حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم


مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم

مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم

تعداد صفحه:25

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:...ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎی ﻣﺮﮐﺰی ﻣﯽ داﻧﻨﺪ ﺑﺮای اﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻮل ﻣﻠﯽ ﻧﻘﺶ ﺧﻮد را ﺑﻪ درﺳﺘﯽ اﯾﻔﺎ ﮐﻨﺪ، ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺪ ارزش اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻗﺎﺑﻞ اﺗﮑﺎﯾﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻘﺪار ارزش ﻣﻌﯿﻨﯽ را ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ .اﮔﺮ آﺣﺎد ﻣﻠﺖ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺒﺎدﻟﮥ ﭘﻮل ﺑﺎ ﮐﺎﻻﻫﺎ و ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﻧﻔﻌﺸﺎن اﺳﺖ، و در آﯾﻨﺪه ﻧﯿﺰ ﭘﻮل ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﻫﻤﺎن ارزش اﻣﺮوز را دارد، ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﺑﺎ ﮐﺎراﯾﯽ ﺻﻮرت ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮد....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد استقلال اقتصادی و تورم

تحقیق در مورد استقلال اقتصادی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد استقلال اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

استقلال اقتصادی

استقلال اقتصادی»، که ترکیبی از دو واژه «استقلال» و «اقتصاد» است، دو گونه کاربرد دارد: یکی در ارتباط با دولت ها و کشورها و دیگری در ارتباط با اشخاص و افراد. این اصطلاح در کاربرد نخست، به معنای خوداتکایی دولت یا ملت به منابع مالی خود و تولیدات داخلی و عدم وابستگی به دولت های بیگانه است.1 اما در کاربرد دوم، به سه معنای ذیل به کار می رود: الف- اهلیت مالکیت و صلاحیت بهره مندی از اموال و دارایی این مقدار از استقلال اقتصادی برای هر انسانی، حتی کودک و دیوانه، وجود دارد که در قانون مدنی ماده 956 آمده است: اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود. نقطه مقابل این معنا عدم اهلیت برای مالکیت است که مصداق آن در گذشته، بردگان بودند و اکنون برای آن مصداق عینی یافت نمی شود. ب. استیفای حق مالکیت و تصرف در اموال خود این اهلیت مختص بالغ عاقل رشید است.2 کسی که شرعا و قانونا بتواند در دارایی های خود تصرف کند و اداره اموالش به دست خودش باشد، اقتصادی به این معنا را داراست. بنابراین، افراد نابالغ و غیرعاقل و غیر رشید مثل صغیر، سفیه و مجنون که اهلیت تصرف در اموال خود را ندارند و اداره اموالشان به دست نماینده قانونی آن هاست، استقلال اقتصادی به این معنا را ندارند. ج. اتکا به خود در تامین هزینه های فردی و عدم وابستگی مالی به غیر کسی که درآمدی دارد و از راه کسب و کار خویش زندگی اش را اداره میکند و در هزینه های جاری خود وابسته به کسی نیست استقلال اقتصادی به این معنا را دارد. لازمه این معنا از استقلال اقتصادی، بهره مندی از درآمد مالی است. بنابراین، کسانی که درآمد مالی ندارند و نمی توانند خود را اداره کنند، استقلال اقتصادی ندارند. برای مثال، فرزندی که در هزینه زندگی به پدر وابسته است، استقلال اقتصادی ندارد. استقلال اقتصادی زن در آیات قرآن مقصود از «استقلال اقتصادی زنان» در این مقاله، کاربرد دوم آن است. ادله قرآنی و روایی استقلال اقتصادی به معانی یاد شده را برای زن اثبات می کنند که در ذیل به ذکر و بررسی آن ها پرداخته می شود: آیاتی که بر استقلال اقتصادی زنان دلالت دارند به سه گروه تقسیم می شوند: نخست آیاتی که به طور صریح، زنان را مالک ارث و اموالی که کسب می کنند، قرار داده اند. دوم آیاتی که در قالب دستور، به مردم امر می کنند که اموال زنان را به خودشان بدهید. سوم آیاتی که تصرفات خاصی برای زنان بیان کرده اند. الف. آیات صریح در مالکیت زنان 1. ارث: (للرجال نصیب مما ترک الوالدان والاقربون وللنسا» نصیب مما ترک الوالدان والاقربون مما قل منه او کثر نصیبا مفروضا.) (نسا»: 7). در فرهنگ عرب جاهلی، ارث مال کسی بود که بتواند در وقت کارزار، اسلحه به دست گرفته، در میدان نبرد حاضر شود، با دشمنان بجنگد و از حریم قبیله دفاع کند. در این فرهنگ، اموال میت، نصیب مردان فامیل می شد، گرچه از اقوام دور باشند; زیرا تنها مردان از عهده این مهم برمی آمدند. در نتیجه، زنان و کودکان از ارث بهره ای نداشتند.3 در چنین فضایی، قرآن با قاطعیت تمام و با تصریح به «نسا»» در برابر «رجال»، در جمله ای مستقل، حکم ارث زن را در کنار حکم ارث مرد بیان کرد. لام در «للنسا»» لام اختصاص است و دلالت دارد بر اینکه بخشی از اموال میت سهم زن است و به او اختصاص دارد. تصریح به «نسا»» در برابر «رجال» و داخل کردن لام اختصاص به هر یک از آن ها، حاکی از اهمیت این مسئله و حساسیتی است که مردم عصر نزول، نسبت به مالکیت زن بر ارث داشتند. قرآن زنان را نیز مانند مردان، مالک بخشی از ارث دانست و با تشریع ارث زنان، بر فرهنگ بی اساس عرب جاهلی، خط بطلان کشید; زن را همچون مرد مالک دانست و این تفاوت را از میان برداشت.4 2. دستمزد: (للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنسا» نصیب مما اکتسبن) (نسا»:32) مردان را نصیبی است از آنچه به دست می آورند و زنان را نصیبی. «کسب در فرهنگ های واژه شناسی، به طلب روزی، جمع کردن و سود بردن معنا شده است.»5 «اکتساب»، که افتعال از این ماده است، همان معنا را می رساند، با این تفاوت که «کسب» مطلق بوده و به هرگونه بهره و درآمدی گفته می شود، اما «اکتساب»، ویژه بهره هایی است که انسان با اختیار و قصد تحصیل می کند.6 واژه های «کسب» و «اکتساب» در قرآن، معمولا در تلاش معنوی و عمل شایسته و ناشایست به کار رفته اند، اما در این آیه به معنای تلاش مادی نیز تفسیر شده اند. در این آیه نیز «نسا»» در کنار «رجال» به طور مستقل ذکر شده است. «لام» اختصاص، که دال بر مالکیت است، بر هر دو عنوان داخل شده است. بنابراین، معنای آیه بر اساس یکی از وجوهی که گفته شده، آن است که هر یک از مرد و زن، مالک بهره ای است که از طریق تجارت و زراعت و مانند آن ها عایدش می شود;7 امری که دلالت دارد بر اینکه زن و مرد در شایستگی مالکیت بر اشیا و اموال تفاوتی ندارند. زن نیز مثل مرد مالک دارایی هایی است که از طریق کسب و تلاش مادی به دست می آورد یا از طریق مهر و ارث و نفقه عایدش می گردد. ب. آیات وجوب پرداخت اموال زنان 1. مهر: (وآتوا النسا» صدقاتهن نحله) (نسا»:4) به هنگام ازدواج، مهر زنان را، که بخششی از سوی شما به آنان است، بپردازید. «آتوا» فعل امر به معنای «اعطوا» است. در مخاطب آن دو احتمال است: یکی شوهران، دیگری اولیا. مرحوم طبرسی احتمال اول را با ظاهر آیه موافق دانسته است.8 «صدقات» جمع «صدقه» به معنای مهر و چیزی که زوج به هنگام ازدواج، برای همسرش پیشکش می کند. اضافه آن به ضمیر «هن» دلیل بر اختصاص9 و مالکیت زن نسبت به صداق است. آیه (وآتوا النسا» صدقاتهن) خطاب به هر کدام از دو گروه پیش گفته باشد، بر وجوب پرداخت مهریه به زنان دلالت دارد. بنابراین، بر اولیا یا شوهران واجب است که مهریه زنان را در اختیارشان بگذارند. این خطاب علاوه بر اثبات استحقاق زن نسبت به مهر، استقلال او در تصرف را نیز بیان می کند; زیرا لازمه وجوب پرداخت مهریه و قرار دادن آن در اختیار زن، جواز هرگونه تصرف در آن است. (فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه) (نسا»:24).زنانی را که متعه می کنید (به عقد موقت خود درمی آورید) مهرشان را بدهید که بر شما واجب است. «اجور» جمع اجر، در این آیه، عین یا منفعتی است که مرد در ازدواج موقت به زن می پردازد. اضافه «اجور» به «هن» دلیل بر اختصاص آن به زن، و مالکیت وی نسبت بر مهر است. امر «آتوهن» خطاب به مردانی است که قصد ازدواج موقت دارند; آنان را موظف کرده که مال یا منفعتی که برای زن منظور می کنند به وی بپردازند. امر به پرداخت اموال زنان به خودشان، مستلزم جواز تصرف آن ها در آن است. بنابراین، امر در این آیه نیز علاوه بر اثبات مالکیت زن بر مهر، استقلال وی در اداره آن را نیز اثبات می کند. 2. مزد شیر: (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن) (طلاق:6) پس اگر زنان برای شما به فرزند شیر می دهند دستمزد آن ها را بدهید. استدلال به این آیه نیز همچون آیات سابق است; به این بیان که امر به پرداخت دستمزد شیر به زنان، علاوه بر اصل مالکیت زن نسبت به آن مال، بر استقلال وی در اداره آن نیز دلالت دارد. ج. آیات دال بر جواز تصرف 1. هبه: (فان طبن لکم عن شی »« منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا) (نسا»: 4). اگر آنان چیزی از آن (مهر) را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید. جمله «طبن عن شی »« نفسا»10 به معنای بخشیدن چیزی با رضایت خاطر است.11 آیه شریفه در آغاز، به مردان دستور داده است که مهریه زنان را در اختیارشان بگذارید. معنای این جمله آن است که مهر ملک زنان است و مردان نباید آن را نزد خود نگه دارند و نمی توانند در آن تصرف کنند. اکنون خطاب به شوهران می فرماید: اگر زنان با رضایت خاطر مقداری از مهر را به شما بخشیدند12 مجازید در آن تصرف کنید.13 جمله «فکلوه هنیئا مریئا» جواب شرط است. امر «کلوا» خطاب به شوهران است و بر جواز تصرف آنان در اموالی که بدان ها  هبه شده دلالت دارد. مجاز شمردن تصرف شوهران در این مال موهوب از سوی خداوند، خود دلیل بر مشروعیت بخشش های زن از اموال خود است;14 زیرا اگر این گونه تصرف برای زن مجاز نبود، اموال زن از نظر شرعی به شوهر منتقل نمی گردید و در نتیجه، به شوهر اجازه تصرف در آن داده نمی شد. بنابراین، از آیه فهمیده می شود که «هبه»، که نوع خاصی از نقل و انتقال و تصرف در اموال است، برای زن جایز می باشد. زن می تواند بخشی از اموال خود را به شوهر ببخشد.15 2.صلح: (وان امراه خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا والصلح خیر) (نسا»: 128) و اگر زنی از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند و صلح بهتر است. ابوبصیر می گوید: از امام صادق(ع) درباره این آیه پرسیدم: امام فرمود: درباره مردی است که همسر خود را دوست ندارد و تصمیم گرفته است او را طلاق دهد. زن که به طلاق و جدایی راضی نیست، به وی می گوید: مرا به همسری نگاه دار، من نیز از حقوقی که بر گردن تو دارم می گذرم و از مال خود به تو می دهم و تو را نسبت به حقی که در روز و شب بر تو دارم، حلال می کنم.16 همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: این آیه مربوط به موردی است که مردی از همسر خویش خوشنود نیست و می خواهد او را طلاق دهد، زن نیز از جدایی و طلاق ناخرسند است. وی در برابر عدم طلاق، بعضی از حقوقش مثل قسم و نفقه را با شوهر مصالحه می کند. این صلح جایز است.17 بنابراین، آیه در ارتباط با نشوز مرد است. قرآن در موردی که مرد ناشز شده و حاضر به ادامه زندگی نیست، راهکار مصالحه را پیشنهاد کرده است. بر اساس این آیه، زن می تواند در چنین موردی برای جلب توجه مرد و دل گرم کردن وی، برای ادامه زندگی و حفظ کانون خانواده، بخشی از حقوق مالی یا غیر مالی خود را، مثل حق نفقه و قسم18 با مرد مصالحه کند. در نتیجه، این آیه نیز نوع دیگری از تصرف در اموال را، که به آن «صلح» گفته می شود، به زن اجازه داده است.19 3. عفو: (و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضه فنصف ما فرضتم الا ان یعفون) (بقره: 237) و اگر زنان را پیش از آمیزش طلاق دهید، در حالی که مهری برای آنان تعیین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد استقلال اقتصادی

شرکت سود خانه استقلال سهامی خاص 21 ص

اختصاصی از حامی فایل شرکت سود خانه استقلال سهامی خاص 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

شرکت سود خانه استقلال ( سهامی خاص )

یادداشت های همراه صورتهای مالی

برای سال ماهی منتهی به 30 اسفند ماه سال 1383

1-تاریخچه فعالیت شرکت :

شرکا فریکوریفیک ( سهامی خاص ) در تاریخ 12/3/1356 تحت شمارة 28726 در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران به ثبت رسیده است. نام شرکت در تاریخ 21/6/1361 به شرکت سردخانه استقلال (سهامی خاص) و آدرس قانونی آن نیز به موجب صورتجلسة مورخ 6/4/1366 هئیت مدیره به محل سردخانه واقع در جاده قدیم کرج، کیلومتر یک جاده شهریار تغییر یافته است.

فعالیت اصلی شرکت بر اساس ماده 2 اساسنامه عبارت از است از نگهداری مواد غذایی و میوه جات در سالنهای سردخانه میباشد. ظرفیت اسمی سردخانه مجموعاً 16 هزار تن(شامیل 5/14 هزار تن زیر صفر و 5/1 هزار تن بالای صفر) بوده که بهره برداری از سردخانه زیر صفر 5/14 هزار تن عملاً ازسال 1359 آغاز گردیده است.

شرکت برا ساس نامة شمارة 12738 مورخ 11/6/1359 سازمان صنایع ملی ایران و به استناد نامة شمارة 322/515 حوزة مالیاتی 322 مشمول بند (ج) تبصره 4 قانونی حفاظت و توسعة صنایع ملی ایران اعلام گردید و متعاقباً در تاریخ 20/11/1366 بر اساس نامة شماره 58532 سازمان صنایع ملی ایران و به استناد مصوبة شماره 90/هـ مورخ 18/7/1360 هیئت پنج نفری 22/43% در صدر سهام شرکت مشمول بند(ب) قانون مذکور گردیده است. از تاریخ 25/6/1359 هئیت مدیره منتخب شرکت سهامی گسترش خدمات بازرگانی ادارة امور شرکت را بعهده گرفته بود لیکن درسال 1368 طبق رای هئیت پنج نفری شرکت از شمول بند(ج) خارج شد.

از آذر ماه سال 1368 شرکت توسط سهامداران متشکل از بانک صنعت و معدن شرکت فریکو اسکاندیا و شرکت سهامی گسترش خدمات بازرگانی اداره شد تا اینکه سهام بانک صنعت و معدن در اسفند ماه سال 1369 و سهام شرکت فریک اسکاندیا در آذر ماه سال 1370 به ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فروخته شد و در سال 1380 طبق رای دیوان عدالت اداری تعداد 4980 سهم از سهام سازمان گسترش خدمات بازرگانی به آقای فرجام و خانواده ایشان مسترد گردید. بدنبال نقل و انتقلات مذکور اداره امور شرکت در تاریخ ترازنامه بعهده ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران با 65/56 درصد سهام و شرکت کسترش خدمات بازرگانی باب 51/21 درصد سهام و آقای عبدالحمید فرجام و خاننواده ایشان با 57/21 درصد سهام وشرکت با دو انبار با 44% درصد سهام بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


شرکت سود خانه استقلال سهامی خاص 21 ص