حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه
امروزه درحال گذر از جامعه صنعتی و ورود به جامعه اطلاعاتی هستیم. بشر امروز، هزاره سوم را درحالی آغاز کرد که پیشرفتهای اعجاب آور علمی و فنی وی را احاطه کرده است. فناوری اطلاعات بنیانهای جامعه صنعتی را سست کرده تا ستونهای جامعه اطلاعاتی را برپا کند. همانگونه که گذر از عصر کشاورزی و ورود به عصر صنعت، چالشها و مشکلاتی را برای بشر به وجود آورد گام نهادن به عصر اطلاعات نیز برای بشر چالش زا خواهد بود اما این بار بشر می بایست با چالشهای عمیق تر و قدرتمندتر دست و پنجه نرم کند. عصر اطلاعات نیازمند سرعت، انعطاف پذیری، نوآوری و... است و سازمانهای این دوره نیز باید بدین موضوع توجه کنند.
تنها عامل موفقیت سازمان در عصر اطلاعات کارکنان و مدیران آن هستند. مدیران این دوره نیازمند هوشمندی، تخصص و دید وسیعتری برای مقابله با چالشهای فراروی خود خواهند بود. در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و تشریح این چالشها، مدیران را هرچه بیشتر با این چالشها آشنا ساخته و به آنها در رویارویی با این چالشها کمک کند.
چالشهای مدیران در قرن 21
مجله هاروارد بیزینس ریویو به مناسبت هفتادمین سالگرد انتشار خود، از پنج تن از متفکران و نظریه پردازان مشهور این سوال را پرسیده است که: چه مشکلات و چالشهایی برای ورود به قرن 21 درحال شکل گیری است؟ در پاسخ به این سوال، هیچ کدام از این متفکران، چالشهای ورود به قرن 21 را از نوع چالشهای فنی ندانسته اند. بلکه عمدتاً ابراز کرده اند که این چالشها، از نوع چالشهای فرهنگــــــی است. پیتر دراکر در این مورد می گوید: در مقولات انسانی نظیر امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و یا کسب و کار، پیشگویی کاری است بیهوده، چه رسد به اینکه بخواهیم چشم انداز هفتاد یا هشتاد سال آینده را تصور کنیم. می توانیم از طریق گذشته، هم آینده را شناخت و هم برای رویارویی با آن آماده شد.
عامل کسب و کار در دو دهه اخیر، به شرطی که جنگی درمیان نباشد و... نه اقتصادی است و نه تکنولوژیک، بلکه این عامل به اثر جمعیت مربوط می شود. مهمترین و اثرگذارترین عامل در کسب و کار، برخلاف چیزی که در چهل سال گذشته گفته شده است، افزایش بی رویه جمعیت نیست، بلکه کاهش فراگیر جمعیت در ژاپن، اروپا و آمریکا است. براساس پیش بینی اتحادیه اروپا، جمعیت 60 میلیونی ایتالیا در پنجاه سال آینده به چهل میلیون و درصد سال آینده به بیست میلیون نفر کاهش خواهدیافت.
یکی از راههای حفظ پایگاه رقابتی برای کشورهای گوناگون، تبدیل برتری کمی به برتری کیفی است. معنای دیگر این حرف تلاش نظام یافته برای پرورش کارگران دانشی (KNOWLEDGE WORKER)است. البته این یگانه عامل رقابتی در دنیای اقتصاد نخواهدبود اگرچه در بسیاری از صنایع کشورهای پیشرفته، عامل تعیین کننده است.
سازمان همواره نیازمند کسب اطلاع درباره رویدادها و شرایط محیط است. اطلاعاتی درمورد مشتریان، فناوریها و رقبای جدید و... باید کسب گردد. فقط با این مجموعه اطلاعات، کسب و کار خواهد توانست منابع و دانش خود را برای حداکثر بهره تخصیص دهد و خود را آماده رویارویی با چالشهای برخاسته از دگرگونیهای ناگهانی در جهان اقتصاد و ماهیت و محتوای دانش کند. توسعه شیوه های صحیح گردآوری و تحلیل اطلاعات بیرونی به طور روزافزونی، چالش عمده کسب و کار و کارشناسان اطلاعات خواهدشد.
دانش، منابع را متحرک خواهدکرد. کارکنان علمی برخلاف کارگران تولید، مالک ابزارهای تولید هستند. آنها دانش خویش را با خویش جابجا می کنند، بنابراین، می توانند آنها را با خود ببرند. از سوی دیگر، نیازمندیهای علمی سازمانها، پیوسته درحال تغییر است. درنتیجه، در کشورهای پیشرفته شمار روزافزونی از نیروی کار ارزشمند و با حقوق بالا شامل کسانی خواهندبود که به معنی سنتی نمی توان آنها را اداره کرد. در بسیاری از موارد، نمی توان آنان را از کارکنان سازمانهایی دانست که برای آن کار می کنند، بلکه باید آنها را پیمانکاران، کارشناسان، مشاوران، شرکای سازمان قلمداد کرد. شمار روزافزونی از این افراد، خود را به واسطه دانشی که دارند متمایز می کنند، نه به واسطه سازمانی که از آن پول می گیرند. لذا مفهوم نیروی کار پویا (DYNAMIC WORKFORCE) نیز دگرگون می شود. محیط رقابتی با ظرافت خاص و با سطح بالایی از عدم اعتماد درحال تغییر است؛ و این به معنی تغییر دائمی استراتژی های رقابتی است. در چنین محیطی به یک روش پویا برای فرموله کردن استراتژی و اجرای آن مورد نیاز است و این خود یکی از چالشهای فراروی مدیران در قرن 21 است.
فرموله کردن و اجرای استراتژی، زمانی حالت پویا به خود می گیرد که به عنوان یک فرایند متمرکز تلقی نشود، بلکه جزئی از فرایند مداوم یادگیری به حساب آید؛ به گونه ای که استراتژی های عملیاتی و پشتیبان در امتداد یکدیگـــــر باشند. روند تمرکززدایی در برنامه ریزی سازمانها در سراسر جهان بیانگر میزان اهمیت روش پویا است.
درحالی که تغییر پی درپی استراتژی در سازمان، سرعت بیشتری نسبت به فرایند فرموله کردن و اجرای استراتژی دارد، این خطر نیز وجود دارد که سازمان بخشی از قدرت رقابتی اش را از دست دهد و نتواند از منابع سازمان، استفاده بهینه به عمل آورد. بنابراین، بایــد بین این دو توازن ایجاد کرد. این امر را می توان از طریق سطح بالای ارتباطات و هماهنگی در سازمان و دردسترس بودن ابزارهای فرموله کردن و اجرای استراتژی تامین کرد. علاوه بر آن به ساختار و فرهنگی نیاز است که در آن تغییر امری عادی تلقی شود و نه یک استثناء.

 


تاثیر جهانی شدن بر سازمانها
ظهور جهانی شدن مسبب تحرک زیاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ارزشی شده و ضمن کاهش فاصله زمان و مکان، تفسیرهای جدیدی از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دولت، اقتدار و امنیت به دست می دهد. این پدیده، چالشها و تعارضاتی را به همراه دارد و می تواند سبب تحول مفاهیم و تغییر مصادیق در روابط بین المللـــی شود. تحت این شرایط است که می توان از جهانی شدن سخن به میان آورد.
جهانی شدن در شکل امروزین آن از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد عینیت یافته است. با وجود فروریختن نظام تصنعی جهانی دهه های گذشته، هنوز هم نظم موردقبول و عادلانه ای ایجاد نشده است. قبل از ورود به چنین دوره ای از جهانی شدن، میـــــان ایدئولوژی و قدرت رابطه معنی داری وجود داشت و به واقع در دوران جنگ سرد، ایدئولوژی، سیاست جهان را هدفمند کرده و می توانست هویت سازی کند. تشدید روند جهانی شدن که با پایان جنگ سرد همراه بود، از یکسو باعث فروپاشی نظام دوقطبی و از سوی دیگر با مورد سوال قراردادن پایه ها و اصول روشنگری، موجد به هم ریختن سه مفهوم بنیاد، وحدت و هدف غایی شده است و همین امر چندگانگی، تنوع و کثرت را به همــــــراه داشته است. دراین شرایط، مردم سالاری کثرت گرایانه که عمدتاً با تفاوتها و تعارضها سروکار دارد در مقابل مردم سالاری اجتماعی، که حالت سلطه گرایانه داشته و با حذف تفاوتهای اصلی، امکان پذیر است، قرار می گیرد.
فرایند جهانی شدن در شکل نوین، درنوع خود بی نظیر است. گاه تصور می شود که مختصات جهانی شدن صرفاً به مناسبت سرعت آن تحت تاثیر نوآوریهای تکنولوژیک تعریف می شود. در این شرایط، کلیه مفاهیم و رفتارها دستخوش تغییر و تحول شده و بهتر است از نو تعریف شود. فرایند جهانی شدن، نظام یافته و مرحله به مرحله نیست و در نقاط مختلف جهان به اشکال متفاوت و متناقض ظاهر می شود. کار عمده در قرن بیست و یکم، ابداع یک مدل جدید همزیستی میان فرهنگها، مردم و نژادها در عرصه های گوناگون مذهبی در یک تمدن مشترک است. در چنین وضعیتی باید بتوانیم ساختارهای سازمانی مناسب را برای عصر چند فرهنگی آماده سازیم.
در دهه چهل میلادی، جهانی شدن به سرعت گسترش یافت و سرشت کسب و کار بین المللی و ملی را در کشورها دگرگون ساخت. جهانی شدن در اروپای شرقی و روسیه دارای تاثیرات زیادی بود و مرزهای این کشورها را به روی تجارت بین المللی گشود. در این راستا، اتحادیه اروپا گسترده شد. اتحادیه آمریکای شمالی، از آمریکا و کانادا به مکزیک گسترش یــــافت و زمینه های گسترش اتحادیه های منطقه ای را مهیا ساخت. این تحولات به همراه توسعه سریع فناوری اطلاعات و پیشرفت در امکانات حمل و نقل، جهان را به سوی یکپارچگی هدایت کرد. در چنین محیطی، کارکنان دانشی و با مهارت بالا کاملاً قابل انتقال هستند. سازمانهای کوچک و واحدهای خدماتی که به طور سنتی غیرتجاری تلقی می شوند، وارد رقابت جهانی شده اند. همکاری بین شرکتهای بزرگ چندملیتی و سازمانهای کوچک محلی افزایش یافته و حجم تجارت جهانی به چند برابر رسیده است.
بنابراین، روشن است که جهانی سازی با سیال کردن منابع و حذف موانع کارایی، به ارتقای قابلیتها و افزایش کارایی سازمانها منجر می شود. این امر در بسیاری از کشورهای درحـــــال توسعه، یک توفیق اجباری تلقی می شود. حضور رقبای بین المللی در درون این کشـــورها و افزایش نیروهای رقابتی باعث می گردد که سازمانهای محلی این کشورها به سمت توانمندسازی حرکت کنند. کسب و کار بین المللی در جوامع رو به رشد، کاملاً شناخته شده است. اگرچه الگوهای رفتاری سازمانها در همه کشورها یکسان نیست، اما شباهتهای زیادی با هم دارند.

 

درحال حاضر، جهانی شدن موضوعی است که در تحلیلهای اقتصادی - اجتماعی پایه بنیادین مباحث است. «دیوید هندرسون» جهانی شدن را به عنوان یکپارچه سازی بازارها می دانــــد و شرایط ذیل را برای آن تعریف می کند:
جابجایی آزاد کالاها، خدمات، نیروی کار، سرمایه و ایجاد بازار واحد؛ به لحاظ اقتصادی، کسی خارجی نیست و همه در بازار مساوی هستند.
در جهانی که به سوی یکپارچه شدن به پیش می رود، سازمانها با چالشها و فرصتهای جدیدی روبرو هستند. این روند به همراه تحولات تکنولوژیک، وضعیت متفاوتی را نسبت به گذشته ایجاد کرده است. در اینجا ویژگیهای جهان گذشته و آینده را با هم مقایسه می کنیم. (جدول شماره 1)

 

درجهان جدید، چارچوبها تغییر کرده اند و بسیاری از فرضیات قدیمی دیگر کاربرد ندارند. رقــابت و انتخاب گسترده شده اند و خصوصی سازی، آزادسازی و مقررات زدایی، تبدیل به مفاهیمی جهانی شده اند. درحال حاضر، معدود سازمانهایی هستند که به اتکای خود می توانند نیازهای مشتریان را برطرف کنند. اتصال ارتباط در زنجیره عرضه، هم تــوسط مشتریان و هم عرضه کنندگان دنبال می شود. سازمانها با تمرکز، تقسیم بازار و اولویت بندی آن فعالیتهای اساسی را برای استفاده از نقاط قوت خود برای ورود به اتحادیه ها و موافقت نامه ها، تعریف می کنند.
دامنه تنوع و طبیعت متحول محیط جهانی، دوره جدیدی را برای سازمانها ایجاد کرده است. با انتقال از یک دوره به دوره دیگر، مشاهده می شود که جهانی شدن فقط یکی از نیازهای خارجی و فشارهایی است که مدیریت با آن مواجه است. دیگر مسائلی که مدیریت سازمان با آن مواجه است عبارتند از:
1 - ظهور منابع انسانی به عنوان عامل حیاتی موفقیت؛
2 - مهار تواناییهای بالقوه انسانی؛
3 - مشتریان خواهان خدمات بیشتر و بهتر؛
4 - افزایش نمایی در نرخ تغییر؛
5 - دل مشغولی برای مسائل محیط زیست؛
6 - سرعت انتقال و پردازش اطلاعات؛
7 - بازتر شدن بازارها؛
8 - جهانی شدن کسب و کار؛
9 - همکاریهای منطقه ای میان دولتها؛
10 - کاربرد فناوری؛
11 - روندهای جمعیتی؛
12 - تغییر انتظارات؛
13 - نگرانی نسبت به ارزشها؛
14 - تطبیق نیازهای کارکنان و سازمان با یکدیگر؛
15 - ایجاد تنوع؛
16 - معرفی چشم اندازها و ماموریتهای مشخص.
تغییرات سازمانی در عصر حاضر
روندهای موردبحث در سازمانها، تغییراتی را ایجاد کرده است. نمودار شماره یک تاثیر سطح عدم اطمینان و نرخ تغییر در استراتژی رقابتی را نشان داده و در جدول شماره دو نیز ابعاد این تغییرات تشریح شده است.

چالشهای سازمانی در دهه های آینده
در دهه های اخیر، در جهان تحولاتی رخ داده و درحال تداوم و تکمیل است. این دگرگونیها، محیط فعالیتهای سازمانها را تغییر داده و سازمانها را برای بقا و رشد با چالشهای جدید مواجه کرده است. چالشهای موجود و درحال ظهور عبارتند از:
1 - چالشهای ناشی از تغییر پارادایم: در فیزیک نیوتنی، علم با قطعیت همراه بوده و قابل کمی کردن است. علت، در پدیده های علمی معلوم و روشن است. تفکر، خطی و آینده قابل کنترل است. با ظهور علم کوانتوم، پیش بینی با اطمینان کامل ممکن نیست. آشوب جزیی از وضعیت محیط است. علوم جدید روش و شکل فهمیدن، طراحی، هدایت و مدیریت سازمانها را تغییر داده است. در پارادایم جدید، جهان غیرخطی است، پیچیدگی پویا وجود دارد و آشوب نوعی نظم تلقی می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

دانلود مقاله رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
در دنیایی زندگی می‌کنیم که روز به روز ازبعاد مختلف در حال تغییر و تحول و پیشرفت است، می‌توان گفت که کشورهایی که به پیشرفتهایی نایل آمده‌اند مدیون برنامه‌ریزی درست می‌باشند، چون با برنامه‌ریزی صحیح است که می‌توان به بهره‌‌وری دست یافت.
هم از برنامه‌ریزی صحبت می‌کنند، در حالیکه نکات مثبت استفاده از یک سیستم مدون و جامه برنامه‌ریزی بر کسی پوشیده نیست، لیکن با کاوش در متن ادبیات مدیریت ایران امروز این نکته مشخص می‌گردد که علیرغم تمامی تأکیدات مکرر مدیران رده بالا و پایین جامعه و سازمانها روش علمی استفاده از برنامه‌ریزی در دسترس نمی‌باشد. اصولاً برنامه‌ریزی به صورت عینی و مملوس برای بسیاری از افراد شناخته شده نیست و فقط تصویری ذهنی از آن وجود دارد.
برخورد علمی و سیستماتیک با مسأله برنامه‌ریزی در زمینه پیاده‌کردن یک برنامه یا پروژه سازمان داده شده و یا بازنگری برنامه موجود می‌تواند باعث صرفه‌جویی میلیونها و حتی میلیاردها تومان شود. از طرفی امروزه بحث پیوستن به سازمان تجارت جهانی مطرح می‌باشد و کشورهایی که عضو سازمان تجارت جهانی نییستند به مرور زمان و ظرف مدت 5 سال آینده از چرخه تجارت بین‌المللی حذف می‌شوند.
شرط عضویت در سازمان تجارت جهانی سوبسید از اقتصاد داخلی می‌باشد. در وجهی کلان‌تر عضویت در سازمان تجارت جهانی سبب حاکمیت اقتصاد بازار در عرضه اقتصاد خواهد شد. با این اوصاف جای تأمل است که آیا شرکتهای ایرانی از جمله شرکت هپکو می‌تواند در مقابل شرکتهای خارجی مثل ولوو و لیبهر رقابت کند و محصول خود را در سطح جهانی عرضه کند. بنابراین یک عزم ملی لازم است تا بتوان روز به روز بر کیفیت محصولاتمان بیافزاییم و راه را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی باز کنیم.
تعریف موضوع:
موضوع این تحقیق در رابطه با بررسی عوامل عدم تحقق برنامه تولید در شرکت هپکو و راههای بهبود آن می‌باشد.
برنامه تولید که پس از بررسی‌های تقاضای فروش و نیاز جامعه از طریق واحد فروش صورت می‌گیرد، به واحد برنامه‌ریزی مونتاژ ارسال می‌شود و پس از آن این واحد برنامه تولید در دوره‌های چندماهه و یکساله تدوین می‌کند. این وظیفه مهم به عهده برنامه‌ریزی مونتاژ می‌باشد که باید تطعات و اسناد را به موقع در اختیار خطوط مونتاژ قرار دهد.
به عنوان مثال شرکت هپکو در سال 84 قرار است که انواع مختلفی از محصولات راهسازی را تولید و مونتاژ کند (جدول ضمائم) مثلاً از محصول HC100B که غلطک کمرشکن ویبره می‌باشد قرار است 320 دستگاه را تولید نماید. واحد برنامه‌ریزی مونتاژ وظیفه دارد کلیه مواد و قطعات و پروسه تولیدی محصول مورد نظر را تأمین آن، آن را خریداری و به اداره دریافت و ترخیص کالا تحول نموده و اداره دریافت کالا پس از بررسی‌های لازم و کنترل‌های لازم توسط کنتری کیفیت، این واحد، توسط واحد متریال هندلینک قطعات را به خطوط مونتاژ ارسال می‌کند.
شارژ که به معنی تأمین و فرستادن مواد اولیه و قطعات و پروسه‌های تولید می‌باشد، نقش به سزایی در فرآیند تولید دارا می‌باشد. به این معنی که تأمین و شارژ به موقع قطعات، باعث تکمیل شدن محصولات در موقع مقرر می‌باشد. در حال حاضر مشکل عمده در سطح شرکت هپکو، همین مشکل عدم شارژ به موقع عطعات تشکیل دهنده مخصولات می‌باشد.
بیان مسأله:
با توجه به اینکه بروز تأخیر در شارژ محصولات منجر به تأثیرات منفی در روند فعالیت‌های شرکت در زمان حال و آینده آن می‌گردد و از آنجایی که یکی از اهداف مهم شرکت‌ها رضایت مشتریان می‌باشد، این مسأله نقش بسزایی در اعتبار و سهم بازار شرکت دارد.
شرکت‌هایی در این راستا موفق خواهند بود که با داشتن یک سیستم مدرن و کارامد بتواند به موقع تطعات را تأمین کند و بر روی خطوط تولیدی ارسال کند و محصولات تولیدی خود را به موقع تکمیل کند و به دست مشتری برساند. بنابراین موضوع تحقیق به احاظ مکانی و زمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک مسأله قابل طرح است و به همین احاظ قابلیت تحقیق و بررسی دارد.
و در واقع این مطلب که: چه عللی زمینه عدم تحقق برنامه تولید محصولات شرکت هپکو را فراهم آورده است.
به عنوان یک مسأله مطرح و محور اصلی تحقیق را شامل می‌گردد.
فرضیات:
1- انجام سفارشات بدون برنامه‌ریزی و به موقع نبودن سفارشات و عدم تأمین به موقع تأمین‌کنندگان اعم از سفارش خارجی، داخلی، مهندسی قطعات و … مانع شارژ به موقع محصولات می‌شود.
2- تغییر در B.O.M محصولات توسط واحد مهندسی موجب بروز این مشکل شده است.
3- وجود قطعات نامنطبق تولیدی اعم که از خارج، قطعاتی که از داخل کشور خریداری شده موجب عدم شارژ به موقع محصولات می‌شود.
4- ناهماهنگی بین واحدهای مرتبط با شارژ محصولات موجب به موقع شارژشدن محصولات می‌شود.
مروری بر MRP در هپکو
بدیهی است که کنترل موجودی اقلام وابستگی به ماهیت تقاضای آنها را دارد. زمانی که تقاضای اقلام مختلف بر اساس ساختار ساخت محصولات محاسبه شود، می‌گوییم تقاضای آن قلم وابسته است. برای مثال میزان قطعات و موادی که در صنایع ماشین‌آلات راهسازی به کار می‌روند، تابعی از برنامه تولید خودرو در هر دوره زمانی معین می‌باشد. با این وجود تقاضای خود اتومبیل مستقل می‌باشد. زیرا جزئی از یک محصول دیگر نمی‌باشد.
سیستم برنامه‌ریزی و کنترل تولید و موجودی MRP بر اساس تقاضای وابسته عمل می‌کند و از ابتدا برای چنین محیطی طراحی شده است.
شمای کلی سیستم
MRP یک سیستم اطلاعاتی رایانه‌ای است که به منظور سفارش‌دهد و برنامه‌ریزی اقلامی که دارای تقاضای وابسته می‌باشد طراحی شده است. به دیگر سخن تعیین نیاز خالص قطعات، مواد اولیه و زیرمونتاژها، MRP سیستمی است که به روش سپرد (Back Ward) کار کرده و با توجه به ساختار محصول نهایی (BOM) و زمانهای تدارک (LT)، زمان و میزان مورد نیاز هریک از قطعات، زیرمونتاژ و مواد خام را محاسبه می‌کند. بنابراین هدف از طراحی سیستم MRP پاسخگویی و 3 سؤال زیر می‌باشد:
- چه اقلامی مورد نیاز هستند؟
- هریک از اقلام به چه میزان مورد نیاز هستند؟
زمان تحویل هریک از اقلام چه وقت می‌باشد؟
در MRP سه منبع اطلاعتی مهم وجود دارد:
- برنامه تفصیلی تولید که نشانگر میزان و زمان مورد نیاز محصول نهایی است.
- لیست مواد که بیانگر ساختار محصول شامل مواد و قطعات مورد نیاز می‌باشد.
- پرونده موجودی اقلام که بیانگر میزان موجودی در دست و سفارش دریافت شده می‌باشد.
اطلاعات فوق توسط برنامه‌ های متنوع رایانه‌ای جهت تعیین نیاز خالص هریک از اقلام مورد پردازش قرار می‌گیرند.
برنامه تفصیلی تولید
MPS بیانگر نوع، زمان و میزان مورد نیاز هریک از محصولات نهایی است و در واقع از برنامه‌ریزی تجمیعی (aggregate plan) نتیجه می‌شود.
این برنامه افق زمانی ار به یک سری ظرفهای زمانی (time buckets) تقسیم می‌کند.
ظرفهای زمانی معمولاً به صورت هفتگی بیان می‌شوند ولی لزوماً با هم برابر نیستند. در حقیقت دوره‌های نزدیکتر به صورت هفتگی و دوره‌های دورتر به صورت دو هفتگی یا ماهانه طرح می‌گردند.
افق زمانی MPS بایستی زمان تدارک تجمعی (Cumolative Lead Time) محصول را دربر می‌گیرد. زمان تدارک تجمعی برابر مجموع زمانهای تدارک بلندترین مسیر موجود در درخت محصول از مرحله سفارش مواد و قطعات تا آخرین مراحل مونتاژ می‌باشد.
نمونه‌ای از این افق زمانی در هپکو ضمیمه گردیده است. به‌طورکلی MPS تنها تعیین‌کننده اقلام مورد نیاز است و شدنی بردن آن (feasibility) مجهول می‌باشد بنابراین با توجه به محدودیت‌های تولید این مقادیر ممکن است منطقی یا غیرمنطقی باشد.
لیست مواد (BOM)
شامل لیستی از کلیه مونتاژها، زیرمونتاژها و قطعات و مواد خامی است که برای تولید یک واحد محصول نهایی مورد نیاز می‌باشد. بنابراین هریک از محصولات BOM خاص خود را دارند. BOM معمولاً به صورت سلسله مراتبی (چارت سازمانی) رسم می‌شود که بیانگر تعداد مورد نیاز برای تکمیل اقلام سطوح بالاتر نیز می‌باشد.
سیستم MRP محاسبات خود را بر اساس BOM انجام می‌دهد. برای محاسبه میزان نیاز به هریک از اقلام، رایانه شروع به محاسبه سطح به سطح BOM می‌کند و اگر یکی از اقلام در چندجا از درخت محصول تکرار شده باشد، تا زمانی که کلیه مراحل چک نشوند، نیاز کلی آن محاسبه نخواهد شد. از نقطه‌نظر محاسبه‌ای این روش تا حدی غیرمؤثر می‌باشد.
روشی که به این منظور غالباً مورد استفاده قرار می‌گیرد، روش (Low-Level. Coding) می‌باشد. در این روش BOM به نحوی ساخته می‌شود تا قلمی که در بیش از یک‌جا تکرار می‌باشد، در پایین‌ترین سطحی که قلم مزبور مشاهده شده، آورده شود.
فرایند برنامه‌ریزی
فرایند MRP در واقع انفجار MPS و خردکردن آن در قالبهای نیاز زمانبندی شده مونتاژها، قطعات و مواد می‌باشد که بر اساس BOM دارای زمانهای تدارک صورت می‌گیرد. مقادیری که با کمک روش انفجار روی درخت محصول محاسبه می‌شوند، بیانگر نیازهای ناخالص می‌باشند. در این مرحله موجودی در دست و مقادیر سفارش در راه از نیاز ناخالص کسر شده تا مقادیر نیاز خالص، تعیین گردند اگر ذخیره احتیاطی نیز مطرح باشد به مقدار مذبور افزوده می‌گردد.
محاسبات فوق به همراه تعویض انداختن برنامه‌ها به میزان زمان زمان تدارک (Lot Time Offsetting) و نیز ضرب نیازهای ناخالص در مقادیر ضرایب و صرف، همگی درجه اولی به نام (MRP necords) انجام می‌شوند.
تعیین میزان سفارش ساخت یا خرید
موضوع مهمی که در مبحث مدیریت موجودی صرف‌نظر از مستقل بودن یا نبودن تقاضا مطرح است، تعیین میزان سفارش ساخت یا خرید می‌باشد. این عمل (Lot Sizing) نامیده می‌شود. برای اقلام با تقاضای مستقل غالباً روش مقدار اقتصادی سفارش (EOQ) به کار می‌رود. روش (Lot Sizing) یکی از مهمترین معیارهای شارژ مواد در کارخانه هپکو می‌باشد.
خواه تقاضای اقلام مستقل باشد یا وابسته، هدف اصلی مدیریت موجودی، کاهش هزینه سفارشات و هزینه نگهداری می‌باشد. غالباً در مواردی که تقاضا مستقل باشد، میزان مصرف به صورت ثابت در طی دوره ش ماهه یا یکساله توزیع می‌شود.
در مواردی که تقاضا وابسته باشد مصرف به نوسانات بیشتری گرایش دارد و افق برنامه‌ریزی کوتاه‌تر است (مثلاً سه ماه)، ازاین‌رو تعیین مقادیر اقتصادی سفارش مشکل‌تر خواهد بود. دلایل این پیچیدگی متعدد است. از آن جمله می‌توان به ترکیب تقاضای دوره‌ها به صورت یک سفارش خصوصاً در سطوح میانی و بالای ساختار محصول اشاره کردو این امر سفارش‌دهی اقلام پائینی راهنژی می‌سازد. یعنی بر سبب تمهیدات مربوط به یک قطعه ناچاریم اقلام سطوح پائین‌تر را پیشاپیش و بدون در نظرگیری هزینه‌های مربوط به آنها دسته‌بندی می‌کنیم.
اهم نارساییها و مشکلات در شرکت هپکو:
1و- مواد مورد نیاز برای تولید ضروری است و چون در حین تولید مواد دچار کمبود شده و از طرفی شرکت دارای درخت محصول BOM قوی در مواد و قطعات می‌باشد و مواد و قطعات در تولید اجتناب‌ناپذیر است لذا همواره ابعاد مواد انبار شده با حجم مواد مورد نیاز منطبق نیست و افت تولید و یا تأخیر در تولید و واگذاری قسمتی از تولید یک محصول به سال دیگر حاصل نرسیدن به موقع مواد اشکالات ایده‌ای را به دنبال داشته است و این به علت عمل نکردن بعضی از قسمتها در خرید و سفارش محصول و یا ساخت در داخل و خارج است.
2- استقرار برخی از ماشین‌آلات با احتیاجات جدید منطبق نیست و این امر علاوه بر ایجاد ضایعات مختلف مانع کسب کارایی مطلوب خطوط تولید و باعث افزایش هزینه‌های بالاتری است و تا اجرای طرحهای توسعه و جابجایی و تغییر در نوع ماشین‌آلات در آینده این وضع کم‌وبیش ادامه خواهد داشت.
3- همکاری وهماهنگی بین صنایع کشور و منطقه کم است و روشن نبودن برنامه‌ها و خط‌مشی کلی در خصوص صنایع مملکت و تأمین احتیاجات آنها از یکدیگر یکی دیگر از مشکلات اساسی است.
درک ناصواب رویدادهای اقتصادی و کمبود آینده‌نگری موجب انحرافات صنایع از مسیر اصلی است که این خود مصیبتها به بار می‌آورد. کشورهای پیشرفته این راه را پیموده‌اند و ما از قافله بهدور هستیم و بقاء ما در آن است که این فاصله را کمتر کنیم.
4- تقویت کادر طراحی و مهندسی کارخانه با توجه به خصلت تولیدی این واحد صنعتی امری حیاتی می‌باشد که توجه خاص به آن از ضروریات است. رد معقول واحد مهندسی کوششی است منطقی که در راستای سیستمهای شرکت می‌بایست تقویت گردد و طبیعی است افزایش تولید محصولاتی که برای شرکت سودآور است تواناییهای اقتصادی شرکت را افزایش داده و امکان ایجاد سرمایه‌گذاری در راستای طرحهای توسعه جدید را فراهم خواهد نمود.
5- مسایل تأمین مواد و قطعات برنامه‌ریز و کنترل تولید و تخمین زمان ساخت محصولات از پیچیدگی خاص خود برخوردار است وباید بر روی آن بیشتر مطالعه شود.
6- نوآوری در تولیدات، تغییرات در استقرار ماشین‌آلات انجام نوسازی لازم افزایش تولید، بازدهی کارخانه، لزوم منطبق نمودن سیستمهای جاری و امور سازمانی با این قبیل تغییرات، انجام طرح توسعه کارخانه و زمینه‌سازی برای تولیدات آن باید به موازات هم انجام شود.
7- نیروی انسانی که نقش بسیار مهمی در تولید دارد باید از نیروهای دارای مهارتهای تخصصی و فکری استفاده شود که در شرکت هپکو افراد بر روی تحصیلات و تخصص شغلی را احاطه نکرده‌اند بلکه بیشتر از روی تجربه چندین ساله‌ای است که در حین کار دریافت نموده‌اند و با تکنولوژی و علم مدیریت جدید آشنایی چندانی ندارند.
8- به علت نبودن حوزه‌های مسئولیت به راحتی خطاها، اشکالات، سها‌انگاریها را می‌توان به گردن واحدهای دیگر انداخت.
9- نیروهای لازم متخصص در رده‌های کارشناسی به اندازه لازم در شرکت موجود نیست و باعث کاهش کارایی واحدها می‌شود. میزان میانی و اجرایی نیاز به آموزش لازم در زمینه مدیریت دارند و کمبود در این سطوح دیده می‌شود.
10- سیستم مناسب ارزیابی برای سنجش عملکرد و کارایی کارکنان وجود ندارد.
11- ضوابط صحیح و معیارهای لازم برای ارتقاء و انتصاب افراد موجود نیست.
12- وجود تورم در سطوح کارکنان غیرماهر کاملاً مشهود است.
13- حقوق و دستمزد منصفانه و متناسب با عملکرد و کارایی افراد پرداخت نمی‌شود.
14- سیستم مناسب و دقیق برای برآورد قیمت سفارشات وجود ندارد.
15- گردش کارها و امور در شرکت از سرعت و پیشرفت مطلوب برخوردار نیست.
16- برخی از مدیران رده‌بالایی شرکت بعضاً رعایت سلسله مراتب سازمانی را نمی‌نمایند.
17- عدم فرهنگ‌سازی مناسب در کارگران تا آنها کار سیستم برنامه‌ریزی تولید و مهندسین کنترل تولید را از کار خود کمتر نداند و همکاری مناسبی با سیستم برنامه‌ریزی داشته باشند و نه از روی اجبار.
18- عدم وجود یک سیستم یکپارچه اطلاعات کامپیوتری در شرکت ITC
توصیه‌هایی جهت کنترل محصولات و تولید و مواد اولیه در انبار:

 

1- استفاده از تولید فرز AGILE PRODUCTION:

 

2- استفاده از تولید ناب یا تولید چابک LEARN PRODUCTION:

 

خصوصیات تولید ناب و فرز:
تولید فرز تولید ناب
رقابت از طریق همکاری توید بهنگام JIT
اهمیت کارکنان و اطلاعات مدیریت کیفیت جامع
انعطاف بالا در مقابل مشتریان کاهش هزینه‌ها
انعطاف یکپارچه سودآوری بلندمدت
تکنولوژی پیشرفته بهبود بهره‌وری
ساختار مدیریتی با انعطاف ضایعات به سوی صفر
ساختار تشکیلاتی مجازی کاهش حجم انبار

 

قبل از توضیح بند 3 لازم به ذکر است که سیستم JIT در شرکت هپکو در حال انجام می‌باشد و پیشرفتهای قابل ملاحظه‌ای در آن صورت گرفته است ولی به علت پاره‌ای از مسائل مانند:
1- تأمین مواد خام خارجی با LT بالا در شرکت.
2- اجرای نامناسب سیستم کابنان (سیستم کابنان در شرکت بیشتر به عنوان یک سیستم هشداردهنده عمل می‌کند.)
3- عدم ظرفیت‌‌سنجی مناسب از دستگاه در شرکت.
4- وجود چند گلوگاه تولید در خطوط جوشکاری و عدم حذف آن به علت وجود بیش از حد کارهای پروژه‌ای در خط تولید.
این سیستم به‌طور مناسب پیاده‌سازی نشده است.
قدر دانی

 

سپاس و ستایش خدای سبحان را که توانایی و بضاعت انجام این پژوهش را به ما عنایت کرد تا از این گذر برای کشف حقیقت ، گوشه ای از هستی بیکران را بر ملا سازیم و با یافته های نو خود را در برابر عظمت حق تعالی کوچکتر احساس کنیم و برای پرواز به سوی حقایق ناب تر گام های بلندتر برداریم.
به جا است از استاد فرزانه جناب آقای رئوفی که در جریان تحقیق روشنگر راهمان بودند و با راهنمایی های مدبرانه و دلسوزانه خویش به ما کمک نمودند ، سپاسگذاری نماییم.

 

 

 

 

 

تقدیم به :
پدر و مادر مان که در طی سالهای تحصیل همراهمان بودند و برای رسیدنمان به درجات بالا از وجودشان مایه گذاشتند و برای سعادت مان جانفشانی کردند. به امید صحت و سلامتی آن عزیزان .

 

 

 

چکیده
پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.
جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.
گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.
روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.
نتایج به دست آمده عبارتند از :
1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.
2- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
3- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.
4- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.

 

 

 

 

 

فصل اول
مقدمه تحقیق

مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)
هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.
عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.
مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.
در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.
نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.
در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.
با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.
1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993)
انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)
از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.
مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.
و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.
توتر اثر بخشی را چنین تعریف می کند:«اثربخشی فرایندی چرخشی و مداوم است که از طرح برنامه شروع و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می کند که انجام آن تا چه اندازه خوب و مطلوب صورت گرفته است.(شیرازی ،25،1373)
آنچه مسلم است اثر بخشی سازمان در گرو اثر بخشی مدیرریت است و میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب سازمانی باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است.
لذا شناسایی ویژگی های مدیر می تواند به مراجع تصمیم گیرنده جهت انتخاب مدیران مدارس کمک کند ، روی این اساس ، این تحقیق با هدف بررسی میزان عزت نفس مدیران و رابطه آنان صورت پذیرفته است.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
اکثر نظریه های روانشناختی کلاسیک و معاصر معتقدند که همه افراد نیاز فزاینده و فراگیری به عزت نفس بالا دارند. عزت نفس یکی از جنبه های مهم کلیت آدمی است که در دنیای فاعلی، معنی دار و از ارزشمندی بسیاری برخوردار است. افراد عزت نفس را با پایدار سازی مفهوم واقعیت حفظ کرده و با درونی ساختن ارزشهایی که توصیف کننده اعتقادات آنها است زندگی می کنند ، هر فرد بطور فزاینده به عزت نفس بالا نیازمند است. زیرا عزت نفس هسته مرکزی ساختارهای روانشناختی اوست که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می کند.
«بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوسی وجود دارد ، بدین معنی که با افزایش عزت نفس شدت و میزان تهدید روانی کاهش می یابد و با کاهش عزت نفس تهدید روانی افزایش می یابد».
نتایج تحقیقات و مطالعات انجام گرفته بر روی عزت نفس ، به نقش اساسی عزت نفس در رابطه با سازگاری عاطفی، هیجانی و شناختی تاکید کرده اند و عزت نفس پایین را به منزله یک عامل مستعد کننده ناراحتی ها و اختلالات روانی قلمداد نموده است. در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از عزت نفس پایین بعنوان نشانگان فرضی ، چندین اختلال در دوران کودکی و بزرگسالی نام برده شده است.(بیابانگرد،26،1379)
محسنی در را بطه با افراد با عزت نفس بالا می گوید:« افراد با عزت نفس بالا در برخورد اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موقعیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند چنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مد نظر قرار دهد. » (محسنی ، 273،1375)
مدیریت در هر سازمان عامل تلفیق کننده ، بارور سازی و بهره دهی منابع و امکانات مادی و نیروی انسانی موجود در جهت دست یابی به هدف های سازمانی است. مدیریت ار آموزش و پرورش نیز این وظیفه را بر عهده دارد، با این تفاوت که اهمیت و حساسیت نتیجه کار او به مراتب بیشتر است و اثرات نحوه کارکرد نیز مهم و قابل توجه است.( گنجی ،1370، 305)
جامعه به نظام آموزش امکانات و سرمایه می دهد و در مقابل انتظار دارد که نظام آموزشی نیازهای حرفه ای را بر آورده سازدو افرادی مفید تحویل جامعه دهد. پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه مستلزم تحقق هدفهای آموزشی است. که مبین آرمانهای آن جامعه می باشدو تحقق هدفهای آموزشی نیز مستلزم اقر بخشی سازمانی و آن دیز در گرو اداره اثر بخشی است. اگر مدیر مدرسه نتواند کارکرد ها و وظایف پیش بینی شده خود را بطور موثر درجهت تحقق اهداف به انجام رساند علاوه بر مدرسه ها جامعه نیز زیان می بیند و حتی عدم اثر بخشی مدیر مدرسه در سطح وسیع می تواند به بحرانهای اجتماعی بیانجامد.
بنابراین برای نظام آموزشی جامعه حائز اهمیت است که به اثر بخشی مدیران توجه نمایند و درصدد شناسایی و بکارگیری شاخص هایی برآیند که در افزایش اثربخشی مدیریت مدارس موثر واقع گردد.
«مدیریت آموزشی ، باید از عناصر مطلع ، آگاه و پژوهشگر و مدبری انتخاب شوند که در عین حال از استعدادها و زمینه های مناسب شخصیتی برخوردار باشند. (گنجی، 307،1370)
با نظر به این مقدمات این تحقیق، پیرامون رابطه عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی دخترانه صورت پذیرفته است.
1-3- اهداف تحقیق
1- شناسایی میزان عزت نفس مدیران مدارس راهنمایی
2- شناسایی میزان اثر بخشی مدیران مدارس راهنمایی
3- شناخت رابطه عزت نفس مدیران با اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی
1-4- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی :«بین عزت نفس مدیران و اثربخشی آنان در مدارس راهنمایی رابطه معنی داری وجود دارد.»
فرضیه های فرعی:
1-« بین اثربخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
2- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسطی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
3- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
1-5- تعریف متغیرهای اصلی تحقیق
الف) متغیر مستقل : عزت نفس مدیران
ب) متغیر وابسته : اثر بخشی مدیران
ج) متغیرهای کنترل : جنسیت ، مقطع و محل خدمت
1-6- تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی
عزت نفس: از نظر ربر عزت نفس عبارتست از:« میزان ارزشی که شخص برای خود قائل است».
و منظور از عزت نفس نمره ای است که از مقیاس عزت نفس آیزنک به دست می آید.
اثر بخشی : عبارت است از « میزان موفقیت در تحقق هدفها و یا انجام ماموریتها.»(درک فرنچ و هسیر ساور ،46،1371)
اثر بخشی مدیران : اثر بخشی مدیران بر مبنای انجام موفقیت آمیز وظایف محوله و تحقق هدفهای سازمان و رضایت زیر دستان و رعایت نظام ارزشی جامعه تعیین می شود.
در این تحقیق اثر بخشی مدیران با استفاده از پرسشنامه اثر بخشی که توسط معلمین تکمیل می گردد به دست می آید.
مدیران اثر بخش: « به زعم دانشمندان چنانچه مدیران مدارس بتوانند اهداف مناسبی انتخاب کنند یا کارها و وظایف را به درستی انجام دهند تا منجر به دستیابی اهداف شود، مدیران اثربخشی هستند.» (نیکنام ، 18،1375)

 

 

 

فصل دوم
بررسی مطالعات پیشین
مقدمه
میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار درونی فرد دارد ، و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را بعنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.
نیاز فرد به احترام، عشق و با ارزش بودن از جانب دیگران ، نیاز آموختنی است و جزء خود پندار می باشد و با قسمت اعظمی از تجارب فرد همراه است.
این نیاز یک نیاز دوجانبه است. به این معنی که اگر فردی نیاز دیگران را به احترام و نظر مثبت ارضاء کند ، لزوما نیاز خود وی به نظر مثبت ارضاء می شود و فرد از برآورده شدن آن احساس خوشنودی می کند. بنابراین ارضاء این نیاز در دیگران ، آنقدر قوی است که فرد ممکن است آن را بر تجارب مثبتی که در جریان تحقق نفس احساس می کند ، ترجیح دهد.
از نظر مازلو « ارضای نیاز به عزت نفس با احساساتی از قبیل اعتماد به نفس ، ارزش ، قدرت ، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف ، و درماندگی می شود. این احساسات به نوبه خود به وجود آونده دلسردی و یاس اساسی خواهند بود و یا اینکه گرایشهای روان نثر نداند یا جبرانی را بوجود خواهد آورد. (اسلامی نسب ، 46،26، 1373)
بنابراین به موضوعات خود ، خود پنداره ، عزت نفس و اثر بخشی خواهیم پرداخت و در پایان تحقیقاتی که پیش از این انجام شده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
2-1- خود
یکی از موضوعات مهم مورد توافق نظریه پردازان دانش روانشناختی این است که: « خود عملکرد مهمی در فرایند شخصیت دارد. امروزه نظریه پردازان مختلف اگر چه بر کانونی بودن خود و اهمیت آن در فرآیند شخصیت توافق دارند و خود را به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین جنبه های شخصیت و تعیین کننده ویژگی های رفتاری در نظر می گیرند، اما دیدگاههای مختلف روانشناختی ، تعاریف مختلفی از خود ارائه می دهند. مهمترین و رایج ترین مشکلات و اختلالات رفتاری به خود رجوع داده می شوندو متخصصان بالینی ، نه فقط روان پویایی و روان تحلیل گران بلکه شناخت گرایان و رفتار گرایان نیز چه در زمینه نظری و چه در کاربردهای بالینی و تربیتی به خود توجه می کنند.(محسنی ، 20،1375)
برای کسب دورنمایی از مفهوم «خود» توجه به نظریه ویلیام جیمز در این رابطه مفید و سودمند است. جیمز خود را به دو جزء کلی تقسیم می کند : خود به عنوان فاعل یا عامل (من) و خود به عنوان مفعول (مال من). کلمه «من» مبین این واقعیت است که شخص خود را فاعل اعمال ، ادراکات و هیجانات خویش می داند و مداومت و این همانی امروز خود را با دیروز در می یابد. مفهوم «مال من» به یک محتوای فردی مربوط می شود و مهمترین جنبه های من را مشخص می کند و جای تاسف است که روانشناسان آنرا به صورت نظام دارتری بررسی نکرده اند. از نظر جیمز «مال من» آنچه را که فرد ، متعلق به «من» خود می داند شامل می شود. طبیعتا در وهله اول بدن جزء این مفهوم است. مفهوم «مال من» مناسباتی با تصور «ارزش» دارد. در واقع می توان فرض کرد که هر قدر یک چیز برای یک شخص بیشتر ارزش داشته باشد شانس بیشتری دارد از جزء «مال من» سرچشمه می گیرد.
جیمز معتقد است «خودمفعولی » «مال من» مفهوم وسیع تری دارد و عبارت از چیزهایی است که فرد می تواند آنها را از خود بداند و ممکن است به سه بخش تقسیم گردد: مولفه های تشکیل دهنده آن ، احساسات وهیجانات برانگیزاننده آن و اعمالی که موجب تحریک آن می شوند.
از نظر «مید» برداشت یک فرد از خودش کاملا یا به مقدار زیادی ، متاثر از واکنش دیگران نسبت به وی در مقامات اجتماعی است. مید ، خود را به عنوان محصولی از فرایندهای سمبولیک به شمار می رود و بنابراین اهمیت زیادی برای رشد زبان و کاربردهای آن قائل است. وی باعث ایجاد تفکر در این زمینه گردیده ، که هر فردی یک احساس کلی از خود دارد که مستقل از موقعیت است و از تعداد زیادی خودهای ویژه تشکیل یافته که حاصل تجربیات وسیع وی از موقعیت های متفاوت است.
فروید به یک ترکیب یکپارچه تری از خود اعتقاد داشت که «من » ، «فرامن» ،«نهاد» را شامل می شد. از نظر وی «من» به عنوان محصولی از تعاملات فرد و محیط ، عمل کننده اصلی در سطح هشیاری در نظر گرفته می شد. از طرف دیگر «خود» عناصر هشیار و ناهشیاررا به هم مرتبط می ساخت. به هر حال ، فروید بین «خود» و «من» تمایزی قائل نبود.
آدلر ، فروم و هورنای تحت تاثیر نظرات فروید معتقد بوجود یک سائقه درونی که باعث برانگیختگی رفتار می گردد ، بودند. آدلر ، اصطلاح «کوشش و تقلا برای برتری ، فروم «پیشگویی خود کام بخش» و هورنای «تحقق خود» را به کار بردند. توسعه و گسترش نظریات فروید ، توجه به مطالعات خود پنداره را تضعیف کرد و این کاهش علاقه یا قوت گرفتن رفتار گرائی که توسط «واتسون» آغاز شد، تقویت گردید.
مازلو از فرایند خودشکوفایی صحبت می کند که شامل کشف و تحقیق توانائیها و ظرفیت های بالقوه درونی فرد است. خود شکوفایی یک ویژگی شخصی می باشد که در افراد مختلف متفاوت است.
برای خود انواعی در نظر گرفته شده است:
خود فیزیکی که به تصوری که ما از جسم خود داریم مربوط می شود، اینکه چهره ما در مقایسه با دیگران چگونه به نظر می رسد، آیا در چشم دیگران خوش مشرب و با وقار هستیم.
خود روانشناختی که شامل تصورات ادراکی ، شناختی و هیجانی ما می شود.
خوداجتماعی که یکی از ابعاد خود است که شامل نقشی است که در جامعه ایفا می نماییم. به تعبیر دیگر خوداجتماعی نشانگر نظرات دیگران در مورد ما می باشد.
خود معنوی به فرد کمک می کند تا با خداوند رابطه برقرار نماید. در خود معنوی اعتقاد به هستی و جهان و نقش ما در آن و احساس لذت ، امید و عشق و زندگی پس از مرگ مورد تایید قرار می گیرند. رفتارهایی نظیر اعتقاد به اصول اخلاقی ، صداقت از جمله جلو های خود معنوی می باشند. خود معنوی یک پدیده ، جهانی است و بستگی به مذهب و آیین و کیش و مرام خاصی ندارد.
بطور کلی می توان گفت: با توجه به تعاریف متعدد در زمینه و توجیه چگونگی شکل گیری خود و عوامل موثر بر آن ، و نیز نقش آن در رفتار ، تفاوتهای بارزتری وجود دارد که متاثر از زاویه دید یعنی چهارچوب نظری است که در آن خود مورد بررسی قرار گرفته است. (محسنی ،25،1375)
2-2- خود پنداره
خودپنداره از موضوعات مهم دیگری است که قبل از جنگ جهانی دوم و در دهه های 50 و 60 علاقه شدیدی به آن در بین متخصصین و محققین وجود داشته است. تحقیقات متعدد حاکی از آن است که خودپنداره پایه و اساسی برای تمامی رفتارهای برانگیخته می باشد. خودپنداره به «خودهای بالقوه» هستی داد و این خودهای بالقوه به نوبه خود در رفتار، انگیزش ایجاد می کنند. خواستن و آرزو کردن چیزی به تنهایی نمی تواند انگیزش ایجاد کند. بلکه این اعتقاد است که می تواند فرد را برای رسیدن به هدف به تلاش وادارد. پس این اعتقاد است که می تواند یک خود بالقوه را ایجاد کند که آن خود بالقوه به نوبه خود پویایی هایی ایجاد کند که منجر به عمل گردد ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه ، خود پنداره همیشه حفظ می شود.
بطور کلی می توان خودپنداره را چنین تعریف نمود : خودپنداره یک تصویر یا تصوری از خود است که همواره با فرد است. و از آن برای معرفی خود و طبقه بندی رفتارها استفاده می کند . نظریه پردازانی که این تعریف را بکار می برند معمولا سه دلیل برای جامعیت آن ارائه می دهند:
1- خودپنداره ثابت و وحدت رفتار را در برمیگیرد.
2- خودپنداره برای تبیین رفتار هدفمندی که در طی دوران طولانی از زندگی صورت می گیرد ، به کاربرده می شود. (برای مثال تصمیم گیری در مورد شغل)
3- خودپنداره به منظور کنترل خود در مواردی که افراد نشان می دهند که قابلیت و توانایی صرف نظر از پاداشها را دارند و یا حتی داوطلبانه فرایندهای تنبیهی را به جای تشویق انتخاب می کنند ، بکارمی رود، مانند پذیرش تنبیه برای ترک اعتیاد.
خود ایده آل یا آرمانی مجموعه ویژگی های شخصیتی است که فرد دوست دارد واجد آنها باشد. این تمایل ممکن است هدف فردی یا ذهنی باشد که فرد در تخیلی بخواهد به آنها « دست یابد و یا تصوری است که میل دارد به دیگران نشان بدهد. ایجاد آن ممکن است یا خیلی دور از واقعیت و یا غیر قابل دسترسی بوده و یا اینکه فقط کمی بهتر از تصویر خود باشد. تحقیقات نشان داده است که در افراد نابهنجار و بخصوص اشخاص نوروتیک کشمکش بین خود و خود ایده آل بسیار زیادتر از افراد سالم است. جنبه جالب توجه خود ایده آل آن است که وقتی شخصی به آن می رسد راضی نبوده و متوقف نمی شود بلکه هدفهای خود را بالاتر برده و مجددا برای رسیدن به اهداف جدید تلاش می کند. به عبارت دیگر رضایت در تلاش برای رسیدن به ایده آل است نه الزاما در تحقق خود ایده ال . احساس ارزش نسبت به خویشتن یک هسته مرکزی ثابت دارد که همراه با یک سلسله احساس ارزشهایی پیرامونی یک مجتمع را تشکیل می دهند. هر چه که خود ایده آل به خود پنداره فعلی خود نزدیکتر باشد ، فرد احساس ارزشمندی بیشتری دارد و متعادل تر است. (شاملو،101،1363)
می توان گفت که خود پنداره برای متخصصان بهداشت روانی اهمیت خاصی دارد زیرا پندار فرد از شخصیت خود تا اندازه زیادی تصور اورا راجع به محیطش تعیین می کند. این دو عامل ، نوع رفتارهای او را طرحریزی می نماید. اگر تصور از خود مثبت و نسبتا متعادل باشد شخص دارای سلامت روانی است و اگر برعکس خودپنداره شخصی منفی و نامتعادل باشد ، وی از نظر روانی ناسالم شناخته می شود.
پندار یا تصویری که فرد از خود دارد مسلما برای وی اهمیت حیاتی دارد و سعی می کند که این تصویر را همواره حفظ کند . محور اصلی این خودپنداره عبارتست از نام شخص ، احساساتش نسبت به اندام و بدن خود ، تصور از کل بدن ، جنسیت و سن. هسته مرکزی خودپنداره ، شامل خصوصیات دیگری نیز هست که نمود غیر مستقیم تری دارد، مانند طبقه اجتماعی – اقتصادی، مذهب ، پیشرفت های فردی و یا عوامل دیگری که او را از دیگران جدا می کند. خود پنداره همیشه قابل تغییراست ، زیرا در اثر رابطه شخص یا محیط ، پنداره او از وجود خودش دائما تغییر می کند این تغییرات در دوران کودکی خیلی زیادتر از دوران بزرگسالی است ، اگر چه خودپنداره متغیر است ، لیکن خود سعی می کند که حالت ثابت خود را حفظ کند و بنابراین در رفتار افراد بشر ، ثبات و یکنواختی و توالی قابل ملاحظه ای وجود دارد. این حقیقت حتی زمانی که شخصی خود را کم ارزش و حقیر می پندارد نیز وجود دارد. فرد آنچه را با خودپنداره اش توافق ندارد قبول نمی کند و بخصوص وقتی که موقعیت خود در یک فرد به خطر می افتد ، وی به شدت به مقابله و مقاومت می افتد و از تغییرپذیری احتراز می جوید. (بیابانگرد ، 34،1372)

 

 

 

2-3- عزت نفس
عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است و یکی از موضوعات مهم جنبه های فردی ، اجتماعی و روانشناختی می باشد.
در سالهای 65-1959 فشرده ترین مطالعات درباره عزت نفس صورت گرفته است.(بیابانگرد،10،1372)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  89  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی

دانلود پایان نامه بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه


دانلود پایان نامه  بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

دانلود پایان نامه  بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه 

چکیده

این تحقیق به منظور گردآوری نظرات دبیران در مورد سبک رهبری مدیران مدارسشان بر اساس نظریه لیکرت و رابطه آن با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس می باشد. فرض اساسی این تحقیق آن است که بین سبک رهبری مدیران براساس نظریه لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنی داری وجود دارد.

روش تحقیق به صورت پیمایشی است، جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران زن شاغل در مدارس راهنمایی دخترانه شاهد شهر تهران در سال تحصیلی 84-83 به تعداد 201 نفر می باشند که با استفاده از جدول (تاکمن) از بین 201 نفر دبیر شاغل در 11 مدرسه شاهد تعداد 133 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعیین گردید. جهت جمع آوری اطلاعات لازم در مورد مسأله تحقیق، از دو نوع پرسشنامه بسته پاسخ استفاده گردید. یکی پرسشنامه ای که سبک رهبری مدیران را براساس چهار سبک رهبری لیکرت مورد بررسی قرار می دهد و دیگری پرسشنامه رضایت شغلی (مینه سوتا) می باشد که میزان رضایت شغلی دبیران را از کارشان مورد بررسی قرار می دهد. روش غالب در این پژوهش روشی همبستگی پیرسون می باشد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از بسته نرم افزاری رایانه ای (spss) و با آزمونهای تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه "Anova" و بررسی معنی دار بودن تفاوت میانگین نمرات دو گروه مستقل "t.test" و همچنین آزمون تکمیلی دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج ذیل حاصل گردید.

1- بین سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنی داری وجود دارد

2- بین سبک رهبری آمرانه – استثماری لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری موردنظر رابطه معنی داری وجود ندارد

3- بین سبک رهبری آمرانه – خیرخواهانه لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنی داری وجود ندارد

4- بین سبک رهبری مشورتی لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنی داری وجود دارد

5- بین سبک رهبری مشارکتی لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنی داری وجود دارد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس


پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس

پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس  

تعداد صفحات:90

نوع فایل:Word

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.

جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.

گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.

نتایج به دست آمده عبارتند از :

  • بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.
  • بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
  • بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.
  • بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه:رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس

دانلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان


دانلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان

انلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان 

چکیده

برآوردها نشان می دهد، مدت زمانی که در سازمانها صرف ارتباطات می گردد بین 50/0 درصد تا 90/0 درصد دامنه تغییر دارد، و اغلب اعضای سازمانها دست اندرکار فرایند ارتباطند و پیوسته به کار جذب، ارزیابی و پخش و توزیع اطلاعات اشتغال دارند، و در این راستا ارتباطات و چگونگی جهت گیری آنها به سمت اهداف سازمانی از مسائل ضروری مورد توجه مدیران است و این توجه ناشی از ارتباط مؤثر با کارکنان و درک انگیزه های ارتباطی آنان، در توفیق مدیران در دست یابی به اهداف طراحی شده سازمان عامل مؤثر است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران سازمان