اختصاصی از
حامی فایل دانلود مقاله ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی
با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران»
چکیده
سالیان درازی است که مهاجران خارجی، بویژه مهاجران افغانی، در جای جای کشورمان سکونت دارند. هیچ استانی نیست که ساکنان آن با این مهاجران برخورد نداشته باشند و میان آنها مراوداتی صورت نگیرد، این روابط در بعضی جنبه ها آن چنان عمیق بوده که حتی در صورت بازگشت مهاجران به کشورشان، باز هم تا سالیان دراز اثراتی که از خود بجای گذاشته اند از بین نخواهد رفت. از جمله ارتباطات عمیق ایجاد شده، می توان به ازدواج تعدادی از ایرانیان ( بویژه زنان ایرانی) با مهاجران اشاره نمود. بنابراین مسئله مهاجران خارجی مانند مسائل مهم دیگری که کشورمان با آن مواجه است از اهمیت خاصی برخوردار است که بایستی به این موضوع ومسائل آنان نیز، موشکافانه و دقیق پرداخته شود.
هدف اصلی این نوشتار بررسی « ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تاکید بر مهاجران افغانی در ایران » می باشد تا بدین وسیله نسبت به این خیل عظیم از مهاجران خارجی شناخت پیدا نموده و تا حد امکان بتوان، به جنبه های مختلف تاثیر حضور آنان دست یافت.
این مقاله با استفاده از اطلاعات اداره کل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور که در طرح شناسایی سال 1380 جمع آوری نموده، تهیه شده است.
واژگان کلیدی
مهاجران افغانی، بعد خانوار مهاجران خارجی، نوع مذهب مهاجران خارجی، نوع قومیت مهاجران خارجی
مقدمه
افغانستان، کشوری که سالها عرصه رقابت قدرتهای مختلف بوده است به دنبال دخالتهای جهانی و تحت تأثیر اوضاع داخلی این کشور، پدیده مهاجرت مردم به خارج از کشور بصورت بسیار حادّی رخ داد.
از سال1352به بعد به دنبال کودتای سردار محمد داوود علیه ظاهرشاه و متعاقب آن کودتای نورمحمدترکی رهبر حزب خلق علیه داوود در سال1357، ایران یکی از کشورهای پذیرای مهاجران افغانی گردید. این مهاجران، بسرعت وارد ایران شده ودر مناطق مختلف روستایی وشهری سکونت گزیده وبا جمعیت ایرانی در این مناطق مراودات گوناگون اقتصادی برقرار نمودند.
در ابتدا تصور می شد که دوران اقامت آنان در ایران کوتاه باشد، لیکن به جهت استمرار نابسامانیهای سیاسی و رکود و توقف رشد اقتصادی در آن کشور، مهاجران در ایران ماندگار شدند وطولانی شدن مدت اقامت آنان موجب گستردگی مراودات بین مهاجران وجمعیت ایرانی گردید.
تعداد مهاجرین افغانی در بعضی سالها به بیش از 8/2 میلیون نفر رسید (نظری تاج آبادی، 1369، ص164). علیرغم این وضع، سرشماریهای کشور نه تنها بخش اندکی از آنان را مورد سرشماری قرار داد، بلکه حتی برای این افراد نیز ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی واجتماعی را منتشر ننمود. از اینرو شناخت خصوصیات جمعیتی و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آنان و به همان ترتیب تعلّقات قومی، مذهبی و سیاسی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
این مقاله می خواهد با توجه به اطّلاعات جمع آوری شده، درسال 1380، تا آنجا که مقدور است ویژگیهای فوق را مورد بحث وبررسی قرار دهد و اطّلاعات نسبتاً جامعی درباره آنها بدست آورد.
ضرورت واهمیت موضوع
سالیان درازی است که مهاجران افغانی در ایران اقامت دارند و درطول این سالیان با جمعیت بومی مراودات زیادی داشته اند و بر ابعاد مختلف جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلـف کشورمان بی تأثیر نبوده اند. علیرغم این حجم عظیم از مهاجرین و پیامدهایی که بدنبال داشته اند، متأسفانه آن طور که شایسته است تحقیقات و بررسیهایی در جهت شناخت آنها از جانب دست اندرکاران وبویژه جمعیت شناسان صورت نگرفته است.
در این میان دست اندرکاران و مسئولان امر، به مسئله مهاجرت افغانیها به عنوان یک موضوع گذرا نگریسته اند، حال آنکه بایستی تحقیقات وسیعی برای روشن شدن سئوالات وابهاماتی از قبیل چگونگی روابط اقتصادی، اجتماعی وحتّی روابط فامیلی با جمعیت بومی صورت گیرد، زیرا به چند دلیل پدیده مهاجرت افغانیها موضوعی شایان بررسی و تحقیق است نه یک مسأله جنبی وگذرا:
اولاً: کشور ایران بر حسب وظیفه اسلامی نسبت به پذیرش مهاجرین با خوشروئی اقدام نموده وبنا به مقتضیات زمانی، این همکاری را ادامه خواهد داد. پس مقطع زمانی معین برای خاتمه موضوع مهاجرت قابل پیش بینی نیست.
ثانیا : دارا بـودن بیـش از900 کیلومتـر مـرز مشتـرک بــا کشـور افغانستان (علی آبادی، 1375ص3) ایجاب می کند نسبت به هر اتفاقی که در مرزهای مشترک دو کشور واقع می شود بی تفاوت نباشیم.
ثالثا: تنظیم روابط صحیح ومنطقی و وجهه نظر واقع بینانه بین مهاجرین و بومیان اقتضا می کند با انجام تحقیق علمی، مرز واقعیات و تصورات روشن شود و قضاوتهای صحیح جایگزین پیشداوریها گردد.
بنابراین با بررسی این موضوع می توان نسبت به این جمعیت مهاجر شناخت پیدا کرد و برنامه ریزیهای دقیق و موشکافانه ای را تدوین و ارائه نمود.
هدف تحقیق
با توجه به ضرورتهایی که در قسمت قبل ذکر آن رفت، تحقیق حاضر بر آن است که به سهم خود و بسته به توان محقق و مقدورات علمی و اجرایی، به گوشه ای از مسائل و ابهامات موجود در زمینه ویژگیهای متفاوت جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی و چگونگی روابط اقتصادی، اجتماعی مهاجران خارجی با جمعیت بومی پاسخ مبتنی بر واقعیت بدهد و از این راه، زمینه مناسب تری را برای برنامه ریزی مناسب وکارشناسانه ایجاد نماید.
نگاهی گذرا به اوضاع جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی افغانستان
در این قسمت، ابتدا به بررسی اوضاع جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان و سپس در قسمت دوم به بررسی روند تحولات تاریخی افغانستان پرداخته می شود.
الف ) جغرافیای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی کشور افغانستان:
1. جغرافیای طبیعی افغانستان
افغانستان سرزمین کوهستانی و محصور در خشکی است. این سرزمین درنیمکره شمالی و نیمکره شرقی در محدوده آسیای میانه واقع است. جمعیت آن در سال 1995برابر با نوزده میلیون و ششصد و شصت و سه هزار نفر(ده میلیون و نود و یک هزار نفر مرد و نه میلیون و پانصد و هفتاد و دو هزار نفر زن )بوده استU.N.;v.1;p.72)). مساحت آن 000/649 کیلومتر مربع و طول مرزهایش حدود 5800 کیلومتر مربع است. از سمت شمال با جمهوریهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان هم مرز است. طول مرز شمالی با این جمهوریها، حدود 2384 کیلومتر است. از سمت شرق و جنوب با پاکستان از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با چین (ایالت سین کیانگ) هم مرز است. مساحت این مرز در منابع، متفاوت ذکر شده است و آن را بین 73 تا 93 کیلومتر نقل کرده اند. از طرف مغرب با جمهوری اسلامی ایران مرتبط است. این مرز قریب به 900 کیلومتر است.
افغانستان با آبهای آزاد فاصله زیـادی دارد. نزدیکترین نقطه آن با آبهای آزاد، از طریق پاکستان است که500 کیلومتر فاصله دارد (علی آبادی،1375،ص4و3
2. ساختار اجتماعی و قبیله ای افغانستان
گروهی از محققان، افغانستان را موزه ای از نژادها و ملل گوناگون می دانند. در این موزه بزرگ ساکنان اولیه در کنار تازه واردان سکونت دارند، سکنه فعلی در این کشور، بازماندگان دو نژاد عمده هستند که به قرار زیرند:
1- نژاد سفید شامل: پشتوها، تاجیکها، هزاره ها، نورستانیها و.....
2- نژاد زرد شامل: ازبکها، ترکمنها، قرقیزها، مغولها و....
از جمله اقوام مهم افغانستان؛ پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، قرقیز، قزلباش، فارس، هراتی، براهویی و قزاق هستند (همان، ص13).
در جدول (1) اقوام مهم افغانستان، نوع زبان و مذهب آنها آمده است.
جدول 1ـ قومیت ها و نوع زبان و مذهب کشور افغانستان
مذهب زبان قومیت
شیعه و سنی فارسی دری تاجیک
سنی پشتو پشتوها
سنی بلوچی بلوچ
شیعه فارسی هزاره
سنی فارسی و دری ایماق
سنی ترکی ـ فارسی ازبک
سنی و شیعه ترکی ترکمن
منبع: ظریف فیروز عسگری،1367،ص625 656
اوضاع اقتصادی افغانستان
افغانستان از جهت منابع غذایی کشوری خودکفاست. این کشور اگرچه فقیر است اماجزء کشورهای گرسنه جهان نیست. دراین کشور، از هر ده نفرشاغل، هشت نفر به کشاورزی اشتغال دارند. بخش اعظم جمعیت این کشور در بخش کشاورزی و یا فعالیتهایی که با کشاورزی مربوط است به کار مشغول هستند.
گندم با تولید سالانه سه میلیون تن (در 26 درصد زمینهای قابل کشت) زراعت اصلی کشاورزان افغانی است. محصولاتی که در این کشور جنبه صادراتی دارند عبارتند از: انگور(کشمش) و پنبه. در افغانستان آنگونه که در اغلب کشورهای جهان سوم دیده می شود، سیستم تک محصولی که نوسان آن به جریانات بین المللی و سفارشات خارجی بستگی داشته باشد، وجود ندارد. بخش عظیمی از تولیدات کشاورزی در داخل کشور به مصرف می رسد (همان، ص95).
علاوه بر آن اطراف منطقه جلال آباد به لحاظ کشت خشخاش، شناخته شده است. هیرمند که منطقه اصلی دیگر کشت خشخاش است، تامین کننده یک چهارم خشخاش جهان است (مارسدن، 1379، ص10).
دامداری در زندگی ایلات و عشایر افغانی نقش مهمی ایفاء می کند. افغانستان از حیث دامپروری خاصـه گوسفندداری در جهان مقام مهمی را داراست و به جهت داشتن گوسفند نژاد قره گل که از پوست آنها، پوست معروف به آسترخان بدست می آید شهرت دارد (علی آبادی، 1375، ص96).
ب) تحولات تاریخی افغانستان
در باب چگونگی وحدت یا جدایی ایران از افغانستان در گذشته، همچنین به تاریخچه تشکیل دولتهای مستقل در افغانستان و تحولات صورت گرفته در این کشور اقوال و نوشته های زیادی وجود دارد. ذیلاً بطورمختصر به ذکر تحولات صورت گرفته در تاریخ افغانستان پرداخته می شود.
تحولات افغانستان در قرن بیستم
تاریخ جدید افغانستان پس از فراز و نشیبهای فراوان در طول تاریخ در قرن بیستم با به قدرت رسیدن امیر حبیب الله در سال 1901 آغاز می شود. اولین انتخابات در سپتامبر سال 1962 برگزار شد و از این زمان تا ژانویه 1973 داوود خان قدرت را به دست گرفت و سرانجام با کودتای 28 آوریل 1978 توسط ارتش، داود به همراه تمام اعضاء خانواده اش قتل عام شد (همان. گزیده صفحات 168-123). در شب 27 دسامبر 1979 شوروی حمله گسترده خود را به افغانستان آغاز کرد(بریگو، روا، 1367). مشخصه اصلی افغانستان پس از حمله شوروی، وجود نابسامانی در کشور بود. از سال 1372 و بخصوص سال 1373 مواضع گروههای موجود تغییر یافت و دسته بندیهای جدیدی شکل گرفت و جنگ و درگیری در ابعاد وسیع تر ادامه یافت (علی آبادی، 1375، گزیده صفحات189-168).
سرانجام در سال 1381 با روی کار آمدن دولت انتقالی حامد کرزای امنیت نسبی به این کشور باز گشته است.
علل گرایش مهاجرین افغانی به پاکستان و ایران
در خصوص اینکه چرا مهاجرین افغانی به ایران و نیز پاکستان مهاجرت کردند و به جاهای دیگر کمتر رفتند دلایل بسیاری را می توان برشمرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ مرزهای طولانی این دو کشور با افغانستان.
2ـ اشتراکات مذهبی و دینی بین مردم این دو کشور با مردم افغانستان.
3ـ مخالفت هر دوی این کشورها با استقرار نظام کمونیستی در افغانستان و پشتیبانی از مجاهدین افغانی و نهضت مقاومت.
4ـ نزدیکی فرهنگی و زبانی بین گروههای مهاجر با این دو کشور که روابط فرهنگی را تسهیل می نماید.
5ـ نزدیکی این کشورها به موطن مهاجرین و امکان بازگشت سریع به وطن در صورت مساعد شدن شرایط.
آن دسته از مهاجران که به ایران آمده اند غالباً یک مشخصه مهم دارند و آن، فارسی زبان بودن آنهاست. تقریباً اکثر کسانی که به ایران مهاجرت کرده اند از مناطق فارسی زبان هستند و بندرت از مناطق پشتون که زبان فارسی نمی دانند به ایران آمده اند. در بین مهاجرین افغانی که به ایران آمده اند، بیشتر آنها در نوار مرزی ایران با افغانستان و در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان ساکن گردیده اند.
گروه های مذهبی با گرایش تسنن در استان سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان و استانهای جنوبی ایران مانند بوشهر و هرمزگان پراکنده شده اند و شیعیان در مناطق شمالی خراسان، تهران، قم و دیگر مناطق پراکنده اند.
در پایان این قسمت باید یا د آور شد آنچه در مورد مهاجرین افغانی قابل بیان است، این است که علت مهاجرت آنها به کشورهای دیگر نه جاذبه مقصد بلکه دافعه موطن بوده است، در مورد علل بازگشت آنها نیز شرایط موطن اصلی آنها بیشتر از هر عامل دیگر تأثیرگذار می باشد. همانطور که در طول سالهای 72-1370 با آرام شدن اوضاع، چندین میلیون نفر به کشور خود بازگشتند، اما با گسترش درگیریها و ناامنی دوباره در افغانستان سیر بازگشت مهاجرین متوقف شد (جمشیدیها، 1379، ص65-64).
یافته های تحقیق
قبل از وارد شدن به این قسمت، لازم است به نکته مهمی اشاره شود. اداره کل اتباع و امور مهاجران خارجی، داده ها را بطور کلی برای مهاجران خارجی استخراج نموده و مهاجران افغانی و سایر مهاجران خارجی را تفکیک ننموده است. به ناچار شاخصهای پردازش شده، اشــــاره بــــه مهاجــران خارجــی دارد و نه مهاجران افغانی، ولی به هر حال تأکید این مقاله بر«مهاجران افغانی» می باشد که بیشترین مهاجر خارجی را در ایران تشکیل می دهند. طبق اعـــــلام اداره کل اتباع و مهاجران خارجی حدود دو میلیون و سیصد هزار مهاجر پرسشگری شده افغانی (از دو میلیون و پانصد و شصت هزار نفر که کل مهاجران خارجی در ایران را تشکیل می دهند) یعنی بیش از 90 درصد از مهاجران خارجی را در ایران، مهاجران افغانی تشکیل می دهند.(روزنامه اطلاعات، 29/3/1381).
در این قسمت به توصیف جداول پردازش شده از مهاجران پرداخته می شود که شامل ویژگی های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی می باشد.
الف ـ ویژگیهای جمعیتی اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی.
ویژگیهای جمعیتی
ـ توزیع جمعیت مهاجران خارجی
کشورهای ایران و پاکستان به دلیل پناه دادن به مهاجران افغانی از کشورهای عمده مهاجرپذیر محسوب می شوند. گر چه تعداد پناهندگان در این دو کشور دائما در نوسان بوده و شمار آنان بر حسب شرایط داخلی ودرگیریهای نظامی در افغانستان همواره تغییر می کرده است، نمی توان آمار واطلاعات دقیقی از آنان به دست داد. با این همه شمار آنان در اسناد بین المللی به شرح ذیل بوده است: (زنجانی، 1380، ص48).
جدول 2ـ آمار مهاجرین افغانی در ایران و پاکستان طی سال های مختلف (ارقام به هزار نفر)
1993 1991 1990 1985 1980
7/2900 3000 2350 1800 - ایران
1627 3/3185 3272 2500 400 پاکستان
به رغم این آمـار و ارقـام، تعـداد مهاجران خارجی در ایـران تا سال 1355 اندک بود و در هیچیک از سرشماریهای 1335، 1345 و 1355 به بیش از 5/0 درصد جمعیت نرسید ( همان، ص5).
جدول 3- تعداد خارجیان در ایران از ورای داده های سرشماری
نسبت به کل(جمعیت) متولدین خارج از کشور سال
24/0 44769 1335
22/0 57115 1345
53/0 178911 1355
72/1 852507 1365
62/1 906988 1370
67/1 1004776٭ 1375
٭خارجیانی که تابعیت آنها مشخص است
بر اساس جدول (4)، در سال1380 از تعداد کل مهاجران خارجی در ایران 2567709 نفر شمارش شده است که حدود دو میلیون و سیصد هزار نفر (حدود 90 درصد) آن را مهاجران افغانی تشکیل می دهند، 1568570 نفر (61 درصد) از مهاجران خارجی را مردان و 996495 نفر (39 درصد) آنان را زنان تشکیل داده اند. بیشترین تعداد مهاجرین خارجی در استان تهران قرار داشته، که با 811695 نفر(61/31 درصد) حدود یک سوم مهاجرین خارجی را تشکیل می داده است، که پس از استان تهران، استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان و اصفهان به ترتیب با 376652(67/14درصد)، 252704(84/9 درصد) و247040 نفر( 62/9 درصد) در مراتب بعدی قرار داشته اند، در حالیکه استان اردبیل با 199 نفر (01/0 درصد) کمترین تعداد مهاجر خارجی را داشته است و پس از آن، استانهای زنجان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب با 661(03/0 درصد) و 978 نفر(04/0 درصد) در مراتب بعدی کمترینها قرار داشته اند، همانطوریکه قبلا گفته شد، اکثر این مهاجران را، مهاجران افغانی تشکیل می دهند.
جدول 4ـ توزیع جمعیت مهاجران خارجی به تفکیک جنس و استان (سال 1380)
جمعیت مرد زن جنس
استان
1835 1162 673 آذربایجان شرقی
13727 7603 6122 آذربایجان غربی
199 106 93 اردبیل
247040 157867 89173 اصفهان
7958 4168 3790 ایلام
17149 12407 4742 بوشهر
811695 525798 285895 تهران
978 587 391 چهارمحال و بختیاری
252704 135150 117554 خراسان
82796 47066 34927 خوزستان
661 357 304 زنجان
41756 27963 13793 سمنان
376652 208955 167696 سیستان و بلوچستان
157945 105659 52286 فارس
38063 25806 12257 قزوین
125461 69435 56026 قم
6286 3172 3114 کردستان
140059 86888 53171 کرمان
12401 7199 5202 کرمانشاه
2520 1627 893 کهگیلویه
35057 18730 16327 گلستان
3591 2599 992 گیلان
3708 2081 1627 لرستان
15482 10794 4688 مازندران
48207 29454 18753 مرکزی
56184 35804 20380 هرمزگان
4158 2297 1861 همدان
63437 38998 24438 یزد
2567709 1568570 99495 کشور
نسبت جمعیت مهاجران خارجی و بویژه مهاجران افغانی به جمعیت ایران درطول سالهای مختلف در نوسان بوده است، بطوریکه در سرشماریهای سالهای 1365 و 1375 این نسبت به ترتیب برابر5/1 و 4/1 بوده است، در حالیکه این نسبت در سال 1380 افزایش چشمگیری داشته و به 5/3 درصد رسیده است.
توزیع نسبی مهاجران خارجی به تفکیک گروههای سنی
بر اساس آمارهای اخذ شده، بیشترین مهاجر خارجی در گروه سنی 4- 0 ساله با 15 درصد و پس از آن گروه سنی 9-5 ساله با 70/14 درصد در مرتبه بعدی قرار داشته اند و کمترین مهاجر خارجی نیز در گروه سنی 59-55 با 5/1 درصد قرار گرفته بودند. اگر جمعیت مهاجران خارجی را بر حسب گـــروههای سنی سه گانه در نظر بگیریم، گروه سنی 14-0 ساله برابر 5/41، گروه سنی 59-15 ساله برابر 5/56 و گروه سنی بالای 60 سال حدود 2 درصد جمعیت را بخود اختصاص داده اند.
با توجه به اینکه 5/41 درصد از کل جمعیت مهاجران در گروه سنی 14-0 قرار داشته و نسبت جوانی آنها بیش از چهل درصد بوده است، بنابراین مهاجران خارجی دارای جمعیتی جوان بوده اند. بر این اساس بیش از نیمی از استانهای کشور (16 استان) جمعیت مهاجر جوان داشته اند که از میان آنها، استانهای سیستان و بلوچستان و گلستان به ترتیب با 52 و50 درصد جمعیت زیر 15 ساله دارای جوانترین جمعیت مهاجر بوده اند. به جرأت می توان گفت که اکثر مهاجرانی که زیر 20 سال هستند در ایران متولد شده اند و شاید تعداد زیادی از آنها هرگز موطن پدری خویش را ندیده باشند و با فرهنگ و رسوم وطن اصلی خود آشنایی کامل را نداشته باشند که این مسئله ممکن است بازگشت آنان را به کشور خود به تأخیر اندازد و آنها را با تردید مواجه نماید.
سازمان ملل، جمعیت افغـانستان را به تفکیک گروههـای سنی پنج ساله برای سال 2000 پیش بینی کرده است که گروه سنی 4-0 ساله با حدود 2/19 درصد بیشترین و گروه سنی 59- 55 با حدود 6/2 درصد کمترین جمعیت را به خود اختصاص داده اند. توزیع جمعیت کشور افغانستان بر حسب گروههای سنی بزرگ عبارتست از: 7/43 درصد در گروه سنی14-0 ساله، 4/51 درصد در گـــــروه سنی 59-15 ساله و 9/4 درصد در گروه سنی بالای 60سال * (U.N,1988 V.2,p.141) .
اگر مهاجران خارجی را بدلیل اکثریت مطلق مهاجران افغانی، بعنوان مهاجران افغانی در نظر بگیریم، می توان بیان نمود که در سال 2000 جمعیت کشور افغانستان از جمعیت مهاجر خود در کشور ایران، کمی جوانتر بوده ولی بهر حال ترکیب سنی مهاجران افغانی از ترکیب سنی کشورشان تبعیت می نماید و نشان دهنده این است که کشور افغانستان جزء جوانترین کشورهای جهان می باشد.
بر اساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت واقع در گروههای سنی پنجساله کشورهای افغانستان (سال 2000) در جدول (5) آمده است.
جدول 5 ـ توزیع جمعیت افغانستان بر حسب گروههای سنی پنجساله به تفکیک جنس (سال 2000)
گروههای سنی کل مرد زن
تعداد درصد تعداد درصد تعداد درصد
0-4 4356000 19/17 2235000 17/19 2121000 19/17
5-9 3154000 13/88 1621000 13/90 1534000 13/87
10-14 2427000 10/68 1247000 10/70 1180000 10/67
15-19 2046000 9/01 1056000 9/06 990000 8/95
20-24 1847000 8/13 950000 8/15 897000 8/11
25-29 1882000 8/28 964000 8/27 918000 8/30
30-34 1622000 7/14 834000 7/15 788000 7/12
35-39 1249000 5/50 645000 5/53 603000 5/45
40-44 954000 4/20 493000 4/23 461000 4/17
45-49 727000 3/20 374000 3/21 353000 3/19
50-54 753000 3/31 389000 3/34 364000 3/29
55-59 595000 2/62 305000 2/62 290000 2/62
60-64 449000 1/98 226000 1/94 223000 2/02
+65 659000 2/90 319000 2/74 340000 3/07
جمع 22720000 100 11658000 100 11062000 100
منبع:,1998,v.2,P.141) (U.N
نسبت جنسی مهاجران خارجی
آمارهای اخذ شده نشان میدهد که نسبت جنسی مهاجران خارجی در ایران حدود 157 بوده است که با نسبتهای جنسی متعارف تفاوت دارد و علت آن هم، تفاوت در مهاجرت بین دو جنس می باشد، که مهاجرت مردان را بیشتر ممکن ساخته است یعنی مهاجرت خارجیان به ایران به نفع جنس مرد بوده است که این یکی از ویژگیهای مهاجرت می باشد.
نسبت جنسی مهاجران خارجی در استانهای گیلان (262) و بوشهر (261) بیشترین و استانهای کردستان (102) و اردبیل (114) کمترین مقدار را نشان می دهند. معمولا نسبت جنسی در استانهایی که مهاجران خارجی بیشترین تعداد را داشته اند کمتر و منطقی تر بوده و نشان از آن دارد که مهاجران در آن استانها با خانواده های خود ساکن شده اند ولی استان هایی که مهاجران خارجی کمترین تعداد را داشته اند نسبت جنسی بیشترین مقدار را داشته است و گویای این مطلب است که در این استانها، مهاجران خارجی بیشتر مردان بوده اند و مهاجرت به نفع جنس مرد بوده است.
طبق گزارش سازمان ملل، نسبت جنسی کشور افغانستان در سال 2000، برابر 105 و کشور ایران برابر 103 پیش بینی شده است(U.N,1988,p.73,232) .
توزیع نسبی خانوارهای مهاجران خارجی برحسب ابعاد آن
آمار نشان میدهد که، خانوارهای یک نفره با 54 درصد بیشترین درصد را بخود اختصاص داده اند که علت آن مهاجرت بیشتر مردان می باشد و پس از آن به ترتیب خانوارهای دو نفره با 95/7 و سه نفره با 52/7 و .... و سرانجام خانوارهای بیش از ده نفره با 49/0 درصد کمترین مقدار را نشان می دهد.
این روند در اکثر استانها نیز مشاهده می شود و خانوارهای یک نفره بیشترین درصد را بخود اختصاص داده اند. معمولاً در استانهایی که تعداد مهاجران خارجی کمترین باشد، بالعکس درصد مردان و نسبت جنسی بیشتر می باشد که این امر باعث می شود خانوارهای یکنفره سهم بیشتری را بخود اختصاص دهند، این مسئله بخوبی در استانهای گیلان و اردبیل مشاهده شده است.
در سال 1375 در ایران، خانوارهای سه و چهارنفره با 40/18 و 96/15درصد بیشترین سهم را بخود اختصاص داده بودند.
بعد خانوار مهاجران خارجی
بر اساس آمار بدست آمده از طرح شناسایی سال 1380، بعد خانوار مهاجران خارجی در ایران برابر 8/2 نفر بوده است که رقم کمی را نشان می دهد و علت آن همانطور که در نسبت جنسی گفته شد، بخاطر تفاوت در ترکیب جنسی مهاجران می باشد که اکثراً مردان هستند و چون خانوارهای یک نفره درصد بیشتری را بخود اختصاص می دهند، این امر باعث کاهش بعد خانوار مهاجران خارجی می شود. با مقایسه بعد خانوار با نسبت جنسی و توزیع نسبی خانوارهای مهاجران خارجی، بخوبی می توان این مطلب را مشاهده نمود. یعنی استان هایی که بالاترین نسبت جنسی و بیشترین خانوارهای یک نفره را داشته اند همان استان هایی هستند که کمترین بعد خانوار(2-1 نفره) را دارا بوده اند.
در سال 1375، بعد خانوار در ایران برابر 8/4 نفر بوده است.
توزیع مهاجران خارجی بر حسب محل تولد
با توجه به اکثریت قریب به اتفاق مهاجران افغانی در ایران و بر اساس آمار بدست آمده، محل تولد اکثر مهاجران خارجی، کشور افغانستان می باشد که حدود 71 درصد را بخود اختصاص داده است و اگر در نظر بگیریم که اکثریت مهاجرانی که در ایران متولد شده (حدود 24 درصد) مهاجر افغانی باشند، بیش از 90 درصد مهاجران خارجی، افغانی می باشند. همچنین کشور عراق، بعنوان محل تولد مهاجران خارجی فقط 4 درصد را بخود اختصاص داده است و یک درصد مهاجران خارجی نیز محل تولدشان غیر از افغانستان و عراق می باشند.
منشا جغرافیایی مهاجران خارجی استانهای کشور مشابه و یکسان نیست، به عبارت دیگر در استانهای غربی کشور، یعنی استانـــهای کردســتان با 74/66، کرمانشاه با 04/58، ایلام با 98/46، خوزستان با 29/45 و لرستان با 13/41 درصد، بیشترین مهاجر خارجی را عراقی ها تشکیل می دهند و در استان های شرقی و مرکزی کشور نیز بالطبع بیشترین مهاجران خارجی را مهاجران افغانی تشکیل داده اند، مانند استانهای کرمان، سمنان، سیستان و بلوچستان، خراسان، تهران، هرمزگان و یزد با بیش از 95 درصد، بیشترین مهاجر افغانی را از مجموع مهاجران خارجی داشته اند.
مطلب دیگری که در این نقشه می توان مشاهده نمود، اینستکه اکثر مهاجرینی که محل تــــولد آنها ایران بوده است در استانهایی واقع شده اند که این مهاجران قدمت بیشتری را در آنجا داشته اند به عبارت دیگر اولین استانهایی هستند که مهاجران خارجی به آنجا مهاجرت نموده اند به عنوان مثال در استان خراسان سابقه مهاجرت مهاجران افغانی به قبل از تجاوز شوروی به خاک افغانستان (سال 1979)میرسد.
توزیع نسبی مهاجران خارجی در بخشهای مختلف اقتصادی
در کشور افغانستان، قسمت اعظم نیروی کار، مشغول کشاورزی است. پس از کشاورزی، صنعت و معدن و سپس مشاغل خدماتی و غیرتولیدی بیشترین نیروی کار را به خود اختصاص داده است.
وضعیت اشتغال در مهاجرین، همواره از مسائل مهم و جنجال برانگیز برای جامعه میزبان بوده است. اثرات میزان اشتغال وبیکاری بر انحرافات اجتماعی و مسائل اقتصادی همواره مشاهده شده است. دلیل مهاجرت بسیاری از مهاجرین نه نابسامانیهای سیاسی-اجتماعی در افغانستان، بلکه انگیزه اقتصادی بوده است.
شرایط دشوار زندگی در کشوری بیگانه فرد را مجبور می کند که برای تامین معاش خانواده به هر کار سختی تن در دهد. مهاجران افغانی رانده شده از وطن، که به ایران پناه آورده اند، برای گذران زندگی به مشاغل و حرفه گوناگون روی آورده اند. اغلب این مشاغل غیر تخصصی اند و نیاز چندانی به دانش و تخصص بالا ندارند. اکثر مهاجرین از تخصص و سواد کافی برخوردار نبوده اند، لذا به مشاغلی پرداخته اند که دارای مزد کم و زحمت فراوان هستند و انجام آن برای هر فردی دشوار است.
بر اساس آمار بدست آمده، بیشترین مهاجران با حدود 77 درصد در بخش خدمات مشغول به کار می باشند، بطوریکه مهاجران استانهای گیلان با 49/96، کرمانشاه با 35/96 و آذربایجانشرقی با 15/96 درصد، بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 37/17 درصد کمترین سهم را در این بخش داشته اند. این بخش مجموعه ای از مشاغل مانند: کارگران ساختمانی، کار در کوره های آجرپزی، کار در چاپخانه های قدیمی که با سرب زیاد سروکار دارند، چاه کنی و غیره را در بر می گیرد، که انجام کلیه این مشاغل با دشواری خاصی مواجه است. بخش کشاورزی با 60/11درصد، در مرتبه دوم قرار دارد که استانهای سیستان و بلوچستان با 59/76، کردستان با 95/46 و گلستان با 54/20 درصد بیشترین و استان های کرمان، ایلام، خوزستان، هرمزگان، قزوین، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و بوشهر باکمتر از یک درصد کمترین سهم را در این بخش مشغول داشته اند. این افراد غالباً کسانی بوده اند که قبل از مهاجرت، کشاورزی می کرده اند و بعد از مهاجرت چون قادر به کار دیگری نبوده اند به کشاورزی پرداخته اند. رشد و رونق ساختمان سازی در ایران موجب جذب تعداد کثیری از افراد بدون مهارت و تخصص شده است که 56/11 درصد از مهاجران شاغل، در بخش صنعت و ساختمان مشغول بکار بوده اند. در این بخش، استانهای هرمزگان، قزوین و همدان به ترتیب با 02/77، 28/54 و 43/37 درصد بیشترین واستان های گیلان، زنجان و آذربایجان شرقی به ترتیب با75/0، 80/3 و 15/3 کمترین درصد شاغلین در بخش صنعت را داشته اند.
در سرشماری سال 1375، توزیع جمعیت شاغل ایران در بخشهای فوق عبارت بودند از: کشاورزی 40/23 درصد، صنعت 70/30 درصد و خدمات 50/44 درصد.
مقایسه جمعیت شاغل ایرانیان با جمعیت مهاجر، در بخشهای سه گانه بخوبی نشان می دهد که به دلیل کمبود بیش از حد نیروی ماهر ومتخصص نزد مهاجران، که اکثرا مهاجران افغانی میباشند تفاوتهای عمده ای بین آنها در این سه بخش مشاهده می شود.
وضعیت مسکن مهاجران خارجی
مهاجران خارجی طبق قانون نمی توانند ملکی را رسماً به تملک خویش درآورند، به همین خاطر آنها به اشکال دیگر از املاک و مستغلات استفاده می نمایند.
طبق آمار اخذ شده، اکثر قریب به اتفاق مهاجران خارجی، از ساختمان و املاک مسکونی بصورت اجاره ای استفاده می نمایند، یعنی 93 درصد مهاجران خارجی مسکن اجاره ای دارند. شکلهای دیگر در اختیار گرفتن مسکن، عبارتست از: شخصی در مالکیت غیر* 57/2 درصد و شخصی قولنامه ای 62/2 درصد، که 71/1 درصد نیز به اشکال دیگر از مسکن استفاده می نمایند.
مهاجران خارجی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد با 14/99، قزوین با 70/98 و یزد با 37/98 درصد بیشترین مسکن اجاره ای را در اختیار داشته اند، در حالیکه مهاجران خارجی استانهای لرستان با 77/58، اردبیل با 16/63 و کردستان با 82/65 درصد کمترین مسکن اجاره ای را در اختیار داشته اند.
معمولاً نوع مسکنی که مهاجران خارجی در اختیار دارند به نوعی با نحوه سکونت ایرانیان و تراکم آن منطقه نیز مرتبط است. به عبارت دیگر استانهایی که تراکم جمعیت در آنجا بیشتر است و خود ایرانیان مسکن اجاره ای بیشتری نیز در اختیار دارند، بالطبع اکثر مهاجران نیز مسکن اجاره ای بیشتری در اختیار دارند مانند استان های تهران وگیلان.
مهاجران سه استان اردبیل، کردستان و زنجان به ترتیب با 5/31،26و19درصد، بیشترین درصد «مسکن شخصی در مالکیت غیر» را نسبت به سایر استانها دارا بوده اند که شاید علت آن وجود مهاجران عراقی بیشتر نسبت به سایر استانهاست که اعتماد بیشتر مهاجران عراقی را نسبت به ایرانیان نشان میدهد و این اعتماددلایل متعددی می تواند داشته باشد از جمله سابقه سکونت طولانی تر عراقیها نسبت به افغانیها وهمچنین پذیرش بیشتر مهاجران عراقی از سوی ساکنان بومی این استانها.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران»