حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه

اختصاصی از حامی فایل شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه


شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه

 

 

 

 

 

 

 

مقاله با عنوان شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه در فرمت ورد در 33 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:

چکیده
مقدمه
الف. شرایط رأی قابل اعاده دادرسی
اول. قانون قدیم آیین دادرسی مدنی ایران (ق.ق)
دوم. قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.ق.ف)
1. تصمیم متخذه باید قطعی باشد:
2. تصمیم متخذه باید از محاکم مدنی و یا شبیه به آن صادر شده باشد
3. تصمیم دادگاه باید در امور ترافعی باشد
4. تصمیم دادگاه باید قاطع دعوا باشد
سوم. قانون جدید آیین دادرسی مدنی ایران (ق.ج)
چهارم. قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.ج.ف)
ب. آرای غیر قابل اعاده دادرسی
1. قرار:
2. رای داور
«درخواست ابطال رای:
3. حکم دیوان عالی کشور
4. رای دیوان عدالت اداری:
5. آرای مراجع شبه قضایی
6. تصمیمات حسبی
تصمیمات حسبی را می توان به تصمیمات قطعی و آرای قابل تجدید نظر تقسیم نمود.
1ـ6. حکم حجر و رفع آن
2ـ6. حکم موت فرضی
3ـ6. حکم تقسیم ترکه
4ـ6. رد درخواست حصر وراثت
5ـ6. احکامی که فصل خصومت می کند
7. گزارش اصلاحی (قرارداد قضایی)
اما سوال این است که آیا قراردادهای قضایی قابل اعاده دادرسی هستند یا نه؟
نتیجه گیری
یادداشت ها
منابع


دانلود با لینک مستقیم


شرایط رأی قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه

دانلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه


دانلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

 

 

 

 

 

 

 

شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

چکیده :

یکی از مراحل دادرسی مرحله شکایت از رایی است که توسط یکی از مراجع قضایی صادر گردیده است.

در مباحث مربوط به آیین دادرسی مدنی حقوقدانان طرق شکایت از رأی را به طرق عادی و فوق العاده تقسیم می کنند.

طرق عادی شکایت شامل واخواهی و تجدید نظر است و طرق فوق العاده شامل فرجام خواهی, اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.

دراین مقاله سعی شده است تا آرایی که مطابق آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه قابل اعاده دادرسی هستند از حیث ماهیت رأی و مرجع صادر کننده آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

مقدمه

اعادة دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران همواره طی سه دورة قانونگذاری (1329) هـ .ق و 1318 و 1379 هـ .ش) یکی از طرق فوق العادة شکایت از رأی بوده است.

از آنجایی که این شیوة شکایت استثنایی بر اصل قطعیت آرای دادگاه ها و اعتبار امر قضاوت شده است لذا در تفسیر مواد مربوط بایستی از تفسیر موسع پرهیز نمود و قلمرو اجرایی آن را به موارد مصرح در قانون محدود کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

بررسی اعاده حیثیت در حقوق موضوعه ایران

اختصاصی از حامی فایل بررسی اعاده حیثیت در حقوق موضوعه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی اعاده حیثیت در حقوق موضوعه ایران


بررسی اعاده حیثیت  در حقوق موضوعه ایران

 

 

بررسی اعاده حیثیت در حقوق موضوعه ایران

چکیده

اعاده حیثیثت قضایی و قانونی که تدبیری برای تسهیل حضور محکوم در جامعه و اعمال رأفت نسبت به اوست با محو سابقه محکومیت کیفری از سجل (شناسنامه) قضایی شخص، مجازاتهای تبعی مترتب بر محکومیت کیفری را ساقط کرده و حقوق سیاسی و اجتماعی شخص را به او باز می گرداند. همچنین امکان برخورداری شخص را از پاره ای امتیازات قانونی چون آزادی مشروط که بهره مندی از آنها منوط به فقدان سابقه محکومیت کیفری است فراهم می کند. ماده 62 مکرر قانون مجازات اسلامی‏، تلاشی در خور اما ناقص برای استقبال از تأسیس اعاده حیثیت قانونی است که با پذیرش برخی از آثار اعادة حیثیت، نهاد «اعاده حقوق اجتماعی به محکوم» را تداعی می کند و نیازمند بازنگری و اصلاح است.

اصولا با صدور حکم قطعی کیفری علیه مجرم، آثاری ایجاد می شود که «اعتبار امر مختومه کیفری» و لازم الاجرا شدن حکم کیفری و در نتیجه اجرای همه مجازاتهای مندرج در حکم محکومیت[1] یا مقرر شده در قانون (تبعی) از زمرة آنهاست. همچنین محکومیت کیفری می تواند سبب درج سابقة کیفری محکوم در شناسنامه (سجل) کیفری او شود و به تشدید مجازات مرتکب یا محرومیت او از پاره ای امتیازات (همچون عدم استفاده از آزادی مشروط ) در صورت ارتکاب جرم مجدد منتهی شود.

نمی توان انکار کرد که محکومیت کیفری دارای آثار اجتماعی ناخوشایندی برای محکوم است که سلب یا تضعیف شأن موقعیت اجتماعی او از زمرة آنهاست و چه بسا کسب و تحصیل آبروی از دست رفته خصوصاً در جوامع شهری کوچک نیازمند سالها مدارا و رنج است. همچنانکه محکومیت کیفری یک شخص به دلیل اشتباه قاضی با توجه به اتهام فردی غیر مقصر و بی گناه به دلایلی چون تبانی شهود و اغفال دادرس ، آثار مخرب اجتماعی و روانی برای متهم و محکوم بی گناه ایجاد می کند که سیمای عدالت جزایی را مخدوش و اعتماد عمومی به دستگاه عدالت و اعتبار آن را به چالش می کشد.

از شایسته ترین تدابیری که برای رفع یا تقلیل آثار ناخوشایند گفته شده در ادبیات حقوقی ما نیز مطرح شده «اعاده حیثیت» است که ضمن تبیین مفاهیم مختلف آن، مبانی ، شرایط و آثار مفهوم

مختارمان را تشریح می کنیم

و نیز جبران ضرر و زیان های مادی و معنوی ناشی از هتک حیثیت افرادی که قربانی اشتباهات قضایی گردیده یا محکومیت قضایی یافته اند اهمیت دارد و هدف از اعاده حیثیت، محو ساختن آثار محکومیت کیفری، جلوگیری اشخاص دیگر از طرح آن و قطع محرومیت های ناشی از محکومیت کیفری در آینده است و روش من در اینجا تعریفات حقوقی و قانونی از اعاده حیثیت و تقسیم بندی کردن آن به دو دسته ،الف)اعاده حیثیت قضایی و ب)اعاده حیثیت قانونی است که در آن به این نتیجه رسیده که با طرح اعاده حیثیت از طرف اشخاصی که به محکومیتهای بی اساس جزایی و نقدی و کیفری و... رسیده اند،بتوان دوباره حیثیت و آبروی شخصی خود را بز پس گیرد و در راه قانون گذار باید در مورد اعاده حیثیت افراد و حذف سابقه محکومیت از سجل کیفری کسانی که به اعاده حیثیت نائل گردیده اند مقررات واضح و روشنی را تصویب کند. به طوری که زمینه طرح شکایات مغرضانه و بی اساس از میان برود و در صورت طرح چنین شکایاتی از افراد به طرق شایسته و مناسب اعاده حیثیت به عمل آید. شاید بتوان با صدور هر حکم برائت، موجبات اعاده حیثیت قانونی و الزامی متهم را در جرائم مهم در آینده فراهم نمود.


[1] - اصلی و تتمیمی

 

فهرست مطالب

چکیده.. 1

مقدمه.. 3

فصل اول- کلیات.. 6

مبحث اول- مفهوم اعاده حیثیت.. 7

گفتار اول- تعریف حقوق.. 9

مبحث دوم- پیدایش و گسترش اعاده حیثیت.. 9

گفتار اول- اعاده حیثیت قضایی.. 10

گفتار دوم- اعاده حیثیت قانونی : 12

مبحث سوم- مبانی و آثار اعاده حیثیت.. 12

مبحث چهارم- اعاده حیثیت در نظام حقوقی ایران.. 14

گفتار اول- جایگاه نهاد اعاده حیثیت به محکوم در نظام حقوقی ایران،   15

بند اول- محکومیت کیفری.. 15

بند دوم- محرومیت از اعمال حقوق اجتماعی.. 16

مبحث پنجم- شرایط اعاده حیثیت . 17

مبحث ششم-آثار اعاده حیثیت.. 23

مبحث هفتم - مبانی فقهی خسارت معنوی.. 25

گفتار اول- قاعده لاضرر.. 25

گفتار دوم- قاعده لاحرج.. 26

گفتار سوم- بنای عقلا.. 27

مبحث هشتم- مبانی قانونی خسارت معنوی.. 28

گفتار اول- خسارت معنوی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.. 28

گفتار دوم- خسارت معنوی در آئین دادرسی کیفری.. 29

گفتار سوم- خسارت معنوی در قانون مجازات اسلامی.. 31

گفتار چهارم- خسارت معنوی در قانون مسوولیت مدنی.. 32

گفتار پنجم- خسارت معنوی در سایر قوانین.. 33

فصل دوم - اعاده حیثیت در قوانین ایران و اسلام با نگاهی به قوانین جمهوری اسلامی ایران.. 35

مبحث اول- تشریح اعاده حیثیت در قوانین ایران.. 36

گفتار اول- اعاده حیثیت در مقررات جزایی اسلام و قانون مجازات اسلامی   37

مبحث دوم- اعاده حیثیت در قوانین مصوب مجلس شورای اسلام.. 40

گفتار اول- جبران ضرر معنوی قربانی تقصیر یا اشتباه قاضی.. 40

گفتار دوم- طرق جبران زیان های مادی و معنوی.. 41

گفتار سوم- اعاده حیثیت قربانی نشر اکاذیب.. 41

گفتار چهارم- برقراری اعاده حیثیت با انقضای مدت محرومیت از حقوق اجتماعی   42

نتیجه‌گیری و پیشنهاد.. 44

نتایج و پیشنهادات : 47

منابع : 49

 



دانلود با لینک مستقیم


بررسی اعاده حیثیت در حقوق موضوعه ایران

دنلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

اختصاصی از حامی فایل دنلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دنلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه


دنلود پایان نامه شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

 

 

 

 

 

شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

چکیده :

یکی از مراحل دادرسی مرحله شکایت از رایی است که توسط یکی از مراجع قضایی صادر گردیده است.

در مباحث مربوط به آیین دادرسی مدنی حقوقدانان طرق شکایت از رأی را به طرق عادی و فوق العاده تقسیم می کنند.

طرق عادی شکایت شامل واخواهی و تجدید نظر است و طرق فوق العاده شامل فرجام خواهی, اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.

دراین مقاله سعی شده است تا آرایی که مطابق آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه قابل اعاده دادرسی هستند از حیث ماهیت رأی و مرجع صادر کننده آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

مقدمه

اعادة دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران همواره طی سه دورة قانونگذاری (1329) هـ .ق و 1318 و 1379 هـ .ش) یکی از طرق فوق العادة شکایت از رأی بوده است.

از آنجایی که این شیوة شکایت استثنایی بر اصل قطعیت آرای دادگاه ها و اعتبار امر قضاوت شده است لذا در تفسیر مواد مربوط بایستی از تفسیر موسع پرهیز نمود و قلمرو اجرایی آن را به موارد مصرح در قانون محدود کرد.

 

یکی از شرایط توسل به این شیوة شکایت وجود یک حکم[1] قطعیت یافته است.

اما اینجا لازم است شرایط رأی قابل اعادة دادرسی در قانون آیین دادرسی مدنی قدیم (1318) و جدید (1379) ایران و قانون قدیم و جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه بررسی شود.

الف.

شرایط رأی قابل اعاده دادرسی

اول.

قانون قدیم آیین دادرسی مدنی ایران (ق.ق)

قانون آیین دادرسی مدنی سال 1318 در ماده 591 تصمیمات زیر را قابل اعاده دادرسی دانسته بود:

«1- حکم پژوهشی

1- حکم حضوری مرحله نخستین که به طور قطعی صادر شده است.

2- حکم غیابی مرحله نخستین که مدت اعتراض آن منقضی شده یا غیر قابل پژوهش صادر شده است.»[2]

مطابق قانون قدیم آئین دادرسی مدنی فقط احکام قطعی دادگاهها قابلیت اعاده دادرسی دارند.

لذا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده یا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده اما از این درخواست پژوهش نشده باشد, قابلیت اعاده دادرسی را ندارد, قطعی شدن حکم به واسطه انقضای مدت پژوهش کافی برای تجویز اعاده دادرسی دانسته نشده است.

ماده 485 ق.ق به روشنی بر این امر دلالت می کرد که مقرر می داشت چنانچه پس از صدور حکم بدوی قابل پژوهش, مجعولیت سند مستند حکم, حیله و تقلب طرف و یاکتمان سند اثبات شود, محکوم علیه حکم بدوی مزبور, در صورتی که در مهلت مقرر نسبت به آن پژوهش خواهی ننموده باشد, می تواند , به جهات مزبور, از تاریخ حکم مجعولیت سند و ...نسبت به آن درخواست پژوهش نماید.(شمس, 1381, ص 460)

دکتر احمد متین دفتری در توجیه مواد مذکور چنین اظهار داشته است:

«قاعده این است که جواز پژوهش و جواز اعاده دادرسی قابل جمع نیستند و این منع از لوازم فوق العاده بودن اعاده دادرسی است.» (متین دفتری, 1343, ج 2, ص 598)

مطابق قانون قدیم فقط نسبت به احکام دادگاه ها می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود, لذا قرارها قابلیت اعاده دادرسی ندارند.

به علاوه, علی الظاهر, فقط احکام صادره از محاکم عمومی قابل اعاده دادرسی دانسته شده است.

(واحدی, مجله کانون وکلا, ش 150 و 151 , ص 14)

دوم.

قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.ق.ف)

بند نخست ماده 840 ق.ق.ف , فقط آرای ترافعی قطعی را که توسط دادگاه بدوی و یا دادگاه تجدید نظر و همچنین آرای غیایی را که به صورت قطعی صادر شده و دیگر قابلیت واخواهی ندارند, قابل اعاده دادرسی دانسته است.[3]

مطابق ماده فوق برای اینکه بتوان نسبت به تصمیمی تقاضای اعاده دادرسی نمود وجود شرایط زیر الزامی است:

تصمیم متخذه باید قطعی باشد:

تصمیم دادگاه باید به صورت قطعی صادر شده باشد.

بنابراین از تصمیماتی می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود که در زمان صدور, دادگاه آن را غیر قابل تجدید نظر صادر کرده باشد.

خواه دادگاه صادر کننده دادگاه بخش باشد یا شهرستان یا دادگاه تجدید نظر و یا دادگاه تجاری.

لذا چنانچه تصمیم دادگاه قابلیت تجدید نظر داشته و به خاطر انقضای مهلت از آن تجدید نظر خواهی نشده باشد, قابل اعاده دادرسی نخواهد بود.

ماده 480 ق.ق.ف به صراحت این حکم را بیان ننموده است, اما رویه قضایی به همان صورت نظر داده است.[4]

در مورد اینکه معیار قطعی بودن حکم آیا توصیفی است که قاضی نسبت به رای به عمل آورده و یا اینکه معیار واقعی حاکم خواهد بود, حقوقدانان معتقدند عدم قابلیت واقعی تجدید نظر معیار قطعی بودن حکم است.

بنابراین اگر حکمی به صورت قابل تجدید نظر صادر شود اما مطابق قوانین قطعی, یعنی غیر قابل تجدید نظر باشد اعاده دادرسی نسبت به آن مسموع است.

اعاده دادرسی در این صورت نسبت به آرای غیابی هم امکان پذیر است البته به شرط آنکه قطعی شده باشد.

یعین مطابق مواد 158 و بعد از آن ق.ق.ف یک ماه پس از ابلاغ به محکوم علیه.

در این وضعیت ضرورتی ندارد که جهت مورد ادعای اعاده دادرسی در زمانی که واخواهی قابل پذیرش بوده وجود داشته باشد.[5]

تصمیم متخذه باید از محاکم مدنی و یا شبیه به آن صادر شده باشد

اعاده دادرسی نسبت به تصمیمات دادگاه شهرستان که به صورت قطعی صادر شده و همچنین نسبت به تصمیمات دادگاه تجدید نظر که در پی تقاضای تجدید نظر از تصمیمات دادگاه شهرستان صادر می شود امکان پذیر است.

این قاعده, صرف نظر از موضوع دعوا, و حتی نسبت به تصمیمات راجع به طلاق قابل اعمال است.

تصمیمات دادگاه های شهرستان قطعاً قابل درخواست اعاده دادرسی است همچنین می توان نسبت به تصمیمات دادگاه های تجاری تقاضای اعاده دادرسی نمود.

تصمیمات بعضی دیگر از مراجع قضایی استثنایی که به منظور رسیدگی به دعاوی خاصی تشکیل یافته اند و در هر حال از ویژگی مدنی برخوردارند قابل اعاده دادرسی است.

لذا تصمیمات قطعی محاکم اجاره[6] شوراهای مردان بصیر[7], محاکم روستایی[8], کمیسیون های محلی تجدید نظر بیمه اجتماعی[9], قابل اعاده دادرسی است.

 

مع هذا آرای دیوان عالی کشور غیر قابل اعاده دادرسی است.

اما آرای مراجع داوری که قطعیت یابد قابل اعاده دادرسی خواهد بود, مشروط بر اینکه طرفین اختلاف قبلاً حق هرگونه تجدید نظر را از خود ساقط نکرده باشند.

(Bernard Duteheillet 1983, n 36-63)

تصمیم دادگاه باید در امور ترافعی باشد

بنابراین تصمیمات دادگاه در امور حسبی قابل اعاده دادرسی نیست و همچنین است, تصمیم دادگاه در مورد فرزند خواندگی و تصمیمات اداری یا دستوارت اداری علت اینکه این تصمیمات قابل اعاده دادرسی نیست آن است که, اصولاً این تصمیمات نمی توانند از اعتبار امر مختوم برخوردار شوند.

(vincan, 1994,n1496)

تصمیم دادگاه باید قاطع دعوا باشد

تصمیمات دادگاه که به صورت قراردادهای غیر قاطع دعوا صادر می شود قابل اعاده دادرسی نیستند.

به عبارت دیگر تصمیماتی قابل اعاده دادرسی است که به منظور قطع دعوا اتخاذ گردیده و نه به منظور اتخاذ تدابیر مقدماتی که مقدمه ورود به ماهیت دعوا است.

بنابراین مطابق قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه علاوه بر احکام دادگاه که قاطع دعوا است قرارهایی که اختلاف را به طور کلی یا جزئی قطع می نماید مثل قرار سقوط دعوی, قرار رد دعوا و...

قابل اعاده دادرسی خواهد بود.(Brenard Dutheillet 1983, n 67-74)

از آنچه که در مورد قانون قدیم آیین دادرسی مدنی ایران و قانون آیین دادرسی مدنی قدیم فرانسه گفته شد, می توان نتیجه گرفت که تصمیمات قابل اعاده دادرسی در هر دو قانون شرایط یکسانی دارند و دلیل این تشابه آن است که قانون آیین دادرسی مدنی ایران از قانون آیین دادرسی مدنی قدیم فرانسه اتخاذ شده است.

بیشتر تفاوتها در رویه قضایی دو کشور است, بدین صورت که , در نظام قضایی فرانسه رویه قضایی دایره تصمیمات قابل اعاده دادرسی را به تصمیمات مراجع غیر قضایی هم گسترش داده است, و حتی قرارهای قاطع دعوا را هم قابل اعاده دادرسی دانسته اند.

و این در حالی است که در حقوق ایران رویه قضایی چنین تصمیماتی را قابل اعاده دادرسی ندانسته است.

اما در هر دو نظام قضایی قوانین جدیدی راجع به آیین دادرسی مدنی به تصویب رسیده است که با گذشته متفاوت بوده است.

ابتدا قانون جدید آیین دادرسی مدنی ایران مورد بررسی قرار می گیرد و سپس آن را با قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه مقایسه می نماییم.

سوم.

قانون جدید آیین دادرسی مدنی ایران (ق.ج)

ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 مقرر نموده است:

«نسبت به احکامی که قطعیت یافته است ممکن است...

درخواست اعاده دادرسی شود...».

مطابق ماده مذکور اعاده دادرسی از طرق شکایاتی است که تنها نسبت به احکام گشوده می شود.

بنابراین قرارهای دادگاه قابل اعاده دادرسی نمی باشند.

نکته دیگر اینکه برخلاف قانون قدیم فقط احکامی که به صورت قطعی صادر شده قابل اعاده دادرسی نیست بلکه احکام قابل تجدید نظر که به علت عدم تقاضای تجدید نظر در مهلت مقرر قطعی شده است, هم قابل اعاده دادرسی است.

«لذا قانون جدید, اعاده دادرسی را از انحصار احکامی که به صورت قطعی صادر شده بیرون آورده, و به تمام «احکام قطعیت یافته» تسری داده است.

در نتیجه در حال حاضر, علی رغم اینکه اصطلاح به کار رفته دقیق نمی باشد, باید پذیرفت, علاوه بر احکامی که به صورت قطعی صادر شده اند (احکام دادگاه تجدید نظر استان, احکام دادگاههای بدوی که در دعاوی مالی با خواسته تا سه میلیون ریال صادر شده اند و...) احکامی نیز که از دادگاه های بدوی به صورت قابل تجدید نظر صادر شده اند (احکام صادره در دعاوی مالی با خواسته بیش از سه میلیون ریال و نیز احکام صادره دعاوی غیر مالی), و در مهلت مقرر نسبت به آنها تجدید نظر خواهی نشده است, می توانند , در صورت تحقق یکی از جهات اعاده دادرسی, مورد درخواست اعاده دادرسی قرار گیرند.» (شمس, 1381, ج2, ص 461) البته ناگفته نماند که در زمان حکومت قانون قدیم برای فرضی که حکمی به صورت قابل تجدید نظر صادر گردیده و ذی نفع در مهلت مقرر تقاضای تجدید نظر ننماید اما بعداً ثابت شود که سند مستند حکم دادگاه مجعول بوده است قانونگذار راه حل تجدید نظر را به موجب ماده 485[10] پیش بینی نموده بود.

به عنوان مثال چنانچه دعوایی به خواسته پنجاه میلیون ریال به استناد سفته ای اقامه گردد و خوانده محکوم به پرداخت مبلغ مزبور شود و از این حکم در مهلت مقرر تقاضای تجدید نظر نشود و حکم قطعیت یابد, اما مدتی پس از آن مجعولیت سفته به موجب حکم نهایی ثابت شود, محکوم علیه می تواند به استناد حکم اخیر از دادگاه تجدید نظر تقاضای تجدید نظر نماید.

لیکن بعد از تصویب قانون جدید آیین دادرسی مدنی محکوم علیه چنین رایی می تواند از آن رای تقاضای اعاده دادرسی نماید.

مطابق قانون جدید فقط «احکام» دادگاه ها قابل اعاده دادرسی هستند لذا قرارها اعم از قرارهای اعدادی و قرارهای قاطع دعوا قابل اعاده دادرسی نیستند همچنان که در قانون قدیم هم بدین سان بود.

بدیهی است آرای دیوان عالی کشور که حکم به معنای حقوقی آن محسوب نمی گردد, قابل اعاده دادرسی نخواهد بود.

اما در قانون جدید هم هیچ تصریحی در مورد قابلیت اعاده دادرسی تصمیمات مراجع غیردادگستری وجود ندارد که البته در گفتار بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت.

چهارم.

قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.ج.ف)

قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه در ماده 593 در تعریفی که از اعاده دادرسی ارائه نموده است, قلمرو آرای قابل اعاده دادرسی را مشخص نموده است, این ماده مقرر می دارد: «اعاده داردسی عدول از رایی است که از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار بوده, برای اینکه رای جدیدی در موضوع و در حکم صادر گردد.»[11] اولین سوالی که اینجا مطرح می شود این است که «رایی که از اعتبار امر مختوم برخوردار شده» یعنی چه؟ ماده 500[12] همین قانون مقرر نموده است: «آرایی که قابلیت هیچ گونه تجدید نظری را که دارای اثر تعلیقی است ندارند از اعتبار امر قضاوت شده برخوردارند.» همین ماده در بند دوم چنین مقرر داشته است: «آرای قابل تجدید نظر زمانی از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار می گردند که مهلت تقاضای تجدید نظر آن پایان پذیرد و در این مهلت نسبت به آن رای تقاضای تجدید نظر نشود.» البته بدیهی است اگر از رایی که قابل تجدید نظر بوده در مهلت مقرر تقاضای تجدید نظر شود رای دادگاه تجدید نظر نیز که به صورت قطعی صادر می گردد, از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار است.

البته اعتبار امر قضاوت شده ای که در ماده 500 تعریف شده با اعتبار امر قضاوت شده ای که در ماده 480 همین قانون به آن اشاره شده است تفاوت دارد.

ماده اخیر مقرر می دارد: «آرایی که همه و یا قسمتی از اختلاف را قطع می کند.

آرایی که روی یکی از ایرادات دادرسی صادر می گردد, آرایی که در مورد عدم قابلیت استماع دعوا صادر می شود و آرای صادره روی هر کدام از طواری دادرسی نسبت به موضوعی که آن را قطع می کند از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار می گردند.»[13] از جمع ماده 500 و 480 می توان نتیجه گرفت که احکام قطعی دادگاهها و قرارهای قاطع دعوا بعد از قطعیت آنها از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار می گردند.

طرق شکایتی که اثر تعلیقی نسبت به رای صادر دارند, عبارتند از: واخواهی, تجدید نظر خواهی, و استثنائاً فرجام خواهی در موضوعات راجع به تابعیت, طلاق و اعلام غیب مفقود الاثر بودن.

بنابراین, آرای قابل واخواهی و تجدید نظر و فرجام خواهی به دلیل آنکه قطعی نگردیده و بالطبع از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار نیستند قابل شکایت از طریق اعاده دادرسی نیستند.

لذا, آرایی که قابل واخواهی, تجدید نظر و یا فرجام خواهی (در مواردی که فرجام خواهی دارای اثر تعلیقی بوده) است, چنانچه در مهلت قانونی نسبت به آن شکایتی صورت نگیرد قطعی شده و بالطبع از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار می گردند قابل شکایت از طریق اعاده دادرسی خواهند بود.

همچنین رای دادگاه بدوی در رسیدگی به واخواهی و آرای دادگاه تجدید نظر در موضوعاتی که قابل فرجام خواهی (که دارای اثر تعلیقی است) قابل شکایت از طریق اعاده دادرسی است.

اگر جهت اعاده دادرسی در زمانی که رای از طرق عادی قابل شکایت بوده کشف گردد خواهان فقط می تواند از این طرق برای نقض رای استفاده کند.

(Jheron,1991,n785)

با مقایسه قانون جدید و قدیم فرانسه مشخص می شود که همان تغییری که در قانون ایران در پذیرش اعاده دادرسی نسبت به آرایی که به صورت قطعی صادر نشده اما به هر دلیل قطعیت پیدا کرده اند در حقوق فرانسه هم روی داده است به علاوه در قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه با توجه به ماده 749 این قانون آرای مراجع حل اختلاف تجاری, اجتماعی, کشاورزی, کارگری و کارفرمایی هم قابل اعاده دادرسی خواهد بود.

این در حالی است که در قانون جدید آیین دادرسی مدنی ایران چنین امری پذیرفته نشده است.

 تعداد صفحه :41

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه حقوق جزا و جرم شناسی:اعاده دادرسی نسبت به آراء دادگاه کیفری بین المللی

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه حقوق جزا و جرم شناسی:اعاده دادرسی نسبت به آراء دادگاه کیفری بین المللی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه حقوق جزا و جرم شناسی:اعاده دادرسی نسبت به آراء دادگاه کیفری بین المللی


پایان نامه حقوق جزا و جرم شناسی:اعاده دادرسی نسبت به آراء دادگاه کیفری بین المللی

پایان نامه حقوق جزا و جرم شناسی:اعاده دادرسی نسبت به آراء دادگاه کیفری بین المللی

 

قالب: word و قابل ویرایش

تعداد صفحات:143

فهرست مطالب:

چکیده

مقدمه

الف ـ بیان مساله

ب ـ سؤالات تحقیق

ج ـ فرضیات تحقیق

د ـ تعاریف و مفاهیم

ه ـ اهداف تحقیق

و ـ جنبۀ نوآوری تحقیق

ز ـ روش تحقیق

ی ـ ساماندهی تحقیق

فصل اول : فلسفه و مبانی اعاده دادرسی

مبحث اول ـ فلسفه اعاده دادرسی در دادگاههای ملی

گفتار اول ـ اعاده دادرسی در حقوق ایران

گفتار دوم ـ اعاده دادرسی در حقوق فرانسه

گفتار سوم ـ مقایسه اعاده دادرسی با دیگر نهادهای مشابه

1ـ مقایسه اعاده دادرسی با طرق عادی تجدیدنظرخواهی

2ـ مقایسه اعاده دادرسی با طرق فوق العاده تجدیدنظرخواهی

مبحث دوم ـ آراء قابل استدعای اعاده دادرسی و ارتباط آن با اعتبار امر مختوم

گفتار اول ـ شناسایی آراء قطعی دادگاه

گفتار دوم ـ اعتبار قضیه قضاوت شده و تلفیق آن با اعاده دادرسی

فصل دوم : مصادیق اعاده دادرسی در دادگاههای کیفری بین المللی اختصاصی

مبحث اول ـ سیر تشکیل دادگاه کیفری بین المللی دائمی

گفتار اول ـ تشکیل دادگاه بین المللی کیفری نورنبرگ

گفتار دوم ـ تشکیل دادگاه بین المللی توکیو

گفتار سوم ـ تشکیل دادگاه کیفری بین المللی یوگوسلاوی سابق

گفتار چهارم ـ تشکیل دادگاه کیفری بین المللی رواندا

گفتار پنجم ـ تشکیل دادگاه بین المللی کیفری دائمی

مبحث دوم ـ اعاده دادرسی در دادگاههای کیفری بین المللی اختصاصی

گفتار اول ـ اعاده دادرسی در منشور نورمبرگ

گفتار دوم ـ اعاده دادرسی در اساسنامه دادگاه یوگوسلاوی سابق

گفتار سوم ـ اعاده دادرسی در اساسنامه دادگاه ویژه سیرالئون

گفتار چهارم ـ اعاده دادرسی در اساسنامه دادگاه رواندا

گفتار پنجم ـ شناسایی اعاده دادرسی به عنوان استثنایی بر قاعده منع محاکمه مجدد متهم در دادگاه کیفری بین المللی دائمی

فصل سوم ـ جهات و شرایط اعاده دادرسی در دادگاه کیفری بین المللی

مبحث اول ـ کشف دلیل جدید

گفتار اول ـ عدم تقصیر متقاضی اعاده دادرسی

گفتار دوم ـ تاثیر قطعی ادله ابراز شده بر نتیجه رسیدگی

مبحث دوم ـ جعلی و مزورانه بودن دلائل مورد استناد

مبحث سوم ـ سوء رفتار قضات دخیل در پرونده منجر به محکومیت

فصل چهارم ـ آیین رسیدگی به اعاده دادرسی از آراء دادگاه کیفری بین المللی

مبحث اول ـ تصمیمات قابل اعاده دادرسی

گفتار اول ـ اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی

گفتار دوم ـ اعاده دادرسی نسبت به تصمیمات مقدماتی

مبحث دوم ـ متقاضی اعاده دادرسی و مهلت آن در دادگاه کیفری بین المللی

گفتار اول ـ متقاضی اعاده دادرسی

گفتار دوم ـ مهلت اعاده دادرسی

مبحث سوم ـ وظایف و اختیارات شعب تجدیدنظر در رابطه با تقاضای اعاده دادرسی

نتیجه گیری

منابع

چکیده

 

پایداری و آرامش در جوامع ایجاباً مستلزم استقرار نظم می باشد و اصولا جامعه ای منظم است که به اختلافات خود همه در سطح داخلی و در سطح بین المللی خاتمه دهد و حق مظلوم را بستاند . بنابراین، همیشه تسریع در جریان دادرسی و ختم آن موازی با اجرای عدالت نمی باشد . چه بسا حقایقی که بعد از سال ها برملا میگردد و احکام صادره قبلی را در تعارض با عدالت به تصویر می کشد . پس توجه همزمان به ایجاد نظم و آرامش و عدالت از ضروریات جوامع بشری است . بنابراین نهاد اعاده دادرسی این وظیفه خطیر را به عهده داشته است. این مسئله در مورد جنایات بین المللی اهمیت بیشتری خواهد داشت . در سیستم عدالت کیفری بین المللی توجه به حقوق متهم بالاخص متهمان به جنایات بین المللی ، نشان می دهد که چگونه تحول تضمین های حقوق بشر بر حمایت از حقوق متهمان در محاکمات کیفری ، بالاخص بر آئین دادرسی کیفری بین المللی ، تأثیر گذار بوده است . به نظر می رسد هرچه سیستم های رسیدگی به اتهامات متهمان به جنایات بین المللی پیچیده تر می شود، تضمین های بیشتری در رابطه با حقوق متهمان ایجاد می گردد. در واقع ، رسیدگی های محاکم کیفری بین المللی بر اساس معیارهای جدید دادرسی عادلانه صورت می گیرد. رسیدگی های کیفری بدون رعایت اصول مربوط به محاکمه عادلانه، حاصلی جز بی ا عتباری، هتک حرکت دادرسی کیفری بین المللی، به بار نخواهد آورد.

 

در راستای اجرای دادرسی عادلانه، محاکم کیفری خاص رواندا و یوگوسلاوی سابق کاملاً منطبق با الزامات مندرج در ماده 14 میثاق حقوق مدنی و سیاسی است ، که یکی از اسنادی است که منشور حقوق بشر را تشکیل می دهد. علاوه بر این در رویۀ قضایی محاکم مذکور،تلاش گسترده ای برای رعایت استاندارد و معیارهای محاکمه عادلانه صورت گرفته است و در موارد متعددی به کنوانسیون های حقوق بشری و رویه قضائی نهادهائی چون دیوان اروپائی حقوق بشر و دادگاه آمریکایی حقوق بشر اشاره شده است این مسئله در زمان تدوین اساسنامه دیوان کیفری بین المللی نیز مورد توجه قرار گرفت و به تأسیس از دو نظام تفتیشی و کامن لا و اخذ نکات مثبت این دو نظام تلاش جامعی برای رعایت حقوق متهم در تمام مراحل رسیدگی صورت گرفت.

 

اعاده دادرسی در اساسنامه دادگاههای کیفری بین المللی خاص نورنبرگ، یوگوسلاوی سابق، رواندا ، سیرالئون پیش بینی شده بود . در نهایت اساسنامه دیوان کیفری بین المللی متاثر اساسنامه دادگاههای کیفری بین المللی خاص جهات اعاده دادرسی را در ماده 84 خود به رسمیت شناخته و اذعان می دارد در صورتی کشف دلایل جدید، که در زمان محاکمه در دسترس نبوده و تاثیر آنها در رای صادره ، جعلی بودن اسناد و مدارک مورد استناد، یا سوءرفتار قضات در انجام وظایف خود متهم می تواند درخواست اعاده دادرسی خود از دیوان درخواست نماید.

 

واژگان کلیدی: حق، اعاده دادرسی، تجدید نظر، دادگاه کیفری بین المللی، حقوق بین المللی کیفری

فصل اول ـ کلیات

الف ـ مقدمه

هر انسانی از حقوقی بهره مند است شناسایی حقوق، ذاتی، یکسان و انتقال ناپذیر انسان ها پایۀ آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهند، این حقوق انسانی باید در چهارچوب قانون حمایت شود و از طریق آموزش همگانی گسترش یابد[1]. همۀ افراد انسانی دارای خلقت واحدند ، پس هر امتیاز موهومی که زاییده برتری طلبی افراد و قبایل نسبت به یکدیگر باشد قابل قبول نیست. وجود اختلاف طبقاتی و امتیازات اجتماعی موجب ناآرامی و سلب اطمینان جامعه می شود، چنین جامعه ای قطعا" گرفتار کینه و دشمنی، کبر و غرور و خودکامگی و فساد و تباهی و پراکندگی خواهد شد. جدایی اعضای یک جامعه انسانی با روح بشریت مغایرت دارد[2]. عدل وانصاف و توازن در اجرای صحیح قوانین و جانبداری از اصلاح و تادیب مجرم و اندیشه سود عمومی از طرفی و حفظ انتظامات و امنیت اجتماعی در همه احوال در جوامع بشری طرق و وسایل گوناگونی را پیش بینی و عرضه داشته است تا مبادا بی گناهی به مجازات برسد یا گناهکاری بی سبب از مجازات برهد[3]. درتمام این احوال قوانین کیفری و اصول مجازاتی برای دلجوئی خاطر نژند و آسایش جانب کسانی که به عللی به ارتکاب جرم دست می زنند به نوازش ها و ارفاق هائی پرداخته که شاید روزگاری به اصلاح حال مجرم موثر واقع شود. بنابراین در موارد استثنائی و در صورت تقویت حق از کسی و برای حفظ احترام حکومت اصل حریت فردی ، قانون گذار با خصوصیت خاص و شرایط مخصوص اجازه تجدید دادرسی می دهد.

دو هدف عمده و اساسی برای دستگاه عدالت متصور است . هدف اولیه و اصلی ایجاد عدالت است یعنی دستگاه فوق به وجود آمده تا اینکه تداخل حقوق افراد را در مسیر صحیح هدایت نمایند و باعث تضعیع حقوق عده ای نگردند . دقت در این موضوع که انسان ها از توانایی ها ، مختلف برخوردار بوده ، اصرار بر ضرورت وجود ایستگاه عدالت را می افزاید . [4]هدف دوم که از نیازهای ثانوی جوامع بشری می باشد ، نظم است . نظم بستری برای جامعه سالم خواهد بود و سخن جامعه بشری است .چه بسا افرادی که در بی نظمی حقوق افراد ضعیف تر را پایمال نموده و می نمایند .

شایان ذکر است دو هدف مذکور ، هراز گاهی با هم تنش داشته و رو در روی یکدیگر قرار می گیرند . توضیح اینکه از اهداف اساسی دستگاه عدالت تداوم نظم در جامعه بشری است . هنگامیکه اختلاف بین دو انسان به وجود می آید و این اختلاف در محکمه بیان می گردد ، جهت رعایت نظم ، پایان بخشیدن بر قصه اختلاف ، ضروری است . یعنی باید در مرحله ای ، اختلافات ایجاد شده ، ختم و قابل پیگیری نباشد.[5] از طرف دیگر ، عدالت ، بررسی مجدد احکام صادره توسط دادگاه را تا برملا شدن حقایق و پایان اعتراضات می طلبد و قطعی شدن رای صادره محکمه در مرحله از اعتراض بر آن وارد است ، خلاف عدالت می باشد..........

 


دانلود با لینک مستقیم