حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سه اثر عجیبِ دعا

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره سه اثر عجیبِ دعا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

سه اثر عجیبِ دعا

 

سه اثر عجیبِ دعا برای غیر

امشب من روایت دیگری را در همین رابطه برای تکمیل این مبحث می‏خوانم و بعد، دو مطلب دارم که باید آن‏ها را مطرح کنم. این روایت غیر از آن روایاتی است که در گذشته اشاره کردم و من می‏خواهم روی آن تکیه کنم. روایت از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است که حضرت فرمود: «مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ مُؤْمِنٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً».[2] در این روایت آمده که اگر کسی برای مؤمنین و مؤمنات طلب مغفرت کند، خداوند به عدد هر مؤمنی که از هنگام خلقت آدم تا قیامت خلق می‏کند، برای او سه چیز در نظر می‏گیرد؛ برایش حسنه می‌نویسد و از گناهانش می‌کاهد و بر مقامش می‏افزاید.

من این روایت را که خواندم، تعجب کردم. می‏دانید تعجب ما برای چیست؟ چون ما مخلوقیم، محدودیم و تَنگ نظریم؛ لذا تعجب می‏کنیم که چگونه اگر یک نفر بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات» به عدد تمام انسانهای مؤمنی که خدا از زمان حضرت آدم تا به قیامت خلق کرده، خداوند در نامه عمل او به عدد همه آن‏ها حسنه می‏نویسد! تازه این اولین چیزی است که خدا در عوض این دعا به داعی می‏دهد.دوم، «وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً»؛ خداوند به ازای این کاری که کرده، یک گناه هم از او پاک می‏کند و او را از آلودگی معصیت تطهیر می‏کند. سوم، «وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً»؛ از آن طرف نسبت به مقامات معنویه‏، یک درجه او را بالا می‏برد. دعای برای دیگری این سه اثر را دارد. هم پاداش بسیار دارد، هم تطهیر دارد و هم ترقیع مقام و درجه دارد.

بنابر این تأکید بر دعا برای غیر به این جهت است که اثر این دعا برای داعی بیشتر است نسبت به تاثیری که برای مدعوٌّ له دارد. تو با این دعا، بیشتر به دست می‏آوری؛ هم از نظر پاداش و حسنه، هم از نظر تطهیر از گناه و هم از نظر مقامات معنویه و ترفیع درجه. این بحثی بود که جلسه گذشته داشتیم و می‏خواستم این را تکمیل کنم.

- تقدم و تأخر در حاجت‌ها

حالا دو مطلب دیگر را می‏خواهم مطرح کنم. اول اینکه انسان که دعا می‏کند و از خدا طلب می‏کند، نسبت به اموری که طلب می‏کند، آیا «تقدم و تأخر» هم باید در نظر گرفته شود یا نه؟ این خودش بحثی است که اول از خدا چه بخواهم؛ با چند مقدمه این سؤال را جواب می‏دهم.

انواع نیازهای انسان

اولاً این‏که انسان تقاضاهایی را که از غیر می‏کند، در ربط با مایحتاج و آن چیزهایی است که به آن‏ها احتیاج دارد. یعنی آنچه که مورد نیازش هست را درخواست می‏کند. من تا نیازمند نباشم، تقاضا نمی‏کنم. دوم؛ نیازمندی‏های انسان و مایحتاجش به طور کلی، بر دو قسم است؛ نیازهای «موقت» و نیازهای «دائم». اگر بخواهیم این را با واقعیت تطبیق کنیم، باید بگوییم نیازهای انسان تقسیم می‏شود به «مادی» و «معنوی». می‏توانیم از آنها به نیازهای «جسمی» و «روحی» هم تعبیر کنیم.

ما سه نشئه و سه عالم داریم؛ نشئه دنیا، نشئه برزخ، نشئه قیامت. نیازهای مادی نیازهای موقت است و فقط در این نشئه دنیا مورد نیاز است. مثلاً خانه، ماشین، پول و امثال این‏ها، همه اموری است که هر طور حساب کنیم، بعد از مرگ به درد نمی‏خورد. اگر بخواهی این چیزها را با خود به قبر -که همان نشئه برزخ است- ببری، اولاً نشدنی است و ثانیاً به هیچ دردی نمی‏خورد. پس مایحتاج تو در نشئه برزخ و قیامت این چیزها نیست.

نیازهای مادی، موقت است

لذا اینکه ما می‏گوییم مایحتاج انسان موقت و دائم است، منظور این است؛ نه اینکه کسی گمان کند احتیاج دنیایی و مادی مورد نظر است. نیاز موقت نسبت به امور مادی است و دائم نسبت به امور معنوی است که مربوط به روح است. احتیاجات و لوازم روح، در هر سه نشئه همراه روح خواهد بود.[3] این احتیاجات برای قالب دنیایی انسان – یعنی جسم او- است و مخصوص این‏جا است.

تقدم عقلایی «نیازهای معنوی» بر «نیازهای مادّی»

حالا با توجه به این دو مقدمه، از شما سؤال می‏کنم؛ انسان عاقل در موقع دعا و درخواست از خداوند، اول سراغ نیازهای موقت می‏رود یا دائم؟ نیروی خودش را کجا مصرف می‏کند؟ قطعاً سراغ احتیاجات دائم می‏رود، نه آن حوائج موقت. در دعا از نظر تقدم و تأخر، حوائج دائم بر خواسته‏های زود گذر و موقت مقدم هستند. بحث من درباره تقدم و تأخر در تقاضا است. یک انسان عاقل که به این نشئه‏ها اعتقاد دارد –دنیا، قبر و قیامت[4]- می‏داند که آن حاجت‏ها و نیازها تقدم دارد. در این مطلب هیچ شکی نیست که امور دائمیِ معنوی و روحی، مقدم بر امور موقت دنیایی است. لذا این بحث مطرح است که انسان آن‏چه را که باید در دعاهایش خیلی به آن اهمیت دهد، مایحتاج و نیازهای دائمی او است که در تمام نشئات با او همراه است. آن نیازهای روحانی و معنوی‌اش را باید برطرف کند.

البته این اصلاً با این منافات ندارد که انسان نیازهای مادی و موقتش را هم تقاضا کند. یک وقت اشتباه نکنید! من بحثم راجع به «اهمیت» و «تقدم و تأخر» است. من بحث کلی کرده‏ام که کسانی که می‏خواهند دعا کنند، دائماً مادیات را نخواهند. نه اینکه مادیات را نخواه! حوائج مادی‌ات را هم از خدا بخواه! در روایت دارد که خدا به حضرت موسی (علیه‌السلام) فرمود که نمک آشَت را هم از من بخواه! همه چیز را از او بخواه ولی این را بدان که آن‏چه اهمّ است و باید مقدم شود و نیاز تو به او بیشتر است، امور معنوی و دائمی است که باید در دعاهایت بیشتر مورد نظرت باشد. مایحتاجی را که در تمام نشئات به او احتیاج داری، چه دنیا، چه برزخ، چه قیامت، آن را پیش از هر حاجتی بخواه.

- تقدم و تأخر در مدعوٌّ له‏

بحث دوم این است که با توجه به این مطالبی که درباره دعا برای غیر گفتیم، آیا باز هم تقدم و تأخری مطرح است یا نه؟  بحث قبلی «تقدم در خواسته‏ها» بود؛ این‌جا بحث از «تقدم نسبت به خود و غیر» است. اول دیگران را دعا کنم و بعد خودم را، یا اول برای خودم دعا کنم بعد برای دیگران؟

دو دسته روایت در باب

ما در اینجا دو دسته روایات داریم که جمع کردن بین این‏ها چه بسا ممکن است برای بعضی مشکل باشد. یک دسته از روایات هست که این‏ها به دعا کردن برای غیر ترغیب می‏کند و می‏گوید غیر را بر خودت مقدم بدار! یک دسته از روایات هم هست که می‏بینیم عملاً، خود حضرات معصومین (علیهم‌السلام) در دعاهایشان اول برای خودشان دعا می‏کنند، بعد برای غیر. حالا کدام یکی از این شیوه‏ها درست است؟[5]

جلسه گذشته من این روایت را خواندم و امشب فقط اشاره می‏کنم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کَانَ أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی».[6]  پدرم این‏گونه دعا می‏کردند که اول برای خودشان اصلاح نفس را طلب می‏کردند. «فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ». حتی جهت آن را هم می‏فرمودند که نزد من بهترین جان‏ها، جان خودم است. خودم را خیلی دوست می‏دارم. اول رفتند سراغ خودشان و بعد فرمودند: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی ذُرِّیَّتِی»؛ بعد بقیه اهل بیت و جماعت إخوان و... را دعا کردند.یعنی اول خودشان را دعا کردند بعد دیگران را.

از آن طرف ما روایات متعدده داریم که به دعا کردن برای دیگران پیش از دعا برای خود سفارش کرده‏اند. خیلی مفصل است. روایات زیادی هم هست که ترغیب می‏کند اول برای دیگران دعا کن، بعد برای خودت. حالا به کدام یک از این دو دسته روایت باید عمل کرد؟

تقدم دعا برای خود در امور معنوی

با توجه به آن نکته اولی که من عرض کردم، انسان در ربط با امور معنوی -که برای او اهم امور هست و در تمام نشئات وجودی هم همراه او است- خودش مقدم است. باید در این امور اول برای خودش دعا کند. من می‏خواهم به جهنم نروم، وظیفه من اولاً و بالذات حفظ خودم است؛ اول خودم مطرح هستم بعد دیگری. لذا اینجا اوّل برای خودم دعا می‏کنم.

تقدم دعا برای غیر در امور مادی

اما نسبت به مسائل مادی، درست قضیه عکس است. اول دیگری را باید دعا کرد، بعد خودم را. اگر کار دنیایی من لنگ است، باشد؛ من برای تو دعا می‏کنم که کار تو راه بیافتد. این‏ها جزء معارف ماست.[7] لذا آن دعایی را که می‏بینید امام صادق (علیه السلام) از امام باقر (علیه السلام) نقل می‏کند که پدرم این‏طور دعا می‏کرد که «أصلِح لِی نَفسِی» مرا اصلاح کن! در ارتباط با جنبه معنوی بود.

تقدم دعا برای «امور معنوی غیر» نسبت به «امور مادی او»

اینجا نکته‏ای را هم در باب امور معنوی عرض کنم که چون این امور اهم امور است، لذا انسان باید وقتی که دیگری را دعا می‏کند، اول به امور معنوی او بپردازد و آن‏ها را از خدا بخواهد و بعد حاجات مادی او را طلب کند. بحث در اینجا دیگر موردی است و نسبت به اشخاص و مشکلات مادی و معنوی خاصی که دارند، متفاوت می‏شود. لذا تو هم باید به صورت موردی عمل کنی.

اگر طرف مقابل را می‌شناسی و می‌ببینی انحراف فکری دارد، برای برطرف شدن انحراف فکری‏اش دعا کن. برایش دعا کن که خدا هدایتش کند. در اینجا برای دنیای او دعا نکن. چه بسا اگر برای امور دنیایی او دعا کنی، این به ضرر او باشد. ممکن است مشکلات نَفسانی‏اش بدتر شود و کار خراب‏تر شود. اینجا باید مورد را بررسی کرد و متناسب با آن دعا کرد. آنجا که بحث کردم، مسأله کلی بود. این‏ها را با هم خلط نکنید. اما یک جایی است که من می‏دانم از نظر دنیایی گرفتاری دارد؛ آنجا برای امور دنیایی‏اش دعا می‏کنم. مثلاً اگر مریض است، می‏گویم خدایا شفایش بده! این‏ها موردی است. آن بحث کلی بود. این‏ها را با هم خلط نکنید!

تازه! این هم خودش بحثی دارد که در امور معنوی اگر خودم در یک حدی نیستم، نباید بالاتر از آن را برای دیگری بخواهم. چون معنای این کار بی‌توجهیِ من است که خودم نسبت به امری دائمی و معنوی محتاج هستم، آن‌وقت در عین حال احتیاج و بیچارگی، آن را برای دیگری طلب می‏کنم. پس از نظر معنوی در همان حدی که ساخته شده‏ای و دیگری کمبود دارد، بخواه که کمبود او رفع شود. این خودش یک بحثی است که من فقط اشاره  کردم.

الجار ثُمّ الدار!

من می‏خواستم این روایت را در آخر کار بخوانم و آن این است که امام حسن (علیه السلام) نقل می‏کند: «رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ». مادرم فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را دیدم که در محرابش ایستاده است و مرتب رکوع و سجود می‏کند، تا اینکه صبح دمید. «وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ تُسَمِّیهِمْ». برای مؤمنین دعا می‏کرد و حتی اسم‏هایشان را هم ذکر می ‌کرد. زهرا (سلام الله علیها) گرفتاری‏هایشان را می‏دانست و برایشان -با نام- دعا می‏کرد و از خدا می‏خواست. «وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ». برای آن‏ها خیلی زیاد دعا کرد. «وَ لَا تَدْعُو بِشَیْ‏ءٍ لِنَفْسِهَا». اما برای خودش هیچ دعا نمی‏کرد.[8] «فَقُلْتُ یَا أُمَّاهْ!» به مادرم عرض کردم مادر جان! «لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ». چرا همان‏طور که برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؟ این جمله معروف از زهرا (سلام الله علیها) اینجا صادر شد که «فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارُ ثُمَّ الدَّار».[9] پسرم، اول همسایه بعد خانه!

حضرت افراد و مشکلاتشان را می‏شناختند؛ یکی‌یکی اسمشان را هم میبردند. مشکل معنوی داشتند یا مشکل مادی، برای همان دعا می‏کردند. می‏خواستم بگویم این روایت جزء آن روایاتی است که مفادش تقدّم دعا کردن برای دیگران است. با این رفتار خود درس‏هایی به ما دادند؛ ما می‏بینیم که این امر در تمام این خاندان و در تمام مراحل زندگی‏شان سریان دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سه اثر عجیبِ دعا

دانلود تحقیق درمورد سینتیک و سینماتیک سه بعدی 13 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق درمورد سینتیک و سینماتیک سه بعدی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

سینتیک و سینماتیک سه بعدی

7.0 – مقدمه

در 15 سال گذشته ، پیشرفت های تجاری عمده ای در نرم افزارها و سخت افزارهای سه بعدی بوجود آمده است.

با صرفنظر از اینکه از چه سیستمی استفاده می شود، مرحله جمع آوری داده ها، یک فایل از مختصات طول و عرض و ارتفاع مارکرها در هر زمان است. این مختصات در سیستم مرجع عمومی GRS .

هدف از این فصل این است تا مرحله‌هایی که این داده های مختصاتی تبدیل به محورهای آناتومی اجزا بدن می شوند را مرور کنیم بطوریکه یک آنالیز سینماتیکی بتواند در یک روش مشابه انجام داده شود .

7.1- سیستم های محور

چندین سیستم مرجع محور وجود دارند که باید در مجموع با GRS ، که قبلا در بالا معرفی شد نشان داده شوند . مارکرهایی که روی هر یک از قسمت ها قرار داده می شوند ، یک سیستم محور مارکر بوجود می اورند که یک سیستم مرجع موضعی ، LRS ، برای هر جزء است. یک LRS ثانویه ، یک سیستم محور است که محورهای اصلی هر یک از اعضا را نشان می دهد به علت استفاده از نشانه های خاص آناتومیکی– اسکلتی در این روش به منظور تعریف محورها ، این سیستم به عنوان سیستم مختصات آناتومیکی نامیده شده است.

7.1.1- سیستم مرجع عمومی

به منظور راحتی بر جهت محورهای GRS تاکید خواهیم کرد: x جهت جلو و عقب است ، y محور عمودی (گرانشی) است و z محور چپ و راست (افقی/میانی) است . بنابراین صفحه xz صفحه افقی است و با توجه به تعریف متعامد با محور عمودی است . جهت محورهای GRS با این محورها در صفحه نیرو یکسان است .

برای اینکه مطمئن شویم که این چنین است ، یک سیستم درجه بندی فضایی ( یک فرم فضایی صلب یا یک محور مکانیکی صلب سه بعدی ) بوسیله مارکرها اندازه گیری می شود و روی یکی از صفحات نیرو قرار می گیرد و در طول محور x، zسکوی نیرو ردیف می شود.

موقعیت هر یک از مارکرها نسبت به مبدا صفحه نیرو مشخص می شود و به کامپیوتر داده داده می شود. مبدا هر یک از سکوهای اضافی بوسیله یک دو خم z، x سکوی اولی ثبت می شود.

یک دو خم اضافی در جهتy ضروری خواهد شد اگر آن سکوی اضافی در یک ارتفاع متفاوت از اولی بود ( بواسطه یک آنالیز بیومکانیکی پلکان یا گردش پلکان ضروری خواهد بود) . تعداد زیادی از آزمایشگاه ها یک نظم ثابت از دوربین ها دارند ، بنابراین هیج نیازی به کالیبره کردن GRS در هر روز نیست.

در آزمایشگاههای بزرگ کلینیکی و همینطور سیستمی که در فصل قبل توضیح داده شد نیز این چنین است. ( نمودار 2.12 را ببینید .) در تعداد زیادی از موقعیت های پژوهش دوربین ها بازچیده می شوند تا به بهترین روش حرکت جدید را ضبط کنند.

بنابراین به درجه بندی جدید GRS نیاز دارد. وقتیکه درجه بندی کامل شد دوربین ها نمی توانند حرکت داده شوند و توجه بیشتری باید شود تا مطمئن شویم آنها بطور تصادفی جابجا نشده باشند.

7.1.2- سیستم مرجع موضعی یا دوران محورها

دانشجویان به چندین بخش در فصل6 ارجاع داده می شوند و از آنها خواسته می شود دوباره بخش 6.2.6 تا انتهای 6.2.7.2 را ببینند. این بخش ها جابجایی سیستم های مرجع و بردارهای سرعت برای سیستم های دو بعدی و سه بعدی را دربرمی گیرند. نمادهایی که در این بخش ها معرفی شده اند در این فصل توضیح داده می شوند.

در هر عضو سیستم محور آناتمی با مبدا آن در مرکز جرم عضو (COM) تنظیم می شود و معمولا محور y اصلی آن در امتداد محور طولی عضو یا موقعیت اعضا مانند لگن خاصره در طول یک خط ، بوسیله مارکرهای اختصاصی اسکلتی از قبیل PSIS وASIS معیین می شود.

سیستم های محوری موضعی دیگری روی آن عضو که یک مجموعه از مارکرهای سطحی را استفاده میکند، شکل داده می شود.

یک مجموع از دو تبدیل ضروری است تا از GRS به سیستم محور مارکر و از آن مارکر به سیستم محور آناتمی بدست آیند. نمودار 7.1 نشان می دهد که چگونه یکی از این دوران ها انجام می شود . سیستم محور x,y,z نیاز دارد تا نسبت به سیستمی که بوسیله مشخص شده است، دوران کند.

تعداد زیادی توالی دوران ممکن است اما در اینجا ما از توالی متداولx-y-z crdan استفاده می کنیم که این بدین معنی است که ما ابتدا پیرامون محور x و دوم پیرامون محور y جدید و در نهایت پیرامون محور z جدید دوران می کنیم.

اولین دوران پیرامون محور x است ت بدست آید. چون ما پیرامون محور x دوران کرده ایم ، x تغییر نخواهد کرد و در حالی که محور y به y' تغییر می کند و محور zبه z' تغییر می کند.

دوران دوم پیرامون محور جدید است تا بدست آید. چون این دوران پیرامون محور بوده است

آخرین دوران پیرامون محور جدید است تا مطلوب بدست اید.

فرض می کنیم ما یک نقطه با مختصات در سیستم محور اصلی ,y,z x داریم که همان نقطه در سیستم محور مختصات را خواهد داشت.

مبنی بر دوران :

 

با استفاده از نمادگذاری های مختصرسازی در نمادگذاری ماتریکس ، می توانیم ماتریکس را به صورت زیر بنویسیم :

(1-7)

بعد از دوران دوم پیرامون ،این نقطه مختصات را در سیستم محور خواهد داشت.

(2-7)

سرانجام ، سومین دوران پیرامون باعث ایجاد مختصات‌های در سیستم محور می شود.

(3-7)

با جمع کردن معادلات (7.1 ) و (7.2) و (7.3) ما بدست می آوریم.

(4-7)

توجه کنید که ماتریکس ضرب که در معادله (7.4) نشان داده شده است جابجایی پذیر نیست . این بدین معنی است که ترتیب تبدیل ها باید این چنین باشد که ابتدا و دوم و در نهایت انجام شود و یا بعبارت دیگر

 

بسط معادله (7.4) نتیجه می دهد:

(5-1)

7.1.3- توالی های دیگر دوران

در تئوری ، 12 تا توالی صحیح و ممکن دوران وجود دارد . که همه آنها توسط ریاضی دان سویسی Leonhard Euler (1783-1707) نشان داده شده اند. لیست پایین همه توالی های ممکن و صحیح دوران را به ما می دهد. مثالی که در بالا توضیح داده شد عموما به عنوان سیستم cordon منسوب می شود که معمولا در بیومکانیک ها استفاده می شود . توالی دوران z-x-z عموما به عنوان سیستم eulor منسوب می شود و معمولا در مهندسی مکانیک استفاده می شود.

 

7.2-مارکر و سیستم های محورهای آناتمی

توصیف زیرین ، گام هایی را که برای تبدیل کردن مختصات های مارکر GRS,x,y,zبه محورهای آناتمی اعضای شخصی که شروع به حرکت می کند، ضروری است را خلاصه می کند. نمودار 7.2 ، سیستم های محور را که درگیر شده اند ، را برای یک عضو داده شده که مرکز جرم آن در c و محورهای x-y-z آن مشخص شده است را نشان می دهد. GRSدارای محورهای x-y-zاست که آنها برای هر توالی معیین دوربین ثابت می شوند. سیستم دوم محور سیستم محور مارکر برای هر عضو است و این می تواند از یک آزمایشگاه به آزمایشگاه دیگر تغییر کند . حتی در یک آزمایشگاه معیین ، هر آزمایش می تواند یک ترتیب متفاوت از مارکرها داشته باشد. برای یک آنالیز سه بعدی باید لااقل سه مارکر مستقل برای هر عضو بدن وجود داشته باشد و نباید مارکرهای عمومی بین سیستم های مجاور وجود داشته باشد. مارکرهای هر عضو نباید در یک خط مستقیم واقع شوند بعبارت دیگر آنها نباید در یک خط راست باشند ، آنها باید یک سطح در فضای سه بعدی تشکیل دهند . همچنانکه در نمودار 7.2 نشان داده شده است. سه مارکر ردیابی صفحه مارکر ردیابی را معیین می کنند . این صفحه بنظر می رسد شامل محورهای باشد چنانکه هر سه مارکر در صفحه و ربع دایره واقع هستند .

یک نقطه روی این صفحه مارکر، به طور قراردادی ، به عنوان مبدا سیستم محورهای مارکر انتخاب می شود.

در اینجا انتخاب می شود وischosen m.

آن خط از به محور را معیین می کند: عمود بر صفحه ردیابی است و عمود با صفحه ای که توسط – معیین می شود ، است تا یک سیستم دست راست را تشکیل دهد.

مرحله درجه بندی آناتمی ارتباط بین محورهای مارکر و محورهای آناتمی x-y-z را می یابد. این پروسه به آن subject نیاز دارد تا موقعیت خوش تعریف شده بخود بگیرد : معمولا موقعیت آناتومی استفاده می شود . در این زمان ، مارکرهای درجه بندی باید موقتا روی آن عضو قرار داده شوند تا نقاط آناتومی معروف معیین شوند . برای مثال عضو پا ، سه مارکر می تواند روی سر فیبولا (fibulo) ، غوزک جانبی و در نقطه میانی روی سطح قدامی تیبیا قرار داده شوند .

در طی درجه بندی ، مارکرهای موقتی mc1, mc2می توانند به ترتیب روی غوزک میانی و epicondyle میانی تیبیا قرار داده شوند. با آن subject که تقریبا برای یک ثانیه ثابت و بی حرکت است ، مختصات سه ردیابی و دو مارکر درجه بندی ثبت می شوند و در پایان زمان درجه بندی میانگین گرفته می شود . محور طولی عضو پا (yaxis) تعریف می شود به عنوان آن خط که نقطه میانی بین malleolii جانبی و میانی (mT2,mc1) و نقطه میانی بین سر فیبولا و epicondyle میانی تیبیا (mT3,mc2) را به هم متصل می کند. این نقاط میانی ، بترتیب ، مفصل قوزک و زانو هستند . محور y پا و خط از تا یک صفحه را معیین می کنند که بر محور x پا عمود است . جهت محور z پا به عنوان یک خط قائم به صفحه x-y پا معیین خواهد شد چنان که x-y-z پا یک سیستم واقع در طرف راست است .

محورهای آناتمی ساق پا هم اکنون نسبت به سه مارکر ردیابی معیین می شوند . موقعیت مرکز جرم پا یک فاصله معلوم در طول محور y پا از مفصل قوزک خواهد بود.

بنابراین بردار c از m ، مبدا سیستم محور مارکر ردیابی همچنین معین است . آن دو مارکر درجه بندی هم اکنون انتقال داده می شوند و ---- زیرا تعیین جهت سیستم محوری سه مارکر ردیابی هم اکنون معلوم است و فرض می شود نسبت به محورهای آناتمی معیین ( newly) ثابت باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد سینتیک و سینماتیک سه بعدی 13 ص

تحقیق درمورد اسفوردی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد اسفوردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

سنگ آهن چغارت و سه چاهون

معدن سنگ آهن چغارت در 12کیلومتری شمال شرقی شهرستان بافق و در 125کیلومتری جنوب شرقی شهرستان یزد و در 75 کیلومتری جنوب غربی شهر بهاباد و در حاشیه کویر مرکزی ایران واقع است. دارای آب و هوای بسیار گرم و رطوبت خیلی کم می باشد به طوری که درجه حرارت بین 47درجه و 7-درجه متغییر است. میزان بارندگی کم و بطور متوسط در سال 7/55میلیمتر است. یک سلسله فعالیتهای زمین شناسی مربوط به زمان «اینفراکامبرین» باعث بوجود آمدن حوضه آتشفشانی منطقه بافق گشته که ازنظر ذخایر معدنی حایز اهمیت می باشد. محدده آهن دار زرند و ساغند و رباط پشت بادام که بنام بلوک بافق نامگذاری گردیده در این حوضه قرار دارند. کانسار های با ارزشی از قبیل سنگ آهن منگنز دار و آپاتیت و سرب و روی در محدوده این بلوک تجمع یافته اند. شرکت ملی ذوب آهن و بدنبال آن شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق از سال1340تا کنون فعالیتهای گسترده ای را زمینه اکتشاف سنگ آهن مورد نیاز کارخانجات فولاد کشور و همچنین شناسایی آبهای زیر زمینی به عمل آورده که در مجموع با تهیه حدود 200000هکتار نقشه ژئو فیزیکی و زمین شناسی بالغ بر 7/1میلیارد تن میسر گردید که از جمله می توان به کانسار های«چغارت،چادر ملو،چاه گز،سه چاهون»اشاره نمود.

نقشه کانسارهای معدنی بافق

 

 

 

LUMP : سنگ آهن دانه درشت   6تا 30 میلیمتر با عیار حدودا 62%

  FINE :سنگ آهن دانه ریز   0 تا 6 میلیمتر با عیار حدودا 60%

    کنستانتره آهن با عیار حدودا 66%

گزارش عملکرد شرکت سهامی خاص معادن سنگ آهن مرکزی ایران_ بافق

تولید :

تولید درسال 85 نسبت به برنامه 4 درصد افزایش وهمچنین نسبت به سال قبل 11درصد رشد داشته است .ضمنا" این مقدار بالاترین رکورد درطی فعالیت شرکت می باشد

استخراج :

استخراج در سال 85 نسبت به برنامه 91 درصد آن اجرا شده و نسبت به سال قبل 12 درصد رشد داشته است . ضمنا" این مقدار بالاترین رکورد در طی فعالیت شرکت می باشد

فروش داخلی :

فروش داخلی در سال 85 نسبت به برنامه 2 درصد و نسبت به سال قبل 12 رشد داشته است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اسفوردی

قوانین حرکت نیوتن

اختصاصی از حامی فایل قوانین حرکت نیوتن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

قوانین حرکت نیوتن عبارت است از سه قانون فیزیکی که ارتباط مابین نیروهای وارد آمده بر یک جسم و حرکت آن را به دست می‌دهد.

دومین قانون نیوتن به این پرسش پاسخ می‌دهد که اگر بر یک جسم نیروی خارجی وارد شود، حرکت آن چگونه خواهد بود.

آهنگ تغییر اندازهٔ حرکت یک جسم، متناسب با نیروی برآیندِ وارد بر آن جسم است و در جهت نیرو قرار دارد.

فرمولی که از این قانون برمی‌آید (F = ma) به معادله بنیادین مکانیک کلاسیک معروف است که مطابق آن، شتاب یک جسم برابر است با نیروهای خالص وارده تقسیم بر جرم جسم.

قوانین

قانون اول

فیلسوفان کهن بر این باور بودند که اجسام در حالت طبیعی ساکن هستند و برای اینکه یک جسم با سرعت یکنواخت به حرکت خود ادامه دهد، باید پیوسته نیرویی‌ بر آن وارد شود در غیراین صورت به حالت «طبیعی» خود برمی‌گردد و ساکن می‌شود. اما نیوتن با بهره‌گیری از پژوهشهای گالیله به این پندار درست رسید که اگر جسمی با سرعت یکنواخت به حرکت درآید و نیرویی بیرونی به آن وارد نشود تا ابد با شتاب صفر به حرکت خود ادامه خواهد داد. این ویژگی را نیوتن در نخستین قانون حرکت خود چنین بیان می‌کند:

اگر برآیند نیروهای وارد بر یک جسم صفر باشد،اگر جسم در حالت سکون باشد تا ابد ساکن می ماند،و اگر جسم در حال حرکت باشد تا ابد با همان سرعت و در همان جهت به حرکتش ادامه می دهد.

قانون دوم

این قانون در سال ۱۶۸۷ در کتاب Philosophiae Naturalis Principia Mathematica توسط نیوتن منتشر شد. این قانون به رابطه بین نیروهای واردآمده به یک جسم و شتاب همان جسم می‌پردازد.

بنا بر قانون اول نیوتن اگر بر جسمی نیرو وارد نشود جسم یا ساکن می‌ماند و یا حرکت یکنواخت بر خط راست خواهد داشت. نتیجه آشکار قانون اول این است که اگر بر جسم نیرو وارد شود جسم ساکن نمی‌ماند و حرکت یکنواخت بر خط راست نیز خواهد داشت، در این صورت وارد کردن نیرو بر جسم در آن شتاب می‌دهد. قانون دوم نیوتن در واقع رابطه شتاب با نیرویی که بر آن وارد می‌شود را بیان می‌کند. شتاب جسمی به جرم m که نیروی F بر آن وارد می‌شود هم جهت و متناسب با نیروی وارد بر آن است و با جرم جسم نسبت عکس دارد. این بیان را می‌توان بصورت زیر نوشت:

a = F/m

F برآیند نیروهایی است که به علت اثر اجسام دیگر روی جسم مورد نظر وارد می‌شود. a شتاب آن و m جرم جسم است.

[ویرایش] دستگاه مختصات لخت

این قانون تنها در دستگاه‌های مختصات لخت صحیح می‌باشد. اینکه در دستگاه‌های غیر لخت چه رابطه‌ای بین نیروهای وارد آمده و شتاب شیء وجود دارد.

قانون سوم

سومین قانون حرکت نیوتون به این صورت بیان میشود که "هر عملی همواره با عکس العملی مساوی و در جهت مخالف روبرو است "

این قانون به قانون کنش و واکنش هم معروف میباشد.

یعنی که هرگاه جسمی به جسمی دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز نیرویی به همان بزرگی ولی در خلاف جهت بر جسم اوّل وارد میکند.

باید توجّه داشت که این دو نیرو به دو جسم مختلف وارد میگردند و نباید آنها را با هم بر آیندگیری کرد. مثلاً هنگامی که شخصی بر دیوار نیرو وارد میکند دیوار نیز بر شخص نیرو وارد میکند اندازه این دو نیرو باهم برابر میباشد ولی نیروی اوّل به دیوار وارد میشودو نیروی دوم به شخص.

قانون سوم نیوتن معمولاً به دو شکل بیان می‌شود: شکل ضعیف و شکل قوی. در شکل ضعیف تنها به این اکتفا می‌شود که نیروی واکنش قرینه نیروی کنش است یعنی (شاخصهای پایین معرف آن است که نیرو از جسم 1 به جسم 2 وارد می‌شود یا برعکس). اما در شکل قوی علاوه بر این فرض می‌شود که این نیروها در امتداد خط واصل میان دو ذره می‌باشند یعنی .

قانون سوم همیشه در طبیعت صادق نیست مثلاً در مورد نیروهای الکترو مغناطیسی وقتی که اجسام موثر بر هم از یکدیگر بسیار دور باشند و یا به تندی شتابدار شوند و یا در مورد هر نیرویی که با سرعتهای معمولی از یک جسم به جسم دیگر منتقل شود ، صدق نمیکند. خوشبختانه در مکانیک کلاسیک از بسط های قانون سوم استفاده کمی میشود و مشکلات آن تأثیر چندانی در مکانیک کلاسیک ندارند .


دانلود با لینک مستقیم


قوانین حرکت نیوتن

تحقیق درمورد تعادل قوا سه گانه 12ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد تعادل قوا سه گانه 12ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:

«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تعادل قوا سه گانه 12ص