حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگینامه، سبک و سیره عملی و اخلاقی حضرت محمد (ص) و حضرت فاطمه (س)

اختصاصی از حامی فایل زندگینامه، سبک و سیره عملی و اخلاقی حضرت محمد (ص) و حضرت فاطمه (س) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده

بررسی وشناخت سیره معصومین (ع) به عنوان برگزیدگان خداوند و الگوهای شایسته برای پیروی مؤمنان، اهمیت بسیاری دارد. از آن میان، حیات و رفتار اجتماعی آنان به دلیل، اهمیت و نقش اموراجتماع بر رفتارهای جمعی و هدایت بخشی جوامع، از اهمیت بیشتری برخوردار است. انسان برای دستیابی به مدارج بالاتر اخلاقی و تربیتی در زندگی، نیازمند الگو و سرمشقی مطمئن است. مطابق آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان دینی و ائمه معصومین(ع)، نیکوترین و مناسب ترین  الگو «رسول گرامی اسلام(ص)» و دخت گرامی ایشان است. به یقین، تبعیت از آن بزرگواران می تواند انسان را برای دست یابی به حیات طیّبه در رفتارهای فردی و اجتماعی دنیوی و سعادت اخروی رهنمون سازد. دراین مقاله نوشتار سیره اجتماعی حضرت فاطمه(س) به طور کلی بررسی می شود که مجموعه سیره آن حضرت، بیان گر ویژگی های مکتب فاطمی است. در این نوشتار به مباحثی درباره سیره حضرت فاطمه (س) ونقش و جایگاه آن، سیره خانوادگی، علمی، معیشتی وسیاسی آن حضرت، به اجمال پرداخته شده است.همچنین به بررسی سیره عملی زندگی پیامبر اکرم (ص) ، کرامات و فضائل و معجزات آن بزرگوار پرداخته می شود به این منظور از روش کتابخانه ای که به تبع آن از منابع نوشتاری مانند مقالات و کتب و اسناد الکترونیکی استفاده شده است.


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه، سبک و سیره عملی و اخلاقی حضرت محمد (ص) و حضرت فاطمه (س)

دانلود تحقیق درمورد حضرت محمد از دید حضرت علی

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق درمورد حضرت محمد از دید حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

شخصیت پیامبر اعظم (ص) از منظر حضرت علی (ع)

شناخت صحیح شخصیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى هر مسلمان ضرورتى انکارناپذیر است; زیرا براى فهمیدن معارف اسلام و پیروى از دستورات حیات بخش حضرت رسول صلى الله علیه و آله معرفت‏شایسته مقام و منزلت آن حضرت مى‏تواند تاثیرى به سزا بگذارد . اگر ما بتوانیم حداقل در حد توان خود عظمت روحى و زوایاى شخصیت‏بیکران آن فرستاده الهى و رهبر اسلامیان را به دست آوریم، در اقتداء به گفتار و رفتار حضرتش موفق‏تر و علاقه‏مندتر خواهیم شد . براى شناختن آن یگانه دوران و سرور کائنات جهان، خاطره و گفتارهاى نزدیک‏ترین یار و آگاه‏ترین شاگرد و همراهش، حضرت على علیه السلام، مطمئن‏ترین وسیله مى‏باشد; چرا که على علیه السلام حافظ اسرار و آرام بخش دل پیامبر صلى الله علیه و آله بود . مولاى متقیان علیه السلام در مورد جایگاه والاى خود در نزد پیامبر علیه السلام مى‏گوید: «وقد علمتم موضعى من رسول الله صلى الله علیه و آله بالقرابة القریبة والمنزلة الخصیصة; (1) شما منزلت مرا در نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏دانید که چگونه نزدیک‏ترین خویشاوندى و خصوصى‏ترین جایگاه را در پیشگاه آن حضرت داشتم .» آنگاه در توضیح سخن خود مى‏افزاید:

«پیامبر صلى الله علیه و آله در دوران کودکى‏ام، مرا در اتاق خصوصى خود مى‏نشاند و در آغوش خود مى‏گرفت و ... گاهى غذا را لقمه لقمه در دهانم مى‏گذاشت، هرگز در گفتارم دروغ و در رفتارم خطایى مشاهده نکرد ... من همواره به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله بودم، همانند فرزندى که پیوسته در کنار مادر است . آن حضرت هر روز نشانه تازه‏اى از اخلاق نیکویش را برایم آشکار مى‏کرد و به من فرمان مى‏داد که به او اقتداء کنم . پیامبر صلى الله علیه و آله در هر سالى مدتى را به غار حراء مى‏رفت و به غیر از من هیچ کس او را نمى‏دید . در آن هنگام اسلام جز خانه پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه هیچ یک از مکیان راه نیافته بود و تعداد مسلمانان به وجود پیامبر صلى الله علیه و آله و خدیجه و من محدود مى‏شد . من نور وحى و رسالت را مى‏دیدم و بوى نبوت را استشمام مى‏کردم . هنگامى که بر حضرت رسول صلى الله علیه و آله وحى نازل شد، من ناله شیطان را شنیدم، از پیامبر صلى الله علیه و آله سؤال کردم: «یا رسول الله! ما هذه الرنة؟ فقال صلى الله علیه و آله: هذا الشیطان قد ایس من عبادته، انک تسمع ما اسمع وترى ما ارى الا انک لست‏بنبى ولکنک لوزیر وانک لعلى خیر; (1) یا رسول الله! این ناله کیست؟ فرمود: صداى ضجه شیطان است که از پرستش خود مایوس گردید . [و فرمود: على جان!] تو آنچه من مى‏شنوم، مى‏شنوى و آنچه را که من مى‏بینم، تو نیز مى‏بینى; جز اینکه تو پیامبر نیستى، بلکه وزیر و جانشین هستى و در راه نیک گام برمى‏دارى .»

بعد از سى سالگى در حالى که خودش با خدیجه زندگى و عائله تشکیل داده است , کودکى را در دو سالگى از پدرش مى گیرد و مىآورد در خانه خودش . کودک , على بن ابى طالب است . تا وقتى که مبعوث مى شود به رسالت و تنهائیش با مصاحبت وحى الهى تقریبا از بین مى رود , یعنى تا حدود دوازده سالگى این کودک , مصاحب و همراهش فقط این کودک است . یعنى در میان همه مردم مکه کسى که لیاقت همفکرى و همروحى و هم افقى او را داشته باشد , غیر از این کودک نیست . خود على ( ع ) نقل مى کند که من بچه بودم , پیغمبر وقتى به صحرا مى رفت , مرا روى دوش خود سوار مى کرد و مى برد .(2)

قدر مسلم این است که گاهى على ( ع ) بوده است , چون مى فرماید :

و لقد جاورت رسول الله ( ص ) بحراء حبن نزول الوحى .

آن ساعتى که وحى نزول پیدا کرد من آنجا بودم .

از آن کوه پائین نمىآمد و در آنجا خداى خودش را عبادت مى کرد . اینکه چگونه تفکر مى کرد , چگونه به خداى خودش عشق مى ورزید و چه عوالمى را در آنجا طى مى کرد , براى ما قابل تصور نیست . على ( ع ) در این وقت بچه اى است حداکثر دوازده ساله . در آن ساعتى که بر پیغمبر اکرم وحى نازل مى شود , او آنجا حاضر است . پیغمبر یک عالم دیگرى را دارد طى مى کند . هزارها مثل ما اگر در آنجا مى بودند چیزى را در اطراف خود احساس نمى کردند ولى على ( ع ) یک دگرگونیهایى را احساس مى کند . قسمتهاى زیادى از عوالم پیغمبر را درک مى کرده است , چون مى گوید :

و لقد سمعت رنة الشیطان حین نزول الوحى .

من صداى ناله شیطان را در هنگام نزول وحى شنیدم .

مثل شاگرد معنوى که حالات روحى خودش را به استادش عرضه مى دارد , به پیغمبر عرض کرد : یا رسول الله ! آن ساعتى که وحى داشت بر شما نازل مى شد , من صداى ناله این ملعون را شنیدم . فرمود بله على جان !

انک تسمع ما اسمع و ترى ما ارى و لکنک لست بنبى .

شاگرد من ! تو آنها که من مى شنوم , مى شنوى و آنها که من مى بینم , مى بینى ولى تو پیغمبر نیستى .(2 )

حال، با توجه به جایگاه والاى امیرمؤمنان، على علیه السلام به خاطرات و گفتارهاى آن حضرت در زمینه خدمات و سیره و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏پردازیم .

زهد و ساده زیستى پیامبر صلى الله علیه و آله


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد حضرت محمد از دید حضرت علی

خواجه شمس الدین محمد شیرازی

اختصاصی از حامی فایل خواجه شمس الدین محمد شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

خواجه شمس الدین محمد شیرازی  شاعر و حافظ قرآن، متخلص به حافظ و معروف به لسان الغیب از بزرگترین شاعران غزلسرای ایران و جهان به شمار می رود. حافظ را نمی توان از سنخ شاعران تک بعدی و تک ساحتی محسوب و تفکر شاعرانه اش را تنها به یک وجه خالص تفسیر و تاویل کرد.

شعر حافظ دارای ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز و رمز و پرسش از حقیقت هستی است.

 

 صبحدم از عرش می آمد خروشی، عشق گفت

قدسیان گویی که شعر حافظ از  بر می کنند

خواجه شمس الدین محمدبن محمد حافظ شیرازی، از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است. حافظ در اوایل قرن هشتم ه‍.ق- حدود سال 727- در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش بهاءالدین، بازرگان و مادرش اهل کازرون بود. پس از مرگ پدر، شمس الدین کوچک نزد مادرش ماند و در سنین نوجوانی به شغل نانوایی پرداخت. در همین دوران به کسب علم و دانش علاقه مند شد و به درس و مدرسه پرداخت. بعد از تحصیل علوم، زندگی او تغییر کرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علمای بزرگ شیراز را درس کرد. او به تحقیق و مطالعه کتابهای بزرگان آن روزگار- از قبیل کشاف زمخشری، مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها- پرداخت. همچنین در مجالس درس قوام الدین ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی نیز حضور داشت.

حافظ- همچنانکه از تخلص او برمی آید- قرآن را از حفظ داشت و به چهارده شکل (قراآت هفتگانه) می خواند. حافظ دارای زن و فرزندان بود. در غزلیاتش به مرگ یکی از فرزندانش اشاره کرده است:

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند                  چه دید اندر خم این طاق رنگین؟

به جای لوح سیمین در کنارش                فلک بر سر نهادش لوح سیمین

حافظ به سفر علاقه ای نداشت و چون دلبستگی خاصی به شیراز داشت تقریبا تا آخر عمر از شیراز خارج نشد و تنها یکبار به شهر یزد سفر کرد ولی به خاطر ملالت از یزد و یزدیان به شیراز بازگشت:

دلم از وحشت سکندر بگرفت                    رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

همچنین به دعوت سلطان محمود دکنی راهی دکن شد ولی در جزیره هرمز گرفتار طوفان گردید و به همین دلیل سفر خود را آغاز نکرده به پایان برد و به شیراز بازگشت.

حافظ مردی بود ادیب، عالم به علوم ادبی و شرعی و آگاه از دقایق حکمی و حقایق عرفانی. استعداد خارق العاده او در تلفیق مضامین و آوردن صنایع گوناگون بیانی در غزل او را سرآمد شاعران زمان خویش و حتی تمامی شاعران زبان فارسی کرده است. او بهترین غزلیات مولوی، سعدی، کمال، اوحدی، خواجو و سلمان را استقبال کرده است اما دیوان او به قدری از بیتهای بلند و غزلیات عالی و مضمونهای نو پر است که این تقلیدها و تأثرها در میان آنها کم و ناچیز می نماید. علاوه بر این، مرتبه والای او در تفکر عالی و حکمی و عرفانی و قدرتی که در بیان آنها به فصیح ترین و خوش آهنگ ترین عبارات داشته، وی را به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعران ایران قرار داده و دیوانش را مورد قبول خاص و عام ساخته است.

این نکته را نباید فراموش کرد که عهد حافظ با آخرین مراحل تحول زبان فارسی و فرهنگ اسلامی ایران مصادف بود. از این روی زبان و اندیشه او در مقایسه با استادان پیش از وی به ما نزدیک تر است و به این سبب است که ما حافظ را بیشتر از شاعران خراسان و عراق درک می کنیم و سخن او را بیشتر می پذیریم.

از دیگر نکات اشعار او، توجه خاص او به استفاده از صنایع مختلف لفظی و معنوی است به نحوی که کمتر بیتی از او می توان یافت که خالی از نقش و نگار صنایع باشد. اما چیره دستی او در به کار بردن الفاظ و صنایع به حدی است که صنعت در سهولت سخن او اثری ندارد و کلام او را متکلف نمی نماید.

برخلاف اطلاعات حافظ از دقایق عرفانی و اشارات مکرر او به نکات عرفانی، حافظ پیرو طریقتی خاص نبوده است بلکه به عقیده بسیاری، خود او به تنها مراحل سلوک و کمال را طی کرده و به درجاتی نیز رسیده است.

دیوان کلیات او مرکب است از غزلیات، چند قصیده، قطعه، رباعی و دو مثنوی کوتاه با نامهای «آهوی وحشی» و «ساقی نامه».

از نکات قابل توجه درباره دیوان حافظ، رواج "فال گرفتن"- تفأل- از آن است که سنتی تازه نیست و از دیرباز درمیان آشنایان شعر او متداول بوده است و چون در هر غزلی از دیوان حافظ می توان- به هر تأویل و توجیه- بیتی را حسب حال فال گیرنده یافت، او را «لسان الغیب» لقب داده اند.

حافظ با توان شاعری بسیار داستان‌های قرآنی را با اشاره‌های ظریف در شعرش بیان می‌کند اما به واقع او ناظم شعر نیست که به بیان روایی داستان بپردازد بلکه شاعری تواناست که با تخییل و شناخت عمیق بسیاری از مسایل قرآنی و اجتماعی را در قالب شعر ارائه می‌دهد. نگاه حافظ به جهان هستی نگاهی فراگیر است به گونه‌ای که تمام مسایل مادی و معنوی را با بیانی شیرین و محکم و با بکارگیری استعاره و تشبیه، ایهام و مجاز و سایر صناعات ادبی بیان می‌کند.  زمانی که با شاعری چون حافظ رو به رو هستیم در واقع با جهانی سرشار از ظرافت و معنا رو به روییم. گسترگی معنایی در شعر او به حدی است که هر کس از دیدگاه خویش مفاهیم ذهنی متناسب با تفکر خود را در شعرش پیدا می ‌کند و نظری خاص درباره او ارائه می‌دهد.‌اصطلاحات عرفانی که در شعر حافظ بکار برده می‌شود، در اثر آگاهی کامل و شناخت معنایی صحیح است اما به واقع حافظ قبل از اینکه عارف باشد شاعری بزرگ و تواناست و تفکر شاعرانه‌اش بر عرفان او برتری دارد. حافظ دیدگاه عارفانه و امیدوار کننده دارد و عرفان به مفهوم واقعی کلمه در اشعار او نمایان است و در شعرش همواره امید به آینده‌ای روشن را نوید می‌دهد به گونه‌ای که مخاطب با مطالعه اشعارش به نوعی لذت معنوی دست می‌یابد.حافظ شاعری است که در قرن حاکمیت زهد و ریا و خفقان، شعری فراگیر و رندانه دارد و از همه مسائل جهان هستی با بیانی ظریف و رندانه سخن می‌گوید و همواره از تظاهر و تزویر دوری می جوید و شعر برایش جنبه‌ای متعالی و آرمانی دارد. اشعار حافـظ شیـرازی‎ بـا الـهـام‎ از تعالیم‎‎ ناب‎ اسلامی‎‎ و مفاهیم گرانقدر قرآنی سروده‎‎ شده است‎ و همگـی‎ ایـن‎ اشعـار حـاوی‎ کنایات‎‎‎ و استعارات زیبا و بی‎ نظیر است. این‎‎‎ شاعر پرآوازه‎ ایران زمین در سال‎ 791 یا 792 هجری‎‎ قمـری دارفـانـی‎ را وداع گفت‎. روحش شاد.


دانلود با لینک مستقیم


خواجه شمس الدین محمد شیرازی

تحقیق و بررسی در مورد کلاهبرداری 30 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد کلاهبرداری 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

ترجمه : دکتر محمد جعفر حبیب زاده

استادیار دانشگاه تربیت مدرس

– مقدمه کلاهبرداری جرمی است که در اثر تحولات اجتماعی پدید آمده در جوامع و ماشینی شدن امرو توسعه پیدا کرده است و انتشار آن به بعد از جنگ جهانی دوم بر می گردد . از نظر تاریخی عنوان (Furtum) در حقوق قدیم رم به معنای سلب مال غیر شامل سرقت خیانت در امانت و کلاهبرداری می شده است . اولین با عنوان کلاهبرداری (escroquerie) پس انقلاب فرانسه در سال 1791 م با تصویب قانون جزای انقلابی در متون قانونی وارد شد و قوانین سایر کشورها از جمله ایران نیز از مقررات مذکور الگو گرفت مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب شرح قانون عقوبات سوریه تالیف آقایان دکتر ریاض الخانی و دکتر جاک یوسف الحکیم و از انتشارات دانشگاه دمشق است که به لحاظ استفاده از آرا دیوان عالی کشور فرانسه و دکترین حقوقی آن کشور از نظر تطبیقی بسیار مفید است و چون مقررات راجع به کلاهبرداری در حقوق ایران نیز از قانون فرانسه الگو گرفته است می تواند در تشخیص مفهوم آن و مصادیق جدیدی که مورد توجه دکترین و رویه قضایی فرانسه قرار گرفته است قضات و دانش پژوهان رشته حقوق را کمک کند . کلیات – 1- مفهوم کلاهبرداری – کلاهبرداری عبارتست از وادار کردن دیگری به تسلیم اموال مال منقول یا غیر منقول از طریق حیله و فریب کلاهبرداری از لحاظ اینکه فعل بر شی ای واقع می شود کهبا رضایت مالک تسلیم فاعل شده است از سرقت متفاوت است و لکن تسلیم مذکور همراه با حیله و فریب است در حالی که در سرقت اخذ مال توسط مرتکب با زور صورت می گیرد و یا بطور مخفیانه بر آن مستولی می شود تسلیم مال مبتنی بر رضایت مالک در کلاهبرداری آن را به خیانت در امانت نزدیک می کند با این تفاوت که در خیانت در امانت تسلیم مال ناشی از اجرای یک عقد صحیح است که مصادیق ان در قانون به طریق حصری ذکر شده است و امین تصرف غیرقانونی بر مال غیر را پس از تسلیم مال به او انجام می دهد در حالی که در کلاهبرداری اجرای حیله و فریب مقدم یا همراه با تسلیم مال است و لازم نیست که ضمن یکی از عقود معین قانونی صورت گیرد تا واجد وصف جزایی گردد . بالاخره کلاهبرداری از لحاظ اینکه هم نسبت به اموال منقول و هم اموال غیرمنقول ممکن است واقع شود با سرقت و خیانت در امانت متفاوت است زیرا دو جرم اخیر تنها در خصوص اموال منقول واقع می شوند . 2- تحولات تاریخی – شریعت اسلام برای تحصیل مال غیر از طریق حیله و فریب مجازات حد سرقت پیش بینی نکرده است و آن را در ردیف جرائم مستلزم تعزیر قرار داده است اما در حقوق قدیم فرانسه مفهوم کلاهبرداری از مفهوم سرقت متمایز بود جداشدن دو جرم مذکور با انقلاب فرانسه و تصویب قانون مورخ 19 و 22 ژوئیه 1791 شروع شد . قانون مزبور شامل مجازات کسی که دیگری را از طریق حیله به تسلیم اموالش وادار می کرد می شد و صلاحیت اجرای مجازات برای چنین عملی را به عهده محاکم مدنی و نه جزایی قرار داد توضیح اینکه حیله غالبا در دعاوی مدنی ظاهر می شود . لذا قانون مذکور مناسب دید که رسیدگی هب جرم مذکور به دادگاههای حقوقی واگذار شود اما در قانون مصوب سال دوم انقلاب فرانسه از این نظر عدول شد و صلاحیت رسیدگی به آن را به محاکم بدوی کیفری محول کرد در عین حال جرم مذکور متاثر از مفهوم مدنی تقلب باقی ماند و شامل اعمال متقلبانه که در معاملات واقع می شد نیز می گردید این مفهوم وسیع با مقتضیات مقررات کیفری که شامل مجازات برای تخلفات شدیدی که افراد مرتکب می شوند و حیات اجتماعی را در معرض خطر شدید قرار می هند هماهنگی نداشت و بر همین اساس دیوان کشور فرانسه مبادرت به مضیق کردن مفهوم این جرم کرد و برای تحقق آن ارتکاب مانور متقلبانه را شرط دانست و باین ترتیب کاهبرداری از مفهوم قبلی خارج شد . با تدوین قانون مجازات فرانسه ماده خاصی به مجازات کلاهبرداری اختصاص یافت (ماده 405 ) و مفهوم جرم محدود گردید به نحوی که شامل هرگونه حیله ای که در معاملات مدنی اجرا می شود نمی گردید و به افعال مهمی که انسان عادی را که به امور خود اهتمام می ورزد گول بزند اکتفا شد و بر همین اساس مقنن و سائل متقلبانه را که ارتکاب آنها برای تحقق جرم ضروری بود هب طور حصری بیان کرد . فصل اول ارکان کلاهبرداری – فرع اول – رکن قانونی – ماده 641 قانون مجازات سوریه تصریح به مجازات هرکس که دیگری را به تسلیم مال منقول یا غیرمنقول یا حوالجات یا مفاصا حساب وادار کند و با حیله و تقلب بر آن مستولی شود خواه از طریق انجام مانورهای متقلبانه باشد یا از طریق بیان دروغهایی که توسط شخص ثالث ولی با حسن نیت تایید شود یا از طریق در اموال منقول و غیر منقول با علم به اینکه حق تصرف آنها را ندارد یا با بکار بردن اسم و صفت دروغی نموده است . ماده 642 حکم به تشدید مجازات در حالات خاص کرده است و ماده 643 متعرض جرائم مشابه کلاهبرداری شده برای آنها مجازات خاص تعیین کرده است با استفاده از مباحث مطروحه در ابتدای این مواد می توان ارکان کلاهبرداری را استنتاج نمود . فرع دوم – رکن مادی – روشهای خدعه آمیزی که در کلاهبرداری به کار می رود به دلیل گستردگی دامنه تفکر بشر در این زمینه و تنوع ارتباطات و روابط مالی که زمینه فریب دادن دیگران و جلب اعتماد آنها را فراهم می کند قابل شمارش نیست از آنجا که مجرد حیله مرتکب در یکی از اعمال حقوقی فی حد ذاته تشکیل دهنده رکن مادی کلاهبرداری نیست لذا باید صور گوناگون آنرا با دقت فراوان مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود حیله جزایی بر آن صدق می کند و با تعریف قانونی آن منطبق است و این تحقیق تکلیف مهم و سنگینی است که باعث تحول و اختلاف نظر در آرای صادره در این مورد شده است رکن مادی کلاهبرداری شامل دو عنصر متفاوت است که ماده 641 آنها را بیان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد کلاهبرداری 30 ص

تحقیق و بررسی در مورد سیاست جنایی اسلام 45 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد سیاست جنایی اسلام 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

دکتر سید محمد حسینی

عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

چکیده : (سیاست جنایی ) در مفهوم موسع و حقوقی - اجتماعی خود(در مقابل مفهوم مضیق و معادل (سیاست کیفری ) )در دهه های اخیر مطرح و کم و بیش در کشورهای اروپای قاره ای به عنوان یک دیسیپلین (رشته آموزشی - پژوهشی ) نوین مورد قرار گرفته است. از جمله مطالعاتی که در این قلمرو به عمل آمده عبارت است از این که ،این مقوله ، با بذل توجه به (عناصر نامتغیر) موجود درهر سیاست جنایی (جرم -انحراف وپاسخ دولتی - پاسخ اجتماعی )و (روابط) اساسی و فرعی موجود بین این عناصر، (تحلیل ساختاری ) و (مدل بندی ) شده است. در این روش بررسی ، (جرم ) به عنوان نقض هنجارهای لازم الاتباع غالبا" حقوقی (نرماتیویته - باید بودن ) و (انحراف ) بعنوان نقض هنجارهای غالب اجتماعی یا حالت عدم تطابق با میانگین رفتاری (نرمالیته - وضعیت غالب موجود رفتاری ) تعریف شده است. با توجه به فراگیر بودن هنجارهای حقوقی (احکام خمسه تکلیفیه ) در اسلام ، برای مطالعه سیاست جنایی اسلام تقسیم رفتارهای ناقض هنجار به (جرم ) و (انحراف ) - در مفاهیم یادشده چندان عملی نمی باشد. با این وجود، در نظام هنجاری اسلام رفتارهای کنترل شده از رفتارهای آزاد متمایز می باشند.

از اینرو، نگارند این مقاله ، در راستای بررسی (سیاست جنایی اسلامی ) براساس روش تحلیل ساختاری ، تقسیم بندی رفتارها را بر پایه تفکیک (منطقه کنترل شده رفتاری ) و (منطقه آزاد رفتاری ) در سیاست جنایی اسلام مناسب و عملی تشخیص داده و در صدد ارائه یک الگو و کادر مطالعاتی برای بررسی دو عنصر نخستین از عناصر سیاست جنایی اسلام برآمده است. از آنجا که مقصود از (مقصود کنترل شده رفتاری ) منطقه ای است که نقض هنجار در آن توسط فرد حائز شرایط مسئولیت کیفری با ضمانت اجرای - اصولا"- کیفری مواجه می شود، در این کنکاش ، منطقه کنترل شده رفتاری در اجتماع سه منطقه (الزام ) و (مسئولیت ) و (کیفر) دیده شده است. دراین راستا، در این نوشته به عناصر،ارکان و نیز مسائل و موضوعات مربوط به هر یک از مناطق سه گانه تشکیل دهنده منطقه کنترل شده رفتاری در سیاست جنایی اسلام که باید در آموزش و پژوهش این بخش از سیاست جنایی اسلام بدانها پرداخته شوداشاره شده است ، با این مقصود که این کنکاش چهارچوب و الگویی برای آموزش و پژوهش تفصیلی موضوع و زوایای مختلف آن فراهم آورد.

واژگان کلیدی :

الزم ، مسئولیت ، کیفر، کیفرزدایی ، اختلاف آراء، تغییر، تنوع ، انعطاف پذیری .

بسترسخن

دینایی غرب در طول تاریخ ناهمگون خود دو نظام هنجاری متضاد و دو دیدگاه کاملا" متغایر به خود دیده است : توتالیتاریسم جاهلی پایی و شاهی که تا دو قرن پیش حاکم بود و هرکس (حتی صغار و مجانین واحیانا" حیوانات ) را انجام هر کاری ناخوشایند حاکمان ، بدون تعریف و تحدید قانونی ، سرمی کوفت ، و انارشیسم وبی هنجاری ، یا در شکل ظاهر فریب آن ، (الغاگرایی ) مطلق که در دهه های پایان قرن بیستم میلادی از جایگزینی واژه های جرم ، مجرم ومجرمیت با تعابیری چون (عمل قابل تاسف ) ، (رفتارهای نامطلوب ) ، (اشخاص درگیر)و (موقعیت های مسئله دار) و نیز از حذف جزا و حتی قضا سخن گفت .

با توجه به بیگانگی اینگونه تئوری های نافی هنجاروهنجارمندی حقوقی یا ردکننده مطلق جرم انگاری و کیفررسانی پاره ای ازهنجار شکنی ها از واقعیت های اجتماعی ، چنین نظریه هایی بیشتر به هذیان گویی های منقطع از واقعیت های عینی به نظر می رسد که بیشتر عکس العمل تفریطی نامعقول در مقابل افراط های جاهلی قرون گذشته اروپاییان به شمار می آید. چرا که وجود هنجارهای لازم الاتباع و وجود نقض این هنجارها توسط بخشی از افراد جامعه ، چنانکه ضرورت وجودی پاسخ کیفری جامعه به پاره ای از این هنجارشکنی ها(به عبارت دیگر، وجود جرم و مجازات ) لازمه حیات اجتماعی بشر بوده و قابل رد و تکذیب نمی باشد مگر در نظریه پردازی اوتوبیک .

آنچه که واقعیت دارد این است که با گام نهادن اروپا در عصر (باززدایش ) و در قرن روشنگری (قرن هجدهم میلادی ) و به طوراخص ، پس از جنگهای هولناک اول و دوم بین الملل ،با رواج هر چه بیشتر اندیشه های حقوق بشری و اولویت یافتن (آزادی ) ، به عنوان (نخستین دارایی و سرمایه انسانیت ) ، دایره ممنوعات رفتاری تنگ شده و دامنه آزادی های فردی گسترش پیدا کرده ونظام هنجاری و مبانی و قلمرو آن تحول یافته است. توسع مفهومی (سیاست جنایی ) و رواج نسبی تاکتیک هایی از قبیل (جرم زدایی ) ، (کیفرزدایی ) و (قضا زدایی ) محصول این تحول عمده در نظام هنجاری لابیک - لیبرال غربی بوده است .

به طوری که در مقالی مستقل توضیح داده ایم ، استاد برجسته فرانسوی ، مادام دلماس مرتی ، براساس و در ادامه این تحول ، تحلیل ساختاری سیاست جنایی و مدل بندی آن را مطرح و در آثارخود پی گیری نموده است. در این راستا، وی با تقسیم بندی (پدیده مجرمانه ) به (جرم ) و (انحراف ) ، این دو عنصر را در کنار دو عنصر دیگر، (پاسخ دولتی ) و (پاسخ اجتماعی ) ، عناصر نامتغیردر هر سیاست جنایی دانسته و بر اساس روابطی که بین این عناصر چهارگانه وجود دارد سیاست جنایی را به پنج مدل تقسیم کرده است. این تئوریسین نامدار سیاست جنایی در رد دیدگاه جنبش الغاگرایی ، مبنی بر جایگزینی واژگان جرم و مجرمیت با تعابیری چون (موقعیت های مسئله دار) ، اشکال آن را در ادغام و تداخل همه موقعیت های نقض هنجار در این ( زبان جدید) دانسته و گفته است که ضرورت و اهمیت دارد که ، با تفکیک دو مفهوم جرم و انحراف ، منطقه کنترل شده رفتاری از منطقه آزاد رفتاری متمایز ومنفک شود.(1)

ما در روند مطالعه (سیاست جنایی اسالم ) ، در مفهوم موسع سیاست جنایی و بر اساس روش تحلیل ساختاری ، در بررسی (رفتارهای ناقض هنجار) در این سیاست جنایی ، به جای تقسیم بندی (پدیده مجرمانه ) به (جرم ) و (انحراف ) با انتخاب اصطلاح (منطقه کنترل شده رفتاری ) ، در مقابل منطقه آزاد رفتاری ( که استاد دلماس - مرتی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سیاست جنایی اسلام 45 ص