حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم


دانلود مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم

عده ای از  شاعران پارسی گوی از بازماندگان دوران قبل از حمله مغول هستند و یا از کسانی که در دوره مغول می زیستند. دسته دیگر در دوران مغول در دستگاه امارتهای کوچک یا خاندانهای بزرگ زندگی می کردند و یا در  خانقاههای  متصوفه زیر دست مشایخ بزرگ ایران و خارج ایارن بودند.
آخرین دسته کسانی هستند که در بین حکومت ایلخانان و حمله تیمور در خدمت ملوک الطوائف ایران و نواحی مجاور بودند.
ایران در دوره مغول: در این دوهر ادبیات حیرت انگیز و بزرگی از ایرانیان بوجود آمد. جنوب ایران کمتر از ممالک شمالی و مرکزی و غربی دچار خسارت شد.
انهدام مؤسسات دینی:
هر چند به واسطه قتل عام فضلا طلاب و انهدام مدارس و مساجد و کتابخانه ها دچار اختلال و پریشانی شد ولیکن آسیب بعضی کمتر بود. مغولان بت پرست به فلسفه و حکمت توجهی نداشتند ولیکن نسبت به مدایح شعرا بی اعتنا نبودند. در این دوره مورخین در جه اول در زبان فارسی به ظهور رسیدند.
شعرا و صوفیه عصر ایلخانان:
در این دوره دو نفر از شاعران که درجه بالاتر از بقیه بودند:
1.    جلال الدین روحی
2.     سعدی شیرازی
بسیاری از ادبا و کسانیکه ادبیات ایران را در هند مطالعه کردند مرتبتی بالا داشتند و مقام آنها را بعد از مولوی و سعدی قرار می دهند. امیر خسرو دهلوی حسن دهلوی بدر چاچی که هر سه در هندوستان بودند.  در این میان چند تن از شعرای ایران که در ایران نشود نما یافتند و بعد کرم و سخاوت پادشاهان مغول در دهلی آنها را جلب کرد از ایران مهاجرت کردند به امید آنکه بضاعت ادبی آنها در هند خریدار داشته باشد.

انهدام مؤسسات دینی:
شعرا و صوفیه عصر ایلخانان:
مرحوم شیلی نعمانی(شعر الحجم) به زبان اردو:
امیر خسرو دهلوی:

 

شامل 15 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم

تحقیق در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر


تحقیق در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

فهرست مطالب

فرشهای بافت اوشاک

 

فرشهای بافت لادیک

 

فرشهای بافت قیوردس

 

فرشهای بافت میلاس

 

فرشهای بافت برگامو

 

فرشهای بافت کولا

 

جایگاه ترکیه در تولید و صادرات فرش 

 

هدف :

 

آشنایی با فرش های کهن  ترکیه وجایگاه آن در زمینه صادرات فرش

 

چکیده

 

قدیمی ترین فرشی که احتمال داده می شود بافت ترکیه باشد چهار قطعه فرش مربوط به زمان سلطان علاءالدین است با گره ی قیوردس (ترکی)وبا رنگهای آبی قرمز زرد . بعد از آن به نقاشی هایی بر می خوریم که در آن فرشهایی با نقوش حیوانات و پرندگان با خطوط هندسی تصویر شده که از این فرشها فقط سه نمونه باقی مانده که ههمگی دارای گره ترکی اند.

 

مهمترین مناطق قالی بافی ترکیه بویژه در سه قرن اخیر شامل فرشهای بافت اوشاک ،لاریک ،قیوردس،میلاس ،برگامو و کولا می باشد . ترکیه در بحث صادرات : ترکیه از سال 1990 صادرات فرش خود را آغاز کردند و تا امروز در این زمینه به رشد خود ادامه داد ه به طوری که از لحاظ آماری میزان صادرات آن رقم 31 درصد رشد را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 

ترکیه امروز در منتهی الیه غرب آسیا و شرق اروپا قرار دارد. سه درصد 

فرشهای بافت اوشاک

 

فرشهای بافت لادیک

 

فرشهای بافت قیوردس

 

فرشهای بافت میلاس

 

فرشهای بافت برگامو

 

فرشهای بافت کولا

 

جایگاه ترکیه در تولید و صادرات فرش 

 

هدف :

 

آشنایی با فرش های کهن  ترکیه وجایگاه آن در زمینه صادرات فرش

 

چکیده

 

قدیمی ترین فرشی که احتمال داده می شود بافت ترکیه باشد چهار قطعه فرش مربوط به زمان سلطان علاءالدین است با گره ی قیوردس (ترکی)وبا رنگهای آبی قرمز زرد . بعد از آن به نقاشی هایی بر می خوریم که در آن فرشهایی با نقوش حیوانات و پرندگان با خطوط هندسی تصویر شده که از این فرشها فقط سه نمونه باقی مانده که ههمگی دارای گره ترکی اند.

 

مهمترین مناطق قالی بافی ترکیه بویژه در سه قرن اخیر شامل فرشهای بافت اوشاک ،لاریک ،قیوردس،میلاس ،برگامو و کولا می باشد . ترکیه در بحث صادرات : ترکیه از سال 1990 صادرات فرش خود را آغاز کردند و تا امروز در این زمینه به رشد خود ادامه داد ه به طوری که از لحاظ آماری میزان صادرات آن رقم 31 درصد رشد را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 

ترکیه امروز در منتهی الیه غرب آسیا و شرق اروپا قرار دارد. سه درصد خاک ترکیه در قاره اروپا و بقیه در قاره آسیا قرار دارد، و به همین دلیل از گذشته‌های دور به این منطقه آسیای صغیر گفته‌اند. براساس بررسی‌های تاریخی هیتی‌ها اولین گروه از ساکنین این منطقه بوده‌اند که حکومت پادشاهی هیتی ها را تشکیل دادند. هیتی ها دارای تمدن درخشانی بودند و سنگ نبشه‌های زیادی از آنها باقی مانده است . اقوام لیدی نیز در این منطقه سکونت داشته اند. لیدی ها قومی صنعتگر بودند که بویژه در رنگرزی شهرت بسیار داشتند. کوروش

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر

پول سازی در قرن 21

اختصاصی از حامی فایل پول سازی در قرن 21 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پول سازی در قرن 21


پول سازی در قرن 21

کاملترین جزوه پولسازی برای کسانی که می خواهند از صفر و با سرمایه کم حتی بدون سرمایه شروع کرده و به ثروت برسند.

پول سازی با انچه در اختیار دارید
روش های پول در اوردن و کسب در امد در منزل
15 روش کسب در امد با کامپوتر
کسب درامد از اینترنت


دانلود با لینک مستقیم


پول سازی در قرن 21

دانلود مقاله تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام ( قرن 1- 6 هجری)

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام ( قرن 1- 6 هجری) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نخستین حرکت در مسیر تعلیم و تربیت اسلامی با پیغمبر اکرم (ص) بوده است. پیغمبر اسلام ضمن انجام رسالت و دعوت به دین جدید، همچنین رهبر و رئیس حکومت، مربی و معلم بانفوذ نیز بود. پروفسور مک دونالد (prof.D.B.macdonald ) طی مقاله ای تحت عنوان تربیت اخلاقی مسلمین از قول یکی از علمای کلام دوره های اولیه اسلام از رسول خدا بدینگونه توصیف می نماید: محمد از مکتب تربیتی خداوند یک نمونه است، رفتار و سکنات او با قرآن مطابقت دارد او تربیت یافته قرآن است و خود مربی مخلوقات می باشد از جمله صفات بارز باریتعالی ((رب)) است به معانی تربیت کردن، پروراندن و بکمال رسیدن بکار می رود پیغمبر اکرم با آگاهی مستقیم و نزدیک از نقش و مقام تربیتی پروردگار خویش می فرماید:
((ادیبی ربی فاحسن تادیبی)) پیغمبر اکرم و دیگر انبیا تنها شاگردان این مکتب نیستند. بلکه پروردگار صانع و معلم و مربی کلیه مخلوقات خویش بوده و انبیاء و کتب آسمانی وسیله و واسطه ابلاغ بوده اند. بنابراین اساس و مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و نیز مرجع آن قرآن خواندن است که ستون اصلی آموزش و پرورش است و مورد تاکید تعلیمات اسلامی. اولین آیه قرآن – اقرا باسم ربک الذی خلق- است که پیغمبر را مورد خطاب قرار می دهد و او را به خواندن امر می کند در صدر اسلام با اجرا و گسترش آن در سطح وسیعی تحقق پیدا می نماید در دوران شکل گیری و سازمان یابی اسلام به عنوان یک دین و یک حکومت تعلیم و تربیت اسلامی متکی به دو پایه بود:
الف) یادگیری و انتقال دانشها به عنوان یک ایدئولوژی و به بیان دیگر یک مسئولیت دینی بود.
ب) هدف از این کار تنها الله و کسب رضای او بوده است
قرآن مجید و حدیث نبوی پایه و اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را تشکیل می دهد- تعلیم و تحصیل از کارهای ارزشمند می باشد. در اسلام هدف از علم هر آن چیزی است که با موضوعات دینی پیوستگی دارد و منشاء آن نیز قرآن و حدیث است اگر ضرورتی برای تحصیل علوم دیگر احساس می گردید می بایست نتیجه و حاصل آن به آموزش قرآن و حدیث بیانجامد.
با بررسی دقیق می توان نتیجه گرفت که از زمان حیات حضرت رسول مسئله تعلیم و تربیت اسلامی مورد توجه و دقت بوده و همواره حالت توسعه و پیشرفت داشته است. و با مساعی مردانی چون النمری(متوفی 462 هجری) زرنوجی(متوفی 591 هجری) و اخوان الصفا و امام محمد غزالی(متوفی 505 هجری) و ابن خلدون(متوفی808 هجری) دوران مشعشعی پیموده است به اسناد منابع موجود می توان نظر دکتر طوطح(totah ) را پذیرفت که می گوید: فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در طول تاریخ خود به چهار هدف زیر توجه داشته است:
الف) هدفهای دینی ب) هدفهای اجتماعی
ج) لذت ذهنی و فکری د) هدف مادی
طوطح با طرح چهار مورد فوق با این گفته ابوعمر یوسف بن عبدالبر النمری القرطبی همصدا می شود که: در تحصیل علم کوشا باش که دانش ترا به سوی دین رهبری می کند. ذهن را روشن می سازد، در خلوت و تنهائی دوست و مونس، در مناسبات اجتماعی بسیار آموزنده و ارزنده است و بالاخره اینکه درهای سعادت دنیوی و مادی را به روی تو می گشاید.
تعریف فلسفه:
فلسفه یا فیلوسوفیا از دو کلمه فیلو به معنی دوستداری، سوفیا به معنی دانایی، ترکیب یافته است. یعنی دوستداری دانایی این معنی خیلی دقیق و راهبر است چرا که هم خواستگاه هم مقصد فلسفه را روشن می سازد. می گویند این کلمه را اولین بار سقراط بکار برد تا حساب خود را از گروهی که آن زمان سوفیست نامیده می شدند جدا سازد.
اگر در جایی فلسفه را با قید بکار ببریم منظورمان بررسی و شناخت تحلیلی و انتقادی مسائل اساسی تربیت و تجارب تربیتی انسان است در ارتباط با کل هستی. در فلسفه تربیت ما در جستجوی تربیت انسان کامل از طریق انتخاب بهترین هدف، محتوا و روش و غیره خواهیم بود.
کلمه تربیت از نیروی عضلات بدن تا کمالات معنوی را شامل می شود. بطوریکه امروزه سخن از تربیت بدنی، تربیت فنی و حرفه ای، تربیت نظامی و تربیت معلم، تربیت مهندس و ... به میان می آید مسلم است این گونه افعال لزوما مشمول تربیت در معنایی که گفتیم نمی شود. این قبیل آموزشها موقعه ایی تربیت تلقی می شوند که از عمق کافی برخوردار باشند و مخصوصا با هدفهای متعالی و ارزشمند پیوند حاصل کنند در غیر این صورت یک نوع ایجاد عادت یا مهارت در اثر تمرین و تکرار و تقویت می باشند که فاقد خصوصیات اصلی تربیت است. آنچه از واژه تربیت می توان استنباط کرد این است که تربیت شامل ایجاد یا فعلیت بخشیدن هر نوع کمالی در انسان می شود که مطلوبیت و ارزش داشته باشد این کمال گاهی جنبه شناختی دارد که به دانش و شناخت و آگاهی انسان مربوط می شود. گاهی جنبه حرکتی دارد که با نگرش، اعتقاد، ایمان و علاقه، احساسات، تمایلات انسان مرتبط است.
تربیت همان کشاندن، آدمی است به سوی ارزشهای والای انسانی، چنانچه آن ارزشها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و بکار آورد و این برترین معنای تربیت است که همانا رو کردن آزادانه و آگاهانه به ارزشهاست. به عبارت کاملتر تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان و حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب منطبق بر اصولی معین و برنامه ای منظم و سنجیده.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روش تربیت:
کاربرد هر روشی در تربیت از دو حالت خارج نیست یا خشک است و غیر قابل انعطاف و خشن و در نتیجه نامطلوب می باشد و بر عکس ممکن است منطبق بر نیازها، علایق، شخصیت کودک به عنوان انسانی بالقوه دارای اراده و مختار، در هر حال مطلوبیت یا عدم مطلوبیت روشها بر اساس نظام ارزشی و اخلاقی و معیارهای فرهنگی هر جامعه سنجیده و معین می شود. مثلا در فرهنگ اسلامی که انسان موجودی دارای اراده و قدرت انتخاب شده کاربرد هر روشی که در تضاد با این اصل باشد نادرست است بر این اساس انتخاب و کاربرد روشهایی که متضمن اطاعت کورکورانه و تحمیل درس و عقیده باشد فاقد اعتبارند.
مفهوم فلسفه تربیت:
فلسفه تربیت در جستجوی ایجاد نظریه هایی درباره ماهیت انسان، جامعه و جهان می باشد تا بتواند توسط آنها داده های گاه متعارض پژوهشهای علوم رفتاری را نظم دهد. و هدفهایی را که تربیت باید تادیب کند و وسایل کلی را که در نیل به آنها می تواند بکار ببرد معلوم نماید. فلسفه تربیت پرسیدن پرسشهایی است برای رسیدن به راه و رسم تربیت درست، منسجم، پیوسته و هماهنگ و جلوگیری از تضاد و تناقض در نظر و عمل و تربیت، پرسشهایی نظیر ماهیت انسان چیست؟ کمال انسان در چیست؟ آیا زندگی معنا و هدفی دارد؟ آیا تربیت امر ضروری است؟ از آنجا که پاسخ این سئوالات برای تدارک یک جریان درست و هماهنگ تربیتی ضرورت دارد و همه آنها لزوما مبنای فلسفی دارند بنابراین فلسفه تربیت یا حکمت تربیت معرفتی است برای راه گشایی خردمندانه در عمل تربیتی- در حقیقت کوششی است برای نظم بخشیدن یافته های علوم رفتاری و علومی که به نحوی با انسان و تربیت او سر و کار دارد از یک طرف تنظیم نظریه عمومی درباره تربیت انسان و هدایت وی به سوی یک زندگی مطلوب از طرفی دیگر یک عالم تربیتی برای این که انسجام در عقاید خود داشته باشد و در گفتار و کردار دچار تناقض نباشد به ناچار باید از یک فلسفه تربیتی پیروی کند برای این منظور ضرورتا بایستی با افکار و عقاید فلاسفه که کمتر دچار تناقض گویی هستند آشنا شوند.
منبع: مربیان بزرگ – ترجمه غلام حسین شکوهی
ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت
رشد فرد:
نقش شگفت انگیز تعلیم و تربیت در زندگی انسان ( و حتی حیوان) بر هیچ خردمندی پوشیده نیست و تا کنون هم ضرورت آن مورد تردید قرار نگرفته است، چرا که تعلیم و تربیت صحیح می تواند فرد را به اوج ارزشها برساند و اگر غلط افتد وی را به سقوط کشاند زیرا آدمی ( بر خلاف حیوانات که آگاهیها و نیازهای خود را به صورت غریزی می دانند) در آغاز ولادتش فاقد علم و ادراک و تربیت و کمال است و به تدریج با تعلیم و تربیت مستقیم و غیر مستقیم ، استعدادهای بالقوه او به فعلیت می رسد و رشد و تکامل می یابد چنانکه قرآن مجید می فرماید:
َوالله اَخَرجَکم مِن بطونِ امَهاتِکم لَاتَعلَمونَ شَیئا وَ جَعَلَ لَکم الَسمعَ وَ الاَبصارَ و الاَفِئدَهَ لَعَلَکم تَشکرون.
و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان دلها قرار داد تا شکر گذار باشید.
از این رو مکتب اسلام برای تربیت در تمام مراحل و مقاطع زندگی حتی قبل از ولادت و حین تولد و دوران شیر خوارگی و غیره دستورهای ویژه ای داده است تا انسان از کودکی در کانون خانواده و در آغوش والدین معلم و فرهنگ، محیط، تعلیم و تربیت مناسب و لازم را ببیند و برا ی مراحل عالیتر زندگی انسانی آماده شود و پرورش یابد.
بر این اساس شکوفایی استعدادها و ارزشهای والای انسانی مبتنی بر تعلیم و تربیت است و انسان و وصولش به کمال نهایی، همه مرهون تعلیم و تربیت صحیح است. آری، آفرینش انسان به گونه ای است که سیما و سیرتش، دنیا و آخرتش، با تعلیم و تربیت ساخته و پرداخته می شود و به کمال وجودی شایسته حال خود می رسد، زیرا انسان خویش را نشناسد و رابطه خود را با جهان و خلق و خالق نیابد و نداند که از کجا آمده و در کجاست و به سوی کدامین مقصد در حرکت است و چه برنامه و راهی را باید دنبال کند هرگز هدف و هویتی انسانی نخواهد داشت و این موهبت تنها در پرتو تعلیم و تربیت بدست می آید.
به همین سبب ابوحامد محمد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی و بسیاری از علمای دیگر، تعلیم و تربیت را اشرف صناعات و برترین دانشها دانسته اند.
رشد اجتماع:
تعلیم و تربیت از آغاز زندگی بشر بر فراز کره خاکی و تصرف او در طبیعت و تاثیر وی در جامعه وجود داشته است و همواره شناسایی نیازهای مادی و معنوی انسان و روش ارضای آنها از طریق تعلیم و تریت بدست می آمده و به نسل بعد منتقل می شده است تا رفته رفته دامنه این شناخت به رشد و دانش و تکنولوژی امروز رسیده است.
تعلیم و ترببیت اعم از رسمی و غیر رسمی، عمدی و غیر عمدی نه تنها می تواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد، بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی( اقتصادی، سیاسی، نظامی و غیره ) و مصالح اجتماعی به شمار می آید، یعنی نقش تعلیم و تربیت نه تنها در عینیت بخشیدن به زندگی مادی و معنوی فرد متوقف و محدود نمی شود بلکه تمام شئون اجتماعی او را در بر می گیرد و عامل رشد و تحول اساسی جامعه می گردد.
از این رهگذر است که به اطمینان می توان گفت مشخصه یک جامعه سالم و رشد یافته، تنها داشتن موقعیت جغرافیایی خوب و معادن متنوع و منابع مالی نیست بلکه نظام تعلیم و تربیتی زنده و موقتی است که انسانهایی آزاده، مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر می سازد تا جامعه را در زمینه های علوم، صنایع، اقتصاد، سیاست و غیره از عقب ماندگی نجات دهند زیرا همه اصلاحات و فعالیتها، بوسیله اندیشه و تلاش انسان انجام می گیرد و وقتی او اصلاح و سالم پرورش یافت همه چیز بخوبی ساخته می شود.
تعلیم و تربیت از دیدگاه صاحبنظران بزرگ
تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون (427- 346 ق-ح)
افلاطون نخستین متفکری است که به تاثیر جامعه (بویژه سیاست) در تعلیم و تربیت و نیز تعلیم و تربیت در جامعه و سیاست توجه کرده و به مطالعه اوضاع و فلسفه آن پرداخته است. نظریات تربیتی او را می توان در اثارش بویژه کتاب جمهور و رساله های دیگر، نظیر ((پروتاگوراس)) ((نوامیس)) و ((منون)) یافت.
اصول عمده فلسفه افلاطونی را که مبنای نظریه تربیتی اوست علاوه بر اصل وجود خداوند، اصل ارتباط با مثل و اصل بقای نفس بعد از مرگ می توان به این شرح خلاصه کرد: الف: تامین سعادت انسان مستلزم حفظ جامعه و تامین عدالت در آن است- ب: میان ساختار جامعه و وجود نفسانی فرد هماهنگی برقرار است برای مثال همانگونه که جامعه به سه طبقه تقسیم می شود قوای نفسانی فرد نیز شامل سه قوه شهویه، غضبیه و عاقله است- ج) مهمترین کار جامعه، شناختن مستعدترین افراد و تربیت آنان برای زمامداری است.- د) تعلیم و تربیت باید به وسیله دولت و جامعه انجام گیرد. ه) تعلیم و تربیت در صورتی مثمر و موثر خواهد بود که عوامل فساد در جامعه وجود نداشته باشد.
به عقیده افلاطون جامعه از سه طبقه تشکیل شده است:
1) طیقه پیشه وران اعم از کارگر و کشاورز که می توان آن را از لحاظ ارزش به آهن تشبیه کرد.
2) طبقه سپاهیان که حافظ جامعه اند و از نظر ارزش در حکم نقره اند.
3) طبقه زمامداران که می توان از نظر ارزش آنها را به طلا تشبیه کرد.
معادل این سه طبقه، در فرد نیز سه قوه شهویه و غضبیه و عاقله وجود دارد که با سه منطقه در بدن یعنی شکم و سینه و سر مطابقت دارند، غرض از تعلیم و تربیت نیز در وهله اول پرورش قوه عاقله افراد مستعد است و این افراد را باید باز شناخت و برای زماداری آماده کرد.
به عبارت دیگر، به نظر افلاطون تعلیم و تربیت نوعی راز آموزی و بنابراین خواص است و رابطه میان استاد و شاگرد در حقیقت رابطه مراد و مرید و حتی عاشق و معشوق است.
اشکالی که به دیدگه افلاطونی نسبت به تعلیم و تربیت وارد است:
نخست این که وی سعی نکرده است تعریف جامع و مانعی از این پدیده به دست دهد ثانیا تحت تاثیر اوضاع و احوال و فرهنگ زمان خود به نوعی تربیت طبقاتی قائل است به این معنی که هدف اصلی تربیت را تنها ورود در فعالیتهای سیاسی جامعه و موثر بودن در آن می داند.
تعلیم و تربیت از دیدگاه ارسطو(384-322 ق-م)
ارسطو تعلیم و تربیت را دارای دو هدف مهم می داند که می توان یکی را هدف فردی یا طبیعی و دیگری را هدف اجتماعی یا سیاسی نامید این دو هدف به غایت واحد که همان سعادت است منتهی می شود به نظر او غرض از تعلیم و تربیت در غایت، ایجاد فضیلت در انسان است و مقصود از فضیلت در انسان (( کمال فعالیت عقلی او یا علو مرتبه این فعالیت است. بدین ترتیب می توان تربیت را نوعی ایجاد عادت که خود طبیعتی ثانوی است دانست این هدف که می توان آن را هدف طبیعی تربیت برشمرد از جسم شروع می شود و به پرورش عقل یا نفس ناطقه می انجامد. هدف دیگر تعلیم و تربیت به نظر ارسطو، هدف اجتماعی یا سیاسی است و آن عبارت از ایجاد فضیلت مدنی در انسان است. در حقیقت ارسطو تعلیم و تربیت را فنی می داند باید فضیلت مدنی را القا کند و او را برای اتصاف به این فضیلت آماده سازد.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام ( قرن 1- 6 هجری)

کتاب صوتی دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب

اختصاصی از حامی فایل کتاب صوتی دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب صوتی دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب


کتاب صوتی دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب

دو قرن سکوت کتابی نوشته عبدالحسین زرین‌کوب درباره سرگذشت ایران در دو سدهٔ نخست پس از سلطهٔ اعراب است.

 

توجه :

قسمتهای مهم این کتاب ( بنای بغداد - سقوط برامکه - مازیار و کوهیار - مقاومت های محلی در برابر اعراب ) به تازگی به صورت صوتی درآمده است و کل کتاب صوتی نشده . که در این صفحه به همراه نسخه ی کامل پی دی اف بدون سانسور کتاب به شما تقدیم می گردد

 

از زمان انتشار ویرایش اول کتاب در سال ۱۳۳۰ نقد هایی بر آن نوشته شد. خود دکتر زرین کوب در مقدمه ویرایش دوم(۱۳۳۶) به تأثیر این نقدها در بازنگارش کتاب اشاره می‌کند. نویسندگان مختلفی به طور مستقیم -با آوردن نام دکتر زرین کوب و یا کتاب او- یا به صورت تلویحی عنوان دو قرن سکوت را مورد نقد قرار دادند:

همایون کاتوزیان معتقد است، نگاه مبتنی بر «دوره سکوت» ایرانیان را می‌توان ناشی از تعصب ملی گرایانه مدرن به ایران دانست که کاتوزیان آن را در تضاد با حقایق تاریخی می‌داند. بگفته کاتوزیان اگر چه درست است که حکومت مستقل ایرانی در این دو قرن وجود نداشت و تقریباً شاهدی از ادبیات نوشتاری در زبان‌های مختلف فارسی وجود ندارد، اما این زبان‌ها توسط ایرانیان استفاده میشده و اگر ایرانیان شهرنشین عربی یاد می‌گرفتند، اعراب ساکن ایران نیز فارسی می‌آموختند. کاتوزیان با بیان اینکه از همان ابتدا ایرانیان در رژیم جدید مشارکت داشتند، و با ذکر مثال‌هایی معتقد است که ایرانیان در همان دو قرن نقش خیلی برجسته‌ای در رشد فرهنگ اسلامی و بین‌المللی شدن آن بازی کردند.
برخی نویسندگان به این گفته ادوارد براون استناد کرده اند که دربارهٔ دو یا سه قرن اول پس از حمله اعراب می‌نویسد:
بنابراین به هیچ وجه صحیح نیست که گفته شود دو یا سه قرن پس از فتح ایران توسط مسلمانان، صفحه خالی در فعالیت علمی مردم آن بوده‌است. بر عکس، این دوره زمان به هم آمیختن کهنه و نو، دگردیسی قالب‌ها و فرا کوچ نظر گاه‌ها بود. ولی مطلقاً دوره رکود و مرگ نبود. از نظر سیاسی، درست است که ایران استقلال ملی خود را برای مدتی از دست داد، و به امپراتوری بزرگ مسلمانان پیوست، ولی در میدان علم بزودی به برتری‌ای رسید که شایسته زیرکی و قابلیت مردم آن بود. اگر نقش ایرانیان را از آنچه که به نام علوم عربی نامیده می‌شود تفریق کنیم بهترین قسمت آن رفته‌است.

پروانه پورشریعتی، دانشیار دانشگاه اهایو و نویسنده کتاب «افول ساسانیان» با اشاره به تاریخ به هم پیوسته هزار ساله در ایران که در آن اشکانیان و سنن آنها به طور مداوم حضور دارند، معتقد است :«اصولاً تاریخ ما را اگر بخواهید به صورت ساختاری نگاه بکنید، یک تاریخ هزار ساله‌ای میشه که اشکانیها و سنن اشکانی ادامه پیدا می‌کنه و این یه تاریخیه که هزار سال ادامه پیدا می‌کنه؛ حمله اعراب به اصطلاح افول یک فرهنگی نیست و در نتیجه دو قرن سکوت تقریباً میشه گفت نیست؛ این فرهنگ ادامه پیدا می‌کنه»
مرتضی مطهری نقدی بر کتاب «دو قرن سکوت» داشته است که در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» در سال ۱۳۴۹ به چاپ رسیده است. این نقد از پس از پیروزی انقلاب به ابتدای کتاب دو قرن سکوت اضافه شده است. وی به فهرستی از دانشمندان ایرانی یا ایرانی تبار اشاره می‌کند که در دو قرن اول پس از حمله اعراب ظهور پیدا کردند[۷].
علیرضا بهرامیان لحن کتاب را حماسی و به دور از لحن اهل تحقیق می‌داند که باعث شده خود زرین‌کوب از این قضیه ناراضی باشد.


نظر زرین کوب راجع‌به دو قرن سکوت


در مصاحبه‌ای که عطا آیتی دو سال قبل از مرگ زرین‌کوب با او داشت. زرین‌کوب در پاسخ به سوال"کدام یک از آثار خودتان را بیشتر دوست دارید؟"در جواب کتاب دو قرن سکوت را نام برد . 

 

 

 

 

عبدالحسین زرینکوب در بارهٔ تأثیر مذهب در حملهٔ اعراب به ایران می‌نویسد:

 

نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفتگوهای دینی و فلسفی گرم بود. بسیاری از ایرانیان، از همان آغاز کار دین مسلمانی را با شور و شوق پذیره شدند. دین تازه‌ای را که عربان آورده بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش برتر می‌یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بی شایبهٔ اسلام، شرک و کفر می‌شناختند. آن شور حماسی نیز که در طبایع تند و سرکش هست و آنان را وا می‌دارد که هر چه را پاک و نیک و درست است، ایرانی بشمارند و هر چه را زشت و پلید و نادرست است غیر ایرانی بدانند، در دلهای آنها نبود. از این رو آیین مسلمانی را دینی پاک و آسان و درست یافتند و با شوق و مهر بدان گرویدند. با این همه در عین آنکه دین اعراب را پذیرفتند، آنان را تحت نفوذ و تأثیر فرهنگ و تربیت خویش گرفتند و به تمدن و فرهنگ خویش برآوردند. اما ایرانیان همه از این گونه نبودند. بعضی دیگر، همان گونه که از هر چیز تازه‌ای بیم و وحشت دارند، از دین عرب هم روی برتافتند و آن را تنها از این رو، که چیزی ناآشنا و تازه و ناشناس بود نپذیرفتند. بهتر دیدند که دل از یار و دیار برکنند و در گوشه و کنار جهان آواره باشند و دین تازه را که برایشان ناشناس و نامأنوس بود نپذیرند. حتی سرانجام پس از سالها دربه دری در کوه و بیابان، رنج هجران بر دل نهادند و به سند و سنجان رفتند تا دینی را که از نیاکان آموخته بودند و بدان سخت دل بسته بودند ترک نکنند و از دست ندهند. اگر هم طاقت درد و رنج دربه دری و هجران را نداشتند، رنج تحقیر و آزار مسلمانان را احتمال کردند و ماندند و جزیه پرداختند و از کیش نیاکان خویش دست برنداشتند. برخی دیگر، هم از اول با آیین مسلمانی به مخالفت و ستیزه برخاستند، گویی گرویدن به این دینی را که عرب آورده بود اهانتی و ناسزایی در حق خویش تلقی می‌کردند. از این رو اگر نیز در ظاهر خود را مسلمان فرا می‌نمودند، در نهان از عرب و آیین او به شدت بی زار بودند و هر جا نیز فرصتی و مجالی دست می‌داد سر به شورش برمی آوردند و عربان و مسلمانان را از دام تیغ می‌گذرانیدند. این اندیشه که عرب پست ترین مردم است چنان ذهن آنان را مشغول کرده بود که هرگز مجال آن را نمی‌یافتند تا حقیقت را در پرتو روشنی منطق و خرد ببینند. هر روزی به بهانه‌ای و در جایی قیام و شورش سخت می‌کردند و می‌کوشیدند عرب را با دینی که آورده‌است از ایران برانند. بعضی دیگر هم بودند که اسلام را نه برای آنکه چیزی ناشناس است و نه برای آنکه آوردهٔ تازیان است، بلکه فقط برای آنکه دین است رد می‌کردند و با آن به مبارزه برمی خاستند. زنادقه و آزاداندیشان که در اوایل عهد عباسی عدهٔ زیادی از آنها در بغداد و شهرهای دیگر وجود داشت از این گروه بودند. به هر حال وجود این فرقه‌ها و آرای مختلف، بازار بحثها و جدلهای مذهبی را بین اعراب و ایرانیان گرم می‌داشت و نبردی سخت را در روشنی عقل و دانش سبب می‌شد که بسی دوام یافت و نتایج مهم داشت. 

 

« شک نیست که در هجوم تازیان، بسیاری از کتاب‌ها و کتابخانه‌های ایران دستخوش آسیب فنا گشته است. این دعوی را از تاریخ‌ها می‌توان حجّت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آن را تأیید می‌کند. با این همه بعضی از اهل تحقیق در این باب تردید دارند و این تردید چه لازم است؟! برای عرب که جز قرآن هیچ سخن را قدر نمی‌دانست کتاب‌هایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست‌کم مایه‌ی ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آنها عنایت کند؟ در آیین مسلمانان آن روزگار آشنایی به خط و کتابت بسیار نادر بود و پیداست که چنین قومی تا چه حد می‌توانست به کتاب و کتابخانه علاقه داشته باشد. تمام قراین و شواهد نشان می‌دهد که عرب از کتاب‌هایی نظیر آنچه امروز از ادب پهلوی باقی مانده است فایده‌ای نمی‌برده در این صورت جای شک نیست که در آن‌گونه کتاب‌ها به دیده‌ی حرمت و تکریم نمی‌دیده است… نام بسیاری از کتاب‌های عهد ساسانی در کتاب‌ها مانده است که نام و نشانی از آنها باقی نیست… پیداست که محیط مسلمانی برای وجود و بقای چنین کتاب‌ها مناسب نبوده است و سبب نابودی آن کتاب‌ها نیز همین است. باری از همه‌ی قراین پیداست که در حمله‌ی اعراب بسیاری از کتاب‌های ایرانیان، از میان رفته است»

 

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب صوتی دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب