حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تعریف عشق

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله تعریف عشق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

/

تحقیق : عشق وعلاقه

گردآوردگان : زینب شوشتری نرگس ژیان پور

کلاس : سوم یک

آموزشگاه : بشارت

پاییز 90

باتشکر از :

با تشکر از تمام کسانی که مارا درتهیه ی این مقاله کمک کرده اند واز جمله با تشکر از مادر عزیزم وومادر عزیز هم گروهم که مارا درتهیه ی این مقاله کمک کرده اند وامیدوارم که همیشه سلامت وموفق باشند وبا تشکر از هم گروهی عزیزم که من رادرتهیه ی این مقاله بسیار کمک کرد وتوانستیم با یاری خداوند ویاری مادرانمان این مقاله ی بسیار عالی را تهیه کنیم وامیدوارم که همیشه موفق وپیروز وسربلند باشند وامیدوارم که هرکمی با خواندن این مقاله معنی واقعی عشق را بفهمندوآن را دست کم مگیرند وبه این کلمه ی مقدس احترام گذارد.

تقدیم

تقدیم به تمام عاشق های دنیا از جمله لیلی و مجنون ، خسرو شیرین ، شیرینو فرهاد، وامق و عذرا و تمام کسانی که در این دنیا عاشق هستن و بوده اند و خواهند شد و تقدیم به تمام جوان هایی که تا به حال معنی عشق را نمی دانسته اند و به آن ایمان آورده اند و عشق را ستون زندگی خود قرار داده اند و با عاشق شدن هم موفق شدن و زندگی جدید و تازه ایی را به وجود آورده اند. و تقدیم به تمام نوجوان هایی که در سن 15 سالگی هستن تقدیم و به تمام جوان های ملت ایران و نوجواهای ایران و تمام عاشق های عالم

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشت/ همه تن چشم شدم خیره زددنیا تو گشتم

شوق تو دیدار تو لبریز شد از جان وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بود در نهان خانه جانم گل یادتو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد توبه من گفتی از این عشق حذر کن لحظه این چند براین آن نظر کن آب آیینه ی عشق نگران است توکه امروز نگاهت به نگاهی نگران است باشی فردا که دلت با دگران است تا فراموشی کنی چند از این شعر سفرکن باتوگفتم سفر از عشق نتوانم سفراز پیش توهرنتوانم .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعریف عشق

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

اختصاصی از حامی فایل گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری(


دانلود با لینک مستقیم


گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

دانلود پروژه عشق 52 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه عشق 52 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

مقدمه پژوهش

در زمانهای قدیم و دوران باستان عشق یک احساس بی پیرایه و شخصی نبود که به ازدواج در آینده ختم شود بلکه ازدواج بر حسب رسوم متداول انجام می شد و عشق بعد از ازدواج و در زندگی مشترک روی می داد. از سه نسل گذشته تا به امروز تحولی در مورد انتخاب معشوق به وجود آورد و مفهوم (عشق رمانتیک) در دنیای غرب عمومیت یافت. در نهایت دیده می شود که امروزه مردم به دنبال عشق رمانتیک می گردند و می خواهند که شخصاً عشق خود را بیابند و آن را به ازدواج منتهی کنند.

ازدواج نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده اجتماع و جامعه است که دارای نتایج و آثاری از قبیل ارضای غریزه جنسی،‌تولید مثل و بقای نسل، و آرامش انسان می شود و ازدواج و زناشویی به معنای شروع کردن زندگی مشترک بین زن و برای تشکیل خانواده و بقای اجتماع و جامعه است.

و ازدواج به جز ارضاء غرائز جنسی به انسان و امنیت روحی و روانی می دهد و فرد را از لحاظ فکری ،‌اخلاقی، روانی و ... به آرامش می رساند و با وجود عشق و محبت انسان را به درجات و شکوفایی و کمال می رساند و فرد با دوست داشتن و مورد محبت قرار دادن و یا قرار گرفتن می تواند بهداشت روانی زندگی خود را تأمین کند و هدف نهایی یعنی رشد و کمال و آرامش برسد.

بنابر این ازدواج هایی که بر اساس داغی عشق و دلباختگی بنا شود، پایه های این ازدواج معمولاً‌در همان اوایل ازدواج بعد از چندین ماه پس از فرو نشستن عشق از بین می رود و زندگی و آرامش روانی آن را مختل می کند و معمولاً به طلاق می انجامد. و اگر این عشق و محبت در طول زندگی به وجود بیاید فرد را بهتر و عمیق تر به هدف می رساند. و با بیشتر شدن این عشق و علاقه نسبت به هم زندگی معنا دار تر می شود و این رابطه سالم و خوب انسان را به معرفت و بینش کامل نسبت به یکدیگر می رساند.

و با بیشتر شدن این عشق و علاقه نسبت به هم زندگی معنا دار تر می شود و یا رابطه سالم و خوب انسان را به معرفت و بینش کامل نسبت به یکدیگر می رساند.

بنابر این مسئله ازدواج یکی از مسائلی است که از سوی بهداشت روانی نهایت اهمیت را دارد و چون در ازدواج رابطه بسیار نزدیک و طولانی بین زن و مرد برقرار می گردد از قبل از ازدواج شرایطی را که لازم زناشویی موفقیت آمیز است باید در نظر گرفت و از آنجائیکه نیاز زن و مرد به آشنایی و رابطه قبل از ازدواج یک نیاز طبیعی و غریزی است لذا باید این نیاز و رابطه از راه درست و صحیح انتخاب شود.

اکثر جوانان معتقدند که رابطه بین دختر و پسر قبل از ازدواج می تواند در زمینه شناخت همسر آینده مؤثر باشد و بعضی ها هم عکس این عقیده را دارند که این روابط قبل از ازدواج نباید باشد و دختر و پسر نباید قبل از ازدواج با هم رابطه داشته باشند در نتیجه نگرش جوانان به این مسئله می تواند راهگشایی برای زندگی آینده فردای آنها باشد.

بیان مسئله ی پژوهش

در زندگی بشر هیچ چیز به اندازه ی روابط بین افراد اهمیت ندارد. یعنی اگر بین افراد روابطی وجود نداشته باشد و هرکس بخواهد برای خود زندگی جداگانه و به تنهایی تشکیل دهد قادر به ادامه زندگی در طولانی مدت نخواهد بود. بنابر این ازدواج امری طبیعی، مهم و سرنوشت ساز برای هر انسانی است. ازدواج به مفهوم وصال یک فرد از جنس مذکر با یک فرد از جنس مؤنث مستلزم عشق و محبت واقعی دو طرفه است. عشق و محبتی که اگر نباشد زندگی انسان ادامه نخواهد یافت. زیرا همه ی انسان ها فقط به خاطر عشقی که به یکدیگر دارند و دلخوشی که به هم دارند قادر به ادامه ی زندگی هستند هرچند گاهی در این محبت ها و عاطفه ها افراط می شود و احساسات و هیجانات یکی از دو طرف بر انگیخته شده و مانع از تصمیمگیری های عاقلانه می شود. از آنجایی که یکی از عواملی که برای ازدواج هر انسانی لازم است بلوغ فکری و عقلی است اگر عقل در کنار احساسات و عواطف وجود نداشته باشد تشکیل یک زندگی دو نفره تقریباً چندان پایدار نخواهد ماند و برعکس در برخی از ازدواج ها به دلیل اصرارهای بی جای پسران یا دختران فرصت مطالعه و بررسی هر کدام از طرفین از دیگری گرفته خواهد شد. به عبارتی زمانی که یک دختر و پسر به اصطلاح عرفی عاشق و معشوق یکدیگر می شوند و اکثر خانواده های خود را مجبور به رضایت به این ازدواج می کنند به نوعی زندگی خود را تباه کرده و والدین خود راگرفتار می کنند همان طور که گفته شد در این طور ازدواج ها عقل دخالتی نداشته و این عدم دخالت موجب زایل شدن زندگی است زیرا زمانی که دختر و پسری عاشق یکدگیر شده اند و بی صبرانه منتظر رسیدن به هم هستند ، دیگر هیچ یک از موقعیت های اجتماعی و فرهنگی را نمی سنجند. پس از گذشت مدت کوتاهی از وصال، تازه متوجه خواهند شد که این دو، گاهاً از نظر اجتماعی یا از نظر فرهنگی یا اعتقادی شباهتی به یکدیگر نداشته و در این جاست که همان عاشقان دیروز، دوستان امروز یکدیگر خواهند شد. همچنین است در عشقهای خیابانی یا دوستی های دختران پسران جوان که معمولاً احساساتشان بر آنها غالب و عقل شان مغلوب می شود. در این روابط دختران ساده لوح قربانی خواهند شد چرا که لازمه ی ازدواج یک دختر عفت و پاکدامنی است که معمولاً در این دوستی ها این عفت از بین خواهد رفت زیرا معمولاً این دوستی ها به فریب دختران منتهی شده که دیگر روی برگشت به خانه ی پدری ندارند. زیرا دختران فریب خورده و به محیط فحشا کشیده شده دیگر امیدی به زندگی سالم نداشته و به دلیل این نا امیدی به دنبال آن نخواهند رفت. بنابر این می توان گفت زمانی که ازدواج دختران و پسران جنبه ی رسمی و عقلایی نداشته باشد و از عرف جامعه و محیط فرهنگی زندگی فرد به دور باشد چندان پایدار نخواهد بود. در اینکه ازدواج و نیازهای متقابل زن و مرد یک انسان باید دارای خود کنترلی بوده و احساسات و غرایظ خود را تا حد متعارف کنترل کند تا باعث تباهی زندگی خود در آینده نشود. البته باید خاطر نشان کرد که در کشورهای غربی و توسعه یافته نه تنها داشتن رابطه بین پسر و دختر اشکالی ندارد که جلوگیری کردن از این امر را زشت و بد می شمارند زیرا معتقدند که دوستی های قبل از ازدواج باعث شناخت بیشتر دختر و پسر از یکدیگر می شود بنابر این این قضیه نیاز به بررسی های متعدد دارد.

سؤالات آغازین

آیا دوستی های قبل از ازدواج در استحکام زندگی زناشویی مؤثر است.

آیا علایق پس از ازدواج به شدت قبل از ازدواج خواهد بود.

آیا روابط قبل از ازدواج تأثیری در بهداشت روانی افراد پس از ازدواج دارد.

آیا در این نوع ازدواج ها رضایت خانواده ها تا چه حد می تواند مؤثر باشد.

آیا برای چنین ازدواجهایی تنها عشق کافی است.

آیا عشق در این ازدواج باید 2 طرفه باشد یا عشق یک طرف کفایت می کند.

جوانان امروز چه تفکری در مورد چنین ازدواج هایی دارند.

اهداف پژوهش

بررسی میزان تأثیر دوستی های قبل از ازدواج در موفقیت پس از ازدواج

بررسی تفکرات و نگرش های اسلام در مورد این نوع ازدواج ها


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه عشق 52 ص

محبت و عشق در عرفان

اختصاصی از حامی فایل محبت و عشق در عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

چکیده

محبت و عشق در عرفان

خدای تعالی فرمود : « فَسَوفَ یَاتِی الله بقوم یُحبهُم و یحبونه » زود باشد که خدا گروهی آرد که دوستشان بدارد و دوست بدارندش . عرفا در تأویل این آیه گفته اند : همان گونه که بندگان به خدا عاشق هستند ، خداوند هم گروهی از آنان را دوست دارد ، و در ردّ این سخن که : حب خالق به مخلوق نوعی نیاز است وخدا بی نیاز است . می گویند : ضمیر « هُمْ » در « یحبهمُ » به حروف ابجدی 45 و و کلمه « آدم » هم 45 است و محبت دو جانبه است .

عشق و محبت است که آدمی را از موجودات دیگر ممتاز ساخته او را محسود و مسجود فرشتگان قرار داده است . به عشق و محبت است که خدای بزرگ « آدم را به صورت خود آفرید » و او را « جانشین » خود قرار داد ، موهبت عشق و محبت لا یوصف و شکافنده قلم است :

هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن

گر چه تفسیر زبان روشنگر است لیک عشق بی زبان روشنتر است

خود قلم اندر نوشتن می شتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت

عشق ، را ز آفرینش و چاشنی حیات و خمیر مایه تصوف و سر منشأ کارهای خطیر در عالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است .

محبت چون به کمال رسد عشق نام می گیرد و عشق که به کمال رسد به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی می شود و اگر عشق باشد که از مواهب حق است هم به حق می کشاند و می رساند و وصال بر دوام ، جای دیدارها و لذات زودگذر را می گیرد :

عشق معراجی است سوی بام سلطان جمال از رخ عاشق فرو خوان قصه معراج را

صوفی وقتی به این حالت رسید در جهانی دیگر می زید یا عالم دیگری در درون خود ایجاد می کند که در آن کین وحسد و خشم و نفاق راه ندارد و خودخواهیها و حقارتهای بشری مرده و همه جا را نور وصفا و مهر ووفا پر کرده است :

خواجه عبدالله انصاری می گوید : « برکت آسمانها از سپهر است و برکت جانها از مهر است ، چنانکه مرغ را پر باید آدمی را سر باید ، جوینده را صدق باید و رونده را عشق باید . »

نظامی گنجوی گوید :

فلک جز عشق محرابی ندارد جهان بی خاک عشق آبی ندارد

جهان عشق است دیگر زرق سازی همه بازی است الا عشقبازی

صوفیه به سریان عشق در همه موجودات به حسب درجه و لیاقت آنها معتقدند و عشق و محبت را یکی از عالیترین مبانی و اصول تصوف می دانند . پس عشق عطیه یی آسمانی است و همه موجودات در حد خود به حق عشق می ورزند و عشق به آفریدگان نیز از آن رهگذر است که پرتو ذات حق اند و « مجاز پل حقیقت است ».

عشق با این مفهوم وسیع و عالی ، عشقی که مبدأ آن تزکیه و تهذیب نفس و منتهای آن وصول به کمال و فنا در ذات حق است ، عشقی که بالاتر از کفر و ایمان و هدفش خیر مطلق و پر کردن جهام از نور وصفا و خدمت و گذشت و محبت است مفهومی است که صوفیه به عالم اسلام تقدیم داشته اند .

بایزید بسطامی ، گوید :« محبت ، اندک داشتن بسیار بود از خود و بسیار داشتن اندک از دوست . »

شبلی گفت : « محبت ، آن است که هر چه در دل بود ، جز محبوب ، همه محو کند .

مولوی گفت :

عشق آن شعله است که چون برفروخت هر چه جز معشوق باقی جمله سوخت

محیی الدین بن عربی ( ف638 هجری ) می نویسد : « هر کس عشق را تعریف کند ، آن را نشناخته و کسی که از جام عشق جرعه یی نچشیده باشد ، آن را نشناخته ، کسی که گوید : از جام شراب عشق سیراب شدم ، آن را نشناخته چون عشق شرابی است که کسی را سیراب نمی کند . »

به عقیده عارف عشق بزرگترین سرورمز الهی و همه مذاهب زاییده آن است ، هر چه بر بنیان عشق استوار باشد حقیقت و جز آن وسوسه و قیل و قال و مایه تفرقه و ملال است . روز بهان بقلی شیرازی عشق را به پنج قسم تقسیم کرده است :

الهی ، عقلی ، روحانی ، بهیمی ، و طبیعی و برای هر یک خصوصیاتی بیان کرده است :

عشق الهی ، خاص اهل مشاهده ، عشق عقلی ازان اهل معرفت ، عشق روحانی خاص خواص آدمیان ، عشق بهیمی مخصوص اراذل و عشق طبیعی ازان عموم خلق است . و عارف معتقد است امانتی را که خداوند به انسان داد ، همان عشق است . عشق انگیزه تحرک بشری و وجه تمایز انسان از سایر موجودات است .

آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند

( حافظ )

مولوی که همیشه از نی وجودش ترانه های عاشقانه بلند است ، دفتر اول مثنوی را در اهمیت عشق و عظمت آن آغاز می کند و بر آن است که :

آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد

جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد

عشق معجون حیات و مظهر کمال و مُثُلِ اعلا و میل ذاتی آدمی به کمال و جاودانگی است . عشق با مصلحت بینی کاری ندارد . عشق در عرفان همان عشق الهی است و اگر گهگاهی مقام عشق در نظر عارفی تنزل کرده ( همچون فخرالدین عراقی یا اوحدالدین کرمانی ) ،


دانلود با لینک مستقیم


محبت و عشق در عرفان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های عشق ورزی

اختصاصی از حامی فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های عشق ورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های عشق ورزی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های عشق ورزی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع سبک های عشق ورزی

در ۲۰صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک های عشق ورزی

۲-۳- عشق:

ملا صدرا از عشق حقیقی در مقابل عشق مجازی سخن می گوید . عین القضات از عشق کبیر (عشق خدا به انسان ) ، عشق صغیر (عشق انسان به خدا) و عشق میانه (عشق انسان به انسان ) سخن به میان آورده و می گوید همین عشق میانه است که بوعلی سینا آنرا عشق ظرفا به خوبرویان می نامد و سهروردی آنرا در عشق یعقوب و زلیخا به یوسف می بیند و مولانا آنرا در عشق به شمس تبریزی تجربه می کند . گروهی این عشق را مذموم دانسته اند و گروهی نیز از درک آن عاجز مانده اند . برخی آنرا نوعی بیماری درونی و نفسانی خوانده اند و برخی هم آنرا جنون الهی به شمار آورده اند و اما بسیاری نیز آنرا ستوده اند و از فضایل نفسانی خوانده اند تا جایی که عین القضات ، عشق میانه را برای رسیدن به عشق خدا ضروری می دانست.ابو علی سینا در کتاب قانون ، مرض عشق را این گونه توصیف کرده است : ” عشق مرضی است وسوسه انگیز و به مالیخولیا شباهت دارد . سبب این بیماری آنست که انسان فکر خود را به کلی به شکل و تصویرهایی مبذول می دارد و در خیالات خود غرق می شود و شاید آرزوی آن نیز در پدید آمدن بیماری کمک کند و ممکن است آرزوی کمک نکند ولی این تمرکز فکر متمادی سبب بیماری می شود( صنعتی، ۱۳۷۴ ). درمتون دینی اسلامی عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر توصیف شده است و بعنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی کمال و زیبایی سوق می دهد ، خدا انسان را به گونه ای آفریده است که وقتی به سوی نور وجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن کشیده می شود به این ترتیب عشق کشش قلب انسان است به سوی خدا. این تعبیر در قرآن کریم و در متون اسلامی با عباراتی مانند حب نشان داده شده است . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست ولی در پاسخ به این که چرا عشق که اصالتا می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می کند باید گفت که عشق در مراتب پایین تر انسانی به سمت نشانه هایی از جمال و کمال الهی که در انسان ها بعنوان خلیفه ی او به ودیعه گذاشته شده است ، متوجه می شود . در واقع عشق یک انسان به انسان دیگر اگر خالی از هوا و هوس باشد نشانه ای از عشق به کمال مطلق است . (علی اصغر احمدی ، ۱۳۸۱). فلاسفه ی غرب هم تعاریف خاصی از عشق ارائه داده اند : افلاطون سه نوع عشق معرفی می کند ؛ عشق هوسباز ، عشق خودمدارانه و عشق والایش یافته . ارسطو عشق را کوری حس از دریافت کاستی های معشوق می داند و پلوتارک آنرا جنون معرفی می کند . به نظر لئو بوسکالیا ، عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است . عشق همواره به صورت هدیه ای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی می شود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه ی هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند و آنگاه اعجاز عشق را دریابند . (بوسکالیا ، ۱۳۷۰). میلان کوندرا (۱۹۸۷) از سرگشتگی عشق گفته و می گوید حیران بودن فارغ از ارزش داوری به مراتب بالای عشق تعلق دارد ، حرکتی که در آن زنگارهای فردیت شسته می شود . لئون هربرئوس عشق را احساسی اختیاری و آرزوی رسیدن به هر آنچه نیکوست می داند . هری هارلو (۱۹۵۸) در مقاله ای تحت عنوان ماهیت عشق چنین می نگارد که عشق حالتی فوق العاده ، ژرف ، حساس و نیروبخش است و روان شناسان در این زمینه در رسالت خود کوتاهی نموده اند زیرا اندک چیزی را که در مورد عشق می دانیم فراتر از مشاهده ساده ای نیست و اندک چیزی که در مورد آن نگاشته ایم توسط شاعران و رمان نویسان بهتر نگارش شده است . ( صدقی ، ۱۳۸۳). از سویی روان شناسان عشق را یک هیجان اساسی و مثبت معرفی می کنند. اما در مورد مفهوم عشق و انواع آن اتفاق نظر وجود ندارد . آنها همواره بین دوستی و عشق تفاوت قائل می شوند . عشق تا سن بلوغ شروع نمی شود و با رگه های زیستی و جنبه های فطری و به خصوص بلوغ جسمی همراه است در حالیکه دوستی با تکامل عاطفی انسان ها و رشد اجتماعی نوع بشر همراه است و چندان با غریزه ی جنسی مرتبط نیست . روان شناسان فرهنگی از جمله افرادی هستند که به مفهوم سازی عشق توجه نموده اند. برخی تفاوت های فرهنگی نیز در مورد مفهوم عشق وجود دارد و حتی معنای عشق از یک دوره تاریخی به دوره ی دیگر نیز متفاوت است . در حالت عشق وحدت و همسازی شخصیت آدمی و فردیت او محفوظ می شود . عشق نیروی فعال بشری است نیرویی است که موانع بین انسان ها را می شکند و آدمیان را با یکدیگر پیوند می دهد . عشق انسان را بر احساس انزوا و جدایی چیره می سازد با وجود این به او امکان می دهد خودش باشد و همسازی شخصیت خود را حفظ کند . در عشق تضاد جالبی روی می دهد ؛ عاشق و معشوق یکی می شوند و در عین حال از هم جدا می مانند. حسادت ، رشک ، بلند پروازی و هر نوع حرصی جزء شهوات به حساب می آیند ، عشق یک عمل است . عمل بکار انداختن نیروهای انسانی است که تنها در شرایطی که شخص کاملا آزاد باشد، نه تحت زور و اجبار، آنها را به کارمی اندازد، عشق فعال بودن است نه فعل پذیری ؛ پایداری است نه اسارت ، نثار کردن است نه گرفتن . مردمی که جهت گیری اصلی آنان بارور نیست احساس می کنند که نثار کردن فقر می آورد و بدین ترتیب اکثر این نوع افراد از نثار کردن می پرهیزند و برای کسی که دارای منش بارآور و سازنده است نثار کردن برترین مظهر قدرت آدمی است . در حین نثار کردن است که قدرت خود ، ثروت خود و توانایی خود تجربه می شود. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی که بدین وسیله به حد اعلای خود می رسد فرد را غرق در شادی می کند .فرد خود را لبریز ، فیاض ، زنده و در نتیجه شاد احساس می کند و نثار کردن از دریافت کردن شیرین تر است ، نه به سبب اینکه فرد به محرومیتی تن در می دهد بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن زنده بودن خود را احساس می کند


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های عشق ورزی