حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره قاطعیت ذر مدیریت

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره قاطعیت ذر مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

 

 کاربر Online

436 کاربر online

قاطعیت در مدیریت

جامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعیجامعه و علوم اجتماعی > علوم اجتماعی > مدیریت

(cached)

مقدمه

تعریف قاطعیت

کارکردها

زمینه فرهنگی قاطعیت

طبقه بندی رفتار افراد

مدیریت افراد کمرو

افراد قاطع

زمان قاطعیت

منابع

مقدمه

در گذشته خیلی از کارکنان آموخته اند که اگر بخواهند حرفشان را بزنند از ترقی و اضافه حقوق خبری نخواهدبود و ممکن است کار خود را نیز از دست بدهند. اما روز به روز پیشرفتهایی برای ایجاد جامعه ای مبتنی بر ارزشهای قاطعیت، حاصل شده است. افراد نسبت به گذشتــــه راحتتر نظر خود را بیان می کنند. روابط میان افراد به برابری طرفین توجه دارد هرچند رفتار بعضی از مدیران به گــونه ای است که اگر در عصر قبلی زندگی می کردند، خوشحالتر بودند. اما به دلایل متعدد، محل کار تا حد زیادی انسانی تر شده است و کارکنان ابراز عقیده می کنند و به رغم مخالفت رئیس، دیـــدگاههای خود را بازگو می کنند. قاطعیت برای همـه افراد در سازمان می تواند سودمند باشد و نتایج سودمندی فراهم کند به نحوی که مدیر قاطع رابطه بهتری با زیردستان و برخورد موثرتری با مافوق خود دارد. رفتار قاطع اغلب با رفتار پرخاشگرانه اشتباه می شود. ازجمله تمایزات اساسی میان مدیران قاطع و مدیران پرخاشگر این واقعیت است که مدیر قاطع مورد احترام دیگران است، همان گونه که برای خود ارزش و احترام قایل می شود، به دیگران نیز احترام می گذارد. چنین مدیری به جای آنکه دیگران را مجبور به تبعیت از خواسته های خود کند با آنهــــا مشورت می کند. درحالی که مدیران پرخاشگر به تابعیت محض زیردستان عادت کرده اند نه مشارکتشان.

تعریف قاطعیت

قاطعیت یکی از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می تواند افراد را در برخورد با همکاران مافوق و زیردست بسیار یاری دهد. به اعتقاد لازاروس قاطعیت دارای چهار مؤلفه است. اول، رد تقاضا دوم، جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواستهای خود، سوم، ابراز احساسات مثبت و منفی چهارم، شروع، ادامه و خاتمه گفتگوها . به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخـــور صادقانه است. لنج و جاکوبسکی معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتی که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود . قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد آغاز می شود. قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای محافظت از خود و منابع خود است .هر تعریفی که از قاطعیت موردقبول قرار گیرد باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تاکید و بین گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.

کارکردها

مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می کند که:

جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد

تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند

بتواند از دیگران درخواستهای معقولی داشته باشد

با مخالفتهای نامعقول دیگران، برخورد درست و موثری بکند.

حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد

رفتار دیگران در برابر خود را تغییر دهد

از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند

در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح سازد.

زمینه فرهنگی قاطعیت

زمینه فرهنگی بر قاطعیت تاثیر می گذارد. به طور مثال، فرهنگهایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند، گاهی قاطعیت را به عنوان یک روش معتبر رد می کنند، و فروتنی، تقدیرگرایی، عدم صراحت، رعایت شعائر و... را رواج می دهند. آموزش قاطعیت برای این افراد، بی معنا و مشکل آفرین است. همچنین در برخی از فرهنگها احترام و اطاعت از بزرگسالان واجب است و هرگونه قاطعیت کوچکتـــــرها را در برابر بزرگسالان تقبیح می کنند. برخی از فرهنگها قاطعیت را رفتاری »مردانه« دانسته و از زنان انتظار تسلیم و خدمتگذاری دارند.

طبقه بندی رفتار افراد

به طور کلی می توان افراد (رفتار افراد) را به سه دسته کلی تقسیم کرد.

دسته اول : افراد به تحقیر دیگران می پردازند، حقوق دیگران را نادیده می گیرند، دیگران را می رنجانند و فقط به اهداف خود توجه دارند، این افراد را افراد پرخاشگر می نامند. پرخاشگری ممکن است هدفهای فرد را برآورده سازد، اما اسباب مرارت دیگران را فراهم می کند.

دسته دوم: افراد کمرو هستند که فاقد قاطعیت هستند، نمی توانند احساسات خود را نشان دهند، احساس رنجش دارنــــــد و حق انتخاب خود را به دیگران می دهند. افراد کمرو بندرت به هدفهای خود می رسند.

دسته سوم : افراد قاطع، افرادی هستند که با صداقت احساسات خود را بیان می کنند، اغلب به هدف می رسند، حتی اگر به هدف نرسند احساس خوبی دارند زیرا رفتار مناسبی داشته اند. به جهت اهمیت این سه دسته رفتار هریک در زیــــر مفصل تر موردبررسی قرار می گیرد.

افراد پرخاشگر: پرخاشگری یعنی تهدید دیگران و نادیده گرفتن حقوق آنها (WEISS, 1996, P.120) . مردم افراد پرخاشگر را افرادی ناسازگار، زورگو، سلطه گر و غیرخویشتندار می دانند. (GORDON, 1993, P.295) . اگرچه این افراد با نهیب زدن و ترساندن دیگران می توانند حرف خود را بـــه کرسی بنشانند، اما باعث می شوند تا دیگران از آنها بیزار و گریزان شوند.

افراد پرخاشگر همواره به دنبال برنده شدن هستند، حتی اگر این برنده شدن به بهای ضرر رساندن به دیگران باشد. این افراد معتقدند که همیشه حق با آنان است و دیگران هیچ حقی ندارنـــد و آنچه خود می گویند، نسبت به گفته های دیگران از اهمیت بیشتری برخوردار است، و نقش و کمکشان در مقایسه با نقش و کمکی که دیگران ارائه می دهند، با ارزش تر است. این افراد تلاش می کنند با بلند حرف زدن، قطع کردن صحبت دیگران، قلدری، استفاده ازکنایه، و یا با استفاده از گفته های تهدیدآمیز و نگاههای خصمانه بر دیگران غلبه کنند. افزون بر این، اطمینان اغراق آمیزی نسبت به خود دارند. کلمه »من« را با تـــاکید به کار می برند، دیگران را در گفته های خود نادیده می گیرند، بسیار زود برافروخته می شوند و به شدت از دیگران انتقاد می کنند و دراغلب اوقات موضعی صریح دارند، همیشه پیشنهادات و خواسته هایشان را طوری مطرح می کنند که گویا درحال دستور دادن هستند. هدف افراد پرخاشگر، برنده شدن بدون رعایت حقوق دیگران است. به طورکلی می توان علائم رفتاری افراد پرخاشگر را بدین صورت بیان کرد:

فریاد کشیدن

درها را به هم کوفتــــــن

ناسزاگفتن

اخم کردن

تمسخر کــردن

چشم غره رفتن

انگشت خود را سوی دیگران نشانه رفتن

پوزخند زدن

تکان دادن مشتها

صحبت دیگران را قطع کـــردن

تحقیر دیگران در حضور جمع

همه تقصیرات را به گردن دیگران انداختن.

مدیریت افراد پرخاشگر: این افراد خود را مصمم نشان می دهند اما درواقع این راهی است برای مخفی ساختن فقدان اعتماد به نفس شان. منطق این افــــــــراد آن است که باید برای آنچه می خواهند بجنگند و به هر قیمتی شده از خود دفاع کنند. وظیفه مدیریت در مواجهه با این افراد آن است که به آنان تفهیم کند ضرورتی ندارد همواره وضع تدافعی اتخاذ کنند، زیرا همه مترصد این نیستند که آنان را زمین بزنند. و اینکه می توانند بدون سرزنش دیگران هم به خواسته های خود برسند. مدیران برای کمک به این افراد لازم است:

به آنان گوش سپارند و در هنگام بحث نگاهشان کنند

روی مواردی تاکید کنند که با آنان توافق دارند

به طور تلویحی نشان دهند که می شود در پایان همه پیروز باشند

به خاطر مشارکتشان از آنان تشکر کنند.

افراد کم رو: افراد کم رو (SUBMISSIVE PEOPLE) نقطه مقابل افراد پرخاشگر هستند. تمایل عمده آنان پرهیزاز برخورد، حتی به بهای تضییع حق ‌شان است(WEISS, 1996, P.120) . اگرچه پرهیز از برخورد، در اغلب اوقات مطلوب است، اما همواره نمی توان از آن اجتناب ورزید. افراد کم رو نه تنها در دفاع از حق خود طفره می روند، بلکه از قراردادن خود در موقعیتهایی که باید باشند نیز پرهیز می کنند. این افراد معتقدند دیگران »حق« دارند اما خودشان »محق نیستند.

سخن خود را بسیار آهسته شروع می کنند. به دیگران اجازه می دهند تا سخنانشان را قطع کنند و در مقابل انتقاد، مضطرب می شوند و با اندک تهدیدی برخلاق میل خود عمل می کنند. (GILLEN, 1994, P.11) کمرویی یعنی درنظر نگرفتن خود و اتخاذ سبک انفعالی به نحوی که دیگران افکار، احساسات و حقوق ما را به راحتی نادیده بگیرند. افرادی مرددند که این سبک »خاضعانه را دارند. علایم رفتارهای افراد کم رو را می توان به این صورت فهرست کرد:

عدم تمایل به ابراز عقیده

خود را دست کم گرفتن

موافقت با انجام کارهایی که تمایلی به انجام آن ندارند

با خود زیرلب حرف زدن

پرحرفی کردن

گریه کردن

پشت سر دیگران گله و شکایت کردن

برقرار نکردن تماس چشمی

با خود و اشیای دوروبر بازی کردن

مدیریت افراد کمرو


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره قاطعیت ذر مدیریت

مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره قاطعیت و جنسیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره قاطعیت و جنسیت


مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

 

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:39

نگاهی به ریشة قاطعیت

 

«فَشِلتُم‌» از مادّة‌ «فَشَل‌» به‌ معنای‌ سستی‌ در اراده‌ و ضعف‌ در تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ است‌که‌ ناشی‌ از ترس‌ یا غیر آن‌ باشد؛ و از آثار آن‌، اضطراب‌ و اختلاف‌ و کسالت‌ و ترس‌ است‌.
«تَنازَعتُم‌» از مادّة‌ «نَزع‌» به‌ معنای‌ جذب‌کردن‌ چیزی‌ و کندن‌ آن‌ از مکان‌ خودش‌است‌، که‌ از آثار آن‌ «فَشلَتُم‌»، یعنی‌ ضعف‌ در تصمیم‌گیری‌ و قاطعیت‌ در کارهاست‌ که‌ به‌دنبالش‌ تنازع‌، یعنی‌ کشمکش‌ و ستیزه‌کردن‌ و به‌ مخالفت‌ برخاستن‌ با یکدیگر است‌.

 

اهمیت رفتار قاطعانه در روابط دختران و پسران

 

وقتی در برخورد با مردم، موضع تدافعی نمی گیرید و به راه سلطه جویی نمی روید، در واقع در فرآیند تصمیم گیری دیگران ، حتی اگر باب میل تان هم نباشد دخالت نمی کنید و می گذارید تمام اختلاف نظرها تا جایی که امکانش باشد از راه مذاکره به توافق بینجامد. رسیدن به توافق نشانه ی کنترل رفتار نیست. کنترل رفتار زمانی مصداق پیدا می کند که کسی به محدوده ی شخصی شما، یعنی آن چه شما آن را "من" می خوانید راه یابد. محدوده ای که باید از همه چیز، از پدر و مادر گرفته تا قانون و اخلاقیات و سایرین مستقل باشد. حتی در کار روان درمانی، مشاور برای ورود به این بخش خصوصی زندگی مراجعان ، نیاز به اجازه دارد. ورود بی اجازه ی مشاور به دنیای خصوصی مراجعه کننده یا به قطع برنامه ی درمان منجر می شود و یا موجب وابستگی شدید روانی می گردد، آن طور که بیمار به گونه ای ناسالم جزیی ترین تصمیم گیری های شخصی اش را به مشاور تفویض می کند. بنابراین ضروری به نظر می رسد که مشاوران بکوشند به جای تصمیم گیری برای مراجعه کننده به او مهارت های زندگی را آموزش دهند. پژوهش ها نشان داده است برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

رفتار، تنها با داشتن علم تغییر نمی کند. دختران و پسران ما دانش را دارند ولی نگرش و عملکرد آنها متفاوت است. آن ها برای به مرحله ی عمل درآوردن آن چه فرا می گیرند به مهارت هایی نیاز دارند، مهارت های زندگی ، مهارت در گفت و گو، رفع اختلاف ، اندیشه ی نقدگرایانه، تصمیم گیری و ارتباطات برای نوجوانان امری حیاتی است. این گونه مهارت ها به دختران و پسران می آموزد تا به عنوان افرادی برابر، با یکدیگر رابطه داشته باشند، به طور گروهی کار کنند، خودباوری به دست آورند و در برابر فشار همسالان و بزرگسالان در مقابل انجام اقدامات مخاطره آمیز غیر ضروری ایستادگی کنند.

 

مهارت قاطعیت (جرأت آموزی) در روابط دختران و پسران

 

مهارت قاطعیت یکی از انواع ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی است که طی بیست سال اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با پیچیده شدن زندگی به خصوص در جوامع صنعتی ، نیاز به احقاق حقوق فردی بیشتر احساس می شود. این روش برای طیف وسیعی از اختلافات مانند اختلافات زناشویی ، افسردگی ، رفتار ضد اجتماعی و پرخاشگری و مشکلات همراه با آن ها به کار می رود.

 

تعاریف زیادی از مهارت قاطعیت ارائه شده است. یکی از آنها می گوید: "ایستادگی بر نظرات شخصی و بیان افکار، احساسات و باورها به صورت مستقیم ، صادقانه و متناسب به گونه ای که به حقوق دیگران نیز احترام گذاشته شود."

 

به عبارت دیگر می توان گفت رفتار قاطعانه دارای سه خصیصه است:

 

1- رفتار قاطعانه ، بیان صادقانه و مستقیم افکار و احساسات است.

 

2- رفتار قاطعانه از نظر اجتماعی پسندیده است.

 

3- هنگام انجام رفتار قاطعانه، حقوق و احساسات و آرامش دیگران در نظر گرفته می شود.

 

بررسی رفتار قاطعانه در روابط

 

روش دیگر تعریف رفتار قاطعانه آن است که مشخص شود رفتار قاطعانه چه چیزی نیست. رفتار قاطعانه متفاوت از پرخاشگری است.می توان گفت رفتار پرخاشگرانه ، بیان خصومت آمیزی است که فرد بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران و توجه به آن می خواهد به هدف خود دست یابد.

 

رفتار قاطعانه ، متفاوت از خجالت و کمرویی است. در حال خجالت و کمرویی فرد با لحن توأم با معذرت خواهی ، افکار، احساسات و حقوق خود را بیان می کند. در رفتار قاطعانه ، فرد با ملاحظه و توجه به دیگران ، بر دیدگاه خود ایستادگی می کند. احساسات، نظرات و افکار خود را به صورت باز و آشکار بیان می کند ، صدای محکمی دارد، به راحتی به صورت فرد دیگر نگاه می کند، به موضوعات مهم می پردازد، خود را برابر دیگران می داند، نه به کسی صدمه می زند و نه اجازه می دهد به او صدمه زده شود.

 

(کسی که نمی تواند بر ترس غلبه کند ، هنوز اولین درس زندگی را نیاموخته. "امرسون" )

 

عوامل موثر در رفتار قاطعانه

 

رفتار قاطعانه نیازمند توانایی ایجاد پاسخ های انعطاف پذیری است که نسبت به وضعیت های خاصی که در موقعیت های تعارض برانگیز به وجود می آیند حساس باشد. بنابراین به نظر می رسد که در ایجاد این گونه رفتارها ، اجزای رفتاری آشکار و نهان دخیل باشند.

 

اجزای رفتاری ناآشکار و نهان

 

مهارت های شناختی شامل باورها ،عقاید و شناخت ها.

 

الف : یکی از عوامل شناختی ، شناسایی حقوق فردی و شخصی است. افراد قاطع شناسایی دقیق تری از حقوق شخصی خود در شرایط مختلف دارند. مثل:

 

- حق دارید مسوولیت حل مشکلات دیگران را نپذیرید.

 

- حق دارید نظرتان را تغییر دهید.

 

- حق دارید اشتباه کنید و مسوولیت آن را بپذیرید.

 

- حق دارید بگویید: "نمی دانم." و....

 

ب: یکی دیگر از اجزای شناختی اصلاح باورهای فرد است. اولین قدم برای مقابله با این باورها، شناسایی افکار غیرمنطقی و جایگزینی فعالانه افکار منطقی به جای آن ها است.

 

آیا تا‌به‌حال به ارزش واقعی خود فکر کرده‌اید؟ چه اندازه به خود احترام می‌گذارید؟در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد می‌کنید؟با قدرت و قوت رفتار می‌کنید یا ضعف و انفعال؟اصولاً با شکست چگونه روبرو می‌شوید؟ خود را مقصر می‌دانید و به سرزنش و ملامت خود می‌پردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی می‌پذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چه‌حالتی به شما دست می‌دهد؟خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق می‌دانند یا سست و بی‌اراده؟حتماً می‌پرسید طرح این سؤال‌ها، بیان‌گر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتماد‌به‌نفس مسأله‌ای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتمادبه‌نفس دارد، خود را شایسته می‌داند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.

 

احساس خود باوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب می‌گردد، و از بروز حالت ناامیدی و یأس و هم‌چنین داشتن تصور نادرستی از قابلیت‌ها جلوگیری می‌کند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیت‌های بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز می‌بیند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قاطعیت و جنسیت

مقاله درباره تعریف قاطعیت

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تعریف قاطعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تعریف قاطعیت


مقاله درباره تعریف قاطعیت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:20

جرأت ورزی، یک شیوه‌ی ارتباطی خاص است که می توان آن را آموخت و به کار بست. مهارت جرأت ورزی فرد را قادر می سازد تا افکار، احساسات و ارزش های خود را درباره‌ی یک موقعیت به طور آزادانه و مستقیم و با احترام به احساسات و ارزش های اشخاص دیگر بیان کند. این مهارت بر حقوق فرد، ضمن توجه به حقوق دیگران، تأکید دارد. بنابراین جرأت ورزی در موقعیت هایی که فرد تحت فشار است، مهارت مهمتر می باشد. تعاریف متعددی از جرأت مندی ارائه شده است. در این جا به چند مورد اشاره می کنیم:

  • “ابراز عقاید، احساسات و افکار خود به طور مناسب، مستقیم، صادقانه و بدون بی احترامی به حقوق دیگران”.
  • “تشخیص منافع خود و عمل براساس آن و مطالبه‌ی حق خود، بدون تعرض به حقوق دیگران”.

همان‌طور که مشاهده می کنید، در تمامی این تعاریف بر رعایت و احترام به حقوق دیگران تأکید شده است.

عناصر قاطعیت

جرأت‌مندی شامل هفت پاسخ است:

  • ابراز عقیده‌ی خود.
  • تقاضای تغییر رفتارهای نامطلوب دیگران.
  • رد درخواست ها و تقاضاهای غیرمنطقی دیگران.
  • ابراز احساسات مثبت و منفی خود.
  • آغاز و ادامه‌ی تعاملات اجتماعی.
  • پذیرش کاستی های خود.
  • ابراز جملات متعارف در هنگام رویارویی یا جدا شدن از دیگران.

برای کسب مهارتت جرأت‌مندی، لازم است فلسفه‌ی این نوع رفتار را بدانید. جرأت‌مندی به عنوان یک شیوه‌ی ارتباط بر چند اصل استوار است:

  • شناخت حقوق خود.
  • برابری انسان ها.
  • برخورداری از حقوق یکسان.

  فلسفه‌ی زیربنایی آموزش جرأت‌مندی بر این فرض منطقی استوار است که همه‌ی انسان ها برابر هستند. هیچ کس نسبت به دیگری برتری ندارد. بنابراین ما از حقوق انسانی یکسانی برخورداریم. هدف جرأت‌مندی، دفاع از حقوق خود بدون تعرض به حقوق دیگران است. آگاهی از این حقوق اساسی، خود گام مهمی برای شروع آموزش جرأت‌مندی محسوب می شود. برای این که فرد بتواند رفتار جرأت‌مندانه از خود نشان دهد، ابتدا ضروری است حقوق اساسی خود و نحوه‌ی احقاق آن را بشناسد.

حقوق اساسی ما

  همه‌ی ما به عنوان انسان، از یک سری حقوق اساسی برخوردار هستیم. ولی در کنار این حقوق مسؤولیت هایی داریم. بنابراین لازم است در دفاع از حق خودمان به مسؤولیت های خود نیز توجه نماییم. مهم ترین حقوق و مسؤولیت های افراد در روابط بین فردی در این جدول خلاصه شده است.

حقوق و مسؤولیت های شما

حقوق شما

مسؤولیت های شما

  • حق دارید برای خودتان تصمیم گیری کنید.
  • شما حق دارید به شیوه‌ی محترمانه با شما رفتار شود.
  • شما حق دارید درخواست نامعقول دیگران را بدون احساس گناه رد کنید.
  • شما حق دارید اشتباه کنید.
  • شما حق دارید نظرتان را تغییر دهید.
  • شما حق دارید برای بررسی درخواست دیگران، زمان صرف کنید.
  • شما حق دارید تقاضای منطقی از دیگران داشته باشید.
  • شما حق دارید دیدگاه شخصی خودتان را داشته باشید.
  • شما حق دارید سرنوشت خودتان را تعیین کنید.
  • شما حق دارید احساسات خود را بیان کنید.
  • به دیگران اجازه دهید در مورد زندگی‌شان تصمیم بگیرند.
  • با دیگران رفتار محترمانه داشته باشید.

 

  • به دیگران اجازه دهید تا به طور جرأت‌مندانه و مؤدبانه درخواست نامعقول شما را رد کنند.
  • مطمئن شوید که اشتباه شما به دیگران صدمه‌ای نمی رساند و مسؤولیت اشتباه خود را بپذیرید.
  • به دیگران اجازه دهید تا نظر و عقیده‌ی خود را عوض کنند.
  • اقدام منطقی بکنید.
  • تقاضای خود را به دیگران تحمیل نکنید.
  • به نظر دیگران احترام بگذارید.
  • به دیگران اجازه دهید تا سرنوشت خود را کنترل کنند.
  • به احساسات دیگران توجه نشان دهید.
  • اعتماد به نفس دارند.
  • خود را با دیگران مقایسه می‌کنند و به طرز منفی بر کمبودهای خود تاکید می‌کنند.
  • تائید طلب هستند حتی اگر درباره آنها نظرهای منفی داده شود.
  • سلطه پذیرند.
  • بهترین هدف برای تحقیر شدن هستند.
  • این نوع نگرش در نخستین سال های زندگی صورت می‌گیرد.


  ادراکی که یک مدیر یا کارمند منفعل از خود دارد این است که احتمالاً متوجه فقدان اعتماد به نفس خود شده است و در نتیجه از پذیرش مسئولیت و از اظهارنظر و برقراری روابط اجتماعی خودداری می‌کند. تحت فشار توقعات بی شمار دیگران جرأت “نه” گفتن را ندارد و تسلیم محض خواست و نظر دیگران می‌شود.

راه حل اینست که انسان به این باور برسد که در قبال خود مسئول است.

  مدیران دارای نگرش: “من خوب نیستم- تو خوب نیستی”

  • این افراد نگرش و رفتار بازیگرانه دارند.
  • نسبت به خود و دیگران مملو از احساس منفی هستند.
  • افسرده و بی انگیزه هستند.
  • معمولاً با آنها پیرامون تصمیمات مهم مشورت نشده است.
  • معمولاً به موقع به آنها ترفیع داده نشده است.
  • از خدمات طولانی و کارهای مفید آنها به اندازه کافی قدردانی نشده است.

  برداشتی که مدیران با نگرش “من خوب نیستم- تو خوب نیستی” از خود دارند اینست که:

  • نسبت به خود اعتماد ندارند.
  • نسبت به دیگران اعتماد ندارند و به دیگران مظنون هستند.
  • فکر می‌کنند دیگران بدخواه آنها هستند و آنها هم بدخواه دیگران هستند.

مدیران با نگرش “من خوب هستم- تو خوب نیستی”

  • این مدیران یا کارمندان اغلب رفتار پرخاشگرانه دارند.
  • نزد دیگران احترام نخواهند داشت.
  • با امر و نهی افراطی به دیگران کارها را انجام می دهند.

دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تعریف قاطعیت

دانلود مقاله اصول سرپرستی (قاطعیت در مدیریت)

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله اصول سرپرستی (قاطعیت در مدیریت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اصول سرپرستی (قاطعیت در مدیریت)


دانلود مقاله اصول سرپرستی (قاطعیت در مدیریت)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word
تعداد صفحه:46

پیشگفتار :‏
تئوری های مدیریتی به عنوان مجموعه ای متحول و مرتبط با شرایط اقتصادی ـ صنعتی ‏و دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی همواره به صورت بستری مناسب در ارایه روشهای ‏کابردی و سامان سازمانی مورد استفاده قرار داشته است. این مجموعه هم اکنون به عنوان ‏علوم مدیریتی، گسترده دامنه داری از چارچوبهای علمی، همچون اقتصاد، ریاضیات و ‏آمار، روانشناسی، جامعه شناسی، مهندسی و دانش سیاسی را در برمی‌گیرد. از همین ‏روست که ((الگوسازی مدیریت)) در سالهای اخیر، بیش از پیش، از جنبه مفهومی‌و ‏نظریه پردازی صرف، به مدل های کاربردی و مبتنی بر دیدگاه های ((بین رشته ای)) ‏گرایش یافته است.‏
فرآیند علمی‌تر شدن دانش مدیریت، بر پایه علوم غیر کمی‌و نظریه های کیفی نیز تقویت ‏شده است که از جمله مهمترین آنها باید از تئوری ها و الگوهای عقلایی مربوط به ‏‏((مدیریت رفتار سازمانی)) نام برد. این شاخه از دانش مدیریت، به شدت تحت تأثیر ‏‏((دانش روانشناسی)) قرار داشته و رابطه تنگاتنگی را با علوم رفتاری ایجاد کرده است. ‏شناخت انسان و تجزیه و تحلیل کنش و واکنشهای انسانی در یک مجموعه سازمانی، ‏ادراک ما را از واقعیتهای مدیریتی و ساختار علمی‌مجموعه های ((انسانی ـ تکنولوژیک)) ‏و فعالیتهای ((سازمان ـ مدیریتی)) به طور چشمگیری افزایش داده است ‏‎(Kahen ‎‎۱۹۹۷)‎‏. به بیان دیگر، تلفیق منطقی دانش مبتنی بر واقعیت روانشناسی و چارچوبهای ‏نظری مدیریت، موجب پیدایش مفاهیم و الگوهای نوین کاربردی شده است که مقوله ‏‏((قاطعیت)) از جمله تازه ترین آنهاست.‏
چه در زمینه مدیریت و چه درباره موضوعات دیگری مانند رهبری، مباحثه قانع کردن ‏دیگران،‌ هدایت، مذاکره، فروش یا ارزشیابی بحث کنیم، همه این موارد را می‌توان در یک ‏موضوع به نام : ((کُنش متقابل انسانی))، خلاصه کرد.‏
به دلیل پیامدهای کنش متقابل انسانی در اثر بخشی فعالیت، عنوان این فصل، ((وارونه ‏سازی یا معکوس کردن اثر دومینو)) نامگذاری شده است.‏
گاهی در امور اداری اشتباهی رخ می‌دهد که پیش از پی بردن به آن، اثر متقابلی به ‏صورت یک ((واکنش زنجیره ای)) ایجاد می‌شود. باید توجه داشت که در بازی دومینو، ‏‏((اثر)) را نمی‌توان معکوس یا وارونه کرد.‏
اما در ((مدیریت)) این کار ((شدنی)) است. می‌توان با یک تغییر به ظاهر کوچک، ((یک ‏واکنش زنجیره ای مثبت)) ایجاد کرد.‏
دنیای مدیریت، روز به روز پیچیده تر می‌شود؛ رد شرایط بسیار متغیر و متحول اقتصاد ‏کنونی، اغلب شرکتها در تلاشند تا با شناخت و فراهم سازی خواسته های مشتریان، از ‏رقبای خود پیشی گیرند که در همین چارچوب،‌تناقضی را می‌توان دید.‏
در بحث پیرامون فردی که به یک مشتری خدمت می‌کند، یا کارکنانی که در مراحل ‏گوناگونه فرآیند تولید، مشکلات مربوط به کیفیت کالا را برطرف می‌سازند و یا مدیری ‏که افراد را به عملکرد بهتر تشویق می‌کند، در واقع، این کنش متقابل انسانی است که ‏مورد بحث قرار می‌گیرد. افزون بر این، اثر کنش متقابل، بیشتر به ساختار و چگونگی ‏طرز بیان بستگی دارد تا به محتوا یا آنچه بیان می‌شود. نحوه واکنش افراد نیز به نگرشها، ‏ارزشها و اعتقادات آنان وابسته است.‏
به طور کلی، واقعیات و مطالعات نشان داده است که اثرگذارترین عامل بر کارکنان در ‏محیط کار، همانا مدیران اند. با وجود این، در بسیاری از سازمانها این عامل، در بهترین ‏حالت، ((کمک کننده)) نیت و در بدترین حالت، ضد بهره وری است.‏
برخی مدیران بر این باورند که انسانها در حقیقت تنبل و از کار و مسئولیت گریزانند و ‏بنابراین با ((تمایلات اولیه)) برانگیخته می‌شوند. حاصل این نگرش، سبک ((استبدادی)) ‏خواهد بود؛ بدین ترتیب که تمام قدرت در دست مدیری می‌افتد که می‌کوشد تا با نظارت ‏دقیق و اعمال پاداش یا تنبیه،‌کارآیی کارکنان ناراضی را افزایش دهد.‏

نظریه :‏
از سوی دیگر، مدیرانی که کار برای انسان جنبه ای طبیعی دارد و وی می‌تواند از آن ‏لذت ببرد؛ روحیه جمعی، موفقیت ورشد فردی، موجب برانگیختن انسانهای می‌شود. ‏به همین دلیل، این گروه از مدیران، متناسب با توانایی کارکنان به آنان مسئولیت می‌دهند ‏و کارکنان نیز، به نوبه خود،‌آن مسئولیتها را می‌پذیرند. این نگرش، مدیریت ((مردم ‏سالارانه)) یا ((آزادمنشانه)) را در پی دارد. بر این مبنا، ((قدرت)) تقسیم می‌شود، کارکنان، ‏‏((خود ـ انگیخته)) و پاداشها به دو صورت مادی و معنوی اعمال می‌شوند. همچنین ‏کارکنان برای دستیابی به اهدافی که خود در تعیین آنها مشارکت داشته اند،‌ تلاش ‏می‌کنند.‏
به طور کلی، می‌توان گفت قدرت در محیط کار، از سه منبع عمده سرچشمه می‌گیرد: ‏مقام فرد در سلسله مراتب، دانش فنی و اعتبار فردی. از بین این سه منبع، تنها منبع سوم ‏را باید معیار برتری فرد به شمار آورد.‏
بسیاری از سازمانها، تلاش می‌کنند تا حد ممکن ساختارهای ((تخت)) و یا ((پهن)) پدید ‏آوردند و قدرت را هر چه بیشتر، تا پایین ترین سطح در سلسله مراتب سازمانی تفویض ‏کنند. در راستای این تغییرات،‌ ((انقلاب جوانان)) به سرعت پیش می‌رود و موجب ‏کاهش آن احترامی‌می‌شود که به طور سنتی برای ((صاحب قدرت) در نظر گرفته می‌شد. ‏این روند به آنجا ختم خواهد شد که دیگر درجه و یا عنوانهای شغلی مانند گذشته ‏احترامی‌در پی نخواهد داشت.‏
همچنان که اشاره شد سومین منبع قدرت، اعتبار فردی است. این قدرت، در واقع، چیزی ‏نیست که سازمان به فرد اعطا کند و یا این که برای کسب یا مشخص کردن آن، نیاز به ‏آزمون باد. اعتبار فردی، همانا، تصور دیگران از شماست؛ زیرا بیشتر قضاوت افراد، بر ‏مبنای چگونگی برخورد شما با آنان انجا می‌پذیرد.‏


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول سرپرستی (قاطعیت در مدیریت)

تحقیق آماده : قاطعیت در مدیریت

اختصاصی از حامی فایل تحقیق آماده : قاطعیت در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درس اصول سرپرستی با عنوان قاطعیت در مدیریت در 43 صفحه ورد

پیشگفتار :

تئوری های مدیریتی به عنوان مجموعه ای متحول و مرتبط با شرایط اقتصادی ـ صنعتی و دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی همواره به صورت بستری مناسب در ارایه روشهای کابردی و سامان سازمانی مورد استفاده قرار داشته است. این مجموعه هم اکنون به عنوان علوم مدیریتی، گستردة دامنه داری از چارچوبهای علمی، همچون اقتصاد، ریاضیات و آمار، روانشناسی، جامعه شناسی، مهندسی و دانش سیاسی را در برمی‌گیرد. از همین روست که ((الگوسازی مدیریت)) در سالهای اخیر، بیش از پیش، از جنبة مفهومی‌و نظریه پردازی صرف، به مدل های کاربردی و مبتنی بر دیدگاه های ((بین رشته ای)) گرایش یافته است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده : قاطعیت در مدیریت