حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت شهر بث انگلستان

اختصاصی از حامی فایل پاورپوینت شهر بث انگلستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت شهر بث انگلستان


پاورپوینت شهر بث انگلستان

 پیدایش معماری بوسیله انسان به روشنی مشخص نیست . انسان که زندگی را از غار آغاز کرد و بر اثر چه عواملی به فکر ایجاد سر پناه برای خویش نایل گردید سوال است. از غار که زندگی می کرد الهام گرفت یا از درختی که سایبانی مناسب در فصل گرما بود ؟به هرحال انسان پیش از تاریخ به هر نحو که بود موفق به ایجاد آثار معماری گردید که نمونه هایی از آن موجود است.هر چند که شاید آثار بجای مانده اولیه به اعتقاد برخی اثری معمارانه نباشد ولی بنظر می رسد که با توجه به شرایط زمانی باید آن را اثری معمارانه محسوب نمود واز اهمیت خاصی هم بر خوردار بوده است. آثار معماری تحت شرایط مختلفی شکل گرفته و تحت شرایط خاص دیگری تغییر وتحول یافته اند. آثار معماریشاخص بازمانده از تمدنهای گذشته نیز هر یک تابع شرایط ویژه ای پدید آمده اند ، مانند :شرایط اقلیمی ،تاریخی ، سیاسی ،اجتماعی ، مذهبی ،و اقتصادی و به فراخور و کاربردکه آن اثر معماری داشته نقش ویژه ای اوقات هم شرایط ویژه ساسی و اقتصادی موثر بوده است. (برگرفته از کتاب آشنایی با جهان معماری نویسنده ابراهیم زارعی ص1، سال انتشار1383) مرمت شهری در تعریف تازه خود ، در اواخر دهه 1970 در اروپا مطرح شد.

 

 

 

 

تعداد :57    اسلاید

 چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده بودن مقالات و ظاهر زیبای اسلایدها می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن  office2010  به بالا باز کنید


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت شهر بث انگلستان

دانلود مقاله طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
ر حقوق انگلستان صغر سن در کنار برخی از عوامل دیگر تحت عنوان دفاعیات عام یا مورد بحث قرار می گیرند. دلیل این که این دفاعیات را «عام» می نامند آن است که آنها در مورد همه جرایم قابل استناد هستند و از این جهت با دفاعیات خاص که تنها در جرایم خاصی قابل اعمال می باشند تفاوت می کنند. نمونه دفاعیات نوع دوم، دو دفاع «تحریک» و «مسؤولیت تخفیف یافته» می باشند که تنها در جرم قتل عمد قابل اعمال بوده و موجب تخفیف مسؤولیت مرتکب از قتل عمد بع قتل غیرعمد می گردند. در دفاع «تحریک» متهم تحریک شدن در نتیجه گفتار یا رفتار مقتول یا شخص ثالث و در دفاع «مسؤولیت نخفیف یافته» اختلال دماغی خود (که به حد جنون نمی رسد) را به عنوان عوامل مخففه مطرح می نماید. این دفاعیات را از این حیث که به جای سلب کامل مسؤولیت تنها باعث تقلیل آن می شوند، دفاعیات جزئی یا عذرهای جزئی نیز می نامند.
در مورد دفاعیات عام معمولاً بین عوامل موجهه و عوامل معذور کننده تفکیک قائل می شوند. از لحاظ تاریخی حقوق انگلستان این تفکیک را در قتل به رسمیت می شناخت، بدین شکل که برخی از انواع قابل توجیه و بعضی دیگر معذور کننده محسوب می شدند. تا اوائل قرن نوزدهم اثر عملی این تفکیک آن بود که در قتلهای معذور کننده اموال قاتل به نفع دولت مصادره می شد ولی این کار در قتلهای توجیه پذیر ممکن نبود.
اخیراً در آمریکا این تفکیک پذیرفته شده است. دفاع توجیه کننده به معنی آن است که عمل متهم قابل رد و سرزنش نیست مثل آنچه که در دفاع مشروع رخ می دهد. از سوی دیگر، در دفاعیات معذور کننده از متهم کار غلطی سرزده است لیکن وی معذور دانسته می شود. بدین ترتیب دفاعیات چون مستی، اشتباه، جنون و صغر سن جزء عوامل معذور کننده محسوب می گردند.
تفکیک بین دفاعیات توجیه کننده و دفاعیات معذور کننده آثار عملی چندی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-در عوامل توجیه کننده طرف مقابل حق دفاع و مقاومت ندارد ولی در عوامل معذور کننده فرد می تواند از خود (مثلاً در مقابل یک صغر یا مجنون) دفاع کند.
2-در عوامل موجّهه، دیگران هم می توانند به فرد کمک کنند در حالی که در عوامل معذور کننده از چنین حقی برخوردار نیستند و در این صورت است مسؤول شناخته شوند.
3-در عوامل موجهه دادگاهها نیازی به حصول اطمینان از عدم تکرار فعل ارتکابی ندارند در حالی که در عوامل معذور کننده دادگاهها ممکن است نیازمند اعمال نوعی مراقبت بر مرتکب باشند.
علاوه بر این می توان تفاوتهای دیگری را هم ذکر کرد، مثل این که عوامل موجهه باید در تمتمی جرایم پذیرفته شوند، در حالی که نظم عمومی ممکن است اقتضا نماید که عوامل معذور کننده در برخی از جرائم پذیرفته نشوند. در مورد ماهیت برخی از «دفاعیات» مثل اکراه و اضطرار را جزء عوامل توجیه کننده می دانند. هر گاه اکراه از عوامل توجیه کننده باشد نتایج نامعقولی رخ خواهد داد. مثلاً قربانی حق نخواهد داشت در مقابل کسی که با تهدید «مجبور» به تجاور وی شده است مقاومت کند و شخص ثالثی هم حق دارد که با نگاه داشتن در مقابل شخص مورد تجاوز، متجاوز را قادر به انجام تجاوز کند. به علاوه هرگاه اکراه یک عامل توجیه کننده محسوب می شد محدودیتهایی مثل عدم امکان استناد به اکراه در قتل عمد از بین می رفت. در مورد اضطرار نیز شاید تنها در صورتی بتوان آن را یک عامل توجیه کننده دانست که مرتکب ضرر کمتر را در مقابل ضرر بیشتر پذیرفته باشد و گرنه هرگاه ضرری که به مرتکب می خورده است مساوی ضرری باشد که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است آن را بیشتر باید یک عامل معذور کننده دانست که براساس آن مرتکب را، نه از آن جهت که اجتماع کار او را تأیید می کند، بلکه از آن رو که خود به نوعی قربانی جرم دیگری است از مجازات معاف می کنیم. در هر صورت با توجه به این اشکالات است که گاهی پیشنهاد شده است که اکراه و اضطرار از عداد عوامل رافعه مسؤولیت خارج شوند و ، با توجه به این که بیشتر به انگیزه مربوط می شوند، قاضی در مرحله تعیین مجازات، آنها را تنها به عنوان عوامل مخففه (که گاهی نیز باعث معافیتکامل می شوند) در نظر بگیرد.
پس از این مقدمه کوتاه به بررسی آنچه که موضوع اصلی بحث ما را تشکیل می دهد و از عوامل معذور کننده می باشد، یعنی صغر سن می پردازیم. این دفاع در حقوق انگلستان در همه جرایم، مادی صرف، قابل استناد می باشد و بنابراین آن را نمی توان مبتنی بر خدشه دار شدن عنصر روانی جرم دانست.
حقوق انگلستان صغار را به سه دسته تقسیم می کند:
الف) کودکان زیر ده سال
به موجب بخش 50 قانون «اطفال و اشخاص جوان» مصوب سال 1933 که به وسیله بخش 16 قانونی به همین نام در سال 1963 اصلاح شده است، این گونه اطفال نمی توانند به ارتکاب هیچ جرمی محکوم شوند هر چنی که ممکن است در محاکم اطفال دادرسیهایی در مورد شیوه مراقبت از آنها جریان یابد. حداقل سن مسؤولیت کیفری در کامن لاهفت سال بود که به موجب قانون موضوعه ابتدا به هشت و سپس به ده سال تغییر یافت. در اسلام نیز در مورد سن هفت سال به عنوان حداقل سن مسؤولیت نظراتی ارائه شده است، که از جمله می توان به کتاب الاستبصار شیخ طوسی (جلد4، ص249) اشاره کرد. حداقل سن مسئولیت کیفری در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است به طوری که در قبرس، ایرلند، لیختنشتاین، سویس، ایرلند شمالی و اسکاتلند هفت سال و در هلند و کانادا دوازده سال می باشد. همین سن در نظام کیفری ایران قبل از انقلاب نیز پذیرفته شده بود. نتیجه این قاعده که طفل کمتر از ده سال را در حقوق انگلستان نمی توان به ارتکاب جرمی محکوم کرد، آن است که هرگاه شخص بالغی چنین کودکی را تحریک یا تشویق به ارتکاب جرم نماید کودک را باید یک عمل بی گناه و شخص تحریک یا تشویق کننده را مباشر جرم دانست. به علاوه چون طفل را مثلاً نمی توان به ارتکاب سرقت محکوم کرده شخصی هم که کالاهای ربوده شده توسط کودک را از وی می گیرد، نمی تواند به ارتکاب جرم دریافت کالای مسروقه محکوم گردد. بنابراین در دعوی «والترز علیه لانت» در سال 1951 یک کودک هفت ساله سه چرخه کودک دیگری را برداشت، به طوری که اگر بزرگسالی این کار را می کرد محکوم به ارتکاب جرم سرقت می گشت. لیکن، با توجه به عدم امکان محکوم شدن کودک شدن کودک به ارتکاب سرقت، سه چرخه ای که وی برداشته بود «مسروقه» محسوب نگشت و پدر و مادر او، که آن را از وی گرفته بودند، به «دریافت کالای مسروقه» محکوم نشدند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان

راهنمای کامل مهاجرت به انگلستان

اختصاصی از حامی فایل راهنمای کامل مهاجرت به انگلستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

راهنمای کامل مهاجرت به انگلستان


راهنمای کامل مهاجرت به انگلستان

این منطقه از شمال با اسکاتلند و از غرب با ولز هم‌مرز است و مهمترین و عمده‌ترین جزء تشکیل‌دهنده‌ی کشور بریتانیا است. مرزهای آبی این کشور در شمال غرب دریای ایرلند، در جنوب غرب دریای سلتی و در شرق دریای شمال هستند، و در جنوب نیز کانال مانش آن را از اروپای قاره‌ای و کشور فرانسه جدا می‌کند. انگلستان دارای بیش از یکصد جزیره کوچک و بزرگ است که از جمله آن‌ها می‌توان به جزیره وایت و جزیره من اشاره کرد. شهر لندن پایتخت انگلستان و در عین حال پایتخت پادشاهی بریتانیا است. پرآب‌ترین رود انگستان، رود تیمز است که از میان شهر لندن می‌گذرد و به دریای شمال می‌ریزد.


دانلود با لینک مستقیم


راهنمای کامل مهاجرت به انگلستان

دانلود مقاله ترمیم نیروی کار مدرسه در انگلستان:تحقیقی در مورداستبداد

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله ترمیم نیروی کار مدرسه در انگلستان:تحقیقی در مورداستبداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

خلاصه

 

ترمیم نیروی کار مدرسه ،با اهداف رسمی بیان شده حول محور تعادل زندگی کاری ،ارتقاء استانداردها و نیاز به پرسنل گیری کار آمد و مؤثر در انگلستان شکل گرفته است.این کار جدید نیست و می توان آن را با سیاست های جاری طراحی شده برای بازسازی دولتی ،طبق آنچه که در ساختار اصلی مدیریت مبتنی بر مکان ،از اواخر دهه ی 1980اعمال شده است مرتبط دانست.من تصمیم به ایجاد یک بحث عقلانی در مورد شیوه های ارتباط محققان و شاغلین با این بخش عمده از اصلاحات دولتی گرفته ام .بررسی چگونگی شکل گیری استبداد ها ،چگونگی کار آنها ،چگونگی حفظ آنها و چگونگی پایان آنها در کانون این بحث قرار دارد .به طور خاص ،من ساختار های دولتی که در این ترمیم وجود دارد و چگونگی توصیف ،درک و توضیح تجربیات شاغلینی که ترمیم شده اند و همچنین کسانی که کار ترمیم را انجام می دهند را بررسی خواهم کرد.

 

مدارس در انگلستان دستخوش مدرنیزاسیون مرکزی سریعی شده اند و تغییرات فرهنگی و ساختاری در شاغلین،چگونگی کار آنها،و کسانی که با آنها کار می کنند و اهداف آنها اتفاق افتاده است در نتیجه تقسیم کار در ارتباط با مکان معلمین ،کار آنها و چگونگی ارتباط آنها با بزرگسالان دیگر دستخوش تغییرات قابل ملاحظه ای شده است.برای حفظ کارایی و اثر بخشی سازمانی نقش های جدیدی ایجاد شده است.انواع جدیدی از تجربیات همچون مدیریت تجاری مورد نیاز است و روابط قدرت جدیدی در دامنه بزرگسالانی که به کار گرفته شده اند و در موقعیتی که در آن ،غیر معلمان نسبت به معلمان ممکن است بیشتر در یک مدرسه کار کنند ،ایجاد شده است.

 

اصلاحات به عنوان ترمیم نیروی کار مدرسه شناخته می شود و از سپتامبر 2003 شروع شده است.در حالیکه ترکیب نیروی کار جدید ،دارای تحول ،تغییر،بهبود،اثر گذاری و اثر بخش می باشد،بخش اعظم آنچه که در حال حاضر به عنوان اصلاحات نوآورانه ارائه شده است،در مدیریت مبتنی بر مکان ریشه دارد.مدارس حق حفظ بودجه و تصمیم گیری در مورد استخدام و استخراج کارکنان از زمان لایحه ی اصلاح آموزش در سال 1988 را دارند و اگر چه ترمیم به صورت خنثی اجرا می شود ،اما اصلاحات به عنوان پشت کردن به گذشته عنوان شده است.با این حال تاریخ مخفی است و از طریق چگونگی کار آژانس ها با ساختار ها در عمل آشکار میشود و بنابر این چگونگی تجربه ی فرد از اصلاحات در کانون اصلی این مقاله قرار دارد.

 

من میخواهم بپرسم آیا ترمیم شکلی از استبداد معمول است.در انجام این کار،من تحلیل را به عنوان شکلی از کار آگاهانه از نظر مفهومی قرار داده ام که در آن روی چگونگی ایجاد داده ها دستیابی و کار با آنها و درک و استفاده از آنها تمرکز می کند .این بر خلاف شیوه های منطقی سنتی ایجاد دانش می باشد و"بارنز" از استعاره ی روشن "مغز ها در خمره ها" برای نشان دادن این نقطة ماهیت منحرف کار ذهنی به عنوان "آشکار،منقطع و منفصل "استفاده می کنند .موقعیت من می تواند به وسیلة مهرة"بورس با تعهد"بوردیو مشخص شود که در آن سیاست و تلاش عملی به طور خلاق ترکیب شده اند .این یک موقعییت قانونی است زیرا آنچه که می دانیم "کسی که به عنوان دارندةآن شناخته می شود ،دلیل دانستن آن به علت آنکه بخواهیم آن را به طور متفاوت ببینیم ،موضوعاتی هستند که تولید دانش را با ساختار قدرت مرتبط می سازند.

 

استبداد ها

 

به نظر می رسد که استبداد ،ابزار پر طرفدار تحلیل مفهومی استو "گوگل اسکار"95900 نتیجةشامل موارد زیر ایجاد کرده است:ملتی لز فروشندگان :استبداد بازار و غوطه وری فرهنگ ،بدن:غلبه بر استبداد کمال،استبدادو فرهنگ سیاسی یونان باستان ،آیا محققین حسابداری بر دید گاه های تئوری واحد می باشند،آنورکسی نرووسا :استبداد ظاهر ،استبداد نگرش مثبت در آمریکا: مشاهده و تفکر ،و صفحه با"دعوت به فرار ا ز استبداد جنسی"به پایان می رسد.محکوم کردن استبداد به عنوان چیزی که همه جاهست و هیچ جا نیست،ساده است اما این احتمال برای شرایط نهفته ضروری می باشد:می تواند در خانواده ها،در محل کار ،در اتاق های سمینار وجود داشته باشد و یک فرد ممکن است ضرورتاًشرایطی که در آن استبداد وجود دارد را شناسایی نکند.این می تواند آن چیزی باشد که "بوردیو "به عنوان شناخت نادرست شناسایی می کند که در آن یک فرد فراموش می کند که آنچه که طبیعی فرض می شود محصولی از زمینه ای است که در آن ساخته شده است و باز سازی عمل را انجام می دهد .دانستن اینکه چگونه اصلاحات انجام می شود از طریق چگونگی انجام زندگی روز مره توسط افراد و چگونگی انجام تغییراتی که قانوناًاز آنها انتظار می رود ، می تواندعقلانی می باشد،در نتیجه در بررسی ترمیم نیاز به پرسیدن سوالاتی در مورد اینکه آیا افراد از سیاست پشتیبانی می کنند و چگونه این کار را انجام می دهند و این که اگر آنها موافق نباشند چه اتفاقی می افتد ،وجود دارد .بحثی که در این مقاله دنبال می شود این است که ترمیم شکلی از استبداد است زیرا از طریق معمول بودن کار روزمره به شیوه ای عمل می کند که می تواند دنبال شود .معقول به نظر می رسد اما معلمان را در شکل کاری محدود می کند که منقطع از یاد گیری است و می تواند منجر به هرج و مرج در حرفه شود.این شکلی از استبداد از طریق چگونگی "وجود عدم بی گناهی در موردمرئی ساختن نامرئی ها"می باشدو بنابراین تمام حسابرسی ها و انتقال کاراز یک بخش از نیروی کار به بخش دیگر ،ممکن است از طریق نیاز به تحول قلب ها و ذهن ها اغواء کننده باشد اما نیاز به مرتبط کردن این موضوع با مباحث وسیع تر کارکنان بخش عمومی وجود دارد.اجازه دهید بیشتر در این مورد صحبت کنیم .

 

این انتظار که استبداد ها توسط یک مستبد هدایت شوند که در آن یک کنترل شخصی بر تصمیم گیری و منابع از طریق قدرت شخصیت و فرهنگ نظارت وجود دارد ،یک امر معمولی است . تاریخ نشان می دهد که وابستگی میان استبداد یک فرد با استبداد فرایند (سازمان ،ارتباطات )می تواند ظلم شدید و از بین رفتن فجیع زندگی انسان ها را ایجاد کند.کنترل از طریق قدرت شخصیتی به همراه ایجاد یک دشمن از طریق سرزنش مظلوم (مثلاً داد گاه های نمایشی در روسیة استالینی )و ناپدید شدن ،حفظ می شود . به نظر می رسد که مستبدین از قدرت سوء استفاده می کنند و برای حفظ این نوع کنترل قانون را نادیده می گیرند ،بنابراین تعارف استبداد یک مستبد را با قانون پیوند می دهد .با این حال،استبداد هایی که توسط مستبدان هدایت می شوند ،برای اجرا نیاز به دیگران دارند.برای انجام تصمیمات ،اجرای نظارت ،نوشتن مقالات ، روز نامه ها و روی صحنه بردن رویداد های پیچیده ای که مشارکت سمبل مشروعیت است.

 

استبداد به عنوان یک عمل می تواند در موقعیت هایی اتفاق افتد که در آن یک مستبد به وضوح شناسایی شده وجود ندارد اما طوری به نظر می رسد که شرایط استبداد را می توان تشخیص داد .سه مثال از زمینة سیاسی انگلستان می تواند برای نشان دادن این موضوع کفایت کند:ابتدا در سال 1959 ،توماس بالوگ ستایش دیلتانت را نوشت که در آن او بر این اعتقاد بود که کارمندان دارای قدرت موثر و بدون مسؤولیت می باشند. دوم اینکه در سال 1976 ، لرد هیل شام سخنرانی ریچارد دیمبلی را ایراد کرد و اعلام داشت که دولت بریتانیایک دیکتاتوری انتخابی است که در آن دام های دولت دموکراتیک و مشروطه پهن  شده است اما در واقع قوةمجریه از طریق سیستم شلاق حزبی بر تصمیم گیری غلبه دارد و محل انجام امتیازات سلطنتی دفاتر بزرگ دولتی است . سوم اینکه آنتونی کینک ،کتابی تحت عنوان اینکه چرا حکمرانی بر بریتانیا مشکل تر شده است را منتشر کرد که در آن مباحثی در مورد رشد حکومت و چگونگی وابستگی بیش از حد کشور به بروکراسی انجام شده است .این سه مثال همگی در مورد اشکال استبداد یا چگونگی ساختار و اعمال درست به شیوه ای که ستمگرانه شناخته می شود می باشند و همگی آنها قالبی بر مبنای شکلی از توطئه ایجاد می کنند که در آن منافع برتر همچون خدمات مدنی ،قوةمجریه و خدمات مستقل رفاهی حفظ شده اند .با این حال ،رویداد ها می تواند مانع از مباحث مرتب و منظمی همچون نشست رسانه ها برای ورود سفینه های فضایی به گریمهام کامان توسط سارادتیستال یا از طریق تظاهرات عمومی مثل مخالفت با مالیات پاول شوند .

 

ارتباط بین ظلم و انشقاق ،به این معناست که نیازی به بررسی عمل وجود ندارد و نقطه ای که در آن شاغلین و محققین می توانند کار خود را شروع کنند ،اثر "هانا آرندت" است.

 

استبداد در کار اجتماعی معمول ،در تفکر آندرت ظاهر می شود و در درک مدرنیزاسیون مفید است . در تحقیق انجام شده روی دادگاه ایچمن بود که او اعلام کرد که اعمال او بر مبنای یک ایدئولوژی نبوده است بلکه روی نقص فکری او یا آنچه که به آن ابتذال می گفت ،بوده است.

 

هر چه بیشتر به حرفهای او گوش می کنی ،بیشتر مشخص می شود که عدم توانایی او برای صحبت کردن ،ارتباط نزدیکی با عدم توانایی او برای فکر کردن ،به طور مشخص فکر کردن از دیدگاه کس دیگر دارد .هیچ ارتباطی با او امکان پذیر نیست که این به خاطر دروغ گفتن اونیست بلکه به این خاطر بود که مطمئن ترین محافظین در برابر جهان و حضور دیگران او را احاطه کرده بود و بنابراین دور از واقعیت بود. بنابراین،شیطان در کسی لانه کرده بود که به نظر می رسید هرگز آنچه که انجام می داد را درک نمی کرد در نتیجه در حالیکه تمرکز روی استبداد هیتلر یک عمل معمولی است و موضوعات مربوط دوگماتیسم ،شیطان و دیوانگی با این موضوع ارتباط دارند،آنچه که مشاهدات و تحلیل های آرندت انجام می دهند تغییر تمرکز از "چه کسی" به "چگونه" و از "برگزیده "به "جمع " می باشد.بنابر این طبق آنچه که فولر می گوید اگر از دستورات پیروی شود ،شکلی از "مسوولیت منفی" به وجود می آید که می تواند از نپرسیدن سؤال "شاید به خاطر ترس از جوابها ناشی شود".به علاوه او بیان می کند که می تواند "یک نسخةبالا دستی از مشکل مشابه "وجود داشته باشد که در آن کسانی که دستور می دهند بطور مشابهی از طریق شاهد اجرا بودن در انجام عمل شیطانی ،مبتذل می باشند.اگر کسانی که دستور می دهند شاهد اجرای آنها باشند،آنگاه چنین دستوراتی نباید زیر سؤال بماند.

 

برای کسانی که می توانند خارج از این ابتذال بایستند مشکل در این مساًله است که در مورد آن چه کاری می توانند انجام دهند .آرندت با این احتمال دست و پنجه نرم می کرد که شرایط داخلی می تواند به صورت داخلی متحول شوند.این بر مبنای این مباحث است که انسان می تواند از طریق اقدام سیاسی ،کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد.

 

"بدون عمل ،بدون ظرفیت شروع کار جدید و بنابراین بیان شروع جدیدی که با تولد هر انسان وارد جهان می شود ،زندگی بشر که بین تولد و مرگ صرف شده است ،به چیزی فراتر از رستگاری است.

 

آرندت ،تلاش کرد تا زندگی سیاسی را درک کند و در جستجوی بر گرداندن احترام به اهداف و عمل سیاسی بود.آرندت معتقد بود که سیاست یک فضاست .جایی است که در آن انسان ها خود را توصیف می کنند،جایی که درآنجا بحث وجود دارد و جایی که در آنجا کاری جدید می تواند شروع شود ."دنیای معمول آن چیزی است که وقتی متولد می شویم وارد آنجا می شویم و وقتی می میریم آن را ترک می کنیم . دنیا به طور مشابه ،دورة عمر ما را به گذشتةو آینده می برد .قبل از آمدن ما آنجا بودیم و حیات کوتاه ما به آن ختم می شود و آنچه که مهم است عموم است و آنچه که تصمیم می گیریم از ویرانه های طبیعی زمان نجات دهیم .آنچه که ما نیاز به کنار هم نگهداشتن آنها داریم مکان ها هستند که در آن می توانیم جدا و در عین حال مرتبط باشیم ،جایی که در آن احترام و تکریم است.

 

در اثر "شرایط انسانی "آرندت ،کار ،شغل و عمل را بررسی می کند.شغل برای تولید کالاهای مورد نیاز برای ارتقاء ضروری است و این مصرف به آن معنی است که آنها کم تداوم ترین اشیاءمشهود هستند .کار ، کالاهایی را تولید می کنند که با دوام تربوده و بنابراین جامعه را تثبیت می کنند.انسانها تولید می کنند و محصول آنها می تواند از فرایندی که ایجاد کرده و هدفی که برای آن ایجاد شده ،فراتر رود.بنابراین انسانها با هم و بین هم زندگی می کنند و رفتار با دیگران مستلزم شناخت و درک "کیستی"ما می باشد.

 

هر جا که انسانها با هم زندگی می کنند ،شبکه ای از روابط انسانی وجود دارد که توسط اعمال و گفته های اشخاص بی شمار ،یا زندگی و همچنین توسط مرگ تنیده شده است .هر عمل و هر شروع تازه در یک شبکةموجود قرار می گیرد،جایی که در آن فرایند جدیدی راشروع می کند که بر بسیاری دیگر که حتی فراتر از کسانی هستند که عامل با آنها تماس مستقیم دارد ،تاًثیر می گذارد.اما دلیل اینکه چرا هر زندگی انسانی داستان خود را می گوید و اینکه چرا تاریخ در نهایت ،کتاب داستان بشری می شود با گویندگان و هنر پیشگان بسیار ، بدون هیچگونه نویسندة مشخص ،چیزی است که پیامد عمل می باشد . داستان واقعی که در آن در سراسر زندگی درگیر می باشیم ،هیچگونه سازندةمرئی یا نامرئی ندارد زیرا ساخته شده نیست.

 

می توان گفت که اگر جهان ساخته شده نیست ،پس ما نمی توانیم خطاهایمان را تصحیح کنیم و آرندت با این بحث که ما می توانیم یبخشیم این بدبینی را رفع می کند و اینکه ما نمی توانیم تعیین کننده باشیم به این معنا نیست که نمی توانیم تعهدی بدهیم .

 

آنچه که در آثار آرندت مفید می باشد ،این مباحث است که دانش در سؤالات فلسفی بشریت و حرمت یک زندگی به همراه سهمی که زندگی در بشریت دارد ،قرار گرفته است .دانستن از طریق داستانهای چگونگی ارائة خود انسانی و از طریق اعتبار عمل سیاسی محقق می شود .بنابراین انسانها آگاه می باشنددر حالیکه ما در تاریخی قرلر گرفته ایم که در آن متولد شده و میراثی به جا خواهیم گذاشت،می توانیم از طریق عمل سیاسی کار های جدیدی انجام دهیم .در تلاش برای درک علت بروز اعمال وحشتناک نیازی نیست که یک فردیک شیطان باشد تا به دیگران آسیب برساند ،نیاز به فرورفتن در فرآیند پیچیده ای که در آن "هلندولیو" ،"تاریخ درفرد "توصیف می کند،وجود دارد:یک صورت فلکی از روابط بین خودسازی درونی افراد و مشارکت آنها در کار محلی مورد نزاع.اما چنین داستان های کوچکی باید با موضوعات وسیع تر مرتبط شوند و نیازی به تفکر فراتر از ابتذال باالقوه ای که تاثیر وسیع تری بر دیگران دارد،وجود دارد.اگر قرار باشد کار مورد تحقیق قرار گیرد ،نیاز برای مد نظر قرار دادن آنچه برای بقاءانجام می شود (شغل)و آنچه که برای غنی کردن حس هدف و تداوم انجام می شود (کار)و آنچه که برای ایجاد تفاوت انجام می شود (عمل)وجود دارد.

 

ترمیم نیروی کار مدرسه

 

استبداد در فعالیت های معمول به این معناست که استراتژیهای اصلاحات مثل ترمیم باید از طریق پرسیدن سؤال در مورد آنچه که به عنوان شیوةقانونی ارائه شده است و علت آن چگونگی اتخاذ آن شیوه و علت آن ، بررسی شود.بررسی این موضوع مشکل است زیرا ماهیتاًسیال و نامشخص است و شواهد تحقیقاتی واقعی کمی برای متوسل شدن به آن وجود دارد .

 

به دنبال توافق نامة ملی بین دولت ،کار فرمایان و اتحادیه ها (به استثنای NUT،یکی از بزرگترین اتحادیه های تدریس)در ژانویه 2003 ،نیروی کار مدرسه در انگلستان ترمیم شده توافق تاریخی محسوب می شود و برای رفع مشکل بار کاری و بحران در استخدام و حفظ معلمان شناسایی شده توسط تحقیقات رسمی جدید مثل پرایس واتر هوس کوپر و هیاًت بررسی معلمین مدرسه ،طراحی شد.استراتژی رسمی عمدتاًدر مورد وظایفی که باید در مدارس اجرا شود با تاًکید بروکراسی و آزاد گذاشتن معلمان برای تمرکز روی تدریس و یاد گیری بود .دوم اینکه،بزرگسالانی که در مدرسه استخدام شدند و چگونگی کار پرسنل پشتیبانی مثل دستیار کلاس ،امور اداری،تکنسین ها و غیره که معمولاًکار آنها توسط معلمان مجرب انجام می شد.و سوم اینکه،هنجارهای فرهنگی که شیوه های سنتی کار را حفظ می کردند ،می تواند توسط استفاده از یک فرایند تغیر که کل نیروی کار را از طریق مشارکت در تیم های مدیریت تغییر در برمی گیرد.

 

اصلاحات در بیش از سه سال طراحی شده بودکه با تغیر کار روتین از معلمین شروع می شدو به سمت ایجاد تدارکات برای پشتیبانی و تضمین زمان برای آماده سازی ،برنامه ریزی و ارزیابی حرکت می کرد .در حال حاضر مدارس در یک فاز چهارم غیر رسمی قرار دارند که در آن ترمیم مدیران مدارس بر مبنای توصیه های پرایس واتر هوس کوپرز ،مبنی بر اینکه مدیران یا مدیران اجرای ارشد نیازی به داشتن شرایط معلمین مجرد ندارد ،انجام می شود.ریاست می تواند به یک فرد حرفه ای مهم در ارشد در یک نیروی کار متنوع و کسی که در انجام تغییر در امورتجاری تجربه داردتفویض شود.شواهد تحقیقاتی قوی در مورد مدرسه و تجربیات نیروی کار این اصلاحات وجود ندارد و آنچه که به نظر می رسد در حوزةعمومی وجود دارد،عبارتنداز:ابتدا اسناد سیاست دولتی که مقاصدترمیم را نشان می دهند،مثلاًزمان برای استاندارد ها.دوم اینکه ،بررسی های آژانس های دولتی همچون گزارشOESTED در مورد اولین سال ترمیم و مشاورة بعدی از طرف پرایس واتر هوس کوپرزو سوم ،گزارش های NFER که اجرای کارکردی سیاست و نقش آژانس ها در انجام اصلاحات را مشخص می کنند و چهارم وب سایت تیم ترمیم ملی که در آن نقشه ای وجود دارد که نشان دهندة پیشرفت طبق مقوله های زیر می باشد:حفظ،توسعه ،آگاهی از ترمیم،به علاوه مقالات،مطالعات موردی یک بانک ایده ها و دفترچةراهنما و سخنرانی وزرا نیز وجود دارد.پنجم،روزنامه هایی وجود دارد که شامل مقالات ونامه هایی به سر دبیر است. برای یافتن استراتژیهای اصلاحات همچون ترمیم در حوزةتحلیل پیشرفت های مدرنیزاسیون وسیعتر کار های مهمتری انجام شده است.اما پایگاه شواهد اصلی یک پروژةتحول نیروی کار مدرسه است که بین سال 2002 و 2003 انجام شد که تیم تغیر در مرکز رهبری لندن قرار داشتو تیم ارزیابی در دانشگاه بیر منگام بود.

 

بنابراین،خواندن وتحلیل استراتژی اصلاحات چالش زا می باشد.یک منبع از طرف گزارش های مثبت از رؤسا و معلمین می باشدکه مدارس را قادر ساخته ماهیت کار و کسی که آن را انجام می دهد ،بررسی کندو دانش آموزان،نیروی کار و مدارس از آن سود بردند .برای مثال کریس از مدرسة گریکورت در هام در جنوب غربی لندن گزارش می کند که در آن رئیس معتقد است که"این برنامه فقط در مورد اینکه پرسنل احساس بهتری نسبت به خود داشته باشند نیست،بلکه برای دانش آموزان نیز هست.اگر پرسنل شغلی که برای آن آموزش دیده اند را انجام دهند ،نیازهای آموزشی دانش آموزان نیز برآورده خواهد شد" بررسی چنین اظهار نظر هایی حاکی از آن است که کار ترمیم آنچه که مدیریت مبتنی بر مکان در اواخر دهة 1980 در مورد تغیر مکان تصمیم گیری در مورد اتاق های کمیته های مقامات محلی به کلاس های درس تعهد کرده بود را محقق ساخته است .برای مثال پیتر داون ،مجموعه ای از مقالات را در مورد مدیریت مالی محلی مدارس FM جمع آوری کردو براکن بری ،امید هایش برای یکLFM که بازتاب امیدواریها از ترمیم می باشد را بیان می کند:" هدف مهیا ساختن آموزش بهتر برای دانش آموزان در مدارس است.LFM به خودی خود یک هدف نیست و هرگز نباید باشد.روش باید منطبق با هدف باشد به عبارت دیگر باید آموزشی باشد .."بنابراین ترمیم کار جدیدی نیست زیرا مدارس از سال1988 به بعد تحت مدیریت محلی مدارس (LMS) موقعیت حفظ شده ی برتر (GMS) شروع به بررسی اهداف و شیوه ها و بهتر به کار گیری نیروی کار کرده اند .

 

آنچه که باید پرسیده شود این است که چرا این تا آن حد توسعه نیافت که دولت آن را برای مدرنیزه کردن سیستم آموزش ضروری بداند ؟به نظر می رسد که دو الگوی بحث به وجود آید:اول اینکه مدیریت مبتنی بر مکان ،فرصتی برای مدارس ایجاد و استفاده از منابع به شیوه ای که به آن بازار و در خواست منابع مرتیط باشد،ایجاد کرده است .بنابراین معلمی که مجبور است مدیریت سطح پایین داشته باشد ،محصولی از ناتوانی مدیران مدرسه برای درک مدیریت مبتنی بر مکان را از کار به شیوه ای که باید انجام دهد باز داشته است .در نتیجه معلمین ساخته استبداد خود هستند.معلمین که با گزینه هایی در مورد استخدام و حفظ نیروی کار مواجه هستند ،نوع خود را تکثیر کرده و به جای آنکه بپرسند آیا کار می تواند توسط یک کارمند یا یک کامپیوتر انجام شود یا خیر .یک معلم مجرب گرانبها را مجدداًمنسوب می کند .اگر معلمین بیش از حد کار کنند این به خاطر شکلی از تعین مرز حرفه ای یا شیوه های محدودی است که علت ریشه ای می باشد .مدیریت مبتنی بر مکان ،نیروی کاری را می خواهد که منحطف قابل آموزش و قابل به کار گیری به شیوه ای است که برنامه ها و استاندار های ملی را انجام دهد و بنابراین مدیران باید بتوانند کسانی را به کار بگیرند که بتوانند این کار را انجام دهد .و این افراد ممکن است معلمان نباشند .

بحث دوم این است که مدیریت مبتنی بر مکان در رابطه با ارائة منابع برای تغیر جهت کارکردها به مدارس کار زیادی انجام نداده است و در نتبجه کار جدید توسط معلمین مجرب انجام شده که این می توانست مدیر مدرسه باشد یا معلم کلاس .معلمین باید مانع از آسیب زدن به کودکان ناشی از تاًثیرات چنین شرایط استبدادی در آموزش شوند. برای مثال یک بودجه به رئیس یک بخش در یک مدرسة متوسطه داده شده است ،اما اگر این به وسیلة پرسنل کارمندی پشتیبانی نشود ،آنگاه معلم مجرب به عنوان مدیر میانی مجبور است مدیریت سطح پایین انجام دهد.بنابر این علی رغم این موضوع ،معلمین کار مدیریت مبتنی بر مکان را انجام دادند و این کار شاًن حرفه را با تبدیل ساختن آن به شغلی که کسی نمی خواهد آن را انجام دهد یا در آن باقی بماند ،پایین آورده است.به علاوه پتانسیل مدیریت مبتنی بر مکان به وسیلة حرفه محقق شده است اما توسط استراتژیهای مدیریت عملکرد دهة1990 تحت الشعاع قرار گرفته است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترمیم نیروی کار مدرسه در انگلستان:تحقیقی در مورداستبداد

دانلود پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان


دانلود پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 

مفهوم ابرا در حقوق انگلستان

  تحقیق : وحید مهربان مقدم    

 استاد ارجمند : جناب آقای دکتر باغبان  

اصطلاح فقهی و حقوقی ابراء، به مفهوم گذشت اختیاری داین از دین خود، و نیز بررسی ماهیت و اوصاف آن، از دیر باز مورد توجه فقیهان اسلامی بوده و حقوق‏دانان هم بر ابعاد بحث، غنا و تنوع آن افزوده‏اند.

مقاله حاضر نیز این مهم را بررسی و با مراجعه به متون فقهی معتبر عامه و خاصه و نقل و نقد آراء و نظرات حقوق‏دانان ، به ویژه از طریق مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها، به صورت مستدل، پیرامون شرایط، طرق اثبات و آثار این عمل حقوقی به بحث پرداخته است.

ابراءِ که مصدر و از باب اِفعال است، در لغت عرب، از ریشه بُروء، بَراء و برائت گرفته شده و به معنی خلاص کردن و رهانیدن از عیب و دین به کار رفته است.(1)در اصطلاح حقوقی، مطابق با ماده 289 ق. م: «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود، به اختیار، صرف نظر نماید».

بر این تعریف – که به احتمال زیاد از قانون مدنی فرانسه اقتباس شده(2) ـ ایراداتی چند وارد شده است؛ از جمله اینکه، در آن، به اثر ابراء،یعنی «سقوط دین به اراده طلبکار،» قطع نظر از سبب آن، توجه شده است. بنا بر این، جای آن است که گفته شود: ابراء ممکن است به شکل ایقاع باشد یا عقد؛ معوّض باشد یا رایگان و ضمن عقد صلح، وصیت و تبدیل تعهد واقع شود یا به طور مستقل؛ در حالی که، اگر تعریف، به ماهیت و اوصاف عمل حقوقی می‏پرداخت و به اثر ابراء قناعت نمی‏کرد، چنین اختلافی واقع نمی‏شد.وانگهی، آوردن واژه «اختیار» در تعریف ابراء، این احتمال را به وجود می‏آورد که وجود رضا، در زمان انشاءِ ابراءِ، از ارکان وقوع ابراء است و پیروی از این نظر، نظم در اجرای قواعد را بر هم می‏زند.(3)

ایراد نخست وارد نیست؛ چون، از سیاق عبارتی که در ماده 289 ق. م به کار رفته است، می‏توان استفاده کرد که ابراء از دیدگاه قانونگذار مدنی، عمل حقوقی یک طرفه است و مطابق با آن، این داین است که با اراده خود ابراء را محقق می‏سازد و این خود می‏تواند بر تبرعی بودن آن نیز دلالت داشته باشد؛ زیرا، اگر ابراء در مقابل دریافت عوض انجام گیرد، سقوط دین با اراده دو نفر (داین و مدیون) صورت می‏گیرد، نه اراده داین به تنهایی.مضافاً این که، از عبارت «صرف نظر نماید» که در این تعریف به کار رفته است، می‏توان استنباط نمود که ابراء، اسقاط دین به طور مطلق و بدون انتظار دریافت مالی از مدیون و ایجاد تعهد و التزامی برای اوست؛ هر چند که، چنین تعهدی، فرعی و به صورت شرط باشد.(4)

ایراد دوم نیز نمی‏تواند مورد تأیید قرار بگیرد؛ زیرا، آوردن شرط «اختیار» در تعریف ابراء، که خود امری نامعهود از قانونگذار است، بیانگر این معنی است که، رضای ابراء کننده، در هنگام انشای ابراء، از ارکان این عمل حقوقی است و ابراء، بدون اختیار نمی‏تواند مؤثر واقع شود.

قانون مدنی ایران، در بند 3 از ماده 264، ابراء را به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات ذکر کرده و ضمن مواد 289 تا 291 به بحث درباره آن پرداخته است.

نگارنده در این مقاله، مطالب مربوط به ابراء را در چهار قسمت: ماهیت ابراء، شرایط ابراء، وسایل اثبات ابراء و آثار ابراء، مورد بررسی قرار داده است.

2. ماهیت ابراء
2.1. ابراء در زمره ایقاعات است نه عقود
در فقه امامیه، مشهور و در فقه عامه، حنفی‏ها، حنبلی‏ها و شافعی‏ها ابراء را ایقاع می‏دانند. مطابق با این نظر، درستی ابراء، متوقف بر قبول مدیون نبوده بلکه رد او نیز به نفوذ و اعتبار آن لطمه‏ای وارد نمی‏سازد.(5)در مقابل، بعضی از فقیهان امامیه از جمله شیخ طوسی،(6) ابن زهره و ابن ادریس،(7) ابراء را عقد دانسته و قبول مدیون را در تحقق آن ضروری می‏شمارند.

در حالی که، در فقه عامه، فقیهان مالکی و زیدی به لحاظ غلبه معنی تملیک بر اسقاط در ابراء، قبول مدیون را در تحقق آن، لازم می‏دانند؛(8) در فقه امامیه اساس استدلال بر این است که ابراء دین در واقع منّتی است بر مدیون که نمی‏توان وی را بر قبول آن اجبار کرد.(9) در پاسخ از این استدلال چنین گفته شده است که، اسقاط حق و صرف نظر نمودن از آن که با اراده صاحب حق و بدون تقاضا و درخواست مدیون صورت می‏گیرد، منّتی بر وی محسوب نمی‏شود تا تحمل آن برای او دشوار باشد.(10)

در حقوق ایران، مستفاد از ماده (289 ق.م)، این است که قانونگذار در تعیین ماهیت حقوقی ابراء، به مشهور پیوسته و آن را از ایقاعات به حساب آورده‏است؛ نه عقود و قراردادها.

در حقوق انگلیس، قاعده کلی این است که طرفین قرار داد، همان گونه که می‏توانند از طریق توافق (agreement)برای خود تعهداتی به وجود آورند، خواهند توانست از طریق توافق، یکدیگر را از تعهداتشان مبرّا (release)سازند.به طور مثال: هر گاه (A) به عنوان خریدار قادر نباشد، بابت کالاهایی که به او تسلیم شده است، ثمن معامله را به فروشنده (B) بپردازد؛ ممکن است (B) به موجب توافقی که با (A) منعقد می‏کند، ذمه او را نسبت به تعهدی که دارد ابراء نماید.(11)

مطابق با ماده 115 قانون تعهدات سویس نیز ابراء، قراردادی است که برای ابطال یا تقلیل یک طلب واقع می‏شود. (B.remise conventionnelle).(12)

در قانون مدنی فرانسه نیز ابراء، از عقود (convention) شناخته شده است. در قانون مدنی آلمان نیز ابراء، در شمار قراردادها محسوب می‏شود.

در قانونی مدنی سابق مصر نیز ابراء، عبارت بود از توافقی بین داین و مدیون در مورد سقوط بلاعوض دین؛ ولی، در قانون مدنی جدید این کشور، ابراء به صرف اراده داین محقق می‏شود و نه با توافق وی با مدیون.(13)

2.2. تفاوت ابراء با هبه طلب به مدیون
بنا به عقیده برخی از فقیهان اسلامی، هبه طلب به مدیون، اگر چه به لفظ هبه انجام بگیرد ایقاع و در حکم ابراء محسوب می‏شود(14) گروهی دیگر با وجود این که هبه طلب را مانند ابراء وسیله‏ای برای سقوط تعهد می‏دانند ؛ ولی، بر خلاف ابراء، برای آن ماهیتی قرار دادی قایل هستند.(15) در حقوق داخلی نیز استادان در این باره اختلاف نظر دارند. بعضی(16) معتقدند که هبه دین به مدیون همان ابراء است و بر این اساس ماده 806 ق.م را خالی از اشکالی ندانسته و برآنند که می‏بایست در اصلاحات بعدی حذف گردد؛ در مقابل، عده‏ای(17) آن را عقد به حساب آورده‏اند.

به نظر می‏رسد که هبه طلب، ماهیتی متفاوت از ابراء دارد؛ زیرا، ابراء همان طور که برخی از فقیهان نیز گفته‏اند، در واقع اسقاط طلب است؛ در حالی که هبه طلب، تملیک آن به مدیون می‏باشد. بنابر این، در تحقق آن، قبول مدیون ضروری است.

عدم امکان رجوع واهب از آنچه بخشیده است را نمی‏توان دلیل بر آن دانست که هبه طلب، ابرایی است که با لفظ هبه بیان شده است.؛ زیرا، رجوع واهب در موردی است که مال موهوب باقی باشد و تردیدی نیست که با هبه طلب و تملیک آن به مدیون، دین از جهت مالکیت مافی الذمه از بین رفته (ماده 300 ق. م) و سقوط دین از ذمه مدیون به منزله تلف مال موهوب خواهد بود. برای این است که برابر ماده 806 ق. م: «هرگاه داین، طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد».

2.3. در ابراء نمی‏توان شرط خیار کرد
خیار شرط به این معنی است که ابراء کننده به هنگام انشای ابراء، حق فسخ را برای خود یا شخص ثالث در نظر بگیرد.بیشتر فقیهان امامیه، خیار شرط را در مطلق ایقاعات منتفی می‏دانند.(18) شیخ طوسی(19) بر آن است که خیار شرط در طلاق جریان ندارد. محقق حلی(20) نیز خیار شرط را در طلاق و ابراء نفی کرده است.

محقق نایینی،(21) بحث درباره خیار شرط را در مورد همه ایقاعات تعمیم داده و معتقد است که در هر ایقاعی، منشأ با انشای موقع و بدون این که نیازی به قبول آن باشد موجود می‏شود. بنابر این، هرگاه شرطی بعد از آن بیاید اگر تحقق منشأ، موقوف بر آن نباشد، شرط مزبور به دلیل مجانی و بلاعوض بودن و نیز ناپیوستگی به دو اراده در زمره شروط ابتدایی قرار خواهد گرفت و اگر تحقق منشأ، معلق بر آن باشد چنین تعلیقی باطل است.

قطع نظر از این که به نظر می‏رسد در کلام محقق نایینی نوعی خلط بین ابراء مشروط و معلق صورت گرفته است؛ استدلال نامبرده مبتنی بر لازم‏الوفاء نبودن شروط ابتدایی و پذیرش نظریه‏ای است که تعلیق را در مطلق انشائیات موجب بطلان عمل حقوقی می‏داند.

به نظر ما اگر ابراء را پیش از قبول مشروط علیه (مدیون) محقق بدانیم در این صورت شرط بعدی در حقیقت تعهد جداگانه‏ای است که نمی‏تواند عنوان شرط ضمن ابراء را داشته باشد و اگر ابراء را موکول به قبول مدیون بدانیم اشکال ابراء مشروط نه به جهت تعلیقی بودن آن بلکه به جهت این است که در این صورت ابراء یک ماهیت عقدی پیدا می‏کند و دیگر ایقاع نیست امری که با حقیقت ابراء سازگاری ندارد.(22)

در مورد عدم ثبوت خیار شرط در ایقاعات و از جمله ابراء، دلایلی دیگر نیز اقامه شده است که در اینجا، به دو مورد از آنها، اشاره می‏کنیم:

اول: لزوم در ایقاعات همانند جواز در عقود جایز، یک حکم مشروع؛ ولی، فسخ ایقاع یک امر نامشروع است.در توضیح مطلب فوق گفته شده است که جریان خیارات در عقود، به دلیل این است که لزوم در آنها حق است نه حکم و بر این اساس است که متعاقدین می‏توانند عقد را از طریق اقاله منحل نمایند در حالی که در ایقاعات اقاله راه ندارد و از این امر کشف می‏شود که فسخ در ایقاعات نیز نمی‏تواند جریان پیدا کند.(23)

دوم: تأثیر فسخ در ایقاعات امری محال است؛ زیرا، مستلزم اعاده معدوم است(24) ابراء به عنوان یکی از ایقاعات، اسقاط حق است و با سقوط حق، امکان بازگشت آن جز با پیدایش سبب جدید وجود ندارد؛ درست همان گونه که اگر یکی از خیارات اسقاط شود اعاده آن ممکن نمی‏باشد.(25)

شایان ذکر است که فقیهان عامه نیز در مورد عدم جریان خیار شرط در ابراء با مشهور در فقه امامیه هم عقیده‏اند.(26)

در حقوق ایران، به نظر می‏رسد همان گونه که بعضی از استادان(27) نیز تصریح کرده‏اند، به دلیل ناسازگاری، میان شرط خیار با ماهیت ابراء به عنوان یک عمل حقوقی یک جانبه است که می‏توان گفت: خیار شرط در ابراء، بلکه در مطلق ایقاعات راه ندارد. مضافا این که از مقررات قانون مدنی راجع به ابراء و سایر ایقاعات و نیز مقررات مربوط به خیارات نیز می‏توان استنباط نمود که خیارات اختصاص به عقود داشته و در ایقاعات، به پیروی از نظر مشهور فقیهان امامیه،قابل درج نیست.

با توجه به اینکه شرط خیار در ابراء به دلایلی که گذشت فاقد اعتبار است، این پرسش مطرح می‏شود که آیا چنین شرطی به اعتبار ابراء نیز لطمه می‏زند یا خیر؟در فقه امامیه، توجه فقیهان بیشتر به امکان یا عدم امکان شرط خیار در ایقاعات از جمله ابراء معطوف شده است؛ ولی، در فقه عامه بر صحت ابراء و بطلان شرط اتفاق نظر وجود دارد.(28)

در حقوق ایران نیز بنا به عقیده برخی از مؤلفان، هیچ دلیلی برای بطلان ابرایی که در آن شرط خیار شده است وجود ندارد. بطلان ابراء متناسب با نظر فقیهانی است که بطلان شرط را سبب بطلان عقد می‏شمارند؛ در حالی که قانون مدنی این نظر را نپذیرفته است؛ مگر آن که چندان اساسی باشد که ارکان عقد را بهم بزند.(29) ولی، به نظر می‏رسد همان طور که بعضی از استادان حقوق مدنی(30) نیز بیان کرده‏اند، بطلان شرط در این مورد به عقد نیز سرایت کرده و آن را بی اعتبار می‏سازد؛ زیرا، با لحاظ چنین شرطی، داین در واقع برائت ذمه مدیون را به صورت مطلق و قطعی اراده نکرده؛ بلکه، آزاد شدن ذمه او را مشروط به امکان اشتغال مجدد از طریق فسخ ابراء نموده است که چنین ابرایی نمی‏تواند قابل تحقق باشد.

در حقوق انگلیس، ابراء مشروط (conditional release)، به عنوان یکی از اقسام ابراء مورد پذیرش قرار گرفته است؛ که به موجب آن انحلال ابراء، معلق به شرط فاسخ (conditionsubsequent) می‏شود؛ مانند، این که طلبکار به هنگام ابراء، شرط می‏کند که اگر در آینده، سازش میان او و بدهکار به عمل نیامد، ابراء به وقوع پیوسته کان لم یکن تلقی شود.(31) یا موجر ضمن ابراء، شرط کند که اگر مستأجر اجاره بهای آینده را به موقع نپردازد، ابراء اجاره‏بهای گذشته نیز بی اثر شود.

2.4. ابراء یک عمل حقوقی مجانی و رایگان است
در فقه امامیه بعضی از فقیهان، بر بلاعوض بودن ابراء تصریح کرده و معتقدند که صلح حطیطه (صلح به کمتر از خواسته مورد اعتراف) ابراء نیست؛ بلکه، عقدی مجانی می‏باشد. مطابق با این نظر، چنانچه در مقابل ابراء، عوضی قرار داده شود، ابراء باطل می‏گردد.

در فقه عامه، شافعی‏ها ابراء معوض را صحیح می‏دانند و بر آنند که مدیون می‏تواند در مقابل ابراء، مالی را به داین ببخشد.

فقیهان حنفی نیز هر چند ابراءِ معوض را باطل نمی‏دانند ؛ ولی، آن را از صورت ابراء، خارج ساخته و در قالب عقد صلحی که در برابر عوض محقق می‏شود توجیه کرده‏اند.(32)

در حقوق ایران نیز بیشتر صاحب‏نظران معاوضه ابراء دین با مال دیگر را باطل می‏دانند؛ ولی، با این حال بنا به عقیده برخی،(33) تعویض بین دو عمل حقوقی که یکی از آن دو ابراء باشد صحیح است.بر این اساس، تعویض ابراء با ابراء طرف مقابل، نظیر هبه معوّضه، و (ابراء ذمه زوج در مقابل طلاق) امری امکان‏پذیر است.

به نظر می‏رسد- همان طور که بعضی از مؤلفان(34) نیز بدان تصریح کرده‏اند – هر چند که قرار دادن عوض در مقابل ابراء، آن را از صورت ابراء خارج می‏سازد؛ ولی، می‏توان عمل مزبور را به معنی تبدیل تعهد، به اعتبار تغییر دین، قلمداد نمود.

در حقوق انگلیس نیز، ابراء ذمه متقابل (mutual Release)، مورد پذیرش قرار گرفته است. در ابراء ذمه متقابل، هر یک از طرفین قرارداد اصلی، با ابراء ذمه دیگری نسبت به تعهدات موضوع توافق، عوض توافق بر پایان دادن به قرارداد اصلی را فراهم می‏آورد.این شکل از ابراء ذمه، به اسقاط حق (waiver) معروف است که بر اساس آن هر یک از طرفین، حقوق خود را که از قرارداد اصلی ناشی شده اسقاط می‏کند و آن در جایی امکان‏پذیر است که عوض قرارداد اصلی هنوز قابل اجرا باشد؛ ولی، هرگاه یکی از طرفین، تعهدات قراردادی خود را به اجرا گذاشته باشد، چنانچه ابراء به موجب یک قرارداد غیر رسمی (parol release)، خواه به صورت کتبی یا شفاهی، انجام گرفته باشد، توافق مزبور عقدی غیر معوض (undecontract) است که مؤثر و نافذ نخواهد بود؛ مگر این که، بستانکار عوض با ارزشی را در برابر صرف نظر کردن از حق خویش دریافت کرده باشد. شکل ابراء ذمه در این فرض به تراضی و ایفای تعهد (accordandsatisfaction) معروف است accord)) تحصیل ابراء از یک تعهد است به وسیله هر عوض با ارزش خواه تعهد موضوع ابراء ناشی از قرارداد باشد، یا شبه جرم.(35) چنانچه به عنوان مثال، فروشنده‏ای بابت کالاهایی که به خریدار تحویل داده است، مبلغ 50 پوند طلبکار شده باشد، تعهد خریدار به پرداخت نقدی 45 پوند در ازای ابراء ذمه او، یک تراضی و ایفاء تعهد مطلوب و مناسب به حساب نمی‏آید؛ زیرا، خریدار نسبت به پرداخت 5 پوند باقی مانده بری‏ء الذمه شده است، در حالی که در مقابل آن نه چیزی داده و نه تعهدی را بر عهده گرفته است.

امروزه، این موضوع به عنوان یک قاعده کلی مطرح است که چنانچه طلبکار چیزی متفاوت از آنچه را که استحقاق دریافت آن را داشته است بپذیرد، این امر می‏تواند موجب برائت ذمه بدهکار از تعهدش باشد.برای مثال: آقای Aموافقت می‏کند که باغ آقای B را در ازای 10 پوند بیل بزند و این کار را مطابق با قرارداد انجام می‏دهد؛ (در این زمان) طرفین می‏توانند قرارداد نخست را کنار بگذارند و قراردادی دیگر جانشین آن کنند که در آن آقای B موافقت می‏کند در عوض 10 پوند، یک دوچرخه برای آقای A تهیه کند. اگر آقای A این امر را بپذیرد، آنچه اتفاق افتاده نمونه‏ای از تراضی و ایفای تعهد خواهد بود که در آن واژه تراضی (accord) بیانگر توافق است و واژه ایفای تعهد (satisfaction)، عوض جدید (دوچرخه) را بیان می‏کند.

هر چند به نظر می‏رسد که (accord and satisfaction) در حقوق ما، نوعی تبدیل تعهد به اعتبار تغییر دین است؛ ولی، در حقوق انگلیس نباید آن را با (novation) که به معنی تبدیل تعهد در حقوق آن کشور است، اشتباه کرد. (Novation) عبارت است از ایجاد قراردادی جدید بین طرفین که به موجب آن (A)یعنی شخصی که حقوقی را به موجب قراردادی به دست آورده (برای مثال بستانکار) بنا به درخواست (B) یعنی فردی که متعهد است (برای مثال بدهکار) موافقت می‏کند که (c) مسؤولیت (B) را به عهده گرفته یا تقبل کند.(36) بنابراین، (Novation) در حقوق انگلیس معنایی مضیق‏تر از تبدیل تعهّد در حقوق ایران پیدا می‏کند.

بعضی از مؤلفان(37) برآنند که می‏توان بر مدیون ضمن ابراء، شرط عوض کرد و از این نظر ابراء احتیاج به قبول پیدا می‏نماید و ابراء، حقیقت حقوقی خود را از دست نمی‏دهد. شرط عوض خلاف مقتضای ابراء نیست؛ زیرا، ابراء اسقاط حق است و با شرط عوض نیز اسقاط حق محقّق می‏شود.

گفته بالا قابل ایراد به نظر می‏رسد زیرا، همان‏طور که در گذشته تحلیل شد، درج هرگونه شرطی ضمن ایقاع (و از جمله شرط عوض) با ماهیت ایقاع که عمل حقوقی یک‏طرفه است منافات دارد.

واقعیت این است که در ابراء همراه با شرط عوض، ابراء به طور غیر مشروط تحقق یافته و شرط عوض با قبول آن عقدی مستقل است که در کنار ابراء قرار می‏گیرد.

3. شرایط ابراء
برای این که یک ابراء به طور صحیح محقق گردد، باید دارای شرایطی باشد که این شرایط را در سه قسمت، شرایط ابراء کننده، شرایط ابراء شونده و شرایط موضوع ابراء مورد بررسی قرار می‏دهیم.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته حقوق باموضوع مفهوم ابرا در حقوق انگلستان