دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 65 صفحه می باشد.
فهرست مطالب
۲-۱ بافندگی
۲-۲- اجزاء یک دستگاه بافندگی
۲-۳-کنارگیر پارچه
۲-۴- ورد ماشین بافندگی
۲-۵- میل میلک
۲-۶- لامل و دنده شانه ای
۲-۷- غلتک نخ تار
۲-۸- پل نخ تار
۲-۹- میله های تقسیم کننده نخهای تار
۲-۱۰- پل پارچه
۲-۱۱- غلتک پیچیدن پارچه
۲-۱۲- دفتین زدن در ماشین های بافندگی سولرز
۲-۱۳- تنظیم ماشین سولرز
۲-۱۴- طرز تشکیل پارچه در ماشین بافندگی سولرز
۲-۱۵- مکانیزم کنترل کننده نخ تار
۲-۱۶- مکانیزم رزرو نخ پود
۲-۱۶-۱ مکانیزم کنترل نخ پود
۲-۱۷- کنترل کننده زمان کار
۲-۱۸- حس کننده C
2-19- حس کننده D
2-20- حس کننده E
2-21- سیستم حرکت راپیرها
۲-۲۲- تنظیم درجه ماشین
۲-۲۳- کلاچ
۲-۲۴- تغییر سرعت ماشین
۲-۲۵- سوار کردن راپیرها
۲-۲۶- محفظه نوار راپیر
۲-۲۷- راپیر سمت راست
۲-۲۸- راپیر سمت چپ
۲-۲۹- دفتین و شانه
۲-۳۰- رگولاتور منفی غلتک نخ تار
۲-۳۱- رگلاتور غلتک پارچه
۲-۳۲- مکانیزم انتخاب رنگ پود در ماشین های بافندگی سولرز
۲-۳۳- انواع دهنه در لحظه دفتین زدن
۲-۳۴- لحظه تشکیل دهنه
۲-۳۵- عیوب بافت پارچه
۲-۳۶- چله پیچی مستقیم
۲-۳۷- تعمیر و نگهداری ماشین چله پیچی
۲-۳۸- اهداف بوبین پیچی
۲-۳۹- نخ کشی
۲-۴۰- ماشین گره زنی
فصل سوم معرفی و توضیحات دستگاه ژاکارد
۳-۱- یادآوری
۳-۲- تکرار طرح بافت
۳-۳- ترسیم طرح ژاکارد
۳-۴- مکانیزم تشکیل دهنه ژاکارد
۳-۵- اصول کار ژاکارد
۳-۵-۱ مکانیزم ژاکارد ( ونسانزی)
۳-۵-۲- مکانیزیم ژاکارد ( وردل)
۳-۶- مزایا و معایب ژاکارد و نسانزی و وردل نسبت به هم
۳-۷- ژاکارد الکترونیکی گروسه
۳-۸- مراحل مختلف آماده کردن ماشین ژاکارد
۳-۸-۱- راپورت نقش ( راپورت شکل یا راپورت تصویر)
۳-۸-۲- راپورت تار
۳-۸-۳- راپورت ماشین
۳-۹- ریسمان کشی
۳-۹-۱- ریسمان کشی باز
۳-۹-۲- ریسمان کشی مورب
۳-۱۰- انواع ریسمان کشی نسبت به نقش پارچه
۳-۱۰-۱- ریسمان کشی متوالی
۳-۱۰-۲- ریسمان کشی جناغی
۳-۱۱- ریسمان¬کشی برای پارچه¬های راه¬راه طولی با استفاده از ورد برای بافت زمینه
۳-۱۲- اتصال ریسمان ها به قلاب ها
۳-۱۳- اتصال ریسمان ها به میل میلک
۳-۱۴- تقسیم بندی میل میلک ها
تاریخچه بافندگی
عمر بافندگی احتمالاً به قدمت تمدن بشری است زیرا یکی از نیازهای ضروری انسان پوشاندن بدن برای محافظت از اثرات بیرونی ( سرما و گرما) بوده است و البته با این کار «متمدن تر » نیز به چشم می آمده است سایر دلایل پیشرفت صنعت پوشاک در طول تاریخ عبارت اند از : وضعیت اجتماعی ، نیازهای مذهبی و .. البته مدل لباس ها و مکان استفاده آنها نیز بستگی داشت .
یافته های تاریخی حاکی از این است که مصریان در حدود ۶۰۰۰ سال پیش پارچههای تاری پودی بافته اند و چینیها نیز در حدود ۴۰۰۰ سال پیش پارچه های بسیار ظریفی از جنس ابریشم می بافتند . گمان می رود که دستگاه بافندگی دستی به دفعات زیاد در تمدن های مختلف ابداع شده است و این صنعت تا پیدایش ماکو به عنوان یک صنعت خانگی باقی ماند . کی در سال ۱۷۳۳ عبور ماکو از دهنه را اختراع کرد این ماکو با دست پرتاب می شد. دو کانسون در ۱۷۴۵ دستگاهی بافندگی ساخت که بعداً ژاکارد آن را کامل تر کرد در این دستگاه هر نخ تار به صورت جداگانه کنترل می شد .در سال ۱۷۸۵ ، کارترایت ماشین بافندگی موتوری را اختراع کرد .
در سال های اولیه قرن نوزدهم ، ماشین های بافندگی از چدن درست می شدند و با نیروی بخار کار می کردند ماشین بافندگی موتوری به نخ های تار قوی نیاز داشت این نیاز به ساخته شدن اولین ماشین آهار در سال ۱۸۰۳ منجر شد در دهه ۱۸۳۰ ، بیش از ۱۰۰ هزار ماشین ماکویی در انگلستان کار می کردند اساس کار این ماشین ها بسیار شبیه ماشین های ماکویی امروزی بود
در سالهای آغازین قرن بیستم ، پیشرفت هایی در زمینه بوبین پیچی و چله پیچی نخهای تار حاصل شد و ماشین های بافندگی پیشرفتهتر شدند . دستگاه های گره زنی و نخ کشی نخ تار به بازار آمدند. پس از پایان جنگ جهانی دوم ، صنعت نساجی مدرن شروع به ظهور کرد تا این که اختراع الیاف مصنوعی محدوده عمل صنعت نساجی را بسیار تغییر داد . در ۱۹۳۰ مهندسی به نام روزمن نمونه اولیه ماشین بافندگی پروژکتایل را اختراع کرد و در ۱۹۵۳ اولین ماشین های پروژکتایل تجاری فروخته شدند تولید ماشین های راپیری و ایرجت در سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۵ شروع شد .
اصول بنیادی بافندگی در طول قرن های متمادی بدون تغییر باقی ماند .امروزه ، همانند گذشته ، پارچههای تاری پودی با عبور نخ ها از هم با زاویه قائمه تهیه میشوند این سبک تولید منسوجات مزیت های زیادی دارد؛ ثبات و مقاومت در برابر تغییر شکل بر اثر فشردگی و تنش کششی. این ویژگی ها پارچه های تاری پودی را از منسوجات ارزان تر حلقوی و منسوجات بی بافت متمایز می کند تا همین اواخر، تمام پارچههای تاری پودی در جهان با ماشین های تک فاز تولید می شدند ولی تمرکز بر روی پیشرفت های فنی باعث شتاب بخشیدن به پروسه بافندگی معمولی شده است برای مثال در یک دوره مشخص ، توان پود گذاری از چند متر بر دقیقه به بیش از ۲۰۰۰ متر بر دقیقه افزایش یافته است .
۲-۱ بافندگی
مقدمه بافندگی یکی از قدیمی ترین صنایع دستی به شمار می رود. امروزه شواهدی در دست است که نشان می دهد بشر از نه هزار سال پیش از پارچه استفاده می کرده قرنهای متمادی صنعت بافندگی یکی از مهمترین صنعت های بشر به کار می رود این صنعت نه تنها از نظر تولیدی بلکه از نظر اجتماعی نیز اهمیت فراوانی داشت.
نخهای تولیدی در زمانهای قدیم بسیار نایکنواخت و ضخیم بوده به همین دلیل پارچه های تو لیدی کاملاً ضخیم بودند و همچنین از استحکام و کیفیت کمی برخوردار بودند.
اولین طریقه تولید پارچه توسط بشر عبارت بود از آویختن نخهای تار از یک چوب افقی و آویزان کزدن وزنه های در انتهای نخها به منظور کشش و سپس نخ پود به صورت یک بسته از لابه لای نخهای تار عبور داده می شود تا بافت پارچه تشکیل شد طریقه ای که بعدها اختراع شد. نخهای تار در داخل چهار چوبی افقی به صورت کاملاً کشیده قرار می گرفت و نخهای پوداز لابه لای نخ های تار عبور داده می شد. که به علت طول محدود چهارچوب و نخ های تار پارچه بافته شده نیز دارای طول محدو.دی بود. در قرون بعدی نخهای تار بر روی غلتک نخ تار پیچیده می شد و در داخل دستگاه بافندگی دستی قرار داده می شد و نخهای تار بعد از باز شدن به صورت افقی در می آید و در این حالت بافته می شد و سپس پارچه تولیدی بر روی غلتک پارچه پیچیده می شد.
اولین تحول در راه تکنیکی شدن دستگاه های بافندگی در سال ۱۷۳۳ میلادی توسط شخصی به نام جان کی ایجاد شد، ولی با اختراع پرتاب ماکوی سریع سبب سریع تر شدن بافندگی شد. گرچه این اختراع تولید دستگاههای بافندگی را به مقدار کمی افزایش داد، ولی باعث گردید تا راه جدیدی برای اختراعات بعدی گشوده شود. در سال ۱۷۸۵ میلادی ادمونت کاوت رایت موفق به اختراع یک دستگاه مکانیکی بافندگی شد.
در اوایل سال ۱۸۰۰ میلادی شارل ماری ژاکارد موفق به اختراع دستگاه تشکیل دهنده گردید. در ماشین ها ی بافندگی، عملیاتی مانند؛ دفتین زدن، پودگذاری، تشکیل دهنده و غیره مکانیکی بود، ولی تعویض ماسوره دستی بود و یا به محض پاره شدن تار کارگر باید دستگاه را متوقف می کرد. این مسائل باعث پایین آمدن راندمان و همچنین پایین آمدن کیفیت پارچه می گردید. این مسائل سبب شد تا ماشین ها ی بافندگی به مکانیزه هایی مجهز شوند که عملیات فوق را به صورت اتوماتیک انجام دهند.
در زمان تبدیل ماشین ها ی بافندگی اتوماتیک راههای دیگری نیز برای بالا بردن تولید ماشین بافندگی باز شد، به طوری که مهمترین عامل محدود کننده سرعت ماشین بافندگی وجود ماسوره نخ بود. در داخل جسم پودگذار(ماکو) و در نتیجه زیاد بودن جرم جسم پرتاب شونده بود. به این دلیل روشهایی از اوایل قرن بیستم برای طریق پودگذاری جدید پیشنهاد شد.
در سال ۱۸۶۶ باکستون و شرمن ایده ای را به ثبت رساندند که بر اساس آن یک گیره سوزنی به داخل دهنه رفته و نخ و پود را از سمت دیگر به داخل دهنه می کشید.
در سال ۱۸۷۱ شخصی به نام ویلیام جی در آمریکا سیستمی را به ثبت رساند که بر اساس آن دو گیره سوزنی عمل پودگذاری را انجام می داد؛ یک سوزن نخ پود را وارد دهنه می کرد و در وسط دهنه سوزن دیگر نخ پود را گرفته و از دهانه خارج می کرد.
در سال ۱۹۰۵ دانیل مونسون استون سیستمی را عرضه کرد که در آن عمل پودگذاری توسط ماکویی انجام می گرفت که در دو سر آن گیره وجود داشت و متناوباً پود را از طرفین وارد دستگاه می کرد.
در سال ۱۹۱۱ کارل پاستور در آلمان امتیاز یک سیستم ماکوی گیره ای را به دست آورد.
در سال ۱۹۱۴ جی- سیبروز اولین روش پودگذاری به وسیله هوا را به ثبت رساند.
در سال ۱۹۲۲ برای اولین بار کار وانتین و یوهان کابر در آلمان موفق شدند که ایده یک روش جدید بافندگی به وسیله ساختن یک ماشین گیره ای را جامه عمل به پوشانند.
در سال ۱۹۲۴ مهندسی به نام ردولف روسمن شروع به طرح یک روش جدید پودگذاری کرد که ماشین بافندگی سولوز امروزی نتیجه کار آن است.
در سال ۱۹۴۹ اولین ماشین بافندگی با جت آب توسط ولادمیر اسواتی در چک اسلواکی ساخته شد.
در سال ۱۹۹۵ ایده دیگری در زمینه ساخت ماشین بافندگی که در یک زمان بتواند چندین پود را در چندین دهنه به طور همزمان قرار دهد ارائه گردید که بر اساس آن تعدادی ماشین بافندگی ساخته شد و بالاخره اینکه جدیدترین ایده ای که بر اساس تشکیل دهنه موجی ارائه شد، از رودلف روسمن است که در ماشین های جدید توربو _ تی _ و_ ار کارخانه برقی به کار رفته است.
اما نکته قابل توجه در تمام این ماشین ها این است که در تمام آنها از قدیمیترین دستگاه یعنی یک چوب افقی تا دستگاههای پیشرفته امروزی باید ۵ عمل اصلی صورت گیرد که عبارتند از:
۱- باز شدن نخ تار
۲- تشکیل دهنه
۳- قرار دادن نخ پئد داخل دهنه
۴- دفتین زدن
۵- پیچیدن پارچه تولیدی
به طور کلی امروزه عامل محدود کننده سرعت ماشینهای بافندگی چگونگی پودگذاری است و تمام تلاش دانشمندان و مهندسین اختراع روشی است که بتوان سرعت پودگذاری را افزایش داد. بنابراین امروزه ماشین های بافندگی را می توان بر اساس روش پودگذاری تقسیم بندی کرد:
۱- ماشین ها ی بافندگی با سیستم پودگذاری معمولی: که خود به دو دسته ماشین های بافندگی معمولی و اتوماتیک تقسیم می شوند.
۲- ماشین های بافندگی با سیستم پودگذاری غیرمعمولی: این ماشینها خود به چند دسته تقسیم می شوند:
الف) ماشین های بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام می شود.
ب) ماشین های بافندگی که در آنها عمل پودگذاری به طور مثبت انجام می گیرد.
۳- ماشین های بافندگی بدون ماکو که دارای مزایای زیر هستند:
الف)کم شدن جرم جسم پرتاب شونده به علت کوچک بودن آن که همچنین سبب کم شدن ارتفاع دهنه شده که این عمل باعث زیاد شدن سرعت عمل دستگاه می شود.
ب) انرژی مورد نیاز جهت به حرکت درآوردن ماشین بافندگی با توجه به توان پودگذاری مساوی کمتر می باشد.
ج) استهلاک اجزاء ماشین مثل مضراب چوب، مضراب ماکو و ماسوره وجود ندارد و دیگر نیازی به ماسوره پیچی و ماسوره تمیزکنی نیست.
ماشین های بافندگی بدون ماکو پودگذاری در آنها به وسیله دو گیره انجام می شود. در این روش دو گیره برای پودگذاری همزمان عمل می کند. در هر سمت ماشین یک میله گیره یا یک تسمه گیره وجود دارد که طول هر یک کمی بزرگتر از نصف شانه بافندگی ماشین است. یکی از گیره ها، گیره آورنده و دیگری گیره برنده است و هر دو همزمان به داخل دهنه وارد می شود و در وسط دهنه به یکدیگر می رسند. در این نوع ماشینها انتقال نخ پود به داخل دهنه به دو روش انجام می شود که روش داووس و روش کابر ماشینهای سولزر مارخانه یزد تترون به روش داووس عمل می کنند. این روش توسط دیموند داووس طی یک کار تحقیقاتی نه ساله اختراع شد و در سال ۱۹۹۳ حدود بیست ماشین با عرض شانه نود سانتیمتر شروع به کار کرد.
روش پودگذاری دراین ماشینها به این طریق است که:
۱- گیره آورنده که در سمت بوبین قرار دارد و ابتدای نخ پود را می گیرد و وارد دهنه می شود.
۲- همزمان با آن این گیره برنده نیز وارد دهنه می شود.
۳- هر دوگیره به وسط دهنه رسیده و ابتدای نخ پود توسط گیره برنده گرفته می شود و دفتین به لبه پارچه کوبیده می شود. از خصوصیات این روش این است که چون سرعت باز شدن نخ کمتر از روش کابلر است می توان برای بافندگی از نخهای فیلامنت و ابریشم طبیعی استفاده کرد و همچنین مکانیزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است. به همین دلیل بهتر است در دسترس قرار گیرد.
۲-۲- اجزاء یک دستگاه بافندگی
بافندگی تکنیکی است که توسط آن می توان یک سطح بافته شده ایجاد کرد سطح بافته شده عبارتست از سطحی که از بافت رفتن حداقل دو دسته نخ عمود بر هم تشکیل شده باشد. نخست دسته اول که در جهت طولی پارچه قرار دارد تار و نخ دسته دوم که عرضی پارچه قرار می گیرد پود نامیده می شود. در پارچه بافته شده باید این دسته نخ کاملاً بر هم عمود باشند.
پارچه توسط ماشین بافندگی بافته می شود. برای انجام این منظور نخ دسته اول یعنی تار بر روی غلتک نخ تار و نخ دسته دوم بر روی ماسوره نخ پود پیچیده می شود و هر دو دسته نخ را ماشین بافندگی قرار می گیرد. ماشین بافندگی از مکانیزم و اجزاء مختلفی ساخته شده است.
۱- غلتک نخ تار: نخ تار بر روی غلتک نخ تار پیچیده در پشت ماشین بافندگی قرار می گیرد. نخهای تار از روی این غلتک باز شده و به سمت بالا کشیده می شود.
۲- نخ تار: نخهای تار به موازات یکدیگر از روی پل نخ تار عبور می کند و بدین ترتیب جهت آنها تغییر پیدا کرده و در سطح ماشین قرار می گیرد.
۳- میله های تقسیم کننده: نخهای تار بتناوب از زیر و یا از روی میله های تقسیم کننده عبور می کند.
۴- ورد: نخهای تار از داخل میل میلکهای (۵) آویخته شده از وردها ، عبور می کند.
۵- غلتک ورد: وردها از قسمت فوقانی بر روی غلتک ورد آویخته می شود.
۶- ماکو و ماسوره: نخ پود که برروی ماسوره پیچیده شده است در داخل ماکو قرار می گیرد.
۷- شانه بافندگی: نخهای تار به تعداد مساوی از داخل دندانه های شانه عبور داده می شود. شانه وظیفه دارد که نخهای تار را به طور مساوی و یکنواخت در عرص پارچه تقسیم کرده و نخ پودی که در داخل دهنه قرار می گیرد به لبه پارچه متصل کند.
۹- دفتین
۱۰- کف دفتین
۱۱- پل پارچه
۱۲- غلتک پارچه
در شکل، جانبی مسیر نخ تار و اجزاء مختلف یک دستگاه ماشین بافندگی نشان داده شده است، در این شکل دیده می شود که پارچه پس از بافته شدن از روی پل پارچه عبور می کند و توسط غلتک کشیدن پارچه (۱۳) کشیده شده و سپس به دور غلتک پارچه (۱۴) پیچیده می شود.