حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حقوق و جایگاه زن در قرآن 28 ص

اختصاصی از حامی فایل حقوق و جایگاه زن در قرآن 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

فهرست مطالب

1- بیان یک اصل.......................................................................................................................1

2- جایگاه زن در دستگاه آفرینش..........................................................................................4

3- ارزشها و ضد ارزشهای زن.............................................................................................7

4- ارزشهای زن در فرهنگ قرآن..........................................................................................8

5- اسلام مرحله نوین در زندگی زنان..................................................................................9

6- در معنی تساوی زن و مرد نباید اشتباه کرد............................................................... 10

7- مساوات مرد و زن در پیشگاه خدا.................................................................................12

8- کوبیدن یک روش جاهلی.................................................................................................13

9- مقایسه حاکم اسلام و دنیای غرب................................................................................15

10- مهر یک پشتوانه اجتماعی برای زن.............................................................................16

11- خرافاتی که زن را بیچاره کرد.....................................................................................18

12- زن و حجاب...................................................................................................................21

13- فلسفه حجاب..................................................................................................................22

14- زن از دیدگاه امام خمینی.............................................................................................25

15- منابع و ماخذ.................................................................................................................28

« بیان یک اصل »

هر موجودی در جهان جایگاه خاصّی دارد که معلول مرتبة وجودی و ویژگی های خاص آن موجود می باشد . قوانین حاکم , ارزش وجودی , نحوة بهره دهی و بهره گیری , شیوة کار و حدود فعالیت یک موجود , وابسته به مرتبه وجودی و ویژگی های خاص او و تعیین کنندة جایگاه او در هستی می باشد . این مطلب را می توان به صورت قاعده ای کلی و سنّتی تغییرناپذیر تلقی نمود , به گونه ای که خروج از این سنت و قاعده , افراط و غلو یا تفریط و خروج از حدّ اعتدال است .

بت پرستی , طبیعت پرستی , هوا پرستی , گاو پرستی و ... از آن جهت محکوم و نپذیرفتنی است که آن ها را از جایگاه اصلی و ویژگی خاصّشان خارج کرده و در جایگاه بلند الوهیت و خدایی گذاشته اند , اعتقاد به جسمانی و مرکّب بودن خدا و ... از آن جهت باطل است که خدا را از مقام والایش به زیر کشانده و در مرتبة وجودی جسمی و ویژگی های جسمانی قرار داده اند .

جایگاه هر موجودی در جهان هستی , تابع اصل عدالت و حکمت الهی است . به همین جهت , در آفرینش موجودات هیچگونه افراط و تفریطی نبوده و نخواهد بود و هیچکس هم نمی تواند به آن اعتراض کند , زیرا هر چیزی به جای خود نیکو آفریده شده است .

بـ,ا توجـه به مطالب فوق به بیان جایگاه زن پرداخته و حقوق او را در دستگاه آفرینش مشخص می کنیم .

حقـوق و جایگاه زن موضوعی است که دشمنان اسلام تبلیغات کاذب فراوان در اطراف آن بپا کرده اند . مصونیت زن را با محدودیت وی اشتباه گرفتند و رفتار برخی از مسلمین را با قوانین اسلام یکی دانستند و سیمای مهربان اسلام و دست نوازش قرآن و بازوی حمایت مسلمانان راستین را در دفاع از نوامیس مسلمین ندیدند و تلاش کردند این قشر وسیع و مؤثر جامعه بشری را به مکتب حیات بخش اسلام بدبین سازند , رسانه های گروهی و ابزارهای تبلیغاتی غرب .

قرآن یک کتاب فلسفی نیست ولی در مورد جهان , انسان و اجتماع که سر موضوع اساسی فلسفه است به گونه ای روشن و قاطع نظر می دهد و با روش مخصوص خود , به کسانی که آشنایی کامل با قرآن دارند جهان بینی خاصی را می بخشد و با نیروی خلل ناپذیری که از منبع کمال مطلق و مبداء علم الهی سرچشمه گرفته است . افق فکری پیروانش را روشن تر نموده بینش عمیقی در ادراک حقایق جهان , به آنان می بخشد و پیروان واقعی قرآن , از این طریق مانند مادیّون در گرداب های هولناک زندگی , اسیر خیال بافی ها و کجروی ها نمی گردند .

قرآن , برخلاف همه آراء فلسفی و مذهبی و عادت های پیش از نزول قرآن و سنت های همزمان با نزول قرآن و برخلاف برخی از آراء و عادات زمان های اخیر , حقیقت وجودی زن را همانند مرد دانسته و


دانلود با لینک مستقیم


حقوق و جایگاه زن در قرآن 28 ص

دانلود تحقیق کامل درباره زن در قانون اساسی

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درباره زن در قانون اساسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فهرست

نقش زنان در قانون اساسی 2

زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 2

زن در مقدمه قانون اساسی - مصوب 1358 7

ارزیابی مقدمه قانون اساسی 8

آثار و تبعات 9

2. اصل سوم قانون اساسی 10

3- اصل دهم قانون اساسی 12

4- اصل بیستم قانون اساسی 14

5- اصل بیست و یکم قانون اساسی 15

همگرایی جنبش زنان در مواجهه با قانون اساسی 16

بازنگری در قانون اساسی، یکی از مطالبات همگرایی جنبش زنان 18

چگونگی بازنگری در قانون اساسی به نفع زنان 23

نتیجه گیری 24

نقش زنان در قانون اساسی

زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

تمامی ادیان الهی ، قوانین رهایی بخش انسان ها را بیان داشته و خاتم این ادیان ، اسلام ، برنامه ها و تعالیم ناب خود را در این زمینه و از جمله زنان عرضه داشته است. اسلام با این چنین قواعد و مقرراتی مترقی در مورد زنان آنها را از اسارت و استثمار دوران جاهلی نجات داده و به جایگاه واقعی خود رهنمون ساخته است.

از آنجا که «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهاد های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است» پس لازم می نماید که جایگاه زن در آن تبیین و بررسی شود.

در مقدمه ی قانون اساسی در مورد زن آمده است که :«در ایجاد بنیاد های اجتماعی اسلامی ، نیروهای انسانی که تاکنون در خدمت استثمار همه جانبه ی خارجی بودند هویت اصلی و حقوق خود را بازمی یابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام های طاغوتی متحمل شده اند استیفای حقوق ایشان بیشتر خواهد بود. خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده ی انسان است و اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است. زن در چنین برداشتی از واحد خانواده ، از حالت (شیئی بودن) و یا (ابزار بودن) در خدمت اشاعه ی مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه ی خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان های مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.»

با چنین نگاه جامعی به زن، یک بار باید او را به عنوان انسانی فعال که در فرآیند توسعه ی کشور همگام بامردان در حرکت است و بار دیگر در خانواده و در اجرای وظیفه ی مهم و بزرگ مادری مطالعه نمود.

اسلام مخالف انزوای زن و یا حضور کم رنگ او در جامعه است. زن در چارچوب مقررات اسلامی حق مشارکت در حاکمیت و فعالیت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را دارد. امام خمینی (ره)در این باره می فرمایند:«در نظام اسلامی زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه ی اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت شیء. نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که چنین بیندیشند.»

آن چه در این میان مشخص است این است که اشتغال زنان عرصه ای مباح برای حضور آنان است و چه بسیارند زنانی که موجب پیشرفت و ترقی کشورند. زنان پس از انقلاب اسلامی توانایی های خود را در تمامی عرصه ها نشان داده و امروز در سمت های مهم و مختلف قضایی (قاضی، دادیار، مستشار، مشاور قضایی، معاون قضایی و ...) و اجرایی (وزیر) و تقنینی (نماینده ی مجلس) و سایرعرصه های دولتی و غیردولتی مشغول به خدمت هستند و شایستگی های فراوانی را از خود نشان می دهند.

تفاوت های تکوینی زن و مرد و نقش تکمیلی آن دو برای یک دیگر ، موجب تفاوت برخی از حقوق و تکالیف میان زن و مرد می شود و این ، عیناً عدالت است و موجب می شود تا امور وظایفی که عواطف و احساسات بیشتری را می طلبد نیز بر عهده ی زن باشد. (این تفاوت به طور قطع در مورد مردان نیز وجود دارد و امور و وظایفی را صرفاً به آنان محول کرده است.) قانون آفرینش وظیفه ی حساس مادری و پرورش نسلی نیرومند را بر عهده ی زن گذاشته و طبق همین دیدگاه ، قانون اساسی نیز به زن در پایگاه خانواده توجه ویژه ای مبذول داشته است ؛ زیرا رشد و تکامل جامعه وابسته به صلاحیت زن در خانواده است.

طبق بند چهاردهم اصل سوم قانون اساسی ، تأمین حقوق افراد جامعه از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم مردم در برابر قانون از وظایف دولت است ؛ پس نه زن باید به دلیل زن بودن ، محرومیت بیشتری داشته باشد و نه مرد به خاطر مرد بودن باید از حقوق و امتیازات افزون تری بهره مند باشد و از دیدگاه قانون اساسی هرگونه تبعیض مبتنی بر جنسیت افراد ملغی است و استفاده از عامل جنسیت برای اعمال هرنوع تبعیض ممنوع است .

باید گفت که هیچ کمال معنوی مشروط و منوط به زن بودن و یا مرد بودن نیست ؛ زیرا زن و مرد هر دو در انسانیت و فطرت با هم برابرند و راه کمال و تعالی برای هر دو باز است.

در راستای حمایت هر چه بیشتر از زن و استیفای حقوق او طبق اصل بیست و یکم قانون اساسی ، دولت موظف است که حقو.ق زن را در تمام جهت با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینه های مساعد برای رشد شخصیت او و احیای حقوق مادی و معنوی او را ایجاد کند . حمایت از مادران ، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی سرپرست ، ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان خانواده ، ایجاد بیمه ی خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست و اعطای قیمومت فرزتدان به مادران شایسته در جهت غبطه ی آنان در صورت نبودن ولی شرعی را انجام دهد.

با توجه به جایگاه زن در قانون اساسی ، شورای عالی انقلاب فرهنگی منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران را در سال 1383 تصویب نمود که در سال 1385 تحت عنوان قانون حمایت از حقوق و مسئولیت های زنان در عرصه های داخلی و بین المللی در مجلس تصویب و به تائید شورای نگهبان قانون اساسی رسید.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره زن در قانون اساسی

دانلود تحقیق و بررسی در مورد زن 40 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق و بررسی در مورد زن 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

 

            از«علی» آموز اخـلاص عمـل      شـــیرحـــــق را دان منزه از دغـــل

            از غزا بر پهــلوانی دسـت یافت      زود شـــمشیری برآورد و شتــــافت

            او خدو انداخـت بر روی علـــی      افتـــخار هــر نبـــــی و هر ولـــــی

            او خدو انداخت بر روئی که ماه      سجــــده آرد پیش او در ســـجده گاه

                                   

      « مولوی »                                      

                       

 

             

مقدمه

در بینش اسلامی زن و مرد هر دو از یک جان و یک ماده آفریده شده است و در ذات و جوهر تفاوتی با یکدیگر ندارند.بنابراین هر دوی آنها انسان نامیده می شوند و خداوند پس از خلقت آنها،«فتبارک الله احسن الخالقین»به خود گفته است.با وجود اینکه این دو صنف تفاوتی در ذات و جوهر و توانائی رشدیابی و کمال جوئی با هم ندارند، اختلافی در میان آنها مشاهده می شود که پاره ای از آنها لازمه ی بقای نوع آدمی است.تفاوتهای دیگری مانند تفاوت در عقل، در میان این دو صنف مطرح است که انسان را دچار حیرت می کند.اما چگونه ممکن است که خدای باری تعالی برای موجودی ناقص العقل و معیوب تعبیر«فتبارک الله الحسن الخالقین»به کار ببرد؟؟چگونه است که در بعضی از تعابیر دینی، واژه های ناقص العقل و ناقص الایمان به کار رود؟؟در این نوشتار سعی بر این است که برای رفع این شبهه، ضابطه هائی مطرح شود تا بتوان بر اساس آن ضوابط، درباره ی احادیثی این گونه قضاوت و داوری شود.

اما زن در نهج البلاغه:

زن در نهج البلاغه ترسیم یک طرح یک بعدی از چهره ی کامل زن در قرآن است.فضای این طرح را جوی آکنده از فتنه های زمانه و دسیسه های سیاسی در بر گرفته است.زنان در نهج البلاغه با عبارتهائی چون عقرب ،ناقص العقل، ناقص الایمان، و ناقص البهره وصف شده اند و مع االسف ، اکثر شارحان در نهج البلاغه نیز در جهت اثبات این مطلب بر آمده اند که زنان در مقام عبودیت، عروج و تکامل، دریافتهای ذهنی و انتزاعات عقلی از مردان ناقصترند.

پس در این میان، آیات قرآنی چه می شود؟؟ مگر نه این است که ملاک شناخت سخنان ائمه در احادیث و دعاها، هماهنگ بودن مفاهیم و معانی آنها با قرآن و کلام الهی است.

قرآن ماهیت زن و مرد را یک چیز می شمارد .بر خورداری آنها از ارزشهای معنوی، مانند ایمان و عمل صالح ، علم ، تقوی ، سبقت در ایمان ،جهاد و هجرت یکسان دانسته است و در کسب صفات عالی انسانی، تفاوتهائی میان آن دو قائل نیست.(در سوره های نساء آیه 1، اعراف آیه 189، زمر6، نمل 97، مجادله 11، حجرات 13، واقعه 10 و 11، نساء 95 ، آل عمران 195، احزاب 35)

توان رشد و کمال جوئی برای هر دو یکسان است و هر دو می توانند به مقامات بلند معنوی و انسانی راه یابند.این چنینی است که زنان مسلمان ما در پی تصویری شایسته از مقام انسانی زن در نهج البلاغه می گردند.

اما متأسفانه از یک سو، برخی تعابیر موجود در نهج البلاغه، مانند نقصان عقل و نقصان ایمان، این دیدگاه را آسیب پذیر می سازد و از سوی دیگر، تشت و تناقض موجودی در آرای شارحان نهج البلاغه، مانع درک صحیح امام علی(ع) می شود.

این شارحان گاهی با زبان فلسفه و گاه با زبان تاریخ و یا روانشناسی در صدد توجیه عبارات نهج البلاغه بر آمده اند و با هر کلام، زن مسلمان را در این میان متحیر ساخته اند.واقع آن است که درک مردان از روحیه ی زنان درکی تجربی و حصولی است و هنوز مسأله روح زن و ماهیت واقعی وی در پرده ای از ابهام و در نهایت، در پس تأویلات قرآن، مجهول مانده است و عبارات نهج البلاغه در انتظار شارحی راستین است تا باطن آنها را بنماید. بنده نیز به نوبه خود در جستجوی آن هستم که به تصویر راستین کلمات نهج البلاغه دست یازیم و بذر اطمینان را در قلب زن مسلمان متحیر بیفشانیم و اعتلای فکری و روحی زنان مسلمان و هویت انسانی و اسلامی او را به مقصد و مقصود برسانیم نه به شکل سطحی و گذرا ، بلکه به شکلی اصولی، با مسائل نظری و دیدگاههای موجود در باره زن برخورد کنیم و گامی کوچک در مسیر احیای فرهنگ راستین اسلام بردارم و به رسالت خویش در این زمینه عمل کنیم.

برای دستیابی به تصویر راستین کلمات نهج البلاغه، باید این کلمات را از نظر سند و محتوا مورد بررسی قرار دهیم.در بررسی سند، وثاقت راویان و محدثان و وجاهت ناقلان حدیث را بررسی می کنیم و در بررسی محتوا، به مواردی مانند مخالف نبودن حدیث با کتاب خدا و نیز عقل، می پردازیم؛ زیرا اگر حدیثی مخالف کتاب خدا باشد باید کنار نهاده شود.و همچنین اگر مضمون حدیث با ادراک روشن عقل و نیز با حس و وجدان مخالفت داشته باشد پذیرفته نمی شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و بررسی در مورد زن 40 ص

حقوق زن در اسلام 23 ص

اختصاصی از حامی فایل حقوق زن در اسلام 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

حقوق زن در اسلام

مقدمه:

آنچه را که می خوانید گزیده ای است از نوشته های گرانبار دردانه ای بزرگوار، متفکر، فیلسوف و فقیه ای عالی مقام شهید گرانقدر استاد حاج شیخ مرتضی مطهری(قدس سره) که رهبرو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت این علامه دهر فرمودند: « او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است، و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشات می گرفت، برای عارف و عامی سودمند است.»

امید که با عنایت به فرمایش این اسطوره نبرد حق علیه باطل که فرمودند: « من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.»

این خلاصه تلاشی است هرچند کوچک به پاس زحمات آن روحانی عالیقدر و امید که در درگاه حق قبول واقع شود .

کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» کتابی است مشتمل بر سلسله مقالاتی از این استاد عزیز در باب خواستگاری،زن، استقلال اجتماعی، اسلام و تجدد زندگی، مقام زن در قرآن ، حیثیت و حقوق انسانی، مبانی حقوق خانوادگی، تفاوت های زن و مرد ، مهر و نفقه، ارث، طلاق و …

ایشان در مقدمه این مجله چنین نوشته اند:

« مقتضیات عصر ما ایجاب می کند که بسیاری از مسائل مجددا مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابی های گذشته بسنده نشود.» نظام حقوق و خانوادگی از جمله این سلسه مسائل است. در این عصر چنین فرض شده که مساله اساسی در این زمینه، « آزادی زن» و « تساوی حقوق» او با مرد است . همه مسائل دیگر فرع این مساله است.

اساسی ترین مساله در مورد « نظام حقوق خانوادگی» لااقل در ردیف مسائل اساسی این است که آیا نظام خانوادگی نظامی است مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه ای دارد، جدا از منطقها و معیار هایی که در سایرتاسیسات اجتماعی به کار می رود. یا هیچ گونه تفاوتی میان این واحد اجتماعی با سایر واحد ها نیست؛ و این واحد همان منطق و همان فلسفه و همان معیارها حاکم ا ست که بر سایر واحد ها و موسسات اجتماعی؟ وثیئه این تردید «دو جنسی» بودن دو رکن اصلی این واحد از یک طرف و توالی نسلی والدین و فرزندان از جانب دیگر است.

دستگاه آفرینش، اعضای این واحد را در وضعهای « نا مشابه» و نا همسانی و با کیفیات و چگونگیهای مختلفی قرار داده است. اجتماع خانوادگی اجتماعی است «طبیعی، قراردادی» یعنی حد متوسطی است میان یک اجتماع غریزی( مانند اجتماع زنبور عسل و موریانه که همه حدود و مقرارات از جانب طبیعت معین شده و امکان سرپیچی نیست) و یک اجتماع قراردادی ( مانند اجتماع مدنی انسانها مه کمتر جنبه طبیعی و غریزی دارد ).

ایشان در ادامه با اشاره به نظر قدمای فلسفه که فلسفه زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از حکمت عملی می شمرند.

بزرگانی چون« افلاطون در رساله جمهوریت ، ارسطو در کتاب سیاست، بوعلی در کتاب شفاء » و در ادامه با اشاره به گروهی از نویسندگان و متفکران دنیای غرب از قرن هفدهم به بعد همانند ژان ژاک روسو، ولنزوفتسکیو، این گروه را محق به داشتن حق عظیمی بر جامعیت بشریت چونان مکتشفان ، مخترعان بزرگ می داند.

استاد شهید مطهری در این کتاب با دیدی عمیق و موشکافانه در لابلای صفحات تاریخ چنین متذکر می گردند که : « در همه نهضت های اجتماعی غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلی دو چیز بود: « آزادی» و « تساوی» و نظر به اینکه نهضت زن در غرب دنباله سایر نهضت ها بود و بعلاوه ، تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابریها فوق العاده مرارت بار بود .

در این مورد نیز جز درباره « آزادی» و «تساوی» سخن نرفت.

به عقیده ایشان اساس و مبنای حقوق طبیعی و نظری خود طبیعت است و اگر انسان از حقوق خاصی برخوردار است که دیگر مخلوقات زنده از آنها بی بهره اند، ریشه اش طبیعت و خلقت آفرینش است و اگر انسانها نیز در حقوق طبیعی مساوی هستند و بایدآزاد زندگی کنند این فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است . و دلیل جز آن ندارد.

در پرتو اکتشافات و پیشرفت های علمی زیستی و روانی ، تفاوت های دو جنس روشنتر و مستدلتر گشت و این بی توجهی به اختلافات و تفاوت های موجود بین زن و مرد و لحاظ نکردن حسابهای جداگانه و مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده و از حقوق مساوی بهره مند باید گردد . ولی او انسانی است با صفات، خصوصیات خاص و مرد انسانی است با صفات و خصوصیات دیگر .


دانلود با لینک مستقیم


حقوق زن در اسلام 23 ص

تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاوان قانون نامناسب تابعیت را زن ایرانی می پردازد

گفتگو: فرناز سیفی

چهار شنبه 25 اکتبر 2006

یکی از مهم ترین بحث های مطرح شده حوزه زنان در سالهای اخیر، بحث ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی و به ویژه افغانی و مشکلات بسیاری که این زنان و فرزندان آنها به آن دچار شده اند بوده است. دامنه و شدت این مسایل تا به آن جایی شدت یافت که مجلس شورای اسلامی را وا داشت تا ماده 976 قانون مدنی را بار دیگر مورد بررسی قرار دهد. سرانجام چندی پیش مجلس اعلام کرد که در این ماده، تغییراتی صورت داده است تا شرایط اخذ تابعیت برای کودکان زنان ایرانی تسهیل شود.اما تامل بیشتر بر تغییرات اعمال شده، حاکی از تضادها و شرایطی به مراتب دشوارتر است. دکتر بهشید ارفع نیا، حقوقدان و استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو اصلی بیست و چهارمین دوره « کانون وکلای دادگستری»، یکی از حقوقدانی است که از سالها قبل در کتاب ها و مقالات خود نسبت به مغشوش بودن این ماده تذکر داده و بر اصلاح این قانون تاکید ورزیده است.

اخیرا مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بندهایی از ماده 976 قانون مدنی را اصلاح کرده است. این قانون در چه سالی تصویب شد؟

ماده 976 مهم ترین ماده از شانزده ماده ای است که درباره تابعیت داریم. به جز شانزده ماده ذکر شده در قانون مدنی درباره موضوع تابعیت، در جای دیگری از قانون نیز در این باره صحبت نشده است. این ماده، هم به نوعی مهم ترین ماده است و هم ماده شلوغ و مغشوشی است. چرا که قانونگذار جمله را اینگونه آغاز کرده است که "افراد زیر تبعه ایران محسوب می شوند" و به دلیل این شروع نامناسب ناچار شده است موارد متعددی را در یک جمله ذکر کند. قانونگذار در این ماده هم اعطای تابعیت از طریق سیستم خون و سیستم خاک وهم تابعیت اکتسابی در اثر ازدواج یا لزوم شخص را گنجانده است. هیچ لزومی وجود نداشته که ماده را به این صورت وضع کنند. می شد این ماده را در پنج بند جدا از هم نوشت تا درباره هر یک تامل کافی صورت گیرد. به هر حال این ماده از هفت بند تشکیل شده است که بند یک آن یک سری اعمال های قانونی را مطرح کرده است. این بند می گوید هر فردی که در ایران زندگی می کند ایرانی محسوب می شود ، مگر اینکه دلایل مسلم بر غیر ایرانی بودن خود داشته باشد. این بند شاید برای زمانی که قانون را تصویب می کردند، یعنی سال هزار و سیصدو سیزده که جلد دوم قانون مدنی تصویب شد بند به جا ومعقولی بود. چرا که به هرحال تصویب این ماده بعد از قضیه کاپیتولاسیون بود که ایران حدود یک قرن به آن دچار بود؛ در آن هنگام ایران همچون خوان گسترده ای بود که اتباع خارجی از خود ایرانیان در ایران حقوق و مزایای بیشتری داشتند.اما امروز وجود این بند در ماده به نظر من خطرناک است و باید این بند از ماده حذف شود.

چرا در شرایط کنونی وجود این بند خطرناک به نظر می رسد؟

من اگر برای مثال افغانی بودم، خیلی ساده با استناد به این بند ثابت می کردم که ایرانی هستم. چرا که این افراد مدارک مسلم خارجی بودن ندارند و غالبا به عنوان پناهنده یا آواره جنگی وارد ایران شده اند و به راحتی با استناد به این بند می توانند ثابت کنند که ایرانی هستند. در حال حاضر به هیچ وجه وجود این بند لازم نیست. من درباره لزوم حذف این بند از ماده 976، نه تنها در کتاب خود نوشته و همواره در کلاس هایم بحث کرده ام، بلکه به مجلس شورای اسلامی نیز نامه نوشته ام، اما متاسفانه ترتیب اثری داده نشده‌است.

اشاره کردید که انتقال تابعیت از طریق سیستم خون و خاک هردو در ماده 976 ذکر شده است. شروط اخذ تابعیت از این دو طریق به چه صورت است؟

بند دوم این ماده درباره تابعیت مبدا که براساس سیستم خون از بدو تولد محاسبه می شود بحث می کند. این بند می گوید افرادی که پدری ایرانی دارند، چه در ایران چه خارج از ایران، از طریق سیستم خون دارای تابعیت ایران محسوب می شوند. اینجا به هیچ وجه به مادر اشاره ای نشده است، اگر مادر نیز ایرانی باشد که خوب مشکلی نیست. اگر مادر غیر ایرانی باشد بنا بر بند شش همین ماده از طریق ازدواج با مرد ایرانی به تابعیت ایرانی در می آید و باز مشکلی نیست.

بند سه، چهار و پنج این ماده سیستم خاک را بررسی می کند. در هر سه بند، تولد طفل در ایران شرط اصلی است. اما شرط دیگری نیز در هر یک از سه بند همراه شرط اصلی ذکر شده است. در بند سه، قانونگذار می گوید اگر پدر و مادر کودکی نامعلوم باشند، کودک دارای تابعیت ایرانی است. این شرط به دلیل حمایت از کودکانی که معلوم نیست پدر و مادر آنها چه کسانی هستند گنجانده شده است که امر بسیار خوب و لازمی هم است.در قوانین کشورهای بسیار دیگری هم چنین قانونی دیده می شود. بند چهارم می گوید فردی که در ایران متولد شده باشد و پدر یا مادر خارجی او نیز متولد ایران باشند، دارای تابعیت ایرانی است. در واقع قانونگذار در این بند نوعی همبستگی را پیش بینی کرده است و چنین بندی را در ماده گنجانده است. بند پنج نیز درباره کودکی صحبت می کند که از پدر و مادری خارجی در ایران متولد شده و تا هجده سالگی و یک سال پس از آن در ایران اقامت کرده باشد که چنین فردی نیز دارای تابعیت ایران است. در بند چهارم این ماده همواره این بحث مطرح بوده است که اگر ما به کودک مادر خارجی متولد ایران به صرف اینکه متولد ایران است تابعیت ایرانی می دهیم، آیا نباید به کودک مادر ایرانی هم که کودکش در ایران متولد شده است تابعیت ایران را دهیم؟ عقل، منطق و فکر سلیم حکم به آری می دهد. کما اینکه از سال 1353نیز این سوال از اداره حقوقی وزارت دادگستری می شد. تا سال پنجاه و سه دادگستری حکم می کرد که به طریق اولی و در مقایسه با بند چهار این ماده، به کودک مادر ایرانی نیز تابعیت ایرانی داده شود. سال پنجاه و سه به این فکر افتادندکه پا را تا حدی فراتر از قانون گذاشته اند، چرا که قانون ذکر کرده است مادر حتما باید در ایران به دنیا آمده باشد. و نظریه مشورتی اداره حقوقی وزارت دادگستری اعلام کرد که بچه متولد در ایران از مادر ایرانی را دارای تابعیت می دانیم که خود مادر نیز متولد ایران باشد. در واقع همان دو شرطی را که در بند چهارم برای مادر خارجی عنوان کرده است، برای مادر ایرانی نیز منظور کردند. بعد از انقلاب نیز در سال 1363 نظریه مشابه ای را اداره حقوقی وزارت دادگستری بار دیگر اعلام کرد و تاکید کرد که بچه ایرانی متولد از مادر ایرانی به شرطی دارای تابعیت ایرانی است که مادر نیز متولد ایران باشد.

در کل شرایط اخذ تابعیت ایران برای یک فرد غیر ایرانی به چه صورت است؟

ماده 979 قانون مدنی چهار شرط را برای اخذ تابعیت ایرانی منظور کرده است. اول اینکه فرد باید لااقل هجده سال تمام داشته باشد. دوم اینکه لااقل پنج سال در ایران زندگی کرده باشد. شرط سومی که قانونگذار مطرح کرده است عدم سو پیشنه و جرایم سیاسی و غیر سیاسی برای متقاضی تابعیت است و دست آخر اینکه متقاضی از خدمت نظام وظیفه فراری نبوده باشد. خوب! به جز شرط آخر- که آن هم برای کودکان حاصل از ازدواج زن ایرانی و مرد غیر ایرانی مصداق چندانی نداشته است- تمام این شروط همین حالا هم در ماده 976 از سالها قبل ذکر شده است. ضمن اینکه باز از ایرانی بودن مادر هیچ سود و بهره ای نصیب کودک نشده است و من نمی فهمم این همه سروصدای تبلیغاتی که مجلس ماده 976 را اصلاح کرد چیست! قانونگذار تاجی بر سر کسی نزده و چیزی را تغییر نداده است. در بند پنجم این ماده از سالها قبل امری مشابه پیش بینی شده بود و در ضمن شرایط اخذ تابعیت بعد از هجده سالگی برای فرد را نه تنها تسهیل نکرده که دشوارتر هم نمودند.

طبق قانون زن ایرانی در چه صورتی تابعیت ایرانی خود را از دست می دهد؟

ماده 987 قانون مدنی می گوید زن ایرانی که با مرد خارجی ازدواج می کند تابعیت ایرانی خود را حفظ می کند، مگر اینکه طبق قانون کشور شوهر، تابعیت آن کشور بر او تحمیل شود. اینجا حاکمیت ایران می گوید ازدواج این زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است قانونی نیست، چرا که از وزارت امور خارجه اجازه نگرفته است. اما نکته قابل توجه این است که اگر این ازدواج قانونی نیست، پس تغییر قانونی هم صورت نگرفته است.اگر دولت نتوانسته از مرزهای خود به خوبی پاسداری کند، این مساله پدر و مادر بی سواد روستایی که از فرط استیصال و فقر دختر کوچک خود را به مردی افغانی داده اند و هیچ هم از قانون و اجازه گرفتن از وزارت امور خارجه خبر ندارند نیست. وزارت امور خارجه برای فیصله دادن به این غائله بالاخره طرحی را به مجلس ارائه کرد که بچه های متولد از مادران ایرانی را با حذف شرطی که مادر نیز حتما متولد ایران باشد، تابعیت ایرانی دهید. یعنی یک تفاوت حداقلی بین اینکه مادر کودک ایرانی باشد یا غیر ایرانی را احساس کنیم. تیرماه بود که اعلام کردند این طرح را مجلس رد کرده است. تا بالاخره همین چند روز پیش شنیدیم که مجلس به کودکان مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی که در ایران متولد شده اند، بعد از هجده سالگی تابعیت ایرانی می دهد که همان طور که گفتم هیچ چیز تازه ای نبود و از سالها قبل در همین ماده ذکر شده بود.

پس در واقع در بحث تابعیت، ایرانی بودن مادر امتیازی محسوب نمی شود.

نه تنها امتیاز مثبتی در نظر گرفته نمی شود، حتا به نظر می رسد به عنوان امتیازی منفی هم محسوب می شود! من موردی داشتم که دختر در خانواده ای که پدر هندی و مادر ایرانی بود متولد شده بود. دختر هجده ساله و برادرش بیست و پنج ساله بود. پسر در لندن زندگی می کرد و زمانی که وقت تعویض شناسنامه ها شد، پسر از طریق سفارت در لندن شناسنامه خود را تعویض کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. روزی که پدر دختر برای دریافت شناسنامه او به اداره ثبت احوال رفت، مامور می پرسد شما اهل کجا هستید و پدر جواب می دهد که هندی است.مامور ثبت احوال شناسنامه دختر را از پدرش پس گرفته و می گوید که این شناسنامه باطل می شود. شما تا به حال شنیده اید که فردی زنده باشد و شناسنامه او را باطل کنند؟وقتی به من وکالت دادند، به اداره ثبت احوال رفتم و دیدم ابلاغی قانونی از ان نوعی کرده اند که ما وکلا به این نوع ابلاغ ها می گوییم « ابلاغ داخل جوی.» از آن دست ابلاغ هایی که می خواهند به دست فرد مورد نظر نرسد. ابلاغی که اصلا به نشانی این خانواده نیست و اعلام کرده اند ظرف ده روز می توانید بیایید تا به تصمیمی که برای مورد شما گرفته شده است اعتراض کنید. وقتی هم در حقیقت به اینها ابلاغی نشده است ، طبیعتا شکایتی هم نکرده اند و ثبت احوال یک طرفه شناسنامه دختر را باطل کرده بود.این سوال مطرح می شود که قانون شناسنامه ای را حالا بجا یا بی جا برای فردی صادر کرده است و این دختر هجده سال با این شناسنامه زندگی کرده است، برادر این دختر با شرایطی مساوی شناسنامه اش بی دردسر صادر شده است و هیچ مشکلی هم پیش نیامده است، چطور به خود اجازه می دهید شناسنامه دختر هجده ای ساله ای را باطل کنید که زنده است و سالها با همین شناسنامه صادره خودتان زندگی کرده است؟ قرارداد 1930لاهه می گوید کشورها نباید اجازه دهند هیچ فردی بی تابعیت باشد و آنوقت ما اینگونه فردی را بی تابعیت می کنیم. در حالی که من دیده بودم که شناسنامه هایی که برای این افراد که از پدر غیر ایرانی متولد شده بودند صادر می شد، در بالای صفحه اول عبارت «در اجرای بند چهار ماده نهصد و هفتاد و شش» نوشته می شد. در حقیقت بر مبنای همان چیزی که اداره حقوقی وزارت دادگستری نظر داده بود، این شناسنامه ها صادر می شد و تا زمانی هم که این قانون اصلاح نشده است، همین شیوه باید ادامه پیدا می کرد.

چند روز پیش دولت بحرین برای اولین بار اعلام کرد که به کودکان زنان بحرینی که با مردان غیر بحرینی ازدواج کرده اند تابعیت بحرینی خواهد داد. وضعیت دیگر کشورهای منطقه در بحث اخذ تابعیت از مادر به چه صورت است؟

من در کتاب خود مقایسه تطبیقی میان قانون ایران و دیگر کشورهای مسلمان منطقه انجام دادم. متاسفانه سایر کشورهای منطقه نیز با کمی تفاوت، وضعیت مشابه ای دارند. برای مثال اگر در ایران قید حداقل پنج سال زندگی در ایران برای اخذ تابعیت ایرانی ذکر شده است، در عراق این میزان ده سال است. ضمن اینکه در تمام کشورهای منطقه، کماکان بحث انتقال تابعیت از طریق سیستم خاک مود بحث است و برخلاف بسیاری کشورهایی که حقوق مساوی زن و مرد رابه رسمیت شناخته اند، هنوز هیچ صحبتی از انتقال تابعیت از طریق خون مطرح نیست.

آیا زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی و عمدتا افغانی ازدواج کرده و دچار چنین وضعیت مغشوشی شده اند، می توانند به نهادهای بین المللی شکایت کنند؟

بله. این افراد حق دارند به عنوان اتباع ایرانی که دولتشان از آنها حمایت نمی کند، به مراجع ذی صلاح بین المللی شکایت کنند. دولت ها وظیفه دارند از اتباع خود حمایت های لازم و کافی کنند. آیا زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است مرتکب گناه کبیره شده است؟ مدام از تلویزیون اصول راهنمایی و رانندگی آموزش داده می شود که بسیار هم خوب است، اما چرا یک بار آموزش نمی دهید که زن ایرانی اگر بخواهد با مرد غیرایرانی ازدواج کند باید از وزارت امورخارجه اجازه گیرد؟ چرا پیشگیری نمی کنید تا این زنان در چاه ویل نیفتند و بعد هم هیچ حمایتی از آنها به عمل نیاید؟ مرد افغانی که به ایران آمده است، دلیلش جنگ و آوارگی و عدم کنترل دولت ایران بر مرزهایش بوده است.اگر دولت در زمینه کنترل مرزها ضعیف عمل می کند، تاوانش را زنان ایرانی باید دهند؟ حالا هم که با تصویب این قانون تازه انگار بچه اصلا از پدر متولد می شود و اصلا مادر هم ندارد و مهم هم نیست مادر این کودک چه کسی است! من متاسفم که تاوان همه چیز را تنها زن ایرانی است که باید بپردازد و بس.

جزییات اخذ تابعیت ایرانی برای فرزندان 18 ساله

 فرزندان مادران ایرانی در هر جای دنیا که به دنیا آمده باشند، می توانند تابعیت مادر را اخذ کنند.

«علی‌رضا احمدی، »رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ سیاست و فرهنگ، نگار حسینی ـ بحث دادن تابعیت به فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی بر اساس قانون تابعیت جمهوری اسلامی ایران بر دو اصل خون و خاک با ارجحیت خون بنا شده است. این بدان معناست که در قوانین تابعیت ایران، خون علت قطعی و بلاشک تابعیت بوده است و این قاعده در بند 2 ماده 976 قانون مدنی نمود بارز دارد و خاک از نقش ثانوی در این رابطه برخوردار است.ماده 964 قانون مدنی، روابط بین ابوین و اولاد را تابع قانون متبوع کشور پدر می‌داند مگر این‌که نسبت طفل فقط به مادر مسلم باشد.

 " علیرضا احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه درباره دریافت تابعیت ایرانی برای این فرزندان گفت: «افرادی که از 1 فروردین 1358 به بعد با دارا بودن مادر ایرانی و پدر خارجی متولد شده‌اند می‌توانند پس از 18 سالگی تابعیت ایرانی بگیرند. این در شرایطی امکان‌پذیر است که این افراد بعد از 18 سالگی تابعیت خارجی خود را که از طرف پدر به آن‌ها اعطا شده است، رد کنند.»

پیش از این مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری، طرح اعطای تابعیت ایرانی از طریق مادر به کسانی که دارای پدر غیرایرانی هستند یا خارج از ایران متولد شده‌اند را رد کرده بود.

 پیش از مصوبه امروز مجلس در دادن تابعیت فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی، احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه  در گفت و گو با میراث خبر به تشریح اقدامات این اداره و نیز ارایه جزییات بیشتر در این باره پرداخته بود. متن کامل این گفت و گو منتشر می شود.

مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری طرح اعطای تابعیت از طریق مادر را رد کرد. دیدگاه وزارت امور خارجه در این باره چیست؟

اصولا در دنیا سیستم تابعیت بر دو اصل استوار است. خون و خاک. اگر پدر کودکی ایرانی باشد در هر جای دنیا که به دنیا بیاید، ایرانی‌ محسوب می‌شود. نسب به پدر می‌رسد و قانون تابعیت ایران نسب مادری را نمی‌پذیرد.

در تابعیت فرزند، نسب پدر شرط است. بنا بر اصل خاک، کودک در هر کشوری به دنیا بیایید، معمولا تابعیت همان کشور به او تعلق می‌گیرد. اگر فرزند از مادری ایرانی و پدری غیر ایرانی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تابعیت 1000