حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


چکیده
در سالیان اخیر، حکمرانی (حاکمیت) تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به‌واسطی نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. بدین جهت است که دبیر کل سابق سازمان ملل، کوفی عنان ابراز می دارد: حکمرانی خوب، احتمالا" مهمترین عامل در ریشه کن کردن فقر و عامل رشد و توسعه است. در اوایل دهی 1980، کمبود بودجه، انگیزی مهم انجام اصلاحات دولتی در بسیاری از نقاط جهان بود، که این کمبود بودجه ناشی از فشارهای بین‌المللی، (مثل بانک جهانی) و یا ناشی از خود دولتهای ملی بود. از آن زمان تاکنون، بسیاری از دولتهای ملی وضعیت بودجه‌ای مناسبتری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائی خدمات بطور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این‌حال وجود انگیزی مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی، ضعیف‌تر شده است. در حال حاضر، چالشهای دیگری بروز کرده و انگیزه‌ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالشها، نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است .مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است.
مقدمه
از زمان زایش و استقلال رشته مدیریت دولتی از رشته های با پیشینه طولانی تری چون حقوق و علوم سیاسی، نظریات مختلفی جهت نحوه اداره و مدیریت بخش دولتی و فراهم آوردن رفاه بیشتر برای شهروندان از سوی اندیشمندان ارائه شده است که در چارچوب پارادایم های زمان خود، به اظهار نظر و ارائه راه حل پرداخته اند. پارادایم عبارت است از " یک شیوه دیدن جهان" که میان گروهی از اندیشمندان که در یک جامعه علمی بسر می برند، دارای زبان مفهومی یکسانی بوده و نسبت به افراد بیرون از این جامعه که دارای یک حالت سیاسی دفاعی هستند، مشترک است.(‌وارث،1380). یکی از شناخته شده ترین این پارادایم‌ها ، پارادایم " مدیریت دولتی سنتی (PA)" یا همان Public Administration است که بوروکراسی وبر جزء لاینفک آن به‌شمار می آید. این پارادایم یا جریان فکری تا اوایل دهه 1980 ، پارادایم مطرح در حوزه مدیریت بخش دولتی بود. اما با ظاهر شدن ابعاد منفی و نقاط ضعف آن، در همین سالها در کشورهای انگلیس و آمریکا، پارادایم دیگری به‌نام مدیریت دولتی نوین، تولد خود را اعلام داشت و "خصوصی سازی و پیمانکاری" را شعار اصلی خود قرار داد. اما وعده و عیدهای این جریان فکری نیز در بسیاری از کشورها حتی در کشورهای مبدع آن، سرابی بیش نبود و بزودی مشخص شدند این پارادایم نیز قادر نیست خیر ورفاه مناسب و عادلانه‌ای برای شهروندان فراهم سازد. پس بشر مجددا در جستجوی پارادایم های دیگری برآمد. ظهور " خدمات عمومی نوین " (New Public Services) و حکمرانی خوب از جمله آنهاست. ( البته اگر بتوان با توجه به تعریف پارادایم، آنها را پارادایم نامید). در ادامه، با توجه به کمتر شناخته بودن مدیریت دولتی نوین، توضیح مختصری درباره آن ارائه می شود و سپس به مبحث اصلی خود یعنی حکمرانی خوب باز خواهیم گشت.
واژی مدیریت دولتی نوین (NPM) اولین بار توسط لوئیس گان و کریستوفر هود در اواسط دهه 1980 مطرح شد. مدیریت دولتی نوین در رکود اقتصادی زاده شد. از آن زمان تاکنون، نقش مدیریت دولتی نوین در بخش دولتی تغییرات چشمگیری یافته است. رویکرد های ناپخته اتخاذ شده به سمت مدیریت دولتی نوین در اواخر دهه 1980و دهه 1990، که بر خصوصی سازی، بازارهای داخلی، مناقصه رقابتی، شاخصهای عملکردی در سطح سازمان و تشویق عملکرد تأ کید داشتند، خصوصا" در کشورهایی که این رویکردها را خیلی مشتاقانه و مصرانه استفاده می‌کردند- نظیر انگلستان و نیوزلند - بزودی از جریان اصلی خود خارج شدند. با اینحال مدیریت دولتی نوین ، موفقیتهای چندی را در برخی کشورهای انگلوساکسون بدست آورد. در حال حاضر در بخشهای مختلف جهان اشکال مختلفی از مدیریت عملکرد، اقتصادهای ترکیبی و ساختارهای غیرمتمرکز مدیریتی دیده می شود و سبب بهبود تشکیلات دولت و سیستم های ارائه خدمات دولتی در این دسته از کشورها شده است. با این‌حال در همان زمان، نگرانی جدیدی درباری حکمرانی در جهان غرب شکل گرفت. در بخش خصوصی، این نگرانی برخاسته از تاراج محیط، فساد، سوء استفاده از قدرت انحصاری و حقوق های بالای پرداختی به مدیران اجرایی و اعضای هیئت مدیره و در بخش دولتی، این نگرانی برخاسته از شناسایی و کشف فساد و فعالیتهای غیراخلاقی بود. در واقع، دولتها به این واقعیت تلخ آگاهی یافتند که آنها در معرض از دست دادن همان اندک مشروعیت باقی مانده خود هستند، زیرا شهروندان، بطور چشمگیری اعتماد خود را نسبت به دولت در مفهوم عام و مقامات دولتی در مفهوم خاص از دست داده بودند.

 


تعریف حکمرانی
حکمرانی را می‌توان "نفوذ هدایت شده در فرایند های اجتماعی" تعریف کرد که مکانیسم های مختلفی در آن درگیر هستند، برخی از این مکانیسم ها بسیار پیچیده اند و فقط از بازیگران بخش دولتی سرچشمه نمی گیرند. پس جای تعجب نیست که واژی حکمرانی تبدیل به یک شعار در سالیان اخیر شده و در محیط های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است.

 

ارائه تعریفی از حکمرانی، چالشی، ظریف و پیچیده است. به‌نظر می رسد اگر بخواهیم با مفهوم حکمرانی بخوبی آشنا شویم باید بفهمیم که حکمرانی، چیست. حکمرانی مشابه دولت نیست.

 

حکمرانی موضوعی است درباری نحوی تعامل دولتها و سایر سازمانهای اجتماعی با یکدیگر، نحوی ارتباط اینها با شهروندان و نحوی اتخاذ تصمیمات در جهانی پیچیده. حکمرانی فرایندی است که از آن طریق جوامع یا سازمانها تصمیمات مهم خود را اتخاذ و مشخص می کنند چه کسانی در این فرایند درگیر شوند و چگونه وظیفه خود را به انجام برسانند. سیستم حکمرانی، چارچوبی است که فرایند متکی بر آن است. بدین معنی که مجموعه ای از توافقات، رویه ها، قرارداد ها و سیاستها مشخص می‌کنند که قدرت در دست چه کسی باشد، تصمیمات چگونه اتخاذ کردند و وظایف چگونه انجام و ادا می‌شود.

 

مفهوم حکمرانی را می توان در سطوح مختلفی چون سطح جهانی، ملی، سازمانی و جوامع محلی مورد استفاده قرار داد. چهار بخش اصلی جامعه که می توانند هر یک به نوبه خود در انجام امور انجام وظیفه کنند، عبارتند از: کسب و کار، مؤسسات جامعه مدنی(شامل سازمانهای داوطلب و بخش غیر انتفاعی)، دولت و رسانه.

 

این بخشها با یکدیگر تداخل دارند. اندازی هر یک از این بخشها ممکن است در کشورهای مختلف، متفاوت باشد. مثلا" در کشوری ممکن است بخش نظامی و یا یک حزب سیاسی، بخش اعظم فضا را اشغال کرده باشد. در این شرایط نقش دولت کم رنگتر خواهد بود. در بسیاری از کشورها، قدرت در سطح مرزهای این بخشها توزیع می‌شود. در بعضی کشورها اندازی بخش خصوصی در حال گسترش بوده و برخی از وظایف دولت به کسب و کارهای خصوصی سپرده شده است.
بسیاری از صاحبنظران حکمرانی معتقدند که این واژه مرتبط با اتخاذ تصمیماتی درباری جهت و هدایت است. یکی از تعارف ارائه شده در خصوص حکمرانی آن‌را بدین صورت تعریف می‌کند: حکمرانی، هنر هدایت جوامع و سازمانهاست. اینکه واژی هدایت کردن واژی مناسبی هست یا نه، پاسخ مناسبی وجود ندارد. اما این نکته مشخص است که حکمرانی شامل تعاملات بین ساختارها، فرایند ها و سنتهایی می شود که نحوی اعمال قدرت، نحوی اتخاذ تصمیمات و نحوی اظهار نظر شهروندان و سایر ذی نفعان را مشخص می کند. اساسا" حکمرانی درباری قدرت، روابط و پاسخگویی است؛ چه کسی صاحب نفوذ است، چه کسی تصمیم می گیرد و تصمیم گیران چگونه پاسخگو باقی می مانند.
لوئیس فرچه دیدگاهی درباری حکمرانی دولتی ارائه کرده و معتقد است که حکمرانی فرایندی است که از آن طریق مؤسسات، کسب و کارها و گروههای شهروندی، علائق خود را بیان می‌کنند، درباره حقوق و تعهدات خود را اعمال نظر کرده و تفاوتهای خود را تعدیل می کنند.
یکی دیگر از تعاریف حکمرانی عبارت است از: وضع فرایند‌ها، ساختار‌ها و مقررات رسمی و غیررسمی که به تعریف روشهایی می پردازند که بدان وسیله افراد و سازمانها می توانند بر تصمیماتی که بر رفاه و کیفیت زندگی آنها تأ ثیر می گذارند، اعمال قدرت کنند.
همانگونه که از این تعریف بر می آید، حکمرانی خوب، به چیزی بیشتر از دولت خوب نیازمند است. سایر بازیگران نیز نظیر کسب و کارها و رسانه، در بهبود و کیفیت زندگی و رفاه کلی گروههای مختلف ذی نفعان تأثیرگذارند. در واقع، حکمرانی بطور کلی شامل شش گروه از ذی نفعان می‌شود که عبارتند از: شهروندان، سازمانهای داوطلب، کسب و کار، رسانه، سطوح بالاتر دولت و پارلمان بعلاوه سطوح بین المللی و مقامات دولتی.
حکمرانی متوجه نحوی اعمال قدرت بین بخشهای مختلف جامعه با منافع مختلف است، به‌گونه ای که آزادیهای مرسوم فراهم شود، تجارت رونق گیرد و فرهنگ و هنرهای مختلف امکان رشد پیدا کنند. پس، حکمرانی به خودی خود مهم است، زیرا شرایط لازم- برای انجام کارهایی که مردم ارزش فوق العاده ای برای آنها قائلند فراهم می کند، نظیر آزادی فردی (آزادیهای اجتماعی، مذهبی، کسب و کارها، و...)، حکمرانی قانون و...‌‌ . در عین حال، حکمرانی کوری راهی است برای نیل به پیامد ها و شرایط دلخواه. حکمرانی خوب را می‌توان به‌عنوان مدلی از حکمرانی تعریف کرد که منجر به نتایج اقتصادی و اجتماعی دلخواه شهروندان می شود. ساختارها و روابط نهادی، نه فقط در درون دولت، بلکه بین دولتها و سایر بخشهای جامعه، می توانند تأثیری تعیین کننده روی پیامدها و نتایج داشته باشند.

 

بعلاوه، هر چند که دولت، تأثیر مهمی روی بسیاری از مسائل مورد توجه جامعه دارد، با این‌حال، دولت تنها یکی از عوامل تأ ثیر گذار است.

 

دلایل توجه به حکمرانی
دولتها در آغاز قرن 21، با چالشهای جدیدی مواجه شده اند. از جمله:
1) در عصر جهانی شدن، دولتها باید واکنش فعالانه ای به فرصتهای مثبت اقتصادی و واکنشهای تدافعی نسبت به فشارهای منفی اقتصادی از خود نشان دهند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 17   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی

پایان نامه مدل مفهومی خسارت مخازن سدها درمحیط GIS

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه مدل مفهومی خسارت مخازن سدها درمحیط GIS دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مدل مفهومی خسارت مخازن سدها درمحیط GIS


پایان نامه مدل مفهومی خسارت مخازن سدها درمحیط GIS

سیستم های اطلاعاتی جغرافیایی GIS ،بعنوان ابزاری قدرتمند در ذخیره، بازیابی، تجزیه و تحلیل و ارائه نتایج داده های مختلف توصیفی و مکانی می باشند. این سیستم ها قادرند عملیات مختلف مکانی، ارتباطی، آنالیز و مدیریت داده ها را انجام دهند. چنین قابلیتی باعث کارآمد شدن GIS در مدیریت و تصمیم گیری ها شده است. خسارت مخزن(خسارت دریاچه ی سدها) پس از آبگیری از جمله مسائل مهمی می باشد که در مطالعات سد سازی توجه چندانی به آن نمی شود ودر برخی موارد، این مسأله موجب منتفی شدن اجرای یک سد می شود.(عدم رضایت مردم از ساخت سد)

ساخت مدلی به صورت Extension که بتواند خسارت ناشی از دریاچه ی سد را در محیط Arcview GIS برآورد کرده، و وضعیت مخزن و محیط های خسارت دیده را بصورت گرافیکی نمایش دهد، هدف از این پایان نامه می باشد. این مدل قادر به انجام آنالیز حساسیت با تغییر رقوم مخزن خواهد بود. مدل بصورت مفهومی بوده و قابلیت بسط و توسعه در آن وجود دارد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مدل مفهومی خسارت مخازن سدها درمحیط GIS

نظریه Shariahization در چارچوب مفهومی حسابداری: یک تئوری حقیقی

اختصاصی از حامی فایل نظریه Shariahization در چارچوب مفهومی حسابداری: یک تئوری حقیقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع فارسی :نظریه Shariahization در چارچوب مفهومی حسابداری: یک
تئوری حقیقی

موضوع انگلیسی :Theory of Shariahization on Conceptual Accounting Framework: A
Substantive Theory


تعداد صفحه :8

فرمت فایل :PDF

سال انتشار :2015

زبان مقاله : انگلیسی


هدف از این مطالعه این است به تدوین و فرموله یک نظریه است که نشان دهنده تلاش کمیته حسابداری شریعت (KAS) در تنظیم یک
چارچوب مفهومی معاصر مطابق با شرع باشد. به تدوین و فرموله نظریه، مطالعه اعمال اشتراوس و
کربن تئوری (GT) استوار است. داده ها توسط مصاحبه عمیق KAS جمع آوری شده و از طریق تجزیه و تحلیل است GT
روش. بر اساس مطالعه انجام یک نظریه است که ما آن را به عنوان "نظریه Shariahization در چارچوب مفهومی حسابداری" پاسخ که
نشان دهنده تلاش اعضای KAS به پذیرفتن، رد، و تنظیم چارچوب حسابداری مفهومی معاصر به در می شود
با شرع.


دانلود با لینک مستقیم


نظریه Shariahization در چارچوب مفهومی حسابداری: یک تئوری حقیقی

دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

چکیده:

 

 

 

حسابداری سنتی عمدتا" قادر به اندازه گیری و گزارشگری دارایی های نا ملموس نبوده و لذا با توجه به افزایش قابل توجه سازمانهای دانش محور و وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات ، امروزه حرفه حسابداری با مشکلات زیادی در فرایند ارزشگذاری سرمایه فکری و افشاء مناسب آن مواجه می باشد بنا براین در راستای ایفای مسئولیت پاسخگویی و شفاف سازی ، این دارایی ها باید به شیوه ای قابل قبول اندازه گیری و گزارش شوند . در این مقاله سعی شده است ابتدا اهمیت و ضرورت مفهوم سرمایه فکری و سیر تکاملی رشته مورد بحث قرار گیرد سپس یک چارچوب نظری جهت اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری هم در سطح اجزاء تشکیل دهنده و هم در سطح سازمانی آن ، ارائه شود در نهایت تلاش خواهد کرد که بینشی کل نگر جهت مدیریت استراتژیک سرمایه فکری ، در سازمان های دانش محور ایجاد نماید .

 

 

 

 

 

واژه های کلیدی: سرمایه فکری ، چارچوب مفهومی ، اندازه گیری و گزارش دهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

 

تا چند سال قبل، سازمانها به اهمیت سرمایه فکری به عنوان یک عامل تاثیر گذار در فرایند تداوم فعالیت و سود آوری پی نبرده و لذا آن را همانند سایر داراییها (تحت عنوان دارایی نا مشهود) به حساب می آوردند. اما پس از رقابتی شدن بازارهای جهانی، اهمیت سرمایه فکری برای سازمانهای امروزی دو چندان گردید. پس از مشخص شدن نقش موثر سرمایه فکری در فرایند تداوم فعالیت و سود آوری، اهمیت شناسایی، اندازه گیری، و گزارشگری آن نیز برای سازمانهای امروزی دو چندان گردید. به عبارت دیگر، سرمایه فکری مهمترین منبع ایجاد ارزش و مزیت رقابتی برای سازمانهای امروزی بوده، و لذا مدیریت صحیح آن بدون شناسایی، اندازه گیری و گزارشگری امکان پذیر نمی باشد.

 

مدیریت سرمایه فکری (به طور استراتژیک) ضرورت سازمانهای امروزی محسوب شده، زیرا از طریق آن سازمانها می توانند علاوه بر تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی های مرتبط با سرمایه فکری، یک نوع هماهنگی بین استراتژیهای سرمایه فکری و استراتژیهای کلان سازمانی با هدف کسب مزیت رقابتی در بازار های به شدت رقابتی امروزی ایجاد نمایند. مدیریت استراتژیک سرمایه فکری همانند سایر داراییها نیازمند اندازه گیری و گزارشگری بوده و لذا طراحی یک سیستم اندازه گیری و گزارشگری مناسب برای سرمایه فکری از ضرورتهای مهم حرفه حسابداری به حساب می آید. در عصر اطلاعات[1]، سازمانها در محیط های پویایی فعالیت می کنند که کسب مزیت رقابتی پایدار یکی از الزامات اولیه آن بشمار می آید. مزیت رقابتی پایدار می تواند از طریق کاهش هزینه ها و همچنین ارائه ارزش بیشتر به مشتریان حاصل گردد.

 

عصر کنونی که به عصر اطلاعات (فراصنعتی) معروف است، جایگزین عصر صنعتی گشته بطوریکه در این عصر، عمده توجه سازمان ها معطوف به دارایی های دانشی و سرمایه فکری بوده و این در حالی است که عمده تمرکز سازمانها در عصر صنعتی بر دارایی های ملموسی همچون ماشین آلات و تجهیزات قرار داشت. سازمان های امروزی دریافته اند که دارایی های ناملموسی همچون : سرمایه فکری، تجربیات، دانش سازمانی و اطلاعات موجب موفقیت و بقای آنها می شود. لذا امروزه شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که باید به آنچه می دانند (سرمایه فکری) بیش از آنچه که دارند (سرمایه مادی) اهمیت بدهند.

 

در مباحث مدیریتی اعتقاد بر این است هر چزی را که نتوان اندازه گیری و گزارش کرد پس نمی توان آن را مدیریت کرد. البته تا کنون تلاش های زیادی در زمینه اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری به عمل آمده ولی اینگونه تلاش ها در ابتدای راه بوده و برای  دستیابی به یک موقعیت مناسب در این زمینه هنوز راه طولانی در پیش است.

 

در این مقاله تلاش بر آن است که از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای، چارچوبی مفهومی جهت اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری در سازمانهای امروزی ارائه گردد.

 

سرمایه فکری :

 

برای اولین بار در سال 1969 واژه سرمایه فکری توسط جان کنت گالبرایث اقتصادان، به منظور توضیح و تبیین شکاف مابین ارزش دفتری و ارزش بازار موسسات بکار رفت. پس از وی، کارل اریک اسویبی حسابدارسوئدی عدم انعکاس داراییهای فکری در تراز نامه های سنتی را مورد توجه قرار داد. در اقتصاد دانش محور امروزی، سرمایه فکری مهمترین سرمایه هر سازمانی به حساب آمده و می تواند از تمامی جهات بر عملکرد یک سازمان تاثیر گذار باشد (ریاحی بلکویی، 2003). هر چند روشهای حسابداری سنتی نقش قابل توجهی در فرایند اندازه گیری و گزارشگری دارایی های ملموس بر عهده دارند، اما در یک سازمان دانش محور که دانش سهم عمده ای از داراییها را تشکیل می دهد، روشهای حسابداری سنتی قادر به اندازه گیری و گزارشگری دانش موجود در سازمان نبوده و لذا روشهای حسابداری  سنتی نیازمند اصلاحات و تغییرات عمده ای می باشند (آنتونی رجاس، 2007).

 

در ادبیات مرتبط با سرمایه فکری تعاریف مختلفی از این واژه به عمل آمده و لذا یک تعریف واحد یکسانی از آن وجود ندارد. برخی از تعاریف مهم در ارتباط با سرمایه فکری عبارتند از : سرمایه فکری عبارت از دانش، اطلاعات، دارایی فکری و تجربه می باشد، که می تواند در ایجاد ارزش مورد استفاده قرار گیرد (استیوارت،1999). سرمایه فکری به مجموع دارایی های دانشی موجود در یک سازمان اطلاق می گردد، که از طریق آن سازمان می تواند علاوه بر دستیابی به یک مزیت رقابتی، تداوم فعالیت خود را نیز تضمین نماید (آندرسن، 2004). به طور کلی اکثر صاحب نظران سرمایه فکری بر سه جنبه ی: سرمایه انسانی[2]، سرمایه ساختاری[3] و سرمایه ارتباطی[4] اتفاق نظر دارند. هر کدام از آنها به طور مختصر در زیر تشریح می گردند.

 

سرمایه انسانی:

 

سرمایه انسانی بیانگر موجودی دانش کارکنان یک سازمان است (بنتیس و دیگران، 2002). سرمایه انسانی شالوده سرمایه فکری را تشکیل داده و بدون آن سرمایه فکری قابلیت اجرائی نمی یابد (چن و دیگران، 2004). بدون سرمایه انسانی هیچگونه نوآوری در محصولات، خدمات و فرایندهای تجاری به عمل نمی آید (ریاحی بلکویی، 2003). به عبارت دیگر، سرمایه انسانی شامل دانش، مهارت ها و توانایی های کارکنان سازمان بوده که می تواند در فرایند حل مشکلات سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به متعلق بودن سرمایه انسانی به کارکنان یک سازمان، می توان ادعا نمود که آن تحت تملک یک سازمان نبوده و لذا با خروج کارکنان از سازمان این سرمایه نیز از سازمان خارج خواهد شد. بنابراین، سازمان ها در تلاش هستند که با تبدیل این نوع سرمایه به اشکال دیگری از سرمایه فکری، از خروج آسان آن از سازمان جلوگیری نمایند (روس ودیگران، 1997).

 

سرمایه ساختاری (سازمانی):

 

سرمایه سازمانی دانش نهادینه شده ائی است که متعلق به یک سازمان بوده و در موارد همچون: پایگاه های داده، دستورالعمل ها ذخیره می شود. روس و همکاران 1997 معتقدند که سرمایه ساختاری «به هر آنچه که پس از رفتن کارکنان به منازلشان در شرکت باقی می ماند» اطلاق می شود. به عقیده آنان سرمایه ساختاری در برگیرنده سرمایه سازمانی همچون دارایی فکری، دارایی فرهنگی، نوآوری، فرایندها و همچنین شامل سرمایه نوسازی و توسعه همچون: حق ثبت محصولات و تلاش های آموزشی می شود. این سرمایه تحت تملک سازمان بوده و می تواند از طریق پشتیبانی سرمایه انسانی، بستر لازم برای انجام درست وظایف از سوی کارکنان را فراهم سازد.

 

سرمایه مشتری (ارتباطی):

 

سرمایه مشتری به معنای استفاده مناسب از اطلاعات بازار جهت جذب و حفظ مشتریان می باشد. در حقیقت شمول این نوع سرمایه محیط داخلی و خارجی یک سازمان، و همچنین روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تامین کنندگان، انجمن های تجاری، و دولت دارد، می باشد. (بنتیس، 2004) مواردی همچون رضایت مشتریان، وفاداری آنان، قابلیت بازاریابی، شدت بازار، سهولت تامین اعتبار و غیره را می توان در زمره سرمایه ارتباطی به حساب آورد. بنابراین، رشد سرمایه مشتری به نحوه حمایت سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری از آن بستگی دارد (چن و دیگران، 2004).

 

اهمیت اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری:

 

اگرچه، روشهای سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می کنند، اما با این وجود در یک سازمان دانش محور، که در آن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می دهد، روشهای سنتی حسابداری، که مبتنی بر دارائیهای ملموس[5] و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزش گذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارائی برای بسیاری از سازمانها است، ناکافی هستند (سولیوان و سولیوان، 2000). دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارش دهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی، کمی یا مالی تمرکز دارد (جانسن و همکاران، 1999). در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهم غیر مالی، مثل سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری را در بر می گیرد. بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند، جامع تر است. تفاوت های بین این دو رویکرد معنی دار هستند: در حالیکه حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد، اندازه گیری سرمایه فکری آینده نگر است. اندازه گیری سرمایه فکری واقعیت های نرم (کیفیت ها)[6] را در بر می گیرد در حالیکه حسابداری مالی واقعیت های سخت (کمیت ها)[7] را اندازه گیری می کند. اندازه گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد، در حالیکه حسابداری مالی[8] بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را منعکس می سازد. به تدریج مشخص شده است که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم گیرهای استراتژیک ناکافی بوده (واترهاوس واسوندسن، 1998) و لذا آن باید با اندازه گیری سرمایه فکری تکمیل یا حتی جایگزین شود. در این صورت مدیران به خوبی می توانند از وضعیت موجود (نقاط قوت وضعف) مدیریت سرمایه فکری شان مطلع گردند. به طور مشخص، اندازه گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک، نمایش تحقیق و توسعه، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تایید اهمیت برنامه های تحصیلی و آموزشی اش مفید است. اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب و کار استراتژیک نیز، بیش از اینکه یک ابزار ارتباطی با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفیدتر خواهد بود (بنتیس، 2000). بنابراین، چون شناسایی سرمایه فکری یک مساله استراتژیک کلیدی است، لذا گزارش منظم وضعیت موجود آن به هیات مدیره ضروری بنظر می رسد. در یک جمله می توان گفت که اندازه گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است؛ بدین معنی که مدیریت موثر سرمایه فکری به اندازه گیری موثر آن بستگی دارد. بر اساس گزارشات ارائه شده، یک تعداد از شرکت ها شروع به پی گیری، ارزش گذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکری شان کرده اند (هاروی ولوسک، 1999).

 

شرکت هایی که سرمایه فکری شان را اندازه گیری می کنند، بر مبنای نتایج حاصل از اندازه گیری ها گزارش سرمایه فکری را تهیه می کنند. تا کنون هیچ رهنمودواحدی برای گزارشگری سرمایه فکری چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی وجود ندارد. برخی از شرکت های پیشرو شروع به انتشار این گزارش ها کرده اند، بسیاری از آنها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری شان را اندازه گیری می کنند. این شرکت ها گزارش های سرمایه فکری شان را، در پرتو تجربه شان در زمینه مدیریت دانش و نیز اندازه گیری سرمایه فکری یا تجربه سایرین تهیه می کنند. شرکت های اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری پیشرو بوده و در ابتدا این روند در شرکت های سوئدی و دانمارکی شروع و سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. (قلیچ لی و دیگران، 1384).

 

 

 

اندازه گیری سرمایه فکری:

 

اهداف اندازه گیری سرمایه فکری :

 

دلایل اندازه گیری سرمایه فکری عبارتند از:

 

1- به مدیران اجازه می دهد تا اطلاعات ارزشمندی در زمینه کنترل های مدیریتی منابع استراتژیک نامشهود برای بقاء و تداوم فعالیت فراهم آید. از این طریق شرکت ها قادر خواهند بود تا خط مشی های عقلانی و انتخاب های استراتژیکی بر پایه اطلاعات بدست آمده ترسیم کنند.

 

2- اطلاعات ارزشمندی درباره جایگاه سرمایه فکری در شرکت فراهم آورده که بدین طریق بازار می تواند ارزیابی واقعی تری از منابع شرکت (مادی و غیر مادی) بدست آورد، که قبلاً از طریق گزارش های مالی اقتصادی قابل دسترسی نبودند(عالم تبریز و دیگران، 101:1388).

 

از سوی دیگر یک سیستم نظارتی که بتواند بطور مداوم در رابطه با منابع ایجاد شده توسط کارکنان شرکت اطلاعات ارائه نماید، برای برنامه ریزی و تعیین اولویت سرمایه گذاری های بیشتر بر روی منابع انسانی بسیار ارزشمند خواهد بود (لونگو، 2007). یکی از دلایل اندازه گیری دارایی های دانشی، توجیه سرمایه گذاری در زمینه سرمایه فکری بوده و دلیل دیگر برای اندازه گیری سرمایه فکری، تشخیص دارایی های پنهان و آشکاری است که امکان توسعه و دستیابی استراتژیک به هدفهای سازمانی را مهیا می سازد. در کل می توان هدفهای اندازه گیری سرمایه فکری را بشرح زیر خلاصه نمود:

 

- شناسایی و نقشه یابی (نقشه برداری[9]) دارائیهای نامشهود

 

- شناخت الگوها و جریانهای دانشی در درون سازمان

 

- اولویت بندی مباحث دانشی حیاتی و سرنوشت ساز

 

- تسریع و شتاب دادن به الگوهای یادگیری درون سازمانی

 

- شناسایی بهترین اقدامات (BP) و اشاعه آن در سرتاسر سازمان

 

- افزایش خودادراکی کارکنان از سازمان و افزایش انگیزش آنها

 

- ایجاد و ترویج فرهنگ عمل گرا

 


1- Information Age

1- Human Capital (HC)

2- Structural Capital (SC)

3- Relational Capital (RC)

1- Tangible Assets

1- Qualitative

2- Quantitative

3 - Financial Accounting

1- Mapping

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی

بررسی مفهومی سازمان هولوگراف

اختصاصی از حامی فایل بررسی مفهومی سازمان هولوگراف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در فایل word  و 12 صفحه با فهرست منابع

 

چکیده:

سازمان هولوگراف با توجه به مولفه‏های ظرفیت سازی پویا، محیط کل گرا، سرمایه انسانی کارآمد، خودمدیریتی فزاینده و ساختار هوشمندانه، درصدد است تا کیفیت کل را در همه اجزا متبلور کند؛ به گونه ای که سیستم توانایی خودسازماندهی داشته باشددر محیط های پیچیده امروز، سازمان ها مجبورند به منظور مقابله با پیچیدگی های محیطی،ظرفیت یادگیری خود را ارتقا دهند و به سمت افزایش پیچیدگی درونی و افزایش اجزا و واحدهای فرعی خود حرکت نمایند. به موازات حرکت به سمت پیچیدگی، سازمان ها ناچارند برای حفظ انعطاف و پاسخ به موقع به الزامات محیطی به واحدها و اجزا فرعی خود آزادی عمل بیشتری در مقایسه با محیط های پایدار و باثبات دهند. از آنجایی که مستقل شدن و خودگردان شدن واحدها می تواند برای سازمان ها به دلیل غیرمتمرکز شدن امور مساله ساز شود لذا سازمان ها مجبورند به دنبال روش هایی باشند که به مدد آنها یادگیری و، همچنین، ویژگی های کل را در یکایک اجزا متبلور سازند تا هر جزء آینه تمام نمای کل باشد. روش طراحی سازمان های کل گرا یا هولوگراف روشی است که برای سازمان ها امکان رسیدن به هدف مذکور را فراهم می آورد.

کلید واژه: هولوگرافی، ، سازمان، خودسازماندهی، انعطاف پذیری، آزادی عمل، استقلال و انطباق پذیری


دانلود با لینک مستقیم


بررسی مفهومی سازمان هولوگراف