لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
علل تغییر و تحول سبک های نثر فارسی
(تا نثر مصنوع و متکلف)
مقدمه
علل بوجود آمدن سبک های مختلف فارسی تانثرمصنوع و متکلف
ایرانیان خط را از کجا آموختند؟
مردم ایرانی که به فرموده زرتشت از سرزمین ایران ویچ بیرون رانده و برای پیدا کردن چراگاه و خورش بسوی خوارزم و ایران رهسپار شدند. غالبا مردمی بیابانی بودند و از خود خط وادبیات و آداب شهر نشینی نداشتند.
می بینیم که آن قوم نه خطی داشت و نه دارای کتابی و شریعتی بود و از این رو دارای تربیت شهر نشینی که خط سرآمد آن است نبودند. دیگر می بینیم که خطوط پذیرفته شده این اقوام نیز خطوط ملل سامی است یعنی همان خطی که سایر برادران آریایی ما چون هند و یونان و روم و روس و سایر شاخ های نژاد سفید آن را تقلید کردند.
می دانیم که ایرانیان (مادی ها) در طول مدتی که یوغ بندگی و رعیتی ملل مقتدر سامی (آشور) را به گردن داشتند با خط آشوری که خط میخی است آشنا شدندو سپس که گردن از قید و بندگی آن برتافتند و دولتی مستقل از خود برقرار ساختند خط میخی را تکیمل کردند.
خط ایرانی پیش از اسلام : میخی مادی – پهلوی – خط استوایی
نثر فارسی پیش از اسلام : نثر بر 2 نوع است : 1- نثر ساده که عبارات آن ساده و اسان است که به زبان مردم نوشته شود و مراد از آن گفتن مطالبی عادی – یاخ واهش ساده و معمولی یا آموختن پیشه و علمی به شخصی نوآموز باشد. این نوع نثر با سخنان ساده و عادی نبایستی تفاوتی داشته باشد.
2- نثر فنی : بیان مطالبی است با طرزی که نویسنده در آن امعان نظر و جولان اراده بکار برده و خواسته باشد که از آن اثر آن طرز و به همراهی آن بیان مطلب خویش را بهتر و کامل تر به طرف بفهماند یا رقت خواننده را برانگیزد و یا خشم و غیرت وی را تحریک نماید واین نوع را بیاد با شعر یکسان دانست و در زمان قدیم شعرهایی که گفته می شده با نثری که از نوع دوم گفتیم چندان تفاوت نداشته است.
شاید نثری از نوع دوم در عهد بسیار قدیم وجود نداشته و آنچه نوشته می شده است نثری ساده بوده و آنچه سروده می شده و با آهنگ می خواندند هم شعر بوده است .
نثر فارسی بعد از اسلام
ملاحظات تاریخی 2- دوام نثر پهلوی 3- شعوبیه یا آزاد مردیه
4- ترجمه کتب و ادبیات ایرانی 5- تاریخ نویسی در عرب 6- تاریخ نویسی به زبان فارسی و اوضاع تاریخی 7- ضعف تالیفات فارسی 8- ترقی فارسی از لحاظ تاریخ نویسی در عهد مغول 9- شیوع ادبیات باستانی به طریق ساختگی
علل بوجود آمدن دوره های نثر چیست ؟
نثر فارسی را به 4 دوره باید قسمت کرد و این قسمت از لحاظ تفاوتهای آشکاریست که در سبک نثر هر دوره از این ادوار پیدا آمده و آن را از سلف خود امتیاز بخشیده است و نسبت به خلف خود نیز از همین لحاظ ممتاز گردیده.
دوره اول : این دوره از آغاز تشکیل دولت های مستقل ایرانی است و مبدا واقعی آن از زمانی است که اولین کتاب نثر فارسی تالیف آن زمان بدست ما رسیده که زمان نوع بن منصور سامانی یعنی اواخر نیمه اول قرن چهارم هجری باشد.
یعنی از سال 346 هجری که شاهنامه ابو منصور عبدالرزاق سپهسالار طول بدست ابومنصور المعمری وزیر او به رشته تحریر کشیده شده است و مقدمه ای آن کتاب امروز در دست است و چند فصلی نیز در تاریخ بلعمی در مقدمه و داستان بهران چوبین می بینیم که در اصل تاریخ طبری نیست و بلعمی آنها را از جایی دیگر نقل کرده است و چون در شاهنامه بعضی از این فصول از قبیل بهران چوبین نامه به رشته نظم در آمده است، ممکن است که بلعمی مقدمه و فصل نامبرده را از شاهنامه منثور ابومنصوری یا از یکی از شاهنامه های عربی یا فارسی دیگر برداشته باشد و عبارات آن فصل نیز احیث فصاحت و کمی لغات عربی بر سایر فصل های بلعمی رجحان دارد و این فصل کامل ترین روایتی است که از حکایت بهرام چوبین چه در عربی و چه در فارسی بدست ما رسدیه است . این دوره تا اواخر قرن 5 می کشد و در اواخر قرن 5 شیوه و سبک تازه ای که تاثیر نثر عربی در آن شدید تر دیده می شود بوجود می آید.
دوره دوم : از دوره از طلوع کلیله و دمنه یعنی از اواسط قرن 6 هرجی آغاز می شود و به زودی تغییر های عمده در ان سبک راه یافته و مبدل به شیوه خود متفرد و نظیرش نایاب است و گویا در همان عصر نیز تقلید آن خودداری می شده و به نثر فنی زیادتر توجه نشان مید اده اند . این دوره تا قرن 7 و 8 پیش می رود و تکامل و تطور منظم و آشکاری را به ما نشان می دهد.
و در آن واحد 2 سبک و طریقه در عرض هم نمو می کند: یکی نثر مرسل و ساده که دارای مترادفات و موازنه است و دیگر نثر مسجع و فنی مطلق که علاوه بر مترادفات و موازنات زیاد داری سجه های فراوان است ولی غلبه با سبک اولست.
دوره سوم : این دوره ، دوره سجع و قافیه و عصر تکلف و تصنع است و زمانه فساد نثر فارسی است و دبیران ایرانی از خود اعراب هم در استعمال کلمات عربی
دانلود تحقیق علل تغییر و تحول سبک های نثر فارسی