حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله رشد انعطاف پذیری

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله رشد انعطاف پذیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

انعطاف پذیری، یعنی توانایی حرکت مفاصل در دامنه کامل حرکت، که برای اجرای بیشینه مفید است، در حالیکه انعطاف پذیری محدود شده، یکی از عوامل آسیب دیدن در ورزش است. با وجود این ورزشکاران جوان در پاره ای از اوقات این جنبه مهم را نادیده می گیرند. بنابراین بر قیمت انعطاف پذیری ، تأکید خود را بر قدرت و استقامت قرار می دهند. افرادی مانند ژیمناستها یا بالرینها از این قاعده کلی مستثنا هستند. یکی از دلایل بی توجهی ورزشکاران جوان نسبت به انعطاف پذیری فرضیه آنهاست یعنی آنها تصور می کنند بدن ورزشکاران جوان به طور طبیعی نرم است و نیازی به تمرینهای نرمشی و انعطاف پذیری ندارند. مردم معمولاً عدم انعطاف پذیری را مربوط به سالخوردگان می دانند. در اثر تمرین نکردن، انعطاف پذیری فرد کاهش می یابد، حتی اگر در دوره کودکی و نوجوانی و جوانی باشد.
سنجش انعطاف پذیری
خصلت مهم انعطاف پذیری اختصاصی بودن آن است. یعنی اینکه درجه معینی از انعطاف پذیری برای هریک از مفصلها، خاص آن مفصل است. بنابراین یک یا دو شاخص انعطاف پذیری نمی تواند نماینده انعطاف پذیری کلی بدن باشد. اگر بخواهید قدرت، استقامت و ترکیب بدن را به طر همزمان ارزیابی کنید انسجام مجموعه ای از اندازه گیریای انعطاف پذیری غیر عملی خواهد بود.
مجموعه آزمونهای آمادگی جسمی مانند آزمون «بهترین بدن» و «ترسیم آمادگی جسمی» از مجموعه آزمونهای آمادگی جسمانی تنها به یک شاخص از اندازه گیری انعطاف پذیری اکتفا می کنند. آزمون نشستن و به جلو خم شدن برای این منظور انتخاب شده است؛ زیرا تصور می شود که انعطاف پذیری تنه و لگن خاصره برای جلوگیری و مراقبت از درد کمر در بزرگسالان بسیار مهم باشد.
دامنه حرکت ممکن در هر مفصل به ساختار استخوانی آن مفصل و بافتهای نرم اطراف آن مربوط می شود. بافتهای نرم شامل عضلات تاندونها، کپسولهای مفصلی، رباطها و پوست است. بنابراین در هر سنی، انعطاف پذیری هر فرد بازتابی از دامنه طبیعی حرکت مفصلهاست که مربوط به مفصل خاصی از بدن او می شود.
تغییرات رشدی در زمینه انعطاف پذیریگ
بعضی از پژوهشگران بر افزایش انعطاف پذیری در کودکان اشاره داشته اند. اما متأسفانه اکثر تحقیقات به نوعی کاهش در میزان انعطاف پذیری را نشان می دهند. و نتیجه نشان می دهد پسران بعد از سن 10 سالگی و دختران پس از سن 12 سالگی انعطاف پذیری خود را از دست می دهند.
گروه سنی تعداد مفصل لگن
خم شدن – باز شدن یک سمت تنه
خم شدن – باز شدن مفصل آرنج
خم شدن – باز شدن شانه
6 50 7/163/121 1492 6156 9/124/288
9 50 9/195/126 1/182/1017 9/63/157 117/219
12 50 2/181/139 4/203/118 1/84/157 125/215
15 50 8/179/126 8/184/110 5/77/155 9/11213
18 100 1/116/128 184/104 8/73/151 128/212

 

پسران بلژیکی که در تحقیقات بلند مدت آزمایش شدند انعطاف پذیری خود را از سن 12 تا 8 سالگی ارتقا بخشید.
این مقدار در حدود یک سانتیمتر ر هر سال بود. شاید دلیل آن تقویت عضلات دیواره شکم آنها بوده است. بطور کلی کودکان انعطاف پذیری (نشستن و به جلو خم شدن) خود را حفظ می کنند، در حالیکه نوجوانان می توانند در حین رشد به نتایج بهتری دست یابند. در برخی از کودکان و نوجوانان انعطاف پذیری کاهش می یابد، یا آنان بسیار کم در این مورد پیشرفت می کنند، شاید دلیل آن عدم تمرین و فعالیت ورزشی باشد دختران در رتبه درصدهای پایین از نظر انعطاف پذیری افت داشتند و تنها در اواسط دوره نوجوانی کمی پیشرفت کردند. و همچنین دختران در مجموع نسبت به پسران در مفصلهای خود انعطاف پذیری بیشتری دارند. این مطلب شاید ناشی از آن باشد که تمرینهای کشتی به طور اجتماعی بیشتر برای دختران قابل قبول و پذیرفته می شود تا تمرینهای شدید قدرتی و به نظر می رسد تعداد بیشتری از دختران در مقایسه با پسران در ورزشهایی مثل ژیمناستیک یا باله شرکت می کنند.
انعطاف پذیری در سالخوردگان
متأسفانه، کاهش انعطاف پذیری تنها به دوره نوجوانی و جوانی محدود نمی شود. بون و آزن 28 نوع مختلف از اندازه گیری انعطاف پذیری را در مورد 109 نفر، از 18 ماهه تا 54 ساله انجام دادند و کاهش یکنواختی از انعطاف پذیری را در هر دوره بدست آوردند.
مقایسه بزرگسالان بالاتر از 55 سال با افراد جوانتر ثمره ای جز کاهش انعطاف پذیری در بعضی از موارد به بار نیاورد، اما این کاهش شامل همه مفصلها نبود.
الکساندر، ردی و میلی اظهار داشتند که کاهش در مقدار انعطاف پذیری بعد از سن 49 سالگی چشمگیرتر از دوره های قبل از آن است. بدون شک یکی از عوامل کاهش انعطاف پذیری محدودیت دامنه حرکت کارهای روزمره است. روند کاهش انعطاف پذیری معرف میانگین وضعیت جسمی بین نمایندگان گروههای مختلف مردم است. این امر به این معنا نیست که هرکس به ور خودکار انعطاف پذیری خود را کاهش می دهد. در واقع، ورزشکاران، بالرینها و افرادی که در تمرینهای انعطاف پذیری درگیر هستند معمولاً با بالا رفتن سن دامنه حرکات مفصلهای خود را حفظ می کنند یا آن را بهتر می سازند.

 

 

 

تمرین انعطاف پذیری
در دوره سالخوردگی، عدم تحرک یقیناً عامل اصلی کاهش انعطاف پذیری است. خوشبختانه تمرینهای ویژه انعطاف پذیری می توانند حتی در دوران پیری جهت کاهش انعطاف پذیری را معکوس کنند.
عوامل محدود کننده انعطاف پذیری
عوامل چندی ممکن است دامنه کامل حرکتی یک مفصل را محدود سازند که عبارتند از :
1. ساختار استخوانی ممکن است نقطه نهایی حرکت مفصل را محدود کند.
2. چربی نیز ممکن است توانایی حرکت یک مفصل را در طول دامنه کامل حرکتی اش محدود سازد.
3. پوست نیز ممکن است عامل محدود کننده حرکت باشد؛ برای مثال، فردی که برخی انواع آسیبها یا جراحیهای پوستی برای ترمیم بریدگیها یا پارگیها بویژه بر روی یک مفصل داشته است.
4. عضلات و تاندونهای آنها و نیز غلافهای فاسیای پیرامون آنها نیز اغلب اوقات عامل محدودسازی دامنه حرکت هستند.
5. بافت پیوندی احاطه کننده مفاصل مثل لیگامنتهای موجود در کپسول مفصل ممکن است فرد را در مقابل کششهای عضلانی مقاوم سازد.
برخی پژوهشگران سهم نسبی بافتهای نرم را که باعث مقاومت در برابر حرکت مفصل می شوند، به شرح زیر اعلام کرده اند:
الف) کپسول مفصلی : 47 درصد؛
ب) عضله و فاسیای آن : 41 درصد؛
ج) تاندونها و لیگامنتها : 10 درصد؛
د) پوست : 2 درصد.
بجز ساختار استخوانی، چربی، پوست، عضلات و بافت پیوندی، سن و جنس و میزان فعالیت نیز از عوامل دیگری هستند که بر انعطاف پذیری مؤثرند و ممکن است بر دامنه حرکتی مفصل بیفزایند.
سن تقریباً در نیمی از مردم، انعطاف پذیری پس از پشت سر گذاشتن سالهای آغازین کودکی و تا 10 تا 12 سالگی بتدریج کاهش می یابد. پس از آن و تا سنین دانشگاهی، انعطاف پذیری پیوسته گسترش می یابد. پس از تقریباً 20 سالگی، انعطاف پذیری بتدریج و متناسب با افزایش سن، کاهش می یابد.
جنس به طور کلی چنین به نظر می رسد که زنان انعطاف پذیرتر از مردان هستند، شاید به این دلیل که گرایش بیشتری به انجام حرکات موزون و ژیمناستیک دارند و همان طور که می دانیم انعطاف پذیرای برای اجرای این حرکات ضروری است.
فعالیت آن دسته از افرادی که به لحاظ جسمانی فعال هستند و در سرتاسر زندگی خود نیز فعال باقی می مانند، انعطاف بیشتری نسبت به افراد کم تحرک و بی تحرک دارند.
دامنه حرکتی فعال و غیر فعال
دامنة حرکتی فعال که ضمناً انعطاف پذیری دینامیک (پویا) نیز خوانده می شود، به میزان حرکتی اطلاق می شود که یک مفصل به وسیله یک انقباض عضلانی انجام می دهد.
دامنه حرکتی غیر فعال، که گاهی انعطاف پذیری استاتیک (ایستا) خوانده می شود، به میزان حرکتی اطلاق می شود که یک مفصل به صورت غیر فعال و تا نقطه انتهایی در دامنه حرکت جابه جا می شود.
تکنیکهای کششی
هدف هر برنامة انعطاف پذیری کارآمد باید گسترش دامنة حرکتی یک مفصل معین باشد.
برای توسعه و گسترش انعطاف پذیری، تکنیکهای کششی چندی در سالهای اخیر ابداع شده اند. قدیمی ترین تکنیک کششی، تکنیک بالستیک خوانده می شود . دومین تکنیک که با عنوان کشش استاتیک شناخته شده، شامل کشش عضله تا نقطه ای است که ایجاد درد کند و سپس نگه داشتن عضله در همان وضعیت برای یک دورة زمانی زیاد. بتازگی گروه دیگری از تکنیکهای کششی شناسایی شده که در مجموع آسان سازی عصبی – عضلانی عمقی (PNF) خوانده می شوند.
کشش بالستیک
در این تکنیک ، از انقباضهای پی در پی عضله موافق برای ایجاد کششهای سریع عضله مخالف استافده می شود.
کشش استاتیک
تکنیک کششی استاتیک هنوز هم یک تکنیک کششی فوق العاده کارآمد و مشهوری است. این تکنیک شامل کشش غیر فعال یک عضله مخالف معینی است که در یک وضعیت کشش بیشینه و در یک دورة خاص زمانی نگه داشته می شود.
تکنیکهای آسان سازی عصبی – عضلانی عمقی
تکنیکهای PNF نخستین بار به وسیله فیزیوتراپیست های بدنی برای درمان بیمارانی که گونه های متعددی از فلج های عصبی – عضلانی را داشتند، استفاده شده است. بتازگی از حرکات کششی PNF ، به عنوان یک تکنیک کششی، برای افزایش انعطاف پذیری استفاده می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رشد انعطاف پذیری

دانلود مقاله رابطه استفاده از الگوهای انعطاف پذیری با عملکردها

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله رابطه استفاده از الگوهای انعطاف پذیری با عملکردها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

رابطه استفاده از الگوهای انعطاف پذیری با عملکردهای
شرکتهای تولیدی؛ در بورس اوراق بهادار

 

چکیده
بر اساس بیانیه اتحادیه اروپا، الگوهای انعطاف پذیری یکی از موضوعات کلیدی و مهم برای کارکنان متخصص در سراسر اروپا است. بعلاوه، این الگوها موضوعی است که توجه مدیران ارشد شرکتها، اتحادیه های کارگری، دولتها و مراکز علمی را به خود جلب نموده است.
( Mayne et al: 1996; p.5)
یکی از مسائلی که امروزه شرکتها از آن گله مند هستند، عدم دستیابی به عملکرد رضایت بخش می باشد. تحقیقات زیادی به منظور دستیابی به راههایی برای افزایش عملکرد شرکتها انجام شده است اما در این تحقیقات، یکی از مهمترین عوامل موثر بر عملکرد شرکتها نادیده گرفته شده است که همان الگوهای انعطاف پذیری است. شاید بتوان دلیل این امر را عدم توجه پژوهشگران داخلی و عدم انجام تحقیقات دقیق بر روی این موضوع دانست. بنابراین انجام این پژوهش می تواند برای شرکتها فرصتی فراهم نماید که با این الگوها و تاثیر آنها بر عملکرد شرکت آشنا شوند.

 

واژگان کلیدی: انعطاف پذیری، انعطاف پذیری وظیفه ای، انعطاف پذیری عددی، انعطاف پذیری مالی

 

1- مقدمه
در دهه اخیر، تغییرات بسیار زیادی در بازارهای جهانی صورت گرفته است به طوری که نیاز به سازگاری و تطابق با فناوری های جدید و تمرکز بر کیفیت محصولات و پاسخگویی و مسئولیت پذیری در برابر بازار، در شرکتها به سرعت در حال افزایش است. به همین دلیل، در دهه اخیر سیاستهای استخدام تغییر یافته است؛ به طوری که امروزه، سیاستهای استخدام دارای چهار رکن اصلی می باشد که این ارکان شامل توانایی استخدام کارکنان شایسته، کارآفرینی، قابلیت سازگاری و انطباق با شرایط و ایجاد فرصتهای مساوی برای استمرار این سیاستها است که تنها با استفاده از الگوهای انعطاف پذیری می توان به این ارکان دست یافت.(Mihail: 2004; p.549 & Leschke et al.:2006; p.14)
امروزه انعطاف پذیری یکی از موضوعات مهم در تفکر سازمانی گردیده است. تعریف انعطاف پذیری، ریشه در تئوری های پست مدرن و تئوری های مبتنی بر منابع داردP.164) Santos et al.:2003;) و شامل توانایی های شرکت به منظور سازگاری با تغییرات غیرقابل پیش بینی و مهم محیط است که نیازمند توانایی ها و قابلیتهای مناسب برای نشان دادن واکنش سریع نسبت به محیط می باشد و تاثیر بسیار زیادی بر عملکرد شرکت دارد(Verdu´-Jover et. al.:2004; p. 501). به همین دلیل، امروزه در کشورهای پیشرفته، سیاستهای استخدام به گونه ای طراحی می گردد که پاسخگوی این نیازهای شرکت ـ با ظرافت زیاد و هزینه اندک ـ باشد. اما انعطاف پذیری واژه ای است که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد ولی بسیار اندک تعریف شده است. (Atkinson:1984A; p.26)
هوسلید و همکاران ( 1997) الگوهای انعطاف پذیری را جزو فهرست سیاستهای استراتژیک منابع انسانی خود قرار داده اند و معتقدند که استفاده مناسب از الگوهای انعطاف پذیری یک عنصر مهم در مدیریت عملکرد است و می تواند منجر به بهبود عملکرد گردد .(Papalexandris & John Chalikias:2002; p.345)

 

2- بیان مسئله
آنچه باعث تغییر شرکتها می گردد، بحران است. بحران شامل شرایطی است که حیات شرکت را به شدت به خطر می اندازد. وقوع بحرانهایی در دهه اخیر، شرکتها را به سمت استفاده از الگوهای انعطاف¬پذیری سوق داده است؛ در این شرایط، شرکتهایی موفق هستند که از طریق استراتژی پیشدستی، از این شرایط استفاده نمایند . (Barnett & Pratt:2002; pp.74-5)
بکارگیری الگوهای انعطاف¬پذیری یکی از مسائل مهمی است که امروزه در شرکتها مطرح شده است؛ زیرا بکارگیری این الگوها می تواند باعث ایجاد محیطی انعطاف¬پذیر گردد به گونه¬ای که به کارکنان اجازه می¬دهد خودشان در تعیین نحوه انجام کار و همچنین زمان و مکان مناسب برای انجام کار مشارکت داشته باشند. (Kropf :1999; p.177) از سوی دیگر، این الگوها یکی از راههای موثر برای ترکیب موفقیت آمیز تعهدات خانوادگی و کاری و روشی برای دستیابی به فرصتهای برابر در محیط کار است (Stavrou-Costea:2005; P.115).
استفاده از این الگوها برای شرکت نیز مزایای بسیاری را به دنبال دارد. زیرا امروزه تغییرات زیادی در ماهیت بازار بوجود آمده است؛ از یک سو فناوری اطلاعات، مرزهای محکم زمانی و مکانی را شکسته است و از سوی دیگر رو آوردن به تجارت ایده، باعث حذف محدودیت های ملی گردیده است. بنابراین آشنایی شرکتها با الگوهای انعطاف پذیری و بکارگیری روشهای مناسب آنها، می تواند به شرکتها برای رویارویی با این شرایط کمک نماید. (Roy: 2001; p.323)
علی رغم اینکه برخی از افراد فکر می کنند الگوهای انعطاف پذیری باعث کاهش اخلاق کاری در شرکت می شوند، اما تحقیقات نشان می دهد که این الگوها نه تنها باعث کاهش اخلاق کاری نمی شوند بلکه با کاستن از فشارهای عصبی ناشی از تعارض های برخاسته از ضرورتهای شغلی، نیازهای خانوادگی، نیازهای آموزشی و پرورشی و آرزوی داشتن اوقات فراغت، اخلاق کاری را تحکیم می بخشند؛ از این رو شرکتها می توانند با استفاده از الگوهای کاری انعطاف پذیر، جذابیت استخدامی خود را بالا ببرند. ( دولان و شولر: 1375; ص158)
از سوی دیگر بکارگیری این الگوها باعث بهبود روحیه کارکنان، کاهش کنترل و افزایش رضایت شغلی، حفظ نیروهای باتجربه در شرکت و اجتناب از کوچک سازی گسترده می شود و از این طریق می تواند منجر به بهبود عملکرد شرکت گردد (Steeme: 2002; p.392). بکارگیری الگوهای کاری انعطاف پذیر همچنین باعث ورود افرادی با اندیشه های جدید به شرکت می شود و شرکت را در بکارگماری کارکنانی که پیشتر کاردانی و مهارت خود را پیدا کرده اند ـ بویژه در زمانی که شرکت نیاز عاجل به استعدادها و نیروی کار ماهر کمیاب دارد ـ توانا می سازد و به شرکت کمک می کند توانایی خود را برای متناسب نگهداشتن نیروی کاری خود حفظ نماید، بی آنکه هزینه های سنگین کنار گذاشتن کارکنان را تقبل کند و یا پرداخت دستمزدهای احتمالی زمان بیکاری را بر دوش گیرد. ( دولان و شولر: 1375; ص144)
بنابراین بکارگیری الگوهای کاری انعطاف پذیر از یک سو می تواند منجر به افزایش جذابیت استخدام شرکت و به دنبال آن، باعث جذب نیروهای شایسته در شرکت گردد و از سوی دیگر می تواند باعث بهبود عملکرد شرکت گردد. اما متاسفانه شرکتهای ایرانی هنوز به اهمیت این الگوها و تاثیر آنها بر موفقیت شرکت خود پی نبرده اند و بکارگیری آنها را جزو استراتژی های خود قرار نداده اند و فقط برخی از شرکتها ـ آن هم به طور موقت و در شرایط ویژه ای ـ برخی از این الگوها را مورد استفاده قرار می دهند. به همین دلیل در این پژوهش، رابطه میان الگوهای انعطاف پذیری و عملکرد در شرکتهای تولیدی در بورس اوراق بهادار مورد آزمون قرار گرفته است؛ شاید از این طریق بتوان آگاهی شرکتها را از منافع ناشی از بکارگیری این الگوها، افزایش داد.

 

3- اهداف پژوهش
هدف اصلی: بررسی رابطه استفاده از الگوهای انعطاف پذیری با عملکردهای شرکتهای تولیدی؛ در بورس اوراق بهادار
هدف فرعی 1: شناسایی الگوهای انعطاف پذیری در نظام استخدام
هدف فرعی 2: بررسی رابطه تعداد کارکنان با رتبه عملکرد شرکتها

 

4- سؤالات پژوهش
 آیا از نظر آماری، بین استفاده از الگوهای انعطاف¬پذیری و عملکرد شرکتها رابطه معنی داری وجود دارد؟
 آیا از نظر آماری، بین تعداد کارکنان شرکتها و عملکرد آنها رابطه معنی داری وجود دارد؟

 

5- فرضیه های پژوهش
 از نظر آماری، بین استفاده از الگوی انعطاف پذیری وظیفه ای و عملکرد شرکتها، رابطه معنی داری وجود دارد.
 از نظر آماری، بین استفاده از الگوی انعطاف پذیری عددی و عملکرد شرکتها، رابطه معنی داری وجود دارد.
 از نظر آماری، بین استفاده از الگوی انعطاف پذیری موقت با عملکرد شرکتها، رابطه معنی داری وجود دارد.
 از نظر آماری، بین استفاده از الگوی انعطاف پذیری مالی با عملکرد شرکتها، رابطه معنی داری وجود دارد.

 

6- مبانی نظری
اتکینسون اولین فردی بود که الگوهای انعطاف پذیری را مورد بررسی قرار داد. این محقق، در سال 1864 مدل شرکت انعطاف پذیر را مطرح نمود که بر اساس این مدل، سه نوع انعطاف پذیری را شناسایی کرد:
• انعطاف پذیری وظیفه ای
• انعطاف پذیری عددی
• انعطاف پذیری مالی

 

در سال 1996 تاسلمن مدل جدید خود را در زمینه الگوهای انعطاف پذیری ارائه نمود که در این مدل، الگوی انعطاف پذیری موقت به الگوهای شناسایی شده توسط اتکینسون اضافه شد و نهایتا در سال 2001 پیتر ریلی جدید ترین مدل در زمینه الگوهای انعطاف پذیری را مطرح نمود که این مدل شامل پنج الگوی انعطاف پذیری می باشد:

 

♦ انعطاف پذیری وظیفه ای
♦ انعطاف پذیری عددی
♦ انعطاف پذیری موقت
♦ انعطاف پذیری مالی
♦ انعطاف پذیری مکانی

 

6-1- الگوی انعطاف پذیری وظیفه ای
این الگو به معنی تطبیق پذیری کارکنان و توانایی آنها برای انجام وظایف گوناگون و جابجایی در مشاغل مختلف ـ به منظور پاسخگویی به تغییرات تقاضا ـ است (Riley & Lockwood:1997;p.413)

 

انواع روشهای انعطاف پذیری وظیفه ای
انعطاف¬پذیری وظیفه ای دارای روشهای گوناگونی است که برخی از آنها عبارتند از:
 چرخش شغلی : بر اساس این روش بر تعداد وظیفه هایی که یک کارمند باید انجام دهد افزوده می شود؛ بدین صورت که فرد پس از مدتی کار در یک شغل، به شغل دیگری روی می آورد که این دو شغل می توانند دارای ویژگی های یکسان و یا متفاوت باشند. بر اساس چرخش شغلی، احساس هویت و میدان هدف و آرزوی یک کارمند افزایش می یابد زیرا او چند شغل را می تواند انجام دهد.; p.465) Looise et al.:1998)

 

 گسترش شغل : در این روش به جای گرداندن کارکنان در شغل های مختلف ـ به منظور کسب تجربه در وظیفه های مربوط به آن مشاغل ـ بر وظیفه های او در شغلی که به عهده دارد، افزوده می شود؛ به عبارت دیگر، در این روش وظایف افراد به صورت افقی افزایش می یابد.Friedrichet.al:1998;p.506))

 

 پربارکردن شغل : این روش همانند روش قبل است؛ اما با این تفاوت که به جای افزودن وظایفی با ویژگی یکسان به یک شغل، اقدام به افزایش عمودی ـ یعنی ایجاد شغلی با وظیفه های متعدد و دارای ویژگی های گوناگون ـ می نماید.Friedrich et.al:1998;p.506))

 

 انعطاف پذیری چند مهارته کامل : این روش نشانگر شرایطی است که یک کارمند بتواند تمام وظایف مورد نیاز در زمینه تولید ـ که نیازمند تخصص های گوناگون است ـ را انجام دهد. (Reilly:2001; p.29 )

 

 انعطاف پذیری کامل در گروه وظیفه ای : این روش بیانگر شرایطی است که یک کارمند بتواند تمامی وظایف موجود در یک گروه را انجام دهد. (Reilly:2001; p.29 )
تفاوت این روش با روش قبل در این است که در این روش، نیروی کاری فقط وظایف مربوط به یک زمینه خاص را می تواند انجام دهد اما در روش قبل، نیروی کاری می تواند تمامی وظایف موجود در زمینه های گوناگون را انجام دهد. (Reilly:2001; p.29 )

 

 توسعه محدود در مرزهای وظیفه ای : بر اساس این روش، هر یک از کارکنان تا حدودی وظایف مربوط به سایر کارکنان را نیز انجام می دهند. به عنوان مثال یک مهندس مکانیک،یک فیوز را تعویض می کند.(Reilly:2001;p.29)

 


6-2- الگوی انعطاف پذیری عددی
تحقیقات انجام شده توسط محققانی نظیر گیونیگل و همکاران (1998) به روشنی نشان می دهد که شرکتهای اروپایی تمایل بسیار زیادی به استفاده از الگوهای انعطاف پذیری وظیفه ای، عددی و مالی پیدا نموده اند و از میان انواع الگوهای انعطاف پذیری، انعطاف پذیری عددی را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند. این الگو شامل استفاده از کارکنانی ویژه کار (با تخصص ویژه) است که به صورت پاره وقت و با قراردادهای موقت بکار می پردازند و شرکتها را قادر می سازند تا در هنگام نوسان تقاضا، هزینه نیروی کار را کاهش دهند. (Santos et al.:2003; p.165) که این نوسانات ممکن است بسیار کوتاه (مانند نوسانات روزانه در تامین مایحتاج شرکت) و یا بلند مدت باشد. همچنین می تواند قابل پیشبینی (مانند نوسانات فصلی ) و یا غیرقابل پیشبینی (مانند نتایج حاصل از بازار رقابتی ) باشد. اما در هر یک از شرایط فوق، شرکتی که از انعطاف پذیری عددی استفاده می نماید همیشه تعداد کارکنان مناسبی در اختیار دارد و با کمبود در برخی از زمانها و مازاد در برخی دیگر از مواقع مواجه نخواهد بود. (Atkinson: 1984A; p.26)
انواع روشهای انعطاف پذیری عددی که توسط تاسلمن(1996) شناسایی شده اند عبارتند از:
 قراردادهایی که برای یک دوره زمانی محدود و مشخص (مثلا دو سال) بکار میرود.
 کارکنان فصلی و یا غیر رسمی که برای دوره های کوتاهتری بکار می روند.
 کارکنان موقت که از طریق بنگاههای کاریابی عرضه می گردند.
 مشاوران آزاد(خصوصی) که شامل افرادی هستند که برای انجام بخش خاصی از کار مورد استفاده قرار می گیرند
 برون سپاری یک فعالیت به طور کامل به طوری که عرضه نیروی کار و نظارت بر کار آنها به عهده پیمانکار باشد.
استخدام کارکنان از طریق قراردادهای موقت و یا قراردادهای دوره ای ثابت به شرکت اجازه می دهد تا در صورت کم شدن فعالیتهایش، به سرعت اقدام به کوچک سازی و کاهش تعداد کارکنان موقت نماید. استفاده از بنگاههای کاریابی برای عرضه نیروی کار باعث ایجاد انعطاف پذیری بیشتری می شود؛ زیرا در این شرایط بنگاهها مسئول تغییرات لازم هستند. در مورد برون سپاری نیز همین قانون صادق است و حداقل در تئوری، این پیمانکار است که برای برآورده نمودن نیازهای خریدار باید تعداد کارکنان را تغییر دهد.

 

6-3- الگوی انعطاف پذیری موقت
این الگو شامل الگوهای مختلف ساعات کاری است که به منظور دستیابی به نیروی کاری کارآمد و برآوردن نیازهای شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. این الگو شامل روشهای گوناگونی است که برخی از آنها بسیار متداول هستند ( مانند اضافه کاری، کارهای نوبتی و کارهای پاره وقت) اما برخی دیگر از روش های این الگو به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند (مانند زمان کاری انعطاف پذیر، هفته های کاری فشرده، قراردادهای ساعتی سالیانه و قراردادهای ساعت صفر).
جدول2: انواع روش های الگوی انعطاف پذیری موقت
ساختار یافته

 

کارهای نوبتی
کارهای پاره وقت
کارهای شراکتی
هفته های کاری فشرده
قراردادهایی با دوره زمانی مشخص

 

ساعات انعطاف پذیر
قراردادهای ساعتی سالیانه
کارهای کوتاه مدت ساختار نیافته

 

اضافه کاری
قراردادهای ساعت صفر
قراردادهایی با ساعات متغییر

 

 اضافه کاری : اضافه کاری یک روش ساختار نیافته است و در مواردی بکار می رود که برای انجام برخی کارها که مورد انتظار نیستند، نیاز به زمان بیشتری پیدا شود. در این شرایط، کارکنان موجود درخواست کارهای طولانی تری نسبت به قراردادهای استاندارد خود می نمایند.

 

 قراردادهای ساعت صفر : این نوع قرارداد نیز یک روش ساختار نیافته است . در این روش اگرچه هر کارمند یک قرارداد با شرکت منعقد می کند اما در آن قرارداد هیچ ساعتی ذکر نشده است و از کارمند انتظار می رود تا در زمان مورد نیاز، به انجام کار بپردازد. بنابراین بر اساس این قرارداد، کارمند تنها زمانی می تواند کار کند که توسط کارفرما از او خواسته شود.

 

 قراردادهایی با ساعات متغییر : این نوع قرارداد مانند قرارداد ساعت صفر است با این تفاوت که در قراردادهای ساعتی متغییر، یک حداقل ساعت کاری در هفته و یا یک دامنه ساعات کاری ـ بدون هیچ ضمانتی ـ در نظر گرفته می شود.

 

 کاهش اختیاری ساعات کاری : بر اساس این نوع قرارداد، کارکنان می توانند ساعات کاری هفتگی و به دنبال آن میزان دریافتی خود را در یک دوره زمانی مشخص ـ به دلیل مسایل خانوادگی و یا امور خصوصی ـ کاهش دهند.

 

 زمان کاری متغییر (انعطاف پذیر) : بر اساس این روش، روز کاری به دو قسمت تقسیم می شود که یک بخش آن زمان قابل انعطاف و بخش دیگر آن زمان ثابت و محوری نام دارد. کلیه کارکنان باید در محدوده زمان ثابت یا محوری در محل کار خود حاضر باشند ولی انتخاب زمان کار در محدوده زمانهای قابل انعطاف به عهده کارکنان می باشد.

 

 قراردادهای ساعتی سالیانه : همانطور که از نام این روش مشخص است این روش به کارمندان اجازه می دهد تا در ساعات کاری تعیین شده برای یک سال خود، تغییراتی ایجاد کنند. تحقیقات نشان می دهد که حدود 25% از موارد کاربرد این روش، در بخش علمی است.

 

 کارهای کوتاه مدت : این روش ، حالت ضعیف قراردادهای ساعتی سالیانه است. بر اساس این روش، با کاهش تقاضا، ساعات کاری کارکنان و پرداخت به آنها قطع می شود؛ اما با این انتظار که پس از دوره زمانی محدودی، میزان کار افزایش یابد. به عنوان مثال با کاهش تقاضا برای یک محصول، برای کارگرانی که با ماشین الات مربوط به تولید آن محصول کار می کنند، از این روش استفاده می شود.

 

 برنامه کاری نوبتی : برنامه های کاری نوبتی ممکن است به طور شیفتهای دایمی یا غیر دایمی باشند. شیفت های چرخشی دایمی زمانی به کار می روند که شرکت به دنبال جلوگیری از هزینه توقف و آغاز به کار مجدد فرایند تولید است و یا زمانی که به دنبال حداکثر نمودن سود سرمایه می باشد. شیفت های غیر دایمی معمولا برای تولید دسته ای محصولات بکار می رود. برخی از انواع این روش، شامل نوبت کاری شبانه ، نوبت کاری انتهای هفته، نوبت کاری بعداز ظهر، نوبت کاری قبل از شروع ساعات کاری و نوبتهای کاری بعد از پایان ساعات کاری است که به تنظیم نمودن برنامه کاری کارکنان کمک می کند.
 کارهای پاره وقت دایم : شرکتهای مختلف به روش های متفاوتی کارهای پاره وقت را برنامه ریزی میکنند . یک برنامه زمان کار پاره وقت می تواند نوعی برنامه کاری روزانه کوتاه شده (مثلا از ساعت 1 تا 5 بعد از ظهر) و یا یک نوبت کاری در ساعات غیر معمول (مثلا از 5 تا 9 بعد از ظهر) باشد. در مواردی ممکن است کارکنان پاره وقت از کارهای شراکتی استفاده نمایند. کار شراکتی نوع ویژه ای از کار پاره وقت است که در آن مسئولیت یک کار تمام وقت بین دو نفر تقسیم می شود به طوری که هر یک از آنها می تواند نیمی از کار را انجام دهد و یا یکی از آنها ساعتهای بیشتری را به عهده گیرد.

 

 هفته کاری فشرده : بر اساس این روش، کارکنان می توانند ساعات عادی کار خود در طول یک ماه را به دو هفته شبانه روزی و یا چهار روز در هر هفته در طول ماه، تبدیل نمایند. بکارگیری هفته های کاری فشرده می تواند باعث بهره گیری بیشتر از تجهیزات شود و همچنین نرخ جایگزینی و غیبت را نیز کاهش می دهد.

 

 قراردادهای ترمیک (دوره ای) : این نوع قرارداد به ترم های مدرسه و دانشگاه اشاره دارد. بر اساس این روش، افراد فقط در طول دوره (ترم) علمی کار می کنند و پس از اتمام دوره، آنجا را ترک می نمایند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه استفاده از الگوهای انعطاف پذیری با عملکردها

دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده تحقیق:
هدف از این تحقیق بررسی ارزش نهایی وجه نقد برای سرمایه گذاران و بررسی رابطه انعطاف پذیری مالی با ساختار سرمایه و همچنین تاثیر انعطاف پذیری بر تصمیمات ساختار سرمایه است. در این تحقیق از اطلاعات 94 شرکت طی 6 سال از سال 83 تا 88 برای شرکتهای تولیدی مورد آزمون قرار گرفت. آزمون فرضیات بر مبنای روش پانل می باشد روش تحقیق به صورت همبستگی است واز نظر هدف از نوع کاربردی است. مطابق فرضیه اول آزمون شد که آیا در بورس اوراق بهادار تهران ارزش نهایی وجه نقد دارای ارزش مثبتی است و اینکه آیا سرمایه گذاران بهایی برای انعطاف پذیری مالی شرکتها قائلند. نتایج نشان داد که ارزش نهایی وجه نقد به روش فارکلند مثبت بود و ارزش نهایی وجه نقد به روش کلارک معنادار نمی باشد. نتایج حاصل از فرضیه دوم حاکی از آن است که بین انعطاف پذیری مالی و نسبت بدهی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از فرضیه سوم نیز بیان می کند که ارزش نهایی وجه نقد بیشترین تاثیر را بر تصمیمات ساختار سرمایه دارد. و فرضیه سوم تحقیق تائید می گردد.
وا‍ژه های کلیدی: ارزش نهایی وجه نقد ، انعطاف پذیری مالی، پانل ، ساختارسرمایه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1مقدمه :
شرکت برای اینکه بتواند تاسیس شود به سرمایه نیاز دارد وبرای توسعه به مبلغ بیشتری سرمایه نیاز خواهد داشت .وجوه مورد نیازازمنابع گوناگون وبه شکل های مختلف تامین می شوند ولی همه سرمایه رامیتوان دردوگروه اصلی قرارداد:وام وسهام
یکی ازپیچیده ترین مساله هایی که دامنگیرمدیران مالی کنونی است ،رابطه بین اجزای تشکیل دهنده ساختار سرمایه است وآن عبارت است ازآمیزه ای ازاوراق قرضه وسهام برای تامین مالی وقیمت سهام شرکت .
تصمیم گیری درمورد ساختارسرمایه به معنی نحوه تامین مالی شرکت ،همچون سایر تصمیمات مدیران مالی برروی ارزش شرکت تاثیرمی گذارد.ارزش شرکت ،مانند هردارائی سرمایه،بر ابرارزش فعلی بازدهی های آتی آن براساس یک نرخ تنزیل معین است . این نرخ تنزیل برای بدست آوردن ارزش شرکت ، همان هزینه سرمایه است . مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام می بایست تلاش نمایند،ساختار سرمایه شرکت رابه گونه ای تنظیم نمایند که هزینه سرمایه شرکت حداقل ودرنتیجه ارزش شرکت وثروت سهامداران حداکثر گردد.وجوه تشکیل دهنده ساختار سرمایه دوگونه اند، دسته اول ، برجریانات نقدی حاصل ازشرکت ادعائی ثابت داشته وبدهی ها نامیده میشوند. دسته دوم ، باقیمانده این جریانات رانصیب می برند که حقوق مالکانه نام دارند.وجوه دسته اول به دلیل تامین یک بازدهی ثابت برای طلبکاران ،ارزانترازوجوه دستـــه دوم هستند،لکن هرچه بدهی شرکت بیشترشود ریسک ورشکستگی آن افزایش می یابد وسهامداران که تامین کننده وجوه دسته دوم می باشند ودرصورت ورشکستگی تحمل کننده هزینه های آن هستند ، بازدهی بیشتری طلب می کنند.
در فصل اول به بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته می شود و همچنین اشاره ای کوتاه به چارچوب نظری تحقیق می شود و هدف از تحقیق بیان می گردد. فرضیات و سئوالات تحقیق همراه با مدل تحقیق در ادامه توضیح داده شده و در نهایت در فصل اول تعریف مفاهیم و واژگان تخصصی بیان می شود.
2- 1بیان مسئله
ساختار سرمایه به عنوان مهم ترین پارامتر مؤثر بر ارزشگذاری شرکت ها و برای جهت گیری آنان در بازارهای سرمایه مطرح گردیده است. محیط متحوّل و متغیر کنونی، درجه بندی شرکت ها را از لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار سرمایه آنان منوط ساخته است .این امر برنامه ریزی استراتژیک آنان را به انتخاب منابع مؤثر بر هدف « حداکثر سازی ثروت سهامداران » نزدیک کرده است. (داگلاس،2001) . بنابراین عوامل و متغیرهای سیال مؤثر بر ساختار سرمایه می تواند سودآوری و کارایی شرکت ها را در پوشش هدف مذکور در قالب تئوری نمایندگی و رعایت تئوری سلسله مراتب تحت تأثیر قرار دهد. (وارند،1977) . روشن است که موج تصمیم گیری مدیران مالی در زمینه ی رعایت اصل تطابق در هنگام تأمین منابع مالی، رهیافتی معین در تعدیل تصمیمات مذکور با توجه به مقتضیات محیط اقتصادی محسوب می شودو مدلی مناسب برای رونق و اثر بخشی روزافزون تفکر حاکم بر عملکرد شرکت ها شمرده می شود(سینایی،رضائیان،1386،ص124).
با توجه به منابع تأمین مالی، شرکت ها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه ی بازارهای تأمین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نقش مؤثری در کارایی و اعتبار شرکت ها نزد مؤسسات تأمین سرمایه خواهد داشت. اما اهمیت شرکت ها از لحاظ وسعت عملکرد، سودآوری، امکانات رشد، اندازه و نوع فعالیت، تعیین کننده نیاز مالی متنوع آنان خواهد بود. در این میان منابع حاصل از بدهی ضمن افزایش هزینه ثابت موجب افزایش اهرم و در نتیجه ریسک سیستماتیک آنان خواهد بود. ضمن این که توجه به هزینه ی سرمایه روش های مختلف تأمین مالی و توجه به آن باعث پیدایش فرصت های مناسب سودآوری و یا پیش آمدن وضعیت بحران مالی شرکت خواهد گردید(راوالی و سیدنر ،2001) . بنا براین با توجه به ویژگی های حاکم بر تفکر مالی مدیران، موجب ثبت جایگاه اصلی شرکت ها در بازارهای مالی و اعتباربندی صحیح آنان ازسوی اعتبار دهندگان بازارهای سرمایه خواهد گردید.
تصمیم گیری در مورد ساختار سرما یه، یکی از چالش برانگیزترین و مشکل ترین مسایل پیش روی شرکت ها، اما در عین حال حیاتی ترین تصمیم در مورد ادامه بقای آنها است .
تعیین ساختار بهینه سرمایه، یکی از مسائل اساسی تأمین مالی شرکت ها به شمار می رود. این مهم، کاربرد بااهمیتی در زمینه تصمیم گیری راجع به تأمین مالی عملیات جاری و طرح های سرمایه گذاری شرکت ها دارد . در این میان مدیران بایستی به انعطاف پذیری مالی به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر ساختار سرمایه توجه نمایند، شرکتهایی که درآنها مدیریت بدون توجه به حفظ انعطاف پذیری اقدام به انتشار بدهی و افزایش بدهی نماید در آینده فرصتهای سرمایه گذاری بالقوه خود را از دست خواهد داد و پی آمد این نیز می تواند رشد و گسترش شرکت را دچار تهدیدات جدی نماید. حال این سئوال مطرح می شود که آیا انعطاف پذیری تاثیری بر تصمیمات ساختار سرمایه دارد؟ و آیا رابطه انعطاف پذیری با نسبت اهرمی به صورت معکوس است؟ و در نهایت می توان این سئوال را مطرح کرد که آیا انعطاف پذیری از دید سرمایه گذاران دارای ارزش است؟ این تحقیق در تلاش است تا برای سئوالات بالا پاسخی علمی بدست آورد.
3-1 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
تصمیم دررابطه با تعیین ساختار سرمایه هرشرکت نه تنها تشکیل دهنده شخصیت شرکت می باشد بلکه برروی نتایج عملکرد مدیران شرکتها تاثیر به سزائی دارد.
مدیران مالی می بایست روشهای مختلف تامین مالی با توجه به میزان ریسک وبازده شرکت را مورد بررسی قراردهند تا ازاین طریق تاثیر ساختارهای مختلف مالی بر ثروت سهامداران را بسنجند.
تصمیم گیری دررابطه با ساختار سرمایه وتجزیه وتحلیل تجربی آن وانتخاب بین بدهی وحقوق صاحبان سهام بستگی به مشخصات خاص موسسه دارد وامری بسیارمشکل است که درک تئوری ساختار سرمایه می تواند به مدیران این امکان را بدهد تا به ساختار سرمایه مطلوب به منظور به حداکثر رساندن ثروت سهامداران دست یابند.
سیاست ساختار سرمایه ، موازنه بین ریسک وبازده رابرقرارمی کند.ازیک طرف استفاده ازبدهی بیشتر،ریسک جریان سودآوری شرکت رابیشترمی کندوازطرف دیگربه نرخ بازده موردانتظاربیشتری منجرمی گردد. ریسک مربوط به استفاده ازبدهی بیشــترباعث کـاهش قیمت سهام می گردد وازطرف دیگرنرخ بازده موردانتظاربیشترآن ،باعث افزایش قیمت سهام می شود.
درنتیجه ساختار سرمایه بهینه ساختار سرمایه ای است که قیمت سهام شرکت رابه حداکثررسانده واین امرهمواره وقتی واقع می شود که نسبت بدهی کمتردرزمانی باشد که سود مورد انتظار هرسهم را به حداکثر رساند وتعادل بهینه ای رابین ریسک وبازده ایجاد کند تا باعث به حداکثر رساندن قیمت سهام گردد.
مدیران برای تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه شرکتها بایستی معیار های زیادی را مد نظر داشته باشند تا بتوانند ثروت سهامداران را حداکثر نمایند. انعطاف پذیری معیاری است که در صورتی که مدیران شرکتها نسبت به آن بی توجهی نمایند می تواند باعث بروز مشکلات نقدینگی و از دست رفتن فرصتهای سرمایه گذاری و در نهایت در شرایطی بسیار حاد باعث عدم رشد شرکتها شود. لذا مدیران بایستی برای رشد شرکتها به انعطاف پذیری به عنوان یک خروجی نگریسته و تمامی تصمیمات ساختار سرمایه جهت حفظ و یا ارتقاء انعطاف پذیری شرکت باشد.
4-1اهداف تحقیق:
مهمترین هدف ازسیاستهای تعیین ساختار سرمایه ،مشخص کردن ترکیب منابع مالی به منظور به حداکثررساندن ثروت سهامداران است ، گرچه این امربه عوامل متعددی بستگی دارد که ساختار سرمایه یکی ازآنهاست .بعنوان مثال اگر شرکتی اوراق قرضه بیشتری منتشر نماید، نقطه سربه سرمالی ودرجه اهرم مالی آن افزایش میبابد . اگرنرخ بازده بیشتر ازنرخ بهره باشد ، سود هر سهم به شدت افزایش خواهد یافت ( اثر اهرم مالی ) .سیاستهای تعیین ساختار سرمایه به مدیران مالی کمک می کند تا درمورد هر یک ازبرنامه های تامین مالی مورد نظر ، مبلغ سود قبل ازبهره ومالیات لازم را برای جلوگیری ازکاهش سود هر سهم تعیین کنند . همچنین ، با محاسبه ریسک مالی متعلق به هریک ازبرنامه های تامین مالی میتوان روشی راانتخاب کرد که به مطلوبترین ترکیب ریسک وبازده منجرشود. مدیران مالی بایستی توجه خود را به تاثیر روشهای مختلف تامین مالی بر میزان ریسک وبازده شرکت معطوف نمایند تا ازاین طریق اثر ساختارهای مختلف مالی را بر ثروت سهامداران بسنجند. باتوجه به اینکه استفاده از اهرم مالی موجب میشود بازده مورد انتظار سهامداران افزایش یابد ، ولی ازسوی دیگر،موجب افزایش ریسک آنها نیز می گردد. بنابراین ، درک تئوری ساختار سرمایه به مدیران کمک می کند که ساختار سرمایه مطلوب شرکت را تعیین کنند .
در این تحقیق به دنبال این هستیم که آیا انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه تاثیر گذار است در واقع در این تحقیق با بررسی ارزش نهایی وجه نقد به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پذیری که آن نیز معیاری از توان شرکت در استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری است، رابطه آن با نسبت اهرمی(ساختار سرمایه) مشخص شود.
1) بررسی رابطه بین ارزش نهایی انعطاف پذیری و اهرم شرکت
2) بررسی نقش ارزش نهایی انعطاف پذیری بر تصمیمات ساختار سرمایه
5-1 چارچوب نظری تحقیق:
در نظریه های سنتی تر ساختار سرمایه همچون نظریه توازی ایستا، شرکت سعی می کند یک نسبت بدهی مطلوب را برای خود انتخاب کند و به آن دست یابد ، طبق این نظریه فرضیه نسبت بدهی بهینه یک شرکت بر اساس توازی هزینه ها و منابع استقراض تعیین می گردد . به عبارت دیگر از دیدگاه این فرضیه شرکت سعی دارد تا بین ارزش صرفه جویی های مالیاتی بهره و هزینه مختلف ورشکستگی تعادل برقرار سازد. در تئوری مجلاف و میر که بنانگذار تئوری سلسله مراتبی بودند، شرکت ها در تامین منابع مالی مورد نیاز، سلسله مراتب معینی را طی می کنند. شکل گیری این سلسله مراتب، پیامد عدم تقارن اطلاعات است . در مواردی که بین مدیران و سرمایه گذاران، تقارن اطلاعاتی وجود نداشته باشد مدیران تامین مالی درونی را ترجیح می دهند. این تئوری ها به علت اینکه انعطاف پذیری را مد نظر قرار نمی دهد با انتقادهای زیادی مواجه شده است(دی آنجلو و دی آنجلو، 2007) . این نظریه ها فرصتهای سرمایه گذاری و توان شرکتها در سرمایه گذاری نادیده می گرفتند. و اصولاً توجهی به عمر شرکت و تمایل شرکتها به حفظ ظرفیت بدهی در شرکتهای جوان با رشد بالا نداشتند. در صورتی که طبق تحقیقات صورت گرفته شرکتهای جوان و با رشد بالا تمایل بیشتری دارند تا ظرفیت بدهی خود را حفظ نمایند و به عبارتی بهتر دارای انعطاف پذیری بیشتری باشند تا در مواجهه با فرصتهای سرمایه گذاری جدید واکنش مناسب نشان دهند و رشد شرکت را تضمین نمایند.
6-1مدل تحقیق :
مدل(1)

مدل(2)

مدل(3)

 

مدل(4): مدل بالا یعنی مدل 3 عوامل تاثیر گذار بر نسبت اهرم شرکت است که برای بسط و تعمیم، به جای در مدل 1 عوامل تاثیر گذار ان وارد مدل می شوند که بعد از وارد کردن این متغیر ها مدل به صورت زیر در می آید.

مدل(5)

مدل(6)

1-6-1متغیر وابسته تحقیق: متغیر های وابسته این تحقیق به صورت زیر می باشند که تعاریف عملیاتی آنها ارائه می گردد.
با توجه به اینکه در ایران وقفه های معاملاتی زیاد است و رابطه بازدهی شرکت با بازدهی بازار به علت وقفه مخدوش می شود محاسبه بازدهی غیر عادی به روش بازار غیر قابل اتکا می شود(مرادی،نیکبخت،1383). و از طرفی به علت اینکه در اغلب موارد بدست آمده از نظر اماری معنادار نیست(ثقفی،کردستانی،1383) لذا نمی توان به این روش اتکا کرد. اما با وجود تمامی اشکالات موجود در این روش در این تحقیق از دو روش استفاده می شود یکی بازدهی غیر عادی به روش بازار و دیگری تفاوت بازدهی سال جاری با متوسط بازده 3 سال قبل به عنوان معیاری از بازدهی غیر عادی
بازدهی غیر عادی انباشته شرکت می باشد. که به صورت زیر محاسبه خواهد شد .
مدل(7)

برای محاسبه بازدهی غیر نرمال از معادله بالا (7) استفاده می کنیم. برای این منظور ابتدا باید بازدهی مورد انتظار محاسبه شود و که از طریق مدل بازار یا به اصطلاح خط بازار یا شاخص استفاده می کنیم که از طریق مدل زیر بدست می آید.
مدل(8)

چون برای محاسبه بازدهی مورد انتظار در دست نیست لذا ابتدا برای دوره 96 ماهه (از سال 81 تا 88 به مدت 8 سال و هر سال 12 ماه) بازدهی محاسبه شده و از طریق تحلیل رگرسیون مدل 8 به دست می آید. سپس بدست آمده از مدل 8 را در مدل 7 استفاده می کنیم و بازده واقعی سهم نیز از طریق محاسبه می شود که همان در مدل 7 می باشد و در ادامه برای محاسبه بازدهی بازار نیز از فرمول استفاده شده و چون را محاسبه نموده ایم می توان با جایگذاری در معادله 7 بازدهی غیر نرمال را محاسبه نمود. عدد بدست آمده از مدل 7 بازدهی غیر نرمال است. برای بدست آوردن بازدهی غیر عادی انباشته از فرمول یا مدل زیر استفاده خواهیم کرد که در نهایت عدد بدست آمده از این معادله متغیر وابسته تحقیق ما را تشکیل خواهد داد.

 

مدل(9)

که مدل 7 به صورت ماهانه محاسبه شده و در مدل 9 قرار می گیرد و بازدهی غیر عادی انباشته 12 ماه بدست می آید.
ارزش نهایی وجه نقد است و در این پژوهش به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پدیری بوده و نشان دهنده توانایی شرکت در استفاده از فرصتهای بالقوه سرمایه گذاری است و بر اساس مدل فالکندر و وانگ (2006) می باشد و با استفاده از مدل 2 برای تک تک شرکتها محاسبه خواهد شد. ابتدا طبق مدل 1 این تحقیق، ضرایب محاسبه می شود و برای محاسبه در مدل 2 قرار داده می شود و بقیه متغیر های مستقل مدل 2 نیز در دسترس می باشد و متغیر وابسته این تحقیق صرفاً از طریق محاسبه بدست می آید نه از طریق رگرسیون.
نسبت اهرمی شرکت می باشد که به صورت زیر محاسبه خواهد شد.

ارزش نهایی وجه نقد است و در این پژوهش به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پدیری بوده و نشان دهنده توانایی شرکت در استفاده از فرصتهای بالقوه سرمایه گذاری است که بر اساس مدل کلارک (2010) می باشد و با استفاده از مدل 5 محاسبه می شود. در این تحقیق ابتدا ضرایب بر اساس مدل 4 محاسبه شده و در مدل 5 قرار می گیرد و در این مدل نیز همانند مدل 2 بقیه متغیر های مستقل مدل 4 نیز در دسترس می باشد و متغیر وابسته این تحقیق صرفاً از طریق محاسبه بدست می آید نه از طریق رگرسیون.
2-6-1متغیر های مستقل: متغیر های مستقل تحقیق در ذیل ارائه می گردد
تغییرات در وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت شرکت نسبت به سال گذشته است که از تفاوت وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال جاری و وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال گدشته شرکت به دست می آید.
کل وجه نقد شرکت برای ابتدای دوره یا انتهای دوره قبل.
ارزش بازار در ابتدای دوره تحقیق است که از طریق ضرب تعداد سهام در قیمت ابتدای دوره هر شرکت بدست خواهد آمد.
تغییر در سود قیل از بهره و مالیات شرکت است و در واقع از تفاوت سود قبل از مالیات و بهره ( ) سال جاری و سود قبل از بهره و مالیات سال قبل بدست می آید.
تغییر در کل دارایی به غیر وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت است و به صورت زیر محاسبه می شود.
(کل دارایی های سال جاری- وجه نقد سال جاری- سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال جاری)-
( کل دارایی های سال قبل- وجه نقدسال قبل- سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال قبل )
تغییر در هزینه های تحقیق و توسعه است و در صورتی که در صورتهای مالی گزارش نشود صفر در نظر می گیریم.
تغییر در هزینه های بهره می باشد و همانند متغیر های بالا از تفاوت هزینه های بهره سال جاری و سال قبل محاسبه خواهد شد.
کل تغییر در سود تقسیمی شرکت.
کل تامین مالی شرکت است که به صورت زیر محاسبه خواهد شد.
تغییر در بدهی ها + تغییر در سرمایه
در رابطه بالا منظور همان کل سرمایه شرکت است نه حقوق صاحبان سهام.
جریان وجه نقد شرکت است که از صورت جریان وجه نقد شرکت به دست خواهد آمد.
کل دارایی های شرکت می باشد
هزینه استهلاک شرکت می باشد.
اندازه شرکت است که از طریق لگاریتم کل دارایی های شرکت بدست خواهد آمد.
کل دارایی های ثابت شرکت است.
ارزش بازار شرکت به کل ارزش دفتری شرکت است.

 

7-1فرضیه های تحقیق:
1) ارزش نهایی انعطاف پذیری به طور معنادار مثبت است.
1-1)ارزش نهایی انعطاف پذیری با روش فارکلند و وانگ به طور معنادار مثبت است.
2-1) ارزش نهایی انعطاف پذیری با روش کلارک به طور معنادار مثبت است.
2) بین ارزش نهایی انعطاف پذیری و نسبت اهرمی رابطه معکوس وجود دارد.
3) ارزش نهایی انعطاف پذیری بیشترین تاثیر را بر تصمیمات ساختار سرمایه شرکتها دارد.
8-1تعریف مفاهیم و واژگان تخصصی:
انعطاف پذیری مالی:توانایی واحد انتفاعی در تامین وجه نقد در فاصله کوتاهی از دریافت اطلاعات در باره نیازمندی های مالی پیش بینی نشده یا پیدا شدن فرصت مناسب برای سرمایه گذاری دانست(شباهنگ،1384،ص154).
ساختار سرمایه: ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است که شرکت‌ها با آن تأمین مالی دارایی‌های خود را انجام می‌دهند. شرکت‌ها از دو منبع بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترکیب ساختار سرمایه خود استفاده می‌کنند. انتخاب بین بدهی و یا حقوق صاحبان سهام به عنوان یک منبع تأمین مالی جدید تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است که بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر می‌گذارند(فریدونی، شریعت پناهی،1386،ص38).
ارزش نهایی وجه نقد: واکنش سرمایه گذاران به یک ریال تغییر در وجه نقد در قالب بازدهی غیر عادی را ارزش نهایی وجه نقد گویند(کلارک،برایان،2010،ص8).
اهرم مالی: عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی یعنی با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می¬کند(فریدونی، شریعت پناهی، 1386،ص34).
تئوری نمایندگی: این نظریه مربوط به مواردی است که یک نفر مسئولیت تصمیم گیری را در خصوص توزیع منایع مالی و اقتصادی و یا انجام خدمتی را طی قراداد به شخص دیگر واگذار می نماید. شخص اول را صاحب کار و شخص دوم را نماینده گویند(نمازی،محمد،1384،ص1).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1-2مقدمه
یکی از اصلی ترین تصمیمات مدیران مالی در شرکت های سهامی عام، تعیین ترکیب بدهی و سهام است که این تصمیمات باید در راستای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، اتخاذ شوند.
دیدگاه سنتی در ساختار سرمایه، بر این نظریه استوار بود که می توان با استفاده از اهرم، ارزش شرکت را افزایش داد. اما آغاز نظریات مدرن ساختار سرمایه را می توان مقاله اولیه مودیلیانی و میلر(1958) دانست که اظهار کردند، تحت شرایط خاص (وجود بازار رقابت کامل، نبود مالیات بر درآمد، عدم وجود هزینه های ورشکستگی و نمایندگی، وجود تقارن اطلاعاتی بین فعالان بازار سرمایه)، ارزش شرکت مستقل از ساختار سرمایه است. اندکی بعد درسال1963 ، این دو اندیشمند، با افزودن معافیت های مالیاتی بدهی برای شرکت هایی که از بدهی استفاده می کنند، ایجاد اهرم مالی را باعث افزایش ارزش شرکت دانستند. سپس، میلر در سال1977 ، با افزودن مالیات بر درآمدهای شخصی به مدل، دریافت که مزایای مالیاتی به وسیله مالیات بر درآمدهای شخصی از بین می رود.
با این وجود، شواهد حاصل از مطالعات تجربی نشان داد که رفتار واقعی تامین مالی شرکت ها، با ادبیات نظریه های ساختار سرمایه سازگاری ندارند. بنابراین، متعاقب انتشار نظریات مودیلیانی و میلر درسال های 1958 و 1963 و رفتار متناقض شرکت ها، تئوری های نوینی مانند توازی ایستا و ترجیحی ارائه شدند. در تئوری توازی ایستا فرض می شود، شرکت یک نسبت بدهی مطلوب را تعیین کرده و به سوی آن حرکت می کند. در تئوری ترجیحی، شرکت ها تامین مالی داخلی را به تامین مالی خارجی ترجیح می دهند و نسبت بدهی مطلوب و مشخصی برای شرکت ها وجود ندارد(قالیباف،ایزدی،1388،ص105-106).
در ادامه فصل مبانی نظری تحقیق به صورت مبسوط ارائه می گردد، مبانی نظری شامل هزینه سرمایه، بخشهای ساختار سرمایه، مدلهای ساختار سرمایه، اهرم مالی و ارزش گذاری شرکت، مفهوم ساختار سرمایه، عوامل موثر بر ساختار سرمایه، دیدگاه های موثر بر ساختار سرمایه، تئوری های ساختار سرمایه، مالیات و ساختار سرمایه، ساختار سرمایه و ورشکستگی و در نهایت انعطاف پذیری مالی می باشد که در ادامه توضیح داده خواهد شد. همچنین در ادامه فصل به پیشینه تحقیق نیز اشاره شده است.

 

 

 

2-2مبانی نظری
1-2-2هزینه سرمایه:
هزینه سرمایه بازدهی است که بایستی برای استفاده از وجوه سرمایه گذار تهیه شود. اگروجوه قرض شوند هزینه مرتبط با بهره که بایستی برای وام پرداخت شود است. اگروجوه حقوق صاحبان هستند، هزینه بازدهی است که سرمایه گذار انتظار دارد، چه ازقیمت سهام و چه سود تقسیمی. از دیدگاه سرمایه گذار هزینه سرمایه ای همان نرخ مورد انتظار بازده می باشد .
نرخ مورد انتظار بازده برای سرمایه گذاری و ارزش به هم پیچیده می باشد. اگر شما اوراق قرضه بخرید شما انتظار دریافت بهره و باز پرداخت اصل رادر آینده دارید. قیمتی که شما پرداخت مینمایید نرخ مورد انتظار بازده شمارا منعکس میسازد . چه چیزی نرخ مورد انتظار شمارا تعیین می نماید؟ هزینه فرصت ما، بازدهی است که شما میتوانید در یک سرمایه گذاری با ریسک مشابه بدست بیاورید. فرض کنید پس از اینکه شما این اوراق قرضه را خریدید نرخهای بهره بازار افزایش بیابد. نرخ مورد انتظار بازده شما نیز افزایش می یابد. زمانیکه نرخ بازده مورد نیاز شما افزایش می یابد ارزش بهره ، بهره آتی واصل اوراق قرضه شما بانرخ تنزیل افت میکند نرخی که شما جهت افزایش جریان نقد آتی به ارزش روز استفاده میکنیدافزایش می یابد .
هزینه سرمایه یک واحد تجاری هزینه منابع بلند مدت وجوه آن است : بدهی، سهام ممتاز و سهام عادی . و هزینه هر منبع ریسک داراییهایی که واحد تجاری در آن سرمایه گذاری نموده است را منعکس می نماید . واحد تجاری که در داراییها یی که ریسک کمی دارند سرمایه گذاری می کند قادر به تحمل هزینه سرمایه پایین تری نسبت به واحد تجاری که در داراییهایی که ریسک بالایی دارند سرمایه گذاری می کنند خواهد بود. برای مثال یک عمده فروشی ریسک کمتری نسبت به یک واحد تجاری حفر چاههای نفت دارد . برای واحد تجاری توصیف شده بدهی ریسک کمتری نسبت به سهام ممتاز دارد و سهام ممتاز ریسک کمتری نسبت به سهام عادی دارا میباشد. بنابراین سهامداران ممتاز به بازده بیشتری نسبت به بستانکاران و سهامداران عادی به بازده بیشتری نسبت به سهامداران ممتاز نیازمند میباشند(ثقفی،عثمانی ،1381،ص34).
2-2-2تعیین هزینه های بخشهای ترکیب سرمایه
1-2-2-2هزینه خاص بدهی
تامین مالی از طریق بدهی که موجبات افزایش اهرم مالی را فراهم می سازد هزینه هایی به دنبال دارد که بارزترین آن بهره پرداختی به تامین کنندگان است. هزینه بهره و هزینه عقد قرارداد بدهیهای بلند مدت با بهره از جمله هزینه های قابل قبول مالیـــاتی هستند کـه این موضوع جذابیت افزایش اینگونه بدهیها را بیشتر نموده است(رحیمی دستجردی،ایزدی نیا،1386،ص34).
هزینه خاص بدهی شرکت براساس فرمول زیرمحاسبه می شود:

هزینه بدهی
هزینه موثر بدهی قبل از کسر مالیات بر مبنای نرخ سالیانه

 

نرخ هزینه ایجاد و فروش بدهی
ارزش بدهی
میزان بهره متعلق به بدهی
مالیات
2-2-2-2هزینه خاص سهام ممتاز
هزینه سرمایه تامین شده از محل سهام ممتاز تابعی از سود است که طبق قرارداد بـرای آنهاتعیین شده است. نرخ بـــازده مورد انتظار سهامداران ممــتازاصولا بیش از نرخ مورد انتـظار تامین کنندگان بدهیهای بلند مدت است چون ریسک پذیرفته شده توسط آنها بیشتر است.
بدیهی است که سهام ممتاز سپر مالیاتی ایجاد نمی کند و از این نظر نســبت به بدهی با بهره ازجذابیت کمتری برخوردار است.
هزینه خاص سهـــام ممتاز بر اساس فرمول زیر محاسبه می گردد:

نرخ هزینه خاص هر برگ از سهام ممتاز
سود پرداخـــــتی سالیانه هر سهـــم
پول دریافتــــی از فروش هر سهــم
3-2-2-2هزینه خاص سهام عادی
یکی از مهمترین منابع تامین مالی واحدهای اقتصادی،سهام عادی وحقـــوق متعلق به آنها است. صاحبان سـهام عــــادی نسبت به سایر تـــامین کنندگان منابع مالی واحد اقتصادی، بیشترین ریسک را متحمل می شوند، لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آنها بیشترین نرخ بازده مورد انتظار باشد.
هزینه خاص سهام عادی بر اساس فرمول زیر محاسبه می گردد:

نرخ هزینه خاص سهام عادی
ارزش بازار سهام عادی
سود هر سهم
4-2-2-2هزینه خاص سود انباشته
زمانی که شرکت سود را انباشته می کند به این منظور است که این سود را برای صاحبان سهام در شرکت سرمایه گذاری کند. بازده مورد انتظار سهامـداران نسبت به وجوه انباشته شده برابربا تعداد سهامی از شرکت است که اگر سود انباشته بـه صورت سود تقسیمی به آنها پرداخت شده بود می توانستند با این وجوه آن تعداد سهام را خریداری کنند که به آن هزینه خاص سود انباشته می گویـند(کراکن ،2004). بنحو معمول روشهای تأمین مالی از محل سود انباشته مشابه روشهای محاسبه هزینه سهام عادی می باشد با این تفاوت که درمحاسبه آن هزینه انتشار سهام در نظر گرفته نمی شود(رحیمی دستجردی،ایزدی نیا،1386،ص34).
هزینه تأمین مالی از محل سود انباشته
برای لحاظ کردن هزینه خاص سرمایه هریک از منابع سرمایه باید هزینه سرمایه هر منبع را در وزن مربوط به خود ضرب کرده و سپس مقادیر به دست آمده را جمــــع می کنیم، حاصل میانگین موزون هزینه سرمایه نامیده می شود :

3-2-2مدلهای هزینه سرمایه
در خصوص هزینه سرمایه مدلهای مختلفی تاکنون مطرح ودر بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. هر کدام از این مدلها در مقطعی از زمان ودر یک یا چند بازار مشخــص دارای کارایـی لازم بــرای برآورد هزینه سرمایـــه بوده اند وبه مــرور زمان از کارایی آنها کاسته شده وجایگزین یکدیگر شده اند( ثقفی،عثمانی،1381،ص 39).این مدلها عبارتند از:
1-3-2-2 نرخ بازده متوسط تحقق یافته
طبق این مــدل سرمایه گذاران در سهــام عادی،انتظاری که از سـرمایه گذاری خود دارند، معادل همان بازدهی است که دردوره یا دوره های گذشته عاید آنها شده است. بازدهی که عاید سهامدار عادی مــی شود به دو شکل ظــاهر مــی شود: یکی سود نقــدی تقسیم شده ودیگری تغییر قیمت سهام نسبت به ابتدای دوره است. محاســبه هزینه سرمایه از طریق این مدل هر چند در مقاطعی از زمان مورد اعتراض قرار گرفت اما به نحو گستــرده ای بعنوان روشی جهت تخمین هزینه سرمایه به کار گرفته شده است.
2-3-2-2 مدل نرخ بازده متوسط تحقق یافته تعدیل شده
این مدل همان مدل نرخ بـــازده تحقق یافته است که بابت رشد سود تقسیمی تعدیل شده است. طبق این مدل نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سـهام عادی، تحت تاثیر دو متغیر دیگر قرار می گیرد که عبارتند از: نرخ رشد سودهای آتی ودرصد سود تقسیمی. ایرادی که به این مدل وارد است این است که اول نرخ رشد ثابت نیست وقابلیت پیش بینی آن همانند خود هزینه سرمایه مشکل است و دوم درصد سود تقسیمی در بسیاری از واحدهای اقتصادی ثابت نیست وباتوجه به تصمیمات شرکتها جهت انجام سرمایه گذاری واستفاده از منــابع داخلی می تواند دستخوش تغییر شود.
3-3-2-2مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای
بطور خلاصه این مدل نشان می دهد که نرخ بازده مورد انتظار سهام عادی مساوی نرخ بازده اوراق بهادار بدون ریسک بعلاوه صرف ریسکی است که سهامداران به خاطــر تقبل سطح معینی از ریسک می طلبند. هرچه درجه ریسک سیستماتیک بیشتر باشد بازدهی که سهـامداران روی ورقه سهام طلب می کنند بیـشتر خواهد بود. مفروضات این مدل عبارتند از:
در بـــازار کارای سرمایه، تـــنها ریسک سیــستماتیک وجود دارد و ریـــسک غـیر سیستماتیک را میتوان از طـــریق تنوع بخشی از بــین برد ریسک سیستماتیک در طـول دوره پروژه ثابت است.
4-3-2-2مدل رشد سود تقسیمی
این مدل مبتنی بر مفروضات زیر است:
1- سود سهام تنها درآمدی است که سهامداران از سرمایه گــذاری خود در سهام به دست می آورند.
2- سود سهام سالانه پرداخت می شود.
3- میزان سود تقسیمی بر اساس نرخ مرکب رشد ثابت سالانه افزایش می یابد.
4- نرخ رشد سود تقسیمی از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران کمتر است.
فرض اساسی در این مدل آن است که سودهای مورد انتظار با نرخ ثابت رشد می کند، بـــنابراین کاربرد این مدل محدود به شرکتهایـی می شود که جریان سود تقسیمی آینده آنها بر اساس چنین فرضی قرار گرفته باشد. نقطـــه ضعف این مدل درآن است که فرض می شود می توان سهام را در یک مقطع مشخص زمانی در آینده به فروش رسانید، ولی معمولاً خریداران سهام در زمان خرید اینـــگونه قضاوت نــمی کنند وحتی درصورت صحت فرض مزبور ممـکن است در آن زمان مشخص در آینده خریداری برای سهام آنها وجود نداشته باشد.
4-2-2 اهرم مالی و ارزش گذاری شرکت ها
تحقیقات مالی اهرم را به عنوان میزان بدهی که به منظور تأمین منابع مالی مورد نیاز برای کسب دارایی مورد نیاز کسب می گردد، تعریف کرده است بنابر تعریف مذکور، شرکت ها از لحاظ تأمین مالی در قالب شرکت های با درجه ی اهرم مالی بالا و پایین قابل تعریفند. به عقیده داگلاس، اهرم مالی توانایی تغییر بازده و ریسک شرکت ها را داراست بنابراین ساختار سرمایه هر شرکت با اهرم مالی آن رابطه ای متقابل و تنگاتنگ دارد. لذا استفاده شرکت ها از شیوه های مختلف تأمین مالی منوط به وجود شرایط و اثر متغیرهای اقتضایی است که گاهی بر اساس موقعیت و برای جهت گیری شرکت ها در بازار و نیز ارزیابی آن ها از طرف مؤسسات تأمین اعتبار به وجود می آید. اما لزوم توجه به تئوری نمایندگی در این است که تعارض دارندگان سهام، مالکین، گردانندگان و نیز صاحبان اوراق قرضه بر تصمیم گیری تأمین سرمایه و سرمایه گذاری مؤثر است(فریدونی،1386،ص36). جنسن و مک لینگ بیان می کنند که مقدار بدهی از طریق تخفیف مالیاتی بهره پرداختنی ، هزینه های ورشکستگی و هزینه های نمایندگی به وجود می آید که این امر در زما نبندی تصمیمات سرمایه گذاری و ارزش شرکت مؤثر است. توماس جاندیک و آنیل ماخیجا بیان می دارند که افزایش قابل توجه اهرم مالی ممکن است نشانه ای از تعهد مدیریتی به منظور بهبود عملکرد باشد. بنابراین ارزش شرکت و اهرم همان گونه که قبلاً نیز بیان گردید، می توانند رابطه مثبتی با هم داشته باشند.

 

5-2-2مفهوم ساختار سرمایه
ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است که شرکت‌ها با آن تأمین مالی دارایی‌های خود را انجام می‌دهند. شرکت‌ها از دو منبع بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترکیب ساختار سرمایه خود استفاده می‌کنند. انتخاب بین بدهی و یا حقوق صاحبان سهام به عنوان یک منبع تأمین مالی جدید تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است که بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر می‌گذارند. برای تعیین ساختار سرمایه شرکت‌ها ابتدا می‌بایستی با توجه به نیاز‌های مالی جهت انجام سرمایه گذاری میزان نیاز مالی جدید را مشخص کرد و سپس اقدام به نوع منبع نمود. هدف از تعیین ساختار سرمایه ، مشخص کردن ترکیب منابع مالی به منظور حداکثر کردن ثروت سهامداران یا همان مالکان واقعی شرکت است. البته تغییرات ثروت سهامداران تحت تأثیر عوامل مختلفی است که ترکیبات ساختار سرمایه یکی از آنهاست. اگر شرکتی اوراق قرضه بیشتری منتشر نماید ، نقطه سر به سر مالی و درجه اهرم مالی آن بالا خواهد رفت. اگر شرکت به نرخ بازدهی بیشتری از نرخ وامها دست بیابد سود هر سهم افزایش خواهد یافت.در غیر این صورت با کاهش EPS مواجه خواهد شد(جهانخانی،دمنه،1384،ص 27).
پس مدیران مالی توجه خود را به آثار و نتایج به کارگیری روش‌های گوناگون تأمین مالی بر ریسک و بازده معطوف می‌کنند و از این طریق تأثیر استفاده از ترکیب‌های مختلف ساختار مالی را بر ثروت سهامداران می‌سنجند ، بطور کلی ساختار سرمایه بهینه را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد :
"ساختار سرمایه بهینه آن ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که هزینه سرمایه شرکت را به حداقل برساند و در نتیجه ثروت سهامداران را بیشتر نماید."
6-2-2عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه
همانگونه که اشاره شد ، ساختار سرمایه شرکت تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی متعددی می‌باشد ، عوامل داخلی ، آن عواملی است که از داخل شرکت بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیر گذار می‌باشد و عوامل خارجی آن دسته عوامل است که از محیط بیرونی بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیرگذار می‌باشند. تأمین مالی مورد نیاز جهت انجام طرح‌های آتی شرکت و یا به منظور اصلاح ساختار مالی شرکت می‌تواند از محل بدهی‌ها و یا حقوق صاحبان سهام باشد. استفاده بیش از حد از حقوق صاحبان سهام باعث افزایش بازدهی مورد انتظار سهامداران شده و هزینه تأمین مالی شرکت‌ها را افزایش می‌دهند. از طرفی استفاده بیش از حد از بدهی‌ها در انواع کوتاه مدت یا بلند مدت می‌تواند باعث افزایش ریسک مالی شرکت و کاهش قدرت انعطاف پذیری مالی آن گردد.
آنچه در استفاده از انواع ابزار‌های مالی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد رعایت اصل تطابق است. در اجرای این طرح بایستی برای تحصیل دارایی کوتاه مدت که معمولاً نرخ بازدهی کمتری نیز دارد از منابع مالی کوتاه مدت و برای تحصیل دارایی‌های بلند مدت که ماندگاری بیشتری دارند و نرخ بازدهی آنها نیز بالاتر است از منابع مالی بلند مدت استفاده کنند. استفاده از منابع مالی کوتاه مدت برای دارایی‌های بلند مدت به علت سررسید شدن این منابع منجر به افزایش ریسک شرکت می‌‌شود.
همچنین اگر شرکت از منابع بلند مدت به منظور اجرای طرح‌های کوتاه مدت استفاده نماید با توجه به نرخ بهره وامهای بلند مدت و نرخ بازدهی طرح‌ها می‌توان انتظار داشت که هزینه مالی شرکت افزایش یابد. شرکت همواره با توجه به شرایط ، منابع اخذ شده و محل مصرف این منابع اقدام به اصلاح ساختار مالی خود و جایگزینی این منابع با یکدیگر می‌نمایند. جایگزینی حقوق صاحبان سهام با بدهی‌ها عمدتاً به منظور کاهش ریسک شرکت و افزایش نسبت مالکانه صورت می‌گیرد. با این توضیح در ادامه به بررسی ویژگی‌های اوراق بهادار عادی که بر انتخاب ترکیب ساختار سرمایه شرکت مؤثرند توجه کنیم(مشیری،محمدی،1384،ص42).
• حقوق مالکانه :
انتشار سهام جدید مستلزم اعطای حقوق مالکان به سهامداران جدید است ، یعنی هنگامی که شرکت اقدام به انتشار سهام جدید می نماید در واقع دیگران را در دارایی‌های شرکت سهیم نموده است. در حالی که استقراض چه از طریق انتشار اوراق قرضه و چه از طریق ایجاد بدهی بانکی یا غیر بانکی باعث اعطای حق مالکیت و کنترل بر روی دارایی‌های شرکت به اعطاء کننده وام و اعتبار نخواهد شد. اعطای حقوق مالکان به سهامداران ممتاز بستگی به نظر سهامداران عادی و مالکان اصلی شرکت دارد. هرگاه مالکان شرکت نخواهند حقوق مالکانه خود را با دیگران تقسیم نمایند به جای اقدام به انتشار سهام جدید ، بدهی و انتشار سهام ممتاز بدون حقوق ایجاد می‌نمایند. به این ترتیب از حقوق مالکانه خود در شرکت پاسداری می‌نمایند.
• الزامات پرداخت
بدهی سررسید می‌شود و شرکت می‌بایست بر اساس مفاد مندرج در قرارداد نسبت به باز پرداخت اصل و فرع آن اقدام کند. عدم پرداخت اصل و فرع بدهی‌ها در سررسید باعث استیلای بستانکاران بر امور شرکت می‌گردد و منافع سهامداران عادی را با خطر مواجه می‌کند. سهام ممتاز علی‌رغم اینکه به مانند بدهی‌ها سررسید ندارد اما ممکن است شرکت را متعهد به پرداخت مقدار معینی از سود سالیانه نموده باشد در هر حال دارای اولویت سود سهام نسبت به سایر سهامداران عادی می‌باشد. اما سهام عادی یک تأمین مالی دائمی است ، این تأمین مالی اگر چه هیچگاه سررسید نمی‌شود. در عین حال الزامی هم به پرداخت مشخص و معین سالیانه ندارد بطوری که شرکت‌ها می‌توانند سود سالیانه سهام عادی را به غیر از مقدار مندرج در قانون تجارت با توافق سهامداران عادی در شرکت نگه‌دارند. به این ترتیب اقدام به سرمایه‌گذاری مجدد وجوه نمایند.
• ادعا بر دارایی
به هنگام ورشکستگی شرکت وام دهندگان و دارندگان اوراق قرضه اولین کسانی هستند که از حقوق خود نسبت به دارایی‌های شرکت بهره‌مند می‌شوند. دارندگان سهام ممتاز در رده دوم اهمیت قرار می‌گیرند و سهامداران عادی ، وارثان باقی مانده از دارایی‌های شرکت هستند. هرگاه شرکت بخواهد تمامی حقوق دارای‌هایش متعلق به سهامداران عادی باشد می‌بایست صرفاً نسبت به انتشار سهام عادی جدید برای تأمین مالی اقدام نماید.
• ادعا بر سود
بهره وام و اوراق قرضه صرفنظر از میزان سود تحصیل شده توسط شرکت بایستی در سررسید‌های مقرر پرداخت گردد. سود سهامداران ممتاز نیز قبل از پرداخت سود سهامداران عادی پرداخت می‌شود و باقی مانده سود بین سهامداران عادی تقسیم می‌شود. اینکه سود سهامداران عادی از سود سایرین بیشتر است یا کمتر به نرخ بهره و سود تضمین شده اوراق قرضه و سهام ممتاز شرکت و رابطه آن با نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری شرکت دارد. لذا شرکتی که خواهان ایجاد محدودیت در توزیع سود بین سهامداران عادی است ، بهتر است با انتشار سهام ممتاز ایجاد بدهی دیگران را نسبت به سود شرکت محدود کند. همانگونه که ایجاد بدهی و یا انتشار سهام جدید دارای محاسن و معایب خاص خود می‌باشد با توجه به ویژگی‌هایی که در مورد اوراق بهادار نیز ذکر شد می‌توان با شناخت اهداف و شرایط شرکت نسبت به انتخاب بین سهام یا بدهی به عنوان منابع جدید تأمین مالی اقدام نمود.
7-2-2عوامل داخلی مؤثر بر ساختار سرمایه
عوامل درونی ساختار سرمایه آن دسته از شرایطی است که از درون شرکت بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیر می‌گذارد(مشیری،محمدی،1384،ص42)،برخی از عوامل عبارتند از :

 

• رفع نیاز‌های مالی گذرا از طریق منابع کوتاه مدت
واحد تجاری ممکن است در فصل یا فصولی خاص از سال نیاز به منابع مالی فوق‌العاده داشته باشد. مثلاً برخی صنایع مانند تولیدکنندگان پوشاک اسباب بازی و یا شیرنی فروشیها ، در ماه‌های پایانی سال درست قبل از سال نو فصل پرکاری دارند. به همین دلیل نیازمند منابع مالی آنی‌ و ارزانقیمت هستند. استقراض بلند مدت یا دائمی با هزینه بالا برای اینگونه واحد‌های اقتصادی مقرون به صرفه نیست ، اینگونه واحد‌ها سعی می‌کنند نیاز‌های کوتاه مدت خود را از محل وام‌های کوتاه مدت مرتفع نمایند.
• درجه ریسک
بدهی بیشتر هم باعث تحمیل هزینه‌های مالی بیشتر شده که شامل هزینه بهره و هزینه های استقراض به واحد های وام گیرنده می‌شود و هم درجه ریسک مالی واحد‌های اقتصادی اهرمی یعنی احتمال ناتوانی در پرداخت‌های اصل و بهره‌ها در سررسید و نیز احتمال ورشکستگی اینگونه واحد ها و مؤسسات را افزایش می دهد. در حالی که استفاده از سهام نیاز به تجدید شدن نداشته و عدم پرداخت سود آن نیز خطر ورشکستگی برای شرکت را به دنبال ندارد. اما بدهی ریسک شرکت را افزایش می دهد.
• افزایش سود سهامداران
اگر شرکت با سرمایه گذاری وجوه حاصل از وام 11 درصدی بتواند 16 درصد بازدهی کسب کند مابه‌التفاوت 11٪ تا 16٪ پس از کسر مالیات متعلق به سهامداران شرکت است. این معجزه وام است ، افزایش سرمایه سهامداران بدون اینکه سرمایه‌گذاری جدیدی در شرکت توسط سهامداران صورت گیرد و این همان دلیلی است که شرکت ها به خاطر آن استقراض می‌کنند. البته شرکت اگر نتواند از محل سرمایه‌گذاری بازدهی حداقل معادل نرخ هزینه وام کسب کند در‌آمد سهامداران را کاهش خواهد داد.
• از دست دادن کنترل عملیات شرکت
در برخی از موارد شرکت به قراردادهای وامی تن می‌دهد که به موجب آن در صورتی که نتواند اصل و بهره وام را در سررسید معین پرداخت نماید می‌بایست به وام دهندگان یک کرسی در هیأت مدیره تقدیم نماید. اینگونه شرایط اگر چه به ندرت پیش می‌آید ولی ترس از بروز چنین اتفاقی شرکتها را در استفاده از اهرم (وام) به عنوان یکی از عوامل تأمین مالی محتاط می‌کند.

 

• انعطاف پذیری مالی
شرکت‌ها همواره تلاش می‌کنند تا بین بدهی و حقوق صاحبان سهام تعادلی برقرار کنند ، افزایش میزان بدهی باعث کاهش توان استقراض شرکت شده ، انعطاف پذیری شرکت را کاهش می‌دهد. نیاز به حفظ تعادل میان بدهی و حقوق صاحبان سهام به میزان اطمینان از انعطاف پذیری مالی باعث تنظیم ناخود‌آگاه رابطه بدهی و حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه می‌گردد.
8-

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه

پایان نامه رشته تربیت بدنی با عنوان انعطاف پذیری و تمرینات کششی با فرمت word

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه رشته تربیت بدنی با عنوان انعطاف پذیری و تمرینات کششی با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته تربیت بدنی با عنوان انعطاف پذیری و تمرینات کششی با فرمت word


پایان نامه رشته تربیت بدنی با عنوان انعطاف پذیری و تمرینات کششی با فرمت word

1ـ1 مقدمه

انعطاف‌پذیری یکی از اجزاء آمادگی جسمانی و یک بخش کلیدی در پیشگیری از آسیب و بهبود اجرای ورزشی می‌باشد ( ). در افراد غیرفعالی که عادت به زندگی کم تحرک دارند، عضلات و تاندون‌هایشان کوتاه و فاقد قابلیت کشش می‌شوند. به عبارت دیگر دستگاه عضلانی در نتیجه بی‌تحرکی، به تدریج قابلیت ارتجاعی خود را از دست می‌دهند و در نهایت دچار کاهش قابلیت کشش می‌شود(  ). برای توسعه سریع انعطاف‌پذیری، تمرینات مربوط به گرم کردن اجرا می‌گردد که در نتیجه اجرای یکسری حرکات کششی تا میزان محدودی می‌توان برانعطاف‌پذیری افزود، لیکن این نوع تمرینات به تنهایی نمی‌تواند سبب بهبود انعطاف‌پذیری در درازمدت شود( ). امروزه تمرینات کششی به منظور توسعه انعطاف‌پذیری، بخش مهمی از هر نوع فعالیت جسمانی به شمار می‌رود ( ).

چندین شیوه کششی شامل ایستا[1]، پویا[2] و تسهیل عصبی ـ عضلانی گیرنده‌های عمقی[3] (PNF) افزایش در انعطاف‌پذیری را نشان داده‌اند(  ). برخی از مطالعات پیشین نشان داده‌اند که روش کششی PNF افزایش بیشتری را در دامنه حرکتی نسبت به سایر روشها ایجاد می‌کنند ( ). اگرچه برخی از مزایای استفاده از روشهای کششی PNF مشخص شده است اما کارایی بیشتر این روشها در تحقیقات هنوز مورد سؤال است (  ).

چندین نوع روش کششی PNF وجود دارد که عبارتند از: CR[4]، HR[5]، CRCA[6] و SRHR[7] و ACR[8] ( ).

شماری از مطالعات شیوه SRHR را در تحقیقات خود به کار برده‌اند و هرکدام زمانهای متفاوتی را برای نگهداری انقضاض ایستا (MVIC)[9] ذکر کرده‌اند ( ). در نتیجه تعیین مؤثرترین زمان نگهداری انقباض ایستا در این شیوه باید بررسی شود. در صورتیکه زمان کوتاهتر MVIC، افزایش یکسانی ا در دامنه حرکتی (ROM)[10] در مقایسه با یک زمان طولانی‌تر ایجاد کند، مربیان و ورزشکاران ممکن است شیوه‌ای که زمان کمتری را صرف کند، ترجیح دهند.


[1] - static stretch

[2] - Ballistic stretch

[3] - Proprioceptive nevroumvscular facilitation

[4] - Contract-Relax

[5] - Hold-Relax

[6] - Contract – Relax – Contract - Agonist

[7] - Slow-Reversal-Hold-Relax

[8] - Angonist-Contract-Relax

[9] - Maximum Volvntary isometric contraction

[10] - Range Of Motion


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته تربیت بدنی با عنوان انعطاف پذیری و تمرینات کششی با فرمت word

تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف

اختصاصی از حامی فایل تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف


سمینار ارشد عمران تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف
 
 
 
 
 
 تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف

Analysis and studying of rigid and flexible floor diaphragm


 

فرمت PDF  

تعداد صفحات 94
 
 

دانلود با لینک مستقیم


تحلیل و بررسی دیافراگم های صلب و انعطاف پذیر کف