حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تفسیر سوره قدر

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تفسیر سوره قدر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره قدر


مقاله درباره تفسیر سوره قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تفسیر سوره قدر

سوره قدر مکى است و پنج آیه دارد

سوره قدر آیات 1 - 5

بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فى لیلة القدر (1) و ما ادراک ما لیلة القدر (2) لیلة القدر خیر من الف شهر (3) تنزل الملئکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر (4) سلام هى حتى مطلع الفجر (5).

ترجمه آیات

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم(1).

و تو چه مى‏دانى شب قدر چیست؟(2).

شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(3).

در این شب فرشتگان و روح(یعنى جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهى و سرنوشت‏خلق) نازل مى‏شوند(4).

این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(5).

بیان آیات

این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان مى‏کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر مى‏داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل مى‏شوند، و این سوره، هم احتمال مکى بودن را دارد، و هم مى‏تواند مدنى باشد، و روایاتى که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالى از تایید مدنى بودن آن نیست، و آن روایاتى است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابى بود که رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود که دید بنى امیه بر منبر او بالا مى‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خداى تعالى براى تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت‏بنى امیه است).

"انا انزلناه فى لیلة القدر"

ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمى‏گردد، و ظاهرش این است که: مى‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضى از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است.

و در معناى آیه مورد بحث آیه زیر است که مى‏فرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فى لیلة مبارکة" (1) ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست‏سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.

پس مدلول آیات این مى‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکى یکپارچه در یک شب معین، و یکى هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا" (2) ، نزول تدریجى آن را بیان مى‏کند، و همچنین آیه زیر که مى‏فرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملة واحدة کذلک لنثبت‏به فؤادک و رتلناه ترتیلا" (3) .

و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضى (4) اعتنا کرد که گفته‏اند: معناى آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

و در کلام خداى تعالى آیه‏اى که بیان کند لیله مذکور چه شبى بوده دیده نمى‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" (5) که مى‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم مى‏شود شب قدر یکى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏هاى آن است در قرآن چیزى که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده مى‏شود، که ان شاء الله در بحث روایتى آینده بعضى از آنها از نظر خواننده مى‏گذرد.

در این سوره آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیرى است، پس شب قدر شب اندازه‏گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک" (6) ، چون"فرق"، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیرى مشخص سازند.

و از این استفاده مى‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى‏شود.

براى اینکه این فرض امکان دارد که در یکى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولى این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را مى‏رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره قدر

تفسیر سوره ضحی

اختصاصی از حامی فایل تفسیر سوره ضحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره ضحی


 تفسیر سوره ضحی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

آیات 1 - 11، سوره ضحىسوره ضحى ، مکى یا مدنى است و یازده آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

وَ الضحَى (1)

 

وَ الَّیْلِ إِذَا سجَى (2)

 

مَا وَدَّعَک رَبُّک وَ مَا قَلى (3)

 

وَ لَلاَخِرَةُ خَیرٌ لَّک مِنَ الاُولى (4)

 

وَ لَسوْف یُعْطِیک رَبُّک فَترْضى (5)

 

أَ لَمْ یجِدْک یَتِیماً فَئَاوَى (6)

 

وَ وَجَدَک ضالاًّ فَهَدَى (7)

 

وَ وَجَدَک عَائلاً فَأَغْنى (8)

 

فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ(9)

 

وَ أَمَّا السائلَ فَلا تَنهَرْ(10)

 

وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّث (11)

 

 

ترجمه آیات

 

 

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

 

سوگند به روز در آن هنگام که نور خورشید گسترده مى شود (1).

 

و سوگند به شب هنگام که سکونت و آرامش مى بخشد (2).

 

که پروردگارت نو روحى را از تو قطع نکرده و تو را مورد خشم قرار نداده است (3).

 

و مسلما آخرت براى تو از دنیا بهتر است (4).

 

و پروردگارت به زودى عطایى مى کند که راضى شوى (5).

 

آیا نبود که تو را یتیم یافت و سپس پنا داده ؟ (6).

 

و آیا نبود که راه به جایى نمى بردى قدم به قدم هدایتت کرد؟ (7).

 

و تهى دستت یافت پس بى نیازت نمود (8).

 

حال که چنین است پس هیچ یتیمى را از روى قهر خوار مشمار (9).

 

و هیچ سائلى را مرنجان (10).

 

و نعمت پروردگارت را با رفتار و گفتارت بازگو کن (11).

 

 

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 522

بیان آیات

 

بعضى گفته اند: چند روزى به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) وحى نشد، به طورى که مردم گفتند خدا با او وداع کرده ، در پاسخشان این سوره نازل شد و خداى تعالى به این وسیله آن حضرت را شاد کرد، و در سوره مورد بحث ، هم احتمال مکى بودن هست و هم مدنى بودن .

وَ الضحَى وَ الَّیْلِ إِذَا سجَى

 

این دو آیه سوگند به ضحى و به لیل است ، و کلمه ((ضحى )) به طورى که در مفردات آمده به معناى گسترده شدن نور خورشید است . ولى بعدها آن زمانى را که نور خورشید گسترده مى شود نیز ضحى نامیدند، و مصدر ((سجو)) که فعل سجى مشتق از آن است ، وقتى در کلمه لیل استعمال مى شود، معناى سکونت و آرامش شب را مى دهد، پس ((سجواللیل )) آن هنگامى است که ظلمت شب همه جا را فرا گیرد.

مَا وَدَّعَک رَبُّک وَ مَا قَلى

 

((تودیع )) که مصدر فعل ((ودع )) است به معناى ترک است ، و کلمه ((قلى )) - به کسره قاف - به معناى بغض و یا شدت بغض ‍ است ، و این آیه جواب دو سوگند اول سوره است ، و مناسبت نور روز با مساءله وحى ، و تاریکى شب با انقطاع وحى بر کسى پوشیده نیست .

وَ لَلاَخِرَةُ خَیرٌ لَّک مِنَ الاُولى

 

این آیه در معناى ترقى دادن مطلب نسبت به مفاد آیه قبل است ، و مفاد آیه قبلى موقف کرامت و عنایت الهى را براى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) اثبات مى کرد، در این آیه مى فرماید تازه زندگى دنیاى تو با آن کرامت و بزرگى که دارى ، و با آن عنایتى که خداى تعالى به تو دارد در برابر زندگى آخرتت چیزى نیست ، و زندگى آخرت تو از دنیایت بهتر است .

وَ لَسوْف یُعْطِیک رَبُّک فَترْضى

 

این آیه شریفه آیه قبل را تثبیت مى کند و مى فرماید: در زندگى آخرت خداى تعالى آنقدر به تو عطا مى کند تا راضى شوى ، هم عطاى خدا را مطلق آورده ، و هم رضایت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را.

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 523

ولى بعضى از مفسرین گفته اند: این آیه ناظر است به هر دو زندگى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم )، هم به زندگى دنیائى اش ، و هم به زندگى آخرتیش .مقصود از اینکه خطاب به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود خدا تو را ((یتیم )) و((ضالّ)) یافت . چند وجه در این باره

أَ لَمْ یجِدْک یَتِیماً فَئَاوَى

 

این آیه و دو آیه بعدش به بعضى از نعمت هاى بزرگى اشاره مى کند که خداى تعالى به آن جناب انعام کرده بود، آرى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) هنوز در شکم مادر بود که پدرش از دنیا رفت ، و دو سال بود که مادرش درگذشت ، و هشت ساله بود که کفیل و سرپرستش و جدش عبد المطلب از دنیا رفت ، که از آن به بعد در تحت تکفل عمویش ‍ ابو طالب قرار گرفت .بعضى گفته اند: مراد از یتیم در این آیه پدر مرده نیست ، بلکه منظور بى نظیر بودن است همچنان که در بى نظیر را هم در یتیم مى گویند، و معناى این آیه این است که : مگر نبود که خدا تو را فردى بى نظیر از بین مردم دانست ، و در نتیجه مردم را دور تو جمع کرد؟

وَ وَجَدَک ضالاًّ فَهَدَى

 

مراد از ((ضلال )) در اینجا گمراهى نیست بلکه مراد عدم هدایت است ، و منظور از هدایت نداشتن رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم )، حال خود آن جناب است ، و یا صرفنظر از هدایت الهى مى خواهد بفرماید اگر هدایت خدا نباشد تو و هیچ انسانى دیگر از پیش ‍ خود هدایت ندارید مگر به وسیله خداى سبحان ، پس رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) هم نفس شریفش با قطع نظر از هدایت خدا ضاله و بى راه بود، هر چند که هیچ روزى از هدایت الهى جدا نبوده و از لحظه اى که خلق شده بود ملازم با آن بود، در نتیجه آیه شریفه در معناى آیه زیر است ، که مى فرماید: ((ما کنت تدرى ما الکتاب و لا الایمان ))، و از همین باب است کلام موسى که بنا به حکایت قرآن کریم از آن جناب گفته بود: ((فعلتها اذا و انا من الضالین ))، یعنى هنوز به هدایت رسالت اهتداء نشده بودم .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 524

نقل اقوال مفسرین در مراد از ضلالت در آیه شریفهقریب به این معنا گفتار بعضى از مفسرین است که گفته اند: مراد از ضلالت ، از دست دادن علم است ، همچنان که در آیه ((ان تضل احدیهما فتذکر احدیهما الاخرى ))، ضلالت به این معنا آمده ، و مویدش آیه زیر است که مى فرماید: ((و ان کنت من قبله لمن الغافلین )).بعضى دیگر گفته اند: معنایش این است که خدا تو را در بین مردم گمشده یافت ، مردم تو را نمى شناختند، و قدرت را نمى دانستند، و او مردم را به سوى تو و اینکه چه کسى هستى دلالت و هدایت کرد.بعضى دیگر گفته اند: این آیه به گم شدن رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در راه هوازن و مکه اشاره دارد، آن زمان که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در دامن حلیمه سعدیه دختر ابى ذویب بود، و حلیمه به طورى که در روایت آمده مى خواست وى را به جدش عبد المطلب برساند، در بین راه متوجه شد که محمد (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) نیست .بعضى دیگر گفته اند: اشاره است به آن واقعه اى که در کودکى آن جناب رخ داد، و در دره


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره ضحی

تحقیق درباره سوره احزاب

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

مقدمه:

سورهء احزا ب متضمن پنج خطاب به حضرت پیامبر اکرم (ص) یعنی هدایتگر امت و راهبر آن ا ست. پس از هر خطاب اموری را بیان میدارد که اجرای آن توسط پیامبر برای ایشان و همه امت مطلوب است.

1. اولین خطاب:«یا ایّها النّّبیّ اتق الله و لاتطع الکافرین و المنافقین انّ الله کان علیماحکیما. و اتّبع ما یوحی الیک من ربّک ا نّ الله کان بما تعملون خبیرا.و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا»(ای پیامبر،از خدا بترس و از کافران و منافقان اطاعت مکن ، زیرا خدا دانا و حکیم است . از هر چه از پروردگار وحی می شود اطاعت مکن ، زیرا خدا به آنچه می کنید آگاه است. به خدا توکل کن ،زیرا خدا کار سازی بسنده است .)

امر و نهی، هر دو متوجه پیامبر اکرم است . این دو برای تثبیت هر چه بیشتر اوست. همان گونه که شما به کسی که در حال پیشرفت است می گویید کسل مشو ،و یا به هر طرف برتر- در مسابقه میگویید سست مشو ! او که پیامبر خداست در تقوا کوتاهی نکرد ،و با کفر و نفاق نرمش به خرج نداد و جزاز وحی که بر او نازل شد از چیزد یگری پیروی ننمود،و از نامهای این پیامبر گرانقدر متوکل است. پس اگر به توکل امر میشود در واقع استمرار حالتی است که در میان مردم به آن معروف شده است.

2.دومین خطاب در این سوره چنین است:« یا ایّها ا لنّبیّ قل لأ زواجک إ ن کنتنّ تردن الحیاة الدنیا و زینتها فتعالین أمتعکن و أسرّحکن سرلحا جمیلا»(ای پیامبر، به زنانت بگو : اگر خواهان زندگی دنیا وزینتهای ان هستید ،بیایید تا شما را بهرمند سازم و به وجهی نیکو رهایتان کنم.)

خانه پیامبر کاخ پادشاه نیست ،او در خانه خود به آسا نترین و کمترین اثاثیه اکتفا می کرد . در این بیت که خانه وحی است ، امکان اطاعت از شهوات و پیروی از لذتهای بیهوده وجود ندارد.

پیامبر اکرم (ص) زیر سلطه شکمش نبود ،ودر زندگی او مجالی برای فزونی طلبی وزیاده روی در غذاهای نیکو و زندگی مرفه وجود نداشت ،ولی همشرا نش از خانهای برزگان و ثروتمندان آمده بودند و به زندگی مرفه عادت داشتند ، لذا خیلی زود همه همسران گرد آمدند و خواستار نفقهای بیشتر و امکانات مرفه تر شدند ! وحی نازل شد تا همه این خواسته ها را از میان بردارد.

3.سو مین خطاب در این سوره چنین است :« یا ایّها الّنبیّ انّا ارسلناک شاهدا و مبشرأ و نذیرا و داعیا الی الله بإ ذنه و سراجاً منیرا» ( ای پیامبر، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی. و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی.)

پیش از محمد (ص) نبو ت عامه ای که برای تمام بشریت باشد وجود نداشته است!در گذشته هر یک از پیامبران به طور ویژه فقط برای قوم خود مبعوث می گر دیدند . اما نور ی که بر همه هستی تابیدن گرفت آفتاب تابان آخرت نبوت بود .

لذا قران کریم ، این کتاب جاودانه الهی، اساس رسالت او شد. که در همان حال معجزه او نیز بود . قرآ ن خطابی است بر همه انسانها تا آنکه قیامت بر پا شود. طبیعت این خطاب گواهی می دهد که از جانب خداوند بی همتاست ، و حضرت محمد (ص) هیچ نقشی در آن ندارد مگر دریافت آن از سوی پروردگار و ابلا غش به مردم و اسوه حسنه بودن برای آنها.

4.چهار مین خطاب در سوره احزاب طبقاتی را در بر میگیرد که امهات المؤمنین از آنان انتخاب می شوند. نه هر زنی شایسته آن است که همسر انسانی عظیم الشأن گردد.

انسان با کرامت و بزرگوار به فردی مانند خود نیاز دارد تا مجبور نشود به او بگوید:

ذریتی فإن الشُّحَّ یا ام مالک لصالح اخلاق الرجال سروق!

(ای ام مالک مرا رها مکن که تنگدستی اخلا ق نیک مردان را می رباید)یا اینکه ان گونه که حاتم به همسرش می گوید:

اما ویَّ إنّ المال غاد و رائحٌ و تبقی من المال الأ حادیثُ و الذکر!!

(بدرستی که مال و ثروت مانند پول و دارایی از بین رفتنی است ، و صرفاً از آنها صحبتها و خاطراتی بر جای می ماند .)

باید که زن همسرش را در آنچه بدان مکلف شده یاری کند. پس اگر یار او نیست لااقل باری بر دوشش نباشد!!

5.آخرین ندا ، این فرمایش خداوند متعال است:« یا ایّها ا لنّبیّ قل لا زواجک و بتاتک و نساء المؤ منین ید نین علیهنّ من جلا بیهنّ ذلک أدنی أ ن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما»(ای پیامبر ،به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که چدار خود را بر خود فرو پوشند . این مناسبتر است ، تا شناخته شوند و در مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربا ن است .) آیات بعدی دلیل این فرمان را شرح می دهند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره احزاب

تحقیق درباره سوره فلق

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره سوره فلق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

سوره فلق

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَقِ(1) مِن شرِّ مَا خَلَقَ(2) وَ مِن شرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب (3) وَ مِن شرِّ النَّفَّثَتِ فى الْعُقَدِ(4) وَ مِن شرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسدَ(5)

ترجمه :

بنام خداوند بخشنده مهربان

1 - بگو پناه میبرم به پروردگار سپیده صبح .

2 - از شر تمام آنچه آفریده است .

3 - و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مى شود.

4 - و از شر آنها که در گره ها مى دمند (و هر تصمیمى را سست مى کنند).

5 - و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مى ورزد.

ََمقدمه

این سوره در مکه نازل شده و داراى 5 آیه است

محتوى و فضیلت سوره فلق

جمعى معتقدند که این سوره در مکه نازل شده است هر چند جمعى دیگر از مفسران آن را ((مدنى )) مى دانند.

محتواى این سوره تعلیماتى است که خداوند به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) خصوصا و به سایر مسلمانان عموما، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار مى دهد، تا خود را به او بسپارند، و در پناه او از شر هر موجود صاحب شر در امان بدارند.

در باره شاءن نزول این سوره روایاتى در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به وسیله بعضى از یهود مورد سحر قرار گرفته ، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهى پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بهبود یافت .

ولى مرحوم طبرسى و بعضى دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهى مى شود زیرا سؤ ال قرار دادند، زیرا: اولا سوره طبق مشهور مکى است و لحن آن نیز لحن سوره هاى مکى را دارد، در حالى که درگیرى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با یهود در مدینه بوده است و این خود دلیلى است بر عدم اصالت اینگونه روایات .

از سوى دیگر اگر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به این آسانى مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانى ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندى که او را براى چنان ماموریت و رسالت

عظیمى فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام والاى نبوت بازیچه دست آنها نشود.

از سوى سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤ ثر است ، و ممکن است افکارش دستخوش سحر ساحران گردد، و این معنى اصل اعتماد به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در افکار عمومى متزلزل مى سازد .

و لذا قرآن مجید این معنى را نفى مى کند که پیغمبر مسحور شده باشد مى فرماید: و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا: ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شدهاى پیروى مى کنید، ببین چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند؟ آنچنانکه نمى توانند راه را پیدا کنند! (فرقان 8 و 9).

((مسحور)) در اینجا خواه به معنى کسى باشد که از نظر عقلى سحر شده یا در جسمش ، در هر صورت گواه بر مقصود ما است .

به هر حال با چنین روایات مشکوکى نمى توان قداست مقام نبوت را زیر سؤ ال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد.

درباره فضیلت این سوره از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است که فرمود: انزلت على آیات لم ینزل مثلهن : المعوذتان : ((آیاتى بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است ، و آن دو سوره ((فلق (( و ((ناس )) است )).

و در حدیث دیگرى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم : کسى که در نماز ((وتر)) سوره ((فلق )) و ((ناس )) و ((قل هو الله احد)) را بخواند به او گفته مى شود اى بنده خدا بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد.

و باز در روایتى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود مى خواهى دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره هاى قرآن است ؟ عرض کرد: آرى اى رسول خدا! حضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس ) را به او تعلیم کرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: هر گاه برمى خیزى و مى خوابى آنها را بخوان .

روشن است اینها براى کسانى است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتواى آن هماهنگ سازند.

ََ

منبع:

http://www.amiralmomenin.net/books/persian/tafsir.htm


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره فلق

مقاله درباره تفسیر سوره صف

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تفسیر سوره صف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره صف


مقاله درباره تفسیر سوره صف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

تفسیر سوره صف (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام على عبد الله و رسوله و حبیبه‏و صفیه سیدنا و نبینا و مولانا ابى القاسم محمد صلى الله علیه و آله و على آله‏الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

و اذ قال عیسى ابن مریم یا بنى اسرائیل انى رسول الله الیکم مصدقا لمابین یدى من التوراة و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد فلماجاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین×و من اظلم ممن افترى على الله‏الکذب و هو یدعى الى الاسلام و الله لا یهدى القوم الظالمین×یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون×هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله ولو کره المشرکون (1) .

دو رکن رسالت عیسى علیه السلام

درباره این آیات کریمه بحث مى‏کردیم (2) و گفتیم که حضرت عیسى‏بن مریم،عیساى مسیح، پیامى که براى مردم آورد دو نکته بیشتر نبود.یکى‏تایید تورات بود;مى‏فرمود:من نیامده‏ام که چیزى از تورات کم کنم یا زیادکنم.همان‏طور که قرآن مجید نقل کرده،حضرت عیساى مسیح قسمت‏خیلى کمى از احکام شریعت‏حضرت موسى را تغییر داد،یعنى ایشان‏پیغمبر صاحب شریعت‏بود نه اینکه صاحب شریعت نبود،ولى شریعت‏او اختلاف کمى با شریعت موسى داشت و لهذا خود را مصدق تورات،کسى که براى تایید تورات آمده است،یعنى براى این نیامده است که این‏کتاب را به کلى نفى کند[معرفى کرد].نکته دیگر اینکه مى‏فرمود به عنوان‏مبشر آمده،یعنى خود بشارت،رسالت‏حضرت عیساى مسیح بوده است.

توضیح اینکه یک وقت است که پیغمبرى در ضمن تعلیماتش،مبشرهم هست،یعنى بشارت هم مى‏دهد به پیغمبرى که بعد از او مى‏آید یا مثلابا اسلام نبوت پایان یافته است،ولى مساله بشارت ظهور حضرت‏مهدى عجل الله تعالى فرجه مطرح شده است.البته جزء تعلیمات اسلامى،این مطلب هم هست،اما نه این است که پیغمبر ما آمده است‏براى دادن‏این بشارت، که اصلا رکن رسالت پیغمبر این بشارت باشد.حضرت‏مسیح رکن رسالتش بشارت بوده،یعنى در واقع عیساى مسیح یک رکن‏رسالتش جنبه پیشقراولى و جنبه مقدمى بوده است‏براى پیغمبرى که بعداز او مى‏آید و اوست که جهان باید منتظر او باشد و اوست که آن شریعت‏را مى‏آورد.این مطلبى است که قرآن با یک لطافت مخصوص بیان کرده‏است و ما به حکم اینکه قرآن براى حضرت عیساى مسیح عظمت وجلالت قائل است،براى ایشان جلالت قائل هستیم و او را یکى از پنج‏پیغمبر بسیار بزرگ عالم مى‏شماریم ولى در عین حال این نکته بایدمشخص باشد که عیسى علیه السلام همین دو جنبه را داشت:مصدق و مؤیدتورات بود با تغییرات بسیار کمى: «و لاحل لکم بعض الذی حرم علیکم‏» (3) ودیگر اینکه مبشر بود;آمده‏ام براى اینکه به شما آمدن پیامبرى را که بعد ازمن خواهد آمد نوید دهم و لهذا تواریخ در این جهت اتفاق دارند وفرنگیها هم این مطلب را قبول دارند که دوره ماموریت‏حضرت عیساى‏مسیح براى ابلاغ رسالت،بسیار کوتاه بوده است.حضرت عیسى‏همان‏طور که خود مسیحیها هم اعتراف دارند تا سى سالگى رسالت‏خودرا هیچ ابراز نکرد و در سى سالگى رسالت‏خود را ابراز کرد.بعد یا در سى‏و سه سالگى به قول بعضى و یا در سى و شش سالگى و حداکثر سى وهفت‏سالگى،عیسى به قول آنها کشته شد;مى‏گویند بعد از سه سال و یاشش سال و یا هفت‏سال کشته شد.عیساى مسیح دوره زیادى نداشت،علتش این است که تعلیمات زیادى نداشت که دوره زیادى بخواهد;آمده‏بود براى تصدیق و تایید تورات و براى اصلاح مردم بر اساس شریعت‏موسى و بعد هم براى همین بشارت،و لهذا نام کتاب عیسى علیه السلام(انجیل) (4) در اصل افاده معناى بشارت مى‏کند.از اینجا مى‏توان فهمید که‏چقدر مساله بشارت در رسالت عیسى علیه السلام الهى بوده و رکن رسالت‏ایشان بوده که اصلا اسم کتاب ایشان‏«بشارت‏»است که همان جنبه‏مقدمیت را مى‏رساند.

آیه هم درست همین مطلب را مى‏فهماند که حضرت عیسى علیه السلام که‏آمد اساس تعلیماتش این دو امر بود:احیاى شریعت موسى علیه السلام و تاییدتورات و اصلاح بنى اسرائیل بر اساس تعلیمات تورات،و دیگر بشارت‏خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله.

«و اذ قال‏» یاد کن یا ذکر کن آنگاه که عیسى پسر مریم خطاب به‏بنى اسرائیل گفت: «انى رسول الله الیکم‏» من فرستاده خدا هستم به سوى‏شما،در حالى که «مصدقا لما بین یدى من التوراة‏» تایید و تصدیق مى‏کنم‏کتابى که قبل از من آمده است که آن تورات است;کتاب موسى و شریعت‏او را تصدیق و تایید مى‏کنم در حالى که مبشر و نوید دهنده به پیامبرى‏هستم که بعد از من مى‏آید و نام او احمد صلى الله علیه و آله است.

اینجا گفتار حضرت عیسى علیه السلام تمام مى‏شود و دیگر کلام خود قرآن‏است: «فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین‏» .با این همه بشارتى که عیسى‏به بنى اسرائیل یعنى یهودیها داده بود،وقتى که احمد صلى الله علیه و آله با دلایل بسیارروشن آمد،گفتند:گفتار این فرد یک جادوى آشکار است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره صف