حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه تمرینات با وزنه و پلایومتریک بر میزان شوت توان انفجاری و سرعت بازیکنان فوتبال-- 40 ص

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه تمرینات با وزنه و پلایومتریک بر میزان شوت توان انفجاری و سرعت بازیکنان فوتبال-- 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تمرینات با وزنه و پلایومتریک بر میزان شوت توان انفجاری و سرعت بازیکنان فوتبال-- 40 ص


پایان نامه تمرینات با وزنه و پلایومتریک بر میزان شوت توان انفجاری و سرعت بازیکنان فوتبال-- 40 ص

فصل اول

 

طرح تحقیق

 

 

  • مقدمه
  • بیان مسئله
  • اهمیت و ضرورت تحقیق
  • اهداف تحقیق
  • فرضیه های تحقیق
  • اصطلاحات و تعاریف

 

 

(1)

طرح تحقیقی

1-1 مقدمه :

پیشرفتهای روز افزون علوم ورزشی درسالهای اخیر بسیار چشم گیر بوده و آمادگی جسمانی نیز به عنوان بخش مهمی از این علم از تنوع ، تغییر و توسعه به دور نبوده است. بازیکنان فوتبال به قدرت و توان ، دوندگان ماراتن به استقامت ، قهرمانان 100 متر به سرعت و بسیاری از ورزشکاران به انعطاف پذیری ، تعادل و چابکی نیاز دارند.

خوشبختانه ، اکنون تجربه مربیان به همراه تحقیقات و مشاهدات آزمایشگاهی و میدانی موجب طراحی برنامه های نظام دار و در نتیجه ، بهبود آمادگی عضلانی شده است. آمادگی عضلانی شامل قدرت و استقامت عضلانی ، توان ،سرعت ، انعطاف پذیری ، تعادل و چابکی است . در ورزش فوتبال قدرت ، سرعت و ترکیب موثر این دو عامل (توان) از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

در این تحقیق سعی شده است که اثرات دو روش تمرین با وزنه و تمرینات پلایومتریک بر عوامل مذکور مورد مقایسه و بررسی قرار گیرد . تمرینات با وزنه روش مناسبی برای بهبود قدرت قدرت و در نتیجه توان بشمار می روند.

با توجه به اصل ویژگی تمرین برای توان ، ورزشکارن باید تلاش کنند تا بار ( وزنه ) را تا حد امکان به سرعت حرکت دهند. در انتخاب برنامه تمرینی توان، باید به این نکته توجه کرد که سرعت تمرینات تا حد زیادی به سرعت حرکات رشته مورد نظر نزدیک باشد.

روش تمرینی دیگری که در بسیاری از مهارتهای ورزشی برای بهبود توان موثر است ، تمرینات پلایومتریک است. اهمیت این تمرینات استفاده از «پیش فشار» و کشش ناگهانی عضله می باشد . در حرکات پلایومتریک در طی مرحله اکسنتریک یا مرحله فشار یعنی وقتی که عضله به سرعت کشیده می شود ،اعضای کشسان عضله نیز کشیده می شوند و بخشی از نیروی فشار را به شکل انرژی کشسان ذخیره می کند ودر حین مرحله کانسنتریک یا غلبه عضله که با تحریک بازتاب میوتاتیک روی می دهد انرژی کشسان ذخیره شده آزاد می شود . این تمرینات موجب آمادگی دستگاه عصبی و عضلانی می شود و در نتیجه به ورزشکار اجازه می دهد که در فعالیت هایی که همره با تغییر جهت می باشند، به نحو قدرتمند و سریعی اجرای وظیفه نماید.

تحقیق حاضر نیز با بررسی و مقایسه اثرات این دو روش تمرینی بر میزان برد شوت ، سرعت و توان انفجاری بازیکنان فوتبال سعی بر این دارد به این سئوال که کدامیک از روش ها ورزشکاران را در توسعه و عملکرد ورزش بیشتر یاری می بخشد جواب دهد.

2-1. بیان مسئله :

دامنه گسترده علم ورزش در جهان امروز ، با تحقیقات و بررسی های متعددی که انجام پذیرفته است بیش از بیش و بطور غیر قابل وصفی رو به گسترش می باشد .کارشناسان و مربیان همواره به دنبال این بوده اند که امتیازها و عملکرد ورزش را در ورزشکاران خود توسعه دهند .

بازیکنان فوتبال برای تحمل فشارهای بدنی به هنگام بازی و فراهم آوردن زمینه لازم برای استفاده از مهارتهای تاکتیکیشان در سرتا سر یک مسابقه ، به سطح بالایی از آمادگی نیاز دارند . بنابراین ، تمرین های آمادگی بخش مهمی از برنامه کلی تمرین هاست . در این ورزش قدرت ،سرعت و توان انفجاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بسیاری از فعالیت های فوتبال مثل تکل کردن ، پریدن ، ضربه زدن ،‌ دویدن و تغییر جهت دادن از نوع فعالیت های پر قدرت و انفجاری و از ارکان اساسی موفقیت در این ورزش هستند.

اهداف ویژه ی تمرین های قدرتی عضله در فوتبال عبارتند از :

  • بالا بردن بازده توان در جریان فعالیت های انفجاری در یک مسابقه فوتبال مثل تکل کردن ، پریدن ، ضربه زدن و شتاب گرفتن .
  • پیش گیری از وقوع آسیب ها.
  • کسب مجدد قدرت پس از یک آسیب

بدیهی است که دست یابی به این اهداف مستلزم طراحی تمرین بر اساس یافته های علمی       می باشد . بدین منظور 20 آزمودنی شرکت کننده در این تحقیق به دو گروه تقسیم شده و تمرینات منتخب پلایومتریک و با وزنه را به مدت 8 هفته و کلاً 24 جلسه انجام دادند تا به این پرسش پاسخ داده شود که کدامیک از این دو روش تمرینی برای بهبود فاکتورهای مذکور موثر و مفید واقع می شود .

3-1 . اهمیت و ضرورت تحقیق :

افزایش آگاهی و دانش مربیان و ورزشکاران درباره روشهای نوین حاکم بر فوتبال از مهمترین عوامل پیشرفت و توسعه فوتبال است. ارائه و اجرای طرح ها و سازماندهی ها توسط مربیان خلاق، زمینه پیشرفت سریع فوتبال را فراهم می آورد و از جمله ابزارهای کارایی آموزش مربیان یافته های پژوهشی نوین است. بررسی مسابقات انجام شده در سطح اول این رشته ورزشی بیانگر این موضوع است که امرزوه بیشتر گل ها از طریق شوت راه دور به ثمر می رسد.

همچنین داشتن سرعت زیاد از عوامل موفقیت بازیکنان در حال حمله و دفاع می باشد.

فعالیت هایی نظیر پریدن ، تکل زدن و پرتاب کردن نیز مستلزم داشتن توان انفجاری بالایی است بنابراین تقویت فاکتورهای مذکور از اهمیت بسیاری برخوردار است و می بایست از اولویت های برنامه تمرینی مربیان فوتبال می باشد . تمرینات پلایومتریک موجب آمادگی تقویت دستگاه عصبی عضلانی می شود و در نتیجه به ورزشکار اجازه می دهد تا در فعالیت هایی که همراه با تغییر جهت می باشند به نحو قدرتمند و سریعی اجرای وظیفه نمایند . این تمرینات با درگیر کردن بیشتر دوکهای عضلانی موجب ایجاد قدرت انفجاری بیشتر می شوند . بنابراین تمرینات پلایومتریک   می تواند به عنوان یک روش تمرینی مناسب جهت کسب قدرت انفجاری و نیز افزایش سرعت مورد استفاده مربیان فوتبال قرار گیرد.

از طرف دیگر مطالعات اغلب مؤید آن است که تمرینات قدرتی بدون شک روی افزایش هر دو عامل سرعت و قدرت انقباض موثر است . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که اجرای کدامیک از روش های تمرینی در بهبود فاکتوهای مذکور موثرتر می باشد.

4-1. اهداف تحقیق :

الف) هدف کلی :

بررسی و مقایسه تأثیرات دو روش تمرینی پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر میزان شوت، سرعت و توان انفجاری بازیکنان فوتبال 20-17 سال.

 

ب) اهداف اختصاصی :

   1)بررسی تأثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر میزان شوت بازیکنان فوتبال .

2) مقایسه تاثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر میزان شوت بازیکنان فوتبال .

3) بررسی تأثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر سرعت بازیکنان فوتبال .

  • مقایسه تاثیرت دو روش تمرینی پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر سرعت بازیکنان فوتبال .
  • بررسی تاثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر روی توان انفجاری بازیکنان فوتبال .
  • مقایسه تاثیرت دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر روی توان انفجاری   بازیکنان فوتبال .

5-1 . فرضیه های تحقیق :

  • تمرینات منتخب پلایومتریک تأثیر معنی داری بر شوت آزمودنی ها ندارد.
  • تمرینات منتخب پلایومتریک تأثیر معنی داری بر سرعت آزمودنی ها ندارد.
  • تمرینات منتخب پلایومتریک تأثیر معنی داری بر توان انفجاری آزمودنی ها ندارد.
  • تمرینات با وزنه تأثیر معنی داری بر ضربه شوت آزمودنی ها ندارد.
  • تمرینات با وزنه تأثیر معنی داری بر سرعت آزمودنی ها ندارد.
  • تمرینات با وزنه تأثیر معنی داری بر توان انفجاری آزمودنی ها ندارد.
  • بین تأثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر روی میزان شوت آزمودنی ها اختلاف معنی داری وجود ندارد .
  • بین تأثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر روی سرعت آزمودنی ها اختلاف معنی داری وجود ندارد .
  • بین تأثیرات دو روش تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر روی توان انفجاری آزمودنی ها اختلاف معنی داری وجود ندارد .

6-1 . محدودیت های تحقیق:

الف ) محدودیت های اعمال شده توسط محقق:

  • تحقیق بر روی 20 بازیکن فوتبال پسر زیر 20 سال .
  • تحقیق تأثیر تمرین پلایومتریک و تمرینات با وزنه را بر روی سه فاکتور ضربه شوت ، سرعت و توان انفجاری بازیکنان فوتبال بررسی نموده است.

ب ) محدودیت های خارج از کنترل محقق :

  • میزان انگیزش آزمودنی ها برای شرکت فعال در تمرینات و اعمال حداکثر تلاش خود.
  • رژیم غذایی آزمودنی ها و شیوه زندگی آنان خارج از زمان تمرین .
  • میزان آشنایی آزمودنی ها با انواع تمرینات اعمال شده .
  • شرایط روحی آزمودنی ها .
  • فعالیت بدن و شغل آزمودنی ها .
  • آزمودنی ها از نظر آمادگی اولیه همگن نبوده و از آمادگی های متفاوتی برخوردار بوده اند
  • سابقه بازی فوتبال در افراد یکسان نبوده است.

7-1. اصطلاحات و تعاریف:

پلایومتریک : تمریناتی است که توانایی عضله برای رسیدن به حداکثر قدرت در حداقل زمان ممکن را توسعه می دهد.

سرعت حرکت بدن : کوتاه ترین مدت زمانی که بتوان بدن را به فاصله مشخصی به حرکت در آورد .

تمرینات با وزنه : (ایزوتونیک) خود تمریناتی است که طول عضله هنگام بلند کردن جسم ثابتی تغییر می کند . این تمرینات با استفاده از وزنه های آزاد (دمبل ، هالتر و… ) در دستگاه بدن سازی انجام می شود .

توان : توان عبارت است از اجرای کار معین در واحد زمانی است ، بطور دقیق تر توان از طریق اندازه گیری سرعت حداکثر وزنه ای که جابجا می شود تعیین می گردد.

بازتاب میوتانیک: بازتابی که هنگام کشیده شدن دوکهای ماهیچه ای باعث انقباض ماهیچه می شود ، همچنین بازتاب کششی ( Stretch reflex) نیز نامیده می شود.

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تمرینات با وزنه و پلایومتریک بر میزان شوت توان انفجاری و سرعت بازیکنان فوتبال-- 40 ص

دانلود مقاله نقش حسابداری در افزایش توان رقابت بنگاه های اقتصادی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله نقش حسابداری در افزایش توان رقابت بنگاه های اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


چکیده
بنگاه های اقتصادی در عصر حاضر به صورت فزاینده ای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهند و بنابراین، به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. دو نیروی اصلی موثر بر محیط داخلی و خارجی بنگاه های امروزی عبارتند از: تغییرات تکنولوژی و رقابتهای جهانی. بنگاه هایی که نتوانند خود را با این دو نیرو تطبیق دهند، در بلند مدت قادر به ادامه حیات نخواهند بود. مدیران برای تامین اطلاعات مورد نیاز جهت تصمیم گیری ، ناگزیر به سیستم حسابداری خود اتکا می کنند. چنانچه تکامل تدریجی سیستم حسابداری از سیر تکاملی بنگاه عقب بیفتد ، خود ترمزی برای بنگاه در حال تغییر محسوب خواهد شد.
رقابت به نوآوری مداوم نیاز دارد و باید به منظور ایجاد تحولات سازنده و مؤثر در بنگاه های اقتصادی ، طراحی و مدیریت شود. با تبدیل شدن بازار منطقه ای به بازار جهانی ، رقابت سنگین بین المللی ، شرکتها را وادار می سازد که محصولات و خدمات خود را با توجه به منابع محدود تولیدی با کیفیت عالی و کمترین بهای تمام شده نسبت به رقبا به بازار عرضه کنند . شرایط اقتصادی کنونی ، باعث توجه بیشتر مدیران به سیستم حسابداری به خصوص حسابداری مدیریت بنگاه شده است. حسابداری مدیریت می تواند در صورت برخورداری از حمایت و تعامل بیشتر با مدیریت ، با بکارگیری شیوه های نوین هزینه یابی مانند هزینه یابی کایزن ، هزینه یابی بر مبنای هدف و هزینه یابی بر مبنای فعالیت ضمن آشکار نمودن نقاط ضعف و قوت بنگاه در جهت نیل به اهداف تعیین شده و امکان مقایسه تولیدات بنگاه با سایر بنگاه ها در شرایط مشابه ، به افزایش توان رقابت بنگاه کمک نماید. افزایش توان رقابت بنگاههای داخلی با بنگاه های خارجی باگسترش استفاده از حسابداری مدیریت تسهیل خواهد شد. با بکارگیری مستقیم یا با انجام تعدیلاتی توجه به شرایط اقتصادی داخلی بر روی روشهای هزینه یابی نوینی که امروزه در سطح جهانی و به خصوص کشورهای پیشرفته استفاده می نمایند ، حسابداری می تواند شتاب دهنده ای برای بنگاه جهت نیل به اهداف اقتصادی و جزو عوامل تسهیل کننده رقابت و بهــسازی در بنگاه ها و راهکاری برای غلـــبه بر مقاومتها و موانع موجود برای افزایش توان رقابتی بنگاه باشد.
واژه های کلیدی : حسابداری مدیریت ،رقابت جهانی ، توان رقابت ،مدیریت هزینه ، شیوه های نوین هزینه یابی

 


مقدمه
حسابداری مدیریت از طریق ارایه گزارشهای مختلف ، مدیران را در جهت تصمیم گیریِ بهتر یاری می کند .امروزه حیات بسیاری از شرکت ها در گرو افزایش دقّت ، کیفیت و قدرت رقابت است . با توجه به اهمیّت و نقش انکار ناپذیر اطلاعات ارایه شده از طرف سیستم های مدیریت در امر تصمیم گیری برنامه ریزی مدیران و نیز کمک به مدیران در رهبری و کنترل فعالیتهای سازمان توجه بیشتر به این موضوع ضروری به نظرمی رسد. از طرفی مطرح شدن مباحثی نو در زمینه حسابداری بهای تمام شده و کنترل و مدیریت هزینه ها ، افزایش تقاضا برای کیفیت ، رقابت و... با توجه به قابلیت های سیستم هایی هزینه یابی که توان پاسخگویی به نیازهای مدیران به نحو مطلوب را ندارد ، خود دلیلی دیگر بر اهمیت سیستم های حسابداری مدیریت جدید می باشد.
بسیاری از تغییرات در محیطهای اقتصادی در چند سال اخیر اصلاحات در عملیات حسابداری مدیریت را موجب گشته است . امروزه دو نیروی عمده بر سازمان‏ها اثر گذاشته و می‏گذارد و باعث شده است کنترل هزینه‏ها حساس‏تر و حادتر از گذشته شود. یکی از این نیروها رقابت جهانی است و دیگری، تغییرات در تکنولوژی ساخت است. سازمان‏هایی که نتوانند اوضاع و احوال خود را با این نیروها تطبیق دهند، تداوم عملیات و فعالیت آنها در بلندمدت با خطر مواجه خواهد شد..
تغییرات اساسی
1- افزایش رقابت جهانی
عامل اصلی توسعه یافته ای که تغییرات پرهزینه را در محیط های تجاری ( اقتصادی ) معاصر ایجاد می کند ، رشد تجارت و بازار های جهانی است . در دنیای رقابت آمیز امروزی ، مفهوم بازار محدود به یک منطقه خاص نیست و جهانی محسوب می شود . رقابت سنگین بین المللی ، شرکتها را وادار می سازد که محصولات و خدمات خود را با کیفیت عالی به بازار عرضه کنند.افزایش رقابت در محیط های تجاری جهانی به این معنی است که شرکتها به طور فزاینده ای به اطلاعات مالی و غیر مالی درباره تجارت و اثرات رقابت در سایر کشور ها نیاز دارند.
یک تغییر کلیدی در محیط اقتصادی این است که انتظارات مصرف کننده برای کارکرد و کیفیت محصولات افزایش یافته است . در نتیجه آن چرخه عمر محصول کوتاه تر می شود و شرکتها نیاز های آتی و محصولات جدید را به سرعت انجام می دهند تا از طریق آن قدرت رقابتی خود را افزایش دهند. متفکران حسابداری در این محیط جدید، ابزارهایی را تولید و در اختیار رهبران بنگاه‏ها قرار دهند تا روش‏های رقابت با شرکت‏های جهانی رابیابند و سهم خود را از بازارهای جهانی بستانند.
2- تولید و تکنولوژی
برای رقابتی باقی ماندن در مواجهه با رقابت فزاینده جهانی ، سازمانهای جهانی تولیدات جدید و تکنولوژی اطلاعات و تولید را به کار گرفته اند. که موجب کاهش بهای تمام شده می شود. سایر تغییرات در تولید شامل تکنیک های تولید انعطاف پذیر ، موجب کاهش زمان شروع و صدور مجوز برای درخواست های مشتریان می شود. کلید رقابتی که سرعت در بازار، نامیده می شود به معنای توانایی حمل کالا یا خدمات با سرعت بیشتر از رقبا می باشد.
تاثیر نوآوری بر توان رقابتی بنگاه
نوآوری تکنولوژی ، خلق محصولات و فرآیندهای جدید و تغییرات عمده تکنولوژی در این دو را شامل می شود . این تغییرات در صورتی نوآوری تلقی می شود که به بازار عرضه شده ( نوآوری محصول ) یا در در یک فرآیند تولید به کار گرفنه باشند ( نوآوری فرآیند) . بنابراین نوآوری ، مجموعه ای است شامل فعالیتهای علمی ، تکنولوژیک ، اقتصادی ، سازمانی و بازرگانی .
نوآوری محصول یا رادیکالی است یا تدریجی . در حالت اول یک محصول جدید ( که از نظر تکنولوژی با محصول قدیمی تفاوت اساسی دارد) جایگزین محصول قدیمی می گردد. شاید در محصول جدید کاربرد جدیدی از تکنولوژی مد نظر باشد. در حالت دوم یعنی موقعیتی که تغییرات تدریجی است ، بهبود و پیشرفت اساسی در عملکرد محصول مورد نظر می باشد. می توان گفت که با شکل گیری نیاز ها ، توقعات و بازار در قالب خصوصیات ، اشکال و توانایی های مورد توافق محصول محدود تر شده و در این حالت وظیفه تحقیق و توسعه بیشتر به نوآوریهای تدریجی در ویژگیهای فعلی محصول معطوف می گردد. .با توجه به مطالبی ذکر شده ،تاثیر حسابداری مدیریت جهت کمک به تسریع درونی ساز ی نوآوری،کاملا مشهود است.
رقابت دیروز و رقابت امروز
در گذشته روش عمومی برای سازمانها وجود داشت که رویکرد تک بعدی را برای رقابت انتخاب می کردند . برای مثال برخی از شرکتها محصولات با قیمت پایین را برای رقابت انتخاب می کردند. دیگران تفاوت را در محصولات یا خدمات با کیفیت جستجو می کردند. برخی دیگر بصورت ویژه بر روی به موقع بودن در حمل محصولات یا ارائه خدمات تمرکز می کنند . امروزه سازمانها با رقابت جهانی روبرو هستند . برای راضی نگهداشتن مشتریان و رقابت با تولید کنندگان باید بصورت همزمان روی سه بعد کیفیت ، هزینه و زمان رقابت کرد بهای تمام شده ،سازمانها همواره تحت فشار دائمی هستند که هزینه محصولات یا خدماتی را که به مشتریان عرضه می کنند ، کاهش دهند.
همچنین روش های جدید مدیریت ، نه تنها نیازمند تأکید بر هزینه ها می باشند بلکه کیفیت و قابلیت انعطاف محصول را نیز مدّ نظر قرار می دهند . بنابراین در فرآیند هزینه یابی ، سیستم های اطلاعاتی مدیریت باید پا را از دیدگاه معاملاتی فرا نهند، تا دریابند که آیا تصمیمات مدیریتی متضمّن افزایش سود می باشد یا خیر.
شیوه های نوین حسابداری مدیریت : نیاز امروز
شرایط متحوّل جهان و ضرورت حضور گسترده تر ایران در بازار های رقابتی داخل و خارج و مطرح بودن عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و شرایط اقتصاد ایران که در حال گذر از یک اقتصاد بسته ، انحصاری و تولیدکننده محور به اقتصادی باز ، رقابتی و در حال حرکت به سمت خصوصی سازی است ،از دلایل اهمیّت شناخت و بکارگیری روش های نوین هزینه یابی است . با توجه به وجود شواهدی مبنی بر عدم کفایت اطلاعات ارایه شده در قالب گزارش‏های مالی برون‏سازمانی در برآورده ساختن نیازهای اطلاعاتی نهادهای مدنی و اجتماعی، ضرورت دستیابی به اطلاعات بیشتری در خصوص عملکرد سازمان که بعضا در قالب گزارش‏های درون سازمانی منتشر می‏شوند، نیز اهمیتی دوچندان پیدا می‏کند. از آنجایی که پاسخگویی در قبال پاسخ‏خواهان کلیدی نیازمند شفافیت، دقت و جاهلیت است، رویکردهای نوین حسابداری مدیریت می‏تواند مدیران سازمان را در این راستا کمک کند
نقش حسابداری مدیریت در بنگاههای اقتصادی کشور با توجه به شرایط اقتصادی در دو دهه گذشته کمرنگ جلوه می نمود. اخیراً با حرکت خصوصی سازی ، تغییرات در الگوهای رقابت ، تولید ، ساختار شرکتها ، سرعت توسعه تکنولوژی و نیز مطرح شدن تجارت جهانی ، اهمیت حسابداری مدیریت در بنگاههای اقتصادی به خوبی مشهود می باشد . این امر فشار زیادی را برای تغییر در عملیات حسابداری مدیریت تحمیل می کند . تحقیقات تجربی اخیر در کشورهای پیشرفته نشان می دهد که حسابداری مدیریت برای نگه داشتن ارتباط خود با سطح جهانی شدن روز افزون امروزی ، باید با تغییر درنیازهای مدیران هماهنگ شود . محیط واحدهای انتفاعی به سرعت در حال تغییر است و حسابداری مدیریت نیز باید در تهیه اطلاعات به ترتیبی عمل کند که این تغییرات را منعکس سازد.
از طرفی بسیاری از شرکتها به منظور ادامه بقاء در بازار های رقابتی که باتغییرات سریع تکنولوژی همراه است ، ناگزیرند با استفاده از روش های نوین در جهت بهبود مستمر کیفیت و کنترل و کاهش بهای تمام شده محصولات خود بکوشند. در چنین شرایطی شرکتهای بسیاری در حال تغییر و تحول در سیستم های اطلاعاتی خود و دوری جستن از سیستم های سنتی و حرکت به سوی حسابداری مدیریت با دیدگاه بلند مدت هستند . مشتریان به دنبال دستمزدهای زیادتر و سهامداران به دنبال سهم بیشتری هستند و رقابت برای تولید محصولی بهتر با خصوصیاتی مطلوبتر و قیمتی پایین تر صورت می گیرد. موفقیت تجاری به نحوۀ مدیریت تمام این عوامل و دیگر عوامل دخیل بستگی دارد.
ابزارهای حسابداری مدیریت روند رو به رشدی را در سالهای اخیر طی کرده است . این روند با مطرح شدن ABC ، ABM ، ABB ، Target Costing، Kaizen Costing ، Back Flash costing، JIT ، TQM و ... شروع شده واخیراً به ابزارهایی از قبیل ERP ، Six Sigma رسیده است . رقابت فزاینده اقتصادی فشار زیادی بر روی مدیران شرکتها وارد می سازد تا تصمیم گیریهای تجاری را در جهت حداکثر کردن عملکرد مالی اتخاذ کنند.
مفاهیم و روش‏های مورد عمل در حسابداری مدیریت، به عنوان سطح تماس اصلی مدیران غیرمالی در سازمان‏ها با مفاهیم و تحلیل‏های مالی در مدیریت، نمی‏تواند از تحول عمیقی که در دیدگاه‏های مدیریت بنگاه‏ها ظرف دهه‏های پایانی قرن گذشته تحت تاثیر نشر مفاهیم و ابزارهای مدیریت و تفکر استراتژیک رخ داده است دور بماند. به دنبال انقلاب صنعتی و رواج تولید انبوه و ضرورت رقابت در عرصه بازار موجب شکل گرفتن حسابداری بهای تمام شده یا همان حسابداری صنعتی گردید . لیکن پس از جنگ جهانی دوم و با توجه تغییرات محیط اقتصادی از جمله ایجاد صنایع جدید و رقابت های جهانی به کار گیری فناوری و تکنولوژی های نو و پیچیده شده حسابداری از کنترل بهای تمام شده و گزارش های مربوط به ان به سوی توسعه حسابداری مراکز هزینه و ایجاد حسابداری مدیریت تغییر یافت .
رویکرد های سنتی مدیریت و حسابداری پاسخگوی شرایط و تغییرات جدید نیستند و استفاده از مدلها و رویکرد های نوین برای مواجه با این چالشها گریز نا پذیر است .
نقش حسابداری مدیریت در محیط در حال تغییر
حسابداری مدیریت شامل طراحی و استفاده از حسابداری در داخل سازمان است و به منظور دستیابی به هدفهای سازمان از طریق بهبود تصمیم گیری توسط مدیران و کارکنان است. علاوه بر این با این ترتیب می توان اطمینان داشت که حسابداری مدیریت در آینده نیز همانند چند دهه قبل، ابزاری مناسب برای کمک به مدیران محسوب شود.
در دنیای امروز سازمان‏ها برای آنکه بتوانند خود را با تغییرات محیطی سازگار نمایند باید دائما ساختار خود را مورد بازنگری قرار دهند. حفظ جایگاه یک شرکت در صنعت نیازمند شناخت دقیق نیاز مشتری و تلاش بلادرنگ در جهت ارضای این نیاز می‏باشد در غیراینصورت با توجه به رقابت فشرده میان رقبا محکوم به زوال خواهد بود. سازمان‏های امروزی برای حفظ بقا ناگزیر به تامین منافع گروه‏های بیشتری نسبت به قبل هستند و هنر مدیران امروزی ایجاد توازن بین این منافع با در نظر گرفتن سودآوری سازمان است. ضمنا در دنیای امروز، اطلاعات به عنوان یک عامل رقابتی استراتژیک در نظر گرفته می‏شود و هر سازمانی که به دنبال بهبود جایگاه خود در بازار می‏باشد باید به منابع اطلاعاتی دقیق و به موقع دسترسی داشته باشد. همچنین سرعت، انعطاف‏پذیری، حسابرسی اجتماعی، نوآوری و خلاقیت در ارایه خدمت و محصول نوین از ویژگی‏های مهم سازمان‏های فرداست.
این الزامات، بازنگری و تغییر و تحول در سیستم‏های گردآوری اطلاعات مرتبط با کوشش‏های ساخت، از جمله هزینه‏های ساخت محصولات و ارایه خدمات، را به منظور فراهم کردن اطلاعات سودمند در تصمیم‏گیری‏ها، ضروری ساخته است.
با گذار به عصر اطلاعات، عصر اقتصاد دیجیتالی و اقتصاد مبتنی بردانش ما با فضای کاملا جدیدی از کسب و کار روبرو هستیم که مختصات اساسی آن عبارت است از تشدید رقابت، مشتری مداری، افزایش ریسک و مخاطرات و عمده شدن نقش و سهم دارایی‏های نامشهود، شکل و شمائل و شیوه‏های اداره بنگاه‏ها در شرایط نوین تفاوت اساسی با ثبت و سیاق عصر صنعت یافته است و عدم تمرکز، مسئولیت‏سپاری، استراتژیک مداری، پویایی و انعطاف‏پذیری در سازمان‏دهی و شیوه‏های انجام عملیات جایگزین قواعد بازی قبلی شده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش حسابداری در افزایش توان رقابت بنگاه های اقتصادی

دانلود پاورپوینت کامل رشته برق - کیفیت توان - تعاریف، شاخص ها، استانداردها و ضرورت ها 67 اسلاید

اختصاصی از حامی فایل دانلود پاورپوینت کامل رشته برق - کیفیت توان - تعاریف، شاخص ها، استانداردها و ضرورت ها 67 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت کامل رشته برق - کیفیت توان - تعاریف، شاخص ها، استانداردها و ضرورت ها 67 اسلاید


دانلود پاورپوینت کامل رشته برق -  کیفیت توان - تعاریف، شاخص ها، استانداردها و ضرورت ها 67 اسلاید

فهرست مطالب:

1- مفاهیم و تعاریف کیفیت توان
    

2- ضرورتهای مبحث کیفیت توان

3- شاخصهای کیفیت توان
    
3-1- امواج گذرا
     3-2- تغییرات بلند مدت ولتاژ
     3-3- تغییرات کوتاه مدت ولتاژ
     3-4- عدم تعادل ولتاژ
     3-5- اعوجاج ها
     3-6- فلیکر ولتاژ
     3-7- تغییرات فرکانس

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت کامل رشته برق - کیفیت توان - تعاریف، شاخص ها، استانداردها و ضرورت ها 67 اسلاید

تحقیق موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود

اختصاصی از حامی فایل تحقیق موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود


تحقیق موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:9

فهرست:

موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود

تاثیرات موسیقی بر ذهن.

ایرنا-نتایج یک مطالعه جدید برای نخستین بار به شواهد محکمی دست یافته‌است که نشان می‌دهد نواختن موسیقی به میزان قابل توجهی سبب تقویت توانایی‌های ذهن انسان می‌شود و دقت و توان شنوایی انسان را برای همه انواع صدا، از جمله صدای مکالمات، افزایش می‌دهد.

 

به گزارش سایت اینترنتی "لایوساینس"، "نینا کراوس" عصب شناس دانشگاه "نورث‌وسترن" و سرپرست این مطالعه اعلام کرد: پرداختن به موسیقی سبب افزایش گستره وسیعی از توانایی‌های ذهنی، از جمله توانایی خواندن متون، توانایی درک تغییرات جزیی در آهنگ صدای مخاطب و نیز توانایی شنیدن صداها در محیطهای شلوغ می‌شود. وی افزود: نتایج مطالعه جدید اهمیت گنجاندن کلاس موسیقی در مدارس را اثبات می‌کند.

در این مطالعه "کراوس" و همکارانش از ‪ ۲۰داوطلب انگلیسی‌زبان که نیمی از آنها در سنین پایین دست کم شش سال به نواختن یک ساز پرداخته بودند، درخواست کردند به تماشای یک فیلم سینمایی بنشینند.

در خلال پخش شدن فیلم، صدایی مشابه تلفظ لغت "می ‪ "miدر زبان چینی به صورت پیوسته و با شدتی مشابه شدت صدای عادی تکلم انسانها، در محیطی که این افراد قرار داشتند پخش شد.

در زبان چینی آهنگ بیان کردن لغات در معنای آنها تاثیر می‌گذارد و لغات مشابه اگر با آهنگهای متفاوت ادا شوند، معانی متفاوتی خواهند داشت.

به طور مثال لغت "می" در زبان چینی اگر با آهنگ عادی ادا شود به معنای "چپ نگاه کردن" است، اگر با آهنگی اوج گیرنده ادا شود به معنای "گیج کردن" است و اگر با آهنگی نزولی و سپس صعودی بیان شود به معنای "برنج" خواهد بود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق موسیقی سبب افزایش توان مغزمی‌شود

سنجش توان معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر حسابداری عملکرد سیستم در مقایسه با معیارهای متداول

اختصاصی از حامی فایل سنجش توان معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر حسابداری عملکرد سیستم در مقایسه با معیارهای متداول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  154  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده:
امروزه سازمان ها به طور وسیعی تغییر کرده اند و محیط تجاری دائماً در حال تغییر است. رقابت پیچیده تر از همیشه شده است . این رقابت شدید باعث شده تا سازمان ها تغییرات را به عنوان یک اصل ، قاعده وضرورت انکارناپذیر بپذیرند . یک تغییر ، کافی نیست . به عبارت دیگر بهبود مستمر لازم است. سازمان ها برای رویارویی با این پدیده قبل از هر چیز باید تفکر و ذهن خود را تغییر دهند.
تئوری محدودیتها( TOC)، شرکت ها را به عنوان یک سیستم در نظر می گیرد که از مجموعه ای ازاجزاء به هم وابسته تشکیل شده اند و عملکرد کل سیستم وابسته به عملکرد همه این اجزاء می باشد . در حقیقت هر سیستم دارای تعدادی محدودیت است و در یک زمان مشخص هر سیستم حداقل دارای یک محدودیت می باشد. فرآیند بهبود مستمرو TOC از این تفکر ناشی شده که همواره بایستی تمام تلاش ها بر هدف سیستم متمرکز گردد . این فرآیند، اساس روش های مورد استفاده در تئوری محدودیت ها و نیز در حسابدار ی مدیریت می باشد .
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه و میزان همبستگی معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد و معیارهای مبتنی بر TOC با شاخصهای ارزش آفرینی (MVA و EVA ) در بورس اوراق بهادار تهران ( جامعه آماری) انجام شده است.نمونه تحقیق مشتمل بر 69 شرکت است. قلمرو زمانی تحقیق دوره 10 ساله 1379 تا 1388 می باشد.به منظور اجرای تحقیق 3 فرضیه اصلی مطرح گردیده و برای آزمون فرضیات از روش آماری تحلیل رگرسیون ساده خطی برای تجزیه و تحلیل مدل ها و با روش حداقل مربعات استفاده شده ودر نهایت از میزان همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای متغیرها استفاده شده است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر TOC در تبیین شاخص های ارزش آفرینی (EVA و MVA ) شرکتهای مورد آزمون دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی هستند و میتوان در ارزیابی عملکرد شرکتها از آنها بهره گرفت.لذا پیشنهاد می گردد استفاده کنندگان بطور توام از معیارهای سنتی و معیار های مبتنی بر TOC در ارزیابی عملکرد شرکتها استفاده نمایند و همچنین شرکتها از متدولوژی مبتنی بر تئوری محدودیتها برای بهبود عملکرد اقتصادی و شاخصهای EVA و MVA استفاده نمایند.

 


مقدمه:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
امروزه سازمان ها و شرکتها به طور وسیعی در ابعاد مختلف تغییر کرده اند و محیط تجاری نیز دائماً با پیشرفتهای تکنولوژی در حال تغییر است. اما انواع روش های حسابداری با تغییرات همگام نبوده اند و به رویه سنتی خود ادامه می دهند .
این تغییرات در محیط تجاری و سازمانها موجب گردیده که رقابت بسیار پیچیده تر از همیشه شده و این تحولات تا جایی پیشرفت که سازمانها تغییرات را به عنوان یک اصل،قاعده و ضرورت انکارناپذیر بپذیرند . البته تمامی این تغییرات در راستای اهداف شرکتها و سازمانها می باشد. یکی از مهمترین این اهداف کسب سود در کوتاه مدت و افزایش ثروت سرمایه گذاران و مالکان در بلند مدت است .
موفقیت ، دوره عمر کوتاهی دارد و مزایای به دست آمده آن در زمان خیلی کوتاه از بین می رود . هر سازمان و کارکنان آن باید یاد بگیرند چگونه با این تغییرات کنار بیایند.لازمه آن این است که همه کارکنان بدانند سازمان چه می کند و به چه سمتی در حال حرکت است. با هدف رضایت مشتری ، تحول عمیقی پدیدار شده است که اصول و قواعد مسلم گذشته را زیر سوال برده است .
در این راستا ،باید درک خود را از سازمان و چگونگی مدیریت سازمان تغییر دهیم و سازمان را به منزله موجود زنده ای در نظر بگیریم که می باید همه اجزای آن هماهنگ با هم کارکنند تا به سمت هدف مورد نظر خود حرکت نماید.
برای ایجاد این الگو در سازمان، می بایست مفاهیم و روش های مدیریت سنتی کنار گذاشته شوند و مفاهیم جدیدی مورد استفاده قرار گیرند. گلدرت ،همانند سایر افراد ، از لزوم تغییر نحوه اداره سازمان ، لزوم نگرش کلی و سیستمی به سازمان و لزوم ایجاد سازمان یادگیرنده صحبت می کند اما در ضمن ابزار ایجاد تحول را نیز در اختیار ما قرار می دهد . این ابزار، فرآیند های تفکر گلدرت نام دارد . فرآیند تفکر ، اساس ایجاد انگیزه و حرکت در سازمان است تا سازمان در فرآیند بهبود مستمر قدم نهد .
لازمه رقابت پذیری در عصر انفجار تکنولوژی، عرضه محصول دلخواه مشتری با پائین ترین قیمت ، در عین حال دارای کیفیت مناسب و خدمات عالی به مشتریان(تحویل به موقع و...) می باشد .رقابت جهانی مستلزم تعادل میان کیفیت، قیمت تمام شده وزمان تحویل (کارکرد)است.هربنگاهی برای بقاباید بتواندازحدعملکرد رقبا درهرسه بعد کیفیت،کارکرد و قیمت محصول یعنی اجزاء مثلث بقا بگذرد . در این خصوص یک مشکل اساسی،اطلاعاتی است که توسط سیستم حسابداری بهای تمام شده فراهم می گردد. این اطلاعات به نحوی نیست که مدیریت را در شناسایی، اولویت بندی و حل مشکلات یاری نماید.
مدیران کارخانه ها ، تصمیمات خود را بدون توجه به" مربوط بودن" اطلاعات و فقط بر اساس اطلاعات "در دسترس" اتخاذ می کنند . با وجود تغییرات بازار در طول یک قرن اخیر، این رشته هنوز تغییر نکرده است و این سکون موجب" نامربوط بودن " برخی از اطلاعات فراهم شده توسط سیستم حسابداری مدیریت شده است . در واقع مفروضات حسابداری بهای تمام شده مبتنی بر پارادایم مدیریت علمی در ابتدای قرن اخیر است. با وجود تغییرات اساسی در محیط تجاری ،‌ پیشرفت های تکنولوژی و تغییر در روش های تولید و ساختار هزینه ها این مفروضات تغییر نکرده است. در واقع تکنیک های نوین هزینه یابی نیز کماکان مبتنی بر همان مفروضات،‌ مانند تخصیص مخارج بر مبنای عوامل اختیاری با هدف بهینه سازی موضعی ،‌ هستند.
برای مثال ، فرض کنید ایجاد ثروت در حال و آینده هدف شرکت باشد. ابزارهای اندازه گیری عملکرد شرکت در دستیابی به هدف فوق ، سود خالص (NP) و بازده سرمایه گذاری (ROI) می باشند . این دو ابزار ، وضعیت شرکت را در ارتباط با هدف بیان می کنند ، اما برای تصمیم گیری های روزانه خیلی مفید نیستند.جهت تصمیمات روزانه مدیران، بایستی رابطه ای بین تصمیم،فعالیت مدیران و سودآوری شرکت برقرار نمود. حسابداری مدیریت عهده دار این ارتباط است یعنی تأثیر تصمیمات موضعی رابر عملکردکل سازمان اندازه گیری می کند . چندین روش پیشنهادی جهت رفع نقصان مربوط بودن وجود دارد؛در این پایان نامه متدولوژی مربوط به تئوری محدودیت ها با عنوان حسابداری عملکرد سیستم مورد بررسی و آزمون تجربی قرار می گیرد.

 

2-1- بیان مساله
یکی از مهمترین اهداف بنگاههای اقتصادی ، کسب سود در کوتاه مدت و افزایش ثروت مالکان در بلند مدت است . این امر با اتخاذ تصمیمات مناسب در فرآیند سرمایه گذاری امکانپذیر است که رابطه مستقیم با ارزیابی عملکرد بنگاه اقتصادی دارد.ارزیابی عملکرد بنگاهها به منظور اطمینان از تخصیص بهینه منابع محدود سهامداران و اعتباردهندگان امری مهم وحیاتی به حساب می آید .
برای قضاوت در خصوص عملکرد شرکت دو دسته معیار وجود دارد، یکی تحت مدل های حسابداری که شاخصهای ضعیفی از عملکرد اقتصادی به شمار می روند ودسته دیگر تحت مدل های اقتصادی تعیین ارزش هستند که به جای سود بر ارزش ایجاد شده توسط شرکت تاکید دارند.
از طرفی مدیریت در راستای اجرای استراتژی شرکت از ابزارها یا روش هایی استفاده می کند که دستیابی به موفقیت را تسهیل می کنند .یکی از این روش ها ، تئوری محدودیت ها است که برای ارزیابی عملکرد معیارهایی را ارائه نموده که ضمن سادگی با هدف ایجاد وجه نقد در حال و آینده و با تاکید خاص بر مدیریت محدودیتها می باشد.تئوری محدودیتها ،شرکتها را به عنوان یک سیستم در نظر می گیرد ،سیستم نیز مجموعه ای از اجزاء به هم پیوسته می باشد که هر یک به عنوان بخشی از تلاشهای مشترک با عملکرد و هدف کلی سیستم در ارتباط است( استیون برج ،2007).تئوری محدودیتها بیان میکند که هدف نهایی شرکت ایجاد پول در زمان حال و آینده است و تمام فعالیتهای شرکت بایستی در جهت تحقق این هدف صورت گیرد( گلدرت).بر این اساس گلدرت،پایه گذارتئوری محدودیتها، معیار های حسابداری مبتنی بر مفاهیم تئوری محدودیتها را ارائه کردکه در عمل بسیار سودمند بوده ومورد اقبال عموم قرارگرفته است تا جائیکه برخی از طرفداران وی حسابداری مبتنی بر تئوری محدودیتها را یک انتقال پارادایم در حسابداری مدیریت می دانند.
در این پژوهش رابطه بین معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیت ها با عملکرد اقتصادی شرکتها مورد بررسی قرار می گیرد تا به مناسبترین معیار به عنوان شاخصی از عملکرد اقتصادی شرکتها دست یابیم.بنابراین پرسش اصلی پژوهش به این صورت بیان می شود که«چه رابطه ای میان عملکرد اقتصادی شرکتها با معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیتها وجود دارد؟» واینکه آیا می توان از معیارهای عملکرد تئوری محدودیتها به عنوان شاخصی از عملکرد اقتصادی شرکتها وجایگزین معیارهای متداول استفاده نمود ؟

 

 

 

 

 

3-1چهارچوب نظری تحقیق
دراین تحقیق تلاش می شود تا با استفاده از مفاهیم تئوری محدودیتها ،حسابداری عملکرد و معیارهای ارزیابی عملکرد راهکارهای جدیدی جهت تصمیم گیری مدیران ارائه شود.بدیهی است که هر چه سطح فعالیت گسترده تر شود،مدیریت نیازمند اطلاعات بیشتر و دقیق تری است. چهارچوب نظری این تحقیق در دو بخش تبیین گردیده است.بخش اول به بیان مفاهیم تئوری محدودیتها و حسابداری عملکرد و مبانی نظری این تئوری می پردازد. در بخش دوم معیارهای متداول ارزیابی
تئوری محدودیتها و حسابداری عملکرد سیستم
تئوری محدودیتها در دهه70 زمانیکه یک فیزیکدان به نام الیاهوگلدرت با مشکلات ناشی از منطق وتدارک تولید مواجه شد، آغاز گردید . گلدرت، آشنایی قبلی با امور تجارت نداشت ، اما او از روش های حل مسئله در فیزیک جهت حل مشکلات منطق و تدارکات تولید بهره برد. بر همین اساس برخی از طرفداران وی (مانند کوربت ،1998(حسابداری مبتنی بر TOCرا انتقال یک پارادایم در حسابداری مدیریت می دانند.
گلدرت یک روش کاملاً جدید در تدارکات تولید ایجاد نمود. او زمانی به شگفت آمد که متوجه شد روش های تولید سنتی فاقد کارایی منطقی در عمل هستند. روش گلدرت بسیار موفقیت آمیز بود و توانست بسیاری از شرکت ها را جذب کند. سپس گلدرت خود را وقف توسعه،گسترش و انتشار این تئوری کرد. در ابتدای دهه80 ،او کتابی در مورد تئوری خود نوشت این کتاب که"هدف" نام دارد،مشکلات و چالش های مدیریت کارخانه را در قالب داستان بیان کرده است.در این داستان، مدیران اصول تئوری گلدرت را کشف کرده و رقابت پذیری رادرسازمان احیاء می کنند .

 

بسیاری از شرکت ها که روش تدارکات تولید گلدرت را به کار گرفتند توانستند عملکرد تولید خود را بهبودبخشند بطوریکه مشکلات در بخش های دیگری مانند تدارکات توزیع و فروش و مدیریت پروژه ظهور پیدا کرد. وی معتقد است شرکت ها باید بیاموزند چگونه خودشان مسائل را حل کنند و بهبود مستمرداشته باشند تا آینده را تضمین نمایند .
گلدرت در سال1991 فرآیند تفکر منطقی خود را که ذاتاً از آن بهره می برد،آشکار ساخت و سپس این ابزار ها را در موسسه گلدرت به عموم آموزش داد .
در حال حاضر TOC به دو شاخه تقسیم بندی شده است 1) فرآیند تفکر 2) کاربردهای اختصاصی (در استفاده از فرآیند تفکر مانند تدارکات تولید). فرآیند تفکر TOC ، محدودیت سیاست هاوخط مشی های مدیریت واحد تجاری را مقدم دانسته و در سایر بخش ها نیز کاربرد دارد .
فرض اساسی فرایند تفکر در TOC این است که برای تمامی معلول ها ، علت یا علت هایی وجود دارد و این علت ها نیز معلول علت های اساسی تری می باشند . این زنجیره علی کمک می کند تا دید سیستماتیک از شرکت پیدا کنیم .
گلدرت در سال1994 کتاب دیگری به نام"این یک شانس نیست" را نوشت و در این کتاب با استفاده از فرآیند تفکر سعی در حل مشکلات استراتژیک شرکت می نماید .او همچنین در دهه80 ، حسابداری بهای تمام شده را با عنوان بهترین فراهم کننده اطلاعات جهت تصمیم گیری، دشمن شماره یک بهره وری معرفی می کند .
مفاهیم پایه :
TOC، شرکت ها را به عنوان یک سیستم در نظر می گیرد که از مجموعه ای ازاجزاء به هم وابسته تشکیل شده اند و عملکرد کل سیستم وابسته به عملکرد همه این اجزاء می باشد .
یکی از اساسی ترین مفاهیم ، تشخیص اهمیت نقش"محدودیت سیستم یاگلوگاه" می باشد. مرحله اول ، تشخیص هدف سیستم می باشد که سیستم برای آن به وجود آمده است . قبل از اینکه به بهبود هر بخش از سیستم پرداخته شود ، باید هدف کل سیستم و معیارهای ارزیابی اثر هر زیر مجموعه و هر تصمیم جزئی بر هدف کلی سیستم تعریف شده باشند. محدودیت سیستم نیز چنین تعریف می شود :
"هر عاملی که عملکرد سیستم را در راستای اهدافش محدود نماید "
در حقیقت هر سیستم دارای تعدادی محدودیت است و در یک زمان مشخص هر سیستم حداقل دارای یک محدودیت می باشد(گلدرت ،1990،135)درغیراین صورت،سود شرکت بی نهایت می بود .
فرآیند بهبود مستمرو TOC از این تفکر ناشی شده که همواره بایستی تمام تلاش ها بر هدف سیستم متمرکز گردد.این فرآیند،اساس روش های مورد استفاده در تئوری محدودیت ها و نیز در حسابدار ی مدیریت می باشد .
این فرآیند دارای 5 مرحله به ترتیب زیرمی باشد :
1- شناسایی محدودیت(های) سیستم .
2- تصمیم گیری در مورد چگونگی بهره برداری از محدودیت سیستم تا حد امکان .
3- تابعیت و فرمانبرداری همه بخش ها از محدودیت جهت بهره برداری بیشتر از محدودیت .
4- افزایش سطح عملکرد محدودیت(های)سیستم .
5- اگر در مراحل قبلی محدودیت رفع شد، به مرحله اول بازگردید، امابه واسطه رفع یک محدودیت فرایندرفع محدودیت(های)سیستم نباید متوقف گردد .
مرحله1 ) شناسایی محدودیت(های)سیستم
همواره حداقل یکی از منابع درهر کارخانه ای، جریان و گردش تولید را درآن کارخانه محدود می کند . همانطور که در هر زنجیر حداقل یک حلقه وجود دارد که دارای ضعیف ترین استحکام است، جهت بهبود جریان تولید در سیستم یعنی بهبود استحکام زنجیر بایدمنبع محدود کننده ظرفیت یاهمان ضعیف ترین حلقه شناسایی گردد. در واقع جمله طلایی TOC بدین شرح است :

 

"قدرت زنجیر برابر با قدرت ضعیف ترین حلقه آن است"
البته محدودیت می تواند یک محدودیت فیزیکی در تولید، یک واحد سازمانی و یا یک عامل برون سازمانی به عنوان مثال بازار باشد .
مرحله2)تصمیم گیری درموردچگونگی بهره برداری ازمحدودیت( های) سیستم تا حد امکان :
اکنون که منبع محدود کننده جریان تولید شناسایی شد، باید بیشترین استفاده از آن به عمل آید. به عبارت دیگر باید با ارتقای عملکرد منبع محدودکننده ظرفیت،عملکرد کل سیستم را ارتقاء داد. هر دقیقه اتلاف در این منبع ، معادل یک دقیقه اتلاف در تولید محصول می باشد . لذا باید
یک بافر(محافظ) اطمینان در جلوی این منبع قرار داده شود تا این منبع به دلیل کسری قطعه تولیدی ، متوقف نشود ، زیرا عملکرد کل سیستم وابسته به عملکرد محدودیت است .
مرحله 3 )تابعیت و فرمانبرداری همه بخش هااز محدودیت جهت بهره برداری بیشتر از محدودیت :
همه منابع باید آهنگ حرکت خود را با محدودیت تنظیم کنند ، نه بیشتر و نه کمتر،بطوریکه اجازه ندهند خطر کسری و فقدان موجودی مواد و قطعات، محدودیت و در نتیجه عملکرد کل سیستم را تهدید کند. در صورتیکه آهنگ حرکت منابع دیگر بیشتر از سرعت گلوگاه باشد ، میزان تولید سیستم افزایش نخواهد یافت بلکه فقط مقدار کار در جریان ساخت (WIP)افزایش خواهد یافت(همان،...) .
در این مرحله " تابع قراردادن " شامل دو بخش مختلف می باشد ،1 ) به نحوی منابع بدون محدودیت را مدیریت کنیم که از حداکثر بهره برداری از عامل محدودیت اطمینان حاصل کنیم ( به منظور پشتیبانی از عملکردسیستم) و نیز 2 ) به نحوی منابع بدون محدودیت را مدیریت کنیم که بیشتر از نیاز عامل محدودیت فعالیت نکنیم ( به منظور کنترل هزینه ها).
مرحله 4 ) افزایش سطح عملکرد محدودیت (های) سیستم
در مرحله دوم تلاش شد تا حداکثر بهره برداری از " محدودیت " صورت پذیرد. در این مرحله جهت افزایش ظرفیت تولیددر محدودیت،راه های مختلف جهت سرمایه گذاری از قبیل : افزایش شیفت تولید ، افزودن منابع تولیدو...بررسی وانجام می شود ، تا محدودیت ظرفیت رفع گردد .
مرحله 5 ) اگر در مراحل قبل محدودیت رفع شد ، به مرحله اول بازگردید ، یعنی اجازه ندهید سکون منجر به محدودیت سیستم گردد .
با تقویت ضعیفترین حلقه،به نقطه ای می رسیم که دیگر حلقه مورد نظر به هیچ وجه ضعیفترین حلقه نیست،البته این موضوع به این معنی نیست که دیگر حلقه ضعیف نداریم بلکه به این معناست که نیاز داریم مراحل 1 تا 4 را دوباره تکرار کنیم تا حلقه ضعیف جدید را پیدا کنیم.
یکی از مفروضات بنیادی تئوری محدودیت ها ، وجود حداقل یک محدودیت در هر سیستمی است ، بنابراین برای بهبود عملکرد سیستم نیاز به مدیریت محدودیت داریم."راه دیگری وجود ندارد.یا ما باید محدودیت را مدیریت کنیم و در غیر این صورت محدودیت ها ما را مدیریت می کنند. محدودیتها خروجی سیستم راتعیین می کنند، چه آنها را مدیریت کنیم و چه نکنیم"(نورین وهمکاران ،2005). محدودیت ها ذاتاً خوب یا بد نیستند،آنها فقط وجود دارند.اگر آنها را نادیده بگیریم، بد خواهند بود و اگر آنها را شناسایی و مدیریت کنیم،به یک فرصت بزرگ برای تجارت موفق تبدیل می شوند .
ارزیابی عملکرد وحسابداری عملکرد سیستم:
قبل از اینکه به بهبود بخشهای مختلف سیستم فکرکنیم،بایستی هدف کلی سیستم را به روشنی بیان نمائیم . همچنین باید معیارهایی که ما را قادر به ارزیابی اثر هر تصمیم جزئی و فرعی بر هدف کلی سازمان می سازند،تعیین شوند.اکنون هدف شرکت را ایجاد پول در حال و آینده تعیین می کنیم. جهت برقراری ارتباط بین NP ، ROI وتصمیمات روزانه مدیران تئوری محدودیت ها از3 معیار استفاده میکند . این معیارها کاملا مالی هستندو حرکت در راستای هدف شرکت را آشکار می سازند. برای ارزیابی حرکت شرکت در راستای هدف باید به 3 سوال ساده زیر پاسخ دهیم :1 ) چه مقدارپول به وسیله شرکت ایجاد شده است ؟ 2)چه مقدار پول توسط شرکت تصرف شده است؟ و3) چه مقدار پول می باید جهت عملیات آن خرج گردد؟ بایستی این سوالات به تعاریفی عملیاتی تبدیل شوند و معیارها نوعا" متنوع هستند .
معیارهای تئوری محدودیت ها عبارتند از :
عملکرد سیستم : نرخی است که سیستم با این نرخ و از طریق فروش ،پول یا واحد هدف ایجاد می کند .
سرمایه گذاری :سرمایه گذاری عبارتست از تمام پولهایی که سیستم صرف خرید اقلامی که قصد فروش آنها را دارد، می نماید.
هزینه های عملیاتی :هزینه های عملیاتی تمام پولهایی است که سیستم صرف تبدیل سرمایه گذاری به تروپوت (عملکرد سیستم) می کند.
عملکرد سیستم (T) :
در تعریف عملکرد سیستم،عبارت "ازطریق فروش"اهمیت ویژه ای دارد.همانطور که میدانید ممکن است سازمانی با دریافت بهره بانکی پول کسب کند،این پول قطعا"عملکرد سیستم" است .پس چرا عبارت "ازطریق فروش" به تعریف فوق اضافه شده است ؟ برخی از مدیران تولیدی بر این باورند که هر محصولی را تولید کنند ، نشانه عملکردسیستم است. اما عملکرد سیستم هیچ ارتباطی با انتقال پول در داخل شرکت ندارد. عملکرد سیستم به معنای کسب پول جدید از خارج سازمان است و به همین دلیل عبارت "از طریق فروش"به تعریف اضافه شده است .
عملکرد سیستم به عنوان تمام پولهایی که وارد شرکت می شوند منهای پولی است که به فروشندگان پرداخت می شود.این پولی است که توسط سیستم ایجاد شده است واز طرف دیگر پولی که به فروشندگان پرداخت می گردد، مرتبط با پولی است که توسط سایر شرکتها ایجاد شده است.این مفهوم با دیدگاه نوین کسب وکاریعنی ارزش آفرینی وخلق ثروت تطابق دارد.فرمول محاسبه تروپوت به شرح زیر است :
Tu = P – TVC
Tu : تروپوت هر واحد محصول P : قیمت فروش هر واحد محصول
TVC: هزینه های متغیر کل ، هزینه هایی که با هرواحد افزایش در فروش محصول تغییرمی کنند (دراکثرموارد فقط شامل مواد خام می باشد). به عبارت دیگر کل هزینه های متغیر شرکت اعم از تولیدی و غیر تولیدی به ازای هر واحد مد نظر است.
لازم به توضیح است که این بحث در برنامه ریزی سود نیز موضوعیت دارد که تحت عنوان حاشیه کمکی (فروش) شناخته شده است.بنابراین ، موضوع عملکرد سیستم ، به صورت تصادفی بدون برنامه ریزی در فرآیند کسب سود نه تنها معنی ندارد بلکه بهبود نمی یابد.
TTp = Tu * q
TTP:کل تروپوت هر محصول
q : تعدادفروش در یک دوره
∑TTP : کل تروپوت شرکت
برای مثال فرض کنید شرکتی دارای 2 محصول AوB است. جدول زیر مقادیر متغیرهای فوق را برای این شرکت ارایه می دهد:
جدول 1- 1محاسبه T
B A
100 900 قیمت (P)
40 45 هزینه های متغیر کل (TVC)
50 100 مقدار فروش (q)
60 45 تروپوت هرواحد محصول Tu (P-TVC)
3000 4500 کل تروپوت هرمحصولTTp (Tu*q)
عملکردسیستم دارای2بخش است،درآمد وهزینه های متغیرکل(TVC). استفاده از کلمات "متغیر"و"هزینه" ممکن است با معیارهای مورد استفاده در حسابداری بهای تمام شده اشتباه شود. بدون شک عنصراساسی لغت "کل" می باشد که به معنای کلا"متغیر و در ارتباط با واحدهای فروخته شده است.یک TVC مبلغ هزینه ایست که با یک واحد فروش بیشتر روی می دهد.
مثال آشکار،هزینه های مواد خام می باشد.برای هر واحد فروخته شده اضافی، شرکت با ارزش مواد خام برای آن محصول مواجه است.سایر موارد،بستگی به ماهیت عملیاتی که دارند، ممکن است در طبقه بندی TVC قرارگیرند .اگرتغییر هزینه مستقیما" به نسبت تغییر در حجم تولید باشد،آن هزینه یک TVC خواهد بود و بایستی از قیمت فروش محصول کسر گرددتا عملکردسیستم به دست آید.
سرمایه گذاری (I) :
تمام پولهایی که سیستم صرف خرید اقلامی که قصد فروش آنهارا دارد،می نماید.این معیار(که گلدرت آن را موجودی می نامد)ممکن است با معیار مرسوم دارائیها در حسابداری اشتباه گرفته شود،اما این دو معیار در محاسبات کار درجریان ساخت و موجودی کالای ساخته شده کاملا" بایکدیگر متفاوت هستند.
چه ارزشی را باید به محصول ساخته شده که در انبار نگهداری می شود، منتسب کرد ؟باتوجه به تعریف فوق ، فقط می بایست مبلغ پرداختی بابت مواد خام و قطعات خریداری شده از فروشندگان را به محصول تخصیص دهیم و سیستم به خودی خود ارزش افزوده ای برای کالا ایجاد نمی کند(حتی دستمزدمستقیم) .
ارزش مورد نظر جهت کار در جریان ساخت (WIP) و موجودی کالای ساخته شده همان TVC می باشد.یکی از اهداف، حذف "سودهای ظاهری "درجریان فرآیند تخصیص هزینه می باشد.در این روش افزایش سود درکوتاه مدت از طریق افزایش کار در جریان ساخت وموجودی کالای ساخته شده غیرممکن است. به عبارت دیگرتاخیردرشناسایی برخی هزینه ها که منجر به افزایش سود دوره جاری و کاهش سود دوره های آتی می گردد،امکان پذیرنیست.
برطبق این معیار، اقلامی چون زمین ،ساختمان ،ماشین آلات ،وسائط نقلیه،اثاثه و کامپیوتر در این طبقه قرار می گیرند.تعریف این معیار ممکن است منجر به برخی تضادها گردد:" تمام پولهایی که سیستم صرف خرید اقلامی که قصد فروش آنهارا دارد،می نماید".آیا شرکتها قصد فروش ماشین آلات ،ساختمان و ...رادارند ؟ اگر این سوال را از دیدگاه سهامداران بررسی کنیم،درصورتیکه شرکت قادر به ایجاد سود مورد انتظار نباشد، سهامداران سهام خود را می فروشند ، که عملا" تفاوتی بافروش ماشین آلات ،ساختمان و...ندارد.
سرمایه گذاری به دو بخش اصلی طبقه بندی می شود:1) موجودی مواد خام و 2) کاردر جریان ساخت ،موجودی کالای ساخته شده و سایر دارائیها . علت قرارگرفتن موجودی مواد خام در یک طبقه جداگانه ، اثر با اهمیتی است که بر رقابت پذیری شرکت دارد .
هزینه های عملیاتی (OE) :
تمام پولهایی که سیستم صرف تبدیل سرمایه گذاری به تروپوت می کند.باید توجه داشت که "حذف ارزش افزوده از موجودیها به معنای غیرپولی بودن هزینه های عملیاتی نیست".در روش جدید ،ارزش افزوده ای برای محصول در نظر گرفته نمی شود.به عبارت دیگر هزینه های عملیاتی(OE)تمام پولهایی است که دائما" هزینه می شوند تا چرخ کارخانه حرکت کند . کلیه دستمزدها از مدیرعامل تا کارگر مستقیم ،اجاره ها ، انرژی وغیره .هزینه های عملیاتی عبارتست از همه هزینه ها به جزء هزینه های متغیر کل (TVC).
TOC هزینه ها را به ثابت ، متغیر، مستقیم وغیر مستقیم طبقه بندی نمی کند.رایجترین اشتباه دراین تفکر، این است که TOC، هزینه های عملیاتی را ثابت در نظر می گیرد .TOC در پی طبقه بندی هزینه ها به ثابت و متغیر و نیمه متغیر نیست ، در این روش هزینه ها،یا TVC هستند یا نیستند.
در زمان تصمیم گیری نیازمند بررسی و ارزیابی اثر تصمیم بر هر 3 معیار هستیم.TOC بیان می کند که این 3 معیار جهت برقراری ارتباط بین NP، ROI و تصمیمات یا فعالیتهای روزانه مدیران کافی هستند. در زیر فرمولهای ایجاد این ارتباط بیان شده اند:
NP = T – OE
ROI = ( T – OE )/I
T: کل تروپوت شرکت (∑TTP)
OE: کل هزینه های عملیاتی شرکت
I: کل سرمایه گذاری
به وسیله3معیارT،I وOE قادر به تعیین اثر هر تصمیم در کلیه سطوح شرکت هستیم.ایده آل زمانیست که تصمیم مزبور منجر به افزایش T و کاهش I وOE گردد.هرتصمیمی که دارای اثر مثبت بر ROI باشد،در راستای اهداف شرکت نیزخواهد بود.قضاوت نهایی در تائید یا رد بودن تصمیم، توسط ROIصورت می گیرد.
نیازی به محاسبه NP و ROI برای کل شرکت نخواهد بود، با محاسبه NPو ROI در تمام تصمیمات و فعالیتها،اگر این دو معیار مثبت بودند و ROI بزرگتر یا مساوی مقادیر ازقبل تعیین شده بود،آنگاه تصمیم مزبور قابل قبول است.به عبارت دیگر در هر مورد بایستی ROI تفاضلی بر اساس روش پیش گفته محاسبه و با مقادیر مورد انتظار مقایسه گردد.
تصمیم گیری در TOC:
با استفاده از شباهتهای سازمان به زنجیر می توان برخی اصول TOC را بیان نمود. اگریک زنجیر کشیده شودازضعیفترین حلقه شکسته خواهد شد.اگرهدف این زنجیراستقامت در برابر کشش باشد، بایستی ضعیفترین حلقه را استحکام بخشیدکه همان محدودیت سیستم می باشد.افزایش استحکام سایر حلقه ها قبل از ضعیف ترین حلقه چیزی جز اتلاف زمان و منابع نیست،زیرا عملکرد کل زنجیر توسط ضعیف ترین حلقه تعیین می گردد.به این دلیل است که گام اول در فرآیند بهبود مستمر، "شناسایی محدودیت(های)سیستم یا ضعیف ترین حلقه "می باشد.
برای مثال پروسه تولید ساده زیر را در نظر بگیریدکه دارای 5 ایستگاه می باشد و تقاضای بازار نیز نامحدود است.مواد اولیه از ایستگاه A وارد می شود و پس از انجام فرآیند بر روی آن در ایستگاه E کامل شده و جهت فروش آماده می باشد.اعداد روی هر ایستگاه بیانگر میانگین ظرفیت هر منبع برحسب "قطعه درساعت"می باشند.زمان دردسترس این خط تولید 8 ساعت در روزو 22 روز در ماه یعنی 176 ساعت در ماه می باشد.بهای مواد اولیه 35 واحد پولی وقیمت فروش100 واحد پولی می باشد.

 

 

 

منبع C به عنوان منبع محدودکننده ظرفیت (CCR) ، کل ظرفیت کارخانه را محدود می سازد.این منبع ظرفیت کارخانه را به 7 قطعه در ساعت محدود کرده است که منجر به 80.080 واحد پولی تروپوت در ماه میگردد.
قطعه در ماه 1232 = 22*8*7 = ظرفیت در دسترس
واحد پولی درماه 80.080 =1232 *(35-100)= تروپوت
جهت افزایش عملکرد کارخانه تمام تلاشها می باید بر روی منبع C تمرکز یابد.بهبود عملکرد سایرایستگاهها (حلقه ها) هیچ تاثیری در بهبود عملکرد سیستم ندارد. اکنون طرح زیر را با الگوی تصمیم گیری TOC و با معیارهای T،I و OE بررسی وارزیابی می نمائیم:
منبعC بهینه گرددو تولید آن از 7 قطعه در ساعت به 265% قطعه در ساعت افزایش یابدکه این افزایش از محل ظرفیت اضافی منبع E به منبع C اختصاص یافته و تولیدمنبع E از11 به 10 قطعه در ساعت کاهش می یابد.همچنین مبلغ مورد نیاز سرمایه گذاری 5000 واحد پولی می باشد.آیا این سرمایه گذاری سودآوراست؟

 

T: به میزان 1,144 واحد پولی در ماه افزایش می یابد.
قطعه 17.6-0.1*176
واحد پولی در ماه 1,144=17.6*(35-100)
I: به میزان 5000 واحد پولی بابت سرمایه گذاری جدید افزایش یافته است.
OE: به میزان 41.67 واحد پولی در ماه بابت هزینه استهلاک ناشی از سرمایه گذاری جدید افزایش یافته است.(با فرض نرخ استهلاک 10%سالانه)
بنابراین NP ماهانه به مبلغ 1102.33 واحد پولی افزایش می یابد و درنتیجه ROI این تصمیم معادل 265% در سال خواهد بود.
واحد پولی در سال 9613,227=12*331,102
265% = 5000 / 13227=ROI
جهت اندازه گیری تاثیر انواع تصمیمات بر روی 3 معیار TOC ، باید اثر محدودیت روی این معیارها بررسی شود. هر تصمیمی که دارای اثر مثبت بر ROI است سودمند تلقی می گردد. برای اندازه گیری سود خالص و ROI ، نیاز به محاسبه بهای تمام شده محصولات نیست.
T: برای افزایش آن بایستی مبلغ و/یا تعدادفروش افزایش یابد و/ یا هزینه های متغیر کل (TVC) کاهش یابد.در این خصوص محدودیت سیستم نقش اساسی درافزایش T دارد.
I: برای کاهش آن بایستی مواد وقطعات خریداری شده توسط شرکت بدون افزایش در سایر سرمایه گذاریها به سرعت فروخته شوند.همچنین تمام عناصرسیستم بر این معیار تاثیرگذار هستند.
OE: برای کاهش آن بایستی هزینه ها تقلیل یابند.همچنین تمام عناصر سیستم بر این معیار تاثیرگذار هستند.
در یک نگاه کلی ، معیار T از سایرین مهمتر است.هدف هر سیستم انتفاعی،افزایش Tاست و در سیستم تنها معیاریست که بهبود آن محدودیت نداردولی بهبود IوOE در نهایت به محدودیت صفر شدن آنها می انجامد.
تمرکز بر روی T به مدیران کمک می کند تا ازهر تلاشی جهت بهبود بخشهای مختلف سیستم بدون توجه به هدف کلی سیستم اجتناب کنند.T به طور مستقیم با محدودیت سیستم در ارتباط بوده وهرنوع بهبود آن نیازمند نگرش کلی به سیستم جهت بهبود محدودیت می باشد. بر این اساس ارزیابی برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد سیستم از دیدگاههای مختلف نیز بایسستی با تمرکز بر این معیار باشد .

 


اولویتها در TOC:
همانطور که عنوان شدزمان در دسترس محدودیت یا گلوگاه محدود می باشد و ثانیه ثانیه آن در سودآوری سیستم مهم است. از طرفی محصولات مختلف هر کدام زمان خاصی از محدودیت را صرف می کنند.ممکن است محصولی 5 دقیقه از زمان در دسترس محدودیت را نیازداشته باشد درحالیکه محصول دیگربه 30 دقیقه نیازمندباشد.آشکاراست محصولی که زمان کمتری از محدودیت را مصرف میکند دارای اولویت خواهد بود.
همچنین به دنبال افزایش تروپوت شرکت هستیم.محصولات متنوع تروپوتهای مختلف دارندومحصولی که تروپوت مثلا" 100 واحد پولی داراست نسبت به محصولی با تروپوت 40 واحد پولی اولویت خواهد داشت.
بنابراین اولویت تولید محصول در محدودیت باید به محصولاتی اختصاص یابد که علاوه براینکه تروپوت بیشتری دارند، حداقل زمان تولید را از محدودیت مصرف کنند.برای تعیین اولویت تولید محصولات برمبنای بیشترین تروپوت وکمترین مصرف زمان در محدودیت ، بایستی تروپوت هر محصول بر میزان استفاده آن اززمان محدودیت تقسیم شود.
شرکتی را فرض کنید که دارای 2 محصول A و B می باشد.محصول A زمان کمتری از محدودیت را نسبت به محصول B صرف می کند اما محصول B تروپوت بیشتری در واحد داراست.در حالتیکه شرکت ظرفیت کافی جهت برآورده کردن کل تقاضای بازار نداشته باشد، مدیریت باید درخصوص تعیین اولویت تولید محصول با سودآوری بیشتر تصمیم گیری نماید.بنابراین محاسبه ارتباط بین تروپوت و زمان مورد استفاده در محدودیت نیاز است:
جدول 2- 1محاسبه T بر زمان منبع محدودکننده ظرفیت
B A
50 15 تروپوت هرواحد محصول(واحد پولی)
10 2 زمان مورد نیازازمحدودیت سیستم(دقیقه)
5 7.5 تروپوت بر زمان محدودیت(واحد پولی بردقیقه)
این شاخص که سرعت سودآوری نام دارد بیانگرایجاد تروپوت در هر دقیقه برای انواع محصولات می باشد، یعنی سرعتی که با آن هر محصول برای شرکت پول ایجاد می کند (ویچمن ،2006) .به این ترتیب اولویت تولید محصولات بر اساس سرعت سودآوری آنها و درجهت هدف اصلی سیستم (ایجاد پول) می باشد.البته این اولویت بندی به معنای نادیده گرفتن مسائل مرتبط با بازاریابی نیست وبرخی محصولات ممکن است بدون توجه به سرعت سودآوری و فقط به دلایل بازاریابی و اهداف استراتژیک در اولویت تولید قرار بگیرند.
لازم به یادآوری است در حالتیکه ظرفیت تولید سیستم بیشتر از نیاز بازار باشد، اولویت با محصولاتی است که تروپوت بیشتری دارندو محاسبه سرعت سودآوری لازم نیست زیرا محدودیت تولیددر سیستم وجود ندارد. به عبارت دیگر محدودیت در بازار است.
نهایتا" درهر تصمیم گیری اندازه گیری اثر انتخاب بر 3 معیار فوق و همچنین بر NP و ROI جهت کنترل همسویی با اهداف شرکت ضروریست .
سایرعوامل محدود کننده :
محدودیت سیستم همواره یکی از ایستگاههای آن نیست.ممکن است نیروی کار ماهر،مواد اولیه خاص ویا هر منبع دیگری، محدودیت سیستم باشد.لیکن مفاهیم وقواعد کلی تغییر نمیکند.مثلا" درحالتیکه محدودیت سیستم مواد اولیه باشد،برای تعیین اولویت تولید بایستی تروپوت هرمحصول
برمیزان مصرف مواد اولیه درآن محصول تقسیم شود،و به این ترتیب اولویت تولید محصولات مشخص خواهد شد. در بسیاری از موارد نیز سیاست یا خط مشی مدیریت می تواند محدودیت سیستم باشد. به عنوان مثال می توان به استفاده از معیارهای غلط ارزیابی عملکرد سیستم ،‌ از جمله معیار بهای تمام شده ، اشاره نمود.
بخش دوم : معیارهای متداول ارزیابی عملکرد (شامل معیارهای سنتی ونوین)
معیارهای متفاوتی برای اندازه گیری ارزش سهام و قضاوت درمورد عملکرد شرکت وجوددارد. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای اندازه گیری عملکرد و ارزش سهام یک شرکت سبب می شود که ارزش شرکت به سمت ارزش واقعی سوق پیدا نکند و درنتیجه موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگرمی شود . برای تعیین ارزش عملکرد، دو دسته معیار وجود دارد؛ یکی تحت مدل های حسابداری است که در این تحقیق به عنوان معیارهای سنتی طبقه بندی می شوند ودسته دیگر؛ تحت مدل های اقتصادی تعیین ارزش هستند که معیارهای نوین نیز نامیده می شوند.
در اوایل دهه 1990جانسون ،ناتاراجان وراپاپورت از معیارهای حسابداری به عنوان محرکه ها یا شاخص های ارزش انتقادنمودند.به اعتقاد آنها، قضاو ت درباره عملکرد یک شرکت،تنها برمبنای شاخصهای حسابداری،گمرا ه کننده است؛زیرا این معیارها،اغلب شاخصهای ضعیفی از عملکرد اقتصادی به شمارمیروند.
راپاپورت نقاط ضعف معیارهای حسابداری به خصوصEPS،رشدEPS، ROEو ROI را توضیح داده است .وی اظهار می دارد" تمرکز بیش از حد بر سود ممکن است منجر به پذیرش استراتژی هایی شود که ازارزش می کاهند ویا به عدم پذیرش استراتژی هایی بیانجامد که خلق ارزش می کنند".
تحقیق استوارت نیز نشان داده است که معیارهای حسابداری معمول نظیر سود ،رشدسود،رشدسودنقدی ،ROE وحتی جریان نقد را نمی توان به عنوان معیارهای مناسبی از عملکرد تلقی نمود ،زیرا هیچکدام با تغییرات ارزش بازار شرکتهای انتخابی همبستگی خوبی ندارند .
در مقابل مدل حسابداری ارزشیابی مبتنی بر سود، تعدادی مدل اقتصادی وجود داردکه جهت برآورد ارزش به جای سود بر جریانات نقد تأکید دارند .این مدل ها دارای کاربردگسترده ای در سطوح مختلف هستند. مدل های اقتصادی مورد نظر عبارتند از،رویکرد خالص ارزش فعلی (NPV) ، رویکرد ارزش افزوده سهامدار (SVA) و مدل سود اقتصادی که از دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازاربرای ارزیابی آن استفاده شده است.
EVA مفهوم جدیدی نیست .یکی از معیارهای عملکرد حسابداری، سود باقی مانده است که درواقع به عنوان سود عملیاتی پس از کسر مخارج سرمایه تعریف شده و EVA در واقع نسخه تغییریافته ای از سود باقی مانده به همراه تعدیلاتی است که بر سود و سرمایه انجام میشود.
در دهة 1970 و قبل از آن سود باقی مانده شهرت و استفاده چندانی نداشت .باوجوداین، EVA در عمل، مفهومی مشابه با نامی متفاوت است که استفاده از آن در حال گسترش می باشد و روز به روز بر تعداد شرکتهایی که از آن استفاده می کنند نیز افزوده می شود. فقط می توان حدس زد که چرا سود باقی مانده هرگز چنین شهرتی کسب نکرد.یکی از دلا یل ممکن این است که ارزش افزوده اقتصادی با مفهوم ارزش افزوده بازار عرضه می شود.این مفهوم به لحاظ تئوریک اتصال منطقی با ارزشیابی های بازار دارد و در زمانی که سرمایه گذاران می خواهند بر ارزش سهامدار تمرکز کنند ، معیار مناسبی محسوب می شود.
طرفداران مفهوم EVA ادعا می کنند که این شاخص،برترین معیار عملکرد محسوب می شود؛ زیر ا به عنوان یک معیار ارزیابی،هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول رادر نظر گرفته و تحریف ناشی از بکارگیری اصول حسابداری را برطرف می سازد . بر خلاف معیارهای سنتی سودآوری ، EVA در درک هزینه سرمایة صاحبان سهام به مدیریت کمک می کند و شاخص واقعی موفقیت شرکت در ارزش آفرینی یا زایل شدن ارزش به شمارمی رود.
ارزش بازار یک شرکت برابر است با مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سرمایه و ارزش بازار دیون آن.به لحاظ تئوریک، این مقدار چیزی است که می توان در هر لحظه معین از بازاربدست آورد.MVA اختلاف بین کل ارزش بازار واحد تجاری و سرمایه اقتصادی آن است .
تاکنون تحقیقات تجربی متعددی راجع به دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار توسط پژوهشگران در کشورها و بازارهای سهام مختلف انجام شده است . برخی از این پژوهشها، این ادعا را دارند که از ارزش افزوده اقتصادی می توان به عنوان برترین معیارعملکرد داخلی استفاده نمود که بیشترین همبستگی را با ارزش افزوده بازار دارد . برخی ازپژوهشگران نیز طی تحقیقاتشان این دو معیار را مورد انتقاد قرارداده و نظریه مذکور را رد می کنند. در ادامه به بررسی سوابق و پیشینه تحقیق راجع به رابطه بین ارزش افزوده بازار باارزش افزوده اقتصادی در مقایسه با سایر معیارها می پردازیم.
در ایران ایزدی نیا در سال 1382 در رسالة دکتری خود به این نتیجه رسید که بین ارزش بازار شرکت و ارزش افزودة اقتصادی همبستگی معناداری وجود دارد.همچنین نتایج تحقیق رهنمای رودپشتی (1386) در مورد شرکتهای سیمانی فعال در بورس اوراق بهادار نشان داد که بین معیارهای سود حسابداری با EVAو MVA رابطه معنادار وجود دارد.
استوارت در سال 1991 ، ششصد و سیزده شرکت از هزار شرکت برتر آمریکایی راطی سالهای 1987و1988 رتبه بندی و آنها را به 25 گروه تقسیم نمود.این تحقیق میتنی بر میانگین EVAوMVA برای هر یک از 25 گروه ونیزبر اساس تغییرات آنها بود.نتیجه این بود که در شرکتهای با EVA مثبت،همبستگی بسیا بالایی ا ین مقدار این دو معیار،میانگین آنها و نیز تغییرات آنها وجوددارد ضریب تبیین 97%( در حالیکه در شرکتهای با EVA منفی،همبستگی این دو معیار چندان جالب نبود .ضریب تبیین 97%منفی، همبستگی این دو معیار چندان جالب نبود

 


4-1فرضیات تحقیق
فرض اصلی 1:بین معیارهای سنتی در ارزیابی عملکرد با شاخصهای مبتنی بر ارزش آفرینی رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 1-1 : بین معیار سود خالص سنتی(NP) با ارزش افزوده بازار (MVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 1-2 : بین معیار بازده سرمایه گذاری سنتی(ROI) با ارزش افزوده بازار (MVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 1-3 : بین معیار سود خالص سنتی(NP) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 1-4 : بین معیار بازده سرمایه گذاری سنتی(ROI) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض اصلی 2 : بین معیار های مبتنی بر TOC در ارزیابی عملکرد با شاخصهای مبتنی بر ارزش آفرینی رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 2-1 : بین معیار سود خالص مبتنی بر TOC(NPT) با ارزش افزوده بازار (MVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 2-2 : بین معیار بازده سرمایه گذاری مبتنی برTOC(ROIT) با ارزش افزوده بازار (MVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 2-3 : بین معیار سود خالص مبتنی بر TOC(NPT) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 2-4 : بین معیار بازده سرمایه گذاری مبتنی بر TOC(ROIT) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) رابطه معنی دار وجود دارد.
فرض اصلی 3 : بین میزان همبستگی معیار های سنتی و معیار های مبتنی بر TOC با شاخصهای ارزش آفرینی تفاوت معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 3-1 :بین میزان همبستگی سود خالص سنتی (NP) و سود خالص مبتنی بر TOC(NPT) با ارزش افزوده بازار (MVA) تفاوت معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 3-2 : بین میزان همبستگی بازده سرمایه گذاری سنتی (ROI) و سود خالص مبتنی بر TOC(ROIT) با ارزش افزوده بازار (MVA) تفاوت معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 3-3 : بین میزان همبستگی سود خالص سنتی (NP) و سود خالص مبتنی بر TOC(NPT) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت معنی دار وجود دارد.
فرض فرعی 3-4 : بین میزان همبستگی سود خالص سنتی (ROI) و سود خالص مبتنی بر TOC(ROIT) با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت معنی دار وجود دارد.

 

5-1اهداف تحقیق
1)هدف کلی (اصلی) : سنجش توان معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیتها و نیز کمک به توسعه کمی و کیفی روشهای اندازه گیری و ارزیابی عملکرد اقتصادی شرکتها ، تا از این طریق موجبات تکامل دانش حسابداری از حیث کاربردی در جامعه فراهم شود .
2) هدف های کاربردی :
ا - یافتن معیار مناسب جهت ارزیابی عملکرد اقتصادی شرکتها
2– آزمون تجربی معیارهای عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیتها در مقایسه با معیارهی متداول (سنتی).
3–سنجش توان و قابلیت اتکا معیارهای حسابداری عملکرد سیستم و یافتن معیار مناسب جهت ارزیابی عملکرد اقتصادی شرکتها .
4_آزمون ارتباط بین تغییر معیارهای TOC با معیارهای متداول ، بطوریکه با مطالعه چنین ارتباطی از اهمیت این دو شاخص شناخت و آگاهی پیدا نمود.

 

6-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
یکی از وظایف مدیران واحد های تجاری به ویژه واحدهای تولیدی، استفاده بهینه از منابع در دسترس برای حداکثرکردن سودآوری واحدتجاری است و مدیران برای رسیدن به این هدف همواره با مشکلات ومحدودیتهایی از قبیل محدودیت در منابع تولیدی، محدودیتهای بازارو ... روبرو بوده اند. تئوری محدودیتها با فلسفه استفاده بهینه از گلوگاه ها در ابتدا برای حل مشکلات تولید و سپس سایر گلوگاههای سازمان بنا نهاده شد.از آنجا که اغلب از تئوری محدودیت ها به عنوان یک انقلاب بزرگ در

دانلود با لینک مستقیم


سنجش توان معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر حسابداری عملکرد سیستم در مقایسه با معیارهای متداول