حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر


مقاله در مورد جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:18

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

ظهور و سقوط فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس

 

جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها
ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر

 

مقوله فرهنگ

 

ویژگی مشترک فرهنگ ها

 

عناصر فرهنگ

 

فرهنگ

 

ب) فرهنگ الهی

 

وجه تمایز فرهنگ مادی و الهی

 

فرهنگ اسلامی

 

عناصر اصلی فرهنگ اسلامی

 

ارزش های دینی در فرهنگ اسلامی

 

ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت.

 

 

 

ظهور و سقوط فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس

¤ بهروز دانشور
تاریخ آموزه های بسیاری دارد. به تعبیر حضرت امام خمینی تاریخ معلم انسانهاست از این رو خداوند در قرآن مجید به دفعات از شرح احوال گذشتگان به منظور عبرت آموزی و هدایت انسانها سخن به میان آورده است. از جمله در سوره آل عمران آیه 137 آمده است: «قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین» پیش از شما سنت هایی وجود داشت که هر قوم طبق اعمال خود سرنوشت هایی داشتند که شما نیز همانند آن را دارید پس در روی زمین گردش کنید و مشاهده کنید عاقبت تکذیب کنندگان آیات خداوند چگونه بود.
بر مسلمانان است که از تاریخ گذشته خود پند بگیرند و از آن عبرت بیاموزند تا دوباره به سرنوشت گذشتگان دچار نشوند. از این جهت تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی اندلس بسیار خواندنی ومفید است. در نوشتار حاضر ضمن بررسی ابعاد گوناگون فرهنگ وتمدن اسلامی اندلس آسیب شناسی و علل افول خورشید تابناک آن تمدن نیز مطرح خواهدشد.
موقعیت جغرافیایی اسپانیا
اسپانیا یکی از مراکز مهم انتقال تمدن اسلامی به اروپا و همچنین پل ارتباطی میان شرق و غرب در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در طول مدت 800 سال بوده است. این کشور در جنوب غرب اروپا با کشور دیگر یعنی پرتغال شبه جزیره ایبری را تشکیل می دهند.
ورود مسلمانان به اندلس
درسال 89 هـ.ق ولیدابن عبدالملک خلیفه اموی موسی ابن نصیر را به حکومت آفریقیه (شمال آفریقا) منصوب کرد.
در ادامه فتوحات مسلمانان در قرن هفتم و هشتم میلادی در شمال آفریقا با توجه به زمینه های سیاسی اجتماعی و اقتصادی و از جمله کاهش بارندگی و خشکسالی و نیز اختلافات داخلی بربرهای تازه مسلمان شده آن منطقه در صدد برآمدند با کشف مناطق جدید و تصرف آن مشکلات خود را تا حدودی حل نمایند. درهمین ایام اطلاعات و گزارشاتی از ثروت و اقتصاد اسپانیا و خاک حاصلخیز آن به دست مسلمانان رسید و آنان وادار به تسخیر اسپانیا شدند.
اوضاع داخلی اسپانیا از جمله بی عدالتی های اجتماعی و فاصله طبقاتی که در یک طبقه عده ای از ویزیگوتها و اشراف محلی و کشیشان کلیسا در رفاه و آسایش کامل بوده و طبقه دیگر یعنی کشاورزان وابسته به زمین و غلامان و بردگان در رنج و مشقت بودند زمینه را برای دخالت یک نیروی خارجی فراهم ساخت. با توجه به زمینه های یادشده درسال 92هـ.ق در زمان خلافت ولید اول سپاهی مرکب از عربها و بربرها به قصد فتح اسپانیا اعزام شدند. طارق سپاهیان خود را که از تنگه میان مراکش و اسپانیا عبور داد و از آن تاریخ به بعد این تنگه به نام جبل الطارق نامیده شد.
طارق هنگامی که وارد اسپانیا شد که «رودریک» یا «آذرنیوگ» پادشاه آن سرزمین مشغول فرونشاندن شورش های داخلی کشور خود بود. رودریک با شنیدن خبر حمله مسلمانان به پایتخت بازگشت و به جنگ با مسلمانان پرداخت اما لشکر رودریک شکست خورد و خود نیز به روایتی کشته شد.
تاریخ اسپانیای اسلامی در این زمان یعنی از ورود طارق ابن زیاد به اندلس درسال92هـ.ق تا 897هـ.ق که آخرین بازمانده های مسلمانان از اسپانیا اخراج شدند به طور خلاصه به چند دوره به شرح زیر تقسیم می شود.
1-ازسال 92 تا 138هـ.ق فتح اسپانیا توسط طارق ابن زیاد تا روی کارآمدن امویان اندلس
2- ازسال 138 تا 422هـ.ق حکومت امویان اندلس
3- ازسال 422تا 479 دوره ملوک الطوایفی
4- ازسال 479تا 543دوره حکومت مرابطون
5- ازسال 543 تا 632 دوره حکومت موحدون
6- از سال 632 تا 897 حکومت خاندان بنی نصر یعنی ازسقوط موحدون تا حاکمیت مسیحیان بر کل اسپانیا
شکوه تمدن اسلامی اندلس
اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور آن تمدن اروپا را نورانی ساخته بوده علم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپای رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضی- فلکی- گیاه شناسی - تاریخ- فلسفه و قانونگذاری در اسپانیای اسلامی تکمیل شد و به بار نشست.
جالب است بدانیم که این تحول وپیشرفت زمانی بود که اروپا گرفتار دوره رکود علمی قرون وسطی بود و از نادانی و جهالت رنج می برد.
دراین هشت قرن با برنامه ریزی و ساماندهی در زمینه های مختلف مسلمین به پیشرفتهایی عظیم دست یافتند. از جمله با ایجاد مدارس رایگان، همگانی کردن آموزش و ترویج فرهنگ و علم دوستی و دانش پژوهی در اندلس بزرگانی در میدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه هایی را به جهان بشریت عرضه کردند.
در پزشکی با ظهور افرادی مانند علی ابن عباس، زهراوی، باهلی، ابن زهره بدان پایه از تخصص علمی رسیدند که جراحیهای دقیق چشم را انجام می دادند.
معماری و شهرسازی
در زمینه معماری و شهرسازی مطابق با اصول فنی و مهندسی، مهندسان مسلمان در معماری به قله های رفیع این دانش دست یافتند و چنان آثار ماندگاری از خود به جای گذاشتند که امروزه بیش از 45میلیون نفر جهانگرد سالانه از این آثار بازدید می کنند.(1)
از جمله آثار معماری اندلس که می توان به آن اشاره کرد مسجد جامع شهر قرطبه است که از شاهکارهای معماری جهان است. مسجدی با 4868مترمربع فضای سرپوشیده و باز با 1293عدد ستون که ارتفاع آنها گاهی به 9متر می رسد و در همان حال قطر ستونها حدود 25سانتیمتر است. در حالیکه در همان زمان ماهرترین مهندسان برای پیشگیری از سقوط احتمالی چنین سقف های بلندی، قطر پایه های سنگی ساختمان را کمتر از چهارمتر قرارنمی دادند.(2)
این موضوع حکایت از توانمندیهای فنی و مهندسی معماران وقت دارد.
در توصیف شهر قرطبه سیاحان و جهانگردان مطالب متنوعی مطرح نمودند از جمله جان دراپر در توصیف شهرسازی و زیباسازی شهر قرطبه پایتخت اندلس می نویسد هفتصد سال بعد از این تاریخ یعنی بعد از شکوه اندلس حتی یک چراغ در راههای عمومی لندن و پاریس وجود نداشت و قرنها بعد از آن تاریخ افراد پیاده در شهرهای لندن و پاریس تا قوزک پا در گل فرومی رفتند.(3)
تألیفات در زمینه کشاورزی
در نهضت ترجمه تعداد رسالاتی از دیوکریتوس، ارسطو و... در زمینه کشاورزی به عربی ترجمه شد. نخستین تألیفات کشاورزی جهان اسلام توسط یوحنا ابن ماسویه- حنین ابن اسحاق و جابرابن حیان صورت گرفت. در اوایل قرن چهارم هجری کتاب الفلاحه النبظیه توسط ابن وحشیه تألیف شد.
در قرن چهارم و پنجم رسالات زیادی توسط علما و دانشمندان اندلس تألیف شد:
از جمله کتاب الانوارء تألیف ابواسحاق قرطبی- کتاب الفلاحه نوشته ابوالقاسم زهرای جراح و پزشک معروف- کتاب المقنع از ابوبکر عمرابن حجاج اشبیلی- دیوان الفلاحه و کتاب القصد و البیان از عبداله ابن بصال
کتاب دیگر المغنی فی الادویه المفرده و الجامع لمفردات الادویه والاغذیه نوشته ابوعبداله احمد ابن بیطار متولد شهر مالقه اندلس، لازم به یادآوری است شهرت ابوعبداله احمد ابن بیطار بیشتر به داروشناسی می باشد.(4)
به طور کلی توجه و عنایت امویان اندلس به کشاورزی آن چنان زیاد بود که تقویم خاصی برای آن ترتیب داده بودند و به تقویم قرطبی معروف شد. این تقویم طریقه و موسم کشت گیاهان مختلف را شرح داده بود به نظر برخی از محققین، ملتهای دیگر نیز تقویم زراعی را به تقلید از امویان اندلس فراهم کردند.(5) موضوعی که در دنیای امروز با عنوان سال زراعی از آن یاد می شود.
مسلمانان اسپانیا علاوه بر تجارب شخصی خویش در باب کشاورزی مانند سایر علوم از تجربیات علمی و عملی چند صدساله مالک شرقی بهره فراوانی بردند آنها فن و روش آبیاری مرسوم در سرزمین های خلاف شرقی را در سیستم آبیاری خود به کار گرفتند. حفر قنوات، ایجاد ناعور و استفاده از دولاب از جمله روش های معمول در مصر و شام و ایران برای بیرون آوردن آبهای نهفته در زیر زمین بود که مورد استفاده مسلمین اندلس در آبیاری زمین های کشاورزی و مصارف شهری قرارگرفت.(6)
استفاده از روشهای فوق زمانی بود که کشاورزی در اندلس قبل از ورود مسلمانان به آن ناحیه به صورت ابتدایی و دیمی انجام می گرفت. نظام حاکم بر زراعت آن سرزمین هم نظام فئودالی بود و کشاورز کمتر از آن دسترنج خود استفاده می کرد.
اما با آمدن مسلمانان سیستم فئودالی که خاص جوامع غربی بود برداشته شد و شیوه زمین داری شرقی رایج شد و در زمینه کشت گیاهان و آبیاری زمین ها تغییر و تحول عمیقی صورت گرفت.
مهار آبها و سدسازی
سدسازی که از جمله روش های تهیه آب برای مصارف خانگی و کشاورزی در ممالک شرقی بود به وسیله مسلمانان اسپانیا در شبه جزیره ایبریا اقتباس شد.
بهترین سندی که می توان درمرد تاثیر روشهای آبیاری مسلمانان مشرق زمین درنوع آبیاری اسپانیا ارائه داد تعداد زیادی از لغات اسپانیایی در فن آبیاری است که مشتق از زبان عربی است.(7)
صنایع
قبل از ورود مسلمانان به اسپانیا تا دوره امویان اندلس این کشور از رشد چندانی برخوردار نبود. تثبیت حکومت امویان اندلس و حمایت آنها از صنعتگران و هنرمندان مسلمان از یک سو و داد وستد مردم آن کشور با مسلمانان شمال آفریقا از سوی دیگر تحولی عظیم در صنعت اندلس ایجاد کرد و باعث شکوفایی اقتصاد اندلس شد. به نحوی که اثرات آن از مرز اسپانیا گذشت و به دیگر مناطق اروپا راه یافت.
دراینجا برخی صنایع مسلمان اندلس را معرفی می نماییم.


 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد جنبش نرم افزاری، مبانی، اصول و راهکارها ارزیابی جنبش های نرم افزاری معاصر

دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه و طرح سؤال
در تاریخ کشورها و سرزمین‌ها برخی از حرکت‌ها و جنبش‌ها به خاطر تازگی و کارکردشان اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند و چه بسا زمینه‌ای برای پیشرفت و یا پسرفت به حساب می‌آیند. جنبش تنباکو در ایران یکی از این مقاطع تاریخی است که مردم ایران را نسبت به قدرت خویش برای مقابله با پیش‌آمدهایی که حیثیت ملی آنها را به مخاطره می‌انداخت، آگاه ساخت. مردمی که یاد گرفته بودند هر آنچه شاه و دربار برای آنها رقم می‌زند بپذیرند و خود را ملزم به اطاعت از آن می‌یافتند هرچند از اجرای آن کراهت داشتند.
در این دوره تحولات در کشورهای اروپایی وارد مرحله‌ای حساس شده بود و سرمایه‌داری پا را از مرزهای خود فراتر گذاشته بود و در پی سود و منفعت خویش خواسته‌ها و مطالعات مردمان آن سوی مرزها را به هیچ می‌انگاشت. بنابراین جنبش تنباکو یک جنبش کاملاً مربوط به مسائل اقتصادی است یعنی ریشه اصلی‌اش به اقتصاد برمی‌گردد و این عملاً ناشی از یک مسئله بسیار مهم و آن به وجود آمدن و رشد امپریالیسم است. این مسئله تنها به ایران مربوط نمی‌شود و آسیا را هم در بر می‌گیرد. در ایران رژیم، رژیم زمین‌داری است و با رژیم سرمایه‌داری چندان میانه خوبی ندارد. لذا است که به واسطه پدید آمدن تعارض منافع زیر ساخت‌های اقتصادی اجتماعی دچار تضاد شده و مقابله با پدیده بیرونی نمود عینی به خود می‌گیرد. برای تحلیل انقلابها و جنبش‌ها در ایران براساس چارچوب نظری چارلزنلسون می‌توان گفت که هر جامعه یک ساخت دارد و ساخت جوامع با یکدیگر متفاوت است و هر ساختی یک عملکرد و کارد به خصوصی دارد. در ساخت اجتماعی ایران هم یک عملکردی وجود دارد که این ساخت‌ها را به هم مربوط می‌کند که به آن ساخت جامعه می‌گویند. این کارکرد، ساخت ارزشی را به وجود می‌آورد و این ساخت ارزش تغییرات مربوط به تجانس را به موجب می‌شود. حال اگر بین ساخت ارزشی و محیط تجانس باشد مشکلی پیش نمی‌آید ولی اگر عدم تجانس بین ساخت ارزشی و محیط به وجود بیاید آن وقت نظام نامتعادل اجتماعی رخ می‌نماید و این چیزی بود که در جنبش تنباکو اتفاق افتاد. به هر حال در این تحقیق در پی آن هستیم تا ببینیم نقش روسیه در این جنبش چه میزان بوده است. آیا همانطور که برخی ادعا می‌کنند سر منشأ و سرنخ ماجرا در دست روسها بوده و مردم را آنچنان که می‌خواستند هدایت می‌کردند یا فقط به خاطر حفظ منافع خود مخالف اعطای امتیاز به رقیب خود بوده‌اند، و این مردم و علما بودند قیام را آغاز کردند و به نتیجه رسانیدند. ما در این تحقیق سعی کرده‌ایم با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی موضوع را قدری بشکافیم. اما به نظر می‌رسد نقش روسیه یک نقش تقویت کننده و تکمیلی بوده تا یک نقش بنیادی و محوری، بررسی ادعاهای طرفین و مدارک تاریخی این را ثابت می‌کند.

نگاهی اجمالی به منابع
نخستین اثر مستقل و تک نگارانه دربارة جنبش تنباکو، کتاب تاریخ دخانیه شیخ حسن کربلایی است. حاج علی فرزند محمدرضا، پدر شیخ آقا بزرگ طهرانی هم رساله‌ای در تاریخ دخانیه نوشته که متاسفانه تاکنون یافت نشده است. پس از آن کتاب مستقل دیگری که نوشته شده کتاب «تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی در ایران» ابراهیم تیموری است که به سال 1328 خورشیدی چاپ شده است. وی از کتاب شیخ حسن، کمال استفاده را کرده و نامی از آن به میان نیاورده است. البته خود او هم تلاش زیادی در جمع‌آوری اسناد و مدارک کرده است.
اثر مستقل دیگر، عنوان «تحریم تنباکو» از خانم نیکی، ر،کدی است که توسط شاهرخ قائم مقامی ترجمه و به سال 1356 خورشیدی در تهران به چاپ رسیده است. تحلیلی از نقش سه گانه شیخ فضل‌الله نوری در نهضت تحریم تنباکو اثر مستقل دیگری از آقای ابوالحسنی (مندر) است که به سال 1360 توسط انتشارات پیام آزادی در تهران چاپ شده است. «پیکار پیروزی تنباکو» از محمد نهاوندیان (تهران، چاپ پرتو) و کتاب «ریشه و روند جنبش تنباکو» (بدون یاد از نام مؤلف) و کتاب «اندیشه دینی و جنبش ضد رژی» از آقای حسین آبادیان (تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376 آثار مستقل دیگری هستند که در این باره انتشار یافته‌اند.
کتابی نیز با عنوان «بازرگان» از خانم هما ناطق دربارة دادوستد با بانک شاهی ورژی تنباکو در تهران به سال 1373 چاپ شده است.
کتاب ویژه‌ای هم دربارة مرحوم سید علی‌اکبر فال اسیری مجتهد فارس با عنوان «نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو» از آقای محمدرضا رحمتی در تهران و به توسط بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی چاپ شده است.
ما در این تحقیق تلاش نموده‌ایم از منابعی بیشتر بهره ببریم که به شکلی به موضوع مرتبط بود و در آنها به نقش روسیه در جنبش اشاره شده باشد. از جمله این منابع برخی خاطرات از جمله خاطرات دکتر فوریه در ایران است.
همچنین اسناد وزارت خارجه انگلیسی و فرانسه از دیگر منابع است که به آنها مراجعه شده است. بخش دیگر منابعی در واقع منابع مطالعاتی و تحقیقاتی است که با مراجعه به آنها سعی شده تا نتیجه تحقیقات آنها به شکلی در این پژوهش منعکس شود.
از جمله منابعی که به کرات به آنها استناد شده کتاب روس و انگلیس در ایران اثر فیروز کاظم‌زاده است. تاریخ قاجاره اثر آ.ک.س لمبتون از دیگر منابعی است که به قدر نیاز به آنها مراجعه کرده‌ایم.

 

زمینه‌های فرهنگی جنبش
یکی از زمینه‌های جنبش تنباکو در ایران نارضایتی مردم و علما از نفوذ فرهنگی و اقتصادی بیگانگان در کشور بود. این نفوذ که حیثیت و هویت ملی و فرهنگی یک جامعه سنتی را با خطر مواجهه کرده بود تبدیل به یک جنبش ضد بیگانه شد. شیخ حسن کربلایی فضا را این چنین توصیف کرده است: چنان افعال و اطوار زشت و ناپسند فرنگیان در نظرها به زیبایی جلوه گرفت که مسلمان زادگان ایران، با آن وجدانهای سلیم و سلیقه مستقیم، قبایح افعال و اطوار ننگ مغزانة فرنگیان را با شوق و شعف هر چه تمام‌تر، شعار ]شعائر[ خود گرفته، سهل است که مایة مباهات خود دانسته، بدان قبایح نیز بر مردم مملکت افتخار و مزیت جستند؛ و با همة این، باز هم فرنگی مآبی دست از مسلمانان برنگرفت تا بر طبایع ایشان نیز استیلا یافته، استعداد طبیعیه تا مسلمانان را هم از ریشه برانداخت.
نویسنده تاریخ دخانیه در ادامه می‌نویسد:
این شد که از این پس کلمه ملت را که سبب اصلی خرابی کار ایران فهمیده بودند، نفوذ و موقع پیشین از دلها برفت و افکار فرنگستان که ضامن سعادت و نیکبختی ملت و مملکتش می‌دانستند. هر روزه در نظرها رونقی تازه گرفت و به تدریج مقام فرنگیان در ایران خیلی بلند و منتسبات فرنگستان کلّیة خیلی دل‌پسند افتاده و بدین و تیره هر کار فرنگی و فرنگی مآبی را در ایران ]رواج[ افزوده شده و بازار اسلام و مسلمانی را همی (رونق) بکاهید، تا آنجا که بزرگان ایران را از سازش و آمیزش با مردم فرنگستان، عظم بسیاری از منکرات اسلامیه یکسر از نظر به در رفت؛ سهل است که نوبت، کم‌کم به معلومات وجدانیه و مسلمات فطریه رسید.

 



زمینه‌های اقتصادی جنبش تنباکو
نفوذ اقتصادی بیگانگان در ایران یکی دیگر از عوامل عمده پیدایش جنبش تنباکو بود. مردم، تجار و بازرگانان وقتی می‌دیدند که سرنوشت اقتصادی مملکت خود به دست بیگانگان افتاده است به دنباله بهانه به منظور نشان دادن واکنش بودند و این بهانه با اعطای امتیاز توتون و تنباکو به دست آمد.
در اینجا قسمتی از نامه یک تاجر به علمای عراق که توسط شیخ حسن کربلایی در زمینه دخالت خارجی‌ها در مسائل مملکتی و ضررهای آن به اقتصاد کشور در کتاب تاریخ دخانیه آورده شده متذکر می‌شویم:
«نوع اهالی این بلد عمده و معظم که چشم و چراغ ایرانیان است، خاصه صنف تجار را، کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده و چگونه سخت و دشوار نباشد و حال آن که چندین سال است تا کنون که ]به[ سبب مداخل و استیلای فرنگیان، رشتة تجارت ایران بالمرّه از دست تجار مسلمان بیرون رفته است.
این جماعت فرنگیان، گذشته از این که در کلیة بلاد ایران، خاصه در این بلد معظم، کم‌کم خیلی زیاد شده و در رشتة بسیاری از کارها، مدخلت جسته‌اند، این جماعت به یک وضع تقلبی در کار تجارت ایرانیان داخل شده و رشته کارها را در هم و برهم زده‌اند که تجار مملکت را علی‌الخصوص با التزام به احکام شریعت، دیگر دادوستد صرفه ]وعاندی[ ندارد، سهل است که این وضع دادوستدهای اسلامی، به جز خسارت، نتیجه و حاصلی نتواند داشت. این است که از چندین سال تاکنون، هر ساله در هر بلد جمعی از تجار مسلمان ورشکسته و خانه‌نشین شده و این باقی مانده هم که امروزه علی الرسم به حجره و کاروانسرا می‌آیند، با کمال کسالت و افسردگی هرکسی در این خیال که تا هنوز به وسیله چرکین ورشکستگی ننگین شده خود ]اختیاراً[ از کار تجارت کناره گرفته و ابتداً خانه نیشن باشد.
مقایسه امتیازاتی که کشورهای ضعیف‌تر به قدرتهای بیگانه داده بودند از دیگر دلایل مخالفت مردم با امتیاز تنباکو بود. چه براساس اسناد میزان سود و بهره‌ای که از بابت امتیاز توتون و تنباکو به ایران داده می‌شد به مراتب کمتر از امتیازات از نوع خود در سایر کشورها از جمله عثمانی بود.
در این اواخر در مملکت ما دو سه فقره امتیاز به اجانب داده شده است که امثال آن شرایط خفیفه ]، حقیقتاً[ در هیچ مملکتی دیده و شنیده نشده است امروز دولت انگلیس با آن همه اقتدار در زنگبار و فرانسه در داهومی (بنین) و دولت ایتالیا در حبشستان با آن شرایط خفیفه امتیاز حاصل نتواند نمود؛ حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین پایه رایگان فروخته نمی‌شود؛ آیا واسطه کار هیچ وجدان ندارد ]و به هوش نمی‌آید[ و پیش خود نمی‌اندیشد که این امتیازات متضمن حقوق عمومیه است؟

 

رقابت‌های روس انگلیس در ایران
در دوران قاجار محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم حاکم را، سیاست موازنه مثبت (جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس، از طریق اعطای امتیازات و منافع مختلف به آنها) تشکیل می‌داده است! تا جائیکه به عنوان شیوه‌ای سهل الوصول برای حفظ و بقای شاه و برابر تکاثر طلبی استعمارگران بین‌المللی به کار گرفته می‌شد. و اساساً رژیم حاکم بر هیچ وجه برمبنای منافع مردم محروم کشورمان و هویت و استقلال اسلامی میهنی عمل نمی‌نموده و تنها چیزی که مبنای ارزش‌گزاری و برنامه‌های آن را تشکیل می‌داد حفظ منافع دربار و قدر قدرتی شاه وقت بوده است.
این وابستگی به اجانب به نحو بارزی در نامه سید جمال الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی منعکس شده است.
و (شاه) نصف دیگر مملکت را هم به عنوان حق سکوت به دولت روسیه ـ داده اگر شود ـ آنهم عبارتست از:
1ـ مرداب رشت و راه انزلی تا خراسان و آنچه از خانه‌ها و مسافرخانه‌ها و باغستانها تابع ان راه است. ولی دولت روسیه به دماغش خورده و این هدیه را نپذیرفته، او در صدد است اگر این معاهده‌ها ـ که به تسلیم کشور به اجانب منتهی می‌شود به هم نخورد، خراسان را مستعمره خود کرده و به آذربایجان و مازندران نیز دست بیاندازد، این اولین نتیجه‌ای است که بر ریاست این احمق مترتب می‌شود. خلاصه این مرد تبهکار، کشور ایران را اینطور به مزایده گذاشته و خانه‌های محمد و ممالک اسلامی را به اجنبی می‌فروشد ولی از پست فطرتی و فرومایگی که دارد به قیمت کم و وجه اندک حاضر به فروش می‌شود. بله وقتی پست فطرتی و حرص با خست و دیوانگی آمیخته شود، چنین خواهد شد.
از مدتها پیش بر ناصرالدین شاه و صدر اعظم وی، میرزا حسین‌خان مشیروالدوله، آشکار شده بود که از سوی روسیه تهدیدی بنیادی نسبت به استقلال ایران صورت می‌گیرد و ایران با توجه به موقعیت متزلزل امور مالی‌اش، بدون متحد نمی‌تواند در مقابل نفوذ روسیه مقاومت کند. بنابراین، آنان درصدد برآمدند که توجه قدرتهای بزرگ را به توسعة اقتصادی کشور جلب کنند، به این امید که اگر این قدرتها در کشور سرمایه‌گذاری کنند به حفظ استقلال ایران کمک خواهند کرد. در آن زمان، هیچ یک از قدرتهای بزرگ به جز روسیه و بریتانیا به ایران علاقه نشان نمی‌دادند و بدین ترتیب بود که امتیاز رویتر سرانجام به یک تبعة بریتانیایی اعطا شد. روسها از اعطای این امتیاز به شدت خشمگین بودند و در دیگر کشورهای اروپایی نیز نسبت به این امتیاز انتقادات زیادی شد و بالاخره در 1873م، شاه تحت فشار روسیه این امتیاز را لغو کرد.
شاه و سپهسالار پس از این بخشش (امتیاز رویتر) و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند، در سال 1290 هجری قمری، از طریق روسیه به فرنگ رفتند. ولی در پایتخت روسیه با اعتراض شدید دولت تزاری نسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنبالة این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد!
انگلیسی‌ها که به علت حضور رقیب، عهدنامه رویتر را زیاد قابل اجرا نمی‌دیدند، بیشتر به بهره‌برداری سیاسی از آن پرداختند و خود جداگانه با روسیه بر سر حفظ امنیت سرحدات هندوستان و در عوض چشم‌پوشی از تصرف خانات آسیای مرکزی و از جمله شرق دریای خزر که جزء خاک ایران محسوب می‌شد به توافق رسیدند و از سوی دیگر ناصرالدین شاه برای تلافی ظاهری این عمل، تشکیل قوای قزاق را در سال 1296 هـ.ق به روسها واگذار نمود.
چندسال بعد از (قضیه رویتر) انگلستان که زمینه را برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طریق رژیم شاه کاملاً مساعد می‌دید، وی را توسط صدراعظم «امین السلطان» برای دیدار از اروپا دعوت کرد. اما روسیه تزاری که خود را در این متضرر می‌دید از ناصرالدین شاه که اجازه عبور از خاک روسیه را می‌خواست تقاضای امتیازاتی به نفع خود نمود. در نتیجه شاه به دولت روس متعهد شد که:
مرداب انزلی و رودخانه‌هایی که مصب آنها در این مرداب هستند و تمام رودخانه‌هایی که به بحر خزر می‌ریزد برای کشتی‌های روس آزاد باشد و اینکه روسها در هر جا که مناسب و مفید بدانند در خاک ایران راه آهن بسازند و علاوه بر این، دولت ایران تا 5 سال به هیچ دولت خارجی اجازه ساختن راه آهن را ندهد.
در سفر (سوم) ناصرالدین شاه به فرهنگ و توقف او در انگلستان (شعبان 1306 هـ . ق) پیشنهاد و اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح شد به این منظور دولت انگلیس یکی از اتباع خود به نام ماژور تالبوت را به عنوان طرف قرارداد معرفی کرد. سرانجام در رجب 1307 هـ . ق پس از مراجعت شاه به ایران این امتیازنامه در 15 ماده تنظیم و به امضای ناصرالدین شاه رسید.
نویسنده کتاب تاریخ دخانیه چگونگی سفر شاه به فرنگ و دادن امتیاز را چنین نوشته است:
قضا را در همین اثنا اعلیحضرت اقدس همایون پادشاه اسلامیان پناه در سنة 1306 سومین باره، عزیمت خسروانه به تجدید سیر و سیاحت فرنگستان و گلچین از اوضاع ترقیات آن سامان گرفت. ]![ در این سفر جمعی از بزرگان مملکت را نیز به شرف التزام و رکاب همایونی مفتخر و سرافراز فرموده که پس از اطلاع و آگاهی کامل از اوضاع ترقیات و تنظیمات فرنگستان، تدبیر ادخال و اجرای آن گونه ترقیات و تنظیمات را در وطن‌گری با هم بیندیشند.
شیخ حسن کربلایی در زمینة زیرکی انگلیسی‌ها برای استفاده از موقعیت و نقش امین‌السلطان در این باره چنین ادامه می‌دهد:
معلوم است حریف کهنه‌کار و هوشیار، پس از تمهید این همه مقدمات کار، البته استنتاج نتیجه را فرصت یافته و غنیمت خواهد شمرد. این بود که در همان ایام اقامت موکب همایونی در انگلستان، ماژور تالبت نامی از مردم انگلیس که سابقة ادعایی با دوست ایران داشت رشتة خیلی بلند و رسای امتیاز عمل دخانیه کل ممالک محروسة ]ایران[ را خواستگار وصل جو شده، چنگ توسل به دامان شرف شأن یکی از بزرگان (امین السلطان) که مصدر کارهای بزرگ مملکت بود در آویخت. بزرگ محترم نیز شاید بدین ملاحظه که برحسب مکنون خاطر خطری همایونی ما را در این سفر جز ادخال و اجرای این گونه، کارهای سودمند نتیجه‌دار به ایران مقصدی در نظر نخواهد بود، پذیرفت.

دیورند از مأموران انگلیسی ـ هندی که در دستگاه سرفردریک رابرتس در جنگ دوم انگلیس و افغانستان به عنوان منشی سیاسی خدمت کرده و در وزارت خارجه هندوستان به مقام معاونت وزارت رسیده بود درباره دیدگاه سفارت انگلستان در ایران نسبت به دربار و روسها نوشته است.
قشونی در کار نیست. سربازان با رباخواری امرار معاش می‌کنند.‌.. اگر یک بریگاد (تیپ) روسی به سوی تهران حرکت کند تصور نمی‌کنم که یک گلوله هم به طرف آن شلیک شود. ناصرالدین شاه از ملاها می‌ترسد، زیرا هر کار بخواهند می‌کنند و به راستی دولتی وجود ندارد بهترین فرصت برای اصلاح امور آن است که بین ما و روسها توافقی شود اما می‌ترسم که نتوان به این کار امیدوار بود. ما در نظر ناصرالدین شاه مهاری هستیم برای روسها و روسها از بسیاری جهات به نحوی عجیب از ما هراسان‌اند. هیچ‌گونه احساس حقارتی در کار نیست، اگرچه در واقع قدرت حقیقی در دست روسها است.
در همان زمان یک نشریه انگلیسی در این باره نوشته است.
سیاستمداران توانا و با تجربه معتقدند که دخالت وزارت خارجه در امور ایران، رقابت روسها را برخواهد انگیخت و از هم اکنون شروع فعالیت قدرت اخیر آشکار است. در حال حاضر نمایندگی دولت روسیه در ایران با یکی از کاربرترین و زیرکترین دیپلماتها یعنی موسیو دبوتزوف است که آگاهی کاملی از امور شرق دارد و بی‌شتاب و با دو اندیشی اقدام می‌کند. روسها که هیچ یک از سهامی را که در لندن به فروش می‌رسد نخریده‌اند عملاً تلاش می‌کنند که مانع از اقدامات انگلیسی‌ها شوند و در کار آنها مشکلاتی پدید آورند.
به هر حال مخالفت روسیه، با تنباکوی رژی، از همان ابتدا آشکار شد. سفیر انگلیس در تهران که دریافته بود روسیه با چنین انحصار وسیعی برای اتباع بریتانیا مخالفت می‌کند و از طرفی نیز مایل بود که وسایل پیشرفت مادی و ثابت ایران را فراهم کند، از اعطای این امتیاز به یک شرکت بین‌المللی طرفداری می‌کرد. چند هفته، پس از تلگرام مورخ 51 مارس، وی چنین گزارش داد: برای اجتناب از اصطکاک با روسیه، شرکتی که در مورد این امتیاز کار می‌کند، باید بین‌المللی گردد و از سرمایه‌داران فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورهای اروپایی دعوت به همکاری شود.
اعطای امتیاز تنباکو و سپس لغو آن، مبارزه بین روسیه و انگلیس را در ایران کاهش داد و اثر این امر را در سیاست داخلی ایران آشکار کرد. این امر نشان داد که چگونه برای بریتانیا غیر ممکن است که از موقعیت خاص روسیه در ایران غافل بماند. از مدتها قبل آشکار شده بود که هرگونه امتیاز سیاسی حتی دیررس برای بریتانیا در ایران با مخالفت روسیه مواجهه خواهد شد. مخالفت روسیه با امتیاز رویتر و تنباکوی رژی بر این واقعیت مبتنی بود که یک مخالفت به زمینه‌های تجاری نیز کشیده می‌شد.

علما و مردم
اینکه علما و مردم عامل اصلی جنبش تنباکو در ایران بوده‌اند از سوی برخی مورد تردید قرار گرفته است. اگرچه ما ضمن تاکید بر دسیسه چینی‌های روسها در این باره باید تاکید کنیم رشته کار در دست مردم و علما بود و نقش روسیه را باید یک نقش تکمیلی ارزیابی کرد که در صورت فقدان آن جنبش به حرکت خود ادامه می‌داد. در ضمن نمی‌توان میزان نقش روسیه را در این ماجرا واقعاً مشخص کرد. یکی از محققین در این باره می‌نویسد: علی رغم شروع امید بخش (شرکت تنباکوی رژی) اضطرابی در تمام کشور گسترش یافت و نشانه‌هایی از دخالت طبقات مذهبی به چشم می‌خورد. اینکه فعالیت‌های آنان در این مرحله تا چه حد به تحریک روسها انجام گرفته ـ همچنانکه امین‌السلطان اشاره می‌کند. و تا چه حد در نتیجة بدگمانی آنان از دخالت خارجی در کشور بوده است، روشن نیست.
اگرچه برخی بر تحریک علما از سوی روسیه تاکید کرده‌اند اما سندی در این باب به دست نداده‌اند. در ماه مارس آرامش فریبنده پدیدار شد. شرکت شاهنشاهی تنباکوی ایران آماده شده بود که کارهای خود را آغاز کند ـ با پشتیبانی کامل امین السلطان که اکنون صاحب تقریباً پانصد سهم از سهام شرکت بود. اما سفارت روس تارهای گران دسیسه‌چینی را در سراسر ایران تنیده و برای جلب حمایت روحانیان تا شهرهای مقدس عراق گسترده بود.
این ادعا توسط اشخاص دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته و اما به نظر می‌رسد فضای موجود در دربار که همواره از بیگانگان ترس وحشت داشته به بیرون نیز انتقال یافته و این گونه منعکس شده است. در حالیکه گفتیم نقش روسیه در این ماجراها فقط جنبه تقویتی داشته و عامل بنیادین برای شورش و قیام نبوده است.
در تحریک مردم و تجار آذربایجان مأمورین دولت روسیه که با امیر نظام و حاج میرزا جواد آقا مجتهد رابطة نزدیکی داشتند بی‌دخالت نبودند بطوریکه با دادن پول و وعده به استحضار دولت روسیه از هیچ کوششی فروگذاری نداشتند.‌..
29 محرم ـ امروز معلوم شد که در تبریز از چند روز قبل جمعیتی جلوی عمارت ولیعهد اجتماع کرده با تهدید و به سختی رعایت احکام قرآنی را مطالعه می‌کنند چون دولت می‌ترسد که این مردم از قول به فعل بپردازند از سفیر روس خواسته است که دولت روسیه در کار تبریز مداخله کند.
در خارج از ایران تمام مردم شیعه مخصوصاً در بین‌النهرین حکم (میرزا) پیروی کردند و دولت روسیه نیز چون این جریان را تقویت می‌نمود به بهانه دستور رئیس مسلمین در قفقازیه و دیگر نقاط مسلمان‌نشین روسیه قدغن کرد در قهوه‌خانه‌ها و سایر مجامع عمومی سیگار و چپق و قلیان استعمال نکنند.
این اتهام که علما از سوی روسها تحریک شده‌اند همانطور که قبلاً اشاره شد اولین بار توسط امین السلطان مورد تاکید قرار گرفته است که در محل خود به علت این موضوع پرداخته‌ایم.
در بایگانی سفارت انگلیس سابقه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد امین السلطان راجع به دومین طغیان بزرگ ضد رژی، یعنی اعتراض تبریز گفته است.
حالا ثابت شده است که مجتهد (میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی) نقش فتنه‌آمیز بزرگی در تمام آشوبهای اخیر مربوط به رژی ایفا کرده و با مجتهد بزرگ در سامره و علمای مشهد و بطور محرمانه با سر کنسول روس در تبریز در ارتباط بوده است.
این اتهام به شکلی مطرح شده است که حتی اقدامات مردم و علما در شیراز هم به تحریک سرکنسول روس در تبریز نسبت داده شده است.
امین السلطان به کندی گفت که صدور این اعلامیه (در تهدید علما در شیراز برای همکاری نکردن با رژی) زیر سر کنسول روس در تبریز است. بوتزوف در تمام رعایای روسیه را آگاه کرد که می‌توانند وجود امتیازنامة تنباکوی رژی را نادیده بگیرند و بی‌هیچ مانع ورادع، خرید و فروش تنباکو پردازند.
بوتزوف با این کار ضربتی بر ژوی فرود آورده و با جنبش ضد رژی به طور ضمنی همداستانی نموده بود.
اینکه دولت روسیه به علما برای مقابله با رژی کمک و مساعدت مالی داده‌اند با وجود طرح، اثبات نشده و در صورتی که مدرکی تا کنون به دست آمده بود قطعاً همگان از آن آگاه می‌شدند.
ناظم‌ الاسلام کرمانی در این باره چنین شهادت داده است.
از قراریکه مسموع می‌شود از طرف روسها بعضی اقدامات می‌شود و بعضی را پول می‌دهند نمی‌دانم مقصود از این پولها چه می‌باشد و روسها برای چه پول خرج می‌کنند آقایان علما و اجراء دستخط شاه عدالتخانه را تقاضا می‌کنند جمعی از دوست داران وطن در خیال اصلاح ادارة دولت گروهی در خیال عزل عین الدوله و نصب امین السلطان می‌باشند. اینها هیچ کدام راجع به روس نمی‌باشد خرج کردن روس و انگلیس و دلسوزی آنها برای ما از روی چه مأخذ است. جناب ذوالریاستین فرمود پول دادن انگلیس و روس را به بعضی من هم شنیده‌ام لیکن معلوم نیست واقعیت داشته باشد. نگارنده گفت من از جاهای دیگر اطلاع قطعی ندارم ولیکن بطور قطع و یقین می‌دانم که در چند شب قبل از این هزار تومان از طرف روسها برای آقای طباطبایی برده‌اند و جنابش را فرموده است این هزار تومان از طرف روسها به توسط ملک و رشید بیگ برده شده است. آقای طباطبایی فرموده است که اگر این پول را می‌دهند که من بر نفع آنها اقدامی کنم این امری است محال و اگر باید بر ضرر آنها اقدام کرد که هیچ عاقلی پول نمی‌دهد که در مقام ضرر دهنده خرج شود وانگهی من آنچه پول بخواهم ملت من خواهد داد و از من مضایقه ندارد پس چگونه من ملت خود را گذارده از دشمن ملت خود پولی که نمی‌دانم به چه قصد به من می‌دهند قبول کنم با لجمله آقای طباطبایی پول را قبول نکرده و رد فرمود.
گزارشی که برخی از نویسندگان پس از پایان جنبش تنباکو آورده‌اند بهترین دلیل ادعای ماست. ما بدون دخل و تصرف قضیه را از کتاب تحریم تنباکو اثر ابراهیم تیموری می‌آوریم.
واقعه تحریم تنباکو درایران مدتها در ممالک اسلامی نقل هر محفلی بود و روزنامه و مجلات تا چندی درباره این موضوع قلمفرسایی می‌کردند و تمام دول به نمایندگان و مأمورین خود در تهران و بغداد دستور دادند شرح احوال میرزای شیرازی را به طور مفصل تحقیق و گزارش دهند تا بدانند این شخص بزرگ کیست.
امپراطوری روس برای آنکه نظر میرزای شیرازی را به خود جلب کند نامه‌ای در نهایت ادب همانطور که برای پاپ می‌نویسند؛ به مرحوم میرزا می‌نویسد و از اقدام او در موضوع تحریم تنباکو سیاستگذاری می‌کند و ضمناً می‌گوید: من اوامر شما را در ممالک روسیه نسبت به مسلمانان اجرا می‌کنم و حاضرم برای پیشرفت مقاصد شما در ممالک ایران هر اقدامی بنمایم. این نامه را سرکنسول روس در سامره دوسه روزه در کشتی توقف کرده و تقاضای ملاقات از میرزا می‌نماید ولی مرحوم میرزای شیرازی از پذیرایی و ملاقات سرکنسول روس عذر خواست و او را به حضور نپذیرفت و به بهانة اینکه آداب نامه نگاری به امپراطوری را نمی‌داند از دادن جواب نیز امتناع کرد و همین قدر پیغام داد که شما از طرف من اظهار امتنان را به امپراطوری بنویسید.

 


شاه و امتیاز تنباکو
اینکه دربار و شاه تحت تأثیر قدرتهای خارجی وقت یعنی روس و انگلیس قرار داشتند و اعمال سیاسی خود را برای جلب رضایت آنان به کار می‌گرفتند شکی نیست. یکی از انتقاداتی که می‌توان به شاه و دربار در این باره داشت این است که قدرت مدیریتی که بتواند از رقابت این دو به نفع کشور سود ببرند را نداشتند. لذا تصمیم‌گیری‌ها تحت تأثیر سیاست‌های یکی از این دول خارجی اتخاذ می‌شد. مثلاً در یک مورد که ولف سفیر انگلیس در تهران در سفری به کشورش قصد بازگشت نداشت شاه (ناصرالدین شاه) در آخرین گفتگویش با ولف درخواست کرد که چنانچه او در سفر به انگلیس برنمی‌گردد فردی شایسته و قدرتمند به جای او به کار مشغول شود تا از او در برابر روسها که تقریباً شب و روز با او به سر می‌برند حمایت کند. آقای کندی که در غیبت ولف، شارژ دافر انگلیس در تهران بود، در توابر پیغام فرستاد که سفیر روسیه گفته است رسماً دستور داشته تا امتیاز تنباکو را به این دلیل که یک امتیاز انحصاری است به رسمیت نشناسد.
شاه ابتدا برای اجرای امتیاز توتون و تنباکو اصرار ورزید اما وقتی فشار روسها را برای لغو آن شدیداً برخود احساس کرد از اصرار خود دست برداشت. در این باره خانم آن لمبتون چنین می‌نویسد: سفیر روسیه، در 6 سپتامبر به حضور شاه رسید و در این ملاقات برای لغو امتیاز پافشاری کرده شاه قاطعانه ایستادگی کرد و از سرکنسول روس در تبریز خواست که از نفوذش برای جلوگیری از وقوع مکرر بحرانهای بعدی استفاده نماید.
فشار سفارت انگلیس مانع از این شد که شاه بتواند امتیازنامه را همان وقت بی‌درنگ فسخ کند اما کندی نمی‌توانست شاه را در فرو نشاندن آتش هرج و مرج که در بسیاری از نقاط کشور در گرفته بود یاری نماید. پس شاه از روی نومیدی، برای یاری جستن رو به سوی کسانی کرد که قدرت داشتند ـ یعنی روسها. بوتزوف اصرار داشت که امتیازنامة رژی بیش از ریشه دوانیدن در مملکت، فسخ شود. شاه با دلیل و برهان ثابت می‌کرد که این کار نشدنی است، زیرا در این صورت باید امتیازات دیگری به جای امتیاز رژی ببخشد ـ امتیازاتی که حتی ممکن است به مزاق روسها ناگوارتر باشد. بوتزوف به اصرار شاه قول داد که به سرکنسول روس در تبریز دستور دهد تا نفوذ خود را برای ممانعت از اختلال و بی‌نظمی به کار برد.
شاه چون دید که روسها اصراری در لغو امتیاز دخانیات و انگلیسی‌ها سماجت در حفظ آن دارند سخت پریشان خاطر شده است در ابتدا می‌خواست که قشون به تبریز بفرستد و مردم شورشی را سرکوب کند لیکن به این علت که دولت روسیه وعدة میانجیگری داده از این تصمیم برگشته و به کار بردن وسایل مسالمت‌آمیز را علی‌العجاله ترجیح داده است.
اما نهایتاً براثر فشار مردم و علما بالاخره شاه هم تسلیم شد و بر لغو امتیاز رضایت داد و همچون امین السلطان به روسها پناه آورد.
یادداشتهای فوریه، خبر از در دامن روس افتادن شاه هم می‌دهد:
امروز اعلیحضرت وزیر مختار روسیه را به حضور پذیرفت و بیاناتی را که امین السلطان به او کرده بود تأیید نمود و رضامندی خود را از الفتی که بین دولتین ایران و روسیه پیش آمده به او خاطرنشان ساخت. شاه وقتی که از این مجلس بیرون آمد بشاش بود.
گزارشهای اعتماد السلطنه هم، همین حاصل را دارند:
. . . شارژ دافر روس می‌گفت «ما با امین السلطان صلح کردیم، به سفارت روس آمد، شرط و عهد بست و قسم خورد که منبعد با ما خلاف نکند.» دیروز هم وزیر مختار روس خدمت شاه رفته بود. شاه هم ضامن صدق قول امین السلطان شده بود. . .
شاه شکار تشریف بردند. من هم در رکاب بودم. قوچی‌آ که دیروز شکار فرموده بودند به توسط امین السلطان به جهت وزیرمختار روس فرستادند
شاه بنا به گزارش دوبالوا وزیر مختار فرانسه در تهران به عبارتی هرچه عاجزانه‌تر به خود خط نامه‌ای به امپراطوری روس نوشته و از او تقاضا کرده است که بر وی رحم کند و وی را مشمول فتوت و بزرگواری خود قرار داده کمک کند تا از وضع ناگواری که انگلیسها برایش فراهم آورده‌اند خلاصی یابد.

 

امین السلطان و امتیاز تنباکو
امین السلطان یکی از دولتمردان وابسته بیگانه بود که در قضیه امتیاز توتون و تنباکو نقشی بسیار خطیر ایفا کرد اما تلاش‌های او بر محور وابستگی به یکی از قدرتهای مطرح روز دنیا دور می‌زد. وی که در ابتدا وابستگی شدیدی به انگلیسی‌ها داشت پس از لغو امتیاز خود را ناچار به افتادن در دامن روسها دید. وی یکی از منابعی است که واقعه تحریم تنباکو را به روسیه نسبت داده و علما را متهم به همکاری با این دولت کرده است. و در واقع حرکت مردم و علما را برای احقاق حقوق خود تحریک شده از سوی روسها می‌داند اما بسیاری از مورخین محققین شهادت وی را در این باره رد می‌کنند. دراین باره فیروز کاظم‌زاده نیز تأیید می‌کند که شهادت امین السلطان کمتر درخور اعتماد است.
بنابراین چنین گزارشهایی نمی‌تواند پایه و مدارک برای قضاوت ما باشد. زیرا می‌توان انگیزه امین السلطان را در اظهاراتی از این قبیل تشخیص داد و آن اینکه او می‌خواسته با انتساب شورش به روسها و با فشاری بر این مطلب، حمایت و مساعدت هرچه بیشتر انگلستان را به خود (که با قوت گرفتن انقلاب، سخت در خطر بوده است) جلب کند و به فرض اگر چنین انگیزه‌ای را هم در او کارگر ندانیم، بینش بیگانه‌نگر او که روس و انگلیس را تنها بازیگران صحنة سیاست می‌دانسته و خبر از نیروی عظیم ملت نداشته است نمی‌تواند مورد تائید قرار گیرد و همین بینش نادرست بوده که گدائی و چاپلوسی درباریان را حاصل می‌کرده است.
زیرا که امین السلطان تا پیش از لغو امتیاز، تنباکو، همیشه سفرة دل پیش نمایندگان انگلیس می‌گشوده و حتی رازهای حکومت و گفتگوهایش با سفیر روس را نیز، با آنان در میان می‌گذاشته است.
و به دلیل همین گوش به فرمانی و جاسوسی است که دولت علیه حضرت ملکة انگلیس، رسماً از ایشان حمایت و قدردانی می‌کند. این وابستگی را روسها نیز می‌دانستند و در اسناد مختلف در این‌باره بر این علم روسها تاکید شده است.
در یک ملاقات خصوصی با ناصرالدین شاه در 21 اوت، بوتزوف به ناصرالدین شاه گفته بود از آنجا که وی می‌داند امین السلطان آنچه را که روسها می‌گویند به اطلاع ولف می‌رساند. هیچ تمایلی به مذاکره با وی ندارد. او برای اثبات این امر، مذاکره اخیری را که بین اسپیر شارژدافر روسیه و امین السلطان انجام شده بود، شاهد آورد. این موضوع تقریباً بلافاصله توسط موریه، سفیر انگلیس در سن پطرزبورگ به گی‌ا.س، وزیر خارجه روسیه گزارش شده بود.
روابط امین السلطان با روسها تا مرحلة دشمنی آشکار به وخامت گراییده بود. بوتزوف او را به جهت تمایلات آنگلوفیلی شاه و به سبب خودداری دولت ایران از همکاری با سفارت روس ملامت می‌کرد. ضمن مذاکره‌ای که در تاریخ 10 ژانویة 1892/9 جمادی‌الثانی 1359 ق بین صدراعظم و بوتزوف صورت گرفته بود، بوتزوف گفته بود که اعتماد تزار نسبت به دوستی شاه تزلزل یافته است. در سابقة اعلیحضرت شاه راضی به شنیدن اندرز روسیه بود اما در این اواخر ظاهراً با آن دولت مخالفت شده و فقط در صدد جلب رضایت انگلیس است.
سرمورتیمر دو راند، سفیر انگلیس در تهران، در دسامبر 1895 چنین اظهاراتی در مورد امین السلطان دارد.
شاید چنانکه برخی معتقدند او از 1892 مخفیانه به طرف روسها رفته باشد ولی محققاً نخست با ما بود و برای پیش‌برد مقاصد ما تلاش بسیار کرد.
فوریه می‌گوید: که در 19 فوریة 1892 م، امین السلطان با سفیر روسیه م.دوبوتزوف ملاقات کرده در این ملاقات، امین‌السلطان که ادامه سیاست قبلی‌اش را بیهوده می‌دانست، تعهداتی در مورد تغییر رفتارش به بوتزوف داد و به همین دلیل سفیر روسیه نیز به او قول حمایت داد. وقتی که بعداً امین السلطان استعفا داد، هرچند شاه استعفای او را نپذیرفت، سفیر روسیه برای جلب دوستی امین السلطان از فرصت استفاده کرد و به شاه توصیه کرد که با امین السلطان توافق کند و به گونه‌ای وانمود کرد که علت این مقام امین السلطان خود اوست.
فوریه در ادامه خاطرات خود درباره سیاست امین السلطان برای نزدیکی به روسیه می‌نویسد:
امین السلطان، پس از شکستی که در تعقیب سیاست سابق خود خورد، برای آنکه از صدارت نیفتد با زیرکی مخصوص، خود را به روسها نزدیک کرده است و همچنین امروز، پس از آنکه انحصار دخانیات از میان رفته و امید به برگشت آرامش در مملکت زیاد شده است، امین السلطان تغییر سیاست خود را عملی کرد. به این معنی که به سفارت روس رفت و تا مدت قریب به سه ساعت با «دو بوتزوف» وزیر مختار مشغول صحبت بود و به او اطمینان داد که از روش سابق برگشته، سپس او را مخاطب ساخته گفت: «ممکن است شما به قول من اعتماد نکنید ولی عملیات من در آینده صدق این مقال را ظاهر خواهد ساخت.»
روسها طبعاً باید از این پیشامد خوشحال باشند زیرا که در دست داشتن امین السلطان برای ایشان، از اصرار در عزل او که طرف علاقه کلی شاه است به مراتب بهتر است به همین جهت وزیر مختار از صمیم قلب به امین السلطان اطمینان داد که اگر چنانچه می‌گوید عمل کند، مورد حمایت دولت روسیه و شخص او خواهد بود.
موقعیت شورش که به رهبری علما به مخالفت امتیاز بر پاشد به معنای افزایش فراوان وجهه و قدرت روسها در ایران در مقابل آن تنزل موقع و مقام انگلیسها بود. این جریان هنگامی روی داد که مناسبات سیاسی و بازرگانی روسها با ایران به سرعت رشد می‌یافت و بیم از امکان تجاوز روسها احساس می‌شد، به طوری که خواه ناخواه روسها موقعیتی روز به روز فائق‌تر پیدا می‌کردند. امین السلطان با مشاهدة نیرومندی توطئه‌های ضد خود که با روی خوش نشان دادن مقامات عالی نسبت به آشوب تنباکو جلوه‌گر می‌شد و با دیدن نفوذ روزافزون روسها مسلماً درصدد برآمد که موقعیت متزلزل خود را از طریق کنار آمدن با روسها، تقویت کند.

 

مستندات روسیه برای مخالفت با امتیاز
یکی از مستندات روسیه برای مخالفت با امتیاز توتون و تنباکو در ایران مفاد عهدنامه ترکمن‌چای بود. دلایل کافی در دست داریم که نشان می‌دهد در اوایل سال 1890 میلادی 1307 قمری بوتزوف نخستین اعتراض خود را علیه رژی مطرح کرد و مدعی شد که وضع انحصار جویانة او ناقض ماده یک منضم به عهدنامة ترکمن‌چای و خواستار الغای امتیازنامه شد.
بوتزوف در اعتراض کتبی خود علیه امتیاز رژی می‌نویسد:
این انحصار، یعنی نامی که به امتیاز داده‌اند، کاملاً برخلاف نص‌صریح پیمانها است. از این رو دولت امپراطوری آن را معتبر و عادی نمی‌شناسد. با نهایت احترام توجه آن جناب را به موارد سابق الذکر معطوف می‌دارم و تعیین داریم که دولت ایران که در موقع اعطای آن امتیاز که کاملاً برخلاف عهد و مواثیق است توجهی به موارد مطرح در پیمانها ننموده و به این جانب فرصت خواهد داد که تا به اطلاع دولت امپراطوری برسانم که انحصار سابق‌الذکر باطل و موقوف شده است.
بوتزوف اصرار داشت که امتیازنامه رژی ناقص عهدنامه ترکمن چای است زیرا در آن به یک کمپانی خارجی امتیاز انحصاری واگذار و رعایای روسیه را از تجارت آزاد در ایران مانع شده است بوتزوف می‌نویسد: البته دولت ایران حق دارد که برای استفاده در امر زراعت و علوم و غیره ترتیباتی بدهد، اما این ترتیبات به هیچ وجه من‌الوجوه، نباید مخالف با آزادی تجارت مطرح در عهدنامة مقدس باشد. یکی از شرایط آزادی تجارت آن است که بدون دخالت با مزاحمت کسی در جایی هر نوع متاع از هر قبیل را بتوان خرید و فروخت و حمل و نقل کرد و اگر دولت ایران امتیاز مخصوص به یک فرد یا شرکت برای دادوستد یک کالای تجارتی اعطا کند و در آن واحد مشغول اجرای مواد امتیازنامه باشد بقیه مردم از دادوستد آن کالا ممنوع خواهند بود.
اما حکومت ایران این تعبیر از پیمان ترکمانچای را رد کرد و عقیده داشت که در قرارداد مطرح نشده است که اگر حکومت ایران به خاطر منافعش در جهت پیشرفت کشاورزی، علوم، خزانه‌داری با امور مالی امتیازی به یک خارجی اعطا کند، در انجام آن آزاد نخواهد بود؛ به‌ویژه اگر حکومت این امتیازات با قراردادها، اتباع خارجی دیگر را از تجارت منع نکرده باشد.
اتباع روسیه (در زمان جنبش مردم) مقادیر زیادی تنباکو خریدند و بنابراین شرکت تنباکو از حکومت ایران خواست تا بخشنامه‌ای خطاب به سفارتخانه‌های خارجی صادر کند و به آنان در مورد انحصار اخطار دهد، شاه و امین السلطان با این موضوع مخالفت کردند. سرفرانک لاسلس که در اکتبر با سمت سفیر بریتانیا به تهران رفت، در 4 دسامبر این حوادث را چنین گزارش می‌دهد: در ملاقاتی که دوشنبه با اعلی‌حضرت داشتم، وی گفت که روسیه دیگر رسماً بارژی مخالفت نمی‌کند و بنابراین بهتر است راجع به این مسئله صحبتی نشود. مع‌هذا رویة مخالفت خود را از راه توطئه بروز می‌دهد و او شک ندارد که اتباع روسی، با توصیه سفارتخانة خود به خرید تنباکو اقدام کرده‌اند و از این رو به نظر اعلیحضرت به عهده دولت بریتانیاست که برای پایان دادن به این دسیسه‌ها، نماینده‌ای به سن پطرزبورگ بفرستد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 49   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو

.دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو

اختصاصی از حامی فایل .دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه و طرح سؤال
در تاریخ کشورها و سرزمین‌ها برخی از حرکت‌ها و جنبش‌ها به خاطر تازگی و کارکردشان اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند و چه بسا زمینه‌ای برای پیشرفت و یا پسرفت به حساب می‌آیند. جنبش تنباکو در ایران یکی از این مقاطع تاریخی است که مردم ایران را نسبت به قدرت خویش برای مقابله با پیش‌آمدهایی که حیثیت ملی آنها را به مخاطره می‌انداخت، آگاه ساخت. مردمی که یاد گرفته بودند هر آنچه شاه و دربار برای آنها رقم می‌زند بپذیرند و خود را ملزم به اطاعت از آن می‌یافتند هرچند از اجرای آن کراهت داشتند.
در این دوره تحولات در کشورهای اروپایی وارد مرحله‌ای حساس شده بود و سرمایه‌داری پا را از مرزهای خود فراتر گذاشته بود و در پی سود و منفعت خویش خواسته‌ها و مطالعات مردمان آن سوی مرزها را به هیچ می‌انگاشت. بنابراین جنبش تنباکو یک جنبش کاملاً مربوط به مسائل اقتصادی است یعنی ریشه اصلی‌اش به اقتصاد برمی‌گردد و این عملاً ناشی از یک مسئله بسیار مهم و آن به وجود آمدن و رشد امپریالیسم است. این مسئله تنها به ایران مربوط نمی‌شود و آسیا را هم در بر می‌گیرد. در ایران رژیم، رژیم زمین‌داری است و با رژیم سرمایه‌داری چندان میانه خوبی ندارد. لذا است که به واسطه پدید آمدن تعارض منافع زیر ساخت‌های اقتصادی اجتماعی دچار تضاد شده و مقابله با پدیده بیرونی نمود عینی به خود می‌گیرد. برای تحلیل انقلابها و جنبش‌ها در ایران براساس چارچوب نظری چارلزنلسون می‌توان گفت که هر جامعه یک ساخت دارد و ساخت جوامع با یکدیگر متفاوت است و هر ساختی یک عملکرد و کارد به خصوصی دارد. در ساخت اجتماعی ایران هم یک عملکردی وجود دارد که این ساخت‌ها را به هم مربوط می‌کند که به آن ساخت جامعه می‌گویند. این کارکرد، ساخت ارزشی را به وجود می‌آورد و این ساخت ارزش تغییرات مربوط به تجانس را به موجب می‌شود. حال اگر بین ساخت ارزشی و محیط تجانس باشد مشکلی پیش نمی‌آید ولی اگر عدم تجانس بین ساخت ارزشی و محیط به وجود بیاید آن وقت نظام نامتعادل اجتماعی رخ می‌نماید و این چیزی بود که در جنبش تنباکو اتفاق افتاد. به هر حال در این تحقیق در پی آن هستیم تا ببینیم نقش روسیه در این جنبش چه میزان بوده است. آیا همانطور که برخی ادعا می‌کنند سر منشأ و سرنخ ماجرا در دست روسها بوده و مردم را آنچنان که می‌خواستند هدایت می‌کردند یا فقط به خاطر حفظ منافع خود مخالف اعطای امتیاز به رقیب خود بوده‌اند، و این مردم و علما بودند قیام را آغاز کردند و به نتیجه رسانیدند. ما در این تحقیق سعی کرده‌ایم با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی موضوع را قدری بشکافیم. اما به نظر می‌رسد نقش روسیه یک نقش تقویت کننده و تکمیلی بوده تا یک نقش بنیادی و محوری، بررسی ادعاهای طرفین و مدارک تاریخی این را ثابت می‌کند.

نگاهی اجمالی به منابع
نخستین اثر مستقل و تک نگارانه دربارة جنبش تنباکو، کتاب تاریخ دخانیه شیخ حسن کربلایی است. حاج علی فرزند محمدرضا، پدر شیخ آقا بزرگ طهرانی هم رساله‌ای در تاریخ دخانیه نوشته که متاسفانه تاکنون یافت نشده است. پس از آن کتاب مستقل دیگری که نوشته شده کتاب «تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی در ایران» ابراهیم تیموری است که به سال 1328 خورشیدی چاپ شده است. وی از کتاب شیخ حسن، کمال استفاده را کرده و نامی از آن به میان نیاورده است. البته خود او هم تلاش زیادی در جمع‌آوری اسناد و مدارک کرده است.
اثر مستقل دیگر، عنوان «تحریم تنباکو» از خانم نیکی، ر،کدی است که توسط شاهرخ قائم مقامی ترجمه و به سال 1356 خورشیدی در تهران به چاپ رسیده است. تحلیلی از نقش سه گانه شیخ فضل‌الله نوری در نهضت تحریم تنباکو اثر مستقل دیگری از آقای ابوالحسنی (مندر) است که به سال 1360 توسط انتشارات پیام آزادی در تهران چاپ شده است. «پیکار پیروزی تنباکو» از محمد نهاوندیان (تهران، چاپ پرتو) و کتاب «ریشه و روند جنبش تنباکو» (بدون یاد از نام مؤلف) و کتاب «اندیشه دینی و جنبش ضد رژی» از آقای حسین آبادیان (تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376 آثار مستقل دیگری هستند که در این باره انتشار یافته‌اند.
کتابی نیز با عنوان «بازرگان» از خانم هما ناطق دربارة دادوستد با بانک شاهی ورژی تنباکو در تهران به سال 1373 چاپ شده است.
کتاب ویژه‌ای هم دربارة مرحوم سید علی‌اکبر فال اسیری مجتهد فارس با عنوان «نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو» از آقای محمدرضا رحمتی در تهران و به توسط بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی چاپ شده است.
ما در این تحقیق تلاش نموده‌ایم از منابعی بیشتر بهره ببریم که به شکلی به موضوع مرتبط بود و در آنها به نقش روسیه در جنبش اشاره شده باشد. از جمله این منابع برخی خاطرات از جمله خاطرات دکتر فوریه در ایران است.
همچنین اسناد وزارت خارجه انگلیسی و فرانسه از دیگر منابع است که به آنها مراجعه شده است. بخش دیگر منابعی در واقع منابع مطالعاتی و تحقیقاتی است که با مراجعه به آنها سعی شده تا نتیجه تحقیقات آنها به شکلی در این پژوهش منعکس شود.
از جمله منابعی که به کرات به آنها استناد شده کتاب روس و انگلیس در ایران اثر فیروز کاظم‌زاده است. تاریخ قاجاره اثر آ.ک.س لمبتون از دیگر منابعی است که به قدر نیاز به آنها مراجعه کرده‌ایم.

 

زمینه‌های فرهنگی جنبش
یکی از زمینه‌های جنبش تنباکو در ایران نارضایتی مردم و علما از نفوذ فرهنگی و اقتصادی بیگانگان در کشور بود. این نفوذ که حیثیت و هویت ملی و فرهنگی یک جامعه سنتی را با خطر مواجهه کرده بود تبدیل به یک جنبش ضد بیگانه شد. شیخ حسن کربلایی فضا را این چنین توصیف کرده است: چنان افعال و اطوار زشت و ناپسند فرنگیان در نظرها به زیبایی جلوه گرفت که مسلمان زادگان ایران، با آن وجدانهای سلیم و سلیقه مستقیم، قبایح افعال و اطوار ننگ مغزانة فرنگیان را با شوق و شعف هر چه تمام‌تر، شعار ]شعائر[ خود گرفته، سهل است که مایة مباهات خود دانسته، بدان قبایح نیز بر مردم مملکت افتخار و مزیت جستند؛ و با همة این، باز هم فرنگی مآبی دست از مسلمانان برنگرفت تا بر طبایع ایشان نیز استیلا یافته، استعداد طبیعیه تا مسلمانان را هم از ریشه برانداخت.
نویسنده تاریخ دخانیه در ادامه می‌نویسد:
این شد که از این پس کلمه ملت را که سبب اصلی خرابی کار ایران فهمیده بودند، نفوذ و موقع پیشین از دلها برفت و افکار فرنگستان که ضامن سعادت و نیکبختی ملت و مملکتش می‌دانستند. هر روزه در نظرها رونقی تازه گرفت و به تدریج مقام فرنگیان در ایران خیلی بلند و منتسبات فرنگستان کلّیة خیلی دل‌پسند افتاده و بدین و تیره هر کار فرنگی و فرنگی مآبی را در ایران ]رواج[ افزوده شده و بازار اسلام و مسلمانی را همی (رونق) بکاهید، تا آنجا که بزرگان ایران را از سازش و آمیزش با مردم فرنگستان، عظم بسیاری از منکرات اسلامیه یکسر از نظر به در رفت؛ سهل است که نوبت، کم‌کم به معلومات وجدانیه و مسلمات فطریه رسید.

 



زمینه‌های اقتصادی جنبش تنباکو
نفوذ اقتصادی بیگانگان در ایران یکی دیگر از عوامل عمده پیدایش جنبش تنباکو بود. مردم، تجار و بازرگانان وقتی می‌دیدند که سرنوشت اقتصادی مملکت خود به دست بیگانگان افتاده است به دنباله بهانه به منظور نشان دادن واکنش بودند و این بهانه با اعطای امتیاز توتون و تنباکو به دست آمد.
در اینجا قسمتی از نامه یک تاجر به علمای عراق که توسط شیخ حسن کربلایی در زمینه دخالت خارجی‌ها در مسائل مملکتی و ضررهای آن به اقتصاد کشور در کتاب تاریخ دخانیه آورده شده متذکر می‌شویم:
«نوع اهالی این بلد عمده و معظم که چشم و چراغ ایرانیان است، خاصه صنف تجار را، کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده و چگونه سخت و دشوار نباشد و حال آن که چندین سال است تا کنون که ]به[ سبب مداخل و استیلای فرنگیان، رشتة تجارت ایران بالمرّه از دست تجار مسلمان بیرون رفته است.
این جماعت فرنگیان، گذشته از این که در کلیة بلاد ایران، خاصه در این بلد معظم، کم‌کم خیلی زیاد شده و در رشتة بسیاری از کارها، مدخلت جسته‌اند، این جماعت به یک وضع تقلبی در کار تجارت ایرانیان داخل شده و رشته کارها را در هم و برهم زده‌اند که تجار مملکت را علی‌الخصوص با التزام به احکام شریعت، دیگر دادوستد صرفه ]وعاندی[ ندارد، سهل است که این وضع دادوستدهای اسلامی، به جز خسارت، نتیجه و حاصلی نتواند داشت. این است که از چندین سال تاکنون، هر ساله در هر بلد جمعی از تجار مسلمان ورشکسته و خانه‌نشین شده و این باقی مانده هم که امروزه علی الرسم به حجره و کاروانسرا می‌آیند، با کمال کسالت و افسردگی هرکسی در این خیال که تا هنوز به وسیله چرکین ورشکستگی ننگین شده خود ]اختیاراً[ از کار تجارت کناره گرفته و ابتداً خانه نیشن باشد.
مقایسه امتیازاتی که کشورهای ضعیف‌تر به قدرتهای بیگانه داده بودند از دیگر دلایل مخالفت مردم با امتیاز تنباکو بود. چه براساس اسناد میزان سود و بهره‌ای که از بابت امتیاز توتون و تنباکو به ایران داده می‌شد به مراتب کمتر از امتیازات از نوع خود در سایر کشورها از جمله عثمانی بود.
در این اواخر در مملکت ما دو سه فقره امتیاز به اجانب داده شده است که امثال آن شرایط خفیفه ]، حقیقتاً[ در هیچ مملکتی دیده و شنیده نشده است امروز دولت انگلیس با آن همه اقتدار در زنگبار و فرانسه در داهومی (بنین) و دولت ایتالیا در حبشستان با آن شرایط خفیفه امتیاز حاصل نتواند نمود؛ حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین پایه رایگان فروخته نمی‌شود؛ آیا واسطه کار هیچ وجدان ندارد ]و به هوش نمی‌آید[ و پیش خود نمی‌اندیشد که این امتیازات متضمن حقوق عمومیه است؟

 

رقابت‌های روس انگلیس در ایران
در دوران قاجار محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم حاکم را، سیاست موازنه مثبت (جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس، از طریق اعطای امتیازات و منافع مختلف به آنها) تشکیل می‌داده است! تا جائیکه به عنوان شیوه‌ای سهل الوصول برای حفظ و بقای شاه و برابر تکاثر طلبی استعمارگران بین‌المللی به کار گرفته می‌شد. و اساساً رژیم حاکم بر هیچ وجه برمبنای منافع مردم محروم کشورمان و هویت و استقلال اسلامی میهنی عمل نمی‌نموده و تنها چیزی که مبنای ارزش‌گزاری و برنامه‌های آن را تشکیل می‌داد حفظ منافع دربار و قدر قدرتی شاه وقت بوده است.
این وابستگی به اجانب به نحو بارزی در نامه سید جمال الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی منعکس شده است.
و (شاه) نصف دیگر مملکت را هم به عنوان حق سکوت به دولت روسیه ـ داده اگر شود ـ آنهم عبارتست از:
1ـ مرداب رشت و راه انزلی تا خراسان و آنچه از خانه‌ها و مسافرخانه‌ها و باغستانها تابع ان راه است. ولی دولت روسیه به دماغش خورده و این هدیه را نپذیرفته، او در صدد است اگر این معاهده‌ها ـ که به تسلیم کشور به اجانب منتهی می‌شود به هم نخورد، خراسان را مستعمره خود کرده و به آذربایجان و مازندران نیز دست بیاندازد، این اولین نتیجه‌ای است که بر ریاست این احمق مترتب می‌شود. خلاصه این مرد تبهکار، کشور ایران را اینطور به مزایده گذاشته و خانه‌های محمد و ممالک اسلامی را به اجنبی می‌فروشد ولی از پست فطرتی و فرومایگی که دارد به قیمت کم و وجه اندک حاضر به فروش می‌شود. بله وقتی پست فطرتی و حرص با خست و دیوانگی آمیخته شود، چنین خواهد شد.
از مدتها پیش بر ناصرالدین شاه و صدر اعظم وی، میرزا حسین‌خان مشیروالدوله، آشکار شده بود که از سوی روسیه تهدیدی بنیادی نسبت به استقلال ایران صورت می‌گیرد و ایران با توجه به موقعیت متزلزل امور مالی‌اش، بدون متحد نمی‌تواند در مقابل نفوذ روسیه مقاومت کند. بنابراین، آنان درصدد برآمدند که توجه قدرتهای بزرگ را به توسعة اقتصادی کشور جلب کنند، به این امید که اگر این قدرتها در کشور سرمایه‌گذاری کنند به حفظ استقلال ایران کمک خواهند کرد. در آن زمان، هیچ یک از قدرتهای بزرگ به جز روسیه و بریتانیا به ایران علاقه نشان نمی‌دادند و بدین ترتیب بود که امتیاز رویتر سرانجام به یک تبعة بریتانیایی اعطا شد. روسها از اعطای این امتیاز به شدت خشمگین بودند و در دیگر کشورهای اروپایی نیز نسبت به این امتیاز انتقادات زیادی شد و بالاخره در 1873م، شاه تحت فشار روسیه این امتیاز را لغو کرد.
شاه و سپهسالار پس از این بخشش (امتیاز رویتر) و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند، در سال 1290 هجری قمری، از طریق روسیه به فرنگ رفتند. ولی در پایتخت روسیه با اعتراض شدید دولت تزاری نسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنبالة این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد!
انگلیسی‌ها که به علت حضور رقیب، عهدنامه رویتر را زیاد قابل اجرا نمی‌دیدند، بیشتر به بهره‌برداری سیاسی از آن پرداختند و خود جداگانه با روسیه بر سر حفظ امنیت سرحدات هندوستان و در عوض چشم‌پوشی از تصرف خانات آسیای مرکزی و از جمله شرق دریای خزر که جزء خاک ایران محسوب می‌شد به توافق رسیدند و از سوی دیگر ناصرالدین شاه برای تلافی ظاهری این عمل، تشکیل قوای قزاق را در سال 1296 هـ.ق به روسها واگذار نمود.
چندسال بعد از (قضیه رویتر) انگلستان که زمینه را برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طریق رژیم شاه کاملاً مساعد می‌دید، وی را توسط صدراعظم «امین السلطان» برای دیدار از اروپا دعوت کرد. اما روسیه تزاری که خود را در این متضرر می‌دید از ناصرالدین شاه که اجازه عبور از خاک روسیه را می‌خواست تقاضای امتیازاتی به نفع خود نمود. در نتیجه شاه به دولت روس متعهد شد که:
مرداب انزلی و رودخانه‌هایی که مصب آنها در این مرداب هستند و تمام رودخانه‌هایی که به بحر خزر می‌ریزد برای کشتی‌های روس آزاد باشد و اینکه روسها در هر جا که مناسب و مفید بدانند در خاک ایران راه آهن بسازند و علاوه بر این، دولت ایران تا 5 سال به هیچ دولت خارجی اجازه ساختن راه آهن را ندهد.
در سفر (سوم) ناصرالدین شاه به فرهنگ و توقف او در انگلستان (شعبان 1306 هـ . ق) پیشنهاد و اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح شد به این منظور دولت انگلیس یکی از اتباع خود به نام ماژور تالبوت را به عنوان طرف قرارداد معرفی کرد. سرانجام در رجب 1307 هـ . ق پس از مراجعت شاه به ایران این امتیازنامه در 15 ماده تنظیم و به امضای ناصرالدین شاه رسید.
نویسنده کتاب تاریخ دخانیه چگونگی سفر شاه به فرنگ و دادن امتیاز را چنین نوشته است:
قضا را در همین اثنا اعلیحضرت اقدس همایون پادشاه اسلامیان پناه در سنة 1306 سومین باره، عزیمت خسروانه به تجدید سیر و سیاحت فرنگستان و گلچین از اوضاع ترقیات آن سامان گرفت. ]![ در این سفر جمعی از بزرگان مملکت را نیز به شرف التزام و رکاب همایونی مفتخر و سرافراز فرموده که پس از اطلاع و آگاهی کامل از اوضاع ترقیات و تنظیمات فرنگستان، تدبیر ادخال و اجرای آن گونه ترقیات و تنظیمات را در وطن‌گری با هم بیندیشند.
شیخ حسن کربلایی در زمینة زیرکی انگلیسی‌ها برای استفاده از موقعیت و نقش امین‌السلطان در این باره چنین ادامه می‌دهد:
معلوم است حریف کهنه‌کار و هوشیار، پس از تمهید این همه مقدمات کار، البته استنتاج نتیجه را فرصت یافته و غنیمت خواهد شمرد. این بود که در همان ایام اقامت موکب همایونی در انگلستان، ماژور تالبت نامی از مردم انگلیس که سابقة ادعایی با دوست ایران داشت رشتة خیلی بلند و رسای امتیاز عمل دخانیه کل ممالک محروسة ]ایران[ را خواستگار وصل جو شده، چنگ توسل به دامان شرف شأن یکی از بزرگان (امین السلطان) که مصدر کارهای بزرگ مملکت بود در آویخت. بزرگ محترم نیز شاید بدین ملاحظه که برحسب مکنون خاطر خطری همایونی ما را در این سفر جز ادخال و اجرای این گونه، کارهای سودمند نتیجه‌دار به ایران مقصدی در نظر نخواهد بود، پذیرفت.

دیورند از مأموران انگلیسی ـ هندی که در دستگاه سرفردریک رابرتس در جنگ دوم انگلیس و افغانستان به عنوان منشی سیاسی خدمت کرده و در وزارت خارجه هندوستان به مقام معاونت وزارت رسیده بود درباره دیدگاه سفارت انگلستان در ایران نسبت به دربار و روسها نوشته است.
قشونی در کار نیست. سربازان با رباخواری امرار معاش می‌کنند.‌.. اگر یک بریگاد (تیپ) روسی به سوی تهران حرکت کند تصور نمی‌کنم که یک گلوله هم به طرف آن شلیک شود. ناصرالدین شاه از ملاها می‌ترسد، زیرا هر کار بخواهند می‌کنند و به راستی دولتی وجود ندارد بهترین فرصت برای اصلاح امور آن است که بین ما و روسها توافقی شود اما می‌ترسم که نتوان به این کار امیدوار بود. ما در نظر ناصرالدین شاه مهاری هستیم برای روسها و روسها از بسیاری جهات به نحوی عجیب از ما هراسان‌اند. هیچ‌گونه احساس حقارتی در کار نیست، اگرچه در واقع قدرت حقیقی در دست روسها است.
در همان زمان یک نشریه انگلیسی در این باره نوشته است.
سیاستمداران توانا و با تجربه معتقدند که دخالت وزارت خارجه در امور ایران، رقابت روسها را برخواهد انگیخت و از هم اکنون شروع فعالیت قدرت اخیر آشکار است. در حال حاضر نمایندگی دولت روسیه در ایران با یکی از کاربرترین و زیرکترین دیپلماتها یعنی موسیو دبوتزوف است که آگاهی کاملی از امور شرق دارد و بی‌شتاب و با دو اندیشی اقدام می‌کند. روسها که هیچ یک از سهامی را که در لندن به فروش می‌رسد نخریده‌اند عملاً تلاش می‌کنند که مانع از اقدامات انگلیسی‌ها شوند و در کار آنها مشکلاتی پدید آورند.
به هر حال مخالفت روسیه، با تنباکوی رژی، از همان ابتدا آشکار شد. سفیر انگلیس در تهران که دریافته بود روسیه با چنین انحصار وسیعی برای اتباع بریتانیا مخالفت می‌کند و از طرفی نیز مایل بود که وسایل پیشرفت مادی و ثابت ایران را فراهم کند، از اعطای این امتیاز به یک شرکت بین‌المللی طرفداری می‌کرد. چند هفته، پس از تلگرام مورخ 51 مارس، وی چنین گزارش داد: برای اجتناب از اصطکاک با روسیه، شرکتی که در مورد این امتیاز کار می‌کند، باید بین‌المللی گردد و از سرمایه‌داران فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورهای اروپایی دعوت به همکاری شود.
اعطای امتیاز تنباکو و سپس لغو آن، مبارزه بین روسیه و انگلیس را در ایران کاهش داد و اثر این امر را در سیاست داخلی ایران آشکار کرد. این امر نشان داد که چگونه برای بریتانیا غیر ممکن است که از موقعیت خاص روسیه در ایران غافل بماند. از مدتها قبل آشکار شده بود که هرگونه امتیاز سیاسی حتی دیررس برای بریتانیا در ایران با مخالفت روسیه مواجهه خواهد شد. مخالفت روسیه با امتیاز رویتر و تنباکوی رژی بر این واقعیت مبتنی بود که یک مخالفت به زمینه‌های تجاری نیز کشیده می‌شد.

علما و مردم
اینکه علما و مردم عامل اصلی جنبش تنباکو در ایران بوده‌اند از سوی برخی مورد تردید قرار گرفته است. اگرچه ما ضمن تاکید بر دسیسه چینی‌های روسها در این باره باید تاکید کنیم رشته کار در دست مردم و علما بود و نقش روسیه را باید یک نقش تکمیلی ارزیابی کرد که در صورت فقدان آن جنبش به حرکت خود ادامه می‌داد. در ضمن نمی‌توان میزان نقش روسیه را در این ماجرا واقعاً مشخص کرد. یکی از محققین در این باره می‌نویسد: علی رغم شروع امید بخش (شرکت تنباکوی رژی) اضطرابی در تمام کشور گسترش یافت و نشانه‌هایی از دخالت طبقات مذهبی به چشم می‌خورد. اینکه فعالیت‌های آنان در این مرحله تا چه حد به تحریک روسها انجام گرفته ـ همچنانکه امین‌السلطان اشاره می‌کند. و تا چه حد در نتیجة بدگمانی آنان از دخالت خارجی در کشور بوده است، روشن نیست.
اگرچه برخی بر تحریک علما از سوی روسیه تاکید کرده‌اند اما سندی در این باب به دست نداده‌اند. در ماه مارس آرامش فریبنده پدیدار شد. شرکت شاهنشاهی تنباکوی ایران آماده شده بود که کارهای خود را آغاز کند ـ با پشتیبانی کامل امین السلطان که اکنون صاحب تقریباً پانصد سهم از سهام شرکت بود. اما سفارت روس تارهای گران دسیسه‌چینی را در سراسر ایران تنیده و برای جلب حمایت روحانیان تا شهرهای مقدس عراق گسترده بود.
این ادعا توسط اشخاص دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته و اما به نظر می‌رسد فضای موجود در دربار که همواره از بیگانگان ترس وحشت داشته به بیرون نیز انتقال یافته و این گونه منعکس شده است. در حالیکه گفتیم نقش روسیه در این ماجراها فقط جنبه تقویتی داشته و عامل بنیادین برای شورش و قیام نبوده است.
در تحریک مردم و تجار آذربایجان مأمورین دولت روسیه که با امیر نظام و حاج میرزا جواد آقا مجتهد رابطة نزدیکی داشتند بی‌دخالت نبودند بطوریکه با دادن پول و وعده به استحضار دولت روسیه از هیچ کوششی فروگذاری نداشتند.‌..
29 محرم ـ امروز معلوم شد که در تبریز از چند روز قبل جمعیتی جلوی عمارت ولیعهد اجتماع کرده با تهدید و به سختی رعایت احکام قرآنی را مطالعه می‌کنند چون دولت می‌ترسد که این مردم از قول به فعل بپردازند از سفیر روس خواسته است که دولت روسیه در کار تبریز مداخله کند.
در خارج از ایران تمام مردم شیعه مخصوصاً در بین‌النهرین حکم (میرزا) پیروی کردند و دولت روسیه نیز چون این جریان را تقویت می‌نمود به بهانه دستور رئیس مسلمین در قفقازیه و دیگر نقاط مسلمان‌نشین روسیه قدغن کرد در قهوه‌خانه‌ها و سایر مجامع عمومی سیگار و چپق و قلیان استعمال نکنند.
این اتهام که علما از سوی روسها تحریک شده‌اند همانطور که قبلاً اشاره شد اولین بار توسط امین السلطان مورد تاکید قرار گرفته است که در محل خود به علت این موضوع پرداخته‌ایم.
در بایگانی سفارت انگلیس سابقه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد امین السلطان راجع به دومین طغیان بزرگ ضد رژی، یعنی اعتراض تبریز گفته است.
حالا ثابت شده است که مجتهد (میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی) نقش فتنه‌آمیز بزرگی در تمام آشوبهای اخیر مربوط به رژی ایفا کرده و با مجتهد بزرگ در سامره و علمای مشهد و بطور محرمانه با سر کنسول روس در تبریز در ارتباط بوده است.
این اتهام به شکلی مطرح شده است که حتی اقدامات مردم و علما در شیراز هم به تحریک سرکنسول روس در تبریز نسبت داده شده است.
امین السلطان به کندی گفت که صدور این اعلامیه (در تهدید علما در شیراز برای همکاری نکردن با رژی) زیر سر کنسول روس در تبریز است. بوتزوف در تمام رعایای روسیه را آگاه کرد که می‌توانند وجود امتیازنامة تنباکوی رژی را نادیده بگیرند و بی‌هیچ مانع ورادع، خرید و فروش تنباکو پردازند.
بوتزوف با این کار ضربتی بر ژوی فرود آورده و با جنبش ضد رژی به طور ضمنی همداستانی نموده بود.
اینکه دولت روسیه به علما برای مقابله با رژی کمک و مساعدت مالی داده‌اند با وجود طرح، اثبات نشده و در صورتی که مدرکی تا کنون به دست آمده بود قطعاً همگان از آن آگاه می‌شدند.
ناظم‌ الاسلام کرمانی در این باره چنین شهادت داده است.
از قراریکه مسموع می‌شود از طرف روسها بعضی اقدامات می‌شود و بعضی را پول می‌دهند نمی‌دانم مقصود از این پولها چه می‌باشد و روسها برای چه پول خرج می‌کنند آقایان علما و اجراء دستخط شاه عدالتخانه را تقاضا می‌کنند جمعی از دوست داران وطن در خیال اصلاح ادارة دولت گروهی در خیال عزل عین الدوله و نصب امین السلطان می‌باشند. اینها هیچ کدام راجع به روس نمی‌باشد خرج کردن روس و انگلیس و دلسوزی آنها برای ما از روی چه مأخذ است. جناب ذوالریاستین فرمود پول دادن انگلیس و روس را به بعضی من هم شنیده‌ام لیکن معلوم نیست واقعیت داشته باشد. نگارنده گفت من از جاهای دیگر اطلاع قطعی ندارم ولیکن بطور قطع و یقین می‌دانم که در چند شب قبل از این هزار تومان از طرف روسها برای آقای طباطبایی برده‌اند و جنابش را فرموده است این هزار تومان از طرف روسها به توسط ملک و رشید بیگ برده شده است. آقای طباطبایی فرموده است که اگر این پول را می‌دهند که من بر نفع آنها اقدامی کنم این امری است محال و اگر باید بر ضرر آنها اقدام کرد که هیچ عاقلی پول نمی‌دهد که در مقام ضرر دهنده خرج شود وانگهی من آنچه پول بخواهم ملت من خواهد داد و از من مضایقه ندارد پس چگونه من ملت خود را گذارده از دشمن ملت خود پولی که نمی‌دانم به چه قصد به من می‌دهند قبول کنم با لجمله آقای طباطبایی پول را قبول نکرده و رد فرمود.
گزارشی که برخی از نویسندگان پس از پایان جنبش تنباکو آورده‌اند بهترین دلیل ادعای ماست. ما بدون دخل و تصرف قضیه را از کتاب تحریم تنباکو اثر ابراهیم تیموری می‌آوریم.
واقعه تحریم تنباکو درایران مدتها در ممالک اسلامی نقل هر محفلی بود و روزنامه و مجلات تا چندی درباره این موضوع قلمفرسایی می‌کردند و تمام دول به نمایندگان و مأمورین خود در تهران و بغداد دستور دادند شرح احوال میرزای شیرازی را به طور مفصل تحقیق و گزارش دهند تا بدانند این شخص بزرگ کیست.
امپراطوری روس برای آنکه نظر میرزای شیرازی را به خود جلب کند نامه‌ای در نهایت ادب همانطور که برای پاپ می‌نویسند؛ به مرحوم میرزا می‌نویسد و از اقدام او در موضوع تحریم تنباکو سیاستگذاری می‌کند و ضمناً می‌گوید: من اوامر شما را در ممالک روسیه نسبت به مسلمانان اجرا می‌کنم و حاضرم برای پیشرفت مقاصد شما در ممالک ایران هر اقدامی بنمایم. این نامه را سرکنسول روس در سامره دوسه روزه در کشتی توقف کرده و تقاضای ملاقات از میرزا می‌نماید ولی مرحوم میرزای شیرازی از پذیرایی و ملاقات سرکنسول روس عذر خواست و او را به حضور نپذیرفت و به بهانة اینکه آداب نامه نگاری به امپراطوری را نمی‌داند از دادن جواب نیز امتناع کرد و همین قدر پیغام داد که شما از طرف من اظهار امتنان را به امپراطوری بنویسید.

 


شاه و امتیاز تنباکو
اینکه دربار و شاه تحت تأثیر قدرتهای خارجی وقت یعنی روس و انگلیس قرار داشتند و اعمال سیاسی خود را برای جلب رضایت آنان به کار می‌گرفتند شکی نیست. یکی از انتقاداتی که می‌توان به شاه و دربار در این باره داشت این است که قدرت مدیریتی که بتواند از رقابت این دو به نفع کشور سود ببرند را نداشتند. لذا تصمیم‌گیری‌ها تحت تأثیر سیاست‌های یکی از این دول خارجی اتخاذ می‌شد. مثلاً در یک مورد که ولف سفیر انگلیس در تهران در سفری به کشورش قصد بازگشت نداشت شاه (ناصرالدین شاه) در آخرین گفتگویش با ولف درخواست کرد که چنانچه او در سفر به انگلیس برنمی‌گردد فردی شایسته و قدرتمند به جای او به کار مشغول شود تا از او در برابر روسها که تقریباً شب و روز با او به سر می‌برند حمایت کند. آقای کندی که در غیبت ولف، شارژ دافر انگلیس در تهران بود، در توابر پیغام فرستاد که سفیر روسیه گفته است رسماً دستور داشته تا امتیاز تنباکو را به این دلیل که یک امتیاز انحصاری است به رسمیت نشناسد.
شاه ابتدا برای اجرای امتیاز توتون و تنباکو اصرار ورزید اما وقتی فشار روسها را برای لغو آن شدیداً برخود احساس کرد از اصرار خود دست برداشت. در این باره خانم آن لمبتون چنین می‌نویسد: سفیر روسیه، در 6 سپتامبر به حضور شاه رسید و در این ملاقات برای لغو امتیاز پافشاری کرده شاه قاطعانه ایستادگی کرد و از سرکنسول روس در تبریز خواست که از نفوذش برای جلوگیری از وقوع مکرر بحرانهای بعدی استفاده نماید.
فشار سفارت انگلیس مانع از این شد که شاه بتواند امتیازنامه را همان وقت بی‌درنگ فسخ کند اما کندی نمی‌توانست شاه را در فرو نشاندن آتش هرج و مرج که در بسیاری از نقاط کشور در گرفته بود یاری نماید. پس شاه از روی نومیدی، برای یاری جستن رو به سوی کسانی کرد که قدرت داشتند ـ یعنی روسها. بوتزوف اصرار داشت که امتیازنامة رژی بیش از ریشه دوانیدن در مملکت، فسخ شود. شاه با دلیل و برهان ثابت می‌کرد که این کار نشدنی است، زیرا در این صورت باید امتیازات دیگری به جای امتیاز رژی ببخشد ـ امتیازاتی که حتی ممکن است به مزاق روسها ناگوارتر باشد. بوتزوف به اصرار شاه قول داد که به سرکنسول روس در تبریز دستور دهد تا نفوذ خود را برای ممانعت از اختلال و بی‌نظمی به کار برد.
شاه چون دید که روسها اصراری در لغو امتیاز دخانیات و انگلیسی‌ها سماجت در حفظ آن دارند سخت پریشان خاطر شده است در ابتدا می‌خواست که قشون به تبریز بفرستد و مردم شورشی را سرکوب کند لیکن به این علت که دولت روسیه وعدة میانجیگری داده از این تصمیم برگشته و به کار بردن وسایل مسالمت‌آمیز را علی‌العجاله ترجیح داده است.
اما نهایتاً براثر فشار مردم و علما بالاخره شاه هم تسلیم شد و بر لغو امتیاز رضایت داد و همچون امین السلطان به روسها پناه آورد.
یادداشتهای فوریه، خبر از در دامن روس افتادن شاه هم می‌دهد:
امروز اعلیحضرت وزیر مختار روسیه را به حضور پذیرفت و بیاناتی را که امین السلطان به او کرده بود تأیید نمود و رضامندی خود را از الفتی که بین دولتین ایران و روسیه پیش آمده به او خاطرنشان ساخت. شاه وقتی که از این مجلس بیرون آمد بشاش بود.
گزارشهای اعتماد السلطنه هم، همین حاصل را دارند:
. . . شارژ دافر روس می‌گفت «ما با امین السلطان صلح کردیم، به سفارت روس آمد، شرط و عهد بست و قسم خورد که منبعد با ما خلاف نکند.» دیروز هم وزیر مختار روس خدمت شاه رفته بود. شاه هم ضامن صدق قول امین السلطان شده بود. . .
شاه شکار تشریف بردند. من هم در رکاب بودم. قوچی‌آ که دیروز شکار فرموده بودند به توسط امین السلطان به جهت وزیرمختار روس فرستادند
شاه بنا به گزارش دوبالوا وزیر مختار فرانسه در تهران به عبارتی هرچه عاجزانه‌تر به خود خط نامه‌ای به امپراطوری روس نوشته و از او تقاضا کرده است که بر وی رحم کند و وی را مشمول فتوت و بزرگواری خود قرار داده کمک کند تا از وضع ناگواری که انگلیسها برایش فراهم آورده‌اند خلاصی یابد.

 

امین السلطان و امتیاز تنباکو
امین السلطان یکی از دولتمردان وابسته بیگانه بود که در قضیه امتیاز توتون و تنباکو نقشی بسیار خطیر ایفا کرد اما تلاش‌های او بر محور وابستگی به یکی از قدرتهای مطرح روز دنیا دور می‌زد. وی که در ابتدا وابستگی شدیدی به انگلیسی‌ها داشت پس از لغو امتیاز خود را ناچار به افتادن در دامن روسها دید. وی یکی از منابعی است که واقعه تحریم تنباکو را به روسیه نسبت داده و علما را متهم به همکاری با این دولت کرده است. و در واقع حرکت مردم و علما را برای احقاق حقوق خود تحریک شده از سوی روسها می‌داند اما بسیاری از مورخین محققین شهادت وی را در این باره رد می‌کنند. دراین باره فیروز کاظم‌زاده نیز تأیید می‌کند که شهادت امین السلطان کمتر درخور اعتماد است.
بنابراین چنین گزارشهایی نمی‌تواند پایه و مدارک برای قضاوت ما باشد. زیرا می‌توان انگیزه امین السلطان را در اظهاراتی از این قبیل تشخیص داد و آن اینکه او می‌خواسته با انتساب شورش به روسها و با فشاری بر این مطلب، حمایت و مساعدت هرچه بیشتر انگلستان را به خود (که با قوت گرفتن انقلاب، سخت در خطر بوده است) جلب کند و به فرض اگر چنین انگیزه‌ای را هم در او کارگر ندانیم، بینش بیگانه‌نگر او که روس و انگلیس را تنها بازیگران صحنة سیاست می‌دانسته و خبر از نیروی عظیم ملت نداشته است نمی‌تواند مورد تائید قرار گیرد و همین بینش نادرست بوده که گدائی و چاپلوسی درباریان را حاصل می‌کرده است.
زیرا که امین السلطان تا پیش از لغو امتیاز، تنباکو، همیشه سفرة دل پیش نمایندگان انگلیس می‌گشوده و حتی رازهای حکومت و گفتگوهایش با سفیر روس را نیز، با آنان در میان می‌گذاشته است.
و به دلیل همین گوش به فرمانی و جاسوسی است که دولت علیه حضرت ملکة انگلیس، رسماً از ایشان حمایت و قدردانی می‌کند. این وابستگی را روسها نیز می‌دانستند و در اسناد مختلف در این‌باره بر این علم روسها تاکید شده است.
در یک ملاقات خصوصی با ناصرالدین شاه در 21 اوت، بوتزوف به ناصرالدین شاه گفته بود از آنجا که وی می‌داند امین السلطان آنچه را که روسها می‌گویند به اطلاع ولف می‌رساند. هیچ تمایلی به مذاکره با وی ندارد. او برای اثبات این امر، مذاکره اخیری را که بین اسپیر شارژدافر روسیه و امین السلطان انجام شده بود، شاهد آورد. این موضوع تقریباً بلافاصله توسط موریه، سفیر انگلیس در سن پطرزبورگ به گی‌ا.س، وزیر خارجه روسیه گزارش شده بود.
روابط امین السلطان با روسها تا مرحلة دشمنی آشکار به وخامت گراییده بود. بوتزوف او را به جهت تمایلات آنگلوفیلی شاه و به سبب خودداری دولت ایران از همکاری با سفارت روس ملامت می‌کرد. ضمن مذاکره‌ای که در تاریخ 10 ژانویة 1892/9 جمادی‌الثانی 1359 ق بین صدراعظم و بوتزوف صورت گرفته بود، بوتزوف گفته بود که اعتماد تزار نسبت به دوستی شاه تزلزل یافته است. در سابقة اعلیحضرت شاه راضی به شنیدن اندرز روسیه بود اما در این اواخر ظاهراً با آن دولت مخالفت شده و فقط در صدد جلب رضایت انگلیس است.
سرمورتیمر دو راند، سفیر انگلیس در تهران، در دسامبر 1895 چنین اظهاراتی در مورد امین السلطان دارد.
شاید چنانکه برخی معتقدند او از 1892 مخفیانه به طرف روسها رفته باشد ولی محققاً نخست با ما بود و برای پیش‌برد مقاصد ما تلاش بسیار کرد.
فوریه می‌گوید: که در 19 فوریة 1892 م، امین السلطان با سفیر روسیه م.دوبوتزوف ملاقات کرده در این ملاقات، امین‌السلطان که ادامه سیاست قبلی‌اش را بیهوده می‌دانست، تعهداتی در مورد تغییر رفتارش به بوتزوف داد و به همین دلیل سفیر روسیه نیز به او قول حمایت داد. وقتی که بعداً امین السلطان استعفا داد، هرچند شاه استعفای او را نپذیرفت، سفیر روسیه برای جلب دوستی امین السلطان از فرصت استفاده کرد و به شاه توصیه کرد که با امین السلطان توافق کند و به گونه‌ای وانمود کرد که علت این مقام امین السلطان خود اوست.
فوریه در ادامه خاطرات خود درباره سیاست امین السلطان برای نزدیکی به روسیه می‌نویسد:
امین السلطان، پس از شکستی که در تعقیب سیاست سابق خود خورد، برای آنکه از صدارت نیفتد با زیرکی مخصوص، خود را به روسها نزدیک کرده است و همچنین امروز، پس از آنکه انحصار دخانیات از میان رفته و امید به برگشت آرامش در مملکت زیاد شده است، امین السلطان تغییر سیاست خود را عملی کرد. به این معنی که به سفارت روس رفت و تا مدت قریب به سه ساعت با «دو بوتزوف» وزیر مختار مشغول صحبت بود و به او اطمینان داد که از روش سابق برگشته، سپس او را مخاطب ساخته گفت: «ممکن است شما به قول من اعتماد نکنید ولی عملیات من در آینده صدق این مقال را ظاهر خواهد ساخت.»
روسها طبعاً باید از این پیشامد خوشحال باشند زیرا که در دست داشتن امین السلطان برای ایشان، از اصرار در عزل او که طرف علاقه کلی شاه است به مراتب بهتر است به همین جهت وزیر مختار از صمیم قلب به امین السلطان اطمینان داد که اگر چنانچه می‌گوید عمل کند، مورد حمایت دولت روسیه و شخص او خواهد بود.
موقعیت شورش که به رهبری علما به مخالفت امتیاز بر پاشد به معنای افزایش فراوان وجهه و قدرت روسها در ایران در مقابل آن تنزل موقع و مقام انگلیسها بود. این جریان هنگامی روی داد که مناسبات سیاسی و بازرگانی روسها با ایران به سرعت رشد می‌یافت و بیم از امکان تجاوز روسها احساس می‌شد، به طوری که خواه ناخواه روسها موقعیتی روز به روز فائق‌تر پیدا می‌کردند. امین السلطان با مشاهدة نیرومندی توطئه‌های ضد خود که با روی خوش نشان دادن مقامات عالی نسبت به آشوب تنباکو جلوه‌گر می‌شد و با دیدن نفوذ روزافزون روسها مسلماً درصدد برآمد که موقعیت متزلزل خود را از طریق کنار آمدن با روسها، تقویت کند.

 

مستندات روسیه برای مخالفت با امتیاز
یکی از مستندات روسیه برای مخالفت با امتیاز توتون و تنباکو در ایران مفاد عهدنامه ترکمن‌چای بود. دلایل کافی در دست داریم که نشان می‌دهد در اوایل سال 1890 میلادی 1307 قمری بوتزوف نخستین اعتراض خود را علیه رژی مطرح کرد و مدعی شد که وضع انحصار جویانة او ناقض ماده یک منضم به عهدنامة ترکمن‌چای و خواستار الغای امتیازنامه شد.
بوتزوف در اعتراض کتبی خود علیه امتیاز رژی می‌نویسد:
این انحصار، یعنی نامی که به امتیاز داده‌اند، کاملاً برخلاف نص‌صریح پیمانها است. از این رو دولت امپراطوری آن را معتبر و عادی نمی‌شناسد. با نهایت احترام توجه آن جناب را به موارد سابق الذکر معطوف می‌دارم و تعیین داریم که دولت ایران که در موقع اعطای آن امتیاز که کاملاً برخلاف عهد و مواثیق است توجهی به موارد مطرح در پیمانها ننموده و به این جانب فرصت خواهد داد که تا به اطلاع دولت امپراطوری برسانم که انحصار سابق‌الذکر باطل و موقوف شده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  49  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


.دانلود مقاله نقش روسیه در جنبش تنباکو

مقاله جنبش مشروطه ایران

اختصاصی از حامی فایل مقاله جنبش مشروطه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جنبش مشروطه ایران


مقاله جنبش مشروطه ایران

از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشته‌های روشنفکرانی مثل حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال‌الدین اسدآبادی و دیگران زمینه‌های مشروطه‌خواهی را فراهم آورد. سخنرانی‌های سیدجمال واعظ و ملک‌المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می‌کرد. نشریاتی مانند حبل‌المتین و چهره‌نما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر می‌شدند نیز در گسترش آزادی‌خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.

 

کشته شدن ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه

تعلیمات سیدجمال‌الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 42صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جنبش مشروطه ایران

دانلود مقاله جنبش نرم افزاری چیست؟

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله جنبش نرم افزاری چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

ابتدا به بررسی و تحلیل مفردات این ترکیب می پردازیم:

 

کلمه ی «نرم افزار» در برابر «سخت افزار» بکار می رود. این واژه ها پس از رایج شدن رایانه بر سر زبان ها افتاد. در علوم رایانه ای برای دستگاه ها و ابزارها تعبیر «سخت افزار» را بکار می برند و برای آنچه متن و محتوا و برنامه ی رایانه به حساب می آید از تعبیر «نرم افزار» استفاده می کنند و برای آنچه متن و محتوا و برنامه ی رایانه به حساب می آید از تعبیر «نرم افزار» استفاده می شود. این اصطلاحات که در یک حوزه ی خاصی بوجود آمده و کاربرد داشته اند به حوزه های دیگر تسری یافتند و از باب استعاره و مجازگویی مورد استعمال قرار گرفتند تا جایی که خود در حوزه های دیگر صورت اصطلاح پیدا کرده اند.

 

معمولاًً «سخت افزار» به اموری اطلاق می شود که جنبه ی عینی و ملموس و فیزیکی دارد و در برابرش در واژه ی «نرم افزار» جنبه ی غیر ملموس و غیر فیزیکی ملحوظ است. در ترکیب «جنبش نرم افزاری» و «تولید نرم افزار دینی» نرم افزار حالت واسطه ای دارد برای دستیابی به «سخت افزار» که همان «تمدن» است.

 

صنعت و ابزارهای حسی ـ علمی تمدنی، محصول ضلع نرم افزاری تمدن است و این ضلع نرم افزاری همان فکر و اندیشه و دانش است.

 

پس «نهضت نرم افزاری» یا «جنبش نرم افزاری» مقدمه ای است برای تحقق یک سخت افزار که در فضای مورد بحث ما آن سخت افزار همان «تمدن اسلامی» است.

 

اینکه چرا برای «تمدن اسلامی» از واژه ی «سخت افزار» کمک گرفته ایم. به این دلیل است که تمدن همان تجسد عینی فرهنگ و آرمان ها و ارزش های جامعه است و به تعبیری کالبد و شکل فیزیکی و عینی آنهاست.
پس اگر «جنبش نرم افزاری» را فرآیندی دانستیم که مدعی قدرت تمدن سازی و قدرت مهندسی تمدن اسلامی است نوعی بستر سازی و زمینه سازی هم مسلماً نیاز دارد؛ و این ادعا جنبش و خیزش و نهضتی فراگیر را می طلبد نه یک تلاش موضعی یا انفرادی و قائم به افراد را و از اینجا کاربرد واژه های «جنبش» و «نهضت» در آن ترکیب ها معنی می یابد زیرا «جنبش نرم افزاری» مدعی است که باید یک خیزش جدید و فراخوان عمومی در نسل آماده و آشنا به فرهنگ انقلاب آغاز شود و تاکید بر بکارگیری لفظ جنبش هم در همین نکته است که این ایده نباید تنها در لایه ی نخبگان و اساتید حوزه و دانشگاه بماند. این مطالبات باید در سطح بدنه ی حوزه و دانشگاه مطرح شوند و حتی فشار مطالبات نسل جوان، بزرگان و نخبگان نسل گذشته ی ما را نیز به میدان آورد. بلکه باید با توجه به چگونگی و گستره ی تحقق آن و موانع گوناگونی که در راستای تحقق و فراگیری آن وجود دارد تمامی لایه های جامعه را درگیر و متاثر از خود سازد.

 

تعریف مختار ما از «جنبش نرم افزاری» عبارتست از:

 

«تحول عمومی و خیزش نخبگانی برای تولید نرم افزار بومی و دینی کارآمد و روز آمد جهت تحقق آرمان های انقلاب و ایجاد تمدن نوین اسلامی از طریق شناسایی نیازها و بازشناسی و بازسازی فرهنگ جامعه و ظرفیت های علمی کشور»

 

لازم به ذکر است که اصطلاح «نهضت آزاد اندیشی» که غالبا همراه با «نهضت و جنبش تولید علم» بیان می شود به منزله فرآیند بستر ساز و زمینه ساز تحقق و اجرای جنبش نرم افزاری است زیرا آزاد اندیشی بستری برای فرآیندی شدن نظریه پردازی و تولید علم است و به عنوان تاکید بر یکی از محوری ترین عوامل به صورت مستقل تحت عنوان «نهضت آزاد اندیشی» از آن یاد می شود که با این بیان «شرط لازم» (و نه شرط کافی) «جنبش نرم افزاری» است.

 

البته در فرآیند تحقق (جنبش تولید علم) مسائل دیگری نیز مطرح است که یکی «مغز افزار» است که عبارتست از «منطقی شامل و واضح و منقح برای تئوریزه کردن نرم افزار مورد نیاز برای تولید سخت افزار» که از حیث متدولوژی و روش شناختی تقدم بر «نرم افزار» دارد ولی چون خود این «مغز افزار» را می توان سطحی از مراتب و درجات مختلف «نرم افزار» محسوب نمود به صورت مستقل کمتر از آن یاد می شود.

 

نکته ای که نباید از آن غافل شود لزوم نگرش مجموعه ای و شبکه ای به جنبش نرم افزاری است که نیازمند «منطق مجموعه نگر» نه «جزءنگر» است و چون به دنبال حرکت عمومی آگاهانه هستیم باید تمام سطوح و طبقات جامعه متاثر از آن باشند و برای تمام لایه های جامعه و همه ی اقشار نقش های متناسبی تعریف شود و از 3 قشر تعیین کننده ی صاحبان قدرت، ثروت و معرفت نباید غافل ماند و همینجاست که لزوم پی گیری اندیشه های آرمان ها و مطالبات «عدالت خواهانه» و هوشیاری ویژه در این مقولات را واضح تر و جدی تر می سازد و پیوند وثیق دو مقوله ی «عدالت طلبی» و «جنبش تولید علم» را نشان می دهد.که در اینجا به علت گستردگی این موضوع و نبودن مجال کافی از توضیح بیشتر این نکته صرفنظر می کنیم.

 

پیشینه ی بحث «جنبش نرم افزاری»
اگر با توجه به مفهوم اصطلاح جنبش نرم افزاری در فضای پس از انقلاب اسلامی ایران بخواهیم در جستجوی پیشینه ی تاریخی آن باشیم باید به آغاز پیروزی انقلاب اسلامی باز گردیم آرمان و هدف اصیل انقلاب این بود که در تمام عرصه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تحولی فراگیر و همه جانبه ایجاد کند و لذا پس از پیروزی در عرصه ی سیاسی، طبیعتاً توجه به مسائل فرهنگی نیز بیشتر شد بویژه با نقش بنیادین و اساسی دانشگاه ها در تحولات اجتماعی لزوم تحول خود نظام و ساختار دانشگاههای کشور بیشتر مطرح شد و برای اینکه حاکمیت اسلامی‌ به تدریج در همه شؤون کشور گسترش یابد مسئله ی توجه به وضعیت دانشگاه ها به صورتی پر حرارت و جدی مطرح شد که نقطه ی اوج آن، تعطیلی دانشگاه های سراسر کشور و صدور فرمان تاریخی امام (ره) برای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در بیست و سوم خرداد 1359 بود.

 

گرچه فرمان امام خمینی (ره) درباره ی دامنه ی فعالیتهای «ستاد انقلاب فرهنگی» بسیار وسیع بود و سراسر نهاد آموزش و پرورش جامعه ی ما را در بر می گرفت ولی محور اصلی آن را بازسازی نظام آموزشی حاکم بر دانشگاه ها تشکیل داد برخی از ایجاد گوناگون این بازسازی عبارتند از:
ـ جهت گیری و اهداف علوم دانشگاهی

 

ـ برنامه ریزی درسی دانشگاه ها

 

ـ درس های مورد نیاز

 

ـ کیفیت تدریس و سایر شؤون تعلیم و تربیت در دانشگاه ها

 

ـ تحول بنیادین و تجدید نظر و بازسازی متون و منابع درسی

 

که این مورد اخیر اهمیتی ویژه دارد و منشأ تحولات دیگر نیز می باشد.

 

مجموعه این مسائل تحت عنوان «اسلامی کردن دانشگاه ها» تعقیب می شد که متأسفانه با برداشت هایی سطحی، شتابزده و غیر اصولی از این مفهوم عمیق و کاربردی سیر این حرکت با کندی همراه گشت و از حرارت و شور و توان اولیه اش خالی شد. جهت تقویت جریان این مساله ی اساسی امام خمینی (ره) لزوم «وحدت حوزه و دانشگاه» را مطرح کردند و در پی رهنمود ایشان، اعضای ستاد انقلاب فرهنگی با جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم طرح مشترک همکاری حوزه و دانشگاه را تهیه کردند و اجرای آن به کمیته ی حوزه و دانشگاه جامعه ی مدرسین، که از مسوولان موسسه ی در راه حق نیز بودند واگذار گردید و برای این منظور دفتری بنام «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» تاسیس گردید که بعدها در قالب «پژوهشکده ی حوزه دانشگاه» و «موسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه» ادامه ی فعالیت داد اما بنابر دلایل فراوانی که اینک مجال طرح و بررسی آنها نیست مجموعه ی این فعالیت ها، نتیجه ای متناسب با اهداف اولیه از «اسلامی شدن دانشگاه ها» و «نظریه پردازی گسترده بویژه در حوزه ی علوم انسانی با نگاه اسلامی» را در پی نداشت و علیرغم توصیه های مقام معظم رهبری در سالیان پس از آن هم شاهد تحولی بنیادین در آن راستا نبودیم تا اینکه در پی بیانات رهبر انقلاب در دیدار با اعضا انجمن قلم در 8/11/81 به منزله ی فراخوانی تاریخی تلقی نمودند و در نامه ای به رهبر انقلاب خواهان راهنمایی و مساعدت ایشان و حمایت نهادینه از سوی تصمیم گیران فرهنگی و متصدیان حوزه و دانشگاه در زمینه ی «تولید نرم افزار علمی و دینی» در حوزه و دانشگاه شدند که در پاسخ رهبر انقلاب به آن نامه ضمن تایید این حرکت تعیین چیستی و چگونگی تحقق آن خواهان انجام کارهای جدی در این راستا شدند تا جایی که تا پیش از بیست و پنجمین سالگرد انقلاب بتوان نخستین ثمرات آن را دیده در پی این تاکیدات و با حمایت ویژه ی مقام رهبری از این پیشنهادات و تصمیم شورای عالی حوزه ی علمیه ی قم مقرر گردید مجموعه ای در این رابطه تشکیل گردد تا امور مربوط به محتوای پیام ها را سامان دهد و پس از این مجموعه ها پیام ها و پی گیری ها بود که مجددا حرکتی در راستای زمینه سازی برایب ایده پردازی و نظریات نو پدید آغاز شد که بر ضرورت تحول روشمند و هدفمند در عرصه ی پژوهش در علوم و تلاش برای تولید علم با هدف نظام سازی دینی تاکید می کرد که از آن تحت عنوان «جنبش نرم افزاری» یا «نهضت تولید علم» یاد می شود.

 

به طور خلاصه می بینیم که این حرکت در ماهیت خود چیزی جدای از اهداف کلان همان طرح اسلامی شدن دانشگاه ها را دنبال نمی کند. بلکه ضمن تاکید بر آن ضرورت آن را به نحوی ملموس تر دریافته و تحت عناوین جدید همان اهداف را به نحوی توسعه یافته و متناسب با شرایط کنونی انقلاب دنبال می نماید.

 

بایستی این فرآیند در چنان برنامه ی گسترده ای مطرح گردد که علاوه بر نیازها و پاسخگویی به مشکلات جامعه ی خودمان، پاسخگویی نیازمند های انقلاب و حتی رافع ناهنجاری های جهان امروز باشد...

 


«ضرورت و هدف جنبش نرم افزاری»

 

همچنانکه در مقدمه و بخش های پیشین بیان گردید بدون تحقق «جنبش نرم افزاری» دستیابی به تمدن نوین اسلامی صرفا در حدود شعار باقی خواهد ماند چرا که پی ریزی چنین تمدنی نیازمند تنظیمات و توسعه و مدیریت اجتماعی است که بدون برنامه ریزی امکان ندارد و این برنامه ریزی و تدبیر نیازمند به پشتوانه ای است که قرار است در این نهضت نرم افزاری تولید گردد.

 

همچنین همانطور که بیان گردید مواجهه با دنیای جدید و پیچیده تر شدن مناسبات اجتماعی نیازمندی ها و بایسته های جدیدی را مطرح کرده ضمن اینکه رقبایی جدید از هر سو در حال طرح جدی خود هستند و همگی اینها نیاز به حضور دین در حصنه ی عمل اجتماعی را به نحوی روشمند و هدفمند موجب می گردد که لازمه ی آن همین حرکت عمومی و خیزش نخبگانی در قالب جنبش نرم افزاری است.

 

و از نقطه نظر انقلاب اسلامی که بخواهیم به این مساله بنگریم «بقا و دوام و استمرار» این انقلاب وابسته به این جریان است که غفلت از آن حذف و محو انقلاب را در پی خواهد داشت.

 

بایستی این فرآیند در چنان برنامه ی گسترده ای مطرح گردد که علاوه بر نیازها و پاسخگویی به مشکلات جامعه ی خودمان، پاسخگویی نیازمند های انقلاب و حتی رافع ناهنجاری های جهان امروز باشد و رسالتی در عرصه جهانی برای نجات بشر از معضلات و گرفتاری ها و نابسامانی های کنونی اش برای خود ترسیم نماید که چنین دور نمایی لزوم حرکتی انقلابی در این عرصه را موجه تر و ضروری تر خواهد ساخت.

 

«چالش، موانع » و «راهکارهای» تحقق جنبش نرم افزاری

 

بررسی این عنوان نیازمند مجالی واسع و تحقیقاتی مستقل از منظرهای مختلف است که به علت اختصار این نوشتار این موضوع را به بخش «تحلیل محتوای بیا نیه ی رهبری» ارجاع می دهیم هر چند خود آن نیازمند شرح و بسط و تفصیل می باشد.

 

جریان گروه های مختلف و آراء و نظریات گوناگون درباره ی چیستی جنبش نرم افزاری و گستره ی آن بررسی عنوان فوق نیز خارج از هدف اصلی این نوشتار و نیازمند مجال طرح مستقل و گسترده تری می باشد. تصمیم بر این شد که ضمن بررسی منابع مطالعاتی به بعضی از آنها اشاره نماییم و منابع برای آشنایی تفصیلی با نظریاتشان در این زمینه معرفی شود امید است که در فرصتی دیگر به بررسی و توصیفی و تحلیلی هر کدام از آنها اقدام شود که البته کاری بجا و شایسته است.

 

در اینجا به نحو بسیار اجمالی و گذرا برخی نظریات مطرح در این عرصه را بررسی می کنیم:

 

اصولا اینکه «علم دینی» می توان داشت یا نه مورد اختلاف جدی صاحب نظران است. و بستگی به اینکه چه معنایی از آن مراد باشد دیدگاه ها متنوع می شوند. از منظری دیگر اگر بخواهیم نسبت و رابطه ی علم و دین را بررسی نماییم و بر اساس آن مفهومی چون «علم دینی» را مورد نظر قرار دهیم باز هم به تبع آن نتایجی مختلفی خواهیم داشت به گمان ماریشه ی اختلافات صرف نظر از تعریفی که از علم و دین می شود و مسلما نسبت های خاصی بر اساس هر تعریف بین آن دو خواهد بود؛ به قلمرو و گستره ی دین و همچنین گستره ی ادراکات بشری باز می گردد.

 

یعنی بستگی به اینکه هر یک از آن دو چه گستره ای داشته باشند صورت مساله تغییر خواهد کرد فی المثل اینکه دین برای بیان همه چیزهایی است؟ و اینکه آیا وظیفه ی آن است که در همه ی زمینه ها، همه چیز را به ما بگوید آمده یا نه؟ از جمله سوالات کلیدی است که تعیین نسبت علم و دین و تبیین مفهوم «علم دینی» وابسته به آن است. همچنین تعیین گستره ی ادراک بیشتر از نظر عقلی، تجربی و شهودی مساله ای کلیدی محسوب می شود که بدون تصحیح آن امکان پاسخگویی به آن سوالات را نخواهیم داشت.

 

در بحث «اسلامی شدن دانشگاه ها» هم همین مباحث به گونه ای مطرح شده است. اگر پذیرفتیم که علوم دانشگاهی نیاز به تحول دارند و باید اسلامی شوند این مطلب شامل کدام دسته از علوم دانشگاهی می شود.

 

اگر قائل به تفکیک علوم انسانی و علوم طبیعی بشویم کدام دسته از این علوم نیاز به تحول دارند و اسلامی شدن در مورد شان معنا دار است و اگر قائل به امکان اسلامی شدن یک علم شدن آیا مطلوبیت نیز دارد؟

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جنبش نرم افزاری چیست؟