حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره سورة نور آیه 58 15 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره سورة نور آیه 58 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

سورة نور آیه 58

یا ایها الذین ءامنوالیستذنکم الذین ملکت والذین لم یلغوا الخلم منکم ثلث صرت من قبل صلوه الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیره و من بعد صلوه العشاء ثلث عورت لکم لیس علیکم و لا علهم جناح بعد من طوفون علیکم بعضکم علی بعض کذالک یبین الله لکم الایت و الله علیم حکیم

ترجمه صاحب محدث دهلوی

ای مسلمانان باید که دستوری طلبند از شما آنانکه مالک ایشان شده است دست هایی شما و آنانکه نه رسیده اند بحد احتلام از شما سه نوبت پیش از نماز فجر وقتیکه فرو می نهید جامه های خود را نیم روز و پس از نماز عشاء این سه ساعت خلوتست برای شما نیست بر شما و نه برایشان هیچ بزه بعد از اینها در آیندگانند بر شما بعض دیگر همچنین بیان میکند خدا برای شما آیات را و خدا داننده با حکمت است .

ترجمه سید رضا سراج

ای کسانی که ایمان آورده اید باید اجازه بخواهند از شما بندگان شما و کودکانی که نرسیده اند به حد بلوغ از شما سه نوبت : پیش از نماز بامداد و هنگامی که می نهید جامه های خود را به نیم روز و پس از نماز خفتن سه عورتهاست شما را نیست بر شما و بر ایشان بزهی بعد از این سه وقت بس در آیندگانند بر شما در می آیند بعضی از شما بر بعضی بدینسان بیان می کنند برای شما آیه ها را و خدا دانا و درست کردار است .

ترجمه فیض الاسلام

ای مومنین و کسانی که به خدا و رسول گرویده اید باید آنانکه دستهای راست شما مالک و دارا شده و باید آن کسانی از شما که به حد و اندازه بلوغ و مردی نرسیده اند سه بار از شما اذن و فرمان بگیرند . پیش از نماز بامداد ( که در آن هنگام جامه شب تبدیل به جامه روز میشود ) و هنگام ظهر و نیم روز که ( در آنهنگام هوا گرم و وقت قیلوله و خواب در نیم روز است ) جامه خود را بیرون می کنید و پس از نماز خفتن ( است که در آن هنگام جامه روز تبدیل به جامه شب می شود ) این سه وقت ( بنابر عادت و روش مردم ) هنگام ظاهر و آشکار شدن عورتها است که پس از این سه وقت گناهی بر شما و بر ایشان نیست ( که اذن و اجازه نگیرند . زیرا ) برخی از شما بر برخی بسیار طواف کننده و دور زننده اند این چنین خدا برای شما آیات و احکام را بیان می فرماید و خدا دانای درستکار است .

ترجمه محمد خواجوی

شما که مومنید کسانی را که مالک آنهائید و کسانی از خودتان که به بلوغ نرسیده اند ، باید سه وقت از شما اجازه بگیرند : پیش از نماز صبح و هنگام نیمروز که جامه های خودتان را بر می نهید و بعد از نماز عشاء سه پوشش است برای شما و پس از آن بر شما و بر آنان گناهی نیست بر شما درآیند بعضی شما بر بعض دیگر ـ خداوند آیات را برای شما این گونه بیان میکند ، که خدای دانا و حکیم است .

ترجمه احمد کاویانپور

ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدمتکاران و پیشخدمتان شما و آنها که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند ( ولی قادر به تشخیص هستند ) هنگامیکه بخواهند پیش شما ( اطاق شما ) بیایند باید سه مرتبه از شما اجازه ورود بگیرند پیش از نماز صبج و بعد از ظهر که لباستان را در می آورید و پس از نماز خفتن . این سه وقت هنگام استراحت شماست . غیر از این مواقع برای شما و برای آنها گناهی نیست که نزد هم رفت و آمد کنید . بدینسان خدا آیات و احکام خود را برای شما بیان می دارد و خدا دانای با حکمت است .

ترجمه جلال الدین فارسی

هان ای کسانی که ایمان آوردند . باید کسانی که در قبضه شمایند و کسانی از شما که به حد احتلام نرسیده اند پیش از نماز صبح و هنگام نیمروز که جامه از تن فرو می نهید و پس از نماز عشاء سه بار از شما اجازه ورود بگیرند . سه هنگام شرم است برای شما که از آنها گذشته گناهی نه بر شماست و نه برایشان که به گرد شما بگردند و به گرد هم بگردید . بدینسان خدا آیات را برای شما بیان می کند و خدا دانایی حکیم است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سورة نور آیه 58 15 ص

پاورپوینت درباره تفسیر سوره تحریم آیه 3و 4 و 10

اختصاصی از حامی فایل پاورپوینت درباره تفسیر سوره تحریم آیه 3و 4 و 10 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره تفسیر سوره تحریم آیه 3و 4 و 10


پاورپوینت درباره تفسیر سوره تحریم آیه 3و 4 و 10

فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 14 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محتواى سوره تحریم


این سوره عمدتا از چهار بخش تشکیل شده  است:

بخش اول : که از آیه یک تا پنج ادامه دارد مربوط به ماجراى پیامبر  )صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) با بعضى از همسرانش مى‏باشد ، حضرت پاره‏اى از غذاهاى حلال را بر خود تحریم فرمود، و آیات فوق نازل شد و همسران پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) را مورد ملامت قرار داد ، که شرح آن در شان نزول به خواست خدا خواهد آمد.
بخش دوم : که از آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابى است کلى به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده ، و لزوم توبه از گناهان.
بخش سوم : که تنها یک آیه است ، خطاب به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) در مورد جهاد با کفار و منافقین است.
 بخش چهارم : که آخرین بخش سوره را تشکیل مى‏دهد و شامل آیه 10 تا 12 مى‏باشد ، خداوند براى تبیین بخشهاى قبل شرح حال دو نفراز زنان صالح ( مریم و همسر فرعون ) و دو نفر از زنان ناصالح ( همسر نوح و همسر لوط ) را بیان کرده است و در واقع به زنان مسلمین و به خصوص همسران پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) هشدار مى‏دهد که خود را با گروه اول هماهنگ کنند نه دوم

آیه 3و 4 سوره تحریم

وَ إِذْ أَسرَّ النَّبىُّ إِلى بَعْضِ أَزْوَجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَت بِهِ وَ أَظهَرَهُ اللَّه عَلَیْهِ عَرَّف بَعْضهُ وَ أَعْرَض عَن بَعْضٍفَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَت مَنْ أَنبَأَک هَذَاقَالَ نَبَّأَنىَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ(3) إِن تَتُوبَا إِلى اللَّهِ فَقَدْ صغَت قُلُوبُکُمَاوَ إِن تَظهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَ جِبرِیلُ وَ صلِحُ الْمُؤْمِنِینَوَ الْمَلَئکةُ بَعْدَ

ذَلِک ظهِیرٌ(4)

ترجمه:

3 -به خاطر بیاورید هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت ، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه کسى تو را از این راز آگاه ساخته ؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت !


4 -اگر از کار خود توبه کنید ( به نفع شما است ) زیرا دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید ( کارى از پیش نخواهید برد ) زیرا خداوند یاور او است ، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح ، و فرشتگان بعد از آنها پشتیبان او هستند.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره تفسیر سوره تحریم آیه 3و 4 و 10

دانلود آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 69 صفحه

آیه و ترجمه 1 تا 5 بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم (1) تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2) هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4) أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5) ترجمه : بنام خداوند بخشنده بخشایشگر 1 - الم 2 - این آیات کتاب حکیم است (آیاتى پر محتوا و استوار).
3 - مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است .
4 - همانها که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند.
5 - آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنهایند رستگاران تفسیر: نیکوکاران کیانند؟
این سوره ، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مى شود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز اشاره لطیفى به همین حقیقت است ، که این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته ، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سرنوشت انسانها را به کلى دگرگون مى سازد (الم ).

لذا بعد از ذکر ((حروف مقطعه )) مى گوید: ((این آیات کتاب حکیم است )) (تلک آیات الکتاب الحکیم ).
((تلک )) در لسان عرب براى اشاره به دور است ، و کرارا گفته ایم که این تعبیر مخصوصا کنایه از عظمت و اهمیت این آیات است گوئى در اوج آسمانها و در نقطه دور دستى قرار گرفته ! توصیف ((کتاب )) به ((حکیم )) یا به خاطر استحکام محتواى آن است ، چرا که هرگز باطل به آن راه نمى یابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مى سازد جز حق نمى گوید، و جز به راه حق دعوت نمى کند، درست در مقابل ((لهو الحدیث )) (سخنان بیهوده ) که در آیات بعد مى آید قرار دارد.
و یا به معنى آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى با هزار زبان سخن مى گوید، تعلیم مى دهد، اندرز مى گوید، تشویق مى کند، انذار مى نماید، داستانهاى عبرت انگیز بیان مى کند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است ، و این سرآغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان لقمان حکیم که در این سوره از آن بحث به میان آمده .
البته هیچ مانعى ندارد که هر دو معنى ((حکمت )) در آیه فوق منظور باشد.
آیه بعد هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مى کند: ((این کتاب حکیم مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است )) (هدى و رحمة للمحسنین ).
((هدایت )) در حقیقت مقدمه اى است براى ((رحمت پروردگار))، چرا که انسان نخست در پرتو نور قرآن حقیقت را پیدا مى کند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به کار مى بندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بى پایان پروردگار مى گردد.
قابل توجه اینکه در اینجا قرآن ، مایه هدایت و رحمت ((محسنین )) شمرده شده ، و در آغاز سوره نمل ، مایه هدایت و بشارت ((مؤ منین )) (هدى و بشرى للمؤ منین ).
و در آغاز سوره بقره ، مایه هدایت ((متقین )) (هدى للمتقین ).


دانلود با لینک مستقیم


دانلود آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص

تحقیق درمورد سوره حشر آیه 5 تا 7

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد سوره حشر آیه 5 تا 7 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

«بسم الله الرحمن الرحیم‏»

ما قطعتم من لینة او ترکتموها قائمة على اصولها فباذن الله‏و لیخزى الفاسقین(5) و ما افاء الله على رسوله منهم فما اوجفتم علیه‏من خیل و لا رکاب و لکن الله یسلط رسله على من یشاء و الله على‏کل شى‏ء قدیر (6) ما افاء الله على رسوله من اهل القرى فلله وللرسول و لذى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل کى لا یکون‏دولة بین الاغنیاء منکم و ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه ‏فانتهوا و اتقوا الله ان الله شدید العقاب (7)»

این آیات مربوط مى‏شود به داستان بنى النضیر که جماعتى از یهود و ساکن اطراف مدینه بودند و در ابتدا هم‏پیمان شدند،پیمانى که پیغمبراکرم با همه یهودیهایى که در مدینه بودند امضا کرد که اینها مى‏توانند به‏شعائر دینى خودشان عمل کنند و با مسلمین به اصطلاح همزیستى داشته باشند به شرط اینکه با دشمنان مسلمین همکارى نکنند و اگر باخود مسلمین همکارى کنند از مزایاى دیگرى هم برخوردار خواهندبود،و بعد یهود خیانت کردند و حتى در جریانى تصمیم گرفتند که‏پیغمبر اکرم را بکشند و با منافقینى که در داخل مسلمین بودند همکارى‏و همدستى داشتند و بعد از این بود که پیغمبر اکرم تصمیم گرفت که اینهارا به کلى از آنجا اخراج کند،و اساسا با بودن یهود در اطراف مدینه-وبلکه حتى در جزیرة العرب-امکان اینکه اسلام بتواند به هدفهاى‏خودش برسد نبود;نه صرف اصل بودن یهود،بلکه بودن یهودیها بعلاوه‏کارهاى یهودیگرى،چون آن کارهاى یهودیگرى از آنها جدا نمى‏شد.

مسلمین حرکت کردند،البته نه به یک صورت جنگى،و چون ازمدینه تا قلعه بنى النضیر فاصله‏اى نبود پیاده رفتند و تنها خود رسول‏اکرم بودند که بعضى گفته‏اند سوار بر یک شتر بودند و بعضى گفته‏اندسوار بر یک الاغ،و در حقیقت جنگى هم صورت نگرفت.البته مؤمنین‏رفتند براى تصرف قلاع آنها،و آنها بالاخره خودشان با دست‏خودشان‏قلعه‏ها و خانه‏هاى خودشان را خراب مى‏کردند که به دست مسلمین‏نیفتد.برخورد مختصرى هم میان آنها و مسلمین رخ داد.مقدارى ازدرختهاى خرماى آنها را مسلمین بریدند و قطع کردند.این امر،هم براى‏بعضى از مسلمین سؤال به وجود آورد و هم مورد اعتراض یهودیها واقع‏شد. یهودیها به پیغمبر اکرم گفتند شما که همیشه از فساد در زمین نهى‏مى‏کنى!و بریدن این نخلها خودش فساد در زمین است.بعضى ازمسلمین هم،البته ذکر نشده است که حرفى زده و اعتراضى کرده باشند،ولى براى آنها هم این کار مقدارى گران آمده بود.آیه نازل شد و این عمل‏را امضا و تصحیح کرد.مى‏فرماید: «ما قطعتم من لینة او ترکتموها قائمة على‏اصولها فباذن الله‏» آنچه از این درختهاى خرما بریده‏اید و آنچه بجا گذاشته‏اید همه به اذن و رضاى خدا بوده است;یعنى نه آن بریدنها و نه‏آن باقى گذاشتن‏ها هیچکدام بر خلاف رضاى حق نبوده است.

«و لیخزى الفاسقین‏» و به این وسیله این فاسقها-که مقصود همین یهودیها هستند-خوار و ذلیل مى‏شوند;[این کار]وسیله‏اى است براى خوار وذلیل کردن آنها.

بعد یهودیها-مخصوصا در عصر ما که دستگاههاى تبلیغاتى‏خیلى وسیعى دارند-این موضوع را جزء مستمسکهاى خودشان قرارداده‏اند که مسلمین آمدند و به امر پیغمبر درختهاى خرما را قطع کردند واین فساد در زمین است.از این جهت است که من لازم مى‏دانم که دراطراف این مطلب مقدارى بحث کنیم.

این مطلب از دو جنبه باید بحث‏شود،یکى از جنبه قرآنى که آیا این‏عمل با تعلیمات خود قرآن سازگار بوده است‏یا نبوده است؟یعنى اصل‏تعلیمات قرآن و پیغمبر در این زمینه چه بوده است و آیا این یک عمل‏استثنایى و بر خلاف آن تعلیمات است‏یا نه؟و دیگر از نظر کلى و به‏اصطلاح فلسفى و حقوقى،چون این مساله‏اى است که حتى امروز هم‏در میان فلاسفه جدید مطرح است.

قرآن کریم مکرر در تعلیمات خودش این دستور را یادآورى‏کرده است که در جهاد و مبارزه با دشمن از عدالت‏خارج نشوید،مثل‏آیاتى که در ابتداى سوره مائده هست;در دو آیه است.در یک آیه‏مى‏فرماید: «و لا یجر منکم شنئان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا وتعاونوا على البر و التقوى و لا تعاونوا على الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شدیدالعقاب‏» وادار نکند کینه و دشمنى قومى که شما را مانع شدند از وروددر مسجد الحرام[که از حد تجاوز کنید].مى‏دانیم که قریش به مسلمین‏فوق‏العاده بدى کردند.یکى از چیزهایى که سبب شده بود که کینه‏قریش،شدید در دل مسلمین وارد شود عملى بود که در حدیبیه انجام‏دادند که مسلمین تا دو فرسخى مکه رفتند و اینها مانع شدند.قرآن‏مى‏فرماید دشمنى این قومى که شما را مانع شدند از مسجد الحرام‏بعلاوه هزار کار بد دیگرى که کرده بودند;جنگ بدر و احد و خندق رااینها بپا کرده بودند-سبب نشود که شما از حد تجاوز کنید.بعدمى‏فرماید که در کارهاى نیک تعاون داشته باشید و در کارهاى بد نه.

فقها مساله‏اى در فقه در کتاب‏«جهاد»طرح کرده‏اند به نام مساله‏«تترس کافر به مسلم‏»(تترس از ماده‏«ترس‏»است و ترس یعنى سپر)که‏اگر در جنگ،دشمن،مسلمانى را سپر خودش قرار بدهد تکلیف‏چیست؟حال یا فردى از کفار فردى را سپر خودش قرار بدهد[یا گروهى از کفارگروهى را سپر قرار بدهند]،ولى آنها بالاترش را عنوان کرده‏اند که گروهى‏را سپر قرار بدهد.مثلا دشمن عده‏اى مسلمان بى‏گناه را اسیر مى‏کند-واین خیلى معمول هم هست-بعد همان اسرا را در مقدم لشگرخودش قرار مى‏دهد و سربازش پشت‏سر این اسرا جلو مى‏آید،براى‏اینکه اگر آن طرف بخواهد بزند باید اول افراد خودش را بزند.این مساله‏را فقها طرح کرده‏اند که اگر ما دیدیم دشمن هجوم آورده و گروهى‏مسلمان بى‏گناه را سپر خودش قرار داده است،امر ما دایر است میان‏یکى از دو کار:یا این عده بى‏گناه را بکشیم تا بتوانیم جلو هجوم دشمن رابگیریم و یا اینکه به خاطر این بى‏گناه‏ها دست از مبارزه برداریم، تسلیم دشمن باشیم که دشمن چه مى‏کند.مى‏گویند اینجا براى شما جایز است‏که همین بى‏گناه‏ها را به دست‏خودتان بکشید-البته آنها شهیدند در راه‏خدا-براى اینکه جلو پیشروى دشمن را بگیرید،زیرا اگر این کار رانکنید،بعد دشمن مى‏آید بیشتر از آنها را مى‏کشد،همانها را مى‏کشدبعلاوه یک عده افراد دیگر.پس امر دایر است میان اهم و مهم که ماخون این عده بى‏گناه را اینجا حفظ کنیم ولى در ازاى آن خون عده‏بیشترى بى‏گناه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سوره حشر آیه 5 تا 7

تحقیق درمورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تفسیر سورۀ حدید

آیات (25 تا 27)

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَیِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَب وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ عَزِیزٌ(25)

وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَهِیمَ وَ جَعَلْنَا فى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکتَب فَمِنهُم مُّهْتَدٍ وَ کثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(26)

ثمَّ قَفَّیْنَا عَلى ءَاثَرِهِم بِرُسلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسى ابْنِ مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْنَهُ الانجِیلَ وَ جَعَلْنَا فى قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَهَا عَلَیْهِمْ إِلا ابْتِغَاءَ رِضوَنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَئَاتَیْنَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(27)

خدا که قدرت دارد همه انسانها را خوب بیافریند،پس چرا خوب نیافریده است؟اگر مى‏خواست مردم هدایت بشوند او که مى‏توانست‏بدون اینکه نیازى به این اسباب و مسببات و به این مقدمات واسباب‏چینى‏ها باشد از اول مردم را صالح و خوب و مهتدى و کامل خلق‏کند و بعد هم آنها را به بهشت ببرد.اینها توجه نکرده‏اند و نمى‏دانند که‏خداوند همین‏طور که قادر على الاطلاق است،حکیم على الاطلاق‏است و این نظام عالم هستى به اصطلاح نظام احسن و نظام اکمل است‏و معنى حکمت این است که هر چیزى بر نظام خودش وجود پیدا کند وبلکه محال است که بر غیر نظام خودش وجود پیدا کند.گفتیم این مثل‏این است که کسى بگوید چرا خداى متعال مثلا دندانها را اینچنین خلق‏کرده،بعضى دندانها را قاطع و برنده خلق کرده و بعضى را طاحن وآسیا؟بعد کسى بگوید براى این است که انسان-و همین‏طور حیوانات‏در جذب کردن غذا اولا نیاز دارد به اینکه ماکولات را ببرد،و ثانیااحتیاج دارد به این که اینها را با وسیله دیگرى نرم کند براى اینکه درمعده و بعد در روده قابل جذب باشد;[و بعد آن شخص اول بگوید]خدا که قادر است،خدا که قدرت على الاطلاق دارد،خدا مى‏توانست‏بدون این اسباب و وسایل هم این کار را انجام بدهد;انسان غذاها راهمین‏طور دربسته بفرستد در معده،بعد خدا اینها را همین‏طور بدون این‏اسباب به هضم برساند;مگر خدا قدرت ندارد؟!خدا که قادر است همه‏ماکولات را از اول به صورت جویده شده و کامل شده خلق کند که انسان‏وقتى به دهانش گذاشت دیگر نیازى به جویدن و حتى فرو بردن نداشته‏باشد.

معناى این حرف این است که اصلا در عالم نظامى وجود نداشته‏باشد،هیچ چیزى در عالم شرط هیچ چیزى نباشد.گذشته از اینکه‏چنین چیزى خیال انسان است و از نظر عقل محال است،ضد حکمت بارى تعالى است.این که در آخر آیه اشاره مى‏فرماید: «ان الله قوى عزیز»

یعنى بعد از آنکه اشاره مى‏کند که ما پیغمبران را با دلایل،با معجزات،بابینات فرستادیم، کتاب و میزان با آنها فرستادیم و هدف اصلاح مردم‏بود و هست و بعد اشاره مى‏کند به مسؤولیتى که-غیر از انبیاء-خودمردم هم دارند و آن مسؤولیت مجاهده در راه حق است: «و انزلنا الحدیدفیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب‏» که از مردم‏استنصار کرده و خواسته است که به کمک این هدایت و این دین‏برخیزند،بعد از اشاره به اینها مى‏خواهد بگوید شما اینها را به حساب‏عجز و ناتوانى نگذارید;خداوند در عین اینکه فاعل بالاسباب است(ابى‏الله ان یجرى الامور الا باسبابها)در عین حال فاعل به آلت یست‏یعنى نیازبه این امور ندارد،منشا اینها عجز و ضعف و ذلت و ناتوانى نیست;لهذامى‏فرماید: «ان الله قوى عزیز» در عین قدرت و عزت و در کمال قدرت وعزت،این امور هست;یعنى اینها را به حساب کمبودى در قدرت وعزت نگذارید.

و اما آن جهتش که به انسان بستگى دارد،عرض کردیم که کمال هرموجودى متناسب با خود آن موجود است.کمال انسان با کمال یک فلزدوگونه است;یعنى فلز آن کمالى که مى‏تواند داشته باشد اگر تمامش هم‏وابسته به عوامل بیرون از وجود آن باشد باز این کمال،کمال است. اگرما مثلا یک برلیان را در نظر بگیریم و آن را بهترین برلیانهاى دنیا بدانیم درعین حال توجیه همه صفات خوب و انواع خوبیهایش[در ارتباط باخارج خودش است].به چه دلیل این صفت را دارد؟به دلیل فلان عامل‏که مثلا عامل محیطى است.به چه دلیل آن صفت دیگر را دارد؟به دلیل‏اینکه مثلا صنعتگران روى آن خوب کار کرده‏اند.و لو اینکه همه این‏خصوصیات را از بیرون خودش کسب کرده است در عین حال این‏خوبیها را دارد;یعنى شرط خوبى یک برلیان این نیست که خود براى‏خود کسب کرده باشد.ولى انسان در میان موجودات، رسیده به مرحله‏آزادى و اختیار و خلیفة اللهى و انتخاب و به مرحله‏اى که خود باید براى‏خود نیکى را انتخاب کند و آن نیکى که خود براى خود انتخاب نکرده واز خارج به او تحمیل شده است اصلا آن برایش نیکى نیست.مثلاصداقت،امانت،راستى،آزادیخواهى،آزاد منشى،تقوا همه اینها آن‏وقت براى انسان فضیلت است که این انسانى که در سر دو راهى انتخاب‏قرار مى‏گیرد طرف خوب را براى خود انتخاب کند.همین قدر که ازخارج به او تحمیل شد یعنى طبیعى و ذاتى شد،آن کمال دیگر کمال‏انسانى و آن فضیلت دیگر فضیلت انسانى نیست.شرط فضیلت انسانى‏این است که خود انسان قیام به آن فضیلت بکند.

بعد ما مى‏آییم سراغ بهشت و مقابل آن،جهنم.طبیعت بهشت‏یعنى تجسم اعمال اختیارى انسان.اگر عملى اختیارى نباشد اصلابهشتى وجود ندارد.بهشت‏یعنى مخلوق خود انسان، یعنى تجسم‏اعمال اختیارى خود انسان.اگر انسانى نباشد و اگر اختیارى و عمل‏اختیارى وجود نداشته باشد اصلا بهشتى نمى‏تواند وجود داشته باشد.

پس این،حرف مهمل است که خدا انسان را خلق کند بعد هم ببرد به‏بهشت.خیال کرده‏اند بهشت مثل باغى است در شمیرانات،انسان هم‏مثل یک فلز یا گیاه است،این را ببرند آنجا بگذارند،قضیه حل مى‏شود.

آیه کریمه با این تعبیر بیان مى‏کند: «لیقوم الناس بالقسط‏» براى اینکه خود مردم قیام به قسط و عدالت بکنند،خودمردم خوبى را براى خود کسب کنند. «انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج‏نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا».


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27