خشونت
نوع فایل: word
قابل ویرایش 179 صفحه
مقدمه:
فکر تحقیق پیرامون رکن مادی قتل عمد بعنوان موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد ابتدا از سوی استاد محترم راهنما به دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد پیشنهاد شد، نگارنده با توجه به سوالات و ابهاماتی که از درس حقوق جزای اختصاصی یک در مقطع کارشناسی نسبت به موضوع داشتم، شرایط را مهیا دیدم تا ضمن برخورداری از راهنمایی ها و ارشادات دو تن از اساتید ممتاز این حوزه سعی در حل ابهامات ذهنی خویش داشته باشم.
اهمیت حقوق جزای عمومی بلحاظ بیان مسایل عمومی و بنیاد دینی که در بطن خود دارد و انتخاب یکی از چالش برانگیزترین عناوین این حوزه، رکن مادی، و امتزاج آن با مسائل مطرح شده در حوزه حقوق کیفری اختصاصی، قتل عمد، حساسیت و سختی چنین موضوعی را نشان می دهد. نگارنده سختی کار را به جان خرید و در قالب تکلیفی دانشجویی تلاش کرد تا در حد توان یک دانشجوی کارشناسی ارشد، مطالعاتی را در این حوزه انجام دهد.
امتزاج رکن مادی به همراه قتل عمد، در واقع یکی از چالش برانگیزترین حوزه های موجود در رشته ی علوم جنائی از باب سوالات مطرح شده است. بررسی عناصر تشکیل دهنده ی رکن مادی و ابهاماتی که در این زمینه وجود دارد، نیاز به مطالعه ی گسترده را ایجاب می کند.
قتل عمد نه تنها از نظر موضوع، که سلب حیات ازیک انسان زنده است، مهم می باشد. بلکه از نظر عکس العمل شدیدی که وقوع آن در هیات اجتماع به وجود می آورد دارای اهمیت خاصی است. این اهمیت نه تنها در جوامع فعلی، که با دیدن روزنامه و مجلات مختلف بخش اعظم صفحات حوادث اختصاص به بیان همراه با شرح و تفصیل جنایتهای دلخراش و وقایعی که در روز محاکمه اختصاص داده شده است، بلکه در جوامع گذشته نیز مورد توجه بوده است؛ و سنگین ترین مجازات را، که همان اعدام است، دربرداشته است. مثلا در مصر قدیم کلیه قاتلان حتی آنان که با امکان مساعدت با مقتول از یاری وی خودداری کرده و بطور غیر مستقیم سبب قتل
می شده اند به مجازات اعدام محکوم می گردیدند.
در کنار آنچه که بدان اشاره شد؛ اهمیت لزوم رکن مادی جرم با توجه به نقشی که در ادله ی اثبات کیفری دارد، توجه به رکن مادی قتل عمد را نشان می دهد.
از سوی دیگر علوم جنائی به لحاظ ارتباط مستقیم با اساسی ترین حقوق و آزادیهای مردم، در میان سایر رشته های حقوق، جایگاه کاملا متمایزی دارد. پویائی حقوق کیفری با هدف اجرای عدالت، مستلزم بهره مندی این رشته از حقوق از تجارب سایر کشورها را ایجاب می کند. بدیهی است که هر جامعه ای متناسب با دید غالب خود به پدیده جرم توجه می کند و از لوازم مختلفی جهت بررسی و مطالعه ی آن سود می جوید. لذا توجه به تجارب دیگران لازمه حفظ پویائی و بالندگی حقوق کیفری است. این امر لزوم مطالعه ی تطبیقی را در حقوق کیفری به خوبی نشان می دهد. پروفسور بوآبه در این زمینه بیان می دارد:«حقوق تطبیقی مانند نورافکنی است که از خارج بنای حقوق داخلی را روشن و ریزه کاریهای آن را مجسم می سازد». به همین جهت در این تحقیق یکی از مهمترین جرایمی که در کشورهای مختلف نسبت به آن عکس العمل شدیدی وجود دارد انتخاب شده و قسمت مهمی از ارکان تشکیل دهنده ی آن، رکن مادی، با نگاهی تطبیقی در حقوق انگلیس به عنوان یکی از کشورهای پیشرفته در زمینه ی علوم جنائی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
توجه به این امر ضروری است که رکن مادی در قتل عمد و غیر عمد یکی است و آنچه که باعث تمایز این دو جرم از هم می شود رکن معنوی متفاوت است. بنابراین اگر در مواردی در این تحقیق از واژه قتل استفاده شده است ناشی از یکسان بودن رکن مادی در جرایم سالب تمامیت جسمانی می باشد.
فهرست مطالب:
مقدمه
کلیات
الف- اهمیت رکن مادی
ب- ماهیت و اجزای تشکیل دهندة رکن مادّی
فصل اول: رفتار مرتکب در قتل عمد
مبحث اول: اشکال تحقق رفتار در قتل عمد
گفتار اول: فعل و ترک فعل
1- فعل
2- ترک فعل
گفتار دوم: فعل ناشی از ترک فعل
1- مفهوم فعل ناشی از ترک فعل و موضع دکترین حقوقی
2- تحقق یا عدم تحقق قتل عمد از طریق فعل ناشی از ترک فعل
گفتار سوم: عمل مادی یا غیر مادی
1- عمل مادی
2- عمل غیر مادی
3- سحر(جادو)
مبحث دوم: انواع مداخله در رفتار
گفتار اول: طرق مداخله در رفتار به طور انفرادی
1- مباشرت
2- تسبیب
2-1- تسبیب و مباشرت در فقه
گفتار دوم: طرق مداخله در رفتار به نحو اشتراک
1- ماهیت و شرایط شرکت در قتل عمد
2- اشکال شرکت در قتل عمد
2-1- شرکت در قتل عمد توسط مباشران
2-2- شرکت در قتل توسط مسببان
2-3- اجتماع مسبب و مباشر
2-4- شرکت فاعل و تارک فعل
فصل دوم: شرایط و اوضاع و احوال
مبحث اول: وجود انسان زندة دیگر
گفتار اول: آغاز حیات
1- حیات در کتب لغت
2- سقط جنین
2-1- مرحلة قبل از ولوج روح
2-2- مرحلة بعد از ولوج روح
گفتار دوم: بچه کشی
مبحث دوم: محقون الدم بودن قربانی
گفتار اول: مهدور الدم بودن مطلق
1- سابُّ النبی
2- کافر حربی
گفتار دوم: مهدور الدم بودن نسبی
1- قتل مستحق قصاص
2- قتل در مقام دفاع
3- قتل محارب و باغی
4- قتل زوجه و اجنبی در حال زنا
5- زانی محصن و لائط
6- مرتد
فصل سوم: نتیجه و رابطة علیت
مبحث اول: نتیجه
گفتار اول: انواع مرگ
1- مرگ حقیقی
2- نزع
3- مرگ ظاهری
4- کما
5- مرگ مغزی
گفتار دوم: معیار خاتمة حیات
1- معیار توقف اعمال تنفسی
2- معیار مرگ مغزی
مبحث دوم: رابطة علیت
گفتار اول: ننظریه های رایج برای احراز رابطة علیت
1- نظریة شرط ضروری
2- نظریة شرط متعارف
3- نظریة ضمان سبب اقوی
4- نظریة سبب متأخر در وجود
5- نظریة ضمان سبب مقدم در تأثیر
گفتار دوم: تئوری علت مداخله گر
1- عوامل مداخله گر مستقل
1-1- اشخاص ثالث
1-2- درمان پزشکی
1-3- رفتار قربانی
1-4- قوه قاهره
نتیجه گیری و پیشنهاد
منابع و مآخذ
منابع و مأخذ:
قرآن کریم
الف- منابع فارسی
الف- 1- کتب:
الف- 2- مقالات:
ب- منابع عربی:
ج- منابع لاتین:
1- Ashworth,A.Principles of Criminal Law(Oxford University Press.th ed. 1992)
2- Clarkson,C.M.V.Understanding Criminal Law(London:Sweet & Maxwell,2005)
3- Childs,Penny.Nutcases Criminal Law(London:Sweet & Maxwell,2005)
4-Elliot, Catherine and Franc Quinn Criminal Law(London:Longman 4th ed 2002)
5-Herring,Jonathan. Criminal Law(London:palgrave macmillan,2002)
6-Jefferson,Michael. Criminal Law(London: Longman 5th ed 2001)
7-Norman, Baird. Criminal Law(New York:Routledge.Cavendish, 6th ed,2007)
8- Smith, J.C and Hogan, B. Criminal Law(Oxford University Press.th ed)
خانه شاید یکی از ابتداییترین و اصلیترین گونههای معماری باشد. شاید بتوان پذیرفت معماری با «خانه» و سرپناه آغاز شده است. جستجو برای یافتن و سپس تلاش برای شکل دادن و ساختن سرپناه، از بسیاری از فرمهای دیگر معماری قدیمیتر و حیاتیتر است. پیش از آن که معماری نیایشگاهی یا معماری آرامگاهی به وجود آید؛ یا پیش از آن که انسانها مکانهایی را برای داد و ستد کالاهایشان طراحی کنند و فضاهای دیگری را به امور آموزشی اختصاص دهند و سپس به طراحی فضاهای شهری و عمومی بپردازند، «خانه» بوده است.
الگوی اصلی و بنیادین کلیه فضاها در طراحی، همان خانه است. موزه، خانهی اشیا است، بیمارستان خانهی بیماران، مسجد خانهی خدا، مدرسه خانهی بچهها و شهر خانهی مردم است. به همین ترتیب خانههای بیشماری وجود دارند. و اما خانهی واقعی، خانهای است که تکفضایی باشد. خانههای اولیه تک فضایی بودهاند. به همین دلیل برخی از معماران، ایاصوفیه را برجستهترین اثر معماری جهان میدانند.
جای شگفتی فراوان است که بسیاری معتقدند شرایط جهان امروز و کوچک و متراکم شدن اقامتگاه و رواج آپارتماننشینی موجب به خطر افتادن مفهوم خانه و حتی از بین رفتن آن شده است. در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. چه بسا احساس هویت و آرامشی که یک آپارتماننشین در آپارتمان خویش بدان دست مییابد، برای فردی که در خانهای مجلل و با اتاقهای تو در تو زندگی میکند، آرزویی دستنیافتنی باشد. در واقع تغییر ساختار فیزیکی اقامتگاهها با توجه به شرایط زمانه، نمیتواند خللی بر مفهوم خانه وارد کند؛ چرا که سکونت و داشتن خانه، نیاز ذاتی، روانی و همیشگی بشر است. بیخانمانی ما انسانهای معاصر، ریشه در همین ناتوانی ما در خانه کردن دارد. ما در خانههایمان اتراق میکنیم، شب را سحر میکنیم، تا دوباره در جادهی بیانتهای روزمان طی مسیر کنیم. ما مقیم خانهمان نیستیم. ما توان اقامت را از دست دادهایم. خانههای ما به واقع کاشانههایی بیرمقاند. کالبدهایی مسطح و بیعمق.
اما هر خانهای برای ما خانه نیست. به جرأت میگویم که کالبد معماری خانه، تنها بخش کوچکی از یک خانه است که امکان خانه شدن اثر معمار را فراهم میکند. بخش زیادی از خانه را خاطرات و آن چیزی که حال و هوای خانه مینامیم، برای ما میسازد ( لحظهای به خانه مادربزرگ - پدربزرگ خود یا خانهای که از آن دور هستید، فکر کنید. شاید با همه زشتیهایش، فقط برای شما زیبا باشد) به نظر من، معماری خانه را ساکنان آن انجام میدهند ( با توجه به این که همه ما معمار دنیا آمدهایم و بعد فراموش کردیم) و بخش عمده این معماری، معماری داخلی است.
ب) علت انتخاب موضوع :
فضای مسکونی که انسان در آن سکونت می گزیند با دیوارها و کف وسقف و….. هویت خانه مسکونی را شکل می دهند این ساختار پناهگاهی است در مقابل باد و باران و …. علاوه بر تامین نیازهای اولیه انسان همچنین مفهوم تعلق خاطر را در ذهن افراد پر رنگ تر می کند و کانونی پدید می آورد که می تواند قلب یک فضایی مسکونی به حساب آید. هدف من طراحی خانه ای است که با روح و روان انسان رابطه برقرار کند و پایگاه معنوی افراد خانه بشمار آید.
ج) هدف و ضرورت :
مرکزیت قرار دادن کانون خانواده به عنوان یک اصل و طراحی خانه ای که نیازهای روحی و روانی تک تک افراد خانواده را تامین کند . از خداوند منان خواستارم مرا در رسیدن به این هدف یاری رساند.0
1-2 خانه :
خانه کهن ترین ، مهم ترین و حیاتی ترین فضای زیست انسان بوده است وشاید بتوان بیان کرد که تنها فضایی است که از برخی جنبه ها برای انسان و جوامع انسانی بلکه برای سایر جانوران نیز نقشی حیاتی و ضروری داشته است وجود اشتراک لفظی و معنایی بین واژه های لانه ، خانه و کاشانه و آشیانه در زبان فارسی را نمی توان فکر نشده دانست انسان از دوران کهن می دانسته که برخی از جانوران مانند زنبور عسل و موریانه لانه هایی بسیار دقیق و پیچیده و طراحی شده می سازد و بسیاری از پرندگان با چه دقتی لانه و آشیانه خود را برفراز درختان می ساخته اند . به ویژه در گذشته که سکونت گاه ها و محیط های زیست انسانی در درون یا پیوسته به بسترهای طبیعی بوده و به همین دلیل احترام به آشیانه برخی جانوران چنان بوده که ویران کردن آن را جایز نمی دانستند.
اگر قبول کنیم که کار معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است. پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است « شکل» و « زندگی » به عبارت دیگر معماری درصد ساختن ظرف برای مظروف است ظرفی به نام بنا برای مظروفی به نام زندگی انسان است .
پیداست که توجه بیش از حد به هر یک از دو عامل شکل و زندگی و وانها دن دیگری و یا تلقی نادرست از آنها به معماری نامطلوب و ناموفق منجر می شود معماری نامطلوب معماری است که انسان ها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمی کنند بررسی معماری اخیر و محصولات آن به ما می گوید که توجه بیش از حد به ظرف و غفلت از مظروف باعث ایجاد فضاهای فاقد روح منجر می شود گویا معماری امروز از این نکته غافل شده است که علت وجودی ظرف جای دادن مظروف به بهترین نحو است .
برای ساختن ظرف خوب باید مظروف آن را به درستی شناخت معماری خوب مستلزم شناخت خصوصیات مظروف آن یعنی معیارهای زندگی بهینه است پیدا است که مقصود از زندگی کل آن است نه برخی از وجوه آن پس شرط لازم برای معماری خوب برای رسیدن به مکان هایی زنده و جاودانه شناخت زندگی است . پس معمار در معنای عام آن یعنی هر که به ساختن عمارتی اقدام می کند نه تنها باید خصوصیات آن نوع از زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد بلکه باید به تصوری از زندگی بهتر رخ دهد بشناسد.
با توجه به مطالب بالا انسانی بودن معماری مقوله ای است کاملا اثبات شده .
بدین ترتیب رابطه جایگاه طبیعی انسان یعنی خانواده با مکان اقامت او یعنی خانه را هسته مناسبی برای تاثیر فضا برانسان تشخیص دادم .
2-1 سکونت
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است. در بعد کمی؛ نیاز به مسکن، شناخت پدیدهها و اموری را شامل میشود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح میکند، در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است. در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بیمسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.
احتیاج به مسکن و اتخاذ راهکارهای مناسب برای تولید متناسب با نیاز آن؛ یکی از مسائل و مشکلات عمده در شهرهای بزرگ است. نیاز به مسکن در تاریخ، همیشه دغدغه جوامع بوده و به فراخور امکانات و شرایط تاریخی، اقلیمی و تکنولوژیکی، روشهای بدیع و متنوع تولید سرپناه، به خلق الگوهای مختلف سکونت منجر شده است. هرچند به نظر میرسد مسئله سکونت به موضوع تکراری و رنگ باخته محافل معماری بدل شده ولی از آنجا که مسکن یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب اجتماع به معماری تحمیل میشود؛ معماری مدرن با محور قرار دادن موضوع مسکن و سکونت، اهداف خود را سازماندهی کرده و زیربنای خود را شکل داده، به گونهای که این مسئله همواره باعث تحسین معماری مدرن شده است.
در شرایطی که زندگی بشر هر روز بیشتر و بیشتر در مادیگرایی فرو میرود، «سکونت» نیز از مفهوم کیفی خود دور میشود. زمانی در هویتیابی و تعلقات مکانی ساکنین، مفهوم سکونت و انواع سکونتگاهها، عامل قابل توجهی بود ولی کمکم اهمیت کیفی و غیر مادی خود را از دست داد. به قولی سکونت چیزی جز داشتن سقفی بالای سر و چند متر زمینی زیر پا نیست. این تعریف نشاندهنده دور شدن از کیفیت و مطلوبیت فضاهای سکونتی و توجه صرف بر بعد مادی سکونت است. برای دانستن تعریف مسکن ابتدا لازم است که معنی واژه سکونت را بدانیم.
اولین مفهومی که بعد از شنیدن کلمه سکونت در ذهن انسان نقش میگیرد، ساکن شدن و اتراق کردن در یک مکان است. «کریستین نوربرگ شولتز» روشهای سکونت را به چهار شیوه تقسیم میکند:
1- سکونت به صورت طبیعی 2- سکونت مجتمع 3- سکونت عمومی 4- سکونت خصوصی.
سکونت طبیعی اولین بار در آبادی شکل گرفت. آبادی؛ محلی است که محیط طبیعی مفروضی را در برگیرد. در نتیجه؛ آبادی، صحنه رخداد سکونت طبیعی است.
با توجه به تمایل انسان برای زندگی اجتماعی، سکونتگاههای جمعی شکل گرفتند. فضاهای شهری، صحنه ملاقات و دیدار است، جایی است که انسانها در آن مصنوعات، اندیشهها و احساسات خود را با یکدیگر مبادله میکنند. بدین صورت؛ سکونت مجتمع شکل گرفت. پس از شکلگیری سکونتگاههای مجتمع، چارچوبهای توافق بین انسانها به وجود آمدند.
توافق؛ بیانکننده ارزشها و منافع مشترک است و امکان عضویت در گروههای اجتماعی را ایجاد میکند. از ملزومات توافقات اجتماعی، وجود فضاهای دیدار و مشترک بین اعضای اجتماع است. این فضاها، مکانهای عمومی هستند که ارزشهای مشترک در آنها نگهداری میشوند.
سکونت عمومی، پس از توافق اجتماعی و ایجاد مکانهای عمومی معنی پیدا میکند. جنبه دیگر سکونت، خلوت فرد است که یکی از ابزارهای شکلگیری و پرورش هویت فرد است. این شیوه سکونت را میتوان با توجه به فعالیتهایی که باید از دخالت دیگران دور نگه داشته شوند، سکونت خصوصی نامید. به طور کلی؛ آبادی، فضاهای شهری، فضاها و نهادهای عمومی و خانه همراه یکدیگر، محیط کل یا محل سکونت (جایی که در آن سکونت به صورت طبیعی، مجتمع، عمومی و خصوصی شکل میگیرد) را به وجود میآورند. سکونت؛ بیانگر برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است.
شامل 140 صفحه فایل WORD قابل ویرایش