشى کاملاً سیاسى - ایدئولوژیکى و حمایت شده از کانون‏هاى خاص در جهان است .

بهتر آن است که بگوییم فمینیسم قبل از آن‏که یک مکتب و ایدئولوژى مستقل باشد ، یک وجه اجتماعى براى احقاقِ حقوق زنِ مظلوم در اروپا و غرب است .

در دهه 1840 م . ، جنبش حقوق زنان در ایالات متحده ظهور کرد و به فعالیت در جهت تبیین جایگاه زن در جامعه آمریکا پرداخت . دستاورد مهم این فعالیت‏ها ، اعلامیه «احساسات» است که خواهان رعایت اصول آزادى و برابرى در مورد زنان بود .

قبل از ظهور جنبش‏هاى مدافع حقوق زنان ، نویسندگان زن درباره نابرابرى‏ها و بى عدالتى‏هاى اجتماعى علیه زنان ، مطالبى نوشته بودند . در واقع ، آغازگرِ این گونه جنبش‏ها و منشأ پیدایش نهضت فمینیسم ، همین نویسندگان بودند که با تحولات فکرى و فرهنگى ، زمینه خیزش زنان جهت احقاقِ مطالبات خود را فراهم نمودند . به عنوان نمونه ، مى‏توان به خانم مرى ولستن کرافت ، نویسنده «احقاق حقوق زنان» و سیمون دو بوار ، نویسنده «جنس دوم» اشاره نمود .

در یک جمع‏بندى کلى از تعریف فمینیسم ، مى‏توان گفت جنبش‏هاى فعالى از حقوق زنان ، چه در جهان غرب و چه در کشورهاى اسلامى ، در اعتراض به برخى نابرابرى‏هاى اجتماعى شکل گرفتند ؛ اما با گذشت زمان ، به جریانى فرهنگى تبدیل شدند که بر اساس انگاره‏هاى مشخص اعتقادى ، به تحلیل نابرابرى‏هاى زنان و آرمان‏هاى زنانه پرداختند . امروزه، واژه فمینیسم به دفاع از حقوق زنان بر اساس آرمان برابرى طلبى اطلاق مى‏شود .(3)

 

بررسی علل پیدایش فمینیسم

 

شناخت فمینیسم ، به عنوان مکتبى که دفاع از حقوق زنانى را به همراه خود یدک مى‏کشد ، نیاز به بحث تاریخى و اجتماعى در فرهنگ و تاریخ غرب دارد که این مقاله گنجایش آن را ندارد ؛ اما براى بررسى علل پیدایش فمینیسم ، ناچاریم مقوله زن و حقوق او را از منظر تاریخى ، به طور خلاصه بیان کنیم .

در روم باستان ، زنان از حقوق اجتماعى برخوردار نبودند و از ارث محروم بودند . پس از مرگ شوهر ، زن مانند سایر اشیاء ، به ورثه منتقل مى‏شد . رومیان با آن‏که در قوانین و حقوق ، پیشرفت کرده بودند ؛ اما افکار عامه نسبت به زنان ، متمایل به خشونت و سختگیرى بود .(4)

در دمکراسى آتن ، زنان با بردگان و ولگردها برابر بودند و حق رأى و مالکیت اقتصادى نداشتند ؛ به گونه‏اى که به زنان اجازه خرید و فروش در اشیاء گران‏تر از بیست من جو نمى‏دادند .(5)

با سقوط امپراطورى روم ، فضاى اجتماعى به تدریج تحت تأثیر آموزه‏هاى مسیحیت ، تلطیف شد . قرون وسطى ، دوران راحت باش براى زنِ اروپاى قدیم بود . در  قرن‏هاى ششم و هفتم میلادى که با گسترش تعالیم مسیحیت همراه بود ، زنان حتى در دیرها و کلیساها به اندازه مردان سهم داشتند و به ریاست برخى دیرها هم نائل مى‏شدند . در واقع ، مى‏توان گفت مسیحیت نگاهى کرامت گونه به زن داشت ؛ به طورى که توانست نگاه جاهلیت قبل از مسیحیت را نسبت به زن تغییر دهد ؛ چون این دین بر پایه زنى بزرگ به نام مریم علیهاالسلام بنا نهاده شده بود . این ، دلیلى محکم است بر رد نظریه‏اى که فمینیسم را زاییده آموزهاى مسیحیت مى‏داند .

در قرن‏هاى دهم و یازدهم میلادى ، زنان آرام آرام وارد مسائل سیاسى ، حکومتى و قضایى شدند . این دوره ، مقارن بود با ورود و نفوذ اسلام به اروپا که ره‏آورد بزرگ این نفوذ ، افزایش حرمت حقوق زن در جامعه و فرهنگ اروپا مى‏باشد .

در سده‏هاى سیزدهم و چهاردهم میلادى ، ساختار اقتصادى و اجتماعى اروپا متحول شد و تضییقات حقوقى زنان و کاهش حرمت و کرامت زن اروپایى شکل گرفت . بیش‏ترین دوران تهاجم به کرامت زن و حقوق مادى و معنوى او در غرب بعد از رنسانس بود ؛ دورانى که از آن به مرگ مدنى زن تعبیر شده است . اوج این تهاجمات در قرن‏هاى پانزدهم و شانزدهم میلادى بود . در این دوران شاهد هستیم که زنان خلاق در عرصه علم و هنر و ادبیات ، مجبورند آثارشان را با نام‏هاى مردانه امضا کنند ؛ مثلاً کشفیات مهم نجومى تیکو براهه ، حاصل زحمات و تلاش‏هاى علمى خواهرش بود . در قرن‏هاى هفدهم و هیجدهم میلادى ، که با تشدید سکولاریزاسیون در اخلاق و فرهنگ ، تمرکز ثروت ، مبادلات بردگان و فقیر شدن بخشى از بشریت همراه بود ، شرافت انسان در اروپا ، به میزان تولید کالا و پس اندازهاى مادى او تنزل کرد . در این بین ، وضع زنان وخیم‏تر از مردان بود . تحولات رنسانس باعث خلق تفکرات الحادى و مادى ، انسان مدارى ، فردگرایى و اومانیسم در اروپا شد .

فرآیند این تحولات ، سبب خیزش زنان بود که خواستار اعاده حیثیت و شرافت و حقوق تضییع شده خود بودند و این ، سر آغازى شد براى پیدایش فمینیسم در غرب .

نهضت فمینیسم شکل گرفت تا بیان کند که زن در دنیاى مدرن امروزى به بن بست رسیده است و براى رهایى او از این بن بست باید چاره‏اى اندیشید . زن غربى نیز فمینیسم را یگانه حامى حقوق و کرامت از دست رفته خود پنداشته ، آن را نقدِ قوانین ناعادلانه ، ساختار قدرت ، فرهنگ ، ارزش‏ها و سنت‏هاى مردسالارانه جامعه مى‏داند .(6)

سیر تاریخى پیدایش فمینیسم را مى‏توان به دو بخش اساسى موسوم به موج‏هاى دوگانه تقسیم کرد .

موج اول فمینیسم ، اشاره به جنبش‏هاى فمینیستى اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادى داشت و محور فعالیت‏هاى آنها کسب حقوق مساوى براى زنان ، به ویژه حق رأى ، بود .

موج دوم در اواخر دهه 60 و تمامِ دهه 70 قرن بیستم میلادى ، اعتراض مجددى است به عدم تساوى زنان .

این دو موج فمینیستى مدعى اند که حوزه‏اى هستند با اندیشه‏ها ، تاریخچه و کارکردهاى خاص خود ؛ اما در عمل ما بین این اندیشه‏ها و کارکردها هیچ وحدتى وجود ندارد .
 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلم اسلام و فمینیسم