حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه ازدواج موقت 180 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه ازدواج موقت 180 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 179

 

ازدواج موقت

مقدمه

باسلام: خوشحالم که توانستم جامعترین پایگاه اطلاع رسانی دینی در مورد احکام ومباحث ازدواج موقت را در این مجموعه فراهم نمایم وگامی در جهت فرهنگ سازی واحیای این سنت فراموش شده وارزشمند اسلامی بردارم

و البته ترویج ازدواج موقت به معنی تضعیف وتنزیل جایگاه ازدواج دائم نیست چون هر یک از این دو، قداست وجایگاه وضرورت خاص خود را دارند که باید به عنوان مکمل یکدیگر و توامان در جامعه مورد توجه قرار گیرند

ازدواج ،هم در نوع موقت وهم دائم جزو نیازهای عادی و ضروری اند وتعطیل شدن یا عدم توجه صحیح واصولی ورفع موانع موجوددر مسیر هر یک می تواند به خلا ها وضربات روحی وروانی و عاطفی وجنسی معتنابه ای منجر شود

.از آنجا که اینجانب معتقدم اکثر کتابها وسایتهایی که در مورد نکاح موقت نوشته شده نارسا می باشند وبه طور کافی استدلالی وبه روز بحث نکر ده اند وبیشتر به مباحث تاریخی وروایی وسندی این مسئله رو آورده اند {که البته اینها مباحث دست دوم است زیرا مشکل جامعه در قبول شرعیت آن نیست بلکه وجود ایرادات وشبهاتی است که باید به آنها جواب داده شود} لذا بر آن شدم که به عنوان یک کارشناس دینی این مهم را در حد توان ووسع علمی وفقط به عنوان یک وظیفه به انجام برسانم بنابراین از شما خواهشمندم قبل از هر چیز حتما وقت گذاشته ومطالب را به دقت مطالعه کنید این مباحث عمدتا ازدیگاه نوین عقلی وفقهی واجتماعی ومتفاوت با مباحث معمول ونه احساسی ویکطرفانه طرح وبیان شده اند چون بسیاری از مباحث رایج یا طرفداری صرف است بدون استدلال لازم یا انتقادصرف است بدون فکر واندیشه ومطالعه. بعضی هم یا خیلی کلی از کنار این موضوع رد شده اند یا خیلی در مباحث جزیی فرو رفته اندمثلا در یکی از سایتهای ازدواج موقت دیدم که در باره ازدواج با بیگانگان کلی مطلب نوشته است که این مسئله چندان ربطی به ازدواج موقت ندارد به علاوه چندان مسئله مورد ابتلایی نیست

بعضی سایتها نیز که به ذفاع از این امر مطلب می نویسند متاسفانه به گونه ای در این مسئله عمل می کنند که به جای ترویج ووجیه جلوه دادن این امر بیشتر چهره ازدواج موقت را مخدوش می کنند این مسئله بچه بازی نیست یک سایت همسر یابی را دیدم که گرداننده آن عکس یک زن نیمه برهنه را در بالای آن گذاشته ویک آهنگ غیر مجاز هم روی وبلاگش نصب کرده به خیالش ازدواج موقت حتما نیاز به یک تبلیغ شهوانی وراه ومسیر غیر شرعی دارد چنین شخصی اصلا ظرفیت این را ندارد که در این مباحث حرف بزند چه رسد به اینکه بخواهند مبلغ آن باشند یا مدیر سایتی که مطالبش را از وبلاگهای دیگر سرقت می کند چگونه می خواهد مروج سنت مقدس اسلام باشد بنده حتی معتقدم که بعید نیست بعضی سایتهای همسر یابی به دنبال سو استفاده شخصی باشند بعضی سایتها هم که گردانندگان آنها مشتی جوانهای بی خبر از مذهب هستند که فقط وقتی حرف صیغه می شود مسلمان ومعتقد می شوند بعضی روایات مربوط به متعه را نقل می کنند که مثلا چون این روایت گفته که ازدواج موقت با باکره جایز است لذا جایز است اولا روایت را ازکدام منبع معتبر نقل کرده ایدثانیا مگر شمامجتهدید که بتوانید با دیدن یک روایت استنباط کنید که بله متعه با باکره جایز است اگر روایتی می گوید جایز است روایاتی هم می گویند ازدواج باکره بدون اذن ولی جایز نیست شما چگونه می خواهید بین اینها را جمع کنید بنابر این بهتر است بروید لا اقل 15 سال حوزه درس بخوانید هر وقت به یک اجتهاد ابتدایی رسیدید آن وقت بیایید فتوا بدهید

به هر حال امید است که این مباحث که بیش از 2سال برای نگارش آنها وقت صرف شده است منبع ومرجع مناسبی برای اهل تحقیق باشد. حقیقتا هم برای ما چندان فرق نمی کند که روزانه یا ماهانه چند نفر از این سایت بازدید کنند مهم آنست که فقط افراد با تقوا وبا ظرفیت وارد این مقوله گردند چون در واقع ازدواج موقت یک سرّّی است یرای اهل آن وهر کسی هم وارد این مباحث نشود بهتر است. همچنین خواندن این مباحث را بیشتر به خانمها توصیه می کنم که بیش از دیگران نسبت به این مسئله کراهت نشان می دهندآن هم به خاطر شبهات وتفسیرهای غلطی است که در ذهنشان جا افتاده که البته ما به همه این شبهات جواب داده ایم

در این مجموعه احکام شرعی ازدواج موقت به راحت ترین وجامع ترین وجه وبا توضیح کافی بیان شده است به گونه ای که شما در هیچ سایت وحتی کتاب فقهی دیگر احکام متعه را به نحو لازم وجامعی که ما بیان کرده ایم نمی بینید ومی توان گفت برای اولین بار است که این احکام به صورت جامع وبا شفافیت اینچنین به رشته تحریر در می آید ودر عین حال بعضی از آنها احکام مبتلا به ومورد سوالی هستند که در رساله های عمومی مراجع تقلید وجود ندارند. احکام نکاح سه دسته اند :احکام اختصاصی نکاح دائم- احکام اختصاصی نکاح منقطع و احکام مشترک که در این مجموعه سعی شده همه مسائل اختصاصی نکاح منقطع و اهم مسائل مشترک بیان گردد در خیلی جاهها احکام را یا خیلی ناقص بیان وبه ذکر چند فتوا بسنده کرده اند یا چیزهایی بیان کرده اند که مربوط به احکام ازدواج دائم است نه موقت .

در نهایت باید به عرض برسانم راه اندازی این مجموعه که هیچ نفع مادی ودنیایی برای من نداشته وندارد منشایی جز درد دین ونفرت ازاین همه جهالت وباورهای غلط موجود در جامعه نداشته که امید است توانسته باشم در این بخش از دین قدمی هر چند کوچک برداشته و طبق آیه " ولتکن منکم امه یدعون الی الخیرویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر " نقشی در تبیین وترسیم حقیقت این معروف وسنت ارزشمند ایفا کرده باشم چرا که هر چه سنتها ومعروف ها بیشتر احیا گردند منکرات بیشتر از جامعه رخت بر می بندند به خصوص در برابر بدعتها وعقاید فاسد که همواره آفت دین ومنشا نزاع واختلاف بوده اندایستادگی کار لازم ضروریی است " فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم " عقاید فاسدی که فقط به وسیله جهال ونا آگاهان از محتوای ظریف وعمیق مذهب در جامعه مانند ویروس به همه جا سرایت کرده وحداقل کار این است که انسان مسلمان اگر نمی تواند جامعه را عوض کند لااقل ازاین بدعتهای فکری وضد دینی منزجر ومبری باشد وخود را در صف نا آگاهان وجهال وارد نکند " ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاء هم البینات"

چند نکته:-1-ازآنجا که مطالب تحلیلی این سایت شخصی بوده واز هیچ منبعی اقتباس واستخراج نشده هر گونه نقل وبرداشت فقط با ذکر منبع جایز است متاسفانه بعضی وبلاگهامثل.... . مطالب ما را بدون ذکر منبع عیناً کپی کرده وحتی به خود زحمت نداده اند که کمی هم از فکر خودشان بهره ببرند به هر حال مسئولیت شرعی این مسئله متوجه خود آنان خواهد بود 2- کسانی که احتمالاً انتقادی دارند حتماً حرف خود را با استدلال بیان کنند تا به آنها جواب شفاف ومستدل داده شود البته مطالب را خوب مطالعه کنید چون به تمام شبهات وسوالات مربوط به نکاح موقت جواب داده شده است3- دوستانی که مایلند با ما همکاری داشته باشند می توانند در قسمت خبری اخبار موثقی را که در اختیار دارند بفرستند واگر مایل باشند به اسم خودشان در وبلاگ گذاشته می شود 4- خواهشمندم در خواست متعه از طریق ایمیل نکنید چون من در کرمان هستم ونمی توانم برای عزیزان که در شهرهای دیگرند کاری بکنم /

وبلاگ ما رابه دوستان خود نیز معرفی کنید متشکرم.

بحران ونیاز:

از کتاب خلاصه الاخبار نقل شده است که رسول گرامی اسلام به اصحاب خودفرمودند:" برادر من جبرئیل از جانب خداوند برای من هدیه و تحفه ای آورد که برای هیچ یک از انبیای قبل از من نیاورده است وآن متعه زنهای مومنات است." ونیز در کتاب وسائل الشیعه آمده که امام صادق علیه السلام فرمودند:از ما نیست کسی که ایمان به رجعت ما نداشته باشد و متعه ما را حلال نداند. " شکی نیست که هر روز در کشور ما هزاران فسادجنسی در صورتهای مختلف صورت می گیرد سوال اینست که آیا منطقی است در یک جامعه مدعی اسلام سنت ارزشمند ودر عین حال لازم وضروری ازدواج موقت آنقدر به فراموشی سپرده شود که مردم بی محابا از راه حرام غرایز خود را اطفا کنند ولی از وجود ازدواج موقت یا بی خبر بوده و یا به خاطرکراهت عرفی از آن روی گردان شوند وعجیب است که بعد از 1400 سال با مسئله متعه آنچنان روبرو می شویم که گویا حرف جدیدی است وتازه نازل شده است .عجیب تراینکه در نظر برخی ازدواج موقت بی بند وباری ولی روابط نا مشروع دیگر یک امر عادی جلوه می کند حتی عادی تر از زنا!! ترس از متعه بیشتر از ترس از روابط نا مشروع است خیلی ها در حالی که از متعه کردن یامتعه شدن ترس دارند درارتکاب به گناهان جنسی خوفی از خدا وعقوبت عمل ندارند{یخافون من الناس ولا یخافون من الله} بی شک بسیاری از کسانی که معترض بر این سنتند وازدواج موقت را یک سنت کهنه ومنفور تصور می کنند اگر خودشان در معرض گناه جنسی قرار گیرنداز ارتکاب به فحشا ابایی ندارند . عزیزان؛ جامعه برای مبارزه با فحشا وفساد راهی جز اشاعه فرهنگ ازدواج موقت ندارد همانگونه که حضرت علی علیه السلام بعد ازوضعیتی که تحریم عمر در جامعه وقت ایجاد کرد فرمودند که اگر عمر متعه را حرام نکرده بود جز آدمهای بد بخت وشقی کسی مرتکب فحشاء نمی شد." لذااذعان به این نکته لازم است که نه راه آزادی مطلقی که غرب در بیش گرفته راهی صحیح است ونه این خفقان جنسی که در جامعه ما وجود دارد مورد تایید اسلام می باشد والبته این خفقان ورهبانیت وریاضت جنسی موجود را باید از چشم خودمان بدانیم نه اسلام زیرا قرآن خود علنا با مظاهر رهبانیت مخالفت کرده {ورَهبانیّهً ابتَدَعوها ما کَتَبنا علیهم}.اگراسلام زنا وشراب را حرام کرده در عوض ازدواج موقت را جایگزین نموده چنانکه در وسائل الشیعه آمده که امام باقر علیه السلام فرمودند:" خداوند متعه را عوض منع از شراب قرار داده است"{همان گونه که عوض خویشتن داری وتقوی در مقابل گناهان جنسی نیز هست} بنابراین برای اهل فهم وتقوی خبیث با طیب ومشروع بانا مشروع زمین تا آآسمان فاصله دارند واین دو هیچ گاه در یک ردیف نیستند ( وَلا تتتَبدَّلواالخَبیثَ بالطَّیب).وحقیقتاًجامعه موجود را نمی توان خرد گرا توصیف کرد وقتی که در کنارلذتهای حرام که خداوند انها رامنع کرده لذتهای حلال را نیز ما خود بر خویش حرام کرده وخود را در چهار دیواری تعصبات خشک و بی پایه واساس محصور نموده ایم {یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تُحَرِّموا طَیِّبات ما اَحَلَّ الله ُلَکم} و این تکرار همان قصه قوم بنی اسرائیل است که به محرماتی که خدا بر انهاتعیین کرده بودچیزهای دیگری هم خودبه عنوان حرام بر خود تحمیل کرده بودند وبه همین جهت در قران مورد سرزنش شدید واقع شده اند در جهالت منشی این جامعه همین بس که مردم زمانی که با حرام الهی روبرو می شوند هیچ ابا وترس یا شرمی از ارتکاب به آن را ندارند ولی وقتی که با حلال خدا مواجه می گردند همه اهل عفت و ترس وشرم می شوند واین نشان می دهد که جامعه یک جامعه مسلمان به معنای حقیقی نیست یکی از نشانه های آخر الزمان اینست که درنظر مردم منکر" معروف ومعروف منکر می شود امروز شاهد آن هستیم که بسیاری از سنتها گناه وبسیاری از گناهان رسم وسنت قلمداد می شوندو مسلما در هیچ جامعه ای حتی در میان کشورهای اسلامی این همه خفقان وتعصبات


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه ازدواج موقت 180 ص

تحقیق و بررسی در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت 67 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت 67 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 71

 

فرق میان ازدواج دائم و موقت:

-مـن بـرخـلاف بـسـیـارى از افـراد، از تـشـکـیـکـات و ایـجـاد شـبـهـه هـایـى کـه در مـسایل اسلامى مى شود ـ با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم ـ به هیچ وجه ناراحت نـمـى شـوم . بـلکه در ته دلم خوشحال مى شوم . زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مـشـاهـده کـرده ام کـه ایـن آئیـن مـقـدس آسمانى در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده ، با نیرومندى و سرفرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است .خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى کند، شک ، مقدمه یقین ، و تـردیـد، پـلکـان تـحـقـیـق اسـت . در رسـاله زنـده بـیـدار از رسـاله مـیـزان العمل غزالى نقل مى کند که :(...گـفـتـار مـا را فـائده ایـن بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى افـکـنـد. زیـرا شـک پـایـه تـحـقـیـق اسـت و کـسـى کـه شـک نـمـى کـنـد درسـت تاءمل نمى کند. و هر که درست ننگرد خوب نمى بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى برد).بـگـذاریـد بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند، تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى ـ که مذهب رسمى کشور ماست ـ این است که ازدواج به دو نحو مى تواند صورت بگیرد: دائم و موقت :ازدواج مـوقـت و دائم در پـاره اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز مى کند یکى این است که زن و مرد تصمیم مى گیرند بـه طـور مـوقـت بـا هـم ازدواج کـنـنـد و پـس از پـایـان مـدت ، اگـر مـایـل بـودنـد تـمـدیـد کـنـنـد تـمـدیـد مـى کـنـنـد و اگـر مایل نبودند از هم جدا مى شوند.دیـگـر ایـنـکـه از لحاظ شرایط، آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى بندند. مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لبـاس و مـسـکـن و احـتـیـاجـات دیـگـر زن از قـبـیل دارو و طبیب بشود، ولى در ازدواج موقت بـسـتـگـى دارد بـه قـرارداد آزادى کـه میان طرفین منعقد مى گردد. ممکن است مرد نخواهد یا نـتـوانـد مـتـحـمـل ایـن مـخـارج بـشـود، یـا زن نـخـواهـد از پول مرد استفاده کند.در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حـدود مـصـالح خـانـواده اطاعت کند. اما در ازدواج موقت بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى گردد.در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى برند. اما در ازدواج موقت چنین نیست . پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحـاظ حـدود و قـیود (آزاد) است ، یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است . حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى دهد.در ازدواج دائم ، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه دار شدن و تـولیـد نـسـل جـلوگـیرى کنند، ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است .اثـرى کـه از ایـن ازدواج تـولیـد مـى شود یعنى فرزندى که بوجود مى آید با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.مـهـر، هـم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این تفاوت که در ازدواج موقت ، عـدم ذکـر مـهـر مـوجـب بـطـلان عـقـد اسـت و در ازدواج دائم ، عـقـد باطل نیست . مهرالمثل تعیین مى شود.هـمـان طـورى کـه در عـقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج بر زوجه حـرام و مـحـرم مـى گـردنـد در عـقد منقطع نیز چنین است و همان طورى که خواستگارى کردن زوجـه دائم بـر دیـگـران حـرام اسـت ، خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است ، هـمـان طـورى کـه زناى با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدى مى شود، زناى با زوجه موقت نـیـز مـوجب حرمت ابدى مى شود. همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد، زوجـه مـوقـت نـیـز بـعـد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد. با این تـفـاوت کـه عـده زن دائم سـه نـوبـت عـادت مـاهـانـه اسـت و عـده زن غـیر دائم دو نوبت یا چـهـل و پـنـج روز. در ازدواج دائم جـمـع مـیان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روا نیست .ایـن اسـت آن چـیـزى کـه بـه نام ازواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است .بـدیـهـى اسـت که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و اما اینکه مردم ما به نـام ایـن قـانـون سـوء اسـتـفـاده هـایـى کرده و مى کنند، ربطى به قانون ندارد. لغو این قـانـون ، جـلوى آن سـوء اسـتـفـاده هـا را نـمـى گـیـرد بـلکـه شکل آنها را عوض مى کند. بعلاوه صدها مفاسدى که از خود لغو قانون برمى خیزد.مـا نـبـایـد آنـجـا کـه انـسـانـهـا را بـایـد اصـلاح و آگـاه کـنـیـم بـه دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا بجان مواد قانونى بیفتیم ، انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم .اکـنـون بـبـیـنـیـم بـا بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتى هست که . قانونى به نام قانون ازدواج مـوقـت بـوده بـاشـد، آیـا ازدواج مـوقـت ـ بـه قـول نویسندگان (زن روز) با حیثیت انسانى زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد؟ آیـا ازدواج مـوقـت اگـر هم لازم بوده است در دوران کهن لازم بوده است . اما زندگى و شرایط و اقتضاى زمان حاضر با آن موافقت ندارد؟ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسى مى کنیم :الف . زندگى امروز و ازدواج موقت .ب . مفاسد و معایب ازدواج موقت .زندگى امروز و ازدواج موقتچنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسؤ ولیت و تکلیف بیشترى براى زوجین تولید مى کند، بـه هـمـیـن دلیـل پـسـر یـا دخـتـرى نـمـى تـوان یـافـت کـه از اول بـلوغ طـبـیـعـى کـه تـحت فشار غریزه قرار مى گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عـصـر جـدیـد ایـن اسـت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت 67 ص

فضیلت ازدواج

اختصاصی از حامی فایل فضیلت ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فضیلت ازدواج

زن و مرد مکمل یکدیگرند

خداوند انسان را به گونه ای آفریده که بدون همسر ناقص است . انسان هرچه از نظر علم و ایمان و فضائل اخلاقی بالا برود ، تا همسر اختیار نکند ، به کمال مطلوب نمی رسد ( چه زن و چه مرد ) . هیچ چیز دیگر جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد . جنس مؤنث و مذکر به یکدیگر نیازمندند ، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی ، و هرکدام به تنهایی ناقصند ، و هنگامی که در کنار هم قرار گرفتند ، همدیگر را کامل می کنند . این قانون نظام آفرینش است و بر کل هستی حاکم می باشند .

قرآن زن و مرد را لباس همدیگر می داند : هن لباس لکم و انتم لباس الهن

زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنهایید

یعنی مکمل و متمم و حافظ و آبرو بخش و راز پوش همدیگرید و هرکدام به دیگری نیازمندید. انسان بدون لباس ، نمی تواند در جامعه با سرافرازی زندگی کند ، احساس نقص می کند . اینان تنها نیز احساس نقص می کند . لباس ، انسان را از سرما و گرما حفظ می کند ، همسر نیز از پریشانی و بیهودگی و بی پناهی و بی هدفی و تنهایی نجات می دهد . لباس زینت انسان است ، همسران هم زینت همدیگرند.

« همسر » ، نعمت بزرگ الهی

یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند به انسان ، « همسر شایسته » است . پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند : انسان مسلمان ـ بعد از نعمت اسلام ـ هیچ فایده ای ( از نعمتهای الهی ) نبرده است که بهتر از همسر مسلمان و شایسته باشد ...

فلسفه ازدواج

ممکن است بعضی از افراد ، که عمق فلسفه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک را درک نکرده اند ، بگویند : « ما شهوت جنسی مان را از راه های گوناگون دیگر ، غیر از ازدواج، دفع می کنیم و این میل و خواهش را با وسائل دیگر ارضاء می نماییم دیگر چه نیازی به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هست ؟!»

در پاسخ به این عقیده و سؤال باید گفت : محصول و ره آورد ازدواج ، فقط دفع شهوت جنسی و ارضاء این غریزه که نیست ، این یکی از فایده های ازدواج است ، بلکه فضیلت و ارزش و اهمیت و فلسفه و ره آورد ازدواج و تشکیل خانواده ـ علاوه بر ارضاء غریزه جنسی ـ تعهد و تکامل و رشد و شخصیت و آرامش و فوائد ارزنده دیگری است که برای انسان به ارمغان می آورد . متعهد شدن در برابر همسر و خانواده ، برای انسان بزرگواری و احساس مسئولیت اجتماعی به وجود می آورد و بسیاری از لیاقت ها و استعداد های نهفته درونی او را بارور و بالنده می کند .

« ... بعد از ازدواج ، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی می شود و خود را شدیداً مسؤول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسائل زندگی فرزندان آینده می بیند ، به همین دلیل ، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را بکار می گیرد ... »

در تشکیل خانواده ، لذت و رشدی است که هیچ چیز دیگری جایگزین آن نمی شود . استاد شهید مطهری ـ رضوان الله علیه ـ در این باره می فرماید :

« یک خصائص اخلاقی هست که انسان جز در مکتب تشکیل خانواده نمی تواند آنها را کسب کند . تشکیل خانواده یعنی یک نوع علاقمند شدن به سرنوشت دیگران ... ، اخلاقیون و ریاضت کشها که این دوران را نگذرانده اند ، تا آخر عمر یک نوع «خامی» و یک نوع « بچگی» در آنها وجود داشته است . و یکی از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقی شده همین است ... ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی ، و توسعه پیداکردن شخصیت انسان است . »

«ازدواج» ، بالابرنده ی ارزش اعمال انسان

ازدواج و تشکیل کانون خانواده ، آنچنان در وجود انسان تأثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیت او را رشد می دهد ، که اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود ، بطوری که ارزش آنها چند ده برابر می گردد .

ویژگیهای لازم برای ازدواج

مشاوره های خـانوادگی و مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از مشکـلات زن

و شوهرها قابل پیش بینی و در نتیجه قابل جلوگیری خواهد بود . اگر زن و مرد ، دختر و پسر قبل از ازدواج آگاهیهای لازم را در باره ی خود و همسری که انتخاب می کنند ، داشته باشند . بنابر این آموزش پیش از ازدواج یک ضرورت مسلم است که دختر و پسر را برای مهمترین تصمیم گیری و انتخاب در زندگی شان و نیز فرایند دشوار و پیچیده و در عین حال مطلوب و دل نشین ازدواج آماده می کند . تا با آگاهی ، دانش و بینش کافی درباره خود و همسر آینده شان اقدام به ازدواج کنند و از عهده نقشهای خویش به عنوان زن و شوهر به خوبی برآیند .

دختر و پسری که می خواهند ازدواج کنند باید دارای شرایط لازم جسمانی ، روانی ، عقلانی اجتماعی و اخلاقی باشند که در زیر هریک از این ویژگیها مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد .

1ـ رشد جسمانی

2ـ رشد عقلی

3ـ رشد عاطفی

4ـ رشد اجتماعی

5ـ رشد اخلاقی

تفاهم در زندگی زناشویی

تفاهم عبارت است از همدیگر را فهمیدن و درک کردن. در زندگی زناشویی برای نیل به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آنها زمینه تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی زناشویی شان فراهم آورند. پس دختر و پسر برای نیل به توافق و تفاهم در ازدواج باید دارای ویژگیها و شرایطی برای ازدواج باشند.

عوامل مؤثر در تفاهم و توافق در ازدواج

ایمان و اعتقادات مذهبی: زن و مرد یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم می گذرانند، پس تحت تاثیر عقاید و افکار و رفتار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید مرد یا زن معتقد و دیندار نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و عمل صالح تشویق می کنند، بلکه می تواند فضای خانواده را به محیطی امن و دور از گناه تبدیل کند . علاوه بر این همسر با ایمان و با تقوا از هر جهت قابل اعتماد و برای تربیت فرزندان شایسته تر است.

تحصیلات: تشابه تحصیلی یکی از عوامل مهم در ایجاد تفاهم بین زن و مرد است، ضمن آن که علم و دانش به خودی خود یک مزیت و کمال مطلوب برای انسان محسوب می شود. زن و مردی که یکدیگر را بهتر درک کنند، بیشتر قادر خواهند


دانلود با لینک مستقیم


فضیلت ازدواج

تحقیق درباره آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز


تحقیق درباره آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

   تعداددصفحه:36

موقعیت جغرافیایی طبیعی وانسانی درگز

شهرستان درگز در 130 کیلومتری شمال مشهد ودر 37 درجه و28 دقیقه عرض شمالی و59 درجه و7 دقیقه طول شمالی قرار گرفته است . این شهرستان از شمال به جمهوری ترکمنستان واز شرق به کلات واز جنوب به شهرستانهای قوچان وچناران واز سمت غرب به قوچان محدود گردیده است . این شهرستان مساحتی بالغ بر 8597 کیلومتر مربع دارد وجمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ، 78097 نفر تخمین زده شده است . درگز دارای چهار بخش چاپشلو ، نوخندان ، لطف آباد ومرکزی می باشد وارتفاع آن از سطح دریا 500 متر است . این شهرستان دارای رشته کوههای بسیاری است که از میان آن می توان از زرین کوه در شمال ، کوران داغ وقره داغ در مغرب وهزار مسجد در جنوب نام برد . رودخانه های پرآب وخروشانی همچون درونگر – زنگلانلو – دربندی علیاء از منابع مهم آب این شهرستان به شمار می روند وبه واسطه بارندگی مناسب واقلیم مطلوب این شهرستان دارای جلگه ها ، دره ها ، ودشت های حاصلخیزی است که جلگه زنگلانلو ، نوخندان ، درونگر ، قره باشلو ومیانکوه ودشت لطف آباد از آن جمله اند .

مردم درگز از نژادهای ترک ، کرد ، ترکمن وفارس هستند وبه زبانهای مختلف ترکی ، کردی وفارسی تکلم می کنند . دره معروف تندوره در جنوب غربی درگز از مناطق زیبا ودیدنی این شهرستان است . درگز از شهرهای تاریخی این سرزمین به شمار می رود وبه گواهی مستندات مکتوب تاریخی در نسخ گوناگون از این شهربا نام های داراگرد ، نیسایا ، نساء ، آپاوارتاکن ، ابیورد وخاوران یاد شده است .

فرهنگ عامه

فرهنگ عامه طایفه ای وایلی مردم شهرستان درگز ، در گذشته چنان بود که هر طایفه وایل سنن وعادات ورسوم خاص خود را داشته اند ، ولی امروز در اثر روابط اجتماعی در طول زندگی چند نسل واختلاط وامتزاج اقوام در مجموع ترکیب یک فرهنگ ملی بدیعی را بوجود آورده اند که از هر حیث مطبوع ودلپذیر است .

رقص محلی

در اکثر روستاها به خصوص مناطق کردنشین ، در اعیاد وجشن های نوروزی یا عروسی ، دختران وزنان در یک دایره بزرگ ودر محوطه وسیع متصل بهم با لباسهای زیبا ورنگارنگ که دور یقه پیراهن (کوینک Koyngk) با نواری از سکه دوزی آرایش یافته وروسری گلدار ابریشمی یا شماق کرده و روی پیراهن نیم تنه گلدوزی شده پوشیده ، وبا شلوار (شلیته) گلدار قیطان دوزی شده دربر ، همراه با آهنگ دهل وسرنا، یک قرصه یا دو قرصه می رقصند وضمن رقص که روی پشتشان به همدیگر است به آهستگی دور می زنند .

زنان وجوانان ومردان هم ، درپشت بامهای اطراف یا کنار آن فرش انداخته ونشسته ویا حلقه وار به تماشای رقص دختران وزنان می ایستند .

جوانان محل در حین رقص ، دختر دلخواه را دیده وپسندیده برای نامزدی انتخاب می کنند ، در این موقع اطرافیان دختر متوجه او می شوند وحرفهای بیخ گوشی درمی گیرد ودختر با لبخند غرورآمیزی وسرخی شرم بر چهره از امتیاز خود بر دیگران مسرور وخوشحال می شود . در روستاهای درگز ، پسر ، دختر دلخواه خود را بیشتر به هنگام آب از چشمه یا کار در مزرعه انتخاب می کنند .

مراسم عروسی

در درگز مانند سایر شهرهای خراسان ، تا سال 1300 شمسی ، که هنوز تحصیلات متوسطه وعالیه توسعه نیافته ودر محل وسیله تحصیل بیش از ابتدای فراهم نبود ، وپسرهای خانواده ، پس از تحصیلات ابتدای ناگزیر بودند دنبال کار پدر بروند وبه فعالیت بپردازند . رسم چنین بود که پسران را در سنین پانزده تا هیجده سالگی داماد نمایند .

سنت وتعصب خانواده ها در دامادی پسران خود این بود ، که حتماً دختر را از خانواده های قوم وخویش وایل وطایفه خود انتخاب نمایند ودختران خود را هم همینطور به پسرهای قوم وخویش وطایفه خود بدهند که متاسفانه این ازدواج اجباری که از ابتدا توأم با دلسردی وبی اعتنایی بود بعد از مدتی کوتاه بهم می خورد ومنجر به طلاق می گردید یا مطابق معمول زمان دختر دیگری روی زن اولی برای پسر خود می گرفتند ، به همین علت در آن موقع اکثر درگزیها دارای دو یا سه یا چهار زن عقدی در خانه بودند وبرای هر زن اطاق وزندگی علیحده ای فراهم می ساختند ، ودر نتیجه زاد وولد در خانواده ها بین هشت تا دوازده وبیشتر فرزند دختر وپسر بود .

اکنون ، این عادات ورسوم ، با توجه به نتیجه نامطلوب وعواقب ومشکلات آن ، به خصوص از لحاظ اقتصادی متروک شده است . ایلات وطوایف درگز معتقد بودند که دختر یک خانواده یا طایفه نباید از بین آنها خارج شود وبه قبیله ای غیر خودی برود خصوصاً تعصب داشتند که دختر وپسر عمو ودختر عمه وپسردایی ودختر خاله وپسر خاله از کودکی نامزد هم گردند ، واین نامزدی را «دیقلی» می گفتند وبه این عهد وپیمان خود استوار بودند وبدان عمل می کردند ولو آنکه بعد از بزرگ شدن دختر وپسر به هم علاقمند ودلبستگی نداشته باشند یا خاطر خواه دیگری گردند ، شکستن این عهد وپیمان را ننگ خانواده می دانستند . امروز دیگر عنوان «بیزیمکی» و «اوزگه» یعنی طایفه خودی وغیره از بین رفته است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آداب ازدواج و شعر و موسیقی در شهرستان درگز

تحقیق و بررسی در مورد زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

زندگى مشترک زن و مرد بدون عقدازدواج

 

 محسن اراکى

 

چکیده

 

در غرب رایج است که زن و مردى بدون ازدواج، همچون زن وشوهر با یکدیگر زندگى مى کنند، آیا این همزیستى نکاح شمرده مى شود و آثار نکاح در پى دارد؟ این پدیده اگر چه از مختصات جوامع غربى است، ولى گاه به نحوى مورد ابتلاى مسلمانان ساکن در آن کشورها نیز واقع مى شود. از این رو موضوعى است که نیاز به تبیین فقهى دارد. بر پایه مبانى فقهى آثار نکاح بر چنین رابطه اى مترتب نیست، زیرا از نظر اسلام در میان صاحبان ملل و نحل زمانى رابطه زن و مرد، نکاح شمرده مى شود که بر پایه شریعت یاقوانین مورد قبول آنها، عنوان نکاح و ازدواج صدق کند، در حالى که چنین رابطه اى هر چند مطابق قوانین برخى کشورها جایز است،ولى نزد آنان ازدواج به شمار نمى آید. پس اگر مسلمانى بخواهد بازنى که داراى چنین رابطه اى با مرد دیگرى است ازدواج کند، این رابطه براى ازدواج او مانعى به شمار نمى آید.

کلد واژگان: ازدواج، نکاح، قاعده الزام، آثار نکاح، غیر مسلمان،زنا، زندگى مشترک، عقد.

در جوامع غربى - کم و بیش - این رسم شایع شده که زن و مردى بدون ازدواج رسمى با یکدیگر زندگى زناشویى دارند.

پرسش پیش رو این است که آیا این رابطه، نکاح شمرده مى شود و در نتیجه آثارنکاح نیز بر آن مترتب است، یا خیر؟ پاسخ به این پرسش را در چند مرحله بیان خواهیم کرد: اول: محل نزاع در بحث، ترتب اثر نکاح بر این گونه زندگى میان زن و مرد فی حد نفسه یعنى بدون ملاحظه اسلام دو طرف یا یکى از آنها است. پس سؤال این است که آیا مرد مسلمانى مثلا مى تواندبا زن مسیحى که با مردى بدون عقد ازدواج زندگى مى کند، ازدواج دائم یا موقت کند - بنابر جواز ازدواج دائم با زنان اهل کتاب - یاچون این زن در نکاح مرد دیگرى است، ازدواج با او جایزنیست؟ دوم: هنگام شک در ترتب آثار نکاح، مقتضاى قاعده عدم ترتب است و نمى توان به مانند «اوفوا بالعقود» یا «اوفوا بالعهد» تمسک کرد، زیرا این ادله دلالت بر وجوب وفا به عقد و عهدى را دارند که نزد عرف عقلا داراى اثر است، نه عقدى که عقلا آثار صحت را برآن مترتب نمى کنند یا ترتب آثار نزد آنان مشکوک است. پس این گونه ادله، بر صحت عقدى که عرف اثر صحت را بر آن مترتب نمى کند یا ترتب اثر صحت نزد آنان مشکوک است، دلالت ندارندو به طریق اولى دلالت بر لزوم وفا به چنین عقدى نخواهند داشت.این توافق همزیستى به گونه اى نیست که عقلا اثر نکاح صحیح را برآن مترتب کنند، بلکه اساسا عقد شمرده نمى شود. هر چند این رابطه متضمن التزام دو طرف به برخى امور است، ولى صرف التزام طرفینى مستلزم صدق عنوان عقد نیست و امثال این التزامات که به آنها عقد گفته نمى شود، میان مردم زیاد است، مثلا یکى ازالتزامات مرسوم میان مردم، تبادل هدیه است، یعنى اگر شخصى هدیه اى را به مناسبتى از کسى قبول کند، معمولا خود را ملتزم مى داند که مانند آن را به هدیه کننده اهدا کند و عرف عقلایى امثال این التزامات را عقد و عهد نمى شمارد تا سخن از وجوب وفابه آن به میان آید.

سوم: بعد از اینکه روشن شد نمى توان براى اثبات صحت چنین رابطه اى میان زن و مرد به عموماتى مانند «اوفوابالعقود» تمسک کرد، مى بایست سراغ عمومات یا اطلاقاتى رفت که به شمول آنهانسبت به موضوع بحث تمسک شده یا ممکن است تمسک شود وآنها عبارتند از: 1. عمومات قاعده الزام: گفته شده که مستفاد از این عمومات یابرخى از آنها، صحت عقدى است که دو طرف عقد بر پایه دینشان به صحت آن اعتقاد دارند. پس اگر در موضوع بحث، دو طرف عقد،اعتقاد به صحت عقد خود دارند باید آثار صحت به اقتضاى این عمومات بر آن عقد مترتب شود. این عمومات عبارتند از: الف. شیخ طوسى با سند خود از على بن حسن بن فضال، از سندى بن محمد بزاز، از علا بن رزین، از محمد بن مسلم نقل مى کند که مى گوید: از امام باقر (ع) در مورد احکامى سؤال کردم و آن حضرت فرمود: تجوز على اهل کل ذوی دین ما یستحلون ((167))، روا است بر صاحبان هر دینى آنچه را که حلال مى شمارند.

روایت داراى سند صحیح است، ولى بر صحت همه آنچه دو طرف عقد، صحیح مى دانند، دلالتى ندارد، بلکه فقط دلالت دارد بر این که آثار صحت در حدود آنچه به آن ملتزم شده اند جارى است، نه اینکه بر صحت عقد فى نفسه دلالت کند تا همه آثار صحت بر آن مترتب شود.

این روایت و مانند آن، که بر الزام صاحبان ادیان و مذاهب مختلف بر آنچه به آن ملتزم شده اند دلالت دارند، حداکثر گویاى ترتیب آثار صحت در محدوده اى است که آنان خود را به آن ملتزم مى دانند، مانند کسى که بدون شاهد، طلاق مى دهد و معتقد به صحت طلاق خود است، در این صورت آثار صحت بر طلاقش مترتب مى شود، پس مرد دیگرى مى تواند با این زن که بدون شاهد،طلاق داده شده است ازدواج کند، این بدان معنا نیست که طلاق اودر واقع صحیح است، از این رو، اگر زوج اول پس از چنین طلاقى که جامع شرایط صحت واقعى نیست مستبصر شود، احکام صحت طلاق در مورد او جارى نیست، بلکه اگر زن هنوز به ازدواج کسى در نیامده باشد، همچنان زوجه او است.

ب. شیخ طوسى با سند خود از حسن بن محمد بن سماعة، از عبداللّهبن جبله از گروهى از اصحاب على ((168)) که عبداللّه بن جبله گمان مى کند که سلیمان (بن داود) در زمره آنان است و نیز على بن عبداللّه، از سلیمان، از على بن ابى حمزه، از ابوالحسن امام کاظم(ع)نقل مى کند که فرمود: الزموهم بما الزموا به انفسهم، ((169)) آنان را ملزم کنید به آنچه بر خود لازم مى شمارند.

سند این روایت معتبر نیست و دلالتش نیز همچون روایت سابق است. این روایت به گونه دیگر نیز نقل شده است که در آن، امام(ع) مى فرماید: الزموهم من ذلک ما الزموه انفسهم، ((170)) آنان را ملزم کنید در این مورد به آنچه برخود لازم مى دانند.

سند و دلالت این روایت نیز همچون روایت قبل است.

ج. شیخ صدوق با سندهاى متعدد از امام رضا (ع) نقل مى کند که فرمود: من کان یدین بدین قوم لزمته احکامهم، هرکس پاى بند به دین مردمى است، احکام آنان نیز براوست.

شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا(ع) و معانى الاخبار و علل الشرایع از محمد بن على ما جیلویه، از محمد بن یحیى، از احمد بن محمد بن عیسى، از جعفر بن محمد اشعرى، از پدرش، این روایت را از امام رضا (ع) نقل کرده و در کتاب من لایحضره الفقیه با نقل این روایت به گونه مرسل، آن را مسلم انگاشته است.

همچنین شیخ صدوق از پدرش، از حسین بن احمد مالکى، از عبداللّهبن طاووس نقل مى کند که گفت: به امام رضا(ع) عرض کردم: پسربرادرى دارم که همسرش دختر من است و شراب مى نوشد و فراوان نام طلاق را بر زبان مى آورد. امام (ع) فرمود: ان کان من اخوانک فلاشیء علیه و ان کان من هؤلا فا بنها منه،فانه عنى الفراق، اگر از برادران (ایمانى) توست، چیزى بر او نیست و اگر از آنها(اهل سنت) است دخترت را از او جدا کن که آن مرد قصد طلاق وجدایى داشته است.

ابن طاووس مى گوید: عرض کردم: آیا چنین نیست که از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: ایاکم و المطلقات ثلاثا فی مجلس، فانهن ذوات الازواج بپرهیزید از زنانى که سه بار در یک مجلس طلاق داده شده اند،زیرا آنها داراى شوهر هستند امام رضا(ع) در پاسخ او فرمود: ذلک من اخوانکم لا من هؤلا انه من دان بدین قوم لزمته احکامهم.

این سخن در جایى است که آنها از برادران شما باشند، نه از آنان(اهل سنت)، همانا هرکس به دین مردمى پاى بند باشد، احکام آنهابر او خواهد بود.

این روایت را کشى در کتاب رجال خود از محمد بن حسن بن بنداراز حسن بن احمد مالکى نقل کرده است. ((171)) این روایت به دلیل تعدد طرق و شهرت آن موثوق الصدور است،هر چند اسناد آن براساس علم رجال، صحیح نیست. اما دلالت آن - همچون روایات گذشته - بیش از این نیست که صاحبان ادیان ومذاهب ملزم مى گردند به آنچه بر خود لازم مى دانند و دلالت برترتب احکام صحت واقعى ندارد. اقتضاى ظهور عبارت: «لزمته احکامهم» در حدیث همین است.

پس عمومات قاعده الزام دلالت بر صحت ندارند، بلکه بر ترتب آثار به مقدارى که خود را به آن ملتزم مى دانند، دلالت مى کند. ازاین رو بر پایه این عمومات نمى توان حکم به صحت این گونه رابطه میان زن و مرد کرد، هر چند بناى دو طرف بر این باشد که این عقد و التزامى طرفینى است. بنابراین مرد دیگرى اجازه دارد بازنى که داراى چنین رابطه اى با مرد دیگر است، ازدواج کند.

2. عموماتى که بیان مى کند براى هر قومى نکاحى است.

شیخ طوسى با سند خود از محمد بن حسن صفار، از محمد بن حسین، ازوهیب بن حفص، از ابوبصیر، از امام صادق(ع) نقل مى کند که فرمود: نهى رسول اللّه(ص) ان یقال للاما: یا بنت کذا و کذا، فان لکل قوم نکاحا، ((172)) رسول خدا (ص) نهى کرد از اینکه به کنیزان گفته شود: «اى دخترکذا و کذا» ((173))، زیرا هر قومى نکاح (مشروعى) براى خوددارد.

روایت داراى سند صحیح است و ظاهر آن دلالت بر ترتیب آثارصحت بر نکاح هر قومى دارد، ولى دلالت روایت تنها بر ترتب آثارى است که آن قوم بر نکاح خود مترتب مى دانند، نه آثارى که نزد ما بر نکاح صحیح مترتب است. پس اگر قومى این گونه رابطه میان زن مرد را نکاح نشمارند و از ازدواج زن با مرد دیگر هم ممانعت نکنند و آن را زنا ندانند، این روایت و مانند آن دلالتى برحرمت ازدواج مرد مسلمان با چنین زنى ندارد، یعنى این روایت تنها بر ترتب آثارى که دو طرف این رابطه به آن ملتزم هستند،دلالت دارد.

شیخ طوسى روایت دیگرى با مضمونى قریب به این روایت با سندخود از محمد بن احمد بن یحیى، از احمد بن محمد، از وشا، ازعلى بن ابى حمزه، از ابوبصیر، از امام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: کل قوم یعرفون النکاح من السفاح فنکاحهم جائز، ((174)) هر قومى که میان نکاح و زنا فرق مى نهند، نکاح ایشان روااست.

سند این روایت اگر چه صحیح نیست، ولى مضمون آن به جهت وجود قراین تایید کننده در روایات صحیح و غیر صحیح، موثوق الصدور است. اما این روایت - بر خلاف روایت گذشته - برترتب همه آثار صحت بر آنچه نزد قومى نکاح شمرده مى شود،دلالت دارد. پس حکم مسئله اى که پیش از این ذکرکردیم براساس این روایت، متفاوت خواهد شد، یعنى براى مرد مسلمان جایزنیست با زن غیر مسلمانى که در عقد دیگرى است، ازدواج کند هرچند این ازدواج در دین آن زن جایز باشد، همچنان که ازدواج بازنى که با مردى داراى رابطه همزیستى بدون ازدواج است، جایزنیست. به عبارت دیگر، همزیستى میان زن و مردى بدون عقدازدواج نزد قومى نکاح شمرده شود، همه آثار نکاح صحیح بر آن مترتب مى شود که از جمله آنها، عدم جواز ازدواج این زن با مرددیگرى است در حالى که با مرد اول همزیستى دارد و این همزیستى بر پایه التزام طرفینى باشد.

3. روایاتى که دلالت بر عدم جواز قذف غیر مسلمان به طور مطلق دارد و در تعلیل آن آمده است که کمترین جرم قذف کننده این است که دروغ گفته است یا چیزى نزدیک به آن، مثلا کلینى ازعلى بن ابراهیم، از محمد بن عیسى، از یونس، از عبداللّه بن سنان، ازامام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت از قذف کسى که غیرمسلمان است نهى کرد، مگر آنکه از خود آن مردم بر مطلبى آگاه شده باشد و فرمود: ایسر ما یکون ان یکون قد کذب، ((175)) دست کم، دروغ گفته است.

این روایت داراى سند صحیح است و مانند آن روایت دیگرى است که کلینى از على بن ابراهیم، از پدرش، از ابن ابى عمیر، از ابوالحسن حذا نقل مى کند که گفت: نزد امام صادق (ع) بودم که مردى از من پرسید: طلبکارت چه کرد؟ گفتم: او پسر زن بدکاره اى است، امام صادق (ع) نگاه تندى به من کرد.

گفتم: جانم فداى شما باد، او مردى مجوسى است که مادرش، خواهرش است. امام (ع) فرمود: اولیس ذلک فی دینهم نکاحا ((176))، آیا این در دین آنان نکاح شمرده نمى شود؟ این روایت داراى سند صحیح است و مانند آن روایت دیگرى است که کلینى از على بن ابراهیم، از پدرش، از ابن ابى عمیر، از حماد، ازحلبى، از امام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت از قذف غیرمسلمان نهى کرد مگر آنکه از خود او بر آن آگاه شده باشد. ((177)) این روایت نیز داراى سند صحیح است.

از این روایات، امضاى نکاح کسى که مسلمان نیست مطلقابرداشت مى شود و نتیجه آن ترتب مطلق آثار صحت است، زیراتعلیل در نهى از قذف، به اینکه کمترین کار قذف کننده این است که دروغ گفته است، حکایت از صحت نکاح غیر مسلمان به طورمطلق دارد، این لازمه دروغ بودن نسبت زنا به پدر و مادر اوست واگر نکاح آنان صحیح نباشد چنین نسبتى به آنان دروغ نخواهد بود،چنانکه راوى چنین مى پنداشت و نسبت زنا به غیر مسلمان داده بود، بخصوص که در روایت دوم به صراحت آمده بود که آیا این کار در دین آنها نکاح شمرده نمى شود؟ لکن ظاهر روایات این باب این است که نکاح مورد امضا، نکاحى است که نزد آن مردم مورد قبول باشد. پس اگر زن و مردى میان خودشان عقد نکاحى منعقد کنند که مطابق نکاح مشروع نزدخودشان و به حسب شریعتشان نباشد، آثار صحت بر آن مترتب نمى شود و مشمول روایات امضاى نکاح نمى گردد، زیرا لسان این روایات شامل چنین موردى نیست و مختص به مواردى است که نزد آن مردم نکاح شمرده شود.

مقتضاى عباراتى مانند: «اولیس ذلک فی دینهم نکاح» یا «لکل قوم نکاح» و یا «الا ان تکون قد اطلعت على ذلک منه» و... همین است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج