حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه بنیاد گرایی اسلامی و سیاست خارجی آمریکا

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه بنیاد گرایی اسلامی و سیاست خارجی آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بنیاد گرایی اسلامی و سیاست خارجی آمریکا


دانلود پایان نامه بنیاد گرایی اسلامی و سیاست خارجی آمریکا

بنیادگرایی اسلامی نهضتی برخاسته از درون جوامع اسلامی و پاسخی دینی به بحرانها و آشفتگی های اجتماعی و سیاسی جوامع مسلمان بود . این جریان با پی بردن به فساد و بی عدالتی در جوامع اسلامی همواره در صدد اصلاح این جوامع بوده است وبا ارائه پیشنهادی مبتنی بر تمسک و بازگشت مجدد به اصول و مبانی اسلام در صدد بود راه درمان نابسامانیها و عقب ماندگی را در درون مذهب پیدا کند .

            بنیادگرایی اسلامی با ویژگی ها و اهداف فوق همواره در طول تاریخ اسلام استمرار داشته و با پسرفت و پیشرفت هایی که داشته است وارد قرون جدید (20 و 21 ) گردید .

            بنیادگرایی در دوران جدید ، که می توان شروع رسمی آن را از سید جمال الدین اسد آبادی دانست علاوه بر تعقیب اهداف پیشین که مبنی بر اصلاح و مبارزه با فساد در جوامع اسلامی بود ، هدف و خواست تازه ای پیدا کرد : یعنی مبارزه با هجوم استعمار گران خارجی به سرزمین های اسلامی .این عامل از آن زمان تا کنون به صورت یکی از اهداف اصلی این جریان باقی مانده است . یا به عبارتی می توان گفت همین عامل نقش عمده ای در پیدایش و تداوم جریان بنیادگرایی اسلامی در دوران جدید داشته است .

            لازم به ذکر است که مسئله تهاجم غرب به سرزمینهای اسلامی از همان ابتدا با واکنش این جوامع روبرو بوده است اما این واکنشها بیشتر در شکل و قالب های غیر اسلامی صورت گرفته است . به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم که چارچوبهای مارکسیستی ، ملی گرایی و ناصریسم بیشتر در منطقه خاور میانه نفوذ داشتند و اسلام گرایی یا چارچوب مبارزاتی مبتنی بر عقاید اسلامی در حاشیه قرار داشت . اما به دنبال ناتوانی این مکاتب و ادامه گسترش نفوذ غرب در جوامع اسلامی گرایش روز افزونی به سمت جایگزینی دینی و طرحی اسلامی برای بسیج توده ها جهت مبارزه با هجوم گسترده غرب به وجود آمد و به دنبال آن اندیشه بنیادگرایی از اقبال فراوانی برخوردار شد که نتیجه آن گسترش دامنه بنیادگرایی اسلامی در بیشتر سرزمینهای اسلامی به ویژه آن دسته که گرفتار نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی بیشتری بودند می باشد .

            فراگیر شدن بنیادگرایی اسلامی از نیمه دوم قرن بیستم تا کنون به حدی بود که  عده ای از اندیشمندان را بر آن داشت تا گمان کنند بنیادگرایی اسلامی پدیده ای جدید و مربوط به قرن اخیر است و حتی عده ای نقطه شروع آن را از سال 1979 م و وقوع انقلاب اسلامی در ایران دانستند .

            ضمن عقیده به اینکه تاریخ رسمی شروع بنیادگرایی اسلامی در قرون اخیر از سید جمال الدین بوده است اما بدون شک از آن زمان تا کنون تحولاتی رخ داده است که هر کدام نقطه عطفی در جریان بنیادگرایی اسلامی به شمار می روند و به تنهایی می توانند سرآغاز فصل جدیدی در تحولات اسلامی به حساب آیند . مثلا در سال 1928 م تشکیل جنبش « اخوان المسلمین » توسط حسن البناء در مصر بنیادگرایی اسلامی برخاسته از سید جمال الدین و شاگردانش را که تقریبا کم توان شده بود دوباره تقویت و چند گام جلو تر برد . اما اقدام حسن البناء نیز در مقایسه و رقابت با مکاتب فکری دیگر از جمله ناصریسم ، ناسیونالیسم و مارکسیسم و … که در منطقه خاورمیانه رایج بود در حاشیه قرار گرفت ولی با شکست اعراب از اسرائیل در سال 1967 م و وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 م نه تنها بنیادگرایی اسلامی جانی دوباره گرفت بلکه از آن زمان تا کنون هیچ رقیب فکری دیگر توان مقابله با آن را پیدا نکرد و همیشه در در مرکز تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه قرار داشته است .

            گذشته از سیر تحولات وتکوین بنیادگرایی اسلامی که به اختصار اشاره شد باید افزود که  علی رغم تداوم تاریخی ، بنیادگرایی در هر دوره ای شکل و قالب خاصی داشته است و به تناسب زمان و مکان اهداف و خواسته های آن متفاوت بوده است . علاوه بر این در هر دوره ای احیاء گران به دنبال اهداف متفاوتی بوده اند ، عده ای خواهان تغییر جامعه و عده ای خواهان تغییر فرد و عده ای نیز خواهان تغییرات همه جانبه بوده اند . همچنین در راستای اجرای این اهداف عده ای موعظه و نصیحت و عده ای اسلحه را برگزیده اند .

            این پیچیدگی و گستردگی اهداف و شیوه ها باعث اختلاف نظر های زیادی در مورد ماهیت و حتی تعریف و تشخیص بنیادگرایی اسلامی شده است . به گونه ای که برای نام گذاردن بر حرکت اسلام خواهی از اصطلاحاتی چون اسلامگرایی ، بنیادگرایی ، اسلام سیاسی و … استفاده کرده اند که اگر چه از لحاظ گسترش دامنه واژه های معادل مفید می باشد اما از آنجا که این اصطلاحات گاه تحت فشارهایی از جمله فرار از برچسب های ناروا به این جریان استخراج و به کار برده شده است لذا نه تنها تمایز های میان گروههای طرفدار این جریان را به خوبی نمایان نمی سازد بلکه بر ابهام و پیچیدگی درک پدیده بنیادگرایی اسلامی نیز افزوده است.

تقدیر و تشکر الف
بخش مقدماتی : کلیات تحقیق
1 . طرح موضوع1
2 . سوال اصلی 5
3 . سوالات فرعی6
4 . فرضیه تحقیق 6
5 . مفاهیم 6
6 . مفروضات8
7 . اهمیت و علل انتخاب موضوع 8
8 . برسی متون و آثار 11
9 . اهداف پژوهش11
10 . نقطه ثقل پژوهش11
11 . روش تحقیق 12
12 . سازماندهی پژوهش12
بخش اول:سیاست خارجی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا
مقدمه بخش15
فصل اول:سیاست خارجی 16
 گفتار اول : شناخت سیاست خارجی 16
 الف ) تعریف و تبیین سیاست خارجی 16
 ب ) اهداف سیاست خارجی
هدفهای اساسی یا اولیه
هدفهای متوسط یا درجه دوم
هدفهای جهانی یا دراز مدت19
گفتار دوم: رابطه میان سیاست خارجی و منافع ملی
 الف ) تعریف و تبیین منافع ملی و جایگاه آن در سیاست خارجی
 ب ) قدمت و پیشینه کاربرد منافع ملی 24
فصل دوم:سیاست خارجیایالات متحده آمریکا در خاورمیانه29
گفتار اول : حضور آمریکا در خاور میانه
 الف ) تاریخچه حضور آمریکا در منطقه
 ب) اهمیت خاورمیانه برای آمریکا
 ج ) کمیت و پراکندگی جغرافیایی نیروهای آمریکایی در خاور میانه29
گفتار دوم : اهداف ومنافع سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه
الف ) جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی آمریکا
ب ) اهداف و منافع آمریکا در خاورمیانه 36
حفظ بقاء و امنیتاسرائیل40
دسترسی به منابع نفت خاورمیانه 44
حمایت از دولتهای محافظه کار45
گفتار سوم:تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه48
منابع بخش اول50
بخش دوم:بنیاد گرایی و بنیاد گرایی اسلامی
مقدمه بخش57
فصل اول:تبار شناسی و ویژگی های بنیادگرایی58
گفتاراول:بنیادگرایی58
گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی 59
چیستی و تبار شناسی 59
تفاوت بنیادگرایی اسلامی با بنیادگرایی مسیحی62
ویژگی های بنیادگرایی اسلامی 63
اهداف و خواسته های بنیادگرایان64
نشانه های بنیادگرایی اسلامی 66
جاذبه های بنیادگرایی اسلامی به عنوان رقیب مکاتب دیگر 67
رویکرد بنیادگرایی اسلامی به سیاست وحکومت67
 گفتار سوم:غرب و استفاده ابزاری و تبلیغاتی از کاربرد اصطلاح بنیادگرایی اسلامی 69
گفتار چهارم:واکنش های نظری به کاربرد تبلیغاتی غرب از اصطلاح بنیادگرایی اسلامی 71
گفتار پنجم:پیشگامان بنیادگرایی و احیاء طلبی اسلامی 77
سید جمال الدین 77
محمد عبده 79
عبدالرحمن کواکبی80
مودودی82
سید قطب
حسن البناء
فصل دوم:نظریه پردازی پیرامون علل ظهور و ضد غربی بودن جنبشهای بنیادگرایی اسلامی 84
گفتار اول:علل ظهور جنبشهای بنیادگرا84
نگرش شرق شناسان جدید86
نگرش جهان سوم گرایی جدید87
عکس العملی در برابر غربی شدن 88
نظریه مارتین مارتی و اسمارت89
ظهور ایالات متحده89
دیدگاه هرایردکمجیان 90
دیدگاه خورشید احمد90
گفتار دوم:علل ضد غربی بودن جنبشهای اسلام گرا92
نگرش شرق شناسان جدید
نگرش جهان سوم گرایی جدید 93

دیدگاه فرید زکریا95
فصل سوم:خشونت طلبی در جنبشهای بنیادگرای اسلامی :ماهیت،علل و انگیزه ها97
گفتار اول:ماهیت اقدامات خشونت طلبانه در جنبشهای اسلامی،تروریستی یا شهادت طلبانه ،انتخابی یا استیصالی 98
گفتار دوم:عوامل و متغیرهای تسهیل کننده یا کنترل کننده خشونت طلبی در جنبشهای اسلام گرا104
الف)متغیرهای تسهیل کننده توسل به خشونت 105
توجیهات ارزشی 105
سنت و سوابق تاریخی105
اقتدار سازمانی و نهادی 106
سکولاریسم 106
سرکوب و فشار 106
مداخله خارجی 107
ب) متغیرهای کنترل کننده توسل به خشونت 107
1-اصلاحات و توسعه اقتصادی 107
2-سیاست وحدت گرایانه 107
3-مسله فلسطین 108
4- مشارکت سیاسی108
منابع بخش دوم114
بخش سوم:سیر تحولات بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه از
1979ـ2002: تشدید یا تضعیف
مقدمه بخش123
فصل اول:فراز و نشیب های بنیادگرایی اسلامی 124
گفتار اول : تحولات بنیادگرایی اسلامی قبل از 1979124
الف ) دوره آگاه شدن از چالشهای جدید127
ب ) ارائه چارچوب ها ی بدیل 127
گفتار دوم؛تحولات بنیادگرایی اسلامی پس از 1979:نشانه ها و شاخص های تشدید128
الف ) تعدد میزان تحولات بنیادگرایانه 129
 انقلاب اسلامی در ایران 129
 تسخیر مسجد بزرگ کعبه 133
 حمله شوروی به افغانستان 133
ب )اتخاذ مواضع تهاجمی به جای تدافعی 135
ج) چرخش از اسلام میانه رو به اسلام مبارز
د) افزایش عملیات مسلحانه گروههای بنیادگرای اسلامی 136
138
هـ)طرح دکترین دولت غیر سرزمینی و پیشقراولی بنیادگرایی سنی(وهابیت)139
و)واکنش غرب و اظهار نگرانی از بنیادگرایی اسلامی 140
گفتار سوم : تأثیر حوادث 11 سپتامبر بر بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه 143
فصل دوم:بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی 146
گفتار اول:بنیادگرایی اسلامی و طیف های مختلف اسلام گرا در مصر 146
الف )پیشینه بنیادگرایی اسلامی در مصر 146
 ب) جناح های اسلامی در مصر148
1 ) اسلام دولتی (الازهر)148
2 ) اسلام میانه رو(اخوان المسلمین)149
 علل و عوامل شکل گیری اخوان المسلمین151
 فعالیت های اولیه 151
 شخصیت حسن البنا151
 مبانی فکری و اندیشه‌ای اخوان المسلمین152
 اصول شش گانه اخوان المسلمین برای تحقق اهداف مورد نظر 153
 استراتژی اخوان المسلمین برای دستیابی به اهداف 153
 وجه تمایز اخوان المسلمین با سایر جنبشهای اسلامی 154
 عوامل مؤثر در فراگیری اخوان المسلمین در مصر و خاورمیانه 156
3 ) جناح اسلام انقلابی 157
1 . جماعت اسلامی158
2 . سازمان الجهاد158
 علل و چگونگی شکل گیری 158
 تفکر و اندیشه حاکم 159
 سازماندهی و ساختار درونی 160
 شیوه عملکرد 161
 الجهاد از مصر تا افغانستان 161
3 . منظمه التحریر الاسلامی 162
4 . جماعه المسلمین (التکفیر و الهجره)163
 سابقه و پیشینه 163
 تفکر و اندیشه حاکم بر گروه 163
گفتار دوم:بنیادگرایی اسلامی در عربستان سعودی 164
الف ) ماهیت ، ریشه ها و تحولات بنیادگرایی در عربستان
 ماهیت و ریشه های بنیادگرایی در عربستان
 تحولات بنیادگرایی در عربستان و ظهور نسل جدید بنیادگرا
ب) نقش بنیادگرایی اسلامی در تحولات اجتماعی و سیاسی عربستان
 1 )مشروعیت زایی وعامل کشور سازی 164
 2 ) مشروعیت زدایی و چالش برانگیزی 171
 شورش جهیمان العطیبی
 ظهور اسامه بن لادن و تشکیل سازمان القاعده
 ج )گروهها و جناحهای اسلام گرا در عربستان سعودی
جناح مذهبی
جناح تکنوکراتها
منابع بخش سوم172
بخش چهارم : سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه
و تأثیر آن بر بنیادگرایی اسلامی در مصر و عربستان سعودی
مقدمه بخش187
فصل اول:حمایت آمریکا از رژیم های غیر دموکراتیک و سرکوبگر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی 188
گفتار اول:تعامل سیاست خارجی آمریکا و نظامهای سیاسی در خاورمیانه 188
الف) اولویت سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه:تشویق دموکراسی یا تعقیب منافع ملی 188
ب)نقش سیاست خارجی آمریکا در تداوم رژیم های غیر دموکراتیک 191
ج) علت حمایت آمریکا از رژیم های غیر دموکراتیک 193
ترس از روی کار آمدن اسلام گرایان193
کمک به تحقق صلح خاورمیانه197
 سیاست حفظ وضع موجود198
گفتار دوم: همسویی سیاست خارجی آمریکا با دولت مصر و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی 199
گفتار سوم:همسویی سیاست خارجی آمریکا با دولت عربستان سعودی و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی 206
فصل دوم:حضور نظامی مستقیم آمریکا در خاورمیانه و تأثیر آن بر جریان بنیادگرایی اسلامی 211
گفتار اول : پیامدهای سیاسی و فرهنگی حضور آمریکا در منطقه 211
گفتار دوم:واکنش گروههای بنیادگرا نسبت به حضور آمریکا در منطقه214
الف) واکنش نظریـ فقهی214
ب) واکنش عملی (مبارزه جویانه)217
ج) صدام گرایی 218
د) بن لادن گرایی و فراگیر شدن کیش بن لادنیزم219

فصل سوم:حمایت آمریکا از اسرائیل و تأثیر آن بر آمریکا ستیزی و رفتار گروههای بنیادگرا در خاورمیانه 221
گفتار اول: حمایت ایلات متحده آمریکا از اسرائیل 221
الف ) علت ، میزان و شیوه های حمایت آمریکا از اسرائیل
علت حمایت آمریکا از اسرائیل 221
221
میزان کمک های آمریکا به اسرائیل221
شیوه ها و روشهای گوناگون حمایت آمریکا از اسرائیل222
ب ) پیامدهای منفی حمایت آمریکا از اسرائیل برحل بحران فلسطین225
تداوم بقاء و استمرار سلطه رژیم صهیونیستی225
 انعطاف ناپذیری رژیم صهیونیستی 226
استمرار عملیات شهرک سازی و ممانعت از تشکیل یک دولت فلسطینی227
گفتار دوم: رابطه آمریکا با اسرائیل و تأثیر آن بر موضع گروههای بنیادگرا نسبت به آمریکا در مصر و عربستان سعودی 229
الف ) جایگاه مسئله فلسطین در اندیشه اسلام گرایان230
ب )نقش و تأثیر حمایت آمریکا از اسرائیل بر آمریکا ستیزیاسلام گرایان در مصر و عربستان سعودی231
منابع بخش چهارم237
نتیجه گیری 245
فهرست منابع 272

 

شامل 300 صفحه فایل word

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بنیاد گرایی اسلامی و سیاست خارجی آمریکا

بررسی اقدامات سیاسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از حامی فایل بررسی اقدامات سیاسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی اقدامات سیاسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران


 بررسی اقدامات سیاسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران

ویژگی های جنگ نرم آمریکاعلیه ایران

اما افکار عمومی در کشورهای مسلمان به دو دلیل اصلی هنوز نتوانسته است قالب های مناسب و تحت کنترلی را به دست آورد. دلیل نخست تعارض افکار عمومی در برخی کشورها با منافع حاکمیت آن کشورهاست و دومین سبب آن است که یک رسان متمرکز و همگانی که در جهان اسلام به عنوان مغز ارتباطات شناخته شده و تود شکل نیافته افکار عمومی را جهت دهد، وجود ندارد. هر چند یک رسان مدرن و پیشرفته تحت عنوان «الجزیره» بر آن است که تا حدودی این خلاء را به ظاهر پر کند. ولی در طی سال های اخیر و به خصوص پس از وقایع 11 سپتامبر در معرض چالش های فراوانی قرار گرفته است.
در حال حاضر به نظر می رسد که افکار عمومی جهان اسلام بیشتر به صورت انفعالی به علت تهاجمات گسترد ایالات متحده منسجم و تحریک شده است، که خود یک فرصت شایسته به شمار می رود. اما به دلیل فقدان فعالیت برنامه ریزی شده و علمی، دوام و قوام آن مورد تردید است.

این فایل دارای 11 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی اقدامات سیاسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران

دانلود تحقیق ساختار آموزش و پرورش در آمریکا

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق ساختار آموزش و پرورش در آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ساختار آموزش و پرورش در آمریکا


دانلود تحقیق ساختار آموزش و پرورش در آمریکا

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 8

 

 

فهرست:

ساختار آموزش و پرورش در آمریکا

مدارس خصوصی

چندگونگی

 

مقدمه:

در نظر یک خارجی، نظام آموزش و پرورش در آمریکا، آنچنان که انتظار می رود، گسترده و متنوع، حتی آشفته جلوه می کند. آموزش و پرورش در آمریکا، از طریق پیچیدگی خود، بازتاب تاریخ، فرهنگ، و ارزش های این کشور دائم در حال تحول می باشد. از دیدگاهی وسیع تر، نظام آموزش و پرورش در آمریکا را می توان از طریق ابعاد وسیع، ساختار تشکیلاتی، عدم تمرکز، و چندگونگی فزایندۀ آن توصیف کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ساختار آموزش و پرورش در آمریکا

تحقیق در مورد نگاهی به ماهیت استراتژی آمریکا در خاورمیانه

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد نگاهی به ماهیت استراتژی آمریکا در خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نگاهی به ماهیت استراتژی آمریکا در خاورمیانه


تحقیق در مورد نگاهی به ماهیت استراتژی آمریکا در خاورمیانه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

 پیشبرد فرآیند صلح خاورمیانه:

نگاهی به ماهیت استراتژی‌های امریکا در خاورمیانه

 تضمین امنیت صدور نفت:

آنچه بیش از هر عامل دیگری خاورمیانه را به بحرانی‌ترین مناطق جهان تبدیل کرده، وجود منابع سرشار نفت و گاز به‌عنوان ارزان‌ترین و کم‌خطرترین منابع انرژی برای کشورهای صنعتی جهان است. عراق به‌عنوان چهارمین کشور تولیدکننده نفت جهان و صاحب بزرگترین ذخایر شناخته‌شده نفتی منطقه، اینک به دست امریکا افتاده است و هم‌اکنون کارشناسان امریکایی مشغول نوسازی تکنولوژی کشف و استخراج منابع نفت و گاز عراق هستند.

براساس پیش‌بینی‌های به‌عمل‌آمده، در آینده نه‌چندان دور عراق به دومین کشور تولیدکننده نفت اوپک پس از عربستان تبدیل خواهد شد.

ایران، عراق و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس حدود دوسوم ذخایر نفتی ثابت‌شده جهان را در اختیار دارند. این کشورها بیست‌وهشت‌درصد تولید جهان را به خود اختصاص داده‌اند. ذخایر شناخته‌شده عربستان و عراق، به ترتیب، بیشترین میزان این ذخایر را از میان کشورهای یادشده به خود اختصاص داده‌اند. البته وضعیت ذخایر نفتی عراق به دلیل انزوا و تحریمهای سازمان ملل به‌طور دقیق مشخص نیست، اما ممکن است عراق در آینده از نظر منابع شناخته‌شده به رتبه اول در خاورمیانه تبدیل شود. علاوه‌برآن، قطعی است که ایران، عراق و قطر در منطقه و حتی در جهان، پس از روسیه، به‌ترتیب صاحب بزرگترین ذخایر گاز طبیعی هستند. اهمیت این مساله زمانی آشکار می‌شود که توجه کنیم درحال‌حاضر اهمیت گاز برای جهان صنعتی هر روز بیشتر می‌شود.

ازسوی‌دیگر امریکا با تسلط بر منابع نفت و گاز عراق که تامین‌کننده عمده نیاز انرژی چین، ژاپن و فرانسه است، اینک می‌تواند با فشارآوردن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نگاهی به ماهیت استراتژی آمریکا در خاورمیانه

دانلودمقاله آخرین نظرات نیکلاس برنزمعاون وزیر امور خارجه آمریکا در قبال ایران

اختصاصی از حامی فایل دانلودمقاله آخرین نظرات نیکلاس برنزمعاون وزیر امور خارجه آمریکا در قبال ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نیکلاس برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی متن اظهارات برنز در برابر کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا واشنگتن دی سی

 

ششم مارس 2007

 

آقای لانتوس ، ریاست کمیته روابط خارجی، آقای راس لتینن ، عضو ارشد و سایر اعضای برجسته کمیته، از شما به خاطر فراهم آوردن این فرصت برای بحث و گفت وگو پیرامون سیاست راهبردی ما در قبال چالش های عمده ای که از جانب ایران متوجه منافع امنیت ملی ما است، تشکر می کنم.

 

ما در منطقه خاورمیانه با چهار بحران پیچیده و مرتبط به هم ربرو هستیم؛ ضرورت یک عراق با ثبات و دموکراتیک، تقویت دولت لبنان که به شیوه دموکراتیک انتخاب شده ، مقابله با برنامه اتمی و جاه طلبی های منطقه ای ایران و پی افکندن بنیانی برای یک صلح نهایی بین اسراییل و فلسطینی ها. این منطقه اکنون از مهم ترین کانون های توجه ایالات متحده در جهان به شمار می رود و پای منافع حیاتی ما در تمامی موارد یاد شده در میان است. اما در ماورای مسئولیت ما برای تامین ثبات در عراق، هیچ چیزی از نظر نقش آینده ایالات در منطقه خاورمیانه حیاتی تر از مقابله با چالش های رژیم تند رو ایران که سخنان گزنده پرزیدنت محمود احمدی نژاد، نماد عمومی آن است، نیست.

 

برای مدتی نزدیک به سه دهه تمامی دولت های ایالات متحده آمریکا، از هنگام تصدی پرزیدنت کارتر به این سو، با مسئله غامض جهان بینی (ایدئولوژی) مقابله جویانه و راه و روش آشکارا ضد آمریکایی تهران مواجه بوده اند. اما هیچگاه نگرانی های ما درباره نیات دولت ایران تااین حد جدی نبوده، پیچیدگی های سیاست مربوط به ایران تا این اندازه اهمیت نداشته و ضرورت های وابسته به سیاستی که در قبال ایران باید اتخاذ شود تا بدین پایه مبرم نبوده است. تهران –بدون توجه به هنجارهای مرسوم در رفتار بین المللی - در راه خطرناکی گام نهاده، به طور مکرر تعهدات بین المللی خود را زیر پا گذاشته و با نفرت انگیز ترین و غیر مسؤلانه ترین سخنان که از طرف هیچیک از رهبران دنیا سابقه نداشته، موجبات وحشت جهانیان را فراهم ساخته است.

 

احمدی نژاد برنامه اتمی ایران را قطاری "بدون ترمز" اعلام داشته و رژیم ایران با بی پروایی درخواست های مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را برای متوقف ساختن غنی سازی و کلیه فعالیت های مربوط به باز پردازش هسته ای نادیده گرفته است. اکثریت بزرگی از کشورهای جهان با احساس نگرانی از این که هدف از برنامه اتمی ایران تولید تسلیحات اتمی است، به ما پیوسته اند. رژیم ایران در ادامه این راه و روش مجموعۀ سخاوتمندانه و تاریخی مشوق های پیشنهاد شده از سوی 5 کشور[عضو دائم یسازمان ملل متحد] به اضافه آلمان و ایالات متحده آمریکا را مبنی بر آغاز مذاکرات جدی با تهران، به شرط متوقف شدن فعالیت های غنی سازی در تاسیسات نظنز رد کرده است.
من طی هفته گذشته سه جلسه دیدار و گفت وگو با همتایانم از کشورهای گروه 1+5 – شامل روسیه، انگلیس، چین، فرانسه و آلمان – داشتم که در این جلسات درباره تصویب یک قطعنامه سختگیرانه تر بر مبنای فصل هفتم منشور سازمان ملل علیه ایران بحث و گفت وگو کردیم. در حقیقت ما در آغاز برگزاری جلسات مذاکره رسمی در این مورد در شورای امنیت قرار داریم و از مذاکرات و گفت وگوهای جدی و سازنده ای که با متحدانمان در گروه 1+5 داشته ایم، بسیار خرسند و راضی هستیم. ایران باید این موضوع را درک کند که ما همگی در هدفمان که جلوگیری از دستیابی این کشور به تسلیحات اتمی است، با یکدیگر متحدیم. ما همگی توافق کرده ایم که هرچه سریع تر قطعنامه دوم علیه رژیم ایران را به تصویب برسانیم تا بدین وسیله به ایران هشدار دهیم که در سطح جهان منزوی شده و باید با ما مذاکره کند. رهبران جهان از کشورهای مختلفی مانند هند، مصر و برزیل نیز در آژانس بین المللی انرژی اتمی از این اقدام ما پشتیبانی کرده اند. دولت ایران در ارتباط با مسائل اتمی به طور عمیقیخود را در انزوا می بیند.

 

ایران علاوه بر تلاش برای دستیابی به تسلیحات اتمی، در افشاندن بذر خشونت و بی ثباتی در سرتاسر منطقه، خصوصاً در دموکراسی های آسیب پذیر لبنان و عراق کشوشا بوده است. در همان حال که تهران سیاست های دیرین خشونت طلبانه خود را مبنی بر مخالفت با روند صلح بین اسراییل و فلسطینیان تشدید کرده، اوضاع حقوق بشر در داخل کشور نیز به شدت رو به وخامت گذاشته است.

 

برای مقابله با این چالش ها ما از یک استراتژی جامع استفاده می کنیم که بر رهبری دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا و یک ائتلاف نیرومند چند جانبه متکی است. ما در اولین قدم و پیش از هر اقدامی این نکته را برای رژیم ایران روشن کردیم که ادامه سیاست های تحریک آمیز و بی ثبات کننده احمدی نژاد، هزینه های سنگینی مانند فشارها و محدودیت های مالی، انزوای سیاسی، خدشه دار شدن وجهه و اعتبار ایران در بلند مدت و وارد آمدن خسارات سنگین به منافع اساسی ملی ایران در بر دارد. در گام بعدی که به همان اندازه دارای اهمیت است، ما تلاش کرده ایم تا زمینه های تغییر رفتار رژیم ایران را فراهم نماییم و این رژیم را قانع کنیم که مسیر جالب تری مبتنی بر همکاری با جامعه جهانی در دسترس آن قرار دارد.

 

با این که چالش به وجود آمده بسیار بزرگ است و ما راه درازی در پیش رو داریم، من معتقدم که ادامه این سیاست راهبردی و هماهنگ دیپلماتیک بهترین گزینه ای است که در برابر ما قرار دارد.

 

تا همین چند ماه پیش به نظر می رسید که ایران بر اسب مراد سوار است و بدون برخورد با مانع به تلاش آشکار خود را برای دستیابی به تسلیحات اتمی ادامه می دهد. ایران هزینه اقدامات تحریک آمیز و غیرمسئولانه حزب الله را که منجر به جنگ با اسراییل شد تامین کرده بود. ایالات متحده آمریکا در آخرین ماه های سال 2006، به اقدامات مهمی در جهت مقابله با جاه طلبی های منطقه ای ایران و منزوی نمودن تهران در زمینه برنامه های اتمی دست زد. ما از طریق همکاری و هماهنگی با متحدانمان در جامعه جهانی، اقدامات دیپلماتیک موثری را برای متوقف نمودن تلاش های ایران انجام داده ایم. این سیاست راهبردی ما ما باعث بروز تفرقه و دودستگی در بین مقامات و رهبران ایران در مورد ادامه سیاست های مقابله جویانه خود، یا آغاز مذاکره با جامعه جهانی شده است. اجازه دهید من در باره این که چگونه برای منزوی ساختن ایران و مهار کردن بلندپروازی های آن فشار وارد کرده ایم توضیح بدهم.

 

ما با تلاش های خود در سازمان ملل، موجب پرتو افکندن بر برنامه های اتمی ایران شده ایم. در دسامبر سال 2006، شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آراء قطعنامه 1737 را برای تحمیل تحریم های فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد با هدف قرار دادن برنامه های اتمی و موشک های بالستیک ایران، تصویب نمود. این قطعنامه پس از دو سال سیاست مدارا در برابر ایران از سوی کشورهای ایالات متحده، روسیه، چین و متحدان اروپایی ما، گام بسیار بزرگ و مهمی به شمار می رفت و نقطه عطفی در عزم جامعه بین المللی برای اعمال فشار بر رژیم ایران به منظور وادار ساختن آن به انجام تعهدات بین المللی خود بود.

 

ما همچنین خارج از شورای امنیت سازمان ملل، همکاری هایی را با دولت های بزرگ جهان به منظور قطع همکاری های تجاری آنها با سازمان ها و شرکت های ایرانی و اشخاصی که در زمینه برنامه های اتمی و حمایت از تروریسم فعالیت می کنند، آغاز نمودیم. وزارت خزانه داری آمریکا نیز با استفاده از اختیارات خود تحت قانون موارد ضطراری اقتصادی ا بین المللی (IEEPA) ، بانک سپه ایران را به دلیل همکاری های این بانک با سازمان های ایرانی فعال در زمینه برنامه های موشکی این کشور تحریم نمود. وزارت خزانه داری آمریکا همچنین بانک دولتی صادرات را به دلیل حمایت این بانک از تروریسم، از دستیابی به نظام مالی ایالات متحده آمریکا محروم ساخت. بانک های سراسر جهان نیز متوجه مخاطرات جدی همکاری و انجام معاملات تجاری با ایران شده اند و برخی از این بانک ها محدود ساختن حجم همکاری های خود را با ایران اغاز کرده اند.

 

ما همچنین اقداماتی برای مقابله با جاه طلبی های منطقه ای ایران انجام داده ایم. ایران حمایت های مرگبارش را از برخی از گروه های مبارزه جوی دستچین شده شیعه در عراق که نیروهای آمریکایی و انگلیسی و نیز مردم بی گناه عراق را برای به قتل رساندن آنها هدف قرار می دهند، همچنان دنبال می کند. ما علناً به تهران اعلام نموده ایم که این گونه اقدامات غیر قابل قبول است. همانگونه که پرزیدنت بوش در ماه ژانویه اعلام نمود، نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، با تمامی گروه ها و افرادی که مواد منفجره و اسلحه در اختیار گروه های شبه نظامی عراقی قرار می دهند، فارغ از ملیت آن ها، برخورد خواهند کرد. این اقدامات در هماهنگی با مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل و دولت عراق که به نیروهای ائتلاف مستقر در عراق اجازه داده اند تا هرگونه اقدام مقتضی برای برقراری ثبات و امنیت انجام دهند، صورت می گیرد. ما به صورتی قاطع و مسلم وظیفه داریم تا از سربازاانمان در قبال این گونه حملات حمایت و پشتیبانی به عمل آوریم .

 

ما همچنین با کشورهای فرانسه، عربستان سعودی، مصر، اردن و برخی دیگر از کشورها، برای حمایت قاطع و جدی خود از دولت سینیوره، نخست وزیر لبنان، که به صورتی دموکراتیک انتخاب شده است در حال همکاری هستیم تا تحریم تسلیحاتی تصویب شده در قطعنامه 1701 شورای امنیت برای ممانعت از مسلح شدن مجدد حزب الله توسط ایران و سوریه به مورد اجرا بگذاریم. ما با استقرار دو گروه ناو هواپیما بر در خلیج [فارس] به دوستان و متحدانمان در کشورهای عربی اطمینان خاطر داده ایم که این منطقه برای ما دارای اهمیتی حیاتی است. در سطح منطقه ای نیز کاندالیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا در پاییز گذشته مذاکراتی را با کشورهای عضو شورای همکار خلیج [فارس] GCC و هم چنین مصر و اردن در زمینه نگرانی های مشترک از بابت تهدیدات ایران آغاز کرد که همچنان ادامه دارد.

 

این اقدامات در کنار برنامه های بلندمدت ما برای توسعه و برقراری صلح و ثبات در منطقه و فراهم آوردن اطمینان خاطر برای متحدانمان ازجمله اسراییل، نمایانگر پیشرفت های طبیعی کوشش های ما در نشان دادن عزم راسخ خود برای مقابله با بی اعتنایی های ایران به قوانین بین المللی و جاه طلبی این رژیم برای تسلط بر منطقه صورت می گیرد. همه فعالیت ها و تلاش های ما تا کنون نتیجه بخش بوده است. ایران اکنون در وضعیتی نامتعادل به سر می برد، انزوای این کشور افزایش و نظارت بین المللی نسبت به اقدامات آن شدید تر شده است.

 

سیاست ایالات متحده آمریکا در وارد آوردن فشارهای چند گانه علیه رژیم ایران، خط مشی درستی است که باید آن را ادامه دهیم. علیرغم سخنان پرسر و صدای احمدی نژاد، رژیم ایران در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی آسیب پذیر است. بدیهی است که فشارهای هماهنگ بین المللی می تواند در کاستن از احساس تفوق و استیلای رژیم ایران موثر باشد، رهبران بی پروای این کشور را پریشان خاطر کند و در همان حال هزینه های این رفتارغیر مسؤلانه را آشکار سازد.

 

ما درهمان حالی که به طور جدی می کوشیم تا دولت ایران را منزوی کنیم، راه گفت وگوی سیاسی را نیز برای آن باز گذشاته ایم. به همین علت خانم رایس قبول کرده کها در کنار همتایان خود در گروه 1+5، در "هر زمان و هر مکانی" به مذاکره مستقیم با ایران در مورد برنامه های اتمی این کشور و سایر مشکلات و مسایل موجود بپیوندد. لازمه انجام این امر تنها متوقف شدن غنی سازی و سایر فعالیت های مربوط به پردازش مجدد از جانب ایران است. این بهترین فرصت برای ایران و ایالات متحده آمریکا است تا به مذاکره درباره مسایل و موضوعات مورد اختلاف خود بپردازند. در همین راستا ما موافقت کرده ایم تا در این هفته در "کنفرانس همسایگان" که توسط دولت عراق سرپرستی می شود، در کنار کشورهای ایران و سوریه وسایر کشورها شرکت نماییم و درباره راهکارهای پایان بخشیدن به خشونت ها و کشمکش های تفرقه انگیز داخلی در عراق مذاکره کنیم. ما امیدواریم که تمامی کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس، از این فرصت برای بهبود روابط خود با دولت عراق و ایجاد صلح و ثبات در منطقه استفاده نمایند و هم چنین امیدواریم که پس از این مذاکرات، ایران نقش سازنده تر و مثبت تری را در عراق به عهده گیرد.

 

دیپلماسی بهترین گزینه پیش روی ما برای مقابله با رژیم ایران است و من اعتقاد ندارم که درگیری نظامی با ایران امری مطلوب یا اجتناب ناپذیرمی باشد. اگر ما به ما خط مشی ماهرانه دیپلماتیک خود ادامه دهیم و برای نتیجه بخش شدن این سیاست ها در میان مدت و بلندمدت شکیبا باشیم، اطمینان دارم که می توانیم از در گیری نظامی اجتناب کنیم وشاهد موفقیت استراتژی خود باشیم. ما قویا امیدواریم که ایران پیشنهاد مذاکره با ایالات متحدان و متحدان ما را در گروه 1+5، بپذیرد تا بتوانیم به راه حل صلح آمیزی در ارتباط با جاه طلبی ایران در زمینه سلاح های هسته ای دست یابیم. هر راهکار سیاسی موثری باید همواره راه خروج را برای طرف مقابل، مانند مورد ایران که خود را در یک کنج دیپلماتیک محصورساخته، باز بگذارد. در همان حالی که ما اقدامات موثر و نیرومندانه ای برای مهار کردن ایران در خاورمیانه انجام می دهیم، به ایران پیشنهاد مذاکره با خود را نیز ارایه نموده ایم. هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل متحد به زودی دومین قطعنامه خود را علیه ایران از تصویب بگذراند، ایالات متحده آمریکا و متحدانش بار دیگر تمایل خود برای مذاکره با ایران ابراز خواهند داشت. ما امیدواریم که ایران به انزوای خود بیندیشد وتصمیم بگیرد با ما بر گرد میز مذاکره دیدار کند.

 

بخشی از سیاست ایالات متحده آمریکا برای ارایه تعیین مسیر جدیدی در روابط ایران با آمریکا، متوجه تقویت ارتباط و همکاری ما با مردم ایران می باشد. گرچه داشتن روابط رسمی دیپلماتیک با کشور ایران اکنون برای ما امکان پذیر نیست، اما ما می توانیم شکاف موجود بین ملت های خود را رفع کنیم. از همین رو ما به موازات تلاش های دیپلماتیکمان برای متقاعد ساختن تهران به تغییر سیاست خارجی خود، برنامه ای را برای توسعه ارتباط بین مردم دو کشور آغاز کرده- ایم. ما در ماه ژانویه تیم کشتی ایالات متحده را برای شرکت در مسابقات کشتی به تهران اعزام نمودیم و زمینه های سفر صدها ایرانی را نیز به موجب طرح های تبادل آموزشی و فرهنگی به آمریکا فراهم ساخته ایم. این کوشش ها با پشتیبانی کنگره آمریکا از درخواست دولت در سال 2006 برای اختصاص یک بودجه تکمیلی به طرز شایانی تقویت شده است. از بین بردن موانعی که طی سی سال گذشته باعث دوری و جدایی مردم دو کشور شده اند، از اولویت های ما در بلندمدت به شمار می رود.

 

موفقیت سیاست های ما در برابر ایران و تداوم ائتلاف بین المللی ما در قبال این کشور دستاورد کوچکی نیست. این امر در حقیقت نشان دهنده رهبری موفق پرزیدنت بوش و تلاش های پی گیر رایس وزیر خارجه، وزارت خارجه و سایر سازمانهای دولتی ایالات متحده آمریکا است. همان گونه که رییس جمهوری و وزیر خارجه آمریکا تاکید نموده اند – و از نظر من نیز توجه به این موضوع بسیار اهمیت دارد – ما برای مقابله با چالش های ایران خواستار راه حل دیپلماتیک هستیم.

 

امروز من میل دارم به تفصیل به برخی از اقداماتی که ما در سازمان ملل و یا به صورت دوجانبه برای تشدید فشار بر ایران برای وادار نمودن این کشور به ترک تلاش هایش برای ساختن سلاح های اتمی انجام داده ایم، اشاره کنم. من همچنین از کوشش مداوممان برای وادار نمودن رژیم ایران به قطع حمایت هایش از تروریسم و افراط گرایی و در همان حال توسعه روابط با مردم ایران سخن خواهم گفت.

 


نقش ایران در اشاعۀ سلاح های اتمی

 

در حال حاضر بزرگ ترین و جدی ترین تهدید از جانب رژیم ایران پیگیری توانایی اتمی است. رهبران ایران برخلاف تعهدات بین المللی این کشور، طی مدت 18 سال به طور مخفیانه برنامه غنی سازی اورانیوم و سایر فعالیت های اتمی را دنبال می کرده اند. ادامه سوءاستفاده از اعتماد جهانی اکنون بخش اصلی مشکل جامعه بین المللی را با ایران به تشکیل می دهد.

 

ایالات متحده آمریکا و سایر اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل، حق ایران در را دراستفاده مسالمت آمیز و غیر نظامی ازانرژی هسته ای صلح آمیز طبق مواد پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT) به رسمیت می شناسند. با این حال این حق مستلزم مسئولیت ها و تعهداتی، از جمله تعهد قانونی به چشم پوشیدن از دستیابی به تسلیحات اتمی و انجام کلیه فعالیت های هسته ای تحت بازرسی و نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی است. همان گونه که محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود به شورای امنیت سازمان ملل اشاره نموده است، رژیم ایران به بی توجهی و زیرپا گذاشتن تعهدات بین المللی خود ادامه می دهد و هیچ گونه شفافیتی در کار خود نشان نداده است. علیرغم درخواست های مکرر طی سه سال گذشته، رژیم ایران هنوز بسیاری از مسایل و مشکلات موجود در مورد فعالیت های اتمی خود برای IAEA روشن ننموده است. به همین علت دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید که قادر به تایید این موضوع که برنامه اتمی ایران صرفاً برای مقاصد صلح آمیز دنبال می شود نیست .

 

مرور دوباره بر گزارش دکتر البرادعی آموزنده و هشداردهنده است. طبق این گزارش رژیم ایران نه تنها به کرات شرایط تعیین شده توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی را انجام نداده، بلکه حتی نزاکت آن را که به بسیاری از پرسش های مستقیم آژانس که بازتاب نگرانی های جامعه جهانی است پاسخ دهد نداشته است.

 

رژیم ایران به پرسش های IAEA در مورد سابقه استفاده خود از سانتریفیوژهای P1/P2 ، تجربیات مربوط به جدا اسازی پلوتونیوم و آلودگی تجهیزات مراکز اتمی اش به اورانیوم غنی شده، پاسخ نداده است. ایران همچنین مانع از دستیابی IAEA به مقامات کشور و مدارک و سوابق فعالیت های انجام شده از جمله یک گزارش پانزده صفحه ای در مورد چگونگی قالب سازی اورانیوم در نیمکره ها که تنها در ساخت بمب های اتمی کاربرد دارد، شده است. گذشته از این ایران از اجرای اقدامات ایمنی که به اعتقاد IAEA برای جلوگیری از تبدیل کاربری اورانیوم غنی شده در مرکز اتمی نظنز لازم است خود داری کرده است.

 

البته رژیم ایران زمان کافی برای پاسخگویی به سوالات عنوان شده در زمینه برنامه های اتمی خود را در اختیار داشته است. از سال 2003 تا کنون شورای حکام IAEA بارها از حکومت ایران خواسته است تا به تعهدات خود مطابق با پیمان منع گسترش پایبند باشد. در بیانیه ای که شورای امنیت سازمان ملل متحد در بیست ونهم مارس سال 2006 از طرف هیأت رئیسه خود منتشر ساخت از ایران خواست تا کلیه فعالیت های غنی سازی و فعالیت های مربوط به پردازش مجدد را در مراکز اتمی خود متوقف سازد و با آژانس بین المللی انرژی اتمی در بازرسی های جاری آن به طور کامل همکاری داشته باشد. ایران به تمامی این درخواست ها و همچنین قطعنامه 1696 شورای امنیت که در ژوییه سال 2006 تصویب شد، بی توجهی نموده است. به موجب قطعنامه 1696 شورا از ایران خواست که تا 31 اوت سال 2006 کلیه فعالیت های غنی سازی خود را متوقف سازد، در غیر این صورت به موجب بند 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد، تدابیر مقتضی برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه این کشور اتخاذ خواهد نمود.

 

جامعه بین المللی در مواجهه با عدم پایبندی آشکار رژیم ایران به تعهدات بین المللی خود در زمینه برنامه های اتمی اش، ناچار در دسامبر سال 2006، به اتفاق آراء قطعنامه 1737 را علیه ایران تصویب نمود. این قطعنامه تحریم هایی را در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل بر علیه ایران مقرر داشت و از این کشور خواست تا نسبت به تعلیق کلیه فعالیت های غنی سازی و پردازش مجدد خود و هم چنین فعالیت های خود در زمینه آب سنگین اقدام و به طور کامل با IAEA همکاری کند. همچنین به موجب این قطعنامه کشورهای عضو از انتقال تکنولوژی های حساس در زمینه گسترش سلاح های اتمی به ایران منع شدند و حمایت مالی و تکنولوژیکی از برنامه های اتمی و موشک ایران ممنوع گردید و از کشورهای خواسته شد تا اموال و دارایی نهاد های عمده ای را که با برنامه های اتمی و موشکی ایران در ارتباطند مسدود نمایند.

 

فشارهای مالی

 

علاوه بر مسدود ساختن اموال و دارایی های سازمان ها و اشخاص مرتبط با برنامه های اتمی و موشکی، قطعنامه 1737 زمینه های افزایش محدودیت ها و فشارهای مالی بر علیه ایران را نیز در خارج از سازمان ملل فراهم نمود. در همین راستا وزارت خزانه داری و وزارت خارجه آمریکا به دولت های دیگر جهان و شرکت های خصوصی تاکید نمودند که انجام معاملات و فعالیت های تجاری با ایران متضمن خطرات مالی و حیثیتی برای آن ها می باشد.

 

بنا به گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD، ایران تا پایان سال 2005 بزرگترین استفاده کننده از اعتبارات و ضمانت نامه های رسمی صادراتی بوده و رقم این ضمانت ها به 22.3 میلیارد دلار بالغ شده است. ما با مشاهده این که تعدادی از بانک های عمده بین المللی روابط خود را با ایران محدود کرده اند، از کشورهای اروپایی و آسیایی خواسته ایم تا این تسهیلات و ضمانت نامه های اعتباری خود برای کشور ایران را کاهش دهند. دولت های جهان نباید در مخاطراتی که شرکت های خصوصی در ایران با آن روبرو می باشند، شریک باشند. هم اکنون بسیاری از کشورهای جهان در نگرانی های ما درباره اقدامات و فعالیت های ایران سهیم اند و شروع به کاهش اعتبارات خود به این کشور نموده اند. برخی از کشورها، سطح اعتبارات خود به ایران را در میزان کنونی ثابت نگاه داشته اند و برخی دیگر از کشورها نیز اعتبارات درخواستی توسط ایران را به دقت بررسی و موشکافی می نمایند تا بدین وسیله از پایبندی اکید آن کشور به مفاد قطعنامه 1737 شورای امنیت اطمینان حاصل نمایند. فرانسه، آلمان و ژاپن سقف اعتبارات و تسهیلات ارایه شده به ایران را کاهش داده اند و سایر کشورها نیز محرمانه متعهد شده اند تا با پیروی از این رویه در در میان مدت و بلندمدت ، اعتبارات ارایه شده به ایران را در زمینه کالاهای سرمایه ای و تامین مالی طرح های این کشور کاهش دهند.

 

ما در سال گذشته با همراهی کنگره آمریکا، قانون اعمال تحریم علیه ایران و لیبی (ILSA) را که اکنون در راستای تلاش ها و اقدامات سیاسی و اقتصادی موثر ما در مقابله با کشور لیبی، تبدیل به قانون تحریم ایران (ISA) شده است، تمدید نمودیم. قانون تحریم ایران، در گوشزد ساختن نگرانی های ما از بابت ایران به دولت های دیگر کشورهای جهان و شرکت های خصوصی و انگشت نهادن بر مخاطرات و عواقب بالقوه سرمایه گذاری در این کشور نقش ارزشمندی داشته است. در حقیقت ما فقدان مداوم سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران را به این قانون نسبت می دهیم.

 

طی هفته های اخیر نیز ما با تعدادی از کشورها و شرکت های مربوط در باره سرمایه گذاری آنها در بخش نفت و گاز ایران تماس گرفته ایم. ما ضمن تصریح مخالفت با این امربه این کشورها و کمپانی ها یادآوری نموده ایم که چگونه این سرمایه گذاری تلاش های جامعه جهانی را برای حل و فصل بحران اتمی ایران تضعیف میکند و می تواند باعث ایجاد محدودیت های قانونی در آینده برای سرمایه گذاری تحت قوانین ما گردد. اکثر این قراردادها و سرمایه گذاری ها تنها در مرحله مذاکرات ابتدایی باقی مانده اند و هدف تمامی مذاکرات ما نیز جلوگیری از نهایی شدن این قراردادها بوده است. علاوه بر این ایران اکنون با مشکلاتی جدی در زمینه جذب سرمایه های خارجی در بخش سوخت های هیدروکربور خود روبرو می باشد و تنها معدودی از کمپانی های خارجی حاضر به همکاری با ایران در زمینه توسعه منابع نفتی وگازی این کشور شده اند. دلیل پیدایش این وضعیت سیاست ها و رفتارهای رژیم ایران است، اما وضع نامطلوب سرمایه گذاری خارجی در ایران، ناشی از قانون ILSA/ISA نیز بوده است.

 

ما همچنین در حال استفاده از سایر قوانین و اختیارات داخلی ایالات متحده آمریکا به منظور مقابله با توسعه برنامه های اتمی ایران می باشیم. ایالات متحده آمریکا به موجب فرمان اجرایی 13382، چهارده شخص و سازمان ایرانی در ارتباط با برنامه های تولید سلاح های کشتار جمعی و موشکی مشخص کرده است. این اشخاص و سازمان ها حق دسترسی به نظام مالی و بانکی ایالات متحده آمریکا را ندارند و کلیه اموال و دارایی های آن ها در بانک های آمریکا مسدود خواهد شد. وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا نیز به موجب اختیارات خود در زمینه مقابله با گسترش تسلیحات اتمی و کشتار جمعی، بانک های صادرات و سپه ایران را از دسترسی در سطح بین المللی به نظام بانکی و مالی آمریکا محروم نموده است. ما از سایر کشورهای جهان نیز خواسته ایم تا به دقت فعالیت ها و مبادلات مالی بانک های سپه و صادرات و سایر موسسات مالی ایران را در حوزه قضایی خود تحت نظارت قرار داهند و در صورت اقتضا، اجازه فعالیت این بانک ها و موسسات را لغو نمایند.

 

این فشارهای مالی هدفمند، موجب عدم دستیابی اشخاص و سازمان های مشکوک ایرانی به منابع مالی مورد نیازشان برای پیشبرد برنامه های اتمی ایران شده است و در عین حال این نکته را نیز برای مقامات ایرانی روشن نموده است که بی توجهی به قوانین و معیارهای بین المللی دارای عواقب اقتصادی ناخوشایندی برای این کشور خواهد بود. استوارت لوی ، معاون وزیر خزانه داری و من با همکاری یکدیگر تلاش خواهیم کرد که با شرکای خارجی مان در زمینه این گونه فشارهای اقتصادی در ارتباط باشیم، زیرا این فشارهای اقتصادی یکی از کارآمدترین و موثرترین اهرم های ما به شمار می روند تا بدین وسیله رژیم ایران را به هزینه سرکشی های مداوم آن متوجه سازیم.

 

اقدامات بعدی در شورای امنیت سازمان ملل متحد

 

ما همچنین پیش بینی می کنیم که در صورت تایید عدم همکاری ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی ،شورای امنیت در راستای قطعنامه 1737 سازمان ملل و به موجب بند 41 فصل هفتم منشور ملل متحد، تحریم های بیشتری را علیه ایران در نظر خواهد گرفت.

 

من هفته گذشته در لندن با همتایانم از کشورهای چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلستان درباره اقدامات بعدی شورای امنیت علیه ایران ملاقات داشتم. این دیدار به دنبال ملاقات کاندالیزا رایس، وزیر خارجه ایالات متحده در تاریخ 22 فوریه با خاویر سولانا ، سرپرست سیاست خارجی اتحادیه اروپا؛ لاوروف ، وزیر خارجه روسیه و اشتاین مایر ، وزیر خارجه آلمان دیدار در برلن صورت گرفت. ما گفت وگوها و مذاکرات بسیار سازنده و مثبتی را در مورد تصویب قطعنامه دوم بر علیه ایران انجام داده ایم. علاوه بر این ما مرتباً از تمایل خود برای حل و فصل دیپلماتیک بحران اتمی ایران و مذاکره با این کشور سخن گفته ایم. من نسبت به نتایج این مذاکرات بسیار خوشبینم و اعتقاد دارم که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد رژیم ایران را متوجه عواقب اقدامات و رفتارهایش خواهند نمود.

 

خودداری ایران از تعلیق غنی سازی اورانیوم - علیرغم مجموعه مشوق های بسیار سخاوتمندانه پیشنهاد شده به این کشور و هم چنین پیشنهاد ایالات متحده آمریکا برای آغاز مذاکرات مستقیم بین دو کشور، از دست رفتن یک فرصت مغتنم است. همانگونه که خانم رایس پیش از این چندین بار بر این موضوع تاکید داشته و من نیز اکنون مجدداً تکرار می کنم، پیشنهاد های ما به ایران همچنان به قوت خود باقی است. وزیر خارجه آمریکا حاضر است با وزیر خارجه ایران در هر مکان و هر زمانی دیدار و مذاکره نماید و برای این منظور ایران تنها کاری که باید بکند این است که بر اساس در خواست شورای امنیت به طور کامل و به گونه ای قابل تحقیق غنی سازی اورانیوم و فعالیت های باز پردازش خود را به حال تعلیق در آورد.

 


مقابله با اقدامات ایران برای ایجاد بی ثباتی در خارج

 


به غیر از مسئله اتم ایران، تمایلات برتری جویانه رژیم ایران و سیاست خارجی مقابله جویانه این کشور، موجب بروز تهدیداتی جدی و رو به افزایش برای امنیت منطقه و منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه شده است.

 

من در آغاز سخنانم به نگرانی های جدی ما از بابت حمایت های مرگبار ایران از مبارزه جویان عراقی اشاره نمودم و اظهار داشتم که ما قصد داریم تا به صورتی جدی با این گونه اقدامات مخرب در عراق مقابله نماییم. اما این فعالیت های ایران تنها به کشور عراق محدود نمی شود بلکه ما شاهد ارسال سلاح و حمایت آشکار مالی ایران از گروه حزب الله نیز هستیم که این امر باعث به خطر افتادن روند اصلاحات دموکراتیک در کشور لبنان طی دو سال گذشته شده است. احمدی نژاد تهدید های خود را دایر بر حذف اسراییل از نقشه جهان تکرار نمود و برگزاری کنفرانس انکار هولوکاست در ماه دسامبر که توسط جامعه بین المللی محکوم شد و نیز ادامه حمایت های مالی و تسلیحاتی ایران از گروه های تروریستی فلسطینی مانند حماس و گروه جهاد اسلامی، نشان دهنده خصومت و ضدیت رژیم ایران با یکی از متحدان عمده ما در منطقه می باشد.

 

همان گونه که رایس وزیر امور خارجه نیز طی شهادت اخیر خود [در برابرکنگره] اظهار داشت، ما در حال تشدید تلاش های خود برای ایجاد یک کشورمستقل فلسطین می باشیم که به صورتی صلح آمیز در کنار اسراییل زندگی کند. ما همچنین حمایت ها و پشتیبانی های خود را از دولت منتخب و دموکراتیک لبنان گسترش می دهیم و به کوشش های خود در جهت اجرای کامل تمامی مفاد قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در راستای خلع سلاح حزب الله ادامه می دهیم.

 

در سطحی وسیع تر، نیز ما در حال توسعه و گسترش همکاری های امنیتی خود با متحدان دیرینه مان در منطقه می باشیم. استقرار دومین ناو گروه هواپیمابر ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس نیز در همین راستا به منظور تاکید ما بر حمایت از متحدانمان در منطقه و هشدار به تهران در پای بند بودنمان به حفظ منافع خود در منطقه می باشد.

 


جلوگیری از حمایت ایران از تروریسم

 


هیچ بحثی در باره ایران بدون ذکر سابقه این رژیم در حمایت از تروریسم کامل نخواهد بود.

 

تهران مدت مدیدی است که به عنوان مهم ترین حامی دولتی تروریسم در جهان مطرح است؛ رژیم ایران مسئولیت کشته شدن دهها تن از آمریکاییان را در دهه های 1980 و 1990 بر عهده دارد. رژیم ایران با ارسال تسلیحات برای حزب الله لبنان، قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل را زیرپا گذارشته است. تهران همچنین با عدم اعمال مجازات های مقرر علیه القاعده، مفاد قطعنامه 1267 شورای امنیت و قطعنامه های پیشین را در این راستا نادیده گرفته است و همچنان از محاکمه رهبران ارشد گروه القاعده که در سال 2003 دستگیر نموده، یا اعلام محل اقامت آنها، خود داری می کند.

 

با توجه به این موضوع که ایران مهم ترین منبع تامین مالی تروریسم در سطح جهان به شمار می رود، وزارت خارجه و وزارت خزانه داری ایالات متحده از سایر کشورهای جهان خواسته اند که زمینه های لازم را برای ممانعت از دسترسی مقامات و سازمان های مشکوک ایرانی به نظام مالی بین المللی فراهم آورند. تحریم های اعمال شده علیه بانک صادرات ایران، موجب شده است تا یکی از بزرگ ترین بانک های دولتی ایران نتواند هیچ گونه فعالیت مالی و تجاری با دلار آمریکا انجام دهد.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   54 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آخرین نظرات نیکلاس برنزمعاون وزیر امور خارجه آمریکا در قبال ایران